صفحه اصلی / حرز / همه باید به 100 سوال پاسخ دهند. سوالاتی که باید از خود بپرسید

همه باید به 100 سوال پاسخ دهند. سوالاتی که باید از خود بپرسید

اینها پنجاه سوالی است که هر فردی باید از خود بپرسد. هیچ پاسخ درست یا غلطی برای این سوالات وجود ندارد. اما گاهی اوقات درست است سوال پرسید- در حال حاضر یک پاسخ وجود دارد.

1. اگر سن خود را نمی دانستید چند سال به خود می دهید؟

2. بدتر از آن: شکست خوردن یا هرگز تلاش نکردن؟

3. اگر زندگی خیلی کوتاه است، چرا کارهای زیادی را انجام می‌دهیم که دوست نداریم انجام دهیم و در عین حال کارهایی را که دوست داریم انجام می‌دهیم؟

4. اگر کار تمام شد، همه گفته می شود و همه انجام می شود، چه چیزی بیشتر بود - صحبت کردن یا انجام دادن؟

5. اگر به شما اجازه داده شود که فقط یک چیز را در جهان تغییر دهید، آن چه خواهد بود؟

6. اگر شادی پول ملی شود، چه شغلی شما را ثروتمند می کند؟

7. آیا کاری را انجام می دهید که به آن اعتقاد دارید یا سعی می کنید به آنچه انجام می دهید ایمان بیاورید؟

8. اگر به طور متوسط زندگی انسان 40 سال طول کشید، چه چیزی را در زندگی خود تغییر می دهید تا آن را تا حد امکان جذاب زندگی کنید؟

9. چقدر بر اتفاقات زندگیتان کنترل دارید؟

10. بیشتر نگران چه چیزی هستید: انجام کارها به درستی یا انجام کارهای درست؟

11. شما در حال صرف ناهار با سه نفر هستید که به آنها احترام می گذارید و از آنها قدردانی می کنید. آنها شروع به انتقاد از دوست صمیمی شما می کنند، بدون اینکه بدانند شما با او دوست هستید. این انتقاد تحقیرآمیز و ناعادلانه است. چه خواهید کرد؟

12. اگر بتوانید در تمام زندگی یک کودک خردسال فقط یک نصیحت کنید، آن نصیحت چیست؟

13. آیا می توانید برای نجات یکی از عزیزانتان قانون را زیر پا بگذارید؟

14. آیا جنون را در جایی دیده اید که بعداً نبوغ را دیدید؟

15. در این زندگی چه کاری متفاوت از افراد دیگر انجام می دهید؟

16. چگونه است که آنچه شما را خوشحال می کند دیگران را خوشحال نمی کند؟

17. واقعاً می خواستید چه کاری انجام دهید، اما انجام ندادید؟ چه چیزی شما را متوقف می کند؟

18. آیا به چیزی چسبیده اید که مدت ها پیش باید آن را رها می کردید؟

19. اگر به شما پیشنهاد شود برای همیشه به کشور دیگری بروید، کجا و چرا؟

20. آیا دکمه تماس آسانسور را بیش از یک بار فشار می دهید؟ آیا واقعاً معتقدید که این کار باعث افزایش سرعت آسانسور می شود؟

21. دوست دارید چه کسی باشید: یک نابغه عصبی یا یک احمق شاد؟

22. چرا هستی؟

23. اگر می توانستی دوست خودت باشی، آیا چنین دوستی را می خواستی؟

24. چه بدتر: اگر شما بهترین دوستآیا او برای زندگی در کشور دیگری نقل مکان می کند یا در همان نزدیکی زندگی می کند، اما شما دیگر ارتباط برقرار نمی کنید؟

25. برای چه چیزی در این زندگی بیشتر سپاسگزار هستید؟

26. چه چیزی را انتخاب خواهید کرد: تمام خاطرات گذشته خود را از دست بدهید یا هرگز خاطرات جدیدی نداشته باشید؟

27. آیا بدون مبارزه می توان به حقیقت دست یافت؟

28. آیا بزرگترین ترس شما واقعی شده است؟

29. یادت هست 5 سال پیش چقدر ناراحت بودی؟ الان مهمه؟

30. شادترین خاطره کودکی شما چیست؟ چه چیزی او را اینگونه می کند؟

31. چه وقایعی از گذشته تان باعث شد احساس حال و زنده بودن کنید؟

32. اگر الان نیست پس کی؟

33. اگر هنوز به این هدف نرسیده اید، پس چه چیزی را برای از دست دادن دارید؟

34. آیا تا به حال با کسی بوده اید و چیزی نگفتید و بعد به این نتیجه رسیده اید که این بهترین گفتگوی زندگی شما بوده است؟

35. چرا دینی که عشق را تبلیغ می کند این همه جنگ ایجاد کرد؟

36. آیا می توان بدون هیچ شبهه ای خوب و بد را شناخت؟

37. اگر الان یک میلیون دلار به شما بدهند، کارتان را رها می کنید؟

38. چه چیزی را بیشتر دوست دارید: کارهای زیادی داشته باشید که باید انجام شوند یا کار کمی، اما کاری که دوست دارید انجام دهید؟

39. آیا این احساس را دارید که امروز صدها بار قبلاً تکرار شده است؟

40. آخرین باری که شروع به فعالیت فعال کردید، چه زمانی فقط جوانه یک ایده را در سر داشتید، اما در عین حال به شدت به آن اعتقاد داشتید؟

41. اگر همه کسانی که می شناسید فردا بمیرند، امروز به دیدن چه کسی می روید؟

42. آیا دوست دارید 10 سال از زندگی خود را با شهرت و جذابیت جهانی عوض کنید؟

43. تفاوت زندگی و هستی چیست؟

44. چه زمانی زمان محاسبه ریسک و شروع به انجام کاری که فکر می کنید درست است فرا می رسد؟

45. اگر از اشتباهات خود درس می گیریم، چرا از انجام آنها می ترسیم؟

46. ​​با دانستن اینکه هیچ کس شما را قضاوت نخواهد کرد، چه کاری متفاوت می توانید انجام دهید؟

47. آخرین باری که متوجه صدای نفس کشیدن خود شدید کی بود؟ در مورد ضربان قلب چطور؟

48. چه چیزی را دوست داری؟ آیا آخرین اعمال شما بیانگر این عشق بود؟

49. برای هر روز از 5 سال گذشته، آیا می توانید کاری را که دیروز انجام داده اید به یاد بیاورید؟ و پریروز؟ و پریروز؟

50. در اینجا و اکنون تصمیم گیری می شود. آیا خودتان آنها را می گیرید یا شخص دیگری
آنها را برای شما می پذیرد؟

50 سوالی که ذهن شما را آزاد می کند

اینها پنجاه سوالی است که هر فردی باید از خود بپرسد. هیچ پاسخ درست یا غلطی برای این سوالات وجود ندارد. اما گاهی اوقات یک سوال درست پرسیده شده از قبل پاسخ دارد.

1. اگر سن خود را نمی دانستید چند سال به خود می دهید؟
2. بدتر از آن: شکست خوردن یا هرگز تلاش نکردن؟
3. اگر زندگی خیلی کوتاه است، چرا کارهای زیادی را انجام می‌دهیم که دوست نداریم انجام دهیم و در عین حال کارهایی را که دوست داریم انجام می‌دهیم؟
4. اگر کار تمام شد، همه گفته می شود و همه انجام می شود، چه چیزی بیشتر بود - صحبت کردن یا انجام دادن؟
5. اگر به شما اجازه داده شود که فقط یک چیز را در جهان تغییر دهید، آن چه خواهد بود؟
6. اگر شادی پول ملی شود، چه شغلی شما را ثروتمند می کند؟
7. آیا کاری را انجام می دهید که به آن اعتقاد دارید یا سعی می کنید به آنچه انجام می دهید ایمان بیاورید؟
8. اگر متوسط ​​زندگی انسان 40 سال طول بکشد، چه چیزی را در زندگی خود تغییر می دهید تا آن را به طور کامل زندگی کنید؟
9. چقدر بر اتفاقات زندگیتان کنترل دارید؟
10. بیشتر نگران چه چیزی هستید: انجام کارها به درستی یا انجام کارهای درست؟
11. شما در حال صرف ناهار با سه نفر هستید که به آنها احترام می گذارید و از آنها قدردانی می کنید. آنها شروع به انتقاد از دوست صمیمی شما می کنند بدون اینکه بدانند شما با او دوست هستید. این انتقاد تحقیرآمیز و ناعادلانه است. چه خواهید کرد؟
12. اگر بتوانید در تمام زندگی یک کودک خردسال فقط یک نصیحت کنید، آن نصیحت چیست؟
13. آیا می توانید برای نجات یکی از عزیزانتان قانون را زیر پا بگذارید؟
14. آیا جنون را در جایی دیده اید که بعداً نبوغ را دیدید؟
15. در این زندگی چه کاری متفاوت از افراد دیگر انجام می دهید؟
16. چگونه است که آنچه شما را خوشحال می کند دیگران را خوشحال نمی کند؟
17. واقعاً می خواستید چه کاری انجام دهید، اما انجام ندادید؟ چه چیزی شما را متوقف می کند؟
18. آیا به چیزی چسبیده اید که باید آن را رها می کردید؟
19. اگر به شما پیشنهاد مهاجرت دائمی به کشور دیگری داده شود، به کجا و چرا مهاجرت می کنید؟
20. آیا دکمه تماس آسانسور را بیش از یک بار فشار می دهید؟ آیا واقعاً معتقدید که این کار باعث افزایش سرعت آسانسور می شود؟
21. دوست دارید چه کسی باشید: یک نابغه عصبی یا یک احمق شاد؟
22. چرا هستی؟
23. اگر می توانستی دوست خودت باشی، آیا چنین دوستی را می خواستی؟
24. چه بدتر: اگر بهترین دوست شما برای زندگی در کشور دیگری نقل مکان کند، یا در همان نزدیکی زندگی کند، اما شما دیگر ارتباط برقرار نمی کنید؟
25. برای چه چیزی در این زندگی بیشتر سپاسگزار هستید؟
26. چه چیزی را انتخاب خواهید کرد: تمام خاطرات گذشته خود را از دست بدهید یا هرگز خاطرات جدیدی نداشته باشید؟
27. آیا بدون مبارزه می توان به حقیقت دست یافت؟
28. آیا بزرگترین ترس شما واقعی شده است؟
29. یادت هست 5 سال پیش چقدر ناراحت بودی؟ الان مهمه؟
30. شادترین خاطره کودکی شما چیست؟ چه چیزی او را اینگونه می کند؟
31. چه وقایعی از گذشته تان باعث شد احساس حال و زنده بودن کنید؟
32. اگر الان نیست پس کی؟
33. اگر هنوز به آن نرسیده اید، چه چیزی برای از دست دادن دارید؟
34. آیا تا به حال با کسی بوده اید و چیزی نگفتید و سپس به این نتیجه رسیده اید که این بهترین مکالمه ای بوده است که تا به حال داشته اید؟
35. چرا دینی که عشق را تبلیغ می کند این همه جنگ ایجاد کرد؟
36. آیا می توان بدون هیچ شبهه ای خوب و بد را شناخت؟
37. اگر الان یک میلیون دلار به شما بدهند، کارتان را رها می کنید؟
38. ترجیح می دهید کارهای زیادی برای انجام دادن داشته باشید یا کار کوچکی که از انجام آن لذت می برید؟
39. آیا احساس می کنید امروز صدها بار قبلا تکرار شده است؟
40. آخرین باری که شروع به فعالیت فعال کردید، چه زمانی فقط جوانه یک ایده را در سر داشتید، اما در عین حال به شدت به آن اعتقاد داشتید؟
41. اگر همه کسانی که می شناسید فردا بمیرند، امروز به دیدن چه کسی می روید؟
42. آیا دوست دارید 10 سال از زندگی خود را با شهرت و جذابیت جهانی عوض کنید؟
43. تفاوت زندگی و هستی چیست؟
44. زمان محاسبه ریسک و شروع به انجام کاری که فکر می کنید درست است چه زمانی است؟
45. اگر از اشتباهات خود درس می گیریم، چرا از انجام آنها می ترسیم؟
46. ​​با دانستن اینکه هیچ کس شما را قضاوت نخواهد کرد، چه کاری متفاوت می توانید انجام دهید؟
47. آخرین باری که متوجه صدای نفس کشیدن خود شدید کی بود؟ در مورد ضربان قلب چطور؟
48. چه چیزی را دوست داری؟ آیا آخرین اعمال شما بیانگر این عشق بود؟
49. برای هر روز از 5 سال گذشته، آیا می توانید کاری را که دیروز انجام داده اید به یاد بیاورید؟ و پریروز؟ و پریروز؟
50. در اینجا و اکنون تصمیم گیری می شود. سوال این است: آیا خودتان آنها را قبول دارید یا کسی آنها را برای شما می پذیرد؟

  • چگونه می توانم آواز خواندن چیزی را که دوست ندارم تحمل کنم؟ من یک فروشنده نیستم، نمی دانم چگونه مردم را بفروشم.»
  • تو موقعیتی داشتی که از دوست پسرت جدا شدی چون او چیزی را در مورد شخصیتت دوست نداشت، مثلاً نه"
  • شوهرم به دیدن من می آید و پیشنهاد یک هتل 50/50 را می دهد. در عین حال حقوق او به تعبیری 7 برابر حقوق من است.»
  • بچه ها چطورین؟ او می گوید که روز است و جای نگرانی نیست. آیا این طبیعی است؟
  • چه کسی ممکن است مشکل مشابهی داشته باشد؟ پریودهای من آنقدر زیاد است که انگار هرگز چیزی را از دست نداده ام. چرا اینطور است؟»
  • او به تماس تلفنی پاسخ نمی دهد، اما فقط مامانا زنگ می زند و از اینکه چه احساس بدی در ارتش دارد گریه می کند. من جذب no-vo-mu هستم."
  • شما چنین چیزی خواهید داشت که شما را به هو دا لی و کان سی نبرند و بعد در جایی باشید که دوست دارید؟
  • چه نوع چمدان یا کیفی برای چمدان خود دارید؟ آیا اغلب از آن استفاده می کنید و آیا تا به حال خواسته اید چیزی را تعمیر کنید؟
  • چه کاری می توانم انجام دهم تا فو-ران-کول سریعتر بیرون بیاید؟ هو-دی-لا به هی-رو-گو، گفت که باید آن را باز کند، اما من خیلی می ترسم.
  • احساس بازی در یک مکان! من او را در آغوش می گیرم، گردنش را می بوسم و شناور می شوم و او همان جا دراز می کشد و فیلم را تماشا می کند!»
  • بعد از هر دعوا با مادرم مریض می شوم. این چیه؟ نمی توانم جلوی آمدنش را بگیرم، او هنوز مادر است.»
  • اخراج شد. آیا ارزش پشیمانی دارد؟ خوشحالم که آزادم، اما از طرف دیگر می لرزم - از کجا می خواهم پول بیاورم.»
  • یک سوال از دخترانی که با انتخاب خود یا به دلیل شرایط، به احتمال زیاد در سنین بالا برای شوهر کردن بیرون می آیند.
  • آیا می توان همان لباس را برای پوشاندن سینه و پاها پوشید؟ بشنو، شالا، باور نکردن آن نامطلوب است.»
  • من و دوست پسرم هیچ صمیمیتی نداریم، زیرا به سادگی هیچ جا وجود ندارد. اقوام من در خانه هستند و اقوام او صد یان اما همینطور است.»
  • از طرفی تو خونه با توبرکو لز هیچی هستم میترسم برم سرش. او فکر می کند که همه چیز مرتب است.»
  • چگونه یک گربه در خانه شما ظاهر شد: از پناهگاه، از خیابان، از کسی که می شناسید، یا از طریق تبلیغات »
  • چگونه از شر آکنه روی شانه و بازو خلاص شویم؟ من نمی توانم di-e-tu را پیشنهاد کنم زیرا قطعاً با pi-ta-any مرتبط نیست.
  • آیا متوجه شده اید که دانش آموزی همه در کلاس را در مقابل دانش آموز دیگری قرار می دهد؟ دلیلش چی میتونه باشه؟"
  • در این بین، در مقطعی، آیا می توانیم در مورد جمع بندی صحبت کنیم؟ دیروز دیر بود، اما عصر».
  • po-pro-sil sho-ko-lad. برایش نیاوردند؟ خون گفت: باشه، اما بقیه را به من بده - بگذار بخورد.

تحقیقات علمی ادامه دارد. سطح تحصیلات جمعیت رو به افزایش است. در محاصره شگفتی های فناوری، از ابزارهای پوشیدنی گرفته تا ماهواره های ارتباطی، ما باید لعنتی باهوش باشیم و علم را درک کنیم، درست است؟ مشکل این است که ما (خوب، نه ما، بلکه بسیاری) وقتی صحبت از دانش بنیادی علمی می شود، نادان های وحشتناکی هستیم. فقط 53 درصد از مردم می دانند که زمین هر سال به دور خورشید می چرخد ​​و تنها 59 درصد از مردم می دانند که اولین مردم و دایناسورها در آن زندگی می کردند. زمان های مختلفو نه مانند فیلم The Flintstones. تنها 47 درصد از مردم به طور دقیق پاسخ می دهند که 70 درصد از سطح زمین پوشیده از آب است.
واضح است، اگرچه راه درازی را پیموده‌ایم، اما هنوز گام‌های زیادی تا رسیدن به سواد علمی جهانی در پیش است. این مقاله درباره هشت سوال علمی است که همه باید پاسخ آنها را بدانند.

به هر حال، ما فهرست 15 سؤالی خودمان را تهیه کرده ایم، پاسخ هایی که هر دانشمندی باید بداند. معلوم شد تست بسیار جالبی است. با استفاده از این لینک می توانید آن را مرور کنید:

چرا آسمان آبی است؟



ما آبی یا آسمان آبی، ابرهای پر سفید یا ابرهای رعد و برق شدید. اما ما هنوز آسمان آبی را بیشتر از آسمان ابری دوست داریم. دانشمندان اروپایی دریافته اند که نور در قسمت آبی طیف تأثیر مثبتی بر احساسات دارد و ما را نسبت به محرک های عاطفی حساس تر می کند و با مشکلات عاطفی سازگار می شود.
اما بیایید حواسمان پرت نشود. آسمان به دلیل به اصطلاح اثر پراکندگی آبی به نظر می رسد. نور خورشید باید از جو زمین که پر از گازها و ذراتی است که به عنوان سدهایی عمل می کنند که نور خورشید به آن برخورد می کند، عبور کند. اگر تا به حال منشوری را در دستان خود گرفته اید، می دانید که نور از دسته ای تشکیل شده است رنگ های مختلف، هر کدام دارای طول موج متفاوتی هستند. U آبیطول موج نسبتاً کوتاه است، بنابراین راحت‌تر از رنگ‌هایی با طول‌موج‌های بلندتر از این فیلتر عبور می‌کند و در نتیجه با عبور از جو به طور گسترده‌تری پراکنده می‌شود. به همین دلیل است که وقتی خورشید در اوج آسمان قرار دارد، آسمان آبی به نظر می رسد.

با این حال، در سپیده دم و غروب، پرتوهای خورشید باید مسافت بیشتری را طی کنند تا به موقعیت خود برسند. این مزیت طول موج‌های آبی را نفی می‌کند و به ما امکان می‌دهد رنگ‌های دیگر - اغلب قرمز، نارنجی یا زرد را ببینیم.

می پرسی چرا آسمان بنفش نیست؟ بنفش حتی طول موج کوتاه تری دارد. اما طیف خورشیدی ناهموار است و بنفش کمتری در آن وجود دارد و حساسیت چشم به آبی بیشتر و کمتر به بنفش است.

سن زمین چند است؟



احتمالا یکی نیست سال نوسیاره ما بدون اینکه کسی به طور جدی بگوید "باورم نمی شود زمین در حال تبدیل شدن به سال 2015 است!" یا 2016 یا 2017... سن واقعی زمین مدت هاست موضوع بحث های شدید بوده است. در اوایل سال 1654، دانشمندی به نام جان لایت فوت، که محاسباتش بر اساس کتاب مقدس پیدایش بود، اعلام کرد که زمین در ساعت 9 صبح به وقت بین النهرین در 26 اکتبر سال 4004 قبل از میلاد ساخته شده است. ه. در اواخر دهه 1700، دانشمند کنت دو بوفون، ماکت کوچکی از سیاره ای را که ساخته بود گرم کرد و سرعت سرد شدن آن را اندازه گرفت و بر اساس این داده ها سن زمین را 75000 سال تخمین زد. در قرن نوزدهم، لرد کلوین، فیزیکدان، سن زمین را بین 20 تا 40 میلیون سال تخمین زد.
اما همه اینها با کشف رادیواکتیویته به هدر رفت. محاسبات بعدی سرعت تجزیه مواد رادیواکتیو مختلف را نشان داد. دانشمندان زمین از این دانش برای تعیین سن سنگ های زمین و همچنین نمونه هایی از شهاب سنگ ها و سنگ هایی که فضانوردان از ماه آورده اند استفاده کرده اند. آنها به وضعیت فروپاشی ایزوتوپ‌های سرب از سنگ‌ها نگاه کردند و سپس آنها را با مقیاسی مقایسه کردند که نشان می‌داد چگونه ایزوتوپ‌های سرب در طول زمان تغییر می‌کنند. زمین تقریباً 4.54 میلیارد سال پیش با خطای کمتر از یک درصد تشکیل شد.

انتخاب طبیعی چگونه کار می کند؟



مانند عصر زمین، نظریه تکامل - که اولین بار توسط زیست شناس چارلز داروین در اواسط دهه 1800 ارائه شد - موضوعی است که مردم نمی دانند اما دوست دارند درباره آن بحث کنند. امروزه مخالفان نظریه تکامل سعی در حذف آن از برنامه درسی در مدارس دارند و یا اینکه فرزندانی در کنار نظریه تکامل، «علم آفرینش» را نیز بیاموزند.
و یک ایده وجود دارد که مخالفان تکامل به آن می چسبند: انتخاب طبیعیمفهوم مرکزی داروین. درک این ایده بسیار ساده است. در طبیعت، جهش - یعنی تغییر دائمی در برنامه ژنتیکی میکروارگانیسم ها، که متعاقباً گونه را از سلف خود متمایز می کند - به طور تصادفی رخ می دهد. اما تکامل، فرآیندی طولانی که در آن حیوانات و گیاهان در طول نسل‌ها دستخوش تغییرات زیادی می‌شوند، تصادفی نیست. به طور معمول، تغییرات در موجودات در طول زمان در صورتی که به زنده ماندن و تولید مثل کمک کنند، رایج تر می شوند.
به عنوان مثال تصور کنید که برخی از سوسک ها سبز هستند، اما به دلیل جهش، قهوه ای می شوند. سوسک های قهوه ای بهتر از سوسک های سبز با محیط اطراف خود ترکیب می شوند، بنابراین اغلب توسط پرندگان خورده نمی شوند. تعداد بیشتری از آنها زنده می مانند، آنها به تعداد بیشتری تولید مثل می کنند و این تغییرات موقتی نیستند، بلکه دائمی می شوند. با گذشت زمان، جمعیت سوسک ها قهوه ای می شوند. اما این ساده ترین گزینه است. در عمل، انتخاب طبیعی به جای نمایندگان خاص، میانگین های آماری را پایه می گیرد، و جدا کردن این فرآیند چندان آسان نیست.

آیا خورشید هرگز خاموش خواهد شد؟



اگر فکر می کنید که خورشید برای فردی که دوره های سختی از زندگی خود را پشت سر می گذارد دیگر نمی درخشد، در واقع اینطور نیست. طنز این است که واقعیت اطراف ما - نور خورشید، آواز پرندگان - از احساسات شکننده ما ماندگارتر است. مگر اینکه 5.5 میلیارد سال بعد متولد شده باشید. در این نقطه، خورشید، مانند ستاره دیگری، مانند یک راکتور گرما هسته ای غول پیکر، تمام هیدروژن موجود در هسته خود را تخلیه کرده و شروع به سوزاندن هیدروژن در لایه های اطراف می کند.
این آغاز پایان خورشید خواهد بود - هسته کوچک می شود و لایه های بیرونی منبسط می شوند و ستاره به یک غول قرمز تبدیل می شود. در آخرین شعله، خورشید منظومه شمسی را با انفجار گرمایی سرخ می کند که حتی محیط خنک پلوتون و کمربند کویپر را به یک سونا آسمانی تبدیل می کند. سیارات درونی، از جمله زمین، به غول در حال مرگ مکیده می شوند یا به خاکستر تبدیل می شوند.

با این حال، اگر مردم منظومه شمسی یا سایر ستارگان را مستعمره نکنند، هیچ کس از این جهنم نهایی مطلع نخواهد شد. خورشید که نیمی از عمر خود را می گذراند، به تدریج در حال گرم شدن است و پس از یک میلیارد سال 10 درصد بزرگتر می شود. افزایش تابش خورشید برای تبخیر تمام اقیانوس های زمین کافی است و ما را بدون آب و دیگر لذت های زندگی رها می کند.

با استفاده از لینک زیر می توانید در آزمون دانش نجوم شرکت کنید!

آهنرباها چگونه کار می کنند؟



برای مدت طولانی، آهنرباها چیزی شبیه به معجزه محسوب می شدند. و این غم انگیز است، زیرا درک اصل عملکرد آنها بسیار ساده است. آهنربا هر جسم یا ماده ای است که دارای میدان مغناطیسی باشد. یعنی دسته ای از الکترون ها در آن در یک جهت شناور هستند. الکترون‌ها عاشق تشکیل جفت هستند و مثلاً در آهن، الکترون‌های جفت‌نشده زیادی وجود دارد که به راحتی می‌توان آن‌ها را به گروهی متصل کرد. بنابراین، اجسام ساخته شده از آهن جامد یا به طور کلی دارای مقدار زیادی آهن به یک آهنربا به اندازه کافی قوی جذب می شوند. مواد و اجسامی که جذب آهنربا می شوند فرومغناطیس نامیده می شوند.

مردم از زمان های بسیار قدیم درباره مغناطیس می دانستند. آهنرباها در طبیعت یافت می شوند و مسافران قرون وسطی یاد گرفتند که سوزن های قطب نما فولادی را مغناطیسی کنند، یعنی میدان های مغناطیسی خود را ایجاد کردند. چنین آهنرباهایی قوی نبودند، اما در قرن بیستم، دانشمندان مواد و شارژرهای جدیدی ساختند که منجر به ایجاد آهنرباهای دائمی قدرتمند شد. می‌توانید با پیچاندن آن در سیم برق و اتصال انتهای آن به قطب‌های یک باتری بزرگ، از یک قطعه آهن یک آهنربای الکتریکی ایجاد کنید.

چه چیزی باعث ایجاد رنگین کمان می شود؟



چیز خاصی در مورد این پدیده جوی وجود دارد که از قدیم الایام در بین مردم هیبت را برانگیخته است. طبق کتاب پیدایش، خداوند پس از طوفان بزرگ، رنگین کمانی را در آسمان قرار داد و به نوح گفت که این "نشانه ای از توافق بین من و زمین" است. یونانیان باستان فراتر رفتند و تصمیم گرفتند که رنگین کمان الهه آیریس است. درست است ، چهره او شوم بود - او خبر از جنگ و قصاص داد. در طول قرن‌ها، ذهن‌های بزرگ، از ارسطو تا دکارت، تلاش کرده‌اند تا دریابند که چه فرآیندی رنگ‌های رنگین کمان را تولید می‌کند.

اکنون البته دانشمندان این را به خوبی می دانند. رنگین کمان توسط قطرات آبی ایجاد می شود که پس از یک بارندگی خوب در جو معلق می مانند. چگالی قطرات با چگالی هوای اطراف متفاوت است، بنابراین هنگامی که نور خورشید به آنها برخورد می کند، آنها مانند منشورهای کوچک عمل می کنند و نور را به طول موج های تشکیل دهنده اش می شکنند و سپس آنها را به عقب بازتاب می کنند. یک قوس با نوارهایی به رنگ طیف مرئی که ما می بینیم متولد می شود. از آنجا که قطرات باید نور را به سمت ما منعکس کنند، برای دیدن یک رنگین کمان، باید پشت خود را به خورشید نگه دارید. شما همچنین باید از زمین با زاویه حدود 40 درجه نگاه کنید - این زاویه انحراف رنگین کمان است، یعنی زاویه ای که در آن نور خورشید را می شکند. همچنین جالب است که وقتی در هواپیما هستید، می توانید رنگین کمان را به شکل دیسک ببینید، نه کمان.

نظریه نسبیت چیست؟



وقتی کسی از "نظریه نسبیت" نام می برد، معمولاً به دو نظریه خاص و عام اشاره می کند که توسط فیزیکدان آلبرت انیشتین در اوایل دهه 1900 ایجاد شد. صرف نظر از میزان احترام ما به انیشتین، افراد دور از علم درک کمی از نظریه های او دارند. خود اینشتین اختراع کرد راه خوبتوضیحات: «وقتی مردی یک ساعت با یک دختر زیبا می نشیند، به نظرش می رسد که یک دقیقه گذشته است. اما بگذارید یک دقیقه روی یک اجاق گاز داغ بنشیند و برای او بیشتر از یک ساعت به نظر برسد. همه چیز نسبی است.»

به نظر می رسد همه چیز روشن است، اگرچه جزئیات، البته، پیچیده تر است. قبل از انیشتین، همه تا حد زیادی معتقد بودند که فضا و زمان ثابت و یکنواخت هستند و هرگز تغییر نمی کنند، مهم نیست که کجا روی زمین به آنها نگاه می کنید. اما اینشتین از ریاضیات استفاده کرد تا ثابت کند که نگاه مطلق به چیزها یک توهم است. در واقع، فضا و زمان تغییر می کنند: فضا می تواند منقبض شود، منبسط شود، خم شود و زمان با آن جریان پیدا کند در سرعت های مختلفبسته به سرعت جسم یا قدرت میدان گرانشی.

علاوه بر این، تجلی مکان و زمان ممکن است به دیدگاه فرد بستگی داشته باشد. به عنوان مثال، تصور کنید که به یک ساعت تیک تاک قدیمی نگاه می کنید. اکنون این ساعت را در مدار زمین قرار دهید تا در مقایسه با موقعیت شما روی زمین با سرعت فوق العاده ای حرکت کند. تیک تاک ساعت در مدار کندتر خواهد بود.

ساعت ها به دلیل پدیده "اتساع زمان" کندتر کار می کنند. فضا و زمان در واقع بخش هایی از یک فضا-زمان کامل هستند که می توانند توسط گرانش و شتاب مخدوش شوند. بنابراین، اگر جسمی بسیار سریع حرکت کند یا تحت یک میدان گرانشی بسیار قوی قرار گیرد، زمان برای آن جسم در مقایسه با جسمی که تحت تأثیر یکسان نیست، کندتر می گذرد. با استفاده از محاسبات ریاضی، می‌توانید پیش‌بینی کنید که چگونه زمان برای اجسام متحرک سریع کاهش می‌یابد.

این احتمالاً عجیب به نظر می رسد. اما این حقیقت دارد. ماهواره های GPS که برای نقشه برداری از زمین به اندازه گیری دقیق زمان بستگی دارد، برای آن خوب استمثال ماهواره‌ها با سرعتی در حدود 14000 کیلومتر در ساعت به دور سیاره پرواز می‌کنند و اگر مهندسان ساعت‌ها را برای در نظر گرفتن نسبیت تنظیم نمی‌کردند، نقشه‌های گوگل در طول یک روز تقریباً 10 کیلومتر در طول موقعیت‌یابی خاموش می‌شدند.

چرا حباب ها گرد هستند؟



بله، حباب ها همیشه کاملا گرد نیستند، همانطور که اگر تا به حال آنها را باد کرده باشید حتما متوجه شده اید. اما حباب‌ها به شکل کروی هستند و می‌توانید ببینید که حتی طولانی‌ترین حباب‌ها نیز به گرد تبدیل می‌شوند. واقعیت این است که حباب ها در اصل لایه های نازکی از مایع هستند که مولکول های آن توسط پدیده ای به نام انسجام در کنار هم نگه داشته می شوند. این باعث ایجاد کشش سطحی می شود، مانعی که مانع از نفوذ اجسام از طریق آن می شود. اما این تنها نیرویی نیست که بر این لایه تأثیر می گذارد. مولکول های هوا به بیرون فشار می آورند. بیشتر راه موثربرای مقابله با این نیروها، یک لایه مایع فشرده ترین شکل را به خود می گیرد که اگر نسبت حجم به مساحت را محاسبه کنید، یک کره است.
آنچه قابل توجه است این است که دانشمندان مدت‌هاست یاد گرفته‌اند که حباب‌های غیر دایره‌ای - مکعبی، مستطیلی (با کشیدن لایه نازکی از مایع روی یک قاب سیمی) بسازند.

چرا آب در دمای اتاق تبخیر می شود؟



ما انسان ها تمایل داریم واقعیت را مکانی خوب و باثبات بدانیم که در آن چیزها در جای خود باقی می مانند مگر اینکه بخواهیم آنها را جابه جا کنیم. اما واقعیت چیز دیگری است. اگر در سطح مولکولی به آب نگاه کنید، مولکول ها مانند دسته ای از توله سگ ها به نظر می رسند که برای بهترین موقعیت روی شکم مادرشان می جنگند. هنگامی که بخار آب زیادی در هوا وجود دارد، مولکول ها به سطح برخورد می کنند و به آن می چسبند و باعث می شود در یک روز مرطوب، تراکم در قسمت بیرونی یک نوشیدنی سرد ایجاد شود.

برعکس، وقتی هوا خشک است، مولکول های آب در فنجان شما می توانند به مولکول های دیگر شناور در هوا بچسبند. این فرآیند تبخیر نامیده می شود. اگر هوا به اندازه کافی خشک باشد، مولکول های بیشتری از فنجان به هوا حرکت می کنند تا اینکه از هوا به داخل فنجان بیفتند. با گذشت زمان، آب مولکول های بیشتری را از دست می دهد و در نهایت یک فنجان خالی خواهید داشت.
توانایی مولکول‌ها در حالت مایع برای پریدن به هوا و چسبیدن به آن، فشار بخار نامیده می‌شود، زیرا مولکول‌های جهنده، درست مانند گاز یا جامد که چیزی را به سمت پایین فشار می‌دهند، نیرو وارد می‌کنند. مایعات مختلف فشار بخار متفاوتی دارند. مثلا برای استون این نشانگر بالاست یعنی به راحتی تبخیر می شود. از طرف دیگر روغن زیتون فشار بخار کمی دارد و بعید است در دمای اتاق تبخیر شود.

هیچ پاسخ درست یا غلطی برای این سوالات وجود ندارد. اما گاهی اوقات یک سوال درست پرسیده شده از قبل پاسخ دارد.

1-اگر سن خود را نمی دانستید چند سال به خود می دهید؟
2. بدتر از آن: شکست خوردن یا هرگز تلاش نکردن؟
3. اگر زندگی خیلی کوتاه است، چرا کارهای زیادی را انجام می‌دهیم که دوست نداریم انجام دهیم و در عین حال کارهایی را که دوست داریم انجام می‌دهیم؟
4. اگر کار تمام شود، همه چیز گفته شود و همه چیز انجام شود، چه چیزی بیشتر بود - صحبت کردن یا انجام دادن؟
5-اگر به شما اجازه داده شود که تنها یک چیز را در دنیا تغییر دهید، آن چه خواهد بود؟
6. اگر شادی به پول ملی تبدیل شود، چه شغلی شما را ثروتمند می کند؟
7. آیا کاری را انجام می دهید که به آن اعتقاد دارید یا سعی می کنید به آنچه انجام می دهید ایمان بیاورید؟
8. اگر متوسط ​​زندگی انسان 40 سال طول بکشد، چه چیزی را در زندگی خود تغییر می دهید تا آن را به بهترین شکل زندگی کنید؟
9. چقدر بر اتفاقات زندگی خود کنترل دارید؟
10. بیشتر نگران چه چیزی هستید: انجام درست کارها یا انجام کارهای درست؟
11. شما در حال صرف ناهار با سه نفر هستید که به آنها احترام می گذارید و از آنها قدردانی می کنید. آنها شروع به انتقاد از دوست صمیمی شما می کنند بدون اینکه بدانند شما با او دوست هستید. این انتقاد تحقیرآمیز و ناعادلانه است. چه خواهید کرد؟
12. اگر بتوانید در تمام زندگی یک کودک خردسال فقط یک نصیحت کنید، آن نصیحت چیست؟
13. آیا می توانید برای نجات یکی از عزیزانتان قانون را زیر پا بگذارید؟
14. آیا جنون را در جایی که بعداً نابغه دیدی دیده ای؟
15. در این زندگی چه کاری متفاوت از افراد دیگر انجام می دهید؟
16. چگونه است که آنچه شما را خوشحال می کند دیگران را خوشحال نمی کند؟
17. واقعاً می خواستید چه کاری انجام دهید، اما انجام ندادید؟ چه چیزی شما را متوقف می کند؟
18. آیا به چیزی چسبیده اید که باید آن را رها می کردید؟
19. اگر به شما پیشنهاد مهاجرت دائمی به کشور دیگری داده شود، به کجا و چرا مهاجرت می کنید؟
20. آیا دکمه تماس آسانسور را بیش از یک بار فشار می دهید؟ آیا واقعاً معتقدید که این کار باعث افزایش سرعت آسانسور می شود؟
21. دوست دارید چه کسی باشید: یک نابغه عصبی یا یک احمق شاد؟
22. چرا هستی؟
23. اگر می توانستی دوست خودت باشی، آیا چنین دوستی را می خواستی؟
24. چه بدتر: اگر بهترین دوست شما برای زندگی در کشور دیگری نقل مکان کند، یا در همان نزدیکی زندگی کند، اما شما دیگر ارتباط برقرار نکنید؟
25. برای چه چیزی در این زندگی بیشتر سپاسگزار هستید؟
26. چه چیزی را انتخاب خواهید کرد: تمام خاطرات گذشته خود را از دست بدهید یا هرگز خاطرات جدیدی نداشته باشید؟
27. آیا می توان بدون جنگیدن به حقیقت دست یافت؟
28. آیا بزرگترین ترس شما واقعی شده است؟
29. یادت هست 5 سال پیش چقدر ناراحت بودی؟ الان مهمه؟
30. شادترین خاطره کودکی شما چیست؟ چه چیزی او را اینگونه می کند؟
31. چه وقایعی از گذشته تان باعث شد احساس حضور و زنده بودن کنید؟
32.اگه الان نه پس کی؟
34.اگر هنوز به آن نرسیده اید، چه چیزی را از دست خواهید داد؟
35. آیا تا به حال با کسی بوده اید و چیزی نگفتید و بعد به این نتیجه رسیدید که این بهترین مکالمه ای بود که تا به حال داشتید؟
36. چرا دینی که عشق را تبلیغ می کند این همه جنگ ایجاد کرده است؟
37-آیا می توان بدون هیچ تردیدی خوب و بد را شناخت؟
38. اگر الان یک میلیون دلار به شما بدهند، کارتان را رها می کنید؟
39. چه چیزی را بیشتر دوست دارید: کارهای زیادی داشته باشید که باید انجام شوند یا کمی کار، اما کاری که دوست دارید انجام دهید؟
40. آیا احساس می کنید امروز صدها بار قبلا تکرار شده است؟
41.آخرین باری که شروع به فعالیت فعال کردید، در حالی که فقط جوانه یک ایده در سر داشتید، اما در عین حال به شدت به آن اعتقاد داشتید، چه زمانی بود؟
42. اگر همه کسانی که می شناسید فردا بمیرند، امروز به دیدن چه کسی خواهید رفت؟
43. آیا دوست دارید 10 سال از زندگی خود را با شهرت و جذابیت جهانی عوض کنید؟
44. تفاوت بین زندگی و هستی چیست؟
45. زمان محاسبه ریسک و شروع به انجام کاری که فکر می کنید درست است چه زمانی است؟
46.اگر از اشتباهات خود درس می گیریم، چرا از انجام آنها می ترسیم؟
47. با دانستن اینکه هیچ کس شما را قضاوت نخواهد کرد، چه کاری متفاوت می توانید انجام دهید؟
48. آخرین باری که متوجه صدای نفس کشیدن خود شدید کی بود؟ در مورد ضربان قلب چطور؟
49. چه چیزی را دوست دارید؟ آیا آخرین اعمال شما بیانگر این عشق بود؟
50. برای هر روز از 5 سال گذشته، آیا می توانید کاری را که دیروز انجام داده اید به یاد بیاورید؟ و پریروز؟ و پریروز؟
49. تصمیمات اینجا و اکنون گرفته می شود. سوال این است: آیا خودتان آنها را قبول دارید یا کسی آنها را برای شما می پذیرد؟

اینها پنجاه سوالی است که هر فردی باید از خود بپرسد. هیچ پاسخ درست یا غلطی برای این سوالات وجود ندارد. اما گاهی اوقات یک سوال درست پرسیده شده از قبل پاسخ دارد.

1. اگر سن خود را نمی دانستید چند سال به خود می دهید؟
2. بدتر از آن: شکست خوردن یا هرگز تلاش نکردن؟
3. اگر زندگی خیلی کوتاه است، چرا کارهای زیادی را انجام می‌دهیم که دوست نداریم انجام دهیم و در عین حال کارهایی را که دوست داریم انجام می‌دهیم؟
4. اگر کار تمام شد، همه گفته می شود و همه انجام می شود، چه چیزی بیشتر بود - صحبت کردن یا انجام دادن؟
5. اگر به شما اجازه داده شود که فقط یک چیز را در جهان تغییر دهید، آن چه خواهد بود؟
6. اگر شادی پول ملی شود، چه شغلی شما را ثروتمند می کند؟
7. آیا کاری را انجام می دهید که به آن اعتقاد دارید یا سعی می کنید به آنچه انجام می دهید ایمان بیاورید؟
8. اگر متوسط ​​زندگی انسان 40 سال طول بکشد، چه چیزی را در زندگی خود تغییر می دهید تا آن را به طور کامل زندگی کنید؟
9. چقدر بر اتفاقات زندگیتان کنترل دارید؟
10. بیشتر نگران چه چیزی هستید: انجام کارها به درستی یا انجام کارهای درست؟
11. شما در حال صرف ناهار با سه نفر هستید که به آنها احترام می گذارید و از آنها قدردانی می کنید. آنها شروع به انتقاد از دوست صمیمی شما می کنند، بدون اینکه بدانند شما با او دوست هستید. این انتقاد تحقیرآمیز و ناعادلانه است. چه خواهید کرد؟
12. اگر بتوانید در تمام زندگی یک کودک خردسال فقط یک نصیحت کنید، آن نصیحت چیست؟
13. آیا می توانید برای نجات یکی از عزیزانتان قانون را زیر پا بگذارید؟
14. آیا جنون را در جایی دیده اید که بعداً نبوغ را دیدید؟
15. در این زندگی چه کاری متفاوت از افراد دیگر انجام می دهید؟
16. چگونه است که آنچه شما را خوشحال می کند دیگران را خوشحال نمی کند؟
17. واقعاً می خواستید چه کاری انجام دهید، اما انجام ندادید؟ چه چیزی شما را متوقف می کند؟
18. آیا به چیزی چسبیده اید که مدت ها پیش باید آن را رها می کردید؟
19. اگر به شما پیشنهاد شود برای همیشه به کشور دیگری بروید، کجا و چرا؟
20. آیا دکمه تماس آسانسور را بیش از یک بار فشار می دهید؟ آیا واقعاً معتقدید که این کار باعث افزایش سرعت آسانسور می شود؟
21. دوست دارید چه کسی باشید: یک نابغه عصبی یا یک احمق شاد؟
22. چرا هستی؟
23. اگر می توانستی دوست خودت باشی، آیا چنین دوستی را می خواستی؟
24. چه بدتر: اگر بهترین دوست شما برای زندگی در کشور دیگری نقل مکان کند، یا در همان نزدیکی زندگی کند، اما شما دیگر ارتباط برقرار نکنید؟
25. برای چه چیزی در این زندگی بیشتر سپاسگزار هستید؟
26. چه چیزی را انتخاب خواهید کرد: تمام خاطرات گذشته خود را از دست بدهید یا هرگز خاطرات جدیدی نداشته باشید؟
27. آیا بدون مبارزه می توان به حقیقت دست یافت؟
28. آیا بزرگترین ترس شما واقعی شده است؟
29. یادت هست 5 سال پیش چقدر ناراحت بودی؟ الان مهمه؟
30. شادترین خاطره کودکی شما چیست؟ چه چیزی او را اینگونه می کند؟
31. چه وقایعی از گذشته تان باعث شد احساس حال و زنده بودن کنید؟
32. اگر الان نیست پس کی؟
33. اگر هنوز به این هدف نرسیده اید، پس چه چیزی را برای از دست دادن دارید؟
34. آیا تا به حال با کسی بوده اید و چیزی نگفتید و بعد به این نتیجه رسیده اید که این بهترین گفتگوی زندگی شما بوده است؟
35. دقیقاً در این لحظه به چه چیزی فکر می کنید؟
36. آیا می توان بدون هیچ شبهه ای خوب و بد را شناخت؟
37. اگر الان یک میلیون دلار به شما بدهند، کارتان را رها می کنید؟
38. چه چیزی را بیشتر دوست دارید: کارهای زیادی داشته باشید که باید انجام شوند یا کار کمی، اما کاری که دوست دارید انجام دهید؟
39. آیا این احساس را دارید که امروز صدها بار قبلاً تکرار شده است؟
40. آخرین باری که شروع به فعالیت فعال کردید، چه زمانی فقط جوانه یک ایده را در سر داشتید، اما در عین حال به شدت به آن اعتقاد داشتید؟
41. اگر همه کسانی که می شناسید فردا بمیرند، امروز به دیدن چه کسی می روید؟
42. آیا دوست دارید 10 سال از زندگی خود را با شهرت و جذابیت جهانی عوض کنید؟
43. تفاوت زندگی و هستی چیست؟
44. چه زمانی زمان محاسبه ریسک و شروع به انجام کاری که فکر می کنید درست است فرا می رسد؟
45. اگر از اشتباهات خود درس می گیریم، چرا از انجام آنها می ترسیم؟
46. ​​با دانستن اینکه هیچ کس شما را قضاوت نخواهد کرد، چه کاری متفاوت می توانید انجام دهید؟
47. آخرین باری که متوجه صدای نفس کشیدن خود شدید کی بود؟ در مورد ضربان قلب چطور؟
48. چه چیزی را دوست داری؟ آیا آخرین اعمال شما بیانگر این عشق بود؟
49. برای هر روز از 5 سال گذشته، آیا می توانید کاری را که دیروز انجام داده اید به یاد بیاورید؟ و پریروز؟ و پریروز؟
50. در اینجا و اکنون تصمیم گیری می شود. سوال این است: آیا خودتان آنها را قبول دارید یا کسی آنها را برای شما می پذیرد؟

بنویسید، آیا این مقاله را دوست داشتید؟ اگر سوالی برای نویسنده دارید، در نظرات بنویسید! دوستان خود را نیز به خاطر بسپارید. شما می توانید بر توسعه آنها تأثیر بگذارید. "لایک"مقاله و به اشتراک گذاری نکات مفیدبا دوستان در شبکه های اجتماعی

نظرات

روستیسلاو | 03.03.2014, 20:34

امتحان کردم و بله مکث کردم و معنی سوالات را به ادراک ناخودآگاه تغییر دادم و در عرض 2-3 ثانیه به سوالات پاسخ دادم نتیجه تست روانی است اما نتایج آن کجاست؟ Ksenia، شما قطعا نیاز به تعریف یک آزمون روانی، که در آن سوالات، و پاسخ سریع به سوالات، و نتیجه!

دیمیتری | 04.03.2014, 09:14

سوالات خوب نوشته شده فرصتی برای تجزیه و تحلیل خود فراهم می کند. ما به ندرت چنین سؤالاتی را از خود می پرسیم، بنابراین دریافت پاسخ در مورد خود و تجزیه و تحلیل آنها بسیار جذاب بود. متشکرم.

کسنیا تیلور | 04.03.2014, 21:05