صفحه اصلی / توطئه ها / منبع آموزشی برای افراد متفکر و کنجکاو. هنری فورد و یهودیت بین المللی هنری فورد یهودی بین المللی خواند

منبع آموزشی برای افراد متفکر و کنجکاو. هنری فورد و یهودیت بین المللی هنری فورد یهودی بین المللی خواند


بر اساس کتاب هنری فورد"یهودی بین المللی"

«مسأله یهودی هنوز وجود دارد. انکارش فایده ای نداره...
مسئله یهود در همه جاهایی که یهودیان به تعداد قابل توجهی زندگی می کنند وجود دارد. در جایی که وجود دارد، یهودیان در سرگردانی خود آن را با خود می آورند. ناگفته نماند
که به جایی میرویم که مورد آزار و اذیت قرار نگیریم، اما حضور ما باعث آزار و اذیت می شود...
یهودیان بدبخت اکنون یهودی ستیزی را به انگلستان آورده اند. حتی زودتر آن را به آمریکا آوردند.»
تئودور هرتزل، "دولت یهود"

یهودیان بین المللی و همکارانشان که دشمنان آگاه همه آنچه ما به عنوان فرهنگ آنگلوساکسون می دانیم هستند، در واقع بیش از آن چیزی هستند که برای توده های بیهوده مردمی که از هر کاری که یهودیان انجام می دهد دفاع می کنند، به نظر می رسد، زیرا به آنها گفته شده است که همه چیز کاری که رهبران یهود انجام می دهند فوق العاده است...

یهودی تنها و اولین سرمایه‌دار «بین‌المللی» است و در فعالیت‌هایش برای کمک به بهشت ​​روی نمی‌آورد، بلکه ترجیح می‌دهد از بانک‌ها و تراست‌های غیریهودی به عنوان کارگزار خود استفاده کند...

رهبران معنوی یهودیت مدرن همچنان تأکید می کنند که وظایف یهودیان در بین ملل معنوی است، اما این بیانیه چندان قانع کننده نیست، زیرا هیچ واقعیتی وجود ندارد که این را ثابت کند. اسرائیل، در سراسر تاریخ جدید، تنها از یک سو به جهان غیریهودی می نگرد: از چه راهی می توان نیروهای حیاتی آن را به خدمت خود معطوف کرد...

روش کسب معاش که در آن بیشترین درصد مشارکت در مقایسه با سایر نژادها متعلق به یهودیان است تجارت است. حتی خرید و فروش پارچه کهنه، همیشه معامله است. از فروش لباس‌های کهنه گرفته تا تسلط بر تجارت و امور مالی بین‌المللی، اینجاست که یهودی بیشترین توانایی خود را نشان می‌دهد. یهودیان بیش از هر نژاد دیگری نسبت به کار بدنی بیزاری نشان می دهند، اما در ازای آن تمایلی قاطع به تجارت دارند. یک جوان غیریهودی به دنبال شغل در یک زمینه حرفه ای یا فنی است. جوان یهودی ترجیح می دهد کار خود را به عنوان یک پسر تحویل دهنده، فروشنده یا منشی شروع کند...

یهودیان ابتدا در کشورهای خارجی شعبه هایی راه اندازی کردند تا بتوانند سود سریعی را برای شرکت اصلی فراهم کنند. در طول جنگ، صحبت های زیادی در مورد "فتوحات مسالمت آمیز" دولت آلمان وجود داشت که در این واقعیت بیان شد که این دولت شعبه ها و دفاتر نمایندگی شرکت های آلمانی را در ایالات متحده تأسیس کرد. این که بسیاری از شعبه های آلمان در اینجا کار می کردند غیرقابل انکار است، اما در واقع اینها شرکت های آلمانی نبودند، بلکه شرکت های یهودی بودند ...

به یهودی در آلمان همیشه فقط به عنوان یک مهمان نگاه می شد، اما خود او با این که می خواست میزبان شود، در برابر این گناه گناه کرد. هیچ مخالفتی بزرگتر از نژاد صرفاً ژرمنی و صرفاً سامی در جهان وجود ندارد، بنابراین نمی توان بین آنها اتفاق نظر وجود داشت. آلمانی ها همیشه یهودی را یک بیگانه می دیدند. یهودی از این واقعیت که به او تمام حقوق شهروندان بومی داده نشده بود خشمگین بود و با مردمی که مهمان نوازانه او را پذیرفتند دشمنی داشت. در کشورهای دیگر، برای یهودیان آسانتر بود که با جمعیت اصلی مخلوط شوند و قدرت خود را بدون محدودیت افزایش دهند: در آلمان اینطور نبود. به همین دلیل یهودیان از مردم آلمان متنفرند و به همین دلیل کشورهایی که یهودیان در آن نفوذ قوی دارند بیشترین نفرت را نسبت به مردم آلمان در طول جنگ جهانی بدبخت ابراز کردند. یهودیان در این کشورها مطبوعات را منحصراً در دست داشتند و از طریق آن «افکار عمومی» را علیه مردم آلمان دستکاری کردند. تنها مردمی که از جنگ سود بردند یهودیان بودند...

با شروع جنگ، آذوقه و آذوقه ارتش به دست یهودیان رسید و چنین بی صداقتی در همه جا آشکار شد... اما ناگهان مردم دیدند که توسط طبقه خاصی از یهودیان مورد استثمار قرار می گیرند که همه اقدامات را انجام می دهند تا بتوانند بتوانند. برای بهره مندی از نیاز عمومی در همه زمینه‌هایی که امکان سفته‌بازی به قیمت نیازهای مردم یا کسب منافع جانبی وجود داشت - در بانک‌ها، موسسات نظامی و خیریه، در وزارتخانه‌هایی که قراردادها و تدارکات به آنها بستگی داشت - یهودیان همه جا بیرون آمدند... جوامعی که کار می‌کردند. زیرا جنگ تبدیل به اقوام کاملاً یهودی شد... یهودیان قیمت کالاهایی را که دریافت می کردند به روشی دوربرگردان افزایش دادند...

اولین کسی که پس از فروپاشی روسیه به میدان آمد چه کسی بود؟ کرنسکی یهودی یا نیمه یهودی. اما نیات او به اندازه کافی رادیکال نبود و بنابراین تروتسکی که یک یهودی نیز بود جایگزین او شد. تروتسکی متوجه شد که سیستم اجتماعی در آمریکا قوی تر از آن است که شکسته شود. بنابراین، برای اهداف خود، او ضعیف ترین نقطه - روسیه را انتخاب کرد تا تمام جهان را از آنجا طوفان کند. هر کمیسر برجسته در روسیه یهودی است. نویسندگان مسائل روسیه معمولاً اصرار داشتند که روسیه در حال فروپاشی است. شاید این درست باشد. اما این نمی تواند در مورد دولت یهودی-روسی صدق کند. یهودیان در روسیه در آرایش نبرد از سنگرهای خود بیرون آمدند و مانند نارنجک دستی به سردرگمی بی نظمی دست ساز هجوم آوردند. می توان فکر کرد که جای هر رزمنده از قبل به او نشان داده شده است ...

به همه این دلایل، هم در آلمان و هم در روسیه، لازم است بین روش های یهودیان ثروتمند و فقیر به شدت تمایز قائل شد: برخی برای تأثیرگذاری بر دولت ها طراحی شده اند، برخی دیگر احساسات توده ها را در نظر دارند، اما همه آنها به سمت و سویی هدایت می شوند. همان هدف طبقات پایین یهودی نه تنها برای پایان دادن به ظلم، بلکه برای رسیدن به تسلط نیز تلاش می کنند. اراده به قدرت چیزی است که وجود آنها را هدایت می کند...

در میان دولت ها، یک «پان یهودی» برای تسلط بر جهان تلاش می کند، در حالی که بقیه فقط برای قدرت محلی و ملی تلاش می کنند. فعالیت غالب همه یهودیان روزنامه نگاری است. خلاقیت یهودیان مدرن در زمینه های فن آوری، علم و ادبیات، ردپای همان روزنامه نگاری را دارد. خلاقیت محصول شگفت انگیز توانایی یهودیان در جذب ایده های دیگران است. سرمایه و روزنامه نگاری در مطبوعات ادغام می شوند که به این ترتیب به ابزاری برای سلطه یهودیان تبدیل می شود. سازماندهی اداره این دولت پان یهودی جای تعجب دارد. اولین مقر این دولت پاریس بود. اکنون مرکز کنترل به مکان دیگری منتقل شده است. قبل از جنگ پایتخت آن لندن و پایتخت دوم نیویورک بود. شاید بتوان فکر کرد که اکنون نیویورک از لندن بالاتر خواهد رفت - جریان به سمت آمریکا می رود. از آنجایی که «کلیه یهود» قادر به حفظ نیروی زمینی و دریایی دائمی نیست، سایر کشورها باید از این امر مراقبت کنند. نیروی دریایی بریتانیا نیروی دریایی اوست. او از اقتصاد جهانی یهود محافظت می کند، زیرا اقتصاد جهانی به ناوبری وابسته است، از هرگونه تجاوز به آن. در مقابل، "پان-یهودی" به بریتانیا اجازه می دهد تا بی سر و صدا از سلطه سیاسی و سرزمینی برخوردار شود. «پان یهودیت» حتی فلسطین را تحت عصای بریتانیا قرار داد. نیروی زمینی تماماً یهودی در هر کجا قرار دارد، هر نقبی که بر سر دارد، کارش دست به دست هم می دهد تا نیروی دریایی بریتانیا...

تنها در این صورت است که «کلیه یهودیت» با قوم دیگری وارد مبارزه می شود که قوم دوم شرایطی را ایجاد می کند که یهودیان را قادر نمی سازد محصولات کار و مالی یک کشور را تحت تأثیر تأثیر خود قرار دهند. قادر به ایجاد جنگ و ایجاد صلح است. اگر تداوم داشته باشد، باعث هرج و مرج می شود، اما قدرت بازگرداندن نظم را دارد. اعصاب و ماهیچه های بشریت را در جهت مطلوب ترین جهت اجرای اهداف پان یهودی کنترل می کند. سرویس اطلاعات جهانی تابع «کلیه یهود» است. بنابراین، هر لحظه قادر است نظرات مردم را برای درک آنچه در آینده نزدیک برای آنها برنامه ریزی شده است، آماده کند. بزرگ‌ترین خطر در روش‌های اطلاع‌رسانی و شیوه‌ای است که افکار عمومی کل ملت‌ها برای هدفی خاص دستکاری می‌شوند. اما اگر بتوان در رد پای یهود قدرتمند قرار گرفت و بازی آن را افشا کرد، بلافاصله فریاد «آزار و اذیت» بلند می شود و در مطبوعات جهان پخش می شود. با این حال، دلیل واقعی همه آزار و اذیت یهودیان، یعنی ظلم به مردم از طریق کلاهبرداری مالی یهودیان، هرگز موضوع بحث عمومی نمی شود. معاونت دولت تمام یهودیان در لندن و نیویورک قرار دارد. این کشور با انتقام گرفتن از آلمان، خود را برای بردگی سایر ملل آماده می کند. قبلا بریتانیا را به بردگی گرفته است. در روسیه، به همین دلیل، مبارزه با مردم وجود دارد که ظاهراً هنوز تمام نشده است. ایالات متحده، با تساهل خوش اخلاق خود در برابر همه نژادها، از این نظر، زمینه امیدوارکننده ای است. صحنه عمل تغییر می کند، اما یهودی قرن ها به خودش وفادار می ماند...

و با این حال، یهودیان همیشه ویژگی های خود را حفظ می کردند، به صنایع دستی یا کشاورزی معمولی نمی پرداختند، و هرگز به تولید کالاهای مصرفی اهمیت نمی دادند، بلکه همیشه فقط در کالاهای نهایی تجارت می کردند. فقط در دوران مدرنیهودیان اینجا و آنجا شروع به تولید کردند، اما حتی در اینجا همه فعالیت های آنها با تجارت آغشته است، به همین دلیل است که آنها همیشه هنگام تولید کالا سود بالایی دریافت می کنند. اما پیامد این امر برای مصرف کننده کاهش قیمت نیست، بلکه افزایش قیمت کالاست...

تعبیر «یهود بین‌المللی» که ما همیشه از آن استفاده کرده‌ایم، معنایی دوگانه دارد: یکی اینکه یهودی در همه جا یهودی می‌ماند، و دیگری اینکه یهودی دارای سلطه بین‌المللی است. دومی چیزی است که تمام دنیا به آن فکر می کنند. آن نوع یهودی بین المللی که آرزوی تسلط بر جهان را دارد یا قبلاً آن را در اختیار دارد، بدبختی بزرگی برای مردمش است. برای یک یهودی معمولی، سخت ترین چیز در مورد یهودی بین المللی بودن این است که او نیز یهودی است. شگفت انگیزترین چیز این است که این نوع انواع منحصراً توسط قبیله یهودی جایگزین می شود ...

خود یهودیان بهتر از هرکسی این عقیده رایج را می‌دانند که همه کارهای تجاری یهودیان غیرقانونی است...

به همین ترتیب، بحث عمومی در مورد مسئله یهود را نمی توان ضد یهود تلقی کرد. تبلیغات شفابخش است. بحث عمومی درباره مسئله یهود یا پدیده های فردی مرتبط با آن، همانطور که تاکنون در آمریکا وجود داشته است، تنها می تواند گمراه کننده باشد. این موضوع بیشتر از همه در مطبوعات یهودیان مطرح شد، اما بدون صراحت و وسعت دید مناسب. لایتموتیفی که به طور منظم و یکنواخت در مطبوعات یهودی به گوش می رسد همیشه یکسان است: سطح پایین تفکر غیر یهودیان و تعصبات مسیحی. به احتمال زیاد، این دو ایده، زمانی که نویسندگان یهودی را به طور ذهنی رتبه‌بندی هم‌قبیله‌های خود را بررسی می‌کنند، به طرز وسواسی آزار می‌دهند...

وقتی ادعا می شود که در هر مرکز فرهنگی بزرگی این شبهه وجود دارد و حتی در میان تعدادی از شخصیت های برجسته این گمان وجود دارد که یهودیان برنامه مشخصی برای تسلط بر جهان دارند، نمی توان آن را ضد یهود دانست. از طریق تسخیر، اقدام نظامی، نیروی دولت ها یا ابزارهای اقتصادی به معنای علمی کلمه، اما از طریق تسلط بر مکانیسم تجارت و مبادله. به همین ترتیب، بیان چنین دیدگاهی و ارائه مصادیق و شواهد گوناگون در تأیید صحت آن، نمی توان یهودی ستیزی دانست. یهودیان بین المللی ممکن است خودشان سعی کنند این دیدگاه را رد کنند. با این حال، آنها این کار را نمی کنند. به همین ترتیب، آن یهودیانی که آرمان هایشان میراث معنوی کل بشریت شده است، و نه فقط یک نژاد، آن را رد نمی کنند...

اما اگر از طرف غیریهودی اشاره ای می شد که غیریهودی ها از طریق یهودی دیده بودند، با سرعتی باورنکردنی فریاد تعصب شروع شد...
شورا یک نهاد روسی نیست، بلکه یک نهاد یهودی است. اما این یک اختراع مدرن یهودیان نیست، این یک ایده سیاسی جدید متعلق به تروتسکی های مختلف نیست. اصل آن عبری است، نوعی حکومت است که یهودیان پس از فتح فلسطین توسط رومیان، برای حفظ جدایی و حیات نژادی و ملی خود معرفی کردند. بلشویسم مدرن که اکنون پوسته ای ساده از یک ضربه دیرینه است و به کمک آن باید تسلط یک نژاد ایجاد شود، بلافاصله شوراها را به عنوان شکلی از حکومت تأسیس کرد زیرا یهودیان همه کشورهایی که در بلشویسم روسیه شرکت داشتند. از قدیم الایام در سازماندهی شوراها و مدیریت با کمک آنها آموزش دیده اند...

هر چه بیشتر بیاموزید، دیگر اعتماد به ارقام مربوط به اندازه جمعیت یهودیان در ایالات متحده را که توسط خود یهودیان منتشر می شود، متوقف می کنید. آیا کسی می‌داند که تنها ملیتی که دولت ایالات متحده نمی‌تواند آماری در مورد تعداد مهاجران و درآمد آنها به دست آورد، یهودی است؟ و آیا کسی می داند که دولت ایالات متحده، هر زمان که اطلاعاتی در مورد یهودیان بخواهد، باید به آژانس های آماری مراجعه کند که فقط به خود یهودیان خدمت می کنند؟

در آمریکا، زمانی که یهودیان کشور را فتح کردند، اشرافی که باید از بین می رفت، اصلا وجود نداشت. بنابراین، فعالیت یهودیان در ایالات متحده تا همین اواخر به کنترل محصولات خاک پس از برداشت محدود می شد: به عبارت دیگر، منافع یهودیان معطوف به شکار حیوانات زنده نیست، بلکه به تجارت خز آنها معطوف می شود.

زمانی که بارون مونتفیوره پیر این کلمات را در کنگره کراکوف به زبان آورد: «در مورد چه چیزی صحبت می کنی؟ تا زمانی که مطبوعات کل جهان را در دستان خود نداشته باشیم، هر کاری که انجام می دهیم بیهوده خواهد بود. و ما باید بر همه روزنامه‌های جهان تسلط یا نفوذ داشته باشیم تا مردم را مه‌آلود کنیم و کورشان کنیم.» بعد فهمید که چه می‌گوید. منظور او از "کور کردن مردم" این بود که آنها نباید به کار یهودیان توجه کنند، و منظور او از "ابر کردن" ایجاد وضعیتی بود که در آن مردم باید یک چیز را در رویدادهای جهان ببینند، هر چند در واقع آنها کاملاً معنایی داشته باشند. متفاوت...

در واقع وضعیت یهودیان روسیه بد نیست. دلیل اول این است که یهودیان مالک روسیه هستند. همه چیز آنجا در واقع متعلق به آنهاست. دلیل دوم این است که تنها افرادی که در روسیه کمک و حمایت می شوند یهودیان هستند. - این واقعیتی است که معمولاً نادیده گرفته می شود. برای برخی از یهودیان روسیه به طور مرتب از همه جا پول و غذا ارسال می شود. به این ترتیب، یهودیان جهان همزمان از بلشویسم حمایت می کنند. با این وجود، اگر بپذیریم که رنج یهودیان به همان اندازه است که مدافعان آنها ادعا می کنند، پس رنج روس ها چقدر باید بزرگ باشد! از این گذشته ، هیچ کس برای کل مردم روسیه غذا و پول نمی فرستد. این بسته های یهودی به روسیه مانند مالیاتی است که بلشویسم بر تمام جهان تحمیل کرد. در هر صورت، همه چیز نشان می دهد که وضعیت یهودیان در روسیه خوب است. همه چیز آنجا متعلق به آنهاست...

مهم، اما هنوز عملا ناشناخته، تماس های بازپرس N.A. سوکولوف با صنعتگر آمریکایی هنری فورد (1863-1947).

ارتباط نیکلای آلکسیویچ با خود سرمایه دار اتومبیل هنوز یک نقطه خالی باقی مانده است. علاوه بر این، محققانی هستند که با تکرار گفته های دخترش که جوان بوده و بی شک سال ها زیر «مطبوعات» دخترش زندگی کرده است، ادعا می کنند که این ملاقات اصلاً انجام نشده است.

اگر مقاله A. Irina "در قبر N.A. سوکولوف» 1924، سپس این کلماتی که در دوربین گفته می شود، این موضوع را که قبلاً کاملاً واضح نبود، بیشتر گیج می کند.
قبل از انتشار مقالاتی از مطبوعات مهاجر روسیه، مانند پست های قبلی خود، اطلاعات عمومی شناخته شده را به طور خلاصه مرور می کنیم.

هنری فورد، صاحب کارخانه‌های خودروسازی آمریکایی، نویسنده 161 پتنت برای اختراعی که شعار آن «ماشین برای همه است!» بود، در خانواده‌ای از مهاجران ایرلندی متولد شد. همانطور که معلوم شد، در نوجوانی شانزده ساله از مزرعه والدینش به دیترویت نزدیکی فرار کرد تا آن را به پایتخت جهانی صنعت خودرو تبدیل کند.
او، به معنای کامل کلمه، یک خودساخته بود - «مردی که خود را ساخت»: از درجات به مردم.

فورد با طراحی اولین اتومبیل خود در سال 1893، در اوقات فراغت از شغل اصلی خود، در سال 1899 یکی از مالکین شرکت خودروسازی دیترویت شد و در سال 1903 شرکت خودروسازی فورد خود را تأسیس کرد.

او بود که تبلیغ کرد اصول "همکاری طبقاتی" و "سرمایه داری مردمی"که بیان عملی آن ایده خودرویی با قیمت مقرون به صرفه بود. روی دروازه‌های تمام کارخانه‌های فورد نوشته‌ای بود: «به یاد داشته باشید که خداوند انسان را بدون قطعات یدکی آفرید».

او به عنوان یک صنعتگر نمی توانست به مشکل فاحش وضعیت اقتصادی ویژه یهودیان در ایالات متحده توجه نکند و به نقش سیاسی آنها در رویدادهای انقلابی که روسیه و سراسر اروپا را در بر گرفت و تهدیدی برای یهودیان به شمار می رفت اشاره ای نکرد. قدرت خارج از کشور

هنری فورد. 1919

از نظر ظاهری، زمانی بود که یهودیان در آمریکا احساس ناراحتی می کردند و از آینده خود کاملاً مطمئن نبودند.

بلافاصله پس از ورود ایالات متحده به جنگ جهانی اول، قانون جاسوسی (1917) و قانون فتنه (1918) متوالی به تصویب رسید.

ژاکوب شیف، بانکدار یهودی، با عصبانیت به اتهاماتی که مهاجر روسی B.L. برازول متهم به تامین مالی انقلاب روسیه شد و نامه ای به وزارت خارجه فرستاد و در آن خود را از روابط خود با "قرمزها" جدا کرد.

از 11 فوریه تا 10 مارس 1919 جلسات استماع در کمیته فرعی ویژه کمیسیون قضایی مجلس سنای ایالات متحده برگزار شد که وظیفه آن بررسی فعالیت های آلمانی، بلشویکی و سایر فعالیت های ضد آمریکایی با توجه به پیامدهای احتمالی ورود بلشویسم در ایالات متحده بود.
به گفته سناتوری که ریاست آن را برعهده داشت، در تاریخ به کمیسیون اورمن معروف است.


اعضای کمیسیون Overman در طول جلسات استماع. 1919

اکثریت قریب به اتفاق شاهدانی که در مقابل او ظاهر شدند به شدت ضد بلشویک بودند.

احساسی ترین سخنرانی "مادربزرگ انقلاب روسیه"، محکوم سوسیالیست-انقلابی E.E. Breshko-Breshkovskaya، که خواستار اعزام 50 هزار سرباز آمریکایی به روسیه برای بازگرداندن قدرت مجلس مؤسسان منتخب مردم شد.

شاهدان بسیاری از حقایق مهم را گزارش کردند.
در پاسخ به این سوال در مورد ترکیب به اصطلاح. یکی از شاهدان گفت: ارتش سرخ هسته اصلی آن را اسیران جنگی لتونی، چینی و آلمانی تشکیل می دهند. در همان زمان، او لتونی ها را "بی رحم ترین عنصر" انقلاب های 1905 و 1917 خواند.

توماس تونی، بازرس اداره پلیس نیویورک، در مورد خالق این ارتش، تروتسکی، زمانی که در ایالات متحده بود، به تفصیل صحبت کرد.

چهره و پشت "ستاره ارتش سرخ تروتسکی"
به عنوان نماد همکاری شوروی و آمریکا.

بیشترین تأثیر را شهادت دکتر جورج آلبرت سیمونز (1874-1952) - از پاییز 1907 تا 6 اکتبر 1918، رئیس کلیسای متدیست در پتروگراد، بر جای گذاشت.
به گفته وی، جمعیت پایتخت روسیه در این مدت از دو میلیون و 300 هزار نفر به 600-800 هزار نفر کاهش یافت..

او گارد سرخ و مهمتر از همه لتونی ها را مقصر تجاوزها و دزدی های دسته جمعی می دانست.

با این حال، قابل توجه ترین چیز داستانی بود که او از یک معلم 50 ساله در مؤسسه اسمولنی، که بیش از 20 سال در آنجا کار کرده بود، یکی از اعضای کلیسای متدیست در پتروگراد بود.

طبق داستان های او، در مقر انقلاب بلشویکی، که مؤسسه دوشیزگان نجیب به آن تبدیل شد، چیزی که او را بیشتر تحت تأثیر قرار داد این بود که معلوم شد «آنها بیشتر آلمانی صحبت می کنند تا روسی.
شاید او ییدیش را شنیده باشد، زیرا ییدیش به آلمانی نزدیک است.
برای من عجیب به نظر می رسد، اما وقتی با یک فرد معمولی از ناحیه پایین ایست ساید [نیویورک] صحبت می کنید، او نه آلمانی یا روسی، بلکه ییدیش صحبت می کند. ...
او ییدیش را شنید و با آلمانی اشتباه گرفت..."

روز بعد، نیویورک تایمز عنوانی را با فونت بزرگ منتشر کرد:

«آژیتاتورهای سرخ از شهر ما در روسیه به قدرت رسیدند. دکتر سیمونز می‌گوید: «ایست‌سایدرهای سابق مسئولیت زیادی در قبال بلشویسم دارند».

تیتر یک روزنامه مشهور دیگر، نیویورک تریبون، از این هم تندتر بود:

«سمت شرقی نیویورک مهد بلشویسم بود. دکتر سیمونز در مجلس سنا گفت: تروریسم روسی از آمریکا می آید.

در محله یهودیان نیویورک.

این شهادت های کشیش توسط فهرستی از کارفرمایان بلشویک که در فوریه 1919 در جلسه کمیسیون اورمن از گزارشی که در نوامبر 1918 توسط مهاجر روسی بوریس لوویچ برازول به وزارت خارجه ایالات متحده فرستاده شد تأیید شد. اختصاص داده شد.

معروف هم همین را تایید کرد فیلسوف انگلیسیبرتراند راسل (1872-1970) در کتاب خود "عمل و نظریه بلشویسم" (1920) که در آن برنده آینده نوبل برداشت های خود را از سفر به روسیه شوروی در ژوئن 1920 به اشتراک گذاشت که طی آن با لنین، تروتسکی ملاقات کرد. گورکی و بلوک

او با توصیف اشرافیت بلشویکی متکبر، تأکید کرد که این اشراف "متشکل از یهودیان آمریکایی شده" است.

در 1919-1920 آشکار شد. در آمریکا، کارزار مبارزه با "تهدید سرخ" توسط وزیر دادگستری میچل پالمر رهبری شد.
به گفته وی، این اقدام علیه «عناصر خرابکارانه و آشوبگران با منشأ خارجی» انجام شده است.

همه به خوبی متوجه شدند که در مورد چه چیزی صحبت می کنند ما در موردبه خصوص که وزیر علناً اعلام کرد که "در ایالات متحده 60 هزار نفر از این مبلغان سازمان یافته دکترین تروتسکی وجود دارد."

خود تروتسکی، به قول او، «خارجی با شهرت مشکوک […]، پست ترین کسانی است که در نیویورک شناخته می شوند».

این احساسات با مجموعه ای از ترورهای ناشناس که با استفاده از بمب و نامه های تله انجام شد، تقویت شد.

نقش عمده‌ای را فعالیت‌های مدیر سرویس اطلاعات نظامی ایالت نیویورک، دکتر هریس ای. هاتون، و افسر اطلاعاتی جان بی ترور، که به ویژه در مطالعه محافل یهودی رادیکال در نیویورک پس از آن مشغول بود، ایفا کرد. جنگ

نتیجه این کارزار قانون سهمیه سال 1921 بود که مشخص می کرد در سال 1910 تعداد مهاجران از هر قومی در کشور نباید از سه درصد در سال تجاوز کند. (به یاد بیاورید که در سال 1920، 3.6 میلیون یهودی در ایالات متحده وجود داشت - سه برابر بیشتر از سال 1910، که 3.4 درصد از کل جمعیت کشور را تشکیل می داد؛ بیست سال پیش تنها 1.4٪ بود. تنها در سال 1921 ، تعداد مهاجران یهودی 119 هزار نفر افزایش یافت!).

کارت سال نو یهودی از اوایل دهه 1900 با استقبال از مهاجرت یهودیان از روسیه به ایالات متحده.

در نهایت، سهمیه سال 1921 اقدامی ناکافی به نظر می رسید و در سال 1924 قانون جدیدی به تصویب رسید ("قانون جانسون") که طبق آن حداکثر تعداد مهاجران نباید از دو درصد تجاوز کند و سال 1890 به عنوان شروع در نظر گرفته شد. نقطه در واقع، این به معنای پایان دادن به مهاجرت گسترده یهودیان از اروپای شرقی به ایالات متحده بود.

"درو ببند!" نقاشی از شیکاگو تریبون. جولای 1919



با این حال، با وجود این، در نتیجه انواع دستکاری ها (پول و ارتباطات بسیاری از مشکلات را حل کرد)، اندازه جامعه یهودیان آمریکا افزایش یافت و تا سال 1925 به چهار و نیم میلیون نفر رسید.

در همان زمان، به گفته محقق یهودی مدرن Ya.I. رابینوویچ، "بیشمارترین، ثروتمندترین و با نفوذترین" شد جامعه یهودیدر جهان
یهودیت سومین دین در آمریکا شد.

یهودیان نه تنها پذیرفته شدند، بلکه گوشت و خون جامعه شدند و غالباً ظاهر آن را تعیین کردند. […]

... در بانکداری و بورس اوراق بهادار، املاک، خرده فروشی، توزیع و صنعت سرگرمی، یهودیان موقعیت های قوی داشتند.

واکنش هنری فورد به همه اینها چگونه بود؟

در نوامبر 1918، او روزنامه "دیربورن ایندیپندنت" را که در سال 1901 تأسیس شد، خریداری کرد که شروع به انتشار مقالاتی از مجموعه " یهودیت بین المللی: یک مشکل جهانی."

انصافاً باید توجه داشت که اگرچه وقایع 1917-1920. و به عنوان انگیزه ای برای فورد عمل کرد، "کروز صلح" معروفی که او در پایان سال 1915 ترتیب داد، او را به فکر کردن در مورد این مشکل واداشت که هدف آن این بود که اروپایی ها را به خود بیاورد تا آنها را متقاعد کند که کشتار خونین را متوقف کنند. در مزارع دنیای قدیم

فورد به یاد می آورد: «در کشتی دو یهودی سرشناس بودند. ما بیش از دویست مایل نرفته بودیم که این یهودیان شروع کردند به من در مورد قدرت در دستان نژاد یهودی و اینکه چگونه آنها با کنترل مالی خود بر جهان حکومت می کنند. فقط یهودیان می توانستند جنگ را متوقف کنند.

من قبول نکردم و به آنها گفتم.
سپس آنها با جزئیات زیاد برای من توضیح دادند که یهودیان چگونه مطبوعات را کنترل می کنند و پول خود را از کجا می گیرند.
در نهایت توانستند مرا متقاعد کنند.
این من را به قدری منزجر کرد که حتی می خواستم کشتی را به عقب برگردانم..."

فورد با درک احتمالات نیرویی که به چالش کشیده بود، با جدیت تمام به موضوع پرداخت.

به دستور او، منشی شخصی او، ارنست لیبولد، یک آژانس کارآگاه ویژه با بودجه خوبی را سازماندهی کرد که زیر نظر چارلز سی. دنیلز، وکیل سابق وزارت دادگستری، با دفتری در خیابان برود در نیویورک فعالیت می کرد.

وظایف کارآگاهان (ماموران اطلاعاتی سابق آمریکا، مقامات دولتی و مهاجران روسی) شامل نظارت بر یهودیان با نفوذ سیاسی و اقتصادی، یهودیان رمزنگاری شده و آمریکایی هایی بود که از حمایت آنها برخوردار بودند.

ارنست گوستاو لیبولد (1884-1956) مسئول تمام فعالیت های تجاری شخصی هنری فورد بود و به عنوان منشی مطبوعاتی عمل می کرد. او از معدود کسانی بود که از اعتماد مطلق صنعتگر برخوردار بود.

فورد اظهار داشت: «از لحظه‌ای که این نوشته‌های من به چاپ رسید، آنها تحت سرکوب سازمان‌یافته بودند.
نامه، تلگراف و موعظه شفاهی همه در یک جهت عمل می کردند: آنها در مورد هر یک از مقالات من فریاد می زدند که این آزار و اذیت است.

و این فریاد «کمک»، همانطور که نویسنده به زودی متوجه شد، اصلاً از «مردمی درمانده و ترحم‌آمیز» نبود، بلکه «با مهر صاحبان قدرت مشخص شد».

با این حال، در ابتدا مخالفان فورد هنوز از حمله آشکار به چنین قلعه ای و حتی در چارچوب "تهدید سرخ" می ترسیدند.

ژاکوب شیف، بانکدار در ژوئن 1920 در نامه ای خصوصی نوشت: «اگر وارد تقابل شویم، آتشی را به راه خواهیم انداخت و هیچ کس نمی تواند پیش بینی کند که چگونه آن را خاموش می کند».

با این حال، در پاییز، شرایط تغییر کرد. فعالیت‌های انتشاراتی هنری فورد، همراه با احساسات عمومی آمریکایی، «جدی‌ترین مشکلی شد که یهودیان آمریکایی با آن مواجه بودند».

در نوامبر و بار دیگر در دسامبر 1920، مجله آمریکایی عبری پادشاه اتومبیل را به چالش کشید تا شواهدی مبنی بر توطئه یهودیان را به هیئت منصفه ای متشکل از شخصیت های برجسته آمریکایی ارائه دهد.
اگر او شکست بخورد، باید با اعتراف به اشتباه خود، نام کسانی را که او را به وجود چنین توطئه ای متقاعد کردند، ببرد.

حمله ادامه یافت. در 16 ژانویه 1921، نامه ای سرگشاده در محکومیت یهودی ستیزی فورد منتشر شد. سازمان دهندگان موفق به جمع آوری امضای 119 شهروند آمریکایی از جمله سه رئیس جمهور سابق، 9 وزیر امور خارجه و حتی یک کاردینال شدند. ناگفته نماند که این نامه توسط بسیاری از روزنامه های معروف تجدید چاپ شد.

با این حال، فورد، انگار هیچ اتفاقی نیفتاده، به کار خود ادامه داد. در پایان سال 1921، او اعلام کرد که به زودی مورد توجه آمریکایی ها قرار خواهد گرفت "یک دوره جدید در تاریخ" که نشان می دهد چگونه یهودیان جنگ داخلی در ایالات متحده را برانگیختند و ترور لینکلن را سازماندهی کردند.، "و همچنین بسیاری از چیزهای دیگر که در مدرسه تدریس نمی شود."

و با این حال اتهام اصلی هنری فورد(و تا به حال به سختی پنهان شده است!) همانطور که از مقاله منتشر شده در زیر خواهیم دید، قتل خانواده سلطنتی.


جلد چاپ اول جلد دوم بین المللی یهودیت - «فعالیت های یهودیان در ایالات متحده». آوریل 1921

اسناد یهود

معلوم می شود که با مشاهده ساده زندگی یهودی، تحت تأثیر مستقیم این زندگی، نمی توان یک ضد یهودی شد.

برای تبدیل شدن به یکی، آنها کاملاً به تأثیرات خارجی و مسلماً مضر و پروتکل های صهیون نیاز دارند.

یهودیان به خودی خود، با فعالیت‌هایشان که در برابر چشمان همگان انجام می‌شود، نمی‌توانند هیچ احساس دیگری جز یهودیت و در بدترین حالت، بی‌تفاوتی کامل برانگیزند.

این کشف، کاملا قدیمی و کاملاً توسط روشنفکران پیشرفته ما جذب شده است، توسط پوزنر، روزنامه نگار یهودی انجام شد.
در آمریکا، یهودیان به طرز وحشتناکی از میلیاردر معروف فورد ناراضی هستند، کسی که اتهام قتل خانواده سلطنتی را در مقابل همه یهودیان انداخت.

یهودی برانگیخته شد و دعوی قضایی علیه فورد آغاز کرد و او را به افترا متهم کرد.

در همان زمان، آشکارا، فشار وارد شد: یهودیان همه کشورها علیه فورد متحد شوند! و اتحاد با خرید پرهای تجاری مسیحی آغاز شد. و اینجا، در اروپا، پوزنر، روزنامه‌نگار یهودی، اولین صدای خود را به صدا درآورد .

در پاسخ به سوال خبرنگار روزنامه "پترزبورگ جدید" ("آیا موارد شناخته شده ای وجود دارد که فرزندان قهرمانان تحقیقات شما بخشی از نخبگان مدرن روسیه بودند؟")، تاریخ نگار سن پترزبورگ پروفسور A.V. اوستروفسکی گفت: «... من الکساندر پوزنر را به عنوان نمونه نام می برم. مقاله من «الکساندر پوزنر و برادرانش» از آخرین شماره سیزدهم سالنامه «از عمق زمان» [سن پترزبورگ. 2005]. قهرمان این مقاله پدربزرگ روزنامه نگار مشهور تلویزیونی ما ولادیمیر ولادیمیرویچ پوزنر است. او به من علاقه مند شد زیرا صاحب دفتر فنی پوزنر و واینبرگ بود که با امپراتوری مالی مورگان مرتبط بود و یکی از رهبران آن اولین نماینده رسمی روسیه شوروی در ایالات متحده آمریکا، لودویگ مارتنز (1919-1920) بود. . هنگامی که این واقعیت برای من مشخص شد، شروع به جمع آوری اطلاعات در مورد صاحبان دفتر فنی یاد شده کردم و متوجه شدم که یکی از برادران الکساندر پوسنر، سمیون، بخشی از رهبری سازمان نظامی حزب سوسیالیست لهستان است، دیگری. سولومون، یک شخصیت عمومی برجسته یهودی بود و ماتوی نه تنها بانکدار، بلکه شوهر روزالیا رافائلوونا گوتس، خواهر یکی از بنیانگذاران و رهبران حزب سوسیالیست انقلابی، میخائیل گوتس، نیز بود. از مواد اداره پلیس مشخص است که برادران پوسنر یک خواهر به نام ورا داشتند که با لئونتی برامسون ازدواج کرده بود. لئونتی برامسون یک سوسیالیست مشهور مردمی، یکی از بنیانگذاران جناح ترودویک است که برجسته ترین چهره آن الکساندر فدوروویچ کرنسکی بود. اخیراً معلوم شد که پسر عموی لئونتی... افسر اطلاعاتی انگلیسی سیدنی ریلی است.» - یهودی اودسا، ریلینسکی-روزنبلوم. - S.F.


اما این زمان ما و پوزنر «ما» است.

اما فورد هنوز هم سیدوروف نیست، که به سادگی بتوان او را به خاطر یهودی ستیزی به دیوار کشید، همانطور که مقامات یهودی در روسیه به سادگی انجام می دهند.

فورد یک آمریکایی، یک پادشاه اتومبیل و از همه مهمتر یک میلیاردر است و شوخی با او چندان امن نیست.

و بنابراین آقای پوسنر با کمک قلم «روزنامه نگار آمریکایی با صداقت بی عیب و نقص»، کریستین هاتود، قرص آماده شده برای فورد را طلایی می کند و افسانه می گوید.

بر اساس این افسانه‌ها، اولاً «فورد آمریکایی هوشیار» پس از ارائه پروتکل‌های صهیون توسط «ماسوریک‌ها» با هم به او یک یهودی ستیز تبدیل شد و این پروتکل‌ها برای خوانش اولیه در آموزش یهودی‌ستیزی ارزش خود را از دست دادند.

این اولاً و ثانیاً آقای پوسنر اطمینان می‌دهد که تمام سازمان‌های یهودستیز در اروپای شرقی توسط این مرکز قدرتمند رهبری می‌شوند که در اطراف فورد جمع‌آوری شده‌اند و از منابع مالی آن تغذیه می‌کنند.
ما هنوز باید به آقای پوسنر انصاف بدهیم که او خطری نداشت که یهودی ستیزی کنونی در روسیه شوروی را به نفوذ فورد، سازمان ها و سرمایه های او نسبت دهد. و او ریسک نکرد زیرا البته خودش به خوبی می‌داند - اگرچه این چندان مهم نیست - اما همه این را می‌دانند که این فورد نیست که در روسیه فعالیت می‌کند، بلکه یک سازمان قدرتمند یهودی است که در به بهترین شکل ممکن، یهودی ستیزان را بدون پروتکل های صهیون در میان مردم، تا روانشناسی قتل عام، پرورش داده و آموزش می دهد.

خوشبختانه برای فورد، او همچنین هیچ ارتباطی با یهودی ستیزی در میان اعراب در فلسطین، تونس، الجزایر و مراکش ندارد. ن
و چه و در سازماندهی اولین قتل عام یهودیان در روسیه در زمان سلطنت سویاتوپولک.
آقای پوسنر حداقل به این موضوع اشاره نمی کند.

در همین راستا، به گفته روزنامه‌نگار فوق، آقای پوسنر با جزئیات کافی تمام این سازمان قدرتمند فورد را تا اسامی، تا رمزی که اعضای این سازمان در مکاتبات بین خود استفاده می‌کنند، فاش می‌کند.

البته توسط مهاجران روسی که یا در قتل عام ها، یا در محاکمه بیلیس، یا در اخرانا دست داشتند، رهبری می شود.

هاتود که اتفاقاً آنها را "پیدا کرد" می‌گوید: "در میان این کارآگاهان درباره کشتارهای در حال آماده‌سازی در آمریکا صحبت می‌کند. در دایره فورد، کم کم، همان تمایلات قبلی در روسیه، تحت سلطه صدها سیاه، در حال ظهور است.

بنابراین، فورد قبلاً مظنون به سازماندهی یک قتل عام یهودیان در آمریکا است و اتفاقاً مهاجرت روسیه نیز در این مورد مشکوک است.

این مشکوک است نه بر اساس اسناد تغییرناپذیر، بلکه بر اساس مکالمات ادعایی در حال انجام در این مورد.

برای یهودیان کافی نبود که تمام وجود مردم روسیه را در سرزمین خود مسموم کنند.
کینه توزی یهودیان حتی در تبعید نیز او را تعقیب می کند و برای این کار دست از هیچ دروغ و تهمت نمی کشد.
آقایان یهودیان مانند هیچ کس دیگری می دانند چگونه کارهای زشت انجام دهند و سوسیالیست های ما می دانند که چگونه در این زمینه به یهودیان خدمت کنند.

پس از گفتن این افسانه ها در مورد فورد، اما با واقعیتی غیرقابل تردید که چنین است، با ذکر این نکته که در میان اسناد متعددی که هاتود مقاله خود را با آنها ارائه کرده است، نامه ای از [B.L.] Brasol به ژنرال [A.I.] Spiridovich وجود دارد که در آن نامه ای وجود دارد. برازول گزارش می دهد که او دو کتاب نوشت که بیشتر از ده قتل عام به یهودیت آسیب می رساند (سند شگفت آور مهمی است، من نتوانستم یک سند مهمتر پیدا کنم)، آقای پوسنر ناگهان ابراز پشیمانی می کند که در هاتود هیچ داده ای در مورد پیدا نکرد. فعالیت های فوردیست ها «در قاره اروپا».

پس از این بیانیه، البته به نظر می رسد که اتهامات فورد مبنی بر اینکه همه سازمان های یهودی ستیز در اروپای شرقی توسط او رهبری می شوند باید ناپدید شوند - اما نه، آقای پوسنر اضافه می کند که با وجود این، «پس از هر آنچه که توسط هاتود گزارش شده، فوردیست ها نمی تواند کمک کند اما شرکت نمی کنددر مونیخ، بوداپست و اعمال دیگر" حتی "اعمال دیگر".

از اینجا مشخص می شود که یهودیان در زمانی که نیاز به دفاع از خود دارند چقدر صادق هستند و اطلاعات مستند آنها چقدر ارزشمند است.
حتی نامه خصوصی آقای برازول به ژنرال اسپیریدوویچ می توانست دزدیده شود (آیا این یک سازمان یهودی خوب نیست؟)، اما در مورد حقایق برجسته ای مانند وقایع مونیخ و بوداپست - چیزی جز سخنان ساده، ارجاع به آژانس تلگراف یهودی. و برخی اطلاعات از چکسلواکی.

اما مبارزات علیه فورد آغاز شده بود. و درست است - یهودستیز نباشید. اما آیا یهود قدرت و مدارک خود را به خوبی محاسبه کرده است؟

یهودی ستیزی هنری فورد

خودروساز معروف هنری فورد به تدریج به ایده های ضد یهود رسید. او در ابتدا با مشکل قدرت سرمایه پولی که آن را مخرب می دانست، مشغول بود. کشاورزان پروتستان، که فورد از آنها آمده بود، محتاط بودند و اغلب نسبت به خارجی ها خصمانه بودند. جست‌وجوی یک توضیح ساده، فورد را به تئوری توطئه سوق داد و بحث در مورد بانکداران یهودی، که مشخصه آن زمان بود، به تدریج دیدگاه‌های او را تقویت کرد، که منجر به یکی از بزرگترین کمپین‌های یهودستیزی در تاریخ ایالات متحده در دهه 1920 شد.

منبع اصلی خصومت با یهودیان در حلقه فورد دستیار او ارنست جی لیبولد بود. او همچنین توجه فورد را به محتوای «پروتکل‌های بزرگان صهیون» به منظور استفاده از آنها در مبارزات انتخاباتی جلب کرد.

با پول فورد، لیبولد یک آژانس کارآگاهی ویژه به منظور جاسوسی از یهودیان شناخته شده و مظنون ایجاد کرد. برخی از آمریکایی ها به دنبال "حامیان یهودی" بودند. برای این کار، لیبولد تعدادی از ماموران اطلاعاتی سابق، مقامات دولتی فعلی را استخدام کرد. زندانیان سابق، متعصبان یهودستیز و مهاجران روسی. به ویژه، بوریس برازول، سلطنت طلب و یهودی ستیز روسی نیز برای فورد کار می کرد که «پروتکل ها» را از روسی به روسی ترجمه کرد. زبان انگلیسی.

تاریخچه خلقت

در سال 1918، فورد روزنامه هفتگی «دیربورن ایندیپندنت» را خریداری کرد که از 22 می 1920، مقالات ضدیهودی را در 91 شماره، و همچنین در بخش‌هایی متن کامل پروتکل‌های بزرگان صهیون را منتشر می‌کرد. در نوامبر 1920، گزیده ای از مقالات از دیربورن ایندیپندنت به عنوان یک کتاب جداگانه با عنوان یهودیت بین المللی منتشر شد. مشکل اصلی جهان" یهودی بین المللی: مهمترین مشکل جهان) از 20 فصل. بخش عمده ای از جلد اول شامل مجموعه ای از "پروتکل ها" بود. مطالبی برای Dearborn Independent توسط ویلیام جی کامرون، که در سال 1920 ریاست روزنامه را بر عهده داشت، تهیه شد.

پس از آن، تا پایان سال 1922، سه جلد دیگر منتشر شد: "فعالیت های یهودیان در ایالات متحده آمریکا" (eng. فعالیت های یهودیان در ایالات متحده، 1921، فصلهای 21-42)، "نفوذ یهودیان در زندگی آمریکایی" (eng. نفوذ یهودیان در زندگی آمریکایی، 1921، فصل 43-61) و "جنبه های قدرت یهود در ایالات متحده" (eng. جنبه های قدرت یهود در ایالات متحده، 1922، فصل 62-80).

این کتاب بعدها به طور فعال توسط تبلیغات نازی مورد استفاده قرار گرفت

نویسنده در مقدمه کتاب، بررسی «مسئله یهودی» را اعلام می کند که به نظر او موجودیت آمریکایی ها و دیگر مردمان را تهدید می کند. نویسنده معتقد است که "یهودیت" نشان دهنده یک سیستم یکپارچه از روابط بین مردم نژاد یهودی است که برای تسلط بر جهان تلاش می کنند. به عقیده وی، گرایش تاریخی یهودیان به تجارت و مبادلات مالی، توانایی دستیابی به اهداف تعیین شده و حمایت متقابل در سطح جهانی منجر به این واقعیت می شود که قشر کوچکی از یهودیان در هر کشوری اهرم های کنترل را در دست دارند، در درجه اول در حوزه اقتصاد و فرهنگ

در ادامه این کتاب آمده است که یهودیان در هر کشوری به دنبال نابودی کشور خود هستند تا قدرت را به دست خود بگیرند. یهودیان، به گفته نویسنده، حاملان ایدئولوژی کمونیستی هستند. نویسنده یهودیت را نیرویی فراملی می داند که حکومت های محلی را کنترل می کند. به گفته نویسنده، "یک واقعیت غیرقابل انکار قدرت نامحدود یهودیان علیرغم تعداد نسبتا کم آنها است."

واکنش در آمریکا

کمپین یهودستیزی که توسط Dearborn Independent راه اندازی شد، اعتراضات بسیاری را برانگیخت. در آغاز مبارزات انتخاباتی روزنامه را ترک کرد سردبیرادوین پیپ پیپ در توضیح خروج خود نوشت:

مواد علیه یهودیان در حال آماده سازی بود. خوانده شد، بین کارمندان توزیع شد، بازخوانی شد، بازنویسی شد و دوباره خوانده شد... یهودیان به همه چیز متهم شدند. اگر باد دود را به پنجره غربی می زند، یهودیان مقصر هستند. و اگر باد گرد و غبار را به پنجره شرقی بیفکند یهودیان مقصرند...

در دسامبر 1920، شورای فدرال انتشارات فورد را محکوم کرد. کلیساهای مسیحیآمریکا. کمپینی که یهودیان آمریکایی برای تحریم خودروهای فورد آغاز کردند، آغاز شد.

در 12 نوامبر و بار دیگر در 12 دسامبر 1920، مجله یهودی آمریکایی عبری فورد را به چالش کشید تا هیئت منصفه ای متشکل از رهبران برجسته آمریکایی را انتخاب کند تا شواهدی دال بر توطئه یهودیان به آنها ارائه دهد. اگر فورد نتوانست هیئت منصفه را به وجود یک توطئه متقاعد کند، باید به اشتباه خود اعتراف می کرد و اسامی کسانی را که او را به وجود این توطئه متقاعد کردند، منتشر می کرد. فورد به این تماس پاسخ نداد و به انتشارات ضد یهود خود ادامه داد.

در این کمپین، فورد از حمایت برخی آمریکایی ها از جمله مخترع معروف توماس ادیسون برخوردار شد.

در سال 1924، دیربورن ایندیپندنت به کشاورز معروف آرون شاپیرو، که یک پرونده افترا تشکیل داد، حمله کرد و نام متهم را نه روزنامه یا سردبیر، بلکه شخصا فورد کرد. در مارس 1927، ویلیام کامرون، سردبیر روزنامه، با سوگند شهادت داد که مطالب روزنامه با فورد مورد بحث قرار نگرفته است. کامرون ادعا کرد که هرگز نسخه‌های اولیه هفته نامه را برای صاحب روزنامه ارسال نکرده است و هرگز هنری فورد را ندیده است که حتی یکی از مقالات را بخواند. اظهارات کامرون با ناباوری شدید جامعه مواجه شد. پس از این، شاپیرو خود فورد را به دادگاه احضار کرد که برای مدت طولانی از دریافت احضاریه اجتناب کرد و در نهایت هرگز در جلسه دادگاه حاضر نشد. شکایت دیگری علیه فورد توسط نویسنده کتاب "داستان یک فریب - "پروتکل ها" تنظیم شد. بزرگان صهیون"" هرمان برنشتاین.

در نتیجه، فورد درگیری را خارج از دادگاه، از جمله از طریق پرداخت، حل کرد مبلغ زیادی، که اندازه آن تحت شرایط معامله طبقه بندی شده بود و هنوز مشخص نیست. در همان زمان، فورد اظهارات ضدیهودی خود را رد کرد و در 7 ژوئیه 1927 نامه ای به مطبوعات فرستاد و در آن از یهودیان به خاطر آسیبی که به آنها وارد کرد عذرخواهی کرد و قول داد که مطالب منتشر شده را از گردش خارج کند و اطمینان حاصل کند که او نشریات حاوی چنین حملاتی نبودند. با وجود این، در اواخر دهه 1930 شعارهای ضد یهود در کارخانه های فورد منتشر شد.

تأثیر بر ناسیونال سوسیالیسم در آلمان

ترجمه آلمانی این کتاب طی دو سال (1921-1922) در شش چاپ در آلمان منتشر شد.

موضوع تأثیر فورد و کتابش بر ناسیونال سوسیالیست های آلمانی توسط نیل بالدوین در کتاب «هنری فورد و یهودیان: خط نقاله نفرت» به تفصیل مورد بررسی قرار گرفت. بالدوین اشاره می کند که نشریات فورد منبع اصلی تأثیرگذاری بر نازی های جوان در آلمان بود. نظر مشابهی توسط نویسنده کتاب "هنری فورد و یهودیان"، آلبرت لی، مشترک است. گزیده ای از کتاب یهودیت بین المللی توسط هیتلر در کتاب مبارزه من استفاده شده است. فورد تنها آمریکایی بود که هیتلر در کتابش از او با تحسین یاد کرد.

بعد از جنگ

انتشار در کشورهای دیگر

این کتاب به زبان روسی ابتدا در دهه 1920 در تبعید منتشر شد و در اوایل دهه 1990 در روسیه منتشر شد. در پاییز سال 2009 (دوباره در بهار 2015) در فدراسیون روسیه، کتاب "یهودیت بین المللی" در فهرست فدرال مواد افراطی گنجانده شد. تولید و توزیع آن ممنوع است و مطابق با ماده 20.29 قانون تخلفات اداری فدراسیون روسیه ("تولید و توزیع مواد افراطی") با جریمه یا بازداشت اداری تا 15 روز مجازات می شود.

این کتاب در بسیاری از سایت های ضد یهود در اینترنت منتشر شده است، به عنوان مثال در وب سایت رادیو اسلام، دیده بان یهودیان و دیگران.

مجموع تیراژ نشریات خارجی حدود یک میلیون نسخه بود.

یادداشت ها

  1. جاناتان آر. لاگزدون.قدرت، نادانی و یهودستیزی: هنری فورد و جنگ او علیه یهودیان (انگلیسی) // اد. مارک A. پلوزای.بررسی تاریخی هانوفر - کالج هانوفر، بهار 1999. - جلد. 7.
  2. شپوتوف بی. ام.فصل 8 // هنری فورد: زندگی و تجارت. - M.: KDU، 2005. - 384 ص. - شابک 5-98227-016-4.
  3. حوضه یا Z. معلمان آمریکایی هیتلر (تعریف نشده) (2008). بایگانی شده از نسخه اصلی در 1 دسامبر 2010.
  4. (انگلیسی). کتابخانه مجازی یهودیان. شرکت تعاونی آمریکا و اسرائیل بازبینی شده در 21 فوریه 2015.
  5. بن ایتو اچ. (انگلیسی). جنگ شخصی هنری فورد علیه یهودیان// دروغی که نمی خواهد بمیرد / ترجمه از انگلیسی سرگئی ایلین. - M.: "Rudomino"، 2001. - 3000 نسخه.

- شابک 5-7380-0149-4.

البته آنها تجارت اطلاعات را در سراسر کشور کنترل می کنند. اگرچه از نظر عددی آنها بسیار کوچکتر از سایر نژادهای ساکن در میان آمریکایی ها هستند، با این وجود تبلیغات روزانه، گسترده و مطلوبی در خدمت آنهاست. اگر آنها آن را در دست نداشتند و خودشان آن را به معنایی که می خواستند هدایت نمی کردند، غیرقابل تصور بود.

قانون یهود به یهودیان اجازه داد تا با غیر یهودیان تحت قوانین متفاوتی نسبت به قوانینی که هنگام تجارت با «همسایه» یهودی خود باید رعایت کنند، تجارت کنند.

حضور یهودیان در سرتاسر جهان و انسجام قبیله ای آنها تضمین کرد که آنها به عنوان مردمی در میان مردمان دیگر زنده بمانند و به عنوان نماینده شرکتی باشند که عواملش را می توان در همه جا یافت.

... تکنیک هایی در زمینه اعتبارات و قانون قبض توسط بازرگانان یهودی نه تنها برای استفاده از آنها در بین خود، بلکه برای سردرگمی غیر یهودیانی که با آنها معامله می کردند ابداع شد.

... دارایی آنها در گمنامی "حامل" پنهان شد و به این ترتیب بخش قابل توجهی از دارایی آنها دست نخورده باقی ماند.

... قدرتی که آنها به دست آورده اند با "سند نمایندگی" یکسان است: این کار شرکت تحت قدرت را قادر می سازد. پایتخت یهود، تحت نامی عمل کند که کوچکترین اشاره ای به نفوذ یهودیان نداشته باشد. (انجمن های بی نام، شرکت های سهامی).

یهودی تنها و اولین سرمایه دار "بین المللی" است...

یهودیان مدت‌هاست که به دنبال این بوده‌اند که دولت‌ها را مشتری خود کنند. انعقاد وام‌های دولتی با این واقعیت تسهیل شد که اعضای یک خانواده از سرمایه‌داران در کشورهای مختلف زندگی می‌کردند: آنها نماینده آن فهرست بین‌المللی بودند که نقش پادشاهان و دولت‌ها را در میان خود بازی می‌کردند و دشمنی ملی را تشدید می‌کردند و به نفع خود این عوامل مالی بودند.

این انتقاد تا آنجا که به طور کلی علیه سرمایه گذاران برجسته مالی است، رنگ و بوی نژادی ندارد.

... یهودیان اصلاً به کسب دوستی توده های غیر یهودی اهمیت نمی دهند ... زیرا خودشان به برتری نژاد خود متقاعد شده اند.

حتی در بی‌رحمانه‌ترین زمان‌ها برای یهودیان، همیشه یک «یهودی درباری» وجود داشت که از طریق وام و حلقه بدهی، به دنبال دسترسی به دهلیز سلطنتی بود.

... در حال حاضر یک نیروی مالی وجود دارد که یک بازی جهانی و کاملاً سازمان یافته انجام می دهد: جهان یک میز قمار، یک شرط بندی و یک قدرت جهانی است.

در پوشش «قوانین اقتصادی»، پدیده‌های بسیار متنوعی پنهان شده‌اند که به‌اصطلاح «قوانین» در آن‌ها مقصر نیستند. آنها مقصر قوانین غرور گروه کوچکی از مردم هستند که اراده و قدرت دارند تا افراد را تا آنجا که ممکن است به رعیت خود تبدیل کنند.

نیروهایی که در نگاه اول باعث نوسان قیمتی نامفهوم در بازار پنبه شدند، پنجه بر آلمان شکسته گذاشتند تا آن را به یک بدهکار جهانی تبدیل کنند.

... اگر این سیستم ضد اخلاقی و به شدت غیراخلاقی را از سرچشمه اصلی آن ردیابی کنیم، معلوم می شود که تمام افراد مقصر آن با یک مهر مهر و موم شده اند.

یک «ابر دولتی» وجود دارد که با هیچ یک از دولت های موجود اتحاد ندارد و از همه آنها مستقل است، اما دستش بر همه آنها دراز است.

... یهودی از مردم آلمان متنفر است و به همین دلیل کشورهایی که یهودیان در آن نفوذ قوی دارند بیشترین نفرت را نسبت به مردم آلمان در طول جنگ جهانی بدبخت ابراز کردند. یهودیان در این کشورها مطبوعات را منحصراً در دست داشتند و از طریق آن «افکار عمومی» را علیه مردم آلمان دستکاری کردند. تنها مردمی که از جنگ سود بردند یهودیان بودند.

به اصطلاح «دیکتاتوری پرولتاریا» همان دیکتاتوری یهودیان است.

فعالیت غالب همه یهودیان روزنامه نگاری است.

نیروی دریایی بریتانیا [در دنیای مدرننیروی دریایی ایالات متحده] ناوگان او است. او از اقتصاد جهانی یهود محافظت می کند، زیرا اقتصاد جهانی به ناوبری وابسته است، از هرگونه تجاوز به آن.

«پان-یهودیت» زمانی با هر قومی در تضاد قرار می‌گیرد که قوم شرایطی را به وجود می‌آورد که یهودیان را قادر نمی‌سازد محصولات کار و مالی یک کشور را تحت تأثیر نفوذ خود قرار دهند. [نمونه عالی ایران مدرن است].

... دلیل واقعی همه آزار و اذیت یهودیان، یعنی ظلم به مردم از طریق کلاهبرداری مالی یهودیان، هرگز موضوع بحث عمومی نمی شود.

بنابراین، جای تعجب نیست که نویسندگان یهودی، با مشاهده این تعالی بی نظیر و افزایش مستمر ثروت و قدرت، با شور و شوق اعلام کنند که ایالات متحده سرزمین موعود پیامبران و نیویورک اورشلیم جدید است.

علل واقعی یهودی ستیزی، به احتمال زیاد، در فعالیت های یهودیان بین المللی نهفته است، که اغلب توده هاآنها به وضوح آگاه نیستند، اما احساس می کنند بدون تردید ...

... یهودیان همیشه ویژگی های خاص خود را حفظ می کردند، به صنایع دستی یا کشاورزی معمولی نمی پرداختند و هرگز به تولید کالاهای مصرفی اهمیت نمی دادند، بلکه همیشه فقط در کالاهای نهایی تجارت می کردند.

یک روش مشخص تجارت یهودی این است که پیشرفت‌ها و پس‌اندازهای اقتصادی آنها همیشه نه برای مصرف‌کننده، بلکه برای کارآفرین سودمند است.

بر اساس مفاهیم یهودی، تجارت به معنای پول است.

تاجر یهودی نمی داند که چگونه می توان با یک شرکت رفتاری انسانی داشت و چرا دیگران شیوه رفتار او را ظالمانه می نامند. برای یک یهودی چنین سرزنشی ناعادلانه به نظر می رسد. او اعتراض خواهد کرد که سؤال در اینجا فقط مربوط به عمل است نه شخص.

... رفتار بی رحمانه ای که یهودیان در ایالات متحده از آن رنج می برند، صرفاً از جانب مردم قبیله خودشان، از طرف اربابان و ناظران آنها صورت می گیرد.

... یهودیان نباید بیگانگی خود را در فهرست کلی شکایات خود از غیر یهودیان قرار دهند، کاری که در واقع به راحتی انجام می دهند.

در حال حاضر، تقریباً همه نمایش‌های نمایشی اهداف تبلیغاتی را دنبال می‌کنند و اغلب حاوی ستایش روحیه مزدوری هستند.

... در دست یهودیان تجارت سینما، تولید شکر و تنباکو، بیش از 50 درصد تجارت عمده گوشت و 60 درصد صنعت کفش است. همین وضعیت در موارد زیر صدق می کند: تجارت لباس های آماده مردانه و زنانه، عرضه آلات موسیقی، سنگهای قیمتی، تجارت غلات، معدن و انفجار کلرادو، حمل و نقل، خدمات اطلاعات، دفاتر مشروب و وام.

غیر یهودی این توانایی را ندارد که دست در دست هم کار کند، این نوع رازداری برای رسیدن به اهداف معین و آن وحدت، یک احساس نژادی بسیار توسعه یافته - در یک کلام، همه آن ویژگی هایی که یهودیان را متمایز می کند.

... با این سؤال چنان خجالتی برخورد می شود که گویی نوعی ممنوعیت برای دست زدن به آن وجود دارد، تا اینکه سرانجام یک متفکر یهودی بی باک به صراحت کلمه قدیمی خوب "یهودی" را بیان می کند ...

... یهودیان به شدت از بحث عمومی درباره مسئله یهود می ترسند.

... در روسیه روحیه یهودیت چنان قدرتی پیدا کرد که معنویت روسی را کاملاً به اسارت گرفت.

... چرا یک یهودی، معمولاً بدون مواجهه با مخالفت، برای بالاترین مکان ها تلاش می کند؟ چگونه و چرا به آنها می رسد؟ اون اونجا چیکار میکنه؟ نتایج اقامت او در آنجا برای بشریت چیست؟ اینها سؤالاتی است که منشأ اصلی مشکل یهودیان است. همه چیز دیگر از آنها سرچشمه می گیرد.

مدتهاست که یهودی عادت کرده است که منحصراً با خودش رفتاری انسانی داشته باشد.

یهودی باید از ایفای نقش یک شیء واحد بشریت دست بردارد و وظیفه دارد همین احساس را نسبت به جامعه نشان دهد، جامعه ای که با نگرانی می نگرد که چگونه اقشار عالی و قدرتمند یهودی آن را چنان بی رحمانه ویران می کنند که فقر سیستماتیک ناشی از آن است. در اینجا می توان یک پوگروم اقتصادی جامعه انسانی بی دفاع نامید.

آن نوع یهودی بین المللی که آرزوی تسلط بر جهان را دارد یا قبلاً آن را در اختیار دارد، بدبختی بزرگی برای مردمش است.

دو ارزش والا، توحید و تک همسری را نجات داد نژاد یهودیدر گذشته و تا به امروز حفظ شده است و اکنون به عنوان نشانه ای از قدمت در برابر ما ایستاده است که تمام محتوای معنوی ما از آن جاری شده است.

خود یهودیان بهتر از هر کس دیگری این باور رایج را می‌دانند که همه کارهای تجاری یهودیان غیرعادلانه است.

مطبوعات معمولی فقط پذیرای ستایش بلند همه چیز یهودی هستند...

هر نویسنده، ناشر یا شخصی که به مسئله یهود علاقه مند باشد، یهودی متنفر محسوب می شود. این تنها توضیح قابل قبول برای بحث عمومی در مورد مسئله یهود در نظر گرفته می شود.

... برای یهودیان خوشحالی بزرگی است که مطبوعات یهودی به طور گسترده بین غیر یهودیان توزیع نمی شود. در غیر این صورت یک بار آشنایی با این مطبوعات برای ایجاد احساسات ضدیهودی در بین غیر یهودیان کافی است...

در میان تعداد معینی از شخصیت‌های برجسته، حتی این باور رایج است که یهودیان برنامه‌ای برای تسلط بر جهان دارند، اما نه از طریق تسخیر، اقدام نظامی، قدرت دولت‌ها یا ابزارهای اقتصادی به معنای علمی کلمه، اما از طریق قدرت بر مکانیسم معاملات و بورس.

تا به امروز، یهودیان در همه کشورها به سختی اعتراف می کنند که چیزی شایسته سرزنش دارند. مهم نیست کدام یک از آنها متهم به چیزی باشد، همیشه بهانه ای پیدا می کنند.

هیچ نویسنده مسیحی حمله به دین یهود را درست یا عاقلانه نمی‌داند. برعکس، اگر شش ماه مطبوعات یهود را تحلیل کنید، به راحتی متوجه حملات و تعصبات زیادی علیه مسیحیت خواهید شد.

... با علم به این که برای ایمان خود رنج می برند، تسلی می جویند، اما این درست نیست.

یکی از نویسندگان یهودی اخیراً گفته است: "یهودی این روزها عمدتاً به معنای یهودیان آمریکایی است... تمام مراکز قدیمی یهودیت در اثر جنگ ویران شده و به آمریکا منتقل شده است."

مدارا قبل از هر چیز صبر حقیقت است. اکنون به خاطر ظلم به حق به او متوسل می شوند. تساهل زمانی می تواند معنا پیدا کند که همه در مورد آنچه باید تحمل شود توافق داشته باشند. جهل و پنهان کاری و سکوت و مخفی بازی تحمل نیست. به هر حال یهودی هرگز به معنای عالی کلمه تحمل نشد، زیرا او هرگز درک نشد.

در سراسر تبلیغات ایالات متحده، ترس واقعی از یهودیان وجود دارد، ترسی که به وضوح احساس می شود و باید علت آن را کشف کرد.

اگر اسرائیل به این درک می رسید که ماموریت جهانی اش نمی تواند از طریق گوساله طلایی انجام شود، شاید شهروندی جهانی آن در رابطه با بشریت و انزوای غیرقابل نابودی ملی اش در رابطه با خودش تبدیل به یک امر قوی و قوی می شد. عامل مثمر ثمر در خلقت وحدت انسانی، که اکنون به شدت توسط رفتار یهودیان به عنوان یک کل مختل شده است.

... حتی متفکران یهودی با ماهیت غیر بزدل نیز این را درست می دانند. یک یهودی مخالف هر شیوه زندگی غیر یهودی است.

دموکراسی تنها یک سلاح کلامی است که توسط آژیتاتورهای یهودی استفاده می شود تا به سطح عمومی برسند، جایی که آنها مجبور به اشغال جایگاه پایین تری شدند.

نام:یهودیت بین المللی

حاشیه نویسی:این کتاب، همان طور که بود، آزمایشی مقدماتی در بررسی مسئله یهود است. در نظر گرفته شده است تا خوانندگان علاقه مند بتوانند با داده های منتشر شده در Dearborn Independent تا اکتبر 1920 آشنا شوند. تقاضا برای این مجله به حدی بود که عرضه آن و همچنین مجموعه حاوی 9 مقاله اول به زودی تمام شد. تحقیقات تا پایان کار ادامه خواهد داشت. انگیزه این کار آشنایی مردم با واقعیات است. ناگفته نماند که انگیزه های دیگری نیز به کار واقعی نسبت داده می شود. اما تعصب و خصومت برای توضیح منشأ کار مانند زمان حال کافی نیست. و اجرای آن اگر انگیزه‌های باطنی در آن وجود داشت، بی‌تردید در همین توضیح ظاهر می‌شد. یهودیان بین المللی و همدستان آنها، که دشمنان آگاه هر چیزی هستند که ما به عنوان فرهنگ آنگلوساکسون می دانیم، در واقع بیش از آن چیزی هستند که برای توده های بیهوده مردمی که از همه آن دفاع می کنند، به نظر می رسد. یک یهودی چه می کند، زیرا به او آموخته اند که هر کاری که رهبران یهودی انجام می دهند فوق العاده است. از سوی دیگر، این مقالات عاری از احساسات مبهم از عشق به هر همسایه و خوش دلی است که از سوی یهودیان نیز بدون قصد تشویق نمی شود. ما حقایق را همانطور که هستند ارائه می کنیم و این شرایط باید از ما در برابر سرزنش تعصب و نفرت محافظت کند. اما خواننده را وادار می کند که یک قدم به جلو بردارد. در مطالعات بعدی که ما عمومی می کنیم، نام ها و داده های ارائه شده در این مطالعه; حتی واضح تر ظاهر خواهد شد.

هنری فورد. اکتبر 1920.



ورودی های مشابه: عنوان: دولت مخفی بین المللی. نویسنده: ع.شماکو چکیده: انحصار معنا در تاریخ جهانو اهمیت فوق العاده مسئله یهود در

عنوان: دولت مخفی بین المللی نویسنده: A.S. چکیده شماکوف: اهمیت استثنایی در تاریخ جهان و اهمیت فوق العاده مسئله یهود در روسیه. حک شدن

عنوان: دولت مخفی بین المللی نویسنده: ا.شماکوف چکیده: اهمیت استثنایی در تاریخ جهان و اهمیت فوق العاده مسئله یهود در روسیه. حک شدن