صفحه اصلی / توطئه ها / اعتراف کننده اسقف نشین Tver کشیش لئونید برسنف است. سفر زیارتی به اسقف نشین Tver

اعتراف کننده اسقف نشین Tver کشیش لئونید برسنف است. سفر زیارتی به اسقف نشین Tver

11. معلوم است که قدیس جان صالحکرونشتاتهر روز عبادت می کرد. اما در عین حال هر روز کانون ها و پیگیری ها را می خواندم. او در سفر به روسیه، با روحانیون ملاقات کرد و به آنها هشدار داد که باید نمازهای مقرر را بخوانند. اگر خیلی مشغول کارها هستید، آنها را تقسیم کنید، آنها را در جاده بخوانید، در تاکسی، هنگام سوار شدن در تاکسی، منتظر یک قرار ملاقات در کانکسوری... از هر ربع ساعت رایگان برای این کار استفاده کنید. خود پدر جان اغلب به سن پترزبورگ سفر می کرد و برمی گشت. جلوی چشمانم می بینم که چگونه با قایق دریانوردی می کند و کتاب دعا می خواند.

12. هر چیزی که گفته می شود طبیعی است، واقعاً سرشار از ایمان به خدا است. در غیر این صورت، مناسب است داستان گفته شده را یادآوری کنیم سرگی فودل، درباره قاتلی که از دختر کوچکی که شکنجه کرده بود پول، کیک و تخم مرغ گرفت. پول و پای ها خورده شد، اما دیوانه به تخم مرغ ها دست نزد، چون چهارشنبه بود. سرگیوس ایوسیفوویچ معتقد بود که این یک موضوع ایمانی است. اینکه شما نمی توانید به مسیح ایمان بیاورید و یک قاتل خونسرد باشید. اما من فکر می کنم که این کاملا درست نیست. تاریخ خونین قرون وسطی، یعنی. آن زمان هایی که منشور کلیسا قانون پیر و جوان بود، از چیز دیگری صحبت می کند. شما می توانید پدر ما را از صمیم قلب بشناسید، اما متوجه نمی شوید که در مورد کدام پدر صحبت می کنید. ما در مورد... دقیق تر، هیچ درکی از این درک ما را به چه چیزی ملزم می کند!

13. همان سرگئی فودل بسیار دوست داشت و اغلب عبارتی را نقل می کرد که به یکی دیگر از زاهدان تقوا نسبت داده می شد. کشیش والنتین سونتسیتسکی: "گناه در کلیسا گناه کلیسا نیست، بلکه علیه کلیسا است." این کلمات یکی از کلمات اصلی در ساختن کلیسای واقعی بودند و هستند که هم فودل و هم پدر والنتین به طور بی‌گمان آن را احساس کردند.

14. بزرگ معروف ارشماندریت سرافیم (تیاپوکین)او به فرزندان روحانی خود گفت: "هر چیزی را که کلیسا پذیرفته و بوسیده است، ما باید با احترام انجام دهیم." بزرگتر نه تنها مشاهده می کرد حکم نماز، بلکه چرخه روزانه، از جمله «چیزهای کوچک» مانند مشاهده ساعات بین ساعت. خداوند به خاطر خضوع و دعاهای پرشورش، او را به مواهب معنوی شگفت انگیزی آراست. حیف است که برخی از فرزندان روحانی معروف این بزرگ راه لیبرالیسم کلیسا را ​​در پیش گرفتند.

15. یک روز پرسیدم هیرومونک مارک، یکی از ساکنان صومعه پافنوتیوو-بوروفسکی، که به دلیل احتیاط خود مشهور است، برای تقویت نماز چه باید کرد، زیرا گاهی اوقات گرمای قلب فروکش می کند و دعا به طرز باورنکردنی دشوار می شود. "چه گرمای قلب وجود دارد!" - پدر مارک به آرامی با پشیمانی گفت: "تو، پدر، احتمالاً نمی دانی، زیرا این اتفاق می افتد که خداوند به ما اجازه می دهد تا سال ها در صحرای روحانی بمانیم، مانند موسی در صحرای سینا. بنابراین، وضعیت شما هنوز کاملاً مطلوب است.»

16. یک روز ارشماندریت آدریان (اولیانوف)به ما گفت: «اتفاقاً عطای دعا از بین می‌رود. مواردی وجود دارد که کشیش ها اصلاً نماز نمی خوانند.» این یک هشدار مهم برای ما است.

17 من یک بار در طرحواره-ارشماندریت سرافیم (میشچوک) V منطقه لیپتسک، در روستای اوزوگا. بزرگتر قبلاً به شدت بیمار بود و پس از ملاقات ما با او، یک سال بعد درگذشت. چگونه خود را در نماز تقویت کنیم؟ - پرسیدم "پدر! چرا از من می پرسی؟ پیر پاسخ داد: من به سختی دعا می کنم. اما او یک راهب بسیار متواضع بود و از من تجلیل نمی خواست.

18. با توجه به متروپولیتن پیتیریم (نچایف): « چنین سلسله مراتب فوق العاده ای وجود داشت - اسقف اعظم فیلارت ریگا. یک بار گفت: "من اصلاً قانون را نمی خوانم." من، یک شماس فرعی، این را شنیدم و تقریباً غش کردم: چگونه ممکن است که یک اسقف خوب و ناگهانی قانون را نخواند! و ادامه داد: من به کلیسای خانه ام می آیم و روی صندلی جلوی محراب می نشینم تا زمانی که احساس کنم برای مراسم عشای ربانی آماده هستم. چقدر او اینطور می نشیند - به من نگفت و چه کار می کند - همچنین - من قبلاً از کنکاش در آن دست کشیده ام: متوجه شدم - و آرام شدم. اما در هر صورت، این حالت درونی دیگر یک ضرورت نیست، بلکه یک میل و حتی تشنگی برای دعا است، که دقیقاً همان چیزی است که کشیش باید به آن نزدیک شود.

به مراسم عبادت.» اسقف اعظم فیلارت هنگام نشستن روی صندلی خود چه تجربه ای داشت؟ من فکر می کنم که روح او متواضعانه با خدا گفت و گو کرد و از بی لیاقتی خود و بی لیاقتی همه غمگین شد و برای خدمت و عشاق اجازه خواست. و هنگامی که شوق عشق به خدا روحش را به کوه برد، احساس کرد که به خاطر این عشق، خداوند هدایای مقدس را از بزرگ شهریار حقیر پذیرفته و به خدمت رفت. هر چیز دیگری به سادگی غیرممکن است. زیرا گاهی اوقات من با فریاد در قلبم به نماز می آیم: "من نالایق هستم، پروردگارا، اما به خاطر کسانی که در این روز به معبد تو آمدند، مرا شایسته کن!" اما سپس به دلیل سهل انگاری در آماده سازی، به عنوان یک گناه بسیار جدی توبه می کنم.

19. روزی روزگاری، ما، کاهنان یکی از دینداران Tver، یک گفتگوی محرمانه با اعتراف کننده اسقف نشین خود داشتیم. کشیش لئونید برسنف. درباره معنویت، اخلاص و خطرات فرمالیسم بسیار گفته شده است. آنها در مورد اویکونومیا، نیاز به رحمت در امور مراقبت شبانی، و بسیاری از کلمات خوب و شریف دیگر صحبت کردند. و سپس پدر لئونید آهی کشید و با قاطعیت گفت: "همین است، همینطور است!" اما، برادران، این شاهکار را تحقیر نکنید!» و همه چیز برای ما روشن شد. کارها و روزه ها و احکام نماز را نمی توان خوار شمرد، یعنی نمی توان اهمیت آن ها را کوچک شمرد یا به کلی از بین برد.

20. در مورد رحمت به گله: ارشماندریت آدریان (اولیانوف)، با پذیرفتن اعتراف عمومی من قبل از تقدیس، به من گفت: «می بینی چقدر سخت و طولانی طول کشید تا به سوی خدا گام برداری؟ این را به خاطر بسپار و با کسانی که هنوز در راه هستند، نرمش کن.» این از آن زمان به من کمک زیادی کرده است.


فودل سرگئی ایوسیفوویچ (1900 - 1977)، پسر یک کشیش، نویسنده کلیسا، اعتراف کننده ایمان، دو بار به دلیل ایمانش به اردوگاه ها و تبعید محکوم شد.

کشیش والنتین سونتسیتسکی (1882 - 1931)، کشیش، معذرت خواهی، نویسنده کلیسا و اعتراف کننده ایمان. در تبعید سیبری درگذشت.

گروه کر دوره های الهیاتی "جهان پنهان ارتدکس" به سرپرستی الیزابت لازاروا در مراسم عبادت الهی و مراسم دعا در کلیسای نماد کازان شرکت کرد. مادر خدادر روستا کراسنویه، منطقه کالیازینسکی. عبادت الهیتوسط کشیش لئونید (برسنف) در جمع کشیش اولگ (ریابیشف) اجرا شد. پس از مراسم دعا، با تلاش ورا ویکتورونا، بزرگ کلیسا و اعضای کلیسا، یک وعده غذایی برای گروه کر تهیه شد.

ایستگاه بعدی سفر زیارتی شهر کالیازین بود. گروه کر از کلیسای معراج مسیح بازدید کردند و یادگارهای سنت را گرامی داشتند. ماکاریوس کالیازینسکی. در طول سفر کوتاه، شرکت کنندگان در سفر در مورد بازسازی کلیسای معراج، در مورد پیروزی قابل توجهی که شبه نظامیان روسی به رهبری میخائیل اسکوپین-شویسکی بر سربازان لهستانی-لیتوانیایی در سال 1609 به دست آوردند، شنیدند. داستان کلیسای معراج بسیار چشمگیر بود. راهنمای ایرینا کوزمینا در مورد صفحه غم انگیز تاریخ - سیل 2/3 شهر کالیازین در هنگام ساخت نیروگاه برق آبی اوگلیچ.

گروه کر پس از بازدید از کالیازین، از کلیسای تبدیل این روستا بازدید کردند. اسپاسسکویه، منطقه کالیازینسکی، جایی که یک فارغ التحصیل از مدرسه علمیه نیکولو-اگرش، کشیش گئورگی (ایوانف) در آنجا خدمت می کند. پدر جورج گشتی در معبد انجام داد، در مورد تاریخچه آن صحبت کرد و پاسخ داد تعداد زیادیسوالات شرکت کنندگان در سفر

گروه کر مردمی دوره های الهیات "جهان پنهان ارتدکس" از رئیس مدرسه علمیه نیکولو-اگرش، هگومن جان، که با برکت او این سفر انجام شد، و همچنین کشیش جورج و ولادیمیر ولادیمیرویچ آلشکوف برای کمک آنها در سازماندهی سفر تشکر می کند. .شرکت کنندگان در این سفر ابراز امیدواری کردند که این سفر زیارتی سرآغاز یک سری سفرهای گروه کر مردمی به محله های روستایی باشد که فارغ التحصیلان مدرسه علمیه نیکولو- اوگرشسکی در آن خدمت می کنند.


پیشگفتار

8 ژوئن 2012،در روز یادبود کشف آثار مقدس ماکاریوس کالیازینسکی، متروپولیتن ویکتور عبادت الهی را برگزار کردو یک روز قبل از شب زنده داری در کلیسای جامع ترینیتی سفید Tver، جایی که یادگارهای سنت ماکاریوس کالیازین در آن قرار دارد.

یکی از زائران این واقعه را در دفتر خاطرات خود شرح داده است: من از کلیسای جامع ترینیتی سفید برگشتم، جایی که یادگارهای سنت. ماکاریا. بیداری تمام شب به افتخار کشف یادگارهای مقدس (1521) توسط اعلیحضرت ویکتور، متروپولیتن تور و کاشینسکی رهبری می شد که توسط 9 کشیش خدمت می کردند. در نزدیکی یادگارهای قدیس و نماد، که در مرکز معبد نزدیکتر به نمک قرار گرفته است، دسته های گل رز مجلل وجود دارد. من برای Kalyazin خوشحالم - چنین تعطیلات بزرگ!

سایت رسمی کلیسای ولادیمیر اسقف TVER 06/09/2012. این پیام را منتشر کرد: «TVER به سوی بزرگوار مکاریوس کالیازین می‌بیند».

فردا توور رسماً یادگارهای راهب ماکاریوس، راهب کالیازین، معجزه گر، را تا محل کارهای رهبانی خود در کالیازین همراهی خواهد کرد.

جدایی هرگز آسان نیست. اما بیایید برای ساکنان یک شهر کوچک منطقه ای در ولگا که چنین زیارتگاهی پیدا کردند، برای همه کسانی که مشتاقانه برای بازگشت سنت ماکاریوس دعا کردند، که برای این کار تلاش کرد، کسی که به دیدار او خواهد آمد و کسانی که خواهند آمد خوشحال باشیم. برای بدرقه کردنش

کلیسا رنگ سبز لباس های مذهبی را در روزهای عید پدران بزرگوار ایجاد کرده است. روحانیون جلیقه سبز خواهند پوشید. و زمین در حال حاضر زیباتر شده است - سبزی تازه روی درختان، علف زیر پا.

اعمال مشهود و کارهای دعای رئیس منطقه کیمری، کشیش اوگنی مورکوین و رئیس کلیسای وودنسکی شهر کالیازین، کشیش لئونید برسنف و زحمات مردم شهر، زمان بازگشت راهب کالیازین را به ارمغان آورد. نزدیک تر

از وب سایت رسمی کلانشهر Tver:

- 10 ژوئن 2012در چارچوب راهپیمایی چهاردهم ولگا در پایان مراسم عبادت الهی که توسط متروپولیتن تور و کاشینسکی ویکتور در کلیسای جامع ترینیتی سفید Tver برگزار شد. رویداد مهمدر زندگی اسقف نشین Tver - از اینجا انتقال یادگارهای سنت ماکاریوس کالیازین از شهر Tver به وطن خود در شهر Kalyazin به کلیسای معراج خداوند آغاز شد.

بسیاری از ساکنان شهر Tver در این روز برای ادای احترام به سنت ماکاریوس آمدند و زیارتگاه را با آثار مقدس در امتداد خیابان های مرکزی شهر تا اسکله ایستگاه رودخانه حمل کردند. صفوف مذهبی ولگا با یادگارهای سنت ماکاریوس کالیازین و معبد نیژنی نووگورود - کشتی با ذره ای از یادگارهای سنت سرافیم ساروف - در طول مسیر تعیین شده از ولگا پایین رفتند.

رویداد بزرگ در KALYAZIN

آنچه اتفاق افتاد فراتر از همه انتظارات بود! این احتمالاً یک معجزه خوب مورد انتظار است که سرزمین دیرین کالیازین ما شایسته آن است. حامی ارجمند این مکان ها، شگفت انگیز ماکاریوس، با یادگارهای فساد ناپذیر خود به میهن ما بازگشت!

از سال 1988 آنها در کلیسای جامع تثلیث سفید در توور بودند و امسال (که سال تاریخ کل کشور است) با تصمیم ویکتور متروپولیتن تور و کاشین به درخواست ما به ما منتقل شدند. مؤمنان و عموم مردم کالیازین. نه فقط یک رویداد، بلکه یک نادر بزرگ، یک شادی بزرگ!

14 ژوئندر ساعت اول صبح مؤمنان جمع شدند در روستای نیکیتسکویهبرای دیدار با زائران موکب در طول توقف سنتی خود در این گوشه دنج در ساحل ولگا که هر سال قدرت معنوی بیشتری می یابد. روباز زنگ زدناز ساحل میهمانانی که راه طولانی را از سرچشمه ولگا طی کرده بودند ملاقات کرد. زیارتگاه ها - ذرات بقاع و نمادهای سنت ماکاریوس کالیازین و سرافیم ساروف در مقابل نمازخانه نماد مادر خدا کازان و همه حاضران نصب شد. توانستند تعظیم کنندهنگام نماز به آنها. در میان این دیدارها رئیس منطقه ک.گ. ایلین به همراه همکارانش، رئیس اداره شهرک روستایی آلفروفسکی O.R. کودریاشووا، ساکنان روستا، شهروندان افتخاری منطقه، کارگران در زمینه های مختلف و کودکان.

فوق العاده تصادف مهم، در این روز بود که رئیس کلیسای معراج ، جایی که بقایای ماکاریوس به آنجا منتقل شد ، کشیش لئونید برسنف 75 ساله شد این مرد، یکی از ساکنان افتخاری منطقه، آنقدر تلاش کرد تا این رویداد اتفاق بیفتد که چنین هدیه ای واقعاً شایسته و ارزشمندترین برای او شد. در اینجا، در نمازخانه، شرکت کنندگان در راهپیمایی، اهالی کالیازین به او تبریک گفتند.

طبق سنت، صفوف صلیب روی آب به سفر خود ادامه داد، توقف بعدی وطن سنت ماکاریوس - روستای کوژینو، در منطقه کاشینسکی است.

از نحوه استقبال از حرم و مهمانان گفت یاروسلاو لئونتیف ، رئیس جامعه کاشین-کالیازین، هماهنگ کننده اولین قرائت ماکاریف در کالیازین:

- زائران در روستای کوژینو با حضور اهالی کاشین، رهبری ناحیه کاشینسکی و ابیس کلوبوکوا ملاقات کردند. صومعه نیکولایفسکیمادر ابیس واروارا و خواهران، و همچنین تنها ساکن روستای کوژینو، مادر تومایدا. یک مراسم دعا در معبد برگزار شد و پس از آن همه توانستند به یادگارهای مقدس ماکاریوس که زمانی در سفر طولانی دعایش این مکان ها را ترک کرده بود، احترام بگذارند. جلسه ای گرم و تاثیرگذار بود.

در طول دوره خود، 14th Volga Cross Procession چهار حوزه را تحت پوشش قرار داد: Tverskaya و Kashinskaya، Rzhevskaya و Toropetskaya، Bezhetskaya و Vesyegonskaya و تا حدی مسکو، از 14 منطقه عبور کردند، از بسیاری از شهرها و شهرک ها بازدید کردند. و اکنون مرحله نهایی آن فرا رسیده است. تا ساعت 4 بعدازظهر، صدها نفر از ساکنان کالیازین، مهمانان متعدد و روحانیون در اسکله باشگاه قایق‌رانی کالیازین جمع شدند. به محض اینکه قایق "فورتونا" که با تصاویری از نمادهای زندگی ماکاریوس کالیازینسکی تزئین شده بود، با عبادتگاه روی کشتی در خلیج رودخانه ظاهر شد، ناقوس های کلیسای معراج شروع به زنگ زدن کردند. شادی این دیدار بر دل و چشم منتظران ساحل چیره شد. "چه خوشحالی!"، "Kalyazin منتظر است!"، "آثار در حال رسیدن!" - زمزمه پرشور در میان ازدحام مردم شنیده شد. طبق سنت قدیمی روسی، مهمانان مورد انتظار - اسقف ویکتور و زائران - با نان و نمک مورد استقبال قرار گرفتند. آثار موجود در زیارتگاهی قابل حمل به خشکی منتقل شد و بلافاصله و بدون معطلی، همه شرکت کنندگان برای راهپیمایی به صف شدند. مردم کنار رفتند. راهب از کنار این راهروی طولانی زندگی اولین قدم های خود را در سرزمین کالیازین برداشت! خوش آمدید! مردم غسل تعمید گرفتند، بسیاری اشک در چشمانشان حلقه زد. اما آسمان طوفانی تابستان به خود اجازه نداد با یک قطره باران این دیدار را تاریک کند...

مسیر اسکله تا معبد با نواختن بی وقفه ناقوس ها همراه بود و جاده هموار شد. حرم بزرگگلبرگ های گل رز سفید و قرمز که توسط ساکنان جوان کالیازین که در جلوی موکب راه می رفتند پراکنده شدند. گلبرگ های کافی برای کل سفر طولانی وجود داشت، زیرا چندین ده دانش آموز اردوگاه تابستانی آنها را مخصوص این رویداد جمع آوری کردند. این جلسه همه را دور هم جمع کرد! این هم در هنگام آماده سازی و هم در راهپیمایی دسته جمعی که دم بلند آن در امتداد کل خیابان کشیده شده بود مشهود بود. هر چه به معبد نزدیکتر می شدیم، احساس شادی لرزان بیشتر می شد - اکنون راهب ماکاریوس در معبد خود بود!

و معبد به سادگی باشکوه بود. همه جا گل های تازه و گلدسته هایشان بود: روی سایبان برای یادگارها، نزدیک نمادها، روی پنجره ها، زیر طاق ها... نمادها و زیارتگاه های جدید با تذهیب تازه می درخشیدند. کار زیادی برای آماده سازی معبد برای این روز اصلی انجام شد. با یادآوری این که پانزده سال پیش در اینجا چه خرابه هایی وجود داشت، حتی نمی توانم باور کنم که اکنون کلیسا به چه شکلی درآمده است.

مردم به سرعت تمام فضای معبد را پر کردند، گروه کر از آواز خواندن دست برنداشت. بقاع در مرکز نصب شد و شروع شد سرویس عصرانه. هدایت شد متروپولیتن تور و کاشینسکی ویکتور . همه چیز بسیار باشکوه و باشکوه بود. اما در پایان مراسم، صدای دعا تا صبح روز بعد - روز دوم جشن - قطع نشد. تمام شب در کلیسا نماز ایستاده با خواندن یک آکاتیست به سنت ماکاریوس کالیازین وجود داشت. ده کشیش از ناحیه کیمری و کالیازین به نوبت خدمت کردند. برخی با روحانیون خود به خدمت آمدند. مردم نیز تغییر کردند، اما معبد خالی نبود. مؤمنان از قبل ثبت نام کردند تا خود را ساعتی تقسیم کنند و تمام شب را به احترام مقدس خود دعا کنند. در این زمان حال و هوای خاصی در معبد حکمفرما بود: چراغ ها کمرنگ می شد، شمع ها می سوختند، گاهگاه نمازگزاران زانو می زدند و در پایان هر مراسم به یاد یادگارها احترام می گذاشتند.

در این شب روشن، به طرز غیرمعمولی ساکت بود، غروب خورشید بر فراز ولگا به آرامی به سپیده دم تبدیل شد، اولین پرتوهای خورشید بر فراز جزیره صومعه ظاهر شد، جایی که مراسم مذهبی در روز آینده به آنجا می رفت... تا قلب صومعه مقدس از دست رفته

صبح روز 15 ژوئنمعبد دوباره پر از ساکنان کالیازین و مهمانانی بود که برای تعطیلات اصلی وارد شده بودند. این مراسم توسط متروپولیتن ویکتور رهبری شد. اکنون در شکوه کلیسای ارتدکس روسیه و مقدسین آن که یکی از آنها به میهن تاریخی خود بازگشته است ، نور و شادی زیادی وجود داشت.

در کنار معبد بنای یادبود میخائیل اسکوپین-شویسکی، فرمانده بزرگ روسی، مدافع صومعه ترینیتی ماکاریفسکی در زمان مشکلات وجود دارد. ساکنان و میهمانان کالیازین بنای یادبود این قهرمان جوان را گل گذاشتند و پس از آن به سمت بنای یادبود سنت ماکاریوس در بافت قدیمی شهر کالیازین حرکت کردند و در آنجا نشستی باشکوه برای انتقال یادگارها برگزار شد. اتمام راهپیمایی

بقاع در مقابل بنا نصب شد، از دو طرف او را کودکانی احاطه کرده بودند - همه لباس سفید پوشیده بودند و بادکنک های سفید در دست داشتند. شرکت کنندگان در راهپیمایی در سمت پایین میدان ایستاده بودند، روحانیت در سمت دیگر.

رئیس منطقه کالیازینسکی مراسم را افتتاح کرد کنستانتین ایلین . او در این روز خاص و تاریخی از اهمیت این رویداد برای همه ساکنان کالیازین صحبت کرد. او از صمیم قلب از تصمیم متروپولیتن ویکتور و چنین هدیه ای تشکر کرد.

پروردگار همچنین جمعیت زیادی را خطاب قرار داد. وی خاطرنشان کرد که 30 سال پیش نمی توانست تصور کند که چنین رویدادی ممکن است رخ دهد. در طول سال‌های دست‌کشی از ایمان، حتی کشیش‌ها امید چندانی به احیای معنویت سابق مردم نداشتند، چه رسد به حمایت از قدرت دولتی. اما اخیرانشان داد که روسیه قوی است و ایمان به مردم آن قوی است. بازگشت به ریشه های معنوی را می توان از طریق نمونه کالیازین کوچک، جایی که قلب اصلی ویران شد - صومعه ترینیتی - صومعه سنت ماکاریوس، ردیابی کرد. مؤمنان و زاهدان با حمایت مقامات محلی در اینجا کارهای زیادی انجام داده اند تا این شهر دوباره به مرکز ارتدوکس منطقه ولگا علیا تبدیل شود و خداوند در بازگرداندن آثار به آن رحمت فراوان کرد. حامی بهشتی. اسقف خاطرنشان کرد که به وعده خود عمل کرده است. و پس از 23 سال انتظار مردم کالیازین با زیارتگاه عزیز و رنج کشیده خود دیدار کردند. او آرزو کرد: "بگذارید ماکاریوس مقدس، مانند زمان های قدیم، مدافع روسیه باشد، باشد که همه ما را در دعاهای خود رها نکند و برای ما در برابر تاج و تخت خدا شفاعت کند.".

این سخنان صمیمانه تا اعماق روح همه کسانی را که در این روز آفتابی برای تعطیلات بزرگ آمده بودند لمس کرد.

کشیش پاول سوروچینسکی به همه تبریک گفت و نتایج چهاردهمین جنگ صلیبی ولگا را خلاصه کرد. مهمان تعطیلات، نماینده متولیان روند صلیب - شرکت KSK - صحبت کرد. الکساندر بولیچف .

سخنرانی معلم دبستان شهرستان در کالیازین از نظر احساسی قوی و بسیار درست بود. ایرینا نیکولایوا . او گفت: "ما در مکانی شگفت انگیز زندگی می کنیم که توسط دعای بسیاری از مقدسین بزرگ تقدیم شده است: ماکاریوس کالیازینسکی، آنا کاشینسکایا، سرگیوس رادونژ، تزارویچ دیمیتری، پائیسیوس اوگلیچ، ایرینارک خلوت. اینها مکانهای مقدس هستند، روسیه مقدس. در مورد آن فکر کنید، هیچ کشوری هرگز به این نام خوانده نشده است. ما در طول تاریخ واژه انگلستان مقدس، فرانسه مقدس، آمریکای مقدس را نشنیده ایم... اما روسیه مقدس بوده و هست. و اجداد ما این را تأیید کردند". ایرینا پترونا این روز را آغاز مرحله جدیدی نامید تولد دوباره معنویدر زندگی کالیازین و شعرهای زیر را به او تقدیم کرد:

امروز در شهر من تعطیل است:

حامی بهشتی به سوی ما بازگشته است.

من فکر می کنم همه ما متوجه هستیم

که باید از نظر روحی بیدار شویم.

احساس کنید کجا بد و کجا خوب است،

و سعی کن طبق احکام خدا زندگی کنی.

و متوجه شوید که همه ما چقدر خوش شانس هستیم -

برای زندگی در روسیه و به نام روسی!

و ایمان ارتدکس را حفظ کنید،

همانطور که اجداد ما برای همیشه به ما وصیت کردند.

و تنها در این صورت روسیه زندگی خواهد کرد،

مهم نیست که دشمنان او چه برنامه ای دارند.

سپس جشن ادامه یافت مراسم اهدای جایزه. جوایز اسقفی - مدالهای سنت سیمئون - اسقف اول تور و دیپلم اسقف برای تلاش مجدانه برای شکوه کلیسای مقدس به افرادی اعطا شد که سهم ویژه ای در احیای ایمان در سرزمین کالیازین ما داشتند. کلیساها، به ویژه، کلیسای معراج و در آماده سازی انتقال آثار ماکاریوس کالیازینسکی. اینها اهداکنندگان خارج از شهر بودند: S.V. زویف، A.N. فوموچکین، دی.و. یاکوونکو، A.M. رویتمن، ال.ال. ناباتوف، G.V. راشنباخ، A.A. زائکین، I.N. گوبین و همچنین ساکنان کالیازین: K.G. ایلین، کشیش لئونید برسنف، S.N. کروگلوف، A.V. زملیاکوف، A.A. کولوسف، L.V. پانینا. این جوایز توسط متروپولیتن ویکتور تور و کاشینسکی اهدا شد.

پیروزی ایمان ارتدکس کسانی که آن را به آینده خواهند برد - فرزندان ما - ادامه دادند. به آهنگ "صد کلیسای مقدس" که توسط گروه آوازی "دو می سول-کا" اجرا شد، کودکان مهدکودک بادکنک های سفیدی را به آسمان پرتاب کردند که نمادی از پاکی و قدوسیت حامی آسمانی ما است. شعار "Makariy Kalyazinsky" در ابرها اوج گرفت - مدافع سرزمین روسیه." پس از گذاشتن گل در پای بنای یادبود ماکاریوس، صفوف مذهبی به سمت سواحل ولگا حرکت کردند تا با قایق به سمت جزایر صومعه حرکت کنند. بقایای قدیس در اطراف جزیره حمل شد و در نزدیکی برج-نمایشگاه نصب شد که در اینجا به عنوان نشانه ای از احیای احتمالی صومعه ترینیتی ساخته شده است. اسقف ویکتور یک مراسم دعا برگزار کرد. زائران بار دیگر یاد و خاطره این مکان مقدس را که حاوی آثار آبهای ولگا است گرامی داشتند. تاریخ غنیبا تمام صفحات غم انگیزش

بازگشت از جزیره صفوف صلیبراهپیمایی را در شهر ادامه داد و حرم را به کلیسای معراج برگرداند. او از این پس در زیارتگاه بلوط زیر سایه بان در کلیسای کوچک ماکاریوس کالیازینسکی برای شادی دعای مؤمنان محلی و همه زائران باقی خواهد ماند. من نمی توانستم آن را باور کنم، اما این اتفاق افتاد. چه کسی می داند، شاید با گذشت زمان خداوند به وقوع معجزه دیگری کمک کند - احیای صومعه ترینیتی ماکاریفسکی.

نقطه پایانی چهاردهمین راهپیمایی صلیب ولگا در کالیازین جشنواره سنتی موسیقی مقدس و سکولار بود. این در یک منطقه باز در پارک پیروزی انجام شد. قبل از کنسرت، میهمانان و شرکت کنندگان در راهپیمایی به سربازانی که در طول جنگ بزرگ میهنی جان باختند، گل هایی را بر روی ابلیسک گذاشتند.

در مراسم افتتاحیه این جشنواره، رئیس بخشداری ک.گ. ایلین. به نمایندگی از فرماندار منطقه Tver A.V. Shevelev توسط A.V. گاگارین. نماینده منطقه سرگیف پوساد منطقه مسکو S.B. توستانوفسکی پیشوای کلیسای معراج را تقدیم کرد. نماد لئونید سرگیوس رادونژ. متروپولیتن تور و کاشینسکی ویکتور از ساکنان کالیازین برای استقبال گرم و مهمان نوازی آنها تشکر کرد. کلمات را به همه یادآوری کرد سنت سرجیوسرادونژسکی در نبرد کولیکوو گفت: "ما فقط با اتحاد و عشق نجات خواهیم یافت!" این کلمات با شعاری که راهپیمایی مذهبی فعلی از امتداد ورنی ولگا عبور کرد - "از صلح در روح تا هماهنگی در جامعه مدنی!"

شرکت کنندگان جشنواره از کالیازین، کیمری و مسکو اجراهای خلاقانه خود را به تماشاگران ارائه کردند. از کالیازین آنها عبارت بودند از: اوکسانا آبرامووا، گروه آواز در کتابخانه منطقه ای "Do-mi-sol-ka"، ویکا فدورووا، گروه "سال های مدرسه".

اینگونه گذشت این دو روز - تاریخی برای کالیازین مدرن. سرنوشت این شهر منعکس کننده سرنوشت کل روسیه ما است. وقایع مهم تاریخی در اینجا اتفاق افتاد ، نبردهای سرنوشت ساز در زمان مشکلات نام اجداد بزرگ با این گوشه از سرزمین روسیه مرتبط است. در اینجا، مانند سراسر روسیه، در طول سال‌های مصیبت‌های بی‌خدا، معابد و کلیساها ویران شدند و برج ناقوس کالیازین که در وسط ولگا قرار دارد، نمادی از این هتک حرمت شد. سرزمین رنج کشیده روسیه با ایمانی که مردم را متحد می کند زنده می شود. اتفاقی که این روزها در اینجا رخ داد گواه روشنی بر این امر است. از این پس مردم کالیازین باید شایسته این رحمت بزرگ خداوند زندگی کنند و راه خود را به سوی ایمان ارتدکس ادامه دهند. زمان آن فرا رسیده است که تاوان گناهان اجدادمان را بپردازیم. راهب به کالیازین بازگشت، یعنی تا حدودی آمرزیده شده ایم.

بزرگوار پدر ما ماکاریوس، از خدا برای ما دعا کنید!

یانا سونینا


ایمان و زمان


سالها اعتراف کننده اسقف نشین Tver کشیش لئونید برسنف بود.

سال گذشته این کشیش تولد 80 سالگی خود را جشن گرفت. در طول روزه بزرگ، در مقبره Nilostolobenskaya، او را به عنوان راهب برگزیدند و به افتخار سنت لوقا، اسقف اعظم سیمفروپل، او را لوقا نامیدند. هیرومونک لوک (برسنف) رئیس کلیسا به افتخار ورود مادر خدا به معبد شهر کالیازین و کلیسا به افتخار نماد مادر خدا "کازان" در روستا است. کراسنویه، منطقه کالیازینسکی.


پزشکان یک نماد قرن هجدهم را در حراجی خریدند و به صومعه ای در منطقه Tver اهدا کردند.

روز چهارشنبه، 11 آوریل، گروهی از احیاگران از خدمات اورژانس پزشکی و آمبولانس هوایی "TransMedAvia" نمادی متعلق به قرن هجدهم را در شرایطی عالی به موزه صومعه هرمیتاژ Nilo-Stolobenskaya اهدا کردند. دمتریوس روستوف و سنت نیل استولوبنسکی.

این نماد در یک مجموعه خصوصی نگهداری می شد و برای فروش در اینترنت قرار گرفت. روزهای روشن عید پاک، پر از شادی و شادی، با چنین رویداد شگفت انگیزی در صومعه مشخص شد. تصویر اهدایی مجموعه ای از نمادهای قرن 18-19 در مجموعه موزه را تکمیل می کند و مهمتر از همه، بسیاری از زائران صومعه قادر به دیدن آن خواهند بود. اهالی از خیرین صمیمانه تشکر و قدردانی می کنند و برای آنها از خداوند متعال یاری و عنایت قادر متعال مسئلت دارند.

بخشدار کلیسای سنت نیکلاس در تورژوک آکینشینا تامارا فدوروونا، متولد 1937، وکیل با آموزش، مستمری بگیر وزارت امور داخلی:

در سپتامبر 1944، من باید به کلاس اول می رفتم، اما نه کفش داشتم، نه لباس، نه وسایل مدرسه. چه کار کنم؟ اما آنها شروع به آماده کردن من برای مدرسه کردند: سرباز یک کیسه کارتریج به من داد - این یک کیف است. ما روزنامه های زیادی داشتیم - چیزی برای نوشتن وجود داشت. مامان از جایی یک خودکار گرفت، آنها آن را با نخ به یک مداد گره زدند - یک خودکار وجود دارد. مادرم در جایی جوهر سرامیکی گرفت و مادربزرگم از مخروط های کاج روی برگ های بلوط جوهر درست می کرد. آنها گفتند که آغازگر برای کل روستا خواهد بود.

هر دانش آموز باید هر روز یک کنده چوب مرده به مدرسه می آورد، زیرا مدرسه فقط با هیزم ما گرم می شد. ما تمیزی کلاس را زیر نظر داشتیم، زیرا فقط یک خانم نظافتچی برای مدرسه بزرگ وجود داشت. تقریباً همه با نمرات "4" و "5" درس خواندند.

یک روز معلم آناستازیا پترونا که به کلاس آمد گفت:

- بچه ها، واسیا را توهین نکنید، مراسم تشییع جنازه برای آنها آمد، آنها پدرشان را کشتند.

همه دور واسیا را احاطه کردند و یکی از بچه ها دستش را به سمت او دراز کرد که در آن یک تکه قند کوچک، شاید 0.5 سانتی متری گذاشته بود، و گفت:

- بگیر

بچه های دیگر چیزی نداشتند.

یک ماه از مدرسه می گذرد، معلم می گوید:

- شما اکنون دانش آموزان بالغ هستید - بیایید به جبهه کمک کنیم! برای این کار، فردا هر کدام یک چوب به طول یک و نیم متر به مدرسه بیاورید. پسرها بلافاصله بلند شدند و شروع کردند به تکان دادن بازوهای خود مانند شمشیر:

"ما آلمانی ها را با چوب شکست خواهیم داد!"

همه چیز را آوردند. معلم می گوید:

- ما خاموشی را مشاهده می کنیم و کسانی که پرده هایشان محکم بسته نیست از چوب در این پنجره استفاده می کنند. و تا زمانی که نور قابل مشاهده نیست، آن را ترک نکنید، زیرا آلمانی ها هنوز در حال شکستن و بمباران مسکو و منطقه مسکو هستند.

قبل از روز پیروزی، ما این کار را تکمیل کردیم.

امروز نقد تاتیانا گریگوریوا درباره داستان سنت ماکاریوس کالیازینسکی را خواندم. من خاطرات زیادی با این شهر باستانی دارم. من به وب سایت اسقف نشین Tver نگاه کردم با این امید که بتوانم برنامه حرکت ولگا صلیب - 2011 را پیدا کنم.
و، ای معجزه!، ولادیکا ویکتور، اسقف اعظم تور و کاشینسکی انتقال بقایای سنت ماکاریوس به کالیازین را برکت داد.

Http://tver.eparhia.ru/sobyt/news_ep/?ID=3271

در روز یادبود سنت ماکاریوس کالیازین، اسقف اعظم تور و کاشینسکی ویکتور مراسم عبادت الهی را در کلیسای معراج خداوند در کالیازین برگزار کرد.
30.03.2011

30 مارس روسیه کلیسای ارتدکسیاد (روز درگذشت) راهب ماکاریوس، راهب کالیازین، معجزه گر را جشن می گیرد.

اسقف اعظم توور و کاشینسکی ویکتور در کلیسای جامع ترینیتی سفید در توور، که توسط روحانی رستاخیز خدمت می‌کردند، کامپلین بزرگ و متین را با پلی‌الئوس جشن گرفتند. کلیسای جامع Tver، ارشماندریت سرگیوس (شویرکوف)، رئیس کلیسای سنت جان باپتیست، Tver، کشیش ویاچسلاو دروگووز، روحانیون کلیسای جامع. عبادت هدایای از پیش تقدیس شدهآن حضرت در کلیسای معراج خداوند در کالیازین حرکت کردند. با اسقف، رئیس ناحیه کیمری، کشیش اوگنی مورکوین، اعتراف کننده اسقف، کشیش لئونید برسنف، و روحانیون دانشکده کیمری، با اسقف همنشینی کردند. در طول این مراسم، اسقف اعظم ویکتور به احترام ورود مادر خدا به معبد کالیازین، کشیش رومن رشتیلوف، حق پوشیدن صلیب سینه ای را به روحانی کلیسا اعطا کرد.

راهب ماکاریوس، راهب صومعه ترینیتی کالیازین، در سال 1402 در روستای گریدسین (گریبکوو، کوژینو کنونی)، در نزدیکی کاشین، در خانواده ای خدادوست که به شدت به دستورات خداوند احترام می گذاشتند، به دنیا آمد. والدین، بویار واسیلی آنانیویچ کوژا، که به خاطر سوء استفاده های نظامی خود در زمان اعظم دوک واسیلی واسیلیویچ دوم تاریکی مشهور است، و همسرش ایرینا (حافظه آنها در محلی مورد احترام است) متی (نام در جهان) را از کودکی با ایمان و احترام به خدا بزرگ کردند. جوان دوست داشت وقت خود را صرف خواندن کتاب های معنوی کند و هر چه می خواند عمیقاً در قلبش فرو می رفت. اهل بازی نبود و در روحش پیوسته دعاها و مزامیر و سرودهای معنوی دلنشین می خواند و در این فکر بود که چگونه خدا را بندگی کند.

وقتی متی به بزرگسالی رسید، به فکر دور شدن از زندگی بیهوده دنیوی افتاد. با این حال، والدین او نمی‌خواستند او راهب شود و نمونه‌های کتاب مقدسی از زندگی قدیسین عهد جدید را ذکر کردند که در جهان نجات یافته‌اند. پسر مطیع، که نمی خواست خانواده اش را ناراحت کند و اطاعت کرد، با ازدواج موافقت کرد و به زودی با دختر النا یاخونتووا ازدواج کرد. زوج جوان به یکدیگر قول دادند که اگر یکی از آنها بمیرد، بیوه راهب شود. یک سال پس از عروسی، متیو پدر و مادرش را از دست داد و دو سال بعد، النا درگذشت. و متی بیست و پنج ساله موقت را ترک کرد و در جستجوی ابدی بود و وارد صومعه سنت نیکلاس کلوبوکوف شد و در آنجا نذر رهبانی با نام ماکاریوس گرفت و تمام زندگی خود را وقف خدمت به خدا کرد. دعای قدیس معجزه آسا بود که در زمان حیاتش از خداوند عطای شفای بیماران و رنجوران را دریافت کرد. خداوند به پیر صاحب روح با عطای روشن بینی پاداش داد. ابوت کالیازینسکی در سال 1483 در سن 82 سالگی رحلت کرد. شفای بسیاری از افراد مبتلا به بیماری های مفاصل، پاها و نابینایی نیز از آثار آن قدیس رخ داده است.

در سال 1521، آثار فاسد ناپذیر معجزه گر کالیازین کشف شد. تا سال 1547، سنت ماکاریوس به صورت محلی مورد احترام بود. اما معجزات و عشق عامه به این واقعیت کمک کرد که در شورای مسکو در سال 1547 او به عنوان مقدس شناخته شد. خوشایند خدا، و تصمیم گرفته شد که یاد او را در سراسر روسیه جشن بگیرند.

__________________

اکنون با گرامیداشت یاد و خاطره سنت ماکاریوس، اسقف اعظم ویکتور تور و کاشین خدمات الهی را در کلیسای جامع ترینیتی سفید Tver انجام داد، زیرا آثار مقدس کالیازین از اوایل دهه 90 قرن گذشته در اینجا آرام گرفته است.

با تصمیم شورای اسقفی (تاریخ 22/02/2011)، بنا به درخواست ناحیه اخیر کیمری، کشیش اوگنی مورکوین، و معبد اخیر ودنسکی در شهر کالی‌آزنف، کالیازنف، کالیازین، کشیش مکاریوس کالیازین بی ادوت از کلیسای سفید ترینیتی در توور به عنوان بخشی از راهپیمایی VOLZHSKY CROSS - 2011 به شهر KALYAZIN منتقل شد.

به پدر ما مکاریوس احترام بگذارید، برای ما از خدا دعا کنید!

خدایا شکرت، ممنونم!