صفحه اصلی / طلسم / پاپ با اعلام اینکه جهنم وجود ندارد، جهان کاتولیک را تکان داد. استدلال هایی که چرا جهنم وجود ندارد پاپ فرانسیس ادعا می کند که جهنم وجود ندارد

پاپ با اعلام اینکه جهنم وجود ندارد، جهان کاتولیک را تکان داد. استدلال هایی که چرا جهنم وجود ندارد پاپ فرانسیس ادعا می کند که جهنم وجود ندارد

اکثر ایمانداران مسیحی به شما خواهند گفت که جهنم محل مجازات گناهکاران و بدکاران است. آیا این ایده مبنای کتاب مقدسی دارد؟ طبق رومیان 6: 7 "کسی که مرده است از گناه آزاد می شود" اگر گناهان شخصی با مرگ پاک شود، پس جهنم چیست؟

6:23 می گوید: "مزد گناه مرگ است، اما هدیه خدا زندگی ابدی است."
به همین ترتیب، دوم تسالونیکیان 1: 9 می گوید که مجازات کسانی که شریر در نظر گرفته می شوند، شکنجه با آتش نیست، بلکه نابودی است. یوحنا 3:36 می گوید: "شما زندگی [ابدی] را نخواهید دید." یهودا 1: 7 از "آتش ابدی" یاد می کند، اما فقط در زمینه سدوم و عموره، که به معنای واقعی کلمه آتش ابدی خشم خدا هستند.

اما اگر واقعاً در نظر گرفته شده است که مکان عذاب ابدی جزء اساسی مسیحیت باشد، قطعاً عجیب است که کتاب مقدس به آن اشاره نکرده است.
از دیدگاه مسیحی، ایده جهنم نه تنها فوق العاده ظالمانه، بلکه کاملاً افراطی است. آیا خدا که در کتاب مقدس به عنوان «خدای حقیقت» توصیف شده است، اگر گناهکار عادل و بی طرف باشد، مجازات بی پایانی خواهد داشت؟

اول یوحنا 4: 8 می گوید که خدا عشق است. وجود خواهد داشت پدر دوست داشتنیکودک خود را برای همیشه به عنوان تنبیه شکنجه کنید، حتی اگر کودک کار جدی انجام داده باشد؟ تثنیه 19:21 می گوید که "چشم در برابر چشم" اساس مجازات برابر است، که با ایده عذاب بی پایان به عنوان مجازات گناهان یک زندگی کوتاه زمینی مطابقت ندارد.

در ارمیا 7: 31: "آنها مکانهای بلند توفت را در وادی بن هینوم ساختند تا پسران و دختران خود را در آتش بسوزانند - چنین چیزی در سر من وارد نمی شود." اگر فکر سوزاندن انسان در آتش آنقدر برای خدا ناپسند است که حتی آن را سرگرم نمی کند، پس جهنم چیست؟

یونس نبی در "شکم جهنم" بود و داوود اصرار دارد که خدا حتی در جهنم با او خواهد بود. حتی عیسی پس از مرگ بر صلیب در جهنم ظاهر می شود. این منطقی نیست زیرا کتاب مقدس مکرراً بیان می کند که جهنم شامل جدایی از خدا می شود. پس چرا داوود مطمئن است که خدا در آنجا با او خواهد بود؟

در واقع، اگر خدا با داوود است، چرا او در جهنم است؟ پاسخ این است که معنای کلمات مختلف یونانی و عبری با هم با اصطلاح "جهنم" ترجمه شده است. به عنوان مثال، هادس، دنیای زیرین، تارتاروس و جهنم بسیار دارند معانی مختلفدر زمینه اصلی خود هادس و عالم اموات، واژه‌های تقریباً معادل در یونانی و عبری، را نمی‌توان به عنوان «محل عذاب» که معمولاً با کلمه «جهنم» امروزی معنا می‌شود، ترجمه کرد. ترجمه بهتر ممکن است «قبر» یا «زندگی پس از مرگ» باشد.

اصرار مترجمان اولیه کتاب مقدس بر تفسیر جهان اموات، هادس و جهنم از کلمه "جهنم"، باعث سردرگمی و سردرگمی قابل توجهی شد.
اگر «هادس» و «دنیای زیرین» با ادراک مدرن از جهنم مطابقت نداشته باشند، «جهنم» باقی می ماند. ("تارتاروس" گاهی به "جهنم" نیز ترجمه می شود، اما این اصطلاح فقط یک بار در کتاب مقدس آمده است و نه در رابطه با انسان).

«جهنم»، از متی 5:30: «اگر شما دست راستشما را اغوا می کند، آن را قطع کنید و از خود دور بیندازید. بهتر است یک عضو بدنت را از دست بدهی تا اینکه تمام بدنت به جهنم برود. ترسناک است، اینطور نیست؟ همه اینها به بحث بر سر معنای دقیق جهنم خلاصه می شود. خود این کلمه از یونانی به عنوان "دره پسران هینوم" ترجمه شده است و به یک دره واقعی در نزدیکی اورشلیم باستان اشاره دارد. دره برای اولین بار در عهد عتیق به عنوان یک مکان ظاهر می شود قربانی های آتشتوسط کودکان بت پرست، که حداقل تا 2 سموئیل 23:10 ادامه دارد، که شرح می دهد که چگونه یوشیا این مکان را ویران کرد تا «هیچ کس نتواند پسر یا دخترش را از میان آتش نزد مولک بیاورد».

در زمان عیسی، این اصطلاح به صورت مجازی به کار می رفت و به مکان تخریب آتش اشاره دارد. دره جهنم اساساً محلی برای سوزاندن زباله های شهر و اجساد جنایتکاران و افراد رسوا شد. این سنت بسیار قدیمی است، اما هیچ مدرک فیزیکی مبنی بر فرستادن ارواح به جهنم را تأیید نمی کند. در هر صورت، هیچ یک از ارجاعات به جهنم دلالت بر هیچ یک از آنها ندارد عذاب ابدی. البته، آتش‌های جهنم ابدی توصیف می‌شوند، اما عیسی به طور خاص هشدار می‌دهد که از آنها برای «تخریب روح و بدن» استفاده می‌شود.

بنابراین آیا ایده جهنم کاملاً با کتاب مقدس بیگانه است؟ به هیچ وجه. مَثَل مرد ثروتمند و ایلعازار نحوه تغییر نقش دراماتیک این زوج را پس از مرگشان ثبت می کند: ایلعازار با فرشتگان به وجودی سعادتمند در آغوش ابراهیم برده می شود، در حالی که مرد ثروتمند در آتشی فروزان عذاب می کشد.
با این حال، توجه به این نکته مهم است که کتاب مقدس این داستان را واقعی نشان نمی دهد. این مثل را به سختی می توان جدی نامید تعلیم مسیحی O زندگی پس از مرگ.

کتاب مقدس همچنین حاوی اشاره ای به شکنجه ابدی با آتش در مکاشفه 20: 10-15 است "روز و شب عذاب برای همیشه و همیشه" که به "دریاچه آتش و گوگرد" اشاره دارد که در آن موضوعات شامل "مرگ" و "جهنم" است. "که نیستند در واقع افرادی هستند که قادر به تجربه رنج واقعی هستند. به عبارت دیگر، نمادگرایی است. درست مانند مَثَل گوسفندان و بزها که در انجیل متی آمده است. در داستانی که جایی بین تمثیل و موعظه ساده عیسی قرار دارد، از آن صحبت می‌کند آخرین قضاوتزمانی که گناهکاران «به آتش جاودانی که برای شیطان و فرشتگانش آماده شده است» بیرون رانده خواهند شد.

این بخش از موعظه/مثل یک داستان نسبتاً ساده و آشکارا غیر داستانی از مرد ثروتمند و لازاروس است. مَثَل با اشاره آشکار به عذاب بی پایان به پایان می رسد: «آنگاه [بی انصافان] به عذاب ابدی می روند، اما صالحان به زندگی ابدی می روند، به همین دلایل، گوسفند و بز در مفهوم جهنم محسوب می شوند.

با این حال، بسیاری از الهی‌دانان استدلال می‌کنند که این تفسیر از گوسفند و بز در تضاد با تعدادی دیگر از آیات کتاب مقدس است که سرنوشت ناصالحان را در قیامت به عنوان نابودی آتشین از طریق «مرگ دوم» توضیح می‌دهند.

اگر ستمکاران نابود شوند، نمی توانند برای همیشه رنج بکشند. برخی از محققان کتاب مقدس استدلال می کنند که آتشی که به عنوان ابدی توصیف می شود به این معنی نیست که شریران برای همیشه در آنجا خواهند سوخت. به احتمال زیاد، مجازات به معنای نابودی کامل در آتش مقدس است. به عبارت دیگر، مجازات ابدی ("aionios kolasis") به سادگی به معنای نابودی فوری است.

تعبیر "aionios kolasis" مرگ ابدی در تقابل با " زندگی ابدی"صالحان. مانند "درختان هرس" - یوحنا 15:6: "اگر در من بمانید، مانند شاخه ای خشکیده هستید. و این گونه شاخه ها را جمع می کنند و در آتش می اندازند و می سوزانند. مجازات ها به طور کلی مرگ به عنوان نوعی مجازات هستند.

اگر جهنم وجود داشت، واقعاً چه چیزی بود؟ جاستین شهید، کلمنت اسکندریه، ترتولیان و سیپریان از جمله کسانی بودند که معتقد بودند جهنم به معنای واقعی کلمه محل عذاب آتشین است. اوریگن و گریگوری نیسا با هم مخالفت کردند: جهنم صرفاً جدایی از خداست. در حالی که ایده لعنت ابدی توسط آتش را می توان در آخرالزمان آخرالزمان پیتر در قرن دوم یافت، این ایده تا حدود قرن پنجم پس از میلاد در تفکر مسیحی غالب نبود.

فیلسوف و ریاضیدان یونانی، افلاطون، که مورخ فرانسوی ژرژ مینوآ او را «بیشترین تأثیر بر دیدگاه های سنتی جهنم» از تمام فیلسوفان اولیه می داند، در مورد زندگی پس از مرگ استدلال می کند که گناهکاران در آنجا به تناسب اعمالشان مجازات یا پاداش خواهند گرفت. در زندگی

صرف نظر از دیدگاه شما در مورد وجود جهنم، گناه مستلزم مجازات خاصی است - به گفته افلاطون. این مفهوم هیچ پشتوانه ای در کتاب مقدس ندارد، اما ایده های فیلسوف را می توان در بسیاری از نسخه های مسیحی محبوب زندگی پس از مرگ، به ویژه در دوزخ دانته یافت.

در دوران مدرن، بسیاری از فرقه های مسیحی از مفهوم سنت آگوستین از جهنم به عنوان مکانی فیزیکی در زیر زمین دور شده اند. حتی بزرگواران کلیسای کاتولیک، که توسط پاپ ژان پل دوم در سال 1992 نمایندگی شد، اظهار داشت که جهنم صرفاً یک حالت "خود طرد شدن نهایی از ارتباط با خدا" است.

به عنوان مثال، دین مصر باستان، غاری را نشان می دهد که حاوی "دریاچه آتش" است که در آن ارواح گناهکاران به دلیل جنایات خود مجازات می شدند. ادیان اولیهبین النهرینی ها نیز معتقد بودند که جهان زیرزمینی در زیر زمین قرار دارد. مقایسه جالب توجه جهنم در دین زرتشتی است.

در متون اولیه زرتشتی، روح گناهکاران پس از مرگ محکوم به عذاب ابدی است. عالم اموات. کتاب آردا ویراف جهنم را گودالی توصیف می کند. پر از آتش، دود، بوی تعفن و شیاطین. ارواح بسته به شدت گناهانشان در زندگی شکنجه می شوند، و همه اینها توسط آنگرا ماینیو، بزرگ، اداره می شود. روح شیطانیکه در جهنم بدبختان را به جای خدای خالقشان می خندند و مسخره می کنند.

این شگفت انگیز به نظر می رسد. جهنم زرتشتیان «تارتاروس» مملو از شیاطین است و توسط اهریمن اداره می شود. جای تعجب دارد، زیرا گناهکار، لعنت بر آن، مجازات می شود، در حالی که شیاطین زرتشتی از ایجاد شکنجه های اختراعی برای هر گناه خاص لذت می برند. در واقع، کتاب ویراف آردا به طور مشخص یادآور دوزخ دانته است.

حتی شواهد ظریف جهنم در عهد جدید در مقایسه با آن عجیب به نظر می رسد عهد عتیق، که به وضوح هیچ مفهومی از جهنم ندارد. کتاب مقدسی مانند ایوب 3: 11-18 نشان می دهد که مرگ صرفاً پایان زندگی است: «چرا در بدو تولد هلاک نشدم و وقتی از رحم آمدم مردم. حالا من در آرامش دراز می کشیدم. در حالت استراحت می خوابیدم.»

جامعه 3:19 حتی در مورد زندگی پس از مرگ تردید بیشتری دارد و به طرز تلخی اشاره می کند که «سرنوشت انسان مانند حیوانات است. سرنوشت یکسانی در انتظار هر دوی آنهاست: انسان هیچ برتری نسبت به حیوانات ندارد. همه چیز بی معنی است."

حتی در همان ابتدای کتاب مقدس، در پیدایش 2: 16-17 و 3:19، مجازات آدم و حوا به دلیل زیر پا گذاشتن دستورات خدا تهدید به آتش جهنم نیست، بلکه وعده این است که آنها در نهایت خواهند مرد، "به خاطر خاک تو. هستند و به خاک باز خواهی گشت.»
اگر آدم و حوا در خطر عذاب برای همیشه بودند، در مورد آن هشدار داده می شد، درست است؟ آیا خدا دروغ می گوید وقتی به آنها می گوید اگر نقشه او این بود که آنها را در اجاق ببندند به خاک برمی گردند؟ هنگامی که قابیل هابیل را می کشد، خداوند او را به سرگردانی در زمین محکوم می کند و حتی مردم را از کشتن او منع می کند.

جهنم چیزی بیش از یک تاکتیک ترساندن نیست. بسیاری از کلیساها و فرقه ها به ایده جهنم چسبیده اند. اما چرا؟ نمی توان انکار کرد که در طول تاریخ، از ایده جهنم به عنوان یک تاکتیک ترساندن برای نگه داشتن مردم در صف استفاده شده است.

یک واعظ قرن هجدهم به نام جاناتان ادواردز به دلیل موعظه های خود با عنوان "گناهکاران در دستان خدای خشمگین" مشهور شد که خدا می تواند "شریر را هر لحظه به جهنم بیندازد." تصویر او از جهنم به قدری وحشتناک بود که سایر روحانیون مجبور شدند به کمک مردم محله پریشان بشتابند. حتی در زمان ما، موضوع "ایمان به جهنم" با توصیف گریه های نفرین شده و بوی گوشت سوزان کامل می شود.

یک نویسنده توضیح می دهد که چگونه یک کودک کوچک در کلیسا فریاد می زد و اعتراف می کرد که "از جهنم می ترسد". ، این دکترین را دستاویزی برای ارتکاب بربریت قرار داد. او پیش از محکوم کردن گروهی از پروتستان‌ها به زنده سوزاندن، گفته بود: «از آنجایی که ارواح بدعت‌گذاران برای همیشه در جهنم خواهند سوخت، دیگر چیزی برای من درست نیست که با سوزاندن آنها بر روی زمین از انتقام الهی تقلید کنم.»

درست بیش از یک ماه پیش، رسانه های روسی این خبر را منتشر کردند که "رئیس کمیسیون پدرسالاری امور خانواده، نماینده "کلیسای ارتدکس روسیه" ("ROC") کشیش دیمیتری (اسمیرنوف) توصیه کرد که کودکان را "به صورت" بزنند.اگر قسم بخورند اینگونه بود که کشیش به سوال یکی از دانش‌آموزان یتیم خانه "پاولین" مسکو در مورد اینکه چگونه کسی را از استفاده از الفاظ زشت از شیر بگیریم، پاسخ داد. "خیلی ساده است،- گفت کشیش، و به یاد آورد که چگونه یکی از پسرانش یک بار در مقابل او فحش می داد. من به صورتش مشت زدم و حالا پنج سال است که فحش نداده است.» به نظر او، فحش دادن زبانی است که «همه مست ها، دزدها، معتادان به مواد مخدر» به آن صحبت می کنند. "من می توانم کمک کنم: به صورتم ضربه بزن - و تمام، فوراً درمان می شود،- او افزود. "چرا کلمات بد می گوییم وقتی زبان روسی 500 هزار کلمه زیبا دارد - آنها برای شعر ساخته شده اند". در عین حال، نماینده کلیسای ارتدکس روسیه افزود که "سیلی زدن به صورت کودک" روش موثر، اما بدون آن بهتر است.

منبع: https://m.lenta.ru/news/2019/09/22/baams/amp/

حتی اگر این ایده را بپذیریم که این را کشیش دیمیتری اسمیرنوف به صورت نیمه شوخی گفته است، با در نظر گرفتن این شرایط یک مورد ظالمانه از تربیت نادرست فرزندانمان توسط نماینده یک سازمان غیرانتفاعی (غیر انتفاعی) داریم. ؟!) سازمان "روسیه کلیسای ارتدکس».

اما بیشتر از همه، من شخصاً از حادثه اخیر مربوط به سفر پیاده روی به مسکو از یاکوتیا توسط الکساندر گابیشف عجیب و غریب، که خود را "شمن" معرفی می کرد، خشمگین شدم، که ناگهان خواب دید که "پوتین یک شیطان است و او باید باشد." از کرملین اخراج شد.»

کشیش آندری باتاشوف در اظهار نظر در مورد این رویدادها در مقابل دوربین به خبرنگاران گفت: "اینها همه یک تهوع است! ایمان باید صحیح باشد، اما این جمع افرادی است که نمی فهمند چه چیزی را نمایندگی می کنند... و بعد، به اصطلاح، تمام قدرت از خداست، درسته؟!"

خبرنگار بی بی سی نیوز: آیا روسیه یک کشور سکولار است؟

کشیش آندری باتاشوف: «خب، واضح است که سکولار است! اما از دیدگاه معنوی، تمام قدرت از خداست!یعنی خوب، یعنی اگر خداوند چنین حاکمی را تعیین کرد، پس این همان چیزی است که این مملکت نیاز دارد!».

فقط می توان افسوس خورد که مردم ما چنین معلمان اخلاق و منادیان معنویت دارند!

در مورد "سواد معنوی"، که هم کشیشان و هم مؤمنان از یک منبع مکتوب رسمی تأیید شده - کتاب مقدس استخراج می کنند، می خواهم بلافاصله بگویم که این بیانیه: "تمام قدرت از خداست!"- از منظر مسیحیت واقعی، نوعی «تلقین» است که قبلاً میلیون‌ها نفر را در سراسر جهان گمراه می‌کرد و امروز هم ادامه دارد. به راحتی می توان فهمید که "عدم توافق" در روسی با استفاده از مثال یک ضرب المثل معروف چیست: "اسب پیر شیار را خراب نمی کند!"به نظر می رسد همه چیز خوب است، اسب با تجربه قدیمی بدتر از اسب جوان نیست. آه، نه! همین ضرب‌المثل «ختنه‌نشده»، یعنی نوشته‌شده یا به‌طور کامل، ما را از توهم‌ها رها می‌کند: «اسب پیر شیارها را خراب نمی‌کند، اما عمیق هم شخم نمی‌زند!»با این حال، تفاوت بین یک اسب پیر و یک اسب جوان بسیار قابل توجه است.

به همین ترتیب با بیانیه «تمام اختیارات از خداست». این نیز یک حذف است. در صورت ختنه نشده، معنای این ضرب المثل کاملاً متفاوت است: تمام قدرت (که به فریب مردم متوسل نمی شود)- از جانب خدا، و کسی که مردم را احمق می‌گیرد و موجب رفاه برده‌داران، مال‌فروشان و کلاهبرداران - از شیطان!».

در کتاب مقدس سخنی مستقیم از مسیح وجود دارد که ثابت می کند تمام قدرت از جانب خدا نیست و آنچه «از جانب خدا نیست» است. "قدرت تاریکی".

عیسی به رؤسای کاهنان و روسای معبد و مشایخ که بر ضد او گرد آمده بودند گفت: «گویا با شمشیر و چوب بر دزد آمده اید تا مرا بگیرید؟ هر روز با تو در معبد بودم و تو دستانت را بر من بلند نکردی، بلکه اکنون زمان شما و قدرت تاریکی…» (لوقا 22:52-53).

قبلاً مسیح به همان حضار گفت: «چرا سخنان مرا نمی فهمی؟ زیرا نمی توانید حرف های مرا بشنوید. پدر شما شیطان است. و می خواهی شهوات پدرت را انجام دهی.او از ابتدا قاتل بود و در حقیقت ایستادگی نکرد، زیرا حقیقتی در او نیست. وقتی دروغ می گوید، به شیوه خود می گوید، زیرا او دروغگو و پدر دروغ است. اما چون من راست می گویم، شما مرا باور نمی کنید. کدام یک از شما مرا به بی عدالتی محکوم می کند؟ اگر راست می گویم، چرا مرا باور نمی کنی؟ کسی که از جانب خداست به سخنان خدا گوش می دهد. دلیل اینکه گوش نمیدی اینه که از خدا نیستی.به این یهودیانآنها پاسخ دادند و به او گفتند: "آیا ما راست نمی گوییم که تو سامری هستی و دیو داری؟" (یوحنا 8:43-48).

همه می دانیم که بعداً چه اتفاقی افتاد... یهودیان مسیح را نزد پیلاطس دادستان رومی آوردند، اما او به درخواست «کاهنان اعظم» یهودی (مشتریان اقدام جنایی! ) او مجبور شد مسیح را به مرگ دردناکی بکشاند.

بنابراین سخنان مسیح: "اکنون زمان شما و قدرت تاریکی است..." (لوقا 22:53) 100% دلیل پیدا کرد. مرگ ناجی خود فریاد زد: "مردم، آنچه را که اتفاق افتاد برای همیشه به خاطر بسپارید، اما مهمتر از همه، چهره قدرت تاریکی را برای همیشه به خاطر بسپارید، که اراده خود را حتی به روم دیکته می کند!"

بنابراین، ما اکنون می دانیم که وقایع در آن زمان چگونه پیشرفت کردند، و مسیح، بنیانگذار مسیحیت واقعی - نهضت رسولی برای نجات ستمدیدگان، فریب خورده توسط مقامات، به بردگی قانونی و علاوه بر این، افراد بیمار، موفق شد به شاگردان خود بگوید. در طول عمرش

علاوه بر این، درک این موضوع برای ما آسان خواهد بود که چرا در قلمرو رم بود که یک تقلید از مسیحیت واقعی به وجود آمد - "پولیانیسم". بنیانگذار آن یک یهودی خاص شائول (شائول) بود که ظاهراً به مسیح ایمان داشت و بنابراین "پل رسول" نامیده می شد. این یهودی برای چه هدفی مسیحی دروغین شد و جنبش شبه مسیحی را که ایجاد کرد رهبری کرد، این سخنان او توضیح می دهد: «هر نفسی تابع مقامات بالاتر باشد، زیرا هیچ حجتی جز از جانب خدا نیست. مقامات موجود را خداوند قرار داده است. بنابراین، کسی که در برابر قدرت مقاومت می کند، در برابر نهاد خدا مقاومت می کند. و کسانی که مقاومت می‌کنند، خود را محکوم می‌کنند...»(روم. 13:1-2).

این چیزی نیست جز اطلاعات نادرست که مردم را به تسلیم شدن در برابر هر اقتداری دعوت می کند... حتی اگر اقتدار آدولف هیتلر، تجسم واقعی شیطان باشد!

بنابراین، بر اساس موارد فوق، می توان نتیجه گرفت: اگر امروز به اصطلاح "کلیسای ارتدکس روسیه" مانند "پل رسول" موعظه می کند که "تمام اختیارات از خداست!"، پس این اولاً دروغ است. و ثانیاً این مسیحیت نیست، بلکه «پولیانیسم» است! و هر کس این را ادعا کند مسیحی دروغین است.

بیش از یک قرن پیش، در سال 1907، "پولیانیسم" به عنوان مسیحیت کاذب توسط متفکر بزرگ روسی ما لو نیکولایویچ تولستوی، که شخصاً هر چهار انجیل متعارف را از یونانی به روسی ترجمه کرد، افشا شد. کنت لئو تولستوی سپس داستان مفصلی در مورد این موضوع نوشت: چرا مردم مسیحی به طور کلی و به ویژه مردم روسیه اکنون در مضیقه هستند؟. داستان او هنوز هم امروزی است، زیرا همانطور که روسیه در آن زمان به جای مسیحیت واقعی، "پولیانیسم" رومی داشت، اکنون نیز آن را دارد!

این واقعیت توسط اظهارات یک کشیش دیگر از "ROC"، کشیش وسوولود چاپلین تأیید می شود: مشکل اصلی ارتدکس مدرن و به طور دقیق روسیه (زیرا روسیه بدون ارتدکس وجود ندارد) این است که ما فراموش کرده ایم که چگونه برده باشیم. مسیحیت دین بردگی آگاهانه و داوطلبانه است. روانشناسی برده نوعی زیرمتن پنهان نیست، بلکه یک هنجار نگرش برای یک مسیحی ارتدکس است...».

نظر شخصی من: کلمه "مگ فیس" به هیچ وجه برای کودکان مناسب نیست، اما حتی برای چهره چنین کشیش هایی بسیار مناسب است!

مقاله خود را با اخبار شروع کردم: کشیش دیمیتری (اسمیرنوف) توصیه کرد در صورت فحش دادن کودکان به صورت آنها ضربه بزنید.و من می‌خواهم آن را با یادآوری به پایان برسانم که به همه شاگردان مسیح آموزش داده شد که نه تنها احمقان را با کلام نصیحت کنند، بلکه همچنین بیماری‌های مختلف مردم را توسط روح‌القدس شفا دهند!

کاش کاهنان امروزی می توانستند چنین حکمت دنیوی را به دست آورند و چنین عمل پزشکی را آغاز کنند! وگرنه معلوم نیست «کهانت»شان چیست؟! قدرت روح القدس آنها کجاست؟ چه چیزی از طریق مناسک «تعیین» به آنها منتقل می شود؟ "قدرت تاریکی"؟

پاپ در مصاحبه ای با دوست دیرینه خود اوجنیو اسکالفاری گفت که جهنم وجود ندارد و روح های گناهکار به سادگی "ناپدید می شوند". این بیانیه پاپ آموزه 2000 ساله کلیسای کاتولیک در مورد واقعیت جهنم و وجود ابدی روح را رد می کند.

مصاحبه اسکالفاری و پاپ در تاریخ 28 مارس 2018 توسط La Repubblica .

این مصاحبه با عنوان: بابا: انقلابی بودن برای من افتخار بزرگی است. (Il Papa: "È un onore essere chiamato rivoluzionario").

اسکالفاری از پاپ پرسید: «عالیجناب، در جلسه قبلی ما به من گفتید که نوع ما در مقطعی ناپدید می‌شود و خداوند با قدرت خلاق خود، گونه‌های جدیدی را به من نگفت به جهنم برو تا برای همیشه عذاب بکشی. روح های بد? کجا مجازات خواهند شد؟»

پاپ پاسخ داد: "آنها مجازات نمی شوند. کسانی که توبه می کنند آمرزش خداوند را دریافت می کنند. اما کسانی که توبه نمی کنند و نمی توانند بخشیده شوند ناپدید می شوند. جهنمی وجود ندارد، ناپدید شدن ارواح گناهکار است."

این رویکرد بدیع پاپ در اصل برخلاف مفهوم کتاب مقدس است.

در کتاب تعالیم کلیسای کاتولیک آمده است: «آموزه‌های کلیسا وجود جهنم و ابدیت آن را تأیید می‌کند، بلافاصله پس از مرگ، ارواح کسانی که در حالت گناه می‌میرند، به جهنم فرود می‌آیند، و در آنجا مجازات می‌شوند. آتش ابدی عذاب اصلی جهنم جدایی ابدی از خداست.

کاتشیسم در ادامه می گوید: «بیانات کتاب مقدسو تعالیم کلیسا در مورد جهنم دعوتی است به مسئولیتی که بر عهده انسان در قبال آزادی و سرنوشت ابدی او گذاشته شده است.» گفته می شود: «از دروازه باریک وارد شوید، زیرا ورود از دروازه عریض آسان است. منجر به نابودی می شود.»

«از آنجایی که ما نه روز و نه ساعت را نمی دانیم، باید از نصایح خداوند پیروی کنیم و دائماً اطمینان حاصل کنیم که در پایان مسیر زندگی زمینی خود می توانیم سزاوار ورود به عید و قرار گرفتن در میان سعادتمندان باشیم. و به آتش ابدی نروید، در تاریکی، جایی که "مردم گریه کنند و دندان قروچه کنند."

تقریباً یک دهه پیش در سال 2007، پاپ بندیکت شانزدهمدر خطبه ای گفت: عیسی آمد تا به ما بگوید که همه ما را در بهشت ​​می خواهد و این جهنم که در زمان ما در مورد آن بسیار کم گفته می شود وجود دارد و برای کسانی که قلب خود را به عشق می بندند، جاودانه است.

در رابطه با روح انسان، کلیسای کاتولیک می آموزد که ابدی و جاودانه است. این مقام بارها در تعزیه تکرار شده است.

درست روز بعد از انتشار در La Repubblica که اکثر کاتولیک ها را برانگیخت، واتیکان قاطعانه با محتوای مقاله مخالفت کرد.

نمایندگان مقر مقدس خاطرنشان کردند که این مقاله سخنان پاپ را کلمه به کلمه نقل نمی کند، به این معنی که بیانیه بحث برانگیز باید توسط روزنامه نگار اشتباه گرفته شود.