صفحه اصلی / حرز / سرزمین بومی، وطن، صلیب های عبادت، چکیده. صلیب پرستش، سرزمین کازان

سرزمین بومی، وطن، صلیب های عبادت، چکیده. صلیب پرستش، سرزمین کازان

درس شماره 33. موضوع درس: سرزمین بومی.

28.08.2014 6544 0

هدف: دستگاه آواز را برای آواز خواندن آماده کنید، مهارت لحن "ناب" و "کنترل" صدای خود را توسعه دهید.

پیشرفت درس.

لحظه سازمان.

2.1. به طور هماهنگ در لگاتو تمرین کنید "ما می خوانیم..." از دانش آموزان دعوت کنید تا عباراتی را به ترتیب اجرا کنند: گاهی اوقات "به خودشان"، گاهی اوقات با صدای بلند. این تکنیک به شما این امکان را می‌دهد که مقدمه‌ای دقیق و لحنی را برای اولین صدای هر عبارت جدید تمرین کنید. هنگام خواندن "برای خود"، توصیه می شود متن را در سکوت بیان کنید، که باعث می شود یک پایه ریتمیک و یک سرعت حرکت یکنواخت حفظ شود.

2.2. تمرین "جرثقیل" با نت ها و سپس با کلمات انجام می شود و حرکت ملودی را در امتداد "عصا دست" نشان می دهد.

2.3. اجرای آهنگ "جمهوری مستقل" شعر و موسیقی. ال.ملنیکووا.

2.4. معرفی آهنگ "سرزمین قزاقستان"، کلام و موسیقی از L. Melnikova.

در مورد ماهیت این آهنگ چه می توانید بگویید؟ (آهنگ)

آهنگ به ما چه گفت؟

2.5. آموزش بیت اول و کر آهنگ سرزمین قزاقستان.

2.6. اجرای مطالب موسیقی آموخته شده و به دنبال آن گوش دادن مکرر به آهنگ (می توانید عناصر حرکات رقص قزاقستانی را به اجرای آهنگ اضافه کنید).

موسیقی هر ملتی نشان دهنده عشق به میهن، به طبیعت بومی، پرستش کارگران و مدافعان سرزمین مادری است. موسیقی سرزمین مادری به انسان در دیار بیگانه کمک می کرد، در لحظات اندوه و ناامیدی به او دلداری می داد، در روزهای سختی و دشواری به او نیرو می بخشید، ایمان، امید و عشق را در دل او می نشاند.

3. گوش دادن به موسیقی

حالا، راحت بشین، ازت دعوت میکنم یه سفر هیجان انگیز داشته باشی. و موسیقی یکی از مشهورترین نوازندگان سرزمین قزاقستان، کورمانگزی ساغیربایف (پرتره)، که یک وطن پرست واقعی کشورش بود، به ما کمک خواهد کرد. تمام زندگی کویشی معروف در مبارزه با بی عدالتی سپری شد. ما به یک کوی به نام "Sary Arka" گوش خواهیم داد که نه تنها توسط Kurmangazy، بلکه توسط تمام موسیقی قزاقستان اوج خلاقیت محسوب می شود. این یکی از معروف ترین آثار کویشی است که نه تنها در قزاقستان، بلکه در خارج از مرزهای آن نیز محبوبیت فوق العاده ای به دست آورده است.

(با صدای کوی کورمانگزی "Sary Arka"، اسلایدهایی با مناظر قزاقستان نشان داده می شود: طبیعت، شهرها، مردم...)

موسیقی و تصاویر طبیعت و شهرهای کشورمان چه تاثیری روی شما گذاشت؟

موسیقی کورمانگزی به شما چه گفت؟

آیا می توان در مورد کورمانگزی گفت که او میهن پرست سرزمین مادری خود است؟ چرا؟

آیا با این ضرب المثل موافق هستید که می گوید: "هر که میهن و مردم خود را دوست دارد وطن پرست واقعی است"؟

آیا یک فرد باید ویژگی هایی مانند میهن پرستی را ایجاد کند؟

چرا انسان وطن خود را دوست دارد؟

آیا می توانید در مورد خودتان بگویید که میهن پرست سرزمین مادری خود هستید؟

به این فکر کنید که هنگام خواندن آهنگ هایی در مورد سرزمین مادری باید در چه حالتی باشید؟

وقتی درباره سرزمین مادری خود گوش می دهید یا می خوانید چه احساسی به شما دست می دهد؟

III. قسمت پایانی

1. فعالیت خلاق

آهنگسازی یک سینکوآین (پنتاتیست) "موسیقی درباره سرزمین مادری".

(ملودی های آهنگسازان قزاق در پس زمینه به صدا در می آید)

2. جمع بندی درس

دانش آموزان اشعار خود را با عنوان "موسیقی در مورد انعکاس" خواندند

امروز با چی کلاس رو ترک میکنی؟

به لطف احترام محلی زاهدان، زندگی کلیسا در مسیر جنگلی به وجود آمد

13 آوریل سالروز تولد سنت سرافیم ویریتسکی است. وطن کوچک او روستای واخرامیوو است که در اکتبر 2017 کلیسایی به یاد او ساخته شد. این تراکت امروزه افراد بیشتری را به خود جذب می کند و به تدریج تبدیل به زیارتگاه می شود. خبرنگار ژورنال پدرسالار مسکو در اولین مراسم عبادت در کلیسای کوچک شرکت کرد. ساکنان محلی، مورخان محلی، شهردار ریبینسک، روحانیون اسقف نشین و اسقف ونیامین ریبینسک و دانیلوف به خبرنگار ما در مورد چگونگی و نحوه ساخت کلیسای کوچک، اینکه آیا امروز امکان ساخت جاده ای به واخراموو وجود دارد و زندگی معنوی چگونه است، گفتند. در آنجا احیا می شود.

روستای Vakhramevo در منطقه یاروسلاول، محلی که سرافیم ویریتسکی مقدس در آن متولد شد و تا ده سالگی زندگی کرد، فقط با وسایل نقلیه نظامی و وسایل نقلیه UAZ و سپس فقط با حضور یک راهنمای مجرب قابل دسترسی است. جاده از میان باتلاق ها و کمربندهای جنگلی منتهی می شود که با مسیرهایی پراکنده شده است. روستاهای سابق زیر برف شبیه مزارع معمولی هستند. حتی قاب زنگ زده یک کمباین - شواهدی از جمع آوری که زمانی این مکان ها را لمس می کرد - کاملا غیر منتظره به نظر می رسد. در طول 30-40 سال گذشته، مزرعه جمعی سابق به بخشی از طبیعت تبدیل شده است. و ناگهان، در یکی از این "پاکسازی های جنگلی" یک صلیب عبادت با تصویر پدر سرافیم و یک کلیسا چوبی وجود دارد. در ورودی تابلویی وجود دارد "در این مکان خانه ای قرار داشت که سرافیم ویریتسکی مقدس در آن متولد شد."

این منطقه یک منطقه باز است، تنها دو درخت نمدار کهنسال رشد می کند. در امتداد محیط مرزی از جنگل وجود دارد و سپس همان سکونتگاه های سوخته، زیر پا گذاشته شده و مشابه سابق وجود دارد. آنها چگونه مکان صحیح را از مجموعه ای از مسیرهای یکسان تعیین کردند، با چه نوع "رادار نفوذی زمینی" مکان کلبه موراویوف ها را تعیین کردند؟

جیپینگ ارتدکس

دو زادگاه سنت سرافیم ویریتسکی - به زندگی زمینی و زندگی ابدی - اکنون با کلیساهای یکسان مشخص شده اند. دقیقاً در همان معبد چوبی، در ویریتسا، آثار او آرام گرفته است. همانطور که اسقف ونیامین از ریبینسک و دانیلوفسکی به خبرنگار ژورنال پاتریارک مسکو گفتند، ایده برپایی کلیسای کوچک در اینجا متعلق به کشیش گئورگی پرئوبراژنسکی، پیشوای کلیسای کازان نماد مادر خدا در روستای ویریتسا است. بحث در مورد ساخت و ساز از قبل در سال 2015 آغاز شد و در سال 2016، زمانی که 150 سالگرد تولد پدر سرافیم جشن گرفته شد، پدر جورج از ابتکار او با سومین مبلغ پول مورد نیاز برای ساخت کلیسا حمایت کرد. بقیه توسط شهردار ریبینسک دنیس دوبریاکوف سازماندهی شد.

البته حضور در کلیساها قابل مقایسه نیست. در Vakhramevo، در حال حاضر، یک اکسپدیشن باید برای هر سرویس جمع آوری شود. همه چیز را برای عبادت با خود بیاورید. در کلیسا، تنها سه تزئینات دائمی وجود دارد - سنت سرافیم ویریتسکی در محراب معمولی، منجی و تصویر ولادیمیر مادر خدا. تا کنون تنها یک عبادت، اولی، برگزار شده است که در آن دعایی همراه با تشریفات مختصری قرائت شد. این مراسم چندین بار به تعویق افتاد و سرانجام در 9 دسامبر 2017 در آستانه جشن نماد مادر خدا "نشانه" برگزار شد. این مراسم توسط اسقف ونیامین از ریبینسک و دانیلوفسکی با انبوهی از روحانیون اسقفی رهبری شد. درمجموع، 23 نفر از جمله شهردار شهر ریبینسک دنیس دوبریاکوف، خواننده های سرود، روزنامه نگاران، چندین نفر از اهل محله از یک روستای مجاور و رانندگان داوطلب از باشگاه غنائم ریبینسک (مسابقه خارج از جاده) در این زیارت شرکت کردند.

سفر به کلیسای کوچک 10 ساعت طول کشید - 5 ساعت یک طرفه و 5 ساعت برگشت. و مسیر به این صورت بود: ما از اتومبیل های مسافربری به پنج UAZ بزرگ "شکارچی" و "پاتریوت" در ساعت 8 صبح در مسیر Arefinsky در نزدیکی روستای Vasilkovo منتقل شدیم. در ادامه - در امتداد جاده به Arefino - 4.6 کیلومتر تا پیچ در زیر برج های خط برق که فراتر از افق است. قبل از اینکه به خط پایان بپیچید باید 4.8 کیلومتر در امتداد خط برق رانندگی کنید. به محض اینکه بزرگراه زیر خط برق را خاموش کردیم، به معنای واقعی کلمه پنج دقیقه بعد یکی از ماشین ها با چرخ هایش داخل آب زیر یخ افتاد و به پهلو افتاد. کل مسیر زیر خطوط برق، نجات بی پایان یک UAZ از سوراخ یخ و راه رفتن اعضای اکسپدیشن از میان برف در هوای تازه است. سه ساعت از دست دادیم. بالاخره در پیچ سمت راست به داخل جنگل رفتیم و در نهایت گیر کردیم. سپس به برکت حاکمان، با پریدن از روی گودال های افسنطین که هر از چند گاهی از زیر برف ظاهر می شد، پیاده به سفر می پرداختند. راه بازگشت پس از مراسم عبادت، که در آن اکثر حاضران با عشای ربانی، و یک غذای گرم کننده در کنار آتش تقویت شدند، بسیار آسان تر بود - از این گذشته، جاده از قبل آشنا بود. اما کل مسافت پیموده شده در امتداد خطوط برق UAZ ها دوباره شیرجه زدند. در نتیجه پیاده به سمت بزرگراه رفتیم. ساعت 8 شب زائران وارد بزرگراه شدند.

فرمانده ستون UAZ ، الکسی موروزوف ، در حال ترسیم مسیر به Vakhrameevo برای ساخت یک معبد - نمازخانه بود. سپس با سازندگان ریبینسک تماس گرفت و خودش در ساخت و ساز کمک کرد.

او می گوید که سنگ بنا و صلیب دیگری در محل کلیسای آینده در 25 ژوئن 2016 در جشن سالگرد قدیس در وطنش نصب شد. این قاب به سرعت در یکی از مناطق ریبینسک ساخته شد و قبلاً در ماه اوت با وسایل نقلیه تمام زمینی به Vakhrameevo تحویل داده شد. حمل و نقل توسط فرمانده یکی از واحدهای نظامی ریبینسک، فئودور ماندریک ارائه شد. کشیش آندری ریکوف، پیشوای کلیسای جامع اسپاسو-پرئوبراژنسکی در ریبینسک، بر ساخت و ساز نظارت داشت. او می گوید که معبد تنها در سه جلسه و هر جلسه چندین روز ساخته شده است. دنیس دوبریاکوف مطمئن است که اگر نبود جاده نبود، آنها آن را زودتر می ساختند.

شهردار ادامه می‌دهد: «مهم‌ترین و سخت‌ترین کار جمع‌آوری بودجه و خرید مواد بود، ما آن را با تمام دنیا ساختیم. بسیاری از مردم کمک کردند، تخته، سقف، قاب، شمع خریدند، یک کارآفرین خودش بنیاد را ساخت. یکی با پول از ما حمایت کرد.»

الکسی موروزوف چندین روز با تیم در یک کمپ چادر زندگی کرد. چهار نفر از مردم محلی دیگر برای کمک به این تراکت آمدند - اهل محله از ریبینسک و توتایف. دنیس دوبریاکوف یک نجار و سرکار با تجربه الکساندر سروف را فرستاد که قبلاً به همراه یک دستیار قاب کلیسای آینده را ساخته بود. در محل، نمازخانه مانند یک مجموعه ساختمانی با استفاده از کنده های شماره گذاری شده جمع آوری شد.

الکسی به یاد می آورد: "وقتی در مورد Vakhramevo متوجه شدم ، بلافاصله زندگی Seraphim Vyritsky را خواندم." - عصرها که کنار آتش نشسته بودم فکر می کردم آن قدیس بزرگ که برای روسیه بسیار دعا کرده بود تا 10 سالگی اینجا در این مناطق زندگی می کرد و برای من این خوشحالی است که در وخرامیف هستم. صحبت در مورد خرس ها من را نمی ترساند، محافظت از پدر سرافیم بسیار احساس می شود. یک روز در تعطیلات دوازدهم مشغول تخلیه مصالح ساختمانی بودند. یک سازه فلزی از کامیون سقوط کرد و در کنار شانه الکسی پرواز کرد، چنان نزدیک که می‌توانی حرکت هوا را حس کنی. هرچند می توانست خیلی راحت دستش را بزند. الکسی در این مورد شفاعت سنت سرافیم را از یک سو دید و از سوی دیگر هشداری را دید: "این ایده خوبی نیست که در تعطیلات کار کنید!"

معابد در روستای اسپاسکی در اوخرا

الکسی یکی از اعضای کلیساهای روستاهای گلبووو و تیخمنوو است که رئیس آن کشیش الکسی خودونکوف است. در بهار سال 2015، پدر الکسی با همنام خود تماس گرفت و درخواست کرد که سفری را برای هیئتی از اسقف نشین ریبینسک به روستای اسپاسکویه در اوخرا - دومین مکان نمادین مرتبط با خاطره سنت سرافیم ویریتسکی ترتیب دهد. والدین قدیس آینده، نیکولای و خیونیا موراویوف، اهل کلیسای اسپاسکی در اوخرا بودند - تابستان، نیکولسکی (1774) و زمستان، پرئوبراژنسکی (1763)، که در آن واسیا موراویوف تازه متولد شده در آوریل غسل تعمید داده شد. در ژانویه 2015، حیاط اسقف کلیسای تغییر شکل خداوند در آنجا سازماندهی شد.

سپس الکسی در دو یا سه سفر به تنهایی همه را به آن مکان آورد. در تابستان، اسقف نشین با درخواستی که نه تنها روحانیون، بلکه زائران را نیز به تعطیلات بزرگ کلیسا می برد، دوباره به او متوسل شد. موروزوف رفقای خود را صدا کرد. اکنون اسقف نشین ریبینسک، باشگاه های قهرمانی ریبینسک و یاروسلاول را برای کمک در اختیار دارد.

الکسی تاکید می کند: "نکته کلیدی برای من این است که سرگرمی من می تواند چنین مزایایی را در یک محیط ارتدکس به همراه داشته باشد."

سد واقعی

اسقف ونیامین به یاد می آورد که سال ها قبل از تجلیل سرافیم ویریتسکی، عکس های بزرگتر و دعای "از من بود" قبلاً در اسقف نشین یاروسلاول استفاده می شد. اسقف ونیامین می‌گوید: «اما آن موقع نمی‌دانستم که او مال ما، اهل ریبینسک است، برای من مدت‌ها او یک پیر محترم در ویریتسا بود. وقتی معلوم شد که او یک هموطن است، اولین چیز بازدید از Vyritsa بود. قبلاً در دهه 2000 در ریبینسک، در میان روحانیون و غیر مذهبی ها می توان این جمله را شنید که "سرزمین ریبینسک زادگاه سه قدیس است: سنت تئودور ساناکسار، جنگجوی صالح مقدس تئودور اوشاکوف و سرافیم مقدس ویریتسکی." در این بخش‌ها قدیمی‌ها وجود دارند، اهل محله ریبینسک که بیست سال پیش به اینجا آمده‌اند و از این روستاهایی که با نام قدیس مرتبط است می‌دانند. اینجا باید جاده ای ساخته شود، اما به نوعی الان حتی نمی توانم آن را تصور کنم. اگر مسیر بیش از حد رشد نکند، به یاری خدا راهی خواهد بود.»

کشیش آندری کاسیتسین اولین کشیشی است که در سال 2005 به روستای واخراموو رسید و صلیب توس را در اینجا نصب کرد. در سال 2006، او به همراه پدرش گنادی بلوولوف از سن پترزبورگ، دستیاران و ساکن سابق واخرامف - ویتالی گریگوریویچ ورونین، محل کلبه موراویوف ها را تعیین کردند و همچنین 8 صلیب عبادت را در منطقه آرفینسکی نصب کردند.

پدر آندری کاسیسین در سال 2000 به عنوان رئیس کلیسای ولادت مسیح در روستای آرفینو منصوب شد. در طول 11 سال خدمت در عارفینو، اغراق نیست اگر بگوییم او در این مکان های وحشی جنگید و خود را با زندگی دور از مزایای شهر وفق داد. اکنون پدر آندری به وطن خود، ورونژ بازگشته است، اما به نظر می رسد که او هنوز در ذهن خود در منطقه عارفین پرسه می زند.

"سیصد متر اول از بزرگراه زیر خطوط برق یک باتلاق واقعی است، شما مطلقا نمی توانید به آنجا بروید! - نظر پدر آندری در مورد گزارش تصویری اکسپدیشن. - حتی با چشم می توانید ببینید که قفسه های ولتاژ بالا، فراتر از افق بالا می روند. تمام آب در مناطق پست، نزدیک جاده، زیر برف عمیق جمع می شود. اینجا حتی در سی درجه زیر صفر هم یخ نمی زند. اما اگر بدون چرخش زیر خط برق، در امتداد بزرگراه به مدت 300-500 متر جلو بروید، در تقاطع یک سد قدیمی وجود خواهد داشت که توسط یک کارخانه چوب ساخته شده است. می توانید در امتداد آن به داخل جنگل رانندگی کنید، و سپس در امتداد یک پاکسازی به اطراف باتلاق بروید و دوباره به زیر خط برق بروید و در امتداد خط برق که اکنون خشک شده است، چندین کیلومتر قبل از تبدیل شدن به جنگل رانندگی کنید. آنجا، حتی در شرایط گل آلود، جاده کم و بیش قوی است.»

یک گزینه واقع بینانه برای جاده Vakhrameevo در دو مفهوم عملی و مادی، بازسازی این سد قدیمی است. چندین کیلومتر در میان جنگل امتداد دارد و تقریباً به Vakhrameevo ختم می شود و مسافت باقی مانده به راحتی قابل پیاده روی است. این کار را می توان در چند روز با بیل مکانیکی خزنده انجام داد. ما فقط باید کانال ها را عمیق تر کنیم تا آب از سمت راست و چپ تخلیه شود. زمینی که از آنها گرفته می شود بر بالای سد قرار می گیرد و می غلتاند و تسطیح می کند و آنجا بلندی می شود. اینها میلیون ها نفر نیستند. آسفالت در آنجا مورد نیاز نیست. کشیش می‌گوید: «اگر افرادی هستند که مایل به شرکت در این امر هستند و برکت خداوند وجود دارد، پس همه چیز واقعی است.»

حتی زمانی از رئیس اداره محلی پرسید که آیا امکان تبدیل شهرک غیرمسکونی به مسکونی وجود دارد؟ معلوم می شود که ممکن است. فهرستی از اسناد سی نقطه ای وجود دارد که باید با همه خدمات قابل تصور و غیرقابل تصور توافق شود تا قلمرو که به عنوان غیرمسکونی درج شده است، بازسازی و مسکونی شود. حداقل در حال حاضر می توانید مشغول شوید، اسناد را جمع آوری کنید و روستای Vakhrameevo ظاهر می شود که بخشی از شهرک عارفین خواهد بود و تابع رئیس خواهد بود. وضعیت شهرک زمین با ارزش کاداستر را دریافت می کند که تجدید ارزیابی می شود.

اما تفاوت های ظریف زیادی با واخرامیف وجود دارد. چگونه شبکه های برق را نصب کنیم؟ نزدیکترین ترانسفورماتور در روستای Loktevo در 3 کیلومتری جنگل قرار دارد و هر درختی که بیفتد سیم را می شکند. استانداردهایی وجود دارد که چند متر باید بریده شود و در چه ارتفاعی قرار گیرد. درختان صندوق جنگل باید ثبت شوند.

پدر آندری ادامه می دهد: "ما در مورد مجموعه کاملی از اقدامات صحبت می کنیم و در هر مرحله باید با افرادی فهمیده ملاقات کنیم که در نیمه راه ملاقات می کنند." - ما 2 سال در معبد برق نصب کردیم. زندگی در Spasskoye در Ukhra واقع بینانه تر است، آنجا نور وجود دارد، اما جاده ای وجود ندارد. اگر افرادی وجود داشته باشند که شروع به رفتن به معبد کنند، این مکان تبدیل به محل دعا و زندگی مذهبی می شود. به خاطر آنهاست که این مکان زنده می شود. بوکارف ها، سرگئی و نینا، قبلاً هرگز در اسپاسکی در اوخرا زندگی نکرده بودند. آنها حرکت کردند زیرا از منحصر به فرد بودن این مکان ها الهام گرفته بودند. و حالا دیگر لازم نیست مثل قبل ۸ کیلومتر تا عارفینو بروند تا نماز بخوانند. در آینده، راه های خداوند غیرقابل وصف است و یک معبد-کلیسای کوچک قبلاً در واخراموو ظاهر شده است.

زاویه نزولی

از Vakhrameevo به Spassky در Ukhra به طور مستقیم از طریق جنگل - 6 کیلومتر، یک انحراف - بیشتر.

اسقف ونیامین از ریبینسک و دانیلوفسکی می گوید: "با پدر گئورگی پرئوبراژنسکی، تصمیم گرفتیم مجموعه معبدی را که در آن قدیس غسل تعمید داده شده است، حفظ کنیم، تا بتوان از آن بازدید کرد، می توانید به اسپاسکویه در اوخرا برسید. ما به این مقدار پول نیاز نداریم، اما اسپانسر نداریم که بگوید: "ما همه کارها را در دو سال انجام خواهیم داد."

دو کلیسا در حیاط اسقف وجود دارد. تابستانی، نیکولسکی، در داربست ایستاده است، زمستانی، پرئوبراژنسکی، که در آن قدیس آینده - نوزاد واسیلی موراویف غسل تعمید داده شد، در ویرانه ها قرار دارد. خاطره آن رویداد مهم حتی با دو ضربدر مشخص شده است. اولین صلیب، بسیار خوب، حکاکی شده، در قسمت محراب تخریب شده کلیسای سنت نیکلاس قرار دارد. روی آن کتیبه ای وجود دارد: "در این معبد تعمید مقدس 1 (14) را دریافت کرد. 4. 1866 پیر سرافیم ویریتسکی. در سال 2000، اندکی قبل از قدیس شدن سنت سرافیم، توسط کشیش دیمیتری سادوفسکی، پیشوای کلیسای ریبینسک به افتخار آیکون ایورون مادر خدا، نصب شد. پدر دیمیتری و همسرش اهل لنینگراد هستند.

صلیب دوم در سال 2006 توسط پدران آندری کاسیسین و گنادی بلوولوف در قسمت محراب کلیسای تغییر شکل نصب شد. آن زمان از قبل معلوم بود: خرابه های آجری و گوشه دیوار کلیسای زمستانی بود.

امروزه تمام زندگی حیاط اسقف در برج ناقوس متمرکز شده است که برای خدمات مناسب سازی شده است. رئیس بخش نکوز، رئیس کلیسای ریبینسک نماد مادر خدا، کشیش گریگوری گوگیشویلی است. یک راهبه به حیاط منصوب می شود - مادر سرافیما گوشچینا. او در سال 2012، قبل از ظهور متوکیون، به افتخار سنت سرافیم ویریتسکی تندره شد. او جایی برای زندگی در روستا ندارد، اگرچه در ابتدا سعی کردند گوشه ای را اجاره کنند. مادر سرافیما برای خواندن در مراسم و زمانی که کشیش به کمک نیاز دارد می آید.

آنها هر یکشنبه و همیشه در تعطیلات بزرگ خدمت می کنند. خود رئیس به دلیل مشغله‌هایش در محله ریبینسک و ریاست ناحیه نکوز نادر است. محله - 3 نفر: ساکن قدیمی منطقه عرفین الکساندر الکساندرویچ منشیکوف و دو مهاجر - نینا و سرگئی بوکارف. نینا قبل از سرویس اجاق ها را گرم می کند. در تابستان، محله با ساکنان تابستانی رشد می کند. هر کس می خواهد نماز بخواند می تواند در برج ناقوس جا شود.

اکنون در Spassky در Ukhra 6 ساختمان مسکونی وجود دارد ، خانواده Bokarev در حال ساختن هفتمین است. 7 نفر به طور دائم در سه خانه زندگی می کنند. از بهار تا پاییز، حدود 25 ساکن تابستانی در اسپاس، چریوموشکی و سدلوو برای کار در ریبینسک می روند. ماشین نیوا قابل اعتماد و تجربه او به عنوان یک راننده تانک به او کمک می کند تا با جاده سرسخت کنار بیاید. مزرعه یک "سگ موتوری" دارد - یک ماشین برفی، مانند بورانا، برای رانندگی روی پوسته پوسته. نینا اینجا به صورت پاره وقت به عنوان پستچی کار می کند و همه ساکنان روستاهای اطراف را شخصا می شناسد.

طبق داده های ارائه شده توسط رئیس سکونتگاه روستایی آرفینسکی، الکساندر چوواف، از 1 ژانویه 2018، 1412 نفر در تابستان به طور دائم در منطقه Arefinsky ثبت نام کرده اند، به دلیل ساکنان تابستانی، تعداد ساکنان به 2500 نفر می رسد. اما در واقع حدود 1000 نفر در آنجا زندگی می کنند.

رئیس عارفه می گوید: «جمعیت در حال کاهش است، من در سال 1383 به این کار آمدم، حدود 1760 نفر بودند. 300 نفر بیشتر از الان.»

نینا فهرست می‌کند: «پستچی خارج از جاده راه می‌رود، آمبولانس 45 کیلومتری شهر را طی می‌کند، پیرمردانی که زمستان را اینجا می‌گذرانند، به بهترین شکل ممکن زنده می‌مانند. اگر بچه ها کمک کنند خوب است، اما همه آنها در شهرها زندگی می کنند. یک مددکار اجتماعی برای دیدن یکی از عارفینو که 10 کیلومتر است می آید. فقط یک SUV، یک وسیله نقلیه تمام زمینی و یک تراکتور از اینجا عبور می کند. کشته شدگان را با تراکتور به سردخانه می برند. به نظر من تنها چیزی که به من برای زندگی در اینجا قدرت می دهد کلیسای سنت نیکلاس در حیاط اسقف است. ساکنان همه این دهکده ها با چشمان اشکبار در صد و پنجاهمین سالگرد سنت سرافیم ویریتسکی شادی کردند.

Bokarevs همیشه در حال نجات مزرعه هستند. از زمان انتقال آنها به Spasskoye در Ukhra، آنها از قلمرو معابد، قبرستان و چشمه مراقبت می کردند که قبلاً در دهه 2000 به عنوان یکی از مکان های یادبود مرتبط با پدر سرافیم تقدیس شده بود.

پروژه ای برای یک منطقه حفاظت شده از مکان های یادبود سنت سرافیم ویریتسکی وجود دارد - "SPNA "سرزمین S. Vyritsky" که توسط مورخ محلی مشهور ریبینسک Evgeny Balagurov که اکنون درگذشته است ، گردآوری شده است.

دنیس دمیانوف، شاگرد بالاگوروف، به یاد می آورد: "اوگنی پتروویچ نقشه را با دست خود، با رنگ ترسیم کرد، او به زیبایی کشید، او یک نقاش فوق العاده بود." - طبق محاسبات وی مساحت ذخیره 14.5 متر مربع است. کیلومتر مرزها شامل روستاهایی است که در امتداد رودخانه اوخرا قرار دارند. به ویژه، Spasskoye در Ukhra، واقع در یک و نیم کیلومتری املاک Cheryomushki از اشراف Nebolsin، مدافعان میهن و مسافران. اوگنی پتروویچ گفت که در طول نبرد تسوشیما، پس از مرگ فرمانده، دریاسالار عقب آرکادی نبولسین فرماندهی رزمناو Aurora را بر عهده گرفت و آن را نجات داد. یکی از شنل های دریای ژاپن نام او را دارد و نویسنده والنتین پیکول نمونه اولیه خود را در رمان خود "از بن بست" آورده است.

این املاک یک پارک نمدار به سبک انگلیسی با درختان 150-200 ساله حفظ کرده است. قبلاً دو سرو وجود داشت که برای طبیعت ما کمیاب بود، اما اکنون فقط یک سرو باقی مانده است. مرزها همچنین روستاهای Cheryomushki و Vakhrameevo را تصرف می کنند. رودخانه Ukhra خود یک بنای طبیعی است. حیوانات وحشی، گوزن ها می آیند. منطقه عارفین ما را به خاطر تعداد زیاد خرس «گوشه خرس» می نامند. توسط Evgeny Balagurov، ذخیره به معنای سرزمینی بود که باید ظاهر تاریخی و محیط زیست محیطی را که سنت سرافیم ویریتسکی را احاطه کرده بود حفظ کند. کلبه ها، مناطق تفریحی و هر چیز دیگری که اهمیت عمومی دارد در اینجا نامناسب است. او می خواست طبیعت را حفظ کند که به طور معجزه آسایی به دست ما رسید. فکر نمی‌کنم شرح مفصلی باقی بماند، او آن را در ذهن خود نگه داشته است...»

کودکان مبتلا به دن کیشوت

مورخ و معلم مشهور محلی ریبینسک، اوگنی بالاگروف، به مدت 25 سال یک باشگاه تاریخ محلی را در مرکز گردشگری و گشت و گذارهای کودکان و نوجوانان در شهر ریبینسک رهبری کرد. برنامه درسی اصلی بالاگروف "آزمایشگاه تاریخ محلی" در سال 2005 به عنوان بهترین در روسیه شناخته شد. اکنون مؤسسه ای که اوگنی پتروویچ برای ربع قرن در آن کار می کرد نام او را به خود اختصاص داده است. یک منتقد هنری با تحصیلات، با مدرک دیپلم از موسسه آکادمیک نقاشی، مجسمه سازی و معماری سنت پترزبورگ. رپین مانند هیچ کس دیگر برای نجات زیارتگاه های این مکان ها تلاش زیادی کرد. تمام اشیاء فرهنگی تحت حفاظت شخصی او قرار گرفت. او به همراه یاران خود به شهر ریبینسک به عنوان یک شهر تاریخی دست یافت. اوگنی پتروویچ و اتهاماتش اولین کسانی بودند که در دهه 90 به کلیسای اپیفانی در استروف آمدند تا آن را تمیز کنند. آنها نمی دانستند که دریاسالار شکست ناپذیر اینجا غسل تعمید داده شده است. در همان سالها، بالاگروف سفرهای اعزامی به اسپاسکویه در اوخرا، به محل غسل تعمید سنت سرافیم ویریتسکی ترتیب داد، اگرچه هنوز از بزرگتر تجلیل نشده بود. شاگردان او قبلاً آثاری را می نوشتند که به سرافیم ویریتسکی، این مکان و معبدی که او در آن غسل تعمید داده شده بود، اختصاص داده شده بود.

در سواحل دریای ریبینسک، به ابتکار بالاگروف، یک صلیب عبادی پنج متری به یاد ارمیتاژ یوگسکو-دوروفیفسکی، که در سال 1615 تأسیس شد، برپا شد. صلیب در نزدیکترین مکان به صومعه یوگسکی سیل زده نصب شد. اکنون این یکی از زیارتگاه های ریبینسک است که مراسم مذهبی در آن برگزار می شود.

مورخ محلی و شاگردانش از کلیسای سه چادری ترینیتی قرن هفدهم در هرمیتاژ الکساندروا در نزدیکی ریبینسک مراقبت کردند. پنج کلیسا از این قبیل در سراسر روسیه وجود داشت! یادگاری که به طرز معجزه آسایی از دوران شوروی جان سالم به در برد، امروز تخریب شد و همزمان با بولدوزر قبرستان را کندند. خاطره ظاهر حرم با مدل معبد ساخته شده توسط شاگرد بالاگروف حفظ شده است.

دنیس دمیانوف، شاگرد بالاگوروف، بروشور کوچکی به نام "10 مورد از بهترین معابد سرزمین ریبینسک" منتشر کرد، "من قصد داشتم کتابی با عنوان "پیاده روی غم انگیز در امتداد کرستوایا" منتشر کنم، در مورد چگونگی بناهای تاریخی در ریبینسک. در حال فروپاشی، تحریف و نابودی هستند. کرستوایا خیابان اصلی ریبینسک است که از کلیسای جامع تبدیل تا کلیسای سرتنسکی امتداد دارد. او دو هفته قبل از مرگش از این کتاب به من گفت. سپس با برادرش صحبت کردم، اما او هیچ اثری در این زمینه در رایانه پیدا نکرد.

اوگنی پتروویچ در 17 ژوئیه 2015 درگذشت. در همان تابستان، بچه ها قاب را در چشمه سنت سرافیم ویریتسکی در اسپاسکی در اوخرا تغییر دادند. این یکی از وظایفی بود که اوگنی پتروویچ در طول زندگی خود توانست برای آنها بگذارد.

دنیس دمیانوف می‌گوید: «ما، دانش‌آموزان او، همه به هم چسبیده‌ایم، ما به VOOPIiK پیوستیم، اوگنی پتروویچ را به یاد می‌آوریم، به کاری که او شروع کرد ادامه می‌دهیم. ما سفرهای اتنوگرافیک را به رودخانه سیت انجام می دهیم، در روستاها قدم می زنیم و خاطرات قدیمی ها را ثبت می کنیم. آنجا یادش می کنند، وقتی می فهمند ما شاگردش هستیم، خوشحال می شوند. امیدوارم یکی از ما حلقه خودش را ایجاد کند و کار تدریسش ادامه پیدا کند.»

نمازخانه قدیمی

پیشگامان در واخرامیوو، اوگنی بالاگوروف و تیم مورخان نوجوان محلی او بودند.

کشیش آندری کاسیتسین به یاد می آورد: «سال 2001 یا 2002 بود، صبح زود، قبل از مراسم، ساعت خوانده می شد، آنها به من گفتند که از من می پرسند. بیرون رفتم دیدم چند نوجوان حدوداً هشت نفری 14-15 ساله در ایوان نشسته اند. معلم آنها نزد من می آید و خودش را معرفی می کند. گفتگو کوتاه بود. او گفت که آنها در یک سفر تاریخی محلی به اسپاسکی در اوخرا و واخرامیوو می روند. می گویم: «خب، به خدا! خدایا کمکم کن، کار خوبی است!» مسیر همچنان یکسان است - 8 کیلومتر تا هر نقطه! به احتمال زیاد بیش از یک روز پیاده روی کردند. یعنی شب را در جایی گذراندیم و با خود چادر داشتیم.»

به دنبال مورخان جوان محلی، پدر آندری کاسیسین نیز در این سفر جمع شد. سرگئی اسکورتسوف از سال 1999 رئیس کلیسای الیاس پیامبر در روستای آرفینو بوده است. او دستیار دائمی کشیش بود و در تمام مبارزات او شرکت داشت.

"همه چیز با شناسایی محل کلبه شروع نشد، بلکه با این واقعیت شروع شد که پدر ما آندری تصمیم گرفت ابتدا روستای واخرامیوو را پیدا کند. سرگئی اسکورتسوف توضیح می‌دهد: «در سال 2005، راننده والنتین کارپوف، که اکنون درگذشته است، ما را با تراکتور به این مکان می‌برد. ما سه نفر رفتیم، در آن زمان هوا گل آلود بود - کارگران گاز تمام جاده را خراب کرده بودند. یک درخت نمدار روی تراکت وجود داشت - و درختان نمدار معمولاً در روستاهای کنار خانه به عنوان تزئین کاشته می شد. می‌توانستید تپه‌ای را از پایه ببینید، آجرهایی که از بالا بیرون زده‌اند. جای قشنگی بود خوشمون اومد درخت توس را قطع کردند و یک صلیب چهار پر معمولی درست کردند و کنار درخت نمدار کندند. من و کشیش تروپاریون و کنتاکیون و بزرگنمایی خواندیم و به خانه رفتیم. و سال بعد بچه های سن پترزبورگ با هشت صلیب ساخته شده از کاج اروپایی، سه قسمتی - به شکل یک صلیب واقعی وارد شدند. آنها صلیب هایی را در همه مکان های میهن پدر سرافیم نصب کردند که با یاد او مرتبط است. ما یکی از قدیمی های منطقه آرفین را پیدا کردیم که در کودکی در واخرامیوو به دنیا آمد و زندگی کرد - این ویتالی گریگوریویچ ورونین است. او مکانی را نشان داد که خانه موراویوف ها در آن قرار داشت.

در سال 2010 ، اوگنی بالاگوروف به همراه ورونین نقشه ای از روستای واخرامیوو را با خانه ها و نام خانواده هایی که در آنها زندگی می کردند ترسیم کردند. دنیس معتقد است که خانه موراویوف ها روی نقشه با خطای 6-10 متر نشان داده شده است. یک کلیسای کوچک در Vakhramevo وجود داشت. اوگنی پتروویچ معتقد بود که این قاب چوبی رها شده او بدون صلیب، شبیه به یک خانه روستایی معمولی، یک "سطل زباله" است که اکنون در افرموو قرار دارد.

او یک ساختمان چوبی باستانی را در سال 2005 در طی یک سفر به منطقه روستایی آرفینسکی کشف کرد. طبق بررسی تاریخ محلی توسط Evgeniy Balagurov، در سال های شوروی کلیسای کوچک از Vakhrameevo به روستای Loktevo برده شد و به یک فروشگاه مواد غذایی "تغییر" تبدیل شد. Loktevo خالی بود و در اوایل دهه 80 ساختمان به عنوان یک فروشگاه مواد غذایی به Afremovo منتقل شد که تا اوایل دهه 2000 در آنجا فعالیت می کرد تا اینکه بسته شد. اوگنی پتروویچ به دنبال راه هایی برای بازسازی حرم بود. به درخواست او، پروژه بازسازی توسط معمار ریبینسک والری سمیونوف طراحی شد.

والری سمیونوف گفت: "این کلیسای کوچک واخرامی است." هیچ توصیفی از ظاهر سابق او حفظ نشده است. هیچ صحبتی از بازسازی در مقیاس بزرگ وجود نداشت، او فقط می خواست آن را به شکل "قابل هضم" درآورد. رسیدم و اندازه گیری کردم. خانه چوبی - 6 در 9. سپس من به سادگی برای او طرحی کشیدم - یک نمونه متوسط ​​از معماری چوبی روسی. والری جورجیویچ اعتراف می کند که در خانه چوبی قدیمی وعده زیادی ندیده است و معتقد است که بهتر است یک کلیسای کوچک جدید بسازد.

با تمرکز بر یافته های تاریخ محلی بالاگوروف، اسقف نشین ریبینسک زیارتگاه متروکه را "زیر بال خود" گرفت و منطقی برای پروژه بازسازی کلیسای یادبود ایجاد کرد.

اولگا تیشینوا، رئیس انجمن تاریخی و فرهنگی ریبینسک، می گوید: "داستان بسیار جالبی در مورد کلیسای کوچک وجود دارد." دخترش صاحب ساختمان شد. در مقطعی از پرداخت مالیات برای آن خسته شد و ساختمان را به اسقف نشین داد. در تابستان 2015، یک تحویل رسمی رسمی انجام شد. او کلید ساختمان را به اسقف ونیامین ریبینسک و دانیلوفسکی داد.

اولگا یوریونا با معماران و مرمتگران بارها به محل رفتند، ساختمان را بررسی کردند و آن را مطالعه کردند. قدمت این کلیسا به نیمه دوم قرن نوزدهم برمی گردد، همانطور که از معماری چوبی و پنجره های طاقدار پیداست. بنابراین قدیس آینده آنجا بوده است. اولگا یوریونا احتمال زیادی را پیشنهاد می کند که خود پدر سرافیم می توانست با پول خود این کلیسا را ​​به عنوان هدیه ای به روستای زادگاهش برپا کند - در پایان قرن نوزدهم ، او قبلاً یک تاجر جوان موفق واسیلی موراویف بود. متخصصان ترمیم به حفظ کنده ها توجه می کنند - چوب اواخر قرن 19 از کیفیت بسیار بالایی برخوردار بود. مشکلاتی که ساختار کلیسا متحمل شد، به اندازه کافی عجیب، فقط مواد آن را سخت کرد - چوب مقاوم است، اکنون مانند سنگ است. به معنای واقعی کلمه، چند لاگ فقط باید تعویض شوند. باید جدا شود، حمل شود و فوراً در یک مکان جدید مونتاژ شود. بریدگی هایی روی کنده ها باقی مانده بود که حمل و نقل خانه چوبی را تأیید می کرد. درهای دوجداره اصلی و پنجره نیمه قوسی بالای در باقی مانده است.

تا به امروز، معمار ریبینسک، نیکولای لوسف، یک پروژه رسمی بازسازی سه بعدی را توسعه داده است. اداره شهرک قول داد که برای حمل و نقل کلیسا، جایی که اسقف آن را برکت خواهد داد، کمک کند. پس از آن می توانید شروع به کار کنید.

مخالفان قاطع این عقیده وجود دارد که این "همان کلیسای وخرامی" است. به طور خاص، محقق Oksana Blaida به این نسخه پایبند است که خانه چوبی باستانی حفظ شده، روستای نمازخانه خود Loktevo است. تا به امروز، هیچ یک از طرفین سندی ارائه نکرده اند که ثابت کند نمازخانه 100 درصد واخرامایفسکی یا لوکتفسکی است. اما آیا واقعاً امروز آنقدر مهم است؟

اوکسانا بلایدا، در حال کار بر روی یک کتاب "به ریشه ها. مکان های بومی سنت سرافیم ویریتسکی"، فهمیدم که سالی دو بار در کلیسای وخرامی خدمات برگزار می شود. در تعطیلات مهم، صفوف مذهبی از او به اسپاسکویه در اوخرا می رفت. یک لیوان جمع آوری کمک مالی در نمازخانه وجود داشت.

اوکسانا می‌گوید: «هر روستایی نمی‌توانست استطاعت داشته باشد که کلیسای کوچک خود را داشته باشد، که از آن نتیجه می‌گیرم که واخرامی‌وو پرجمعیت بود. ویتالی گریگوریویچ ورونین به من تأیید کرد که این دهکده پرجمعیت است، یکی از دورافتاده ترین روستاها، متعلق به محله اسپاسکی در اوخرا. وقتی در مورد کلیسای کوچک باخبر شدم، حتی در آن زمان این فکر در ذهنم گذشت که روزی زندگی کلیسا در اینجا شکوفا خواهد شد و یاد قدیس بازسازی خواهد شد. اولین باری که با نینا بوکاروا و دخترم داشا در زمستان، در یک روز برفی، سوار بر یک سگ موتوری به واخرامیوو رفتیم. از روستاهای سابق پر از درخت رد شدیم و اینجا پاکسازی بود. احساس کردم روستا منتظر چیزی است.»

محقق معتقد است که پیر آینده ویژگی های یک مرد صالح را در Vakhramevo دریافت کرد. مردم زحمتکش در روستا زندگی می کردند و سنت های خوبی وجود داشت. مادر، Khionia Alimpievna، زنی پارسا بود که اغلب در کتاب های متریک به عنوان جانشین نوزادان از Vakhramevo یافت می شود. هر خانواده چندین فرزند داشت، همه با هم زندگی می کردند. خانه ها کم بود، سر خیابان اصلی ایستاده بودند. در پایان قرن نوزدهم آنها شروع به سکونت کردند و بخشی از روستا بیش از حد رشد کرد. حتی جزئیاتی مانند تعداد ساکنان و محیط بر شخصیت فرد تأثیر می گذارد.

اوکسانا می گوید: "من بسیار علاقه مند بودم که سرافیم ویریتسکی با چه نوع فردی به سن پترزبورگ رفت." - نشان داده شده است که این یک هم روستایی بود که پسر را واسیلی صدا کرد. من تمام نام‌های ممکن روستای واخرامیف را در بایگانی منطقه یاروسلاول، در فهرست مؤمنان، کتاب‌های متریک و بیانیه‌های اعتراف پیدا کردم.

کتابهای کلیسا و سوابق اعترافات کلیساهای روستای اسپاسکویه در اوخرا، عارفین و سایر روستاهای عرفین ولوست، تعیین تاریخ تولد، غسل تعمید، مرگ، ترکیب خانواده و حاوی اطلاعاتی در مورد ساکنان روستا و روابط آنها معلوم شد که اوکسانا بلایدا اولین کسی است که تمام اسناد بایگانی مربوط به شجره نامه قدیس و اطلاعات مربوط به منطقه اطراف را که خانواده او و خانواده همسرش، اولگا ایوانونا نترونینا، در آن زندگی می کردند، منظم کرد. کار داوطلبانه او، که با تکلیف مدرسه دخترش آغاز شد، قرار است در کتاب دوم به اوج خود برسد.

اولین کتاب بلایدا «به سرچشمه ها. The Native Places of St. Seraphim of Vyritsky” کاملاً بر اساس اسناد آرشیوی است. مجموعه اطلاعات از سال 2012 تا 2015 طول کشید، کتاب در سال 2016 منتشر شد.

کتاب دوم در Vyritsa منتشر خواهد شد. شجره نامه های کامل تری از قدیس، مادرش، کیونیا آلیمپیونا، و همسرش اولگا نترونینا منتشر خواهد کرد. شامل مواد کلیسای اسپاسکی در اوخرا است. یک واقعیت جالب فاش شد - قبلاً روستای Spasskoye در Ukhra میراث صومعه یاروسلاو سنت Vvedensky Tolgsky بود. علاوه بر این، اوکسانا با شمارش روی نقشه، متوجه شد که فاصله کمی بین مکان های مقدس سرافیم ویریتسکی و وطن جنگجوی صالح مقدس تئودور اوشاکوف وجود دارد، هر دو زیارتگاه در ساحل چپ ولگا قرار دارند. . این ویژگی امکان ایجاد یک مسیر زیارتی مشترک را فراهم می کند.

پس گفتار

در تاریخ 16 فوریه 2018، مراسم دعا در نمازخانه در زادگاه پدر سرافیم برگزار شد. 29 زائر 8 تا 40 ساله، از جمله بسیاری از نوجوانان، با اسکی از روستای پروستینو، به رهبری کشیش جان پریوزنتسف به حرم رسیدند.

مرجع

درباره املای صحیح نام روستای واخرامیوو.

اوکسانا بایدا در حین کار با آرشیو، در مورد املای صحیح نام‌های تاریخی منطقه به فیلولوژیست‌های متخصص روی آورد. به نظر آنها تصحیح نام هایی که در ابتدا وجود داشته اند غیرممکن است. بنابراین، در نقشه های قبل از انقلاب، روستای واخرامیوو، مانند اسناد آرشیوی، با دو "الف" نوشته شده است. گذرنامه ویتالی گریگوریویچ ورونین محل تولد او را نشان می دهد - "د. واخرامیوو". نوه قدیس، واسیلی نیکولاویچ نابوکو، یک وب سایت اختصاص داده شده به سنت سرافیم ویریتسکی دارد و همچنین به املای آن با دو "الف" پایبند است. وب سایت YarIRO (انجمن تاریخی و تبارشناسی یاروسلاو) نیز اسامی باستانی را حفظ می کند.

"درس های سرگیوس رادونژ" - خدمتکار. درس اطاعت از پدر و مادر میخائیل نستروف. دست درس های اخلاقی سنت سرگیوس رادونژ. سرگئی افوشکین. بزرگوار ابوت. فروتنی. وظیفه عشق پسرانه. روزهای روزه. درس فروتنی فقر. پسر مبارک فضیلت سنت سرجیوس. بارتولمیوس سرگیوس ارجمند. درس عشق به وطن.

"مردم مقدس" - پاتریارک مسکو و تیخون تمام روسیه. در پاسخ، هرموگنس پیام هایی به مردم فرستاد و از آنها خواست برای دفاع از میهن بایستند. آن مبارک نه خانواده داشت، نه سقفی بر سر داشت، نه خوراکی داشت و نه لباسی. هدف از ارائه. در تقویم کلیسا مکانی برای تعطیلات شما نیز وجود دارد! ... و در سال 988 یک رویداد بزرگ رخ داد - غسل تعمید روسیه.

"قدینیان سرزمین روسیه" - در خانواده ای از پسران روستوف متولد شد و بارتولومئو نام داشت. آغشته به احساسات والا، عالی، ایده آل. ریحان مبارک. اولین مقدسین روسی به عنوان روسی مقدس شناخته شدند. سخنان بزرگوار. بزرگترین برادر، بوریس، تحصیلات خوبی دریافت کرد. «برادران مراقب باشید. برای کسانی که مقدس شده اند، یک روز جشن گرفته می شود و یک مراسم تدارک دیده می شود.

"قدیس ها" - ارجمند سرافیم ساروف (1754-1833). ادبیات: کارپوف، آ.یو. ولادیمیر سنت [متن]/ A.Yu.Karpov.-M.:Mol. تئوفان منزوی یکی از مورد احترام ترین مقدسین و متکلمان تأثیرگذار در روسیه است. داستان زندگی زاهد بزرگ سرزمین روسیه [متن].-M.، 1992. روز یادبود 1 ژانویه. روز یادبود 15 اکتبر.

"کشیش سرگیوس رادونژ" - جمعیت روستا در ابتدای سال 2006 20 نفر بود. در 1920-1946. آثار در موزه ای واقع در ساختمان صومعه بود. در 20 آوریل 1946، آثار سرگیوس به کلیسا بازگردانده شد. رؤیای معجزه آسای سنت. بنای یادبود سرگیوس رادونژ در رادونژ رادونژ روستایی در ناحیه سرگیف پوساد در منطقه مسکو، در 55 کیلومتری مسکو است.

"سرافیم ساروف" - پدرش را زود از دست داد. دیویوو به زودی راهب شاهکار زندگی در بیابان را به عهده گرفت و یک سلول در رودخانه ساروکا را قطع کرد. پروخور در جوانی به شدت بیمار شد. هر چقدر هم حيوان نزد بزرگتر مي آمد، نان هميشه براي همه كافي بود. سرافیم ساروف. یادگارهای سنت سرافیم ساروف در صومعه تثلیث مقدس سرافیم دیویوو قرار دارد.

خلاصه درس مطالعات کوبا در کلاس دوم

موضوع: سرزمین بومی میهن. صلیب های عبادت .

نوع درس: ترکیبی

هدف: پرورش حس میهن پرستی، عشق و احترام به میهن، تعلق به یک کشور واحد، آشنایی کودکان با تاریخ و فرهنگ روسیه، بیدار کردن علاقه به زندگی معنوی اجدادشان.

نتایج برنامه ریزی شده

موضوع: با مفهوم "سرزمین مادری"، "سرزمین بومی" آشنا شوید، از ابزار بیان کلامی استفاده کنید، تصاویر صلیب های عبادی را از سکونتگاه های مختلف منطقه خود مقایسه کنید.

فرا موضوع:

آموزشی : یادآوری اطلاعات از حافظه ساخت جملات گفتاری؛ انجام تجزیه و تحلیل، سنتز، مقایسه، به طور مستقل راه هایی برای حل مشکلات ماهیت جستجو ایجاد می کند.

نظارتی: در صورت لزوم، اضافات و اصلاحات را در پاسخ های دانش آموزان انجام دهید، نتیجه کار را ارزیابی کنید.

ارتباطی: توانایی بیان منسجم خود را دارند، در گروه کار می کنند

شخصی:

از لحاظ احساسی اهمیت مفاهیم مورد مطالعه را درک کنید

منابع آموزشی: عکس صلیب عبادت، فرهنگ لغت توضیحی،

- زنگ بلند شد، درس شروع شد.

گوش های ما بالای سرمان است، چشم هایمان کاملا باز است،

ما گوش می دهیم، به یاد می آوریم، یک دقیقه را تلف نمی کنیم!

درود از اساتید. محل کار خود را سازماندهی کنید، در دسترس بودن وسایل آموزشی فردی را بررسی کنید

به سخنان معلم واکنش عاطفی نشان دهید

2 به روز رسانی

مسابقه بازی "چه کسی سریعتر است". کلاس به 4 تیم تقسیم می شود. هر تیم یک کارت با نام فصل دریافت می کند و چندین جمله می سازد که ویژگی های مشخصه این فصل از سال را نشان می دهد. 3 تیم دیگر فصل را حدس می زنند.

3. تعیین هدف

بچه ها ما شروع به مطالعه یک بخش جدید می کنیم. آن را "فرهنگ معنوی کوبان" می نامند.

اسلاید 2

بازی "ضرب المثل های پراکنده".

اسلاید 3

تکه های ضرب المثل از هم پاشید.

    وطن یک مادر است، بدانید چگونه برای او ایستادگی کنید

    جایی که کسی به دنیا می آید، آنجاست که به کارش می آید.

    مرد بی وطن مثل بلبل بی آواز است.

    هیچ چیز در جهان زیباتر از سرزمین مادری ما نیست.

    طرف بومی مادر است، طرف بیگانه نامادری است.

ضرب المثل اول شروعی از دست داده است. به من بگویید، کدام کلمه را می توانیم در وهله اول قرار دهیم؟

درست است، این کلمه میهن است، اما ضرب المثل آخر نیز آغازی ندارد. چه کلماتی از آن کم است؟ بله، کلمات NATIVE SIDE (یا NATIVE LAND)

اسلاید 4

فکر می کنید درس امروز در مورد چیست؟

درست است، موضوع درس امروز: سرزمین بومی. میهن. صلیب های پرستش

اسلاید 5 اسلاید 6 اسلاید 7

اتصال اجزای ضرب المثل

پاسخ دهید

پاسخ دهید

نظرات آنها را شکل داده و توجیه کنید.

خودتعیین، تعیین هدف، برنامه ریزی همکاری آموزشی را با معلم و همسالان انجام دهید.

4 روی موضوع درس کار کنید

به من بگو معنی کلمه وطن را چگونه می فهمی؟

حالا بیایید در فرهنگ لغت توضیحی پیدا کنیم و مفهوم HOMELAND را بخوانیم

اینجوری ک.د. اوشینسکی. آن را بخوانیم.

اسلاید 8

"وطن ما سرزمین مادری ما است - مادر روسیه. ما روسیه را وطن می نامیم زیرا پدران و پدربزرگ های ما از زمان های بسیار قدیم در آن زندگی می کردند. ما آن را وطن می نامیم زیرا در آن متولد شده ایم. مادر - چون با نان خود به ما غذا داد، با آب خود به ما آب داد. بسیاری از کشورهای خوب در جهان وجود دارد، اما یک فرد یک مادر طبیعی دارد - او یک وطن دارد.

به نظر شما کلمه مادری از کجا سرچشمه می گیرد؟

اسلاید 9

کلمه وطن از کلمه باستانی قبیله گرفته شده است که به معنای گروهی از مردم است که با خون متحد شده اند. هر یک از ما از نوادگان برخی خانواده های باستانی هستیم. و خود کلمه راد به معنای باستانی ترین خدای اسلاوها یعنی رود است. شهر اصلی قبیله راس رودن است. به خدای راد تقدیم شد.

اسلاید 10

آیا کلمات مشترک هستند؟ طایفه، وطن، خویشاوندان، والدین، شجره نامه .

درست است، در اینجا یک ریشه واحد وجود دارد - جنس.

ابتدا یک نفر متولد می شود. سپس متوجه می شود که وطنش روسیه نام دارد. این که بزرگترین کشور جهان است. اینکه روسیه کشوری با تاریخ کهن است.

از همان روزهای اول زندگی اش در محاصره خانواده اش بود. به تدریج دایره آنها گسترش می یابد. اقوام، دوستان، همسایه ها... و یک روز به او می فهمد که علاوه بر خانه، حیاط، خیابان، محله، شهرش، چیزی که ما به آن می گوییم «مطمع کوچک»، «وطن من» هم هست. » یا «زمین مادر». اینها میلیون ها نفر هستند که ما را شخصا نمی شناسند. اما زندگی ما نقاط مشترک زیادی دارد. و همه ما به نوعی به یکدیگر وابسته هستیم. ما پیروزی های روسیه را مانند پیروزی های خودمان تجربه می کنیم. و مشکلات روسیه نیز برای ما غریبه نیست.

چه چیزی ما را متحد می کند؟ میهن متحد. این زمین مشترک است. تاریخچه عمومی قوانین عمومی زبان مشترک اما مهمترین آنها ارزش های مشترک و سنت های معنوی است. انسان تا زمانی که برای نزدیکان خود، سایر افراد و منافع مردم و وطن ارزش قائل باشد و بی‌علاقه به او اهمیت دهد، انسان باقی می‌ماند.

شما هم وطن و هم اشیای قیمتی خود را از نسل های قبل هدیه می گیرید. ارزش ها در سنت های معنوی زندگی می کنند. خارج از سنت، مانند گیاهی که از خاک بیرون کشیده شود، می میرند. منبع ارزش ها به روش های مختلفی درک می شود.

آنها صحبت می کنند

2 دانش آموز هر کدام 2 جمله را با صدای بلند می خوانند

آن وقت بچه ها جواب می دهند

1 دانش آموز می خواند

بچه ها جواب می دهند

معلمان گوش می دهند

امکان پیمایش در فرهنگ لغت

خود را در سیستم دانش خود جهت گیری کنند، تجزیه و تحلیل کنند

با تکیه بر دانش به دست آمده در دروس روسی، بین کلمات ارتباط برقرار کنید

5 ورزش بدنی

توله ها در انبوه زندگی می کردند، اینگونه، اینگونه.

آنها دوستان مهربان و شادی بودند، اینگونه، اینگونه.

خرس ها میوه ها را جمع کردند، این چنین، اینگونه.

با هم درخت سیب را تکان دادند، اینگونه، اینگونه.

این‌طوری، این‌طوری دست و پا می‌زدند.

و آب رودخانه را اینگونه، اینگونه می نوشیدند.

و بعد رقصیدند، اینگونه، اینگونه.

پنجه هایشان را به سمت خورشید این گونه بالا بردند، این گونه.

ابتدا راه می روند، سپس تعظیم می کنند و دست راست و چپ خود را به طور متناوب حرکت می دهند. سپس حرکاتی را انجام می‌دهند که شبیه چیدن میوه از درخت است، سپس به چپ و راست می‌پیچند، دست و پا می‌زنند، به جلو خم می‌شوند و با چرخش می‌پرند. در پایان دستان خود را بالا می برند.

جلوگیری از خستگی

6. تحکیم

تحقیق (کار گروهی)

وقتی از معنویت مردم روسیه صحبت می کنیم، مطمئناً با ارتدکس مرتبط است. ارتدکس بدون پرستش صلیب مسیح غیرقابل تصور است. صلیب با یک مسیحی همراه می شود و با غسل تعمید شروع می شود. صلیب سینه ای به دور گردن بسته می شود، صلیب تاج گنبد کلیسا را ​​می پوشاند، در محراب روی تخت قرار می گیرد، به عنوان دعا، عبادت، شکرگزاری - در نزدیکی معبد، در کنار جاده ها، در مزرعه و غیره قرار می گیرد. غیرمنتظره ترین مکان ها...

آیا یادتان هست که قزاق ها وقتی در میدان بودند یا در آتش جنگ چگونه دعا می کردند؟

اسلاید 11

در خارج از کلیساها و گورستان ها، صلیب ها عمدتاً برای مقاصد مذهبی ساخته شده و هستند. صلیب نشانه نجات ماست. و همانطور که ما باید در مورد نجات نه تنها در معبد فکر کنیم، جایگاه صلیب در زندگی ما نیز نمی تواند فقط به معبد محدود شود. سنت صلیب گذاشتن حتی قبل از پذیرش مسیحیت در روسیه به وجود آمد.

آیا تا به حال چنین صلیب را هنگام رانندگی با والدین خود به یک منطقه پرجمعیت دیده اید؟

آیا می دانستید که سنت نصب صلیب های پوکلونی بسیار بسیار قدیمی است و به دوران شکل گیری مسیحیت در روسیه برمی گردد. اعتقاد بر این است که برخی از اولین صلیب های پوکلونی آنهایی بودند که به دستور پرنسس اولگا در مکان های بت های بت پرستان ویران شده، در چهارراه ها و روستاهای دورافتاده نصب شدند. نوه او، شاهزاده ولادیمیر کراسنو سولنیشکو، این سنت پارسا را ​​ادامه داد. به نظر شما چرا؟

هدف اصلی از ساخت آنها یادآوری جاودانه به مسافر، نیاز به آه کشیدن برای خدا در دعا و پرستش مسیح است. در زمان های قدیم، صلیب ها را عبادت می نامیدند که در محل کلیساهای ویران شده قرار می گرفتند - جایی که تاج و تختی وجود داشت و قربانی بی خونی انجام می شد (این مکان به طور خاص به عنوان مقدس محصور شده بود).

نصب این گونه صلیب ها در زمان های قدیم آیین خاصی بود که با جدیت، مسئولیت و احترام به آن پرداخته می شد. معمولاً مردم برای انجام این آیین به صورت یک روستا جمع می شدند.

صلیب‌های عبادت بر روی تپه‌ای کوچک (نماد گل‌گوتا) ایستاده‌اند و برای ایجاد چنین ارتفاعی، هر روستایی مشتی خاک آورد و آن را در محل پای آینده صلیب قرار داد.

به طور سنتی، چنین صلیب هایی از چوب، کمتر از سنگ و به ندرت از فلز ساخته می شدند. هنگام نصب، آنها با جهات اصلی هدایت می شدند: قسمت صاف صلیب رو به شرق و انتهای برجسته میله متقاطع پایینی رو به شمال است.

به عکس های ارائه شده نگاه کنید و سعی کنید محل قرار گرفتن صلیب های عبادت را مشخص کنید.

اسلاید 12

صلیب های عبادت در مکان خاصی نصب شده است:

    محل یک کلیسا یا گورستان گم شده؛

    بهار مبارک؛

    مکانی که بت های بت پرست ایستاده بودند.

    مکان های مرده و خطرناک؛

    ورود به شهر؛

    محل مرگ؛

    محل غسل تعمید دسته جمعی و غیره

و این واقعیت که کارکردهای آنها نیز بسته به محل نصب و اهدافی که سازندگان "بنای تاریخی" دنبال می کردند متفاوت بود. امروز این سنت در حال احیا است. درست مانند هزار سال پیش، صلیب پرستش ایمان اصلی ارتدکس را به مردم یادآوری می کند. بسیاری صلیب را نماد معنوی ملت، یک بنای فرهنگی می دانند. بنابراین اجازه دهید صلیب ها از سرزمین ما در برابر آسیب محافظت کنند، آن را تزئین کنید و به هر کس که از آنجا می گذرد بگویید که مسیحیان ارتدوکس در اینجا زندگی می کنند. و ما را تمیزتر می کنند...

معلمان با دقت گوش می دهند

بر اساس مطالبی که از گشت و گذار در موزه آمده است، پاسخ دهید

پاسخ های مثبت یا منفی بدهید

مفروضاتی را مطرح می کنند

به داستان معلم گوش دهید

آنها به صورت گروهی کار می کنند و سعی می کنند مکان صلیب های عبادت را تعیین کنند.

جمع آوری اطلاعات

6. انعکاس

چه هدفی برای درس در نظر گرفتیم؟

آیا به آن دست یافته ایم؟

چی خوب شد؟

دوست دارید در مورد چه چیزی بیشتر بدانید؟

آنها به سوالات مطرح شده پاسخ می دهند و به پاسخ ها گوش می دهند.

به طور آشکار فعالیت های خود را در کلاس درس منعکس کرده و ارزیابی کنید

7. مشق شب

پیامی در مورد اینکه در کجای منطقه ما صلیب عبادت دیده اید تهیه کنید و صلیبی بکشید که دوست دارید هنگام ورود به شهر خود ببینید.

تکلیف را یادداشت کنید

وظایف یادگیری را متناسب با سطح پیشرفت آنها بپذیرید.

اسلاید 1

کلاس کارشناسی ارشد با موضوع "فرهنگ معنوی کوبان"

مخالفت با اوگنی لئونوف از نظر این واقعیت دشوار است که جامعه اخیراً از نظر معنوی "فقیر" شده است. طبیعت مسئولیت بزرگی در قبال کودکان به ما معلمان سپرده است. چه کسی، اگر ما معلمان نیستیم، می توانیم روح کودکان را پر از معنویت کنیم؟

اسلاید 2

همانطور که شالوا آموناشویلی گفت: "بهبود معنوی برای ما اساس زندگی روی زمین است."

ما معلمان، نه تنها برای تربیت یک کودک بالدار، بلکه برای یادگیری پرواز خودمان، باید تلاش زیادی کنیم.

این ما معلمان هستیم که باید سعی کنیم دنیای معنوی هر یک از دانش آموزان خود را درک کنیم و به آنها کمک کنیم تا به سطح بالاتری برسند و در آن جای پای خود را به دست آورند. دانش آموز رشد می کند، بالغ می شود، قوی تر می شود و این صعود از طریق معلم اتفاق می افتد.

اسلاید 3

افشای سرفصل های بخش «فرهنگ معنوی کوبان» در چارچوب موضوع آموزشی «کوبان شناسی» درکلاس 2 من می خواهم با شروعمبحث اول «سرزمین بومی. میهن. صلیب های پرستش».

هدف اصلی: پرورش حس میهن پرستی، عشق و احترام به میهن، تعلق به یک کشور واحد، آشنایی کودکان با تاریخ و فرهنگ روسیه، بیدار کردن علاقه به زندگی معنوی اجداد خود.

اسلاید 4

می توانید درس را با اشعار آهنگ "جایی که میهن آغاز می شود" شروع کنید. M. Matusovsky، موسیقی. V. Basner، به منظور کمک به دانش آموزان در تدوین موضوع درس. دانش آموزان خواهند فهمید که سرزمین مادری - روسیه - سرزمین مردم روسیه ما است که با خون اجداد دلاوری که از آن در نبردهای تاریخی دفاع کردند سیراب شده است. وطن روح مردم، ایمان، آرزوها و دعاهای آنهاست. وطن سنت و فرهنگ نیاکان ماست.

می‌توانید از دانش‌آموزان دعوت کنید تا روی کاری به نام «یک ضرب المثل جمع کنید» کار کنند.

  • وطن یک مادر است، بدانید چگونه برای او ایستادگی کنید
  • جایی که کسی به دنیا می آید، آنجاست که به کارش می آید.
    مرد بی وطن مثل بلبل بی آواز است.
  • هیچ چیز در جهان زیباتر از سرزمین مادری ما نیست.

مناسب است بیانیه ای در مورد سرزمین مادری توسط K.D. اوشینسکی:

"وطن ما سرزمین مادری ما است - مادر روسیه. ما روسیه را وطن می نامیم زیرا پدران و پدربزرگ های ما از زمان های بسیار قدیم در آن زندگی می کردند. ما آن را وطن می نامیم زیرا در آن متولد شده ایم. مادر - چون با نان خود به ما غذا داد، با آب خود به ما آب داد. بسیاری از کشورهای خوب در جهان وجود دارد، اما یک فرد یک مادر طبیعی دارد - او یک وطن دارد.

به اصل کلمه "میهن" توجه ویژه ای داشته باشید؟ کلمه وطن از کلمه باستانی قبیله گرفته شده است که به معنای گروهی از مردم است که با خون متحد شده اند. هر یک از ما از نوادگان برخی خانواده های باستانی هستیم. و خود کلمه راد به معنای باستانی ترین خدای اسلاوها یعنی رود است. شهر اصلی قبیله راس رودن است. به خدای راد تقدیم شد.

در یک کشور بزرگ، هر شخصی گوشه کوچک خود را دارد - شهر، خیابان، خانه ای که در آن متولد شده است. این "وطن کوچک" اوست. و از آنجایی که این هنوز درسی در مطالعات کوبان است، ارزش دارد که مفهوم "میهن کوچک" را عمیق تر بررسی کنیم. به هر حال، میهن مشترک و بزرگ ما از گوشه های کوچک بسیاری تشکیل شده است. او بزرگ و زیبا است. و همه یکی دارند.

اسلاید 5

می توان با کلمات هم ریشه کار کرد: قبیله، وطن، بستگان، والدین، شجره نامه. در اینجا یک ریشه واحد وجود دارد - جنسیت.

ابتدا یک نفر متولد می شود. سپس متوجه می شود که وطنش روسیه نام دارد. این که بزرگترین کشور جهان است. اینکه روسیه کشوری با تاریخ کهن است.

از همان روزهای اول زندگی اش در محاصره خانواده اش بود. به تدریج دایره آنها گسترش می یابد. اقوام، دوستان، همسایه ها... و یک روز به او می فهمد که علاوه بر خانه، حیاط، خیابان، محله، شهرش، چیزی که ما به آن می گوییم «مطمع کوچک»، «وطن من» هم هست. ". اینها میلیون ها نفر هستند که ما را شخصا نمی شناسند. اما زندگی ما نقاط مشترک زیادی دارد. و همه ما به نوعی به یکدیگر وابسته هستیم. ما پیروزی های روسیه را مانند پیروزی های خودمان تجربه می کنیم. و مشکلات روسیه نیز برای ما غریبه نیست.

چه چیزی ما را متحد می کند؟ میهن متحد. این زمین مشترک است. تاریخچه عمومی قوانین عمومی زبان مشترک اما مهمترین آنها ارزش های مشترک و سنت های معنوی است. انسان تا زمانی که برای نزدیکان خود، سایر افراد و منافع مردم و وطن ارزش قائل باشد و بی‌علاقه به او اهمیت دهد، انسان باقی می‌ماند.

شما هم وطن و هم اشیای قیمتی خود را از نسل های قبل هدیه می گیرید. ارزش ها در سنت های معنوی زندگی می کنند. خارج از سنت، مانند گیاهی که از خاک بیرون کشیده شود، می میرند. منبع ارزش ها به روش های مختلفی درک می شود.

مؤمنان متقاعد شده اند که مردم ارزش های خود را از خدا دریافت می کنند. خداوند به مردم قانون اخلاقی می دهد - دانش در مورد زندگی صحیح، چگونگی دوری از شر، ترس و بیماری و حتی مرگ، آسیب نرساندن به دیگران، زندگی در عشق، هماهنگی و توافق با مردم و دنیای اطراف.

و وقتی در مورد معنویت مردم روسیه صحبت می کنیم، مطمئناً با ارتدکس مرتبط است. ارتدکس بدون پرستش صلیب مسیح غیرقابل تصور است.

اسلاید 6

پرستش صلیب که منجی بر روی آن رنج کشید و درگذشت، سنت باستانی کلیسای مقدس است. صلیب مسیح نماد نجات، رستاخیز، پیروزی بر گناه و مرگ ماست.صلیب مقدس مسیح یک قربانگاه است.

همه چیز در زندگی کلیسا توسط صلیب تقدیس می شود - فرد از ابتدای زندگی تا زمان مرگ از آن جدا نمی شود.

هر شخصی صلیب رنج و بدبختی را در زندگی خود به دوش می کشد، یا داوطلبانه و شادمانه از مسیح تقلید می کند یا به اجبار با اندوه فراوان. بنابراین، هر مسیحی یک جنگجوی صلیبی است.

صلیب با یک مسیحی همراه می شود و با غسل تعمید شروع می شود. صلیب سینه ای به دور گردن بسته می شود ، صلیب تاج گنبد معبد را می پوشاند ، در محراب روی تخت قرار می گیرد ، به عنوان نماز ، عبادت ، شکرگزاری - در نزدیکی معبد ، در امتداد جاده ها ، در مزرعه و موارد دیگر قرار می گیرد. غیرمنتظره ترین مکان ها...

در خارج از کلیساها و گورستان ها، صلیب ها عمدتاً برای مقاصد مذهبی ساخته شده و هستند. صلیب نشانه نجات ماست. و همانطور که ما باید در مورد نجات نه تنها در معبد فکر کنیم، جایگاه صلیب در زندگی ما نیز نمی تواند فقط به معبد محدود شود. سنت صلیب گذاشتن حتی قبل از پذیرش مسیحیت در روسیه به وجود آمد.

اسلاید 7

سنت نصب صلیب های پوکلونی بسیار بسیار قدیمی است و به دوران شکل گیری مسیحیت در روسیه برمی گردد. اعتقاد بر این است که برخی از اولین صلیب های پوکلونی آنهایی بودند که به دستور پرنسس اولگا در مکان های بت های بت پرستان ویران شده، در چهارراه ها و روستاهای دورافتاده نصب شدند. نوه او، شاهزاده ولادیمیر کراسنو سولنیشکو، این سنت پارسا را ​​ادامه داد.

هدف اصلی از ساخت آنها یادآوری جاودانه به مسافر، نیاز به آه کشیدن برای خدا در دعا و پرستش مسیح است. در زمان های قدیم، صلیب ها را عبادت می نامیدند که در محل کلیساهای ویران شده قرار می گرفتند - جایی که تاج و تختی وجود داشت و قربانی بی خونی انجام می شد (این مکان به طور خاص به عنوان مقدس محصور شده بود).

نصب این گونه صلیب ها در زمان های قدیم آیین خاصی بود که با جدیت، مسئولیت و احترام به آن پرداخته می شد. معمولاً مردم برای انجام این آیین به صورت یک روستا جمع می شدند.

صلیب های عبادت بر روی یک تپه کوچک (نماد گلگوتا -صخره یا تپه کوچکی که عیسی مسیح در آن به صلیب کشیده شد، همراه با مقبره مقدس، یکی از دو زیارتگاه اصلی مسیحیت است.بنابراین، برای ایجاد چنین ارتفاعی، هر روستایی مشتی خاک آورد و در محل پای آینده صلیب قرار داد.

به طور سنتی، چنین صلیب هایی از چوب، کمتر از سنگ و به ندرت از فلز ساخته می شدند. هنگام نصب، آنها با جهات اصلی هدایت می شدند: قسمت صاف صلیب رو به شرق و انتهای برجسته میله متقاطع پایینی رو به شمال است.

اسلاید 8

صلیب های عبادت در مکان خاصی نصب شده است:

  • محل یک کلیسا یا گورستان گم شده؛
  • بهار مبارک؛
  • مکانی که بت های بت پرست ایستاده بودند.
  • مکان های مرده و خطرناک؛
  • ورود به شهر؛
  • محل مرگ؛
  • محل غسل تعمید دسته جمعی و غیره.

و این واقعیت که کارکردهای آنها نیز بسته به محل نصب و اهدافی که سازندگان "بنای تاریخی" دنبال می کردند متفاوت بود. امروز این سنت در حال احیا است. درست مانند هزار سال پیش، صلیب پرستش ایمان اصلی ارتدکس را به مردم یادآوری می کند. بسیاری صلیب را نماد معنوی ملت، یک بنای فرهنگی می دانند. بنابراین اجازه دهید صلیب ها از سرزمین ما در برابر آسیب محافظت کنند، آن را تزئین کنید و به هر کس که از آنجا می گذرد بگویید که مسیحیان ارتدوکس در اینجا زندگی می کنند. و ما را تمیزتر می کنند...

به دانش‌آموزان می‌توان انواع مختلفی از صلیب‌های عبادت را نشان داد، به صلیب در محل خود سفر کرد، یا یک سفر مجازی، ارائه ارائه کرد و درباره عملکرد صلیب بحث کرد.

اسلاید 9 ادبیات استفاده شده است

اسلاید 10

فاش کردن موضوع «چشمه های معنوی زندگی. سنت های دینی هموطنانم"، تمرکز بر مهمترین منابع - معبد، خانواده، کتاب، سنت ها ضروری است.

قبلاً گفتیم که سنت های معنوی برای انسان بسیار مهم است. انسان تا زمانی که برای نزدیکان خود، سایر افراد و منافع مردم و وطن ارزش قائل باشد و بی‌علاقه به او اهمیت دهد، انسان باقی می‌ماند.

شما هم وطن و هم اشیای قیمتی خود را از نسل های قبل هدیه می گیرید. ارزش ها در سنت های معنوی زندگی می کنند.

اسلاید 11

از زمانی که شاهزاده ولادیمیر برابر با حواریون مردم روسیه را تعمید داد، زندگی روس ها بدون کلیساهای ارتدکس غیرقابل تصور شده است.
آنها یکی پس از دیگری در روسیه شروع به رشد کردند. کلیساها ساخته شد
چوبی، سنگی و آجری زیادی وجود دارد. مثل یک نوار دندانه دار
جنگل ها در افق، مانند نوار پیچ در پیچ رودخانه، مسافر در همه جا با شبح های باریک معابد روبرو شد و متوجه درخشش گنبدهای طلایی شد.

کلیساهای ارتدکس چیست و برای چه در نظر گرفته شده اند؟

معبد خانه خداست

خدا در آن خدمت می شود،

معبد شمع، آیکون، صلیب است.

با عجله به معبد می رویم تا نماز بخوانیم.

در ابتدا، صنعتگران بیزانس برای ساختن معابد دعوت شدند، اما به زودی سازندگان خود ظاهر شدند. به آنها معمار می گفتند. آنها، که صنعتگران ماهری بودند، می دانستند که چگونه مکان هایی را برای ساخت و ساز انتخاب کنند: در امتداد سواحل آبراه ها، روی تپه ها، به طوری که معابد به وضوح قابل مشاهده هستند، مانند چراغ های دریایی برای مسافران. کلیساهای ارتدکس بسیار زیبا و متنوع هستند: گاهی بزرگ و باشکوه، گاهی کوچک و دنج، گاهی سختگیر، گاهی طرح‌دار و شاد. اما مهم نیست که چقدر متنوع به نظر می رسند، همه آنها ساختار مشابهی دارند. یک ویژگی دیگر وجود دارد: کلیساهای ارتدکس که توسط دست انسان ایجاد شده اند، در یک کل واحد با جهان معجزه آسا و طبیعت اطراف ادغام می شوند.

اسلاید 12

هنگام صحبت از تنوع معابد می توان به شکل معابد، تعداد گنبدها، شکل و رنگ آنها توجه کرد. اما عامل مهم دیگر این است که به دانش آموزان توضیح دهیم که کلیسا و معبد یک چیز نیستند.کلیسا - جامعه ای از مردم متحد شده توسط ایمان مقدس ارتدکس، که در مسیح تعمید یافته اند. الفمعبد - مکانی مقدس که به خدا اختصاص داده شده است، جایی که ما با خدا صحبت می کنیم، مکانی که کلیسا برای دعای مشترک جمع می شود.

آگاهی عملی بسیار خوب از این موضوع می تواند یک سفر به معبد باشد، جایی که معلم یا پدر مقدس می توانند از یک مثال خاص برای صحبت در مورد معبد، ساختمان، دکوراسیون داخلی، نمادها، مقدسات که در معابد انجام می شود استفاده کنند. دانش آموزان می توانند دانش عملی را به دست آورند و فضای منحصر به فرد حاکم بر معبد را تجربه کنند. در طول درس می توانید از اشکال مختلف کار استفاده کنید - فعالیت های پروژه، ایجاد کتابچه ها، تورهای مجازی معابد کوبان، و تنوع معابد را با استفاده از مثال های خاص در نظر بگیرید.

اسلاید 13

مناسب است که به نقش خانواده در خانواده مسیحی - "کلیسای خانگی" که شامل انجام وظیفه اصلی آن - تربیت معنوی و اخلاقی کودکان است توجه شود. فرزندان یک اکتساب تصادفی نیستند، بلکه هدیه ای از جانب خداوند هستند که والدین برای محافظت و افزایش آن فراخوانده شده اند و به آشکار شدن تمام نقاط قوت و استعداد کودک کمک می کنند و او را به یک زندگی با فضیلت مسیحی سوق می دهند.

در ابتدای سفر، در کنار نوزاد بی دفاع و قابل اعتماد، مهمترین افراد از محیط او - خانواده او - قرار دارند. آنچه کودک در دوران کودکی در خانواده به دست می آورد، در تمام زندگی بعدی خود حفظ می کند. در ارتدکس، ایجاد خانواده یک سنت بود. برای یک فرد روسی، همیشه اساس زندگی اخلاقی و معنای وجود او بوده است.

خانواده چیست؟ این یک ساختار حیات بخش است که در آن همه اعضای آن توسط رشته های معنوی خاصی با یکدیگر در ارتباط هستند. چنین ارتباطاتی قبل از هر چیز به کودک کمک می کند تا هویت خود را درک کند و ارزش های خانوادگی را بیاموزد.

اسلاید 14

نمونه بارز، الگوی یک خانواده مسیحی، خانواده عالی رتبه رومانوف با ساختار خانوادگی سخت، گرم روابط و سادگی زندگی است. دوشس بزرگ روی تخت های سفت می خوابیدند و صورت خود را با آب سرد می شستند. خانواده غذای ساده را پذیرفتند. به تزارویچ الکسی هر روز از آشپزخانه سربازان هنگ تلفیقی سوپ و فرنی کلم می آوردند. او همه چیز را خورد و گفت: این غذای سربازان من است. خود امپراتور، یک دهه پس از عروسی، کت و شلوارهای غیرنظامی از زمان داماد می پوشید. اعلیحضرت بدون منشی شخصی این کار را انجام دادند زیرا حافظه خوبی داشت و به زبان انگلیسی، فرانسوی و آلمانی روان صحبت می کرد.

همه ما می دانیم که خانواده سلطنتی چه مشکلاتی را پشت سر گذاشتند. پس از انقلاب فوریه، او در کاخ اسکندر به پایان رسید. بچه ها با تب دراز کشیدند، آب از سوراخ یخ گرفته شد. خود نیکلاس دوم درختان خشک پارک را قطع کرد و آنها را برای هیزم اره کرد. در پایان ماه مارس، اعضای خانواده یک باغ سبزی در چمن کاخ حفر کردند و سبزیجات کاشتند. نمونه شخصی پدرش از سخت کوشی و فروتنی این ویژگی ها را به فرزندانش القا کرد. تزارویچ الکسی با چه شهامتی بیماری جدی خود را تحمل کرد و سعی کرد کسی را بر دوش نگذارد و همه چیز را به تنهایی انجام دهد! و دختران بزرگتر (به نظر می رسد که این اصلاً یک موضوع سلطنتی نیست!) که به عنوان خواهر رحمت سر کار رفتند! سرهنگ فلیکس وینبرگ از گارد امپراتوری روسیه می نویسد: "بهداشتگاه ها، مجروحان و خدمات تشییع جنازه - این چیزی است که زندگی این جوانان با آن پر شده است." آنها با استواری مشکلات را تحمل کردند: وظیفه شبانه روزی، زخم های شدید، پانسمان های پیچیده. باید صبر، شجاعت و مراقبت نشان داد. چنین ویژگی هایی فقط می تواند در خانواده القا شود.

اسلاید 15

نقش مهمی با معرفی نسل جوان به میراث تاریخی روسیه و شهر آنها ایفا می کند. در سال های اخیر توجه زیادی به قزاق ها شده است. مانند هر گروه قومی دیگری، قزاق ها سنت ها و آداب و رسوم خانوادگی خود را دارند. یک قزاق نمی تواند خود را قزاق بداند اگر آنها را نشناسد و از آنها پیروی کند. قزاق ها نسبت به دشمنان خود بی رحم بودند و همیشه مهربان، سخاوتمند و مهمان نواز بودند. ده فرمان مسیح اساس شکل گیری پایه های اخلاقی جوامع قزاق را تشکیل داد. والدینشان با عادت دادن فرزندان خود به رعایت آنها، به آنها یاد دادند: «نکشید، دزدی نکنید، زنا نکنید، طبق وجدان خود کار کنید، به دیگران حسادت نکنید و متخلفان را ببخشید، مراقب فرزندان و والدین خود باشید. ، از وطن در برابر دشمنان محافظت کنید. اما مهمتر از همه، ایمان ارتدوکس خود را تقویت کنید.» در کنار دستورات خداوند، سنت ها، آداب و رسوم و اعتقادات، که ضرورت حیاتی هر خانواده قزاق بود، در میان قزاق ها به شدت رعایت می شد. عدم رعایت یا تخطی از آنها توسط ساکنان روستا یا روستا محکوم شد. برخی از آداب و رسوم و سنت ها ظاهر می شوند، برخی دیگر ناپدید می شوند. فقط آنهایی که به بهترین وجه منعکس کننده ویژگی های روزمره و فرهنگی قزاق ها هستند در حافظه مردم باقی مانده و حفظ می شوند. اگر به طور خلاصه آنها را فرموله کنیم، قوانین خانه عجیب قزاق ها را به دست می آوریم:

1. احترام به بزرگترها.

2. تکریم مهمان.

3. احترام به مادر، خواهر، همسر.

تکریم پدر و مادر، پدرخوانده و مادرخوانده فقط یک رسم نبود، بلکه یک نیاز درونی بود که یک پسر و دختر از آنها مراقبت کنند. اقتدار پدر و مادر غیر قابل انکار و محترم بود. بدون برکت پدر و مادرشان شروع به کار و تصمیم گیری در مورد مسائل مهم نمی کردند. احترام نکردن پدر و مادر گناه بزرگی محسوب می شد. رئیس خانواده همیشه به عنوان شوهر، پدر در نظر گرفته می شد، اگر به دلایلی غایب بودند، آنگاه زن قزاق رئیس خانواده می شد. اغلب این زنان نترس جنگیدند و از خانه و روستای خود در کنار همسرانشان دفاع کردند.

نسل بزرگتر به تربیت کودکان اهمیت زیادی می داد: "یک قزاق باید از کودکی آموزش ببیند!" - اجداد و اجداد را در نظر گرفت. از اوایل کودکی، پایه های غیرقابل انکار گذاشته می شود: کودک باید همزمان از نظر جسمی، روحی و اخلاقی رشد کند.

ارشدیت روش زندگی خانواده قزاق و یک ضرورت طبیعی زندگی روزمره بود. این به شکل گیری شخصیت کمک کرد، روابط خانوادگی و خویشاوندی را تقویت کرد، که شرایط زندگی قزاق لازم بود. از دوران کودکی احترام به بزرگان در خانواده قزاق القا شد. بچه ها می دانستند که چه کسی در خانواده بزرگتر از چه کسی است. خواهر بزرگتر که برادران و خواهران کوچکتر تا سنین پیری او را «دایه» یا «دایه» صدا می‌کردند، مورد احترام بود، زیرا او جایگزین مادرشان شد که به کارهای خانه مشغول بود.

احترام به نسل قدیمی یکی از آداب و رسوم اصلی قزاق ها است. با ادای احترام به سال های زندگی، سختی های تحمل شده، سهم قزاق ها، درماندگی و ناتوانی متعاقب آن در ایستادن برای خود - قزاق ها همیشه کلمات کتاب مقدس را به یاد می آوردند:

"در برابر چهره مرد سفید مو برخیز، چهره پیرمرد را گرامی بدار و از خدای خود بترس که من یهوه خدای تو هستم."

مهمان نوازی قزاق نه تنها برای مورخان، بلکه برای مردم عادی نیز شناخته شده است. احترام به میهمان از این جهت تعیین می شد که او را رسول خدا می دانستند. غریبه ای از نقاط دور، نیازمند یک شب اقامت و استراحت، مهمان پذیرایی و عزیز محسوب می شد.

اسلاید 16

شما می توانید دروس را در قالب گردهمایی ها، شرکت در کنسرت ها برگزار کنید، جایی که دانش آموزان با فولکلور و لباس های قزاق، سنت ها و آداب و رسوم خانوادگی آشنا می شوند.

همراه با والدین و دانش آموزان، گشت و گذارهای مشترک در سراسر شهر، به موزه تاریخ محلی، آزمون ها، فعالیت های اوقات فراغت و میزهای گرد برای والدین و کودکان در مورد این موضوع انجام دهید. و کودکان و والدین برداشت های خود را در نقاشی های "شهر ما در گذشته"، "هیچ کس فراموش نمی شود، هیچ چیز فراموش نمی شود"، در بازی های نقش آفرینی: "سفر در اطراف شهر"، "خانواده"، "دفاع از قلعه». همراه با والدین، نمونه کارهای کودکان را گسترش دهید.

با پیروی از سنت های خانوادگی قزاق ها، می توانید یک شجره خانوادگی از خانواده ها ایجاد کنید، کودکان با سنت های خانواده خود آشنا می شوند، نمایشگاه هایی از عکس ها و آثار کودکان ترتیب می دهند، جایی که آنها به عنوان راهنما عمل می کنند.

اسلاید 17

مطابق با الزامات استاندارد آموزشی ایالتی فدرال، دانش‌آموزان باید در پروژه‌های تحقیقاتی، فعالیت‌های خلاقانه شرکت کنند، که در طی آن یاد می‌گیرند تا چیزهای جدید را اختراع کنند، درک کنند و بر آن مسلط شوند، باز باشند و بتوانند افکار خود را بیان کنند، بتوانند تصمیم گیری کنید و به یکدیگر کمک کنید، علایق را تنظیم کنید و فرصت ها را بشناسید.

فعالیت پروژه، به عنوان شکلی از سازماندهی فعالیت های مشترک دانش آموزان، والدین و معلمان هنگام مطالعه سرزمین مادری خود، به ویژه مرتبط به نظر می رسد، زیرا در فرآیند چنین فعالیتی است که دانش آموزان کوچکتر فرصت دارند مستقلاً عمیق تر سنت های عامیانه را درک کنند. زیبایی سرزمین مادری خود، ویژگی های آن و طبیعت مردم.

پروژه "تاریخ خانواده من". دنیای یک کودک با خانواده اش آغاز می شود که او برای اولین بار خود را به عنوان یک فرد - عضوی از جامعه خانواده درک می کند. والدین و دانش آموزان به شجره نامه خود، به مطالعه ریشه های ملی، طبقاتی، حرفه ای و نوع خود در نسل های مختلف علاقه زیادی نشان می دهند. دست زدن به تاریخ خانواده، احساسات شدیدی را در کودک برمی انگیزد، او را به همدلی و توجه دقیق به خاطرات گذشته، به ریشه های تاریخی خود وا می دارد.

آشنایی با میراث تاریخی قزاق ها از طریق انواع فعالیت ها، محیط منحصر به فردی را ایجاد می کند که فردیت کودک را شکل می دهد و تخیل را توسعه می دهد. کودک نه تنها با تاریخ شهر خود آشنا می شود، بلکه نگرش خود را نسبت به آن شکل می دهد. پروژه "لباس قزاق های کوبان" به حل یک مشکل فوری در روند آموزشی - آموزش میهن پرستانه دانش آموزان خردسال اختصاص دارد. اجرای فعالیت های پروژه باعث ایجاد شرایطی برای آموزش معنوی و اخلاقی دانش آموزان، ایجاد سیستم دانش تاریخ محلی در دانش آموزان و علاقه پایدار به گذشته تاریخی میهن کوچک خود می شود. توجه ویژه ای به مطالعه تاریخ و مطالعه آداب و رسوم، سنت ها و لباس های قزاق ها می شود.

تاریخ قزاق های کوبان به طور جدایی ناپذیری با تاریخ کلیسای ارتدکس پیوند خورده است. تصادفی نیست که به قزاق ها از لحاظ تاریخی نامی شیوا داده شده است - "شوالیه های ارتدکس" ، یعنی مدافعان ایمان مسیحی. آنها برادران خود را با این جمله خطاب کردند: "کسی که می خواهد به خاطر ایمان مسیحی به چوب بریزد ، که آماده تحمل انواع عذاب برای صلیب مقدس است ، کسی که از مرگ نمی ترسد - قزاق شود."

تأسیس هر شهرک با انتخاب مکانی برای کلیسا آغاز شد. در مرکز هر روستای کورن، میدانی برپا شد - میدان و معبدی تأسیس شد، پس از آن ساخت اداره نظامی و سایر خانه ها قبلاً انجام شده بود. کلیساها اولین مدارس، کتابخانه های بزرگ و مخازن وجوه آرشیوی شدند.

قدرت معنوی و اخلاقی ارتدکس در بسیاری از جنبه های زندگی ارتش نفوذ کرد و به طور عینی در نگرانی قزاق ها برای حفظ سنت های عامیانه در تداوم تجربه معنوی مردم تجلی یافت.

هر خانواده آداب و رسوم خاص خود را داشت. اما، همانطور که مورخ I. Ya Kutsenko اشاره می کند: "...مردم دریای سیاه نسل دوم و سوم قزاق ها هستند که اجداد خود را به قزاق ها می رساندند و برای مدت طولانی خود را اوکراینی می دانستند و زبان و سنت ها را حفظ می کردند. از پدرانشان این ویژگی منحصر به فرد قومی قزاق های کوبا را تعیین کرد. در اخلاق، آداب و رسوم، سنت ها، فولکلور و زندگی روزمره آن، ما می توانیم این ویژگی ها و ریشه های اوکراینی را تشخیص دهیم.

اسلاید 18

جهان بینی مذهبی جمعیت کوبان در ضرب المثل ها منعکس شد. این امر با استفاده مکرر از فرمول های کوتاه مانند "خداوند نگهدار" ، "خداوند برکت" ، "به خاطر مسیح" ، "جلال به تو ، خداوندا" ، "خداوندا رحم کن" نشان می دهد. آنها با استقبال از کارگران در کوبان گفتند: "خدا کمکت کند." قزاق ها به چنین سلامی پاسخ دادند: "کزال ها خدایان هستند و شما کمک کردید."

یکی از اشکال کار ضرب المثل های کوبانی است. آنها را توضیح دهید. چه ارزش های ارتدکس در آنها منعکس شده است؟

هر که زود بیدار شود خدا به او می دهد.

بدون مناجات با خدا، شما را از شیطان کتک می زند.

نه از روی ذهن یک انسان، بلکه با قضاوت خدا.

هر که به دنبال حقیقت باشد، خداوند او را خواهد یافت.

گناه دیگری را ببند، خدا سرما می خورد.

هر که به مردم کمک کند غم و اندوه نمی شناسد.

همانطور که پدرم گفت همینطور خواهد بود.

خدا بی رحم نیست و قزاق هم بدون خوشبختی نیست.

با خدا بجنگ و به خودت تکیه کن.

به همین دلیل بود که قزاق ها مردمی شدند، به طوری که با خدا و تزار موافقت کردند

مطالعه فرهنگ عامیانه همچنین از طریق بازتولید چرخه سالانه تعطیلات، بازی های نقش آفرینی، کارگردانی، نمایشی و آموزشی، داستان های عامیانه منتخب خاص و اشکال کوچک فولکلور (ضرب المثل ها، ضرب المثل ها)، از طریق شکل گیری ایده هایی در مورد انجام می شود. اشکال زندگی سنتی خانوادگی

اسلاید 19

یکی از ژانرهای ادبی مورد علاقه کودکان، افسانه است. ارزش های مردم ما را تایید می کند. و با بزرگ شدن، کودک می فهمد که در مرکز داستان آنها خودش است، مسیر معنوی خودش. آثار بزرگ هنر عامیانه همان حقایقی را که مسیحیت ادعا می کند - مهربانی، عشق به همسایه، وفاداری به ازدواج - اعلام می کند. همه اینها در فولکلور روسیه است.

اسلاید 20

"خروس و ساقه لوبیا" داستان عشق و خانواده است. تائید عشق به عنوان بالاترین ارزش در مثالی از یک مرغ فداکار که خروس خود را نجات می دهد نشان داده شده است. رابطه بین جهان طبیعت و جهان انسان دقیقاً بر اساس عشق است، همانطور که در ابتدا در بهشت ​​بود. افسانه همچنین سلسله مراتب جهان را نشان می دهد: یک خروس، یک گاو، ماشین چمن زنی، یک هیزم شکن - نجات خروس به مردم بستگی دارد. همه دنیا بر مشکلات غلبه می کنند، اما انسان بالاترین نقش را در جهان دارد: او به عنوان پادشاه طبیعت، اصلی ترین زن در این زنجیره است که مطابق با نقشه خداوند خالق است.

"Teremok" - کار، آشتی (ساخته شده توسط تمام جهان)، مهمان نوازی، مهربانی، بخشش!

افسانه "Kolobok" از نیاز به اطاعت صحبت می کند ، "Ryaba the Hen" به طور کلی بزرگترین افسانه است که جستجوی بیهوده و بیهوده ثروت را محکوم می کند.

بر اساس مثالی از این افسانه ها، که از دوران کودکی شناخته شده است، کودکان می توانند نتیجه گیری کنند - که شخص روس یک مسیحی، مهربان، مهمان نواز، مهربان است، از تمام جهان می خواهد آنچه را که ویران شده است، بازسازی کند، صلح دوست است. شر با خوبی پیروز می شود

اسلاید 21 ادبیات استفاده شده است

اسلاید 22

موضوع سوم «گوشه قرمز. نماد".

اسلاید 23

برای آماده سازی دانش آموزان برای مطالب درسی، می توانید گزیده ای از یک آهنگ عروسی قدیمی را بخوانید:

آیا وارد اتاق روشن پدر و مادرم خواهم شد؟

من از چهار طرف دعا خواهم کرد،

اولین تعظیم به گوشه جلو،

از خداوند برکت خواهم خواست

در بدن - سلامتی سفید،

در سر ذهن-ذهن،

باهوش با دستان سفید،

برای اینکه بتوانید خانواده دیگران را راضی کنید (مثل این)

پس از خواندن، از کودکان سؤالات زیر بپرسید:

  • اولین بار کجا تعظیم کردی؟ (اولین تعظیم به گوشه جلو)
  • به نظر شما این گوشه جلویی در خانه چیست؟ (افکار کودکان)

در گوشه جلوی کلبه مرکز معنوی خانه بود.

  • کلمه روحانی از چه کلمه ای آمده است؟

درست است، معنوی - از کلمه "روح".

  • چگونه می فهمی روح چیست؟

کتاب مقدس می گوید: زمانی که خدا اولین را آفرید
انسان، آدم، روحی در او دمید، در ذات الهی، ذره ای از خود دمید. روح وجدان، عشق، شفقت و همدلی ماست، مسئول احساسات، افکار، غم ها و شادی های انسان است.

این بدان معنی است که مرکز معنوی خانه زیبا، شگفت انگیز، مقدس است.

  • کلمات زیبا، زیبا از کدام کلمه باستانی آمده است؟

به یاد بیاوریم که چگونه می گویند یک دوشیزه زیبا (کراسنا دختر)، یک خورشید زیبا (خورشید قرمز)، سپس به گوشه مقدس زیبا در خانه قرمز می گویند.

"گوشه قرمز" شیک ترین و تشریفاتی ترین مکان خانه است. هر کس وارد خانه می شد، اول از همه به نمادها روی می آورد و علامت صلیب می گذاشت. تعظیم اول برای خدا، دوم برای میزبان و مهماندار، سوم برای همه مردم خوب.

از محترم ترین مهمانان دعوت شده بود که در گوشه جلو بنشینند: "برای مهمان قرمز، یک مکان قرمز."

«خوش آمدی پدر... با ما هستی صاحبان»: زیر نمادها بنشین. اگرچه با کنایه، اما همانطور که "ویژگی" گوشه قرمز تأکید می شود: حتی صاحبان جرات نمی کنند زیر نمادها بنشینند، فقط یک مهمان محترم خاص. به یک مهمان واقعاً خوش آمد چنین خطاب می شود: "عزت و مکان - خداوند بالاتر از ماست - زیر مقدسین بنشینید."

در "گوشه قرمز" چه بود؟

می‌توانید از دانش‌آموزان دعوت کنید تا ویدیوی «گوشه قرمز» (2 دقیقه 30) را تماشا کنند، سپس بحث را ادامه دهید.

در یک کلبه روسی، که معمولاً در امتداد دو طرف افق قرار داشت، گوشه قرمز در گوشه دور کلبه، در ضلع شرقی، در فضای بین دیوارهای جانبی و جلویی، به صورت مورب از اجاق قرار داشت. این همیشه روشن‌ترین قسمت خانه بود: هر دو دیواری که گوشه را تشکیل می‌دادند پنجره‌هایی داشتند. نمادها در گوشه "قرمز" یا "جلو" اتاق به گونه ای قرار می گرفتند که این نماد اولین چیزی است که فردی که وارد اتاق می شود به آن توجه می کند. ضرب المثل مشهور "بدون خدا نمی توان به آستانه رسید" دقیقاً با این ارتباط دارد: مسیحی هنگام ورود یا خروج از اتاق یا خانه ابتدا به پادشاه بهشت ​​و تنها پس از آن به صاحب خانه احترام می گذاشت. .

همانطور که محل زندگی یک مسیحی ارتدکس نماد یک کلیسای ارتدکس در نظر گرفته می شود، گوشه قرمز نیز به عنوان آنالوگ محراب در نظر گرفته می شود. گوشه قرمز مهم ترین و شریف ترین مکان خانه است. طبق آداب سنتی، شخصی که به کلبه می‌آمد، تنها با دعوت خاص مالکان می‌توانست به آنجا برود.

اسلاید 24

به طور سنتی، اعتقاد بر این است که نماد نباید آویزان شود، باید در محل تعیین شده خود نصب شود. آیکون ها در یک قفسه خاص یا در یک جعبه آیکون بسته (گاهی چند لایه) به ترتیب خاصی قرار می گیرند.

نمادهای منجی و مریم مقدس برای نمادهای خانه اجباری است. ترکیب آیکون های باقی مانده توسط مؤمن انتخاب می شود. به طور معمول، نمادهای حامی (به اصطلاح "اسمی") اعضای خانواده در گوشه قرمز قرار می گیرند. نیکولا اوگودنیک (سنت نیکلاس، اسقف اعظم میرا در لیکیا، معجزه گر) به ویژه در روسیه مورد احترام بود. از مقدسین روسی، اغلب تصاویری از سرگیوس ارجمند رادونژ و سرافیم ساروف یافت می شود. از میان نمادهای شهدا، رایج ترین نمادهای سنت جورج پیروز و شفا دهنده پانتلیمون است.

قرار دادن آیکون ها در گوشه قرمز بر اساس همان اصولی است که در شمایل کلیسا وجود دارد. مرکز ترکیبی و معنایی شمایل، شمایل منجی است. این می تواند منجی ساخته نشده توسط دست، نجات دهنده قادر متعال، و غیره باشد. نمادهای باقی مانده تابع آن هستند. برای مثال، نامطلوب است که نمادهای بزرگ ناجی را در نماد خانه قرار دهید. در سمت چپ نماد منجی تصویر مادر خدا با کودک است. این دو آیکون برای گوشه قرمز اساسی و مورد نیاز هستند. بقیه نمادها توسط مؤمن انتخاب می شوند. مانند یک نماد کلیسا، بالای نمادهای مسیح و مادر خدا می توانید تصویری از تثلیث یا مصلوب شدن قرار دهید. در عین حال، بهتر است نمادهای قدیسان را بالای تصاویر منجی و مریم مقدس قرار ندهید.
معمولاً چه آیکون های دیگری در نماد خانه گنجانده می شود؟ اینها نمادهای شخصی هستند، یعنی نمادهای مقدسین که نام آنها توسط اعضای خانواده حمل می شود. تقریباً هر نماد خانه دارای نمادی از سنت نیکلاس است. از مقدسین روسی، اغلب تصاویری از سرگیوس ارجمند رادونژ و سرافیم ساروف یافت می شود. از میان نمادهای شهدا، رایج ترین نمادهای سنت جورج پیروز و شفا دهنده پانتلیمون است.
به طور کلی، در خانه شما فقط باید چنین نمادهایی داشته باشید که به آنها دعا می کنید، که تروپاریون، دعا و دعایی را که می خوانید می دانید.

اسلاید 25

نماد "غم و اندوه من را تسکین دهید" تصویری از مادر خدا با یک نوزاد دراز کشیده - ناجی در آغوش او است. مادر خدا با یک دست کودکی را با طومار باز شده در دستان کوچک خود نگه می دارد، دست دوم او - نزدیک سر، کمی به طرفین کج شده - یکی از کسانی بود که در دان و کوبان مورد احترام قرار می گرفتند. در خانواده‌های قزاق، نماد «غم‌هایم را خاموش کن» با گذشت زمان چنان مورد احترام قرار گرفت که شروع به نامیدن آن «تسلی دهنده» کردند. نقش ویژه قزاق ها در روسیه، شیوه زندگی خدماتی، نمادی را که زنان قزاق با درخواست برای رفع رنج روحی و جسمی به آن متوسل شدند، چنان مورد احترام قرار داد که شروع به برکت ازدواج دختران خود در دون کردند. و کوبان این نماد به طور غیررسمی شهرت مهربانی به عنوان یک طلسم برای زنان مسیحی ارتدکس ایجاد کرده است که یک ویژگی مقدس "تقوای زنانه" است. در کوبان نیز معبدی به نام نماد معجزه آسا "دردهای من را خاموش کن" وجود دارد که در نزدیکی کراسنودار، در روستای بلوزرنی قرار دارد.

و آیکون چیست؟ "آیکون" ترجمه شده از یونانی به معنای "تصویر" است. نمادها یک گنج خانوادگی هستند. آنها به عنوان ارث منتقل می شوند و اولین کسانی هستند که به خانه جدیدی آورده می شوند و آن را تقدیس می کنند.
آیکون ها نیز در مناسبت های خاص نقاشی می شوند. بنابراین، مشخص است که قدیسان برگزیده خدا در مشکلات زندگی کمک می کنند، به عنوان مثال: گوری، سامون و آویو - برای زنان در ازدواج ناخوشایند، سنت سرگیوس رادونژ - در مطالعات خود. سنت نیکلاس شگفت انگیز در روسیه از عشق خاصی برخوردار است - او حامی فقرا و نیازمندان است، او به دختران کمک می کند "همسر روح" خود را پیدا کنند و ازدواج کنند. (در غرب به سنت نیکلاس بابانوئل می گویند و همه بچه ها از او هدایای کریسمس انتظار دارند).
حتماً نماد سنت نیکلاس شگفت‌انگیز را با خود در جاده ببرید، ما اغلب تصویر او را در اتومبیل‌ها می‌بینیم، زیرا او دستیار همه کسانی است که سفر می‌کنند.

از بدو تولد، زندگی یک فرد روسی با نمادها مرتبط بود. بنابراین، برای تولد یک نوزاد، روی تخته ای که به اندازه نوزاد تازه متولد شده بود، یک "نماد اندازه گیری شده" در اندازه واقعی نوشته شد. آنها نمادهایی را با فرشته نگهبان مقدس نقاشی کردند. در طول عروسی، تازه ازدواج کرده ها برای زندگی طولانی و شاد با نمادهای عروسی - تصویر کازان مریم مقدس و نماد خداوند "عالی" متبرک شدند. آنها نمادهای خانوادگی را با قدیسان حامی اعضای خانواده نقاشی کردند. ما نمادهای تشییع جنازه را سفارش دادیم - "یادبود".
برای یک مسیحی ارتدکس، یک نماد یک تصویر مقدس است، یعنی جدا از واقعیت های زندگی روزمره، نه مخلوط با زندگی روزمره. این پنجره ای است از جهان بالا به دنیای ما - دنیای پایین، ظهور خداوند در خطوط و رنگ ها. در گذشته، هر خانواده ارتدکس - اعم از دهقانی و شهری - همیشه یک قفسه با نمادها یا یک نماد کلی خانه در برجسته ترین مکان خانه داشتند.

اسلاید 26

در میان تصاویر موجود در آن، به اصطلاح نماد خانواده جایگاه ویژه ای را اشغال کرده بود که از نسلی به نسل دیگر منتقل می شد و همه اعضای خانواده را در هنگام نماز مشترک متحد می کرد. نماد خانواده همچنین "اجداد" نامیده می شد. به عنوان یادآور دعای همیشگی پدر و مادر برای آنها و یادگاری از تقوای آنها به فرزندان رسیده است. او نسل‌های خانواده را با مهربانی به هم پیوند داد.

در درک اصلی، نماد خانواده نمادی است که قدیسان همنام (یعنی قدیسانی که شخص به نام آنها نامگذاری شده است) همه اعضای خانواده را نشان می دهد. اما این تنها بخشی از میراث مادی اجدادی نیست که از نسلی به نسل دیگر منتقل می شود. اینجا اول از همه زیارتگاهی است که همه اعضای خانواده را به هم پیوند می دهد و روح آنها را متحد می کند.

چنین نمادی همیشه مورد احترام بوده است: پس از غسل تعمید ، نوزادان به آن آورده می شدند ، قبل از آن دعا خوانده می شد ، برکت برای اعمال داده می شد ، کودکان برای مطالعه ، بزرگسالان برای خدمات و تازه عروسان برکت می گرفتند. وجود نماد خانواده در خانه خانواده را متحد می کند، ایمان را تقویت می کند و به انجام اعمال با افکار پاک کمک می کند. قدرت معنوی چنین تصویری در هماهنگی آن نهفته است. هر یک از اعضای خانواده هنگام اقامه نماز، نه تنها برای خود، بلکه برای والدین، فرزندان و عزیزان خود نیز دعا می کنند.

به عنوان یک قاعده، این تصویری از منجی یا مریم باکره با قدیسین انتخاب شده است. اولیای خدا که نام اعضای خانواده آنها را یدک می کشند، در سمت راست و چپ تصویر عیسی مسیح یا مادر خدا به صورت نیمه چرخانده یا ایستاده با دستان خود برای دعا بالا کشیده شده اند. اگر این نماد برای روز عروسی همسران جوان یا بلافاصله پس از آن نقاشی شده باشد، معمولاً دو قدیس را به تصویر می کشد: حامیان زن و شوهر. بسیاری از مقدسین را می توان به تصویر کشید: قدیسان حامی فرزندان، همسران، والدین آنها، پدربزرگ و مادربزرگ آنها، از جمله کسانی که قبلاً درگذشته اند. در بالای "نماد خانواده" خداوند عیسی مسیح را می توان در حال برکت به تصویر کشید، یا می تواند تصویری باشد که توسط دست ساخته نشده است، تثلیث مقدس، مادر خدا - معمولاً "نشانه" یا "حفاظ".

اگر یک درس در مورد مطالعات کوبان با یک درس هنر ادغام شود، می توانید مرزهای واضحی را در پالت رنگی که هنگام نقاشی آیکون ها استفاده می شود تعیین کنید و در مورد تنوع حقوق صحبت کنید. و اگر قبل از این درس یک گشت و گذار در معبد انجام شده باشد، پس در حال حاضر در معبد باید توجه دانش آموزان را به انواع مختلف نمادها (چهره های مقدسین، طرح کتاب مقدس) جلب کرد، که چگونه یک نماد با دیگری متفاوت است، در به چه ترتیبی روی نماد قرار دارند. برای پوشش کاملتر این موضوع در طول سفر می توانید با خادمان معبد تماس بگیرید. بعد از گشت و گذار از بچه ها بخواهید که سوالاتی بپرسند و پاسخ جامعی برای آنها دریافت کنید.

مواد اسلاید 27

اسلاید 28

با توجه به مبحث چهارم "هیچ عشقی بالاتر از این نیست که جان خود را برای دوستان خود ببخشیم"یک نکته بسیار مهم این است که درک واضحی از معنای کلمات - وظیفه، افتخار، وطن ارائه دهیم.

صحبت از ارتباطات فرا موضوعی دروس، موضوع میهن پرستی، قداست و دفاع از میهن نیز در درس خواندن ادبی و درس موسیقی مطرح می شود. در بخش برنامه درس موسیقی، موضوع "قدیس های سرزمین روسیه" از خط قرمز عبور می کند، جایی که دانش آموزان می آموزند که مقدسین چه کسانی هستند، چرا آنها در روسیه مورد احترام هستند و شایستگی آنها چیست. بنابراین موضوع درس مطالعات کوبا برای دانش آموزان تازگی ندارد. اما اینجاست که می توان با استفاده از مثال های خاص این موضوعات را با عمق بیشتری مورد بحث قرار داد.

اسلاید 29

می توانید درس را با جدول کلمات متقاطع شروع کنید تا به موضوع اصلی درس برسید.

"متقاطع اصطلاحات"

  • یک دستور دینی که یکی از هنجارهای اخلاقی بشریت را تشکیل می دهد. (فرمان)
  • کلمه ای که دارای دو ریشه به معنای «وفادار»، «نظر، تسبیح» است. (ارتدکس)
  • مهربانی، همدردی، محبت در عمل، آمادگی برای نیکی به همه، رحمت، نرمی. (رحمت)
  • ارزیابی درونی یک فرد از رفتار، احساسات، و همچنین اعمال، نظرات دیگران از منظر خیر و شر، آگاهی فرد از وظیفه و مسئولیت خود در قبال خود و دیگران. (وجدان)
  • گفتگوی بین شخص و خدا، اشکال ارتباط احتمالی بین شخص و خدا، توسل به خداوند متعال.
  • حوزه ای از زندگی که ویژگی بارز آن اعتقاد به ماوراءالطبیعه، به خدا، افکار و اعمال یک فرد است که متقاعد شده است که ذهن انسان در دنیای ما تنها نیست. (مذهب)(کلمه کلیدی "FEAT")

پس از اتمام، سؤال زیر را بپرسید:

  • به نظر شما تصادفی است که این کلمه کلید واژه جدول کلمات متقاطع است؟ این مفهوم چه جایگاهی در درس می تواند داشته باشد؟

شاهکار زاهدانه، زهد

پیشنهاد کنید که اطلاعات لازم را در فرهنگ لغت بیابید و با در نظر گرفتن تمام جنبه های لغوی این کلمات، تعریفی از مفاهیم "FEIT"، "ASHEIT"، "ASCEPTIVENESS" استخراج کنید.

نتیجه می گیریم - FEAT یک عمل قهرمانانه فداکارانه، بی غرض و فداکارانه است که ناشی از برخی احساسات است.

بی خود، سخت کوشی؛ تعهد مهم، تعهد، تلاش انسان برای تقرب به خدا (تأیید ایمان، نذر، روزه، نماز، ترک جان، فرونشاندن شهوات و...)، حرکت از ضعف ها: ترس. طمع، خودخواهی، منفعت شخصی;

فداکاری به خاطر شخص دیگری، به خاطر میهن، به نام یک ایده، دین.

زمانی بود که مفاهیم پهلوانی و زهد با یک سلول آرام صومعه با خش خش درختان بلوط صومعه در بیرون پنجره همراه بود. لامپ ها، نمادها، تابوت به جای تخت. سخنرانی های آرام، جامه ها، اسکوف ها و انگشتان تا شده برای علامت صلیب - زاهد در دود بخور با دست برکت برافراشته تصور می شد ... و اکنون این مفاهیم را با چه چیزی مرتبط می کنید؟ - آری، کرامات و زهدها، چه در ظاهر و چه در شرایطی که در آنجا انجام می شود، متفاوت است. اما همه زاهدان واقعی با یک ویژگی خاص همه آنها - از خودگذشتگی - متحد و مرتبط هستند. بدون ایثار نه دستاورد است و نه زهد. از این گذشته، شما کسی را که شجاعانه به خاطر منافع شخصی به چشمان مرگ می نگریست، زاهد نمی گویید؟ در غیر این صورت، بسیاری از مجرمان شروع به استفاده از این اصطلاح عالی برای خود خواهند کرد. اما ایثار را نه تنها می توان با پذیرش مرگ، بلکه در یک موضوع کم و بیش کوتاه مدت آشکار کرد - می توان آن را در فعالیت طولانی مدت برای خیر عمومی بیان کرد - فعالیتی که گاه تمام زندگی را از حوزه های علمی، هنری و هنری در بر می گیرد. ساختار اجتماعی، خواه ایجاد روابط خوب بین مردم و کمک به هر شکلی به کسانی که به آن نیاز دارند. هر شاهکاری همیشه با نوعی فداکاری شخصی به نام هدف همراه است. در رسیدن به این هدف، ما هر بار خواسته های خود را قربانی می کنیم، گاهی اوقات خواسته های خودخواهانه، نیازهای خود را. گاهی آسان‌تر است که به وجدان، خواسته‌هایتان امتیاز بدهید تا اینکه به جلو بروید...

اسلاید 30

بزرگترین نمونه شاهکار که هرگز کسی از آن پیشی نگرفت، شاهکار مسیح بود و تا به امروز باقی مانده است. این یک نمونه درخشان از فداکاری است. مسیح توانست بار عظیم فداکاری را برای آینده ای بهتر برای همه بشریت به دوش بکشد. او که پاک ترین و کامل ترین فرزندان انسان بود، متانت و فروتنی توهین و تمسخر سربازان بی ادب را تحمل کرد. او برای شکنجه گران خود دعا کرد و از پدر آسمانی خواست که آنها را ببخشد. او با داشتن دانش و قدرت مافوق بشری از انجام کاری برای کاهش رنج خود بر روی صلیب خودداری کرد. هیچکس نمیفهمد، او که در ساعت مرگش توسط همه رها شده بود، حتی شاگردانش، چه صلابت و شجاعت باید نشان دهد!

اسلاید 31،32

سپس می توانید نام مقدسین را که قبلاً برای آنها شناخته شده است - الکساندر نوسکی ، دیمیتری دونسکوی ، ایلیا مورومتس ، شاهزاده ولادیمیر ، شاهزاده خانم اولگا ، مادر سوفیا و فرزندانش نادژدا ، ورا ، عشق ، سرگیوس رادونژ ، پیتر و فورونیا ، سیریل و متدیوس، سنت جورج پیروز، سرافیم ساروفسکی و دیگران.

چرا آنها برای ما مقدس هستند؟ شاهکار آنها چه بود؟ انجام کار پروژه امکان پذیر است - جمع آوری مطالب در مورد مقدسین سرزمین روسیه. ضرب المثلی هست که می گوید: «زمین بدون انسان صالح ارزش ندارد.» عادل كسى است كه درست زندگى كند و گناهى نداشته باشد. چنین افراد صالحی در خاک روسیه وجود دارند. قدیسان حامی ما - این چیزی است که مردم آنها را صدا می کنند. کلیسای ارتدکس به طور مقدس حافظه آنها را حفظ می کند، گزارش های شاهدان عینی را جمع آوری می کند، و زندگی نامه زاهدان مقدس را جمع آوری می کند. آنها را قدیسان نیز می نامیدند. بیایید دریابیم که مقدسین چه کسانی هستند.

مقدسین اشخاصی اساطیری یا تاریخی هستند که در ادیان مختلف (مسیحیت، اسلام) به تقوا، عدالت، رضای خدا و واسطه بین خدا و مردم نسبت داده شده اند.

قدیسان بسیار زیادی در روسیه مورد احترام بودند. اما در میان این انبوه کسانی بودند که مردم به ویژه محبوب و مورد احترام بودند - در میان آنها کسانی بودند که عهد عتیق و جدید درباره آنها صحبت می کردند و کسانی که پس از گسترش مسیحیت مشهور شدند و کسانی که "در سرزمین روسیه درخشیدند". شما می توانید با فرزندان خود تقویمی از تاریخ های به یاد ماندنی حامیان مقدس روسیه بسازید، کتابچه ها بسازید، یک پروژه پروژه "قدیس های حامیان روس" ایجاد کنید.

یکی از شفیعان صالح سرزمین روسیه دوک بزرگ ولادیمیر سواتوسلاوویچ بود. در طول سلطنت او، مهمترین رویداد برای اتحاد دولت روسیه، غسل تعمید روسیه بود. با قضاوت بر اساس تواریخ باستان، پس از اینکه شاهزاده خود مسیحیت را پذیرفت، حتی شخصیت او نیز تغییر کرد. او مجازات اعدام را ممنوع کرد ، پول بین فقرا توزیع کرد ، حرمسرا را منحل کرد و با وجود اینکه عاشق اعیاد بود ، شروع به سازماندهی آنها فقط در تعطیلات کلیسا کرد. شاهزاده با میهمانان سخاوتمندانه رفتار کرد و برای بیماران و ضعیفان دستور داد تا غذا و نوشیدنی به خانه هایشان برسانند. پس از همه اعمال نیک او، کشورهای دیگر دیگر با روس به همان اندازه رفتار نمی کردند. شاهزاده نجیب و جنگجوی عادل ولادیمیر در قرن سیزدهم مقدس شد.

نقش شاهزاده ولادیمیر و مسکو دیمیتری دونسکوی در شفاعت برای سرزمین روسیه عالی است. نام او به نمادی از شکوه نظامی تبدیل شد. در سال 1988 توسط کلیسا مقدس شد.

سرگیوس رادونژ یکی از مورد احترام ترین مقدسین روسیه است. "هگومن سرزمین روسیه" - مردم او را صدا می زنند. یک راهب، رهبر یک صومعه ارتدکس است. این بدان معنی است که می توان گفت که سرگیوس رادونژ مربی معنوی همه مردم روسیه است. او قبل از مرگ خود وصیت زیر را برای برادرانش گذاشت: پاکی ایمان ارتدکس را به شدت حفظ کنید، وحدت را حفظ کنید، پاکی روح و جسم، عشق بی وفا، اجتناب از امیال شیطانی، پرهیز از خوردن و نوشیدن، غرور خود را فروتن کنید، و نشان دهید. رحمت

کلیسای ارتدکس یاد و خاطره سنت سرگیوس رادونژ را در 8 اکتبر گرامی می دارد. این روز درگذشت قدیس است. وی در 25 شهریور (8 مهر به سبک جدید) 1392 درگذشت. پس از 30 سال، آثار و لباس های او ناقص یافت شد که تا به امروز در لاورای ترینیتی سرگیوس باقی مانده است. در سال 1452، راهب سرگیوس رادونژ مقدس شد.

کشیش سرافیم ساروف، زاهد بزرگ کلیسای روسیه، در 19 ژوئیه 1754 در خانواده ای بازرگان به دنیا آمد. هنگام غسل تعمید به او نام پروخور داده شد. پروخور حتی در جوانی تصمیم گرفت زندگی خود را کاملاً وقف خدا کند و وارد یک صومعه شود. در سال 1778، پروخور یک تازه کار شد. شاهکار مورد علاقه او دعای عیسی در جنگل اطراف بود. پس از 8 سال با نام سرافیم راهب شد. سرافیم زندگی خود را با سوء استفاده های سخت گذراند. یک دقیقه نمازش را ترک نکرد. غذای خودش را گرفت. نزدیک سلولش باغات سبزی کاشت و حیاط زنبور عسل ساخت. راهب بسیار سخت روزه می گرفت، روزی یک بار غذا می خورد و در روزهای چهارشنبه و جمعه کاملاً از غذا پرهیز می کرد.

مردم بیشتر و بیشتر برای نصیحت و نعمت نزد او می آمدند، اما این خلوت او را مختل می کرد. طبق دعای سرافیم، راه سلول متروک او توسط شاخه های عظیم درختان کاج چند صد ساله مسدود شده بود. حالا فقط پرندگان و حیوانات وحشی از او دیدن می کردند. هنگامی که از صومعه برای او نانی آوردند، راهب از دستان او به خرس نان داد. راهب سرافیم مجبور شد آزمایش های زیادی را در تنهایی جنگل تحمل کند، اما او همه چیز را تحمل کرد. نجات اصلی او دعا و سکوت بود. او 15 سال را در بیابان گذراند و هنگامی که به صومعه بازگشت، عزلت را انتخاب کرد - خلوت کامل و نماز. گوشه نشینی او 15 سال به طول انجامید. در نماز انفرادی توانایی دیدن و معجزه را به دست آورد. در 25 نوامبر 1825، با برکت راهب صومعه، در سلول خود را به روی تمام رنج دیدگان گشود. مردم با مشکلات و بیماری های خود نزد او آمدند. او هیچ کس را قضاوت نمی کرد. مردم او را "پدر سرافیم" می نامیدند. راهب سرافیم ساروف هنگام دعا در حالی که در مقابل نماد مادر خدا زانو زده بود درگذشت.

فعالیت های سنت سرگیوس برای میهن اهمیت زیادی داشت: او با شاهزادگان متخاصم آشتی داد و از شاهزادگان مسکو در اتحاد روسیه حمایت کرد. سرگیوس رادونژ دیمیتری دونسکوی را برای نبرد کولیکوو برکت داد و پیروزی او را پیش بینی کرد. دو راهب از صومعه او - Persvet و Oslyabya - در نبرد شرکت کردند. اکنون بیش از ششصد سال است که مردم ارتدوکس روسیه برای خود و روسیه به سنت سرگیوس رادونژ دعا می کنند و درخواست کمک و شفاعت می کنند.

اسلاید 33

در واقع، زاهدان بزرگ روسی، نمونه هایی از زندگی صحیح را به همه مردم ارائه کردند، نه با کلمات، آموزه ها و تعالیم، بلکه با الگوی خود. آرامش و شادی در روح - این همان چیزی است که آنها در دعاهای خود برای آن تلاش کردند. و این به آنها اجازه داد تا هزاران روح اطراف خود را نجات دهند. افراد صالح و زاهد بزرگ، قهرمانان واقعی، آنها را "قدیس های حامی مردم ما" نیز می نامند.

مؤمنان همچنین به شاهزاده نجیب الکساندر نوسکی (1220-1263) برای محافظت از تهاجم بیگانگان و از خشونت سایر مذاهب دعا کردند: شاهزاده، جنگجو و راهب. تمام این لهجه های تصویر او با تاریخ توسعه دولت روسیه همراه بود. بزرگداشت شاهزاده بلافاصله پس از مرگ او آغاز شد و تا امروز ادامه دارد. تصویر دوک بزرگ الکساندر یاروسلاویچ، که ترکیبی از ویژگی های یک سیاستمدار خردمند، یک جنگجوی شجاع، یک مدافع بی باک از ایمان ارتدکس و یک راهب فروتن است، همیشه به مردم روسیه نزدیک بوده است.

یکی از نمادهای مدرن به فرمانده برجسته نیروی دریایی روسیه، دریاسالار فدور فدوروویچ اوشاکوف اختصاص داده شده است. F. F. Ushakov از طرفداران نظرات فرمانده بزرگ روسی سووروف ، هنر جنگ را با اشکال و روشهای جدید انجام عملیات جنگی در دریا غنی کرد که نقش مهمی در دستیابی ناوگان روسیه در نبردهای سیاه و مدیترانه ایفا کرد. دریاها - در کرچ، تندروفسک و همچنین در نبرد کالیاکریا. اوشاکوف همیشه به دنبال پایان دادن به نبرد با تعقیب دشمن در حال عقب نشینی بود تا اینکه کاملاً نابود شد. حتی پس از استعفا، فئودور اوشاکوف به خدمت به میهن ادامه داد. در سال 1812 او به عنوان رئیس شبه نظامیان استان تامبوف انتخاب شد. در پاییز 1817، او در ملک خود در نزدیکی استان تامبوف درگذشت.

در مارس 1944، دولت اتحاد جماهیر شوروی نشان و مدالی را به نام دریاسالار اوشاکوف ایجاد کرد. فئودور اوشاکوف، فرمانده نیروی دریایی روسیه در آغاز قرن بیست و یکم مقدس شد.

تصاویر جنگجویان صالح که توسط نقاشان روسی خلق شده اند، عشق و غرور را در ما به این سرزمین برمی انگیزد که اجداد ما آن را توسعه داده اند، از تخطی از مرزهای آن و تخطی ناپذیری قلمرو روسیه محافظت می کنند.

اسلاید 34 متریال استفاده شده

اسلاید 35

من می خواهم بحث خود را با کلمات شعری که هیرومونک معاصرمان رومن سروده است، به پایان برسانم.

بدون خدا یک ملت یک جمعیت است،

متحد با معاون

یا کور یا احمق

یا، از آن بدتر، بی رحمانه.

و بگذار هر کس بر تخت بنشیند،

صحبت کردن با هجای بلند.

جمعیت یک جمعیت باقی خواهد ماند

تا زمانی که به خدا روی آورد!

ویدیوهای زیادی برای این درس وجود دارد که در مورد زندگی حامیان مقدس روسیه صحبت می کند. می توانید یک سخنرانی فیلم برای دانش آموزان و والدین آنها ترتیب دهید. انجام برنامه های مشترک دانش آموزان و والدین از این دست، کارهای تحقیقاتی و پروژه ای مشترک، معنویت نه تنها دانش آموزان را افزایش می دهد، بلکه والدین را به فکر معنویت خود می اندازد. بدین ترتیب روح نه تنها کودک، بلکه والدین آنها نیز تربیت می شود.

همکاری بین مدرسه و رئیس معبد باید به یک سنت خوب در فعالیت های مشترک فرهنگی، معنوی و آموزشی تبدیل شود. ما باید تلاش کنیم تا دروس تا حد امکان مفید و جالب باشد.