صفحه اصلی / طلسم / نماد خورشید: معنی اسلاوی و طلسم های مردم جهان. تعویذ و نمادهایی به شکل خورشید 28 پرتو خورشید نمادی از چه

نماد خورشید: معنی اسلاوی و طلسم های مردم جهان. تعویذ و نمادهایی به شکل خورشید 28 پرتو خورشید نمادی از چه

سنت های فرهنگی دیرینه بر اساس باورهای بت پرستی در مورد قدرت پدیده های طبیعی و عناصر طبیعت استوار بود. نماد خورشید در میان اسلاوهای باستان یکی از مهمترین و قوی ترین است که در طول قرن ها معانی و انواع مختلفی از تصویر را به دست آورده است. ارزیابی دقیق به درک نقش علائم خورشیدی در گذشته و حال کمک خواهد کرد.

طلسم جادوی خورشید

نور روز در روسیه منبع اصلی قدرت مثبت در نظر گرفته می شد. زمین را گرم می کرد و ظرفیت تولید خود را حفظ می کرد، مردم را از خطرات شبانه محافظت می کرد و راه را به مسافران نشان می داد. تمام زندگی همه بدون توجه به مقام و منشأ به برکت خورشید گذشت.

نشانه های خورشیدی در دوره های زمانی مختلف پدید آمدند. وظیفه آنها ارائه نور روز به عنوان یک قدرت بی پایان و شکست ناپذیر است. نمادهای خورشید بسیار عمل کرده اند توابع مهمبرای زندگی روزمره:

  • به‌عنوان هدایت‌کننده اراده خدایان، به‌ویژه برای کسانی که از نظر روح و اندیشه پاک بودند، خدمت می‌کردند.
  • از صاحبان و خانه هایشان محافظت کردند.
  • روحیه جنگندگی را حفظ کرد ، شادی نظامی را به خود جلب کرد.
  • خانه را پر از راحتی، عشق، پاداش باروری؛
  • استعدادها و دانش پنهانی داد.
  • سلامتی را تضمین کرد.

برای اینکه نمادهای خورشید اسلاوی کار کنند، آنها بر روی سطوح مختلف به تصویر کشیده شدند: پارچه، فلز، استخوان. رنگ های همسانزرد و قرمز بودند چنین سایه هایی تأثیر علائم را در منطقه ضروری زندگی بیشتر می کند.

تغییرات نماد خورشیدی

تمام نمادهای خورشیدی از اشکال هندسی ساده می آیند. آنها شامل عناصر گرد و الماسی شکل هستند. بیشتر آنها با استفاده از صلیب شکسته در جهات مختلف به تصویر کشیده شده اند. تفاوت بین آنها نه تنها در نقاشی ها، بلکه در کاربرد و معنی نیز قابل مشاهده است.

مردانه

نمایندگان جنس قوی تر در روسیه نقش مدافعان را بازی کردند سرزمین مادریو سرپرستان وفادار خانواده. آنها باید قدرت و چابکی برای ترکیب شجاعت، استقامت، فداکاری، سخت کوشی و خرد را داشته باشند. طلسم خورشید برای مردان از لحظه تولد اهمیت ویژه ای پیدا کرد.

طلسم انقلاب با سنگ های قیمتی

اکثر طلسم های دایره خورشیدی از پشتیبانی دریافت کردند خدایان مختلفیا پدیده های طبیعی اینها شامل حرزهای مردانه زیر است:

  1. - نماد اصلی خورشیدی که سه خدا را متحد می کند: خرس، دژدبوگ و یاریلو. نشان برای محافظت در برابر پوشیده شده بود مردم بد، تصادفات، نجات جان مردم در جاده ها و در جنگ. الگوی آن دایره ای با پرتوهای شعاعی است که در جهت عقربه های ساعت یا خلاف جهت عقربه های ساعت می چرخند. گزینه اول به عنوان طلسم نشاط و قدرت نامیده می شد ، دوم - رعد و برق ، خانه را از ارواح شیطانی محافظت می کرد و روشنگری می داد. هر دو انقلاب نشان دهنده چرخه های حرکت است جسم آسمانیبا روزهای انقلاب
  2. با استفاده از قدرت تجدید جهان تحت تأثیر او، مرد جوان از سنین پایین انرژی لازم برای ایجاد یک مجزا را پیدا کرد مسیر زندگی، کنترل سرنوشت. او می توانست راهی برای خروج از هر چیزی پیدا کند وضعیت دشوار، تجربه زندگی کسب کنید و توسعه پیدا کنید. سرود به عنوان نمادی با شش پرتو و خمیدگی به چپ به تصویر کشیده شد که حرکت آن شبیه عبور خورشید از آسمان است.
  3. - ترکیب قدرت یک انسان با قدرت و دانش اجدادش. در میدان جنگ خود را نشان می دهد. نماد به معنای تجسم اراده خدایان برای رسیدن به آینده ای روشن است. چنین افتخاری فقط نصیب رزمندگان و فرماندهان شایسته ای شد که از این علامت برای تزئین سلاح های خود استفاده می کردند.
  4. Stribozhich کنترل نیروهای باد و گرمای خورشیدی را ممکن کرد. دریانوردان، مسافران و کشاورزان باستانی زمانی که نیاز به حمایت قدرت های بالاتر برای تعامل با عناصر داشتند، از آن استفاده می کردند. این نماد به شکل صلیب با پرتوهای گسترده به تصویر کشیده شد. وجود Stribozhich بر روی ابزارها، دیوارها یا لباس مالک را از بلایای طبیعی، تغییرات مرگبار آب و هوا و بدبختی برای کل خانواده نجات داد.

زنانه

نمایندگان جنس عادلانه نقش نگهبان را بازی کردند کوره و خانهالهامات واقعی، منابع انرژی حیاتیو دانش مسئولیت های آنها شامل حفظ نظم خانه و کل خانه، تولد و تربیت فرزندان و حمایت اخلاقی و جسمی از شوهر و والدین سالخورده بود. زنان اغلب در صنایع دستی خانگی و خلاقیت مشغول بودند.

طلسم زنانه لادین

طلسم هایی به شکل نمادهای خورشیدی و سواستیکا در نظر گرفته شده برای زنان اسلاو عبارتند از:

  1. ، که به معنای اتحاد دوباره شادی، عشق و هماهنگی است. کارکردهای آن شامل محافظت از شر و شکست، حوادث بد، خیانت و فریب بود. با کمک یک طلسم ، یک زن اسلاو در هر سنی می تواند به خوشبختی خانوادگی برسد ، به عنوان دختر ، همسر ، مادر ، مادربزرگ تثبیت شود ، دانش را منتقل کند و از اسرار خانواده محافظت کند. نقاشی همانند تصویر کولیادنیک است، اما پرتوها در جهت دیگر هدایت می شوند.
  2. Ognevitsa تجسم انرژی آتشین زندگی زن است. این علامت می تواند توسط یک خانم متاهل پوشیده شود که لذت مادر شدن را می دانست. فقط او تجربه کافی برای کنترل قدرت خلاق اما بی قرار طلسم را داشت. معنای آن به عنوان نماد خورشید مبتنی بر محافظت در برابر هرگونه تأثیر بدخواهانه خارجی بود. تصویر شامل یک ضد نمک بود - یک صلیب شکسته جهت دار با نقطه به جای دو تیغه.
  3. نشان دهنده یکی از نمادهای خورشید در میان اسلاوها است که از نزدیک با الهه عشق و نظم داخلی مرتبط است. روی وسایل خانه، ظروف نقاشی می‌شد و فقط زنان آن را به عنوان حرز می‌پوشیدند. اگر صاحب نماد به ایمان اجداد باستانی خود پایبند بود، از آن دفاع می کرد و سنت ها را گرامی می داشت، هماهنگی درونی، مهربانی و خرد و تأثیر شدیدی بر دیگران به ویژه کودکان دریافت می کرد.

جهانی

طلسم های خورشیدی به همان اندازه برای هر اسلاو مفید هستند. وظیفه آنها شامل رساندن اراده خدایان، به ویژه کسانی که مسئول جریان روشنایی روز بودند، کمک در شرایط دشوار و پاداش برای خدمت صادقانه بود. خطوط اصلی آنها بیشتر به صورت گلدوزی روی لباس یافت می شود.

Colard - یک طلسم جهانی

طلسم جهانی جهت خورشید شامل چهار علامت است.

  1. Colard یک طلسم خورشیدی برای تجدید انرژی و تبدیل آن به کیفیتی جدید است. این می تواند پس از پیوند دو تولد در طول یک عروسی اتفاق بیفتد. قدرت آتشین نماد خط خورد زندگی قدیمیتازه ازدواج کرده ها، آنها را به آینده ای روشن هدایت کردند، سرنوشت پاکی را برای فرزندان خود آماده کردند.
  2. Yarovik یکی از قدرتمندترین نمادهای امنیتی است که بر روی دیوارهای ساختمان ها و ظروف نقاشی یا حک شده است. او نیروی خورشید را برای صرفه جویی در ثروت مادی هدایت کرد که با کار سخت خانواده انباشته شده بود. تأثیر این علامت هم به لوازم، دکوراسیون خانه و هم به دام ها و مزارع گسترش یافت.
  3. - نمادی از کل نسل ها که انرژی را از ریشه های خانواده متمرکز می کند و به استفاده از آن برای اهداف خاص کمک می کند. این یک نماد محافظتی نبود، بلکه ابزاری برای جمع آوری نشاط، تمرکز و انباشت دانش بود.
  4. عضو خانواده تجسم قوانین، ارزش ها و سنت های نسل هاست که خانواده را از هرگونه حمله منفی حفظ می کند. او در مواقع سخت از من حمایت کرد، به بهبودی از بیماری کمک کرد و تأثیر مضر موجودات را از ناوی دور کرد. از نظر ظاهری، Rodovik شبیه یک حلقه از کهکشان است.

بسیار تخصصی

برخی از نمادهای خورشید اسلاوی فقط توسط کشیشان استفاده می شد. قدرت آنها در تماس نزدیک با استعدادها و دانش اسرارآمیز بود. قدرت و انرژی تسلیم‌ناپذیر چنین طلسم‌های خورشیدی را می‌توان توسط افراد آموزش دیده با تجربه گسترده کنترل کرد.

نماد Svarga که توسط مغان کنترل می شد محبوب نامیده می شود. این حرکت روح اسلاوی را در مسیر خرد و توسعه از طریق واقعیت های متحد نشان می دهد. فردی از هر جنسیتی که توسط کشیش ها آموزش دیده باشد، می تواند سرنوشت خود را برای دیگری فاش کند، او را بر اساس شغلش راهنمایی کند و وظایف خانوادگی خود را تنظیم کند.

روبژنیک تجسم تمایز بین جهان ها و دولت ها است. مشخصه آن:

  • انتقال روح یک فرد متوفی از وجود به زندگی اخروی؛
  • انتقال اطلاعات از طریق جهان خدایان و ارواح به واقعیت.
  • جدایی زندگی روزمره و دینی؛
  • تبدیل هارمونیک انرژی

یکی از کمترین علائم کارکردهای آن شامل ایجاد ارتباط نزدیک با ارواح خانواده است. اما اگر شخصی به سنت ها احترام بگذارد یا اجدادش اجازه مخلوط شدن با مقدار زیادی خون دشمن را بدهند، قدرت نماد روح صاحب آن را می سوزاند و آینده را برای فرزندانش نابود می کند.

طلسم خورشید سیاه با رونز

استفاده از طلسم

آنها سعی کردند تعویذ خورشید را خودشان بسازند تا بهتر عمل کند. همین اصل تا به امروز رعایت می شود. مواد طبیعی برای نمادها در خدمت تقویت ارتباط با طبیعت و جهان الهی بودند.

آنها از نشانه های خورشید استفاده می کردند و آنها را روی چوب می گذاشتند: بلوط، توس، کاج، زبان گنجشک، راش. ریخته شده از طلا - برای زنان.

نمادهای حک شده بر روی فلز اسلحه ها یا وسایلی برای کشتزارها، کل قبیله صاحب خود را تحت حفاظت جمع می کرد. عده ای برای تزیین ظروف و لباس خانه حضور داشتند و نقش نگهبانان آسایش، عشق و پیوندهای خانوادگی را بازی می کردند. تعویذ به شکل خورشید و امثال آن در میان همه اقشار مردم رایج بود. درسنت های اسلاو شامل آموزش دانش در مورد ماهیت و معنای هر یک از آنها بود. استفاده صحیح و به موقع از علائم خورشیدی در طلسم های نوع جدید به درک روح کمک می کند.تمدن باستانی

الوهیت بینا و قدرت او، تئوفرانی، وجود بی حرکت، قلب کیهان، مرکز هستی و دانش شهودیذهن دنیا ( ماکروبیوس) روشنایی، چشم جهان و چشم روز، تسخیر ناپذیر، شکوه، عظمت، عدالت، سلطنت. این تصویر مرئی فیض الهی است، کهن الگوی متعالی نور ( دیونیسیوس).

هیچ چیز در کل جهان قابل مشاهده نیست که شایسته تر از خورشید باشد که به عنوان نماد خدا باشد، که نور زندگی مرئی را ابتدا بر خود و سپس بر همه اجرام آسمانی و زمینی می تاباند. دانته).

تمایز سنتی بین مرئی و نامرئی، قابل دسترس برای حس و درک، خورشید بیرونی و درونی وجود دارد.

در بیشتر روایات، خورشید پدر جهانی و ماه مادر است، به استثنای سیستم‌های نمادین سرخپوستان آمریکا، مائوری‌ها، توتون‌ها، اقیانوس‌ها و ژاپن، که در آن ماه نشان‌دهنده مذکر و خورشید مؤنث است. خورشید و باران مهمترین نیروهای بارور هستند، از این رو داماد با خورشید و عروس با الهه ماه و مادر زمین مرتبط است.

خورشید که پیوسته طلوع و غروب می کند، پرتوهایی می فرستد که می توانند حیات بخش یا مخرب باشند، خورشید نماد زندگی و مرگ و همچنین تجدید حیات از طریق مرگ است. خورشید بهار sol invictus است. دیسک خورشیدی با جریان های آبی که از آن جاری می شود، ترکیبی از خورشید و آب، گرما و تبخیر را که برای هر زندگی لازم است، به تصویر می کشد. خورشید احاطه شده توسط پرتوها و قلب احاطه شده توسط پرتوها همان نماد مرکز را به عنوان جایگاه نور و هوش دارند.

خورشید در نبرد با مار نماد مبارزه بین نور و تاریکی، نیروهای آسمانی و مار است. خورشید ایستاده خارج از زمان است. این جاودانه است. حال، روشنایی، فرار از زمان و دایره سامسارا. خورشید و ماه با هم نمادی از اصول مردانه و زنانه در وحدت خود هستند.

نمادهای خورشید عبارتند از: چرخ دوار. دیسک؛ دایره با نقطه مرکزی؛ دایره ای که توسط پرتوها احاطه شده است. سواستیکا پرتوهای مستقیم و موجی که نماد نور و گرمای خورشید هستند. ارابه‌های درخشان با خدایان خورشیدی که اسب‌های سفید یا طلایی را می‌رانند یا با قایق‌های خورشیدی از جهان عبور می‌کنند. صورت احاطه شده توسط اشعه؛ چشم؛ مرد برنزی؛ یک عنکبوت در مرکز تار خود با پرتوهایی که در همه جهات از آن ساطع می شود. پرندگان خورشیدی و حیواناتی مانند عقاب، شاهین، قو، ققنوس، خروس، شیر، قوچ، اسب سفید یا طلایی، مار بالدار یا کاکل دار، اژدهای چینی.

خورشید سفید با حیوانات خورشیدی مرتبط است، اما خورشید سیاه با نیروهای مار و چتون مرتبط است.

در تمدن های شکار، خورشید را شکارچی بزرگ می دانند. خورشید گاهی به صورت میوه روی درخت زندگی به تصویر کشیده می شود. هنگامی که خدای خورشیدی مذکر است، خورشید به عنوان چشم راست نشان داده می شود. اگر جنسیت خدا مؤنث باشد، خورشید به صورت چشم چپ تصویر می شود. فرزندان خورشید خدایان سلطنتی و مجسم هستند.

برای برخی از قبایل در آفریقا، خورشید با خورشید مرتبط است زنانه، مادر

در میان بوشمن ها این بالاترین خداست.

برای کیمیاگران این ذهن است. Sol et Luna طلا و نقره، پادشاه و ملکه، روح و بدن و غیره است. Sol niger est prima materia. علامت سیاره ای خورشید، دایره ای با نقطه مرکزی، نمادی از اتمام کار بزرگ است.

در میان سرخپوستان آمریکا، خورشید روح جهانی، قلب بهشت ​​است.

در برخی قبایل خورشید به اصل زنانه تبدیل می شود، مادر، در برخی دیگر خورشید و ماه را مرد و همسر یا برادر و خواهرش می دانند. رقص خورشید یکی از مهم ترین آیین هاست.

در طالع بینی، خورشید زندگی، سرزندگی، شخصیت مجسم شده فرد، قلب و آرزوهای آن است.

آزتک ها: روح پاک، هوا، کوتزالکواتل. عقاب نماد طلوع خورشید و اصل آسمانی است و ببر یا عقاب در حال سقوط نماد غروب خورشید و اصل زمینی است. مار کاکل دار – نماد خورشیدی. آزتک ها و اینکاها فرزندان خورشید بودند.

برای بوداییان، خورشید نور بودا است.

سلت ها یک اصل زنانه دارند.

چینی ها یانگ دارند، اصل بزرگ مردانه، بهشت، چشم روز، نیروی فعالی که زمین را زنده می کند.

خورشید یکی از دوازده نماد قدرت است.

ده خورشید روی درخت نماد پایان چرخه است. خروس و زاغ قرمز سه پا روی خورشید زندگی می کنند: سه پا نماد طلوع، ظهر و غروب خورشید است.

برای مسیحیان، خورشید خدای پدر، فرمانروا و نگهبان جهان است که نور و عشق می تاباند، مسیح، خورشید عدالت، لوگوس، اصل الهی در انسان است. خورشید و ماه که همراه با صلیب به تصویر کشیده شده اند، نشان دهنده ماهیت دوگانه مسیح و نیروهای طبیعت است که پروردگار جهان را می پرستند. خورشید جایگاه فرشته میکائیل و ماه جایگاه جبرئیل است. توماس آکویناس با خورشید بر روی سینه او به تصویر کشیده شده است.

برای مصریان، خورشید طلوع کننده هوروس، خورشید در نقطه اوج آن Ra، و خورشید غروب اوزیریس است. چشم راست او خورشید و چشم چپ او ماه است. هوروس که با ست می‌جنگد، که شکل مار Apep را به خود گرفته است، قدرت خورشید است که با تاریکی می‌جنگد. قرص بالدار خورشید نمادی از قدرت خورشیدی را، آتن و از سرگیری زندگی است.

برای یونانیان، خورشید چشم زئوس است. آپولو در لباس خورشید پایتون تاریکی را می کشد. در میان اورفی ها، خورشید پدر همه، خالق بزرگ و تغذیه کننده همه چیز، فرمانروای جهان است. خورشید قلب است و ماه جگر جهان است.

در میان هرمتیک ها، خورشید زنده کننده الهی همه چیز است، چشم وارونا. ایندرا خدای خورشیدی است و اژدهای آشوب و تاریکی، ویترا را شکست می دهد. شیوا خورشید است که پرتوهایش شاکتی خلاق است و زندگی را به جهان می آورد. خورشید دریچه جهان است، مدخل معرفت و جاودانگی. درخت ساخته شده با سه خورشید نماد Trimurti است. درختی با دوازده خورشید نشان دهنده آدیتیا، نشانه های زودیاک و ماه های سال است. این دوازده شکل خورشید به طور همزمان در پایان چرخه تجلی ظاهر می شوند.

در میان اینکاها، خورشید به شکل مردی با چهره ای به شکل قرصی طلایی که پرتوهای ساطع می کند، به تصویر کشیده شده است و اجدادی به شمار می رفت. خورشید برای ایرانیان چشم اورمزد است. آن که خورشید را که جاودانه است گرامی می دارد، بر اسب های تندرو سوار می شود، اورمزد را گرامی می دارد، فرشتگان را گرامی می دارد، روح خود را گرامی می دارد. قرص بالدار خورشید نیز نماد اورمزد (اهورا مزدا) است.

برای مسلمانان، این چشم بینا و دانای خداوند است. این خورشید بازتابی از خورشید است که در تصویر قرص خورشید توسط حجاب (مولوی) پنهان شده است. قلب عالم و نشانه خداوند در آسمان و زمین.

در میان ژاپنی ها، خورشید الهه زنان و مارها آماتراسو است. او که خورشید بزرگ را در دست دارد، از چشم چپ ایزاناگی متولد شده و گفته می شود که میکادو، خورشید طلوع کننده از او آمده است. نماد ژاپن.

برای مائوری ها، خورشید و ماه چشمان بهشت ​​هستند.

در میان میترایست ها، میترا خدای خورشیدی است. سول، کوادریگا و کائوتو او معمولاً در سمت راست و لونا و کوتوپاتوس در سمت چپ میترا به تصویر کشیده شده اند.

در میان مردم اقیانوسیه، خورشید اغلب مادر همه چیز، ماه - پدر و ستارگان - فرزندان در نظر گرفته می شود. در برخی از مناطق اقیانوسیه، خورشید و ماه را فرزندان اولین مرد و زن می دانند. خورشید کره چشم بزرگ است.

فیثاغورثی ها ده خورشید دارند - بهبود دوره ای.

مردمان اسکاندیناوی چشم اودین (وودان) را دارند، همه بینا. خورشید به صورت مار خورشیدی به تصویر کشیده شده است.

در میان اسلاوها، خدای خورشیدی در کسوت جوانی زیبا و یا در مواقعی به‌صورت روزانه به دنیا می‌آید و هر روز می‌میرد. در نمادگرایی اسلاوها، خورشید و ماه می توانند جنسیت را تغییر دهند.

در میان سومریان سامی، خدایان خورشیدی شاماش و آشور به صورت قرص خورشیدی بالدار به تصویر کشیده شده اند.

در میان توتون ها: خورشید زن و مادر است و ماه پدر است.

برای تائوئیست ها، خورشید یانگ و عالی است قدرت آسمانی; خورشید و ماه با هم نماد موجودی ماوراء طبیعی هستند که همه چیز می درخشد.

"افسانه عشق خدای خورشید یاریلا و مادر زمین خام"

در اینجا افسانه اجداد ما در مورد اینکه چگونه خدا یاریلو مادر زمین را دوست داشت و چگونه او همه موجودات زمینی را به دنیا آورد است.

مادر زمین پنیر در تاریکی و سرما خوابیده بود. او مرده بود - نه نور، نه گرما، نه صدا، نه حرکت.

و یار روشن همیشه جوان و همیشه شاد گفت: "بیایید از میان تاریکی زمین به مادر خام نگاه کنیم، آیا او خوب است، آیا او خوش اخلاق است، آیا افکارمان را دوست داریم؟" و شعله ی نگاه یار روشن در یک حرکت لایه های بی اندازه ی تاریکی را که بر زمین خوابیده بود سوراخ کرد. و جایی که نگاه یاریلین از تاریکی می گذرد، خورشید سرخ می درخشد.

و امواج داغ نور تابشی یاریلین از طریق خورشید می ریزد. مادر پنیر زمین از خواب بیدار شد و در زیبایی جوانی خود، همچون عروسی بر بالین عروسی اش پهن شد... با حرص پرتوهای طلایی نور حیات بخش را نوشید و از آن نور حیات سوزان و سعادت جانسوز به اعماق او ریخت. .

سخنان شیرین خدای عشق، خدای جاودانه جوان یاریلا، در پرتوهای خورشید می شتابد: «آه، ای گوی، مادر زمین پنیر! مرا دوست بدار، ای خدای روشن، به خاطر عشقت تو را با دریاهای آبی، شن های زرد، مورچه های سبز، قرمز و گل های لاجوردی تزئین خواهم کرد. از من تعداد بیشماری فرزند نازنین به دنیا خواهی آورد»….

سخنان یاریلینا مورد علاقه زمین است ، او خدای درخشان را دوست داشت و از بوسه های داغ او با غلات ، گل ها ، جنگل های تاریک ، دریاهای آبی ، رودخانه های آبی ، دریاچه های نقره ای تزئین شد. او بوسه های داغ یاریلینا را نوشید و پرندگان بهشتی از اعماق او پرواز کردند، حیوانات جنگلی و صحرایی از لانه ها بیرون رفتند، ماهی ها در رودخانه ها و دریاها شنا کردند، مگس های کوچک و مگس ها در هوا هجوم آوردند ... و همه چیز زندگی کرد، همه چیز دوست داشت، و همه چیز آوازهای ستایش را خواند: پدر - یاریلا ، مادر - زمین خام.

و دوباره، از خورشید سرخ، سخنرانی های عاشقانه یاریلا سراسیمه می شود: "اوه، ای گوی، مادر زمین پنیر! من تو را به زیبایی آراستم، تو تعداد بیشماری از فرزندان دوست داشتنی به دنیا آوردی، مرا بیشتر از همیشه دوست بدار، فرزند دلبندم را به دنیا خواهی آورد.»

عشق همان سخنان مادر زمین خام بود، او با حرص پرتوهای حیات بخش را نوشید و انسان را به دنیا آورد... و هنگامی که از دل زمین بیرون آمد، یاریلو با افسار طلایی بر سر او زد - رعد و برق سوزان. . و از آن رعد و برق ذهن در انسان پدید آمد. یاریلو با رعد آسمانی و جویبارهای رعد و برق به پسر زمینی عزیزش سلام کرد. و از آن رعد و برق، از آن رعد و برق، همه موجودات زنده از وحشت می لرزیدند: پرندگان آسمان پرواز کردند، حیوانات جنگل بلوط در غارها پنهان شدند، مردی سر هوشمند خود را به سمت آسمان بلند کرد و به سخنان رعد آلود پدرش پاسخ داد. کلام نبوی، سخنی بالدار... و چون آن کلمه را شنیدند و پادشاه و فرمانروای او را دیدند، همه درختان، همه گلها و دانه ها در برابر او تعظیم کردند، حیوانات، پرندگان و هر موجود زنده ای تسلیم او شدند.

مادر پنیر زمین از خوشحالی شادی کرد، در شادی، امیدوار بود که عشق یاریلینا پایان یا پایانی نداشته باشد... اما پس از مدت کوتاهی خورشید سرخ شروع به غروب کرد، روزهای روشن کوتاه شدند، بادهای سرد وزیدند، پرندگان آوازخوان ساکت شدند، حیوانات جنگل بلوط زوزه می کشیدند و او از سرما می لرزید سلطان و فرمانروای همه موجودات است، نفس می کشد و نفس نمی کشد، پروژه... مادر پنیر زمین ابری شد و از غم و اندوه، صورت رنگ و رو رفته اش را سیراب کرد. با اشک تلخ - باران کسری. مادر زمین پنیری گریه می کند: ای بادبان باد!.. چرا سرمای نفرت انگیز را بر من نفس می کشی؟.. چشم یاریلینو خورشید سرخ است! پیش از این؟.. یاریلو خدا از دوست داشتن من دست کشیده است - زیبایی ام را از دست بدهد، بچه هایم هلاک شوند، و دوباره در تاریکی و سرما دراز بکشم!.. و چرا نور را شناختم، چرا زندگی را شناختم. و عشق؟.. چرا پرتوهای شفاف را با بوسه های داغ خدای یاریلا شناختم؟...» یاریلو ساکت است. مادر پنیر زمین فریاد می زند: «من برای خودم متاسف نیستم» و از سرما کوچک می شود، «قلب مادر برای فرزندان عزیزش غمگین است.»

"YARILO-SUN"

برای یک خورشید پرست «ابتدای»، خورشید چیزی عادی و معمولی نیست. خورشید موجودی زنده و متحرک است. هر روز، در برابر چشمان مردم، معجزه ای رخ می دهد - بخشنده زندگی برمی خیزد. هیچ چیز و هیچ کس قدرتمندتر از او نیست. هر فلش آن زمین را می لرزاند و به هیجان می آورد. انرژی خورشید جریان ثابت زندگی است. کل زندگی زمینی ما بدون خورشید به سادگی غیرقابل تصور است. هیچ کس زیباتر از یاریلا نیست. بدون او دنیا یک دنیا نیست.

برای بسیاری از اخترفیزیکدانان، خورشید نیم قرن پیش به عنوان یک کوره گرما هسته ای در نظر گرفته می شد. تا قبل از آخرین دستاوردهای محققان بی‌طرف و متفکر نشان دادند که خورشید برای انجام واکنش گرما هسته‌ای آنقدر «سرد» است. علم نمی تواند به این سوال پاسخ دهد: این منبع انرژی عظیم و پایان ناپذیر خورشیدی که جهان را گرم می کند چیست، ماهیت آن چیست؟ فیزیکدانان آزمایشگاهی که خورشید برای آنها فقط یک اجاق، زمین یک بلوک و یک درخت یک تکه چوب است، هرگز به این سؤالات پاسخ نخواهند داد. "دانش" دروغ از نادانی واقعی بدتر است. وقتی دانشمندان می گویند "این هنوز ناشناخته است"، آنها در حال تلاش برای رسیدن به انتهای پاسخ هستند. "همه چیز شناخته شده است" فقط برای "متخصصان" صندلی راحتی که خورشید را مطالعه می کنند و از آن در پشت شیشه های تاریک پنهان می شوند. خورشید هر روز یک میلیارد تن وزن کم می کند و این جرم را در اثر تشعشع از دست می دهد. خورشید ضربه بزرگی است قلب زنده!

نه می بینند و نه می شنوند

آنها در این دنیا به گونه ای زندگی می کنند که گویی در تاریکی هستند.

برای آنها، حتی خورشید، می دانید، نفس نمی کشد،

و در امواج دریا حیاتی نیست...

(فئودور تیوتچف)

او در مورد چه کسی صحبت می کند؟ خودت فکر کن

خورشید لخته ای از حیات تپنده است. ماده زنده زمین از طریق فرآیند مرموز فتوسنتز - تبدیل نور خورشید توسط گیاهان - متولد می شود.

ما تنها 8 دقیقه نوری با خورشید فاصله داریم. در مقیاس کیهانی، این چیزی نیست. زمین دائما در تماس مستقیم با جریان های پلاسمای خورشیدی است. باد خورشیدی مدام بر ما می وزد. حتی می توان گفت که ما با نور و نفس خورشید زندگی می کنیم. جای تعجب نیست که خود زمین ما که یک موجود زنده است، به کوچکترین اختلالات خورشیدی حساس است.

روح کائنات! اوه خورشید! شعله!

خالق زیبایی - آیا شما تنها هستید؟

یا دلیل درازمدت چیست؟

آیا شما فقط یک پیام آور از بالا برای ما هستید؟

دومچا درخشندگی نذر ما،

نماز صبح در اول وقت!

تو درخشان ترینی شما برای ما تنها هستید!

روح کائنات! پدر پدران!

فرمانروای قدرتمندان! آتش رهبران!

بر ما بتاب، خورشید، قرنها!

ستایش، ای خورشید، فرزندانت!

(آهنگ خورشید پرستان اینکاها، ترجمه K. Balmont)

الکساندر چیژفسکی، کیهان شناس معاصر ما، الکساندر چیژفسکی، مانند قدیمی ها، اما فقط در شرایط مساوی، به مظهر روز خطاب می کند:

نورانی باشکوه و مستقل،

من شما را به عنوان یک برادر دوقلو می شناسم،

که سینه آتشینش پایان فانی ندارد،

آنچه در بی نهایت است، چه خواهد بود و چه بود...

چنین نگرش پدرانه و برادرانه نسبت به خورشید از زمان های بسیار قدیم در مردم روسیه ذاتی بوده است. او را در دعاها و سرودها و افسون ها خطاب می کردند. در «داستان مبارزات ایگور» کاملاً بت پرستانه، یاروسلاونا با گریه نه به سوی خدای یهودی، نه به پسرش مسیح عیسی، نه به برخی «قدیس‌های» مسیحی، بلکه به خود خورشید می‌پردازد: «خورشید روشن و سه تابان! همه شما سرخ و گرم هستید. آقا چرا شعاع داغ خود را بر سر رزمندگان پخش کردید؟ در استپ تشنگی بی آب کمانشان را خم کرد و غم کتک هایشان را بست؟ (اما در روسیه برای دو قرن، مسیحیت وزغ های خود را بالا می برد و نگهبانان دانش عامیانه را می سوزاند: جادوگران و شفا دهندگان).

پرتوهای طلوع خورشید قدرت خاصی دارند. تحقیقات روانشناسان تنها تأیید می کند که تلقین پذیری افراد در لحظات طلوع خورشید و همچنین در روزهای انقلاب و اعتدال به شدت افزایش می یابد. افراد حساس تأثیر مفید خورشید را احساس می کنند.

الکساندر چیژفسکی که از او نام بردیم گفت:

- هر چه به خورشید نزدیکتر باشد، به حقیقت نزدیکتر است.

کامل ترین رنگ سفید است. سفید ترکیبی از همه رنگ ها به طور یکنواخت است. این رنگ توسط خورشید هنگامی که تا حد ممکن در بالای افق بایستد داده می شود. ما همیشه آن را سفید نمی بینیم - این نتیجه ادراک روانی و ساختار دستگاه تعادل سفید خودکار در مغز است. به عنوان مثال، در خورشید، یک صفحه کاغذ سفید برای ما سفید به نظر می رسد، اگرچه در واقع رنگ غالباً زرد را منعکس می کند. در سایه، رنگ های آبی و فیروزه ای را منعکس می کند، اگرچه دوباره سفید به نظر می رسد.

چشم ها پنجره هایی هستند که انسان از طریق آنها به دنیای اطراف خود نگاه می کند. و بالاتر از همه، به آسمان. رنگ‌های طبیعی آسمان درجه‌بندی‌های آبی هستند، اما آسمان بدون ابر با خورشید درخشان همیشه آبی است.

تاکنون کارهای زیادی انجام شده است تا اطمینان حاصل شود که مردم آسمان را در کمترین حد ممکن به رنگ طبیعی آن می بینند. شیشه های رنگی در دفاتر، آپارتمان ها و اتومبیل ها - ظاهراً همه اینها برای محافظت در برابر تأثیرات "مضر" نور خورشید بر چشم ها ضروری است.

مردم مجبورند با حجابی تاریک به آسمان نگاه کنند. اثرات مضر نور سوسو زدن از لامپ های فلورسنت و صفحه نمایش کامپیوتر در نظر گرفته نمی شود. عینک آفتابی که در میلیون ها نسخه از مجلات تبلیغ می شود نیز کار خود را انجام می دهد. مردمک چشم پنهان شده در پشت آنها گشاد می شود، که در نور روز روشن، اشعه ماوراء بنفش به شدت وارد می شود و عنبیه را برجسته می کند. این منجر به ضعف بینایی می شود. تعداد آریایی ها (سفیدپوستان) با چشمان آبی در حال کاهش است و بیماری های چشمی در سنین پایین ظاهر می شوند.

قدیمی‌ها به خوبی می‌دانستند که درخشش طبیعی خورشید سفید است، اگرچه این امر از نظر علمی فقط توسط نیوتن ثابت شد. او ابتدا رنگ خورشید را به هفت جزء تجزیه کرد و سپس رنگ سفید را از آنها بازگرداند. رنگ سفید به نماد خورشید و نماد خلوص مطلق در میان تمام سفیدپوستان تبدیل شد. پیراهن سفید، لباس فرم سفید، ارسی سفید تشریفاتی، دستکش سفید، لباس عروس سفید، لیموزین سفید، اسب سفید، قایق های تفریحی سفید مجلل.

و حتی قبل از آن: معابد یونان باستان، تزئین شده با سنگ مرمر سفید برفی، مانتوهای سفید، تونیک و توگا. تعداد کمی از مردم می دانند که اهرام مصر با تخته های سفید خیره کننده تزئین شده اند. برای این منظور از سنگ مرمر که از جزایر مدیترانه تحویل داده شده بود استفاده شد. بعداً کنده شد و برای تزئین کلیساهای مسیحی و مسلمانان استفاده شد. رنگ سفید در میان آریایی‌ها نسبت به سایر رنگ‌های ترکیبی اولویت مطلق داشت.

چگونه می توان به امپراتورهای چین باستان نخندید که می خواستند از خورشید تقلید کنند، همه لباس زرد می پوشیدند، در حالی که رعایا حق نداشتند حتی یک نخ زرد در لباس خود داشته باشند. نمی دانست امپراتورهای چینکه خورشید زرد نیست!

صداها و رویاها در خورشید،

عطرها و گلها

همه چیز در یک گروه همخوان ادغام شد

همه چیز در یک الگو بافته شده است.

آفتاب بوی گیاهان می دهد،

حمام های تازه،

در بهار بیداری

و کاج صمغی.

با ظرافت سبک بافته شده است

مست از نیلوفرهای دره،

آنچه پیروزمندانه شکوفا شد

در بوی تند زمین.

خورشید با زنگ ها می درخشد،

برگ های سبز،

آواز بهاری پرندگان را نفس می کشد

با خنده چهره های جوان نفس بکش.

پس به همه نابینایان بگو: برای تو خواهد بود!

درهای بهشت ​​را نخواهی دید.

خورشید بویی دارد

به طرز شیرینی فقط برای ما قابل درک است،

قابل مشاهده برای پرندگان و گل ها!

(K. Balmont، "بوی خورشید")

یک واعظ مسیحی یک بار به یک رئیس هندی گفت:

– « خدای من خوب است اما کسانی را که به او ایمان ندارند مجازات می کند ».

رهبر پاسخ داد:

– « خدای من از بالاترین نور خورشید! او هم مهربان است. همانطور که مادر و پدرم تنها از روی عشق همه چیز را مجانی به من می دهند و نمی پرسند که آیا به آنها ایمان دارم یا نه، آیا آنها را می پرستم، خدای من نیز محبت خود را نمی فروشد.».

خدای ویشن رباخوار و سهم گیر نیست.

قدیمی ترین نماد کیهانی که برای همه مردم شناخته شده است، به معنای زندگی، منبع حیات، نور است. نمادگرایی خورشیدی با ویژگی هایی مانند برتری، زندگی آفرینی، فعالیت، قهرمانی و دانایی مطلق همراه است. کیش خورشیدی بیشتر در سنت های مصری، هندواروپایی و میانآمریکایی توسعه یافته است. تصویر یک خدای خورشیدی در حال سفر با ارابه ای که توسط چهار اسب سفید کشیده شده بود در اساطیر هندوایرانی، یونانی-رومی و اسکاندیناوی حفظ شده است. در پایان دوران روم، بسیاری از خدایان دارای ویژگی های خورشیدی بودند (میترا، مسیح). تعطیلات رومی به افتخار خدای Sol Invictus (خورشید شکست ناپذیر) که در 25 دسامبر، روز انقلاب زمستانی جشن گرفته می شد، به عنوان جشن میلاد مسیح به مسیحیت تبدیل شد.

آگوستین و گریگوری نیسا نمادگرایی این تعطیلات را با تولد نوری جدید در جهان و ناپدید شدن تاریکی مرتبط می دانند. خورشید اغلب به عنوان نماد اصلی خدای برتر عمل می کند یا با او یکی می شود. در مصر باستانخدای خورشید Ra خدای رئیس پانتئون است. خورشید از اقیانوس آسمانی عبور می کند - در سپیده دم خدای جوان خپری است، در اوج - را، خدای خورشیدی در اوج خود، در غروب خورشید - خدای قدیمی آتوم. در سنت هند و اروپایی، خورشید به عنوان خدای برتر شناخته می شود. در روایات مختلف به عنوان "چشم آسمان" (یا خدای آسمان) توصیف شده است: در هند، سوریا چشم وارونا است. در سنت یونانی، خورشید به عنوان "چشم همه بین زئوس" ظاهر می شود (در هومر). در ایران چشم اهورامزدا است. در اساطیر آلمانی - "از طریق چشم ووتان (اودین)."

خورشید بخشنده نور و حیات، فرمانروای جهان بالا و پایین است که در گردش روزانه خود به دور آن می‌چرخد: «گرچه دوری، پرتوهای تو بر زمین فرود می‌آید. گرچه در چهره مردم هستی، اما آثارت نامرئی است». سرودهای آخناتون خطاب به خدای خورشید آتن می گوید: "جهان از طریق شما وجود دارد." خدایان خورشیدی و مظاهر الهی خورشید دارای صفات دانایی و بینایی و همچنین قدرت عالی هستند. چشم بینای خدای خورشیدی ضمانت عدالت را در بر می گیرد. همه چیز را می بیند و همه چیز را می داند - این یکی از مهمترین ویژگی های خدای خورشیدی است. وداها خدای بزرگ سوریا دانا و بینا را ستایش می کنند که ستارگان در چهره او مانند دزد ناپدید می شوند.

یکی از سرودهای ودایی که به خورشید اختصاص دارد می‌گوید: «اینجا طلوع می‌کند، چشم شگفت‌انگیز خورشید، آب و آتش، کانون قدرت خدایان، آسمان و زمین و هوا را با شبکه تابناک خود پر می‌کند. روح هر چیزی است که حرکت می کند و حرکت نمی کند.» ثریا نه تنها تاریکی، بلکه بیماری ها و رویاهای بد. به دلیل ارتباط تقریباً جهانی آن با روشنایی یا روشنایی، خورشید به عنوان منبعی از خرد ظاهر می شود. این ویژگی ها - احسان، قدرت عالی، عدالت و خرد - با نخبگان جامعه در چارچوب یک فرقه خورشیدی توسعه یافته همراه است. پادشاهان به نام خورشید حکومت می کردند و منشأ خود را به خورشید می رساندند. غالباً فرقه خورشیدی با ایدئولوژی حکومت مقدس همراه است (حاکم پرو شخصیت خدای خورشیدی، فرعون - خدای خورشید، در ژاپن الهه خورشیدی آماتراسو، خدای برترپانتئون، نگهبان خانواده امپراتوری بود). علاوه بر این، خورشید نشان دهنده اصل قهرمانانه است. بسیاری از قهرمانان اساطیر دارای ویژگی های برجسته خورشیدی هستند (هرکول، سامسون و غیره).

تصویر خورشید را می توان در رابطه با ماه دانست که در تعدادی از اساطیر به عنوان همسر الهی آن عمل می کند. خورشید بر ماه تسلط دارد. در انگلیسی و تعدادی از زبان های دیگر یکشنبه به نام خورشید و دوشنبه به نام ماه نامگذاری شده است. خورشید غیر قابل نابودی و فنا ناپذیر است، بر خلاف ماه که متزلزل و ناقص است، می میرد و دوباره متولد می شود. ماهیت تابع ماه نیز در این واقعیت آشکار می شود که فقط نور ساطع شده از خورشید را منعکس می کند. به طور کلی اصل مذکر، فاعلی و مثبت با خورشید و اصل مؤنث، منفعل و منفی با ماه مرتبط است. بنابراین، برای مثال، در اساطیر هند باستان، سلسله خورشیدی صلح دوست است، در حالی که سلسله قمری جنگی است. از فلزات، خورشید مربوط به طلا، و از رنگ ها، زرد، در حالی که ماه مربوط به نقره و سفید است.

ناپدید شدن خورشید در شب را می توان مرگ دانست: «خورشید که غروب پنداشته می شود، روزانه می میرد، اولین موجودی بود که مسیر حیات را از شرق به غرب طی کرد. این اولین فانی بود، اولین کسی بود که راه را به مردم نشان داد. هنگامی که مسیر زندگی ما به پایان می رسد، خورشید خودمان در غرب دور غروب می کند» (وداس)، «عبور شبانه» خورشید، اجتناب ناپذیر بودن مرگ، تاریکی، گناه را نشان می دهد، همانطور که وجود رنگ سفید مستلزم حضور سیاه با این حال، مرگ خورشید نهایی نیست و لزوماً شامل ایده رستاخیز می شود.

در مسیحیت، خورشید به نماد خدا و کلام خدا تبدیل می شود - حیاتی و ابدی. حاملان کلام خدا آن را به عنوان نماد خود دارند. کلیسای واقعی در لباس خورشید نشان داده می شود (آخرالزمان، 12). انسان عادل مانند خورشید می درخشد (طبق سنت نشان دهنده تقدس، روح به شکل نور است). خورشید بر روی نشان های بسیاری از ایالت ها به تصویر کشیده شده است. طلوع خورشید نشان ملی ژاپن است.

17.08.2010

از زمان های قدیم، خورشید مورد احترام مردمان مختلف جهان بوده است. اجداد اسلاوی ما خورشید را خدا می دانستند و او را Ra می نامیدند. آنها هنوز خورشید را می پرستند و با آن با تحسین و ترس از قدرت آن رفتار می کنند. خورشید منبع گرما و نور، حیات و باروری است. بنابراین، هر ملتی نمادهای خاص خود را از خورشید دارد.
از زمان های قدیم خورشید به عنوان خدای برتر تلقی شده است. در سنت ملل مختلفخورشید را نیز می توان درک کرد علامت زنو چگونه علامت مردانه. مثلا خورشید در نظر گرفته شد مردانهدر ژاپن، آلمان، و زنانه در آمریکای شمالی، نیوزلند و اقیانوسیه. خورشید در چین و در تائوئیستی نشان امپراتوری بود نظام فلسفیبا علامت "یانگ" نشان داده شده است.

خورشید برای مردم بومی مکزیک، پرو و ​​مصر اهمیت خاصی داشت. اینکاهای باستانی با افتخار تأکید می کردند که آنها «فرزندان خورشید» هستند و در پرو، خدای خورشید را مردی با چهره ای طلایی و دیسکی شکل نشان می دادند. در میان آزتک ها، برای حفظ خورشید، که محافظ نسل بشر به شمار می رفت، همیشه قربانی هایی برای خدای جنگ، هویتزیلوپوچتلی، انجام می شد. آزتک ها با او با احترام رفتار می کردند، زیرا Huitzilopochtli هر روز با نیروهای شب و تاریکی می جنگید و از بلعیدن خورشید جلوگیری می کرد.

نمادهای اصلی خورشید معمولاً یک چرخ در حال چرخش در نظر گرفته می شوند. دایره با نقطه مرکزی؛ دیسک؛ سواستیکا دایره ای که توسط پرتوها احاطه شده است. پرتوهای مستقیم و موج دار، نماد نور و گرمای خورشید؛ و همچنین یک چرخ درخشان. در کشورهای مختلفخورشید به شکل های مختلف به تصویر کشیده شده است. به عنوان مثال، ساکنان اندونزی خورشید را با صورت گربه ترسیم می کنند، در ایالات متحده آمریکا خورشید با حیله گری در چشمان خود به نظر می رسد و در مایورکا غمگین است. خیلی جالب است که در جنوب اسپانیا مردم همیشه معتقد بودند که ماه مادربزرگ خورشید است، برای مالایی ها خورشید و ماه زن و شوهر هستند، در فولکلور روسی آنها خواهر هستند.

در یونان و چین، نماد اصلی خورشید یک پرنده مغرور - یک عقاب است. زندگی این پرنده توسط خورشید مقدس است، و علاوه بر این، اجداد ما اعتقاد راسخ داشتند که عقاب می تواند تمام راه را به سمت خورشید پرواز کند. او می توانست بدون پلک زدن به آن نگاه کند و حتی با آن ارتباط برقرار کند. نماد خورشید، عقاب الهام بخش، ارتفاع روح است که قادر به اوج گرفتن به بهشت ​​است. عقابی که در میان رعد و برق و رعد پرواز می کند نماد شجاعت واقعی و توانایی غلبه بر هر مشکلی است. علاوه بر این، هومر همیشه استدلال می کرد که عقاب با مار در چنگال هایش نماد پیروزی تزلزل ناپذیر است. عقاب نه تنها یک همراه، بلکه پیام آور خدایان بزرگ است که اغلب مظهر مستقیم آنهاست.

در ژاپن گل داودی را نماد خورشید می دانند. این گل زیبا نمادی از خورشید است که به تمام زندگی روی زمین حیات می بخشد. مردم ژاپن برای این گل احترام زیادی قائل هستند، بنابراین تعداد زیادیزمان به کشت و هیبریداسیون آن اختصاص می یابد. در ژاپن، گل داودی آنقدر محبوب است که حتی به عنوان نماد غیر رسمی این کشور نیز شناخته می شود. تصاویر گل های داوودی روی ظروف، گلدان ها و پارچه ها یافت می شود.

اما در مصر نماد خورشید همیشه بوده است. از زمان های بسیار قدیم، اسکراب یکی از باستانی ترین ها بود خدایان مصریخپری، نماد طلوع خورشید صبح. خدای باستانیخپری از خورشید به صورت یک خرچنگ بزرگ که خورشید را در سراسر آسمان می چرخاند به تصویر کشیده شد. اسکراب مورد توجه مصریان بود زیرا در روزهای آفتابی گلوله‌هایی از سرگین درست می‌کرد و آن‌ها را روی شن‌ها به داخل لانه‌اش می‌غلتید. مصریان دیدند چرخه زندگیسوسک اسکاراب نوعی تجسم تولد دوباره و دوباره خورشید است.

مثل قبل، مثل الان، علاقه مردم به خورشید زیاد است. به عنوان مثال، تنها موزه خورشید در اروپا چندی پیش در ریگا افتتاح شد. این موزه مجموعه خصوصی زنی به نام ایوه گراژول را به نمایش می گذارد. در طول سالها، او نمادهای مختلفی از خورشید را که از سفرهای خود آورده بود جمع آوری کرد. این موزه به لطف نمایشگاه های خود می تواند هر بیننده ای را شاد کند.

البته، شما نباید خانه خود را به موزه تبدیل کنید، اما آوردن چند نماد از خورشید به فضای داخلی شما به سادگی ضروری است. ضمیر ناخودآگاه ما به همه این تصاویر، پر از هزاران سال تاریخ و ایمان نسل های بسیار خوب واکنش نشان می دهد. این که آیا این مجسمه یک عقاب باشد، یک طبیعت بی جان با گل داودی، یک سوسک اسکاراب یا فقط پرده هایی در یک دایره به شما بستگی دارد. چینی ها معتقدند که نمادهای خورشید می توانند انرژی چی مفید را مانند آهنربا به خانه جذب کنند، چرا آن را امتحان نکنیم؟