صفحه اصلی / طلسم / در بدن اختری چیست؟ اختری: بدن اختری

در بدن اختری چیست؟ اختری: بدن اختری

انسان هفت بدن و چاکرا دارد. بدن اختریبلافاصله بعد از پخش می آید، اولین. بدن هر انسان توسط یک چاکرای خاص کنترل می شود. بدن اختری انسان شبیه بدن فیزیکی است، فقط بسیار نازکتر: ضخامت آن تقریباً 20 تا 40 سانتی متر است، اما می تواند حتی بیشتر باشد. همه چیز بستگی به توسعه آن دارد. فقط یک روشن بین می تواند بدن اختری را به وضوح ببیند. شبیه پیله نورانی، خطوط کلی یک جسم فیزیکی را به خود می گیرد.

در این مقاله

چیست؟

درست مانند هاله، بدن اختری می تواند در معرض حملات انرژی یا جادویی قرار گیرد که متعاقباً باعث آسیب ها و شکاف های مختلفی می شود. چاکرای شبکه خورشیدی که مانیپورا نام دارد، بدن اختری انسان را کنترل می کند. این یک لایه محافظ ایجاد می کند و مسئول نیروهای انرژی انسان است، بنابراین بدن اختری عملکردهای مشابهی را انجام می دهد. احساسات، اشتیاق، تمایلات، احساسات خاص، جاذبه ها و غیره ما را کنترل می کند.

کالبد اختری یا همان‌طور که به آن می‌گویند، بدن عاطفی داده می‌شود تا بتوانیم در این سطح از کیهان جایگاهی محکم به دست آوریم. تجارب مثبت (شادی، عشق، شادی) و منفی (خشم، ترس، نارضایتی) را ذخیره می کند. این در سلول های بدن اختری ما تحت پوشش فلاش های پرانرژی رنگی ثبت شده است.

نقشه ظریف انسان

کل بدن ما یک هاله را تشکیل می دهد که فقط با چشم سوم یا بینایی اختری توسعه یافته قابل مشاهده است.

برخی از آیین های جادوگری از تقسیم هواپیمای ظریف به بدن اجتناب می کنند و فقط با هاله کار می کنند که این نیز امکان پذیر است. پاکسازی، تقویت و محافظت در برابر تاثیر منفیهم با بدن های فردی و هم با هاله به طور کلی انجام می شود.

اما کار بر روی بدن ظریف به طور جداگانه به دلیل افزایش تمرکز روی یک مشکل خاص موثرتر در نظر گرفته می شود، که فقط می تواند به طور کامل به صورت جداگانه حل شود.

رابطه بین اجسام اختری و فیزیکی

بدن اختری بر جسم تأثیر می گذارد. اگر فردی ضعیف باشد، با خودش مخالف باشد و مستعد عادت های بد باشد، ابتدا بدن اختری آسیب می بیند. ضعیف می شود و انرژی را از دست می دهد که متعاقباً بر بدن فیزیکی تأثیر منفی می گذارد.

این در مورد ابراز بیش از حد عصبانیت و سایر احساسات منفی نیز صدق می کند.هر چه بیشتر باشد، بدن اختری و سپس جسم فیزیکی بیشتر آسیب می بیند. مثال های زیادی وجود دارد که فردی در نگاه اول از نظر جسمی خسته نیست، اما به دلیل مشکلات مداوم و افکار منفی احساس خستگی و خواب آلودگی می کند.

اینها پیامدهای انرژی ضعیف در بدن اختری است. اگر برعکس، فرد افکار و اعمال خود را زیر نظر داشته باشد، سعی کند همه چیز را به درستی انجام دهد و مثبت اندیشی را جمع کند، از نظر جسمی احساس قوی و نیرومندی می کند.

در این ویدئو، اسکندر به زبان ساده در مورد بدن اختری صحبت می کند:

همه چیز با بدن اختری شروع می شود، شما باید همیشه این را به خاطر بسپارید.

چگونه توسعه دهیم؟

بدون کار مداوم بر روی بدن اختری غیرممکن است - باید همیشه شکل بگیرد، روی حفاظت، حمایت از انرژی کار کنید. همه چیز مربوط به چاکرای مانیپورا را مطالعه کنید تا روی بهبود آن کار کنید. برای اینکه چاکرا عمل کند، باید نظم و انضباط شخصی، شجاعت، مسئولیت پذیری و سایر ویژگی های مشابه را توسعه دهید.

پتانسیل انرژی خود را تقویت کنید، زیرا نه تنها بر سطح اختری، بلکه بر بقیه بدن انسان نیز تأثیر می گذارد.

انباشت ذهنی-اختری اضافی باید تخلیه شودبرای جلوگیری از پیامدهای منفی مانند اعتیاد، وضوح فکر، فرصت یادگیری چیزهای جدید و غیره. دو نوع ازدحام وجود دارد - اطلاعاتی و انرژی. بدن ما انرژی، نور، اشباع را از دست می دهد و لخته ها و لکه های تیره مختلف را جمع می کند.

برای رشد بدن اختری، باید از شر آنچه که آن را آلوده و ضعیف می کند خلاص شوید:

  • خشم، خشم، پرخاشگری؛
  • ترس، بدبینی، افسردگی؛
  • احاطه شدن توسط افراد منفی؛
  • خواب ضعیف؛
  • آرامش بیش از حد، تنبلی؛
  • افزایش تنش؛
  • تجلی احساسات سطحی؛
  • خودخواهی و غرور؛
  • عادت های بد و هر چیزی که بدن فیزیکی را آلوده می کند.

بر این اساس، باید آنچه را که بدن اختری را تقویت می کند، توسعه داد:

  • تمرینات معنوی و مراقبه؛
  • احاطه شده توسط مردم دلپذیر و روشن؛
  • خواندن کتاب های خوب و مهربان، گوش دادن به موسیقی مورد علاقه خود، سفر به مکان های زیبا.
  • فعالیت بدنی؛
  • مهربانی با دیگران، عشق بی قید و شرط، دوستی؛
  • روال روزانه مناسب و خواب سالم؛
  • پاکسازی ذهن

این نه تنها بر بدن اختری، بلکه بر کل هاله به طور کلی تأثیر مثبت دارد.

فواید یوگای اختری

این برنامه به شما کمک می کند تا به طور مستقل توانایی ورود به هواپیمای اختری را توسعه دهید، اما برای دستیابی به نتایج واقعاً خوب، بهتر است با تمرین کنندگان حرفه ای روی یوگا کار کنید.

آموزش "یوگا اختری" تنها با ویژگی طبیعی آگاهی انسان کار می کند- جهت معمول حرکت را دنبال کنید، حتی اگر متوقف شده باشد. به لطف این پدیده آگاهی، ایجاد مهارتی مانند ترک بدن فیزیکی شما امکان پذیر می شود. این برنامه به شما کمک می کند تا این را احساس کنید و اگر در طول یوگای اختری ناگهان احساس کردید که به سمت بالا کشیده می شوید، در هیچ شرایطی در برابر این احساس مقاومت نکنید. بهتر است استراحت کنید و به بدن اختری خود آزادی عمل بدهید.

فرآیند خروج از بدن فیزیکی یادآور ترن هوایی یا پرواز با هواپیما است. نام دوم آن "بالشتک بادی" است. این احساس در طول پرواز ظاهر می شود، زمانی که به نظر می رسد همه چیز در اطراف یخ زده است، اما چیزی غیرقابل توضیح در درون شما به حرکت خود ادامه می دهد. خیلی ها می گویند در این زمان نفسشان بند می آید یا مثلاً قلبشان تپش می افتد.

این لحظه ای است که بدن اختری برای مدت کوتاهی از جسم خارج می شود. فقط یک لحظه، اما می توان آن را در طول آموزش ما تمدید کرد و چندین برابر بیشتر از احساسی خواهد بود که هنگام پرواز در هواپیما یا تفریح ​​در یک جاذبه تجربه کرده اید. هر چه بیشتر تمرین کنید، بیشتر می توانید مهارت خروج از بدن اختری از پوسته فیزیکی را توسعه دهید.

امکانات

به طور کلی، بدن اختری ما دوتایی از پوسته فیزیکی است که برای چشم عادی نامرئی است. هنگامی که شخص می خوابد، اختری او دقیقاً بالای بدن او در حالت معلق قرار می گیرد و طرح کلی آن را کاملاً کپی می کند. هر چه میل فرد برای خودسازی قوی تر باشد، بدن اختری قوی تر و کامل تر می شود. به لطف این، شخص می تواند رویاهای شفاف بیندیشد یا در هواپیمای اختری سفر کند.

بدن اختری چندین قابلیت منحصر به فرد دارد:

  • انرژی خود را مدیریت می کند.
  • به طور مستقل از حملات جادویی و انرژی بازیابی می شود.
  • می تواند فوراً با یک فکر در فضا حرکت کند و در جهان های ظریف سفر کند.
  • عملکرد محافظتی را انجام می دهد؛
  • به نوسانات خلقی اطرافیانش واکنش نشان نمی دهد.

این بدان معنی است که هرچه فرد فعال تر روی بدن انرژی خود کار کند، محافظت بیشتری دارد و در برابر احساسات منفی دنیای اطراف خود حساس نیست. برای چنین جنگجویان روحانی، جهان در را به روی توانایی های شگفت انگیز و تقریبا جادویی باز می کند!

تمیز کردن

ابتدا باید بفهمید که دقیقاً چه چیزی باید تمیز شود و میزان آلودگی بدن انرژی شما چقدر است. ابتدا تمیز کردن لایه های بالایی می آید: افکار منفی، حسادت، عصبانیت، عصبانیت. معمولا افکار و احساسات با رویدادها یا افراد خاصی مرتبط هستند، بنابراین می توانید خودتان این لایه را پاک کنید.

منفی را حذف کنیداز نظر ذهنی همه را ببخش، به بدخواهان عشق بفرست، و سپس آنها را رها کن، در نتیجه تمام بدهی ها را به خود ببندی، و تنها پس از آن حرکت کن.

بعد یک پاکسازی پیچیده می آید - خلاص شدن از ترس هایی که بدن اختری صدها سال با آن اشباع شده است. سخت ترین کار، از بین بردن ترس از مرگ است، یا همان غریزه. برای این کار روش هایی وجود دارد، مثلاً فرد را برای مدتی در زمین دفن می کنند یا با شکارچیان در آب غوطه ور می شوند. چنین تکنیک هایی تحت نظارت افراد شایسته انجام می شود، اما افراد کمی به آنها توصیه می کنند، زیرا اغلب آنها را حذف نمی کنند، بلکه برعکس، ترس انسان را افزایش می دهند.

بنابراین، بهترین کار این است که مرگ های گذشته خود را از نظر ذهنی زنده کنید، این واقعیت را بپذیرید که مرگ اساساً تغییری از شکلی از تجلی آگاهی ما به شکل دیگر است و به زندگی عادی بازگردید. و همچنین می توانید با سایر ترس های جهانی کار کنید.

بدن اختری پس از مرگ

بدن پرانرژی توسط یک نخ نقره ای نازک به بدن فیزیکی گره خورده است که تا حدودی یادآور بند ناف است. پس از مرگ یک فرد، بند ناف پاره می شود و بدن اختری پوسته فیزیکی را برای همیشه ترک می کند. اگر انسان در طول زندگی از بدن اختری خود مراقبت می کرد، پس از مرگ به سطوح بالاتر وجود می رسد. اگر مراقبتی وجود نداشته باشد، بدن انرژی به جهنم اختری سقوط می کند، جایی که می میرد.

در این ویدیو، Ksenia Menshikova در مورد گسترش آگاهی صحبت خواهد کرد:

بنابراین، رشد و تقویت بدن اختری در طول زندگی بسیار مهم است. و با تبدیل شدن به یک جنگجوی معنوی، به بالاترین درجات وجودی صعود کنید.

کمی درباره نویسنده:

اوگنی توکوبایفکلمات درست و ایمان شما کلید موفقیت در مراسم کامل هستند. من اطلاعاتی را در اختیار شما قرار می دهم، اما اجرای آن مستقیماً به شما بستگی دارد. اما نگران نباشید، کمی تمرین کنید و موفق خواهید شد!

کالبد اختری دومین جسم پر انرژی است که بدن عاطفی نیز نامیده می شود. این بدن همه احساسات ما را حمل می کند و همچنین حاوی تمام ویژگی های طبیعت ما است. مستقیماً تحت تأثیر احساسات قرار می گیرد و خود بر آنها تأثیر می گذارد. وقتی فردی از نظر عاطفی و روحی به بلوغ خاصی نرسیده باشد، می توان بدن اختری او را به صورت نوعی ابر ابری تصور کرد که در جهات مختلف حرکت می کند. هر چه انسان در احساسات، افکار و ویژگی های شخصیتی بالغ تر باشد، بدن اختری شفاف تر و مشخص تر به نظر می رسد.

ساختار بدن اختری

هاله بدن اختری شکلی بیضی دارد و بدن را در فاصله 30-40 سانتی متری احاطه کرده است. این فرآیند عمدتا توسط چاکراها و به میزان کمتری توسط منافذ پوست انجام می شود. حالت عاطفی بیرونی یک فرد در محیط منعکس می شود و حواس ما به راحتی می تواند تشخیص دهد که یک فرد عصبانی، ناراحت، آشفته یا دلسرد است، حتی اگر در ظاهر آرام به نظر برسد. افراد حساس به راحتی تاثیر پیش بینی های عاطفی نامتعادل دیگران را بر محیط تشخیص می دهند. برخی افراد اگر در کنار کسی باشند که احساسات منفی دارد، احساس اضطراب و ناراحتی می کنند. به خصوص افراد حساس می توانند این را حتی زمانی که فردی آرام و آرام است، احساس کنند، اما همچنان احساسات نامطلوب باقی مانده از رویدادهای قبلی را حمل می کنند.

هاله اختری در حرکت دائمی است. از آنجایی که ویژگی های اصلی شخصیت یک فرد در هاله با استفاده از رنگ های اصلی بیان می شود، هاله اختری بسته به تجربیات و وضعیت احساسی فرد می تواند تغییر کند. احساسات منفی مانند خشم، غم، ترس و اضطراب با رنگ های تیره و نقاط روی سطح هاله بیان می شود. برعکس، وقتی فردی عاشق، شاد، شادی، به خود و محیط اطرافش مطمئن است و احساس شجاعت می‌کند، رنگ‌های درخشان، رنگارنگ، «خالص» در هاله او ظاهر می‌شود.

می توانیم بگوییم که از بین همه هاله ها، هاله اختری بیشترین انرژی را بر جهان بینی عمومی فرد، واقعیتی که در آن زندگی می کند، دارد.

"ترکیب" بدن اختری

بدن اختری شامل تمام احساسات سرکوب شده است. ترس ها و تجربیات آگاهانه و ناخودآگاه مرتبط با احساس طرد شدن و تنهایی؛ پرخاشگری، عدم اعتماد به نفس. این توده عاطفی ارتعاشات خود را از طریق جسم اختری به جهان منتقل می کند و سیگنال های ناخودآگاه را به جهان می فرستد.

این بسیار مهم است - پیام هایی که ما به طور داوطلبانه یا ناخواسته از طریق بدن اختری به جهان می فرستیم واقعیت خاصی را وارد زندگی ما می کند. در نهایت، ما دقیقا همان چیزی را که ارسال می کنیم دریافت می کنیم. اگر احساسات منفی از خود ساطع کنیم، رویدادهای ناخوشایند را به سمت خود جذب می کنیم، در نتیجه پیشگویی های بدبینانه (آگاهانه یا ناخودآگاه) که در وهله اول این رویدادها را جذب می کنند، محقق می کنیم. ارتعاشات پرانرژی که ما منتشر می کنیم ارتعاشات انرژی مشابهی را از محیط جذب می کند. در نتیجه، ما مکرراً با موقعیت‌ها، رویدادها یا افرادی مواجه می‌شویم که آینه‌ای از آنچه سرکوب می‌کنیم، می‌ترسیم یا می‌خواهیم از آن خلاص شویم.

در همین حال، وضعیت ملاقات های "آینه ای" با افراد اطراف ما یا با اتفاقاتی که در زندگی ما رخ می دهد کارکرد خاصی را انجام می دهد. آن احساساتی که ما بیرون نرفته ایم و در کالبد اختری ما باقی می مانند، دائماً در حالت میل به ناپدید شدن هستند. وقتی اغلب با رویدادها یا افرادی روبرو می شویم که برای ما آینه هستند، فرصت دیگری برای رهایی از احساسات انباشته به دست می آوریم. وقتی آگاهانه سعی می کنیم با این احساسات کنار بیاییم، دوباره در موقعیتی قرار می گیریم که بازتاب حل نشده ماست. درگیری های داخلی- با این حال، اکنون ما شجاعانه با وضعیت فعلی مقابله می کنیم و سعی می کنیم عاقلانه آن را حل کنیم، بنابراین ممکن است این احساسات ناپدید شوند و بدن عاطفی ما را ترک کنند.

بدن ذهنی و افکار هوشمند موجود در آن تأثیر خاصی بر بدن اختری دارد، اما نسبتاً کوچک است. همانطور که ضمیر ناخودآگاه می تواند سیستم قوانین و قوانین خود را ایجاد کند، بدن های اختری و احساسی نیز بر اساس قوانین خود عمل می کنند. این را می توان در مثال شخصی مشاهده کرد که به طور مکرر با خود تکرار می کند که دلیلی برای ترس از سوسک هایی که روی زمین می دوند وجود ندارد. تنها در موارد بسیار نادر چنین تکراری بر ترس تجربه شده توسط آن شخص تأثیر قابل توجهی دارد.

اندیشه هوشمند توانایی هدایت را دارد رفتار بیرونی، اما تأثیر محسوسی بر ضمیر ناخودآگاه نمی گذارد، مگر از طریق استفاده از مانتراهای مختلف، تأییدها، تفکر مثبت که مستقیماً ناخودآگاه را جذب می کند و کلیشه های قبلی را در آن تغییر می دهد.

در بدن عاطفی ما تمام باورهای قدیمی و کلیشه های عاطفی را که بین کودکی و بزرگسالی انباشته ایم پیدا می کنیم. نارضایتی های قدیمی دوران کودکی و همچنین احساسات مرتبط با احساس طرد شدن، بی ارزشی و سایر ایده های نامطلوب که درباره خودمان شکل داده ایم، در اینجا زندگی می کنند. این کلیشه های قدیمی بارها و بارها با دنیای آگاهی ما برخورد می کنند.

به عنوان مثال، یک درگیری زمانی که یک فرد تلاش می کند تا دوست داشته باشد و دوست داشته شود، اما نمی تواند بفهمد چه چیزی مانع این امر می شود. چرا عشق وارد زندگی او نمی شود یا چرا یک بار دیگر از او می گذرد؟ به احتمال زیاد این باور ناخودآگاه که او لایق عشق نیست یا ناتوان از عشق است - و این باور ممکن است در اوایل کودکی یا حتی در دوران کودکی شکل گرفته باشد - در کالبد اختری او ریشه دوانده باشد.

زندگی و تولد دوباره احساسات

اما چنین وضعیتی فقط در طول زندگی فعلی شکل نمی گیرد و حل نمی شود. احساساتی که راهی برای خروج پیدا نکرده‌اند، درگیری‌های عاطفی حل‌نشده و آثاری که در زندگی و محیط ما به جا می‌گذارند (از طریق جهان بینی و رفتار ما) با ما به تجسم‌های بعدی منتقل می‌شوند تا زمانی که حل شوند. این به این دلیل اتفاق می‌افتد که بدن عاطفی ما با مرگ بدن فیزیکی متلاشی نمی‌شود، بلکه به بدن بعدی، به تجسم بعدی می‌رود. علاوه بر این، مشکلات حل نشده انباشته تا حد زیادی می تواند شکل تجسم بعدی ما و شرایطی که در آن زندگی ما در آن اتفاق می افتد را از پیش تعیین کند.

وقتی این قوانین کیهان را درونی می کنیم، می فهمیم که سرنوشت ما در واقع در دستان خودمان است. ما نمی‌توانیم وقایع را سرزنش کنیم و قطعاً نمی‌توانیم دیگران را سرزنش کنیم، زیرا خودمان باعث شدیم این اتفاقات برایمان رخ دهد، به لطف توده عاطفی که در طول زندگی فعلی در بدن عاطفی ما انباشته شده است یا از تجسمات قبلی به ارث رسیده است.

بیشتر عقده های عاطفی در چاکرای شبکه خورشیدی متمرکز شده اند. از طریق این چاکرا ما نسبت به آنچه در زندگی با آن روبرو می شویم واکنش عاطفی نشان می دهیم.

اگر بخواهیم احساساتی را که در درون ما خشمگین است درک منطقی داشته باشیم، باید چاکرای چشم سوم را که مشخصه عالی ترین شکل تجلی بدن اختری است، تحریک کنیم تا بتوانیم به محتویات چاکرای شبکه خورشیدی نفوذ کنیم.

با این حال، حتی پس از درک منطقی احساسات پنهان و ناخودآگاه قبلی که در درون ما موج می زند، باید قلب خود را باز کنیم و کلیشه های موجود را از طریق رفتار آگاهانه تغییر دهیم. برای این کار باید چاکراهای قلب و تاج را تحریک و باز کنیم. وقتی قلب ما باز است و توسط ذهن جهانی هدایت و هدایت می شویم، می توانیم در این تجسم تنظیمات قابل توجهی در خود ایجاد کنیم و بر بدن اختری تأثیر زیادی بگذاریم. ما می توانیم بسیاری از چیزهایی را که برایمان اتفاق می افتد متوجه شده و بفهمیم و از آنها یاد بگیریم.

هنگامی که وضعیت توسعه یافته آگاهی و ارتباط یک فرد با سوپرایگو (خود برتر) باعث می شود که فرکانس های بدن معنوی او با فرکانس های بدن اختری (احساسی) او ارتباط برقرار کند، فرکانس های بدن اختری او بالاتر و بالاتر می رود. هرچه بیشتر افزایش یابد، بدن اختری بیشتر "درهم" احساسات نامطلوب، درگیری های حل نشده و تجربیات منفی زندگی را باز می کند.

به این ترتیب خاطرات ناخوشایندی را که منشأ آن شکست هایی است که تجربه کرده ایم پاک می کنیم و احساس بخشش و درک نسبت به خود و دیگران را تجربه می کنیم. چگونه تعداد بزرگترتجارب نامطلوب را می توان کنار گذاشت، هر چه فرکانس های بدن اختری تشدید شود. محبت، شفقت، شادی، حسن نیت را نسبت به محیط ساطع می کند و ارتعاشات انرژی مشابهی را به فرد جذب می کند.

بدن اختری انسان - آنچه در زیر تعریف پنهان است و چه اهمیتی برای هواپیمای ظریف دارد. بیایید در نظر بگیریم که بدن اختری چیست، چگونه به نظر می رسد، یک فرد در هواپیمای ظریف چگونه است، چگونه قسمت اختری را توسعه و پاکسازی کنیم.

در مقاله:

بدن اختری انسان چیست؟

انسان هفت بدن دارد، درست مثل چاکراها. بدن اختری در میان اجزای ظریف - بعد از اثیری - دومین ردیف است. هر کدام توسط یکی از .

از نظر بیرونی، بدن انرژی شبیه چیزی شبیه به پوسته بدن فیزیکی است. ضخامت می تواند از 20 تا 40 سانتی متر، گاهی اوقات بیشتر باشد. ضخامت جسم اختری به درجه رشد بستگی دارد. سوراخ ها و آسیب های مختلفی پس از حملات انرژی یا جادویی وجود دارد.

بدن اختری توسط مانیپورا - چاکرای شبکه خورشیدی کنترل می شود. Manipur مسئول استحکام انرژی و محافظت است. مؤلفه اختری عملکردهای مشابهی را انجام می دهد: با کمک آن مراسم انجام می شود و توطئه ها خوانده می شود. انرژی شخصی که جادوگران به عنوان منبع قدرت فعال طلسم ها به آن روی می آورند، ذخایر طبیعت اختری است. پیش نیازهای رویدادها در دنیای فیزیکی در صفحه اختری گذاشته شده است.

بدن انرژی عملکردهای محافظتی را انجام می دهد. مثلاً اگر شخصی بین خود آینه ای تصور کند، مانعی در صفحه اختری ظاهر می شود. حفاظت طبیعی با تشریفات خاص یا طلسمات تقویت می شود.

جوهر اختری در هر رویارویی پر انرژی و جادویی دخیل است. بدن اختری سطح لازم از محافظت در برابر حملات خارجی را فراهم می کند و منابعی را برای حمله به دشمنان فراهم می کند. در حالت عادی، زمانی که حفاظت انرژی مورد نیاز نیست، خود را به شکل احساسات و عواطف نشان می دهد.

در بدترین حالت، بدن نازک مانند یک پارچه کهنه و مساوی به نظر می رسد که دور یک فرد آویزان شده است. مردم نمی توانند از نظر جسمی و یا انرژی از خود دفاع کنند. فردی که بدن اختری به طور هماهنگ توسعه یافته است، از نظر جسمی، روحی و انرژی قوی است، به افراط در ضعف ها عادت ندارد و دارای اراده قوی و خلق و خوی درخشان است.

نقشه ظریف یک شخص چیست

هواپیمای ظریف - بدن های ظریف. کلیت آنها شکل می گیرد ، که در صورت توسعه یا . در مجموع هفت بدن وجود دارد که هر کدام مربوط به یکی از چاکراها است.

اکثر سنت های جادوگری مدرن هاله یا هواپیمای ظریف را به اجزاء تقسیم نمی کنند.آنها به طور کلی با هاله کار می کنند: آنها را پاکسازی و تقویت می کنند، تنظیم می کنند. هاله عملکردهای مختلفی دارد، درست مانند هفت بدن.

کار بر روی یک برنامه ظریف در بخش های جداگانه با تمرکز بر مشکلات فردی موثرتر است. همه با سیستم انرژی خود مشکل دارند. کار طولانی مدت روی خودتان می تواند کاستی ها را برطرف کند.

چگونه بدن اختری را توسعه دهیم

درجه رشد بدن اختری به اندازه کار بر روی تقویت بدن فیزیکی مفید است. بخشی از بدن است، مانند بازو یا پا. هواپیمای ظریف سطح قدرت جادویی، حفاظت از انرژی شخصی، توانایی تأثیرگذاری بر مردم، کاریزما و توانایی ایجاد تأثیر را فراهم می کند. شخصیت با اختری ضعیفدائماً از مشکلاتی رنج می برد که برای ایجاد یک برنامه ظریف طراحی شده اند. احساسات خام و ابتدایی هستند. افرادی که اختری ضعیف دارند غذاهای تند و سنگین را ترجیح می دهند.


در مورد زندگی، رفاه و شخصیت
به طور قابل توجهی تاثیر می گذاردحالت صفحه ظریف و جوهر اختری.رشد جوهر اختری شخصیت و اراده را تقویت می کند، تأثیر مثبتی بر سلامت و ایمنی، ارتباط با مردم و رشد اقتدار دارد. اگر این یک شعبده باز است، بدون راهی برای افزایش منبع انرژی و قدرت جادویی شما غیرممکن است.

چگونه بدن اختری را توسعه دهیم؟تقویت ارتباط تنگاتنگی با کار توسعه دارد. اطلاعات مربوط به چاکرا را بیاموزید. آنها ویژگی های لازم برای کار عادی هواپیمای ظریف را توسعه می دهند: شجاعت، مسئولیت پذیری، انضباط شخصی. تمرینات توسعه مفید خواهد بود پتانسیل انرژی، که در جهت تقویت انرژی های لطیف هستند.

تمرین طبیعی بدن های ظریف در طول دعواهای هر ماهیتی اتفاق می افتد. شخص باید از عقیده خود دفاع کند، یاد بگیرد که دیگران را متقاعد کند، تأثیر بگذارد و قدرت نشان دهد. یافتن فرصتی برای ورود به یک اختلاف دشوار نیست - انجمن های زیادی در اینترنت در مورد موضوعات مختلف وجود دارد. شما باید یاد بگیرید که از ایده آل های خود دفاع کنید. فایده دعواهای بدنی کمتر از فعالیت بدنی نیست. باید در کلاس های ورزشی ثبت نام کنید یا در خانه تمرین کنید.

مدیتیشن ها تأثیر مثبتی بر لایه های صفحه ظریف دارند. آموزش آگاهی در رویا، فرافکنی اختری و سایر تکنیک ها بدن اختری را توسعه می دهد. اگر جزء اختری خیلی ضعیف باشد، دستیابی به چیزی معنادار در جهت دشوار است. اگر مطالعه صفحه اختری را انجام دهید، باید نه تنها بدن فیزیکی را درک کنید، بلکه باید به طور کل نگر توسعه پیدا کنید تا توسعه کامل شود.

تمیز کردن بدن اختری - برای چیست و چگونه انجام شود

بدن در صفحه اختری نیاز به مراقبت دارد. باید تغذیه شود، از ناخالصی ها پاک شود و استراحت داده شود. جزء قادر به خوردن غذای فیزیکی نیست - احساسات و برداشت های مثبت لازم است. آنها از گوش دادن به موسیقی دلپذیر، تماشای فیلم، خواندن کتاب، بازدید از نمایشگاه ها و موزه های مختلف و مکان های زیبا در طبیعت به دست می آیند. اقدامات از آلودگی در سطوح ظریف جلوگیری می کند و به بهبود آسیب کمک می کند.

انرژی کیهان را از طریق نفس های خود جذب کنید.

پاکسازی بدن اختری نه تنها با هدف پاکسازی، بلکه در توسعه نیز انجام می شود. هواپیمای ظریف در حالی که سوار می شود با احساسات منفی سنگین آلوده می شود سطوح پایین تر صفحه اختریموجودات مضر، اعمال کم معنوی و احساس گناه.

توصیه می شود که بتوانیم ناخالصی ها را حس کنیم تا این سؤال که چگونه بدن اختری را تمیز کنیم فشار آور نباشد: راه حل در سطح شهودی روشن است. اگر سخت تمرین کنید، استعداد همراه با تجربه است. با بازدم، احساسات و تجربیات منفی را از طریق مانیپورا رها کنید.آنها در حین استنشاق، انرژی کیهان را که در اطراف پراکنده است از طریق چاکرا جذب می کنند و آن را در سراسر بدن اختری پخش می کنند. تمرین را هر روز به مدت چند دقیقه تکرار کنید.

مثبت اندیشی از آلوده شدن ساختار انرژی جلوگیری می کند. باید کمتر مورد توجه قرار گیرد افکار منفی. تفکر مثبت بر کیفیت زندگی، شخصیت، سطح انرژی و حتی توانایی های جادویی شما تأثیر می گذارد.

کالبد اختری یکی از هفت جزء بدن یا هاله لطیف است. اگر درگیری به انرژی یا حملات جادویی برسد، عملکردهای محافظتی و تهاجمی را انجام می دهد. این یک محافظت طبیعی است که از بدو تولد انجام می شود. هواپیمای اختری نیز مسئول است توانایی های جادویی، سطح انرژی، وضعیت سلامت و تندرستی، اراده و شخصیت.

جهان اختری به عنوان یک واسطه بین دنیای معنوی و فیزیکی عمل می کند. نماینده دنیای اختریعبارت است از: انرژی (یا نیرو)، روح، اختروسوم. همه جهان ها به یک درجه در یکدیگر نفوذ می کنند. اصل انرژی روح است و انرژی در ماده ای که به حرکت در می آورد خود را نشان می دهد. طبق علم فیزیک، تمام اجسام به مولکول ها و مولکول ها به اتم تجزیه می شوند. در عین حال اجسام ساده ای وجود دارند که اتم های آنها با اتم های اجسام دیگر متفاوت است و دیگر تجزیه نمی شوند، اینها طلا و هیدروژن هستند.

در اساس همه اجسام و همه انواع ماده اتم های اولیه "اتم های اختری" قرار دارند. ماده اختری- این همان ماده مادی است، فقط ماهیتی ظریف تر. در سطح ارتعاش آن کاملا مادی است. همانطور که ماده معنوی می شود، به اصل معنوی نزدیک می شود.

دو قطب اصلی وجود دارد: روح و ماده، که بین آنها مراحل میانی زیادی وجود دارد. روح و ماده در یکدیگر نفوذ می کنند و همه اینها توسط اختری احاطه شده است. Astral به همه چیز نفوذ می کند و کل جهان را احاطه می کند و منظومه های ستاره ای را به یکدیگر متصل می کند. اتصال ستاره ها با پرتوهای نور، گرانش و عوامل دیگر.

اختری- به عنوان انرژی ماده، دارای خواص ماده معمولی است، یعنی: اتم های همه مواد در ارتعاش هستند، اتم یک جسم به اتم دیگری متصل است.

ظریف ترین ارتعاشات- این مغناطیس حیوانی است (در صفحه اختری اشعه Xn)، یعنی انرژی روانی. در حال حاضر در زمینه الکتریسیته، ماده ارتعاشی نشان دهنده یک صفحه اختری (چگال) پایین تر است. Xn - فرکانس های بالای صفحه اختری. برق - کم.

بنابراین صفحه اختری به اکتاوهای انرژی ارتعاشی زیادی تقسیم می شود. پس از الکتریسیته خام می آیند: نور الکتریکی، امواج صوتی، پرتوهای گرما، اشعه XH - مغناطیس فیزیکی (آهن ربا).

مغناطیس، از جمله مغناطیس حیوانی، ذاتی همه اجسام است و بدن دارای دو قطب (+ و -) است. کل اختری نیز قطبی است، در حالی که در حرکت دایره ای ثابت است. سرعت گرداب اختری با تخیل قابل درک نیست. بنابراین، در مفهوم ما، فضا و زمان در صفحه اختری وجود ندارد.

پرتوهای مثبت اختری نماد خورشید هستند و AOD نامیده می شوند. پرتوهای منفی نماد ماه هستند و AOB نامیده می شوند. و قرار گرفتن در یک حرکت متعادل را AOP می نامند - این به معنای نور اختری یا اختری است.

در پایه ANM یونا قرار دارد - قدرت گسترش فضا و زندگی، نماد آن یک کبوتر است. و در پایه AOB Erebus قرار دارد - نیروی فشرده سازی زمان و مرگ، نماد آن کلاغ است.

قدیم ها اختری را به شکل دو مار که به صورت مارپیچی ایستاده اند، یکی به دور دیگری ترسیم می کردند. این نماد AOD و AOB در حالت متعادل است.

صفحه اختری پر از اجسام اثیری یا اختری مختلف است، برخی آگاه و برخی ناخودآگاه. اجسام اختری - اخترزوم ها - در نتیجه تراکم ذرات اختری به وجود می آیند، همانطور که رعد و برق توپ (انرژی ناخودآگاه اختری) در هوای اشباع شده با الکتریسیته تشکیل می شود.

اخترزوم های ناخودآگاه در نزدیکی قطب های مثبت و نجومی های خودآگاه در نزدیکی قطب های منفی جمع می شوند. در اخترزوم، فرآیند جذب مولکول ها به درون خود و رهاسازی آنها در اختری رخ می دهد. در این مورد، پتانسیل مولکول ها در سراسر یک منطقه معین باید کم و بیش یکسان باشد. در غیر این صورت، با یک تفاوت شدید در پتانسیل اختروزوم و اختر در اطراف آن، اختروزوم شکسته‌هایی را در پوسته دریافت می‌کند - به سمت بیرون تمایل دارد. یا انفجارهای اختری در داخل اختروزوم.

دنیای اطراف ما پیچیده و متنوع است. بسیاری از این جهان ها در جهان وجود دارند که موجودات هوشمند در مختصات مکانی و زمانی مختلف زندگی می کنند و چگالی های متفاوتی در پوسته مادی (صفحه اختری) دارند. ساختار جهان و قوانین اساسی کیهان اساساً یکسان است. ساختار سیستم های سیاره ای و کهکشان ها با ساختار مولکول ها و اتم ها سازگار است. ذرات بنیادی حتی از ذرات و ساختارهای کوچکتر تشکیل شده اند.

در مرحله خاصی، مادی بودن ذرات تغییر می کند و به ماده ای انرژی تبدیل می شود که فراتر از آستانه دنیای مادی و فیزیکی، دنیای نامرئی (لطیف) قرار دارد.

دنیای ساختارهای اطلاعات انرژی. این جهان بسیار بزرگتر و متنوع تر از جهان فیزیکی است.

در این جهان موجودات باهوشی زندگی می‌کنند که پوسته (جسم) خشن و فیزیکی ندارند.

در آنجا اشکال فکری، کلیشه‌های فکری و احساسات موجودات مختلف نیز در آنجا انباشته می‌شود که به قیمت انرژی ذهنی و عاطفی بسیاری از مردم تمام می‌شود.

در جهان، همه چیز بر اساس قوانین خاصی - قوانین هماهنگی و روابط علت و معلولی - توسعه می یابد. قدرتی که جهان را آفریده است بی آغاز، بی حد و حصر و فراگیر است. این اصل خلاقانه ای است که توسعه کیهان را پشتیبانی، تنظیم و هدایت می کند. این همان چیزی است که ما به آن خدا یا هوش عالی می گوییم. تأثیر آن به همه رویدادها و فرآیندها گسترش می یابد، با کمک سلسله مراتب قدرتمند نور، جوهرهای جهان های ظریف بالاترین مرتبه.

خداوند انسان را به صورت و شباهت خود آفرید، این بدان معناست که خداوند موجودی روحانی با توانایی خلاقیت خلق کرده است. و توانایی او بیشتر است، جوهر معنوی انسان کمتر است. روح وابسته به بند مادی است. بدن انسان بدن حیوانی است که روح جاودانه در آن تجسم یافته است و برای کسب تجربه در آن موقتاً ساکن است. دنیای فیزیکی، برای شناخت خیر و شر، به منظور یادگیری تمایز یکی از دیگری از طریق تجربه شخصی، برای رشد معنویو رشد آگاهی از وجود خود، از طریق دانش و خلقت.

کل کیهان مملو از ارتعاشاتی با قدرت و شدت های مختلف است که از منبع اولیه حیات سرچشمه می گیرد. و هر شکل حیاتی که در کیهان زندگی می کند، به نوبه خود ارتعاشات یک نیرو یا نیروی دیگر را منتشر می کند که به رشد آن بستگی دارد. آگاهی هر شکلی از زندگی توانایی آن در پاسخ به ارتعاشات، توانایی واکنش به آنهاست. مکانیک رشد آگاهی در افزایش توانایی هر شکلی از زندگی برای پاسخگویی به ارتعاشات ظریف و بالاتر نهفته است. کل تکامل زندگی در کیهان و کل پیشرفت بشر اساساً به رشد آگاهی خلاصه می شود.

اگر خاطره برای گذشته است، پس آگاهی برای آینده است. آگاهی مانند درک روح است; رشد می کند و تمام وجود را در بر می گیرد، مانند شعله ای. در طی این فرآیند، قطعات حافظه، مانند سرباره، در احتراق دخالت می کنند.

دانستن به معنای به خاطر سپردن نیست.هر آگاهی به صورت فردی رشد می کند و هیچ قانون کلی برای رشد آگاهی وجود ندارد. همانطور که هیچ دو چهره مشابه، دو روح مشابه وجود ندارد، به همان ترتیب هیچ دو آگاهی مشابه وجود ندارد. سطوح بی شماری از آگاهی وجود دارد از آنجایی که رشد آگاهی دشوارترین و طولانی ترین فرآیند در کیهان است، میل به حفظ تداوم آگاهی پس از خروج از صفحه فیزیکی هستی، در پوسته های نازکتر، در سطوح اختری و ذهنی وجود دارد. وجود، به طور قابل توجهی تکامل انسان را تسریع می کند.

اگر با قطع زندگی، جوهر جسمانی هر شکلی از بین برود، آنگاه جوهر معنوی با عبور از دنیای لطیف همراه با شعور که متعلق به تمام پوسته های انسان است، بسته به وجود خودآگاه یا نیمه آگاه خود ادامه می دهد. در رشد معنوی آن، تبدیل تجربه به دست آمده از زندگی به توانایی ها - افزایش موارد موجود و اضافه کردن موارد جدید. فقط به لطف آگاهی ساکن در بخش نابود نشدنی ذات انسانی، در کالبد فنا ناپذیر او، تکامل انسان امکان پذیر است. این بالاترین اصل انسان، ذات فناناپذیر اوست، آن فنا ناپذیر ابدی که همه خوبی های گذشته را به عنوان تضمینی برای آینده ای شگفت انگیز جمع می کند. انسان مجبور نیست کارها و آزمایش های خود را با هر زندگی جدید شروع کند، زیرا با تولد دوباره، کل تجربه و تمام دستاوردهای قبلی خود را با خود می آورد که فقط باید آنها را به خاطر بسپارد و از سر بگیرد.

جو اختری پر از اجسام اختری است که هم در اثر حرکت اختری و هم از تأثیر روح و اراده بر آن ایجاد می شوند.

در اختری وجود دارد:

  • عناصر یا ارواح طبیعت - (عناصر).
  • Astroidea - یعنی. افکار، تصاویر، خواسته های انسان
  • کلیشه های اختری ردپای اعمال و پدیده ها هستند.
  • Egregors - ارواح جوامع بشری.
  • لاروها موجوداتی هستند که توسط احساسات انسان به وجود آمده اند.
  • افرادی که بدن فیزیکی را برای مدتی در آستروسوم رها کردند (برونی سازی).
  • عناصر - ارواح مردگان و متشکل از روح، روح و ستاره.
  • Nirmanakayas - افراد خوب یا بد، که بدنشان مرده است، اما یاد گرفته اند که در فضای اختری در شخصیت های اثیری زندگی کنند.

برای مدتی در Astrosome به هواپیمای Astral خارج شوید

فردی در کالبد اختری می تواند بدن فیزیکی خود را زمانی ترک کند که بدن فیزیکی در خواب استراحت می کند و روح، روح یک فرد، با پوشیدن لباس آستروس، وارد دنیای اختری می شود. اگرچه آستروسوم می تواند فاصله قابل توجهی از بدن فیزیکی دور کند، اما همیشه یک ارتباط مایع بین آنها وجود دارد که از طریق آن آستروسوم حیات و عملکرد اندام های بدن را حفظ می کند. هنگامی که این ارتباط قطع شود، مرگ فیزیکی رخ می دهد. خروج فرد از آستروم ممکن است در هنگام خواب، لیتارژی یا خواب هیپنوتیزم ناخودآگاه باشد. پس از بیدار شدن، فرد چیزی از ارتباط خود با دنیای اختری به یاد نمی آورد یا تصورات مبهم را در قالب رویا حفظ می کند. در طول خواب معمولی، Astrosom تقریباً هرگز از بدن خود دور نمی شود، به همین دلیل فرد در معرض خطری که می تواند هنگام ورود آگاهانه به Astral رخ دهد، قرار نمی گیرد. هنگام ورود آگاهانه به اختری، روح یک شخص با اراده آزاد خود (با استفاده از توجه آگاهی خود در یک خروج معنی دار) خارج می شود و گزارشی از آنچه در اختری دیده است ارائه می دهد.

در حالی که در خواب گرایی، فرد تحت تأثیر تلقین نیز می تواند بدن را ترک کند (و در این زمان هیپنوتیزور بدن فیزیکی را که به طور موقت رها شده را مطیع اراده خود می کند و آن را دستکاری می کند و آن را مجبور به اجرای دستورات خود می کند). خروج آگاهانه می تواند ایمن باشد، اما خروج ناخودآگاه (تحت پیشنهاد) می تواند خطرناک باشد. هنگام خروج آگاهانه از اختروسوم، یک فرد اخترزوم را کنترل می کند و می تواند به هر جایی منتقل شود. اما خروج در این حالت خطرات زیادی را برای فرد به همراه دارد. Astrosom که نماینده ماده متراکم اختری است، به تمام لمس ها، ضربه ها، به ویژه اجسام فلزی تیز که توانایی تخلیه اختری را دارند، حساس است.

زخمی که در قسمت‌های حیاتی آستروسوم ایجاد می‌شود باعث مرگ او می‌شود. در Astral تعداد زیادی لیارو و همچنین عناصر وجود دارند که می خواهند وجود خود را طولانی کنند و مادی شوند. آنها می توانند از حذف روح از بدن بهره ببرند و وارد پوسته بدن شوند.

سپس سه نتیجه ارائه می شود:

  • روح در آستروسوم، با احساس داشتن پوسته بدنی خود، شروع به مبارزه می کند. اگر موفق به بیرون راندن لیاروا شوید، آن فرد به حالت عادی باز می گردد.
  • در غیر این صورت، لیاروا در بدن باقی می ماند (پس از بازگشت روح)، سپس این جنون است که با اجمالی از عقل یا وسواس قطع می شود.
  • روح به طور کامل بدن خود را ترک می کند و لیاروا ارباب حاکم باقی می ماند، پس این حماقت و جنون کامل است.

شخصیت لیاروا همچنین شیدایی های مختلف، جنون، وسواس، حماقت و گاهی در نتیجه ضربه مغزی یا شوک روحی شدید را توضیح می دهد. این به این دلیل است که در چنین لحظاتی یک رهاسازی خود به خود در اختروسوم اتفاق می افتد و روح یک شخص که به شدت تحت تأثیر قرار می گیرد، به لیارو اجازه نمی دهد که بدن را تسخیر کند.

هنگامی که Astrosom آگاهانه ترک می کند، آموزش طولانی و ویژه مورد نیاز است، و سپس Astrosom ممکن است تمایلی به همکاری (همکاری در این مورد) با فرد نداشته باشد.

روان سنجی

دو راه برای ارتباط انسان با جهان اختری وجود دارد:

  • یک فرد حتی بدون خلسه می تواند خود را از طریق اندام های اختروسوم خود با جهان اختری در تماس قرار دهد.
  • ساکنان جهان اختری می توانند مادی شوند و به حواس بدن فیزیکی دسترسی پیدا کنند.

وقتی انسان از دنیای فیزیکی منحرف می شود، می تواند پدیده های دنیای اختری (تخیل منفعل) را ببیند. تخیل فعال - شخص خودش تصاویری را در اختری ایجاد می کند و منفعل تصاویر موجود در اختری را درک می کند.

نمونه‌هایی از دید جهان اختری را در رویاها، تله پاتی، هیپنوتیزم جادویی و روشن بینی می‌بینیم. بی شکلی، وحشت و کابوس رویاها با این واقعیت توضیح داده می شود که در هنگام خواب شخص لیارو را در صفحه اختری می بیند.

تله پاتی- این بینایی توسط یک فرد در فاصله (لوله اختری) است، معمولاً با تله پاتی فرد عزیزان، آشنایان خود را می بیند، اغلب این اتفاق در زمان مرگ یکی از آنها می افتد. در موارد دیگر، پدیده تله پاتی را فقط می توان از طریق بینایی از طریق ترانسموناد - ردپای اختری یک شخص و عمل، یا صرفاً با ظاهر شدن فرد متوفی در بدن اختری او و تحقق آن مشاهده کرد.

با روشن بینی و هیپنوتیزم، فرد قادر به خواندن و یا دیدن وقایع 1000 کیلومتری است. در این صورت او از طریق ترنسموناد نیز می بیند. روشن بینان همچنین می توانند هاله یک شخص یا نقش تمام افکار و خواسته های او را در صفحه اختری ببینند.

حیوانات نسبت به دنیای اختری بسیار حساس هستند. استقبال مردم روستا از شهرنشینان بیشتر است. گاهی اوقات بینایی اختری با صدایی همراه است که می توان آن را روشن بینی نامید.

مفهوم روان سنجی می تواند شامل روش های فال گیری باشد: تفاله قهوه، تخم مرغ، موم. این اقلام توانایی جذب و متراکم کردن اختری را دارند.

این شامل فال گیری نیز می شود. آینه جادویی، شما می توانید جهان اختری را از طریق آن ببینید. هنگام برقراری ارتباط با جهان اختری، قانون از قبل شناخته شده همیشه عمل می کند - همدردی های معنوی و ضدیت. بنابراین، همه غیبت شناسان یکی از شروط را در ارتباط با جهان اختری قرار می دهند - دعا، تطهیر قلب و افکاری که روح را بالا می برد.

معنویت گرایی- روحانیون در طول جلسات یک زنجیره جادویی تشکیل می دهند. این رسانه نیروی حیاتی خود را در اختیار ساکنان اختری قرار می دهد که از آن برای مادی شدن، جزئی یا کامل، و برای تولید پدیده های معنوی (تق، حرکت، بلند کردن اشیا، ظهور ارواح و ارتباط با آنها) استفاده می کنند. .

هنگام فراخوانی ارواح، اغلب لاروهایی ظاهر می شوند که تلاش می کنند خود را روی زمین نشان دهند، اما عمدتاً در طی جلسات معنویت گرایی، زنجیره جادویی تشکیل شده توسط دایره معنویت گرایان یک موجود اختری جدید با ماهیت جمعی را به وجود می آورد که به آن روح روح می گویند. دایره. هم جهان های ناخودآگاه و هم ارواح دایره در پاسخ ها و گفتگوهای خود فقط افکار حاضران را منعکس می کنند. موضوع و لحن ارتباط نیز به شرکت کنندگان در جلسه بستگی دارد. گاهی اوقات در طول جلسات، Astros رسانه تحقق می یابد و نقش روح را بازی می کند. گاهی اخترزوم ها پس از مرگ دوم توسط روح انسان (جسدهای اختری) رها شده به نظر می رسند. اما ارواح ابتدایی یا ارواح مردگان، در حالی که هنوز در دنیای اختری هستند، به ندرت خود را نشان می دهند. اینها عمدتاً روح افراد حساسی هستند که مشتاق زمین هستند و به دنبال فرصتی برای تحقق یافتن هستند. احضار ارواح یا Elementaries مانع از تکامل آنها می شود.

مادی شدن اختری - فراخوانی روح، به طوری که تصویر اختری، یا ساکن اختری، برای دید فیزیکی ما قابل مشاهده می شود. فرآیند مادی شدن با متراکم شدن اختری و جذب اتم های حیاتی انجام می شود که از آن موجود اختری معین، جسمی برای خود می سازد. برای این فرآیند، موجود اختری به نیروی حیات نیاز دارد که به طرق مختلف آن را دریافت می کند. غالباً یک موجود اختری (یک موجود غیر آلی) نیروی حیات را برای تحقق بخشیدن به افراد زنده استخراج می کند.

برای این منظور است که موجودات اختری انسان را با وحشت می زنند. تحت تأثیر ترس شدید، فرد تقریباً به طور کامل نیروی زندگی خود را از دست می دهد که فانتوم اختری برای تحقق آن به سرعت جذب می کند. با این حال، فقدان ترس از یک موجود اختری مانع از مادی شدن آنها می شود، زیرا برای آنها دشوار است که بر یک فرد تأثیر بگذارند تا نیروی زندگی او را بدزدند. هنگام احضار ارواح، معمولاً قربانی خون انجام می شود. خون حاوی نشاط زیادی است که برای تحقق روح ضروری است.

علاوه بر این، برای احضار ارواح، متخصصان و جادوگران معمولا از بخور استفاده می کنند که به تمرکز Astral کمک می کند. اما عامل اصلی چالش، اراده و تخیل فرد ماهر است. بنابراین قوانین و آداب و رسومی که برای این منظور تعیین می شود، قبل از هر چیز، برانگیختن خیال و جهت دادن به اراده است. همچنین یکی از شروط مقدماتی اصلی احضار روح، روزه گرفتن در مدت معین است. غالباً یک ماهر یا شعبده باز روح تصویر برانگیخته شده را نمی بیند، بلکه فقط نقش آن را در صفحه اختری یا حتی یک تصویر اختری ایجاد شده توسط خود فرد ماهر را می بیند.


بدن اختری(یا بدنه احساسات) از ماده ظریف تری نسبت به ماده اثیری تشکیل شده است. اغلب بدن اختری نیز نامیده می شود هاله.

بدن اختری دنیای تصاویری است که تشکیل می دهند شخصیت اجتماعیشخص احساسات، تجربیات، عواطف، ایده ها در مورد جهان - همه اینها جوهر بدن اختری را تشکیل می دهند.

این بدن ظریف بسته به غنای دنیای درونی فرد و سطح رشد معنوی او 5-50 سانتی متر فراتر از بدن فیزیکی گسترش می یابد. آن شکل واضحی مانند شکل اثیری ندارد. این نشان دهنده لخته های رنگی انرژی است که به طور مداوم درخشان هستند. در یک فرد غیر عاطفی، این بدن کاملا یکنواخت و تخلیه می شود. در یک فرد بسیار احساساتی، این توده های چند رنگ ضخیم تر و متراکم تر هستند. علاوه بر این، طغیان احساسات منفی به صورت لخته هایی از انرژی های رنگ های "سنگین" و تیره - قرمز شرابی، قهوه ای، خاکستری، سیاه و غیره ظاهر می شود.

اگر فردی احساساتی، اما راحت باشد، لخته های انرژی های منفی در بدن عاطفی نسبتاً سریع حل می شوند. اما اگر فردی دارای احساسات منفی طولانی مدت مانند ثابت باشد شکایاتبر مردم یا زندگی یا دائمی پرخاشگریدر رابطه با زندگی یا افراد دیگر (کمونیست ها، دموکرات ها، یهودیان، رئیس، شوهر سابق و غیره) چنین احساساتی ایجاد می شود. لخته شدن طولانی مدت انرژی عاطفی منفی. این لخته ها متعاقباً تأثیر منفی بر سلامت ما می گذارند.

تشکیل بدن اختری در سنین 14 تا 21 سالگی اتفاق می افتد. اعتقاد بر این است که در چهلمین روز پس از مرگ یک فرد، بدن اختری می میرد. انرژی های اختری یک کل ایجاد می کنند، به اصطلاح هواپیمای اختری، که موجودات هواپیمای اختری روی آن زندگی می کنند (اگرگورها، ارواح، موجودات ایجاد شده در رویاهای ما و غیره). هواپیمای اختری دو سطحی است. سطح اول عواطف و احساسات (غم، شادی، خشم) است. سطح دوم یک حالت است (عشق، شادی).

بدن اختری تحت تأثیر بازی امیال، امیال و عواطف دائماً ترکیب خود را تغییر می دهد. اگر آنها خوش خیم باشند، ذرات ریزتر بدن اختری را تقویت می کنند. با مشاهده دقیق افکار و احساسات خود و جهت دهی آگاهانه آنها، فرد می تواند قاطع ترین شکل بدن اختری خود را تحت تأثیر قرار دهد و به سرعت آن را بهبود بخشد. در خواب، چنین بدن اختری توسعه یافته نزدیک به همتای فیزیکی خود نمی ماند. سرگردان می شود دنیای اختری،پوشیدنی جریان های اختری، در حالی که آگاهی انسان قادر به درک تأثیرات و حتی حک کردن آنها در مغز (رویاها یا رؤیاهای نبوی) است.

جهان اختری منطقه خاصی از جهان است که جهان فیزیکی را احاطه کرده و تا حدی در آن نفوذ می کند، اما نامرئی است و توسط ما درک نمی شود، زیرا از ماده ای با نظم متفاوت تشکیل شده است.

بدن اختری روحانی است فرد توسعه یافتهاز ریزترین ذرات تشکیل شده است ماده اختریو منظره ای زیبا در درخشندگی و رنگ است و سایه هایی بی سابقه در زمین تحت تأثیر اندیشه های پاک و شریف در آن پدیدار می شود. ما با افکار شریف خود جسم اختری خود را پاکسازی می کنیم و نیازی به اقدام خاصی در این زمینه نیست.

هر فرد از طریق بدن اختری عمل می کند، اما تنها تعداد کمی می توانند آن را جدا از بدن فیزیکی استفاده کنند. اگر این فعالیت واسطه ای جسم اختری نبود، هیچ ارتباطی بین دنیای بیرون و ذهن انسان وجود نداشت و سیگنال های ارسال شده توسط حواس فیزیکی توسط ذهن درک نمی شد. این سیگنال ها در بدن اختری به احساسات تبدیل می شوند و سپس فقط توسط ذهن درک می شوند.

***************************************

بدن اختری یا بدن آرزو

بنابراین؛ ما بدن فیزیکی یک شخص - اعم از قسمت مرئی و نامرئی آن - را مطالعه کردیم و متوجه شدیم که یک شخص، موجودی زنده و آگاه که در جهان فیزیکی قرار دارد، تنها می تواند در حالت "بیداری" آن دانش و توانایی ها را نشان دهد. که به او اجازه می دهد بدن فیزیکی را آشکار کند. و این توانایی تجلی در سطح فیزیکی تا حد زیادی به این بستگی دارد که این بدن چقدر کامل یا ناقص خواهد بود. این شخص را در تجلی خود در جهان پایین محدود می کند و یک "دایره محافظ" واقعی را در اطراف او تشکیل می دهد. چیزی که نمی تواند از این دایره عبور کند، نمی تواند خود را در زمین نشان دهد - به همین دلیل است که توسعه آن برای شخص بسیار مهم است. به همین ترتیب، شخص با عمل خارج از بدن فیزیکی در ناحیه دیگری از جهان - دنیای اختری (یا در سطح اختری) تنها به اندازه ای می تواند دانش و توانایی های خود (به عبارت دیگر خود) را بروز دهد. بدن اختری او به او این امکان را می دهد. در این سطح، دقیقاً همین است که هم حامل و هم محدودکننده آن است.

انسان بیش از بدنش است; و بخش قابل توجهی از آن قادر نیست خود را چه در سطح فیزیکی و چه در سطح اختری نشان دهد. اما میزان تجلی که او می تواند در هر منطقه خاص از جهان استطاعت ممکن است با خود انسان اشتباه گرفته شود. بخشی از او که می تواند در اینجا آشکار شود توسط او تعیین می شود بدن فیزیکی; و حجم تجلی که می تواند در عالم اختری به خود اجازه دهد، جسم اختری را محدود می کند; بنابراین، می‌توان حدس زد که با پیشرفت بیشتر مطالعه ما به جهان‌های بالاتر، خواهیم آموخت که انسان در مسیر تکامل تکاملی خود این فرصت را به دست می‌آورد که به طور فزاینده‌ای خود را نشان دهد و در عین حال به تدریج حاملان آگاهی خود را کامل می‌کند.

یادآوری این نکته به خواننده مفید خواهد بود که ما اکنون به مناطقی نزدیک می‌شویم که مطالعه نسبتاً ضعیفی دارند و برای اکثریت - حتی ناشناخته است، و بنابراین نمی‌توان ادعایی مبنی بر دانش خطاناپذیر یا مشاهدات کاملاً دقیق داشت. هنگامی که ما در مورد سطوح بالاتر از سطح فیزیکی صحبت می کنیم، فرضیات و نتیجه گیری های اشتباه به همان اندازه ممکن است که هنگام مطالعه مشکلات فیزیکی واقعی - و این را نباید فراموش کرد. با عمیق تر شدن دانش و ادامه تحقیقات، دقت ارائه بدون شک افزایش می یابد و تمام خطاهای ایجاد شده در اینجا به مرور زمان اصلاح می شود. و از آنجایی که نویسنده این تحقیق هنوز فقط یک دانش آموز است، احتمال بروز خطا در متن بسیار زیاد است و باید در آینده اصلاح شود. با این حال، به اشتباه، این کتاب ممکن است فقط جزئیات را ارائه دهد، اما نه اصول کلیو نتیجه گیری های اصلی
اول از همه، لازم است که خواننده تصور روشنی از چیستی سطح اختری یا جهان اختری داشته باشد. جهان اختری ناحیه خاصی از جهان است که جهان فیزیکی را احاطه کرده و تا حدی در آن نفوذ می کند، اما توسط ما قابل مشاهده یا درک نیست، زیرا از ماده ای با نظم متفاوت تشکیل شده است.
اگر یک اتم فیزیکی اولیه را تقسیم کنید، آنگاه - طبق مفاهیم دنیای فیزیکی - ناپدید می شود. اما در واقع شامل بسیاری از ذرات درشت ترین ماده اختری از ماده جامد جهان اختری است*.
__________
* اصطلاح اختری - ستاره ای - موفق ترین نیست، اما قرن ها است که برای تعیین ماده فوق فیزیکی استفاده می شود و بنابراین دیگر امکان جایگزینی آن وجود ندارد. این توسط کاشفان اولیه معرفی شد، شاید به این دلیل که ماده اختری برخلاف ماده فیزیکی درخشان به نظر می رسد.

ما قبلاً به هفت حالت ماده فیزیکی - جامد، مایع، گاز و چهار اثیری اشاره کرده ایم که هر کدام با ترکیبات مختلف بی شماری که جهان فیزیکی را تشکیل می دهند نشان داده شده است. به همین ترتیب، ماده اختری در هفت حالت مربوط به جسم وجود دارد. و ترکیب های مختلف بی شماری در این حالات نیز جهان اختری را تشکیل می دهند. هر اتم فیزیکی پوسته اختری خود را دارد. بنابراین، ماده اختری مانند ماتریسی از ماده فیزیکی است و فیزیکی نیز به نوبه خود در ماده اختری وارد شده است. ماده اختری حامل Jiva است - یک زندگی که همه چیز را زنده می کند. به لطف ماده اختری، جریان های جیوا همه ذرات ماده فیزیکی را احاطه کرده، حمایت می کنند، تغذیه می کنند. این جریان‌های جیوا نه تنها چیزی را که معمولاً نیروهای حیاتی نامیده می‌شود، بلکه تمام انرژی‌های الکتریکی، مغناطیسی، شیمیایی و سایر انرژی‌ها، نیروهای جاذبه، انسجام، دافعه و غیره را تولید می‌کنند - همه این‌ها انواعی از یک زندگی هستند که در آن جهان‌ها شنا می‌کنند. مثل ماهی در دریا جیوا از دنیای اختری، که بسیار با جسم فیزیکی مرتبط است، به ماده اثیری دومی منتقل می شود، که به نوبه خود حامل همه این نیروها می شود و آنها را به زیرسطوح پایین ماده فیزیکی منتقل می کند، جایی که ما می توانیم مشاهده کنیم. اقدام آنها

اگر تصور کنیم که کل جهان فیزیکی به طور ناگهانی ناپدید شد، اما هیچ تغییر دیگری در جهان رخ نداد، آنگاه بازتولید دقیق آن را در ماده اختری به دست خواهیم آورد. و اگر همچنین تصور کنیم که همه مردم توانایی عمل در دنیای اختری را به دست خواهند آورد، همه آنها - چه مرد و چه زن - در ابتدا به سادگی متوجه هیچ تغییری در دنیای اطراف خود نخواهند شد. افراد "مرده" که دوباره در قلمروهای پایین دنیای اختری بیدار می شوند، اغلب این احساس را دارند و همچنان معتقدند که هنوز در دنیای فیزیکی زندگی می کنند.

اگرچه بسیاری از ما هنوز بینایی اختری نداریم، اما هنوز باید سعی کنیم واقعیت نسبی جهان اختری را به عنوان بخشی از جهان خارق العاده تصور کنیم، اگر نه با دید اختری، حداقل با دید ذهنی به آن نگاه کنیم. . به اندازه جهان فیزیکی واقعی است و با توجه به اینکه به واقعیت واحد نزدیکتر است، می توان گفت که حتی واقعی تر از دنیای فیزیکی است. پدیده های آن به اندازه پدیده های سطح فیزیکی برای مطالعه یک محقق شایسته قابل دسترسی است. و اگر یک فرد نابینا در اینجا چیزی نبیند، و حتی یک فرد بینا می تواند بسیاری از اشیاء را فقط با کمک ابزارهای خاص - میکروسکوپ، طیف سنجی و غیره ببیند، در این صورت همان تصویر در سطح اختری مشاهده می شود.

افراد نابینای اختری قادر به دیدن اجرام اختری نیستند، اما بسیاری از چیزها حتی با دید طبیعی اختری، یعنی روشن بینی، قابل تشخیص نیستند.

در حال حاضر در مرحله کنونی تکامل، بسیاری از افراد می توانند ادراک اختری را در خود توسعه دهند و در واقع تا حدودی آن را توسعه دهند و بنابراین توانایی دریافت ارتعاشات ظریف تری را که قبلاً به سطح اختری مربوط می شود، به دست آورند. البته برخی از آنها اغلب مرتکب اشتباه می شوند، به عنوان مثال، کودکی که هنوز بر حواس فیزیکی خود مسلط است اشتباه می کند، اما با انباشته شدن تجربه، این اشتباهات اصلاح می شوند و به مرور زمان شروع به دیدن و شنیدن می کنند. در سطح اختری و همچنین در سطح فیزیکی. تسریع مصنوعی این روند نامطلوب است، زیرا تا زمانی که به سطح مشخصی از قدرت بدنی دست یابد، فرد از آنچه دنیای فیزیکی به او ارائه می دهد کاملاً راضی است و نفوذ تصاویر، صداها و پدیده های اختری تنها او را آزار می دهد و حتی او را می ترساند. . اما با گذشت زمان، خود انسان به حالتی می رسد که واقعیت نسبی بخش اختری جهان نامرئی برای آگاهی بیداری او قابل دسترس خواهد بود.

اما برای این کار فقط داشتن یک بدن اختری - و هر کدام از ما یکی داریم - کافی نیست - لازم است که این بدن کاملاً شکل گرفته و آماده کار باشد و آگاهی باید به عمل در آن عادت کند، نه اینکه فقط تأثیر بگذارد. بدن فیزیکی از طریق آن

هر فرد از طریق بدن اختری عمل می کند، اما تنها تعداد کمی می توانند آن را جدا از جسم فیزیکی استفاده کنند. اگر این فعالیت واسطه ای جسم اختری نبود، هیچ ارتباطی بین دنیای بیرون و ذهن انسان وجود نداشت و سیگنال های ارسال شده توسط حواس فیزیکی توسط ذهن درک نمی شد. این سیگنال ها در بدن اختری به احساسات تبدیل می شوند و سپس فقط توسط ذهن درک می شوند.
بدن اختری که مراکز احساس در آن متمرکز است، اغلب انسان اختری نامیده می شود، درست همانطور که می توانیم بدن فیزیکی را انسان فیزیکی بنامیم. اما البته این فقط یک وسیله نقلیه است - یا به قول ودانتین ها یک پوسته - که در آن انسان واقعی عمل می کند و از طریق آن به وسیله متراکم تر خود یعنی بدن فیزیکی می رسد و به نوبه خود به بدن فیزیکی می رسد. به مرد می رسد.
در مورد ساختار جسم اختری باید بگوییم که از 7 سطح فرعی ماده اختری تشکیل شده است و از مواد درشت تر یا ریزتر از هر زیرسطح نیز می توان برای ساخت آن استفاده کرد.

توصیف یک کالبد اختری انسان کاملاً شکل گرفته دشوار نیست. تصور کنید که شخصی بدن فیزیکی خود را ترک می کند و تمام آنچه از او باقی می ماند یک کپی شفاف تر و درخشان تر است که برای یک روشن بین به وضوح قابل مشاهده است، اما برای دید معمولی غیرقابل دسترس است. من گفتم "یک بدن اختری کاملاً شکل گرفته"، زیرا یک فرد به اندازه کافی رشد نکرده در بدن اختری خود شبیه جنین است. خطوط آن هنوز مشخص نشده است. ماده ای که از آن ساخته شده است کسل کننده و شکننده است. و اگر آن را از بدن فیزیکی جدا کنید، به شکل یک ابر بی شکل ظاهر می شود که شکل خود را تغییر می دهد، به وضوح برای نقش یک حامل مستقل مناسب نیست. در واقع، این بیشتر یک لخته از ماده اختری است تا یک جسم اختری شکل گرفته. توده ای از پروتوپلاسم اختری شبیه آمیب.

یک بدن اختری کاملاً شکل گرفته نشان می دهد که فرد به سطح بسیار بالایی از فرهنگ فکری یا رشد معنوی رسیده است. به طوری که ظاهر جسم اختری نشان دهنده میزان پیشرفت صاحب آن است. با توجه به کامل بودن خطوط آن، روشنایی موادی که از آن تشکیل شده است، و کمال سازماندهی آن، می توان قضاوت کرد که ایگو که از آن استفاده می کند در چه مرحله ای از تکامل قرار دارد.
در مورد امکان بهبود آن - و این سؤال برای همه ما مهم است - این از یک سو به پاکسازی بدن فیزیکی و از سوی دیگر به پالایش و تکامل ذهن بستگی دارد.

بدن اختری به ویژه به تأثیر افکار حساس است، زیرا ماده اختری نسبت به ماده فیزیکی سریعتر به تکانه های ناشی از دنیای ذهن واکنش نشان می دهد. به عنوان مثال، اگر می توانستیم به جهان اختری نگاه کنیم، می دیدیم که پر از اشکال دائماً در حال تغییر است. ما در آن «شکل‌های فکری» را می‌یابیم - اشکالی که توسط جوهر عنصری شکل می‌گیرند و توسط فکر متحرک می‌شوند. ما همچنین متوجه توده‌های عظیمی از این ماده‌ی عنصری می‌شویم که شکل‌هایی دائماً از آن‌ها پدید می‌آیند و سپس دوباره به آن بازمی‌گردند. اگر به دقت نگاه کنیم، می‌توانیم جریان‌های افکاری را که باعث ارتعاش در ماده اختری می‌شوند، تشخیص دهیم: افکار قوی از آن اشکالی ایجاد می‌کنند که برای مدت طولانی به عنوان موجودات جداگانه زندگی می‌کنند. افکار ضعیف فقط پوسته های شکننده ای برای خود ایجاد می کنند که ارتعاشات آنها به زودی از بین می روند. بنابراین تکانه های ذهنی تغییرات ثابتی را در سراسر جهان اختری ایجاد می کنند.
بدن اختری یک شخص که از ماده اختری ایجاد شده است، به راحتی به تأثیر فکر پاسخ می دهد و با ارتعاشات به آن واکنش نشان می دهد، صرف نظر از اینکه این فکر از بیرون (از ذهن شخص دیگری) یا از درون (از درون) باشد. ذهن صاحب بدن).
اجازه دهید تأثیر این انگیزه های ذهنی، چه درونی و چه بیرونی، را بر بدن اختری در نظر بگیریم.

همانطور که می دانیم، در بدن فیزیکی نفوذ می کند و مانند یک ابر رنگی در تمام جهات از آن گسترش می یابد. رنگ آن به ماهیت یک فرد بستگی دارد - به طبیعت پایین، حیوانی و پرشور او، و بخشی از آن که فراتر از بدن فیزیکی است، هاله کامیک نامیده می شود، زیرا به بدن کاما (یا بدن میل) تعلق دارد. معمولاً بدن اختری یک شخص * نامیده می شود.
__________
* ایده امکان جدا کردن "هاله" از یک شخص، به عنوان اینکه چیزی متفاوت از او را نشان می دهد، اشتباه است، اگرچه از نظر ناظر کاملا طبیعی به نظر می رسد. در زبان معمولی، هاله ابری است که بدن را در بر می گیرد. و در واقع، یک نفر در هر سطحی در پوسته ای زندگی می کند که بیشتر با این سطح مطابقت دارد و تمام پوسته ها یا بدن های او به یکدیگر نفوذ می کنند. پایین‌ترین و کوچک‌ترین این غلاف‌ها معمولاً «بدن» نامیده می‌شود و مواد سایر غلاف‌ها که با بدن مخلوط شده‌اند، هاله نامیده می‌شوند (در صورتی که از بدن خارج شوند). بنابراین هاله کامیک بخشی از بدن کاما را نشان می دهد که فراتر از بدن فیزیکی گسترش می یابد.

از این گذشته ، بدن اختری حامل آگاهی کمیک انسان است ، ظرف همه هوس ها و امیال حیوانی ، مرکز احساسات است که همانطور که قبلاً ذکر شد ، همه احساسات در آن بوجود می آیند. تحت تأثیر افکار ارتعاش می کند، دائماً رنگ خود را تغییر می دهد: اگر فردی عصبانیت خود را از دست بدهد، با لکه های قرمز مایل به قرمز پوشیده می شود. اگر عاشق باشد، امواج صورتی-قرمز از روی او می گذرد. اگر افکار فردی عالی و نجیب باشد، باید با ماده اختری ظریف‌تر مطابقت داشته باشد، و سپس بدن اختری شروع به از دست دادن درشت‌ترین و متراکم‌ترین ذرات ماده اختری خود در بین تمام سطوح فرعی می‌کند و آن‌ها را با ذراتی که ظریف‌تر و ظریف‌تر هستند جایگزین می‌کند. کامل

بدن اختری فردی که افکارش ماهیتی پست و حیوانی دارد خشن، متراکم، مات و رنگ تیره به نظر می رسد، گاهی آنقدر تیره است که تقریباً خطوط بدن فیزیکی را پنهان می کند. در حالی که در یک فرد بسیار توسعه یافته، بدن اختری - خالص، شفاف، درخشان و سبک - یک منظره واقعاً زیبا است. در این صورت شهوت های پست سرکوب می شوند و فعالیت هدفمند ذهن ماده اختری را تصفیه می کند.

بنابراین ما با اندیشه های شریف خود جسم اختری خود را پاکسازی می کنیم و نیازی به اقدام خاصی در این زمینه نیست.
همچنین لازم به ذکر است که این فرآیند درونی بر آن دسته از افکاری که از بیرون جذب کالبد اختری می شوند، تأثیر قوی دارد. اگر بدن توسط صاحبش به افکار بد عادت کرده باشد، از محیط اطرافش افکاری از همین نوع را مانند آهنربا به سمت خود جذب می کند. در حالی که کالبد اختری خالص با انرژی دافعه به چنین افکاری واکنش نشان می دهد و برعکس، اشکال فکری ایجاد شده از همان ماده خود را به سمت خود جذب می کند.

همانطور که در بالا ذکر شد، بدن اختری نیز تا حدی به بدن فیزیکی بستگی دارد و بنابراین تحت تأثیر پاکی (یا برعکس، ناپاکی) این بدن نیز قرار دارد. قبلاً گفتیم که ماده متراکم، مایع، گاز و اثیری بدن فیزیکی می تواند نجس یا پاک باشد. یا درشت یا خوب طبیعت او به نوبه خود در ماهیت پوسته های اختری او منعکس می شود.

اگر با بی احتیاطی غیرمنطقی نسبت به بدن فیزیکی خود اجازه دهیم ذرات ناپاک ماده متراکم به درون آن نفوذ کنند، در این صورت همان ذرات ناپاک ماده را که ما آن را اختری متراکم می نامیم به بدن اختری خود جذب خواهیم کرد.

و برعکس، اگر بدن متراکم خود را از ذرات خالص ماده فیزیکی متراکم بسازیم، آنگاه همان ذرات جامد خالص اختری به سمت اجسام اختری ما جذب خواهند شد. بنابراین، با پاکسازی بدن فیزیکی، تهیه غذا و نوشیدنی خالص برای آن و امتناع از گنجاندن محصولات ناپاک مانند خون حیوانات (همیشه در گوشت)، الکل و مانند آن که بدن ما را آلوده و درشت می کند، در رژیم غذایی خود خودداری می کنیم. کیفیت حامل فیزیکی آگاهی ما را بهبود می بخشد، اما همچنین تا حدی بدن اختری خود را پاک می کنیم، که شروع به جذب مواد ظریف تر و کامل تر از فضای اختری می کند.

نتایج مثبت این فرآیند نه تنها برای زندگی زمینی کنونی مهم است، بلکه بر وضعیت پس از مرگ بعدی، زمانی که فرد در دنیای اختری است، و همچنین بر ویژگی های آن تأثیر می گذارد، همانطور که در زیر نشان داده خواهد شد. بدنی که انسان در زندگی بعدی زمینی خود به دست می آورد.

اما این همه چیز نیست: بدترین انواع غذا موجودات مضر مختلف را از همان فضای اختری به بدن اختری جذب می کند، زیرا ما باید در آنجا نه تنها با ماده اختری، بلکه با ساکنان دنیای اختری - عناصر عنصری - سروکار داشته باشیم. اینها موجوداتی از مرتبه بالاتر و پایین تر هستند که در این سطح وجود دارند و محصول افکار بشری هستند; در عالم اختری نیز افراد فاسد وجود دارند که اجسام اختری آنها محل اسارت آنها شده است.

عناصر عنصری جذب آن دسته از افرادی می شوند که بدن اختری آنها از ذرات مشابه طبیعت خود تشکیل شده است. و البته ابتدایی ها به دنبال افرادی هستند که با همان رذیلت هایی مشخص می شوند که در زمانی که هنوز در بدن فیزیکی زندگی می کردند مشخصه آنها بود.
هر کسی که دارای دید اختری باشد، در خیابان ها قدم می زند، انبوهی از عناصر منزجر کننده را می بیند که در اطراف قصابی ها جمع شده اند. و البته در میخانه‌ها و میخانه‌ها، عناصر به تعداد زیادی جمع می‌شوند و به معنای واقعی کلمه به کسانی که الکل را جذب می‌کنند می‌چسبند و در صورت امکان، سپس به بدن نوشیدنی‌ها نفوذ می‌کنند.

افرادی که بدن متراکم خود را از چنین مواد منزجر کننده ای می سازند، موجودات اختری از این نوع را به سمت خود جذب می کنند و محیط آنها جزء لاینفک زندگی اختری این افراد می شود. و این در هر سطح فرعی از صفحه اختری اتفاق می افتد. و اگر بدن فیزیکی خود را پاکسازی کنیم، از این طریق ماده اختری خالص تر از تمام سطوح فرعی جهان اختری را به سوی خود جذب می کنیم.

البته توانایی های بدن اختری ما به موادی که آن را از آنها می سازیم نیز بستگی دارد. اگر در فرآیند تصفیه به تدریج ریزتر و ظریف‌تر شود و کمتر و کمتر به تکانه‌های پایین‌تر واکنش نشان دهد، او شروع به دریافت ارتعاشات ظریف‌تر و ظریف‌تری از صفحه اختری می‌کند. بنابراین، ما ابزاری را ایجاد می کنیم که اگرچه به دلیل ماهیت خود قادر است به تکانه هایی که از بیرون به آن وارد می شوند پاسخ دهد، اما به تدریج توانایی پاسخ به ارتعاشات پایین تر را از دست می دهد، اما در عوض توانایی جدیدی به دست می آورد - پاسخ دادن به ارتعاشات بالاتر. نظم، یعنی برای درک فقط نت های بالا تنظیم شده است.
برای به دست آوردن یک ارتعاش پاسخ با فرکانس مشخص، می توانیم یک تکه سیم را برداریم و قطر، طول و کشش آن را به درستی محاسبه کنیم. به همین ترتیب، ما می توانیم بدن اختری خود را به گونه ای تنظیم کنیم که تنها در مواردی که صداهای هارمونی بالا در دنیای اطراف ما شنیده می شود، ارتعاش پاسخ در آن ایجاد شود.

موارد فوق حدس و گمان یا فرضیه فکری نیست. این غیر قابل انکار است واقعیت علمی. اگر در حالت اول یک سیم یا سیم را به تونالیته خاصی کوک کنیم، در حالت دوم می توانیم "رشته های" بدن اختری خود را به همین ترتیب کوک کنیم. در هر دو مورد همان قانون علت و معلول عمل می کند. ما فقط به شریعت روی می آوریم، فقط به شریعت پناه می بریم و فقط به قانون اعتماد می کنیم.

تنها چیزی که ما نیاز داریم دانش و حتی اراده برای زنده کردن این دانش است. در ابتدا می توانید به سادگی این دانش را یادداشت کنید، سپس می توانید آن را آزمایش کنید و آن را صرفاً به عنوان یک فرضیه تلقی کنید که با حقایقی که از جهان پایین برای شما شناخته شده است در تضاد نیست. و متعاقباً، هنگامی که بدن اختری خود را با پیروی از این دانش پاک کنید، متقاعد خواهید شد که این فقط یک فرضیه نیست، بلکه دانش واقعی است: این فرضیه به لطف مشاهدات و تجربیات اکتسابی شما به یک نظریه منسجم برای شما تبدیل خواهد شد. .
بنابراین، توانایی ما برای نفوذ به دنیای اختری و به دست آوردن توانایی عمل هدفمند در آن، در درجه اول به این فرآیند تطهیر بستگی دارد. یوگا چندین روش خاص برای رشد اندام های حسی اختری می داند که برای سلامتی کاملاً منطقی و بی خطر هستند. اما کسانی که از این روش‌ها پیروی می‌کنند و از ساده‌ترین وسایل آماده‌سازی تطهیر غفلت می‌کنند، بهتر است در مورد آنها بیاموزند.
معمولاً مردم بسیار مایلند که روش‌های جدید و تا به حال ناشناخته را برای تسریع پیشرفت در پیش بگیرند، اما اگر مردم نمی‌خواهند آنها را در مسیر خود به کار گیرند. زندگی روزمرهحتی این توصیه های مقدماتی، و سپس آموزش آنها در یوگا بی فایده است.

فرض کنید شخصی شروع به آموزش برخی از اشکال ساده یوگا به یک فرد آموزش ندیده می کند. در ابتدا، دومی به دلیل تازگی و عجیب و غریب بودن، و همچنین به این دلیل که امیدوار است در آینده ای بسیار نزدیک به نتایج مشهودی دست یابد، با میل و اشتیاق فراوان به مطالعه خود می پردازد. اما در کمتر از یک سال او از استرس روزانه ای که نیاز دارد خسته می شود و از عدم تأثیر فوری ناامید می شود. او که به تلاش های مداوم عادت ندارد، که همچنین باید روز به روز تکرار شود، به سادگی از بین می رود و این فعالیت ها را رها می کند. تازگی ناپدید می شود و خستگی بیشتر و بیشتر قابل توجه می شود.

اگر یک فرد نمی تواند یا نمی خواهد حتی ساده ترین و نسبتاً آسان ترین شرط را انجام دهد - پاکسازی بدن فیزیکی و اختری خود به قیمت انکار موقت خود، که به او اجازه می دهد تا از وابستگی به عادات بد در خوردن و آشامیدن خلاص شود. - پس او چیزی برای تلاش برای انجام تمرینات پیچیده تری ندارد، که اگرچه ممکن است در ابتدا او را با تازگی خود جذب کنند، به زودی به عنوان یک بار غیرقابل تحمل توسط او رها می شوند.
تا زمانی که این روش های ساده و فروتنانه حداقل برای مدتی عملی نشود، حتی صحبت در مورد روش های خاص تدریس بی فایده خواهد بود. اما در فرآیند تطهیر، توانایی های جدید خود را نشان خواهند داد. دانش آموز احساس خواهد کرد که دانش به تدریج در او جاری می شود، بینایی او تیزتر می شود، شروع به احساس ارتعاشاتی می کند که از هر طرف بر او اثر می گذارد، که در آن روزهایی که او ناشنوا و نابینا بود هرگز نمی توانست احساس کند.

دیر یا زود، بسته به کارمای گذشته اش، به چنین حالتی خواهد رسید. و درست همانطور که کودکی که الفبا را یاد می گیرد از اینکه می تواند کتابی بخواند خوشحال می شود، این دانش آموز با خوشحالی احساس می کند که اکنون فرصت هایی برای او شناخته شده و در دسترس است که در روزهای بی احتیاطی حتی نمی توانست رویاهایش را ببیند: افق های جدیدی باز خواهد شد. پیش از او دانش و بینش جدید نسبت به جهان هستی است.

حال، اگر به طور مختصر عملکرد بدن اختری را در حالت خواب و بیداری در نظر بگیریم، بلافاصله و بدون مشکل خواهیم فهمید که چگونه عمل می کند وقتی که خود حامل آگاهی می شود، بدون مشارکت متراکم. بدن
اگر بدن اختری فرد را در هنگام خواب و بیداری در نظر بگیریم، متوجه یک تفاوت بسیار مشخص خواهیم شد: زمانی که یک فرد بیدار است، تمام فعالیت های اختری او - تغییر رنگ و مانند آن - در بدن فیزیکی انجام می شود. خود و در مجاورت او. اما وقتی انسان می‌خوابد، بدن‌های اختری و فیزیکی از یکدیگر جدا می‌شوند و در حالی که بدن فیزیکی - هم جسم متراکم و هم دوگانه اثیری - در بستر آرام آرام می‌گیرند، بدن اختری بالای آنها شناور است *.
__________
*بیشتر توضیحات مفصلبه مقالات "رویاها" پیوند داده شده در بالا مراجعه کنید.
اگر فردی رشد متوسطی داشته باشد، بدن اختری او که از جسم جدا شده است، همان طور که در بالا گفته شد، یک توده بی شکل است. نمی تواند فاصله قابل توجهی از بدن فیزیکی داشته باشد، نمی تواند به عنوان حامل آگاهی عمل کند. و یک فرد در آن فقط می تواند در حالت بسیار مبهم و نیمه خواب باقی بماند و با فعالیت های خارج از ناقل فیزیکی خود سازگار نباشد. در واقع، او تقریباً به طور کامل در خواب غوطه ور است، زیرا او هیچ ابزاری در این سطح ندارد که بتواند با آن عمل کند: او نمی تواند انگیزه خاصی از دنیای اختری دریافت کند و به نوبه خود نمی تواند به وضوح خود را از طریق یک بدن اختری ناقص نشان دهد. .

مراکز حسی این بدن را می توان تحت تأثیر اشکال فکری عبوری از آن قرار داد و به محرک هایی که بر طبیعت پایین تأثیر می گذارد پاسخ می دهد. اما در مجموع این تصور را به مشاهده‌گر می‌دهد که یک شیء خوابیده و بی‌شکل است که هیچ عمل مشخصی را انجام نمی‌دهد، و صرفاً مانند یک جنین منفعل بر روی بدن فیزیکی خفته شناور است. اگر اتفاقی بیفتد که جسم اختری را از همدم فیزیکی خود دور کند، دومی بیدار می شود و بدن اختری بلافاصله با آن متحد می شود.

اما اگر همین سوال را در نظر بگیریم، یعنی فردی که می تواند در سطح اختری عمل کند، از بدن اختری خود برای این کار استفاده کند، خواهیم دید که وقتی بدن فیزیکی او به خواب می رود، و اختری از آن جدا می شود، سپس کپی دقیقی از بدن فیزیکی این شخص است، علاوه بر این، در آگاهی کامل. بدن اختری او کاملاً شکل گرفته است و خطوط کلی واضحی دارد، دقیقاً شبیه به خود شخص است و می تواند به عنوان حامل آگاهی به او خدمت کند (و باید گفت که این حامل بسیار راحت تر از یک ناقل فیزیکی است). در عین حال، شخص بیدار است و می تواند در این بدن فعال تر و کامل تر عمل کند و از توانایی شناختی بهتری نسبت به زمانی که به چارچوب یک حامل فیزیکی متراکم محدود می شود، برخوردار است. او می تواند به راحتی و با سرعت زیاد در هر مسافتی حرکت کند، بدون اینکه کوچکترین اختلالی برای بدن فیزیکی در بستر خواب ایجاد کند.

اگر این شخص هنوز آنقدر کامل نباشد که وسایل فیزیکی و اختری خود را به یکدیگر متصل کند، در این صورت وقتی کالبد اختری در هنگام خواب از بدن فیزیکی جدا می شود، شکافی در آگاهی ایجاد می شود. یعنی اگر چه در سطح اختری فرد در حالت بیداری و هوشیاری کامل خواهد بود، اما باز هم نمی تواند اطلاعات اعمالی را که در طول خواب بدن فیزیکی انجام داده است، حتی پس از آن به مغز فیزیکی خود منتقل کند. به حامل متراکم تر خود برمی گردد. بنابراین، آگاهی "بیدار" او - همانطور که ما معمولاً محدودترین شکل آگاهی خود می نامیم - چیزی در مورد اقامت او در دنیای اختری نمی داند، اما نه به این دلیل که خود شخص از آن اطلاعی ندارد، بلکه صرفاً به این دلیل که ارگانیسم فیزیکی او نیز از آن اطلاعی ندارد. متراکم برای درک برداشت های مربوطه.

گاهی اوقات، پس از بیدار شدن بدن فیزیکی، این احساس به وجود می آید که چیزی را در خواب تجربه کرده ایم، اما نمی توانیم دقیقاً به یاد بیاوریم که چه چیزی. با این حال، همین احساس نشان می‌دهد که آگاهی برخی از اعمال را در دنیای اختری، خارج از بدن فیزیکی انجام می‌دهد، اگرچه مغز ما آنقدر حساس نیست که حتی یک حافظه تقریبی از آنچه واقعاً اتفاق افتاده را حفظ کند.

اما گاهی اوقات وقتی کالبد اختری به شخص فیزیکی بازمی گردد، باز هم می توان تصویری زودگذر از جهان اختری را به دوگانه اثیری و بدن متراکم منتقل کرد و دومی حتی پس از بیدار شدن از خواب، خاطره روشنی از آن را حفظ می کند. وقایع تجربه شده در جهان اختری؛ با این حال، این حافظه به سرعت ناپدید می شود و سپس قابل بازیابی نیست. همه تلاش‌ها برای بازگرداندن آن، احتمال موفقیت را حتی بیش از پیش مبهم می‌سازد، زیرا با انجام این کار مغز فیزیکی خود را تحت فشار قرار می‌دهیم و ارتعاشات قوی آن ارتعاشات ظریف اختری را بیشتر از بین می‌برد.
و باز هم، شخص همچنان می‌تواند دانش جدید را به مغز فیزیکی منتقل کند، اما هنوز نمی‌تواند به خاطر بیاورد که این دانش چگونه و از کجا آمده است. در این موارد، ایده ها در آگاهی بیداری ظاهر می شوند که گویی خود به خود، خود به خود: گزینه های جدیدی برای حل مشکلات ظاهر می شود که فرد قبلاً نمی توانست به آنها فکر کند. نور غیر منتظرهسوالاتی را که قبلاً بسیار مبهم به نظر می رسیدند روشن می کند. اگر واقعاً این اتفاق بیفتد، می توان آن را یک شاخص بدون شک پیشرفت در نظر گرفت، که نشان می دهد بدن اختری در حال حاضر کاملاً به خوبی شکل گرفته است و می تواند به طور فعال در دنیای اختری فعالیت کند، اگرچه بدن فیزیکی هنوز به سطح حساسیت مناسب نرسیده است.

اما گاهی اوقات مواردی وجود دارد که فرد هنوز موفق می شود با مغز فیزیکی تماس برقرار کند. در این موارد ما رویاهای بسیار واضح، ثابت و معنی‌داری داریم - چنین رویاهایی گاهی توسط متفکرترین افراد تجربه می‌شود. این رویاها به اندازه حالت "بیداری" واقعی به نظر می رسند و در آنها حتی می توان دانشی کسب کرد که می تواند در زندگی فیزیکی مفید باشد. همه اینها مراحل پیشرفت هستند که نشان دهنده تکامل و بهبود تدریجی بدن اختری است.

اما، از سوی دیگر، نباید فراموش کرد که آن دسته از افرادی که معنویت آنها به طور محسوس و بسیار سریع و به احتمال زیاد در حال پیشرفت است، برای مدت طولانی در دنیای اختری برای خود فعال و مفید بوده اند. در حالی که مغز فیزیکی آنها ممکن است مطلقاً هیچ خاطره ای از این فعالیت نداشته باشد، آگاهی پایین تر آنها درجه روزافزونی از روشنگری و دانش روزافزون از حقیقت معنوی را مشاهده می کند. و با این حال، همه شاگردان، صرف نظر از اینکه حافظه فیزیکی آنها چقدر نسبت به زندگی مافوق فیزیکی خود کور است، همیشه می توانند با اطمینان کامل به عنوان منبع تشویق دائمی بر یک واقعیت خاص تکیه کنند: همانطور که یاد می گیریم برای دیگران خوب کار کنیم و بیشتر و بیشتر شویم. برای جهان مفیدتر است، همانطور که ارادت ما به برادران بزرگ بشریت قوی تر می شود و عزم ما برای کمک به آنها در کار بزرگشان بیشتر می شود، بدون شک بدن اختری خود و توانایی خود را برای عمل در آن بهبود می بخشیم. این کار کارمندان را حتی مفیدتر می کند. چه حافظه فیزیکی ما درگیر باشد چه نباشد، ما همیشه وقتی به خواب عمیقی می رویم زندان فیزیکی خود را ترک می کنیم و به طور مفید در دنیای اختری کار می کنیم، به افرادی که نمی توانستیم به هیچ وجه به آنها کمک کنیم، حمایت می کنیم و به آنها اطمینان می دهیم، کاری که هرگز انجام نمی دهیم. اگر هنوز در کالبد فیزیکی بودیم می توانستیم این کار را انجام دهیم.

چنین تکاملی در دسترس کسانی است که ذهنشان پاک، افکارشان متعالی، و دلهایشان مشتاق خدمت است. چنین افرادی می توانند سال ها در دنیای اختری عمل کنند و در عین حال هشیاری پایین آنها چیزی در مورد آن نمی داند و حتی شک نمی کند که صاحبش با معیارهای خود از چه توانایی های باورنکردنی استفاده می کند و برای خیر دنیا عمل می کند. این دقیقاً چنین افرادی هستند، اگر کارما آنها اجازه دهد، که موفق می شوند به یک آگاهی جامع و پیوسته دست یابند و آزادانه بین دنیای فیزیکی و اختری حرکت کنند. آنها موفق می شوند پلی ایجاد کنند که در امتداد آن حافظه بدون هیچ تلاشی از جهانی به جهان دیگر منتقل می شود و در این صورت شخصی که از دنیای اختری باز می گردد، دوباره لباس بدنی خود را به تن می کند و دیگر ذره ای از خاطرات خود را از دست نمی دهد. تازه تجربه کرده . همه کسانی که راه خدمت را انتخاب کرده اند می توانند از این موضوع کاملا مطمئن باشند.

و روزی این آگاهی مستمر را به دست خواهند آورد. و سپس زندگی برای آنها دیگر یک سری روزهای کار باقی مانده در خاطره و شب های فراموشی نخواهد بود، بلکه بدن فیزیکی آنها بقیه ای را که نیاز دارند دریافت می کند، آنها خودشان از بدن اختری خود برای کار در دنیای اختری استفاده می کنند. و هیچ گسستی در افکار آنها وجود نخواهد داشت: نه زمانی که بدن فیزیکی را ترک می کنند. نه زمانی که او را ترک کرده باشند. نه زمانی که برمی گردند و دوباره وارد فرم فیزیکی خود می شوند. و چنین آگاهی هفته به هفته، سال به سال، پیوسته و خستگی ناپذیر خواهد ماند. و این دلیل نهایی وجود یک ذات حقیقی فردی خواهد بود، و این حقیقت که بدن برای او تنها جامه ای است که یا به میل خود می پوشد یا می گذارد، و خود بدن به هیچ وجه نیست. تنها ظرف فکر و زندگی این امر تأیید می کند که اگرچه بدن برای زندگی و فکر ضروری است، اما بدون آن هر دو حتی فعال تر و حتی آزادتر هستند.

با رسیدن به این مرحله، انسان خیلی بهتر از قبل شروع به درک دنیا و معنای زندگی خود در این دنیا می کند. شروع به درک واضح تر می کند که در آینده چه چشم اندازی برای او باز خواهد شد و افراد پیشرفته تر چه توانایی هایی دارند. او به تدریج متوجه می شود که کسب آگاهی فیزیکی و سپس اختری توسط یک فرد حد نیست و سطوح بالاتر حتی ظریف تری از آگاهی وجود دارد که او همچنین می تواند به آنها دست یابد - یکی پس از دیگری، توانایی عمل در این سطوح بالاتر را به دست آورد. توانایی سفر به دنیاهای بیشتر و بیشتر و کشف توانایی های جدید بیشتر و بیشتر. و او همه این کارها را در حالی انجام خواهد داد که به معلمان تبارک و تعالی در کار روشنگری بشریت خدمت کنند. و سپس زندگی فیزیکی یک فرد شروع به به دست آوردن ابعاد واقعی خود می کند و هیچ چیز در این دنیای فیزیکی مانند قبل بر او تأثیر نمی گذارد، زمانی که او هنوز از زندگی غنی تر و معنادارتر نمی دانست و حتی "مرگ" دیگر نخواهد بود. همان معنای قبلی را دارد، نه برای خودش و نه برای کسانی که می خواهد به آنها کمک کند. زندگی زمینی جایگاه واقعی خود را خواهد گرفت و به بخش کوچکی تبدیل می شود فعالیت انسانی، و دیگر آنطور که قبلاً به نظر می رسید غم انگیز به نظر نمی رسد ، زیرا نور کره های بالاتر حتی تاریک ترین گوشه های آن را نیز روشن می کند.
اکنون اجازه دهید از مطالعه عملکردها و قابلیت های جسم اختری فاصله بگیریم و برخی از پدیده های مرتبط با آن را در نظر بگیریم.

پدیده های بدن اختری

بدن اختری هم در طول زندگی زمینی صاحبش و هم بعد از آن می تواند برای افراد دیگر خارج از همتای فیزیکی خود ظاهر شود. البته، کسی که به هنر کنترل بدن اختری خود کاملاً تسلط داشته باشد، می تواند بدن فیزیکی خود را در هر زمانی ترک کند و به شکل اختری به هر فاصله ای سفر کند. و اگر شخصی که مسافر در جسم اختری تصمیم به زیارت او دارد بصیرت داشته باشد، یعنی. با دید اختری، او می تواند مهمان خود را در بدن اختری خود ببیند. اگر این شخص دارای روشن بینی نباشد، میهمان می تواند حامل اختری خود را کمی متراکم کند و ذرات ماده فیزیکی را از جو اطراف خود جذب کند - بنابراین بدن اختری می تواند به اندازه کافی "ماده سازی" کند تا بتوان آن را با دید فیزیکی مشاهده کرد. این امر بسیاری از ظواهر شگفت انگیز از تصاویر دوستان و آشنایان را که در این زمان بسیار دور هستند توضیح می دهد.

چنین پدیده‌هایی بیشتر از آنچه بسیاری از مردم تصور می‌کنند رخ می‌دهند، زیرا افراد خجالتی اغلب ترجیح می‌دهند در مورد آن سکوت کنند، زیرا می‌ترسند که به خاطر اعتقاد به چنین «خرافاتی» مورد تمسخر قرار گیرند. خوشبختانه این ترس بیشتر و بیشتر در حال ضعیف شدن است و اگر مردم هنوز جسارت و عقل سلیم کافی برای صحبت در مورد آنچه را با چشمان خود دیده اند داشته باشند، به زودی شواهد زیادی خواهیم شنید که اجسام اختری افراد اغلب در یک نقطه ظاهر می شوند. فاصله قابل توجهی از آن مکان هایی که حامل های فیزیکی آنها در این زمان قرار دارند.
تحت شرایط خاص، این تصاویر اختری را می توان حتی برای کسانی که هنوز بینایی اختری را توسعه نداده اند مشاهده کرد، حتی اگر افرادی که در اجسام اختری ظاهر می شوند به مادی شدن متوسل نشوند. اگر فیزیکی سیستم عصبیاگر فردی بیش از حد استرس داشته باشد، و بدن فیزیکی ضعیف شده باشد (مثلاً در اثر بیماری)، انرژی حیاتی در آن ضعیف تر از حد معمول می تپد. در همان زمان، وابستگی فعالیت عصبی به مضاعف اتری افزایش می یابد، که به شدت حساسیت آن را افزایش می دهد. در چنین شرایطی، فرد می تواند به طور موقت روشن بین شود. به عنوان مثال، مادری - که می داند پسرش که در خارج از کشور است، به شدت بیمار است و قدرتش از نگرانی در مورد او خسته شده است - ممکن است مستعد ارتعاشات اختری شود، به ویژه در ساعات شب، زمانی که انرژی حیاتی به آن کاهش می یابد. حداقل سطح؛ اگر پسرش نیز در این زمان به او فکر کند و بدن فیزیکی او در حالت ناخودآگاه غوطه ور باشد، می توان بدن اختری او را به او منتقل کرد و کاملاً ممکن است که او را ببیند.

اغلب، چنین حرکاتی بلافاصله پس از بیرون راندن بدن اختری از بدن فیزیکی توسط "مرگ" دومی رخ می دهد. چنین پدیده هایی اغلب به وجود می آیند، به ویژه زمانی که شخص مشتاقانه می خواهد کسی را ببیند که با پیوندهای عشقی با او مرتبط است، یا اگر تلاش می کند اطلاعات خاصی را به کسی منتقل کند، اما قبل از اینکه بتواند این خواسته را برآورده کند می میرد.

اگر بدن اختری رها شده را پس از مرگ جسم متراکم و مضاعف اثیری آن دنبال کنیم، متوجه تغییرات ایجاد شده در آن خواهیم شد. در زمانی که با بدن فیزیکی مرتبط بود، سطوح فرعی ماده اختری در آن با یکدیگر مخلوط شد: سطوح فرعی متراکم تر و نازک تر به یکدیگر نفوذ کردند. پس از "مرگ"، آنها دوباره مرتب می شوند: ذرات متعلق به سطوح فرعی مختلف از یکدیگر جدا می شوند. نوعی دسته بندی ذرات بر اساس درجه چگالی آنها وجود دارد. در نتیجه، بدن اختری طبقه بندی می شود یا به سیستمی از پوسته های متحدالمرکز تبدیل می شود که بیرونی ترین آنها متراکم ترین است. و در اینجا دوباره به نیاز به پاکسازی بدن اختری خود در طول زندگی زمینی خود باز می گردیم ، زیرا متوجه می شویم که پس از "مرگ" نمی تواند به میل خود در جهان اختری حرکت کند. این جهان از هفت طبقه فرعی تشکیل شده است و انسان مجبور است در سطح فرعی که ماده پوسته بیرونی اش به آن تعلق دارد، بماند. و تنها زمانی که این پوسته بیرونی از بین می‌رود، به سطح فرعی بعدی منتقل می‌شود و به همین ترتیب - از یک سطح فرعی به سطح دیگر.
بدن اختری فردی با طبیعت حیوانی بسیار پایین از متراکم ترین و درشت ترین ماده اختری تشکیل شده است که او را در پایین ترین سطح کامالوکا نگه می دارد. و تا زمانی که این پوسته به طور کامل از بین نرود، فرد باید اسیر این بخش از دنیای اختری بماند و تمام ناراحتی های مرتبط با این موقعیت دور از غبطه را تحمل کند.

وقتی بیرونی‌ترین پوسته‌اش آنقدر از بین می‌رود که فرد می‌تواند از آن بیرون بیاید، به سطح فرعی بعدی دنیای اختری می‌رود، یا به‌طور دقیق‌تر می‌تواند ارتعاشات فرعی بعدی را دریافت کند. سطح ماده اختری که گویی از جهان دیگری به او می رسد. او در آنجا خواهد ماند تا زمانی که پوسته زیرسطح ششم او از بین برود و بتواند به مرحله پنجم برود.
مدت اقامت در هر سطح فرعی بر اساس میزان قوی بودن بخشهای مربوط به طبیعت او تعیین می شود، یعنی اینکه چه مقدار ماده اختری از یک سطح فرعی خاص در بدن اختری او وجود دارد. به عنوان مثال، هر چه ماده بیشتری داشته باشد، مطابق با سطوح فرعی متراکم، مدت بیشتری در سطوح فرعی کمالوکا باقی خواهد ماند. و هر چه تعداد بیشتری از این عناصر را در اینجا (روی زمین) از بدن اختری حذف کنیم، تأخیر ما در طرف دیگر «مرگ» کوتاه‌تر خواهد بود.

اما حتی در مواردی که متراکم ترین مواد اختری هنوز به طور کامل تبخیر نشده اند (و نابودی کامل آنها یک فرآیند نسبتا طولانی و پیچیده است)، آگاهی در طول زندگی زمینی می تواند آنقدر سرسختانه در برابر نفوذ احساسات پست مقاومت کند که ماده ای که می تواند در آن وجود داشته باشد. برای یافتن انعکاس خود، توانایی خود را برای عمل فعالانه به عنوان حامل آگاهی از دست می دهد، یعنی اگر به دنبال یک قیاس فیزیکی بیان شود، آتروفی می شود. در این صورت، اگرچه فرد همچنان باید مدتی در سطوح فرعی دنیای اختری بماند، اما در تمام این مدت با آرامش می‌خوابد و در نتیجه هیچ گونه اختلال مرتبط با این سطوح فرعی را احساس نخواهد کرد. آگاهی او که توانایی پاسخ به ارتعاشات این نوع ماده را از دست داده است، قادر نخواهد بود در دنیای اختری با اجسام متشکل از آن تماس برقرار کند.

برای شخصی که بدن اختری خود را آنقدر خالص کرده است که فقط حاوی خالص ترین و ظریف ترین عناصر هر سطح فرعی است (آنقدر ظریف که صدای ارتعاش آنها را حتی کمی بیشتر می کند و به سطح فرعی بعدی می روند) عبور از Kamaloka واقعا زودگذر خواهد بود.

بین هر دو سطح فرعی مجاور ماده یک نقطه وجود دارد که معمولاً آن را بحرانی می نامند. یخ را می توان تا حدی گرم کرد که اگر حتی یک قطره گرما به آن اضافه کنید به آب تبدیل شود. آب به نوبه خود می تواند گرم شود تا هر گونه افزایش جزئی دما آن را به بخار تبدیل کند.

به همین ترتیب، ماده هر زیرسطح اختری را می توان به درجه ای از ظرافت رساند که هر گونه اصلاح بیشتر آن، آن را قبلاً به سطح فرعی بعدی منتقل می کند. و اگر این کار با ماده هر یک از سطوح فرعی جسم اختری انجام شود، اگر تا حد ممکن پاک شود، عبور از کامالوکا به طرز غیرقابل تصوری سریع خواهد بود و هیچ چیز مانع از پرواز سریع شخص از این منطقه تا حتی نمی شود. جهان های بالاتر

و در مورد یک واقعیت دیگر مربوط به پاکسازی بدن اختری، هم فیزیکی و هم روش های ذهنیچیزی که قابل ذکر است تأثیر این تطهیر بر جسم اختری جدید است که در تجسم بعدی پس از مدت زمان معینی تشکیل می شود.

هنگام حرکت از کمالوکا به دواچان، شخص نمی تواند هیچ فکر بدی را در آنجا با خود حمل کند. ماده اختری نمی تواند در سطح دواچان وجود داشته باشد و ماده دواچان نمی تواند به ارتعاشات شدید ناشی از هوس ها و امیال شیطانی پاسخ دهد. در نتیجه، پس از اینکه شخص بقایای بدن اختری خود را تکان می دهد، تنها تمایلات نهفته را با خود حفظ می کند، که دوباره به صورت امیال و اشتیاق بد در دنیای اختری ظاهر می شود و در آن بستری برای رشد پیدا می کند (یا بلکه امکان تجلی) . یک نفر باید آنها را با خود ببرد، اما در طول زندگی خود در دنیای دواچان در حالت نهفته باقی می مانند. هنگامی که او دوباره متولد می شود، همه این تمایلات تجلی خود را از سر می گیرند. برای انجام این کار، آنها - به قیاس با جاذبه یک آهنربا - آن دسته از مواد جهان اختری را به سمت خود جذب می کنند که به تجلی آنها کمک می کند و با پوشیدن ماده اختری مطابق با طبیعت خود، بخشی از بدن اختری یک جهان می شود. فرد در تولد آینده خود

بنابراین، بدن اختری نه تنها برای یک زندگی زمینی به ما داده می شود، بلکه نوع بدن اختری را نیز شکل می دهد که در تولد بعدی به ما داده می شود - و این دلیل دیگری است که ما باید سعی کنیم بدن اختری خود را پاکسازی کنیم. بیشترین حد ممکن؛ بدین وسیله دانش کنونی خود را در خدمت کمال آینده خود قرار خواهیم داد.

همه زندگی ما به هم مرتبط است و هیچ یک از آنها را نمی توان از همه زندگی های قبلی و همچنین از همه زندگی های بعدی جدا کرد. در واقع ما فقط یک زندگی داریم و آن دوره های زمانی را که زندگی می نامیم را می توان روزهای آن دانست. ما هرگز شروع نمی کنیم زندگی جدیداز یک صفحه خالی که در آن ارائه یک داستان کاملاً متفاوت آغاز می شود. ما فقط در حال باز کردن یک فصل جدید، توسعه طرح قبلی هستیم.
"مرگ" ما را از بدهی های کارمایی مان رها نمی کند، همانطور که فردا ما را از بدهی های امروزمان رها نمی کند، حتی اگر این دو روز از هم جدا شوند. خواب شبانه; بدهی‌ای که امروز بر عهده می‌گیریم فردا با ما باقی می‌ماند و تا زمانی که آن را به طور کامل پرداخت نکنیم ادامه خواهد داشت.

زندگی انسان مستمر است; و تک تک تولدهای زمینی با یکدیگر پیوند محکمی دارند، هیچ خلأ بین آنها وجود ندارد.

روند پاکسازی و تکامل نیز در طول بسیاری از زندگی های پی در پی زمینی به طور مداوم ادامه دارد. دیر یا زود، هر یک از ما باید اقدام کنیم. دیر یا زود، اما همه از احساسات ناشی از طبیعت پایین سیر می شوند، از تسلیم شدن در برابر احساسات حیوانی و ظلم حواس خسته می شوند. و آنگاه شخص دیگر نمی خواهد اطاعت کند و تصمیم می گیرد که زنجیرهایی که او را می بندد باید پاره شود. و در واقع، اگر خودمان هر لحظه بتوانیم به آن پایان دهیم، چرا باید دوره بردگی خود را تمدید کنیم؟ هیچ کس جز خودمان نمی تواند ما را مهار کند. اما هیچکس جز ما نمی تواند برای ما آزادی به ارمغان بیاورد.

هر یک از ما دارای حق انتخاب و اراده آزاد هستیم. و اگر قرار است روزی همه ما در عالم اعلی همدیگر را ببینیم، پس چرا زنجیر بردگی خود را همین الان نشکسته و حق ولادت الهی خود را ادعا نمی کنیم؟
آغاز رهایی از غل و زنجیر و به دست آوردن آزادی، عزم یک فرد است که ذات پایین خود را تابع ذات والاتر خود قرار دهد، شروع به ساختن بدن های بالاتر خود در اینجا، در سطح هوشیاری فیزیکی، و تسلط بر توانایی های بالاتری که باید در ذاتی باشد، است. او به حق منشأ الهی خود است، اما نمی تواند توسط حیوانی که مجبور است در آن زندگی کند، درک شود.