صفحه اصلی / طلسم / داستان های ترسناک عرفانی در مورد پری دریایی. پری دریایی وجود دارد: منابع تاریخی و گزارش شاهدان عینی

داستان های ترسناک عرفانی در مورد پری دریایی. پری دریایی وجود دارد: منابع تاریخی و گزارش شاهدان عینی

در ژوئیه 1992، یک برنامه نویس جوان مسکو، ایگور پسکوف و سگش به نام ساکور به ماهیگیری در منطقه Tver رفتند. او یک رادیو جیبی را با خود برد و از یکی از برنامه های رادیویی فهمید که شب بعد که قرار است در دریاچه ای نزدیک روستای Rozhdestvennoye بگذرد، مصادف با آغاز هفته روسال است. نیمه شب است. گیرنده ناگهان ساکت شد و آتش با وجود هیزم فراوان در آتش شروع به محو شدن کرد. لحظه ای بعد، ایگور صدای زنگ را شنید، اگرچه نزدیکترین کلیسا حداقل چهل کیلومتر با دریاچه فاصله داشت. این باعث شد ماهیگیر محتاط شود، زیرا او هیچ توضیحی برای آنچه اتفاق افتاده بود پیدا نکرد. ساکور ناگهان نگران شد و شروع به زوزه کشیدن کرد. ایگور می گوید: "زمان بسیار کمی گذشت و ناگهان فضای بالای دریاچه با نور آبی غیرمعمول روشن شد." - به نظرم آمد که یک نیرو مرا هیپنوتیزم کرده است. من به وضوح همه اشیاء اطراف را دیدم، به نظر می رسید که از همه چیزهایی که اتفاق می افتد کاملاً آگاه هستم، اما در عین حال قادر به کنترل اعمالم نبودم. چیزی مرا به سمت دریاچه کشاند. وارد آب شدم و ناگهان احساس کردم در جلبک دریایی محصور شدم و به ته کشیده شدم. شروع به غرق شدن کردم و قدرت مقاومت پیدا نکردم. در آن لحظه صدای پارس ساکورا را شنیدم. صدای او مرا به معنای واقعی کلمه از فراموشی بازگرداند. من ناامیدانه شروع به مقاومت کردم و همانطور که به نظرم می رسید خطوط یک انسان را زیر آب دیدم. بعد از مدتی احساس آزادی کردم و به سمت ساحل رفتم. ساکورا را صدا زدم که هنوز در آب بود. بالاخره به سمت ساحل شنا کرد. با کمک من از آب خارج شد. تمام گردنش خون بود.»

این داستان توسط D. Pogodin نقل شده است: "در Tolyatti یک حوض مصنوعی وجود دارد که ما اغلب با دوستان در آن جمع می شویم. یک روز که به آنجا رسیدیم، دو آمبولانس در ساحل پیدا کردیم. ما در مورد آنچه اتفاق افتاده است از یکی از بچه ها مطلع شدیم. او و دو دوستش قرار بود شنا کنند. قبل از اینکه وقت داشته باشند به داخل آب بروند، صدای مرموز و جذابی شنیدند. برگشتند و زنی چاق، چاق و ژله مانند را در آب دیدند. علاوه بر این، صدای او تأثیر جادویی روی یکی از آنها گذاشت. علیرغم اینکه آنها سعی کردند او را مهار کنند ، آن مرد به سرعت به سمت پری دریایی رفت. برای اینکه به نحوی او را نجات دهد، مرد جوان دیگری به سمت او سنگ پرتاب کرد. او مانند یک گربه خش خش کرد، اما بسیار بلندتر و ترسناک تر، پس از آن به خانه برگشت. عواقب این دیدار باورنکردنی وحشتناک بود. مردی که پری دریایی به او اشاره کرد بلافاصله سقوط کرد و دچار حمله صرع شد. قبل از این او کاملا سالم بود. و دیگری که سنگ را به سوی او پرتاب کرد نتوانست چیزی بگوید. همانطور که بعدا متوجه شدیم، نفر دوم به سرعت بهبود یافت، اما نفر اول مدت طولانی را در بیمارستان گذراند.

داستان های شگفت انگیز در مورد پری دریایی

لازم به ذکر است که اشاراتی به وجود پری دریایی در آثار نویسندگان باستانی نیز یافت می شود. بنابراین، دانشمند رومی پلینی بزرگ نوشت: "... گاهی اجساد مرده آنها در ساحل پیدا می شد ..."، با تأکید بر اینکه ما در مورد داستان های بیکار صحبت نمی کنیم، بلکه در مورد حقایق واقعی صحبت می کنیم. از قرن به قرن دیگر، ملوانان و مسافران در مورد برخورد با پری دریایی صحبت کرده اند. بنابراین، در کتاب Sigault de la Fonda "عجایب طبیعت، یا مجموعه ای از خارق العاده و یادداشت های پدیده ها و ماجراهای ارزشمند..." گفته شده است که در هلند "در سال 1403، پس از طوفانی مهیب که فریزلند غربی را در هم شکست. سد، یک پری دریایی درگیر جلبک دریایی پیدا شد. آنها او را به هارلم آوردند، لباس پوشیدند، به او یاد دادند جوراب ببافد و در مقابل صلیب تعظیم کند. او چندین سال در میان مردم زندگی کرد و هرگز سخن گفتن نیاموخت و پس از مرگ، طبق رسوم مسیحیان به خاک سپرده شد.

و در اینجا یک ورودی از سیاهه کشتی هنری هادسون است، که در سواحل دنیای جدید حرکت می کرد: «امروز صبح یکی از خدمه من که به دریا نگاه می کرد، یک پری دریایی را دید. شروع کرد به صدا زدن بقیه ملوانان. در این بین پری دریایی بسیار نزدیک به کشتی شنا کرد و با دقت به آن نگاه کرد. کمی بعد موجی او را واژگون کرد. وقتی شیرجه می‌رفت، همه دم او را دیدند، مانند دم دلفین قهوه‌ای، با لکه‌هایی مثل ماهی خال مخالی. تاریخ: 15 ژوئن 1608."

مدخل کتاب خاطرات ناخدای ناوگان انگلیسی، ریچارد ویتبورن نیز قابل اعتماد است: «نمی توانم چند کلمه در مورد موجود عجیبی که برای اولین بار در سال 1610 ملاقات کردم، نگویم. صبح زود، وقتی در کنار رودخانه بندر سنت جان در نیوفاندلند ایستادم، یک موجود شگفت انگیز خیلی سریع به سمت من شنا کرد. او چهره ای زن داشت، چشم ها، بینی، دهان، چانه اش متناسب و بسیار زیبا بود.»

همانطور که در قرون اخیر، به دلایلی توصیفات و شواهد کمتری از برخورد با پری دریایی وجود داشته است. یکی از دلایل احتمالی آلودگی رودخانه ها و دریاها است که به انقراض موجودات شگفت انگیز طبیعت کمک می کند. علاوه بر این، سرعت وسایل نقلیه آبی چندین برابر افزایش یافته است: در عصر کشتی های بادبانی، ملوانان زمان و فرصت بسیار بیشتری برای بررسی ساکنان آب داشتند. و با این حال در اینجا داستانهایی است که در دوران مدرن ذکر شده است.

در یک روز گرم تابستانی در سال 1890، معلم ویلیام مونرو در کنار ساحل در کیثنس اسکاتلند قدم می زد. ناگهان روی صخره ای که از دریا بیرون زده بود، متوجه موجودی شد که شبیه زنی برهنه نشسته بود. اما این چیزی نبود که برای معلم عجیب به نظر می رسید. قسمت پایین بدن زیر آب بود و مونرو به وضوح می توانست دست های برهنه را ببیند که موهای بلند و براق قهوه ای او را شانه می کردند. چند دقیقه بعد این موجود از روی صخره به داخل دریا سر خورد و از دید ناپدید شد. پس از تردید و تردید بسیار، مونرو سرانجام یادداشتی را برای روزنامه تایمز لندن فرستاد.

در نامه، او با دقت و به اختصار این موجود غیرعادی را توصیف می کند: «سر با موهای شاه بلوطی، در قسمت بالا کمی تیره تر، پیشانی محدب، صورت چاق، گونه های گلگون، چشمان آبی، دهان و لب پوشیده شده بود. یک شکل طبیعی، شبیه به انسان. من نمی‌توانستم دندان‌ها را ببینم، زیرا دهان بسته بود، سینه و شکم، دست‌ها و انگشتان به اندازه اندازه یک عضو بالغ نژاد بشر بود.» مونرو نوشت که اگرچه افراد معتبر دیگری ادعا می کردند که این موجود را دیده اند، اما او تا زمانی که آن را با چشمان خود نبیند باور نکرد. و چون آن را دید مطمئن شد که پری دریایی است. معلم ابراز امیدواری کرد که نامه او بتواند به تأیید "وجود پدیده ای که تاکنون برای طبیعت گرایان تقریباً ناشناخته بود، یا کاهش شک و تردید کسانی که همیشه آماده به چالش کشیدن هر چیزی که قادر به درک آن نیستند" کمک کند. از این نامه کاملاً منطقی چنین برمی آید که نه تنها ملوانانی که از کسالت و پرهیز در سفرهای طولانی اقیانوسی دیوانه می شدند به دوشیزگان دریایی اعتقاد داشتند ...

یک داستان مدرن تر می گوید که در 3 ژانویه 1957، مسافر اریک دی بیشاپ از تاهیتی به شیلی بر روی مدلی که از یک قایق باستانی پلینزی بازسازی کرده بود، رفت. ناگهان نگهبان روی كلك رفتار بسیار عجیبی داشت: او فریاد زد كه موجودی نامفهوم را دیده كه از آب به روی كلك می پرد. این موجود که روی دمش متعادل شده بود، با موهایی مانند بهترین جلبک دریایی درست در مقابل او ایستاد. ملوان پس از لمس مهمان ناخوانده، چنان ضربه ای دریافت کرد که روی عرشه پرید و موجود در امواج ناپدید شد. از آنجایی که فلس های ماهی درخشان روی دستان ملوان باقی مانده بود، دی بیشاپ در صحت آنچه اتفاق افتاد شک نکرد.

زنان دوزیست بیش از یک بار در دریای خزر دیده شده اند. محققان ظهور آنها در مناطق مسکونی انسان را با تولید نفت شدید، انفجارهای ژئوفیزیکی در طول جستجوی ذخایر جدید، یعنی اختلال در اکوسیستم زیستگاه های معمولی توضیح می دهند. در مارس 2007 ملوانان کشتی ماهیگیری "باکی" نیز عکسی از این موجود مرموز ارائه کردند. کاپیتان گفار حسن اف در پاسخ به سؤالات خبرنگاران گفت: «این کشتی برای مدت طولانی در مسیری موازی از ما حرکت کرد. اول فکر کردیم ماهی بزرگی است. اما بعد متوجه شدند که مو به وضوح روی سر هیولا دیده می شود و باله های جلویی اصلاً باله نبودند، بلکه ... بازوها بودند!»

پشت افسانه های پری دریایی رویاهای عاشقانه و میل به یک ایده آل - برای یک زن خارق العاده، نه مانند انسان های فانی صرف، نهفته است.

در اسکاتلند، همان جایی که «داستان شگفت‌انگیز» برای مونرو اتفاق افتاد، قبلاً حوادث شگفت‌انگیزتری نیز رخ داده بود. افسانه های محلی می گویند که روزی پری دریایی به مرد جوانی طلا، نقره و الماس هایی را که در یک کشتی غرق شده جمع آوری کرده بود، داد. او هدایا را پذیرفت، اما مقداری از جواهرات را به دوست دخترش داد. اما بدتر از آن، او به دفعات وعده داده شده با پری دریایی ملاقات نکرد که باعث حسادت و عصبانیت او شد. یک روز او به سمت قایق او شنا کرد و آن را به غاری هدایت کرد و گفت که تمام گنجینه هایی که تا به حال در این خلیج گم شده اند آنجا هستند. در همین لحظه مرد جوان به خواب رفت. وقتی از خواب بیدار شد، دید که با زنجیر طلا به سنگی زنجیر شده بود به طوری که فقط توانست به انبوهی از الماس در ورودی غار برسد.

پری دریایی ها وقتی فریب می خورند یا به نوعی توهین می شوند انتقام بی رحمانه ای می گیرند. منشأ این ایده ها ممکن است تخیلات جنسی مردان در مورد موجودی سرکش باشد که وسواس زیادی برای برآورده کردن خواسته های خود دارد. بر اساس برخی از افسانه ها، پری دریایی فرشته ای سقوط کرده است که غذای آن گوشت زنده است. او با آواز خواندن و موسیقی فوق العاده، ملوانان را به تورهای خود می کشاند. (و در اینجا این تصویر دوباره با آژیر آمیخته شده است.) اگر، که نادر است، این روش جذب کارساز نبود، او به بوی منحصر به فرد بدن خود تکیه می کند که هیچ مردی نمی تواند در برابر آن مقاومت کند. او با گرفتن و آرام کردن طعمه خود، آن را با دندان های سبز تیز تکه تکه می کند. طبق یک افسانه انسانی تر، پری های دریایی و نیوت ها در پادشاهی زیر آب زندگی می کنند و گنج های بسیاری را ذخیره می کنند.

شباهت زیادی با پری دریایی و رودخانه هند دارد پوره ها، که ظاهری انسانی نیز دارند. آنها با مهارت عود می نوازند، فوق العاده زیبا و فریبنده هستند. بی ثبات و همیشه به دنبال پیروزی های جدید هستند، آنها هرگز از مردان انتقام نمی گیرند و سعی می کنند فقط شادی و لذت را به ارمغان آورند.

با تأسیس مسیحیت، موضوع جدیدی در افسانه های پری دریایی ظاهر شد: آنها به عنوان موجوداتی توصیف شدند که مشتاقانه می خواهند روح ذاتی مردم را بیابند. اما آنها تنها با وعده ترک دریا و استقرار در خشکی توانستند رویای خود را محقق کنند. این باعث درگیری شدید درونی در پری دریایی شد، زیرا برای موجودی که فقط نیمی از انسان بود، چنین زندگی تقریبا غیرقابل تحمل به نظر می رسید.

داستانی تکان‌دهنده و غم‌انگیز وجود دارد که قدمت آن به قرن ششم بازمی‌گردد، درباره پری دریایی است که هر روز از یک راهب از برادری مقدس یونس در جزیره‌ای کوچک در نزدیکی اسکاتلند دیدن می‌کند. او برای روح دعا کرد و راهب با او دعا کرد تا به او قدرتی بدهد تا عنصر آب را ترک کند. اما همه چیز بیهوده بود و در نهایت با گریه های تلخ جزیره را برای همیشه ترک کرد. آنها می گویند اشکی که او ریخته تبدیل به سنگریزه شد و تا به امروز به سنگریزه های سبز خاکستری در ساحل ایونا اشک یک پری دریایی می گویند.

برای مدت طولانی، این دوشیزگان دریایی با مهر و موم همراه بودند - با پوست صاف و رفتار آنها که یادآور انسان است. در اسکاندیناوی، اسکاتلند و ایرلند، افسانه های زیادی در مورد افرادی وجود دارد که مجبور به زندگی در دریا در پوشش یک فوک هستند و فقط گاهی اوقات، در ساحل، به انسان تبدیل می شوند. در برخی جاها فکر می کردند که مهرها فرشتگان سقوط کرده اند، در برخی دیگر آنها را روح غرق شدگان یا قربانیان طلسم می دانستند. علاوه بر این، در ایرلند این اعتقاد وجود داشت که مهر و موم اجداد مردم هستند.

ظاهراً پری دریایی و پوره ها اشتراکات زیادی دارند، بنابراین در بسیاری از افسانه های باستانی دشوار است که بفهمیم در مورد چه کسی صحبت می کنند. هر دو عاشق آواز خواندن و رقص هستند و استعداد نبوت دارند. داستان هایی وجود دارد که چگونه پوره ها و پری دریایی های دریایی که عاشق شخصی شده بودند سال ها در ساحل زندگی می کردند. بسیاری معتقد بودند که هر پری دریایی تاجی دارد که بدون آن نمی تواند به عنصر آب خود بازگردد. و اگر مردی موفق شد او را بدزدد و او را پنهان کند، می تواند با آن دختر ازدواج کند. اما اگر تاج خود را بیابد، بلافاصله با آن در امواج ناپدید می شود.

به همین ترتیب، یک مرد می تواند با یک پوره دریایی ازدواج کند، اما برای انجام این کار باید پوست دوم "مهر" او را بدزدد و پنهان کند. افسانه های زیادی در این مورد وجود دارد که یکی از آنها متعلق به Highlanders اسکاتلند است. مردی عاشقانه عاشق یک پوره زیبای دریایی شد، پوست او را دزدید و در مکانی امن پنهان کرد. بعد ازدواج کردند، بچه دار شدند و همه با آرامش و خوشی زندگی کردند. اما یک روز یکی از پسران پوست پنهان را پیدا کرد و به مادرش نشان داد. بدون لحظه ای معطل آن را پوشید و با خوشحالی خود را به دریا انداخت و فرزندانش را برای همیشه رها کرد.

در برخی مناطق، افسانه های پری دریایی سابقه طولانی دارند. در سال 1895، ساکنان بندر میلفورد هاربر ولز هنوز معتقد بودند که پری دریایی یا پری دریایی به طور مرتب از نمایشگاه هفتگی شهر بازدید می کنند. آنها از طریق یک جاده زیر آب به شهر می رسند، به سرعت هر چیزی را که نیاز دارند (شانه موی لاک پشت و مانند آن) می خرند و تا روز بعد نمایشگاه ناپدید می شوند.

در مورد پری دریایی هم در تایلند و هم در اسکاتلند نوشته شده است. در آنجا، در ماه مه 1658، پری های دریایی در دهانه رودخانه دی مشاهده شدند و سالنامه آبردین به مسافران قول داد که "مطمئناً یک گله دوست داشتنی از پری های دریایی، موجودات شگفت انگیز زیبا را ببینند." با افزایش شایعات در مورد پری دریایی، جعلی های اجتناب ناپذیر ظاهر شدند. آنها معمولاً با اتصال قسمت بالایی میمون به دم یک ماهی بزرگ ساخته می شدند. یکی از آنها که احتمالاً در قرن هفدهم ساخته شده است، در نمایشگاهی از جعلیات که توسط موزه بریتانیا در لندن در سال 1961 برگزار شد به نمایش گذاشته شد.

محبوب ترین داستان ها در مورد پری دریایی در بین ملوانان پخش شد. کریستف کلمب که قبلاً بدبین بود، در اولین سفر خود خاطرنشان کرد که سه پری دریایی را دید که در دریا در سواحل گویان در حال چرخیدن بودند.

بسیاری از این به اصطلاح پری دریایی به طور غیرعادی زشت بودند، اما علاقه دائمی را برانگیختند. یک نسخه از سال 1717 حاوی تصویری از یک پری دریایی ظاهراً واقعی است. توضیح: «هیولایی آژیر مانند در سواحل بورنئو، در منطقه اداری آمبوینا گرفتار شد. طول آن 1.5 متر است و بدنی شبیه به مارماهی دارد. 4 روز و 7 ساعت در یک بشکه آب در خشکی زندگی کرد. گهگاه صداهایی شبیه صدای جیر جیر موش ایجاد می کرد. صدف‌ها، خرچنگ‌ها و خرچنگ‌های دریایی عرضه‌شده دیگر در دسترس نبودند...»

در یک زمان، پیتر اول به پری دریایی علاقه مند بود. دومی چیز زیادی برای اضافه کردن نداشت، اما با این وجود یک پری دریایی دیگر از آمبوینا را توصیف کرد. بیش از 50 شاهد او را در حالی که با غلاف دلفین ها خوش و بش می کرد مشاهده کردند. کشیش کاملاً از صحت این داستان ها مطمئن بود.

این متن یک قسمت مقدماتی است.برگرفته از کتاب انجیل خنده دار توسط تاکسیل لئو

فصل 48. خواص معجزه آسای LORD’S DROEL. و چون گذشت مردی را دید که از بدو تولد نابینا بود. شاگردانش از او پرسیدند: رب! چه کسی گناه کرد، او یا پدر و مادرش که کور به دنیا آمد؟ عیسی پاسخ داد: نه او و نه پدر و مادرش گناهی نکردند، بلکه این بود تا اعمال در او آشکار شود.

از کتاب تاریخ ایمان و عقاید دینی. جلد 2. از گوتاما بودا تا پیروزی مسیحیت توسط الیاده میرچا

§ 174. ایسیر و وانیر. اودین و خواص شگفت انگیز "شمانی" او پس از اسکان زوج اجدادی در میدگارد، خدایان خانه خود، آسگارد را ساختند. او همچنین در مرکز جهان بود، اما در اوج. پانتئون به دو گروه تقسیم می شود: خدایان Aesir و خدایان Vanir. معروف ترین آس -

برگرفته از کتاب یوگا: جاودانگی و آزادی توسط الیاده میرچا

"توانایی های معجزه آسا" اجازه دهید از این فرصت استفاده کنیم و توجه کنیم که در مسیر نیروانا - یا، مانند یوگای کلاسیک، در مسیر سامادی - توانایی های ماوراء طبیعی به دست می آید (siddhi, pal. iddhi). برای بودا، مشکل جدیدی در اینجا بوجود می آید. از یک سو، این «نیروها» هستند

از کتاب دنیای معنوی نویسنده دیاچنکو گریگوری میخائیلوویچ

ب- نشانه های معجزه آسای حقیقت کلیسای مسیح.

از کتاب معجزه عشای ربانی نویسنده تولوپوف ویاچسلاو

3. نشانه های معجزه آسایی که در مراسم آیین غسل تعمید انجام می شود. الف) در روم در زمان سلطنت دیوکلتیان، در سال 324. به گفته R. Chr. ، در صحنه تئاتر هنگام به تصویر کشیدن کفرآمیز آیین مسیحیت غسل تعمید ، معجزه زیر رخ داد. اینجوری بود دیوکلتیان وارد روم شد

از کتاب آخرین روزهای زندگی زمینی خداوند ما عیسی مسیح نویسنده بی گناه خرسون

خواص معجزه آسای هدایای مقدس اغلب هدایای مقدس تغییرات فوق العاده ای در بدن انسان ایجاد می کند. آنها آن را تقویت می کنند و آن را بسیار بادوام می کنند. در قرن پنجم، راهب گراسیم لاورا را در سواحل اردن تأسیس کرد. زندگی راهبان در این صومعه

برگرفته از کتاب معجزه ذهن آگاهی توسط Han Thik Nat

فصل بیست و ششم: نشانه های معجزه آسا با پیامدهای آن زلزله و وسعت آن. - پاره شدن حجاب در معبد و جشن آن. - رستاخیز مردگان. -چه کسی و چه زمانی شورش کرد؟ - بیان نشانه ها و معنای اخلاقی آنها. - تغییر طرز فکر شما در مورد عیسی

از کتاب زاهدان - عوام. جلد اول از نویسنده

2. قدم های معجزه آسا بر روی زمین آلن گفت که از زمانی که زمان سپری شده با جوی و سو را مال خود می دانست، زمان نامحدودی در اختیار داشت. اما کاملاً ممکن است که همه اینها فقط در اصل درست باشد. زیرا گاهی اوقات آلن وقتی به جوی کمک می کند فراموش می کند

برگرفته از کتاب پاسخ یهودیان به یک پرسش نه همیشه یهودی. کابالا، عرفان و جهان بینی یهودی در پرسش و پاسخ توسط Kuklin Reuven

قسمت دوم. حوادث معجزه آسا و آموزنده نجات معجزه آسای انجیل روزی روزگاری در جزیره کرکیرا در روستای آنو پریفیا، زنی متاهل متدین زندگی می کرد که چندین فرزند بزرگ کرد. او باسواد بود و عاشق خواندن انجیل بود. قطع کردن

از کتاب سوامی ویوکاناندا: ارتعاشات فرکانس بالا. رامانا ماهارشی: از طریق سه مرگ (مجموعه) نویسنده نیکولایوا ماریا ولادیمیروا

آیا حکیمان یهودی دانش شگفت انگیزی از نجوم داشتند؟ خاخام های عزیز، شنیده ام که حکیمان یهودی که حدود دو هزار سال پیش می زیستند، زمان دقیقی را می دانستند که بین یک ماه نو و ماه دیگر می گذرد. لطفا در این مورد بیشتر به ما بگویید.C

از کتاب Elder Paisiy Svyatogorets: شهادتهای زائران نویسنده زورناتزوغلو نیکولاس

برگرفته از کتاب مقالاتی در باب دین تطبیقی توسط الیاده میرچا

موارد معجزه آسا نیکولایدیس نیکولائوس، توپوگرافی سرس، پیر پیسیوس، گفت: "تواضع اساس همه فضایل است." او آن را با لباس هایی مقایسه کرد که انسان می پوشد و با تنش در می آورد زیرا

از کتاب میان اسرار و معجزات نویسنده روباکین نیکولای الکساندرویچ

67. منابع معجزه آسا و نبوی این ابهام مذهبی آب مربوط به بسیاری از آیین ها و آیین های موجود در تاریخ است که چشمه ها، نهرها و رودخانه ها نقش اصلی را دارند. همه این فرقه ها اساساً مبتنی بر قدرت مقدس موجود در آن هستند

از کتاب عیسی ساخته شده توسط ایوانز کریگ

از کتاب نویسنده

از کتاب نویسنده

شفاهای معجزه آسا توسط عیسی انجام شد دومین دلیل قانع کننده که چرا باید کار او را بسیار جدی بگیریم اگر بخواهیم شخص و خدمت عیسی را درک کنیم این است که برای خود عیسی و معاصرانش، معجزات مدرک مهمی بود که نشان می داد

مادربزرگم تابستان گذشته این داستان را برایم تعریف کرد. وقتی این را شنیدم کمی برایم مبهم شد و سؤالات زیادی به وجود آمد... خوب او از یک پری دریایی ترسناک گفت که در دریاچه ای نه چندان دور از خانه اش زندگی می کند.

یک روز وقتی مادرش از او خواست با غازها در اطراف یک کوه بزرگ قدم بزند، این دریاچه درست روی آن قرار داشت. مادربزرگم موافقت کرد و بلافاصله برای قدم زدن به آنجا رفت، زیرا دیر شده بود. و به این ترتیب، هنگامی که او همه غازها را راه می‌رفت و می‌خواست برگردد، موسیقی عجیبی شنید که انگار از جعبه موسیقی می‌آمد و ملودی قدیمی را می‌نواخت که مدت‌ها بود همه آن را دوست داشتند! مادربزرگ تصمیم گرفت بررسی کند چه چیزی یا چه کسی این موسیقی را پخش می کند. او همه غازها را به مزرعه برگرداند و تصمیم گرفت برگردد، اما هنگام خروج او را بازداشت کردند و تصمیم گرفت که به آنجا نرود و فردا برود!

روز بعد او نتوانست تصمیم بگیرد که به آنجا برود. بنابراین، پس از دیسکو، او دوستانش را صدا کرد که با او بروند، زیرا می ترسید... و هنگامی که آنها شروع به نزدیک شدن کردند، سه نفر از آنها رفتند و فقط او و چهار نفر دیگر باقی ماندند. آنها از کوه کمی بالاتر رفتند، از ماسه ساخته شده بود که آنها را بسیار شگفت زده کرد! سپس آنها به بالا نگاه کردند و دیدند که تقریباً تمام منطقه پوشیده از هندوانه است. و تصمیم گرفتند کمی انتخاب کنند... کاری که کردند.

و سرانجام ، همه بچه ها به قله کوه صعود کردند ، یک دریاچه کوچک یا بهتر است بگوییم یک باتلاق وجود داشت ، اما یک قورباغه در آن قور نمی کرد ، حتی یک نی رشد نکرد! نزدیکتر آمدند و دیدند همه جا با کف پوشیده شده است! و بعد یک ملودی فوق العاده شروع به پخش کرد، یکی ترسید و یکی شروع به گوش دادن کرد... همه پشت یک بوته کوچک نشستند. و دیدند چیزی از آب بلند می شود، در برداشت اول منزجر کننده بود، با دقت بیشتری نگاه کردند و زنی را دیدند که از سر تا پا پوشیده از مو بود بیرون.

شوک بود! سپس بچه ها تصمیم گرفتند فرار کنند، زیرا این هیولا وحشتناک بود، زبانش را مانند یک مار حرکت می داد و صداهای وحشتناکی می داد، بازوهایش مانند مار پیچ خورده بودند و چشمانش به سادگی بزرگ بودند و سبز-قرمز می درخشیدند.

مادربزرگم با دیدنش دهانش باز ماند. این پری دریایی کوچک که بعدها او را نامیدند، وقتی کاملاً از آب بیرون آمد، سرش را به شدت تکان داد و خش خش کرد. کاملاً همه از بوته ها فرار کردند و به خانه برگشتند!

و فردای آن روز والدین این کودکان به آنجا هجوم آوردند تا آن را نگاه کنند، اما هیچ اتفاقی نیفتاد، حتی کف آن تقریباً ناپدید شده بود! هیچ کس نفهمید چه اتفاقی در آن شب افتاد، اما برای همیشه در یاد آن بچه ها ماند، درست مثل مادربزرگم!...

و همه اینها فقط در اواخر زمستان آشکار شد، زمانی که کودکان و والدین دیگر از هیچ چیز نمی ترسیدند. مردی مست شد و سوار بر اسب در روستا بود و یک روز از این کوه بالا رفت. و دریاچه پوشیده از یخ و برف بود. و به این ترتیب او در مقابل دیدگان همه روی یخ افتاد و همه دیدند که گاری او به نظر می رسد تا 1000 درجه گرم شده است و یخ زیر آن شروع به آب شدن می کند که گویی سوخته است. مرد با صدای بلند فریاد زد و اسب ها از وحشت فریاد زدند. با وجود اینکه آن گاری از چوب ساخته شده بود، وقتی یخ آب شد، حتی یک تکه چوب شناور نشد و جسد پیدا نشد...

در تابستان سال بعد، همین بچه ها شروع کردند به کوبیدن کنار رودخانه با چوب های بزرگ و هرگز آن را پیدا نکردند، زیرا انتهای این دریاچه-رود یا باتلاق لعنتی وجود نداشت!

از آن زمان زمان زیادی می گذرد، دریاچه ناپدید شده است، اما اگر شب به منطقه بیایید، هنوز هم می توانید آن موسیقی جذاب و ترسناک جعبه را بشنوید!

پری دریایی ها موجودات افسانه ای در نظر گرفته می شوند که هرگز وجود نداشته اند و توسط مردمان باستان بر اساس ایده های بت پرست در مورد طبیعت جاندار اختراع شده اند. این دیدگاه رسمی است. دانشمندان حتی به تجدید نظر در این مفهوم که در زمان ما جزم تلقی می شود فکر نمی کنند. بخشی دیگر از افرادی که به پری دریایی تمایل دارند معتقدند که آنها نوعی ارواح هستند، موجوداتی که از برخی واقعیت های دیگر به دنیای مردم آمده اند و بیشتر شبیه ارواح و ارواح هستند تا موجودات فیزیکی. پس حق با کیست؟ کسانی که پری دریایی را زاییده تخیل مردمان باستانی با درک بدوی از پدیده های طبیعی می دانند یا آنها که پری دریایی را روح می دانند؟ ممکن است که نه یکی و نه دیگری درست باشد. هدف این مقاله به هیچ وجه ارائه این یا آن دیدگاه نیست. در اینجا به سادگی با شواهدی آشنا می شویم که به لطف سوابق شاهدان عینی ظاهر پری دریایی در گذشته به دست ما رسیده است.

بنابراین. اولین گزارش شاهدان عینی از پری های دریایی که ما بررسی خواهیم کرد، اشاره به مبلغانی است که فعالیت های خود را در کشورهای آفریقایی، به ویژه در آنگولا انجام می دادند. مبلغان مذهبی که به وضوح با ایده های بت پرستی بومیان آفریقا مخالف بودند، کاملاً جدی ادعا کردند که خود آنها بیش از یک بار با پری دریایی هایی ملاقات کرده اند که در رودخانه ها و دریاچه های محلی زندگی می کردند. بر اساس شهادت خود، بومیان با این موجودات به عنوان یک پدیده کاملا رایج و حتی بیشتر از آن رفتار می کردند. پری دریایی ها را گرفتند و خوردند. بسیاری از کسانی که سعی می کنند این افسانه را از بین ببرند، در مورد آبزیان خاصی صحبت می کنند که فقط از دور شبیه انسان هستند، اما در واقع حیواناتی معمولی مانند گاوهای دریایی هستند. بنابراین، مبلغان تحت تأثیر آنها را با پری دریایی اشتباه گرفتند. و با این حال، اگر شما این وضعیت را تصور کنید، پس انسان چقدر باید کوته فکر باشد که یک حیوان معمولی را با یک پری دریایی اشتباه بگیرد و بعد ادعا کند که واقعا موجودی شبیه موجودی افسانه ای بوده است؟!

تواریخ ایسلند مربوط به قرن دوازدهم به یک نیمه زن و نیمه ماهی اشاره می کند که اغلب در سواحل گرینلند (جزایر گریمسی) مشاهده می شد. با قضاوت بر اساس توصیفات، این موجود ظاهر نسبتاً وحشتناکی داشت: دهان بزرگ، چانه دوتایی، ابروهای پهن و نگاه بسیار نافذ. تواریخ ایسلندی Speculum Regale قرن دوازدهم می گوید که مردم این هیولا را Margigr می نامیدند. مارگیگر شبیه پری دریایی افسانه ای بود که همه ما می شناسیم. از کمر به پایین شبیه زنی بود که بسیار انسانی به نظر می رسید و زیر کمر دم ماهی با فلس و باله داشت. یکی دیگر از وقایع ایسلندی می گوید که در سال 1161، در نزدیکی اورفورد، مردی گرفتار شد که با موهای ضخیم پوشیده شده بود، اما سرش طاس بود. پس از تلاش ناموفق برای صحبت او، مرد پری دریایی اسیر شده دوباره به دریا پرتاب شد.

چندین روایت به قرن پانزدهم باز می گردد. در سالهای 1492-1493، دریانورد و جهانگرد معروف کریستف کلمب نوشت که سه پری دریایی را به طور همزمان در سواحل گویان دید. یکی از Sigault de la Fond نوشت که در سال 1403 در اثر طوفانی که سدی را ویران کرد و دردسرهای زیادی ایجاد کرد، یک پری دریایی به ساحل پرتاب شد. زن در چمنزار پیدا شد. او نمی توانست صحبت کند و کاملا برهنه بود. او را به هارلم آوردند و در آنجا نحوه لباس پوشیدن و حتی بافتن جوراب به او آموزش دادند. نوشته شده بود که پری دریایی چندین سال در میان مردم زندگی کرد، اما هرگز صحبت کردن را یاد نگرفت. چندین بار سعی کرد به دریا فرار کند، اما همیشه دستگیر می شد و برمی گشت. در نتیجه او مرد و طبق رسوم مسیحیان دفن شد.

در قرن هفدهم، جی. هادسون در سیاهه کشتی خود نوشت که یکی از خدمه او که به بیرون از دریا نگاه می کرد، یک پری دریایی را دید. او شروع به صدا زدن ملوانان دیگر کرد و در پاسخ به فریادهای او، ملوان دیگری آمد. آن دو شاهد بودند که چگونه زنی عجیب با پوست بسیار سفید و موهای سیاه تا خود کشتی شنا کرد. او نیز به نوبه خود با علاقه به مردم نگاه می کرد. وقتی موج موجود آب را واژگون کرد، دیدند که او فقط نیمی از زن است. به جای پاها و تمام قسمت پایین بدنش، یک دم ماهی داشت که شبیه دم دلفین قهوه ای بود و همه خالدار بود، مثل ماهی خال مخالی. این رویداد در 15 ژوئن 1608 رخ داد و توماس هیلز و رابرت رینار شاهد ظهور پری دریایی بودند.

در همان قرن هفدهم، کاپیتان نیروی دریایی انگلیس، ریچارد ویتبورن، در خاطرات خود نوشت که در سال 1610 با موجودی عجیب که شبیه یک پری دریایی افسانه ای بود، ملاقات کرد. این اتفاق در بندر سنت جان در نیوفاندلند رخ داد. با قضاوت بر اساس داستان های ویتبورن، این موجود به سرعت به سمت او شنا کرد و نه با ترس، بلکه با خوشحالی به او نگاه کرد. چهره زن پری دریایی متناسب و بسیار زیبا بود. نوارهای آبی عجیبی روی سر وجود داشت. علاوه بر او، یکی دیگر از اعضای تیم نیز شاهد ظهور این موجود بود. پری دریایی نزدیک شد و آنها به فاصله ای امن رفتند، اما همچنان به اندازه کافی نزدیک بودند تا پری دریایی را با جزئیات بررسی کنند. پری دریایی که دید مردم از او می ترسند شیرجه زد و شنا کرد و اغلب به ناخدا نگاه می کرد. کمی بعد، پری دریایی، شخصی خوریج را که در آن زمان خدمتکار ناخدا بود، ترساند و بعد خود ناخدا شد. او به همراه افراد دیگر در یک قایق بود که موجودی به سمت آن شنا کرد و با گرفتن لبه ها سعی کرد به داخل قایق برود. افرادی که در قایق بودند تا حد مرگ می ترسیدند، اما یکی از آنها بر ترس خود مسلط شد و با تمام قدرت به سر این موجود ضربه زد. پس از این، پری دریایی ناپدید شد. پس از مدتی، پری دریایی دوباره ظاهر شد و به دو قایق دیگر نزدیک شد و چند نفر را به شدت ترساند.

در سال 1679، ماهیگیران یک مرد آبی را گرفتند که برای چند روز تحت نظر بود. این موجود مو قرمز و پوستی رنگ پریده داشت. روی پشت و شکمش فلس‌هایی داشت و بین انگشتانش پرده‌های قهوه‌ای به وضوح دیده می‌شد. او را 12 نفر نگه داشتند در حالی که جوان عجیب غرش وحشتناکی می کرد، غر می زد و با تمام وجود در برابر اسارتش مقاومت می کرد. او را به یک صومعه فرانسیسکن بردند و در آنجا جن گیری بدون موفقیت بر روی او انجام شد. سه سال بعد، در سال 1862، او در آب ناپدید شد و برای همیشه ناپدید شد. در همان سال 1862، موجودی عجیب در ایتالیا، در شهر سستری، گرفتار شد. مردم از سراسر منطقه به دیدن او آمدند. با این حال، او مدت زیادی زندگی نکرد، او سه روز گریه کرد، گریه های رقت انگیزی کرد، غذا و نوشیدنی نخورد و به زودی درگذشت.

در سال 1717، موجودی آژیر مانند در سواحل بورنئو گرفتار شد. نشریه ای که آن را توصیف می کند می گوید که این پری دریایی یک و نیم متر قد داشت و بدنی بسیار شبیه به مارماهی داشت. این موجود را در یک بشکه آب قرار دادند، جایی که به مدت 4 روز و 7 ساعت در آنجا زندگی کرد و به طور دوره ای صدای جیر جیر، بسیار شبیه به موش را منتشر کرد.

در سال 1737، مجله جنتلمن نوشت که ماهیگیران در نزدیکی شهر انگلیسی اکستر یک پری دریایی را گرفتند. وقتی توری را از آب بیرون کشیدند، متوجه شدند که هیولایی در آن گیر کرده است که هم شبیه انسان و هم ماهی است. قدش 4 فوت بود، چشم‌ها، بینی و دهان شبیه انسان داشت و به جای پا، دم ماهی داشت. ماهیگیران که ترسیده بودند با چوب او را تا سر حد مرگ کتک زدند. شاهدان گفتند که پری دریایی در حال مرگ، درست مانند یک شخص ناله می کرد. بعداً جسد اسیر شده در شهر اکستر به نمایش گذاشته شد و توسط تعداد زیادی از مردم دیده شد.

مجله اسکات در سال 1739 نوشت که چندین پری دریایی توسط اعضای خدمه کشتی هالیفاکس گرفتار شدند. پری های دریایی در نزدیکی جزیره موریس دستگیر شدند و پس از آن کشته شدند، سرخ شدند و خوردند. ظاهراً ملوانان بسیار گرسنه بودند ، زیرا آنها جرات کردند گوشت موجودات بی سابقه ای را امتحان کنند. با این حال، خود ملوانان ادعا کردند که گوشت ساکنان آب بسیار شبیه گوشت گوساله است.

در سال 1797، معلم مدرسه ویلیام مونرو شاهد پری دریایی بود. روی یکی از صخره ها که در فاصله کمی از ساحل در شهر سورسو (اسکاتلند) قرار دارد، پری دریایی را دقیقاً به شکلی دید که ما عادت داریم آنها را تصور کنیم. شنا کردن در نزدیکی این صخره به عنوان یک فعالیت مرگبار خطرناک در نظر گرفته می شد، اما این موجود احساس خوبی داشت و با نیمه غوطه ور شدن در آب، موهای خود را شانه کرد. او موهای قهوه‌ای روشن، پیشانی گرد، صورت چاق، گونه‌های گلگون، دهان و لب‌های معمولی و تیپ بدنی مانند یک فرد معمولی داشت. او به مدت 3-4 دقیقه همینطور نشست، سپس، ظاهراً موهایش را شانه کرد، در آب شیرجه زد و ناپدید شد. معلم مدرسه ادعا کرد که قبلاً در مورد پدیده های پری دریایی و افراد دیگر شنیده بود، اما تمایلی به اعتماد نداشت. با این حال، پس از چنین شواهد مستقیم، من معتقد بودم که وجود پری دریایی یک واقعیت غیرقابل انکار است.

در قرن نوزدهم یک سری شواهد کامل از ظهور پری دریایی وجود داشت. این بدان معنا نیست که تعداد آنها بیشتر است ، فقط ظاهراً مطبوعات با میل بیشتری شروع به ثبت چنین مواردی کردند ، زیرا قرن 19 فقط آغاز توسعه فعال مواد چاپی بود. بنابراین در سال 1819 در ایرلند، مردم یک پری دریایی را دیدند. پری دریایی نزدیک ساحل بود. یکی از ناظران تصادفاً یک تپانچه همراه خود داشت و او به سمت موجود شلیک کرد. پری دریایی که با صدای بلند فریاد می زد، زیر آب ناپدید شد. شواهد وجود پری دریایی به قدری گسترده بود و از سوی افراد محترمی که در صداقت و شایستگی آنها تردیدی وجود نداشت، به دست آمد که در سال 1823 یک کمیسیون سلطنتی در دانمارک برای مطالعه این پدیده ایجاد شد.

یکی از الکساندر کارمایکل که رساله Carmina Gadelica را نوشت، در داستان های خود ذکر کرد که در سال 1830 در بریتانیای کبیر، در جزیره Benbecula در هربیدها، مردم مشغول جمع آوری جلبک دریایی بودند و موجودی عجیب را دیدند. خود شاهدان عینی او را مردی مینیاتوری توصیف کردند. آنها سعی کردند پری دریایی را بگیرند، اما او ماهرانه از تعقیب کنندگان خود فرار کرد. در نتیجه یکی از حاضران پرتاب کرده و او را با سنگ زد. ظاهرا ضربه او کشنده بود، زیرا تنها چند روز بعد این پری دریایی در سه کیلومتری محل حادثه مرده پیدا شد. این موجود شبیه به یک کودک تغذیه شده بود، فقط با سینه بزرگ و دم به جای پایین تنه، شبیه به دم ماهی قزل آلا، اما بدون فلس. موها بلند و تیره، پوست سفید و نرم است. کلانتر محلی دانکن شاو، پس از بررسی این موجود عجیب، دستور داد یک کفن تشییع جنازه برای پری دریایی دوخته شود و یک تابوت کنار هم قرار گیرد. پس از آن او را به خاک سپردند. موجود مرده دیگری شبیه پری دریایی در 31 اکتبر 1881 پیدا شد. جسد این موجود توسط امواج به ساحل کشیده شد. یکی از خبرنگاران روزنامه بوستون به محل حادثه رفت و جسد را توصیف کرد. بنا به شهادت او موجودی با نیم تنه و سر ماده و دم ماهی شبیه دم کفال بود. صورت کاملاً از یک انسان غیرقابل تشخیص بود، اما دست ها نه با انگشتان، بلکه با پنجه های واقعی مانند پنجه های عقاب به پایان می رسید.

شواهد کمتری از وجود ساکنان دریاها که تعداد زیادی افسانه در مورد آنها شکل گرفته است به قرن بیستم بازمی گردد. الکساندر گان یکی از اولین کسانی بود که در قرن گذشته این موجود را در شمال اسکاتلند دید. این اتفاق در سال 1900 رخ داد. این موجود روی صخره تکیه داد و برای مدتی آرام رفتار کرد که به شاهد اجازه داد تا آن را با جزئیات بررسی کند. پری دریایی در حدود 6-7 فوت دورتر از اسکندر قرار داشت، بسیار شبیه یک زن بود، موهای طلایی مایل به قرمز، چشمان سبز و ابروهای کمانی داشت. شهادت هموطن ما مایا بیکووا که در سال 1900 کتاب افسانه را برای بزرگسالان نوشت کمتر جالب نیست. در اینجا مایا در مورد ملاقات خود با پری دریایی نوشت: "در سال 1952، من، M. Sergeeva، در سایت درختکاری بالابانوفسک در غرب سیبری کار می کردم... دریاچه های زیادی در اینجا وجود دارد، پوراسیه، حدود دوازده کیلومتر است از سایت 4 جولای بود که راه افتادیم: من، نگهبان پیر با برادرزاده ام الکسی و تانیا شومیلووا... ساعت یازده شب به محل رسیدیم... وقتی از خواب بیدار شدیم. صبح... متوجه شدم که نه چندان دور پشت درختان دریاچه دیگری وجود دارد... من و تانیا و الکسی تصمیم گرفتیم از آن دریاچه دیدن کنیم، زیرا فقط حدود دویست متر فاصله دارد... همراهانم تصمیم گرفتند شنا کنند. روسری ام را برداشتم و روی بند انداختم و الکسی از قبل در آب نشسته بود و تانیا را صدا می زد، لباس هایش را گرفت و با عجله به داخل جنگل ایستاد با چشمانی گرد به جلویش نگاه کردم و بعد دیدم که دست یکی از زیر آب به سمت الکسی دراز شده بود و سرش را با موهای بلند بلند کرد که همانجا بود. چشمان آبی درشت او به من نگاه کرد، دختر با لبخند دستانش را به سمت الکسی دراز کرد. جیغ زدم، از جا پریدم و او را از آب بیرون کشیدم. من متوجه شدم که چگونه نگاه دختر آب با عصبانیت از این کار برق زد. دستمالم را گرفت و با خنده رفت زیر آب.»

با کمال تعجب، شواهدی از پری دریایی تقریبا در هر گوشه ای از جهان یافت می شود. در سال 1977 چنین پیامی از آفریقا آمد. خبرنگار روزنامه محلی پرتوریا نیوز نوشت که در حومه لوزاکا، زامبیا، یک پری دریایی که شبیه یک زن سفیدپوست بود، اما تمام نشانه های یک آب نشین را از افسانه ها و افسانه ها داشت، به داخل یک جمع کننده آب افتاد. این اتفاق پس از سیل شدید رودخانه رخ داد که ظاهراً پری دریایی نتوانست با آن کنار بیاید. پری دریایی در آمریکا نیز دیده شد. بنابراین در سال 1992 در فلوریدا، در کی بیچ، در یک کیلومتری خط ساحلی، پری های دریایی دیده شدند که به عنوان نیمه انسان، نیمه فوک توصیف شدند. سرهای بزرگی داشتند که شباهت زیادی به انسان داشت، چشمانی درشت، بازوهای بلند و انگشتانی تار و پود داشتند. ماهیگیرانی که این موجودات عجیب و غریب را مشاهده کردند مشاهده کردند که تور آنها از چند نقطه بریده شده است.
با این حال، گزارش های اخیر از پری دریایی اغلب مورد سوال قرار می گیرد. در قرن 20 تا 21، دستکاری و تحریف حقایق و واقعیت به یک پدیده بسیار رایج در رسانه ها تبدیل شده است. در تلاش برای جلب توجه خوانندگان، حساب های پری دریایی می توانند از دروغ های صریح تا اغراق های فاحش متغیر باشند. با این حال، شواهد قدیمی نشان می دهد که مردم واقعاً شاهد چیز بسیار عجیبی بوده اند. در اینجا فقط چند گزارش از شاهدان عینی وجود دارد که در واقع تعداد بیشتری از آنها وجود دارد.

بر اساس این شواهد، کارل بانزه چکیده ای نوشت که در سال 1991 در مجله Science and Life منتشر شد. این چکیده «مبانی زیست شناسی پری دریایی» نام داشت. در اینجا او سعی کرد نه تنها پری دریایی ها را از دیدگاه شاهدان، افسانه ها و اسطوره های متعدد گذشته توصیف کند، بلکه آنها را بر اساس نوع طبقه بندی کند: پری دریایی معمولی، پری دریایی هندی و پری دریایی اریتره. البته، هیچ کس تا به حال ثابت نکرده است که پری دریایی وجود دارد و نه اینکه آنها فقط تخیلی هستند. با این حال، تعداد زیادی از افرادی که ادعا می کنند این موجودات را با چشمان خود دیده اند، ما را امیدوار می کند که در کنار زیباترین موجوداتی که هنوز ندیده ایم زندگی کنیم.

دنیس بلینتسف
پری دریایی کریمه

"اربابان آب ها" عجله ای برای تجدید روابطی که با اجداد ما در گذشته های دور داشتند، ندارند. بنابراین، امروزه تنها مدرک غیرقابل انکار وجود مردم دریا، یک پری دریایی برنزی در سواحل Miskhor در کریمه است. او با پایین آوردن دم دلفین انعطاف پذیر خود در آب، یک نوزاد را در آغوش خود نگه می دارد - شاهد دیگری از تماس انسان با انسان نماهای دریایی، اگرچه این تماس ها یک افسانه است.
با این حال، آنها می گویند که "قرارداد" بین مردم و پری دریایی در شبه جزیره کریمه هنوز رخ می دهد. بیش از دوازده شواهد از این موضوع در آخرین کتاب او توسط آناتولی تاوریچسی، یک غواص با تجربه و نویسنده نقشه منحصر به فرد گنجینه های زیر آب کریمه جمع آوری شده است. شاهدان عینی گزارش می دهند که پری دریایی کریمه چشمانی درشت، موهای مات و نگرش غیر دوستانه نسبت به انسان دارند. اولین احساسی که افراد هنگام ملاقات با آنها دارند وحشت است. شاید چنین موجوداتی مانند دلفین ها بتوانند صداهایی را در فرکانس های غیرقابل دسترس برای درک انسان ایجاد کنند. این صداها می توانند بر روان انسان تأثیر بگذارند و باعث ترس غیرقابل توضیح او شوند.

هزاران سال است که مردم درباره پری دریایی می نویسند و هنوز هم در فیلم های مدرن و برنامه های تلویزیونی محبوبیت فوق العاده ای دارند. تقریباً هر فرهنگی نسخه مخصوص به خود را از افسانه های پری دریایی داشت. گاهی اوقات آنها آژیرهایی هستند که سعی می کنند مردم را در دریا به سمت مرگ بکشانند. در مواقع دیگر تمام تلاش خود را می کنند که دوستانه باشند و حتی می خواهند انسان شوند.

امروزه تقریباً همه قبول دارند که پری دریایی در دوران باستان به احتمال زیاد زاییده تخیل ملوانان بوده یا به اشتباه به عنوان گاو دریایی، فوک و دلفین نامیده می شده است. با این حال، این باعث نمی‌شود که این افسانه‌ها کمتر جذاب باشند، زیرا چه کسی می‌داند کدام افسانه درباره پری دریایی وجود دارد و کدام داستانی است.

1. اشک پری دریایی

جزیره کوچکی در اسکاتلند وجود دارد که ساحل آن با سنگریزه های سبز خاکستری کوچک پوشیده شده است، مردم محلی آنها را "اشک پری دریایی" می نامند. این نام با افسانه ای در مورد عشق یک دوشیزه و یک راهب جوان همراه است. راهب به دختر نماز یاد داد و با هم از خدا خواستند به او روح زمینی عطا کند و برای ترک دریا دعا کردند. اما درخواست ها شنیده نشد ، پری دریایی هرگز نتوانست دریا را ترک کند ، قادر به مقاومت در برابر آزمایش نبود ، او برای همیشه از جزیره کشتی گرفت و به شدت عزادار سرنوشت خود بود. اشک‌هایی که از صورتش سرازیر می‌شد تبدیل به سنگریزه‌هایی شد که اکنون سواحل اسکاتلند را پر کرده است.

2. حسادت پری دریایی

این افسانه داستانی را روایت می کند که زمانی در شهرستان کیثنس (اسکاتلند) اتفاق افتاده است. پری دریایی و کنت جوان به نشانه این امر عاشق یکدیگر شدند. کنت هدایا را پذیرفت، اما پس از مدتی مقداری از جواهرات را به دختر دیگری که با او رابطه نامشروع داشت داد. و پری دریایی را فراموش کرد.

این عمل حسادت و خشم را در روح پری دریایی برانگیخت. یک روز، وقتی مرد جوان با قایق خود به دریا رفت، او به سمت او شنا کرد و از گنج های بی شماری که در خلیج پنهان شده بود به او گفت. مرد جوان با ذکر ثروت، گذشته را فراموش کرد و به چیز دیگری فکر نکرد. در این لحظه پری دریایی به طرز معجزه آسایی او را خواباند و قایق را به نزدیکترین غار هدایت کرد.

وقتی از خواب بیدار شد، مرد جوان متوجه شد که با زنجیر طلایی به صخره ای زنجیر شده است و ووک

3. نفرین اوندینا

این یک افسانه قدیمی آلمانی است که می گوید پری دریایی اوندین عاشق شوالیه ای به نام لارنس شد و عشق دو طرفه بود. با علم به اینکه وقتی اوندینا از جوهر پری دریایی چشم پوشی کرد، جاودانگی را از دست داد، او همچنان با معشوق خود ازدواج کرد. در محراب، شوالیه سوگند یاد کرد که در آن به او سوگند وفاداری داد: "هر نفس من هنگام بیدار شدن در صبح، پیمان عشق و وفاداری خواهد بود."

یک سال بعد اولین فرزند آنها به دنیا آمد ، اما با گذشت زمان شوهر شروع به از دست دادن علاقه به محبوب سابق خود کرد. یک روز اودین متوجه شد که لارنس اکنون به زن دیگری قسم عشق می خورد و او را نفرین کرد: "تو با نفس صبحت قسم خوردی! حالا بدان که در بیداری می توانی نفس بکشی، به محض اینکه به خواب رفتی، نفس از بدنت خارج می شود!»

و حتی اکنون "نفرین اوندینا" را سندرم آپنه خواب می نامند. افراد مبتلا به این بیماری فقط در ساعات بیداری قادر به تنفس هستند و به لطف دستگاه تنفسی زنده می مانند.

4. کیسک

کیسک یک پری دریایی از اسکاتلند است که نیمی زن و نیمی ماهی آزاد است. افسانه می گوید که اگر یک ملوان بتواند یک کیسک را بگیرد، سه آرزو دریافت خواهد کرد. آنها به خاطر فریب دادن مردم به سمت مرگ معروف بودند، همانطور که بیشتر افسانه های آژیر نیز معروف هستند. اگر با یک پری دریایی دوست نشده اید، تنها راه برای کشتن آنها این است که پوسته آنها را از بین ببرید.

مانند دوشیزگان فوک، آنها می توانند با ریختن پوسته بیرونی ماهی خود با فانی ها ازدواج کنند. مانند دوشیزگان قو، آنها می توانند با احیای پوسته برداشته شده از شوهر خود فرار کنند، اما با این وجود، درست مانند ابریشم ها، همیشه به فرزندان خود علاقه نشان می دهند، از آنها در هنگام طوفان محافظت می کنند یا آنها را به بهترین صید راهنمایی می کنند. بنابراین، به عنوان مثال، اعتقاد بر این است که تمام خلبانان مشهور از چنین ازدواج هایی آمده اند.

جنبه تاریک طبیعت کیسک در افسانه ای که توسط جورج هندرسون در کتاب "افسانه اژدهای سلتیک" منتشر شده است، آشکار می شود، جایی که دوشیزه دریایی شخصیت اصلی را می بلعد، اما محبوب او با نواختن چنگ، پری دریایی را به ساحل می کشاند. قهرمان فرار می کند سپس کیسک خودش نوازنده چنگ را می بلعد، برای نجات او، قهرمان باید یک سری افسانه کلاسیک را پشت سر بگذارد: برای اینکه در نهایت کیسگ را شکست دهید، باید پوسته بیرونی او را که "روح جداکننده" نیز نامیده می شود از بین ببرید - " روح جدا». و آن را در تخمی که در ماهی پنهان است، که در یک اردک پنهان است، که در قوچ پنهان است، در زیر خانه ای دفن شده است، در بیشه جنگلی در جزیره ای در مرکز دریاچه ایستاده است. مکنزی در فولکلور اسکاتلند و زندگی عامه پسند پیشنهاد می کند که دختر موجی ممکن است زمانی روح دریایی بوده باشد که قربانی های انسانی برای او انجام شده است.

اگر ملوان بتواند عشق واقعی را با پری دریایی پیدا کند، او به یک زن انسان تبدیل می شود و روی زمین قدم می گذارد. او علاوه بر سه آرزو، برای زندگی آینده نیز خوش شانسی می دهد. حتی برخی از خانواده های اسکاتلندی ادعا کردند که خانواده آنها از یک پری دریایی و یک انسان است.

5. سلطنتی شیلیایی در دریا

در شیلی، پادشاه اساطیری دریا میلالوبو نام داشت که نیمی انسان و نیمی شیر دریایی بود. برخلاف بسیاری از افسانه های پری دریایی، که این موجودات به سادگی به طور جادویی متولد شدند، متاسفانه او فرزند یک مادر انسان و یک پدر شیر دریایی بود.

میلالوبو با یک زن مرد ازدواج کرد و صاحب یک پسر به نام پینکوی و دو دختر به نام های سیرن و پینکویا شدند. ملوانان از دیدن مرد دریایی پینکوی هنگامی که در دریا گم شدند و او به آنها کمک کرد تا به ساحل بازگردند، توضیح می دهند. خواهرش پینکویا موهای بلند بلوند و چشمان آبی داشت. افسانه ها او را به عنوان زیباترین زن جهان توصیف می کنند. او روی سنگی می نشیند یا می رقصد. اگر رو به دریا باشد یعنی ماهیگیران امسال ماهی زیادی پیدا می کنند. اگر به ساحل بیاید، به این معنی است که آنها برای یافتن غذا با مشکل مواجه خواهند شد.

فقط این است که مانند بسیاری از خانواده‌های سلطنتی باستانی، هیچ گزینه‌ای برای اینکه فرزندانشان در مورد ادامه استخر ژنی پری دریایی چگونه ظاهر شوند، وجود نداشت. نه بازی تاج و تخت، بلکه پینکوی و پینکویا فقط خواهر و برادر نیستند... آنها زن و شوهر هم هستند. طبق یکی از افسانه ها، پینکویا در حالی که کودکی را در آغوش گرفته بود، در حال بیرون آمدن از دریا دیده شد.

6. تریتون

شما احتمالاً این نام را به عنوان پدر تریتون آریل می شناسید پری دریایی کوچولو. دیزنی این شخصیت را از اساطیر یونان، خدای دریاچه تریتونیس وام گرفته است. تریتون پسر پوزیدون بود و پوسته ای در دست داشت که می توانست به عنوان شاخ و همچنین سه گانه جادویی خود از آن استفاده کند.

طبق افسانه، ملوانان در دریاچه ای گم شدند و تریتون با ایجاد قطعه زمینی که امروزه جزیره فیرا نامیده می شود به آنها کمک کرد. ملوانان فرصت استراحت داشتند در حالی که تریتون به آنها توضیح داد که چگونه به دریای آزاد بازگردند.

البته همه امور تریتون مثبت نبود. هنگامی که دام ها مفقود شدند یا ملوانان در طول طوفان در دریا جان باختند، بسیاری تصور می کردند که تریتون مسئول آن بوده است. مردم می‌دانستند که اگر بخواهند مو به مو با خدا پیش بروند، شانسی نخواهند داشت، بنابراین بهترین کاری که می‌توانستند برای فرونشاندن خشم او انجام دهند، نوشیدن یک فنجان شراب برای او در ساحل به عنوان پیشکش صلح بود.

7. MAMI واتا

MAMI Vata یک الهه پری دریایی آفریقایی است که به عنوان یک درمانگر دلسوز و مادر برای همه موجودات آبزی دیده می شود. داستان های مربوط به او در سراسر قاره پخش شد و در نهایت به جزایر کارائیب منتقل شد. آنها در آنجا MAMI vata را در دریاچه ها، رودخانه ها و در ساحل اقیانوس مشاهده کردند. او اغلب دیده می شد که یک مار آبی دور شانه هایش گرفته بود. می گویند بسته به خلق و خوی او می تواند به زن، ماهی یا پری دریایی تبدیل شود.

امروزه مردم هنوز مجذوب افسانه MAMI Vata هستند. مجسمه ها و سوغاتی هایی با تصویر او در مغازه های سوغاتی فروخته می شود. حتی گروه های مذهبی تحت نام او برای تجلیل از الهه وجود دارد، پس از آن پیروان فردی "فرزند MAMI vata" نامیده می شود. آنها ادعا می کنند که "MAMI vata" نام گروهی از ده خدای آب است. پیروان ادعا می کنند که پری دریایی کوچک MAMI Vata را در رویاهای خود می بینند و او از آنها می خواهد که تحت پاکسازی معنوی قرار گیرند.

8. فینفولک پری دریایی

در اسکاتلند و ایرلند، آنها به "finfolk" اعتقاد داشتند، که پری دریایی بودند که در یک پادشاهی زیر آب به نام Finfolkenheim زندگی می کردند. در جزیره هیلدالند، آنها برای لحظه ای قبل از ناپدید شدن ظاهر می شوند و پیدا کردن آنها برای مردم غیرممکن می شود. Finfolk گرگینه بودند، بنابراین می توانند از ماهی به انسان کامل تبدیل شوند یا مانند یک پری دریایی شنا کنند. داستان هایی مبنی بر اینکه مردان و زنان فینفولک بسیار زیبا بودند، مردم را به خود جذب کرد. اگر می توانستند شخصی را پیدا کنند که معشوق آنها باشد، می توانستند جوانان را از آنها بمکند و برای همیشه زندگی کنند. بنابراین، اگر کسی ربوده می‌شد یا ملوانان در دریا گم می‌شدند، فینفولک را سرزنش می‌کردند که معتقد بودند به عنوان برده جنسی دستگیر شده‌اند.

با این حال، اگر فینفولک در نوع خود ازدواج می‌کرد، آنوقت «زن باله» محکوم بود که ظاهر یک زن مسن‌تر را بپوشد تا در زمین کار پیدا کند، نقره به دست آورد و آنها را زنده نگه دارد. آنها ویژگی های "زن باله" را به عنوان یک زن مسن و مجرد که گربه پرورش می دهد و جادوگری می کند توصیف می کنند. ظاهراً این تنها یکی از راه‌هایی است که مردم در طول تاریخ بشر سعی کرده‌اند پیرزن‌های تنها را به جادوگری متهم کنند.

9. دو دم آژیر

آیا تا به حال فکر کرده اید که چرا استارباکس دو پری دریایی دم دار را به عنوان لوگوی خود دارد؟ تصویر اصلی مربوط به قرن هفتم ایتالیا است. این یکی از بسیاری از تصاویر کلیسای جامع اوترانتو در ایتالیا بود که در سواحل دریای مدیترانه واقع شده است. این پری دریایی در کنار تصاویری از داستان های کتاب مقدس مانند درخت زندگی و همچنین تصاویری از ابوالهول مصر و اسکندر مقدونی گنجانده شده بود. این به معنای تبادل ادیان، فلسفه ها و ایده هایی بود که در قرون وسطی رد و بدل می شد. برخی بر این باورند که بر اساس افسانه ملوسین، یک روح آبی فرانسوی است که گفته می شود به یک زن انسان یا یک آژیر با دو دم ماهی تبدیل شده است.

در طول سال ها، بسیاری از هنرمندان از تصویر آژیر دو دم کپی کرده اند. استارباکس می‌گوید که آنها از چوب‌تراشی اسکاندیناویایی قرن شانزدهمی از پری دریایی الهام گرفته‌اند. ظاهرا دلیل اینکه آنها این تصویر را به عنوان لوگوی قهوه خود انتخاب کردند این است که می خواستند قهوه آنها مانند یک پری دریایی اغوا کننده باشد.

10. ایرا

طبق افسانه برزیلی، ایارا دختری شجاع و باهوش بود که در آمازون زندگی می کرد. او یک جنگجو بود که بهتر از برادرانش می توانست بجنگد. او آنقدر در جامعه محبوب و مورد احترام بود که موفقیت های برادرانش در مقایسه با او کم رنگ بود. حسادت آنها به حدی بود که او را کشتند و جسدش را به رودخانه آمازون انداختند. الهه ماه برای او متاسف شد و او را به عنوان یک پری دریایی به زندگی بازگرداند.

ایارا پس از تبدیل شدن به یک پری دریایی، بقیه روزهای خود را صرف انتقام از مرد کرد. هر بار که شخصی در رودخانه ای غرق می شد، مردم آن را به گردن ایار می انداختند. بعداً مردی به نام جاراگواری با یارا برخورد کرد و عاشق هم شدند. او به مادرش درباره پری دریایی زیبایی گفت که هنگام ماهیگیری در رودخانه آمازون با او آشنا شد و تصمیم گرفت به او در زندگی زیر آب بپیوندد. برخی بر این باورند که از آن زمان تا کنون، روح شیطانی او سرانجام به آرامش رسیده است.

11. پری دریایی جیمزتاون

ممکن است جان اسمیت را از داستان پوکاهونتاس و مشارکت او در استعمار جیمزتاون ویرجینیا به یاد بیاورید. او در طول سفر خود در دریا ادعا کرد که زنی زیبا با موهای سبز را دیده است که در کنار یک قایق شناور است. هنگامی که او در زیر آب شیرجه زد، متوجه شد که او در واقع یک پری دریایی است.

حقیقت، در این مورد، موضوع بحث داغ تاریخی بوده است، به طوری که بسیاری از مردم بر این باورند که جان اسمیت هرگز این را در انظار عمومی بیان نکرده است، و نویسندگان داستان هایی درباره سفرهای آزادی خلاقانه خود تعریف می کنند. با این حال، فقط مسافران زمان نبودند که دنیای جدید را مستعمره کردند و ادعا کردند که پری دریایی را دیده‌اند. امروزه این مشاهدات به عنوان ارائه نادرست گاو دریایی در نظر گرفته می شود.

12. پری دریایی هلندی

در سال 1403، سدی در شهر کامپن در هلند جای خود را گرفت و آن را به سمت دریا باز کرد. آب شروع به طغیان رودخانه کرد. پس از انجام تعمیرات، شهروندان کامپن ادعا کردند که یک پری دریایی را در حال شنا در رودخانه شهر دیده اند. در ابتدا مردم ترسیده بودند، اما زن بدون دست زدن به او به شنا ادامه داد. مردم در نهایت تصمیم می گیرند که این زن را دستگیر کرده و به زمین بازگردانند، جایی که او به مردی با دو پا تبدیل می شود. او نمی توانست صحبت کند، اما او را بردند و مجبور کردند به کلیسا برود و مسیحی شود. او چندین بار سعی کرد رها شود و به داخل آب بپرد، اما همیشه کسی مانع او می شد.

برخی از مورخان بر این باورند که این زنی بود که اصلاً پری دریایی نبود. او کر و لال بود و عاشق شنا بود.

13. جیائورن

در فولکلور چینی، جیائورن فقط پری دریایی زیبا نیستند. آنها صنعتگران بسیار ماهری بودند که می توانستند پارچه سفید زیبایی به نام "نخ اژدها" ببافند که خیس نمی شد. می گویند اگر پری دریایی گریه می کرد، اشک هایش تبدیل به مروارید می شد. در طول سلسله جین، یک داستان داستان پری دریایی را روایت می کند که از آب بیرون آمد و تصمیم گرفت نخ اژدها را برای مردی بفروشد.

اگر کسی با او مهربانی می کرد و به او مکانی می داد، از آنها تشکر می کرد و در کوزه ای گریه می کرد و آن را پر از مرواریدهای گرانبها می کرد. در طول تاریخ، چندین روایت از افراد جامعه بالا وجود داشته است که ادعا می‌کردند پارچه‌های نخ اژدها ساخته شده توسط یک پری دریایی را دارند.