صفحه اصلی / طلسم / عذاب ابدی، خزانه خرد معنوی.

عذاب ابدی، خزانه خرد معنوی.

آنتون می پرسد
پاسخ داده شده توسط الکساندرا لنز، 06/11/2014


سوالمن اخیراً به سایتی برخوردم که عذاب وحشتناک گناهکاران را پس از مرگ توصیف می کند، من را بسیار ترساند، اگر من یا یکی از نزدیکانم تا ابد رنج بکشیم تا هر سرطانی به نظر برسد که چرا خدا به آن نیاز دارد این رنج، آیا این انتقام به هر حال می میرند، ما از آنها چه بگیریم؟

درود بر قلبت، آنتون!

در میان آموزه های نادرست درباره خدا و راه نجات، آموزه عذاب ابدی شاید پست ترین باشد. این نه تنها شخصیت خالق را کاملاً تحریف می کند، بلکه قادر است مغز ما را نیز از بین ببرد. هر پزشک خوبی که با روان انسان کار می کند به شما خواهد گفت که تلاش های یک فرد برای تطبیق ایده های متضاد در ذهنش همیشه با شکست برای فرد ختم می شود، یعنی نوعی افسردگی. بنابراین این دکترینی که ما در مورد آن صحبت می کنیم، دلیل اصلی بسیاری از مشکلات معنوی مسیحیت مدرن است.

بیایید با واقعیت ها روبرو شویم. کتاب مقدس، و به ویژه کتاب های عهد جدید، به وضوح بیان می کند که خدا من و شما را بی نهایت دوست دارد، آنقدر ما را دوست دارد که او خودش در مسیح چیزهای وحشتناکی را پشت سر گذاشت، به طوری که من و شما مجبور به گذر از این شرایط نباشیم. یوحنا می نویسد: "خدا نور است و در او تاریکی نیست" (). رسولان یکی پس از دیگری این را تأیید می کنند عشق خدابالاتر، عمیق تر و قوی تر از هر چیزی که من و شما می توانیم تصور کنیم. و بنابراین، در پس زمینه این شواهد روشن، این آموزه به شکلی باشکوه شکوفا می شود که این خدا نه تنها همه گناهکاران (خلقش!) را به شکلی سادیستی شکنجه می دهد، بلکه این کار را بی پایان و بی وقفه انجام خواهد داد!

به یاد دارم در روزهای اولیه اولین تلاش هایم برای درک کتاب مقدس، این تناقض چنان عذابم می داد که اگر خدا طبیعت تکانشی من را مهار نمی کرد، احتمالاً مغزم به سادگی از بار اضافی منفجر می شد. همچنین به یاد دارم که با همین تناقض بود که مطالعه آگاهانه من در مورد کتاب مقدس آغاز شد، زیرا یک روز لحظه ای فرا رسید که باید انتخاب می کردم: یا فشار بیاورم و بفهمم حقیقت چیست، یا برای همیشه از کتاب مقدس دور شوم.

به طور کلی، آموزه عذاب ابدی عذابمسیحیت از همان آغاز ظهور. این از درون کلیسای کاتولیک روم متولد شد و هدف آن حکومت بر کل جهان متمدن بود. دکترین به یکی از قدرتمندترین سلاح ها در دستیابی به این هدف تبدیل شده است. و تعجب آور نیست، زیرا مدیریت افرادی که از چیزی می ترسند بسیار آسان است. ترس از مجازات، و حتی ماندگار برای همیشه، برای همیشه، برای همیشه، نیروی محرکه هر گونه تسلط بر زمین است. تاریخ کلیسای کاتولیک روم را مطالعه کنید و خواهید دید که حذف و نصب پادشاهان زمینی به سادگی به دلیل وجود ترکیبی وحشتناک از کلمات: "برای همیشه در جهنم خواهید سوخت." و ببینید که او چقدر سریع و با اطمینان برای رفاه خود پول به دست آورده است، با فروش عیش و نوش، خدمات تشییع جنازه، عروسی، غسل تعمید ... بدون آنها یک شخص، "البته" محکوم به سوختن، سوختن، سوختن برای همیشه بود.

به هر حال، بیایید همه موارد بالا را اشتباه نگیریم ()

مسیحیت پروتستان مدرن ترجیح می‌دهد از موضوع «عذاب ابدی» اجتناب کند یا سؤال‌کنندگان را با عباراتی مانند: «خدا می‌داند دارد انجام می‌دهد» یا «این شما نیست که اعمال خدا را قضاوت کنید» را رد کند، بدون اینکه بداند هیچ چیز زیبایی را خدشه‌دار نمی‌کند. تصویر خالق و نجات دهنده ما، مانند این آموزه سمی. خوب، بیایید صادق باشیم: چه نوع آدمی با ذهن عادی و حافظه هوشیار می خواهد خدا را دوست داشته باشد، خدایی که حاضر است برای همیشه کسانی را که نمی خواهند او را دوست داشته باشند بسوزاند و عذاب دهد؟ ولی دقیقا دوست داشتنیخدا نجات خواهد یافت! ( : )

با این حال، وقتی معلمان مسیحی نه تنها چنین سؤالاتی را برطرف می‌کنند، بلکه شروع به بیرون کشیدن عبارات و آیاتی از کتاب مقدس می‌کنند که به نظر می‌رسد این تصویر سادیستی را تأیید و به تفصیل تأیید می‌کند، اوضاع بدتر می‌شود. و می دانید، من صمیمانه از خداوند برای آن دسته از افرادی تشکر می کنم که، اگرچه اغلب به شدت، از طریق شورش علیه مسیح و کتاب مقدس، همچنان به این ادعا می کنند که آموزه عذاب ابدی مزخرف است.

به نظر من وب سایت "کتاب مقدس شما" قبلاً به اندازه کافی پاسخ های خوب در مورد عذاب ابدی جمع آوری کرده است ، بنابراین من از صمیم قلب به شما توصیه می کنم صفحات را بخوانید. اگر به طور کلی صحبت کنیم، تصویر بسیار ساده به نظر می رسد: خداوند متعال منبع زندگی برای همه چیز است. هر موجودی که بخواهد از خدا جدا شود خود به خود مرگ را انتخاب می کند. فقط زندگی و مرگ وجود دارد. گزینه سومی وجود ندارد.

خداوند به دلیل عشق زیاد خود به انسانیت فریب خورده با ما صبور است و سعی می کند همه را از مرگ نجات دهد، اما اگر مردم همچنان به رویگردانی از خدا و قوانین زندگی او ادامه دهند، خداوند روزی به انتخاب آنها احترام خواهد گذاشت. صد در صد و به آنها مرگ می دهد - ناپدید شدن کامل از چهره مکان و زمان.

برای خدا سخت است که چنین قدمی بردارد، زیرا او زمین ما را آفرید و به هر یک از ما زندگی داد نه برای اینکه روزی همه آن را نابود کند، بلکه به خاطر خود زندگی است. بنابراین او هنوز آمدن خود را به تأخیر می اندازد، و سعی می کند کسانی را که هنوز می توانند به زندگی ابدی نجات یابند، نجات دهد. هنگامی که او می آید تا پادشاهی خود را در اینجا برقرار کند، همه افرادی که از زندگی بر اساس قوانین نیکی، عشق، عدالت، رحمت و حقیقت او امتناع کردند، مرگ ابدی دریافت خواهند کرد. عذاب آنها دقیقاً این است که آنها را دریافت کنند، می فهمی؟ و نه اینکه همه اینها تا ابد ادامه داشته باشد. فقط تصور کنید: در تاریخ بشریت چنین لحظه ای وجود خواهد داشت که به هر کسی که زندگی را رها کرده است این فرصت داده می شود تا به آنچه در واقع رها کرده است نگاه کند و بفهمد که خدا درست گفته است. این لحظه برای آنها یک عذاب جهنمی واقعی خواهد بود. چه چیزی بدتر از این که زندگی را ببینی و مطمئن باشی که مال تو نیست؟ اما این عذاب زیاد دوام نخواهد داشت، زیرا خداوند مهربان فوراً آن را برای همیشه متوقف خواهد کرد. حتی در اینجا عشق او نسبت به کسانی که انتخاب می کنند در گناه باقی بمانند، مهربانانه عمل خواهد کرد.

با عشق در کسی که شما را بسیار دوست دارد،

با موضوع "خدا عشق است!" بیشتر بخوانید:

اگر سرانجامی برای عذاب ابدی وجود دارد، پس زندگی ابدیبدون شک باید پایانی داشته باشد. و اگر به خود اجازه ندهیم در مورد زندگی فکر کنیم، پس چه دلیلی وجود دارد که به عذاب ابدی پایان دهیم، در حالی که هر دو کاربرد یکسانی دارند: ابدی (قدیس ریحان کبیر، 9، 291).

* * *

آن روز وحشتناک فرا خواهد رسید که از عذابی که متحمل می شوی در آتش گریه و زاری نخواهی کرد و هیچ کس جوابی به تو نخواهد داد، کسی بر روحت رحم نخواهد کرد (قدیس افرایم شامی، 32، 222). ).

* * *

برای کسانی که به آنجا رفته اند امکان فرار از عذاب وجود ندارد. اسیر گناهان فرصتی برای رهایی از بندهای لاینحل ندارد (قدیس افرایم شامی، 32، 235).

* * *

آتشی خاموش ناشدنی است، کرمی است که نمی‌میرد، و ته تاریکی جهنم، و گریه‌ای جاودانه، و گریه و دندان قروچه. این رنج پایانی ندارد. رهایی در مرگ وجود ندارد. هیچ داستانی، هیچ هنری عذاب وحشتناک را تسکین نخواهد داد. حال اگر به ندای پروردگار و خدای خود گوش فرا دهیم که به واسطه محبت فراوانش به انسان، خود موعظه کرد، خود به فرزندان انسان در هر گفتار و هر عملی کمال را آموخت، می‌توان از این امر اجتناب کرد. ما که مطیع او شدیم، از عذاب رهایی می یافتیم و پاداش برکت می یافتیم. پس باید با خضوع و فروتنی، کلام پروردگار را حفظ کرد، زیرا حفظ اوامر پروردگار کمال است و کسانی که به اوامر الهی متعصب شدند، محکم به کمال عروج کردند و در حق خود منتظر پروردگار بودند. دلها و هر روز در تصور آمدن و نشستن باشکوه او بر کرسی جلالش، هنگامی که صالحان را از گناهکاران تکفیر می کند و همه را بر اساس اعمالش پاداش می دهد (قدیس افرایم شامی، 32، 235).

* * *

در اینجا فروتنی و گریه کردن سودمند است، اما در آنجا، برای کسانی که از اینجا رفته اند، اشک بی فایده است. آه تلخی خواهیم کشید و دندان قروچه خواهیم کرد و کسی نخواهد بود که به ما رحم کند (قدیس افرایم شامی، 32، 264).

* * *

وقتی گناهکار از پیشگاه خدا رانده می شود، آنگاه پایه های هستی طاقت فریاد و گریه او را ندارند (قدیس افرایم شامی، 32، 412).

* * *

وای بر کسی که به جهنم افکنده شود، زیرا عذاب او قرن ها و قرن ها ادامه دارد (قدیس افرایم شامی، 33، 113).

* * *

دریای آتش مرا دچار سردرگمی و وحشت می کند و از اعمال بدی که انجام داده ام می لرزم. باشد که صلیب تو، پسر خدای زنده، به عنوان پلی بر روی این برای من باشد، باشد که جهنم با شرم در برابر بدن و خون تو فروکش کند، و باشد که من به واسطه فضل تو نجات یابم (قدیس افرایم سوری، 33، 205).

* * *

شروران چشمان خود را به نیکان خواهند برد و اندوهشان عمیق تر می شود وقتی که به شکوه بزرگ کمال که به عنوان میراثی از طریق مبارزه ای کوتاه مدت به دست آورده اند نگاه کنند، در حالی که شروران در تعقیب چیزهای ناچیز هستند. چیزها، وارثان عذاب شدند (قدیس افرایم شامی، 33، 241).

* * *

انواع عذاب در جهنم یکسان نیست. برخی به دنیای زیرین انداخته می شوند، برخی دیگر به تاریکی برده می شوند. برخی بیرون دروازه ها می مانند، برخی دیگر توسط وجدان خود محکوم می شوند، برخی در بند انداخته می شوند، برخی دیگر در شعله های آتش می سوزند. برخی دستان خود را بسته اند، برخی دیگر پاهایشان را با زنجیر بسته اند، برخی را کرم می بلعد، برخی دیگر در اعماق پرتگاه هلاک می شوند، برخی را پدر نمی پذیرد، برخی دیگر را پسر اعتراف نمی کند (قدیس افرایم شامی، 33، 388).

* * *

برای کسی که بدون گناه زندگی می کند، نه تاریکی است، نه کرم، نه جهنم، نه آتش، و نه چیز وحشتناک دیگری در نام یا واقعیت... (قدیس گریگوری نیسا، 18، 287).

* * *

زندگی دردناک گناهکاران با چیزی که احساس را در این زندگی بر هم می زند مقایسه ندارد... زیرا با شنیدن کلمه آتش، به شما یاد می دهند که در اینجا از آتش چیز دیگری تصور کنید، زیرا آن آتش به چیزی که در آن نیست داده می شود. این مکان زیرا آن آتش خاموش نمی شود... و باز هم از کرم می شنوی. با نام ذهنی به کرم زمین اشاره نکنید. زیرا افزودن این نکته که کرم نمی میرد، ایده درک طبیعت دیگری فراتر از آنچه برای ما شناخته شده است را مطرح می کند. پس... وظیفه عفیف این خواهد بود که نه به زمان حال، بلکه به آنچه پس از آن اتفاق می افتد، بلکه در طول این زندگی کوتاه و موقتی، بنیان سعادت وصف ناپذیر را بنیان بگذارد و... آزمایش بدی ها را انجام دهد. بیگانه با خود، مانند اکنون، در این زندگی، پس از آن در پاداش ابدی (St. Gregory of Nyssa, 21, 109-110).

* * *

از رنج و عذاب طاقت فرسا دندان به هم می ساییم، اما هیچ کس به ما کمک نمی کند. هنگامی که شعله های آتش بیش از پیش ما را فرا می گیرد، با صدای بلند ناله خواهیم کرد، اما جز کسانی که با ما و صحرای بزرگ عذاب می کشند، کسی را نخواهیم دید (قدیس جان کریزوستوم، 44، 14).

* * *

چگونه یک روح می تواند برای چنین انبوهی از عذاب ها کافی باشد و قرن ها بی پایان در عذاب بماند؟ بیماری جدی. اگر از دنیا رفتند، نه به این دلیل که روح از بین رفت، بلکه به خاطر فرسودگی بدن بود، تا اگر از پا نمی افتاد، روح از عذاب باز نمی ماند. هنگامی که روح بدنی فاسد ناپذیر و فنا ناپذیر دریافت می کند، آنگاه هیچ چیز مانع از ادامه عذاب تا بی نهایت نخواهد شد (St. John Chrysostom. 44, 14).

* * *

آنگاه روح کسانی که مجازات شدند غمگین خواهد شد، وقتی تصور کنند که در همین حال، در این روزهای کوتاه<жизни>اصلاح همه چیز ممکن بود، آنها به دلیل بی احتیاطی خود را به عذاب ابدی تسلیم کردند (قدیس جان کریزوستوم، 44، 15).

* * *

محرومیت از کالا، چنان اندوه و اندوه و عذابی را در پی خواهد داشت که حتی اگر در اینجا مجازاتی در انتظار گناهکاران نباشد، به خودی خود روح ما را بدتر از عذابهای جهنم عذاب می دهد و طغیان می کند (قدیس جان کریزوستوم، 44، 15).

* * *

اگر مسیح دیگر نمرد، چه کسی این مرگ را نابود خواهد کرد؟ هیچ کس. در نتیجه، تحمل مجازات و عذاب برای همیشه لازم است، زیرا دیگر مرگ نفسانی مانند اینجا وجود نخواهد داشت، که به بدن آرامش می بخشد و آن را از روح جدا می کند... (قدیس یوحنا کریزوستوم، 52، 611). ).

* * *

اینجا به رزمندگانی که به فرماندهانشان خدمت می کنند نگاه کنید، چگونه مجرمان را بیرون می کشند، چگونه می بافند، چگونه شلاق می زنند، چگونه پهلوهایشان را سوراخ می کنند، چگونه مشعل می آورند تا عذاب را چند برابر کنند، چگونه اعضای بدن را قطع می کنند. اما همه اینها در مقایسه با عذاب آینده یک اسباب بازی و خنده است (St. John Chrysostom, 53, 560-561).

* * *

محرومیت از جلال بهشتی مجازاتی بسیار شدیدتر از جهنم است (قدیس جان کریزوستوم، 55، 699).

* * *

بسیاری از احمق ترین افراد یک چیز را برای خود مطلوب می دانند - خلاص شدن از شر جهنم. من آن را عذابی بسیار دردناکتر از جهنم می دانم که در جلال مسیح نباشم... (قدیس یوحنا کریزوستوم، 55، 701).

* * *

اگر او این کار را نکند<душа>یعنی اگر خدا را بندگی نکند و احکام او را انجام ندهد، البته نه به مقدار زیاد، البته در روز قیامت از شهوات ناسالم است و برای این کار او در آتش جهنم افکنده شود، که او را در غار خاموش نشدنی اش خواهد بلعید (سنت سیمئون الهیدان جدید، 76، 125).

* * *

دریاچه‌های آتش، روح‌های شهوت‌انگیزی هستند که در آن‌ها، مانند باتلاق‌های کثیف، بوی تعفن هوس‌ها، کرم بی‌پایان بی‌خودی، شهوت غیرقابل کنترل بدن را تغذیه می‌کند - همچنین به مار، وزغ‌ها و نوشندگان شهوات شیطانی، ناپاک و ناپاک غذا می‌دهد. افکار مضر و شیاطین این حالت از اینجاست<отсюда>ودیعه عذاب را در آنجا می پذیرد (قدیس گریگوری سینائی، 93، 187).

* * *

از من برو، لعنت کن، به آتش ابدی که برای شیطان و فرشته اش آماده شده است (). زیرا همان گونه که کسانی که در سمت راست هستند، زندگی خواهند داشت و آن را «به وفورتر» خواهند داشت: زندگی در این واقعیت است که آنها با خدا هستند، و «بیشتر» در این است که پسران و وارثان پادشاهی او باقی می مانند. بنابراین، برعکس، کسانی که در سمت چپ هستند، چون از خدا دور شده اند و زندگی واقعی را از دست داده اند، دچار شرارت بزرگتری خواهند شد، که در این واقعیت بیان می شود که آنها با شیاطین شمرده می شوند و به آتش عذاب آور تسلیم می شوند. . چه آتش هولناکی باید باشد که ارواح را در آن بدنها و ارواح بی جسم عذاب می دهد و در عین حال آنها را جاودانه نگاه می دارد و آتش زمینی ما از آن ذوب می شود، مطابق آنچه نوشته شده است: عناصری که شعله ور شده اند، اراده خواهند کرد. ذوب ()! چه افزوده غیرقابل تحملی بر رنج: هرگز منتظر رهایی نباشیم، زیرا آن آتش خاموش نشدنی است! این جاذبه خشونت آمیز به چه معناست؟ - زیرا این آتش، همانطور که می بینید، مانند رودخانه ای است که از خدا دورتر و دورتر می شود، بنابراین مسیح نگفت: "برو"، بلکه "برو" (یعنی دائماً دور شو) از من و او را نفرین کرد. ، زیرا و به دلیل; به آنها می گوید: برو به آتشی که نه برای شما، بلکه برای شیطان و فرشتگانش آماده شده است (ر.ک:) زیرا این اراده اصلی من نبوده، نه برای این که شما را آفریدم. نه برای تو این آتش را آفریدم. این آتش خاموش نشدنی برای شیاطینی روشن شد که در حالت شیطانی بدون تغییر باقی می مانند، که اراده توبه ناپذیر شما نیز مانند آنها شامل شما شده است (قدیس گریگوری پالاماس، 26، 53).

* * *

از طریق شهوات و شهوات نفسانی روح در اینجا کشته شده است، افسوس! باید همراه با هنرمند و نویسنده همه بدی ها محکوم شود و به عذابی غیرقابل تحمل و بی وقفه سپرده شود: این که مرگ دوم بدون جانشینی وجود دارد (St. Gregory Palamas, 93, 258).

* * *

یکی از پیشتازان، شوهری شگفت انگیز که زمان زیادی را صرف زهد می کرد، چنین می گوید: «خواهر داشتم، دختری که سال ها جوان بود، اما ذهن پیرمردی را به دست آورد. تمام وقت خود را به روزه و پرهیز می گذراند. یک روز کنار من نشسته بود و ناگهان به پشت افتاد و تمام شبانه روز ساکت و بی جان دراز کشید. روز بعد در همان ساعت، گویی از خواب بر می‌خیزد، در ترس و وحشت بود. از او پرسیدم چه اتفاقی برایش افتاده است، اما او از من خواست که صبر کنم تا وحشت بگذرد... او روزهای زیادی را در گریه گذراند و نمی خواست حرف بزند و نمی خواست به حرف دیگران گوش دهد. حتی با نزدیک‌ترین‌هایش صحبت نمی‌کرد، اغلب نام برخی از آنها را با گریه به یاد می‌آورد و با ناله، ماتم می‌گرفت.

بالاخره به خواسته های من تن داد و شروع کرد به گفتن: «در آن ساعت که کنارت نشسته بودم، دو مرد معین، موهای خاکستری، ظاهر باوقار، لباس پوشیده بودند. لباس سفیدآمد و مرا برد کنار دست راست، دستور داد که از آنها پیروی کنند. یکی از آنها در حالی که میله ای در دست داشت، آن را به سمت آسمان دراز کرد و باز کرد و ما را برای ورود به آن آماده کرد. سپس مرا به جایی بردند که در آن انبوهی از فرشتگان ایستاده بودند و درها و معابد فراتر از هر چیزی بود. هنگامی که به داخل رفتم، تختی رفیع و بسیاری را دیدم که در آنجا ایستاده بودند و در زیبایی و عظمت از کسانی که بیرون ایستاده بودند برتری داشتند. شخصی بر تخت نشسته بود و همه را با نور خود روشن می کرد و همه در برابر او تعظیم کردند. من را نیز برای عبادت نزد او آوردند و شنیدم که برای پند و اندرز اهل زمین دستور داده است که همه چیز را به من نشان دهند. با رسیدن به یک مکان خاص، خلاقیت های بسیار زیبایی وصف ناپذیر را می بینم که در لباس های مختلف پوشیده شده اند و از طلا می درخشند و سنگ های قیمتیو معابد مختلف، و انبوهی از زن و شوهر در آنها به افتخار و جلال زندگی می کنند. با نشان دادن آنها به من گفتند: «اینها اسقف هستند، اینها روحانی هستند، اینها مردمی هستند، برخی در خدمتشان می درخشیدند، برخی دیگر پاکدامن و صالح زندگی می کردند.»

آنجا رئیس روستای خود و روحانیونی را که می شناسیم دیدم. باکره‌ها و بیوه‌های بسیاری را دیدم، زنانی که در ازدواج صادقانه زندگی کرده بودند. بسیاری از آنها آشنا بودند، برخی از شهر ما، برخی دیگر از جاهای مختلف... برخی زهد کردند، برخی دیگر در حال خود صادقانه زندگی کردند، برخی بیشتر عمر خود را در بیوه گذراندند و غم و اندوه و بلاهای بسیار بر آنها چیره شد. برخی از آنها هستند که ابتدا به باکرگی و بیوه شدن افتادند و برای توبه و اشکهای بسیار دوباره به مرتبه قبلی خود بازگردانده شدند. مرا از آنجا بردند، به جاهایی بردند، ظاهری وحشتناک و دیدنی وحشتناک، مملو از انواع گریه و هق هق.»

او که قصد داشت داستان را در این باره شروع کند، چنان ترسید که تمام لباس هایش از اشک خیس شد، صدایش قطع شد و زبانش بی اختیار لکنت زد و بدون اینکه صدایی درآورد حرکت کرد. اما او با اجبار من شروع به صحبت کرد: «من مکان‌هایی را چنان وحشتناک و وحشتناک دیده‌ام که نه بینایی و نه شنوایی قابل درک است. حاضران در مورد آنها به من گفتند که آنها برای همه شروران و قانون شکنان و برای کسانی که در جهان مسیحی خوانده می شدند آماده بودند، اما کارهای بد زیادی انجام دادند. در آنجا دیدم که اجاقی روشن شده و نوعی صدای حباب وحشتناک منتشر می کند. من وحشت کردم و پرسیدم این برای چه کسی آماده شده است. آنها به من پاسخ دادند: "برای کسانی که به روحانیت رسیده اند، که از روی پول و بی احتیاطی خدا آزار داده اند و زندگی ننگینی بدون توبه داشته اند..." من که می لرزیدم گفتم: "آیا چنین بلاهایی است؟ واقعاً برای کسانی که در روحانیت و باکره هستند آماده شده است؟» یکی از کسانی که از راه دور بود پاسخ داد: «ای دختر، مصیبت‌هایی برایشان به‌خاطر شرارتشان در برابر خدا و ظلمشان به همسایه‌شان است. زیرا خداوند کسانی را که در آنجا رنج می‌برند تحقیر نمی‌کند، و کسانی را که کارهای ناپسند او را انجام می‌دهند بدون عذاب رها نمی‌کند. خداوند متعال هر کس را در برابر نیکی و بدی پاداش می دهد.» همچنان که دور شده بودیم، در مکانی پر از تاریکی عمیق توقف کردیم. همه چیز آنجا پر از فریاد و سردرگمی، صدای ناله، دندان قروچه و ناله وحشتناک بود. در آنجا باکره‌ها و بیوه‌های مختلف را دیدم که به نذر خود عمل نکردند، به شراب و لهو و لذّت تسلیم شدند، مزامیر و دعا می‌خواندند و به روزه‌داری اعتنایی نمی‌کردند، با وجود اینکه با مسیح عهد بسته بودند. با وعده هایشان

در مورد برخی از آنها گفته شد که آنها با ناپسندی، هر چند به درستی، نیات دیگران را بازگو کردند که باعث فساد برخی از آنها شد و آنها مقصر شدند. من که ناله و گریه آنها را دیدم کمتر از آنها ترس بر من غلبه کرد. با دقت نگاه کردم، دو تا از عزیزترین دخترها را می بینم که در آتش و عذاب فرو رفته اند... با دیدن آنها و ناله یکی از آنها را به نام صدا کردم. نگاه کردند و از عذابی که دیده بودند، چهره هایشان از شرم پوشیده شد و از شرم بیشتر عذاب کردند و فرو رفتند. با اشک از آنها پرسیدم که چه کارهای پنهانی انجام داده‌اند، چه چیزهایی از بسیاری از کسانی که آنها را در زمین می‌شناختند پنهان کرده‌اند و به چه اعمال بدی افتاده‌اند که به خاطر آن مجازات شده‌اند؟ قتل به دلیل حاملگی تصمیم گرفتند در حضور دیگران پرهیز کنند و روزه بگیرند، اما در خفا برعکس عمل کردند، زیرا فقط جلال انسانی را می خواستند و به عذاب تهدید کننده توجه نمی کردند. اما هر کاری که در آنجا انجام شد مخفیانه توسط بلایای محلی افشا شد ، به عشق شهرت ما شرم مربوطه را می پذیریم ... اما اگر برای زندگی خوب خود قدرت و جسارت دارید به ما کمک کنید ، حداقل درخواست کنید. اندکی رحمت از جانب کسانی که ما را عذاب می دهند.» پاسخ دادم: پند و اندرز برادرم به تو کجاست؟ دعاها کجا، دغدغه بزرگش کجا، کجا دعاهای مستمر? آیا واقعاً همه اینها برای نبودنت کافی نیست؟...» آنها با شرمندگی سکوت کردند، اما بعد شروع کردند به گفتن: «اکنون وقت سرزنش و سرزنش نیست، بلکه وقت تسلیت و کمک است... کمکمان کنید. ...» من و در حالی که به زمین افتادم، او با اشک از شکنجه گران التماس کرد که از عذاب خود بکاهند. آنها مرا با نگاهی وحشتناک بدون موفقیت فرستادند و گفتند: «این انصاف است که هر کاری که در آنجا کاشته‌اند، چنین میوه‌هایی را درو کنند. چه نعمت هایی را که در آنجا تحقیر کردند، در اینجا دریافت نخواهد شد و چه عذابی را که از آن بیزاری کردند، تجربه خواهد شد... برو ای دختر، آنجا را در مورد آنچه اینجاست - خیر و شر - تبلیغ کن، حتی اگر به نظر خیلی ها بیهوده می گویی.» آن دختران که فهمیدند دعای من بی فایده است، گریه می کردند و دندان قروچه می کردند، گفتند: ما همه چیز را مطابق آنچه کرده ایم تحمل می کنیم، اما پس از ترک ما، دوباره به دنیا برو... از همه چیز بگو. این را به کسی که با ما زندگی کرد، زیرا و او با ما همین کار را کرد و به مردم اینجا خندید... از عذاب ما به او بگویید، او را متقاعد کنید که توبه کند...» (98، 428-435).

* * *

دو دوست در سرگیف پوساد زندگی می کردند: نیکولای ایوانوویچ شابونین، که مسئول داروخانه لاورا بود، و سرگئی سرگیویچ بوچکین. نیکولای بزرگتر از سرگئی بود ، گاهی اوقات به خود اجازه می داد در مورد مسائل اعتقادی به خیال پردازی بپردازد و سرگئی در اعتقادات خود کاملاً ارتدوکس بود. گاهی اوقات صحبت های آنها به موضوع عذاب ابدی می پرداخت. در همان زمان، هر سرباز نیکلای، مانند بسیاری، خیال پردازی کرد و گفت که چیزی به نام عذاب ابدی وجود ندارد. او اظهار داشت: «نمی‌شود» که خلقش را به عذاب ابدی محکوم کند. و سرگئی بر اساس سخنان خداوند در انجیل مقدس: اینها به عذاب ابدی می روند () وجود عذاب ابدی را درست می دانست. شبونین معمولاً ادامه داشت و اختلاف دوستان با ترک این موضوع تا زمان مرگ یکی از آنها خاتمه یافت. هر كه اول بميرد، قبول كردند، اگر خواست خدا باشد، حتماً از آن مي آيد زندگی پس از مرگبه بازماندگان و به او بگویید که آیا عذاب ابدی وجود دارد؟ نیکولای به شوخی گفت: "خب، سریوژا، من باید از آنجا به شما بیایم زندگی پس از مرگبا جواب عذاب ابدی من بزرگتر هستم و بدون شک قبل از تو خواهم مرد.» سرگئی پاسخ داد: "خدا می داند که کدام یک از ما اول خواهد مرد، ممکن است من، جوان، قبل از شما بمیرم."

کلام خدا قاطعانه و قطعی می گوید که عذاب گناهکاران ابدی و بی پایان خواهد بود. خود ناجی شهادت داد که پس از داوری جهانی به گناهکاران خواهد گفت: از من دور شوید، ای نفرین شده در آتش جاودان... و اینها به عذاب ابدی خواهند رفت (متی 25:41،46).

یهودای رسول در رساله خود ابدیت عذاب را با ویژگی های زیر به تصویر می کشد: سدوم و عموره و شهرهای اطراف، مانند آنها، زنا کردند و به دنبال انسان های دیگر رفتند، در معرض اعدام آتش ابدی قرار گرفتند، به عنوان نمونه قرار می گیرند. یهودا 1:7). پولس رسول به صراحت تعلیم می دهد که گناهکاران «از حضور خداوند و از جلال قدرت او مشمول مجازات و هلاکت ابدی خواهند شد، هنگامی که او بیاید تا در قدیسان خود جلال یابد و در آن روز به طرز شگفت انگیزی در میان همه کسانی ظاهر شود. ایمان آورده اند (دوم تسالونیکی 1: 9-10) در مکاشفه نیز عباراتی را می یابیم که ما را به این حقیقت اطمینان می دهد: و دود عذاب آنها تا ابدالاباد بالا خواهد رفت و روز و شب استراحتی نخواهند داشت (مکاشفه 14). :11)، و شیطان و یارانش، که گناهکاران با آنها به جهنم خواهند رفت، روز و شب تا ابد عذاب خواهند بود (مکاشفه 20:10).

در کتاب مقدس، عذاب گناهکاران ابدی و بی پایان به تصویر کشیده شده است. این عذاب بی پایان توسط اشعیا نبی پیش بینی شده بود: کرم آنها نمی میرد و آتششان خاموش نمی شود (اشعیا 66:24). St. یحیی تعمید دهنده نیز شهادت داد: او گندم خود را در انبار جمع خواهد کرد و کاه را با آتش خاموش نشدنی خواهد سوزاند (متی 3:12).

سرانجام، خود منجی بی‌پایان بودن عذاب را در گفتار قوی زیر به تصویر می‌کشد: اگر دستت باعث لغزش تو شد، آن را قطع کن: برای تو بهتر است که معلول وارد زندگی شوی، تا اینکه با دو دست به جهنم بروی. آتشی خاموش نشدنی، جایی که کرمشان نمی میرد و آتش خاموش نمی شود. و اگر پایت تو را به گناه انداخت، قطع کن، برای تو بهتر است که لنگ وارد زندگی شوی، تا اینکه دو پا در جهنم افکنده شوی، در آتش خاموش نشدنی، جایی که کرم آنها نمی میرد و آتش نیست. خاموش شد. و اگر چشمت تو را آزرده کند، آن را بیرون کن: بهتر است با یک چشم وارد ملکوت خدا شوی تا با دو چشم در دوزخ افکنده شوی، جایی که کرم آنها نمی میرد و آتش خاموش نمی شود. (مرقس 9:43-48).

طبق کتاب مقدس سنت. پدران و معلمان کلیسا اعتراف کردند و موعظه کردند که عذاب جهنم ابدی خواهد بود.

قدیس پولیکارپ در مورد ابدیت عذاب چنین بحث می‌کند: «شما مرا به آتشی تهدید می‌کنید که موقتاً می‌سوزد و به زودی خاموش می‌شود، زیرا از آتش داوری آینده و عذاب ابدی که برای شریران آماده شده است، خبر ندارید.

قدیس سیریل اورشلیم: "اگر کسی گناهکار باشد، بدن ابدی دریافت خواهد کرد که محکوم به عذاب گناهان است، تا برای همیشه در آتش بسوزد و نابود نشود."

قدیس باسیل کبیر در مورد ابدیت عذاب اینگونه صحبت می کند: خداوند با قاطعیت می گوید که اینها به عذاب ابدی خواهند رفت (متی 25:46)، سپس دیگران را به آتش ابدی می فرستد که برای شیطان و فرشتگان او آماده شده است (متی 25). :41) و در جای دیگر جهنم آتشین می نامد و می افزاید: جایی که کرم آنها نمی میرد و آتش خاموش نمی شود (مرقس 9، 44، 46، 48); و حتی در دوران باستان از طریق اشعیا نبی در مورد برخی پیشگویی کرد که کرم آنها نخواهد مرد و آتش آنها خاموش نخواهد شد (اشعیا 66:24). بنابراین، اگر با چنین تعدادی از شواهد مشابه در بسیاری از نقاط واقع شده است کتاب مقدس، بسیاری هنوز، گویی تمام این سخنان و تعاریف خداوند را فراموش می کنند، فکر می کنند که عذاب پایان خواهد یافت تا جرات انجام گناه را آزادانه تر داشته باشند - البته این یکی از نیرنگ های شیطان است. زیرا اگر عذاب ابدی پایانی داشته باشد، بدون شک زندگی ابدی باید پایانی داشته باشد. و اگر جرات نداریم در مورد زندگی چنین فکر کنیم، پس چه دلیلی برای پایان دادن به عذاب ابدی وجود دارد؟ عذاب و زندگی هر دو به یک اندازه یک کلمه داده می شود: ابدی.

قدیس یوحنا به این صورت بحث می‌کند: «بگذارید سال‌ها زندگی کنید و در مقایسه با قرن‌های بی‌پایان و با عذاب‌های سنگین و طاقت‌فرسا این‌ها چه چیزی را تجربه کنید؟ و بدبختی پایان دارد و سریع ترین آن - اما هر دو در آنجا برای قرن های بی پایان ادامه دارند و کیفیت آنها آنقدر با اینجا متفاوت است که نمی توان گفت ... اگر کسی بگوید: چگونه روح برای چنین چیزی کافی است. انبوهی از عذابها، زمانی که در عین حال قرنها مجازات را تحمل خواهد کرد، بگذار چنین شخصی به این فکر کند که در اینجا چه اتفاقی می افتد، چند بار از یک بیماری طولانی و سخت رنج می بردند، به این دلیل نبود که روحشان کاملاً بود خسته شده است، اما چون بدن از خدمت سرباز می زند، به طوری که اگر تسلیم نمی شد، روح از عذاب دست بر نمی داشت، پس وقتی روح بدنی فاسد ناپذیر دریافت کرد، هیچ چیز مانع از ادامه عذاب تا ابد نمی شود. فرض نکنیم که عذاب بیش از حد می تواند روح ما را خسته کند، زیرا در آن زمان بدن نیز این (فرسودگی) را تجربه نمی کند، بلکه برای همیشه همراه با روح رنج می برد و هیچ پایان دیگری نخواهد داشت.

فکر انسان می لرزد و عذاب ابدی را تصور می کند. غیرممکن است که چیزی ترسناک تر و در هم شکستن روح را تصور کنید. و در واقع، دشوار است تصور کنیم که خداوند موجوداتی را محکوم به عذاب ابدی کند که اگرچه گناهکار بودند، اما از گناهان خود توبه کردند، اگرچه نتوانستند توبه خود را با اعمال و روی آوردن فعال به خیر توجیه کنند، اما «گرسنه و تشنه عدالت»؛ خود ناجی وعده می دهد که این گرسنگی و تشنگی روحانی را فرو نشاند (متی 5:6 را ببینید).

شکی نیست که ارواح با ایمان و توبه رفتند، هر چند مهر ایمان خود را نبستند. اعمال خوب، قبل از زمان قضاوت عمومی، فرصتی برای رهایی از بندهای جهنم، از طریق دعاهای کلیسا، و به ویژه از طریق قدرت قربانی بدون خونی که برای مردگان ارائه می شود، وجود دارد. رسول مقدس یوحنای الهی دان در مورد جسارت دعاهای مؤمنان در برابر خدا صحبت می کند: ما می دانیم که او در هر چیزی که می خواهیم به ما گوش می دهد (اول یوحنا 5: 15). از این رو هر مؤمنی را به دعا برای گناهان برادرش برمی انگیزد، به این امید که دعای او مورد قبول خداوند واقع شود. رسول خدا فقط به دعا برای آمرزش گناه دستور نمی دهد: هر کس ببیند برادرش گناهی مرتکب می شود که منجر به مرگ نمی شود، دعا کند خداوند او را زنده می کند، یعنی گناهکار. گناهی که منجر به مرگ نمی شود. گناهی وجود دارد که منجر به مرگ می شود: منظور من این نیست که او باید دعا کند (اول یوحنا 5:16).

خداوند خود شهادت می دهد که همه گناهان پسران انسان می توانند بخشش یا آمرزش دریافت کنند. به راستی به شما می گویم: همه گناهان و کفرها برای پسران انسان ها آمرزیده خواهد شد، صرف نظر از اینکه چگونه کفر گویند (مرقس 3:28). تنها برای گناه هرگز آمرزیده نخواهد شد - برای کفرگویی به روح القدس: اما هر که به روح القدس کفر گوید هرگز آمرزیده نخواهد شد، بلکه در معرض محکومیت ابدی است (مرقس 3:29؛ متی 12:32).

توهین به روح القدس مخالفت سرسختانه با حقیقت آشکار خدا، بی ایمانی کامل و عفو است. طرد سرسختانهفیض، همراه با بیزاری از هر چیزی که برای خدا مقدس و پسندیده است (عبرانیان 10، 26، 29). یا به بیان دیگر، گناه در برابر روح القدس تلخی در بدی بد و پشیمان نشده است که در نهایت فرصت پذیرش فیض را از دست داده است.

اگر ما با این ایده بزرگ می‌شویم که زندگی برای رنج و فداکاری است، مطمئناً به دنبال مرگ می‌رفتیم تا از این "دره اشک" اجتناب کنیم.
کلود ووریلهون

ایده زندگی بی پایان فوق العاده پوچ به نظر می رسد. زندگی در این دنیا می تواند ناخوشایند، دشوار، تنها و غیر قابل تحمل باشد. آیا واقعاً لازم است که این برای همیشه ادامه یابد؟

زندگی بی پایان - زندگی ابدی و آرامش ابدی

کلمه "زندگی" به چه معناست؟ در زندگی روزمره، زندگی همان چیزی است که در اطراف ما اتفاق می افتد. زندگی وظایف روزمره ماست. مردم گاهی اوقات از عبارت "زندگی بگیر"، "دوباره متولد شو" استفاده می کنند. جان لنون می‌گوید: «زندگی چیزی است که برای شما اتفاق می‌افتد، در حالی که مشغول پول‌سازی و برنامه‌ریزی هستید».

زندگی شامل همه چیزهای عملی زندگی روزمره است. اما آیا این زندگی است؟

چیزی که زندگی را لذت بخش می کند عشق نامیده می شود. این چنین تجربه ای است: دوست داشتن دیگران و دوست داشته شدن. چیزی که زندگی را ناسپاس می کند، احساس پوچی کامل است. پوچی - شما دوست ندارید و توانایی دوست داشتن وجود ندارد.

زندگی واقعی در مورد عشق است - با مراقبت محبت آمیز یک مادر از فرزند تازه متولد شده اش آغاز می شود. در عمیق ترین اعماق خود، زندگی سراسر عشق است. تنها چیزی که نیاز داریم عشق است، زیرا زندگی عشق است. یا به تعبیر امانوئل سوئدنبورگ، «تو همان چیزی هستی که دوست داری».

بیایید به ایده زندگی بی پایان روزمره برگردیم، سپس خواهیم دید که نیاز و تمایل به رشد وجود دارد، به نحوی بهبود می یابد. ما می‌توانیم در حرفه خود رشد کنیم، خانه‌ای را که در آن زندگی می‌کنیم بهبود دهیم، خانواده بزرگی ایجاد کنیم، چیز جدیدی یاد بگیریم و درک کنیم.

جای تعجب نیست هر چه عمیق تر زندگی واقعی، باید تلاش بیشتری کنید، زیرا همه چیز عشق و عشق است. توانایی ما برای ابراز عشق خود به دیگران، توانایی ما برای پذیرش عشق به طور آشکار، در نیاز به رشد، دور شدن از حالت خود محوری آشکار می شود.

بیایید به مفهوم "زندگی بی نهایت" نگاه کنیم.

دوره زندگی روزمرهبر اساس زمان روز، مدت زمانی که برای حل مشکلات خاص در اختیار داریم، و اینکه چقدر موفق به انجام آن می شویم تعیین می شود. ما زمان را با دقت بر حسب ساعت و دقیقه اندازه گیری می کنیم: اگر اتوبوس ها یا قطارها برنامه را رعایت نکنند، شکایت می کنیم. ما اغلب می گوییم: "من برای این کار وقت ندارم." با تمرکز بر زمان، ما در کنار آمدن با مفاهیم "ابدیت" / "بی نهایت" مشکل زیادی داریم.

"برای اینکه زندگی بی پایان به یک تعهد تبدیل نشود، باید فقط برای کسانی باشد که آن را می خواهند: زیرا اگر ما افسرده و از زندگی خود ناراضی باشیم، ایده برای همیشه زیستن به منبعی غیرقابل تحمل برای رنج تبدیل می شود."
کلود ووریلهون

اولین واکنش ما به اصطلاح "ابدی" به زمان بی پایان اشاره دارد. "زندگی ابدی" تصویری از زندگی پس از مرگ را تداعی می کند - یکنواختی غیرقابل تحمل، بدون تغییر برای همیشه! برای دور شدن از مفهومی که به زمان بستگی دارد، باید با تجربه خود از "بی زمانی" زندگی در تماس باشید.

چنین تجربه‌ای در مواردی منعکس می‌شود که ما از چیزی خسته شده‌ایم، زمانی که هیچ علاقه واقعی وجود ندارد و ما به سادگی به ساعت نگاه می‌کنیم، منتظر زمان رها شدن هستیم - زمانی که زمان در برابر ما مقاومت می‌کند! به نظر می رسد که روزها به آرامی می گذرند و شما منتظر تعطیلات خود هستید. برای تعطیلاتت روز شماری می کنی، اما انگار زمان عجله ای ندارد!

به مواقعی فکر کنید که مشغول انجام کارها هستید، از خود دور می شوید یا با یکی از عزیزانتان وقت می گذرانید. حواس ما در این لحظات اوج می گیرد و زمان اهمیتی ندارد. توجه داشته باشید که حس ما از زمان به احساساتی که تجربه می کنیم بستگی دارد. در یک حالت شاد و راضی، زندگی بی پایان دلهره آور به نظر نمی رسد. اما در حالت غمگین و ناراضی، زمان ما بسیار کند می‌گذرد.

زندگی که پس از مرگ ادامه می یابد، زمان را تجربه نمی کند، بلکه تغییر حالت/وجود دارد. "ابدی" به معنای توسعه بی پایان زمان نیست - بلکه توسعه بی پایان دولت است.

زیبایی این چشم انداز زندگی بی پایان شامل رشد مداوم عشق به عنوان اقدامی برای رفع نیازهای ما است. این زندگی ابدی منعکس کننده عشق فزاینده بی پایان است.

ما قربانی پیری، بیماری و مرگ نیستیم. آنها تنها بخشی از چشم انداز هستند که مستعد هر گونه تغییر توسط انسان هستند. از دوران نوزادی تا پایان زندگی و تا ابدیت، وضعیت انسان دائماً در حال تغییر است.

امانوئل سوئدنبورگ

§270 ب) درجات عذاب جهنمی

با این حال، اگر چه همه گناهکاران در معرض عذاب جهنمی خواهند بود، اما نه همه به یک اندازه: برخی بیشتر و برخی دیگر کمتر، هر یک به نسبت گناهانشان مجازات می شوند. این حقیقت -

1. سنت به وضوح اعلام می کند. کتاب مقدس. مسیح نجات دهنده این را گفتاما آن بنده ای که اراده ارباب خود را می دانست و آماده نبود و مطابق میل او عمل نمی کرد، بسیار کتک می خورد. اما هر کس نداند و کاری در خور عذاب انجام داد، عذاب کمتری خواهد داشت. و از هر کس که بسیار به او داده شده، بسیار خواسته شود، و هر کس بسیار به او سپرده شده، از او بیشتر خواسته شود. (لوقا 12، 47. 48); که فریسیانکه خانه های بیوه ها را می خورند و آنها برای مدت طولانی منافقانه نماز می خوانند. آنها حتی بیشتر محکوم خواهند شد (لوقا 20:47)؛ چی برای سرزمین سدوم و عموره در روز قیامت قابل تحمل تر از آن شهر خواهد بود. که در آن رسولان پذیرفته نخواهند شد (متی 10:15)، و صور و سدونا قابل تحمل تر از کورازین و بیتسایدا هستند (11:21.22). رسول اکرم تعلیم داد که عادل در قضاوت جهانی داوری می کندهر کس را بر اساس اعمالش پاداش خواهد داد (رومیان 2:6).

2. سنت به همان وضوح موعظه کرد. پدران و معلمان کلیسا.

به عنوان مثال:

سنت باسیل کبیر : «شما باید بدانید که عبارات:ضربان های زیادی وجود خواهد داشتو بیت ها کم خواهند بود،به معنای پایان نیست، بلکه تفاوت عذاب است. زیرا اگر خدا داور عادل باشد، نه تنها در مورد نیکوکاران، بلکه همچنین در مورد شروران، و به هر کس برحسب اعمالش پاداش می دهد، در این صورت ممکن است کسی شایسته آتشی خاموش ناشدنی باشد، یا ضعیف تر، یا سوزان تر، کرم دیگری - بی مرگ، اما باز هم تحمل‌پذیرتر یا غیرقابل تحمل‌تر، که به اقتضای شأن هرکدام باعث درد می‌شود، و جهنمی دیگر که بی‌تردید در آن عذاب‌های مختلف است، و دیگری تاریکی قاطع که آدم را فقط به گریه می‌آورد. و دیگری از شدید شدن عذاب و به دندان قروچه کردن. خود تاریکی زمین بدون شک نشان می دهد که چیزی درونی در آن وجود دارد. و آنچه در مثل ها آمده است:در ته جهنم(9، 18)، روشن می کند که برخی، اگرچه در جهنم هستند، اما نیستنددر ته جهنم، کوچکترین عذابی را تحمل کند. این را هنوز می توان در رنج بدنی تشخیص داد. زیرا یکی مبتلا به تب و گرفتگی و بیماری های دیگر است. دیگری فقط تب را احساس می کند، و سپس نه به همان درجه دیگری، در حالی که دیگری تب ندارد، اما از درد در یکی از اعضا، و سپس دوباره کم و بیش از دیگری رنج می برد» (2069).

سنت افرایم شامی: «همانطور که در انجیل شنیدیم عذاب انواع مختلفی دارد. بخور تاریکی کاملاً سیاه است(متی 8:12): و از اینجا معلوم می شود که عمیق ترین تاریکی دیگری وجود دارد. آتش جهنم(متی 5:22) - مکان دیگری برای عذاب. دندان قروچه(متی 13:42) - همچنین یک مکان خاص. کرم بی پایان (متی 9:48) - در مکانی دیگر. دریاچه آتش(Apoc. 19, 20) - دوباره یک مکان متفاوت. تارتاروس (دوم پطرس 2:4) نیز جای آن است. آتش خاموش نشدنی (مرقس 9:43) - کشوری خاص. عالم اموات(فیلسیون 2:10) و تخریب(متی 7:13) - در جای خود. کشورهای بیشتر زمین(افس. 4:9) - جای دیگر. جهنم محل اقامت گنهکاران است و قعر جهنم دردناک ترین مکان است. بدبختان را برای این عذاب تقسیم می کنند، هر کدام به قدر گناهانش، چه شدیدتر و چه قابل تحمل تر، مطابق آنچه نوشته شده است:ب شریر گرفتار گناهان خود می شود و در بند گناهان خود نگه داشته می شود.(امثال 5:22) تعداد زیادی بیت وجود خواهد داشتو بیت های کافی وجود نخواهد داشت(لوقا 12:47.48). همانطور که در اینجا تفاوت هایی در مجازات ها وجود دارد، در قرن آینده نیز تفاوت هایی وجود دارد» (2070). «در غیر این صورت زناکار رنج می‌برد، زناکار متفاوت، قاتل و دزد و مست متفاوت است» (2071).

سنت جان کریزوستوم: «کسی که آموزش بیشتری دریافت کند، باید مجازات بزرگتری برای جنایت ببیند. هر چه داناتر و توانمندتر باشیم، مجازات گناهانمان شدیدتر خواهد بود. اگر ثروتمند هستید، کمک های مالی بیشتری از شما نسبت به یک فرد فقیر لازم است. اگر باهوش باشد، اطاعت بیشتر. اگر با قدرت سرمایه گذاری شده اید، درخشان ترین شایستگی های خود را نشان دهید. پس در هر کاری به اندازه توانایی خود حساب خواهی کرد» (2072). «کسی که با انبوه اعمال نیک و بد به آنجا می رود، از عذاب و عذاب آن قدری آسوده می شود: برعکس، هر کس بدون اعمال نیک، تنها بدی بیاورد، نمی توان گفت چقدر رنج خواهد برد. فرستاده شدن به عذاب ابدی» (2073).

آنها همچنین تدریس کردند - St. سیپریان (2074)، مبارک. جروم (2075)، مبارک. آگوستین (2076) و دیگران

§ 271 ج) ابدیت عذاب جهنمی.

اما با تفاوت در درجه، عذاب گناهکاران در جهنم به هیچ وجه از نظر مدت تفاوت نخواهد داشت: زیرا برای همه آنها به یک اندازه ابدی و بی پایان خواهند بود.

من . کتاب مقدس، در واقع، این عذاب های گناهکاران را به تصویر می کشد -

1). ابدی. خود منجی شهادت داد که پس از قضاوت عمومی به گناهکاران می گوید:ای نفرین شده از من برو به آتش جاودانی... - و اینها به عذاب ابدی خواهند رفت، اما صالحان به زندگی جاودانی (متی 25، 41، 46). در نامه یهودای رسول می خوانیم:چگونه سدوم و عموره و شهرهای اطراف، مانند آنها، زنا کردند و در جسم از من پیروی کردند و در معرض مجازات آتش ابدی قرار گرفتند. (- 7). پولس رسول بیان می کند که گناهکارانآنها از حضور خداوند و از جلال قدرت او به هلاکت ابدی خواهند رسید، هنگامی که او بیاید تا در قدیسان خود جلال یابد و در آن روز در میان همه ایمانداران ظاهر شود. (2 سل. 1، 9. 10). آخرالزمان این را می گویددود عذابگناهکاران برای همیشه و همیشه بالا می رود , و روز و شب استراحت نخواهند داشت (14:11) و شیطان و یارانش که گناهکاران با آنها به جهنم خواهند رفت.عذاب روز و شب تا ابدالابد خواهد بود (20, 10).

2) بی پایان این عذاب بی پایان گناهکاران:

الف) اشعیا نبی پیشگویی کرد:کرم آنها نمی میرد و آتششان خاموش نمی شود. (اشعیا 66، 24); ب) سپس - St. یحیی تعمید دهنده، شهادت در مورد مسیح نجات دهنده:بیل او در دست اوست و خرمن خود را پاک می کند، گندم خود را در انبار جمع می کند و کاه را با آتشی خاموش نمی سوزاند. (متی 3:12)؛ ج) سرانجام، خود منجی در سخنرانی قوی زیر:و اگر دستت تو را آزار داد، قطع کن، بهتر است که معلول وارد زندگی شوی، تا اینکه با دو دست به جهنم بروی، در آتش خاموش نشدنی، جایی که کرم آنها نمی میرد و آتش خاموش نمی شود. و اگر پایت تو را به گناه انداخت، قطع کن، برای تو بهتر است که لنگ وارد زندگی شوی، تا اینکه دو پا در جهنم افکنده شوی، در آتش خاموش نشدنی، جایی که کرم آنها نمی میرد و آتش نیست. خاموش شد. و اگر چشمت تو را آزرده کند، آن را بیرون بیاور: بهتر است با یک چشم وارد ملکوت خدا شوی تا با دو چشم در دوزخ افکنده شوی، جایی که کرم آنها نمی میرد و آتش خاموش نمی شود. (مرقس 9، 43-48؛ تنزل رتبه متی 18، 8).

II . کلیسای ارتدکسمن همیشه معتقد بودم که عذاب جهنمی استمن ابدی خواهد بود او ایمان خود را ابراز کرد - الف) به طور رسمی در روز پنجم شورای جهانی، هنگامی که او آموزه نادرست اوریجن را محکوم کرد که شیاطین و افراد شریر فقط برای مدت معینی در جهنم رنج خواهند برد و سپس دوباره به حالت اولیه و بی گناه خود باز خواهند گشت (2077). ب) همچنین در نماد آتاناسیف، جایی که می خوانیم: «کسانی که نیکی کرده اند به زندگی ابدی خواهند رفت. شرور به آتش ابدی.» به ویژه، این عقیده کلیسا به وضوح توسط معلمانش حتی قبل از پنجمین شورای کلیسا اعلام و موعظه شد. اینها عبارتند از:

سنت کلمنت روم: "همه ارواح بدکاران جاودانه اند، برای آنها بهتر است که فساد ناپذیر نباشند: زیرا با تحمل عذاب بی پایان در آتش خاموش نشدنی و عدم مرگ، آنها پایانی برای بدبختی خود نخواهند داشت" (2078).

سنت پلیکارپ: «شما مرا به آتشی تهدید می‌کنید که موقتاً می‌سوزد و به زودی خاموش می‌شود. زیرا شما از آتش داوری آینده و عذاب ابدی که برای ستمکاران آماده شده است، خبر ندارید.» (2079).

سنت جاستین شهید: "این که او (شیطان) با ارتش خود و مردمی که از او پیروی می کنند به آتش فرستاده می شود و در آنجا برای اعصار بی پایان عذاب خواهد شد - این توسط مسیح پیشگویی شده است" (2080).

سنت ایرنیوس: «کسی که خداوند به او خواهد گفت:از من دور شو ای نفرین شده به آتش ابدی آنها برای همیشه محکوم خواهند شد» (2081). «نعمت های خداوند جاودانه و بی پایان خواهد بود. از این رو، محرومیت آنها ابدی و بی پایان خواهد بود، همچنان که در نور بی کران، کسانی که خود را کور کرده اند یا دیگران را کور کرده اند، برای همیشه از خوشایندی نور محروم می شوند» (2082).

سنت سیریل اورشلیم: "اگر کسی گناهکار باشد، بدن ابدی دریافت خواهد کرد که باید عذاب گناهان را تحمل کند تا برای همیشه در آتش بسوزد و نابود نشود" (2083).

سنت باسیل کبیر: «سپس خداوند با قاطعیت این را می گویداینها به عذاب ابدی خواهند رفت (متی 25:46)، سپس دیگران را می فرستدبه آتش ابدی که برای شیطان و فرشتگان آماده شده است (- 41)، و در جای دیگر ندا می دهدآتش جهنم ، و می افزاید:کجا کرم آنها نمی میرد و آتششان خاموش نمی شود (مرقس 9، 47. 48)، و حتی در قدیم تر، در مورد برخی از طریق پیامبر پیشگویی کرد کهکرم آنها نمی میرد و آتششان خاموش نمی شود (اشعیا 66:24): بنابراین، اگر با این تعداد شهادت مشابه در بسیاری از جاهای کتاب مقدس الهام گرفته شده است، بسیاری هنوز، گویی تمام این سخنان و تعاریف خداوند را فراموش کرده اند، به خود قول پایان عذاب را می دهند. به این ترتیب که آزادانه تر به گناه جرأت دهید: پس این، البته، یکی از مکرهای شیطان وجود دارد. زیرا اگر عذاب ابدی پایانی داشته باشد، بدون شک زندگی ابدی باید پایانی داشته باشد. و اگر جرات نداریم در مورد زندگی چنین فکر کنیم، پس چه دلیلی برای پایان دادن به عذاب ابدی وجود دارد؟ و عذاب و زندگی به یک اندازه یک کلمه داده می شود: ابدی. گفت:اینها به عذاب ابدی خواهند رفت، اما صالحان به زندگی جاودانی.» (2084).

سنت جان کریزوستوم : «بگذارید سالها زندگی کنید و هیچ تغییری را تجربه نکنید. این در مقایسه با قرن های بی پایان و با عذاب های سنگین و طاقت فرسا چیست؟ در اینجا، خوشبختی و بدبختی هر دو پایانی دارند، و به علاوه، سریع‌ترین: اما آنجا و دیگری تا قرن‌های جاودانه ادامه می‌یابد و در کیفیتشان آنقدر با اینجا تفاوت دارند که نمی‌توان گفت... اگر کسی بگوید: چگونه روح می تواند این انبوه عذاب را تحمل کند، در حالی که قرن ها عذاب را تحمل می کند؟ بگذارید چنین شخصی به این فکر کند که اینجا چه اتفاقی می افتد، چند نفر اغلب از یک بیماری طولانی و جدی رنج می برند. اگر مردند، نه به این دلیل که روح کاملاً خسته شده بود، بلکه به این دلیل است که بدن از خدمت سرباز زد، تا اگر تسلیم نمی شد، روح از عذاب باز نمی ماند. و بنابراین، هنگامی که روح بدنی فاسد ناپذیر دریافت می کند، هیچ چیز مانع از ادامه عذاب تا ابد نمی شود... بنابراین، اکنون خودمان را طوری قرار ندهیم که گویی افراط در عذاب می تواند روح شما را خسته کند: زیرا در آن زمان بدن نمی تواند این (فرسودگی) را تجربه کنید، اما با روح من همراه خواهم بود، برای همیشه عذاب خواهد بود و پایان دیگری وجود نخواهد داشت» (2085).

ما همین افکار را می یابیم: در ترتولیان (2086)، تئوفیلوس انطاکیه (2087)، سیپریان (2088)، مینوسیوس فلیکس، هیپولیتوس، آتاناسیوس (2089)، گریگوری متکلم (2090)، هیلاری، جروم و دیگران (2091).

III . بی انصافی است که آموزه ابدیت عذاب جهنمی را برخلاف عقل رایج بدانیم.

1) هر عاقلی قبول خواهد کرد که تا زمانی که گناهکار گناهکار باقی بماند و از گناه پاک نشود، الف) لزوماً در برابر مقدس ترین و عادل ترین موجود باقی خواهد ماند.فرزند خشم (افس. 2:3); ب) لزوماً از برخورداری از سعادت بهشتی ناتوان خواهد ماند، همانطور که یک نابینا از لذت بردن از زیبایی های طبیعت ناتوان است، یک شخص معنوی نیز قادر به پذیرش آنچه نیست.از روح خدا (اول قرنتیان 2: 14) و ج) به هیچ وجه نمی تواند خود را از عواقب طبیعی و اجتناب ناپذیر گناه - سرزنش وجدان و سایر عذابها رهایی بخشد. چه کسی می تواند ثابت کند که ارواح سقوط کرده و افرادی که توسط داوری عادلانه خدا به آتش ابدی محکوم شده اند، هرگز از گناهان خود پاک خواهند شد؟ برعکس، در مورد ارواح سقوط کرده می‌دانیم که اگرچه هزاران سال از سقوط آنها گذشته است، اگرچه آنها در حال حاضر مجازات شایسته را تجربه می‌کنند و کاملاً از سرنوشتی که در انتظارشان است آگاه هستند، اما نه تنها خود را اصلاح نکرده‌اند، بلکه حتی موفق‌تر هستند. در بدی و مخالفت با خواست خدا، به طوری که روی آوردن به خیر برای آنها از نظر اخلاقی غیرممکن شد (§§ 68.154). همین طور به تجربه می دانیم که گاه انسان ها با وجود کوتاهی عمر زمینی، چنان به رذیلت هایی عادت می کنند که با وجود همه انگیزه ها و حتی تلاش ها برای بهبود، در گناهان خود می میرند. تصور کنیم که این افراد همانطور که در طول زندگی خود از فیض خداوند بهره ای نبرده اند، پس از مرگ نیز قادر و نالایق خواهند بود که از آثار نجات بخش دعاهای کلیسا استفاده کنند و تا قیامت ثانویه از خداوند و قضاوت عمومی، شاید آنها در شرارت بیشتر و بیشتر پیر شوند: آیا طبیعی نیست که فکر کنیم برای این بدبختان اصلاح و پاکسازی از گناهان برای همیشه از نظر اخلاقی غیرممکن خواهد بود؟ و اگر هم ارواح سقوط کرده و هم گناهکاران بتوانند برای همیشه یا برای همیشه گناهکار باقی بمانند، ما نمی توانیم ابدیت عذاب آنها را انکار کنیم.

2)" می گویند خدا خوب است: چگونه می توان عذاب ابدی گناهکاران را با خیر بیکران او آشتی داد؟ خدایا واقعابی پایان -خوب اما خیر تنها خاصیت او نیست - او در عین حال بی‌نهایت حق است، بی‌نهایت مقدس، بی‌نهایت عادل است، و همه اینها مانند دیگر کمالات او، فی نفسه بی‌نهایت، یکدیگر را در اعمال او نسبت به مخلوقات می‌سنجید. نیکویی خدا قبلاً توانسته است خود را در رابطه با گناهکاران با تمام قدرت خود نشان دهد: خداوند از یک نیکی به ما وجود داد. از یک نیکی پدرانه به ما عنایت می کند. از یک نیکی او به ما رحم کرد که در آدم افتادیم. او از یک نیکی بی‌پایان از تسلیم شدن پسر یگانه‌اش به خاطر ما در امان ماند. با یک نیکی او همه وسایل نجات را در عیسی به ما می دهد و بر ما می ریزدتمام قدرت های الهی، برای زندگی و خداپرستی (دوم پطرس 1: 3)، وقتی توبه می کنیم، گناهان ما را هزاران برابر می بخشد. از یک خوبی، او آن را ترتیب داد تا حتی پس از مرگ، تا زمان قضاوت کلی، بتوانیم از اثرات نجات بخش دعاهای کلیسا استفاده کنیم. اگر چنین جلوه ای از خیر بیکران حق تعالی نسبت به گنهکاران، سرانجام با تجلی حقیقت لایتناهی او همراه شود، چه غیرطبیعی است؟ او حتی زمانی که گناهکاران در جهنم رنج می برند، از خوب بودن باز نخواهد ماند. اما فقط در رابطه با آنها به نیکی خود عمل نمی کند که به اصطلاح قبلاً بر همه آنها ریخته شده است و چیزی شایسته در آنها نیافته است ، اما طبق کامل ترین حقیقت ، او نخواهد کرد. از خوب بودن باز می ایستد: زیرا حتی پس از قضاوت عمومی در قرن ها، او از نشان دادن عشق بی پایان خود به همه کسانی که قبلاً می دانستند چگونه از خوبی های او استفاده کنند و به طور کلی به همه موجودات شایسته او دست بر نمی دارد.

3)" خداوند فوق العاده عادل است: آیا مجازات جنایات موقت با عذاب ابدی با عدالت او سازگار است؟ اما اهمیت گناه به تنهایی با مدت زمان کمال آن قابل تناسب نیست: بزرگ ترین گناهان (جنگ کشی و غیره) را می توان فوراً انجام داد و موارد جزئی را - بسیار آهسته.

اهميت گناه را عظمت کسي که بر او مرتکب شده است مشخص مي کند. با توجه به وضعیت شخصی که گناه کرده است; با وضوح قانونی که نقض می شود؛ با توجه به قدرت و ابزار برای اجرای شریعت که گناهکار داشت. با کیفیت و کمیت انگیزه هایی که می تواند او را از گناه باز دارد; با توجه به توبه یا عدم توبه گناهکار و غیره. بیایید اکنون تصور کنیم که گناهکارانی که توسط قاضی آسمانی در کرسی داوری وحشتناک محکوم خواهند شد، در طول گناه خود، هرچند نه چندان دور، در برابر خدای متعال گناه کردند، و شایدپایمال شدهخودش پسر خدا بود و خون عهد را مقدس ندانست که تقدیس شد و روح فیض مورد اهانت قرار گرفت. (عبرانیان 10، 29); بیایید تصور کنیم که این افراد عمدتاً نه از روی ضعف یا اشتیاق، بلکه با آگاهی روشن از خطای خود، عمداً از روی اراده شیطانی گناه کردند. که آنها واضح ترین قوانین خدا را که توسط وحی ارائه شده، طبیعی و ماوراء طبیعی نقض کردند. از تمام اختیارات پر فیض و همه انگیزه های ممکن برای اجرای قانون برخوردار بود. آنها با گناهان خود شاید بزرگترین آسیب را به همسایگان خود وارد کردند و سرانجام نه تنها بدون اصلاح، بلکه بدون توبه از دنیا رفتند. آیا چنین گناهکارانی، انصافاً، نباید در معرض مجازات ابدی قرار گیرند؟ و آیا با انجام خود گناهی که به عنوان پشیمان نشده با هر توبه ای، برای همیشه در آنها و با آنها باقی می ماند، حقیقت خدا به هیچ وجه زیر پا گذاشته می شود؟

4)" خداوند بی نهایت حکیم است: اگر گناهکاران برای همیشه رنج بکشند، وقتی که او موجودات اخلاقی را برای سعادت آفرید، حکمت او چگونه توجیه می شود؟ در حقیقت خداوند موجودات اخلاقی را از جمله برای نعمت آفرید (بند 59). اما به شرط تغییر ناپذیر که خودشان به عنوان آزادگان در مسیری که برایشان مشخص شده است به سوی این هدف بکوشند تا خودشان هم سعادتمند و هم لایق آن باشند. الف تنها راهبرای سعادت، تنها وسیله ای که موجودات اخلاقی به آن توانا می شوند و شایسته آن هستند، زندگی پرهیزگارانه است. آهنگ. اگر گناهکاران سزاوار سعادت موجودات اخلاقی نباشند، برعکس، مستحق عذاب ابدی خواهند بود - دلیل این امر خودشان هستند و حکمت خداوند که آنها را فقط در شرایطی به سعادت دعوت کرده است، در همه باقی خواهد ماند. قدرت آن علاوه بر این، باید به یاد داشته باشیم که بسیاری از موجودات اخلاقی، ده ها فرشته نیکو و لشکرهای بی شماری از صالحان به سعادت ابدی دست خواهند یافت و در نتیجه، این هدف عالم که حکمت خداوند برگزیده است، محقق خواهد شد.

(2067) کلمات. به فئود. افتاده 1، در Chr. پنج شنبه 1844، 1، 361. 366 - 367.

(2068) شما. رهبری کرد نامه ها افتادن به باکره XLVI، در تلویزیون. St. پدر X، 131.

(2069) حقوق، خلاصه، رپ. به سوال 207، در تلویزیون. سنت اوت. نهم، 346 - 347.

(2070) کلمات. برای آمدن دوم آقایان تلویزیون St. پدر دوازدهم، 390.

(2071) کلمات. صادقانه بگویم متقاطع و در مورد دوم بیا پروردگار، همان XIV، 50; تخریب شد

(2072) به رم. گفتگوها پنجم، ص 84، به زبان روسی. خط

(2073) کلمات. به فئود. افتاده 1، در Chr. پنج شنبه 1844، 1، 413.

(2074) Tunc saeviendi plurima genera... Hos, quibus recusata nox Domini et Imperia fuere comtempta, disparibus coeurcet exitiis, proque merito salutis exactae vires suas suggerit, dum par sceleri discrimen imponit... et. (lib. de laud. شهید).

(2075) Si tolerabilius erit terrae Sodomorum et Gomorrhaeorum، quam illi civitati، quae non receperit Evangelium: ergo et inter peccatores diversa supplicia sunt (نظر در متی X).

(2076) Nec dubitandum est, poenas ipsas, quibus cruciabuntur (damnati), pro diversitate criminum, diversas esse (De baptism. IV, 19).

(2077) آپود هاردوین. کنسیل. T. IV, col. 66; نیکف. تماس بگیرید. تاریخچه کلیساها XVII،

(2078) درایو. در سنت جان دمشق.اکلوگ. لیت (شخصیت ناشناخته) tit.1

(2079) Evsev. کلیسا ist چهارم، فصل 15، صفحه 213

(2081) Adv. هار IV، ج. 28.

(2082) همان. V، ص. 27.

(2083) اوگل. آموزنده XVIII، n. 19، ص 422-423.

(2084) حقوق، خلاصه، رپ. به سوال 207، در تلویزیون. St. پدر نهم، 345. تخریب. توجه داشته باشید 2069.

(2085) کلمات. به تئودور افتاده 1، در Chr. پنج شنبه 1844، 1، 365-366. 367-368.

(2086) آپولوک. با. 18.45: aeternam ab Eo poenam providemus..., pro magnitudine cruciatus, non diuturni, verum sempiterni, eum timentes.

(2087) Ad Autolic. 1، ص. 14.

(2088) ... nec erit, unde habere tormenta vel requiem possint aliquando vel finem (lib. ad Demetrian.; cfr. epist. XV. LV).

(2089) دقیقه. Fel.Octav. با. 35; Ippol.adv. Graec. Et Plat. ج 3; افاناس. در ص. XLIX، 22.

(2090) «قسمت ثانی (گناهکاران) از جمله عذاب یا بهتر بگوییم بیش از هر چیز طرد از جانب خداوند و شرم وجدان خواهد بود که پایانی نخواهد داشت. (کلمات بیان شده در حضور پدر، تلویزیون پدر مقدس دوم، 56).

(2091) Ilar.نظر. در ریاضی. V، n. 12; جروم در ریاضی XXIV، 4; کریل. الکس.در جس. LXY، 11، lib. V, T. VI; تئودوریت. در پا. XCIII, 13; Augustin.de civit. Dei XXI, 17. 21. 26, n. 6

ص 654— 662
الهیات جزمی ارتدکس.
جلد دوم، ویرایش. چهارم، سن پترزبورگ، 1883
متروپولیتن ماکاریوس (بولگاکف)