صفحه اصلی / طلسم / سوال از کشیش چیست؟ ایمان ارتدکس - توبه

سوال از کشیش چیست؟ ایمان ارتدکس - توبه

سوال ناشناس

آیا کشیش می تواند توبه ای را که توسط کشیش دیگری تحمیل شده است حذف کند؟

اتفاق می‌افتد که مردم نزد کشیشی می‌آیند که در صومعه‌ای که در آن زیارت بودند، توسط یک هیرومون مورد توبه قرار گرفتند. اما مدتی گذشته و اجرای آن سخت می شود. کشیش در این مورد چه باید بکند؟

گاه اهالی محله که در حین زیارت به یکی از راهبان اعتراف کرده اند، بعداً با برکات و نظرات غیرمنتظره ای در مورد زندگی روحانی و کلیسا می آیند. یک کشیش چه باید بکند؟

اگر غریبهبه اعتراف می رسد، کشیش ابتدا باید بفهمد که آیا اعتراف کرده است یا خیر گناهان کبیره. اگر نوعی گناه کبیره وجود داشته باشد، کشیش نمی تواند نوعی توبه سنگین به او بدهد و او را به خانه بفرستد. اما او همچنین نمی تواند او را رها کند. این شبیه نحوه مراجعه یک بیمار با یک بیماری جدی به پزشک است. اگر پزشک الان در این شرایط امکانات (فرصت) درمان او را ندارد، باید او را به فلان بیمارستان بفرستد. اما او نمی تواند آن را به سادگی دور بیندازد. بنابراین، در اینجا، بیمار باید به یک اعتراف کننده فرستاده شود و به شما گفته شود که باید یک "دوره درمانی" را طی کنید.

اگر زائری که به وجدانش گناه کبیره داشت از صومعه برگردد و در آنجا توبه سختی برای او تعیین شده و با آن به هر چهار جهت از صومعه خارج شود، این مانند حالتی است که ستون فقرات انسان در آن قرار گرفته است. شکسته شد و پرستاری که از آنجا رد می شد به او مورفین تزریق کرد و او را بیهوش کنار جاده رها کرد. این را نمی توان جدی گرفت. به دنبال قانون 102 شورای ترولا، یک کشیش تنها در صورتی می تواند توبه را اعمال کند که فرصت داشته باشد و قصد نظارت بیشتر بر تحقق و منفعت معنوی آن را داشته باشد و در صورت لزوم آن را تنظیم کند.

اگر کشیش مسئولیت این شخص را بر عهده نگرفته باشد، فقط می تواند بگوید که اکنون نمی تواند عشاء ربانی کند. علاوه بر این، او باید قویاً توصیه کند که چنین شخصی اعترافگری پیدا کند که بتواند به طور منظم با او ارتباط برقرار کند (مثلاً در محل زندگی خود) و با او "دوره درمانی" لازم را طی کند.

اگر از سوی کشیشی که آشکارا نمی توانست بر اجرای آن نظارت داشته باشد، توبه بر شخصی تحمیل شده باشد، می توان آن را باطل دانست. یعنی اگر شخصی برای اعتراف نزد کشیشی آمد که مرتباً به او اعتراف می کرد، اما چنین توبه ای را از کشیش دیگری دریافت کرد، کشیش با درک شرایط می تواند اجازه دهد که این توبه به طور کامل یا جزئی انجام نشود. .

اگر شخصی که در حال انجام توبه (در صومعه) است، نزد کشیشی بیاید و کشیش برای اولین بار او را ببیند، باید اهمیت اعتراف منظم با یک کشیش را برای او توضیح دهد و اینکه این کشیش است که از او می آید. توبه کننده از نظر روحی تغذیه می شود که بتواند با این توبه او را در حل مسئله یاری کند.

تحمیل توبه بسیار شبیه تجویز دارو توسط پزشک است. در صورت جدی بودن بیماری و نیاز به داروی قوی، پزشک باید اطمینان حاصل کند که بیمار تحت نظر پزشک مجرب و آگاه در این بیماری است. اگر خود پزشک بیمار را معالجه می کند، پس با دادن داروی قوی به او، خودش استفاده از آن را نظارت می کند و با ارزیابی تأثیر آن، استفاده بیشتر آن را تنظیم می کند. دادن داروی قوی و بدون نظارت گذاشتن بیمار جرم است زیرا... چنین دارویی حتی می تواند باعث مرگ شود.

ادامه...

قوانین «توبه» قطعاً فرض می کنند که مجازات توسط رئیس جامعه محلی (در قرون اول) اعمال می شود. تاریخ کلیسااین اسقف بود، که به وضوح از قوانین سنت باسیل کبیر دیده می شود) در عضو همین جامعه. غیرقابل تصور است که مجازاتی برای شخصی که به طور اتفاقی از یک کلیسا (یا صومعه) بازدید می کند، اعمال شود. قانون 102 شورای ترولو ("پنجم و ششم") ایجاب می کند که توبه برای مدتی تعیین شود که در طی آن اعتراف کننده می تواند این کودک روحانی را تحت نظر داشته باشد، در حالی که توبه به طور مجازی (اما بسیار دقیق) در مقایسه با پزشکی است، اعتراف کننده به پزشک، و توبه كننده - با شخص ضعيفي كه قبلاً در راه بهبودي قدم گذاشته است. همانطور که یک پزشک هنگام تجویز درمان، نه تنها باید، بلکه موظف است تأثیر آن را بر بیمار نظارت کند تا به موقع آن را جایگزین یا لغو کند، یا گاهی کمی بیشتر آن را تمدید کند، کشیش نیز حق نداردبر غریبه ای که برای اولین و آخرین بار او را می بیند توبه کند. خلاصه ما در مراسم توبه در این مورد صحبت می کند، جایی که از قدرت اسقف (و همچنین هر کشیشی که اسقف این قدرت را به او می سپارد) صحبت می کند «برای افزایش یا کاهش ممنوعیت ها. قبل از هر چیز به زندگی آنها توجه شود، چه با عفت زندگی کنند، چه با آرامش و تنبلی، و از این طریق محبت آنها به انسان سنجیده شود. چگونه یک کشیش «تصادفی» که تکفیر را تحمیل کرده است، می‌تواند با دقت «زندگی» توبه‌کننده را بررسی کند؟

بله، در واقع، قوانینی وجود دارد که چنین اعتراف کنندگانی را که افراد تکفیر شده را به اشتراک می‌پذیرند، به شدت مجازات می‌کنند (مثلاً، Canon Apost. 12). ما در مورددر مورد تکفیر شدگانی که می روند از جامعه شماجایی که مجازاتش را گرفت از اعتراف کننده اش، به دیگری

علاوه بر این، اگر اعضای یک جامعه معین در جایی غایب بودند، یک "نماینده نامه" ویژه به آنها داده می شد، که به آنها اطلاع می داد که اجازه دارند در اسقف نشینی دیگر ارتباط برقرار کنند (یا بالعکس - مجاز نیست). با این نامه می توانست در هر جای دیگری بیاید و عبادت کند (یا برعکس، فقط نماز بخواند، اما نمی گیرد). این عمل کاملاً باستانی بود. ما شروع آن را قبلاً در نامه‌های پولس رسول می‌بینیم که از «تأیید نامه‌ها» صحبت می‌کند که در زمان ارتباط کلیساهای مختلف با یکدیگر لازم بود (دوم قرنتیان 3.1). متعاقباً، این عمل توسعه می‌یابد و مقررات متعارف را دریافت می‌کند، و به طور جهانی الزام‌آور می‌شود (برای مثال، Ap. can. 12؛ IV Ecumenical Council. can. 11 را ببینید). امروزه این عمل فقط برای روحانیون حفظ شده است، او نمی تواند در محله دیگری خدمت کند. تا اوایل هزاره دوم، این الزام نه تنها در رابطه با روحانیت، بلکه در مورد عوام نیز به شدت رعایت می شد.

بنابراین، نظم شرعی ایده آل در تحمیل توبه ها (که در زمان ما بازگرداندن و حفظ آن چندان دشوار نیست) به شرح زیر است: اولاً، توبه می تواند توسط فقط اعتراف کننده واقعیاگر منظور از «واقعیت» حداقل امکان ارتباط معنوی دائمی او با فرد توبه کننده باشد. ثانیاً، در صورت نیاز به ترک، کشیش باید نامه ای (به صورت رایگان؟) با امضای خود به گله بدهد (همچنین با اطلاعات تماس برای بازخورد خوب است) که به طور خلاصه در مورد امکان دریافت عشا در آن صحبت می کند. اسقف نشینی دیگر (بخش). از میان این شروط، بدیهی است که مهمترین شرط اولی است که نبود آن از همان ابتدا توبه را باطل می کند.

اما من آن را به طور کامل لغو نمی کنم. من در حال تحقیق در مورد موضوع هستم. در یک دقیقه و با این شخص مشورت می کنم تا اراده اش در میان باشد. چون در تمام عمرم فقط سه بار با فردی گناهکارتر از خودم ملاقات کردم. بنابراین، من چه خواهم کرد؟ من کی هستم؟ من عملکرد خاصی در کلیسا دارم، اما این عملکرد به خودی خود باعث صرفه جویی نمی شود. او ممکن است خیلی بیشتر از من به خدا نزدیک باشد. من نه پادشاه هستم، نه خدا و نه رئیس او. از نظر اداری در محله، من رئیس هستم. وقتی کسی چیزی را نقض می کند، می توانم او را با یقه از شقیقه بیرون بیاندازم. اما این اداری است. در مورد بخش معنوی - ببخشید ما همه در برابر خدا برابر هستیم.

توبه (از اپیتیمیون یونانی - مجازات طبق قانون) - انجام داوطلبانه توبه کنندگان همانطور که توسط اعتراف کننده آنها به عنوان معیار اخلاقی و اصلاحی اعمال تقوا (نماز، صدقه، روزه شدید و غیره) تجویز می شود.

بر کسی که توبه ای را که به او داده شده به جا آورده است، کشیشی که آن را تحمیل کرد، دعای اذن خاص باید خوانده شود، خوانده شود نماز بر حلال از حرام.

توبه یک مجازات نیست، بلکه یک داروی معنوی است، وسیله ای برای مبارزه با احساساتی که به لطف تمرین طولانی ریشه دوانده است. برای کمک به توبه کننده در مبارزه با گناه، ریشه کن کردن عادت گناه، التیام زخم های ناشی از گناه در روح، مقرر شده است. این به گناهکار کمک می کند تا برای توبه واقعی قدرت پیدا کند و از نظر روحی دوباره متولد شود.

نیاز به توبه به این دلیل است که گناه سخت جراحاتی را بر روح وارد می کند که التیام آن نیاز به کار خاصی دارد.

سنت تئوفان گوشه نشیندر این باره می نویسد:

« گناهان بلافاصله به اذن پدر روحانی بخشوده می شوند. اما رد آنها در روح باقی می ماند، - و او از پا در می آید. با پیشرفت اعمال در مقاومت در برابر امیال گناه، این آثار پاک می شود، و در عین حال از کسالت کاسته می شود. هنگامی که آثار به طور کامل پاک شد، آنگاه کسالت به پایان می رسد. روح از آمرزش گناهان مطمئن خواهد شد. به همین دلیل - روحی پشیمان، قلبی متواضع و متواضع - اساس احساسات مسیر روان نجات را تشکیل می دهد.

کار هیرومونک (گومروف):

«در مورد گناهان کبیره باید بین بخشش گناه و شفای روح فرق گذاشت. در مراسم توبه، انسان فوراً آمرزش گناهان را دریافت می کند، اما روح به زودی سالم نمی شود. بیماری هایی هستند که به راحتی قابل درمان نیستند و هیچ گونه اثری در بدن به جا نمی گذارند بهبود یافته است، اما بدن در حال بازگشت به وضعیت قبلی خود است تجربه شبانی می‌داند که برای افرادی که مدت‌ها در گناهان فانی بوده‌اند، ساختن یک زندگی معنوی کامل بر پایه‌های محکم و ثمره چقدر دشوار است دکتر روح و جسم ما...

ممکن است انواع توبه: تعظیم هنگام خواندن قانون نماز در خانه، دعای عیسی، خواندن معنوی (آکاتیست ها، زندگی مقدسین)، روزه، صدقه - چه کسی به چه چیزی بیشتر نیاز دارد. توبه همیشه باید محدود به زمان دقیق باشد و طبق یک برنامه دقیق انجام شود، به عنوان مثال، خواندن یک آکاتیست همراه با قانون عصرظرف 40 روز

با توبه باید به عنوان اراده خدا که از طریق کشیش بیان شده و آن را برای تحقق اجباری می پذیرد رفتار کرد.

اگر گناه نسبت به همسایه مرتکب شده باشد، شرط لازم قبل از توبه، مصالحه با کسی است که توبه کننده او را آزار داده است.

پدران مقدس می فرمایند که گناهی که مرتکب می شود با نوعی تأثیر مخالف درمان می شود.

به عنوان مثال، St. جان کریستومآموزش می دهد:

یوحنا، پیشرو مسیح، می‌گوید: «من توبه را نه تنها برای دست کشیدن از اعمال بد قبلی، بلکه حتی بیشتر از آن برای انجام دادن کارهای خوب، «ثمره‌های شایسته توبه» می‌دانم (لوقا 3: 8). آیا با انجام دادن برعکس، آیا شما دزدی کرده اید - بروید و مرتکب زنا شوید - حالا از برقراری ارتباط با همسرتان خودداری کنید شما را آزرده خاطر کنید و به کسانی که ضربه می زنند نیکی کنید، زیرا برای شفای ما تنها برداشتن تیر از بدن کافی نیست، بلکه باید بر زخم نیز دارو بمالیم.

بنابراین، اعمال خیری که به عنوان توبه تعیین می شود، معمولاً مخالف گناه ارتکابی است. مثلاً به مال دوست، به سست ایمان - نمازهای زانو زده، به غیر معتدل، روزه بیش از آنچه بر همه مقرر شده، واجب است. غیبت و غافل شدن از لذت های دنیوی - بیشتر رفتن به معبد، خواندن کتاب مقدس، افزایش یافته است. نماز خونهو مانند آن

سنت تئوفان گوشه نشیندر مورد اثر شفابخش توبه می نویسد:

«چگونه نشان داده می شود که گناهان کسی از گناه متنفر شده است... مثل افسار اسب، برای نفس آدمی بازمی دارد که توبه کننده هنوز در حال پاک شدن است، او را به کار و صبر عادت می دهد و به او کمک می کند تا ببیند آیا کاملاً از گناه متنفر است یا خیر.

به کسی که بهبود یافته است می گویند: «این را نخورید، آن را ننوشید، این بیماری به شما گوش نمی دهد و در زندگی معنوی هم همین طور است.» هوشیار، هوشیار، دعا کن: بیماری گناه است و دیگر باز نمی گردد. خداوند به جذامی دستور داد تا همه چیز را طبق قانون انجام دهد. پس از اقرار، باید توبه کرد و آن را صادقانه انجام داد. این شامل قدرت محافظتی بزرگ است.اما چرا دیگری می گوید: یک عادت گناه بر من غلبه کرده است، نمی توانم خودم را کنترل کنم. زیرا یا توبه و اقرار ناقص بوده یا بعد از احتیاط ضعیف نگه می دارد و یا خود را به هوس می اندازد. او می خواهد هر کاری را بدون تلاش و اجبار انجام دهد و گاهی ما از دشمن جرات می کنیم. تصمیم بگیرید تا مرگ بایستید و آن را در عمل نشان دهید: خواهید دید که چه قدرتی در این وجود دارد. درست است که در هر شور و شوق مقاومت ناپذیری، دشمن جان را تصرف می کند، اما این بهانه نیست; زیرا به محض اینکه به یاری خدا به درون خود بچرخید، فوراً فرار خواهد کرد.»

آموزه کلیسای ارتدکس در مورد توبه به طور قابل توجهی با آموزش در مورد آن متفاوت است کلیسای کاتولیککه بر اساس آن توبه یک اقدام اصلاحی اخلاقی نیست، بلکه مجازات یا قصاص گناه است.

کلیسای ارتدکسبرعکس، از زمان های قدیم او توبه را چیزی جز یکی از درمان های پزشکی نمی دانست. در St. ریحان بزرگ، تقریباً هیچ نام دیگری برای توبه جز شفا وجود ندارد. تمام هدف توبه این است که «کسانی را که گناه کرده اند از دام شریر بیرون کند» (اساسی بزرگ، قانون 85) و «به هر طریق ممکن گناه را سرنگون و نابود کند» (اساسی بزرگ، قانون 29).

دقیقاً همین دیدگاه را در مورد توبه در سایر پدران مقدس خواهیم یافت.

در قواعد رهبانی قدیم، مثلاً در قوانین خوابگاه تاوننیسیوت، توبه و توبه به عنوان اقدامات اصلاحی و شفای در نظر گرفته شده است.

کشیش جان کلیماکوسصحبت می کند:

«هر یک از شهوات با فضیلتی که مخالف آن است، از بین می‌رود».

2. میزان توبه - التیام زخم های روح

توبه با توجه به شدت گناه، سن جسمی و روحی و درجه توبه به تشخیص کشیش تعیین می شود. همانطور که بیماری های جسمی را نمی توان با یک دارو درمان کرد، مجازات های معنوی نیز ماهیت متنوعی دارند.

اسحاق سوری می گوید: «همانطور که هیچ درمانی برای بیماری های بدن وجود ندارد، برای بیماری های روحی نیز هیچ درمانی وجود ندارد.

توبه تنها وسیله شفای بیماری های روح است که بدون آن از بین می رود.و مهم این است که توبه کننده بتواند آن را برآورده کند، بنابراین، توبه نه تنها باید با قوت بیماری روحی مطابقت داشته باشد و وسیله ای برای شفا باشد، بلکه توانایی ها و ضعف های انسان را نیز در نظر بگیرد. به توبه کننده چنین تعهداتی محول می شود که انجام آنها را می تواند انجام دهد و او را اصلاح می کند و به او کمک می کند تا بر اشتیاق خود پیروز شود.

قبرسی پیر هرمان از استاوروونییاد گرفت:

«توبه دارویی است که پدر روحانی برای بستن زخم و شفای بیماری خود می گذارد. فرزند روحانیهمانطور که یک پزشک نباید در گفتگو با یک بیمار آن را بخندد و شدت بیماری را از او پنهان کند، بلکه باید قرص های لازم را تجویز کند، پدر روحانی نیز باید این کار را انجام دهد. نمی توان با توجیه کردن گناهان خاصی که گاه کشنده است، انسان را به رستگاری سوق داد».

در پاتریکن باستانیداستانی در مورد راهبی وجود دارد که چنین کرد گناه وحشتناکو پدر روحانی او را اندکی مجازات کرد. این راهب به زودی درگذشت و در خواب به پدر روحانی خود ظاهر شد: "چه کردی مرا نابود کردی، من در جهنم هستم؟" این کشیش به مراسم آمد، در آستانه دراز کشید و گفت: "بگذارید همه روی سینه من قدم بگذارند، من یک مرد را کشتم."

سنت تئوفان گوشه نشیندر مورد اهمیت رعایت نهادهای کلیسا و قدرت نجات بخش توبه می نویسد:

«اگر قدرت نجات یک آموزه به دیدگاه ما نسبت به آن و رضایت کسانی که آموزش داده می‌شوند بستگی داشت، باز هم زمانی معنا پیدا می‌کرد که کسی، به دلیل اغماض برای ضعف‌ها یا به دلیل برخی ادعاهای عصر، تصمیم به بازسازی مسیحیت و اعمال آن می‌گرفت. این به شهوات قلب شیطانی است، وگرنه به هر حال، ماهیت نجات بخش اقتصاد مسیحی به هیچ وجه به ما بستگی ندارد، بلکه به اراده خدا بستگی دارد، به این واقعیت که خدا خودش دقیقاً چنین مسیر رستگاری را ترتیب داده است، و بعلاوه، به گونه ای که راه دیگری وجود ندارد و نمی تواند باشد، بنابراین، آموزش از راه راست، به معنای گیج کردن خود و دیگران است.

وای به حال کسانی که انواع منفعت ها را تجویز می کنند و چنین دستورات لطیفی می دهند که هیچ کس از بالا و پایین به دردسر نیفتد، بدون توجه به مفید یا مضر بودن آن، رضای خدا یا نه. . خداوند چنین می فرماید: «سرها و حجاب‌های شما، یعنی تعالیم تملق و ترجیحی که با آن جان‌ها را فاسد می‌کنید، و ارواح فاسد شده از چنین تعالیمی را پراکنده می‌کنم و شما مفسدان را نابود خواهم کرد». (حزقی 13: 17-18).

خیلی از مزایا و اغراض هایی که دوستان شما می خواهند از من بشنوند!

من یک مورد را به شما می گویم که تقریباً در شرق شاهد آن بودم. یک مسیحی گناه کرد، نزد پدر روحانی خود می آید، توبه می کند و می گوید: «با من همانطور که قانون دستور می دهد رفتار کنید. من برای شما زخمی باز می کنم - آن را درمان کنید و بدون اینکه از من دریغ کنید، آنچه را که باید انجام دهید انجام دهید. اعتراف کننده از صداقت توبه خود متاثر شد و گچ بر زخمی که کلیسا باید انجام می داد نکشید. آن مسیحی درگذشت. پس از مدتی در خواب به اعترافگر خود ظاهر می‌شود و می‌گوید: زخمت را باز کردم و گچ خواستم، به من ندادی، برای همین توجیهم نمی‌کنند! جان اعتراف کننده پس از بیدار شدن از خواب غمگین شد، اما مرده بار دوم، بار سوم، و بارها، گاهی هر روز، گاهی یک روز در میان، دوباره ظاهر می شد. یک هفته در میان، و او همان کلمات را تکرار می کرد: "من یک گچ خواستم، اما تو به من ندادی و اکنون از آن احساس ناراحتی می کنم." اقرار کننده از غم و اندوه و ترس خسته شده بود، به آتوس رفت، به توصیه زاهدان آنجا، توبه سختی را بر خود تحمیل کرد، چندین سال را در روزه و نماز و کار گذراند تا اینکه به او اطلاع دادند که به خاطر خضوع خود، پشیمانی و زحمت، او و آن مسیحی که به دلیل اغماض کاذب او را شفا نداد، بخشیده شده بود. پس این همان چیزی است که زیاده روی ها و فواید می تواند منجر شود! و چه کسی به ما قدرت تجویز آنها را داده است؟»

قدیس تئوفان منزوی می نویسد که خداوند خود توبه را بر گناهکار تحمیل می کند:

"او خودش را از موها کشید، روی گونه هایش کتک زد تا کبود شد، و غیره." برج ناقوس به باتلاق... شرمنده و اینکه به پروردگار توهین کردیم و به یاد داشته باشید که نه، شما باید احساس پشیمانی را به این طرف منتقل کنید و آن را به خود منتقل نکنید و به خدا دعا نکنید! تا تو را از رحمت و کمک قبلی خود محروم کنم.خداوند توبه خود را بر هر کسی که گناه کرده است تحمیل کرده است،که عبارت است از این که توبه کننده را فوراً به رحمت می پذیرد، اما اولی را فوراً به او باز نمی گرداند، بلکه منتظر است تا پشیمانی و فروتنی رشد کند. اگر کسی بی رحمانه خود را عذاب دهد، به زودی برمی گردد، اما اگر به خود اغماض بدهد، به زودی نه. زمانی که این اتفاق می افتد یک اصطلاح (محدودیت) وجود دارد. روح صدای خداوند را خواهد شنید: "گناهان شما بخشیده خواهد شد."


ارشیم. جان (کرستیانکین) در مورد توبه فرستاده شده توسط خود خدا می نویسد:

«در مورد گناهان غیر قابل توبه می‌پرسید، اما توبه‌های زبانی برای آن‌ها کافی نیست، و خداوند غم و اندوه را مجاز می‌داند، و دشمن ادعا می‌کند که واقعاً نتیجه آن را احساس می‌کنید این در زندگی خود صبور باشید و در این آگاهی که خداوند توبه ای را که به شما داده شده است برای نجات خود تحمل کنید.

با آگاهی از رستگاری توبه، کلیسا همیشه میزان خود را با میزان توبه یک فرد متناسب کرده است، به عنوان یک پزشک، با در نظر گرفتن قدرت بیماری، داروها را انتخاب می کنیم.

سنت باسیل کبیرتوبه های بسیار طولانی را برای توبه کننده تعیین می کند، اما مدت توبه به نظر او امری خودکفا نیست، بلکه کاملاً به نفع توبه کننده تعیین می شود. توبه باید فقط تا زمانی ادامه یابد که برای نفع معنوی گناهکار لازم باشد، شفا را نه باید با زمان، بلکه با روش توبه سنجید:


اگر کسی که به گناهان فوق افتاده است پس از اعتراف، در اصلاح غیرت کند، آن کس که از محبت خدا نسبت به بشر قدرت گشودن و بستن را دریافت کرده است، با دیدن اعتراف بسیار غیرتمندانه گناهکار، شایسته محکومیت نخواهد بود. ، رحمت تر می شود و توبه را کاهش می دهد (اصولاً قاعده اعظم 74).

همه اینها را به خاطر تجربه ثمره توبه می نویسیم. زیرا ما این را تنها بر اساس زمان قضاوت نمی کنیم، بلکه به تصویر توبه می نگریم (قاعده اصولاً بزرگ 84).

شفا نه با زمان، بلکه با روش توبه سنجیده می شود (قاعده 2).

این کلمات به طور مختصر و کاملاً واضح دیدگاه St. ریحان بزرگ در مورد جوهر توبه و توبه: توبه و توبه یک هدف عالی دارند - بهبود شخصیت مسیحی.

همچنین آموزش می دهد سنت جان کریزستوم:

سؤال من در مورد مدت زمان نیست، بلکه در مورد اصلاح روح است، اگر آنها در حال پشیمانی هستند، پس همه چیز انجام شده است هیچ کمکی نخواهد کرد.

سنت جان کریزوستومبر لزوم مدیریت عاقلانه و خردمندانه توبه تأکید کرد:

«من می توانم به بسیاری از کسانی اشاره کنم که به شدت به درجه شرارت رسیده اند، زیرا مجازاتی متناسب با گناهانشان بر آنها تحمیل شده است. تعیین مجازات بر حسب درجه گناه نباید ساده باشد، بلکه با در نظر گرفتن خلق و خوی گنهکاران، به طوری که در حین دوختن شکاف، سوراخ بزرگتری ایجاد نکنید و در تلاش برای بلند کردن افتادگان، آن را انجام ندهید. باعث سقوط حتی بیشتر شود.»

این دقیقاً همان دیدگاهی است که در پیام به اصل توبه و معنای توبه بیان شده است. St. گریگوری نیسا.

سنت گرگوری می نویسد:

«همانطور که در شفای جسمانی، هدف هنر پزشکی یکی است - بازگرداندن سلامتی به بیمار، اما روش شفا دادن متفاوت است، زیرا با توجه به تفاوت بیماری‌ها، هر بیماری روش مناسبی برای شفا دارد. همین‌طور در بیماری‌های روانی به دلیل کثرت و تنوع شهوت‌ها، مراقبت‌های شفابخش گوناگونی لازم می‌شود که به تناسب بیماری، شفا می‌دهد».

کلیسا فقط به منافع اعضای خود اهمیت می دهد که ممکن است گاهی بیمار شوند. گناه سنت. گریگوری نیسا آن را بیماری می نامد (قاعده 6) که باید با توبه متناسب با گناه درمان شود.

زمان توبه در خود و برای سنت. گریگوری نیسا هیچ اهمیتی ندارد. «در هر جنایتی ابتدا باید به خلق و خوی فرد معالج نگاه کرد و برای شفا زمان کافی نیست (برای چه نوع شفای از زمان؟) بلکه اراده کسی که خود را با توبه شفا دهد» (گریگوری نیسا، قاعده 8).

این دیدگاه‌ها بود که پدران «با لذت» پذیرفتند. هفتمین شورای جهانی،که قوانین St. ریحان کبیر و گریگوری نیسا «تا ابد زوال ناپذیر و تزلزل ناپذیر بمانند» (قاعده 1 شورای هفتم). پدران اولین شورای جهانیطبق قانون دوازدهم، آنها تصمیم گرفتند: "مشخصات و نحوه توبه باید مورد توجه قرار گیرد، شورای جهانی ششم، که قوانین توبه ای ریحان کبیر و گریگوری نیسا را ​​به عنوان تأیید آنها اعلام کرد." از توبه:

کسانی که اختیار تصمیم گیری و شفا را از خداوند گرفته اند، باید کیفیت گناه و آمادگی گناهکار را برای تبدیل شدن در نظر بگیرند و از شفای متناسب با بیماری استفاده کنند تا بدون رعایت تدابیر در هر دو، این کار را انجام ندهند. نجات فرد بیمار را از دست بده... خدا و کسی که راهنمایی شبانی را دریافت کرده است، تمام دغدغه بازگرداندن گوسفندان گمشده و شفای مجروحان مار را دارند.

نباید انسان را از شتاب های ناامیدی بیشتر فرود آورد، نباید اجازه داد که افسار را به سوی آرامش زندگی و غفلت فرود آورد. اما یقیناً باید به نحوی، یا از طریق خشن و قابض، یا با روشهای طبی نرمتر و آسانتر، با بیماری مقابله کرد و در التیام زخم کوشید و ثمره توبه را تجربه کرد و فردی را که به نورانیت آسمانی دعوت شده است، عاقلانه مدیریت کرد. (قاعده 102).

هگومن نکتاری (مروزوف):

«خداوند به دنبال رضایت به معنای شرعی نیست، بلکه به دنبال چیز دیگری است - قلبی پشیمان و متواضع، قلبی که از گناه دور می شود. توبه بیان فعال توبه ما است. اگر انسان مرتکب گناهی شده باشد، مخصوصاً اگر گناه بزرگی باشد، چیزی لازم است که او را در احساس و درک این گناه یاری کند. فروتنی و زحمات من را ببینید و همه گناهانم را ببخشید - این کلمات از مزمور 24 است. انسان خود را فروتن می کند و کار می کند و خداوند فیض خود را برای او می فرستد.
اگر کاهنی به شخصی توبه نکند، خداوند آن را به او می دهد.فقط مردم همیشه این را متوجه نمی شوند. توجه به موقع و درمان صحیح آن بسیار مهم است. این می تواند بیماری، ناملایمات، مشکلات باشد. اگر انسان بفهمد که این برای شفای گناهان و علایقش بر او نازل شده است، چنین توبه ای که از سوی خود خداوند تحمیل شده، می تواند نجات بخش باشد.»

توبه ممکن است با ممنوعیت همراه باشد،یعنی با محرومیت از اشتراکبرای مدت کم و بیش طولانی، یا فقط به صورت روزه شدید، صدقه، رکوع و اعمال دیگر.

به منظور نرمش نسبت به توبه کنندگان، با در نظر گرفتن عوامل بسیاری، کشیشان می توانند به توبه کنندگان اجازه دهند که بدون تکفیر از مراسم عبادت مقدس مرتکب گناهان بزرگ شوند. گاهی اوقات مسیحیان از این نتیجه گیری اشتباه می کنند و فکر می کنند که گناه کوچک بوده و با گذشت از گناه روح کاملاً شفا یافته است و توبه ای را که به آنها داده شده است بدون توبه کامل انجام می دهند که منجر به افزایش شور و شور و اشتیاق جدید می شود. سقوط بنابراین، درک این نکته حائز اهمیت است که پذیرفتن فردی که از گناه کبیره توبه کرده است به مراسم عشای ربانی، نوعی استغفار شبانی نسبت به ناتوانی ها یا شرایط زندگی او و یک عمل رحمانی عاقلانه است که از جمله دلایل و دلایل دیگر انجام می شود.به طوری که توبه کننده در ارتباط با اسرار مقدس از خداوند برای مبارزه با گناه نیرو می گیرد. بنابراین، باید به چنین تصمیم کشیش با شاهکارهای شدید توبه و اصلاح زندگی پاسخ داد. این همان چیزی است که دستورالعمل های شبانی به ویژه به ما می آموزد.

St. تئوفان منزوی.

سنت تئوفان در نامه ای به یکی از اعتراف کنندگان صومعه توصیه می کند: «شما در مورد تکفیر از سنت می‌پرسید. مشارکت کنندگان. «به نظر من تا زمانی که اعتراف کننده پشیمانی نشان می دهد و قصدی غیرواقعی برای پرهیز از گناهی که او را در معرض تکفیر قرار می دهد، داشته باشد، می توان از این امر اجتناب کرد، نه از روی زیاده خواهی، بلکه به دلیل ترس از این که ممکن است باعث ایجاد چیزهایی شود. بدتر ...- و تکفیر خواهد شد - تحویل در چنگال دشمن. - بنابراین من معتقدم که بهتر است فقط با احتیاط و در رابطه با مورد به تحمیل توبه اکتفا کنیم. "تجربه آموزش خواهد داد."

در نامه های دیگر سنت تئوفان منزویمی نویسد:

«چرا به همه اجازه می‌دهید سنت را ببینند. به نظر من اسرار بد نیست. اما مستلزم عزم راسخ برای پرهیز از گناهان دیگر است. این عزم، خزانه واقعی برای اسرار مقدس و الهی است. - و تحمیل توبه و اکیدا تقاضای تحقق. کسانی که دوباره مرتکب گناه می شوند، آنها را سرزنش کنید - بدون عصبانیت، اما با پشیمانی - و پس از تشویق، با اندکی افزایش توبه، اجازه دهید.

"در نامه قبلی خود نوشتید که به همه اجازه می دهید سنت سنت را شروع کنند. اسرار. این بسیار مهربان است و به نظر من برای پروردگار مهربان منزجر کننده نیست. اما، من همچنین فکر می کنم، آرام کردن کسانی که می آیند کمکی نمی کند. توبه خالصانه همیشه شایسته نرمش است. اما کسانی که بی تفاوت به اعتراف می آیند می توانند به نوعی تحریک شوند. از شخص دیگری بپرسید آیا می توان حل آن را برای مدتی به تعویق انداخت؟ آیا این به هیچ وجه کار را برای او سخت نمی کند؟ در صورت امکان؛ سپس آن را به تعویق بیندازید، برای این زمان توبه را تحمیل کنید - تعظیم، پرهیز از غذا و خواب، و حتی بیشتر از آن، پشیمانی. هنگامی که صادقانه آن را برآورده کرد، اجازه دهید. و آنها را به پرهیز از گناهان سفارش کن.

3. در مورد امکان تغییر توبه

اگر توبه کننده به هر دلیلی نتواند توبه خود را ادا کند، باید دعای خیر کند که در این صورت چه باید کرد؟ به کشیشی که آن را تحمیل کرده است.

قوانین کلیسا تعیین می کرد که توبه ای که توسط یک نفر تحمیل می شود نمی تواند توسط شخص دیگری با رتبه سلسله مراتبی مساوی مجاز باشد. توبه اعمال شده توسط یک کشیش فقط توسط یک اسقف قابل تغییر است.حتی در موردی که این ممنوعیت به دلیل بزدلی یا دشمنی (اختلاف) یا هرگونه نارضایتی مشابه اسقف اعمال شده باشد، رفع چنین ممنوعیتی فقط می تواند به دادگاه شورای اسقف ها (افلاطون (تب) اسقف اعظم باشد. یادآوری وظایف کشیش هنگام ارتکاب مقدسات توبه، 2004) (در این مورد نیز نگاه کنید به: در مورد مناصب بزرگان محله. بند 110. - M.، 2004. Nicodemus (Milash)، کشیش. حواریون مقدس و مجالس کلیسایی با تفاسیر قاعده 32 از رسولان مقدس شورای جهانی، نیس. گریگوری نیسا، سنت. رساله متعارف به لیتویوس ملیتن. قانون 5).

با این حال، استثناهایی برای این قاعده وجود دارد:

الف) در صورت فوت تکفیر کننده؛

ب) در صورت خطر جانی که شخص ممنوعه در معرض آن قرار دارد. در این صورت، کشیش می تواند از ممنوعیتی که نه تنها از سوی کشیش، بلکه حتی از سوی اسقف تعیین شده است، اجازه دهد، اما به شرطی که در صورت بهبودی، توبه کننده به توبه ای که بر او تحمیل شده است عمل کند. «...تنها کشیشی که آن را تحمیل کرده است می تواند توبه را رها کند. کشیش دیگری، با توجه به قوانین کلیسا، نمی توانند آنچه را که حرام نیست بر آنها اجازه دهند. این قاعده فقط در مواردی استثنا دارد که شخص در ممنوعیت فوت کند. هر کشیشی که در مرگ او شرکت می کند باید این اجازه را بدهد» (سیلچنکوف ن.، کشیش. راهنمای عملیهنگام انجام نیازهای محله در مورد توبه).

ج) امکان تغییر توبه اقرار کننده دیگر توسط اقرار کننده دوم به استثناء در صورتی مجاز است که اقرار کننده اول حتی در صورت تغییر شرایط زندگی یک مسیحی میزان و عدالت را رعایت نکرده باشد. «گاهی شرایطی پیش می‌آید که سبک زندگی توبه‌کنندگان را کاملاً تغییر می‌دهد (مثلاً فقیر شدن ناگهانی، تغییر در خدمت و شغل) و انجام توبه تحمیلی را غیرممکن می‌کند. در این صورت، اگر توبه کننده از راه دور یا غایب طولانی مدت باشد، اقرار کننده دیگری می تواند آن را تغییر دهد (کارت. 52)، اما نه غیر از زمان اقرار، و پس از بررسی دقیق کیفیت، درجه. اسقف اعظم افلاطون (از تبس) می نویسد، و قوت گناهانی که برای آنها توبه تحمیل شده است، و اعتقاد آشکار به عدم امکان تحقق آن در صورت تغییر سبک زندگی توبه کننده. با این حال، اگر توبه توسط اسقف تحمیل شود، کشیش نمی تواند آن را تغییر دهد.



هنگام استفاده از مطالب سایت، پیوند به منبع مورد نیاز است

«توبه چیست؟ من شنیده ام که بعد از توبه، کشیش می تواند این توبه را بر شما تحمیل کند، و سپس هیچ کس جز این کشیش نمی تواند آن را حذف کند. اگر آن را برآورده نکنی چه اتفاقی می‌افتد؟» - از خواننده نسکوچنی ساد می پرسد. برای شفاف سازی به کشیش های معتبر مراجعه کردیم.

در جزیره پاتموس یک نخلستان کامل وجود دارد که توسط کسانی کاشته شده است که مورد توبه قرار می گرفتند - برای کاشت یک درخت («پیر آمفیلوکیوس († 1970) که در جزیره پاتموس کار می کرد، به دهقانان در اعتراف، توبه کرد. دستور کاشتن درخت «جایی که در عکس‌های آغاز قرن حاضر که تپه‌های نزدیک غار مکاشفه را به تصویر می‌کشید، ما فقط دامنه‌های برهنه و بایر را می‌بینیم، امروز بیشه‌زار جنگل بیداد می‌کند» (اسقف کالیستوس از دیوکلیا. از طریق خلقت به خالق، 1998. ص 3-4).

موارد مصرف

برای خیلی ها مردم ارتدکسمجازات نوعی مجازات انضباطی است که برای متخلف اعمال می شود. این تفسیر فقط تا حدی درست است.

خود این کلمه از یونانی به ما آمد، جایی که به نظر می رسید توبه، با تأکید بر هجای ماقبل آخر و واقعاً به معنای مجازات و مجازات بود. اما در حس معنویاین یک مجازات نیست، بلکه یک دارو است تا زخم بر جای مانده از گناه سریعتر بهبود یابد.

دارویی که انسان برای خود جست و جو می کند و وجدانش محکوم است. «توبه از یک میل خاص به وجود می آید اقدام درستاعتراف کننده مسکو، رئیس کلیسای عیسی مسیح توضیح می دهد: "که گذشته من را خط می زند." مادر خدای مقدسدر کریلاتسکوئه کشیش گئورگی بریو . قسمت انجیل با زکیوس باجگیر را به خاطر دارید؟ خداوند به او گفت: "...امروز باید در خانه تو باشم" (لوقا 19: 5). باجگیر در نظر مردم مؤمن آن روزگار، فردی حقیر بود، وجدان خود را به کلی از دست داده و از جانب خداوند طرد شده بود. و اکنون، زکائوس که متوجه می شود چقدر برکت یافته است، ناگهان می گوید: «پروردگارا! نصف اموالم را به فقیر می‌دهم و اگر به کسی اهانت کرده باشم، چهار برابر به او می‌دهم». خداوند او را نصیحت نکرد و دستوری نداد. من فقط او را ملاقات کردم و یک احساس متقابل در باجگیر به وجود آمد. زیرا او به گذشته خود نگاه کرد - آری، در واقع، شایسته محکومیت است. در واقع، زندگی با چنین بار سنگینی غیرممکن است. خداوند به ملاقات او آمد، خانه اش را زیارت کرد، او را تعالی بخشید و طبیعتاً آرزوی مقدس برای تغییر زندگی او وجود داشت. عدلی ایجاب می کرد که او نوعی توبه را تحمل کند و او آن را به خود اعلام می کند. توبه وسیله ای است که شخص با ایمان عمیق به خدا و درک نادرستی او در برابر او، علاوه بر آن خود را به عهده می گیرد تا نشان دهد که توبه او ظاهری نیست. اینکه خداوند را به خاطر رحمتش شکر می‌کند، اما می‌خواهد برای اعمالش نوعی ثواب صالح را نیز متحمل شود».

در سال 1999، مرکز تاریخی چورا با صومعه سنت جان انجیل و غار آخرالزمان در جزیره پاتموس توسط یونسکو به عنوان میراث جهانی معرفی شد.

روح از جراحت ناشی از گناه رنج می برد و رنج می برد. وجدان ما را محکوم می کند و تحمل این بار برای ما سخت می شود. با زاری برای گناه خود به اعتراف می رویم تا آمرزش بگیریم. ما معتقدیم که خداوند توبه خالصانه ما را می پذیرد، اما گاهی اوقات نیاز به انجام کار دیگری وجود دارد که روح ما را پاک می کند و گناه کبیره را از آن دور می کند. Fr. جورجی - بر انسان چنین تکالیفی سپرده می شود که انجام آن در حیطه اختیارات اوست و او را اصلاح می کند. پدران مقدس فرمودند که گناهی که مرتکب می شود با نوعی تأثیر مخالف درمان می شود. یعنی اگر بخیل بودی رحم کن. اگر عفیف نبودی، سبک زندگی قبلی خود را رها کن و پاکدامن زندگی کن. به خاطر دومی، بسیاری حتی شاهکار رهبانیت را به عهده گرفتند.»

دستورالعمل های ویژه

درست مانند طب رایج، طب معنوی فقط باید توسط یک «پزشک» با صلاحیت و اختیار لازم تجویز شود. «کشیشی که توبه را تحمیل می کند باید «ثمرات توبه را تجربه کند و شخص را عاقلانه مدیریت کند»، در صورت لزوم، توبه را ضعیف و کوتاه کند یا برعکس، آن را سخت تر کند. بنابراین، تنها می‌تواند توسط کسی تحمیل شود که با هوشیاری بر وضعیت روحی توبه‌کننده، اعتراف‌کننده‌اش نظارت می‌کند. کشیش دیمیتری پاشکوف. اگر یک کشیش ناشناس توبه را بر شما تحمیل کرد، باید به اعتراف خود در مورد آن بگویید. اقرار کننده قادر خواهد بود میزان بهره معنوی و بر این اساس تناسب هدف آن را بسنجد.» در عمل، هر توبه ای در خدمت شفای روح نیست. اول از همه، شاید به این دلیل که توسط "پزشک حاضر" تجویز نمی شود، بلکه توسط "کارآموز" که به طور تصادفی به داخل بخش نگاه کرده است، تجویز می شود. رئیس اداره همکاری با نیروهای مسلح کشیش دیمیتری اسمیرنوفمن مرتباً با موارد مشابه در محل کارم مواجه می شوم. کشیش می‌گوید: «وقتی توبه‌ها به چپ و راست به افرادی که برای اولین بار در زندگی‌شان می‌بینند داده می‌شود، این فقط وحشیگری است. تابستان امسال، محله اش ایوان ن سفر زیارتیبه صومعه رفت و با ناامیدی و سردرگمی از آنجا بازگشت. او می خواست عشاء ربانی کند، اما هیرو راهب که به او اعتراف کرد، نه تنها به او اجازه عبادت نداد، بلکه عذاب غیرقابل تحملی را نیز تحمیل کرد - روزانه 300 کمان. ایوان مبتلا به آرتروز است، و قدرت او به سختی برای یک کمان کافی است، و اگر سعی کنید تمام 300 را انجام دهید، عواقب سلامتی ممکن است جبران ناپذیر باشد. خود پدر دیمیتری گاهی اوقات چنین توبه می کند: هر روز یک فصل از انجیل را بخوانید.

در Patmos حدود پانصد کلیسا برای سه هزار نفر وجود دارد

توبه باید با احتیاط برای کسانی که به تازگی به کلیسا آمده اند اجرا شود. «اگر انسان گناه خود را احساس نکند، از چه نوع توبه ای می توانیم صحبت کنیم؟ - می گوید Fr. گئورگی برو. او به بیش از یک سال زمان نیاز دارد تا بفهمد آیا اعتقاد دارد یا خیر. نوعی نگرش زنده نسبت به خدا ایجاد کنید، یاد بگیرید که دعا کنید. و تنها پس از آن، هنگامی که شخص به تدریج وارد زندگی معنوی می شود، شروع به دیدن نادرستی خود، محدودیت های خود، سقوط طبیعت خود می کند. سپس یک پاسخ در او متولد می شود - "من می خواهم سخت کار کنم." برخی پس از ده سال زندگی در کلیسا، ناگهان می گویند: "پدر، من هنوز می خواهم برای کار به صومعه بروم." بالغ شده اند، دیده اند. همیشه برای خود شخص خوشایند، شادی آور و سودمند است. و افرادی که هنوز به زندگی معنوی نپیوسته اند به ندرت توبه را با فروتنی می پذیرند. اگرچه طبعاً ممکن است گناهان کبیره زیادی بر وجدانشان باشد که اگر صوری به آنها نزدیک شود، توبه است.» به گفته Fr. جورجی، چنین افرادی را نباید تنبیه کرد، بلکه آنها را تشویق کرد که روی خودشان کار کنند: "ما باید به شخص کمک کنیم که در حین مطالعه به نقطه ای برسد که کتاب مقدسنماز خواندن، آشنایی با زندگی معنوی، با تمرین، کم کم با خودم باز شدم.»

مصرف بیش از حد

Fr. می‌گوید: «مفهوم «من یک گناهکار هستم» می‌تواند از توافق رسمی با یک واقعیت گرفته تا عمیق‌ترین تجربه از خود به‌عنوان فردی که در طبیعتی افتاده متفاوت باشد. جورجی - اینجاست که عشق خدا به انسان آشکار می شود، خودشناسی عمیق آشکار می شود، فضیلت و پاسخ در روح متولد می شود - من نمی خواهم کسی را محکوم کنم، زیرا خود را در وضعیتی می بینم که شایسته همه محکومیت است. این چنین است که توبه واقعی متولد می شود. در واقع این همان چیزی است که هست هدف نهاییهم دعا و هم توبه - تا انسان را به این درک سوق دهد که نه تنها با گناه بیگانه نیست، بلکه از درون به هیچ وجه با سرنوشت والایی که خداوند او را مسیحی می خواند مطابقت ندارد. اما حتی اگر شخص خود به دنبال توبه متناظر با گناه کاملپدر گئورگی متقاعد شده است: "این به این معنی نیست که او به آن بزرگ شده است." "من معمولاً جلوی چنین "علاقمندان" را می گیرم. شما باید از کوچک شروع کنید: خود را در افکار، کلمات اصلاح کنید، مراقب خود باشید. و تنها در این صورت، زمانی که یک فرد مقداری قدرت معنوی احساس می‌کند، ممکن است بتواند کاری جدی‌تر را انجام دهد.»

اگر بیمار می‌خواهد درمان شود، باید توصیه‌های پزشک را دنبال کند، حتی اگر واقعاً آنها را دوست نداشته باشد. در شفای معنوی نیز وضعیت به همین منوال است: بهتر است توبه ای را که اقرار کننده تحمیل می کند انجام دهیم، اما فقط خود اقرار کننده می تواند آن را برطرف کند. Fr. می گوید: "و اگر توبه فراتر از توان شماست، فقط باید آن را با اعتراف کننده خود در میان بگذارید." جورجی - به عنوان آخرین راه حل، اگر به دلایلی نمی توانید با اعتراف کننده خود صحبت کنید، می توانید به اسقف مراجعه کنید. او این قدرت را دارد که هر توبه ای را که توسط کشیش تحمیل شده است برطرف کند.»

سنت به جای قانون

در کتاب مرجعآخوند می گوید توبه باید به مسیحی گناهکار کمک کند اولاً به وسعت گناه خود پی ببرد و جدیت آن را احساس کند ثانیاً به او قدرتی دهد تا دوباره بایستد و امیدی به رحمت خدا در او ایجاد کند ثالثاً به او فرصت دهد. برای نشان دادن عزم در توبه خود. کلیسا بلافاصله به چنین درکی از توبه نرسید.

در نیمه دوم قرن چهارم، پس از پایان یافتن آزار و شکنجه مسیحیان و غرق شدن کلیسا با مشرکان دیروز، پدران مقدس شروع به ایجاد هنجارها و قوانین خاصی برای زندگی اجتماعی کردند. در میان چیزهای دیگر، ریحان کبیر تعدادی قوانین انضباطی را ترسیم می کند که نشان می دهد چه الزاماتی بر شخصی که می خواهد پیشرفت کند تحمیل می شود. در آن روزها، اعتراف علنی بود و فقط به مهم ترین جرم ها مربوط می شد (برخلاف اعتراف مدرن، که اغلب به "افشاگری افکار" تبدیل می شود). قوانین قرن چهارم به اعتراف عمومی اختصاص دارد. آنها عمدتاً یک نوع نفوذ را فراهم می کنند - تکفیر از اجتماع برای 10، 15 و حتی 20 سال برای قتل، دزدی، زنا و گناهان کبیره مشابه. در پایان قرن چهارم، نهاد اعتراف مخفی به وجود آمد. در ابتدا، تحریم های ایجاد شده توسط کانون ها همچنان در آنجا مورد استفاده قرار می گرفت، اما به تدریج رویکرد نسبت به توبه کنندگان نرم شد. به عنوان مثال، جان کریزوستوم در آثار خود توصیه می کند که به طور رسمی به انتصاب توبه نزدیک نشوید، و خواستار هدایت شدن بیشتر توسط وضعیت معنوی شخص است تا شدت گناهان او.

شورای ترولو در سال 691، با آخرین قانون (102) خود، همچنین رویکرد فردی را به اقرار کنندگان توصیه می کند و امکان تشدید و کاهش عذاب مقرر در قوانین را ایجاد می کند. "زیرا بیماری گناه یکی نیست، بلکه متفاوت و متکثر است." در اواخر قرن 6-7 ، مجموعه ای خاص شروع به شکل گیری کرد - قانون که قصد تنظیم اعترافات مخفی را داشت. او دو بدعت مهم را معرفی می کند: از یک سو، تمایز اعمال گناه بر حسب درجه شدت آنها، از سوی دیگر، تفاوت بین خود گناهکاران بسته به ویژگی های فردی آنها. مثلاً با جوان متاهلی که زنا کرده است با ملایمت تر از مرد بالغی که سال ها ازدواج کرده است رفتار می کند. در شریعت است که کاهش شدید دوره تکفیر از اشتراک و ظهور اشکال جدید توبه وجود دارد. فرض کنید در احکام جدید به جای ده سال، دو سال تکفیر از جماعت مقرر شده است، اما در این دو سال توبه‌کننده باید روزه سخت‌تری داشته باشد، نماز بخواند، رکوع و...

این مجموعه به تدریج در کلیسای بیزانسی گسترش می یابد. در اواخر بیزانس یک سری کامل از اقتباس ها یا مجموعه های مستقل آن با ماهیت مشابه ظاهر شد (به اصطلاح "نوموکانون های توبه"). تقریباً در همان زمان ، این مجموعه ها به کشورهای اسلاو نفوذ کردند ، در اینجا ترجمه شدند و شروع به استفاده در تمرین معنوی کردند.

می گوید: «در زمان شوروی، علم حقوق کلیسا عملاً وجود نداشت و سنت جای قانون را گرفت آلبرت بانداک، معلم تاریخ منابع حقوق کلیسا در PSTGU. - امروزه هیچ مقررات روشنی برای تعیین میزان مسئولیت کلیسا در قبال گناهان وجود ندارد. این منطقه، مانند بسیاری از امور دیگر، کاملاً توسط آداب و رسوم اداره می شود که ممکن است از ناحیه ای به محله دیگر متفاوت باشد. اما به هر حال، توبه، به عنوان یک قاعده، به تحریم های ماهیت زاهدانه (روزه اضافی، رکوع، نماز) و تکفیر غیر رسمی برای مدت کوتاهی ختم می شود. و مجازات‌های شدیدی مانند تکفیر طولانی‌مدت از عشای ربانی یا تحقیر فقط با تصمیم دادگاه کلیسا و فقط برای جرائمی در سطحی مانند سازماندهی انشقاق اعمال می‌شود.»

اتفاق می‌افتد که مردم نزد کشیشی می‌آیند که در صومعه‌ای که در آن زیارت بودند، توسط یک هیرومون مورد توبه قرار گرفتند. اما مدتی گذشته و اجرای آن سخت می شود. کشیش در این مورد چه باید بکند؟

گاه اهالی محله که در حین زیارت به یکی از راهبان اعتراف کرده اند، بعداً با برکات و نظرات غیرمنتظره ای در مورد زندگی روحانی و کلیسا می آیند. یک کشیش چه باید بکند؟

اگر غریبه ای برای اعتراف بیاید، کشیش باید ابتدا بفهمد که آیا او مرتکب گناهان سنگین شده است یا خیر. اگر نوعی گناه کبیره وجود داشته باشد، کشیش نمی تواند نوعی توبه سنگین به او بدهد و او را به خانه بفرستد. اما او همچنین نمی تواند او را رها کند. این شبیه نحوه مراجعه یک بیمار با یک بیماری جدی به پزشک است. اگر پزشک الان در این شرایط امکانات (فرصت) درمان او را نداشته باشد، باید او را به فلان بیمارستان بفرستد. اما او نمی تواند آن را به سادگی دور بیندازد. بنابراین، در اینجا، بیمار باید به یک اعتراف کننده فرستاده شود و به شما گفته شود که باید یک "دوره درمانی" را طی کنید.

اگر زائری که به وجدانش گناه کبیره داشت از صومعه برگردد و در آنجا توبه سختی برای او تعیین شده و با آن به هر چهار جهت از صومعه خارج شود، این مانند حالتی است که ستون فقرات انسان در آن قرار گرفته است. شکسته شد و پرستاری که از آنجا رد می شد به او مورفین تزریق کرد و او را بیهوش کنار جاده رها کرد. این را نمی توان جدی گرفت. به دنبال قانون 102 شورای ترولا، یک کشیش تنها در صورتی می تواند توبه را اعمال کند که فرصت داشته باشد و قصد نظارت بیشتر بر تحقق و منفعت معنوی آن را داشته باشد و در صورت لزوم آن را تنظیم کند.

اگر کشیش مسئولیت این شخص را بر عهده نگرفته باشد، فقط می تواند بگوید که اکنون نمی تواند عشاء ربانی کند. علاوه بر این، او باید قویاً توصیه کند که چنین شخصی اعترافگری پیدا کند که بتواند به طور منظم با او ارتباط برقرار کند (مثلاً در محل زندگی خود) و با او "دوره درمانی" لازم را طی کند.

اگر از سوی کشیشی که آشکارا نمی توانست بر اجرای آن نظارت داشته باشد، توبه بر شخصی تحمیل شده باشد، می توان آن را باطل دانست. یعنی اگر شخصی برای اعتراف نزد کشیشی بیاید که مرتباً به او اعتراف کند، اما از کشیش دیگری چنین توبه ای دریافت کرده باشد، کشیش با درک شرایط می تواند اجازه دهد که این توبه به طور کامل یا در داخل انجام نشود. بخش

اگر شخصی که در حال انجام توبه (در صومعه) است، نزد کشیشی بیاید و کشیش برای اولین بار او را ببیند، باید اهمیت اعتراف منظم با یک کشیش را برای او توضیح دهد و اینکه این کشیش است که از او می آید. توبه کننده از نظر روحی تغذیه می شود که بتواند با این توبه او را در حل مسئله یاری کند.

تحمیل توبه بسیار شبیه تجویز دارو توسط پزشک است. در صورت جدی بودن بیماری و نیاز به داروی قوی، پزشک باید اطمینان حاصل کند که بیمار تحت نظر پزشک مجرب و آگاه در این بیماری است. اگر خود پزشک بیمار را معالجه می کند، پس با دادن داروی قوی به او، خودش استفاده از آن را نظارت می کند و با ارزیابی تأثیر آن، استفاده بیشتر آن را تنظیم می کند. دادن داروی قوی و بدون نظارت گذاشتن بیمار جرم است زیرا... چنین دارویی حتی می تواند باعث مرگ شود.

قوانین «توبه» مطمئناً فرض می کنند که مجازات توسط رئیس جامعه محلی (در قرن های اول تاریخ کلیسا این اسقف بود، که به وضوح از قوانین سنت باسیل کبیر مشاهده می شود) بر یک عضو اعمال می شود. همین جامعه. غیرقابل تصور است که مجازاتی برای شخصی که به طور اتفاقی از یک کلیسا (یا صومعه) بازدید می کند، اعمال شود. قانون 102 شورای ترولو ("پنجم و ششم") ایجاب می کند که توبه برای مدتی تعیین شود که در طی آن اعتراف کننده می تواند این کودک روحانی را تحت نظر داشته باشد، در حالی که توبه به طور مجازی (اما بسیار دقیق) در مقایسه با پزشکی است، اعتراف کننده به پزشک، و توبه كننده - با شخص ضعيفي كه قبلاً در راه بهبودي قدم گذاشته است. همانطور که یک پزشک هنگام تجویز درمان، نه تنها باید، بلکه موظف است تأثیر آن را بر بیمار نظارت کند تا به موقع آن را جایگزین یا لغو کند، یا گاهی کمی بیشتر آن را تمدید کند، کشیش نیز حق نداردبر غریبه ای که برای اولین و آخرین بار او را می بیند توبه کند. خلاصه ما در مراسم توبه در این مورد صحبت می کند، جایی که از قدرت اسقف (و همچنین هر کشیشی که اسقف این قدرت را به او می سپارد) صحبت می کند «برای افزایش یا کاهش ممنوعیت ها. قبل از هر چیز به زندگی آنها توجه شود، چه با عفت زندگی کنند، چه با آرامش و تنبلی، و از این طریق محبت آنها به انسان سنجیده شود. چگونه یک کشیش «تصادفی» که تکفیر را تحمیل کرده است، می‌تواند با دقت «زندگی» توبه‌کننده را بررسی کند؟

بله، در واقع، قوانینی وجود دارد که چنین اعتراف کنندگانی را که افراد تکفیر شده را به اشتراک می پذیرند (مثلاً قانون رسول 12) به شدت مجازات می کنند، اما آنها در مورد افراد تکفیر شده صحبت می کنند که ترک می کنند. از جامعه شماجایی که مجازاتش را گرفت از اعتراف کننده اش، به دیگری

علاوه بر این، اگر اعضای یک جامعه معین در جایی غایب بودند، یک "نامه نمایندگی" ویژه به آنها داده می شد، که به آنها اطلاع می داد که اجازه دارند در اسقف نشینی دیگر به اشتراک بگذارند (یا بالعکس - مجاز نیست). با این نامه می توانست در هر جای دیگری بیاید و عبادت کند (یا برعکس، فقط نماز بخواند، اما نمی گیرد). این عمل کاملاً باستانی بود. ما شروع آن را قبلاً در نامه‌های پولس رسول می‌بینیم که از «تأیید نامه‌ها» صحبت می‌کند که در زمان ارتباط کلیساهای مختلف با یکدیگر لازم بود (دوم قرنتیان 3.1). متعاقباً، این عمل توسعه می‌یابد و مقررات متعارف را دریافت می‌کند، و به طور جهانی الزام‌آور می‌شود (برای مثال، Ap. can. 12؛ IV Ecumenical Council. can. 11 را ببینید). امروزه این عمل فقط برای روحانیون حفظ شده است و او نمی تواند در محله دیگری خدمت کند. تا اوایل هزاره دوم، این الزام نه تنها در رابطه با روحانیت، بلکه در مورد عوام نیز به شدت رعایت می شد.

بنابراین، نظم شرعی ایده آل در تحمیل توبه ها (که در زمان ما بازگرداندن و حفظ آن چندان دشوار نیست) به شرح زیر است: اولاً، توبه می تواند توسط فقط اعتراف کننده واقعیاگر منظور از «واقعیت» حداقل امکان ارتباط معنوی دائمی او با فرد توبه کننده باشد. ثانیاً، در صورت نیاز به ترک، کشیش باید نامه ای (به صورت رایگان؟) با امضای خود به گله بدهد (همچنین با اطلاعات تماس برای بازخورد خوب است) که به طور خلاصه در مورد امکان دریافت عشا در آن صحبت می کند. اسقف نشینی دیگر (بخش). از میان این شروط، بدیهی است که مهمترین شرط اولی است که نبود آن از همان ابتدا توبه را باطل می کند.

الان برات باز میکنم راز وحشتناک. من فوراً این توبه را لغو می کنم. خداوند مرا ببخشد. و این اعتراف کننده که مدت هاست او را فراموش کرده و نامش را به خاطر نمی آورد. دقیقاً به این دلیل که توبه را فقط اعتراف کننده می تواند تحمیل کند. و انجام آن به این شکل، "کوکورانه"، مانند انجام یک عمل بدون آزمایش است. این غرور است.

خوب، اتفاقاً روند قانونی با اشتباهات رویه ای مختل می شود و یک وکیل باهوش بر این اساس تصمیم را لغو می کند. همچنین در اینجا: از آنجایی که این هیرومونک روال را نقض می کند، پس من، یک کشیش گناهکار، همه اینها را لغو می کنم.

اما من آن را به طور کامل لغو نمی کنم. من در حال تحقیق در مورد موضوع هستم. در یک دقیقه و با این شخص مشورت می کنم تا اراده اش در میان باشد. چون در تمام عمرم فقط سه بار با فردی گناهکارتر از خودم ملاقات کردم. بنابراین، من چه خواهم کرد؟ من کی هستم؟ من عملکرد خاصی در کلیسا دارم، اما این عملکرد به خودی خود باعث صرفه جویی نمی شود. او ممکن است خیلی بیشتر از من به خدا نزدیک باشد. من نه پادشاه هستم، نه خدا و نه رئیس او. از نظر اداری در محله، من رئیس هستم. وقتی کسی چیزی را نقض می کند، می توانم او را با یقه از شقیقه بیرون بیاندازم. اما این اداری است. در مورد بخش معنوی - ببخشید ما همه در برابر خدا برابر هستیم.

هنگام آشنایی با قوانین انضباط کلیسا، اغلب تعریف "توبه" مطرح می شود که همیشه توسط مؤمنان به درستی تفسیر نمی شود.

برای چیست؟

بنابراین، توبه در ارتدکس چیست؟ این مجازات برای یک جرم ارتکابی نیست، بلکه دارویی است که زخم گناه را در روح التیام می بخشد.

توبه یک مجازات نیست، بلکه یک داروی معنوی است.

ترجمه از یونانی، "توبه" به معنای "مجازات طبق قانون است". این اعدام داوطلبانه است مسیحی ارتدکساقدامات اصلاحی که توسط کشیش برای او تعیین شده است: تقویت قواعد نماز، صدقه به نیازمندان، روزه سخت و طولانی.

کودک کشی

زن و شوهر با هم مسئول قتل فرزند متولد نشده هستند، به ویژه اگر آنها به ارتدکس اعتقاد داشته باشند و به شدت عمل مرتکب پی ببرند.

مهم! توبه برای کودک کشی، به عنوان یک قاعده، توسط خود پدر آسمانی ارسال می شود.

این گناه در صورتی قابل بخشش است که انسان آگاهانه و متواضعانه آماده تحمل عذاب در طول زندگی باشد. می تواند باشد:

  • ناباروری کامل هر دو همسر؛
  • مشکلات خانوادگی؛
  • بیماری ها

درک این نکته مهم است که تمام منفی‌هایی که زندگی او روی زمین را همراهی می‌کند برای سقط جنین فرستاده شده است.

نصیحت! باید پیوسته از گناهان توبه کرد، از پروردگار طلب بخشش کرد و دیگر این کار را نکرد.

درباره زایمان در یک خانواده ارتدکس:

زنا

هر زنا در هفتمین فرمان کلام خدا ممنوع است.

توبه بوریس کلمنتیف. اعتراف

مجاز نیست:

  • هرگونه نقض وفاداری زناشویی؛
  • لزبینیسم؛
  • هرزگی و دیگر روابط هوسبازانه.
توجه! به عنوان توبه، تکفیر از اشتراک تا 7 سال امکان پذیر است.

اگر انسان به شدت سقوط پی برد و توبه را پذیرفت، نتیجه اصلاح او مؤثر است. اما تکفیر از عشای ربانی «مجازات» دشوارتر از مثلاً خواندن شریعت یا روزه سخت است.

توهین به مقدسات

مردان مدرن بیشتر در معرض گناه کفر قرار می گیرند.

زنان معمولاً فحش می دهند، اما ذاتاً همان کفر است. هنگامی که یک "رگه تاریک" در زندگی رخ می دهد، خانم ها به شدت از مشیت خدا و عدالت او خشمگین می شوند و خالق را ظالم می دانند. غالباً فراموش می شوند و به اراده شیطان تسلیم می شوند و در نتیجه نفرین های شیطانی را بیرون می ریزند.

همه اینها کفر است و سزاوار عذاب جهنمی است.

شهادت دروغ

افرادی هستند که به انجیل یا صلیب سوگند یاد می کنند. آنها معتقدند که این عمل را به نام خداوند، مادر پاک او یا یک قدیس انجام می دهند.

شهادت دروغ

در واقع این گناه علیه خدا و دیگران است.

مهم! این گناه کبیره هتک حرمت به عظمت خالق آسمان و زمین است.

دزدی

تصاحب اشیاء دیگران به ملک شخصی بدون اطلاع صاحب آنها.

فقط افکار و تمایل به بازگرداندن آنچه دزدیده شده کافی نیست.

مهم! نه تنها باید کالا را پس داد، بلکه باید خسارتی را که صاحب آن در زمان عدم وجود کالای مسروقه متحمل شده است، جبران کرد.

دروغ بگو

یک دروغ ناچیز (کوچک) عواقب جدی در پی ندارد.

البته گناه است اما جدی نیست. اما اگر با فریب ضرر مادی یا معنوی به انسان وارد شود گناه کبیره می شود.

گناهکار موظف است به هر قیمتی او را اصلاح کند و جبران کند. تنها در این صورت خداوند شر ناشی از دروغ را خواهد بخشید.

گناه یک بیماری روحی است که نیاز به درمان فوری دارد. اما هنوز هیچ قرصی برای دردهای روانی در دنیا وجود ندارد. بنابراین، به جای قرص، توبه وجود دارد.