صفحه اصلی / آسیب و چشم بد / جهان بینی، مفهوم و ساختار چیست. جهان بینی انسان عوامل موثر در شکل گیری جهان بینی یک فرد

جهان بینی، مفهوم و ساختار چیست. جهان بینی انسان عوامل موثر در شکل گیری جهان بینی یک فرد

جهان بینی انسان

18.03.2015

اسنژانا ایوانووا

حتی یک نفر در جهان "به همین شکل" زندگی نمی کند. هر یک از ما اطلاعاتی در مورد جهان داریم، ایده هایی در مورد اینکه چه چیزی خوب است و چه چیزی بد است...

حتی یک نفر در جهان "به همین شکل" زندگی نمی کند. هر یک از ما اطلاعاتی در مورد جهان داریم، ایده هایی در مورد اینکه چه چیزی خوب است و چه چیزی بد است، چه اتفاقی می افتد و چه چیزی نمی افتد، چگونه این یا آن کار را انجام دهیم و با مردم روابط برقرار کنیم. همه موارد فوق با هم معمولاً جهان بینی نامیده می شود.

مفهوم و ساختار جهان بینی

دانشمندان جهان بینی را به عنوان دیدگاه ها، اصول، ایده هایی تفسیر می کنند که درک فرد از جهان، رویدادهای جاری و جایگاه او در میان مردم را تعیین می کند. جهان بینی به وضوح شکل گرفته زندگی را نظم می دهد، در حالی که فقدان آن (معروف "ویرانی در ذهن" بولگاکف) وجود یک فرد را به هرج و مرج تبدیل می کند که به نوبه خود منجر به ظهور مشکلات روانی می شود. ساختار جهان بینی شامل اجزای زیر است.

شناختی

انسان در طول زندگی خود دانش کسب می کند، حتی زمانی که مطالعه را متوقف کند. واقعیت این است که معرفت می تواند معمولی، علمی، دینی و... باشد، دانش عادی بر اساس تجربه ای که در زندگی روزمره به دست می آید شکل می گیرد. مثلاً سطح داغ اتو را گرفتند، سوختند و فهمیدند که بهتر است این کار را نکنند. به لطف دانش روزمره، می توان در جهان اطراف خود پیمایش کرد، اما اطلاعات به دست آمده از این طریق اغلب اشتباه و متناقض است.

دانش علمی به طور منطقی توجیه، نظام مند و در قالب شواهد ارائه می شود. نتایج چنین دانشی قابل تکرار است و به راحتی تأیید می شود ("زمین کروی است"، "مربع هیپوتنوس برابر است با مجموع مربع های پاها" و غیره). دستیابی به دانش علمی به لطف دانش نظری امکان پذیر است، که به فرد اجازه می دهد از موقعیت بالاتر برود، تضادها را حل کند و نتیجه گیری کند.

معرفت دینی مشتمل بر جزمیات (در مورد خلقت جهان، زندگی زمینی عیسی مسیح و غیره) و درک این جزمات است. تفاوت علم علمی با معرفت دینی در این است که اولی قابل تأیید است، در حالی که دومی بدون مدرک پذیرفته می شود. علاوه بر موارد فوق، انواع دانش شهودی، اعلامی، فراعلمی و غیره وجود دارد.

ارزش هنجاری

این مؤلفه مبتنی بر ارزش ها، آرمان ها، باورهای فرد و همچنین هنجارها و قواعدی است که بر تعامل افراد حاکم است. ارزش ها توانایی یک شی یا پدیده برای برآوردن نیازهای مردم است. ارزش ها می توانند جهانی، ملی، مادی، معنوی و غیره باشند.

به لطف باورها، یک فرد یا گروهی از مردم مطمئن هستند که در مورد اعمال خود، روابط خود با یکدیگر و رویدادهایی که در جهان رخ می دهد، درست می گویند. برخلاف پیشنهاد، باورها بر اساس نتیجه گیری های منطقی شکل می گیرند و بنابراین معنادار هستند.

عاطفی-ارادی

می‌توانی بدانی که سخت شدن بدن را قوی می‌کند، نمی‌توانی با بزرگترهایت بی ادبی کنی، مردم با سبز شدن چراغ از خیابان عبور می‌کنند و بی‌ادبانه است که حرف‌های طرف مقابلت را قطع کنی. اما اگر فردی آن را نپذیرد یا نتواند برای عملی کردن آن تلاش کند، ممکن است تمام این دانش بی فایده باشد.

عملی

درک اهمیت و ضرورت انجام برخی اعمال، اگر فرد شروع به عمل نکند، به فرد اجازه نمی دهد به هدفی دست یابد. همچنین مؤلفه عملی جهان بینی شامل توانایی ارزیابی موقعیت و تدوین استراتژی برای اقدام در آن است.

انتخاب مولفه های جهان بینی تا حدودی دلخواه است، زیرا هیچ یک به تنهایی وجود ندارد. هر فرد بسته به شرایط فکر می کند، احساس می کند و عمل می کند و نسبت این مولفه ها هر بار به طور قابل توجهی متفاوت است.

انواع اساسی جهان بینی

جهان بینی یک فرد همراه با خودآگاهی شروع به شکل گیری کرد. و از آنجایی که در طول تاریخ مردم جهان را به شیوه های مختلف درک و توضیح داده اند، در طول زمان انواع جهان بینی های زیر ایجاد شده است:

  • اسطوره ای.افسانه ها به این دلیل به وجود آمدند که مردم نمی توانستند پدیده های طبیعت یا زندگی اجتماعی (باران، رعد و برق، تغییر روز و شب، علل بیماری، مرگ و غیره) را به طور منطقی توضیح دهند. اساس اسطوره غلبه توضیحات خارق العاده بر توضیحات معقول است. در عین حال، اسطوره ها و افسانه ها مشکلات اخلاقی و اخلاقی، ارزش ها، درک خوب و بد و معنای اعمال انسان را منعکس می کنند. بنابراین مطالعه اسطوره ها نقش مهمی در شکل گیری جهان بینی مردم دارد.
  • مذهبی.برخلاف اسطوره ها، دین بشری حاوی جزماتی است که همه پیروان این آموزه باید به آن پایبند باشند. اساس هر دینی رعایت موازین اخلاقی و داشتن سبک زندگی سالم به تمام معناست. دین مردم را متحد می کند، اما در عین حال می تواند نمایندگان ادیان مختلف را از هم جدا کند.
  • فلسفی.جهان بینی این نوع مبتنی بر تفکر نظری، یعنی منطق، نظام و تعمیم است. اگر جهان بینی اسطوره ای بیشتر مبتنی بر احساسات باشد، در فلسفه حرف اول را به عقل می دهند. تفاوت جهان بینی فلسفی این است که آموزه های دینی متضمن تفسیرهای جایگزین نیست و فیلسوفان حق آزاداندیشی دارند.

دانشمندان مدرن بر این باورند که جهان بینی ها نیز انواع زیر دارند:

  • معمولی.جهان بینی این نوع بر اساس عقل سلیم و تجربه ای است که فرد در طول زندگی دریافت می کند. جهان بینی روزمره خود به خود از طریق آزمون و خطا شکل می گیرد. این نوع جهان بینی به ندرت به صورت خالص یافت می شود. هر یک از ما دیدگاه خود را در مورد جهان بر اساس دانش علمی، عقل سلیم، اسطوره ها و باورهای دینی شکل می دهیم.
  • علمی.این مرحله مدرن در توسعه جهان بینی فلسفی است. منطق، تعمیم ها و سیستم نیز در اینجا اتفاق می افتد. اما با گذشت زمان، علم بیشتر و بیشتر از نیازهای واقعی انسان دور می شود. علاوه بر محصولات مفید، سلاح های کشتار جمعی، ابزارهای دستکاری آگاهی مردم و غیره امروزه به طور فعال در حال توسعه هستند.
  • انسان گرا.از نظر اومانیست ها، یک فرد برای جامعه یک ارزش است - او حق توسعه، تحقق خود و ارضای نیازهای خود را دارد. هیچ کس نباید توسط شخص دیگری تحقیر یا استثمار شود. متأسفانه در زندگی واقعی همیشه اینطور نیست.

شکل گیری جهان بینی یک فرد

جهان بینی یک فرد از دوران کودکی تحت تأثیر عوامل مختلفی (خانواده، مهدکودک، رسانه ها، کارتون ها، کتاب ها، فیلم ها و غیره) بوده است. با این حال، این روش شکل گیری جهان بینی خود به خودی تلقی می شود. جهان بینی فرد به طور هدفمند در فرآیند آموزش و پرورش شکل می گیرد.

سیستم آموزشی داخلی بر ایجاد جهان بینی دیالکتیکی- ماتریالیستی در کودکان، نوجوانان و مردان جوان متمرکز است. منظور از جهان بینی دیالکتیکی ماتریالیستی این است که:

  • جهان مادی است؛
  • هر چیزی که در جهان وجود دارد مستقل از آگاهی ما وجود دارد.
  • در جهان همه چیز به هم پیوسته است و طبق قوانین خاصی توسعه می یابد.
  • یک فرد می تواند و باید دانش قابل اعتمادی در مورد جهان دریافت کند.

از آنجایی که شکل گیری جهان بینی فرآیندی طولانی و پیچیده است و کودکان، نوجوانان و جوانان جهان پیرامون خود را به گونه ای متفاوت درک می کنند، جهان بینی بسته به سن دانش آموزان و دانش آموزان متفاوت شکل می گیرد.

سن پیش دبستانی

در رابطه با این عصر جا دارد از آغاز شکل گیری جهان بینی صحبت کنیم. ما در مورد نگرش کودک به جهان صحبت می کنیم و به کودک راه های وجود در جهان را آموزش می دهیم. در ابتدا، کودک واقعیت را به طور کلی درک می کند، سپس یاد می گیرد که جزئیات را شناسایی کند و بین آنها تمایز قائل شود. در این میان فعالیت های خود نوزاد و ارتباط او با بزرگسالان و همسالان نقش مهمی ایفا می کند. والدین و مربیان کودک پیش دبستانی را به دنیای اطرافش معرفی می کنند، به او استدلال می آموزند، روابط علت و معلولی برقرار می کنند ("چرا در خیابان گودال ها وجود دارد؟"، "اگر بدون کلاه به حیاط بروید چه اتفاقی می افتد". در زمستان؟")، و راه هایی برای حل مشکلات پیدا کنید ("چگونه به بچه ها کمک کنیم از دست گرگ فرار کنند؟"). با برقراری ارتباط با دوستان، کودک یاد می گیرد که چگونه با مردم رابطه برقرار کند، نقش های اجتماعی را ایفا کند و طبق قوانین عمل کند. داستان نقش عمده ای در شکل دادن به آغاز جهان بینی کودک پیش دبستانی ایفا می کند.

سن مدرسه اول

در این سن، شکل گیری جهان بینی در دروس و خارج از آن اتفاق می افتد. دانش‌آموزان از طریق فعالیت‌های شناختی فعال در مورد جهان اطلاعات کسب می‌کنند. در این سن، کودکان می توانند به طور مستقل اطلاعات مورد علاقه خود را (در کتابخانه، اینترنت) پیدا کنند، اطلاعات را با کمک یک بزرگسال تجزیه و تحلیل کنند و نتیجه گیری کنند. جهان بینی در فرآیند ایجاد ارتباطات بین رشته ای با رعایت اصل تاریخ گرایی در هنگام مطالعه برنامه شکل می گیرد.

کار بر روی شکل گیری جهان بینی در حال حاضر با دانش آموزان کلاس اول انجام شده است. در عین حال، در رابطه با سن دبستان، هنوز نمی توان از شکل گیری باورها، ارزش ها، آرمان ها و تصویر علمی از جهان صحبت کرد. کودکان در سطح ایده ها با پدیده های طبیعت و زندگی اجتماعی آشنا می شوند. این امر زمینه را برای شکل گیری یک جهان بینی پایدار در مراحل بعدی رشد انسانی ایجاد می کند.

نوجوانان

در این سن است که رشد جهان بینی واقعی رخ می دهد. دختران و پسران مقدار معینی دانش دارند، تجربه زندگی دارند و می توانند به طور انتزاعی فکر و استدلال کنند. نوجوانان همچنین با تمایل به تفکر در مورد زندگی، جایگاه خود در آن، اعمال مردم و قهرمانان ادبی مشخص می شوند. یافتن خود یکی از راه های شکل گیری جهان بینی است.

نوجوانی زمانی است که باید به این فکر کرد که چه کسی و چه کسی باشد. متأسفانه، در دنیای مدرن، انتخاب رهنمودهای اخلاقی و سایر دستورالعمل‌هایی که به آنها کمک می‌کند و تشخیص خوب از بد را به آنها آموزش می‌دهد، دشوار است. اگر هنگام ارتکاب برخی اقدامات، یک پسر یا یک دختر نه با ممنوعیت های بیرونی (ممکن است یا نه)، بلکه با اعتقادات درونی هدایت شود، این نشان می دهد که جوانان در حال رشد هستند و معیارهای اخلاقی را می آموزند.

شکل گیری جهان بینی در نوجوانان در فرآیند گفتگو، سخنرانی، گشت و گذار، کار آزمایشگاهی، بحث، مسابقه، بازی های فکری و غیره اتفاق می افتد.

پسران

در این مرحله سنی، جوانان یک جهان بینی (عمدتاً علمی) را با تمامیت و حجم آن شکل می دهند. مردان جوان هنوز بالغ نشده اند، با این حال، در این سن آنها از قبل یک سیستم کم و بیش روشن از دانش در مورد جهان، باورها، ایده آل ها، ایده هایی در مورد چگونگی رفتار و نحوه انجام موفقیت آمیز این یا آن کسب و کار دارند. مبنای پیدایش همه اینها خودآگاهی است.

ویژگی جهان بینی در نوجوانی این است که یک پسر یا دختر سعی می کند زندگی خود را نه به عنوان زنجیره ای از رویدادهای تصادفی، بلکه به عنوان چیزی کل نگر، منطقی، معنادار و امیدوارکننده درک کند. و اگر در زمان شوروی معنای زندگی کم و بیش روشن بود (کار برای صلاح جامعه، ساختن کمونیسم)، اکنون جوانان در انتخاب مسیر زندگی تا حدودی دچار سردرگمی شده اند. مردان جوان نه تنها می خواهند به دیگران سود ببرند، بلکه نیازهای خود را نیز برآورده کنند. اغلب، چنین نگرش هایی باعث تضاد بین وضعیت مطلوب و واقعی امور می شود که باعث مشکلات روانی می شود.

مانند مرحله سنی قبلی، شکل گیری جهان بینی جوانان تحت تأثیر درس های مدرسه، کلاس های یک مؤسسه آموزشی تخصصی عالی یا متوسطه، ارتباط در گروه های اجتماعی (خانواده، کلاس مدرسه، بخش ورزشی)، مطالعه کتاب و نشریات، تماشای فیلم به همه اینها راهنمایی شغلی، آموزش پیش از خدمت وظیفه و خدمت در نیروهای مسلح اضافه شده است.

شکل گیری جهان بینی یک بزرگسال در فرآیند کار، خودآموزی و خودآموزی و همچنین تحت تأثیر شرایط زندگی او رخ می دهد.

نقش جهان بینی در زندگی انسان

برای همه مردم، بدون استثنا، جهان بینی به عنوان نوعی فانوس دریایی عمل می کند. تقریباً برای همه چیز دستورالعمل‌هایی ارائه می‌کند: چگونه زندگی کنیم، عمل کنیم، به شرایط خاص واکنش نشان دهیم، برای چه چیزی تلاش کنیم، چه چیزی را درست و چه چیزی را نادرست بدانیم.

جهان بینی به شما این امکان را می دهد که اطمینان داشته باشید که اهداف تعیین شده و به دست آمده هم برای فرد و هم برای کل جامعه مهم و قابل توجه هستند. بسته به یک یا آن جهان بینی، ساختار جهان و وقایع رخ داده در آن توضیح داده می شود، دستاوردهای علم، هنر و اقدامات مردم ارزیابی می شود.

در نهایت، جهان بینی تثبیت شده آرامش خاطر را فراهم می کند که همه چیز همانطور که باید پیش می رود. تغییر رویدادهای بیرونی یا باورهای درونی می تواند منجر به بحران ایدئولوژیک شود. این در میان نمایندگان نسل قدیمی در هنگام فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی اتفاق افتاد. تنها راه مقابله با پیامدهای «فروپاشی آرمان ها»، تلاش برای شکل دادن به جهان بینی های جدید (از نظر قانونی و اخلاقی قابل قبول) است. یک متخصص می تواند در این مورد کمک کند.

جهان بینی انسان مدرن

متأسفانه در جامعه مدرن بحرانی در حوزه معنوی آن وجود دارد. رهنمودهای اخلاقی (وظیفه، مسئولیت، کمک متقابل، نوع دوستی و...) معنای خود را از دست داده است. دریافت لذت و مصرف حرف اول را می زند. در برخی کشورها مواد مخدر و فحشا قانونی شده است و تعداد خودکشی ها در حال افزایش است. به تدریج نگرش متفاوت نسبت به ازدواج و خانواده، دیدگاه های جدیدی در مورد تربیت فرزندان شکل می گیرد. مردم با ارضای نیازهای مادی خود نمی دانند در مرحله بعد چه کنند. زندگی مانند قطاری است که در آن مهم ترین چیز راحتی است، اما کجا و چرا رفتن مشخص نیست.

انسان مدرن در عصر جهانی شدن زندگی می کند که اهمیت فرهنگ ملی رو به افول است و بیگانگی از ارزش های آن مشاهده می شود. یک فرد، به عنوان یک شهروند جهان، می شود، اما در عین حال ریشه های خود، ارتباط با سرزمین مادری خود، اعضای قبیله خود را از دست می دهد. در عین حال تضادها و درگیری های مسلحانه مبتنی بر تفاوت های ملی، فرهنگی و مذهبی در جهان از بین نمی رود.

در طول قرن بیستم، مردم نگرش مصرف‌گرایانه نسبت به منابع طبیعی داشتند و همیشه پروژه‌هایی را برای تغییر بیوسنوزها که متعاقباً منجر به یک فاجعه زیست محیطی می‌شد، عاقلانه اجرا نمی‌کردند. این امر امروز نیز ادامه دارد. مشکل محیط زیست یکی از معضلات جهانی است.

در عین حال، تعداد قابل توجهی از مردم به اهمیت تغییر، جستجوی دستورالعمل های زندگی، راه های رسیدن به هماهنگی با سایر اعضای جامعه، طبیعت و خود پی می برند. ترویج جهان بینی انسان گرایانه، تمرکز بر فرد و نیازهای او، آشکارسازی فردیت فرد و برقراری روابط دوستانه با افراد دیگر رواج یافته است. به جای نوع آگاهی انسان محور (انسان تاج طبیعت است، به این معنی که می تواند از هر چیزی که می دهد بدون مجازات استفاده کند)، یک نوع اکومرکزی شروع به شکل گیری می کند (انسان پادشاه طبیعت نیست، بلکه بخشی از آن است، و بنابراین. باید با سایر موجودات زنده با احتیاط رفتار کرد). مردم از معابد بازدید می کنند، سازمان های خیریه و برنامه های حفاظت از محیط زیست ایجاد می کنند.

جهان بینی انسان گرایانه مستلزم آگاهی فرد از خود به عنوان ارباب زندگی اش است که باید خود و جهان پیرامونش را بسازد و مسئولیت اعمالش را بر عهده بگیرد. بنابراین توجه زیادی به پرورش فعالیت خلاقانه نسل جوان می شود.

جهان بینی انسان مدرن در ابتدای راه است و با ناهماهنگی مشخص می شود. مردم مجبورند بین سهل انگاری و مصرف گرایی و توجه به دیگران، جهانی شدن و میهن پرستی، نزدیک شدن به یک فاجعه جهانی یا جستجوی راه هایی برای رسیدن به هماهنگی با جهان یکی را انتخاب کنند. آینده همه بشریت به انتخاب های انجام شده بستگی دارد.

زمان مطالعه: 1 دقیقه

هر کس به شیوه خود به این زندگی نگاه می کند، خود را به روش خود احساس می کند. اما چه عواملی بر ارزیابی شما از خود، زندگی و جهان در کل تأثیر می گذارد؟

عواملی که جهان بینی افراد را شکل می دهد:

  1. تربیت
  2. آموزش و پرورش
  3. محیط زیست
  4. رسانه ها
  5. رسانه های اجتماعی

تربیت

از دوران کودکی، بزرگسالان درک درستی از نحوه انجام کارها را به خوبی و نحوه انجام کارها را ضعیف به فرد القا می کنند. آنها بر اساس تجربه زندگی خود توصیه ها و دانش خاصی به کودک می دهند.

وقتی زندگی والدین پر است، خوب است، آنها عاقل هستند و می دانند که کودک برای آینده به چه چیزی نیاز دارد. و اگر مثلاً مادری فرزندی را به تنهایی بزرگ کرده باشد، فرزند مورد توجه مرد قرار نگرفت، بلکه فقط بر اساس تصور زنانه از این دنیا و توسط زنی بدبخت تربیت شده باشد، پس ذاتی چنین شخصی چیست؟

خیلی اوقات، والدین این اشتباه را مرتکب می شوند که کودک خود را به شدت با کمربند تنبیه می کنند یا او را از شادی های خاصی که برای کودک بسیار مهم است محروم می کنند. چنین کودکانی ممکن است در آینده پرخاشگر شوند.

همانطور که سختگیری بیش از حد والدین نسبت به فرزندان در آینده منجر به عدم شکل گیری نظر آنها می شود. چنین کودکانی که بزرگ می شوند، به ارتفاعات زیادی نمی رسند، ترس از ابراز وجود و فوبیای اجتماعی احتمالی در آنها ایجاد می شود.

تربیت فرزندان توسط والدین نقش مهمی در شکل گیری کودک به عنوان یک فرد دارد. والدین می توانند پایه های خوب یا بدی را در کودک ایجاد کنند، بنابراین باید با شایستگی به تربیت فرزندان بپردازند.

آموزش و پرورش

دانشی که فرد در مدرسه، مدرسه فنی یا موسسه دریافت می کند نیز بر شکل گیری آگاهی و جهان بینی فرد تأثیر می گذارد.

و اغلب خود معلمان با به اشتراک گذاشتن تجربیات و دیدگاه خود، دیدگاه ها و درک زندگی دانش آموزان خود را شکل می دهند.

در دوران مدرسه و دانش آموزی، یک فرد هنوز ساده لوح است، هیچ مشکل خاصی را در زندگی تجربه نکرده است، و آموزش با کیفیت و معلمان شایسته می توانند به دانش آموز کمک کنند تا تصمیم بگیرد چه چیزی برای او مهم است، تا مسیر حرفه ای را که در زندگی انتخاب کرده است، درک کند. در این سال ها است که انسان ارزش های خود را تعیین می کند و آینده خود را شکل می دهد.

محیط زیست

"به من بگو دوستت کیست، من به تو می گویم که کیستی." دلیلی برای محبوبیت این عبارت وجود دارد.

اطرافیان یک فرد دیدگاه ها، عادات و ارزش های او را شکل می دهند. آنها می توانند به او کمک کنند تا خود را به عنوان یک فرد با الگوبرداری از خود بشناسد، یا استعدادهایش را از بین ببرد، و حتی عقده ایجاد کند.

اگر فردی وارد شرکت بدی شود، با یک "عنصر ضد اجتماعی" ارتباط برقرار کند، دیر یا زود او مانند آنها می شود.

برعکس، اگر شخصی خود را در یک محیط موفق بیابد، شروع به اتخاذ دیدگاه های درست در مورد زندگی از مردم می کند و شروع به بهبود کیفیت زندگی خود می کند. او شروع به احساس متفاوتی می کند، برای چیزی تلاش می کند و به اهداف می رسد، به همین دلیل است که انتخاب حلقه مناسب دوستان بسیار مهم است.

بنابراین، شما باید به سراغ افرادی بروید که بهتر، موفق‌تر و عاقل‌تر هستند. این چنین افرادی هستند که با الگوبرداری از خود می توانند در آینده انگیزه ای برای عمل به شما بدهند.

رسانه ها

رسانه چیزی است که در طول زندگی در کنار انسان است.

تلویزیون، رادیو، روزنامه ها، مجلات، همه جا هستند. آنها در مورد اخبار، رویدادها، طلاق افراد مشهور صحبت می کنند، سلیقه، سبک را آموزش می دهند، نحوه زندگی را دیکته می کنند و غیره.

چرا افراد موفق و شاد تلویزیون کمی تماشا می کنند؟

اما به این دلیل که تماشای تلویزیون در شکل گیری شخصیت و جهان بینی تاثیر زیادی دارد. افرادی که دائماً با تماشای آن «بهبود» می‌یابند، شروع به تحقیر یا تفکر بدوی می‌کنند.

بنابراین لازم است اطلاعاتی که وارد مغز می شود فیلتر شود. برنامه هایی را تماشا کنید که به شما کمک می کند تا به عنوان فردی پیشرفت کنید و دانش جدیدی کسب کنید. اینها می تواند مستند باشد.

نیازی نیست که کل دنیای تلویزیون را آنقدر جدی بگیریم و آن را به عنوان یک «کتاب زندگی» فیلمبرداری شده درک کنیم. چند نفر، این همه نظر. نیازی به تماشای مداوم اخبار نیست؛ آنها غالباً ماهیت منفی دارند که بر شکل گیری جهان بینی فرد نیز تأثیر مخربی دارد.

رسانه های اجتماعی

شبکه های اجتماعی البته موضوع جداگانه ای هستند. برخی از مردم از آنها به نفع خود استفاده می کنند، در حالی که برخی دیگر در گروه های پیش پا افتاده و تخریب کننده آگاهی می نشینند، اخبار و وضعیت های این جوامع را می خوانند، جایی که می گویند چگونه "درست" زندگی کنیم، و بسیاری آن را می بینند، "لایک" می کنند و نظر می دهند. روی آن

برای شکل‌گیری جهان‌بینی درست، باید با افراد موفق و درست ارتباط برقرار کنید، برنامه‌های آموزشی، جالب، فیلم‌ها تماشا کنید، به طور مداوم توسعه پیدا کنید، روی مشکلات تمرکز نکنید و "در خود فرو نروید"، کمتر تلویزیون تماشا کنید و در شبکه‌های اجتماعی ناپدید نشوید. . تنها در این صورت است که فرد از "توده خاکستری" متمایز می شود و به موفقیت می رسد.

بسیاری از ما قبلاً به این واقعیت فکر کرده ایم که همه نیت ها و برنامه ها محقق نشده اند. با تجزیه و تحلیل دلایل این پدیده به این نتیجه می رسیم که زندگی فقط به خواسته ها و اعمال بستگی ندارد.

پر از حوادثی است که پیش بینی آنها غیرممکن است. متأسفانه اکثر بشریت این گونه فکر می کنند و تعداد کمی حاضرند مسئولیت اعمال و نیات خود را بپذیرند.

اما هیچ حادثه ای در جهان وجود ندارد، در هر چیزی یک الگو وجود دارد. هر تفکری در مورد یک شخص با جهان بینی او تعیین می شود. و صحت تصمیمات بستگی به این دارد که وضعیت واقعی اشیا تا چه حد در ذهن شخص منعکس می شود ، یعنی تصمیمات و مقاصد او تحت تأثیر ساختار جهان بینی او است ، استانداردهایی که همه نمی توانند در مورد آن تجدید نظر کنند.

جهان بینی مجموعه ای از دیدگاه ها، ارزیابی ها، اصول و ایده های تصویری است که کلی ترین دیدگاه، درک جهان، جایگاه فرد در آن و همچنین موقعیت های زندگی، برنامه های رفتاری و اعمال او را تعیین می کند. به فعالیت های او شخصیتی سازمان یافته، معنادار و هدفمند می دهد.

چگونه جهان بینی یک فرد بر زندگی او تأثیر می گذارد

مفهوم و ساختار جهان بینی با نگرش فرد نسبت به جهان پیرامون و خود تعیین می شود که به کلیت دیدگاه ها، اصول و اعتقادات او بستگی دارد. ما بیش از هفت میلیارد نفر هستیم و هر یک از ما دیدگاه فردی و کاملاً منحصر به فرد خود را نسبت به جهان داریم. همانطور که هیچ اثر انگشت یکسان یا ساختار شبکیه وجود ندارد، هیچ ایده کلی از جهان نیز وجود ندارد.

برای هر شی یا پدیده، ما تصویر خود را تشکیل می دهیم که اغلب با صدا همراه است. در ذهن ما، بسته به افکار فردی، زنجیره ای از پیوندهای فایل های تصویری موسیقی ساخته شده است.

کل زندگی یک فرد با تعداد باورنکردنی مفاهیم و تصاویر همراه است، به ویژه در شصت سال گذشته، مردم ده ها برابر اطلاعات بیشتری را در همه شاخه های دانش درک می کنند.
این پدیده نیاز به بازاندیشی در زندگی و مقایسه آن با کلیشه‌های خود را به وجود می‌آورد و باعث می‌شود افراد بین تصاویر پدیده‌های جهان پیرامون روابط علت و معلولی ببینند.

هر چه بازاندیشی موفق تر و زودتر باشد، جهان بینی و ساختار آن جامع تر باشد، زندگی با کیفیت تر می شود. بر اساس هر اتفاقی که می افتد، جهان بینی ها به دو نوع تقسیم می شوند.

انواع جهان بینی

  • نمای کلیدوسکوپی

نوع اول جهان بینی کالیدوسکوپی است. در این شکل، تصاویر پدیده ها روابط پایداری با یکدیگر ندارند.

درست مانند اسباب بازی های کودکانه که تصاویر زیبا و جذاب آن در نظمی آشفته تغییر می کند، در جهان بینی نیز هیچ ارتباطی بین تصاویر پدیده ها وجود ندارد.

این می تواند دانش در فعالیت های حرفه ای یا استانداردهای آداب معاشرت باشد. و تصویر جامع تری که نشان دهنده رابطه بین حقایق صنایع مختلف و دانش است، شکل نگرفته یا برای مدت کوتاهی در ذهن است. کوچکترین استرس می تواند باعث تخریب تصویر ناقص جهان بینی شود.

  • نمای موزاییکی

مدل دوم شامل جهان بینی موزاییکی است. در آن، تمام تصاویر و حقایق در یک بوم موزاییکی مرتب شده اند. اگر فردی فاقد عنصری برای تکمیل تصویر باشد، با تخیل خود برای درک یکپارچگی آن، می تواند جزئیات گم شده را پیدا کند.

فردی با این نوع جهان بینی، جهان را منظم و یکپارچه درک می کند، هر پدیده ای با علت و معلول تعیین می شود، توسط نسل گذشته توضیح داده می شود که آینده را تعیین می کند، و دانش واقعی به شدت به هم مرتبط است.

اما این دو نوع افراطی از نوع جهان بینی است که عملاً هرگز در زندگی رخ نمی دهد. مردم تمایل دارند که جهان بینی هایی داشته باشند که در ظاهر یا کالیدوسکوپیک تر یا موزاییکی هستند. اما، متأسفانه، اکثر مردم جهان بینی احمقانه کالیدوسکوپیک دارند.

برای اینکه مغز خواننده را با اصطلاحات و مفاهیم علمی مجبور نکنیم، بیایید ساختار جهان بینی اکثر مردم را با استفاده از یک مثال ساده در نظر بگیریم.

نمونه ای از جهان بینی کلیدوسکوپی غالب

الکل در زندگی روزمره به عنوان یک حلال چربی استفاده می شود. بسیاری از ما از الکل برای از بین بردن لکه های چربی یا چربی زدایی سطوح استفاده کرده ایم. نتیجه این است که الکل چربی را تجزیه می کند. غشای سلولی موجود زنده از لیپیدها به معنای چربی تشکیل شده است. با مصرف الکل، پوسته محافظ سلول بدن از بین می رود و در نتیجه سلول را در برابر نفوذ سموم بی دفاع می کند.

سلول‌های تناسلی زن که مسئول تولد کودک هستند، از آنجایی که مقدار آنها از بدو تولد تعیین می‌شود، از بین می‌روند و در صورت مصرف، تجدید نمی‌شوند. این یک واقعیت شناخته شده است. بیایید اکنون سعی کنیم یک موزاییک را کنار هم قرار دهیم. الکل غشای محافظ سلول تولید مثل را از بین می برد که باعث تغییر شکل آن می شود. لقاح در چنین سلول تولید مثلی تضمین کننده یک کودک کامل نیست.

این رابطه حقایق با آماری که پنهان نیست تأیید می شود. ارتباط مستقیم! اما جهان بینی کالیدوسکوپیک اکثر مردم، با نادیده گرفتن این ارتباط، با یا بدون دلیل الکل می نوشند. و وقتی کودکی معلول به دنیا می آید، از شانس شکایت می کنند، برای خود متاسف می شوند و به خدا روی می آورند. اما تنها یک دلیل وجود دارد - نگرش بی دقت نسبت به زندگی خود. این گونه است که عناصر جهان بینی انسان شکل می گیرد. به نظر می رسد این ارتباط قابل مشاهده است، اما همه به موازات آن نمی رسند.

چگونه یک جهان بینی شکل می گیرد

بر اساس دنیای درونی شکل گرفته یک فرد، جهان بینی او شکل می گیرد.

دنیای درون شامل عوامل زیر است:

  • هوش انسان، بسته به نیاز به دانش در مورد خود، در مورد دنیای اطراف ما، در مورد زندگی و معنای آن، و همچنین در مورد حرفه ای بودن در یک یا چند زمینه؛
  • نگرش عاطفی اولیه ذهنی به موقعیت یا تصویری از یک پدیده، که با تعجب یا تحسین، شادی یا رنج، خشم یا ترس، شرم یا غرور و غیره بیان می‌شود.
  • احساساتی که با عواطف در حالت طولانی تر متفاوت هستند و بر اساس یک شخصیت عینی به وضوح بیان شده است (اخلاق، زیبایی شناسی، عقل، اخلاق).
  • جهت گیری و محیط فرد

اعتقاد بر این است که عناصر جهان بینی همه ویژگی های شخصیتی فوق را با هم ترکیب می کنند و به سه دسته عاطفی-روانی، شناختی-عقلی و تاریخی تقسیم می شوند.

راه رسیدن به جهان بینی انسان از طریق حقایق تاریخی

میانگین جهان بینی اکثر مردم، صرف نظر از نظام های مذهبی یا ایدئولوژیک، دانش علمی یا روزمره، مبتنی بر یک نظام کهن مفاهیم است.

معلم V.I. وودووزوف، در پایان قرن نوزدهم، در مورد جهان بینی مصریان باستان نوشت، جایی که او ارتباط چهار سیستم را به وضوح توضیح داد: ماده (ماده)، نیروی وارد بر آن (روح یا میدان نیرو)، فضای اختصاص داده شده برای آن و مدام در زمان تغییر می کند. این نشان می دهد که مفاهیم تعمیم دهنده از زمان مصریان باستان تغییر نکرده است.

نظریه انیشتین نیز واقعیت پیوند متقابل را تأیید می کند، اما سه مفهوم به استثنای روح. مفهومی به نام روح در علم وجود ندارد. اکنون به آنها میدان های فیزیکی می گویند. اما جنبه معنا و ایده یا به عبارتی اطلاعات توسط علم از بین رفته است.

ما برای یک دیدگاه موزاییک از جهان بینی تلاش می کنیم، اما به معنویت انتزاعی می رسیم، و کلیت نهایی تصاویری که جهان را منعکس می کنند فراموش می کنیم. بدون اندازه و ماده، مکان و زمان نمی تواند وجود داشته باشد و بالعکس.

در نتیجه می توان به درک وجود سه مفهوم کلی رسید:

  • ماده در تمام حالت های موجود (از مایع تا خلاء)؛
  • اطلاعاتی که تصویری از یک پدیده مادی را نشان می دهد که یک جهان بینی را تشکیل می دهد.
  • اندازه گیری به عنوان ترتیب امور و تصاویر به صورت معادل عددی در آگاهی فرد است.

این سؤال پیش می‌آید: «پس چرا مردم هنوز به درک یک سیستم جهان‌بینی تعمیم‌یافته نرسیده‌اند؟ چرا اکثر مردم کلیشه هایی را که از زمان های قدیم مطرح شده اند درک می کنند؟ با قضاوت بر اساس بسیاری از واقعیت ها، چنین جهان بینی عمدا در جامعه حفظ می شود.

نتیجه گیری

تمام تاریخ بشر با دو گروه دانش همراه بوده است. برخی از دانش در دسترس همه بود، در حالی که برخی دیگر در دسترس یک دایره باریک مدیریت بود. این حلقه به منظور حفظ اختیارات مدیریتی، بی سوادی و عدم کفایت جهان بینی جامعه را هدفمند حفظ کرد. بنابراین جامعه به گروهی از مردم وابسته بود.

پلوتارک همچنین خشم اسکندر مقدونی را در مورد انتشار برخی آموزه های فلسفی توسط ارسطو، معلم خود، توصیف کرد. اسکندر در نامه ای به ارسطو به اشتباه در انتشار آموزه هایی که برای افراد برگزیده در نظر گرفته شده بود اشاره کرد.

ارسطو با نامه ای اطمینان بخش پاسخ داد. او تنها بخشی از آموزه ها را منتشر کرد که بدون توضیحات اضافی، قابل درک کامل برای مردم نیست. متون بسیار زیادی وجود دارد که درک آنها بدون کلیدهای توضیحی برای مردم عادی غیر ممکن است.

فرانسیس بیکن نوزده قرن بعد مشاهده کرد که دانش قدرت است. این نشان می دهد که همیشه گروهی از مردم بوده اند که جهان بینی کامل تری داشته اند.

تثلیث در جهان بینی

درک نادرست از تثلیث امکان نگاه کردن به خود را از بیرون از بین می برد. اگر فردی با درک بیشتر سعی کند دیدگاه خود را به جامعه منتقل کند، چنین تلاشی توسط جامعه و فرد به صورت فردی به عنوان تجاوز به نظر شخصی آنها (کلیشه) تلقی می شود.

در نتیجه جهان بینی ناقص بشر مرتکب انواع اشتباهات می شود و تمام جهان را به یک وضعیت فاجعه بار و بحران روانی سوق می دهد. مشکلات درون اجتماعی و شخصی در حال ایجاد است که در آینده نزدیک به فروپاشی کل نظام اعم از خانوادگی و دولتی منجر می شود. و فقط ما می توانیم تصمیم بگیریم که آیا درک تثلیث ضروری است یا خیر.

فرهنگ کار ذهنی فرد- فرهنگ معنوی بشریت که شامل فرآیند و نتایج شناخت، درک و دگرگونی جهان و خود است.

شرایط پرورش فرهنگ کار ذهنی برای یک فرد:

· ماهیت مستمر فعالیت های آموزشی.

· ایجاد یک محصول فکری توسط دانش آموزان معادل تغییرات در رشد شخصی.

· حمایت آموزشی از دانش آموزان در تلاش آنها برای خودشناسی، خودآموزی، خودسازی

تربیت ذهنی(UV) - فعالیت آموزشی با هدف توسعه فرهنگ فکری فرد، انگیزه های شناختی، قدرت ذهنی و تفکر. این در وحدت نزدیک با شکل گیری یک جهان بینی انجام می شود.

وظایف:

· شکل گیری دانش به عنوان شرط رشد ذهنی،

تسلط بر عملیات ذهنی، مهارت های فکری،

· شکل گیری جهان بینی علمی.

راه حل مشکلات HC- این آموزش و فعالیت های فوق برنامهبا دانش آموزان رشد ذهنی علاوه بر محتوای آموزشی و آموزشی، با انتخاب وظایف با ماهیت پژوهشی، ایجاد روابط علت و معلولی، مقایسه و غیره تضمین می شود. در فعالیت های فوق برنامه - سخنرانی های علوم عمومی، سمینارها، دانش آموزان کنفرانس ها، جلسات با متخصصان، نمایشگاه ها، برگزاری هفته های موضوعی، بازی ها، مسابقات، المپیادها.

فرآیند شکل گیری جهان بینی دانش آموز در ارتباط نزدیک با رشد فکری اتفاق می افتد. جهان بینی- سیستم دیدگاه یک فرد در مورد جهان به عنوان یک کل، در مورد مکان پدیده های فردی در جهان و در مورد مکان خود در آن. درک و ارزیابی عاطفی یک شخص، معنای فعالیت های او، مجموع عقاید و آرمان های علمی، فلسفی، سیاسی، اخلاقی افراد.

عواملتأثیر در شکل گیری جهان بینی:

1) محیط اجتماعی-اقتصادی، سیاست دولت، ایدئولوژی. 2) توسعه علم و فناوری. 3) توسعه آموزش و فرهنگ.

گونه ها: جهان بینی علمی، دینی، روزمره.

وظایفشکل گیری جهان بینی علمی:

شکل‌گیری دیدگاه‌ها و باورهای علمی که جهان را توضیح می‌دهند، شکل‌گیری نگرش انتقادی نسبت به ایده‌های ضد علمی، توسعه توانایی نشان دادن اراده و اراده در تحقق باورهای خود.

راه های اجرای وظایف: مدرسه (آگاهی دانش آموز در نتیجه تسلط بر علم شکل می گیرد که در مدرسه به شکل اقتباسی ارائه می شود - موضوعات آموزشی)، خانواده (اشکال دنیاها از طریق ارتباط با والدین تحقق می یابد - پیاده روی، گفتگو، سنت ها)، فعالیت های فوق برنامه (اشکال جهان ها در روند تسلط بر یک فعالیت مورد علاقه)

  • شخصیت
  • انفرادی
  • ارزش ها
  • جهان بینی
  • درک جهان

این مقاله به بررسی مقوله فلسفی مانند جهان بینی می پردازد. انواع اصلی جهان بینی و میزان تأثیر جهان بینی بر روان فرد منعکس می شود. توجه ویژه ای به مشکل جهان بینی ناپایدار در جامعه مدرن می شود.

خطرناک ترین بیماری امروز بی ثباتی جهان بینی است. در حال پیشرفت است که منجر به فرسایش ارزش‌های بنیادین می‌شود. در واقع، مشکل جهان بینی ناپایدار این روزها بسیار مهم است، زیرا جهان بینی تأثیر زیادی بر روان، شخصیت فرد، روابط او با افراد دیگر دارد. شکل گیری جهان بینی تحت تأثیر عوامل بسیاری است - محیط، تربیت، تحصیلات، تمایلات و علایق فرد. در نتیجه، هرچه جهان بینی یک فرد پایدارتر باشد، راحت تر از دستکاری دیگران جلوگیری می کند.

برای درک اهمیت جهان بینی در زندگی هر فرد، لازم است بدانیم که چیست، چه نوع جهان بینی وجود دارد و چگونه بین آنها تمایز قائل شد.

جهان بینی مهم ترین مقوله فلسفی است.

جهان بینی به عنوان یک پدیده مجموعه ای از ایده های ذهنی فیگوراتیو و موسیقایی درباره زندگی و نظام روابط بین آنهاست که در روان فرد وجود دارد.

جهان بینی به مثابه مجموعه ای از اصول، دیدگاه ها و باورهایی که نگرش فرد را نسبت به جهان پیرامون و خود تعیین می کند، بر اساس دیدگاه های فلسفی، علمی، سیاسی، اخلاقی و زیبایی شناختی شکل می گیرد. اما فقط فلسفه که تمام عناصر نظام جهان بینی را خلاصه می کند، شکل کاملی به آن می دهد.

انواع مختلفی از جهان بینی وجود دارد:

جهان بینی موزاییکی، جهان بینی است که در آن تمام واحدهای معنایی که روان با آنها عمل می کند، قطعاً به طور متقابل در ارتباط هستند. این قطعیت روابط می تواند بدون ابهام (یک بار برای همیشه) یا چندگانه باشد - از نظر آماری مرتب شده است، که هر بار یک قطعیت بدون ابهام از روابط انتخاب می شود، مشروط به شرایط خاص زندگی واقعی، فانتزی، نیات.

جهان بینی "من (من) محور" - افراد با این جهان بینی می دانند که همه چیز در جهان به هم مرتبط و وابسته است، اما آنها خود و خواسته های خود را در مرکز این سیستم قرار می دهند. آنها از مشیت الهی اطلاعی ندارند (یا دارند، اما در نیت خود آن را در نظر نمی گیرند) و در چارچوب اذن خداوند عمل می کنند. این افراد حامل ساختار اهریمنی روان هستند. بسته به ویژگی های موضوع، جهان بینی من محور می تواند الحادی یا مذهبی باشد.

محدودیت های جهان بینی خودمحور: وقتی با چیزی مواجه می شود که با تجربه اش در تضاد است، نمی تواند نارسایی خود را تشخیص دهد و فرآیندها را مدیریت کند. حتی آنچه در حوزه تجربه است را می توان تا حد محدودی کنترل کرد.

جهان بینی خدامحور - جهان به عنوان مجموعه ای از سیستم ها و فرآیندهای تو در تو در نظر گرفته می شود که منبع و نقطه پایانی آن خداست. آنها می فهمند که مشیت خاصی وجود دارد و اگر بر خلاف آن بروند، کل نظام هستی مانع اعمال آنها می شود. این افراد حاملان روان انسانی هستند.

جهان بینی کلیدوسکوپی، جهان بینی است که در آن افراد اجتناب از ایجاد سیستمی از روابط معینی بین واحدهای معنایی که در تبعیض به دست می آورند، در روان خود عادی می دانند.

مهم ترین کارکرد جهان بینی در روان فرد این است که جهان بینی وسیله ای است برای الگوبرداری از سیر وقایع زندگی در گزینه های مختلف با سرعتی جلوتر از روند واقعی رویدادها که این امکان را فراهم می کند. برای شناسایی از قبل گزینه های غیرقابل قبول برای آینده احتمالی، انتخاب گزینه های قابل قبول و ایجاد، به یک معنا، بهترین خط رفتار فرد در زندگی.

جهان بینی در منشأ و کارکردهای خود چیزی خودکفا نیست، یعنی چیزی نیست که برخاسته از هیچ باشد و مستقل از همه چیز عمل کند، روند شکل گیری و ماهیت ظهور آن دلایل خاص خود را دارد به شکل جدایی ناپذیری با شکل گیری خود فرد مرتبط است. و خود شخصیت تحت تأثیر سه عامل از نظر ایدئولوژیک رشد می کند:

  1. طبیعی-بیولوژیکی؛
  2. اجتماعی؛
  3. شخصی.

در کنار خانواده و محیط خرد، تربیت کودک، نوجوان و جوان تأثیر زیادی در شکل‌گیری جهان‌بینی افراد دارد. توسط سیستم آموزش خانواده، عمومی و دولتی از طریق مهدکودک ها و مهدکودک ها، مدارس، سازمان های کودکان و نوجوانان (پیشگام، پیشاهنگی) انجام می شود. اینجاست که پایه های ارتباط شخصی گذاشته می شود، توسعه آرمان های اجتماعی، آرمان معنای زندگی، آرمان قهرمانی و ایثار شکل می گیرد.

تأثیر حتی بیشتر بر شکل گیری یک یا نوع دیگری از جهان بینی توسط موقعیت اجتماعی فرد اعمال می شود. وضعیت اجتماعی کارگر، تاجر، کارمند، دهقان؛ و همچنین به طور محدودتر - یک مهندس، نظامی، منظم، پیک، مدیر، دانشجو، کارگر راه آهن، کشاورز، معلم، معدنچی و غیره، به هر یک از آنها علایق اجتماعی خود را که ناشی از موقعیت اجتماعی و جایگاه آنها در جامعه است، دیکته می کند. همه سلایق، عادات، آرزوها و اعمال شخصی بر این علایق اجتماعی، گویی در هسته ای قرار دارند.

مفهوم "جهان بینی" ارتباط نزدیکی با مفهوم "جهان بینی" دارد، اما هنوز باید آنها را از هم متمایز کرد.

جهان بینی به عنوان پدیده ای در فعالیت ذهنی فرد مجموعه ای از مفاهیم و نظام روابط بین آنهاست که در روان فرد وجود دارد. تفاوت جهان بینی و جهان بینی در این است که جهان بینی بدون ابزار زبانی غیرممکن است و جهان بینی که نشان دهنده مدل ذهنی واقعیت عینی مبتنی بر تصاویر ذاتی در روان فرد است، می تواند بدون ابزار زبانی وجود داشته باشد. جهان بینی یکسان می تواند خود را در ابزارهای زبانی مختلف هم در یک فرهنگ ملی و هم در ابزار زبانی اقوام مختلف با منحصر به فرد بودن زبانی فرهنگ هایشان بیان کند.

مشکل بی ثباتی جهان بینی به ویژه برای نسل جوان مهم است که هنوز در مورد مجموعه ای پایدار از ارزش ها و اهداف خود در زندگی تصمیم نگرفته اند. بنابراین می توان ادعا کرد که جوانان در معرض خطر این شاخص هستند. از دلایل بی ثباتی جهان بینی می توان به موارد زیر اشاره کرد:

  1. گرایش به رفتار همسان، تلقین پذیری؛
  2. ناتوانی یا عدم تمایل به دفاع از دیدگاه خود؛
  3. فقدان ارزش های کاملاً تعریف شده در زندگی

چنین افرادی مستعد تغییر مکرر نگرش های ایدئولوژیک هستند، موقعیت مشخصی در زندگی ندارند و بنابراین کنترل آنها بسیار آسان است - می توانید هر چیزی را به آنها الهام دهید. ساختارهای قدرت فعالانه از این مزیت استفاده می کنند.

شکل گیری جهان بینی به ویژه تحت تأثیر سیستم ارزش هایی است که فرد در فرآیند اجتماعی شدن، تربیت و آموزش به دست می آورد. مشکل فقدان دستورالعمل های ارزش به ویژه برای روسیه مدرن که در حال تجربه مرحله ای از اختلال در پایه های سنتی جامعه است، مهم است. در این شرایط، شکل گیری ایده های روشن در مورد فرهنگ ملی، هویت و منحصر به فرد بودن در نسل جوان بسیار مهم است. این به ایجاد جامعه ای کمک می کند که در برابر هرگونه نفوذ خارجی مقاوم باشد.

هر فردی باید برای تقویت مواضع ایدئولوژیک خود تلاش کند. به این ترتیب او می تواند از نفوذ دیگران جلوگیری کند. برای تشکیل یک جهان بینی پایدار، یک فرد نیاز به داشتن یک سیستم ارزشی قوی و همچنین ایمان به چیزی مهم برای یک فرد خاص دارد، زیرا ایمان در شکل گیری جهان بینی بسیار مهم است.

از دیدگاه کل جامعه، داشتن سیستمی از سنت‌ها، آداب و رسوم، حافظه جمعی پایدار و دانش تاریخ مهم است. همه اینها به تقویت جامعه کمک می کند.

بنابراین، جهان بینی پایدار نه تنها برای افراد، بلکه برای کل جامعه بسیار مهم است. حضور تعداد زیادی از مردم با جهان بینی مشابه، یک جامعه را مثبت نشان می دهد و نشان دهنده قدرت و ثبات آن است.

مراجع

  1. EP اتحاد جماهیر شوروی - مبانی جامعه شناسی: مواد تولید دوره آموزشی. T. 1. سن پترزبورگ، 2010.
  2. دیالکتیک و الحاد: این دو ذات ناسازگارند. سن پترزبورگ، 2003.
  3. فرهنگ لغت دایره المعارفی فلسفی. م.، 1983.