صفحه اصلی / توطئه ها / سنت پیتر، متروپولیتن کیف و تمام روسیه، معجزه گر مسکو. پیتر، متروپولیتن مسکو، دعا به سنت پیتر، متروپولیتن مسکو، عجایب ساز تمام روسیه

سنت پیتر، متروپولیتن کیف و تمام روسیه، معجزه گر مسکو. پیتر، متروپولیتن مسکو، دعا به سنت پیتر، متروپولیتن مسکو، عجایب ساز تمام روسیه

سنت پیتر در نیمه دوم قرن سیزدهم در سرزمین گالیسیا-ولین در خانواده‌ای از مسیحیان متدین فئودور و یوپراکسیا که احتمالاً از طبقه بویار بودند به دنیا آمد.

در سن هفت سالگی، پیتر برای یادگیری خواندن و نوشتن در یک مدرسه صومعه فرستاده شد. درس خواندبا پشتکار، اما در ابتدا نامه ای به او ندادند.او تروک از خدا خواست تا به او عطای درک کتاب مقدس را بدهد. و یک روز در خواب پیتر ظاهر شد مردی در لباس مقدس که به او گفت: "بچه، دهانت را باز کن."وقتی پطرس این کار را کرد، قدیس با دست خود زبان او را لمس کرد. و سنت پیتر احساس کرد که گلویش با چیزی شیرین پر شده است. و از همان زمان جوان سعادتمند چنان استعدادهایی کشف کرد که خیلی زود از همه هم سن و سالان خود پیشی گرفت.

در دوازده سالگی، پیتر به صومعه ای بازنشسته شد و در آنجا اطاعت کرد. پس از گذشت سالهای مورد نیاز، برای یک زندگی با فضیلت و انجام غیرتمندانه اطاعت محول شده، راهب صومعه تصمیم گرفت راهب پیتر را به درجه هیرومونک منصوب کند.
او در حین زهد در خانقاه، متواضعانه و با غیرت به اطاعت های محوله پرداخت و وقت زیادی را صرف دعا و خواندن کلام خدا کرد و به فراگیری شمایل پرداخت. پس از آن، او در این هنر تسلط یافت و به یک استاد واقعی تبدیل شد. تصاویری که او خلق کرد بین برادران صومعه و زائران توزیع شد.
هیرومونک پیتر پس از سالها تلاش در صومعه، از راهب صومعه درخواست برکت می کند تا صومعه را ترک کند تا برای ادامه شاهکار صومعه خود به مکانی خلوت بازنشسته شود. در سواحل رودخانه راتا یک سلول کوچک برای خود راه اندازی کرد. و به زودی محل شاهکار مخفی کلانشهر آینده به صومعه تبدیل شد و در آنجا به عنوان راهبایی انتخاب شد.
راهب زاهد بسیار فراتر از صومعه شناخته شد. شاهزاده یوری لووویچ گالیسیا اغلب برای شنیدن دستورات روحانی زاهد مقدس به صومعه می آمد.

او به عنوان راهبایی، شمایلی از مادر خدا را نقاشی کرد که شبیه هیچ چیز دیگری نبود. بعداً به نام نویسنده - پتروفسکایا نامگذاری شد.

زمانی صومعه توسط متروپولیتن ماکسیم کیف که در حال گشت و گذار در سرزمین روسیه با سخنان آموزش و تعلیم بود از صومعه بازدید کرد. ابوت پیتر با دریافت برکت قدیس، تصویری را که نقاشی کرده بود به عنوان هدیه به کشیش بزرگ آورد. مادر خدای مقدس، قبل از آن سنت ماکسیم تا پایان عمر خود برای نجات سرزمین روسیه که از طرف خدا به او سپرده شده بود دعا کرد.

هنگامی که متروپولیتن ماکسیم درگذشت، تاج و تخت کلانشهرهای روسیه برای مدتی اشغال نشده بود. دوک اعظم ولادیمیر، سنت مایکل از توور، ابوت جرونتیوس را با درخواست انتصاب او به کلانشهر روسیه نزد پاتریارک قسطنطنیه فرستاد. جرونتیوس تصویر مادر خدا را که در اختیار متروپولیتن ماکسیم بود با خود برد.

در همان زمان، شاهزاده یوری گالیسیا، ابوت پیتر را به قسطنطنیه فرستاد و از پدرسالار خواست تا او را متروپولیتی گالیسیا منصوب کند. مادر خدا به گرونتیوس که شب هنگام طوفان در دریای سیاه دریانوردی می کرد ظاهر شد و گفت: "بیهوده کار می کنید، رتبه سلسله مراتب را نمی گیرید. کسی که مرا نوشت، ابوت پیتر راتسک، به تاج و تخت کلانشهر روسیه ارتقاء خواهد یافت.»کلمات مادر خدادقیقاً انجام شد: پاتریارک آتاناسیوس قسطنطنیه با شورای اسقف ها سنت پیتر را به کلانشهر روسیه رساند و لباس های مقدس، عصا و نمادی را که توسط جرونتیوس آورده بود به او تحویل داد. متروپولیتن پیتر پس از بازگشت به روسیه در سال 1308، یک سال در کیف ماند و سپس به ولادیمیر نقل مکان کرد.

سلسله مراتب در اولین سالهای حکومت بر کلانشهر روسیه مشکلات زیادی را تجربه کرد. در سرزمین روسیه، که تحت یوغ تاتارها رنج می برد، نظم قاطعی وجود نداشت و سنت پیتر مجبور بود اغلب محل سکونت خود را تغییر دهد. دوک بزرگ میخائیل Tverskoy ، ناراحت از اینکه مرد او نبود که متروپولیتن روسیه شد ، هرگز نتوانست سنت پیتر را دریافت کند ، بنابراین متروپولیتن نتوانست مدت طولانی در ولادیمیر بماند. او طی سفرهای مستمر خود به اسقف‌ها، به طور خستگی ناپذیری به مردم و روحانیون در مورد حفظ دقیق تقوای مسیحی آموزش می‌داد. او شاهزادگان متخاصم را به صلح و اتحاد دعوت کرد.

با این حال، اسقف آندری از Tver اتهاماتی را علیه قدیس پیش پاتریارک مطرح کرد. برای محاکمه متروپولیتن پیتر در سال 1311، شورایی در پریاسلاول تشکیل شد که در آن فرستاده پاتریارک، روحانیون، شاهزادگان و پسران حضور داشتند. سنت پیتر به ویژه توسط نمایندگان مسکو، که شاهزاده جوان ایوان دانیلوویچ در میان آنها بود، با غیرت مورد دفاع قرار گرفت. اتهامات علیه متروپولیتن پیتر به عنوان تهمت شناخته شد. سنت پیتر با این جمله رو به اسقف اندرو کرد: «سلام بر تو ای فرزند مسیح! این شما نبودید، بلکه حسادت اولیه نسل بشر - شیطان - بود که این جنگ را برانگیخت. مراقب باشید در آینده بدترین اتفاق برای شما رخ ندهد. خداوند گذشته را خواهد بخشید.».

در سال 1313، هنگامی که ازبک، اولین خانی که به اسلام گروید، خان هورد طلایی شد، سنت پیتر برای تأیید قدرت خود به اردوگاه رفت. او در آنجا با افتخار مورد استقبال قرار گرفت و با یک برچسب جدید آزاد شد. مزایای قبلی روحانیون تأیید شد و یک مورد جدید اضافه شد: همه افراد کلیسا در همه موارد، به استثنای مجرمان، مشمول دادگاه شهری بودند.

با سفر در سراسر روسیه، سنت پیتر به طور فزاینده ای از مسکو بازدید می کند. هفتصد سال پیش مسکو هنوز یک شهر کوچک در کرملین مدرن بود، اما حتی در آن زمان نیز بسیار پر سر و صدا و شلوغ بود. قدیس به مکانی برای نماز انفرادی نیاز داشت. معلوم شد چنین مکانی ساحل مرتفع رودخانه Neglinnaya است، نه چندان دور از کرملین، جایی که روستای کوچک Vysokoye در میان جنگل ها قرار داشت. این مکان متروپولیتن پیتر را به یاد صومعه ای در سواحل رودخانه راتا می اندازد، جایی که او قبلاً در آنجا راهبایی بوده است. این همان جایی است که صومعه ساخته شده است. در آن، متروپولیتن پیتر یک کلیسای چوبی به نام رسولان ارشد پیتر برپا کرد.– او حامی بهشتی و پل، به همین دلیل است که صومعه در ابتدا پیتر و پل نامیده می شد (این نام برای صومعه حتی بیش از سیصد سال پس از تقدیس مجدد کلیسای اصلی آن به افتخار خود سنت پیتر در اسناد یافت شد). اینگونه بود که تاریخچه صومعه ویسوکو-پتروفسکی آغاز شد.

در اینجا، متروپولیتن پیتر، با دعا برای سرنوشت روسیه، بیشتر و بیشتر از ایده انتقال کلانشهر به مسکو متقاعد شد. در سال 1325 قدیس سرانجام به این شهر نقل مکان کرد. شاهزاده یک "حیاط وسیع" برای متروپولیتن پیتر در بخش شرقی کرملین ساخت. با این حال، قدیس همچنان دوست داشت در صومعه کوچکی که تأسیس کرده بود بماند. جاده ای از صومعه به کرملین در جنگل ساخته شد که تا به امروز به آن پتروفکا می گویند.

سنت پیتر رهایی از یوغ تاتار و ظهور مسکو در آینده به عنوان مرکز تمام روسیه را پیش بینی کرد.

به درخواست و توصیه سنت پیتر، دوک بزرگ ایوان دانیلوویچ کالیتا در سال 1326 اولین کلیسای سنگی را در مسکو به افتخار رستاخیز مریم مقدس تأسیس کرد. " پسرم اگر به حرف من گوش کنی- قدیس به دوک بزرگ گفت، - و معبد الهه مقدس را در شهر خود برپا خواهید کرد و خود شما بیش از دیگر شاهزادگان و پسران و نوه های خود در طول نسل ها و نسل ها مشهور خواهید شد و این شهر در سراسر روسیه و قدیسان مشهور خواهد بود. در آن زندگی خواهد کرد و دشمنان خود را شکست خواهد داد و مشهور می شود که خدا در اوست. استخوانهای من نیز در آن قرار خواهد گرفت.». ساخت و ساز در 4 آگوست آغاز شد. کلانشهر مقدس با دستان خود تابوت سنگی را در محراب این معبد نزدیک محراب برای خود ساخت و می خواست ساخت و ساز را کامل ببیند، اما بعد از مرگش در سال 1327 در مرداد ماه کلیسای عروج مقدس مقدس شد. 14 - در آستانه عید ولایی.

انتقال سنت پیتر به مسکو، بنا به توصیه او، کلیسای جامع عروج در کرملین، که نه تنها مقبره نخست وزیر روسیه شد. کلیسای ارتدکسو همچنین کلیسای جامع اصلی روسیه، که پس از حمله تاتارها احیا می شد، همانطور که قدیس پیش بینی کرد، به اتحاد سرزمین های روسیه در اطراف مسکو کمک کرد. به لطف این واقعیت که سنت پیتر مسکو را محل کارهای اولیه و محل استراحت خود قرار داد، این شهر به مرکز معنوی روسیه و در آینده پایتخت روسیه تبدیل شد.


در یادگارهای سنت پیتر در کلیسای جامع فرض در مسکو. عکس: S. Vlasov

از سخنان معظم له پاتریارک مسکو واز همه روس کریل پس از خدمت درصومعه Vysoko-Petrovsky6 سپتامبر 2014:« و سپس یک اتفاق بسیار نمادین رخ می دهد، که در نهایت ظهور مسکو را به عنوان شهر دوک بزرگ از پیش تعیین کرد، اگرچه در آن زمان یکی نبود... وقتی سنت پیتر در دیوار شمالی کلیسای جامع در حال ساخت به خاک سپرده شد، مشخص شد که مسکو در حال تبدیل شدن به صحرای مادری است. و بعد از سنت پیتر، تمام کلانشهرهای کیف آن زمانرهبران کلیسای ارتدکس روسیهمسکو به عنوان محل زندگی آنها انتخاب شد. و بنابراین، به حق، ما همه آنها را متروپولیتن کیف، مسکو و تمام روسیه می نامیم.».
طبق افسانه، روز مرگ او توسط فرشته و پیتر به متروپولیتن اعلام شد.او آن روز پر از شادی روحانی بود عبادت الهی، برای شاهزاده جان ، برای همه مسیحیان سرزمین روسیه ، گله او دعا کرد و رفتگان را به یاد آورد. قدیس با ورود از معبد، روحانیون کلیسا را ​​فراخواند و آخرین دستور را به او داد. سپس فقرا و بدبختان و بندگانش را فرا خواند و صدقه فراوانی بین آنها تقسیم کرد. سنت پیتر بقیه اموال خود را برای بزرگداشت خود بین روحانیون و راهبان تقسیم کرد و بخش قابل توجهی را برای ساخت کلیسای بعثت مریم مقدس اختصاص داد.

شاهزاده ایوان دانیلوویچ در آن زمان دور بود و سنت پیتر با این جمله رو به نجیب زاده خود پروتاسیوس کرد:"پسرم، من این زندگی را ترک می کنم. رحمت و درود و رحمت خداوند را برای پسر عزیزم شاهزاده جان و نسل او برای همیشه می‌سپارم. به خاطر اینکه پسرم مرا آرام کرد، خداوند در این دنیا صد برابر به او اجر دهد، عمر جاودان را به ارث ببرد، جانشینی تصرف جایگاهش از خانواده اش سلب نشود و یادش گرامی باد. "

با نزدیک شدن به عصر، قدیس شروع به خواندن عشاء کرد. هنگام دعا به ارشماندریت تئودور رو کرد:درود بر تو، پسرم، دارم می میرم».

در 21 دسامبر (هنر قدیم) 1326 سنت پیتر به سوی خدا رفت. پیکر مطهرش در مقبره سنگی که توسط خود او در کلیسای جامع اسامپوسیون تهیه شده بود به خاک سپرده شد.

در حین انتقال رسمی آثار به معبد، با نگاهی به روحانیون، شاهزادگان، اشراف و مردم شهر همراه این صفوف، کافر ناشناس با سرزنش نسبت به لزوم انجام چنین افتخاراتی ابراز تردید کرد. مرد مرده. و همین که این را بیان کرد، قدیس پیتر را دید که بر تخت خود نشسته و مردم دو طرف خود را برکت می دهد. در همان زمان، سه بیمار از بقاع قدیس شفا گرفتند.

چند روز پس از دفن قدیس، معجزات شفا در آرامگاه او شروع شد. بدین ترتیب مرد جوانی که از روز تولد قادر به استفاده از دستانش نبود، شفا یافت. به زودی در اینجا، از طریق دعا، شنوایی به ناشنوایان، بینایی به نابینایان بازگشت، و معجزه ای برای قوز پشتی رخ داد که از مقبره کلان شهر "کشش" (راست کردن) دریافت کرد. بسیاری از معجزات دیگر برای کسانی که با دعا به متروپولیتن پیتر آمدند اتفاق افتاد. شاهزاده ایوان دانیلوویچ کالیتا دستور داد تا شرحی از معجزات قدیس جمع آوری شود که توسط اسقف پروخور روستوف در ولادیمیر در طول یک مراسم کلیسای جامع در این تعطیلات به طور عمومی از منبر کلیسا خوانده شد. در این هنگام، یهودی در مورد رویایی که در هنگام دفن قدیس برای او اتفاق افتاد شهادت داد.اولین متروپولیتن مسکو یک سال پس از مرگش به صورت محلی مقدس شناخته شد. این یک رویداد بسیار مهم معنوی برای شاهزادگان مسکو و کل ایالت بود.

معجزات بسیاری با دعای قدیس خدا اتفاق افتاد. از روز درگذشت او، احترام عمیق برای سلسله مراتب عالی کلیسای روسیه برقرار شد و در سراسر سرزمین روسیه گسترش یافت. سیزده سال بعد، در سال 1339، تحت فرمان قدیس تئوگنوستوس، توسط شورای قسطنطنیه به عنوان مقدس شناخته شد. بنابراین، سنت پیتر اولین قدیس مسکو شد. در مقبره قدیس، شاهزادگان به نشانه وفاداری به دوک بزرگ مسکو، صلیب را بوسیدند. به عنوان یکی از حامیان محترم مسکو، قدیس هنگام تنظیم معاهدات دولتی به عنوان شاهد فراخوانده شد. نوگورودی ها که حق انتخاب حاکمان خود را از سنت صوفیه داشتند، پس از پیوستن به مسکو در زمان ژان سوم، سوگند یاد کردند که اسقف اعظم خود را فقط در مقبره سنت پیتر شگفت انگیز نصب کنند. در مقبره قدیس، سلسله مراتب عالی روسیه نامگذاری و انتخاب شدند.

تواریخ روسی دائماً از متروپولیتن پیتر یاد می کند که هیچ یک از اقدامات مهم دولتی بدون دعا در مقبره سنت پیتر کامل نشد. در سال های 1472 و 1479 آثار سنت پیتر منتقل شد. به یاد این وقایع، جشن هایی در 5 اکتبر (18) و 24 اوت (6 سپتامبر) برپا شد.

Kirillin V. M.

در قرن چهاردهم، برای اولین بار در عمل ادبی باستان روسیه، زندگی یک قدیس ایجاد شد. این یک زندگی نامه از متروپولیتن پیتر است، یک شخصیت برجسته کلیسا که در ظهور مسکو در میان دیگر شهرهای روسیه نقش داشته است.

پیتر در سال 1305 متروپولیتی شد. و علیرغم اینکه نامزدی وی توسط دوک بزرگ گالیسیا یوری لووویچ پیشنهاد شده بود ، تقریباً بلافاصله پس از آغاز به کار وی در قسطنطنیه به شمال شرقی روسیه رفت. در اینجا او که درگیر مبارزه بین شاهزادگان میخائیل یاروسلاویچ ترورسکوی و یوری دانیلوویچ موسکوفسکی برای سلطنت بزرگ بود، طرف مسکو را گرفت. احتمالاً به همین دلیل و همچنین به دلیل این واقعیت که تحت الحمایه شاهزاده Tver جورج کلانشهر را دریافت نکرد ، پیتر توسط اسقف Tver آندری به گناه رشوه متهم شد. به همین مناسبت، در سال 1310 یا 1311، شورایی در پریااسلاول-زالسکی تشکیل شد که در آن اکثر روحانیون علیه پیتر صحبت کردند، اما با حمایت شاهزاده مسکو ایوان دانیلوویچ کالیتا، وی تبرئه شد. در سال 1313 ، پیتر با افتخار در گروه ترکان طلایی پذیرفته شد ، جایی که وی تأییدیه مزایای قدیمی برای روحانیون و همچنین تأییدیه جدیدی را دریافت کرد ، یعنی حق دادگاه شهری بر همه افراد کلیسا در همه موارد ، بدون استثناء مجرمان. پیتر در تمام دوران برتری خود، پیوسته طرف شاهزادگان مسکو را در مبارزه با شاهزادگان ترور گرفت. علاوه بر این ، در دهه 20 قرن 14 ، او به تدریج به مسکو نقل مکان کرد و مدتی قبل از مرگش اعلام کرد که می خواهد در مسکو به خاک سپرده شود. شاهزاده ایوان دانیلوویچ با برکت او در اوت 1325 کلیسای جامع عروج را در کرملین تأسیس کرد که شبیه به کلیسای ولادیمیر مریم مقدس بود. با این حال، پیتر قرار نبود این کلیسای جامع را تقدیس کند. در 31 دی 1326 درگذشت. خیلی زود، معجزات شفا در آرامگاه او شروع شد، به طوری که در آغاز سال 1327، به ابتکار ایوان دانیلوویچ مسکو، متروپولیتن پیتر در محلی به عنوان یک قدیس تجلیل شد.

بدون شک در ارتباط با این عمل بود که اولین زندگی نامه سنت پیتر تدوین شد. به گفته وی. این زندگی توسط اسقف روستوف پروخور، یکی از تحت حمایت های متروپولیتن نوشته شده است. نام او در عنوان برخی از نسخه های این اثر ذکر شده است: "آرامش پیتر، متروپولیتن تمام روسیه و این قرائت او، اثر پروخور، اسقف روستوف است." در پایان متن درباره مشارکت ایوان کالیتا در این موضوع آمده است: «شاهزاده ایوان با نوشتن آن معجزات، سفیری را به شهر ولودیمیر به کلیسای مقدس فرستاد...». متعاقباً به مناسبت تقدیس سنت پیتر توسط تمام روسیه در سال 1339، تا حدی مورد بازنگری قرار گرفت. بنابراین، بر اساس کار پروخور، نسخه اولیه زندگی گردآوری شد، که از نسخه هایی از قرن پانزدهم شروع شد.

این اثر به شیوه ای جدید و نسبتاً ادبی نوشته شده است: بسیار ساده، مختصر، بدون هیچ گونه پیچیدگی کلامی. در ابتدا، پروخور می گوید که پیتر از "والدینی دهقان" به دنیا آمد. در همان زمان ، او خاطرنشان می کند که قبل از تولد پیتر ، مادرش رویای شگفت انگیزی در مورد او دیده است. سپس پروخور به طور خلاصه در مورد دوران کودکی، جوانی و زندگی رهبانی پیتر صحبت می کند. پروخور با جزئیات بیشتری در مورد نصب شهری پیتر صحبت می کند، در حالی که او همچنین به حقایق معجزه آسا اشاره می کند. بنابراین ، خود مادر مقدس به او کمک کرد و پدرسالار آتاناسیوس با عطر موجود در کلیسا پیش بینی کرد که این پیتر است که تحت الشعاع فیض خدا قرار گرفته است. پروخور همچنین در مورد محاکمه پیتر در پریااسلاول به تفصیل می نویسد و تقصیر این محاکمه را به گردن اسقف توور آندری می اندازد که شیطان در دل او فرستادن کفر علیه پیتر را برای اسقف قسطنطنیه قرار داد. پروخور انتقال کلان شهر توسط پیتر از شهر ولادیمیر به مسکو را به ابتکار خود پیتر نسبت می دهد: او با بازدید از بسیاری از شهرها، دید که این شهر خاص "در فروتنی خالص است که مسکو نامیده می شود." زندگی به تفصیل از مرگ و دفن پیتر و او می گوید معجزات پس از مرگبه ویژه در مورد ظاهر شدن به یک فرد غیر ایماندار که پیتر در هنگام تشییع جنازه که بر تخت خود نشسته بود، همه مردم را برکت داد. پس خداوند سرزمین سوژدال را با چنین قدیس جلال داد و شهری به نام مسکو و شاهزاده مبارک جان و شاهزاده خانم و فرزندانش...

از نظر هنری، این بیوگرافی اولیه متروپولیتن پیتر بدون شک از بسیاری از آثار ادبی قرن 11-12 پایین تر است. با این حال، از نقطه نظر ایدئولوژیک، قابل توجه است که این واقعیت تبدیل واقعی مسکو از پایتخت یک شاهزاده کوچک به یک مرکز ملی تمام روسیه را منعکس می کند: در حالی که در مورد اولین قدیس مسکو، زندگی در همان زمان در مورد شاهزاده مسکو ایوان کالیتا می گوید.

این آغاز ایدئولوژیک زندگی متعاقباً توسط متروپولیتن سیپریان توسعه یافت که دو بار به طرح آن روی آورد و دو طرح جدید ایجاد کرد. آثار ادبیبا موضوع زندگی سنت پیتر.

متروپولیتن قیپریان در دورانی کاملاً متفاوت زندگی می کرد، زمانی که مسکو، به ویژه پس از پیروزی بر گروه ترکان و مغولان در میدان کولیکوو، نقش خود را به عنوان مرکز سیاسی و معنوی روسیه کاملاً تضمین کرده بود. احتمالاً پس از آن نیاز فوری در بین مردم برای ابراز احساسات قدردانی از قدیس حامی مسکو ایجاد شد. همچنین باید فکر کرد که کیپریان، هنگام شروع به تجدید نظر در نسخه اصلی زندگی پیتر، با انگیزه های شخصی هدایت می شد، زیرا، بدون شک، او در زندگی سلف خود شباهت های زیادی با سرنوشت خود دید.

سیپریان که اصالتاً اهل بلغارستان بود، قبل از ورود به روسیه، ابتدا ساکن صومعه استودیت بود و سپس در کوه آتوس کار کرد. در دسامبر 1375، پاتریارک فیلوتئوس کوکین از قسطنطنیه او را به عنوان متروپولینت لیتوانی و روسیه کوچک، و تحت فرمانروایی الکسی، متروپولیتن روسیه منصوب کرد. این امر باعث نارضایتی شاهزاده مسکو دیمیتری ایوانوویچ شد که تحت الحمایه خود - ارشماندریت میخائیل-میتیا از صومعه اسپاسکی بود. در تابستان 1378، پس از مرگ الکسی، سیپریان تلاش کرد تا تخت کشیش اعظم مسکو را به دست گیرد، اما شاهزاده این اجازه را نداد. سپس در سال 1380 در قسطنطنیه، پس از مرگ غیرمنتظره میتیایی، پیمن کمتر شناخته شده به عنوان متروپولیتن تمام روسیه انتخاب شد، بنابراین سیپریان مجبور بود به عنوان قبلی خود بسنده کند. با این حال، او در لیتوانی به طور دیپلماتیک به پیروزی دیمیتری ایوانوویچ بر مامایی در تابستان 1380 کمک کرد و همچنین در مسکو از معتبرترین شخصیت های کلیسا - الهام بخش معنوی مبارزه برای اتحاد روسیه و آزادی آن حمایت کرد. از وابستگی هورد، سرگیوس رادونژ و تئودور سیمونوفسکی. بنابراین، در ماه مه 1381، با این حال، او را به مسکو فراخواندند، اما نه برای مدت طولانی: پس از حمله به توختامیش، که طی آن کیپریان بزدلی نشان داد، شاهزاده او را برکنار کرد و تحت الحمایه جدید خود، اسقف سوزدال دیونیسیوس، را به قسطنطنیه فرستاد. دومی به عنوان رئیس کلیسای روسیه منصوب شد. اما او هرگز به خانه بازنگشت: در بهار 1384 در کیف، جایی که قیپریان رسوا شده بود، دستگیر شد و در اسارت درگذشت. پیمن به عنوان کلان شهر در مسکو باقی ماند. تنها پس از مرگ دیمیتری دونسکوی، تحت فرمان پسرش شاهزاده واسیلی، در مارس 1390، سیپریان سرانجام خود را محکم در مسکو به عنوان متروپولیتن کیف و تمام روسیه تثبیت کرد. او در این سمت شانزده سال آخر عمر خود را سپری کرد.

بنابراین، توسل سیپریان به زندگی سنت پیتر تصادفی نبود. او خود را جانشین خود می شناخت و او را حامی خود می دانست. سیپریان با تجدید نظر در نسخه اصلی hagiobiography، آن را به طور قابل توجهی با حقایق جدید غنی کرد و صدایی کاملاً جدید به آن بخشید. به احتمال زیاد، سیپریان این کار را در اولین اقامت خود در مسکو انجام داد. در نتیجه، متن جدیدی ظاهر شد: "ماه دسامبر در روز 21 و زندگی و اعترافات کوچک از معجزات پدر ما پیتر، اسقف اعظم کیف و کل روسیه، کپی شده توسط سیپریان، متروپولیتن کیف و تمام روسیه.» حفظ شده است تعداد زیادیفهرست‌های این بنای تاریخی که قدیمی‌ترین آن‌ها به پایان قرن چهاردهم بازمی‌گردد.

او زندگی نامه پطرس را با مقدمه خود مقدمه کرد، که در آن، با تأمل در مورد صالحان، سخنان مزمورنویس را به یاد می آورد: "عادلان تا ابد زنده هستند و پاداش آنها از جانب خداوند است و ساختمان آنها از خدای متعال است. ” وقتی از مرد عادل ستایش شود، مردم شاد می شوند. شایسته است نیکان را ستایش کنیم. سیپریان با درک ضعف خود، اما کار دشواری را برای او آغاز می کند - داستان یکی از این افراد صالح. او با تکمیل اطلاعات مربوط به دوران کودکی پیتر، جزئیاتی را در مورد تحصیلات خود ارائه می دهد: معلوم می شود که در ابتدا پسر بدون میل یا موفقیت مطالعه می کرد که والدینش را بسیار ناراحت کرد. اما روزی مردی با لباس مقدس در خواب به او ظاهر شد. با دستش زبانش را لمس کرد و پسر را تبریک گفت. پس از این، پیتر به سرعت در مطالعات خود سرآمد شد.

کیپریان به کارهای صومعه پیتر توجه زیادی کرد و بر فضیلت او تأکید کرد: "در صومعه او همیشه در اطاعت کامل و برای برادران بدون تنبلی مربی بود و نه به عنوان یک مرد، بلکه به عنوان خود خدا خدمت می کرد به همه برای زندگی نیکو با فروتنی و فروتنی و سکوت.» از این رو با استدلال مرشد ابتدا به درجه شماس و سپس به مقام کشیش منصوب شد. سیپریان داستان تأسیس صومعه راتسک توسط پیتر را با این جمله پیش‌گفتار می‌کند: «این چنین فردی سزاوار نیست که تمام درجات را طی کند و سپس بر صندلی معلم بنشیند».

قیپریان در داستانی درباره فعالیت آیکون‌سازی پیتر شرحی از این فرآیند خلاقانه ارائه می‌کند: «این رسم در بسیاری است: به محض اینکه چهره محبوبی را به خاطر می‌آورد، قدیس الهی از عشق می‌آفریند این تصاویر کروی به نمونه های اولیه ذهن. ممکن است که سیپریان شخصاً آثار اصلی پیتر را دیده، می دانسته و بسیار قدردانی می کند، و در میان آنها، شاید، تصویر مریم باکره، که به متروپولیتن ماکسیم ارائه شده است. در هر صورت، او با جزئیات در مورد چگونگی ایجاد این نماد صحبت می کند، چگونه ابوت پیتر آن را به متروپولیتن ماکسیم هنگام ملاقات با او داد و چگونه قدیس از این هدیه خوشحال شد.

برخلاف نسخه اولیه زندگی، سایپریان به تفصیل در مورد انتصاب ابوت پیتر به عنوان متروپولینت صحبت می کند. در عین حال تأکید می کند که در زمان زاهد، سرزمین ولین شکوهمند و غنی بوده است. نه تنها شاهزاده ولین، بلکه کل کشور از فضیلت پیتر اطلاع داشتند. سیپریان همچنین در مورد تمایل شاهزاده ولین برای ایجاد یک کلانشهر مستقل گالیسی-ولین و گفتگوهای او در این باره با پیتر گزارش می دهد: "و این کار برای روزهای زیادی انجام می شود ، زمانی که خود شاهزاده با پتروف صحبت می کرد و زمانی که بویار و او انجام می شود. مشاوری برای او فرستاده شد.» او مخفیانه از زاهد، به قسطنطنیه در مورد تمایل خود برای دیدن رهبر راتسکی بر تخت مقدس نوشت.

متروپولیتن پیتر اولین نفر از مجموعه ای از قدیسان و شگفتی سازان بزرگ مسکو است.

سنت پیتر در ولین متولد شد. در سن 12 سالگی وارد صومعه شد و نقاش خوبی بود. پیتر به زندگی یک گوشه نشین در رودخانه راتا بازنشسته شد. به زودی پیروان دور او جمع شدند و صومعه ای به نام نوودورسکی به وجود آمد. شاهزاده یوری لوویچ گالیسیا به قدیس آینده بسیار احترام می گذاشت و او را نزد پاتریارک قسطنطنیه فرستاد تا پیتر را متروپولیتن گالیسیا کند. اما پیتر با لقب بلندتر متروپولیتن کیف و تمام روسیه از سفر بازگشت. در آن زمان متروپولیتن ماکسیم کیف درگذشت و پاتریارک قسطنطنیه پیتر را شایسته تصرف مقر اصلی روسیه دانست.

سنت پیتر در دوران سختی برای روسیه از یوغ تاتار-مغول و دشمنی درونی زندگی کرد. به دعوت شاهزاده مسکو ایوان کالیتا در سال 1325 مقر خود را به مسکو منتقل کرد و از آن زمان کلانشهرهای روسیه در این شهر بودند. این نشان دهنده ظهور مسکو به عنوان مرکز سرزمین های روسیه بود. سنت پیتر تنها 13 سال پس از مرگش به عنوان مقدس شناخته شد و معجزات زیادی در آرامگاه او رخ داد. همچنین مرسوم بود که بر یادگار او سوگند و سوگند یاد می کردند.

حقایق جالب در مورد پیتر، متروپولیتن مسکو

    به توصیه سنت پیتر، شاهزاده ایوان کالیتا ساخت . قدیس با دستان خود برای خود آرامگاهی در دیوار معبد ساخت.

    زندگی سنت پیتر می گوید که مادر پیتر، یوپراکسیا وارسته، در رؤیایی از انتخاب خدا پسرش حتی قبل از تولد او مطلع شد.

متروپولیتن پیتر، قدیس مسکو، به عنوان حامی آسمانی مسکو و کل سرزمین روسیه مورد احترام است.

سنت پیتر در حدود سال 1260 متولد شددر ولین در خانواده بویار پارسا تئودور و یوپراکسیا. در رؤیای خواب قبل از تولدش، به مادرش آشکار شد که پسرش از فیض خاص خداوند برخوردار خواهد شد. او تصور کرد که بره ای را در بغل گرفته است که در بین شاخ هایش درختی روییده است که با شاخ و برگ و گل و میوه های زیبا پوشیده شده است. شمع های متعددی در شاخه های درخت می درخشید و عطری از آن می پیچید.

در سن 7 سالگی، پیتر جوان برای تحصیل فرستاده شد، اما به او دیپلم ندادند. می گویند از کودکی زبانش بسته بود و خیلی نامفهوم. پدر و مادر که از این بابت اندوهگین بودند به درگاه خدا دعا کردند و خداوند دعای آنها را اجابت کرد. در خواب ، مرد مقدس خاصی به پیتر ظاهر شد ، زبان او را لمس کرد - و لبهایش باز شد و افکارش با نور روشن شد. به زودی پسر چنان استعدادهایی را کشف کرد که در دانش از او پیشی گرفت کتاب مقدسهمه همسالان شما

از دوران کودکی با احساس جذابیت شدید به زندگی رهبانی ، قدیس آینده در سن 12 سالگی وارد صومعه ای در ولین شد ، جایی که طبق قوانین سنت جان کلیماکوس خود را وقف شاهکارهای روزه و دعا کرد. او از مربی خود اطاعت کامل نشان داد و با غیرت به برادران خدمت کرد: او آب و هیزم را به آشپزی می برد و پیراهن های موی برادران را می شست.

اول از همه به خودش آمد خدمات کلیساو آخرین نفری بود که رفت، با احترام در کلیسا ایستاد و هرگز به دیوار تکیه نداد. متواضع و ساکت به قدیس آینده مقام شامخ و سپس مقام پیشگویی اعطا شد.

پطرس متبرکه نمادهای مقدس را با مهارت فراوان برای برادران و غیر مذهبی ها نقاشی کرد. در کلیسای جامع تصور کرملین مسکو، تصاویر معروف سنت پیتر حفظ شده است - نماد رستاخیز مادر خداو نماد مریم مقدس به نام پتروفسکایا، به نام نقاش شمایل مقدس.

نماد پتروفسکایا از مادر خدا (نقاشی شده توسط سنت پیتر، متروپولیتن مسکو، در سال 1306، زمانی که اسقف آینده هنوز در صومعه راتسکی در ولین، راهب بود). کلیسای جامع مسکو کرملین. جشن 24 اوت / 6 سپتامبر

نماد پیتر کبیر به زمان ما رسیده است و برخی از محققان در آن ویژگی های سبکی نزدیک به نقاشی گوتیک غربی را می بینند که در اصل می تواند مشخصه مکتب گالیسی-ولین به عنوان نزدیک ترین مکتب به غرب و متاثر از لهستانی و چک باشد. و استادان آلمانی

با برکت شما مربی معنویسنت پیتر به مکانی متروک در سواحل رودخانه راتا (یکی از شاخه های حشره) بازنشسته شد، جایی که او یک سلول و یک معبد به افتخار تغییر شکل خداوند ساخت. از این رو نام مستعار پیتر - راتسکی(یا راتنسکی، همانطور که معمولاً در غرب اوکراین نامیده می شود).

شاهزاده گالیسیا-ولین (1199-1392)

پس از مرگ مستیسلاو ولادیمیرویچ پسر ولادیمیر مونوخ (1132) کیوان روس به 15 حکومت تقسیم شدو زمین ها در میان آنها، بزرگ ترین و تأثیرگذارترین حکومت های کیف، چرنیگوف، ولادیمیر-سوزدال، نوگورود، اسمولنسک، پولوتسک و گالیسیا بودند. پایتخت تمام سرزمین های روسیه غربی این شهر بود ولادیمیر (ولینسکی)، جایی که تاج و تخت شاهزاده قرار داشت.

در سال 1199، شاهزاده وولین رومن مستیسلاویچ (پسر مستیسلاو ایزیاسلاویچ) به تاج و تخت پادشاهی گالیسی دعوت شد و آن را با خود متحد کرد و در نتیجه تشکیل شد. شاهزاده گالیسیا-ولین (1199 - 1392)، که وارث بلافصل شد کیوان روس. شاهزاده گالیسیا-ولین یکی از بزرگترین شاهزادگان در طول دوره تجزیه سیاسی روسیه بود.

پایتخت شاهزاده گالیسیا-ولین شد گالیچ(منطقه ایوانو-فرانکیفسک، اوکراین).

مرزهای شاهزاده گالیسیا-ولین

شاهزاده سیاست خارجی فعالی را در اروپای شرقی و مرکزی دنبال می کرد. همسایگان و رقبای اصلی آن پادشاهی لهستان، پادشاهی مجارستان و کومان ها و از اواسط قرن سیزدهم نیز گروه ترکان طلایی و شاهزاده لیتوانی بودند. برای محافظت در برابر آنها، شاهزاده گالیسیا-ولین بارها قراردادهایی را با روم کاتولیک، امپراتوری مقدس روم و نظم توتون امضا کرد. پس از اینکه دانیل گالیتسکی عنوان "پادشاه روسیه" را از پاپ اینوسنتی چهارم در سال 1254 پذیرفت، او و فرزندانش از این عنوان سلطنتی استفاده کردند.

در سال 1241 گالیچ توسط سپاهیان مغول تصرف و سوزانده شد. در دوره تحت حاکمیت گروه ترکان طلایی، شاهزاده گالیسی-ولین رو به زوال رفت و در نیمه دوم قرن چهاردهم، جمعیت این قلمرو بیش از 400 سال در وابستگی کامل به لهستانی ها قرار گرفت. پس از فروپاشی ایالت گالیسی-ولین در اواسط قرن چهاردهم، ولادیمیر (ولینسکی) ابتدا بخشی از دوک نشین بزرگ لیتوانی و از سال 1569 - بخشی از پادشاهی لهستان بود.

بعداً سنت پیتر صومعه خود را در اینجا تأسیس کرد که نوودورسکایا نام داشت. برای راهبان بازدید کننده، معبدی به نام منجی ساخته شد. سنت پیتر که به عنوان راهبایی برگزیده شد، با فروتنی به فرزندان روحانی خود تعلیم داد، هرگز با راهب گناهکار خشمگین نشد و برادران را با کلام و مثال آموزش داد. راهب زاهد با فضیلت بسیار فراتر از صومعه شناخته شد. شاهزاده یوری لووویچ گالیسیا اغلب برای شنیدن دستورات روحانی زاهد مقدس به صومعه می آمد. متروپولیتن تمام روسیه ماکسیم (1283 - 1305) نیز در آنجا بود که سنت پیتر را متبرک کرد و او هدیه ای را از او پذیرفت - تصویری از خوابگاه مقدس الهیات که او نقاشی کرد.

در سال 1299، متروپولیتن ماکسیم سرانجام کیف را ترک کرد و در ولادیمیر در کلیازما ساکن شد. دوک بزرگ گالیسیا یوری لووویچ که از این امر ناراضی بود، می خواست متروپولیتن خود را داشته باشد. برای این منظور پطرس را برگزید و برای شروع به قسطنطنیه فرستاد. اما در این زمان بود که متروپولیتن ماکسیم درگذشت (1305) و پاتریارک آتاناسیوس پطرس را نه به عنوان کلانشهر گالیسیا، بلکه کل روسیه منصوب کرد.

متروپولیتن پیتر، سنت مسکو

در همان زمان، شاهزاده تور، میخائیل یاروسلاویچ، همفکر و همفکر خود ژرونتیوس را با درخواست انتصاب او به کلانشهر روسیه نزد پاتریارک قسطنطنیه فرستاد. مادر خدا به گرونتیوس که شب هنگام طوفان در دریای سیاه دریانوردی می کرد ظاهر شد و گفت: "بیهوده کار می کنید، رتبه سلسله مراتب را نمی گیرید. کسی که مرا نوشت، ابوت پیتر راتسک، به تاج و تخت کلانشهر روسیه ارتقاء خواهد یافت.»سخنان مادر خدا دقیقاً محقق شد.

پاتریارک آتاناسیوس اول قسطنطنیه و سینود کلان شهر پیتر را در کیف و تمام روسیه برپا کردند و لباس های مقدس، عصا و نمادی را که جرونتیوس آورده بود به او دادند. پس از بازگشت به روسیه در سال 1308، متروپولیتن پیتر به مدت یک سال در کیف ماند، اما ناآرامی هایی که این شهر را تهدید می کرد، او را مجبور کرد، به پیروی از سلف خود، ماکسیم، در ولادیمیر در کلیازما زندگی کند، جایی که نخست وزیر را به آنجا منتقل کرد. ببینید.

با این حال، استقبال بسیار جالبی در اینجا در انتظار او بود. البته شاهزاده مقدس مایکل از این واقعیت که پیتر متروپولیت شد ناراضی بود و نه جرونتیوس که او را برای انتصاب او فرستاده بود. علاوه بر این، در این زمان بین میخائیل ترورسکوی و یوری مسکو مبارزه برای عزت دوک بزرگ وجود داشت. متروپولیتن پیتر طرف دومی را گرفت و در نتیجه توسط اسقف آندری از Tver اتهامی علیه مقدس در برابر پدرسالار مطرح شد. برای محاکمه سنت پیتر، شورایی در پریاسلاول در سال 1311 تشکیل شد که اتهام آندری را به عنوان تهمت به رسمیت شناخت. زندگی سنت پیتر می گوید که او تهمت زن آندری را بخشید و او را ترک کرد.

این کشیش حلیم می دانست که چگونه سختگیر باشد. او اسماعیل را از مقام اسقفی خود، بدون شک به دلیل جنایتی مهم علیه کلیسا یا میهن، از سارسکی محروم کرد، و یکی از بدعت گذاران خطرناک، سیت را که او را متهم به تفکر غیر خدایی کرده بود، اما نمی خواست توبه کند، تحقیر کرد.

دولت او در دوران سخت بردگی تاتار-مغول سقوط کرد، زمانی که اخلاق در بین مردم به شدت پایین آمد. او مجبور شد برای دلجویی از خان مهیب، آشتی دادن شاهزادگان متخاصم و جلوگیری از دشمنی های برادرکشی، به هورد سفر کند. و با کمک خداوند موفق شد از کلیسا محافظت کند و وضعیت اخلاقی مردم بومی خود را بالا ببرد. در سال 1313، هنگامی که ازبک، اولین خانی که مسلمان شد، خان شد، سنت پیتر به هورد رفت. او در آنجا با افتخار مورد استقبال قرار گرفت و با یک برچسب جدید آزاد شد. تمام مزایای قبلی روحانیون تأیید شد و یک مورد جدید اضافه شد: همه افراد کلیسا در همه موارد، بدون استثناء مجرمان، مشمول دادگاه شهری بودند.

سنت پیتر در سراسر روسیه بسیار سفر کرد و از نظر معنوی حتی به دورافتاده‌ترین حوزه‌های اسقفی خدمت کرد. او همچنین از زادگاهش ولین دیدن کرد. اقامت در پایتخت و کلیسای جامع ولادیمیر برای پیتر چندان راحت نبود، دوباره به دلیل خصومت میخائیل ترورسکوی با او. بنابراین، او اغلب برای مدت طولانی در مسکو، که متعلق به منطقه شهری او بود، بدون داشتن اسقف خود زندگی می کرد. در آن زمان، نوه سنت الکساندر نوسکی، جان دانیلوویچ (کالیتا) (1325-1340) در آنجا سلطنت می کرد.

در سال 1325، سنت پیتر به درخواست جان کالیتا، مرکز شهر را از ولادیمیر به مسکو منتقل کرد. این رویداد برای کل سرزمین روسیه مهم بود. سنت پیتر با پیش بینی اهمیت آینده پایتخت جدید، به مسکو کوچک در آن زمان نقل مکان کرد و در همان زمان به شاهزاده ایوان کالیتا توصیه کرد که در مسکو بسازد. معبد سنگیبه مناسبت رحلت مادر خدا "اگر به من گوش کنی، پسرم، -به شاهزاده گفت "آنگاه خودت با خانواده خود بیش از سایر شاهزادگان مشهور خواهی شد و شهر تو در میان تمام شهرهای روسیه با شکوه خواهد بود و مقدسین در آن ساکن خواهند شد و استخوانهای من در اینجا گذاشته خواهد شد."پیش‌بینی او دقیقاً به حقیقت پیوست، اما خود او برای دیدن تکمیل معبد زنده نماند.

مرگ سنت پیتر

اندکی قبل از مرگ سنت، شاهزاده جان یک رویا دید: او یک کوه بلند و برف را در بالای آن تصور کرد. اما ناگهان برف آب شد و ناپدید شد. شاهزاده خواب خود را به قدیس گفت و این توضیح را از او شنید: «کوه بلند تو ای شهریار و برف من حقیر. من باید این زندگی را قبل از تو ترک کنم.»قدیس با دستان خود مقبره ای سنگی در نزدیکی محراب معبد در حال ساخت برای خود ساخت و بخش قابل توجهی از دارایی خود را برای ساخت نهایی آن وصیت کرد.

مبارکه مرگسنت پیتر دنبال شد در شب 20 الی 21 دی ماه 1326در طول خدمت عصر

دفن جسد قدیس یک روز پس از مرگ او توسط اسقف تئودوسیوس لوتسک انجام شد. هنگامی که با حضور روحانیون متعدد و همراهی شاهزاده، اشراف و انبوهی از مردم، انتقال رسمی اجساد به معبد انجام شد، یک کافر در محکومیت فکر کرد: چرا چنین افتخاراتی به یک مرده داده می شود - خود شاهزاده و بسیاری از مردم او را دنبال می کنند؟ او تازه به این فکر کرده بود که قدیس پیتر را دید که روی تختی که او را روی آن حمل می کردند نشسته بود و مردم دو طرف را برکت می داد. خود کافر بعداً با قسم به این رؤیت شهادت داد.

معجزات بسیاری با دعای قدیس خدا اتفاق افتاد. بسیاری از شفاها به صورت مخفیانه انجام شد که گواه فروتنی عمیق قدیس حتی پس از مرگ است.

احترام

از روز درگذشت او، احترام عمیق برای سلسله مراتب عالی کلیسای روسیه برقرار شد و در سراسر سرزمین روسیه گسترش یافت.

سیزده سال بعد، در سال 1339، تحت فرمان قدیس تئوگنوستوس، او را قدیس اعلام کردند. در مقبره قدیس، شاهزادگان به نشانه وفاداری به دوک بزرگ مسکو، صلیب را بوسیدند. به عنوان یکی از حامیان محترم مسکو، قدیس هنگام تنظیم معاهدات دولتی به عنوان شاهد فراخوانده شد. نوگورودی ها که حق انتخاب حاکمان خود را از سنت صوفیه داشتند، پس از پیوستن به مسکو در زمان ژان سوم، سوگند یاد کردند که اسقف اعظم خود را فقط در مقبره سنت پیتر شگفت انگیز نصب کنند. در مقبره قدیس، سلسله مراتب عالی روسیه نامگذاری و انتخاب شدند. تواریخ روسی به طور مداوم از او یاد می کند که هیچ یک از اقدامات مهم دولتی بدون دعا در مقبره سنت پیتر کامل نشده است.

یادگارهای سنت پیتر

در سال 1472 ، کلیسای جامع باستانی Assumption ، که در آن زمان ویران شده بود ، شروع به بازسازی کرد. در حضور متروپولیتن فیلیپ اول مسکو (1464-1473)، آنها سنگ قبر قدیس را برچیدند و آثار فاسد ناپذیری را دیدند که آشکارا خوابیده بودند و با شکوه بهشتی می درخشیدند. معلوم شد که در سال 1382 در جریان آتش‌سوزی در جریان حمله انبوهی از خان توختامیش به مسکو، آتش وارد مقبره شده و تابوت قدیس را ویران کرده است. جسد سالم ماند. بقایای ارجمند سنت پیتر به مقبره سنگی جدید منتقل شد. در همان زمان شورای اسقف ها تأسیس شد جشن انتقال یادگارهای سنت پیتر در 1 ژوئیه.

دو سال بعد، معبد در حال ساخت فرو ریخت. بقاع قدیس دفن شد، اما آسیبی ندید. دوک بزرگ مسکو جان سوم معمار برجسته ارسطو فیوراوانتی را از ایتالیا احضار کرد که تحت رهبری وی کلیسای جامع جدید در 17 آوریل 1475 بنا شد. در 12 آگوست 1479، کلیسای جامع جدید تشیع تقدیس شد. 24 آگوستبقایای ارجمند سنت پیتر به طور رسمی به کلیسای جامع جدید منتقل شد و در همان مکان. در این روز، جشنی به افتخار انتقال یادگارهای سنت پیتر، شگفت‌انگیز مسکو و تمام روسیه برپا شد (جشن قبلی در 1 ژوئیه لغو شد).

جشن تجلی یادگارهای سنت پیتر (4 اوت) به مناسبت ظهور همسر ایوان مخوف (1533-1584) ملکه آناستازیا (1547-1560) نیز شناخته شده است. سنت پیتر به ملکه آناستازیا ظاهر شد و به کسی اجازه نداد تابوت او را باز کند. او دستور داد تابوت را مهر و موم کنند و تعطیلی برپا کنند.

تروپاریون، آهنگ 4:
زمین سابقاً بی حاصل، اکنون شاد باشید: اینک مسیح چراغی در شماست که در جهان می درخشد و بیماری ها و بیماری های ما را شفا می دهد. به خاطر او شاد باشید و با جسارت شادی کنید زیرا قدیس کسی است که این اعلی را انجام داده است.

یک تروپاریون دیگر، آهنگ 8:
در درخشان‌ترین شهر مسکو شاد باشید، اسقف پیتر را در درون خود دارید، مانند طلوع خورشید، که تمام روسیه را با معجزات روشن می‌کند، زیرا او آن ناتوانی را شفا می‌دهد و بیماری‌هایی مانند تاریکی را از کسانی که به او فریاد می‌زنند می‌راند: شاد باشید، سلسله مراتب. از خدای متعالی که به واسطه تو برای گله تو نیکی کرد.

کونتاکیون، آهنگ 8:
به معجزه برگزیده و شگفت‌انگیز سرزمینمان، امروز با عشق به سوی تو روان می‌شویم و نغمه‌ای خداپسندانه می‌بافیم: برای داشتن جسارت در خداوند، ما را از شرایط گوناگون رهایی بخش تا تو را ندا دهیم: شاد باشید در استقرار شهر ما

دعا به سنت پیتر، متروپولیتن مسکو
ای قدیس بزرگ، معجزه گر باشکوه، اولین تخت کلیسای روسیه، نگهبان شهر مسکو و کتاب دعای غیور برای همه ما، پدر ما پیتر! ما با فروتنی به سوی تو می افتیم و دعا می کنیم: دستان خود را به سوی خداوند دراز کن و برای ما گناهکاران و بندگان نالایق او دعا کن تا رحمت خود را بر ما بیفزاید و هر آنچه را که برای زندگی موقت ما مفید است بر ما نازل کند. رستگاری ابدی، موهبت های خیر او، و به ویژه ما را با صلح، محبت برادرانه، تقوا از همه وسوسه های دشمن شیطان حفظ کند و به ما عطا کند که فرزند وفادار شما باشیم، نه تنها به نام، بلکه به همه ما. زندگی ما از شما، قدیس مسیح، دعا می کنیم که با شفاعت آسمانی خود شهر مسکو و مردم آن را حفظ کنید. هی بنده خدا! مهربانانه ما را بشنو و در هر مصیبت و مصیبت یاور و شفیع همه ما باش، ما را فراموش مکن، حتی در هنگام مرگ، که بیشتر به شفاعت تو نیازمندیم، تا با دعای اولیای تو. ما، گناهکاران، مفتخر خواهیم شد که یک مرگ خوب دریافت کنیم و ملکوت آسمان را به ارث ببریم، که در قدیسان او، خدای ما، پدر، و پسر، و روح القدس شگفت انگیز است. آمین


سنت پیتر- متروپولیتن کیف و تمام روسیه، اولین شهروند کیف که (از سال 1325) در مسکو اقامت دائم داشت. راتنسکی نامیده می شود.

او در خانواده ولین متشکل از تئودور و ماریا به دنیا آمد. در هفت سالگی خواندن و نوشتن آموخت و در سن 12 سالگی نذر رهبانی کرد.

پیتر را اولین اسقف ارتدکس مسکو می دانند، اگرچه از عنوان متروپولیتن تمام روسیه استفاده می کرد.

با برکت او، کلیسای جامع Assumption در کرملین مسکو تأسیس شد.

در 31 دی 1326 در ربوبی آرام گرفت. سیزده سال بعد او به عنوان قدیس کلیسای مسکو مقدس شناخته شد. در سال 1339 توسط اسقف نشین قسطنطنیه به عنوان قدیس شناخته شد. بقایای سنت پیتر در کلیسای جامع آسمپشن کرملین مسکو آرام گرفته است.

او حامی آسمانی مسکو در نظر گرفته می شود.

از روز رحلت او، احترام عمیق برای سلسله مراتب عالی کلیسای روسیه ایجاد شد و در سراسر سرزمین روسیه گسترش یافت، که با ظهور سیاسی شاهزاده مسکو تسهیل شد.

سیزده سال بعد، در سال 1339، تحت فرمان قدیس تئوگنوستوس، او را قدیس اعلام کردند. در مقبره قدیس، شاهزادگان به نشانه وفاداری به دوک بزرگ مسکو، صلیب را بوسیدند. به عنوان یکی از حامیان محترم مسکو، قدیس هنگام تنظیم معاهدات دولتی به عنوان شاهد فراخوانده شد. نووگورودی ها که حق انتخاب حاکمان خود را از ایاصوفیه داشتند، پس از پیوستن به مسکو تحت رهبری ایوان سوم، سوگند یاد کردند که اسقف اعظم خود را فقط در مقبره سنت پیتر شگفت انگیز نصب کنند. در مقبره قدیس، کاهنان اعظم مسکو نامگذاری و انتخاب شدند.

تواریخ روسی به طور مداوم از او یاد می کند که هیچ یک از اقدامات مهم دولتی بدون دعا در مقبره سنت پیتر کامل نشده است.

انتقال یادگارهای سنت پیتر پس از تقدیس کلیسای جامع تازه ساخته شده در 24 اوت 1479 انجام شد. جشن 1 جولای لغو شد.

جشن تجلی یادگارهای سنت پیتر (4 اوت) به مناسبت ظهور همسر ایوان مخوف (1533-1584) ملکه آناستازیا (1547-1560) نیز شناخته شده است. سنت پیتر به ملکه آناستازیا ظاهر شد و به کسی اجازه نداد تابوت او را باز کند. او دستور داد تا تابوت را مهر و موم کنند و تعطیلی برپا کنند.

چندین پیام از سنت پیتر حفظ شده است (شش پیام به آنها نسبت داده شده است). اولین مورد به کشیشان است که به آنها توصیه می کنند که خدمات شبانی را شایسته انجام دهند و با پشتکار از کودکان روحانی شبانی کنند. با بیانیه ای از قانون کلیسا در مورد کشیش های بیوه پایان می یابد: برای محافظت از آنها در برابر انتقاد و وسوسه، آنها را به اقامت در صومعه ها دعوت می کردند و کودکان را برای بزرگ شدن و آموزش به مدارس صومعه فرستاده می کردند.
در پیام دوم خود، قدیس از کشیشان می‌خواهد که شبانان واقعی باشند، نه مزدور، تا مراقب فضایل مسیحی و شبانی باشند.
در نامه سوم، سنت پیتر مجدداً به کشیشان در مورد وظایف شبانی خود دستور می دهد و افراد غیر روحانی را به انجام فرامین مسیح تشویق می کند.


صومعه ویسوکو-پتروفسکی در مسکو


این صومعه در خیابان پتروفکا، ساختمان 28 واقع شده است.

احتمالاً در سال 1315 توسط سنت پیتر، متروپولیتن کیف، ولادیمیر و تمام روسیه تأسیس شده است، که یاد و خاطره او امروز، 3 ژانویه جشن گرفته می شود. از سال 1317 از منابع مکتوب شناخته شده است. بخش اصلی مجموعه معماری مدرن صومعه در قرن 17-18 ساخته شده است. در سال 1918 توسط بلشویک ها بسته شد. فعالیت های صومعه از سال 2009 از سر گرفته شده است. در سال 2015، هفتصدمین سالگرد تأسیس این صومعه جشن گرفته شد.


مجموعه صومعه ویسوکو-پتروفسکی مجموعه ای از بناهای معماری است که در بیشتر موارد با هزینه پسران ناریشکین در پایان قرن هفدهم - آغاز قرن هجدهم ساخته شده است.

تزارهای مسکو مبالغ هنگفتی را به صومعه اهدا کردند و عملاً صومعه را با هزینه شخصی خود نگهداری کردند. این گونه افراد را صاحبان صومعه می نامیدند و در دیوارهای صومعه برای آنها دعای جاودانه خوانده می شد. بنابراین حامیان صومعه عبارت بودند از: شاهزادگان دیمیتری دونسکوی، ایوان کالیتا، واسیلی سوم، تزار الکسی میخایلوویچ رومانوف، امپراتور پیتر اول.

دو نسخه اصلی از تأسیس صومعه وجود دارد.

طبق اولی، صومعه توسط متروپولیتن پیتر کیف و تمام روسیه تأسیس شد، که کلیسایی چوبی به نام رسولان پیتر و پولس در ساحل مرتفع جنگلی رودخانه نگلینایا در نزدیکی کرملین ساخت. این اتفاق یا در سال های 1315-1317، زمانی که متروپولیتن پیتر به ایوان کالیتا نزدیک شد، یا در سال 1326، زمانی که متروپولیتن پیتر، مرکز شهر را از ولادیمیر به مسکو منتقل کرد، اتفاق افتاد. و تنها در آغاز قرن شانزدهم معبد به افتخار سنت پیتر، متروپولیتن مسکو تقدیم شد.


نسخه دیگری که مشهورتر است می گوید که صومعه پتروفسکی توسط ایوان کالیتا تأسیس شد و اولین و قدیمی ترین کلیسای آن به نام رسولان مقدس پیتر و پولس تقدیس شد. طبق افسانه ای که در کتاب درجه آمده است، ایوان کالیتا در سال 1326، اندکی قبل از مرگ سنت پیتر، رویایی داشت. شکار در نزدیکی مکانی که اکنون صومعه ویسوکو-پتروفسکی در آن قرار دارد، گراند دوککوه بلندی را دیدم که پوشیده از برف بود. جلوی چشمانش برف آب شد و خود کوه ناپدید شد. پس از گفتن این موضوع به متروپولیتن پیتر، او تفسیر زیر را دریافت کرد: "کوه بلند تو، شاهزاده، و برف من، فروتن هستم. من باید این زندگی را قبل از تو ترک کنم.» به یاد این رؤیای معجزه آسا، به گفته طرفداران این نسخه، ایوان کالیتا کلیسای پیتر و پل را در جای خود ساخت که به زودی صومعه ای در اطراف آن رشد کرد.


با این حال، نسخه سومی وجود دارد که تأسیس صومعه را به دیمیتری دونسکوی نسبت می دهد. بر اساس این نسخه، دیمیتری دونسکوی صومعه ای را در محل کلیسایی از زمان کالیتا تأسیس کرد یا در سال 1380 پس از بازگشت از نبرد کولیکوو، صومعه ای را که قبلاً وجود داشت، به یاد پیروزی ارتش روسیه بازسازی کرد.
بنا به منابع دیگر، ساختمان های چوبی صومعه که در سال 1382 توسط تاتارها در جریان حمله ویرانگر خان توختامیش ویران شد، با مراقبت شاهزاده دیمیتری دونسکوی بازسازی شد. به دستور ویژه دوک بزرگ، معبدی در صومعه به افتخار نماد بوگولیوبسکایا مادر خدا ساخته شد که در بین روریکویچ های مسکو مورد احترام بود.

در قرون وسطی در تاریخ مسکو تعداد زیادی تهاجم و آتش سوزی دشمن وجود داشت که شهر چوبی را ویران کرد. آتش سوزی سال 1493 بسیار شدید بود، زمانی که نیمی از مسکو، از جمله ساختمان های چوبی صومعه سوخت. حدود دویست نفر از جمله برخی از ساکنان صومعه پتروفسکی در آتش جان باختند.


در سال 1671، در تولد پیتر اول، پدربزرگش، کریل پولوکتوویچ ناریشکین، به داماد خود، الکسی میخایلوویچ، املاک خود را که در مجاورت صومعه ویسوکو-پتروفسکی قرار داشت، داد. الکسی میخائیلوویچ به نوبه خود این املاک را به صومعه اهدا کرد و بنابراین قلمرو آن تقریباً دو برابر شد.

در جریان شورش استرلتسی در سال 1682، ایوان و آفاناسی ناریشکین کشته شدند و کریل پولوکتوویچ ناریشکین سالخورده مجبور شد راهب شود و به صومعه کیریلو-بلوزرسکی برود. اجساد پسران شکنجه شده او تنها چند روز بعد به ملکه، ناتالیا کیریلوونا ناریشکینا داده شد و او آنها را در صومعه ویسوکو-پتروفسکی دفن کرد. متعاقباً ، کریل پولوکتوویچ ناریشکین و همسرش آنا لئونتیونا در اینجا به خاک سپرده شدند.


پس از شورش استرلتسی در سال 1689، زمانی که پیتر اول به یک حاکمیت کامل رسید، ساخت و ساز وسیع صومعه را انجام داد. این صومعه نه تنها حاوی هدایای پادشاه بود، بلکه املاک گسترده شاه، آسیاب ها و حوضچه های ماهی نیز به صومعه منتقل شد. با این حال، پیتر زمانی که شروع به اصلاح ارتش روسیه کرد، کمک مالی به صومعه را متوقف کرد و تمام سرمایه او که قبلاً به صومعه انتقال داده بود اکنون به ارتش داده می شود.

چرا تزار پیتر اول با این صومعه با این دقت رفتار کرد؟
1) این صومعه مقبره ناریشکین ها، اجداد پیتر از طریق مادرش بود. در صومعه در کلیسای جامع بوگولیوبسکی 20 دفن از خانواده ناریشکین وجود داشت.
2) در صومعه معبدی از رسولان پیتر و پولس وجود داشت که بدین وسیله حامی آسمانی تزار پیتر بود و در ابتدا صومعه پتروفسکی به افتخار رسول نامگذاری شد و بعداً به افتخار سنت پیتر مسکو تغییر نام داد.


در واقع، امروزه کلیساهای زیادی در این صومعه وجود دارد:
1) کلیسای جامع سنت پیتر، متروپولیتن مسکو. (1339)
2) کلیسای جامع نماد Bogolyubskaya مریم باکره. (1684)
3) کلیسا سنت سرجیوسابوت رادونژ (1690)
4) کلیسای تولگا نماد مادر خدا. (1744)
5) کلیسای رسولان پیتر و پولس. (1753)
6) معبد - نمازخانه نماد مادر خدا کازان. (1905)
7) کلیسای دروازه شفاعت مریم مقدس. (1690)

اما تا قرن نوزدهم کلیساهای بیشتری در صومعه وجود داشت.

در سال 1735، 71 نفر ساکن در صومعه زندگی می کردند و مالکیت صومعه در حدود 6000 دهقان بود. در دهه 90 قرن هفدهم، صومعه توسط خانواده سلطنتی در مسکو، زونیگورود، بوروفسک، نیژنی نووگورود، اوریول و مناطق دیگر زمین اعطا شد. موارد زیر به صومعه اختصاص داده شد: صومعه ساراتوف به افتخار نماد مادر خدا کازان، صومعه سارانسک بوگورودیتسکی، هرمیتاژ Lgov، هرمیتاژ Raeva Nikandrov.


این صومعه با وجود تمام ثروت، وسعت و اهمیتش، هرگز در میان صومعه های اصلی مسکو قرار نگرفت و در دوران تزاری، از نظر اهمیت و بازدید، جایگاه پنجم را در رتبه بندی صومعه های مسکو به خود اختصاص داد.

در سال 1812 آسیب جدی به صومعه ویسوکو-پتروفسکی وارد شد. پس از تصرف مسکو توسط نیروهای ناپلئونی، "هزار سواره نظام فرانسوی" در آنجا مستقر شدند. هر آنچه در صومعه باقی مانده بود غارت و ویران شد (از جمله سنگ قبرهای پسران ناریشکین با تزئینات غنی) و کلیساها هتک حرمت شدند. ارشماندریت Ioannikiy موفق شد قربانی و آثار را به یاروسلاول ببرد. در کلیسای بوگولیوبسکایا، فرانسوی‌ها لاشه‌های گاو را به قلاب‌هایی که مستقیماً به داخل نمادین فرو می‌رفتند آویزان می‌کردند. در اینجا مارشال مورتیه به ظن به آتش کشیدن شهر به مسکوئی ها احکام اعدام صادر کرد. متهمان در بلوار، نزدیک دیوارهای صومعه تیرباران شدند و در نزدیکی برج ناقوس دفن شدند.

در پاییز سال 1923، یکی از بزرگترین جوامع رهبانی زیرزمینی در اتحاد جماهیر شوروی در اینجا در یک صومعه به طور رسمی بسته به رهبری اسقف بارتلومئو (رموف)، که به اینجا دعوت کرد تا در کلیساهای صومعه بخشی از برادران اسمولنسک-زوسیموا خدمت کنند، بوجود آمد. ارمیتاژ که در آغاز همان سال تعطیل شد.

سنگ قبرهای پسران ناریشکین از بین رفت و کارخانه ای برای تعمیر ماشین آلات کشاورزی در محوطه معبد راه اندازی شد. کلیسای سرجیوس دارای یک کتابخانه و سپس یک سالن ورزشی بود. در کلیسای سنت پیتر یک ریخته گری وجود دارد. در ساختمان های باقی مانده - کلیسای تولگا، کلیسای نماد کازان مادر خدا، ساختمان راهب، ساختمان سلول های برادر با اتاق های ناریشکین و در مقبره ناریشکین ها - آپارتمان های مشترک ترتیب داده شد. در محل باغ صومعه، الف مهد کودک. گنبدهایی با صلیب از کلیساهای سرگیفسکی و بوگولیوبسکی بریده شدند. تا سال 1950، مجموعه صومعه تقریباً به طور کامل از بین رفت.


طبق برخی منابع، برنامه ریزی شهری مسکو، تخریب صومعه را برای تعریض جاده پیش بینی کرده بود.

در آغاز قرن بیستم، صومعه ویسوکو-پتروفسکایا دارای یک تقدس غنی بود. در این صومعه سه انجیل قرن هفدهم، صلیب های نقره ای با ذرات صلیب مقدس، سنگ های مقبره مقدس، یادگارهای شهدای بزرگ تئودور استراتیلاتس، پانتلیمون، جان جنگجو، سنت الکسیس، متروپولیتن مسکو، سنت آناستاسیوس نگهداری می شد. سینا، گریگوری دکاپولیت، فهرست‌هایی از بوگولیوبسکایا، ولادیمیرسکایا، نمادهای مادر خدا تولگا، نسخه‌ای از 1701 از نماد Blachernae، تصویری از سنت پیتر با ذره‌ای از آثار، کپی از نماد کازان مادر خدا خدایا

زیارتگاه اصلی صومعه بخشی از یادگارهای سنت پیتر، متروپولیتن کیف، مسکو و تمام روسیه، شگفت‌آور است. 20 فوریه 2010 اعلیحضرت پدرسالارکریل مسکو و تمام روسیه کشتی را با بخشی از آثار پیتر به صومعه داد. این کشتی در محراب کلیسای سنت سرگیوس قرار دارد و در روزهای شنبه در طول شبانه روز در مراسم شب زنده داری آنها را برای عبادت مؤمنان بیرون می آورند.

در سال 2003، یکی از خیرین صومعه، E.M. Ryapov، زیارتگاه‌هایی را که زمانی متعلق به پدرسالار الکسی اول (سیمانسکی) بود به آن هدیه داد: ذرات بقایای مقدس سرافیم ساروف، تکه‌ای از مانتو و تکه‌ای از سنگ. که آن حضرت هزار شبانه روز بر آن دعا کرد .

در سال 2004، ذره ای از یادگارهای سنت سرگیوس رادونژ به این صومعه منتقل شد.


نماد اندازه واقعی سنت پیتر از کیف، مسکو و تمام روسیه، اولین متروپولیتن مسکو، شگفت‌آور تمام روسیه، بنیانگذار صومعه ویسوکو-پتروفسکی، مورد احترام ترین نماد در صومعه ویسوکو-پتروفسکی است. . این نماد حاوی ذره ای از بقایای سنت پیتر است. در پشت آیکون تصویری از کرملین مسکو با نمایی از کلیسای جامع تصور وجود دارد و در زیر دیوارهای کرملین تصویری از صومعه ویسوکو-پتروفسکی وجود دارد. این نماد دائماً در کلیسای سرجیوس صومعه ویسوکو-پتروفسکی قرار دارد و هر روز صبح قبل از این نماد، یک قانون برادرانه با دعا به سنت پیتر در ساعت 7:00 انجام می شود.


یک کشتی از لاورای کیف پچرسک با ذراتی از یادگاران همه پدران ارجمند کیف پچرسک آورده شد. در همان کلیسای سرگیوس ذراتی از بقایای حواریون مقدس پیتر و پل، سنت اسپیریدون تریمیفونتسکی، شهید تادئوس از تور، ایوب پوچایفسکی، نیل استولوبنسکی، الکسی و هرمان زوسیموفسکی و سایر مقدسین وجود دارد.