صفحه اصلی / توطئه ها / خدایان باستانی روم: ویژگی های بت پرستی. رومی ها چه کسی را می پرستیدند؟ پشت سر هم رومی الهی چه خدایان در روم باستان بودند

خدایان باستانی روم: ویژگی های بت پرستی. رومی ها چه کسی را می پرستیدند؟ پشت سر هم رومی الهی چه خدایان در روم باستان بودند

پانتئون رومی مشابه های باستانی زیادی دارد خدایان یونانیو الهه ها، اما آنها نیز خدایان و ارواح پایین خود را دارند.

خدایان زیر مشهورترین خدایان محسوب می شدند.

شفق قطبی الهه سپیده دم است.

باکوس خدای پوشش گیاهی، شراب و سرگرمی، قدیس حامی صنعت انگور و شراب سازی است.

زهره - الهه عشق و زیبایی، یکسان الهه یونانیآفرودیت

وستا - الهه کوره و خانهو آتش

دایانا الهه شکار، ماه، باروری و زایمان و حامی حیوانات وحشی است. دیانا با الهه یونان باستان آرتمیس یکی بود.

کوپید خدای عشق، پسر زهره است.

مریخ خدای جنگ و باروری ایتالیا باستان است. مریخ با خدای یونان باستان آرس یکی بود.

تیر خدای دامداری و تجارت، حامی مسافران، فرستاده خدایان است. عطارد با بال هایی روی پایش، با یک عصا و یک کیسه پول در کنارش به تصویر کشیده شد.

مینروا الهه خرد، حامی علوم، هنرها و صنایع دستی است. تحت تعلیم مینروا معلمان، پزشکان، بازیگران و صنعتگران بودند. مینورا با الهه یونان باستان آتنا یکی بود.

نپتون خدای دریاها است که با خدای یونان باستان پوزئیدون شناخته می شود. نپتون حامی مسابقات پرورش اسب و سوارکاری محسوب می شد.

این اصطلاح خدای مرزها و نشانگرهای مرزی است: ستون ها، سنگ ها و غیره.

فلورا الهه گل ها و جوانان ایتالیایی است. در هنر باستان، فلورا به صورت زن جوانی که گل در دست دارد به تصویر کشیده می شد.

فورتونا الهه خوشبختی، شانس و شانس است. فورچون به صورت زنی با چشم بند به تصویر کشیده شد که یک قرنیز در دستان خود دارد و در حالی که چشم بند بسته بود سکه می ریزد.

جونو ملکه خدایان، همسر مشتری، حامی ازدواج و تولد است. جونو با الهه یونان باستان هرا یکی بود. جونو به صورت زنی باشکوه با تاج به تصویر کشیده شد.

مشتری خدای برتر، فرمانروای خدایان و انسانها است که با زئوس یونانی یکی است. گاهی اوقات به مجسمه های مشتری در روم ظاهر یک امپراتور حاکم داده می شد.

جانوس یک خدای ایتالیایی باستانی است. خدا:

  • - ورودی ها و خروجی ها؛
  • - همه شروع کردند.
  • - خالق تمام زندگی روی زمین؛
  • - حامی جاده ها و مسافران و غیره

ژانوس به عنوان مردی با دو صورت به تصویر کشیده شد که در جهت مخالف نگاه می کنند. ویژگی های ژانوس کلیدها و عصا بود.

مانند هر ایمان شرک آلود دیگری، بت پرستی رومی سازماندهی مشخصی نداشت. در اصل این یک جلسه است مقدار زیادیفرقه های باستانی اما، با وجود این، سه گانه خدایان روم باستان به وضوح برجسته است: مشتری، مریخ و کویرینوس.

Jupimter (lat. Iuppiter) - در اساطیر روم باستان، خدای آسمان، نور روز، رعد و برق، پدر خدایان، خدای برتررومی ها شوهر الهه جونو. مربوط به زئوس یونانی است. خدای مشتری بر روی تپه ها، بالای کوه ها به شکل سنگ مورد احترام بود. روزهای ماه کامل - ایدز - به او اختصاص دارد.

مشتری به عنوان خدای برتر، شورایی از خدایان را با خود داشت و تمام امور زمینی را از طریق فال ها تصمیم می گرفت و نشانه هایی از اراده خود را برای آنها می فرستاد. مشتری خدای کل دولت روم، قدرت و قدرت آن بود. شهرهای تابع رم برای او در ساختمان کاپیتول قربانی کردند و معابدی برپا کردند. مشتری حامی امپراتوران بود. مهمترین اعمال زندگی دولتی (قربانی ها، سوگند کنسول های جدید، اولین جلسه سنا سال) در معبد کاپیتولین مشتری انجام شد.

آیین مشتری در تمام استان های روم و در ارتش رواج داشت. بسیاری از مردم محلی با او همذات پنداری کردند خدایان برتردر کشورهای سوریه و آسیای صغیر.

پس از افول امپراتوری روم، نام مشتری و زئوس عملاً بدون تمایز به کار رفت. مشتری، مانند زئوس، پر از وقار، با ریش، اغلب بر تخت، با عقاب، رعد و برق و عصا به تصویر کشیده شد.

مریخ یکی از قدیمی ترین خدایان رومی است. در ابتدا بنیانگذار و نگهبان رم به حساب می آمد. در ایتالیا باستان، مریخ خدای باروری بود. اعتقاد بر این بود که او می تواند یا باعث از بین رفتن محصولات کشاورزی یا مرگ دام شود یا از آنها جلوگیری کند. به افتخار او، اولین ماه سال رومی که در آن آیین اخراج زمستان انجام می شد، مارس نامیده شد. مریخ بعدها با آرس یونانی شناخته شد و خدای جنگ شد. معبد مریخ، قبلاً به عنوان خدای جنگ، در میدان مریخ خارج از دیوارهای شهر ساخته شده بود، زیرا قرار نبود ارتش مسلح وارد قلمرو شهر شود.

از مریخ، Vestal Rhea Silvia دوقلوهای رومولوس و رموس را به دنیا آورد. مریخ به عنوان پدر رومولوس، بنیانگذار و نگهبان رم بود.

کویرین (Sabine Quirinus - نیزه دار) یکی از باستانی ترین خدایان ایتالیایی و رومی است.

کویرینوس قدیمی ترین خدای رومی است که از نیروهای حیات بخش طبیعت و بعداً اقدامات نظامی حمایت می کند. کویرینوس به ویژه در دوران اولیه تاریخ روم مورد احترام بود، حتی زمانی که قبایل پراکنده در شبه جزیره آپنین زندگی می کردند: سابین ها، لاتین ها، اوسی ها، اومبریان ها و غیره.

خدایان روم باستان، که فهرست آنها بیش از 50 موجود مختلف را شامل می شود، قرن ها مورد عبادت بودند - فقط میزان تأثیر هر یک از آنها بر آگاهی مردم تغییر کرد.

نام اکثر خدایان به صورت هایپرلینک طراحی شده است که می تواند شما را به مقاله ای مفصل در مورد هر یک از آنها ببرد.

خدایان اصلی یونان باستان: 12 خدای المپیا، دستیاران و همراهان آنها

خدایان اصلی در هلاس باستان به عنوان خدایان متعلق به نسل جوان تر آسمان ها شناخته می شدند. روزی روزگاری قدرت را بر جهان از نسل قدیم سلب کرد که نیروهای و عناصر اصلی جهانی را به نمایش گذاشت (در این مورد در مقاله منشاء خدایان یونان باستان ببینید). معمولاً خدایان نسل قدیم نامیده می شوند تایتان ها. پس از شکست دادن تیتان ها، خدایان جوان به رهبری زئوس در کوه المپ مستقر شدند. یونانیان باستان به 12 خدای المپیا احترام می گذاشتند. فهرست آنها معمولاً شامل زئوس، هرا، آتنا، هفائستوس، آپولون، آرتمیس، پوزیدون، آرس، آفرودیت، دمتر، هرمس، هستیا بود. هادس نیز به خدایان المپیا نزدیک است، اما او نه در المپ، بلکه در پادشاهی زیرزمینی خود زندگی می کند.

افسانه ها و اسطوره ها یونان باستان. کارتون

الهه آرتمیس. مجسمه در موزه لوور

مجسمه آتنا باکره در پارتنون. فیدیاس مجسمه ساز یونان باستان

هرمس با کادوسئوس. مجسمه ای از موزه واتیکان

زهره (آفرودیت) د میلو. مجسمه تقریبا 130-100 قبل از میلاد

خدا اروس ظرف قرمز شکل، حدود 340-320 قبل از میلاد ه.

پرده بکارت- همراه آفرودیت، خدای ازدواج. پس از نام او، سرودهای عروسی را در یونان باستان پرده بکارت نیز می نامیدند.

- دختر دمتر، ربوده شده توسط خدای هادس. مادر تسلی ناپذیر پس از جست و جوی طولانی، پرسفونه را در عالم اموات یافت. هادس که او را همسر خود کرد، پذیرفت که بخشی از سال را با مادرش روی زمین بگذراند و بخشی دیگر را با او در اعماق زمین. پرسفون مظهر غله بود که با "مرده شدن" در زمین کاشته می شود، سپس "زنده می شود" و از آن به نور خارج می شود.

ربودن پرسفون. کوزه عتیقه، حدود 330-320 قبل از میلاد.

آمفیتریت- همسر پوزئیدون، یکی از نرییدها

پروتئوس- یکی از خدایان دریایی یونانیان. پسر پوزئیدون که استعداد پیش بینی آینده و تغییر ظاهر خود را داشت

تریتون- پسر پوزئیدون و آمفیتریت، پیام آور اعماق دریا، در حال دمیدن صدف. توسط ظاهر- مخلوطی از انسان، اسب و ماهی. نزدیک به به خدای شرقیداگون.

آیرین- الهه صلح، ایستاده بر تاج و تخت زئوس در المپ. در روم باستان - الهه Pax.

نیکا- الهه پیروزی همراه همیشگی زئوس. در اساطیر رومی - ویکتوریا

دایک- در یونان باستان - تجسم حقیقت الهی، الهه دشمن فریب

تیوخه- الهه بخت و اقبال. برای رومی ها - فورتونا

مورفئوس- خدای رویاهای یونان باستان، پسر خدای خواب هیپنوس

پلوتوس- خدای ثروت

فوبوس("ترس") - پسر و همراه آرس

دیموس("وحشت") - پسر و همراه آرس

انیو- در میان یونانیان باستان - الهه جنگ دیوانه وار، که خشم را در مبارزان برمی انگیزد و سردرگمی را به نبرد می آورد. در روم باستان - بلونا

تیتان ها

تیتان ها نسل دوم خدایان یونان باستان هستند که تولید شده اند عناصر طبیعی. اولین تیتان ها شش پسر و شش دختر بودند که از اتصال گایا-زمین با اورانوس-آسمان به وجود آمدند. شش پسر: کرونوس (زمان در میان رومیان - زحل)، اقیانوس (پدر همه رودخانه ها)، هایپریون, کی, کری, یاپتوس. شش دختر: تتیس(آب) تیا(درخشش) رئا(کوه مادر؟)، تمیس (عدالت)، Mnemosyne(حافظه) فیبی.

اورانوس و گایا موزاییک روم باستان 200-250 بعد از میلاد.

گایا علاوه بر تیتان ها، سیکلوپ و هکاتونشایر را از ازدواجش با اورانوس به دنیا آورد.

سیکلوپ- سه غول با چشمی بزرگ، گرد و آتشین در وسط پیشانی خود. در زمان های قدیم - تجسم ابرهایی که از آن رعد و برق چشمک می زند

Hecatoncheires- غول های "صد دست" که هیچ چیز نمی تواند در برابر قدرت وحشتناک آنها مقاومت کند. تجسم زلزله های وحشتناک و سیل.

Cyclopes و Hecatoncheires آنقدر قوی بودند که خود اورانوس از قدرت آنها وحشت زده شد. او آنها را بست و به اعماق زمین پرتاب کرد، جایی که هنوز در حال وحشی هستند و باعث فوران های آتشفشانی و زلزله می شوند. حضور این غول ها در شکم زمین شروع به ایجاد رنج وحشتناکی کرد. گایا کوچکترین پسرش کرونوس را متقاعد کرد که از پدرش اورانوس انتقام بگیرد.

مشتری (lat. Iuppiter) - در اساطیر روم باستان، خدای آسمان، نور روز، رعد و برق، پدر خدایان، خدای برتر رومیان. شوهر الهه جونو. مربوط به زئوس یونانی است. خدای مشتری بر روی تپه ها، بالای کوه ها به شکل سنگ مورد احترام بود. روزهای ماه کامل - ایدز - به او اختصاص دارد.

معبد مشتری بر روی کاپیتول قرار داشت، جایی که مشتری، همراه با جونو و مینروا، یکی از سه خدای مهم رومی بود.

ژانوس


Janus (لاتین Ianus، از لاتین ianua - "در"، یونانی Ian) - در اساطیر رومی - خدای دو چهره درها، ورودی ها، خروجی ها، گذرگاه های مختلف و همچنین آغاز و پایان.

یکی از باستانی‌ترین خدایان هندی رومی، همراه با الهه وستا، جایگاه برجسته‌ای در آیین رومی به خود اختصاص داده است. قبلاً در دوران باستان، عقاید مذهبی مختلفی در مورد او و جوهر او بیان می شد. بنابراین سیسرو نام خود را با فعل inire مرتبط کرد و در ژانوس خدای ورود و خروج را دید. برخی دیگر معتقد بودند که ژانوس هرج و مرج (جانوس = هیانوس)، هوا یا فلک را به تصویر می کشد. نیگیدیوس فیگولوس یانوس را با خدای خورشید یکی دانست. ژانوس در اصل دروازه بان الهی است، در سرود سالیان از او با نام های کلوزیوس یا کلوزیوویوس (یک بسته) و پاتولسیوس (یک باز) یاد می شود. به عنوان صفت، یانوس کلیدی داشت که با آن قفل دروازه های بهشت ​​را باز می کرد و قفل می کرد. او از یک عصا به عنوان سلاح دروازه بان برای دفع مهمانان ناخوانده استفاده می کرد. بعدها، احتمالاً تحت تأثیر هنر مذهبی یونان، ژانوس به صورت دو چهره (جمینوس) به تصویر کشیده شد.


جونو


جونو (لات. Iuno) - الهه روم باستان، همسر مشتری، الهه ازدواج و تولد، مادری، زنان و قدرت تولید زن. او در درجه اول حامی ازدواج، نگهبان خانواده و مقررات خانواده است. رومی ها اولین کسانی بودند که تک همسری را معرفی کردند. جونو به عنوان حامی تک‌همسری، در میان رومی‌ها مظهر اعتراض به چندهمسری است.


مینروا


Minerva (lat. Minerva)، مربوط به یونانی Pallas Athena - الهه خرد ایتالیایی. او به ویژه توسط اتروسک ها به عنوان الهه صاعقه سریع کوه ها و اکتشافات و اختراعات مفید مورد احترام بود. و در رم دوران باستانمینروا الهه ای برق آسا و جنگجو در نظر گرفته می شد، همانطور که بازی های گلادیاتوری در طول جشنواره اصلی به افتخار Quinquatrus او نشان می دهد.

دیانا


دیانا - الهه گیاهان و جانوران، زنانگی و باروری، متخصص زنان و زایمان، شخصیت ماه. با آرتمیس و سلن یونانی مطابقت دارد.


بعداً، دیانا نیز شروع به شناسایی با هکات کرد. دیانا همچنین Trivia نامیده می شد - الهه سه جاده (تصاویر او در چهارراه قرار گرفتند)، این نام به عنوان نشانه ای از قدرت سه گانه تفسیر شد: در بهشت، روی زمین و زیر زمین. دایانا همچنین با الهه بهشتی کارتاژی Celeste شناخته می شد. در استان های رومی، تحت نام دیانا، ارواح محلی مورد احترام بودند - "معشوقه های جنگل".

زهره

زهره - در اساطیر رومی، در اصل الهه باغ های گلدار، بهار، باروری، رشد و شکوفایی تمام نیروهای میوه آور طبیعت است. سپس زهره شروع به یکی شدن با آفرودیت یونانی کرد و از آنجایی که آفرودیت مادر آئنیاس بود که نوادگانش روم را بنیان نهادند، زهره نه تنها الهه عشق و زیبایی، بلکه جد فرزندان آئنیاس و حامی آن نیز به حساب می آمد. مردم روم نمادهای الهه کبوتر و خرگوش بود (به عنوان نشانه ای از باروری، خشخاش، گل رز و مرت) به او تقدیم می شد.

فلور


فلور - الهه ایتالیایی باستانی که آیینش در میان سابین ها و به ویژه در ایتالیای مرکزی رواج داشت. او الهه گل ها، شکوفه ها، بهار و میوه های مزرعه بود. به افتخار او، سابینها ماه مربوط به آوریل یا مه را نامگذاری کردند (mese Flusare = mensis Floralis).

سرس

سرس (lat. Cerēs، gen. Cereris) - الهه روم باستان، دختر دوم زحل و رئا (در اساطیر یونانیدیمتر با او مطابقت دارد). او به عنوان یک مادر زیبا با میوه در دستانش به تصویر کشیده شد، زیرا او حامی برداشت و باروری (اغلب همراه با آنونا، حامی برداشت) در نظر گرفته می شد. تنها دختر سرس پروزرپینا است که از مشتری متولد شده است.

باکوس


باکوس - در اساطیر روم باستان، جوانترین المپیایی، خدای شراب سازی، نیروهای مولد طبیعت، الهام و وجد مذهبی. در اساطیر یونانی به دیونیسوس اشاره شده است.

Vertumnus


Vertumn (لاتین Vertumnus، از لاتین vertere، برای تبدیل) - خدای فصول ایتالیایی باستان و هدایای مختلف آنها، به همین دلیل او در آن به تصویر کشیده شد انواع مختلف، عمدتاً به شکل باغبان با چاقوی باغبانی و میوه ها. سالانه در 13 آگوست (ورتومنالیا) برای او قربانی می شد. اساطیر رومی بعدی او را خدای اتروسکی ساخت. اما، همانطور که ریشه شناسی این نام نشان می دهد، Vertumnus یک خدای واقعی لاتین و در عین حال ایتالیایی رایج، شبیه به Ceres و Pomona، الهه های گیاهان و میوه های غلات بود.

مقدمه

مانند کتاب مقدس، اسطوره ها و افسانه های دوران باستان تأثیر زیادی بر توسعه فرهنگ، ادبیات و هنر داشتند. در دوره رنسانس، نویسندگان، هنرمندان و مجسمه سازان به طور گسترده از مضامین داستان های رومیان باستان در آثار خود استفاده کردند. بنابراین، اسطوره ها به تدریج به بخشی جدایی ناپذیر از فرهنگ اروپایی تبدیل شدند، همانطور که در واقع شاهکارهایی که بر اساس آنها خلق شده بودند. «پرسئوس و آندرومدا» نوشته روبنس، «منظره پولیفموس» اثر پوسین، «دانائه» و «فلور» اثر رامبراند، «ملاقات آپولو و دیانا» نوشته ک. برایولوف، «ربودگی اروپا» اثر وی. سرووف، "پوزیدون در حال عجله در آن سوی دریا" نوشته آی. آیوازوفسکی و غیره.

I. رومیان چه اعتقادی داشتند؟

دین روم باستان تفاوت اساسی با دین یونانی داشت. رومیان هوشیار که تخیل رقت بارشان حماسه ای عامیانه مانند ایلیاد و ادیسه خلق نکرد، اسطوره شناسی را نیز نمی دانستند. خدایانشان بی جان هستند. اینها شخصیت های مبهم، بدون شجره نامه، بدون پیوندهای زناشویی و خانوادگی بودند که خدایان یونان را در یک خانواده بزرگ متحد کردند. اغلب آنها حتی نام واقعی نداشتند، بلکه فقط نام مستعار داشتند، مانند لقبی که مرزهای قدرت و اعمال آنها را مشخص می کرد. هیچ افسانه ای نگفتند. این غیبت افسانه‌ها، که اکنون شاهد کمبود خاصی از تخیل خلاق هستیم، توسط باستانی‌ها مزیت رومی‌ها، که به مذهبی‌ترین مردم شهرت داشتند، تلقی می‌شد. از رومیان بود که این کلمات آمد و متعاقباً در همه زبان ها رایج شد: دین - پرستش نیروهای ماوراء طبیعی و فرقه خیالی - به معنای مجازی "تکریم کردن" ، "خشنودی" و شامل اجرای امور مذهبی. مناسک یونانیان از این دین که افسانه هایی در مورد بی اعتباری شرافت و حیثیت خدایان نداشت، شگفت زده شدند. دنیای خدایان رومی کرونوس را که پدرش را مثله کرده و فرزندانش را می بلعد، جنایات و بداخلاقی نمی شناخت.

آیین روم باستان بیانگر سادگی کشاورزان و چوپانان سخت کوش بود که کاملاً در امور روزمره زندگی فروتنانه خود غرق بودند. روم باستان که سرش را به سمت شیاری که گاوآهن چوبی اش شخم می زد و به چمنزارهایی که گاوهایش در آن می چریدند پایین انداخته بود، تمایلی نداشت که نگاهش را به ستاره ها معطوف کند. او نه به خورشید و نه ماه و نه همه آن پدیده های آسمانی را که با اسرار خود تخیل سایر اقوام هند و اروپایی را برانگیخت احترام نکرد. او به اندازه کافی از اسرار موجود در پیش پا افتاده ترین، روزمره ترین امور و در محیط نزدیک خود برخوردار شده بود. اگر یکی از رومی‌ها در ایتالیا باستان قدم می‌زد، مردمی را می‌دید که در بیشه‌ها نماز می‌خواندند، محراب‌هایی که تاج گل دارند، غارهای تزئین‌شده با سبزه، درختان تزئین‌شده با شاخ و پوست حیواناتی که خونشان مورچه‌هایی را که زیر آنها رشد می‌کردند آبیاری می‌کرد، تپه‌هایی که اطرافشان را احاطه کرده بودند. ستایش خاص، سنگ های مسح شده با روغن.

به نظر می رسید در همه جا نوعی خدایی ظاهر می شود و بی جهت نبود که یکی از نویسندگان لاتین گفت که در این کشور ملاقات با یک خدا آسان تر از یک شخص است.

از نظر رومی، زندگی انسان در همه، حتی کوچکترین مظاهر، تابع قدرت و تحت قیمومیت خدایان گوناگون بود، به طوری که انسان در هر مرحله به قدرتی والاتر وابسته بود. در کنار خدایانی مانند مشتری و مریخ، که قدرت آنها به طور فزاینده ای در حال افزایش بود، تعداد بی شماری از خدایان کمتر مهم وجود داشت، ارواح که به اقدامات مختلف در زندگی و اقتصاد رسیدگی می کردند. تأثیر آنها فقط به جنبه های خاصی در کشت زمین، رشد غلات، پرورش دام، زنبورداری و زندگی انسان مربوط می شد. واتیکان دهان کودک را برای اولین گریه باز کرد، کونینا حامی گهواره بود، رومینا مراقب غذای کودک بود، پوتینا و ادوسا به کودک نوشیدن و خوردن را پس از از شیر گرفتن آموختند، کوبا مراقب انتقال او از گهواره بود. در رختخواب، اوسیپاگو مطمئن شد که استخوان‌های کودک به درستی رشد می‌کنند، استاتان به او یاد داد که بایستد، و فابولین به او یاد داد که صحبت کند، ایتردوک و دومیدوک کودک را هنگامی که برای اولین بار از خانه خارج شد، رهبری کردند.

همه این خدایان کاملاً بی چهره بودند. رومی جرأت نداشت با اطمینان کامل ادعا کند که نام واقعی خدا را می‌داند یا می‌تواند تشخیص دهد که او خداست یا الهه. در دعاهایش نیز همین احتیاط را حفظ کرده و می‌فرماید: «مشتری نیکوترین، اکبر، یا اگر می‌خواهی به نام دیگری خوانده شوی». و هنگام قربانی گفت: تو خدایی هستی یا الهه، مرد هستی یا زن؟ در پالاتین (یکی از هفت تپه ای که روم باستان بر روی آن قرار داشت) هنوز یک محراب وجود دارد که نامی روی آن وجود ندارد، بلکه فقط یک فرمول گریزان وجود دارد: "به خدا یا الهه، زن یا شوهر" و خود خدایان هم داشتند. برای تصمیم گیری در مورد قربانی های انجام شده در این محراب. چنین نگرشی نسبت به خدا برای یونانیان غیرقابل درک بود. او به خوبی می دانست که زئوس مرد و هرا زن است و لحظه ای در آن شک نکرد.

خدایان رومی مانند خدایان یونانی به روی زمین فرود نیامدند و خود را به مردم نشان ندادند. آنها از شخصی دوری می کردند و حتی اگر می خواستند در مورد چیزی به او هشدار دهند، هرگز مستقیماً ظاهر نمی شدند: در اعماق جنگل ها، در تاریکی معابد یا در سکوت مزارع، تعجب های مرموز ناگهانی شنیده می شد. که خدا به کمک آن یک علامت هشدار داد. هرگز بین خدا و انسان صمیمیت وجود نداشته است.

مجادله اودیسه با آتنا، مبارزه دیومدس با آفرودیت، تمام نزاع ها و دسیسه های قهرمانان یونانی با المپ برای رومی ها غیرقابل درک بود. اگر رومی در هنگام قربانی یا نیایش، سر خود را با شنل می پوشاند، احتمالاً این کار را نه تنها برای تمرکز بیشتر، بلکه از ترس دیدن خدا در صورت تمایل به نزدیکی انجام می داد.

در روم باستان، تمام دانش در مورد خدایان اساساً به این خلاصه می شد که چگونه باید به آنها احترام گذاشت و در چه لحظه ای از آنها کمک خواست. یک سیستم کاملاً و دقیق توسعه یافته از قربانی ها و مناسک، کل زندگی مذهبی رومیان را تشکیل می داد. آنها خدایان را شبیه پراتورها تصور می کردند (پراتور یکی از عالی ترین مقامات روم باستان است. پراتورها مسئول امور قضایی بودند.) و متقاعد شدند که مانند یک قاضی، کسی که تشریفات رسمی را درک نمی کند پرونده را بازنده است. . از این رو، کتاب‌هایی وجود داشت که همه چیز در آن‌ها فراهم شده بود و در آن‌ها می‌توان دعاهایی را برای همه مناسبت‌ها یافت. قوانین باید به شدت رعایت می شد.

رومی دائماً می ترسید که مناسک را اشتباه انجام داده باشد. کوچکترین قصور در نماز، حرکات غیرمجاز، ضربه ناگهانی در رقص مذهبی، آسیب رساندن به آلات موسیقی در هنگام قربانی کافی بود تا همان مراسم دوباره تکرار شود. مواردی وجود داشت که همه بیش از سی بار شروع کردند تا اینکه قربانی بدون نقص انجام شد. هنگام خواندن دعای حاوی درخواست، کشیش باید مراقب بود که هیچ عبارتی را حذف نکند یا آن را در مکان نامناسب تلفظ نکند. بنابراین، شخصی خواند، و کشیش کلمه به کلمه پس از او تکرار کرد، به خواننده دستیار اختصاص داده شد که نظارت می کرد آیا همه چیز به درستی خوانده می شود یا خیر. خدمتکار ویژه کشیش اطمینان حاصل کرد که حاضران ساکت بمانند و در همان زمان شیپور ساز با تمام توان خود در شیپور دمید تا چیزی جز سخنان دعا شنیده نشود.

آنها به همان اندازه با دقت و دقت همه نوع فالگیری را که رومی ها داشتند انجام می دادند. ارزش عالیدر زندگی عمومی و خصوصی قبل از هر کار مهم، آنها ابتدا خواست خدایان را که در نشانه های مختلفی تجلی یافته بود، یاد می گرفتند که کشیشان به نام آگوگ قادر به مشاهده و توضیح آن بودند. رعد و برق، یک عطسه ناگهانی، افتادن یک شی در مکان مقدس، حمله صرع در یک میدان عمومی - همه این پدیده ها، حتی بی اهمیت ترین، اما در یک لحظه غیر معمول یا مهم رخ می دهند، اهمیت یک فال الهی مورد علاقه ترین فال با پرواز پرندگان بود. هنگامی که سنا یا کنسول ها باید تصمیمی می گرفتند، اعلان جنگ می کردند یا صلح می کردند، قوانین جدید را اعلام می کردند، اول از همه با این سؤال که آیا زمان برای این کار انتخاب شده است یا خیر، به فال می رفتند. اوگور قربانی کرد و دعا کرد و نیمه شب به کاپیتول، مقدس ترین تپه روم رفت و رو به جنوب، به آسمان نگاه کرد. در سپیده دم، پرندگان از کنارشان پرواز می کردند و بسته به اینکه از کدام جهت پرواز می کردند، چگونه بودند و چگونه رفتار می کردند، فال پیش بینی می کرد که آیا تجارت برنامه ریزی شده موفق خواهد شد یا شکست. بنابراین، جوجه‌های سخت‌گیر بر یک جمهوری قدرتمند حکومت می‌کردند و رهبران نظامی در مواجهه با دشمن مجبور بودند از هوس‌های آنها پیروی کنند.

این آیین بدوی به نام دومین پادشاه از هفت پادشاه روم که پایه گذار مهم ترین اصول دینی بود، مذهب نوما نامیده شد. او بسیار ساده بود، عاری از هر گونه شکوه، و نه مجسمه می دانست و نه معابد. در شکل خالص آن مدت زیادی دوام نیاورد. عقاید مذهبی مردم همسایه در آن رسوخ کرد و اکنون بازسازی ظاهر آن که توسط لایه های بعدی پنهان شده است دشوار است.

خدایان خارجی به راحتی در روم ریشه دوانیدند، زیرا رومیان رسم داشتند، پس از فتح یک شهر، خدایان مغلوب را به پایتخت خود منتقل می کردند تا لطف آنها را جلب کنند و از خشم آنها محافظت کنند.

به عنوان مثال، رومیان از خدایان کارتاژینی دعوت کردند تا به سراغ آنها بیایند. کشیش طلسم بزرگی را اعلام کرد: "شما ای الهه یا خدایی که بر مردم یا دولت کارتاژنی ها قیمومت می کنید، شما که از این شهر حمایت می کنید، من برای شما دعا می کنم، به شما ادای احترام می کنم، از شما می خواهم. رحمت، که مردم و دولت کارتاژنی ها ترک کنند، که معابد خود را ترک کنند تا آنها را ترک کنند. بیا به من در رم بپیوند. باشد که کلیساها و شهر ما برای شما خوشایندتر باشد. به من و مردم روم و سربازان ما آنطور که ما می خواهیم و آن طور که می فهمیم مهربان و حمایت کن. اگر این کار را بکنید، قول می دهم برای شما معبدی ساخته شود و به افتخار شما بازی هایی برپا شود.»

قبل از اینکه رومی ها مستقیماً با یونانی ها که چنین تأثیر قاطعانه ای بر عقاید مذهبی آنها داشتند، در تماس باشند، مردم دیگری که از نظر جغرافیایی نزدیک تر بودند، برتری معنوی خود را نسبت به رومیان کشف کردند. اینها اتروسک‌ها بودند، مردمی با منشأ ناشناخته، که فرهنگ شگفت‌انگیزشان تا به امروز در هزاران بنای تاریخی حفظ شده است و بر خلاف هیچ زبان دیگری در جهان به زبانی نامفهوم از کتیبه‌ها با ما صحبت می‌کند. آنها بخش شمال غربی ایتالیا، از آپنین تا دریا، کشوری را اشغال کردند.

دره‌های حاصلخیز و تپه‌های آفتابی که تا تیبر، رودخانه‌ای که آنها را به رومیان متصل می‌کرد، سرازیر می‌شوند. ثروتمند و قدرتمند، اتروسک ها، از ارتفاعات شهرهای مستحکم خود، که بر روی کوه های شیب دار و غیر قابل دسترس ایستاده بودند، بر پهنه های وسیعی از زمین تسلط داشتند. پادشاهان آنها لباس ارغوانی پوشیده بودند، روی صندلی هایی با اندود عاج می نشستند و توسط نگهبانان افتخاری مسلح به دسته های میله ای که تبر در آنها چسبانده شده بود، احاطه شده بودند. اتروسک ها ناوگان داشتند و برای مدت بسیار طولانی با یونانیان در سیسیل و جنوب ایتالیا روابط تجاری داشتند. آنها نوشته ها و بسیاری از عقاید مذهبی را از آنها به عاریت گرفتند، اما آنها به شیوه خود آنها را تغییر دادند.

در مورد خدایان اتروسک چیز زیادی نمی توان گفت. در میان تعداد زیادی از آنها، یک تثلیث بالاتر از دیگران برجسته است: تینی، خدای رعد، مانند مشتری، یونی، الهه ملکه، مانند جونو، و الهه بالدار منفرا، مربوط به لاتین Minerva. این، همانطور که بود، یک نمونه اولیه از کاپیتولین ترینیتی معروف است. با تقوای خرافی، اتروسک ها به ارواح مردگان احترام می گذاشتند، چون موجوداتی بی رحم تشنه خون. اتروسک ها در قبرها قربانی های انسانی انجام می دادند که بعدها توسط رومیان پذیرفته شد و در ابتدا بخشی از آیین مردگان در میان اتروسک ها بود. آنها به وجود یک جهنم واقعی اعتقاد داشتند، جایی که هارون، پیرمردی با ظاهر نیمه حیوانی، با بال، مسلح به چکش سنگین، روح را تحویل می دهد. روی دیوارهای نقاشی شده گورهای اتروسکی یک رشته کامل از شیاطین مشابه وجود دارد: مانتوس، پادشاه جهنم، همچنین بالدار، با تاجی بر سر و مشعل در دست. توخولخا، هیولایی با منقار عقاب، گوش های الاغی و مارهایی که به جای مو روی سرش است و بسیاری دیگر. در یک خط شوم، آنها روح های بدبخت و وحشت زده انسان را احاطه کرده اند.

افسانه های اتروسکی می گویند که روزی در حوالی شهر تارکینی، زمانی که دهقانان زمین را شخم می زدند، مردی با صورت و شکل کودک، اما با موهای خاکستری و ریشی مانند پیرمرد، از شیار خیس بیرون آمد. . اسمش تگس بود. چون جماعتی دور او جمع شدند، شروع به تبلیغ احکام فال و مراسم مذهبی کرد. پادشاه آن مکان ها دستور داد کتابی از احکام تاجس جمع آوری کنند. از آن زمان، اتروسک ها معتقد بودند که آنها بهتر از سایر مردم می دانند که چگونه نشانه ها و پیش بینی های الهی را تفسیر کنند. پیشگویی توسط کشیش های ویژه - هاروسپیس ها انجام می شد. هنگامی که حیوانی قربانی می شد، درون آن را به دقت بررسی می کردند: شکل و موقعیت قلب، کبد، ریه ها - و طبق قوانین خاصی، آینده را پیش بینی می کردند. آنها معنی هر رعد و برق را می دانستند و با رنگ آن می دانستند که از کدام خدا آمده است. هاروسپیس ها یک سیستم عظیم و پیچیده از نشانه های ماوراء طبیعی را به یک علم کامل تبدیل کردند که بعداً توسط رومیان پذیرفته شد.

خدایان اساطیر یونان و روم در مقایسه

مکاتبات خدایان رومی و یونانی - فهرستی که رابطه بین خدایان و قهرمانان اساطیری دو فرهنگ را نشان می دهد. تمدن یونان تأثیر زیادی در شکل گیری اساطیر رومی داشت. به گفته مورخان، ریشه اساطیر رومی در اسطوره های بدوی مرتبط با خدایی شدن نیروهای طبیعت، خانواده، خاستگاه جامعه و شهر سرچشمه می گیرد. تأثیر اساطیر یونانی بر اساطیر رومی بعداً تأثیر گذاشت و تقریباً به قرن های 5-6 قبل از میلاد باز می گردد. ه. پانتئون تثبیت شده خدایان، ادبیات گسترده و فرهنگ اسطوره سازی به طور اجتناب ناپذیری بر نمایندگان تمدن روم که فعالانه با دولت های مجاور در تماس بودند تأثیر گذاشت.

نویسنده رومی قرن سوم قبل از میلاد. ه. لیوی آندرونیکوس، که برای اولین بار ادیسه را به لاتین ترجمه کرد، به طور فعال از خدایان یونانی "رومی شده" در متون خود استفاده می کند. با گذشت زمان، خدایان یونانی که رومیان مشابهی نداشتند وارد پانتئون روم شدند: آسکولاپیوس، آپولو. این جلوه ای از گشودگی، تسامح و حتی رویکرد انتقادی به دین بود. در روم باستان، آنها به راحتی خدایان دیگر را در پانتئون می پذیرفتند، بنابراین سعی می کردند آنها را به سمت خود جذب کنند.

نام خدا در اساطیر یونان

نام خدا در اساطیر رومی

معنای الوهیت در اساطیر یونانی

معنای الوهیت در اساطیر رومی

پسر رئا و کرونوس، قدرتمندترین و عالی ترین خدایان مردم یونان، پدر و فرمانروای مردم و خدایان.

فرمانروای مقتدر آسمان، مظهر نور خورشید، رعد و برق، طوفان، که در خشم رعد و برق پرتاب کرد و با آنها کسانی را که از اراده الهی او سرپیچی کردند، زد.

Ποσειδών

پوزیدون

تکان دهنده زمین، فرمانروای دریاها.

پادشاه دریاها و اقیانوس ها، خدای پادشاهی دریاها.

همسر زئوس، حامی ازدواج، عشق زناشویی و زایمان.

همسر مشتری، ملکه آسمان، نگهبان ازدواج، دستیار هنگام زایمان. او همچنین به عنوان الهه بزرگ باروری مورد احترام بود.

پلوتون؛ همچنین با Orc و Dit شناسایی شده است

برادر زئوس، فرمانروای بزرگ جهان اموات.

پلوتون خدای عالم اموات است. اورک - خدای مرگ؛ دیت خدای عالم اموات است.

Διόνυσος

خدای گیاهی، شراب و شراب سازی.

خدای شراب، شراب سازی، سرگرمی.

خدای جنگل ها و نخلستان ها، خدای شبانان، نگهبان گله ها، حامی شکارچیان، زنبورداران، ماهیگیران.

خدای شاد و فعال جنگل ها، نخلستان ها، مزارع.

الهه باروری و کشاورزی.

الهه برداشت، حامی باروری.

الهه بخت و اقبال

الهه بخت و اقبال، مانند یونانیان.

آرتمیس

الهه باکره-شکارچی، حامی حیوانات، الهه باروری، دستیار هنگام زایمان.

حامی حیوانات، مزارع گلدار، نخلستان های سبز و جنگل ها.

آپولو (فبوس)

برادر دوقلوی آرتمیس، خدای الهی، خدای خورشید و نور، بعدها حامی هنرها، به ویژه موسیقی.

برادر دوقلوی آرتمیس، خدای الهی، خدای خورشید، حامی بعدی هنرها، به ویژه موسیقی.

Ἀφροδίτη

آفرودیت

در اصل الهه باروری، سپس الهه عشق. آفرودیت همچنین به عنوان یک الهه - حامی دریانوردی - در نظر گرفته می شد.

حامی باغ های گل، الهه بهار، باروری، رشد و شکوفایی همه نیروهای میوه آور طبیعت.

کوپید یا کوپید

پسر آفرودیت شاد، بازیگوش، موذی است.

تیرهای او شادی و شادی را به ارمغان می آورد، اما اغلب حمل می کند

رنج، عذاب عشق و حتی مرگ.

او مانند اروس، تیرهای عاشقانه خود را به سوی قربانیان پرتاب می کند و شادی ها و عذاب های عشق را برای آنها به ارمغان می آورد.

او مانند اروس، تیرهای عاشقانه خود را به سوی قربانیان پرتاب می کند و شادی ها و عذاب های عشق را برای آنها به ارمغان می آورد.

Ἥφαιστος

خدای ازدواج

خدای آتش و آهنگر، حامی متالورژی.

خدای آتش و کوره، ماهرترین

Ἀθηνᾶ, Ἀθήωη, Ἀθηναίη

آهنگر، حامی صنعتگران و جواهر فروشان.الهه خرد

حامی شهرها و ایالت ها هم در روزهای صلح و هم در زمان جنگ.

حامی شهرها و فعالیت های مسالمت آمیز ساکنان آنها.

خدای جنگ، مظهر جنگ وحشیانه، منبع مرگ، ویرانی و خونریزی.

خدای خشمگین و رام نشدنی جنگ.

عطارد

حامی تجارت، مهارت، فریب، دزدی.