صفحه اصلی / حرز / در مورد سرگیوس رادونژ به اختصار بخوانید. سرگیوس ارجمند رادونژ

در مورد سرگیوس رادونژ به اختصار بخوانید. سرگیوس ارجمند رادونژ

سرگیوس رادونژ بیوگرافی کوتاهی برای کودکان و بزرگسالان در این مقاله ارائه شده است.

بیوگرافی کوتاه سرگیوس رادونژ

سرگیوس رادونژ- هیرومونک کلیسای روسیه، بنیانگذار تعدادی صومعه، از جمله صومعه تثلیث مقدس در نزدیکی مسکو (اکنون Trinity-Sergius Lavra).

کشیش سرگیوس در روستای Varnitsa در نزدیکی روستوف به دنیا آمد. 3 اردیبهشت 1314در خانواده ای اصیل و دیندار بویار. در بدو تولد، نام بارتولومئو در زندگینامه سرگیوس رادونژ داده شد. سرگیوس با عقب ماندن از همسالان خود در یادگیری، شروع به مطالعه کرد کتاب مقدس.

در حدود سال 1328، خانواده بارتلومئو به شهر رادونژ نقل مکان کردند، نامی که پس از راهب شدن جوان، به شدت به نام او تثبیت شد - سرگیوس رادونژ، سرگیوس رادونژ. زندگی رهبانی سنت سرگیوس در سال 1337 آغاز شد، زمانی که به همراه برادر استفان، راهب صومعه شفاعت خوتکوو، در جنگلی در تپه ماکوتس ساکن شدند و یک کلیسای چوبی کوچک به نام تثلیث مقدس ساختند. این رویداد تاریخ تأسیس صومعه ترینیتی سرگیوس در نظر گرفته می شود

سپس راهبایی شد و نام سرگیوس را به خود گرفت. چند سال بعد معبد پر رونق سرگیوس رادونژ در این مکان شکل گرفت. حتی پدرسالار زندگی صومعه را که ترینیتی سرگیوس نامیده می شود ستایش کرد. به زودی راهب سرگیوس رادونژ در محافل همه شاهزادگان بسیار مورد احترام قرار گرفت: او آنها را قبل از نبردها برکت داد و آنها را با یکدیگر مقایسه کرد.

امام بزرگوار درگذشت 25 شهریور 1392. سرگئی رادونژ در طول زندگی خود چندین صومعه را تأسیس کرد، صومعه هایی علاوه بر ترینیتی-سرگیوس: بوریسوگلبسکی، بلاگووشچنسکی، استارو-گولوتوینسکی، گئورگیفسکی، آندرونیکوف و سیمونوف، ویسوتسکی.

18 ژوئیه روز به یاد ماندنی قدیس مشهور و مورد احترام و شگفت آور سنت سرگیوس رادونژ است. او بنیانگذار صومعه ها، بنیانگذار بزرگان روسیه، گردآورنده مردم روسیه، دستیار در اتحاد روسیه در زمان سلطنت دیمیتری دونسکوی است.
تاریخ تولد قدیس هنوز به طور دقیق مشخص نیست. محققان و مورخان مختلف تاریخ ها را متفاوت تفسیر می کنند. اصولاً همه یا تا اردیبهشت 1314 یا تا اردیبهشت 1322 همگرا می شوند. واقعیت جالباین است که قدیس در بدو تولد نام بارتولمیوس را دریافت کرد و تنها پس از آن، هنگامی که نذر رهبانی کرد، نام سرگیوس را دریافت کرد. سرگیوس در خانواده پسران نجیب ماریا و کریل در روستای وارنیتسا در نزدیکی شهر روستوف به دنیا آمد. او 2 برادر داشت - استفان و پیتر. وقتی هفت ساله بود برای خواندن سواد به مدرسه فرستاده شد. با برادرانش به مدرسه رفت. درس خواندن سخت بود. والدین ناراضی بودند، دوستان مورد تمسخر قرار گرفتند. سرگیوس تسلیم نشد، او با اشک از خداوند خداوند کمک خواست. به گزارش زندگانی قدیس، روزی که از ناکامی هایش افسرده شده بود، با بزرگانی آشنا شد و مشکلات و تجربیات خود را به او گفت و به او گفت که می خواهم درس بخوانم و در سواد مسلط شوم. پیرمرد دعایی خواند و دستور داد یک تکه نان مقدس - پروفورا بخورند. پسر بزرگتر را به خانه دعوت کرد و در آنجا بسیار مورد استقبال قرار گرفت. پس از این دیدار معجزه ای رخ داد. پسر شروع به خواندن کرد و خواندن خیلی خوب و راحت به ذهنش رسید. از آن لحظه زندگی او به طرز چشمگیری تغییر کرد. او با اشتیاق و علاقه فراوان شروع به خواندن دعا کرد، به همه خدمات رفت و به کلیسا پیوست. سرگیوس شروع به پیروی از یک روزه بسیار سخت کرد. در روزهای چهارشنبه و جمعه از غذا پرهیز می کرد و در روزهای دیگر آب و نان می نوشید.
در سال 1328 خانواده سرگیوس برای زندگی در شهر رادونژ نقل مکان کردند. با مرگ والدینشان، سرگیوس و برادرش استفان تصمیم گرفتند یک سلول کوچک تأسیس کنند. چند سال بعد به یک صومعه واقعی تبدیل شد. کمی بعد، کلیسای تثلیث مقدس ساخته شد. در پاییز 1337 راهب شد و نام جدیدی به نام سرگیوس دریافت کرد. صومعه به تدریج رشد کرد و کلیسا به یک صومعه تبدیل شد. 1354 - سالی که سرگیوس به عنوان صومعه سرا برگزیده شد. سنت سرگیوس رادونژ در آنجا بود روابط خوببا متروپولیتن مسکو الکسی. یک روز الکسی در مورد دعوت از سرگیوس برای پذیرش کلان شهر روسیه پس از مرگش صحبت کرد، اما او همچنان به صومعه خود اختصاص داشت، اما او نپذیرفت.
راهب سرگیوس در طول زندگی خود معجزه ای انجام داد. او بیماران را شفا می داد، با پند و اندرز تعلیم می داد و کسانی را که در جنگ بودند آشتی می داد. نقش او در اتحاد سرزمین روسیه و در پیروزی بزرگ در میدان کولیکوو عالی بود. در طول زندگی خود، علاوه بر این واقعیت که او تثلیث مقدس سرگیوس لاورا را تأسیس کرد، صومعه هایی مانند: بشارت مقدس کرژاچ، روستوف بوریسوگلبسکی، ویسوتسکی، اپیفانی استارو-گولوتوین و دیگران را تأسیس کرد.
در سال‌های انحطاط خود، در صورت مرگ، ابیه را به شاگرد وفادار خود نیکون سپرد. وی در پاییز 1392 در صومعه خود درگذشت. سنت سرگیوس رادونژ هنوز تا به امروز مورد احترام است و یکی از بزرگترین مقدسین زمان ما است. تا به حال مردم به او دعا می کنند، کمک می خواهند و در پاسخ او به معجزه ادامه می دهد.

زندگی سنت سرگیوس رادونژ پر از تعداد زیادی دستاوردها و معجزات صالح و خداپسندانه است. قدیس فرستاده خداست که در مواقع حساس برای کلیسا توسط خداوند متعال فراخوانده شده است.

معنای سرگیوس رادونژ برای ارتدکس ها

سرگیوس رادونژ زمانی به خاک روسیه آمد که قبیله تاتار تقریباً کل سرزمین پدری را پر کرده بود و شاهزادگان درگیر درگیری های داخلی شدید بودند.

این مشکلات عظیم نوید نابودی کامل روسیه را می داد، بنابراین خداوند از سنت سرگیوس خواست تا مردم را از بدبختی بی رحمانه رها کند. برای تقویت و بالا بردن نیروهای اخلاقی که برای مدت طولانی تضعیف شده بودند، قدیس نمونه بارز یک زندگی پرهیزگارانه را ارائه داد: انجام صادقانه و منظم کار، محدودیت های گوشتی و زبانی.

مقدس سرگیوس رادونژ

راهب سرگیوس رادونژ بشردوستی، صبر و دانش بی سابقه ای از جنبه های روانی نشان داد. او می‌دانست که چگونه تمام وقت خود را وقف آرمان عمومی کند و با رفتار خوب دینداری واقعی را تبلیغ کند.

قدیس از تلاش در مسئولیت های هر حرفه ای دریغ نمی کرد: او به آشپزی، پخت و پز، نجاری، خرد کردن چوب، آسیاب کردن آرد مشغول بود. او خدمتگزار واقعی برادران بود، از خود دریغ نمی‌کرد و هرگز دچار ناامیدی نمی‌شد.

درباره سرگیوس رادونژ بخوانید:

زندگی نامه بزرگوار

والدین بارتولومیوس (نام سکولار سرگیوس) سیریل و مریم نام داشتند. آنها پسران روستوف بودند، در دهکده ای به نام رادونژ زندگی می کردند و زندگی خانگی فروتنانه ای داشتند و از اسب و گاو مراقبت می کردند.

پدر و مادر بی بندوباری و تجمل گرایی را رد می کردند و مردمی محترم، متدین و منصف به حساب می آمدند. آنها همیشه به فقرا صدقه می دادند و از مسافران به خانه خود به گرمی استقبال می کردند.

  • بارتولومی در هفت سالگی برای یادگیری خواندن و نوشتن رفت. کودک تمایل غیرقابل انکاری نشان داد، اما مطالعات او اصلا موفقیت آمیز نبود. بارتلمیو مدتها از خداوند دعا کرد تا به او کمک کند تا قلب و ذهن خود را برای پذیرش دانش واقعی باز کند.
  • هنگامی که کودک در مزرعه ای بزرگ به دنبال اسب های گم شده می گشت، راهبی را دید که لباس سیاه پوشیده بود و به او نزدیک شد تا از اندوه خود به او بگوید. پیر، با ابراز رحمت، مدت طولانی را در دعا برای روشنگری بارتولمیوس صرف کرد. راهب پسر را با یک پروفورای مبارک پذیرفت و قول داد که از این پس کودک قادر به درک ماهیت کتاب مقدس خواهد بود. جوانان واقعاً احساس لطف زیادی کردند و شروع به درک آسان آموزش کتاب کردند.
  • پس از ملاقات سرنوشت ساز، بارتلمیوی جوان در ایمان و تمایل به خدمت فداکارانه به خداوند متعال قوی تر شد. او با خانواده ماند پدر و مادر دوست داشتنی، با وجود میل به حریم خصوصی. اطرافیانش به فروتنی، سکوت، توانایی او در حلیم و مهربان بودن اشاره کردند. رژیم غذایی او فقط شامل نان و آب بود و در روزه هایش از هرگونه غذایی کاملاً پرهیز می کرد.
  • هنگامی که والدین خداپسند او دنیای فانی را ترک کردند، بارتولومیوس میراثی را برای برادر کوچکترش به جا گذاشت و در جنگلی عمیق، چند مایلی دورتر از زادگاهش رادونژ، ساکن شد. برادر بزرگش استفان با او همراهی کرد و با هم یک سلول چوبی و یک کلیسای کوچک ساختند. این مکان به زودی به افتخار تثلیث تقدیس شد.

سرگیوس ارجمند ساخت و ساز صومعه

توجه داشته باشید! صومعه ابی با شکوه به سادگی و گدایی متمایز بود. اهالی محله به فقر غذا و اثاثیه اشاره کردند، اما یاد گرفتند که حتی در سال های سخت با هم متحد شوند. هنگامی که برادران حتی یک لقمه نان نداشتند، دلشان را از دست ندادند، بلکه به کار خود ادامه دادند و با خضوع دعاهای خود را خواندند. در هر یک از راهبان می شد آتش پنهان از خود گذشتگی و میل به سپردن همه خود را برای خیر دین احساس کرد.

نذر رهبانی گرفت

پس از مدتی، استفان خود را ترک می کند برادر کوچکترو رهبر صومعه مسکو می شود. بارتولمیوس راهب شد و نام روحانی را دریافت کرد و دو سال را به تنهایی در جنگلی انبوه سپری کرد.

  • به لطف دعا و صبر شجاعانه، راهب جوان توانست بر وسوسه های چاپلوس کننده ای که به آگاهی او حمله می کرد غلبه کند. حیوانات شکاری در نزدیکی سلول سرگیوس دویدند، اما هیچ یک جرأت نداشت به بنده واقعی خداوند آسیب برساند.
  • شهرت اعمال زاهدانه راهب فراتر از صومعه او گسترش یافت و راهبان فروتن دیگری را که می خواستند دستورالعمل دریافت کنند به خود جلب کرد. زندگی عادلانه. به زودی شاگردان سنت سرگیوس رادونژ را متقاعد کردند که کشیشی را بپذیرد.
  • مدتی پس از تأسیس صومعه، دهقانان عادی شروع به سکونت در آن نزدیکی کردند. به لطف جاده نزدیک به مسکو، بودجه صومعه تثلیث مقدس شروع به افزایش کرد، که به راهبان اجازه داد صدقه را توزیع کنند و از زائران بیمار و سرگردان تاسف بار مراقبت کنند.
  • پاتریارک فیلوتئوس قسطنطنیه در مورد زندگی مقدس سرگیوس رادونژ مطلع شد که آثار قدیس را برکت داد و تأیید قوانین جامعه صحرا را که توسط قدیس ایجاد شده بود ارسال کرد. متروپولیتن الکسی بسیار مورد احترام بنیانگذار صومعه تثلیث مقدس بود، با او با عشق دوستانه رفتار کرد و وظیفه آشتی دادن شاهزادگان روسی را به عهده گرفت و همچنین بر روی او به عنوان جانشین خود حساب کرد. با این حال، سرگیوس با فروتنی پیشنهاد برای گرفتن یک پست عالی کلیسا را ​​رد کرد.
توجه داشته باشید! حتی زمانی که جامعه رهبانی دیگر به نان نیاز نداشت، راهب به زهد خود وفادار ماند و فقر را تشخیص داد و همه منافع را انکار کرد. او اصلا علاقه ای نداشت ویژگی های متمایز، درجات یا عناوین بالا. این قدیس تمایل داشت تا دستورات سخت گیرانه را به واقعیت های اولین مسیحیان نزدیک تر معرفی کند. برای او تمام زندگی اش فقر بود.

معجزات و رؤیاهای قدیس

شاهزاده D. Donskoy به سرگیوس رادونژ بسیار احترام می گذاشت و برای پیروزی در مبارزه با انبوهی از تاتار-مغول ها دعای خیر کرد. قدیس انگیزه قهرمانانه ارتش روسیه را تأیید کرد و به دو زاهد دستور داد در یک نبرد بزرگ شرکت کنند.

سنت سرگیوس D. Donskoy را برکت می دهد

  • مادر خدا بارها و بارها به همراه اولین رسولان مسیح نزد سرگیوس آمد. مریم باکره قول داد مطمئن شود که صومعه ناچیز دیگر هرگز به مسکن و غذا نیاز نخواهد داشت.
  • یک روز نوری وصف ناپذیر او را روشن کرد و صدها پرنده در آسمان حلقه زدند و منطقه را با آوازی هماهنگ پر کردند. او بلافاصله مکاشفه ای دریافت کرد که آمدن قریب الوقوع را نوید می داد مقدار زیادیراهبان به صومعه خود.
  • زمانی که کازان هنوز به گروه ترکان تاتار تعلق داشت، بسیاری از ساکنان شهر، سنت سرگیوس را دیدند که در امتداد دیوارها با علامت صلیب راه می رفت و آنها را با آب مقدس می پاشید. حکیمان تاتار اعلام کردند که سربازان روسی به زودی آنها را دستگیر خواهند کرد و تاتارها قدرت خود را بر شهر از دست خواهند داد.
  • هنگامی که دشمنان به صومعه ترینیتی نزدیک می شدند، سرگیوس در خواب به ساکن صومعه ظاهر شد و در مورد محاصره قریب الوقوع هشدار داد. قدیس در اطراف دیوارها قدم زد و آنها را با آب مقدس پاشید. شب بعد، گروه های تاتار که می خواستند به طور غیر منتظره حمله کنند، با مقاومت شجاعانه روبرو شدند و این مکان را ترک کردند.
  • یک نفر چشم درد شدید داشت و اصلا نمی توانست بخوابد. هنگامی که او از شدت بیماری به زمین افتاد، مردی نزد او آمد. بزرگ بزرگوارو دستور داد به معبد بیایند و مراسم دعا را انجام دهند. او پس از مشاهده ابیاء ​​مقدس که بر اسب سفیدی سوار بود، بینایی خود را به دست آورد. او که متوجه شد بیماری به لطف خدا برطرف شده است، با عجله از او در کلیسا تشکر کرد.
  • یک بار سرگیوس نجیب زاده ای را شفا داد که فریاد فحش می داد، خشمگین و گاز می گرفت. او را به زور نزد بزرگ مقدس آوردند که با کمک او او را شفا دادند دعای قویو صلیب آن بزرگوار بعداً گفت که شعله ای مهیب دید و در آب از آن فرار کرد.
  • سه دهه پس از مرگ او، بقایای او به صورت مر جاری شد. پس از مدتی، نمادی از ظهور مریم باکره به طور رسمی بر روی مقبره سرگیوس قرار گرفت. این زیارتگاه بسیار مورد احترام است جهان ارتدکسو معجزات مختلفی انجام می دهد.
  • آن بزرگوار بزرگوار از تجربه خود حقیقت را آموخت زندگی مسیحی، با خدا متحد شد و در فطرت دینی شریک شد. همه کسانی که با سرگیوس ارتباط برقرار کردند ایمان آوردند و به تثلیث مقدس پیوستند. راهب بزرگوار از خداوند متعال عطای نبوت، معجزات، تسلی قلبی و بی مهری دریافت کرد. او هیچ تفاوتی در بینش خود نسبت به این سه زمان نداشت، مردمی از شهرهای دیگر و همچنین خارجی ها نزد او آمدند.

در مورد دعا به قدیس بخوانید:

جالبه! ارتش روسیه به رهبری D. Donskoy با دیدن نیروهای برتر دشمن ظالم با تردید و ترس متوقف شد. در همان لحظه، قاصدی ظاهر شد که از سنت سرگیوس برکتی آورد. سپس کل ارتش روسیه با شجاعت نابود نشدنی پر شد، زیرا آنها به کمک خداوند متعال اعتقاد داشتند. گروه های تاتار شکست خوردند و وحشت زده فرار کردند. شاهزاده دونسکوی از قدیس تشکر کرد و سرمایه گذاری زیادی برای نیازهای صومعه انجام داد.

وداع با دنیا

رؤیت مرگ هرگز راهب مقدس را نمی ترساند، زیرا زندگی زاهدانه او را به درک شجاعانه از آنچه در حال رخ دادن بود عادت داده بود. کار بی وقفه بدن او را خسته کرد، اما سرگیوس هرگز مراسم کلیسا را ​​از دست نداد و نمونه ای از سخت کوشی برای دانش آموزان جوانش بود.

چشم انداز سنت سرگیوس در مورد شاگردان

شش ماه قبل از مرگ، راهب تصویری از زمان دقیق مرگ دریافت کرد. او شاگردانش را دور خود جمع کرد و حقوق مدیریتی را به راهب نیکون واگذار کرد. در شهریور 1391، آن بزرگ به شدت بیمار شد و با دعوت مجدد برادران، شروع به ارائه آخرین تعلیمات پدری کرد. سخنان او عشق، قدرت و سادگی بی پایان را منتقل می کرد.

سرگیوس رادونژ به شاگردان خود راه خیرخواهی را نسبت به همه، حفظ وحدت، رعایت اصول ارتدکس و همچنین عدم استکبار موعظه کرد.

قبل از مرگ، قدیس آرزوی ارتباط نهایی خود با بدن و خون مسیح را داشت. او با کمک شاگردانش از بستر بدبخت خود برخاست و از جام نوشید. راهب که آرامشی سرشار از فیض را تجربه کرد، دست راست خود را به سوی بهشت ​​بلند کرد، به خداوند برکت داد و با روحی پاک رفت.

به محض اینکه سرگیوس روح را تسلیم کرد، رایحه ای الهی در داخل سلول پخش شد و چهره او با نور زیبایی می درخشید.

یافتن آثار

همه شاگردان گریه می کردند و آه می کشیدند، آویزان راه می رفتند و غم فقدان جبران ناپذیر خود را برای یکدیگر سرازیر می کردند. آنها اغلب به زیارت قبر بزرگ می رفتند و با تصویر او صحبت می کردند و درخواست رحمت و نجات می کردند. برادران صادقانه معتقد بودند که روح سرگیوس دائماً در نزدیکی است و شاگردان را در مسیر واقعی راهنمایی می کند.

یک بار ابی پارسا، قدیس را در شب زنده داری دید: او همراه با دیگران سرودهای ستایش خداوند را می خواند. این قسمت شادی را به شاگردان القا کرد و پاسخی عرفانی به سوگواری بر سر قبر او بود.

در ژوئیه 1422، هنگام ایجاد یک صومعه سنگی جدید، بقایای سنت سرگیوس رادونژ کشف شد. پس از بازکردن تابوت، شاهدان عینی بوی معطری را احساس کردند که بدن راهب و لباس های او کاملاً دست نخورده باقی ماندند. چهار سال بعد، بقایای معجزه آسا به کلیسای جامع ترینیتی منتقل شد. کلیسا در روز 5 ژوئیه، روز کشف آثار، سنت سرگیوس را ستایش می کند.

بخش هایی از بقایای قدیس را می توان در چندین کلیسا در مسکو یافت.

  1. در کلیسای جامع تثلیث حیات بخش- حیاط محلی شبیه یک صومعه کوچک است که خدمات لازم در آن انجام می شود.
  2. آثار سرگیوس رادونژ نیز در کلیسای سنت نیکلاس واقع در کلنیکی قرار دارد. در زمان مشکلات، یک جامعه معروف در اینجا به رهبری سنت الکسیس ایجاد شد.
  3. در معبدی که به افتخار الیاس معمولی روشن شده است، مؤمنان ارتدکس نماد سرگیوس و ذرات بقایای معجزه آسای او را مشاهده می کنند.
  4. در کلیسای جامع نماد ولادیمیر مریم باکره آثار و یک کلیسای مقدس وجود دارد.

با مطالعه زندگی سنت سرگیوس رادونژ، مؤمن با احترام و عشق زیادی به این قدیس عجین شده است.

از همان دوران کودکی، تمام ذات او نسبت به خداوند رحمت، نرمی و عشق فداکارانه را نشان می داد. او بنیانگذار صومعه ترینیتی شد، جایی که انبوهی از زائران و راهبان که می خواستند به روش ساده زندگی سنت سرجیوس بپیوندند، جمع شدند.

سرگیوس رادونژ یک قدیس مورد احترام خاص در جهان روسیه است. اقدامات او پایه و اساس وجود مفهوم معنویت روسی را بنا نهاد. ما در مورد زندگی این قدیس از نسخه خطی شاگرد سرگیوس، اپیفانیوس حکیم، با عنوان "زندگی سرگیوس رادونژ" می دانیم. می توانید خلاصه ای از این کتاب و تاریخچه خلق آن را از این مقاله بیاموزید.

حقایق تولد و اولین معجزات

هر آنچه در مورد سرگیوس می دانیم از کتاب "زندگی سرگیوس رادونژ" که توسط اپیفانیوس حکیم نوشته شده است، شناخته شده است. این نسخه خطی را نمی توان از نظر تاریخی کاملاً صحیح نامید. اپیفانیوس حتی سال تولد قدیس را در زندگی سرگیوس رادونژ ذکر نمی کند و خود را به ذکر پادشاهان حاکم در آن زمان محدود می کند، به همین دلیل است که محققان مدرن هنوز در مورد تعیین یک تاریخ پذیرفته شده بحث می کنند. در واقع، تنها تاریخ مرگ سرگیوس رادونژ به طور قطع شناخته شده است - تمام نقاط عطف زندگی دیگر به طور قطعی مشخص نشده اند.

سال تولد سرگیوس رادونژ توسط مورخان 1314 یا 1322 است. او در یکی از روستاهای روستوف به دنیا آمد که نام آن اپیفانیوس نیز نشان نمی دهد. به احتمال زیاد، این روستای Varnitsa بود - اکنون صومعه Trinity-Sergius به افتخار قدیس در آن قرار دارد. پس از مدتی، تمام خانواده - والدین و سه پسر - به رادونژ نقل مکان کردند، به همین دلیل سرگیوس نام مستعار خود را دریافت کرد. نام والدین کریل و ماریا و نام برادران استفان و پیتر بود. اینها افراد نجیب و وارسته بودند - غروری که معمولاً بر پسران ثروتمند غلبه می کرد برای آنها ناشناخته بود.

اعتقاد بر این است که سرگیوس اولین معجزه خود را در حالی که هنوز در شکم مادرش بود انجام داد. ماریا مادر سرگیوس که باردار بود در مراسمی در کلیسا شرکت کرد - و در آن زمان پسر متولد نشده او سه بار درون او فریاد زد. مری ترسیده از کشیش پرسید این به چه معناست؟ او به او اطمینان داد و اعلام کرد که این خود خداوند است که فرزند متولد نشده او را علامت گذاری کرده است - او شکوه زیادی را برای سرزمین روسیه به ارمغان خواهد آورد.

پسر تازه متولد شده به معجزه ادامه داد: در روزهایی که مریم گوشت می خورد، نوزاد از شیر خودداری کرد - زن با درک این موضوع شروع به روزه گرفتن کرد. و در سنین بالاتر، پسر در روزهای چهارشنبه و جمعه از خوردن غذا امتناع می کرد و در روزهای دیگر نان و آب می خورد.

سرگیوس آینده در غسل تعمید نام بارتولومی را دریافت کرد. نقاشی هنرمند میخائیل نستروف "دید به بارتولومی جوان" را به یاد بیاورید - به یکی از قسمت های زندگی سرگیوس رادونژ اختصاص دارد. این نقاشی یک جوان و حتی بسیار جوان سرگیوس بارتولومئو و فرشته ای را به تصویر می کشد که به شکل پیرمردی برای او ظاهر شد. این رویداد در "زندگی..." به عنوان آموزش معجزه آسای سوادآموزی به بارتولومی جوان ذکر شده است.

روزی پدر بارتولمی او را برای آوردن اسب به مزرعه فرستاد. در راه، پسر با پیرمردی برخورد کرد که در لباس راهبی زیر درختی مشغول دعا بود. برای او بود که از مشکلات خود در غلبه بر علم مدرسه گفت. پیرمرد برای بارتولومی دعا کرد و نان کلیسا - prosphora را به او میل کرد و قول داد که از این به بعد سواد را بهتر از برادرانش بداند. لازم به ذکر است که بارتولمیو از نظر سواد عقب بود، هر چند سعی می کرد مجدانه درس بخواند.

جوان که تحت تأثیر این گفتگو قرار گرفته بود، از بزرگتر دعوت کرد تا به دیدار والدینش برود. پیر به راحتی موافقت کرد و در طول شام گفتگوهای آموزنده ای داشت و سپس از بارتلمیو خواست که متون مقدس را بخواند. و ببینید، پسر نه تنها آن را خوب خواند، بلکه در واقع آنچه را که نوشته بود به شیوه ای کلیسا خواند. پدر و مادر تعجب کردند و از بزرگتر تشکر کردند. وقتی زمان رفتن مهمان فرا رسید، از دروازه گذشت و... در هوا ناپدید شد. در این لحظه تمام خانواده متوجه شدند که پسر و برادرشان زندگی فوق العاده ای در پیش دارند. این حادثه در تصمیم بارتولمیوی جوان برای وقف زندگی خود به کلیسا و خدا، اساسی تلقی می شود.

راهب شدن

پس از مرگ والدینش، بارتولومئو به برادر بزرگترش استفان که قبلاً در صومعه خوتکوفسکی راهب بود، پیوست. اما برادران مدت زیادی در اینجا نماندند: کوچکتر مشتاق بود به صحرا برود و زندگی زاهدانه ای داشته باشد. آنها با هم یک صومعه و کلیسای کوچک را به افتخار تثلیث در رودخانه کنچورا تأسیس کردند. این شهرک قرار بود به Trinity-Sergius Lavra تبدیل شود - اکنون اصلی است صومعهروسی کلیسای ارتدکس. و در اطراف صومعه به نوبه خود شهر سرگیف پوساد رشد خواهد کرد ، اما همه اینها چندین قرن بعد اتفاق می افتد.

استفان به زودی برادرش را ترک کرد - او عادت نداشت در انزوا کامل زندگی کند - و به مسکو رفت صومعه عیسی. اما بارتولومی برای مدت طولانی تنها نماند - یک راهبایی خاص میتروفان به او پیوست. با توجه به "زندگی سرگیوس رادونژ" ، این او بود که نذرهای صومعه بارتولومی را گرفت. پس از مدتی، آرامگاه از کار افتاد - راهبان دیگری در اطراف صومعه مستقر شدند. جامعه به طور مستقل قلمرو را توسعه داد و اقتصاد را مدیریت کرد و سرگیوس به عنوان بنیانگذار مورد احترام بود و به عنوان خردمندترین از همه از او اطاعت کرد.

ابات شدن

سرگیوس با تواضع مشخص خود در ابتدا نمی خواست تعهدات حکومت را بپذیرد. با این حال ، جامعه به گونه دیگری اعتقاد داشت - چه کسی ، اگر بنیانگذار صومعه نباشد ، باید راهب شود؟ و سرگیوس از اسقف آتاناسیوس پریاسلاول-زالسکی برکت گرفت. قوانین صومعه ساده بود: برای صلاح جامعه کار کنید و صدقه نخواهید. طبق زندگی سرگیوس رادونژ، قدیس کار سخت را نادیده نمی گرفت و دیگران را به انجام آن تشویق می کرد. او به طور مستقل کلیساها و حجره ها را ساخت، لباس می دوخت و به هر طریق ممکن خانه را اداره می کرد.

صومعه بزرگ شد و سرگیوس، به توصیه پدرسالار فیلارت قسطنطنیه، منشور را تغییر داد و آن را حتی سخت‌تر کرد. اگر قبل از این چیزهایی که در اختیار راهبان بود شخصی تلقی می شد، اکنون همه چیز متعلق به صومعه بود. برادران با شنیدن چنین حکمی شروع به غر زدن کردند - و سرگیوس که نمی خواست باعث سردرگمی شود، خود را ترک کرد. جاده او را به رودخانه Kirzhach رساند و در آنجا صومعه جدیدی را تأسیس کرد که بعداً به صومعه بشارت تبدیل شد. اما صومعه بومی ترینیتی بدون بنیانگذار آن شروع به افول کرد - و جامعه دوباره به سرگیوس روی آورد. او محل اقامت جدید خود را ترک کرد و شاگرد خود رومن را به عنوان راهبایی رها کرد و به صومعه ترینیتی بازگشت.

برکت برای نبرد Kulikovo

در طول سالهای اعمال سرگیوس رادونژ، روسیه رهایی خود را از یوغ تاتار-مغول آغاز کرد. گراند دوکقبل از نبرد کولیکوو، که مسیر تاریخ را تغییر داد، دیمیتری دونسکوی به دیدار بزرگتر رفت و از او برکت خواست. سرگیوس به دیمیتری توصیه کرد که "به مقابله با بی خدا بروید، زیرا خداوند در مبارزه با آنها کمک خواهد کرد." این سخنان ایمان به پیروزی را در بین کل ارتش تقویت کرد و همانطور که می دانید نبوی بود.

سرگیوس همچنین دو راهب را برای نبرد برای روسیه که جنگجویان نجیب در جهان بودند - الکساندر پرسوت و آندری اوسلیابیا را برکت داد. این نام‌ها افسانه‌ای شده‌اند و حاملان آن‌ها نمونه‌هایی از قهرمانانی شده‌اند که ایمان عادلانه و تمایل به مردن را با هم ترکیب می‌کنند. سرزمین مادری. پرسوت در دوئل با قهرمان تاتار چلوبی سقوط کرد و بدون زره وارد جنگ شد و فقط لباس های رهبانی پوشید. و اسلیابیا ، طبق افسانه ، پس از مجروح شدن دیمیتری در حین نبرد ، زره شاهزاده را پوشید و ارتش را به جلو هدایت کرد ، که به لطف آن هیچ سردرگمی وجود نداشت.

معجزه سرگیوس

هر "ویرایش" زندگی نامه سرگیوس توسط راهبان و شخصیت های مذهبی مملو از اعمال معجزه آسای جدید بود. از معجزات اصلی انجام شده توسط سنت سرگیوس معمولاً ذکر می شود:

  • ظهور چشمه ای در صومعه به طوری که راهبان مجبور نباشند برای تهیه آب راه دور بروند.
  • شفای یک فرد عادی نجیب از شیاطین؛
  • شفا بخشی از بی خوابی؛
  • رستاخیز پسر یکی از اهل محله از مردگان.

"زندگی سرگیوس رادونژ" به رؤیاهای قدیس اهمیت زیادی می دهد. یک روز خود مادر خدا به همراه رسولان پیتر و یوحنا به او ظاهر شد و قول داد که از این پس صومعه صومعه او برای قرن ها فراموش نشدنی خواهد بود. بار دیگر، سرگیوس گله عظیمی از پرندگان را دید که در آسمان بالای صومعه پرواز می کردند - و بلافاصله صدایی از آسمان اعلام کرد که سرگیوس به اندازه این پرندگان شاگردان خواهد داشت. و به همین ترتیب در سراسر جهان پراکنده خواهند شد تا نور خرد مسیحی را به مردم بیاورند.

روزهای آخر

قدیس سرجیوس مرگ او را از قبل پیش بینی کرده بود. شش ماه قبل از مرگش، سرگیوس کنترل صومعه و بر این اساس، مقام ابات را به شاگرد وفادار و متحد خود نیکون منتقل کرد. ماه های آیندهاو مدتی را در سکوت کامل گذراند و تنها زمانی که نزدیک شدن به مرگ را احساس کرد، پیروان خود را برای گفتگوی نهایی فراخواند. این دستورالعمل های نهایی بزرگتر در تمام نسخه های زندگی سرگیوس رادونژ آمده است. جوهر اجمالی آنها این است: داشتن طهارت معنوی، پیروی از احکام الهی و خضوع در برابر خداوند. سنت سرجیوس در 25 سپتامبر 1392 درگذشت. اکنون این روز یک تعطیلات کلیسا است.

میراث سرگیوس رادونژ

سنت سرگیوس یکی از مورد احترام ترین مقدسین کلیسای ارتدکس روسیه است - حدود 800 کلیسا در سراسر جهان به او تقدیم شده است.

سرگیوس هیچ نوشته ای را پشت سر نگذاشت - ما تمام حقایق در مورد زندگی و شخصیت او را از "زندگی سرگیوس رادونژ" توسط اپیفانیوس حکیم و تجدید نظرهای بعدی می دانیم. با این حال، این مورد زمانی است که اعمال بلندتر از کلمات صحبت می کنند. قدیس سرگیوس به نماد وحدت معنوی روسیه تبدیل شد: داستان هایی در مورد ایمان بی چون و چرا او به خدا و فروتنی ملایم مردم عادی را در همه گوشه و کنار ایالت الهام بخشید. شاگردان سرگیوس به دنبال انتقال حکمت بیشتر بودند و صومعه های بیشتری تأسیس کردند. مسیر معنوی روسیه برای چندین قرن آینده از پیش تعیین شده بود.

ظاهر تصویر سرگیوس رادونژ

همانطور که در "زندگی سنت سرگیوس رادونژ" می گویند، حتی پس از مرگ او همچنان به انجام معجزات ادامه داد، در ظاهر یک روح بی جسم ظاهر شد یا در خواب آمد:

  • در طول محاصره شهر Opochka، او در خواب به یکی از ساکنان ظاهر شد و به سنگ هایی اشاره کرد که ساکنان توانستند با آن حمله دیگری به دیوارها را دفع کنند.
  • اندکی قبل از فتح آن توسط ایوان مخوف و الحاق آن به روسیه در کازان ظاهر شد.
  • به ساکنان لاورای ترینیتی در مورد محاصره آینده توسط لهستانی ها که در خواب به ایرینارک ساکن آن می آیند، هشدار داد.

تصویر سرگیوس بارها و بارها در برابر کسانی ظاهر شد که مشتاقانه به این قدیس دعا کردند. به عنوان یک قاعده، او مردم را از بیماری شفا می داد یا آنها را از خطر احتمالی هشدار می داد. موردی نیز شرح داده شده است که سرگیوس مرمت کننده ای را که در آن به خواب رفته بود از کلیسا بیرون آورد و این را با گفتن اینکه خوابیدن در آن توضیح داد. جای خداخوب نیست و یکی از مهمترین پدیده های پس از مرگ سرگیوس توسل به کوزما مینین در نظر گرفته می شود. راهب در خواب به یک قصاب ساده نیژنی نووگورود ظاهر شد و دستور داد مردم را جمع کنند و آماده شوند تا روسیه را از دست دشمنان بازپس گیرند. بدین ترتیب تاریخ دومین شبه نظامی خلقی 1611-1612 آغاز شد.

اولین بیوگرافی سنت سرگیوس

اولین اثر در مورد سنت سرگیوس "زندگی سرگیوس رادونژ" در نظر گرفته می شود که نویسنده آن اپیفانیوس حکیم ، کاتب کتاب و گردآورنده چندین زندگی نامه دیگر نیز مقدس است. آثار او نه تنها به‌عنوان یک دست‌نوشته زندگی‌نامه‌ای، بلکه به‌عنوان سندی است که آداب و رسوم آن زمان را ثبت می‌کند و زندگی و فرهنگ را به تفصیل شرح می‌دهد.

به گفته خود اپیفانیوس حکیم، نگارش "زندگی سرگیوس رادونژ" زمان زیادی به طول انجامید. نویسنده در زمان حیات خود شروع به یادداشت برداری در مورد پیر سرگیوس کرد و پس از مرگ او برای مدت طولانی جرات نکرد این کار را انجام دهد، به این امید که شخصی شایسته تر برای این کار صالح باشد. با این وجود، زمان گذشت و هیچ کس در مورد سرگیوس ننوشت. سپس اپیفانیوس بر تردیدهای خود غلبه کرد و تصمیم گرفت تمام یادداشت های خود را در یک کتاب جمع آوری کند و متوجه شد که اگر این کار را انجام ندهد، جهان اطلاعات مربوط به شخصیت مهم و بسیار معنوی مانند سرجیوس را از دست می دهد. اعتقاد بر این است که نسخه خطی کامل در سال های اولیه قرن 15 تکمیل شده است.

«زندگی...» اقتباس شده توسط پاخومیوس لوگوتتس

شخص بعدی که دستی در محتوای "زندگی سرگیوس رادونژ" داشت پاخومیوس لوگوتتس با نام مستعار صرب بود. این مرد تا حد زیادی شیوه نگارش زندگی اولیاء الهی و تنظیم خدمات و قوانین را تعیین کرد. در عین حال، متون او را نمی توان از نظر تاریخی کاملاً قابل اعتماد نامید، زیرا در کنار زندگی نامه او حوادث واقعیاو همچنین یادداشت هایی در مورد معجزات انجام شده توسط سرگیوس ارائه می دهد.

نیاز به بازسازی نسخه اصلی "زندگی سنت سرگیوس رادونژ" در ارتباط با قدیس شدن او در اواسط قرن پانزدهم بوجود آمد - نسخه خطی باید دوباره ساخته می شد تا با قالب مطابقت داشته باشد. خدمات کلیسا- ستایش بیشتری اضافه کنید و جزئیات مربوط به زندگی روزمره، سیاست و غیره را که به زندگی قدیس مربوط نمی شود حذف کنید. و رویدادی که در سال 1422 رخ داد، قبل از تقدیس انجام شد، که در کلیسا به نام یافتن آثار صادقانه سنت سرجیوس نامیده می شود.

در این زمان، صومعه ترینیتی که توسط خود سرگیوس ساخته شده بود، در حمله بعدی تاتارها سوزانده شد. ابتدا سرگیوس در خواب به ابوت نیکون ظاهر شد و نگرانی های او را آرام کرد و به او گفت که صومعه از خرابه ها حتی زیباتر از قبل برمی خیزد. و هنگامی که خطر از بین رفت، برادران صومعه شروع به ساختن یک ساختمان جدید کردند. معبد سنگی. و قدیس سرگیوس دوباره در خواب به یکی از مردم عادی ظاهر شد و دستور داد جسد او را از مقبره بیرون آورده و به کلیسا منتقل کند. روز بعد پس از این رویا، آثار فاسد سرگیوس در جایی که ساخت یک کلیسای جامع جدید در حال انجام بود - در محل کلیسای تخریب شده قبلی - پیدا شد. هنگامی که معبد جدید در سال 1426 تقدیس شد، آثار سرگیوس نیز به آنجا منتقل شد. اکنون این کلیسای جامع یکی از مهمترین بناهای معماری روسیه است و زیارتگاه هنوز در داخل معبد قرار دارد.

نسخه های دیگر "زندگی..."

هر قرن که می گذرد چیزی خاص خود را به نسخه اصلی زندگی سرگیوس رادونژ کمک می کند. سکون کوتاهی در قرن شانزدهم جای خود را به علاقه شدید به آثار قدیس در قرن هفدهم داد. در این سال‌ها، «زندگی...» توسط کاتب صومعه تثلیث آلمان تولوپوف، راهب-نویسنده سیمون آزارین و اسقف دیمیتری روستوف بازنویسی، اصلاح و تکمیل شد. در قرن 18 متروپولیتن افلاطون و حتی کاترین دوم به زندگی قدیس علاقه مند بودند و در قرن نوزدهم نیاز به تطبیق قابل توجه "زندگی سرگیوس رادونژ" برای کودکان و بزرگسالان به زبان خوانندگان ایجاد شد. آن زمان این کار توسط متروپولیتن فیلارت و اسقف اعظم نیکون روژدستونسکی انجام شد که بازنگری «زندگی...» هنوز در حال بازنشر است.

زندگی سرگیوس رادونژ: خلاصه ای که توسط بوریس زایتسف بازگو شده است

ما زندگی نامه اعمال سنت سرگیوس را نه تنها به لطف رهبران کلیسا می دانیم. یکی از بازخوانی های "زندگی سنت سرگیوس رادونژ" متعلق به نویسنده بوریس زایتسف است. در واقع، او نماینده عصر نقره است، اما مجبور شد در تبعید کار کند و خلق کند - پس از انقلاب، نویسنده روسیه را ترک کرد و دیگر به آنجا بازنگشت. زایتسف علاوه بر "زندگی سرگیوس رادونژ" سفرهای خود به آتوس و والام را نیز شرح داد.

تصویر سرگیوس رادونژ در فرهنگ و هنر

شخصیت و تصویر سرگیوس به وضوح در حافظه حک شده است - جای تعجب نیست که هنرمندان، مجسمه سازان و نویسندگان همچنان صحنه هایی از "زندگی ..." را در آثار خود بازتولید کنند.

هنرمند فوق الذکر میخائیل نستروف در آثار خود بارها به موضوع گوشه نشینی و گوشه نشینی بازگشته است. قسمت هایی از زندگی سرگیوس چندین بار بر روی بوم های این هنرمند ظاهر شد و در یک چرخه کامل از پانزده نقاشی گنجانده شد. آنها تقریباً کل زندگی سرگیوس را از جوانی تا لحظه برکت دیمیتری دونسکوی به تصویر می کشند.

همچنین شایان ذکر است که قسمت با دیمیتری دونسکوی به موضوع مورد علاقه هنرمندان تبدیل شده است. حدود ده نقاشی با طرح مشابه شناخته شده است.

نیکلاس روریچ همچنین پرتره ای از سنت سرجیوس کشید. در نقاشی "کشیش سرگیوس رادونژ" او پیرمردی را در لباس رهبانی با معبد کوچکی در دستان خود به تصویر کشید. پشت این شکل طرح کلی کلیساها و در کنار آن نمادی با چهره مسیح قرار دارد. در زیر تصویر کتیبه ای وجود دارد که نشان می دهد سرگیوس قبلاً دو بار روسیه را نجات داده است - در زمان دیمیتری دونسکوی و در زمان مینین و پوژارسکی - و او باید برای سومین بار سرزمین پدری را نجات دهد. نمادین است که این تصویر کمی قبل از جنگ جهانی دوم کشیده شده است. علاوه بر او، روریچ چندین بوم دیگر را نیز به سرجیوس نقاشی کرد. نقاشی های "Sergius the Builder" و "Saint Sergius" این افسانه را نشان می دهد که قدیس در طول سال های تنهایی خود موفق شد یک خرس را رام کند - این حیوان در نقاشی در کنار سرگیوس کار به تصویر کشیده شده است.

مطالعه «زندگی...» در مدارس

این اثر اساسی در مدارس متوسطه به عنوان بخشی از یک دوره ادبیات مطالعه می شود. بستگی به برنامه دارد - به عنوان یک قاعده، آشنایی با ادبیات باستانی روسیه معمولاً در کلاس های 7-8 اتفاق می افتد. "زندگی سرگیوس رادونژ" نه تنها نمونه ای معمولی از زندگی قدیسان را به عنوان یک ژانر ادبی نشان می دهد، بلکه تمام ویژگی های نجیب سنت سرگیوس را در روح های جوان پرورش می دهد. از زمان های بسیار قدیم، ما به نمونه ای از عشق بی قید و شرط به میهن، فروتنی مداوم، کار ملایم روزانه برای خیر عمومی و توسعه داخلی مداوم دسترسی داریم. نیازی به ترس از دینداری بیش از حد کار نیست - از نظر دانش آموز، این همان سند تاریخی "داستان مبارزات ایگور" است که همچنان در مدارس مطالعه می شود.

بسیاری از ما می دانیم که سرگیوس رادونژ کیست. زندگی نامه او برای بسیاری از مردم، حتی کسانی که از کلیسا دور هستند، جالب است. او صومعه ترینیتی را در نزدیکی مسکو تأسیس کرد (در حال حاضر او کارهای زیادی برای کلیسای روسیه انجام داده است. قدیس عاشقانه به وطن خود عشق می ورزید و تلاش زیادی برای کمک به مردم خود انجام داد تا از همه بلایا جان سالم به در ببرند. ما با تشکر از زندگی قدیس آگاه شدیم. به دست نوشته های همکاران و شاگردانش اثر اپیفانیوس حکیم، با عنوان "زندگی سرگیوس رادونژ" که توسط او در آغاز قرن پانزدهم نوشته شده است، ارزشمندترین منبع اطلاعاتی در مورد زندگی قدیس است. تمام نسخه های خطی دیگری که بعداً منتشر شد، در بیشتر موارد، پردازش مواد او هستند.

محل و زمان تولد

مشخص نیست که قدیس آینده کی و کجا متولد شده است. شاگرد او اپیفانیوس حکیم، در شرح حال خود از قدیس، این را به شکل بسیار پیچیده ای بیان می کند. مورخان با مشکل دشوار تفسیر این اطلاعات روبرو هستند. در نتیجه مطالعه نوشته های کلیسایی قرن نوزدهم و لغت نامه ها مشخص شد که تولد سرگیوس رادونژ به احتمال زیاد 3 مه 1319 است. درست است، برخی از دانشمندان به تاریخ های دیگر تمایل دارند. محل دقیق تولد بارتولمیوی جوان (که نام قدیس در جهان بود) نیز مشخص نیست. اپیفانیوس حکیم نشان می دهد که پدر راهب آینده سیریل نام داشت و مادرش ماریا بود. قبل از نقل مکان به رادونژ، خانواده در شاهزاده روستوف زندگی می کردند. اعتقاد بر این است که سنت سرگیوس رادونژ در روستای Varnitsa در منطقه روستوف به دنیا آمد. نام بارتولمیوس داده شد. پدر و مادرش او را به افتخار بارتولمیوس رسول نامگذاری کردند.

دوران کودکی و اولین معجزات

در خانواده پدر و مادر بارتولومی سه پسر وجود داشت. قهرمان ما فرزند دوم بود. دو برادر او، استفان و پیتر، به سرعت در سواد تسلط یافتند، نوشتن و خواندن را آموختند. اما مطالعات بارتلمیوس هرگز آسان نبود. هر چه پدر و مادرش او را سرزنش می کردند یا معلمش سعی می کرد با او استدلال کند، پسر نمی توانست خواندن بیاموزد و کتب مقدس برای درک او غیرقابل دسترس بود. و سپس معجزه ای رخ داد: ناگهان بارتولومئو، قدیس سرگیوس رادونژ آینده، خواندن و نوشتن را آموخت. زندگی نامه او نشان می دهد که چگونه ایمان به خداوند به غلبه بر مشکلات در زندگی کمک می کند. اپیفانیوس حکیم در مورد یادگیری معجزه آسای پسر در خواندن و نوشتن در "زندگی" خود صحبت کرد. او می گوید که بارتولمیوس طولانی و سخت دعا کرد و از خدا خواست که به او کمک کند نوشتن و خواندن را بیاموزد تا کتاب مقدس را بشناسد. و یک روز، هنگامی که پدر کریل پسرش را به دنبال اسب های چرا فرستاد، بارتولومیو پیرمردی را در لباس سیاه زیر درختی دید. پسر در حالی که اشک در چشمانش حلقه زده بود، از ناتوانی خود در یادگیری به قدیس گفت و از او خواست که در حضور خداوند برای او دعا کند.

بزرگتر به او گفت که از این روز به بعد پسر بهتر از برادرانش خواندن و نوشتن را می فهمد. بارتلمیوس قدیس را به خانه پدر و مادرش دعوت کرد. قبل از دیدار، آنها به کلیسای کوچک رفتند، جایی که جوانان بدون تردید مزمور خواندند. سپس با میهمان خود به سوی پدر و مادرش شتافت تا آنان را خشنود سازد. سیریل و ماریا با اطلاع از معجزه شروع به ستایش خداوند کردند. وقتی از بزرگتر پرسیدند که این پدیده شگفت انگیز به چه معناست، از مهمان فهمیدند که پسرشان بارتلومئو توسط خدا در شکم مادرش مشخص شده است. بنابراین، هنگامی که مریم اندکی قبل از زایمان به کلیسا آمد، کودک در شکم مادرش در حالی که مقدسین نماز را می خواندند، سه بار فریاد زد. این داستان اپیفانیوس حکیم در نقاشی هنرمند نستروف "دید به بارتولومی جوان" منعکس شد.

اولین اکسپلویت ها

چه چیز دیگری در دوران کودکی سنت سرگیوس رادونژ در داستان های اپیفانیوس حکیم مورد توجه قرار گرفت؟ شاگرد قدیس گزارش می دهد که حتی قبل از 12 سالگی، بارتلمیوس روزه های سخت می گرفت. چهارشنبه و جمعه چیزی نمی خورد و روزهای دیگر فقط آب و نان می خورد. شبها، جوانان اغلب نمی خوابیدند و وقت خود را به نماز اختصاص می دادند. همه اینها موضوع اختلاف والدین پسر شد. ماریا از این اولین سوء استفاده های پسرش شرمنده شد.

نقل مکان به رادونژ

به زودی خانواده کریل و ماریا فقیر شدند. آنها مجبور شدند به مسکن در رادونژ نقل مکان کنند. این اتفاق در حدود سال های 1328-1330 رخ داد. علت فقیر شدن خانواده نیز مشخص است. دوران سختی در روسیه بود که تحت حکومت گروه ترکان طلایی بود. اما نه تنها تاتارها پس از آن مردم میهن رنج کشیده ما را غارت کردند، خراج غیرقابل تحملی را بر آنها تحمیل کردند و حملات منظمی را به شهرک ها انجام دادند. خود خان های تاتار-مغول انتخاب می کردند که کدام یک از شاهزادگان روسی در یک شاهزاده خاص حکومت کنند. و این برای کل مردم آزمونی کمتر از تهاجم گروه ترکان طلایی نبود. از این گذشته ، چنین "انتخابات" با خشونت علیه مردم همراه بود. خود سرگیوس رادونژ اغلب در این مورد صحبت می کرد. بیوگرافی او نمونه بارز بی قانونی است که در آن زمان در روسیه اتفاق می افتاد. شاهزاده روستوف به دوک بزرگ مسکو ایوان دانیلوویچ رفت. پدر قدیس آینده آماده شد و با خانواده اش از روستوف به رادونژ نقل مکان کرد و می خواست از خود و عزیزانش در برابر سرقت و بی نیازی محافظت کند.

زندگی رهبانی

زمان تولد سرگیوس رادونژ مشخص نیست. اما از دوران کودکی و جوانی او به اطلاعات تاریخی دقیقی رسیده ایم. معلوم است که در کودکی به شدت نماز می خواند. هنگامی که او 12 ساله شد، تصمیم گرفت کریل را بپذیرد و ماریا به این موضوع اعتراض نکرد. با این حال، آنها برای پسرشان شرط گذاشتند: او فقط پس از مرگ آنها راهب شود. از این گذشته، بارتولومی در نهایت تبدیل به تنها تکیه گاه و تکیه گاه پیران شد. در آن زمان، برادران پیتر و استفان قبلاً خانواده خود را تشکیل داده بودند و جدا از والدین مسن خود زندگی می کردند. جوانان نیازی به صبر طولانی نداشتند: به زودی کریل و ماریا درگذشتند. قبل از مرگ، طبق رسم آن زمان در روسیه، ابتدا نذر رهبانی و سپس طرح واره گرفتند. پس از مرگ پدر و مادرش، بارتلومئو نزد برادرش استفان که در آن زمان بیوه بود رفت و نذر رهبانی کرد. برادران مدت زیادی اینجا نبودند. آنها با تلاش برای «سخت‌ترین رهبانیت»، یک آرامگاه در سواحل رودخانه کنچورا تأسیس کردند. در آنجا، در وسط جنگل دورافتاده رادونژ، در سال 1335 بارتولومئو یک کلیسای چوبی کوچک به نام تثلیث مقدس ساخت. اکنون در جای خود یک کلیسای جامع به نام تثلیث مقدس قرار دارد. برادر استفان به زودی به صومعه اپیفانی نقل مکان کرد، زیرا قادر به مقاومت در برابر سبک زندگی زاهدانه و بسیار خشن در جنگل نبود. در مکان جدید او سپس راهبایی خواهد شد.

و بارتلمیو که کاملاً تنها مانده بود، ابوت میتروفان را صدا کرد و نذر رهبانی کرد. اکنون او به عنوان راهب سرجیوس شناخته می شد. در آن مقطع از زندگی، او 23 ساله بود. به زودی راهبان شروع به هجوم به سرگیوس کردند. در محل این کلیسا صومعه ای تشکیل شد که امروزه به آن Trinity-Sergius Lavra می گویند. پدر سرگیوس در اینجا دومین راهبایی شد (نخستین میتروفان بود). راهب ها نمونه ای از سخت کوشی و فروتنی را به شاگردان خود نشان دادند. خود راهب سرگیوس رادونژ هرگز از اهل محله صدقه نگرفت و راهبان را از انجام این کار منع کرد و از آنها خواست که فقط با ثمره کار دست خود زندگی کنند. آوازه صومعه و راهب آن بیشتر شد و به شهر قسطنطنیه رسید. فیلوتئوس پاتریارک کلیسایی، با سفارتی خاص، صلیب، طرحواره، پارامان و نامه ای را برای سنت سرگیوس فرستاد و در آن نامه ای را به خاطر زندگی با فضیلتش به ابی ادای احترام کرد و به او توصیه کرد که صومعه را در صومعه معرفی کند. با توجه به این توصیه ها، راهب رادونژ منشور زندگی اجتماعی را در صومعه خود معرفی کرد. بعدها در بسیاری از صومعه های روسیه به تصویب رسید.

خدمت به میهن

سرگیوس رادونژ کارهای مفید و خوبی برای میهن خود انجام داد. هفتصدمین سالگرد تولد او امسال جشن گرفته می شود. D. A. Medvedev به عنوان رئیس جمهور فدراسیون روسیه، فرمانی را در مورد جشن این تاریخ به یاد ماندنی و قابل توجه برای تمام روسیه امضا کرد. چرا چنین اهمیتی به زندگی قدیس در سطح دولتی داده می شود؟ شرط اصلی شکست ناپذیری و فنا ناپذیری هر کشوری، اتحاد مردم آن است. پدر سرگیوس در زمان خود این را به خوبی درک می کرد. این برای سیاستمداران امروز ما نیز آشکار است. شناخته شده در مورد فعالیت های حفظ صلحقدیس بنابراین، شاهدان عینی ادعا کردند که سرگیوس، با کلمات ملایم و آرام، می تواند راه خود را به قلب هر شخصی بیابد، بر تلخ ترین و بی ادب ترین قلب ها تأثیر بگذارد و مردم را به صلح و اطاعت دعوت کند. اغلب قدیس مجبور بود طرف های متخاصم را آشتی دهد. بنابراین، او از شاهزادگان روسی خواست با کنار گذاشتن همه اختلافات متحد شوند و تسلیم قدرت شاهزاده مسکو شوند. این متعاقباً شرط اصلی رهایی از یوغ تاتار-مغول شد. سرگیوس رادونژ سهم قابل توجهی در پیروزی روسیه داشت. نمی توان به طور خلاصه در این مورد صحبت کرد. دوک اعظم دیمیتری، که بعداً لقب دونسکوی را دریافت کرد، قبل از نبرد نزد قدیس آمد تا دعا کند و از او راهنمایی بخواهد که آیا ارتش روسیه می تواند علیه بی خداها لشکرکشی کند. هورد خان مامایی ارتشی باورنکردنی جمع آوری کرد تا مردم روسیه را یک بار برای همیشه به بردگی بکشد.

مردم سرزمین مادری ما در ترس شدیدی فرو رفته بودند. پس از همه، هیچ کس تا به حال موفق به شکست ارتش دشمن نشده است. کشیش سرگیوس به سوال شاهزاده که دفاع از وطن یک وظیفه خدایی است پاسخ داد و او را برای نبرد بزرگ برکت داد. او با داشتن استعداد آینده نگری، پیش بینی کرد که دیمیتری خان تاتار را شکست خواهد داد و با شکوه یک آزادیبخش سالم و سلامت به خانه باز خواهد گشت. حتی زمانی که دوک بزرگ ارتش بی شمار دشمن را دید، هیچ چیز در او متزلزل نشد. او از پیروزی آینده مطمئن بود، که خود سنت سرگیوس به او برکت داد.

صومعه های سنت

سال سرگیوس رادونژ در سال 2014 جشن گرفته می شود. به ویژه در معابد و صومعه هایی که توسط او تأسیس شده است، باید جشن های بزرگی به این مناسبت برگزار شود. علاوه بر Trinity-Sergius Lavra، قدیس صومعه های زیر را برپا کرد:

بلاگووشچنسکی در شهر کرژاچ در منطقه ولادیمیر؛

صومعه ویسوتسکی در شهر سرپوخوف؛

Staro-Golutvin در نزدیکی شهر کولومنا در منطقه مسکو؛

صومعه سنت جورج در رودخانه Klyazma.

در همه این صومعه ها، شاگردان پدر مقدس سرگیوس، راهبایی شدند. به نوبه خود، پیروان آموزه های او بیش از 40 صومعه را تأسیس کردند.

معجزه ها

زندگی سرگیوس رادونژ، که توسط شاگردش اپیفانیوس حکیم نوشته شده است، می گوید که در زمان او رئیس تثلیث-سرگیوس لاورا معجزات بسیاری انجام داد. پدیده های غیر معمولقدیس را در تمام وجودش همراهی کرد. اولین آنها با تولد معجزه آسا او همراه بود. این داستان حکیم است که چگونه کودک در رحم مریم، مادر مقدس، سه بار در طول نماز در معبد فریاد زد. و همه مردم در آن این را شنیدند. معجزه دوم، آموزش خواندن و نوشتن به بارتلمیوس جوان است. در بالا به تفصیل توضیح داده شد. ما همچنین در مورد چنین معجزه ای که با زندگی یک قدیس مرتبط است می دانیم: رستاخیز یک جوان از طریق دعاهای پدر سرگیوس. یکی نزدیک صومعه زندگی می کرد مرد صالح، که ایمان قوی به قدیس داشت. تنها پسر او که یک پسر جوان بود، به شدت بیمار بود. پدر کودک را در آغوش خود به صومعه مقدس نزد سرگیوس آورد تا برای بهبودی او دعا کند. اما پسر در حالی که پدر و مادرش در حال ارائه درخواست خود به راهب بودند جان باخت. پدر تسلی ناپذیر رفت تا تابوتی آماده کند تا جسد پسرش را در آن بگذارد. و قدیس سرگیوس شروع به دعای پرشور کرد. و معجزه ای رخ داد: پسر ناگهان زنده شد. وقتی پدر غمگین فرزندش را زنده یافت، به پای راهب افتاد و ستایش کرد.

و راهب به او دستور داد که از روی زانو بلند شود و توضیح داد که در اینجا هیچ معجزه ای وجود ندارد: وقتی پدرش او را به صومعه برد، پسر به سادگی سرد و ضعیف بود، اما در سلول گرم او گرم شد و شروع به حرکت کرد. اما مرد نتوانست قانع شود. او معتقد بود که قدیس سرجیوس معجزه ای را نشان داد. امروزه بسیاری از شکاکان وجود دارند که شک دارند که راهب معجزه کرده است. تفسیر آنها به موقعیت ایدئولوژیک مفسر بستگی دارد. این احتمال وجود دارد که شخصی که از اعتقاد به خدا دور است ترجیح دهد بر روی چنین اطلاعاتی در مورد معجزات قدیس تمرکز نکند و توضیح منطقی دیگری برای آنها بیابد. اما برای بسیاری از مؤمنان، داستان زندگی و همه وقایع مرتبط با سرگیوس یک ویژگی خاص دارد، معنای معنوی. به عنوان مثال، بسیاری از اهل محله دعا می کنند که فرزندانشان به سواد دست یابند و امتحانات انتقال و ورودی را با موفقیت پشت سر بگذارند. از این گذشته ، بارتولومه جوان ، سنت سرجیوس آینده ، در ابتدا حتی نمی توانست حتی بر اصول مطالعه تسلط یابد. و تنها دعای پرشور به خدا منجر به وقوع معجزه ای شد که پسر به طور معجزه آسایی خواندن و نوشتن را آموخت.

پیری و مرگ راهب

زندگی سرگیوس رادونژ شاهکار بی سابقه ای از خدمت به خدا و میهن را به ما نشان می دهد. معلوم است که او تا سنین پیری زندگی کرد. هنگامی که بر بستر مرگ دراز کشید و احساس کرد که به زودی در محاکمه خدا ظاهر خواهد شد، برای آخرین بار برادران را برای آموزش فراخواند. او پیش از هر چیز شاگردان خود را به «ترس از خدا» دعوت کرد و «صفای معنوی و محبت بی‌دعایی» را برای مردم به ارمغان آورد. ابی در 4 شهریور 1392 درگذشت. او در کلیسای جامع ترینیتی به خاک سپرده شد.

بزرگداشت بزرگوار

هیچ مدرک مستندی در مورد اینکه چه زمانی و در چه شرایطی مردم شروع به درک سرگیوس به عنوان یک مرد عادل کردند وجود ندارد. برخی از دانشمندان تمایل دارند بر این باورند که پیشوای صومعه ترینیتی در سال های 1449-1450 مقدس شناخته شد. سپس، در نامه ای به دیمیتری شمیاکا، رئیس کلیسای روسیه سرگیوس را بزرگوار می خواند و او را در زمره شگفت آوران و مقدسین قرار می دهد. اما نسخه‌های دیگری از تقدیس او وجود دارد. روز سرگیوس رادونژ در 5 ژوئیه (18) جشن گرفته می شود. این تاریخ در آثار پاخومیوس لوگوتتس ذکر شده است. او در آنها می گوید که در این روز آثار قدیس بزرگ پیدا شد.

در طول تاریخ کلیسای جامع تثلیث، این زیارتگاه تنها در صورت تهدید جدی از خارج، دیوارهای خود را ترک کرد. بنابراین، دو آتش سوزی که در سال های 1709 و 1746 رخ داد باعث شد آثار مقدس از صومعه خارج شود. هنگامی که نیروهای روسی در جریان حمله فرانسوی ها به رهبری ناپلئون پایتخت را ترک کردند، بقایای سرگیوس به صومعه Kirillo-Belozersky منتقل شد. در سال 1919، دولت متفکر اتحاد جماهیر شوروی، فرمانی مبنی بر افتتاح آثار مقدس صادر کرد. پس از تکمیل این اقدام غیرخیرانه، بقایای آن به عنوان یک نمایشگاه به موزه تاریخی و هنری سرگیف منتقل شد. در حال حاضر، یادگارهای قدیس در کلیسای جامع ترینیتی نگهداری می شود. تاریخ های دیگری نیز برای یادبود راهبایش وجود دارد. 25 سپتامبر (8 اکتبر) روز سرگیوس رادونژ است. این تاریخ مرگ اوست. سرگیوس همچنین در 6 ژوئیه (19)، زمانی که تمام راهبان مقدس ترینیتی-سرگیوس لاورا تجلیل می شوند، گرامی داشته می شود.

معابد به افتخار قدیس

از زمان های قدیم، سرگیوس رادونژ یکی از مورد احترام ترین مقدسین در روسیه به حساب می آمد. زندگی نامه او مملو از حقایق خدمت فداکارانه به خداوند است. معابد زیادی به او تقدیم شده است. تنها در مسکو 67 مورد از آنها وجود دارد مانند کلیسای سنت سرگیوس رادونژ در بیبیروو، کلیسای جامع سنت سرگیوس رادونژ در صومعه ویسوکوپتروفسکی، کلیسای سنت سرگیوس رادونژ در کراپیونیکی و غیره. . بسیاری از آنها در قرن 17-18 ساخته شده اند. کلیساها و کلیساهای بسیاری در مناطق مختلف سرزمین مادری ما وجود دارد: ولادیمیر، تولا، ریازان، یاروسلاول، اسمولنسک و غیره. حتی در خارج از کشور صومعه ها و مقدساتی وجود دارد که به افتخار این قدیس تأسیس شده اند. از جمله کلیسای سنت سرگیوس رادونژ در شهر ژوهانسبورگ در آفریقای جنوبی و صومعه سنت سرگیوس رادونژ در شهر رومیا در مونته نگرو است.

تصاویری از بزرگوار

همچنین ارزش یادآوری بسیاری از نمادهای ایجاد شده به افتخار قدیس را دارد. قدیمی ترین تصویر آن، جلد دوزی شده ای است که در قرن پانزدهم ساخته شده است. در حال حاضر آن را در ثلث از Trinity-Sergius Lavra است.

یکی از مشهورترین آثار آندری روبلف "آیکون سنت سرگیوس رادونژ" است که حاوی 17 علامت در مورد زندگی قدیس است. نه تنها نمادها، بلکه نقاشی هایی نیز در مورد وقایع مربوط به راهب صومعه ترینیتی نوشته شد. در میان هنرمندان شوروی، می توان M. V. Nesterov را برجسته کرد. آثار او به شرح زیر شناخته شده است: "آثار سرگیوس رادونژ"، "جوانی سرگیوس"، "دید به بارتولومی جوان".

سرگیوس رادونژ. بیوگرافی مختصربعید است که بتواند بگوید که چه شخص خارق العاده ای بوده است، چقدر برای میهن خود انجام داده است. بنابراین ، ما با جزئیات در مورد زندگی نامه قدیس صحبت کردیم ، اطلاعاتی که در مورد آن عمدتاً از آثار شاگرد او اپیفانیوس حکیم گرفته شده است.