صفحه اصلی / فال / مختصری در مورد حضرت محمد صلی الله علیه و آله. مختصری در مورد حضرت محمد صلی الله علیه و آله و سلم

مختصری در مورد حضرت محمد صلی الله علیه و آله. مختصری در مورد حضرت محمد صلی الله علیه و آله و سلم

اسلام یکی از گسترده ترین جنبش های دینی در جهان است. امروزه او در مجموع بیش از یک میلیارد فالوور در سراسر جهان دارد. بنیانگذار و پیامبر بزرگ این آیین، از اقوام عرب به نام محمد است. زندگی او - جنگ ها و مکاشفات - در این مقاله مورد بحث قرار خواهد گرفت.

تولد و کودکی بنیانگذار اسلام

میلاد حضرت محمد (ص) برای مسلمانان یک رویداد بسیار مهم است. این اتفاق در سال 570 (یا بیشتر) در شهر مکه رخ داد که در قلمرو مدرن واقع شده است. عربستان سعودی. واعظ آینده از یک قبیله با نفوذ قریش - نگهبانان آثار مذهبی عرب - که اصلی ترین آنها کعبه بود - آمد که در ادامه به آن پرداخته خواهد شد.

محمد پدر و مادرش را خیلی زود از دست داد. او اصلاً پدرش را نمی‌شناخت، زیرا او قبل از تولد پسرش درگذشت و مادرش زمانی که پیامبر آینده به سختی شش سال داشت درگذشت. بنابراین، پسر توسط پدربزرگ و عمویش بزرگ شد. محمد جوان تحت تأثیر پدربزرگش عمیقاً با ایده توحید آغشته شده بود، اگرچه اکثر هم قبیله‌های او بت پرستی را می‌پرستیدند و بسیاری از خدایان پانتئون باستانی عرب را می‌پرستیدند. اینطوری شروع شد تاریخ مذهبیحضرت محمد.

جوانی پیامبر آینده و ازدواج اول

وقتی مرد جوان بزرگ شد، عمویش او را با تجارت خود آشنا کرد. باید گفت که محمد در آنها کاملاً موفق بود و در بین قوم خود مورد احترام و اعتماد قرار گرفت. کارها در زمان رهبری او به قدری خوب پیش رفت که به مرور زمان حتی مدیر امور بازرگانی زنی ثروتمند به نام خدیجه شد. دومی عاشق محمد جوان و مبتکر شد و روابط تجاری به تدریج به یک رابطه شخصی تبدیل شد. هیچ چیز مانع آنها نشد، زیرا خدیجه بیوه بود و سرانجام محمد با او ازدواج کرد. این اتحاد خوشحال بود، این زوج در عشق و هماهنگی زندگی کردند. از این ازدواج پیامبر صاحب شش فرزند شد.

زندگی دینی پیامبر در جوانی

محمد همیشه به تقوای خود ممتاز بود. در امور الهی بسیار فکر می کرد و اغلب به نماز بازنشسته می شد. او همچنین رسم داشت که سالیانه برای مدت طولانی به کوهستان بازنشسته می شد تا در غاری پنهان شده و در آنجا به روزه و نماز بگذراند. تاریخ بعدی حضرت محمد با یکی از این خلوت ها که در سال 610 رخ داد، ارتباط نزدیک دارد. او در آن زمان حدود چهل سال داشت. محمد علیرغم سن بلوغ خود، آماده تجربیات جدید بود. و امسال نقطه عطفی برای او شد. حتی می توان گفت که پس از آن ولادت دوم حضرت محمد (ص) اتفاق افتاد، تولد دقیقاً به عنوان پیامبر، به عنوان یک رهبر مذهبی و واعظ.

مکاشفه جبرئیل (جبرئیل)

به طور خلاصه، محمد ملاقاتی را با جبرئیل (جبرئیل در رونویسی عربی) تجربه کرد - فرشته ای که از کتاب های یهودی و مسیحی شناخته شده است. مسلمانان معتقدند که این دومی از سوی خداوند مبعوث شد تا چند کلمه را به پیامبر جدید وحی کند که به پیامبر دستور داده شد که آنها را بیاموزد. اینها، طبق اعتقادات اسلامی، اولین سطرهای قرآن شدند - کتاب مقدسبرای مسلمانان

پس از آن جبرئیل با ظاهر شدن در ظواهر مختلف یا به سادگی با صدای خود، دستورات و دستوراتی را از بالا یعنی از جانب خداوندی که در زبان عربی الله نامیده می شود به محمد ابلاغ کرد. دومی خود را به عنوان خداوندی که قبلاً در پیامبران اسرائیل و در عیسی مسیح صحبت کرده بود به محمد آشکار کرد. بنابراین، سومین پدید آمد - اسلام. حضرت محمد بنیانگذار و واعظ سرسخت آن شد.

زندگی محمد پس از آغاز خطبه

تاریخ بعدی حضرت محمد با تراژدی مشخص شده است. او به دلیل موعظه های مداوم خود، دشمنان زیادی پیدا کرد. او و نوکیشان توسط هموطنانش تحریم شدند. متعاقباً بسیاری از مسلمانان مجبور شدند به حبشه پناه ببرند، جایی که شاه مسیحی به آنها پناه داد.

در سال 619 خدیجه همسر وفادار پیامبر درگذشت. به دنبال او، عموی پیامبر درگذشت که از برادرزاده خود در برابر هم قبیله های خشمگین خود دفاع کرد. برای جلوگیری از انتقام و آزار و اذیت دشمنان، محمد مجبور شد زادگاهش مکه را ترک کند. او سعی کرد در شهر عرب طائف در نزدیکی شهر طائف سرپناهی پیدا کند، اما در آنجا نیز پذیرفته نشد. بنابراین با خطر و خطر خود مجبور به بازگشت شد.

هنگامی که حضرت محمد (ص) از دنیا رفت، شصت و سه سال داشت. اعتقاد بر این است که آخرین کلمات او این عبارت بود: "من مقدر شده است که در بهشت ​​در میان شایسته ترین ها زندگی کنم."

حضرت محمد (صلی الله علیه و آله و سلم) به راستی یکی از تأثیرگذارترین شخصیت های تاریخ اسلام است. اما کمتر کسی می داند که پیامبر عظیم الشأن اسلام چه شخصیتی بوده است. حقایقی که در زیر ارائه می شود شگفت انگیزترین حقایق در مورد رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) است.

  1. او یتیم بود

پدر پیامبر پیش از تولد محمد درگذشت. بر اساس سنت باستانی عرب، محمد کوچک را بادیه نشینان به او دادند. هنگامی که محمد صلی الله علیه و آله و سلم 6 ساله بود، مادرش هنگام بازگشت از مدینه که برای دیدار خویشاوندان به آنجا رفته بود از دنیا رفت. پس از این، جدش عبدالمطلب سرپرست او شد و ام ایمن از او مراقبت کرد. پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلم بعداً فرمودند که او مادر دوم اوست. وقتی او 8 ساله بود، پدربزرگ محبوبش نیز درگذشت. عمویش ابوطالب بنا به وصیت جدش امین او شد.

  1. او برای عشق ازدواج کرد

بیوه خدیجه 40 ساله بود، حضرت محمد 25 ساله بود، حضرت محمد برای خدیجه کار می کرد و کاروان های تجاری را اسکورت می کرد. خدیجه که متوجه اخلاق پرهیزگاری محمد شد، خود او را به ازدواج دعوت کرد. واقعا این یکی بود عشق بزرگ، بر اساس احترام و ناشی از جاذبه به شخصیت خوب است. محمد جوان بود و می توانست دختر جوان دیگری را انتخاب کند، اما این خدیجه بود که دل داد و تا زمان مرگ او ۲۴ سال ازدواج کردند. محمد 13 سال در آرزوی خدیجه بود تا اینکه خودش دنیا را ترک کرد. ازدواج های بعدی او با انگیزه شخصی برای کمک و حمایت اجتماعی انجام شد. علاوه بر این، محمد تنها از خدیجه صاحب فرزند شد.

  1. اولین واکنش او به دریافت نبوت شک و ناامیدی است.

در سنی خاص، محمد نیاز به حریم خصوصی پیدا کرد. او درگیر سوالاتی بود که نمی توانست پاسخی برای آنها بیابد. محمد به غار حیرا بازنشسته شد و مدتی را به مراقبه گذراند. در یکی از خلوت های منظم خود، اولین وحی را از خداوند دریافت کرد. او در آن زمان 40 سال داشت. به قول خودش در آن لحظه درد آنقدر شدید بود که فکر می کرد در حال مرگ است. ملاقات با فرشته اعلی برای او غیر قابل توضیح شد. ترس و ناامیدی بر محمد چنگ انداخته بود و از همسرش خدیجه آرامش می خواست.

  1. پیامبر یک اصلاح طلب بود

پیام حضرت محمد که به پیامبری رسید، با دریافت پیام و وحی حقیقی، برخلاف هنجارهای جا افتاده جامعه عرب بود. پیام محمد علیه فساد و جهل جامعه مکه بود. مکاشفات مستمری که به محمد می رسید، عدالت اجتماعی و اقتصادی را می طلبید که باعث ایجاد اختلاف در میان نخبگان شد.

  1. حضرت محمد از صلح حمایت می کرد

پیامبر در طول زندگی خود با مشکلات فراوانی روبرو شد، از جمله نپذیرفتن او به عنوان پیامبر، شبه نظامیان مشرکان و ظلم سازمان یافته به او و پیروانش. پیامبر هرگز تجاوز را با تجاوز پاسخ نمی‌داد، او همیشه عقل سلیم و مدارا داشت و به صلح دعوت می‌کرد. بالاترین نقطه عشق صلح پیامبر، خطبه او در کوه عرفات است، جایی که پیامبر از پیروان خود خواست که به دین و مردم احترام بگذارند و حتی با یک کلمه به مردم آسیب نرسانند.

  1. او بدون اینکه جانشینی بر جای بگذارد درگذشت

پیامبر بدون اینکه جانشینی بر جای بگذارد دنیا را ترک کرد، زیرا همه فرزندانش قبل از او مردند. در چنین شرایطی، بسیاری فکر می کردند که پیامبر به وضوح میل خود را برای جانشینی مشخص می کند، اما این اتفاق نیفتاد.

سعیده حیات

لطفا این پست را در فیس بوک بازنشر کنید!

شما را به کانال اسلامی دعوت می کنم، کانال دائما به روز می شود، عضویت را فراموش نکنید http://www.youtube.com/user/MUSLIMDAVUDدر این ویدئو به طور مختصر در مورد حضرت محمد ظهور پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلم خداوند متعال به حضرت محمد صلی الله علیه و آله و سلم دارای حسن خلق و ظاهر نیکو استثنایی عطا فرمود. او در زیبایی روحی و ظاهری از همه پیشی می گیرد. نوری مرموز، درخششی از پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) سرازیر شد. او قد متوسطی داشت، نه قد بلند و نه کوتاه. حسن از او چنین تعریف می کند: «قد او ایده آل است: نه بلندتر، بلکه به ظاهر از همه بلندتر و نه از دیگران پایین تر». رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) زیباترین و زیباترین چهره را داشت. توصیف کنندگان اغلب چهره او را با ماه کامل مقایسه می کردند. برخی از معاصران او را ماه رو می نامیدند، برخی دیگر می گفتند که از او سیر نمی شوند، برخی دیگر می گفتند که بدن و صورتش چنان به او داده شده است که گویی به خود اجازه داده اند آنها را انتخاب کند. او مانند خورشیدی بود که بر همه چیز طلوع می کند. در مورد ظاهر پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) می گویند: «همانند خوش تیپ است ماه کامل" از زیبایی صورتش سیر نشدم.» او به قدری خوش تیپ بود که به نظر می رسید از خودش پرسیده شد که چه قیافه ای به او بدهد. ریشش سیاه و پرپشت بود. پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) فقط 17 تار موی سفید داشت. گردنش چنان برق می زد که انگار از نقره ساخته شده بود. سینه و شانه ها پهن و قدرتمند بود. ساعد و ران ها با بدنی ورزشی متمایز می شدند. او متناسب ساخته شد. بین تیغه های شانه مهر نبوت به شکل مثلث تسکین وجود داشت. انگشتان گویی از نقره ساخته شده بودند، دستها نرمتر از ابریشم بودند. وقتی به او سلام کردند، بوی مطبوعو حتی پس از چند روز احساس سبکی و گرما غیرمعمول باقی ماند. هنگامی که پیامبر صلی الله علیه و آله دست خود را بر سر یکی از کودکان می گذاشت، این کودکان با بوی بسیار مطبوعی از دیگران متمایز می شدند. موهایش موج دار بود. او گاهی آنها را به چهار خوک جمع می کرد و گاهی آنها را رها می کرد. رنگ پوست رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) سفید با ته رنگ رژگونه بود. دانه های عرق روی صورتش شبیه مروارید بود. بوی عرقش از مشک خوشبوتر بود. صحابی انس در این باره می‌گوید: «درخششی از رسول خدا صلی‌الله‌علیه‌وآله‌وسلم می‌آمد، قطرات عرق او مانند مروارید بود و در حال راه رفتن کمی به جلو خم شد و آرام راه می‌رفت. اما نه به آرامی). من هرگز ابریشم و گلبرگ را که نرمتر از دستان رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم بود لمس نکرده ام و بوی مشک و عنبر را که از بوی آن مطبوع تر است، استشمام نکرده ام. "