صفحه اصلی / طلسم / ترنس ملی: فرهنگ و جادوی وودوی هائیتی. ببینید "وودو" در سایر لغت نامه ها چیست

ترنس ملی: فرهنگ و جادوی وودوی هائیتی. ببینید "وودو" در سایر لغت نامه ها چیست

وودو، ترجمه شده از زبان مردم فون (که در پادشاهی آفریقایی داهومی، که از سال 1620 تا 1900 در سواحل آفریقای غربی وجود داشت) به معنای "روح"، "خدا" است. این یک سنت مذهبی است که اساس آن آیین ها و دیدگاه های مردم فون ذکر شده و قوم یوروبای همسایه بود. علاوه بر این، شکل گیری دین وودو بسیار تحت تأثیر اعتقادات ساکنان آفریقای مرکزی (گینه، آنگولا، کنگو، سنگال و غیره) بود.

به این جزیره که از سال 1492 هیسپانیولا ("اسپانیا کوچک")، بعداً سانتو دومینگو ("یکشنبه مقدس") و تنها در سال 1804 به نام هائیتی (از "aiti" که از زبان هندی به معنای "جزیره کوهستانی" ترجمه شده است) نامیده شد. و از آنجا متعاقبا - به آمریکا و مکزیک - دین وودو توسط بردگان سیاه‌پوست آورده شد. در آغاز سال 1503، آنها توسط استعمارگران اسپانیایی که تقریباً به طور کامل جمعیت محلی ( سرخپوستان تاینو) را نابود کردند و به نیروی کار ارزان نیاز مبرم داشتند، مجبور شدند به هائیتی آورده شوند.

به گفته محققان، اکثر بردگان، اسیران جنگی و افرادی بودند که متهم به هر گونه جرم اجتماعی، به ویژه برای جادوگری (لز-جناب) بودند. به لطف دومی (که در میان آنها کشیش های زیادی وجود داشت) بود که دین وودو در همه جا به هائیتی گسترش یافت و در آغاز قرن گذشته به ایالات متحده نفوذ کرد. امروزه، تنها در شهر نیویورک، حدود 100 فروشگاه وجود دارد که لوازم مذهبی و حتی حیوانات قربانی را برای مراسم وودو عرضه می کنند.

اصطلاحات وودو، وودو، هودو مترادف هستند.این کاملا درست نیست. اصطلاحات ذکر شده در خدمت نامگذاری سیستم های معنوی مختلف است. جنبش مذهبی در هائیتی وودو نامیده می شود و وزرای این فرقه خود را "وزرای لوا (لوا - "ارواح")" می نامند و نه "وودویزانت" (این اصطلاح بیشتر توسط خارجی ها استفاده می شود). در برخی موارد نام ذکر شده به صورت «ودون» (ودون، وودون) نوشته می شود. و از آنجایی که همه قواعد املای فرانسوی را نمی دانند (بر اساس آن "n" پایانی در این مورد تلفظ نمی شود)، هائیتی جنبش مذهبیگاهی به اشتباه وودان نامیده می شود.

Vodou نام یک سیستم کلی از اعتقادات چندین مردم بنین (ایالتی در غرب آفریقا که قبلاً Dahomey نامیده می شد) است. طرفداران داهومی (بنین) وودو نیز خود را "خادمان لوا" می نامند.

وودو یک سنت مذهبی آمریکایی های آفریقایی تبار است. تفاوت آن با موارد فوق در این است که سیستم اصلی اعتقادات و دانش از بین رفته است، تأکید به سمت آیین های جادوگری معطوف شده است.

هودو - در برخی مناطق از این اصطلاح برای اشاره به مراسم جادوگری استفاده می شود.

در دنیا طرفداران وودو زیاد نیست.یک نظر کاملا اشتباه بر اساس تقریبی ترین تخمین ها، امروزه بیش از 50 میلیون طرفدار این جریان مذهبی در جهان وجود دارد.

وودو یک سنت مذهبی است که با سایر باورهایی که به طور فعال توسط استعمارگران تبلیغ می شد مخالف بود.این کاملا درست نیست. هم وودو و هم سنت‌های شمنیستی مشابه اغلب با سنت‌های دیگر ادغام می‌شدند جهت های مذهبیاز عبادت آشکار" خدایان بت پرستو نمادها» به شدت تحت تعقیب قرار گرفت. بنابراین، به عنوان مثال، سانتریا (سانتریا - "مسیر تقدس"، از اسپانیایی سانتو - "مقدس")، که در برزیل، کوبا و جزایر کارائیب رایج است، ترکیبی از کاتولیک اسپانیایی و شمنیسم آفریقایی است. تحت پوشش مقدسین مسیحی، در معابد این دین، ارواح (اریشا) را می پرستند و هر یک از آنها با رقص، نشان، رنگ، شماره، پیشکش خاصی (به شکل غذا یا حیوان قربانی) مطابقت دارد. و غیره به عنوان مثال، نگهبان دروازه ها، لگبا، تحت نام St. پیترز، دامبالا به St. پاتریک (وجه مشترک این افراد توانایی کنترل مارها است) و پیروان سانتریا با پرستش مریم باکره در واقع الهه باروری و عشق، ارزولیه را ستایش می کنند. این آمیختگی باورها با این واقعیت همراه بود که در میان نمادهای وودو، سانتریا و... یک صلیب وجود دارد (مثلاً از آرد روی پشت حیوانی که برای لوا قربانی می شود گذاشته می شود) که با این حال هیچ ربطی به مسیحیت ندارد. در این مورد، صلیب یک نماد شمنیستی باستانی است که 4 جهت اصلی را نشان می دهد.

در برزیل، اشکال اعتقادی نیز رایج است که با اصطلاح "Macumba" متحد می شود. اینها عبارتند از Candomble، که با Santeria تفاوت دارد زیرا قدیسان که توسط پیروان این دین "عابدانه پرستش می شوند" نام های پرتغالی دارند، و Umbanda، نتیجه ادغام شمنیسم، بودیسم و ​​هندوئیسم. در برخی موارد، بروریایی که در مکزیک انجام می شود، نوعی وودو محسوب می شود، اما باید در نظر داشت که این سنت حاصل ترکیب مسیحیت و مسیحیت است. اعتقادات مذهبیآزتک ها

با این حال، باید به خاطر داشت که همسان سازی ذکر شده تنها در خارج رخ داده است، و در واقع، مسیحیت و انواع سنت های مذهبی شمنیستی متفاوت است. به عنوان مثال، پیروان وودو مفهوم آخرین داوری را نمی پذیرند، آنها معتقدند که یک شخص دارای 2 روح است (یکی فردی فاسد ناپذیر است و به آن gros bon ange می گویند - "فرشته خوب بزرگ"؛ دوم، ti bon ange. - "فرشته خوب کوچک" - چیزی مانند یک فرشته نگهبان یا وجدان) و غیره.

در زیارتگاه های وودو، زن و مرد برهنه می رقصند.یک نظر کاملا اشتباه در دین وودو، هر دو اعمال (رقص، آواز خواندن، قربانی کردن، و غیره) و لباس به شدت تنظیم شده است. زنان ملزم به حضور در مراسم مذهبی با لباس سفید و مردان با کت و شلوار هستند.


مراسم وودوی مذهبی اغلب به عیاشی با گرایش جنسی مشخص تبدیل می شود.اگرچه در برخی موارد در طول مراسم، زنان تحت تسخیر ارزولی (روحی که شخصیت عشق عشقی است) می توانند به وضوح علاقه جنسی خود را نشان دهند، اما اولاً، این انگیزه فقط بر منتخب خانم زیبا (داماد یا شوهر) متمرکز خواهد شد. ثانیاً، ماهیت ارگاسمیک نخواهد داشت، بلکه ماهیتی تشریفاتی دارد.

فردی که در طی مراسم وودو توسط یکی از ارواح تسخیر می شود، بسیار پرخاشگرانه رفتار می کند یا به سجده می افتد.نه لزوما. خیلی به این بستگی دارد که چه نوع لوسی در یک فرد زندگی می کند. به عنوان مثال، اوباتالا (در Santeria - روح پاکی، مخالفت با شر) به فرد دارای آرامش و اعتماد به نفس در رفتار و گفتار، جذابیت، مهارت های جادوگری و عشق به لباس های سفید می دهد. تزریق روح پیشگویی های اورونلا به شخص در این واقعیت آشکار می شود که شخص تسخیر شده نصیحت یا پیش بینی می کند (در این صورت، بدون توجه به اینکه روح مذکور دقیقاً چه کسی را تزریق کرده است، صدا همیشه مرد، خوش صدا و عمیق خواهد بود). . اما کسانی که لگبا بر آنها حکومت می کند (لگبا، نگهبان چهارراه، روحی که از دروازه ها محافظت می کند. عالم امواتو با دادن فرصتی برای ارتباط با لوا و روح اجداد خود، توانایی حرکت را از دست می دهند و اغلب به گونه ای که فلج هستند دروغ می گویند.

فقط لوای آفریقایی به پیروان دین وودو تزریق می شود.بیشتر اوقات این درست است. با این حال، استثناهایی وجود دارد. به عنوان مثال، مادموازل شارلوت روحی است که خود را به عنوان یک زن سفید پوست نشان می دهد و اغلب در پیروان سفیدپوست فرقه وودو ساکن است. کسانی که دارای این لوا هستند جذابیت، آداب اجتماعی، مهارت های آداب معاشرت و دانش کامل زبان فرانسه را به دست می آورند (حتی اگر قبلاً به آن صحبت نکرده باشند).

وسواسی که در طی مراسم وودو به دست می آید فقط می تواند مانع زندگی روزمره فرد شود.نه همیشه. به عنوان مثال، افرادی که توسط اوچوسی (روح شفا و شکار) تسخیر شده اند، انرژی و سرعت حرکت، توانایی ردیابی دشمن و طعمه را به دست می آورند که به آنها اجازه می دهد به عنوان جاسوس یا شکار موفق شوند. و کسانی که تحت قدرت شانگو (روح طوفان، رعد و برق و رعد و برق) قرار می گیرند، حساسیت خود را نسبت به اثرات آتش و جریان الکتریکی از دست می دهند، قدرت بدنی و مهارت های قابل توجهی در استفاده از سلاح گرم نشان می دهند. و گرچه افراد تحت تأثیر ارواح مذکور باید تلاش زیادی کنند تا خود را از اقدامات تخریبی باز دارند، اما در برخی موارد این نوع تصرف بسیار مفید می شود (مثلاً در هنگام عملیات نظامی یا قیام).

در برخی موارد، افراد مبتلا به لوا مرتکب اقداماتی می شوند که برای زندگی و سلامت آنها خطرناک است.بله، این اتفاق در صورتی می افتد که مثلاً شخصی توسط دمبله (روحی که از مارها محافظت می کند و نگهبان پیوندهای زناشویی است) تسخیر شده باشد. از آنجایی که این خدا عاشق آب است، فرد تسخیر شده می تواند به نزدیکترین بدن آب برسد و به سادگی غرق شود. برای جلوگیری از چنین نتیجه غم انگیزی، ظروف بزرگی از آب را مستقیماً در محراب قرار می دهند و شخص تسخیر شده را در آن غوطه ور می کند که روح را آرام می کند و زنده می ماند. مردم تحت فرمانروایی Ghede (خدا) پادشاهی مردگانحامی گورستان ها و میل جنسی) با عشق زیادشان به رام که با چند غلاف فلفل تند مزه دار شده است متمایز می شوند و در طول مراسم به راحتی یک بطری کامل از نوشیدنی مذکور را در یک نفس خالی می کنند (که برای مردم چندان سالم نیست). معده تسخیر شده).


نکته اصلی در مراسم مذهبی وودو، سقوط اهل محله در خلسه مقدس است.در برخی از مناطق وودو (مثلاً در سانتریا)، مالکیت به پس‌زمینه کاهش می‌یابد، و مهم‌ترین نقش به پیشگویی‌هایی داده می‌شود که توسط یک کشیش حرفه‌ای به نام «پدر اسرار» (بابالاوو) که در هنر آموزش دیده است، بیان می‌شود. گفتگو با ارواح اجداد و خدایان حامی حداقل 10 سال.

طلسم عشق وودو یک آیین بسیار مؤثر و نه چندان پیچیده است (اگرچه با قبرستان ها و قربانی های خون همراه است)، که می تواند به طور مستقل انجام شود.بله، در سحر و جادو، طلسم های عشق وودو قوی ترین و ماندگارترین تأثیرگذاری هستند. با این حال، اولا، این نوع سحر و جادو با قبرستان یا مردگان مرتبط نیست. بله، و فداکاری هایی برای آرام کردن ارواح کمک کننده انجام شد امور عشقی(به عنوان مثال، الهه عشق ارزولی)، اغلب شامل ارائه شیرینی، کیک و سایر شیرینی ها است. ثانیاً فداکاری انجام شده به هیچ وجه تضمینی برای برآوردن آرزوی شخصی که ارواح به آنها مراجعه می کند نیست، زیرا آنها با بی‌طرفی، بی‌ثباتی متمایز می‌شوند و گاهی اوقات می‌توانند درخواست را به روش خود تفسیر کنند. بنابراین، پیش بینی عواقب چنین درمانی تقریبا غیرممکن است. و در نهایت، افرادی که تجربه ارتباط با ارواح را ندارند، در صورت اشتباه در مراسم، نه تنها به آنچه می خواهند دست نمی یابند، بلکه وضعیت موجود را بدتر می کنند یا روح احضار شده را تسخیر می کنند (که گاهی اوقات ممکن است عواقب بسیار غم انگیزی دارد). از این گذشته ، کشیش های وودو سال ها یاد می گیرند که با ارواح ارتباط برقرار کنند ، چندین مرحله شروع را طی می کنند - و تنها پس از آن فعالیت های خود را آغاز می کنند. بنابراین، اگر شخصی قصد دارد از جادوی وودو برای حل مشکلات خود استفاده کند - بهترین انتخابتماس با یک حرفه ای وجود خواهد داشت.

همه کشیش های وودو جادوی سیاه انجام می دهند. تصور غلط. کشیش ها بسته به سطح شروع، تخصص و غیره را می توان به چند دسته تقسیم کرد: کشیش های مرد عنوان Houngan، Houngan Si pwen یا Houngan Asogwe را دریافت می کنند، زنان - Mambo، Mambo Si pwen یا Mambo Asogwe. فعالیت آنها عمدتاً شامل تهیه و اجرای مراسم و همچنین انتقال پیشگویی ها و پیشگویی ها از ارواح است که در شرکت کنندگان در مراسم مذهبی یا خود کشیش ها ساکن هستند. یونسی به کشیش ها در فعالیت هایشان کمک می کند. افرادی که به طور حرفه ای جادوی سیاه را انجام می دهند، بوکورس نامیده می شوند و باید در نظر داشت که هونگان و مامبو نه تنها فعالیت آنها را تایید نمی کنند، بلکه اغلب بوکورها را پیرو مذهب وودو نمی دانند.

جادوگران وودو می توانند مردم را زامبی کرده و مردگان را زنده کنند و آنها را به بردگان خود تبدیل کنند.این کاملا درست نیست. با زنده کردن مردگانطرفداران وودو تمرین نمی کنند. الف داستان های ترسناکدر مورد زامبی های مرده به دلایل مختلفی ظاهر شد. اولاً ، برخی از جادوگران در واقع از به اصطلاح "پودر زامبی" یا برای مجازات مرتدانی که جوامع مخفی را ترک کرده اند یا برای انتقام گرفتن یا صرفاً برای به دست آوردن نیروی کار رایگان در اختیار خود استفاده می کنند. ترکیب داروی ذکر شده، از جمله، شامل تترادوتوکسین است - سمی قوی با منشاء حیوانی (مثلاً در گوشت ماهی پف دار یافت می شود) که در دوزهای کوچک باعث اثر مخدر خفیف می شود و در مصرف بیش از حد - فلج شبیه مرگ پس از چشیدن "پودر زامبی"، فردی فلج می شود و مراسم دفن را انجام می دهد. در پوشش شب، جادوگر به سمت قربانی خود می رود، او را با کمک گیاهی به نام "خیار زامبی" "احیا می کند" - در حالی که "مرده زنده" می تواند حرکت کند، اما حافظه یا توانایی به دست نمی آورد. صحبت کنید با این حال، اگر او نمک بخورد، هم گفتار و هم حافظه می توانند به "زامبی" بازگردند (به گفته محققان، کلرید سدیم است که می تواند اثرات تترادوتوکسین را خنثی کند و مانع انتقال تکانه های عصبی شود).

ثانیاً، بیماران روانی اغلب به عنوان "زامبی" شناخته می شوند (برخی ایالت ها به سادگی بودجه کافی برای نگهداری آنها در کلینیک های تخصصی ندارند). این به خانواده ای که به "بستگان زنده شده" پناه می دهد مزایایی می دهد: کار رایگان و احترام به همسایگان (طبق گفته هائیتی ها، خدایان یک خویشاوند مرده را به کسانی که می خواهند به آنها لطف نشان دهند برمی گردانند). با این حال، آزمایش‌های DNA هر بار ثابت می‌کند که هیچ رابطه‌ای بین «مرده‌های زنده شده» و خانواده‌ای که آنها را در بر می‌گیرد، یافت نمی‌شود.

و در نهایت، شایعاتی در مورد "زامبی سازی" توسط دیکتاتورهایی منتشر شد که بی رحمانه با مخالفان برخورد کردند و تمام تقصیر "ناپدید شدن مرموز" مردم را به گردن طرفداران Voodoo انداختند. گاهی از این نوع شایعات برای ارعاب رعایا و کسب شهرت خاصی برای حاکم استفاده می شد. به عنوان مثال، دیکتاتور فرانسوا دووالیه، که در سال 1957 در هائیتی به قدرت رسید، خود را تجسم گوئد یا بارون سامدی (حامی گورستان ها و پادشاهی مردگان) اعلام کرد و همچنین پلیس مخفی را تأسیس کرد که کارمندان آن به نام " Tonton Macoute" ("Tonton macoute" - یک موجود شیطانی، به گفته پیروان دین وودو، ترکیبی از ویژگی های یک گرگینه و یک خون آشام). شایعاتی منتشر شد مبنی بر اینکه همه این افراد جادوگر هستند و می توانند هر فردی را که جرأت می کند علیه مقامات صحبت کند زامبی کند.

در طول مراسم وودو، آیین های جادویی اغلب انجام می شود - به همین دلیل است که همیشه یک عروسک در محراب وجود دارد که با سنجاق پوشانده شده است و نماد شخصی است که تأثیر منفی روی او اعمال می شود و برای بدتر کردن سلامت فرد یا حتی مرگ زندگی طراحی شده است. .در واقع، شما اغلب می توانید عروسک ها را در محراب های معابد وودو ببینید، اما با تأثیرات جادوییاین تصاویر مربوط به افراد نیست. آنها می توانند نماد ارواح لوا (orishas) باشند و به عنوان اشیاء عبادت خدمت کنند. در عمل درمانی وودو، از "بوهئو" استفاده می شود - پیکرهای انسانی که از چوب حک شده و مجهز به سوراخ های کوچک در مکان های خاصی از تنه و اندام است. شاخه های کوچک در طول یک جلسه شفا به این سوراخ ها وارد می شوند - این آیین برای عادی سازی جریان انرژی شفا در بدن انسان و در نتیجه بهبود سلامت او، بازگرداندن نشاط و غیره طراحی شده است.

انجام دادن آیین های جادویی، همراه با ساخت یک عروسک، نماد شخصی که بر او تأثیر می گذارد (اغلب برای تقویت اثر، لازم است یک مو، یک تکه لباس یا یک مورد که متعلق به یک فرد خاص است را بچسبانید. عروسک) و به دنبال آن سوزن هایی با هدف آسیب رساندن به آن، توسط جادوگران (بوکورها) تمرین می شود. علاوه بر این، این نوع نفوذ به هیچ وجه در انحصار Voodoo نیست. چنین عروسک هایی که از موم، خاک رس، دانه، میوه و ماده ساخته می شدند، کولوسوی نامیده می شدند و در دوران جادوگری مورد استفاده قرار می گرفتند. یونان باستان. بعداً، آیین تأثیرگذاری بر شخص با آسیب رساندن به تصویر او، به نام پوپت (از لاتین pupa - "عروسک")، به طور فعال توسط جادوگران سیاه در بسیاری از کشورهای جهان انجام شد.

گاهی حیوانات و گاهی کودکان قربانی ارواح می شوند و کشتار با ظلم و تشنه خون خاصی انجام می شود.اولاً، کودکان هرگز در مراسم مذهبی وودو قربانی نشده اند. افسانه در مورد فداکاری های انسانیدر آغاز قرن نوزدهم ظاهر شد، ظاهراً به این دلیل که در برخی موارد، هنگام صحبت با ارواح اجداد (به نام ara orun - "مردم بهشت")، این مراسم با تقلید از مرگ آنها شروع می شود. در واقع اصل اصلی این دین «به خود و دیگران آسیب نرسانید» است، بنابراین قربانی کردن خود یا دیگران، حتی برای جلب رضایت خدایان، تجویز نمی شود. ثانیاً حیوانات (اغلب جوجه ها و فقط در مراسم خاصی که فقط کشیش ها در آن شرکت می کنند - گوسفند، گاو نر یا بز) به سرعت با پیچاندن یا بریدن سر آنها کشته می شوند. داستان هایی در مورد تشنگی به خون کشیشان وودو که گفته می شود سر حیوانات قربانی را گاز می گیرند، ظاهر شد زیرا در هائیتی برای سرگرمی گردشگران، عده ای (که مردم محلی آنها را منحط می نامند) عملاً اقدامات ذکر شده را انجام می دهند، اما کاری ندارند. با وودو

در زیارتگاه‌های وودو می‌توانید جمجمه‌های انسان را ببینید که برای اهداف مختلف استفاده می‌شوند.جمجمه واقعاً می تواند در طول اعمال این دین استفاده شود، اما ما فقط می توانیم در مورد جمجمه حیوانات قربانی صحبت کنیم. از قطعات اسکلت انسان در مراسم وودو استفاده نمی شود.

یکی از جالب ترین ادیان آفریقایی-کارائیب، وودو است. بسیاری از ما این کلمه را با جادوگران تاریک مرتبط می‌دانیم که زامبی می‌سازند، عروسک‌های دشمنان خود را با سوزن سوراخ می‌کنند و نفرین‌های شوم می‌فرستند. چنین ایده هایی تا حد زیادی با فیلم های ترسناکی که صنعت فیلم آمریکا به ما عرضه می کند مرتبط است.

آنچه در چنین فیلم هایی دیده می شود کمتر از یک درصد با وضعیت واقعی امور مطابقت دارد. در واقع، وودو اساساً مذهبی است که پیروان آن به ارواح الهی و اجداد مرده آنها احترام می گذارند، قربانی های کوچکی برای آنها می کنند و جشن می گیرند. اعیاد مذهبیو در مراسم شرکت کنند.

البته در این دین جادوگری وجود دارد. کشیش ها مشغول شفای بیماران، رفع نفرین و غیره هستند. اما جادوگران سیاه و شیطانی نیز وجود دارند که جادوی سیاه انجام می دهند. همه چیزهای وحشتناکی که در مورد وودو گفته و نوشته می شود باید با آنها مرتبط باشد. وودو هم یک دین است و هم یک سیستم جادوگری.

بیایید در مورد داستان او بیشتر بدانیم ...

وودون دینی است که در جزایر کارائیب (هائیتی) که با نام‌های وودو و هودو نیز شناخته می‌شود، سرچشمه گرفته است. ریشه این دین به غرب آفریقا برمی گردد، جایی که بردگان به هائیتی آورده شدند.

کلمه vodun از vodu می آید که به معنای "روح" یا "خدا" ترجمه شده از زبان فون یکی از لهجه های داهومی (Dahomey) (منطقه ای از غرب آفریقا) است که محل زندگی خدایان vodun است. قرار گرفتن لوا

آمیختگی باورهای سنتی مردم داهومی و مراسم کاتولیک باعث شکل گیری این آیین شد. بر این اساس می توان این مذهب را به محصولی از تجارت برده نسبت داد. این به نوعی پاسخ بردگان به تحقیرهایی بود که در دوران اوج تجارت برده باید متحمل شوند. تحت ترس از شکنجه و اعدام وحشتناک، مذهب توسط مقامات محلی ممنوع شد، بردگان به اجبار به عنوان کاتولیک تعمید داده می شدند، که در آداب و رسوم و آداب دین بیان می شد، که مردم محلی آن را به شدت مخفی نگه می داشتند. به طور خاص، این امر در این واقعیت بیان شد که خدایان از نظر شکل شبیه به مقدسین کاتولیک هستند. کسانی که مدعی وودو بودند، مراسم خود را بسیار نزدیک به آیین های کاتولیک کردند.

متعاقباً، همراه با مهاجران، مذهب Vodun به سایر جزایر کارائیب مهاجرت کرد. علاوه بر این، به ویژه در کوبا، به مذهب سانتریا تبدیل شد، جایی که به جای اصول کاتولیک معرفی شده توسط فرانسوی ها، همراه با اصول آفریقایی، گرایش های کاتولیک اسپانیایی پدید آمد. اگرچه، در اصل، همه ادیان کارائیب به نوعی شبیه به یکدیگر هستند، ریشه های مشترک دارند و فقط در جزئیات متفاوت هستند.

دین Vodun در این سریال جایگاه ویژه ای را به خود اختصاص می دهد و به دلیل تعدادی ویژگی برجسته است. این دین بیش از آن که انعطاف پذیر باشد، در طول انتقال از نسلی به نسل دیگر دگرگون شد. وودون که ترکیبی از مذاهب وارداتی بود و در هائیتی ریشه دوانید، به نوبه خود به یک کالای صادراتی تبدیل شد و به آرامی به سمت این قاره حرکت کرد. او در نیواورلئان، میامی و کلان شهر نیویورک محبوبیت خاصی به دست آورد و در همه جا دیدگاه ها و باورهای جدیدی پیدا کرد، بنابراین در کل بیش از پنجاه میلیون دنبال کننده در سراسر جهان به دست آورد.

وودو در درجه اول با این اعتقاد مشخص می شود که جهان توسط لواهای خوب و بد ساکن شده است که کل جوهر دین را تشکیل می دهند و سلامت و رفاه همه مردم به آنها بستگی دارد. طرفداران وودو معتقدند که اشیایی که به لوا خدمت می کنند، آن را گسترش داده و بیان می کنند. لواها در جهان بسیار فعال هستند و غالباً در طول مراسم مذهبی مؤمنان را در اختیار می گیرند. فقط افراد خاص مانند جادوگران هونگان سفید و جادوگران مامبو می توانند مستقیماً با لوا ارتباط برقرار کنند. در طول مراسم، قربانی ها و رقص های آیینی انجام می شود، سپس Ungans به خلسه می افتند و از Loa برای کمک و محافظت در امور روزمره، برای رفاه طلب می کنند. اگر قرض به هدایای سخاوتمندانه راضی باشد و مراسم به درستی انجام شود، در نتیجه موفقیت آمیز آن شکی نیست.

برخلاف سایر ادیان مشابه، وودو دیدگاه‌های بسیار منظم خود را در رابطه با سمت "تاریک" مردم لوایی دارد. جادوگرانی که از جادوی سیاه استفاده می کنند بوکور نامیده می شوند، آنها در جوامع مخفی متحد هستند. آنها می توانند با استفاده از یک عروسک مومی به یک فرد آسیب بفرستند یا با تسلیم کردن کامل یک مرده او را زنده کنند، آن را به دشمن بفرستند و از این طریق او را به شدت مرعوب کنند. پیروان وودو به ندرت به بوکورها روی می آورند و اگر این اتفاق بیفتد، دشمنان کار سختی خواهند داشت.

بسیاری از کتاب‌ها، از جمله غیرداستانی، و همچنین برخی فیلم‌ها، برداشت‌های نادرستی از این دین دارند، تمرکز بر جهت‌گیری‌های نادرستی مانند آدم‌خواری و غیره. بنابراین، در سال 1884، اروپا در مورد وودو از کتاب مبلغ S. St. John Hayti، که جزئیات نفرت انگیز و بسیار اغراق آمیزی را در مورد آیین های این دین، مانند پرستش شیطان، قربانی کردن نوزادان، و آدم خواری توضیح داد، آموخت. از آن زمان تاکنون فیلم های متعددی ساخته شده و کتاب های زیادی در تایید و مبالغه بر آیین های سیاه این دین نوشته شده است.

بنابراین، در سال 1860، واتیکان مجبور شد اعتراف کند که وودون نوعی کاتولیک است، اما خود هائیتی‌ها ادعا می‌کنند که دین آنها قدیمی‌تر و عمیق‌تر از مسیحیت است، که بهترین ادیان گذشته و حال را جذب کرده است. در واقع، پیوند وودو به هر سیستمی بسیار دشوار است، زیرا وودو. این جشن ها به افتخار الهه عشق ارزولیه (زیر نقابش می توانید ویژگی های ایزیس مصری و آفرودیت یونانی و زهره رومی و مریم باکره مسیحی را ببینید) و پرستش همزمان مار اوروبوروس ، بلعیدن دم خود ، نمادی از هماهنگی جهان و ابدیت در دنیای باستان است.

اوروبوروس، یا به قول هائیتی‌ها، دامبالا ودو، عنصر اصلی و اساسی در همه اسرار وودو است، زیرا آغاز و پایان همه چیز است. اقیانوس ابدیت که از هر طرف احاطه شده است دنیای مادی; فضای بی کرانی که همه چیز از آن آمده و همه چیز دیر یا زود دوباره به آن باز خواهد گشت.

دامبالا منبع قدرت و محل همه لواها است. پیروان این دین بر این باورند که همه چیز در اطراف با قدرت نامرئی لوا نفوذ کرده است، که وودو را شبیه به دیدگاه‌های صرفا شمنی جهان قدیم و جدید می‌کند. لواها بی شمارند، مانند شن های ساحل دریا، و هر کدام نشانه، نام و هدف خاص خود را دارند. به عنوان مثال، یک لوا وجود دارد - لگبا یا پاپا لگبا، که مانند مرکوری یا هرمس یونانی، واسطه بین خدایان دیگر است و لوا را با کاهنان اونگان و مامبو مرتبط می کند، که به نوبه خود اراده خدا را به او منتقل می کنند. مردم از طریق رقص و آواز آیینی.

جادوگری نیز در این دین وجود دارد. کشیش ها به شفای بیماران، رفع نفرین و غیره مشغولند. جادوگران وودو جادوی سیاه انجام می دهند، چیزی که بیشتر ایده های منفی در مورد این دین با آن مرتبط است.

کلمه "وودو" ریشه آفریقایی دارد. این کلمه که از زبان مردم فون آفریقایی ترجمه شده است به معنای "روح" یا "خدا" است. شاخه های متعددی از این دین با مقدسین و آیین های مشابه وجود دارد. چیزی که در هائیتی وودو نامیده می شود در برزیل سانتریا نامیده می شود که به معنای واقعی کلمه "ایمان به مقدسین" است. در سایر کشورهای آمریکای لاتین، فرقه دیگری انجام می شود، آنالوگ وودو - macumba.
وودو توسط مردم هائیتی، کوبا و بخش هایی از ایالات متحده انجام می شود. در مجموع، حدود 50 میلیون دنبال کننده وودو (وودویست) وجود دارد.
به عنوان یک سنت معنوی، وودو در هائیتی، جزیره ای در غرب هند، در دوران برده داری استعماری فرانسه سرچشمه گرفت. آفریقایی‌هایی با ریشه‌های قومی مختلف به اجبار به عنوان برده کشاورزی به هائیتی منتقل شدند.

هنگامی که در سال 1503 بردگان برای اولین بار از آفریقا به هائیتی آورده شدند، صاحبان آنها (اول اسپانیایی و سپس فرانسوی) آنها را از انجام ادیان عامیانه منع کردند و آنها را مجبور به انجام آیین کاتولیک کردند. اما برده‌داران نمی‌خواستند بردگان خود را وارد تمام جنبه‌های ایمانشان کنند، زیرا می‌ترسیدند که بردگان بپذیرند. تدریس کاتولیکو به لطف او متوجه می شوند که آنها همان مردم تمام عیار هستند که اربابان خود هستند و برده داری شیطانی است. بنابراین، بردگان شروع به استفاده از مذهب کاتولیک به عنوان "پوشش" کردند - با پذیرش مقدسین کاتولیک و سایر صفات این دین، خدایان عامیانه خود را پرستش کردند.

بردگان روشن شدند جنبه های مختلفمسیحیت به آنها وارد شده است سنت های ملی. آنها در کاتولیک و ایمان سنتی خود وجوه مشترک زیادی یافتند. به هر حال، هر دو دین یک خدای متعال را می پرستند و به وجود موجودات ماوراء طبیعی و زندگی پس از مرگ اعتقاد دارند. مراسم کاتولیکدر ارتباط با قربانی خون، همچنین ایده مشترکی در مورد کمک به موجودات معنوی (لوا - در میان آفریقایی ها، مقدسین - در میان کاتولیک ها) وجود داشت که به عنوان واسطه بین خدای متعال و مردم عمل می کردند.

در هائیتی، وودو است مذهب رسمی. پیروان هائیتی وودو به وجود خدای خالق (بوندیو - خدای خوب) معتقدند که در زندگی مخلوقاتش شرکت نمی کند، و ارواح (لوا) که فرزندان خدای خالق هستند و مورد دعا و پرستش قرار می گیرند. اعضای بزرگ خانواده طبق اعتقادات وودویست ها چندین روح در یک فرد زندگی می کنند. قبل از تولد و پس از مرگ، او یک فرشته گینه است. علاوه بر این، سفیر خدا در او زندگی می کند - وجدان.

جمعیت هائیتی و در نتیجه مذهب وودو آن عمدتاً از دو منطقه آفریقایی می آید: داهومی (سواحل شمالی خلیج گینه در غرب آفریقا، جایی که قبایل یوروبا، میش، فون و غیره در آن زندگی می کردند، اکنون قلمرو این کشور است. توگو، بنین و نیجریه) و کنگو (حوضه رودخانه کنگو و سواحل اقیانوس اطلس در غرب آفریقای مرکزی). در هر دو منطقه روند طولانی تکامل ادیان قبیله ای وجود داشت که به دلیل این واقعیت بود که هیچ یک از سنت های محلی ارتدکس تلقی نمی شدند و بنابراین همه آنها قادر به انطباق انعطاف پذیر بودند. هر دو منطقه، به ویژه کنگو نیز در درازمدت با مسیحیت تماس داشتند. جمعیت کنگو خود را مسیحی می‌دانستند و در داهومی نیز اطلاعاتی درباره مسیحیت وجود داشت. هنگامی که مردم این مناطق به هائیتی آمدند، جوامع ملی را بر اساس کمک و حمایت متقابل مردم مناطق محل سکونت خود ایجاد کردند و زندگی در مزرعه مردم را از مناطق مختلف آفریقا مجبور کرد در نزدیکی یکدیگر زندگی کنند. ترکیب مسیحیت و وودو پیوندهایی را بین جوامع مختلف ایجاد کرد.

بخش مهمی از مراسم وودو، موسیقی و رقص است. قربانی های پاک کننده و طلسم ها از شر نجات می دهد. وودویست ها یک خانه معمولی (هونفور - پناهگاه) را به عنوان پناهگاه انتخاب می کنند.

ویژگی های اصلی فرقه: میتان (ستون - "جاده خدایان") و شمع های سیاه. سه نوازنده درامز با زدن ریتم واضحی که هرکدام برای خود دارند، افتتاحیه مراسم را اعلام می کنند. پس از آن یک آهنگ طومار خطاب به لوا (روی تحریف شده فرانسوی) لگبه خوانده می شود: «پاپا لگبا، دروازه را باز کن. پاپا لگبا، دروازه را باز کن و بگذار من رد شوم. دروازه را باز کن تا از لوا تشکر کنم».

مامبو (جادوگر) در حال رقصیدن در اطراف تیرک، همراه با دستیار خود unsi و دستیار la place، قطره‌ای آب از یک کوزه در اطراف قطب ایجاد می‌کند. دایره جادوییبه افتخار پاپا لگبی و نگهبان خانه، اوگو فر، به منظور دفع ارواح شیطانی از خود و افراد حاضر. آنگان یا مامبو روی زمین آرد می پاشد و ووها (نمادهای لوا) را می کشد. سپس رقص وجدانه (بیلونگو) با صدای طبل الزامی است. زنان با لباس های سفید و مردان با کت و شلوار در مراسم شرکت می کنند. وقتی تماشاگر به اندازه کافی گرم شد، بوکور خروسی را رها می کند که سرش بریده شده است. پس از این، شرکت کنندگان در سانتریا (مراسم) در خلسه فرو می روند و فیض ارواح (لوا) بر آنها نازل می شود. قربانی را وارونه از پاها آویزان می کنند و با خنجر تشریفاتی شکم را باز می کنند.

پانتئون وودو بسیار وسیع است و از طبقه بندی دقیق سرپیچی می کند. این شامل خدایان واقعی آفریقایی و خدایان قرض گرفته شده از ادیان دیگر است: مقدسین کاتولیک، ارواح جمعیت محلی هند و غیره. علاوه بر این، در هر جامعه، کشیشان می توانند عبادت خدایان محلی خود را سازمان دهند، چنین خدایان اغلب رهبران سابق جامعه هستند.

با این حال، می توان سعی کرد منزوی شود مقدار معینیمهم ترین خدایان در پانتئون وودو:
- Agwe - روح آب، قدیس حامی ملوانان و کسانی که روی آب سفر می کنند.
- بارون شنبه (بارون سامدی، قده) - روح مرگ و زندگی پس از مرگ. به صورت اسکلت (جمجمه) در کلاه بالایی با سیگار و عینک سیاه به تصویر کشیده شده است. در اختیار او رم می نوشد.
- بارون کارفور روح بدبختی، شکست و حامی جادوی سیاه است.
- دامبالا روحی است که با مارها مرتبط است (سنت پاتریک).
- Legba (Legba) - روح درها (سنت پیتر، زیرا طبق سنت پیتر با کلیدهای بهشت ​​به تصویر کشیده شد).
- ارزولی فردا (مریم باکره) - روح عشق در قالب یک زیبا باکره باکرهدر لباس عروس نماد او قلب است. رنگ های او قرمز و آبی است.
- سیمبی روح منابع آب (تازه) است.
- Ogun (Ogu) - روح آتش و رعد و برق، خدای آهن و جنگ، حامی آهنگرها و جنگجویان.
- مادر بریجت همسر بارون شنبه است.
- ماراسا - ارواح دوقلو.
- مادموازل شارلوت حامی دختران جوان است.
- سوبو - روحی در قالب یک ژنرال فرانسوی.
- سوگبو - روح رعد و برق.
- تی ژان پترو - روح شیطانیبه شکل یک کوتوله یک پا یا لنگ، شوهر ازیلی دانتو.
- Exu Rei - مدیر ارواح لوا. همه زنده ها و مردگان از او اطاعت می کنند.

در سال 1791، شورشی به رهبری وودوها در هائیتی آغاز شد. در آن زمان، در بخش غربی جزیره، مقامات اسپانیایی با مقامات فرانسوی جایگزین شده بودند. با بهره گیری از این واقعیت که روحیه فرانسوی ها با شکست سلطنت در انقلاب فرانسه شکسته شد، وودویست ها نیز تصمیم گرفتند مبارزه خود را آغاز کنند. قیام در 14 اوت در شهر بویس کیمن آغاز شد. پس از قربانی خونین، مؤمنان در خلسه مذهبی فرو رفتند و برای نابودی اربابان خود رفتند. دوران وحشتناکی بود، یک قتل عام واقعی که در آن نه زنان و نه کودکان در امان نبودند. سیاهان در خلسه اهریمنی کل شهرها را به تصرف خود درآوردند که در آن همه ستمدیدگان سابق به آنها پیوستند. قیام تا جایی ادامه یافت که حتی یک نفر در کشور باقی نماند. مرد سفید پوست. و در سال 1804، پس از پیروزی کامل، هائیتی به یک جمهوری مستقل تبدیل شد و مذهب وودو به عنوان مذهب رسمی ایالت درآمد. بیش از هشتاد درصد از جمعیت هنوز به آیین وودو پایبند هستند. واضح است که استقلالی که به این شکل خونین به دست آمد، قابل حمایت کشورهای پیشرفته نبود.

بنابراین، هائیتی برای مدت طولانی تحت محاصره اقتصادی آمریکا و اروپا قرار داشت. اما زمانی که مقامات هائیتی سرانجام به کشیشان کاتولیک اجازه ورود به کشور را دادند، انزوای اقتصادی برداشته شد.

برجسته ترین شخصیت در تاریخ وودو آمریکایی ماری لاوو، "ملکه وودو" افسانه ای بود. به لطف مناسک باستانی وودو، او نفوذ زیادی در بین مردم عادی و اشراف اشراف داشت، چیزی که برای یک زن سیاه پوست در دوران برده داری تقریبا غیرقابل تصور بود. طبق افسانه، یک جنتلمن ثروتمند در نیواورلئان در سال 1830 بسیار نگران آینده پسرش بود که متهم به قتل بود. آقا با یک زن محلی که به دلیل توانایی اش در ارائه کمک های ماوراءالطبیعه در موقعیت های ناامید شناخته شده بود تماس گرفت. اگر او بتواند پسرش را از بی عدالتی نجات دهد، او خانه خود را در خیابان سنت آن در Vieux Coeur به او پیشنهاد داد. در روز محاکمه، مری که از کودکی کاتولیک بود، از کلیسای جامع سنت لوئیس بازدید کرد. او صبح را به نماز گذراند و سه فلفل گینه در دهان داشت.

سپس وارد کابیلدو، دادگاه مجاور کلیسای جامع شد. مری سرایدار را متقاعد کرد که او را به اتاق خالی دادگاه راه دهد. پس از این، جادوگر فلفل گینه را زیر صندلی قاضی پنهان کرد و رفت. پس از مدتی دادگاهی برگزار شد. مدتی پس از شروع جلسه، آقا به همراه پسرش دادگاه را ترک کردند. مرد جوان بی گناه شناخته شد و آزاد شد. مری لاوو بلافاصله در میان تمام طبقات جامعه نیواورلئان، از جمله نخبگان - اشراف محلی فرانسوی و اسپانیایی به شهرت رسید.

در سال 1881، مری لاوو درگذشت و در قبرستان سنت لوئیس به خاک سپرده شد. قبر او در تمام طول سال مورد بازدید طرفداران وودو و کنجکاو قرار می گیرد. بسیاری روی قبر او هدایایی کوچک می گذارند و برخی با گچ روی قبر سنگی او صلیب می کشند. بسیاری بر این باورند که در 23 ژوئن، شب سنت جان، روح مریم از قبر برمی خیزد. در این روز یک آیین جذاب از پرستش ملکه وودو انجام می شود.

در روسیه، تعداد کل طرفداران وودو کم است. آنها معمولاً خود را از سنت اصلی بریده می بینند. در روسیه یک جامعه وودو از سنت نیواورلئان در آرخانگلسک وجود دارد که ارتباط خود را با معبد روحانی وودو نیواورلئان حفظ می کند.

تک آهنگ افسانه ای بریتانیایی The Prodigy که یکی از موفق ترین رکوردهای این گروه است. ویدیوی ضبط شده برای آهنگ "مردم وودو" حاوی درج های ویدیویی از مراسم واقعی وودو است:

منابع

http://www.nat-geo.ru/travel/36586-prokl yatya-vudu/

http://www.yoruba.su/showthread.php?t=18 9

http://www.portal-credo.ru/site/?act=new s&id=75608

http://bibliotekar.ru/9vudu.htm

http://directmagic.ru/index.php?option=c om_content&view=category&layout=blog&id=1 43&Itemid=302

بیایید گفتگو را در مورد موضوعات مذهبی ادامه دهیم: به یا به عنوان مثال اینجا اطلاعاتی در مورد و. گاهی اوقات اتفاق می افتد که چنین افرادی به عنوان اجازه دهید ما نیز در مورد آن زندگی می کنند اصل مقاله در سایت موجود است InfoGlaz.rfپیوند به مقاله ای که این کپی از آن ساخته شده است -

نام عمومی گروهی از فرقه های آفریقایی-مسیحی. فرقه های وودو در هائیتی در قرن هجدهم در نتیجه ادغام عقاید بردگان سیاه پوست با کاتولیک ظاهر شدند. این فرقه با روی کار آمدن دیکتاتور فرانسوا دووالیه در سال 1957 توسعه خاصی یافت. وودو با عمل جادوگری و جادوی سیاه مشخص می شود.

بقایای بدن انسان در رودخانه تیمز پیدا شده است. همانطور که بعدا مشخص شد، بقایای جسد متعلق به یک پسر بچه شش ساله آفریقایی تبار بود. تصویر بازسازی شده این حادثه حتی بازرسان باتجربه را شوکه کرد. معلوم شد که این قتل یک مراسم مذهبی وودو است - ابتدا گلوی کودک را بریده و سپس بدن او را به قطعات کوچک تقسیم کردند.

این پیام توسط خبرگزاری ها در سال 2001 منتشر شد. "امروز یک جسد در تیمز است و فردا در دنیپر؟" - برگرفته از رسانه های داخلی جای نگرانی وجود داشت. چه کسی می داند که تا چه حد علاقه به فرقه های عجیب و غریب و ادیان غیر سنتی? به خصوص زمانی که دانش در مورد آنها از کتاب های تبلوید، "گزارش های هیجان انگیز" و فیلم های داستانی به دست می آید. وودو نه تنها دین جمعیت یک جزیره کوچک در دریای کارائیب است، وودو همچنین یک داستان ترسناک است که پیروان این فرقه در ایالات متحده، اروپا، روسیه و اوکراین می خواهند آن را باور کنند.

* * *

وودو دینی است که در جزایر کارائیب (عمدتاً هائیتی) در نتیجه آمیزه‌ای از باورهای سنتی بردگان آفریقایی و کاتولیک ایجاد شد. نام دین از کلمه "vodu" گرفته شده است که در زبان مردم فون (که در بنین فعلی زندگی می کنند) به معنای "روح، خدا" است.

در سال 1518، اولین بردگان سیاه پوست از غرب آفریقا به مستعمرات اسپانیایی جدید در دریای کارائیب آورده شدند. فقط سه نفر بودند. تجارت کالاهای زنده تبدیل به یک تجارت سودآور و در نتیجه جذاب شد. جریان های بیشتر و بیشتری از "عاج سیاه" از آفریقا به شمال و آمریکای جنوبی، به جزایر کارائیب، از جمله هائیتی. مشخص است که قبایل ساحلی خود برده های تاجران آفریقا را تامین می کردند.

برخی از محققان مدرن معتقدند که حمل و نقل بی سر و صدا دویست تا سیصد نفر در انبار یک کشتی تنها با زامبی سازی اولیه کالاهای زنده امکان پذیر است که توسط جادوگران محلی آفریقایی انجام شده است.

بردگان قبیله فون که در داهومی (بنین) اسیر شده و به هائیتی آورده شده بودند، از همه چیز محروم شدند - دارایی، حقوق، وطن... به نظر بردگان فقط دین قدیمی. طبل زدن و رقص آیینی، که آفریقایی ها را به ارواح نزدیکتر می کرد، اکنون در خاک هائیتی اجرا می شد. اربابان سفید - به عنوان یک قاعده، کاتولیک های غیور - بردگان را از انجام ادیان بومی آفریقایی خود منع می کردند. سیاهپوستانی که معلوم شد فتیش دارند در آنجا منتظر بودند بهترین سناریوضرب و شتم و مجازات شدید و گاه شکنجه ظالمانه و حتی اعدام. برده ها را به زور تعمید می دادند. با این حال، فرقه های آفریقایی زنده ماندند. به تدریج «مذاهب سیاه» تا حدی با کاتولیک آمیخته شدند. ارواح نقاب قدیسان، فرشته های بزرگ و مدونا را بر تن می کنند. مسیحیت پوششی برای وودو شد. امکان شرکت در مراسم عشای ربانی و ادامه دادن قربانی خون و اجرای رقص های آیینی در شب وجود داشت. مجسمه ها، شمع ها و یادگارهای مسیحی بر روی محراب های سیاه ظاهر شد. طبیعتاً شرایط فعلی منجر به تشکیل فرقه های مخفی بسیاری شد که بعدها به فرقه های وودو تبدیل شدند.

ترکیبی از هنجارهای مذهبی کاتولیک و آفریقا هنوز هم امروزه رعایت می شود. بسیاری از تمرین‌کنندگان وودو بر این باورند خدای مسیحیو مقدسین به فرقه خود قدرت بیشتری می بخشند. وودوییست ها کریسمس را جشن می گیرند و کتاب مقدس را می خوانند. در طول روزه، درهای پناهگاه های وودو بسته است. مبارزه کاتولیک ها علیه وودو در طول تاریخ هائیتی ادامه یافت. جالب اینجاست که در اواسط قرن گذشته مجاز به گنجاندن موسیقی درام در خدمات کاتولیک در جزیره بود. تا همین اواخر، اکثریت وودویست ها در همان زمان خود را کاتولیک می دانستند که در گزارش های آماری متعدد منعکس شد.

فرقه های آفریقایی-مسیحی مشابه وودو به سایر جزایر کارائیب و برخی از کشورهای آمریکای لاتین گسترش یافته است. یک دین منحصر به فرد در کوبا شکل گرفته است - Santeria. در برزیل، یک دین مختلط سیاهپوست-پرتغالی-هندی مکومبا نامیده می شود. وودو در نیواورلئان (لوئیزیانا)، میامی و بعداً در نیویورک محبوبیت یافت.

شکل گیری مذهب خاص وودو بسیار تحت تأثیر کسب استقلال نسبتاً زودهنگام هائیتی بود که منجر به انزوا از کشورهای اروپایی شد و دینداری خود را بر روی خود بسته بود. موقعیت جزیره ای ایالت همچنین به توسعه مستقل فرقه های محلی کمک کرد.

موقعیت مطلوب هائیتی و خاک حاصلخیز این جزیره را به موضوع مبارزه دائمی بین قدرت های استعماری پیشرو - اسپانیا، بریتانیای کبیر و فرانسه تبدیل کرد. در اواسط قرن هفدهم، هائیتی به دومی روی آورد. (در طول یک قرن پس از این، به گفته بسیاری از کارشناسان، وودو سرانجام به عنوان یک مذهب خاص سیاهان در مستعمرات فرانسه آمریکایی رسمیت یافت.) پایان قرن هجدهمهائیتی به یکی از ثروتمندترین دارایی های استعماری در جهان تبدیل شد. البته شکوفایی جزیره همچنان مبتنی بر استثمار وحشیانه بردگان بود. در شرایط افزایش نارضایتی سیاه پوستان از موقعیت مظلوم خود، وودو به نوعی نماد عزت ملی سیاه پوستان هائیتی تبدیل می شود و عامل مهمی در خودآگاهی آنهاست. برخی منابع نشان می‌دهند که شورش علیه فرانسوی‌ها، که توسط بردگان هائیتی به رهبری توسن لوورتور در سال 1791 برپا شد، با پیش‌گویی یک پیشگویی محلی و تحقق یافتن آغاز شد. مناسک مذهبیپترو. لحظه قیام بسیار خوب انتخاب شد. فرانسوی ها زمانی برای هائیتی نداشتند - نیروهای انقلابی فرانسوی در آن زمان بیشتر نگران جنگ با ارتش های ائتلاف ضد انقلاب ضد فرانسوی بودند. ناپلئون بعداً نتوانست هائیتی را آرام کند و در سال 1804 این جزیره استقلال یافت و بدین ترتیب به اولین ایالت مستقل سیاه پوست در دوران مدرن تبدیل شد. ژنرال دسالین خود را امپراتور هائیتی معرفی کرد.

هم دسالین و هم فرمانروای کمی بعد پتیشن سعی کردند خود را به عنوان حاکمانی روشنفکر نشان دهند و وودو را ریشه کن کنند. دین دوباره به زیر زمین رفت و جذابیت حرام را حفظ کرد. پس از یک قرن درگیری داخلی و مبارزه مداوم برای قدرت (که اتفاقاً در طی آن درگیری های مکرری بین کاتولیک ها و وودوئیست ها وجود داشت) این جزیره توسط ایالات متحده اشغال شد. آمریکایی‌ها نتوانستند طرف‌های متخاصم را آشتی دهند که جنگ وحشیانه‌ای را در نیمه اول قرن گذشته ادامه دادند. جنگی که با پیروزی سیاهپوستان، عمدتاً وودو، به پایان رسید. اما این پیروزی باعث خوشحالی سیاه پوستان و مالتوها نشد.

* * *

ظهور فرقه وودو در نیمه دوم قرن بیستم با نام فرانسوا دووالیه مرتبط است. از 1957 تا 1971 او بر هائیتی و جزایر اطراف دریای کارائیب سلطنت کرد. پاپا داک همان چیزی بود که تمام دنیا او را صدا می زدند، اما این تنها لقب او نبود. دووالیه خورشید هائیتی و پادشاه خوشبختی و رنگین کمان آسمانی و مسح شده نامیده می شد. خدایان آفریقایی... و بسیاری از مردم هائیتی معتقد بودند که قدرت دووالیه باقی می ماند زیرا او یک جادوگر قدرتمند وودو بود.

فرانسوا دووالیه در سال 1907 متولد شد. در سال 1932 از دانشکده پزشکی دانشگاه هائیتی فارغ التحصیل شد و در دهه 40 در دانشگاه میشیگان به تحصیل در سیستم مراقبت های بهداشتی ایالات متحده پرداخت. در سال 1946، یک مرد سیاه پوست به نام Dumarce Estime رئیس جمهور هائیتی شد. دکتر دووالیه سیاه پوست در دولت او وزیر بهداشت بود. با این حال، دووالیه به زودی مجبور شد مخفی شود، زیرا استیمه توسط حکومت نظامی سرنگون شد. او تا سال 1956 در قدرت باقی ماند و پس از آن دووالیه توانست از مخفیگاه خارج شود و حتی وارد رقابت های ریاست جمهوری شود. پاپا داک در انتخابات شکست خورد، اما با کمک نیروهای عادی توانست نتایج را "بازپخش" کند، انتخابات جدیدی برگزار کند و رئیس جمهور هائیتی شود. این اتفاق در سال 1957 رخ داد.

دموکرات سابق احزاب سیاسی را ممنوع کرد، نشریات مخالف را تعطیل کرد و اتحادیه های کارگری و سازمان های دانشجویی را منحل کرد. یک دیکتاتوری نظامی- پلیسی در کشور ایجاد شد که اساساً بر اساس حذف فیزیکی شهروندان بی وفا بود. به ویژه، بسیاری از کشیشان کاتولیک مورد آزار و اذیت قرار گرفتند ( کلیسای کاتولیکاز مخالفان سیاسی دووالیه در دهه 50 حمایت کرد). در سال 1964، پاپا داک به عنوان رئیس مادام العمر انتخاب شد.

دووالیه در پیچیدگی های وودو به خوبی آشنا بود و خلق و خوی توده ها را حس می کرد. مانند بسیاری از دیکتاتورها، او به دنبال آن بود که شبیه یک رهبر واقعی مردم به نظر برسد. از سوی دیگر، وودو، با هاله‌ای از رمز و راز، احترام به «مغرب‌ها» و افسانه‌های ترسناک، کاملاً به عنوان ابزاری برای نگه داشتن جمعیت بی‌سواد هائیتی در ترس و اطاعت مناسب بود. ترور رنگ و بوی مذهبی گرفت. پاپا داک به طور فعال خود را به عنوان یک کشیش وودو تبلیغ کرد. او رنگ های پرچم ملی را از قرمز و آبی سنتی به قرمز و سیاه تغییر داد (رنگ های مرتبط با فرقه تأثیرگذار وودو Bizango). دووالیه کت و شلوار مشکی با کراوات مشکی باریک پوشید - این لباس یکی از ارواح مرگ، بارون شنبه است. پلیس مخفی و سرویس‌های اطلاعاتی ریاست‌جمهوری (Tonton Macoutes افسانه‌ای، که هائیتی‌ها هنوز با لرز از آن‌ها یاد می‌کنند) به طور دوره‌ای به مراسم و نمادهای وودو متوسل می‌شدند. در واقع این فرقه مردمی به ایدئولوژی رسمی جمهوری هائیتی و یکی از پایه های دیکتاتوری دووالیه تبدیل شد. مردم جزیره تحت تأثیر اتفاقی که در سال 1963 رخ داد بسیار تحت تأثیر قرار گرفتند. دووالیه که از سردی ایالات متحده نسبت به خود ناراضی بود، علناً به مردم اعلام کرد که با کمک مراسم وودو، خود شیطان را از آنجا احضار کرده است. چه کسی بر رئیس جمهور آمریکا نفرین خواهد کرد. شش هفته بعد جان کندی در دالاس ترور شد.

بسیاری از مردم هائیتی معتقد بودند که دووالیه برکت یافته است قدرت ماوراء طبیعیو اینکه او افرادی را که کشته بود به زامبی تبدیل کرد و آنها را به جاسوسان نامرئی خود تبدیل کرد. حمایت از اقتدار فزاینده دین در دوران سلطنت پاپا داک و پس از مرگ دیکتاتور و پس از تبعید ژان کلود، دووالیه جوانتر، در سال 1986، برای وودویست‌های با نفوذ «معتقد» مفید بود. با این حال، در دوره ناآرامی های بعدی، وودو به عنوان ایدئولوژی دیکتاتوری در هائیتی مورد آزار و اذیت بیشتری قرار گرفت.

شواهدی وجود دارد که نشان می دهد کارآفرینان محلی از تونتون ماکوتس سابق که به برزیل گریخته بودند استقبال گرمی کردند. در کارخانه هایی که توسط هائیتی ها اداره می شد، مردم به برخی از کارگران اشاره کردند و ادعا کردند که آنها را به دلیل نافرمانی به زامبی تبدیل کرده اند. شایعات در مورد زامبی سازی قدرت مالکان را تقویت کرد و مقامات کنجکاو را از مقامات نظارتی ترساند.

* * *

در سال 1990، در نتیجه «اولین انتخابات آزاد در هائیتی»، کشیش چپ‌گرای کاتولیک ژان برتراند آریستید رئیس‌جمهور شد. نخبگان ثروتمند جزیره که از اصلاحات او ناراضی بودند، آریستاید را سرنگون کردند، اما پس از چندین سال تحریم تجاری که توسط ایالات متحده آغاز شد، آریستید به قدرت بازگشت. سلطنت او نقطه عطف مهمی در تاریخ وودو بود. از یک فرقه مخفی تبدیل به یک کالای صادراتی شد و به یکی از منابع درآمد یک کشور فقیر تبدیل شد، برند آن. هنرمندان و نوازندگان مشهور (به عنوان مثال، مایکل جکسون) به وودو علاقه مند شدند.

در اینجا شرحی از یک آیین معمولی "برای تماشاگران و گردشگران" آورده شده است: "سفیر ایتالیا که با دبیر اول سفارت ایالات متحده صحبت می کند، آیا آنها احتمالاً وودیسم را اظهار می کنند؟ در حضور بسیاری از تماشاگران، کنجکاو، در مورد چه نوع آیینی می توانند صحبت کنند؟ یک گردهمایی معمولی از یک مستعمره خارجی... آنها روی تام تام می زدند، زوزه می کشیدند و می رقصیدند. که آنها در حال نوشیدن بودند، همانطور که توسط مراسم لازم است، ظاهرا حاوی claret غرغر و کوکاکولا نبود. نه خلسه ای بود، نه کسی به حالت خلسه افتاد و نه قصدی برای گاز گرفتن سر خروس های زنده وجود داشت. خوب، هیچ چیز شوم یا مسحور کننده ای نیست - فقط نمایشی که بوی ملال می داد.

هزاران نفر از وودویست‌ها از سراسر جهان هر ساله برای انجام یک مراسم رسمی وودو به Plaine du Nord زیارت می‌کنند. ننه کشیش وودو می گوید: «ما معابد خودمان را داریم. ما به خدا ایمان داریم و مردم را تعمید می دهیم، مراسم مذهبی برگزار می کنیم، بنابراین ما واقعا یک کلیسا هستیم.»

در آوریل 2003، آریستید قانونی را امضا کرد که وودو را یکی از ادیان دولتی هائیتی اعلام می کرد. اول آبان ماه در جزیره غیر کاری اعلام شده است. طبق تقویم وودو، این روز تعطیلی است که مردگان را گرامی می دارند. همه از به رسمیت شناختن وودو به عنوان یک مذهب رسمی خوششان نمی آید. آدونس ژان ژوست، کشیش کاتولیک می‌گوید: «کتاب مقدس می‌گوید که ما به شکل و شباهت خدا آفریده شده‌ایم». اما این مردمی که در گل حمام می کنند مانند خوک رفتار می کنند. آنها آن حیواناتی هستند که عاشق غوطه ور شدن در گل هستند. وودو پرستان باید از طریق تعمید در مسیح پاک شوند." در پاییز سال 2003، هزاران مسیحی هائیتی در یک روز دعا در اعتراض به به رسمیت شناختن وودو شرکت کردند. دین دولتی. علاوه بر این، مسیحیان هائیتی "جاسوسان" خود را برای شفا دهندگان وودو فرستادند. این را تری اسنو، مدیر ماموریت جوانان هائیتی بیان کرد. جاسوسان به جایی رفتند که طبق افسانه، یک بار اتحاد با شیطان منعقد شد که گویا در ازای پیروزی بر فرانسوی ها روح هائیتی را دریافت کرد.

به گفته اسنو، کاهنان وودو حیوانات قربانی زیادی - خوک، بز و مرغ - به این مکان آوردند، اما بین پیروان فرقه اختلاف در گرفت و حتی یک قربانی انجام نشد. یک قربانی جدید برای 1 ژانویه 2004 برنامه ریزی شده بود. این روز جشن ملی اصلی هائیتی - روز استقلال است.

* * *

وودوئیسم فقط پرستش ارواح، خدایان و شیاطین نیست. برای یک وودویست هیچ جدایی بین دنیای مادی و معنوی وجود ندارد. ارواح و شیاطین او موجودات اخروی نیستند، آنها دائماً در این جهان حضور دارند. یک وودویست یک عمل گرا است و مراسم خود را انجام می دهد تا آنچه را که از این زندگی نیاز دارد و بلافاصله به دست آورد. خدایان وودو از این دنیا هستند و برای یک وودویست، دنیا به اندازه آرزوهایی که ایجاد می کند خوب است.

هدف پرستش وودو خدایان داهومی لوآ هستند که ویژگی های برجسته هائیتی را به دست آورده اند. فرقه های وودو معنای زندگی را در برقراری ارتباط با لوا می بینند تا لطف آنها را جلب کنند و اطلاعات ارزشمندی به دست آورند. Loa بسیار زیاد و فعال هستند، آنها در دنیای ما فعالیت می کنند. وودویست ها معتقدند که هر چیز ادامه یا تجلی این یا آن لوا است و به آن خدمت می کند. خدایان با منشاء آفریقایی متعلق به طبقه رادا هستند. کلاس دیگری وجود دارد - پترا. اینها لوا هستند که خیلی دیرتر وارد پانتئون شدند. اغلب آنها ارواح الوهیت شده شخصیت های تاریخی یا خدایان محلی هائیتی هستند.

وودویست ها وجود اصل را تشخیص می دهند خدای متعالکه گراند من نام دارد. او جهان را آفرید، اما از آن بسیار دور است که ارزش پرستش را ندارد. بزرگ ترین در میان لوا، مار بزرگ دامبالا است. حتی قبل از دوران برده داری، آفریقایی ها به پیتون دانگبوه احترام می گذاشتند. این مار برای انسان ناامن است و داهومیان بر این باور بودند که کودکی که با آن لمس می‌شود توسط خود خدا مقدر شده است که کشیش یا کاهن شود. پس از نقل مکان به آمریکا، بردگان مار پیتون را با یک بوآ جایگزین کردند. دامبالا آغاز و پایان همه چیز است، اقیانوس ابدیت، جهان مادی را از هر طرف احاطه کرده است. دامبالا منبع قدرت و محل همه لواها است. دامبالا تمام آب های زمین را خلق کرد. حرکت هفت هزار حلقه آن کوه ها و دره های زمین و همچنین ستارگان و سیارات را تشکیل می داد. مار فلزات را ذوب می‌کرد و تیرهای رعد و برق را به زمین می‌فرستاد که از برخورد آن سنگ‌ها و سنگ‌ها ظاهر می‌شد. هنگامی که دامبالا پوست خود را زیر نور خورشید ریخت و در این فرآیند آب را روی زمین ریخت، خورشید در آب درخشید و آیدا ودو (رنگین کمان) را ایجاد کرد. دامبالا عاشق رنگین کمان شد و او را همسر خود کرد. آیدا ودو در یک مار کوچک تجسم یافته است که در آب زندگی می کند و موز می خورد. رنگ های روشن آن دکور معابد وودو را بازتولید می کند.

یکی دیگر از مهم ترین لوای وجود دارد که بدون آن هیچ ارتباطی بین خدایان و انسان به سادگی غیرممکن است. این لگبا (پاپا لگبا) است. پاپا لگبا نمایانگر شرق و خورشید است. کنترل درها، دروازه ها و پنجره ها، و همچنین سال نو (و به طور کلی هر شروع و تعهد). هیچ خدایی نمی تواند در این مراسم شرکت کند مگر اینکه از پاپا لگبا خواسته شود که در را برای او باز کند. (برای کاتولیک های هائیتی، لگبا با دروازه بان - سنت پیتر مرتبط است.) در وودو، آگوه نیز مورد احترام است - خدای دریا، ارینله - خدای جنگل ها، اوگو بالانجو - خدای شفا، اوگون - خدا. از جنگ و آهن، پاپا زکا - حامی کشاورزی، ارزولی - الهه زیبایی، ثروت و رفاه و بسیاری از لواهای دیگر. یک طبقه خاص از لوا عبارتند از Gede، ارواح مرگ و گورها، امیال لجام گسیخته و فسق. محبوب ترین اشکال Gede عبارتند از Gede Nibbo، Gede Mazaka، Baron Saturday. آنها به صورت پیرمردانی ریش سفید با کتهای بلند و کلاه های بلند به تصویر کشیده شده اند. ویژگی های ضروری عبارتند از جمجمه، تابوت، صلیب و عصا. افراد شیفته بارون شنبه (ساکن گورستان) جوک های کثیف می کنند، حریصانه روی غذا می ریزند، سیگار سیگار می کشند و مقادیر زیادی الکل می نوشند.

وودویست ها به کشیش (جادوگر) و غیر روحانی تقسیم می شوند. مراسم آغاز به کار وودو سه روز طول می کشد و پس از آن فرد شروع کننده موهای خود را می شویید. آب سردبا گلبرگ های گل های مقدس برخی از فرقه‌های وودو از خون، معمولاً خون خروس، برای انجام این مراسم استفاده می‌کنند.

نقش جادوگران در وودو بسیار مهم است. فرقه گرایان معمولی توسط بالاترین مبتدیان - لیست پاپا و لیست مامان - به جادوگران تبدیل می شوند. به جادوگران مرد آنگان و به جادوگران زن مامبو می گویند. تأثیر آنها بر طرفداران عادی وودو به حوزه مذهبی محدود نمی شود، بلکه به تمام جنبه های زندگی، از جمله اعمال پزشکی و قانونی، گسترش می یابد.

مراسم وودو در یک اتاق مخصوص برگزار می شود - هانفور، که یک کلبه کوچک است که یک سایبان به آن متصل است. داخل کلبه یک محراب وجود دارد که هم نمادهای وودو و هم نمادهای کاتولیک روی آن قرار گرفته است. همچنین در هانفور "کلیساهای" عجیب و غریب وجود دارد - اتاق های ویژه برای لواهای خاص. در مرکز هونفور یک میتان وجود دارد - ستونی به نام جاده خدایان، که ظاهراً لوا در طول خدمت در امتداد آن فرود می‌آیند. حتی اگر مراسم در مکان مخصوص مجهز انجام نشود، باز هم با چسباندن یک تیرک بلند به زمین شروع می شود.

آیین برقراری ارتباط بین مردم و ارواح با کمک یک وودویست مخصوص آموزش دیده که در خلسه افتاده است انجام می شود. گفته می شود در طول این مراسم، او توسط یک لوا تسخیر شده است. شخص با حرکات خود نشان می دهد که چه نوع لوایی او را تصرف کرده است و اونگان می تواند از خدا سؤال کند یا با او مشورت کند. از موسیقی درام آیینی برای القای خلسه استفاده می شود. سه نوازنده درامز با زدن ریتم واضحی که هرکدام برای خود دارند، افتتاحیه مراسم را اعلام می کنند. پس از این، آنها یک آهنگ عریضه خطاب به لوا لگبا می خوانند: «بابا لگبا، دروازه را باز کن و بگذار من بگذرم. دروازه را باز کن تا از لوا تشکر کنم». مامبو (یا اونگان) در حال رقصیدن در اطراف قطب، با استفاده از جریان آب از یک کوزه، به افتخار پاپا لگبا و نگهبان خانه اوگون، یک دایره جادویی به دور قطب می کشد تا ارواح شیطانی را از خود دور کند. خود و حاضران سپس جادوگر روی زمین یک وو ایجاد می کند - یک الگوی ساخته شده از آرد سفید (نشانه لوای احضار شده). در طول مراسم مذهبی، Ungan ها به لوا غذا می دهند تا با قربانی کردن حیوانات مختلف (به ویژه یک خروس جوان) آنها را جبران کنند. گوشت قربانیان بخشی خورده و بخشی پراکنده و دفن می شود.

یک وودوی تسخیر شده به طور موقت به "اسب خدا" تبدیل می شود. دختران جوانی که توسط ارواح قدیمی تسخیر شده اند حتی از نظر جسمی دگرگون می شوند و ضعیف و ضعیف می شوند. و برعکس، یک فرد ضعیف که توسط یک لوای قوی جوان تسخیر شده است، شروع به رقصیدن و پریدن می کند و بیماری های خود را کاملاً فراموش می کند. لوا می تواند شفا دهد، نبوت کند، توصیه های روزمره و راهنمایی معنوی بدهد. کشیش جان هوث، که تمام عمر خود را در هائیتی کار کرد، می‌گوید که افراد مبتلا به لوا اغلب برای اولین بار در زندگی خود احساس اهمیت می‌کنند. آنها با لحن مقتدرانه صحبت می کنند و مردم به آنها گوش می دهند.

اگر قرض به هدایای سخاوتمندانه راضی باشد و مراسم به درستی انجام شود، در نتیجه موفقیت آمیز آن شکی نیست.

وودو باعث ایجاد ترس در بین بسیاری از اروپایی ها و آمریکایی های محترم شده و همچنان ادامه دارد. در پایان قرن نوزدهم، کتابی از مبلغ گایتی محبوبیت یافت که در آن نویسنده جزئیات مشمئزکننده و بسیار اغراق آمیزی از آیین های این دین مانند پرستش شیطان، قربانی کردن نوزادان و آدم خواری را شرح داده است. پیروان گایتی - نویسندگان، روزنامه نگاران، کارگردانان - از شهرت مشکوک حمایت کردند دین مرموز، باید بگویم که مراسم وودو واقعاً می تواند یک فرد ناآماده را شوکه کند.

«کوبیدن طبل و شعار ساعت به ساعت بدون توقف به صدا در می آید. روی زمین یک بز و یک خوک سیاه کوچک خوابیده است - هر دو با گلوی بریده شده و همه مردم اطراف پر از خون هستند. حیوانات را به یک حوض کوچک پر از گل قهوه‌ای جوشان می‌اندازند. افرادی با لباس‌های آبی و قرمز به دنبال قربانیان به داخل حوض می‌پرند.» این نقطه اوج یک مراسم سنتی وودو در Plaine du Nord است. و در اینجا شرح آیینی است که "در خانه" در یکی از محله های فقیرنشین پایتخت هائیتی - پورتو پرنس انجام می شود: "از جمعیتی که در یک دایره جمع شده بودند و از این طرف به آن طرف می چرخیدند تا همیشه - ریتم تند تام تام، زنی بیرون زد، در جای خود چرخید، روسری را از سرش بیرون کشید، تاب خورد، افتاد، بازوهایش را به طرفین انداخت، در سجده یخ زده بود. چهار نفر دیگر که تهدید می‌کردند او را زیر پا بگذارند، وارد دایره شدند، مانند بالا می‌چرخند و صورت‌هایشان را با ناخن‌هایشان پاره می‌کردند. خون فوران کرد که کسی متوجه آن نشد. روان پریشی توده ای، خلسه، شیطان سازی. اول یکی، سپس دیگری، بطری هایی را لمس کرد که به وضوح حاوی کوکاکولا نبود. کودک شروع به گریه کرد، گریه او توسط خشم تام تام ها بلعیده شد، زوزه های فزاینده در مقابل مردم مضطرب، از دست دادن بقایای عقل خود، نزدیک به چیزی وحشتناک، نفرت انگیز، ماورایی.

علاوه بر چنین مراسم تکان دهنده و لوازم مرگ، اهمیت زیادی دارد"وودو جادوی سیاه" برای ایجاد تصویری ترسناک از مذهب هائیتی استفاده شد. ساحرانی که از جادوی سیاه استفاده می کنند، بوکورس نامیده می شوند. آنها در جوامع مخفی متحد هستند. اعتقاد بر این است که بوکورها می توانند با استفاده از یک عروسک مومی روی شخص طلسم کنند یا یک مرده را زنده کنند و او را کاملاً تحت سلطه خود درآورند.

داستان‌هایی درباره زامبی‌ها، مردگان زنده، موجودات فروتن فاقد حافظه و اراده، می‌توانند با داستان‌هایی درباره خون‌آشام‌ها رقابت کنند. زامبی ها در پردرآمدترین فیلم ها مانند «دزدان دریایی کارائیب»، «شب مردگان زنده» و غیره ظاهر می شوند. زامبی‌سازی اغلب به عنوان «شستشوی مغزی» جمعیت شناخته می‌شود، و آنها را به حالت پیشنهادی آسان با استفاده از مثلاً وسایل الکترونیکی معرفی می‌کند. رسانه های جمعی، رویدادهای پر سر و صدا و غیره

در هائیتی، زامبی سازی پدیده ای بسیار واقعی و خطرناک تلقی می شود. برای ساکنان این کشور، این فقط یک افسانه نیست. ماده 249 ق.م.م می‌گوید: «هر اقدامی که نسبت به شخص منجر به فوت واقعی نشده باشد، بلکه فقط در حالت کما یا کما مدت‌زمان کم و زیاد باشد، نیز اقدام به قتل محسوب می‌شود. اگر پس از انجام چنین اقداماتی، شخص دفن شده باشد، بدون توجه به نتیجه نهایی، عمل قتل محسوب می شود.»

کلمه "زامبی" از "nzambi" کنگو، یعنی "مرده زنده" گرفته شده است. ظاهراً توانایی جادوگران وودو برای قرار دادن یک فرد در وضعیتی از آفریقا آمده است. مرگ بالینیبا بازگشت بعدی به توانایی های بدنی، اما از دست دادن حافظه و اراده.

به گفته هائیتی‌ها، بوکورها می‌توانند فردی را زامبی کنند تا او را به برده خود تبدیل کنند. ساکنان جزیره دوست دارند درباره اینکه چگونه روستاییان از شناختن اقوامشان که سال ها پیش دفن شده اند، در کارگران گنگ مزارع وحشت دارند صحبت کنند. علائم بیرونی وجود دارد که به شما امکان می دهد "بی تردید" یک زامبی را شناسایی کنید: تاب خوردن هنگام راه رفتن، حرکات مکانیکی، بدون فکر، نگاه غیر متمرکز، صدای بینی. یک فرد می تواند به طور نامحدود در حالت زامبی بماند، اما نباید به او نمک داده شود، که اعتقاد بر این است که حافظه زامبی و توانایی صحبت کردن به حالت عادی را باز می گرداند.

زمانی روزنامه ها اخبار هیجان انگیزی را در مورد یک کلارویوس نارسیسوس منتشر کردند که اعلام کرد 33 سال زامبی بوده و تنها یک تصادف غیرقابل توضیح به او اجازه داد گذشته را به یاد بیاورد و به خانواده اش بازگردد. طبق اسناد مربوطه و گور، کلارویوس در سال 1962 به طور رسمی به خاک سپرده شد. اما، همانطور که او اکنون ادعا می کند، در واقع او با نوعی پودر مسموم شد، اما او نمرد، بلکه "به حالت یخ زده" افتاد. کلارویوس به تفصیل در مورد چگونگی تشییع جنازه خود صحبت کرد. یک روز پس از دفن او، او توسط وودوها حفر شد و مجبور شد در مزرعه کار کند. گور نرگس واقعاً خالی بود و عکسی از زامبی سابق در کنار سنگ قبرش در سراسر جهان پخش شد.

این چیزی است که وودویست ها در مورد نحوه زامبی کردن مردم می گویند. برای شروع، جادوگر پودر معینی تهیه می کند، آن را در کوزه می ریزد و به مدت سه روز در زمین دفن می کند. روش کلاسیک برای مسموم کردن فرد با این معجون این است که به آرامی کمی پودر روی پشت یا پاهای زامبی آینده بریزید. فرد برای مدت کوتاهی تشنج می کند و بعد از آن دیگر نشانه های حیات از خود نشان نمی دهد... قبر در دو سه روز دیگر کنده می شود. در حالی که به طور ریتمیک طبل را می کوبید، باید درب تابوت را باز کنید و نام "مرحوم" را چندین بار صدا کنید. تازه "متولدها" از مکان های بومی خود دور می شوند، نام جدیدی به آنها داده می شود و به صلاحدید خود استفاده می شوند. بسیاری از وودویست ها بر این باورند که یک جادوگر می تواند یک فرد واقعاً مرده را به زامبی تبدیل کند اگر "فرشته خوب" پرواز خود را بگیرد. جزءروح انسان).

به هر حال، جادوگران بوکور در واقع می دانند که چگونه یک داروی مخدر خاص را تهیه کنند که به فرد اجازه می دهد در حالت کما قرار گیرد. ظاهراً اقامت طولانی در چنین حالتی می تواند منجر به اختلالات روانی و فیزیولوژیکی جدی شود، زیرا این دارو سمی است. دانشمند آمریکایی دیویس به طور خاص این موضوع را مطالعه کرد: او با کشیشان وودو و کسانی که زامبی نامیده می شدند مصاحبه کرد، نمونه های سم شناسی برداشت و ترکیب تقریبی پودر شوم را دریافت. مشخص می شود که مهمترین جزء معجون تترودوکسین است که از سگ ماهی به دست می آید و یک داروی توهم زا از نوع خاصی از وزغ به آن اضافه می شود. مواد دیگری نیز اضافه می شود (این برای "تماشاگران" بیشتر است) - قطرات مایع از بینی مرده، استخوان های خرد شده یک جادوگر مامبو مرده. سم به دست آمده مانع از انتقال تکانه های عصبی می شود که منجر به عدم اراده، از دست دادن تکلم، مرگ یا ظاهر شدن مرگ می شود. مشخص شد که سم موجود در داروی هائیتی مربوط به سم تولید شده توسط ماهی پفک معروف است.

طرفداران وودو تمام تلاش خود را می کنند تا از مردگان خود در برابر سرنوشت غیر قابل رشک زامبی ها محافظت کنند. سنگ سنگین‌تری روی قبر انباشته می‌شود، مردگان را رو به پایین می‌خوابانند، دهان‌هایشان را پر از خاک می‌کنند و لب‌هایشان را دوخته می‌کنند. برخی از خانواده ها شب ها را در نزدیکی محل دفن می گذرانند تا زمانی که جسد، به نظر آنها، شروع به تجزیه شدن کند. در هائیتی یک "دستگاه ضد سرقت" ویژه اختراع شده است که روی قبرهای محلی نصب می شود. در روستاهای دورافتاده، رسم تیراندازی یا تکه تکه کردن فرد متوفی در هنگام تشییع جنازه حفظ شده است.

* * *

فرقه وودو در هائیتی در پایان قرن بیستم حدود 5 میلیون طرفدار داشت، اگرچه به طور رسمی 98 درصد از مردم هائیتی به مسیحیت اعتقاد داشتند. تعداد وودویست های "ابتدایی" بیش از یک میلیون نفر نیست. بر اساس برخی برآوردها، بیش از 40 میلیون پیرو فرقه در جهان وجود دارد. تعداد فرقه های وودو بیش از 100 فرقه است.

در روسیه، گروه های کوچکی از پیروان وودو در مسکو و سن پترزبورگ، عمدتاً در دانشگاه ها وجود دارد. به گفته مرکز تمام اوکراینی "دیالوگ"، حداقل پنجاه گروه وجود دارد که آیین وودو را در اوکراین تمرین می کنند. آموزش سحر و جادو در انبوهی از کتاب ها که در بسیاری از کتابفروشی ها یافت می شود، بیان شده است. به نظر می‌رسد که از همین کتاب‌ها، که عمدتاً بر تکان‌دهنده‌ترین و شوم‌ترین جنبه‌های دین تمرکز دارند، «بوکور»های محلی دانش خود را می‌گیرند. احتمالاً این همان چیزی است که محققان را نگران می کند. چه کسی می‌داند که یک قربانی انسانی با توصیف رنگارنگ، که به عنوان یک واقعیت غیرقابل شک ارائه می‌شود، چه تأثیری بر ذهن جادوگران سیاه‌پوست می‌تواند داشته باشد؟

در اینجا چیزی است که نویسندگان کتاب "وودو در کلان شهر" بلک و هیات می نویسند: "زندگی در یک واقعیت مجازی رایانه ای می تواند جالب باشد، اما چنین زندگی نمی تواند جایگزین احساس مالکیت واقعی قدرت شود. تمرین وودو بسیار فعال است: ارواح فرماندهی، نام های عجیب و غریب و وحشی، صداها، بوها، رقصیدن، قربانی کردن حیوانات. همه اینها باعث ایجاد حس واقعی قدرت و گاهی وحشت واقعی می شود. تمام نکته همین است. بسیاری از ما دیگر نمی دانیم ماجراجویی واقعی چیست. ما زندگی خود را روی یک صندلی می گذرانیم. انسان مدرناو که از ریشه هایش جدا شده بود، دیگر شکارچی نبود - کاشف ناشناخته ها. فقط می توانیم آرزو کنیم که کاوش در ناشناخته ها منجر به از دست دادن ظاهر انسانی، گسست با عزیزان یا از دست دادن احساس واقعیت نشود. هیچ چیز عجیب و غریبی ارزش تبدیل شدن به زامبی را ندارد.

روز بخیر! مقاله امروز یک موضوع واقعاً پایان ناپذیر را باز می کند - وودو. ما بحث خواهیم کرد که وودو چیست. چگونه وودو را درک کنیم؟ آیا وودو یک دین، جادو، جادو، فرقه یا فرقه است؟ جوهر باورهای وودو چیست؟ آیا یک کشیش وودو و یک جادوگر وودو یکسان هستند؟ این و بسیاری از سوالات دیگر پاسخ خود را خواهند یافت.

و برای کسانی که قبلاً "دانستند" یا می خواهند عمیق تر به این موضوع بپردازند، مقالاتی اختصاص داده شده به ارواح فردی از پانتئون وودو - پاپا لگبا، ارزولی دانتر، بارون سامادی، ماما بریجت و دیگران.

پس وودو چیست؟ من فکر می کنم که اکثر مردم هیچ پاسخ روشنی برای این سوال یا درک خاصی از وودو ندارند، اما تقریباً همه قبلاً یک کلیشه خاص را ایجاد کرده اند که توسط سینمای آمریکا دیکته شده است - عروسک ها، رقصیدن، زامبی ها، ریختن خون قربانیان، هگزاها تا مرگ. ، ظلم و انتقام ... آیا واقعا اینطور است؟ بیایید با هم بفهمیم

وودو چیست؟

بیایید با چیز اصلی شروع کنیم - وودو چیست و وودو به عنوان یک پدیده در جامعه چیست. وودو جادو است. وودو یک دین است. وودو یک فرقه است... همه اینها درست است. چرا اینقدر مبهم است؟ همه چیز بستگی به این دارد که از چه زاویه ای به وودو نگاه می کنید و با چه جهان بینی به این موضوع نگاه می کنید. البته از منظر مذهبی، وودو جای خود را دارد و قطعاً یک دین است.

در اکثر فرقه های وودو مفهوم خدای یگانه اصلی وجود دارد، و اگر در مسیحیت او را ساباوت (یا یهوه، یا ...) می نامند، وودویست ها او را زامبی (یا گرن من یا ...) می نامند. همه ارواح دیگر (خدایان) اساساً دستیاران او هستند، معاونان او در این یا آن موضوع. هر روحی «تخصص» خود را دارد، بخشی از قدرت و مسئولیت خود را که در برابر خداوند متعال مسئول است، و این «کار» اوست.

مرسوم نیست که وودویست ها مستقیماً خدای متعال را مورد خطاب قرار دهند. و این منصفانه و منطقی است - ما مستقیماً با رئیس جمهور با سؤالات روزمره فرار نمی کنیم، ما برای حل مسئله خاص خود به سراغ افراد مجاز می رویم. با یکی از سؤالاتمان به سراغ برخی افراد می رویم و با سؤالی دیگر به سراغ برخی دیگر می رویم که در این زمینه دیگر قدرت دارند. در مورد وودویست ها هم همینطور است. وودو یک دین بسیار کاربردی است.

ارواح سلسله مراتب خاص خود را دارند - از بالاترین درجات گرفته تا نزدیکترین افراد به یک شخص، تا هر فرد عادی، و نه فقط یک کشیش یا کاهن. ارواح را می توان در خیابان ملاقات کرد، می توانید با آنها مشورت کنید، سؤال کنید و پاسخ آنها را دریافت کنید.

وودویست ها به دنبال جلب حمایت یک روح هستند و برای این کار به ارواح غذا می دهند، آنها را گرامی می دارند، برای آنها می رقصند، ساز می زنند و برخی برای آنها قربانی می کنند. همه فرقه های وودو شامل قربانی نمی شوند. شاخه های مسیحی شده و جوان تر وودو قربانی ها را رها کردند.

چرا من هر بار می گویم شاخه های وودو یا فرقه های آن (می توان گفت فرقه ها)؟ زیرا وودو از یک پدیده همگن به دور است. وودو که مدت ها قبل از ظهور مسیحیت در قبایل آفریقایی سرچشمه گرفته و "به خودی خود" توسعه یافته است، با آنچه ما به آن عادت کرده ایم بسیار متفاوت است. و این به دلیل شرایط مختلف زندگی مردم، یک سیستم ارزشی متفاوت است.

مثلاً برای وودوییست ها بین خیر و شر و سیاه و سفید مخالفتی وجود ندارد، بنابراین دین آنها نمی گوید فرشتگان خوب و مهربان هستند و شیاطین بد و بد هستند. آنها جهان را جامع و هماهنگ می بینند و هر موجودی می تواند متفاوت در آن عمل کند، نه فقط خوب یا بد.

وودویست ها تقسیم بندی از نیروهای روشن و تاریک دارند که برای برتری نمی جنگند، بلکه به طور مسالمت آمیز همزیستی می کنند و یکدیگر را تکمیل می کنند. نیروهای نور را اوریشا یا لوا و نیروهای تاریک را اشو می نامند. تاریک ها شامل پیام رسان ها و وسوسه کننده ها هستند و همه آنها دستیاران اوریشاها هستند که بین اوریشاها و مردم ارتباط برقرار می کنند و هر کدام وظایف خود را انجام می دهند.

در جامعه مدرنوودوی واقعی بسیار کمی باقی مانده است. اکثر وودویست ها با مسیحیت جذب شدند و شاخه ها یا فرقه های جداگانه ای تشکیل دادند. مسیحیت در ارتباط با استعمار سرزمین ها و قبایل و به دنبال آن غسل تعمید اجباری یا در ارتباط با فروش مردم به برده داری و همچنین تعمید اجباری متعاقب آن اتفاق افتاد. علاوه بر این، تهاجم به فرهنگ وودو توسط مسیحیان مذهب کاتولیک انجام شد و بنابراین شاخه‌های ترکیبی وودو بیشتر شبیه به مسیحیت کاتولیک.

وودویست هایی که غسل ​​تعمید می گرفتند، خدایان خود را در میان قدیسین مسیحی جست و جو کردند و لوای خود را که از دوران کودکی برای آنها آشنا بود، در نمادهای فردی تشخیص دادند. برخی از شاخه های مدرن وودو هنوز از نمادها استفاده می کنند، به عنوان مثال، نمادهای مریم باکره، سنت پیتر، لازاروس و دیگران (اعم از اصلی و تیره پوست).

به طور کلی، حتی قبل از ظهور مسیحیت، وودوها برای خدایان خود شمع روشن می کردند و برای آنها بخور می سوزاندند. آنها مراسم آغاز را با غوطه ور شدن در آب دارند، مشابه غسل ​​تعمید در مسیحیت. آداب نظافت منزل با بخور دادن با بخور یا بخورهای دیگر و پاشیدن آب. بیشتر وودویست ها، مانند مسیحیان در زمان خود، قربانی خون را کنار گذاشتند.

آداب مسح با روغن (گاهی با آب) وجود دارد که در آن صلیب متساوی الاضلاع با روغن روی پیشانی کشیده می شود. وودویست ها با زیارت آنها بر سر قبر یا خانه، شمعی برای متوفی روشن می کنند، بشقاب غذا سرو می کنند و صلیب می گذارند. این صلیب سیاه و بدون صلیب است.

وودو است...

وودو یک دین است و فکر می کنم با خواندن مختصر توضیحات سطحی بالا در این مورد قانع شده اید. چرا به وودو فرقه می گویند؟ ساده است - تقریباً هر دینی نسبت به اصول و قواعد خود بسیار حسادت می کند و آنها را تنها موارد واقعی و صحیح می داند. بر این اساس، هر چیزی که با قواعد پذیرفته شده مطابقت نداشته باشد، نادرست، نادرست و در خور توجه تلقی می شود و از این رو با کلمه فرقه علامت گذاری می شود.

یعنی در کشوری که وودو دین دولتی باشد، دین نامیده می شود. در کشوری که دین دولتی آن وودو یا وودوی هیچ شاخه ای نیست، همه چیز دیگر قبلاً نام «فرقه» را دارد. مانند جاهای دیگر: در کشورهایی که دین دولتی است مسیحیت ارتدکسادیان دیگر فرقه هستند، از جمله شاخه های مسیحی کاتولیک ها، پروتستان ها، پنطیکاستی ها، شاهدان یهوه و دیگران، و حتی بیشتر از آن وودویست ها.

کشیش وودو مثل ماست کشیش ارتدکسدر کشورهای ما که مذهب رسمی آن ارتدکس است (معلوم است که او نیز مذهب وودو دارد، نه ارتدکس). >> جادوگر وودو<< - این همان شخص است، اما قبلاً در کشور دیگری زندگی می کند، جایی که وودو دیگر مذهب رسمی دولتی نیست (مثلاً در کشور ما). به همین دلیل است که گفتم نگرش به وودو کاملاً به موقعیت و جهان بینی شما بستگی دارد.

به این دلیل ساده که اکثر خوانندگانم خود را مسیحی می‌دانند، با مسیحیت تشبیه کردم، بنابراین به نظرم رسید که این رویکرد آسان‌ترین روش برای آنها خواهد بود. به هر حال، مسیحیت از دیدگاه طبقه‌بندی سنتی خود به وودو نزدیک می‌شود، و بنابراین همه شاخه‌های وودو به‌طور بی‌توجهی «با همان قلم مو» می‌شوند و آنها را به عنوان ادیان شیطانی طبقه‌بندی می‌کنند.

برای اروپایی‌ها غیرمعمول، رقص، نقاشی صورت و بدن، ماسک‌ها، رفتن به حالت خلسه، ریتم‌های درام و غیره تا چشمان کنجکاو غیرقابل درک بسیار ترسناک به نظر می‌رسند، بسیار بر خلاف زندگی معمول یک فرد مدرن در قاره ما.

بعلاوه، سینمای آمریکا برخی از چشمگیرترین و چشمگیرترین اپیزودهای تمرین وودو را پاره کرد و آنها را به جهانیان ارائه کرد و به وضوح ماهیت آنها را غیرقابل تشخیص تحریف کرد. و اکنون وودویست ها به عنوان شیطان پرستان دیده می شوند که منحصراً جادوی سیاه را انجام می دهند که وحشیانه، خطرناک و اغلب کاملاً کشنده است.



علیرغم این (یا به لطف؟)، جادوی وودو اخیراً به اصطلاح به جادوی "مد" تبدیل شده است. شایعه شده است که تشریفات آن یکی از قدرتمندترین ها در نظر گرفته می شود، و مشتریانی ظاهر شده اند که می خواهند یک طلسم عشق وودو یا آسیب ببینند و به دنبال جادوگر این سنت می گردند و معتقدند که "هیچ ترفندی در برابر کلنگ وجود ندارد." همچنین افرادی هستند که می خواهند سنت های جادوی وودو را یاد بگیرند.

باید گفت که به دست آوردن چنین دانشی بسیار دشوار است و در بیشتر موارد در قلمرو اتحاد جماهیر شوروی سابق غیرممکن است. برای مطالعه، باید به سرزمین وودو، نزد حاملان سنت بروید. البته، وودویست ها با حسادت دانش، مهارت ها و دستور العمل های خود را مخفی نگه می دارند و آنها را فقط به مبتدیان منتقل می کنند.

علاوه بر این، اغلب انتقال دانش تنها از طریق پیوندهای خانوادگی از نسلی به نسل دیگر صورت می گیرد. هر سنت وودو نمی تواند یک فرد سفید پوست را به عنوان دانش آموز بپذیرد. اما حتی در همان زمان، او حداقل ترین شانس را برای رسیدن به اوج آغاز دارد. اینها سنت های قبیله ای است و آنها غریبه ها را در اینجا دوست ندارند.

خیلی اوقات، کسانی که می خواهند جادوگر وودو شوند، به سادگی فریب می خورند و آشکارا از طریق "مد وودو"، اعتماد دانش آموز و نادانی مطلق، پول در می آورند. اغلب، افراد سفیدپوست در هائیتی، برزیل، آمریکای جنوبی، به ندرت در جامائیکا و حتی کمتر در کوبا برای یادگیری آماده هستند. به دلیل بسیاری از شاخه های مختلف Voodoo، باید بدانید که آنچه در کوبا تدریس می شود در هائیتی یا جامائیکا نخواهید شنید. برعکس آن نیز صادق است.

همچنین کسب دانش از راه دور برای یک فرد روسی زبان بسیار دشوار است - متون بسیار کمی در خور توجه وجود دارد و همه آنها اگر به نادرترین لهجه های بومی آفریقا نگوییم، سپس به زبان های اسپانیایی، پرتغالی، برزیلی نوشته شده اند. و در بهترین حالت به زبان انگلیسی. همچنین باید در نظر داشت که با نویسنده این متون نه تنها زبان های متفاوتی دارید، بلکه ذهنیت، شرایط زندگی، فرهنگ و تحصیلات نیز متفاوت است.

برخی از اجزای تشریفات و مراسم را در آنجا، در سرزمین وودو، و حتی بیشتر از آن اینجا به راحتی نمی توان به دست آورد. آخرین کلمات را نوشتم و لبخند زدم - آیا می توانید بازارهای جادوگری مانند آنچه در تصویر در عرض های جغرافیایی ما وجود دارد تصور کنید؟ :) اگرچه، چه کسی می داند :) به عنوان مثال، چندی پیش در کیف یک معبد وودو افتتاح شد (شاخه سبک و حداکثر مسیحی شده وودو - Santeria) و حتی مدرسه ای از رقص های آفریقایی-آمریکایی ظاهر شد.

و در پایان این مقاله مقدماتی در مورد وودویسم، می خواهم نظر شخصی خود را در مورد جادوی وودو و کار با ارواح این سیستم بنویسم. وودو یک جادوی بسیار کاربردی است که دوست نداشتن آن سخت است. ارواح به آسانی و به سرعت تماس برقرار می کنند. لوا (و به خصوص اشو) بسیار آسان‌گیر هستند (برخلاف بسیاری از ادیان و سیستم‌های جادویی دیگر - برای مثال، در مسیحیت سعی کنید به یک قدیس دست دراز کنید).

در اینجا ارواح آماده همکاری، ارتباط، با کمال میل مشاوره و کمک در امور مختلف در صلاحیت خود هستند، آزمایش می کنند (نه بدون این)، اغلب نکاتی را ترک می کنند که نمی توان با هیچ چیز اشتباه گرفت و نمی توان آنها را از دست داد ...

کار با لوا و اشو نیز خوب است زیرا مشاهده و مشاهده با استفاده از روش های سنتی مشاهده برای اروپایی ها (مثلاً همان تاروت) بسیار دشوار است. همانطور که ارواح وودو تا حد امکان به طبیعت نزدیک هستند، تأثیر آنها تا حد امکان طبیعی به نظر می رسد و درک می شود.

فکر می کنم برای یک مقاله مقدماتی کافی باشد. معلوم نشد که خیلی آموزنده باشد، اما برای آشنایی اولیه و ایجاد یک تصور کاملاً کافی بود. امیدوارم حداقل بخشی از پاسخ این سوال که وودو چیست دریافت کرده باشید. Voodoo یک تجربه (دانش و نتیجه) عالی برای تعداد قابل توجهی از مردم است، و این واقعیت به تنهایی باعث احترام من برای این سیستم شده است. با احترام، شعبده باز ازال، نویسنده مقالات و صاحب سایت ” شعبده باز در مورد جادو».

گروهی از علاقه مندان در حال نوشتن یک کتاب مرجع در مورد وودو هستند، شاید کسی برای توسعه کلی به آن علاقه مند شود.
من فقط بخش کلی را پست می کنم، زیرا متن از قبل طولانی است.

وودو - (به انگلیسی Voodoo) یک دین سنتی آفریقایی است که در برخی از کشورهای واقع در غرب آفریقا دارای وضعیت دولتی است. به عنوان مثال، وودو توسط قوم Ewa ساکن در جنوب و شرق غنا و جنوب و مرکز توگو، Kabye، Mina و Fon در جنوب و مرکز توگو، بنین و (به نام دیگر) یوروبا در جنوب غربی نیجریه انجام می شود.

وودو مجموعه ای از انواع فرقه های آنیمیست است که شامل باورهای سنتی دیاسپورای آفریقایی (سیاهان) است. در دنیای جدید، مانند وودوی هائیتی (وودو انگلیسی، وودون، وودون، candomblé (انگلیسی Vodum) در برزیل، Winti در سورینام، لوئیزیانا (نیواورلئان) وودو و Santeria در کوبا و جمهوری دومینیکن. همه این جهت ها دارای ماهیت ترکیبی هستند. ، ترکیب با مسیحیت ادیان سنتی آفریقایی که در میان مردم کنگو در قلمرو جمهوری کنگو مدرن، جمهوری دموکراتیک کنگو و آنگولا سرچشمه می گیرد.

در وودو انواع مختلفی از فعالیت های مذهبی حرفه ای وجود دارد که بر اساس جنسیت و تخصص متمایز می شوند.

هونگان (کشیش) و مامبو (کشیش زن) در واقع کشیشان وودو هستند که فعالیت‌هایشان بر روی دریافت پیش‌بینی از ارواح در هنگام مالکیت متمرکز است.

بوکور (جادوگر) شخصی است که به طور حرفه ای در فعالیت های جادویی مشغول است. بوکورها اغلب به عنوان افرادی شناخته می شوند که "جادوی سیاه" را تمرین می کنند و همیشه توسط هونگان و مامبو به عنوان تمرین کنندگان وودو شناخته نمی شوند.

کشیش های وودو بسته به سطح شروع کشیش به چند دسته تقسیم می شوند.

هونسی یک دستیار است که تقریباً با مقام وزیر کاتولیک قابل مقایسه است.

Houngan Si pwen یا Mambo Si pwen.

Houngan Asogwe یا Mambo Asogwe.

وودو شامل دو نوع اصلی خدایان است: Bondye و Lwa.

Bondieu برترین خدای دین وودو است، خدای قادر مطلق که با تصویر مسیحی خدا قابل مقایسه است. با این حال، برخلاف مسیحیت، در وودو مفهومی وجود دارد که بر اساس آن باندیو از هر اتفاقی که در این دنیا رخ می دهد فاصله گرفته و در امور مردم دخالت نمی کند. نام Bondieu از واژه فرانسوی bon Dieu به معنای "خدای خوب" گرفته شده است.

لوا خدایان مرتبه پایین تری هستند که به دلیل جدایی باندیو از امور دنیوی، پیروان وودو با آنها معامله می کنند. با توسل به لوا است که دعاها و مناسکی که پیروان وودو انجام می دهند همراه است.

تاریخچه وودو به طور خلاصه.

طبق اطلاعاتی که به زمان ما رسیده است، فرقه جادویی وودو در سال های 1750-1785 در یکی از اسرارآمیزترین و اسرارآمیزترین مکان های جهان - جزیره هائیتی سرچشمه گرفت. نمی توان دقیقاً گفت که چه زمانی اولین شمن وودو ظاهر شد. این را فقط می توان از منابع کتاب های قدیمی حدس زد. یکی از این ارجاعات در اثری به تاریخ 1750 رخ می دهد. اما حتی از این اطلاعات ناچیز نیز مشخص می شود که استعمارگران آن زمان واقعاً از جادوی وودو می ترسیدند و سعی می کردند با پیروان آن روبرو نشوند.

ظاهرا ما هرگز ترجمه دقیق کلمه Voodoo را نمی دانیم. اما، به احتمال زیاد، این مفهوم بسیار نزدیک به عبارت "جادوگر سیاهپوست" است. مشکل اصلی در تعیین ریشه این کلمه این است که مردمان مختلف آفریقایی آن را متفاوت تلفظ می کنند. بنابراین، شما می توانید کلمات Valdo، Vo، Vodu، Vaudois و حتی Waldenses کاملا متفاوت را بشنوید.

بزرگترین شایستگی در توسعه فرقه وودو متعلق به قبایل لیبی، آنگولا، ملاکا و اتیوپی است. آنها بودند که پانتئون های لوا را در وودو گسترش دادند. لوا یک انرژی معنوی خاص است که قادر به تفکر و ورود به دنیای مردم است. درک این نکته مهم است که جادوی وودو شمنیسم دیوانه نیست، بلکه سیستم خاصی است که پایه و اساس محکمی دارد. و هیچ کس نمی تواند آغاز دین وودو را نابود کند.

امروزه دو گرایش آموزشی در Voodoo شکل گرفته است: Bokor و Babalawo. اولی معمولاً کشیش سیاه نامیده می شود و دومی - سفید یا پدر دانش مخفی. متأسفانه، بسیاری از مردم از روی ناآگاهی، Bokor را یک شر واقعی برای همه پیروان و حتی بیشتر از آن مخالفان جادوی Voodoo می دانند. در واقع، اولین برداشت از او فقط منفی است. به نظر نمی رسد او کار مثبتی انجام دهد. در واقعیت، همه چیز به این سادگی نیست. واقعیت این است که هم بوکور و هم بابالوو از هر دو شیوه آیینی مثبت و منفی استفاده می کنند. البته این از دیدگاه انسانی است - در سطح روحیات همه چیز بسیار پیچیده تر است. تفاوت اصلی بین این دو کشیش این است که بوکور بیشتر به خود بسته است، در حالی که بابالاوو به روی دیگران باز است و بیشتر به ملاقات افرادی می رود که از او کمک می خواهند.

وودوی آفریقایی

وودو 6000 سال پیش در پادشاهی آفریقایی فون و کنگو به وجود آمد. کلمه "وودو" از زبان فون گرفته شده است که در آن به معنای "مقدس"، "روح" یا "خدا" است. سایر کلماتی که امروزه در وودو استفاده می شود نیز از زبان های فون و کنگو می آیند. به عنوان مثال، یک کشیش وودو اغلب "مامبو" یا "مانبو" نامیده می شود. این ترکیبی از کلمه فون به معنای "مادر" یا "طلسم جادویی" و کلمه کنگو به معنای "شفا دهنده" است.

پادشاهی فون در جنوب بنین کنونی قرار داشت، برخی از مردم شناسان آن را "گهواره وودو" می نامند. امروزه تقریباً 30 میلیون نفر در توگو، غنا، بنین و سایر کشورهای شمال غربی آفریقا نیز وودو را تمرین می کنند. [منبع: رادیو عمومی ملی: اکتشافات رادیویی]. وودو همچنین دین رسمی بنین است، جایی که 60٪ از ساکنان آن پیرو این فرقه هستند [منبع: BBC].

از آنجایی که وودو اساساً یک سنت شفاهی بدون اسناد مکتوب است، نام خدایان و همچنین نام برخی از ویژگی های خاص آیین های مختلف ممکن است در مناطق مختلف یا از نسلی به نسل دیگر تغییر کند. با این حال، Vodou آفریقایی بدون توجه به جایی که مردم آن را تمرین می کنند، دارای چندین ویژگی همه جا حاضر است. در کنار اعتقاد به خدایان متعدد و داشتن روح، این موارد عبارتند از:

تکریم نیاکان؛

مناسک یا اشیایی که تمایل به ارائه محافظت جادویی دارند:

قربانی حیوانات برای نشان دادن احترام به خدا، دریافت برکت او یا ابراز قدردانی.

استفاده از فتیش یا اشیایی که حاوی جوهر یا قدرت خدایی خاص است.

رقص های آیینی، که اغلب از لباس ها و ماسک های پیچیده استفاده می کنند.

موسیقی آیینی و نواختن آلات موسیقی به ویژه طبل.

پیش‌بینی‌هایی که با تفسیر پدیده‌های فیزیکی، مانند پرتاب پوسته دانه یا افتادن سنگی به رنگ خاص از درخت انجام می‌شود.

تداعی گل ها، غذاها، گیاهان و سایر پدیده ها با یک لوا خاص و استفاده از این پدیده ها برای ادای احترام به لوا.

بسیاری از این ویژگی ها، به ویژه تکریم ارواح نیاکان، شرک و نقش مهم موسیقی و رقص، از ویژگی های دیگر ادیان آفریقایی نیز می باشد. بنابراین، وودو از بسیاری جهات شبیه دیگر باورهای سنتی آفریقایی است. بسیاری از آیین ها بخشی از جشن، بخشی مراسم مذهبی، با موسیقی موزون، رقص و آواز به عنوان جزء اصلی آنها هستند. بیشتر آیین ها در منظره ای طبیعی، در پس زمینه رودخانه ها، کوه ها یا درختان انجام می شود. و از طریق تزیین و تقدیس، برخی از اشیاء معمولی مانند دیگ، بطری یا قسمتی از حیوانات کشته شده، مقدس می شوند و در مراسم استفاده می شوند.

در مناطق مختلف آفریقا، افرادی که می خواهند رهبران معنوی جامعه وودو شوند، می توانند وارد مراکز مذهبی شوند که بسیار شبیه صومعه ها هستند. در برخی از چنین جوامعی، مبتدیان به صورت نمادین می میرند و سه روز و سه شب را در خلوت کامل می گذرانند تا به دنیای خارج بازگردانده شوند. سپس آیین ها، رنگ ها، غذاها و اشیاء مرتبط با یک خدای خاص را مطالعه می کنند و همچنین یاد می گیرند که با لوا ارتباط برقرار کنند. ارواح تجسم متفاوت و الزامات متفاوتی برای پیروان دارند، درست مانند خدایان در اساطیر یونان و روم باستان.

برخی از مردم وودو را با شر مرتبط می دانند، اما بسیاری از آیین های آن، حتی آنهایی که شامل قربانی کردن حیوانات زنده است، ریشه در احترام به صلح با طبیعت دارد. رهبران مذهبی نیز رهبران جامعه می شوند و رهبری و حل اختلافات را ارائه می دهند. رهبران معنوی نیز اغلب مراقبت های بهداشتی را در قالب طب سنتی ارائه می دهند. کشیش‌ها، کشیش‌ها و سایر تمرین‌کنندگان معمولاً بیشتر کار خود را به کمک و مراقبت از افراد دیگر اختصاص می‌دهند. نفرین‌ها، جادوگری‌ها و طلسم‌هایی که با هدف ایجاد آسیب انجام می‌شوند در دسته «بو» قرار می‌گیرند (این یک شاخه جداگانه ویژه از Voodoo است که عمداً برای ایجاد آسیب انجام می‌شود و توسط پیروان فردی اظهار می‌شود). با این حال، اکثر مردم شناسان موافق هستند که همه رهبران وودو دانش کاری درباره بو دارند، و معتقدند که درک اصول نحوه کارکرد آن برای مبارزه با شر ضروری است. تنها جادوگرانی که به "بوتونوس" معروف هستند، بر خلاف کشیش ها و کاهنان معمولی وودو، با طلسم های مضر بیشتری سروکار دارند. با این حال، در برخی موارد، کشیش های وودو بسته به موقعیت، هم به عنوان کشیش معمولی و هم به عنوان "بوتونوس" عمل می کنند.

این شکل آفریقایی وودو، پیشروی دیگر است که به هائیتی و سایر بخش‌های نیمکره غربی گسترش یافت. مناطقی از آفریقا که وودو به طور خاص در آن شکوفا شد، مناطقی بودند که سنگین ترین ترافیک انسان در طول تجارت برده از آنجا عبور می کرد. تجارت برده وودو را به آمریکا آورد.

وودوی هائیتی

وودو اول از همه یک دین است. در هائیتی غالب است. بسیاری از اعمال و توصیفات دین وودو ممکن است برای ما خرافات به نظر برسند، اما در این مورد، تصور کنید که باورهای مسیحیت برای افرادی که چیزی در مورد آن نمی دانند چگونه به نظر می رسد. درباره تثلیث یا رستاخیز یا حضور عیسی در عشای ربانی به آنها بگویید. هر یک از این مظاهر، که بدون قید و شرط مسیحیان غیور به آن اعتقاد دارند، مطمئناً برای کسی که کاملاً با مسیحیت ناآشنا است، کمتر خرافی به نظر می رسد. بنابراین، نمی توان انکار کرد که وودو دین هائیتی است و فقط دهقانان بی سواد نیستند که آن را بسیار جدی می گیرند. بسیاری از اعضای باهوش و تحصیلکرده جامعه هائیتی به همان اندازه که اساتید الهیات آلمانی به مسیحیت خود معتقدند به وودو صادق هستند.

اساسی ترین مفاهیم فرقه وودو هائیتی:

فقط یک خدا وجود دارد، باندیر. او شباهت زیادی به خدای اسلام، یهودیت و مسیحیت دارد.

1. "لوا" ارواح مختلف اعضای خانواده و همچنین ارواح نیروهای اصلی جهان - خیر، شر، تولید مثل، سلامت، همه جنبه های زندگی روزمره است. لوا با مردم روی زمین تعامل دارد. گاهی در مراسم مذهبی به مردم «وارد» می‌شوند و برای آن‌ها پیام می‌فرستند و در اتفاقات خوب یا بد برای مردم تأثیر می‌گذارند.

2. جوزا. مجموعه ای کنجکاو و نسبتاً مرموز از نیروهایی که با یکدیگر در تضاد هستند: خیر و شر، سرگرمی و غم و غیره. اگر هر از گاهی در مراسم مذهبی از آنها تجلیل کنید، جنبه های مثبت زندگی را به سمت شما جذب می کنند.

3. مرده. عمدتاً روح اعضای خانواده خودشان که مرده اند اما هنوز توسط خانواده "رستاخیز" نشده اند. نادیده گرفته شده توسط خانواده، یک مرد مرده - خطرناک، مورد احترام و توجه مداوم خانواده - برای او بسیار مفید است.

جنبه اصلی و کلیدی Voodoo شفای افراد از بیماری ها است. فعالیت های شفابخش احتمالاً 60 درصد از کل فعالیت کشیشان وودو را تشکیل می دهد. شفا دهنده ها با گیاهان، طلسم (با کمک لوا و ارواح دیگر) شفا می دهند و امروزه حتی از طب غربی استفاده می کنند.

روحانیت وودو به طور مساوی از مردان ("گونگان") و زنان ("مامبو") تشکیل شده است. توابع آنها:

التیام‌بخش؛

انجام مراسم مذهبی برای برانگیختن یا تسکین ارواح؛

انجام مناسک آغازین برای کشیشان جدید؛

پیش بینی آینده و تعبیر خواب؛

طلسم انداختن و ایجاد طلسم های محافظ؛

تهیه معجون برای نیازهای مختلف: (از عشق تا مرگ).

آنها می توانند برای انجام هر یک از آنها پول دریافت کنند. اما ممکن است آن را دریافت نکنند. بستگی به خود کشیش دارد. (توجه داشته باشید که این مانند هزینه ای است که ما گاهی به خاخام ها، ملاها و کشیشان می دهیم)

کریول وودو

در سال 1804، ناپلئون به اسپانیا حمله کرد و هزاران نفر را مجبور به فرار به کوبا کرد. در همان زمان، تقریباً 10000 پناهنده از کوبا و هائیتی وارد نیواورلئان شدند و سنت‌های وودوی خود را با خود آوردند، که به سنت‌های آفریقایی موجود در نیواورلئان افزود. در این زمان بود که کریول وودو شکل گرفت و چندین ملکه معروف وودو و پزشکان هودو ظهور کردند. اینها افرادی مانند مادام تیتیت، داک یا یاا، وایو جان، دون پدرو، سانیتا دده و ماری سالوپ بودند. با این حال، مشهورترین و تأثیرگذارترین آنها ماری لاوو است. ماری لاوو سه کار مهم برای حفظ علاقه به وودو انجام داد. ابتدا او خدایان وودوی آفریقایی را با قدیسین کاتولیک ترکیب کرد. به عنوان مثال؛ سنت پیتر لگبا، سنت مایکل وایت دانی، سنت جان شانگو است. دوم، او مراسم و ابزار وودو را ساده و استاندارد کرد. و سومین کاری که کرد این بود که کریول وودو را به یک تجارت قانونی تبدیل کرد. مردم اکنون می توانند هر تعداد عروسک وودو و گریس گریس را با قیمتی مقرون به صرفه خریداری کنند. و بسیاری از آنها از پرداخت 10 هزار دلار برای مراسم ماری خوشحال بودند. علاوه بر همه اینها، او فرقه مار رنگین کمان (دامبالا ودو) را که در نیواورلئان به نام زامبی بزرگ شناخته می شود، احیا کرد.

هنگامی که ماری لاوو 70 ساله شد، بازنشسته شد و تجارت خود را به دخترش ماری لاوو دوم، که سنت های مادرش را ادامه داد، واگذار کرد. اعتقاد بر این است که ماری دوم در قبرستان شماره 1 سنت لوئیس در سرداب خانوادگی، در کنار پدر و مادرش به خاک سپرده شده است. پس از مدتی، وودویست ها شروع به استفاده از آیین های آن در عمل خود کردند و آنها را ساده کردند. بسیاری از پادشاهان و ملکه های وودو آیین های خود را ایجاد کردند. با این حال، ویژگی های کلی کریول وودو پرستش پاپا لاباس، پاپا لگبا، احترام به ارواح اجدادی، فال، عناصر کاتولیک، کارهای گیاهی، عروسک های وودو و کیسه های گریس گریس است.

دو نوع وودو

دو نوع اصلی وودو وجود دارد:

1. رادا وودوی ارواح خانواده و همچنین وودوی لوا نسبتاً آرام و شاد است.

2. پترو که در برخی مناطق کنگو رایج است. این جادوی سیاه وودو است، وودوی لوای خشمگین، بدخواه و خطرناک. این حرکت Voodoo با مظاهر خطرناک جادو از جمله کشتن نفرین ها، ایجاد زامبی ها و اجرای عیاشی های جنسی وحشی سروکار دارد.

توجه ویژه: به گفته دانشمندان، در واقع، 95٪ از آیین های وودو (اگر نه بیشتر) از انواع Rada است. بنابراین، داستان های هیجان انگیز جادوی سیاه وودو بسیار واقعی هستند، اما با این وجود بسیار نادر هستند. پترو یک شکل معمولی از Voodoo نیست، اما وجود دارد.

ساختار انسان بر اساس دین وودو:

مردم یک جسم و دو روح دارند:

Pti-bon-ange (فرشته خوب کوچک). این نوع روح در فهم غربی شبیه وجدان است.

Gros-bon-Ange (فرشته بزرگ خوب). این تنوع شبیه مفهوم "روح" در نظریه های غربی در مورد ساختار انسان است، اما روح در مفهوم وودو بسیار بیشتر از نظریه های غربی از بدن جدا است. به عنوان مثال، هنگامی که شخصی در دادگاه خدا حاضر می شود، این gros-bon-ange است که او را به عنوان یک شخص نشان می دهد و مسئول تمام اعمال شخص است.

خدمت به لوا

لوا برای خدمت به مردم فراخوانده می شوند، اما آنها افراد مورد علاقه خود را دارند که در پذیرش و رفتار با آنها بهتر از دیگران هستند. برای اینکه آنها خود را نشان دهند، ترتیب خاص پذیرش لازم است. تصرف، شروع و ازدواج عرفانی از اشکال توجه خاص از سوی لواء است. از آنجایی که نزدیکی به آنها به انسان کمک می کند تا سرنوشت خود را بشناسد، می تواند از خطرات جلوگیری کند.

فرقه وودو به لواها که در پناهگاه خانه، که یک محراب کوچک است، پرستش می‌شوند، اجازه جذابیت شخصی می‌دهد. در umfro، هر کشیش مکانی دارد که دقیقاً توسط پروتکل برای دریافت لوا تعیین شده است. شمع هایی در آنجا قرار داده می شود که با کمک آنها لوا خود را می نامند و همچنین تصاویری از قدیسان کاتولیک. برای ارج نهادن به خانواده یا پذیرفتن مقدمات، فرد ماهر به یک برادر دینی می پیوندد که جامعه ای از خادمان یکی از امفروها است.

معابد وودو البته در دوران برده‌داری ایجاد شد، اما در مناطق غیرقابل دسترس برای سفیدپوستان، ساکنان مارون‌ها. در اینجا یکی از اولین نمونه های به اصطلاح لاکو است: در یک حیاط بزرگ یا داخل ساختمانی که چندین خانواده در آن زندگی می کردند، یک ایلخانی انتخاب می شد که به عنوان رئیس مذهبی نیز خدمت می کرد. این کلبه کوچک که مرتباً مرتب نگه داشته می شد، حاوی اشیایی از فرقه لوا بود. پس از اعلام استقلال در سال 1804، بردگان سابق شروع به ساخت معابد خود در سراسر کشور کردند. اما از آنجایی که وودو به صورت رسمی به رسمیت شناخته نشد، مراکز اصلی آن در روستاها و همچنین در حومه پایتخت یا سایر شهرهای بزرگ قرار گرفتند.