صفحه اصلی / فال / آیا کلیسا از دولت در روسیه مدرن جدا شده است؟ بخش یک. مقررات اساسی ماده ایالتی سکولار از تفسیر قانون اساسی

آیا کلیسا از دولت در روسیه مدرن جدا شده است؟ بخش یک. مقررات اساسی ماده ایالتی سکولار از تفسیر قانون اساسی

هنر متن 14 قانون اساسی فدراسیون روسیه در نسخه فعلی برای سال 2020:

1. فدراسیون روسیه یک کشور سکولار است. هیچ دینی را نمی توان به عنوان دولتی یا اجباری تأسیس کرد.

2. انجمن های مذهبی از دولت جدا شده و در برابر قانون مساوی هستند.

تفسیر هنر. 14 قانون اساسی فدراسیون روسیه

1. همه دولت های جهان از نظر رابطه بین قدرت دولتی و کلیسا به سه گروه نابرابر تقسیم می شوند:

تئوکراتیک (از یونانی theos - خدا، کراتوس - قدرت) - شکلی از حکومت که در آن قدرت سیاسی به رئیس کلیسا، روحانیون (به عنوان مثال، واتیکان) تعلق دارد.

روحانی (از لاتین clericalis - کلیسا) - شکلی از حکومت که در آن دولت و کلیسا ادغام نمی شوند، اما دومی، از طریق نهادهای قانون گذاری، از جمله هنجارهای قانون اساسی، فعالانه بر سیاست های عمومی تأثیر می گذارد و آموزش مدرسه به طور اجباری شامل مطالعه می شود. عقاید کلیسا (ایتالیا، انگلستان)؛

سکولار - ایالتی که در آن کلیسا از دولت و مدرسه از کلیسا جدا می شود (فرانسه، روسیه، ترکیه).

اکثر دولت‌های دموکراتیک در جهان روحانی هستند، که در آن‌ها نقش مسلط را ایمان سنتی ایفا می‌کند، که اکثریت شهروندان یک دولت معین به آن تعلق دارند، اما آزادی وجدان و مذهب در قانون اساسی ذکر شده است، سایر ادیان آزادانه عمل می‌کنند، آموزه‌های آن. با قوانین کشور معین مغایرت نداشته باشد. در مورد دولت‌های سکولار، شکل‌گیری آن‌ها توسط فرآیندهای تاریخی ذهنی که در دولت‌های خاص رخ داده است، از پیش تعیین شده است.

همانطور که مشخص است، ارتدکس (مسیحیت کاتولیک، اعتراف شرقی)، که توسط شاهزاده ولادیمیر در شرق بیزانس وام گرفته شده بود، با هدف ایجاد یک دولت متمرکز روسیه، متحد کردن مردم در اطراف قدرت دوک بزرگ بود. با توجه به دلایل فوق، ارتدکس به دین غالب جمعیت عمدتاً اسلاو و سایر جمعیت روسیه تبدیل شده است که به طور نسبتاً مرتبط با قدرت حاکم است. در مرحله معینی (17 مارس 1730) کلیسای ارتدکس روسیه تابع شورای حاکمیت مقدس شد که کلیسا را ​​به یک نهاد سیاسی و تابع قدرت دولت تبدیل کرد. این وضعیت تا پیروزی انقلاب سوسیالیستی اکتبر برقرار بود. با فرمان شورای کمیساریای خلق RSFSR در 20 ژانویه 1918 "در مورد جدایی کلیسا از دولت و مدرسه از کلیسا" روسیه به عنوان یک دولت سکولار اعلام شد، سینود لغو شد، کلیه اموال کلیسا دارایی ملی اعلام شد. ، و کلیسا و نهادهای آن از وضعیت یک شخصیت حقوقی محروم شدند. آزادی وجدان در جامعه اعلام شد و مذهب به یک امر خصوصی برای شهروندان روسیه تبدیل شد * (54).

بلشویک ها به دلیل ترس موجه از امکان بازگرداندن استبداد در روسیه از درون با حمایت روسیه، به انجام چنین گامی شدید نسبت به کلیسا برانگیخته شدند. کلیسای ارتدکسبنابراین، هدفی که در این فرمان دنبال می شد، تضعیف هر چه بیشتر مواضع اقتصادی و معنوی کلیسا در دولت هنوز از نظر سیاسی ضعیف شوروی بود.

متعاقباً، تمام قوانین اساسی تصویب شده در دوران شوروی ماهیت سکولار دولت روسیه را تأیید کرد. قانون اساسی فعلی نیز از این قاعده مستثنی نیست. مقاله تفسیر شده فدراسیون روسیه را یک دولت سکولار اعلام می کرد. اصطلاح «سکولار» (معرفی شده توسط مارتین لوتر در رساله «درباره قدرت سکولار»، 1523) به معنای «سکولار، مدنی، غیرمذهبی» از نظر صحت قانونی چندان موفق نیست، اما مورد استفاده قرار گرفته است. برای تعریف موضوع مورد نظر از زمان های بسیار قدیم و به معنای مخالف هر چیزی معنوی و دینی است.

ماهیت سکولار دولت از طریق نشان دادن ممنوعیت ایجاد هر دین به عنوان دولتی یا اجباری آشکار می شود. علاوه بر این، اصطلاح «دین» جهانی است، به معنای مجموعه ای از ارزش ها و باورهای معنوی بر اساس منشأ الهی آنها. با این حال، روسیه یک کشور چندملیتی است که حضور چندین مذاهب در آن را از پیش تعیین کرده است و تعدادی از ادیان کمتر شناخته شده در زندگی معنوی جامعه آن حضور دارند. آموزه های دینی. تعالی حتی محبوب ترین آموزه در مورد خدا در میان مردم - ارتدکس - به معنای توهین به احساسات مذهبی مؤمنانی است که معتقد به اسلام، بودیسم، یهودیت و سایر ادیان هستند. بنابراین، قانون اساسی کنونی فراتر از اعلام این کشور به عنوان یک کشور سکولار پیش رفت و روسیه به عنوان یک کشور دموکراتیک، موضع تساهل مذهبی و تسامح نسبت به آن را اتخاذ کرد. زندگی مذهبیجمعیتی که نمی توان در مورد تعدادی از نمایندگان مقامات رسمی روحانی گفت. در اخیراکلیسای ارتدکس روسیه با همدستی خاصی از مقامات سکولار، موضعی شدیداً توهین آمیز در مورد گسترش ایمان، استرداد ارزش ها و اموال کلیسا اتخاذ می کند و در حوزه های سیاسی، قانونگذاری و آموزشی جامعه مداخله می کند. . چنین فعالیت هایی را نمی توان منطبق با قانون اساسی و قانون نامید. علاوه بر این، این امر منجر به درگیری های مذهبی و به همراه آن ملی شده و به رشد احساسات شوونیستی و نژادپرستانه در جامعه کمک می کند.

2. بخش دوم مقاله تفسیری توصیف روسیه به عنوان یک دولت سکولار، ایجاد برابری انجمن های مذهبی و اصل جدایی آنها از دولت را توسعه می دهد. در اینجا باید تفاوت‌های کلیسا به‌عنوان شکل سازمانی عبادت و مراسم مذهبی و دین به‌عنوان مجموعه‌ای از ارزش‌های معنوی مبتنی بر منشأ الهی را در نظر داشت. با توجه به هنر. 6 قانون فدرال 26 سپتامبر 1997 "در مورد آزادی وجدان و انجمن های مذهبی"، یک انجمن مذهبی یک انجمن داوطلبانه از شهروندان است. فدراسیون روسیهسایر اشخاصی که به طور دائم و قانونی در قلمرو فدراسیون روسیه اقامت دارند و به منظور اعتراف مشترک و انتشار ایمان تشکیل شده اند و دارای ویژگی های مربوط به این هدف هستند: مذهب، انجام عبادت و سایر مناسک و مراسم مذهبی، آموزش دین و مذهب. تربیت پیروان آن *( 55).

جدایی از دولت به این معنی است که اگر سازمان های آن قوانین فدراسیون روسیه را نقض نکنند، دولت حق مداخله در امور کلیسا را ​​ندارد و کلیسا حق مداخله در اعمال قدرت سیاسی را ندارد. و سایر فعالیت های دولتی اگر چه مفاد هنر. 14 به وضوح تداوم قانونی فرمان فوق الذکر شورای کمیسرهای خلق RSFSR را نشان می دهد، متأسفانه، این نشان دهنده جدایی مدرسه از کلیسا نیست. به نظر ما، این حذف تاسف بار به روحانیون فردی اجازه می دهد تا برخلاف قانون «آزادی وجدان و انجمن های مذهبی»، بر مدارس دولتی و شهری، نیاز به تدریس را تحمیل کنند. دوره آموزشیقانون خدا بار دیگر تاکید کنیم: دین اعم از تعلیم و تربیت دینی امری خصوصی کودک و نمایندگان قانونی اوست. خود آموزش دینی می تواند به شکل سازمان یافته انجام شود، اما در مؤسسات آموزشی تخصصی که منحصراً برای این منظور تأسیس شده اند، به صورت داوطلبانه (رجوع کنید به تبصره ماده 28).

آخرین ویرایش ماده 14 قانون اساسی فدراسیون روسیه چنین است:

1. فدراسیون روسیه یک کشور سکولار است. هیچ دینی را نمی توان به عنوان دولتی یا اجباری تأسیس کرد.

2. انجمن های مذهبی از دولت جدا شده و در برابر قانون مساوی هستند.

تفسیر هنر. 14 KRF

1. تعریف روسیه به عنوان یک دولت سکولار به این معنی است: فقدان اقتدار قانونی کلیسا بر ارگان های دولتی و شهروندان; فقدان عملکرد کلیسا و سلسله مراتب آن از هر گونه وظایف دولتی؛ فقدان دین اجباری برای کارمندان دولت؛ عدم به رسمیت شناختن اهمیت حقوقی اعمال کلیسا، قوانین مذهبی و غیره توسط دولت. به عنوان منابع قانون الزام آور برای کسی؛ امتناع دولت از تأمین هزینه های هر کلیسا و سایر قوانین از این دست. قانون اساسی با تعریف روسیه به عنوان یک کشور سکولار، این مقررات را وضع می کند. در عین حال، مفهوم دولت سکولار تعدادی از ویژگی های دیگر آن را نیز در بر می گیرد که در چند اصل قانون اساسی یا موارد ناشی از این مواد به طور مستقیم به آن اشاره شده است. اول از همه، این استقرار تعدادی از حقوق، آزادی ها و مسئولیت های فردی و جمعی انسان و شهروند است: (ماده 28)، (قسمت 2، ماده 19)، متعلق به انجمن های مذهبی (قسمت 2، ماده 14)، (قسمت 5 ماده 13) (قسمت 2 ماده 29) و (قسمت 2 ماده 19) (قسمت 3 ماده 29). ماهیت سکولار یک دولت دموکراتیک، که در آن یک فرد، حقوق و آزادی های او، از جمله آزادی وجدان، بالاترین ارزش شناخته شده، مورد احترام و حمایت دولت است، با حق یک شهروند برای جایگزینی منافاتی ندارد. خدمت سربازیخدمات دولتی جایگزین به دلایل مذهبی (بخش 3 ماده 59).

یکی از الزامات مهم برای یک دولت سکولار توسط میثاق بین المللی حقوق مدنی و سیاسی 1966 در هنر بیان شده است. 18: «هیچ کس را نباید تحت هیچ اجباری قرار داد که آزادی او را در داشتن یا پذیرش دین یا عقیده دلخواهش مخدوش کند». خود دولت نباید کسی را تحت چنین اجباری قرار دهد و به کسی اجازه چنین اجباری را ندهد.

شخصیت سکولار در بسیاری از کشورهای قانونی دموکراتیک (ایالات متحده آمریکا، آلمان، ایتالیا، لهستان و غیره) ذاتی است. گاهی اوقات این به طور مستقیم بیان می شود، به عنوان مثال، در هنر. 2 قانون اساسی فرانسه: "فرانسه یک... سکولار... جمهوری است. برابری در برابر قانون را برای همه شهروندان، صرف نظر از... مذهب تضمین می کند. به همه اعتقادات احترام می گذارد." در قانون اساسی ایالات متحده، اولین متمم (1791) می گوید: "کنگره هیچ قانونی برای ایجاد هیچ دینی یا ممنوعیت اعمال آزادانه آن وضع نخواهد کرد..." ترکیه یک کشور سکولار اعلام شده است (ماده 2 قانون اساسی آن در سال 1982). اکثریت جمعیت مسلمان هستند.

در برخی ایالت‌های دیگر، که مانند روسیه، سکولار بودن دولت با غلبه یکی از ادیان در میان شهروندان مذهبی ترکیب شده است، قوانین اساسی هر دوی این شرایط را ثبت می‌کنند، اما بدون اینکه دولت را سکولار بدانند. قانون اساسی اسپانیا در سال 1978 در هنر. 16 برای افراد و جوامع آنها آزادی ایدئولوژی، مذهب و فرقه ها را بدون محدودیت در مظاهر آنها تضمین می کند، غیر از مواردی که برای نظم عمومی محافظت شده قانونی لازم است. هیچ کس نباید اعلام کند که به چه ایدئولوژی، دین یا اعتقادی پایبند است. هیچ دینی یک دین دولتی نیست. مقامات دولتی فقط ادیان موجود را در نظر می گیرند و روابط خود را با کلیسای کاتولیک و سایر جوامع مذهبی حفظ می کنند.

این نیز در برخی از کشورها با غالب مسیحیان ارتدوکس در میان جمعیت اتفاق می افتد. بنابراین، قانون اساسی یونان، ضمن حل دموکراتیک مسئله آزادی وجدان و برابری ادیان، در عین حال مقرر می‌دارد: «دین غالب در یونان، دین کلیسای ارتدکس شرقی مسیح است» (ماده 3). مقررات مشابهی در قسمت 3 هنر موجود است. 13 قانون اساسی بلغارستان.

در برخی کشورها، ادیان دولتی به روشی مشابه ایجاد می شوند، از نظر کمی غالب هستند، اما آزادی مذهبی سایر ادیان را محدود نمی کنند. اینها مثلاً کلیسای انگلیکندر انگلستان، پرسبیتری - در اسکاتلند، هر دو به رهبری پادشاه بریتانیای کبیر، کاتولیک - در ایتالیا، انجیلی - در کشورهای اسکاندیناوی، مسلمان - در مصر، یهودی - در اسرائیل.

در شماری از تصمیمات دادگاه حقوق بشر اروپا تاکید شده است که اگر برابری شهروندان مذهبی و مذاهب در قانون اساسی رعایت شود، بیان غلبه کمی یک مذهب خاص در قانون اساسی این کشور منافاتی با حقوق و آزادی های بشر در قانون اساسی این کشور ندارد. این منطقه

ایالت هایی نیز وجود دارند که مذهب دولتی در آنها حاکم است. اینها مثلاً برخی از کشورهای مسلمان هستند (ایران، عربستان سعودیو غیره).

اما حتی در جایی که هیچ دینی جایگاه قانونی دولتی، رسمی یا حتی سنتی را ندارد، گاهی یکی از کلیساهای موجود اغلب تمایل دارد با استفاده از سنت چند صد ساله، موقعیت قانونی غالب در مقیاس ملی یا منطقه ای برای خود ایجاد کند. بخشی از مردم و حمایت نیمه رسمی مسئولان.

ایتالیا می تواند نمونه ای از یک دولت سکولار باشد که بر چنین مشکلاتی غلبه کرده است. با توجه به هنر. 7 و 8 قانون اساسی آن، دولت و کلیسای کاتولیکدر حوزه های خود مستقل و دارای حاکمیت هستند و روابط آنها توسط قراردادهای لاتران تنظیم می شود. همه ادیان برابر و آزاد هستند و فرقه های غیر کاتولیک حق دارند سازمان های خود را مطابق با اساسنامه خود ایجاد کنند، بدون اینکه با نظم قانونی ایتالیا مغایرت داشته باشند. روابط آنها با دولت بر اساس توافقات آن با نهادهای نمایندگی آنها توسط قانون تعیین می شود. هر کس حق دارد به هر شکلی اعم از فردی یا جمعی عبادت کند و آن را گسترش دهد، به استثنای مناسکی که منافی اخلاق حسنه باشد (ماده 19). خصلت کلیسایی، اهداف دینی یا مذهبی یک جامعه یا مؤسسه نمی تواند دلیل محدودیت های قانونی یا بار مالی بر ایجاد و فعالیت آنها باشد (ماده 20). مطابق با این مقررات قانون اساسی در ایتالیا در دهه 50 قرن بیستم. ادعای بخشی از روحانیون کاتولیک مبنی بر اینکه 90 درصد ایتالیایی ها کاتولیک هستند نسبت به موقعیت ترجیحی کلیسای خود رد شد. ممنوعیت تبلیغ دینی (جذب اعضای جدید برای کلیسا از طریق ارائه مزایای مادی یا اجتماعی، فشار روانی، تهدید و غیره).

بخش 1 هنر 14 قانون اساسی فدراسیون روسیه اعطای شخصیت دولتی یا دین اجباری به هر دینی را ممنوع می کند. ظاهراً این نیز به معنای ناروایی وضع قوانین محدودکننده یا تحقیرآمیز برای هر دینی است. تجربه تاریخی روسیه - که در آن، همراه با سنت های آزادی مذهبی و مدارا، یک شخصیت دولتی نیز وجود داشت. دین ارتدکسو نابرابری باورهای دینی و کلیساها و آزار و اذیت به دلایل مذهبی (حتی فرقه های مسیحی، معتقدان قدیم، مولوکان یا دیگر بدعت ها و غیره) و آزار و اذیت همه کلیساها، از نظر وسعت، وحشت علیه روحانیون و مؤمنان در دوران کمونیستی. "الحاد ستیزه جو" و استفاده مقامات کلیسا و مذهب در جهت منافع خود و غیره. - به طور قانع کننده ای نیاز به حفظ و تقویت شخصیت سکولار دولت، آزادی وجدان، برابری ادیان و کلیساها را ثابت می کند.

این مشکل همچنان اهمیت خود را حفظ می کند زیرا گاهی اوقات در زمان ما تلاش می شود ادیان را در مقابل یکدیگر قرار دهند و برخی از آنها را برخلاف قانون اساسی و قوانین روسیه در موقعیتی نابرابر قرار دهند. برای مثال، سخنرانی‌های بخشی از روحانیون ارتدکس علیه این واقعیت بود که در مسکو، پایتخت همه مردمان و همه مؤمنان از همه مذاهب در روسیه، در تپه پوکلونایا در یادبود به افتخار همه کسانی که برای آنها جان باختند. سرزمین مادری در بزرگ جنگ میهنیشهروندان کشور ما، که اکثر آنها غیر معتقد بودند، کلیساهای ادیان دیگر همراه با کلیسای ارتدکس ساخته شدند. مثال دیگر خواسته های برخی از سلسله مراتب کلیسای ارتدکس روسیه (پتریسالاری مسکو) است که بر اساس این واقعیت که این کلیسای "اکثریت" است. این بیانیه به خودی خود به سختی درست است، زیرا اکثریت افراد بی ایمان باقی می مانند، و حتی آن دسته از افرادی که به طور سنتی خود را مسیحی ارتدوکس می دانند، از دیدگاه کلیسا، همیشه چنین نیستند، زیرا به طور منظم در آن شرکت نمی کنند. خدمات کلیسا، اعتراف نکنید و غیره، و کلیسای ارتدکس روسیه (پتریسالاری مسکو - MP) تنها کلیسای ارتدوکس روسیه در روسیه نیست، همچنین کلیسای خارجی، قدیمی معتقد و تعدادی دیگر از کلیساهای ارتدکس روسیه مستقل از MP وجود دارد. علاوه بر این، در یک جامعه دموکراتیک و یک دولت سکولار، اکثریت موظف به رعایت حقوق اقلیت و همچنین حقوق فردی افراد هستند. به این معنا، هر اکثریت، از جمله مذهبی، با هر اقلیت دارای حقوق مساوی است و نمی تواند ادعا کند که «برابرتر» از سایر ادیان، مذاهب، و کلیساها است.

بنابراین، رهبران تعدادی از مذاهب دیگر بارها در مطبوعات اعلام کرده اند که به نظر آنها، بالاترین ارگان های قدرت دولتی فدراسیون روسیه همیشه حقوق و منافع مشروع این مذاهب را در نظر نمی گیرند و طوری رفتار می کنند که گویی روسیه فقط یک کشور ارتدوکس و فقط یک کشور اسلاو است، اگرچه کمتر از 20 درصد جمعیت آن اسلاو یا حتی به طور سنتی مسیحی نیستند.

ظاهراً با ماهیت سکولار دولت، آزادی وجدان و مذهب، برابری مذاهب و کلیساها، و همچنین با حق هر کس «در اعتراف به هر دین یا عدم اعتقاد به هیچ دینی»، در انتخاب، داشتن و انتشار آزادانه دین. و سایر باورها (ماده 28)، تلاش برای محافظت از ادیان توده‌ای سنتی در برابر «توسعه مذهبی خارجی» و دین‌پرستی کاملاً سازگار نیستند، زیرا در یک دولت سکولار به سختی دلایل مذهبی وجود دارد.

گاهی اوقات در ارتباط با این فرضیات مطرح می شود که فعالیت برخی ارگان های دولتی در روسیه و کلیسای ارتدکس روسیه (MP) تمایل به تبدیل این کلیسا به یک کلیسای دولتی را نشان می دهد که به وضوح با قانون اساسی مغایرت دارد. هیچ آرزوی روحانیت با ماهیت سکولار دولت و حقوق اساسی انسان و شهروند ناسازگار نیست.

2. اعلام شده در بخش 2 از هنر. 14 جدایی انجمن های مذهبی از دولت (بدون اشاره به جدایی مدارس از کلیسا و مذهب) و برابری این انجمن ها در برابر قانون مهمترین اصول یک دولت سکولار دموکراتیک قانونی کاملاً توسعه یافته است. آنها در بسیاری از کشورهای دیگر نیز اجرا شده اند.

جدایی انجمن های مذهبی از دولت اهمیت حقوقی زیادی دارد. اولاً این عدم مداخله متقابل انجمن های مذهبی از یک سو و دولت و ارگان ها و مسئولان آن از سوی دیگر در امور یکدیگر است. دولت در حوزه آزادی عقاید و باورهای دینی بی طرف است. در اجرای آزادی وجدان و مذهب توسط شهروندان، در فعالیت های مشروع کلیسا و سایر انجمن های مذهبی مداخله نمی کند و انجام هیچ یک از وظایف خود را بر آنها تحمیل نمی کند. انجمن های مذهبی در امور دولتی دخالت نمی کنند، در فعالیت های احزاب سیاسی، در انتخابات ارگان های دولتی و غیره شرکت نمی کنند.

اما اشکال خاصی از تعامل بین آنها وجود دارد. دولت طبق قانون از حقوق و آزادی های فردی و جمعی مؤمنان و فعالیت های قانونی انجمن های آنها حمایت می کند. دومی حق مشارکت فرهنگی و زندگی اجتماعیجامعه

اینها روابط عمومیحتی قبل از تصویب قانون اساسی فدراسیون روسیه در سال 1993، آنها توسط قانون اساسی قبلی و قانون 25 اکتبر 1990 "در مورد آزادی مذهب" تنظیم شده بودند (Vedomosti RSFSR. 1990. N 21. Art. 240). به گفته آنها، جدایی انجمن های مذهبی از دولت سکولار با موارد زیر در تضاد بود: سازماندهی خدمات عبادی در مؤسسات دولتی و شرکت های دولتی، قرار دادن اشیاء نمادهای مذهبی در آنها، بودجه دولتی برای فعالیت انجمن های مذهبی، مشارکت. مقامات دولتی به این عنوان (و نه به عنوان افراد خصوصی، مؤمنان عادی) در مراسم مذهبی، ساختن معابد و غیره. با هزینه های دولتی، تلاش برای شکل دادن هر گونه نگرش نسبت به دین یا آموزش رشته های دینی در مؤسسات آموزشی دولتی. به ویژه، قانون فدرال 31 ژوئیه 1995 "درباره مبانی خدمات عمومی" (SZ RF. 1995. N 31. Art. 2990) کارمندان دولت را از استفاده از موقعیت رسمی خود در جهت منافع انجمن های مذهبی برای ترویج نگرش نسبت به آنها منع کرد. آنها ساختار انجمن های مذهبی در دستگاه های دولتی قابل تشکیل نیست. در موسسات غیردولتی، بنگاه ها، مدارس و غیره. همه اینها ممکن است

در همین قانون، ماده قانون اساسی در مورد تساوی انجمن های مذهبی در یک کشور سکولار در برابر قانون مشخص شده است. هیچ دین، کلیسا یا سایر انجمن های مذهبی حق بهره مندی از هیچ گونه مزیت یا محدودیتی در مقایسه با دیگران را ندارد. بنابراین هرگونه تجلی چنین گرایش هایی غیرقانونی تلقی می شد.

قوانین بعدی تعدادی تغییرات را برای رفع این مشکلات ایجاد کرده است. قانون فدرال 26 سپتامبر 1997 N 125-FZ "در مورد آزادی وجدان و انجمن های مذهبی" - طبق قسمت 2 هنر، حقوق مساوی تقسیم شده است. 14 قانون اساسی، ادیان و انجمن های مذهبی را به انواع نابرابر تبدیل می کند: اولاً به تشکل های سنتی و غیرسنتی و ثانیاً به تشکل های مذهبی که دارای حقوق شخص حقوقی، حق فعالیت در انتشارات و فعالیت های آموزشی هستند، روابط بین‌الملل با ماهیت مذهبی و خیلی بیشتر، و گروه‌های مذهبی که حتی به موجب قانون اساسی (اصل ۲۹ و غیره) از همان حقوقی که به اعضای این گروه‌ها تعلق دارد، ندارند.

به ویژه، در هنر. 5 قانون فدرال مذکور N 125-FZ مقرر می دارد که سازمان های مذهبی که مطابق با قوانین فدراسیون روسیه و منشور آنها عمل می کنند، حق دارند موسسات آموزشی خود را ایجاد کنند. و در مؤسسات آموزشی دولتی و شهری، اداره آنها به درخواست والدین (یا جانشینان آنها)، با رضایت فرزندان شاغل در این مؤسسات و با توافق با ارگان دولتی مربوطه، حق آموزش دینی به کودکان را در خارج از کشور دریافت کردند. چارچوب از برنامه آموزشی. گروه های مذهبیچنین حقی را دریافت نکرده است.

در عین حال، قانون از ایجاد و فعالیت آن دسته از انجمن های مذهبی که به سلامت شهروندان آسیب می زند، آنها را به امتناع غیرقانونی از انجام وظایف خود یا ارتکاب اقدامات غیرقانونی ترغیب می کند، جلوگیری می کند. برای این منظور، ثبت مجدد سالانه اجباری انجمن های مذهبی به مدت 15 سال پس از تشکیل آنها ایجاد شده است. در این مدت آنها از انجام بسیاری از فعالیت های فوق منع می شوند. چنین محدودیتی از حقوق انجمن های مذهبی که در روسیه توسط رژیم حزب-دولت کمونیست مبارز-الحادی مجاز نبود و به رسمیت شناختن سازمان هایی که به دلایلی توسط این رژیم مجاز بودند، به سختی با اصول قانون اساسی هنر مطابقت دارد. . 14 در یک جامعه قانونی دموکراتیک و یک دولت سکولار.

دادگاه قانون اساسی بارها به این مشکلات رسیدگی کرده است و فقط به شکایات شهروندان و برخی از سازمان های مذهبی که قبل از تصویب قانون فدرال فوق الذکر 1997 N 125-FZ ایجاد شده اند و مشمول محدودیت های اعمال شده توسط آن نبوده اند، رسیدگی کرده است، مگر اینکه می توانند تأیید می کند که حداقل 15 سال و غیره وجود داشته اند، اما بر اساس آن از بسیاری از حقوقی که قبلاً داشته اند، به ویژه طبق قانون سال 1995 محروم شده اند. در سال 1999، صحبت از دو شکایت مطرح شده بود. توسط انجمن شاهدان یهوه (یاروسلاول) و " کلیسای مسیحیتجلیل» (آباکان)، و در سال 2000 - «مستقل منطقه روسیهجامعه عیسی» (NSROI). دادگاه قانون اساسی به موجب ماده 13 (قسمت 4)، 14 (قسمت 2) و 19 (قسمت 1 و 2) و همچنین 55 (قسمت 2) از قانون اساسی قانونگذار حق نداشت این سازمانها را از حقوقی که قبلاً داشتند محروم کند، زیرا این امر موجب نقض برابری و محدود شدن آزادی عقیده و فعالیت انجمنهای عمومی (از جمله مذهبی) در قطعنامه شماره 16-P 23 نوامبر می شد در سال 1378، دادگاه قانون اساسی آنها را مغایر با مفاد قانون اساسی 1376 تشخیص داد، زیرا این مقررات در رابطه با اقدامات آنها در رابطه با این گونه سازمانها به معنای برخورداری آنها از حقوق یک شخص حقوقی است مواد مرتبط 13 (قسمت 4)، 14، 15 (قسمت 4)، 17، 19 (قسمت 1 و 2)، 28، 30 (قسمت 1)، 71، 76 - اما نه در مورد ماده 29 (قسمت 2، 3). ، 4، 5)، 50 (قسمت 2) و غیره - دادگاه قانون اساسی به استناد به رسمیت شناختن حق قانونگذار در تنظیم وضعیت حقوقی مدنی انجمن های مذهبی، عدم اعطای این وضعیت به آنها خود به خود، عدم قانونی سازی آنها. فرقه هایی که حقوق بشر را نقض می کنند و مرتکب اعمال غیرقانونی و مجرمانه می شوند و همچنین مانع از فعالیت های تبلیغی می شوند، از جمله در ارتباط با مشکل دین گرایی.

قانون اساسی بودن این اقدامات علیه فعالیت تبلیغی و تبلیغ دینی بسیار مشکوک است.

در تعیین 13 آوریل 2000 N 46-O (VKS. 2000. N 4. P. 58-64). دادگاه قانون اساسی تشخیص داد که مقررات قانون فدرال 1997 N 125-FZ، مورد تجدیدنظر NRROI، حقوق NRROI را نقض نمی کند، همانطور که از قطعنامه مذکور در سال 1999 آمده است. اما قاضی دادگاه قانون اساسی فدراسیون روسیه L.M. ژارکووا نظر مخالفی را در مورد این تعریف در سال 1999 صادر کرد و به نظر ما نتیجه گیری قانع کننده ای داد که مقررات تجدیدنظرخواهی قانون 1997 ماهیت تبعیض آمیز دارد، آزادی مذهب را محدود می کند، اصول قانون اساسی برابری شهروندان و سازمان های مذهبی را در برابر قانون اساسی نقض می کند. قانون، حقوق برابر شهروندان و تناسب محدودیت های حقوق و آزادی های اساسی با اهداف مهم قانون اساسی و در نتیجه با قانون اساسی فدراسیون روسیه، هنر آن مطابقت ندارد. 14 (قسمت 2)، 19 (بخش 1 و 2)، 28 و 55 (بخش 3)، و غیره (VKS. 1999. N 6. P. 33-36).

علاوه بر این، در هنر ارائه شده است. 14 و 28 قانون اساسی (به تبصره ماده 28 مراجعه کنید) حق هر کس در یک کشور سکولار برای ادای هر دین یا عدم اعتقاد به هیچ دینی، انتخاب آزادانه عقاید مذهبی و غیر آن، داشتن و انتشار آنها و غیره. مرتبط با تأسیس در قسمت 4 هنر. 29 قانون اساسی روسیه حق داشتن آزادانه، دریافت، انتقال، تولید و انتشار اطلاعات به هر طریق قانونی، در این مورد در مورد هر دینی است. بالاخره بین هر عقیده، برنامه و غیره دینی و غیر مذهبی، انتخاب آزاد است. بدون اطلاعات کامل و رایگان در مورد آنها غیر ممکن است. از این رو، محدودیت در این آزادی، شبهات و ایرادهای جدی را به وجود می آورد که البته به فراخوان ها و اقدامات مجرمانه ای که تنها در پوشش اشاعه برخی باورها پنهان شده اند، مربوط نمی شود.

در پایان قرن بیستم - آغاز قرن بیست و یکم. سیاست دولت در قبال کلیسای ارتدکس روسیه (MP) و سایر کلیساها از بسیاری جهات به طور قابل توجهی تغییر کرد سمت بهتر. فرمان رئیس جمهور فدراسیون روسیه در 14 مارس 1996 "در مورد اقداماتی برای بازپروری روحانیون و مؤمنانی که قربانی سرکوب ناروا شده اند" نه تنها ترور طولانی مدت رژیم حزب-دولت بلشویک علیه همه را محکوم کرد. اعتقادات بازپروری قربانیان، احیای حقوق و آزادی های آنها به زودی با اقداماتی برای بازگرداندن (یعنی استرداد) به کلیساها، مساجد، کنیسه ها و سایر مؤسسات مذهبی اموالی که به ناحق از آنها مصادره شده بود تکمیل شد: معابد، زمین ها، سایر اشیاء قیمتی. و غیره

  • بالا

1. فدراسیون روسیه یک کشور سکولار است. هیچ دینی را نمی توان به عنوان دولتی یا اجباری تأسیس کرد.

2. انجمن های مذهبی از دولت جدا شده و در برابر قانون مساوی هستند.

تفسیر ماده 14 قانون اساسی فدراسیون روسیه

1. دولتی سکولار تلقی می شود که در آن هیچ مقام رسمی وجود نداشته باشد. دین دولتیو هیچ عقیده ای واجب و مرجح شناخته نمی شود. در چنین دولتی، دین، قوانین و عقاید آن و همچنین انجمن های مذهبی فعال در آن، حق تأثیرگذاری بر نظام دولتی، فعالیت های ارگان های دولتی و مقامات آنها، سیستم آموزش عمومی و سایر حوزه های دولتی را ندارند. فعالیت ماهیت سکولار دولت معمولاً با جدایی کلیسا (انجمن های مذهبی) از دولت و ماهیت سکولار آموزش عمومی (جدایی مدرسه از کلیسا) تضمین می شود. این شکل از رابطه بین دولت و کلیسا با درجات مختلف سازگاری در تعدادی از کشورها (ایالات متحده آمریکا، فرانسه، لهستان و غیره) برقرار شده است.

در دنیای مدرنایالت هایی وجود دارند که در آنها قانونی است مذهب رسمی، دولتی، مسلط یا ملی نامیده می شود. به عنوان مثال، در انگلستان چنین دینی یکی از جهت گیری های اصلی مسیحیت است - پروتستانتیسم (کلیسای انگلیسی)، در اسرائیل - یهودیت. کشورهایی هستند که برابری همه ادیان در آنها اعلام می شود (آلمان، ایتالیا، ژاپن و ...). با این حال، در چنین وضعیتی یکی از بیشترین ادیان سنتیقاعدتاً از امتیازات خاصی برخوردار است و تأثیر خاصی در زندگی او دارد.

نقطه مقابل یک دولت سکولار، یک دولت تئوکراتیک است که در آن قدرت دولتی قرار دارد سلسله مراتب کلیسا. چنین دولتی امروز واتیکان است.

همچنین تعدادی از دولت های روحانی در جهان وجود دارد. دولت روحانی با کلیسا ادغام نشده است. با این حال، کلیسا، از طریق نهادهای ایجاد شده توسط قانون، تأثیر تعیین کننده ای بر سیاست های عمومی دارد و آموزش مدرسه به طور اجباری شامل مطالعه جزم های کلیسا می شود. چنین دولتی مثلاً ایران است.

2. فدراسیون روسیه به عنوان یک دولت سکولار، با این واقعیت مشخص می شود که در آن انجمن های مذهبی از دولت جدا شده اند و هیچ مذهبی نمی تواند به عنوان دولتی یا اجباری ایجاد شود. محتوای این ماده توسط هنر آشکار می شود. 4 قانون آزادی وجدان و تشکل های مذهبی که تشکل های مذهبی در برابر قانون مساوی هستند.

جدایی انجمن های مذهبی از دولت به این معنی است که دولت در تعیین نگرش یک شهروند به دین و وابستگی مذهبی، در تربیت فرزندان توسط والدین یا افرادی که جایگزین آنها می شوند، مطابق با اعتقادات آنها و با در نظر گرفتن شرایط، مداخله نمی کند. حق کودک برای آزادی وجدان و آزادی مذهب. دولت انجام وظایف مقامات دولتی، سایر نهادهای دولتی، مؤسسات دولتی و نهادهای دولتی محلی را به انجمن های مذهبی واگذار نمی کند. در فعالیت‌های انجمن‌های مذهبی دخالت نمی‌کند مگر اینکه با قانون مغایرت داشته باشند. ماهیت سکولار آموزش در موسسات آموزشی دولتی و شهری را تضمین می کند. فعالیت های مقامات ایالتی و حکومت های محلی نمی تواند با مناسک و مراسم مذهبی عمومی همراه باشد. مقامات مقامات دولتی، سایر ارگان های دولتی و ارگان های خودگردان محلی، و همچنین پرسنل نظامی، حق استفاده از موقعیت رسمی خود را برای ایجاد این یا آن نگرش نسبت به دین ندارند.

در عین حال، دولت از فعالیت های قانونی انجمن های مذهبی حمایت می کند. اعطای مالیات و سایر مزایا به تشکل های مذهبی را تنظیم می کند، کمک های مالی، مادی و غیره را به تشکل های مذهبی در مرمت، نگهداری و حفاظت از ساختمان ها و اشیایی که یادگارهای تاریخ فرهنگی هستند و همچنین در تضمین آموزش عمومی ارائه می کند. رشته های آموزشی در مؤسسات آموزشی ایجاد شده توسط سازمان های مذهبی مطابق با قوانین فدراسیون روسیه در مورد آموزش.

بر اساس اصل قانون اساسی مبنی بر جدایی انجمن‌های مذهبی از دولت، یک انجمن مذهبی بر اساس ساختار سلسله مراتبی و نهادی خود تأسیس و فعالیت می‌کند و پرسنل خود را بر اساس مقررات خود انتخاب، منصوب و جایگزین می‌کند. وظایف مقامات دولتی، سایر نهادهای دولتی، نهادهای دولتی و نهادهای خودگردان محلی را انجام نمی دهد، در انتخابات مقامات ایالتی و نهادهای خودگردان محلی شرکت نمی کند، در فعالیت های احزاب سیاسی و جنبش های سیاسی شرکت نمی کند. و به آنها کمک مادی یا دیگر نمی کند. در فدراسیون روسیه، به عنوان یک دولت دموکراتیک و سکولار، یک انجمن مذهبی نمی تواند جایگزین یک حزب سیاسی شود. اما این بدان معنا نیست که روحانیت به هیچ وجه نمی تواند برای مقامات ایالتی و حکومت های محلی انتخاب شود. با این حال، روحانیون نه از انجمن های مذهبی و نه به عنوان نمایندگان کلیسای مربوطه در این هیئت ها انتخاب می شوند.

اصل یک دولت سکولار، همانطور که در کشورهای دارای ساختار جامعه تک اقراری و تک ملیتی و با سنت های توسعه یافته تساهل مذهبی و کثرت گرایی درک می شود، به احزاب سیاسی مبتنی بر ایدئولوژی دموکراسی مسیحی اجازه می دهد در برخی کشورها مجاز باشند. از آنجایی که مفهوم «مسیحی» در این مورد فراتر از مرزهای اعترافات است و به معنای تعلق به نظام ارزشی و فرهنگ اروپایی است.

در روسیه چند ملیتی و چند اعترافاتی، مفاهیمی مانند «ارتدوکس»، «مسلمان»، «روس»، «بشکر» و غیره در آگاهی عمومی با مذاهب خاص و ملل فردی مرتبط است تا با نظام ارزشی. از مردم روسیه به عنوان یک کل. بنابراین، اصل قانون اساسی یک دولت دموکراتیک و سکولار در رابطه با واقعیت های قانون اساسی و تاریخی که در روسیه ایجاد شده است، اجازه ایجاد احزاب سیاسی بر اساس وابستگی ملی یا مذهبی را نمی دهد. چنین ممنوعیتی با معنای واقعی هنر مطابقت دارد. 13 و 14 قانون اساسی در ارتباط با ماده آن. 19 (قسمت های 1 و 2)، 28 و 29 (به نظرات مواد 13، 14، 19، 28 و 29 مراجعه کنید) و مشخصاتی از مقررات مندرج در آن است (به قطعنامه دادگاه قانون اساسی فدراسیون روسیه در 15 دسامبر مراجعه کنید، 2004 N 18-P).

جدایی انجمن های مذهبی از دولت مستلزم محدودیت حقوق اعضای این انجمن ها برای مشارکت برابر با سایر شهروندان در اداره امور ایالتی، در انتخابات مقامات ایالتی و دولت های محلی، در فعالیت های احزاب سیاسی، جنبش های سیاسی و سایر انجمن های عمومی.

انجمن های مذهبی در فدراسیون روسیه بر اساس قوانین خود و مشروط به رعایت قانون فعالیت می کنند. قانون فوق الذکر در مورد آزادی وجدان و تشکل های مذهبی می باشد. طبق این قانون، یک انجمن مذهبی در فدراسیون روسیه به عنوان یک انجمن داوطلبانه از شهروندان فدراسیون روسیه، سایر افرادی که به طور دائم و قانونی در قلمرو فدراسیون روسیه اقامت دارند، به رسمیت شناخته می شود که به منظور عبادت مشترک و انتشار ایمان تشکیل شده است. و داراى ويژگى هاى زير مربوط به اين منظور است: دين; انجام خدمات الهی، سایر شعائر و مراسم مذهبی؛ آموزش دین و تربیت دینی پیروان آن. انجمن های مذهبی می توانند در قالب گروه های مذهبی و تشکل های مذهبی ایجاد شوند.

گروه مذهبی انجمنی داوطلبانه از شهروندان است که به منظور اظهار عقیده مشترک و گسترش ایمان، انجام فعالیت های بدون ثبت نام دولتی و کسب ظرفیت قانونی یک شخص حقوقی تشکیل شده است. اماکن و اموال لازم برای فعالیت یک گروه مذهبی برای استفاده اعضای آن گروه فراهم شده است. گروه‌های مذهبی حق انجام عبادات، سایر مناسک و مراسم مذهبی و نیز ارائه آموزش‌های دینی و آموزش دینی به پیروان خود را دارند.

یک سازمان مذهبی به عنوان یک انجمن داوطلبانه از شهروندان فدراسیون روسیه یا سایر اشخاصی که به طور دائم و قانونی در قلمرو فدراسیون روسیه اقامت دارند، به رسمیت شناخته می شود که به منظور اعتراف مشترک و انتشار ایمان تشکیل شده و به عنوان یک شخص حقوقی به این روش ثبت شده است. توسط قانون مقرر شده است.

تشکل های مذهبی بر حسب محدوده قلمروی فعالیت خود به دو دسته محلی و متمرکز تقسیم می شوند. یک سازمان مذهبی محلی یک سازمان مذهبی است متشکل از حداقل 10 شرکت کننده که به سن 18 سالگی رسیده و به طور دائم در همان محل یا در همان سکونتگاه شهری یا روستایی ساکن هستند. سازمان مذهبی متمرکز سازمانی مذهبی است که طبق اساسنامه خود از حداقل سه سازمان مذهبی محلی تشکیل شده باشد.

ثبت ایالتی سازمان های مذهبی توسط نهاد قضایی فدرال یا ارگان سرزمینی آن به روشی که توسط قانون فعلی تعیین شده است انجام می شود. ثبت مجدد تشکل های مذهبی بر خلاف شرایطی که به موجب بند 1 ماده 1 انجام می شود. 9 و بند 5 هنر. ماده 11 قانون آزادی وجدان و تشکل های مذهبی برای تأسیس و ثبت تشکل های مذهبی لازم و کافی است. از این هنجارها برمی‌آید که برای ثبت مجدد تشکل‌های مذهبی که قبل از لازم‌الاجرا شدن این قانون تأسیس شده‌اند و همچنین سازمان‌های مذهبی محلی که بخشی از ساختار یک تشکل مذهبی متمرکز هستند، سندی وجود دارد که وجود آنها را در سازمان مربوطه تأیید می‌کند. قلمرو برای حداقل 15 سال مورد نیاز نیست. چنین تشکل های مذهبی مشمول الزام ثبت مجدد سالانه قبل از دوره 15 ساله مشخص شده نیستند. آنها را نمی توان از نظر صلاحیت قانونی بر اساس بند محدود کرد. 3 و 4 پاراگراف 3 هنر. 27 (به قطعنامه دادگاه قانون اساسی فدراسیون روسیه در 23 نوامبر 1999 N 16-P مراجعه کنید).

سازمان‌های مذهبی حق دارند ساختمان‌ها و بناهای مذهبی، سایر مکان‌ها و اشیایی را که به طور خاص برای عبادت، نماز و جلسات مذهبی، زیارت (زیارت) در نظر گرفته شده است، ایجاد و نگهداری کنند. خدمات الهی، سایر شعائر و مراسم مذهبی در ساختمان‌ها و بناهای مذهبی و سرزمین‌های مربوط به آنها، در سایر مکان‌هایی که برای این منظور در اختیار هیئت‌های مذهبی قرار می‌گیرد، در اماکن زیارتی، در مؤسسات و مؤسسات هیأت‌های مذهبی، در قبرستان‌ها آزادانه انجام می‌شود. و کوره های آدم سوزی و همچنین در مناطق مسکونی.

تشکل های مذهبی حق دارند مراسم مذهبی را در موسسات پزشکی و پیشگیرانه و بیمارستان ها، یتیم خانه های سالمندان و معلولان، در مؤسساتی که مجازات های کیفری به شکل حبس را اجرا می کنند، بنا به درخواست شهروندان در آنها، در اماکنی که مخصوصاً توسط سازمان اختصاص داده شده است، برگزار کنند. مدیریت برای این اهداف فرماندهی یگان های نظامی با در نظر گرفتن الزامات مقررات نظامی حق ممانعت از شرکت نظامیان در مراسم عبادی و سایر شعائر و مراسم مذهبی را ندارد. در سایر موارد، عبادت عمومی، سایر شعائر و مراسم مذهبی به ترتیبی که برای برپایی راهپیمایی، راهپیمایی و تظاهرات تعیین شده است، انجام می شود.

بنا به درخواست سازمان های مذهبی، ارگان های دولتی مربوطه در روسیه حق دارند اعلام کنند اعیاد مذهبیروزهای غیر کاری (تعطیلات) در مناطق مربوطه. چنین است تعطیلاتبه عنوان مثال، کریسمس و تعدادی از اعیاد مذهبی مسلمانان اعلام شده است.

سازمان‌های مذهبی حق دارند: تولید، کسب، فعالیت، تکثیر و توزیع ادبیات مذهبی، مواد چاپی، صوتی و تصویری و سایر اقلام دینی را داشته باشند. انجام فعالیت های خیریه، فرهنگی و آموزشی؛ ایجاد مؤسسات آموزش حرفه ای دینی (موسسات آموزشی معنوی) برای تربیت دانش آموزان و کارکنان مذهبی. انجام فعالیت های کارآفرینی و ایجاد شرکت های خود به روشی که توسط قانون فدراسیون روسیه مقرر شده است. ایجاد و حفظ ارتباطات و ارتباطات بین المللی، از جمله برای اهداف زیارتی، شرکت در جلسات و سایر رویدادها، برای دریافت آموزش های دینی و همچنین دعوت از اتباع خارجی برای این اهداف.

سازمان‌های مذهبی ممکن است مالک ساختمان‌ها، زمین‌ها، اهداف صنعتی، اجتماعی، خیریه، فرهنگی، آموزشی و غیره، اقلام مذهبی، وجوه و سایر اموال لازم برای حمایت از فعالیت‌های خود باشند، از جمله آن‌هایی که به عنوان آثار تاریخی و فرهنگی طبقه‌بندی می‌شوند. سازمان های مذهبی ممکن است دارایی در خارج از کشور داشته باشند.

ایجاد انجمن‌های مذهبی در دستگاه‌های دولتی، سایر نهادهای دولتی، مؤسسات دولتی و خودگردان‌های محلی، واحدهای نظامی، سازمان‌های دولتی و شهرداری‌ها و نیز انجمن‌های مذهبی که اهداف و اقدامات آنها مغایر با قانون باشد، ممنوع است.

سازمان‌های مذهبی را می‌توان با تصمیم مؤسسان یا نهادی که طبق اساسنامه سازمان دینی مجاز به انجام این کار است، و همچنین در صورت نقض مکرر یا فاحش قانون اساسی، قوانین فدرال یا در مورد اجرای سیستماتیک فعالیت هایی توسط یک سازمان مذهبی که با اهداف ایجاد آن (اهداف قانونی) در تضاد است.

باید گفت که برخی از مقررات قانون آزادی وجدان و تشکل های مذهبی بارها مورد بررسی دادگاه قانون اساسی قرار گرفته است. با این حال، هر بار دادگاه آنها را مغایر با قانون اساسی تشخیص داد.

بنابراین، دادگاه قانون اساسی فدراسیون روسیه تصمیم شماره 46-O مورخ 13 آوریل 2000 را در مورد شکایت انجمن منطقه ای "منطقه مستقل روسیه از جامعه عیسی مسیح" در مورد نقض حقوق و آزادی های قانون اساسی، پاراگراف های 3-5 اتخاذ کرد. هنر 8، هنر 9 و 13، بندهای 3 و 4 هنر. 27 قانون آزادی وجدان و تشکل های مذهبی * (77).

دادگاه به این نتیجه رسید که مقررات مورد اعتراض قانون آزادی وجدان و انجمن های مذهبی در رابطه با اقدامات آنها در رابطه با تشکل های مذهبی تأسیس شده قبل از لازم الاجرا شدن این قانون، ناقض حقوق و آزادی های قانون اساسی نیست. متقاضی

فدراسیون روسیه یک کشور سکولار است

سکولار دولتی به رسمیت شناخته می شود که در آن دین و دولت از یکدیگر جدا هستند.نهادهای دولتی و دولتی از کلیسا و انجمن های مذهبی جدا هستند و به نوبه خود در فعالیت های آنها دخالت نمی کنند.

دولت سکولارفقدان هر گونه اقتدار کلیسایی بر ارگان های دولتی را پیش فرض می گیرد. عدم پذیرش کلیسا و سلسله مراتب آن از انجام هر گونه وظایف دولتی؛ فقدان دین اجباری برای کارمندان دولت؛ عدم به رسمیت شناختن اهمیت حقوقی اعمال کلیسا و قوانین مذهبی از سوی دولت به عنوان منابع قانونی الزام آور برای هر کسی؛ امتناع دولت از تامین هزینه های هر کلیسا یا سازمان مذهبی.

فدراسیون روسیه در بخش 1 هنر. 14 قانون اساسی فدراسیون روسیه به عنوان یک کشور سکولار شناخته شده است. این ماده نگرش دولت را نسبت به دین تعیین می کند.

مطابق با ماهیت سکولار دولت روسیه، انجمن های مذهبی از دولت جدا می شوند (بخش 2 ماده 14 قانون اساسی فدراسیون روسیه). این بدان معنی است که اولاً هیچ دینی نمی تواند به عنوان دولتی یا اجباری ایجاد شود (بخش 1 ماده 14 قانون اساسی فدراسیون روسیه). ثانیاً، دولت حق ندارد وظایف دولتی را به سازمان های مذهبی واگذار کند و در فعالیت های آنها دخالت کند. بنابراین، روابط بین دین و دولت در فدراسیون روسیه مبتنی بر عدم مداخله متقابل است.

ایده یک دولت سکولار در سایر هنجارهای قانون اساسی فدراسیون روسیه و در قوانین فدرال توسعه یافته است. قانون اساسی فدراسیون روسیه برابری و آزادی ادیان، مذاهب و مذاهب مختلف را اعلام می کند (ماده 19 و 28)، قوانین فدرال تضمین کننده آزادی وجدان، عدم مداخله کلیسا، انجمن های مذهبی در امور ایالتی، دولت محلی و برعکس

وضعیت یک دولت سکولار در عمل امکان ارائه مزایا و کمک های مادی خاص به کلیسا و انجمن های مذهبی، از جمله به منظور تضمین حقوق اقلیت های مذهبی را منتفی نمی کند. با این حال، قانونگذار باید در هنگام دریافت مزایای مناسب و کمک های مادی، حقوق برابر را برای همه انجمن های مذهبی تضمین کند.

ماهیت و رویه ارتباط انجمن های مذهبی با دولت و جامعه توسط قانون فدرال 26 سپتامبر 1997 شماره 125-FZ "در مورد آزادی وجدان و انجمن های مذهبی" و غیره تعیین می شود. 4 که اصل قانون اساسی جدایی انجمن های مذهبی از دولت مشخص شده و روابط دولت و انجمن های مذهبی تعریف شده است. مطابق با این اصل قانون اساسی، فدراسیون روسیه به عنوان یک کشور:

  • - در تعیین نگرش یک شهروند به مذهب و وابستگی مذهبی، در تربیت فرزندان توسط والدین یا افرادی که جایگزین آنها می شوند، مطابق با اعتقادات آنها و با در نظر گرفتن حق کودک برای آزادی وجدان و آزادی مذهب، دخالت نمی کند.
  • - انجام وظایف مقامات دولتی، سایر نهادهای دولتی، مؤسسات دولتی و نهادهای دولتی محلی را به انجمن های مذهبی واگذار نمی کند.
  • - اگر با قوانین فدرال مغایرت نداشته باشد، در فعالیت های انجمن های مذهبی دخالت نمی کند.
  • - ماهیت سکولار آموزش در موسسات آموزشی دولتی و شهری را تضمین می کند.

جدایی انجمن های مذهبی از دولت محدودیتی در حقوق اعضای این انجمن ها به عنوان شهروند برای مشارکت برابر با سایر شهروندان در اداره امور ایالتی، انتخابات مقامات ایالتی و حکومت های محلی، در فعالیت های سازمان به دنبال ندارد. احزاب سیاسی، جنبش های سیاسی و سایر انجمن های عمومی.

بنا به درخواست سازمان های مذهبی، ارگان های دولتی مربوطه در فدراسیون روسیه حق دارند تعطیلات مذهبی را به عنوان روزهای غیر کاری (تعطیلات) در سرزمین های مربوطه اعلام کنند. به ویژه، در روسیه، 7 ژانویه - ولادت مسیح - به عنوان چنین تعطیلات غیر کاری شناخته می شود.

طبق قسمت 2 هنر. 14 قانون اساسی فدراسیون روسیه، انجمن های مذهبی در برابر قانون برابر هستند. این ماده را باید بسیار گسترده‌تر از معنای تحت اللفظی آن در نظر گرفت: متضمن برابری نه تنها انجمن‌های فردی، بلکه مذاهب به‌عنوان آن‌ها. در چارچوب تحلیل این اصل برابری، نمی توان به موضوعی مانند شرایط تاریخی و اجتماعی توسعه ادیان در کشور ما دست نخورد. اعتراف اصلی در روسیه ارتدکس است. از نظر تاریخی اینگونه بود. در حال حاضر، اکثریت ایمانداران در روسیه ارتدکس هستند. این ویژگی در مقدمه قانون فدرال "در مورد آزادی وجدان و انجمن های مذهبی" ذکر شده است، که بیان می کند که این قانون فدرال در چارچوب عملکرد فدراسیون روسیه به عنوان یک کشور سکولار با به رسمیت شناختن نقش ویژه ارتدکس در تاریخ روسیه، در شکل گیری و توسعه معنویت و فرهنگ آن و در عین حال احترام به دیگران ادیان مسیحی، اسلام، بودیسم، یهودیت و سایر ادیان که بخشی جدایی ناپذیر را تشکیل می دهند میراث تاریخیمردم روسیه

موضع رسمی کلیسای ارتدکس و نمایندگان منفرد آن در روسیه از این واقعیت ناشی می شود که اساس روابط بین دولت و کلیسا در یک دولت سکولار نباید ایده مخالفت آنها باشد، بلکه ایده هماهنگی باشد. و توافق. با اعلام جدایی کلیسا از دولت، نباید سیاست بی تفاوتی اعترافی را دنبال کرد که در آن قدرت دولتی در جایگاه بی خدایی قرار دارد. ایده هماهنگی و توافق با قدرت دولتی باید شامل همه ادیان و اعترافاتی شود که به نفع مردم و مطابق با قانون اساسی و قوانین روسیه با آن همکاری می کنند.

1. فدراسیون روسیه - روسیه یک فدرال دموکراتیک است حاکمیت قانونبا شکل حکومت جمهوری.

2. نام فدراسیون روسیه و روسیه معادل هستند.

انسان، حقوق و آزادی های او بالاترین ارزش است. شناسایی، رعایت و حمایت از حقوق و آزادی های انسانی و مدنی بر عهده دولت است.

1. حامل حاکمیت و تنها منبع قدرت در فدراسیون روسیه مردم چند ملیتی آن هستند.

2. مردم قدرت خود را مستقیماً و همچنین از طریق مقامات ایالتی و دولت های محلی اعمال می کنند.

3. بالاترین بیان مستقیم قدرت مردم، همه پرسی و انتخابات آزاد است.

4. هیچ کس نمی تواند قدرت را در فدراسیون روسیه تصاحب کند. تصرف قدرت یا تصاحب قدرت طبق قوانین فدرال پیگرد قانونی دارد.

1. حاکمیت فدراسیون روسیه به کل قلمرو آن گسترش می یابد.

2. قانون اساسی فدراسیون روسیه و قوانین فدرال در سراسر قلمرو فدراسیون روسیه برتری دارند.

3. فدراسیون روسیه یکپارچگی و مصونیت ناپذیری قلمرو خود را تضمین می کند.

1. فدراسیون روسیه متشکل از جمهوری ها، سرزمین ها، مناطق، شهرهای دارای اهمیت فدرال، مناطق خودمختار، مناطق خودمختار - موضوعات برابر فدراسیون روسیه است.

2. جمهوری (ایالت) قانون اساسی و قانون اساسی خود را دارد. یک منطقه، منطقه، شهر با اهمیت فدرال، منطقه خودمختار، منطقه خودمختار منشور و قانون خاص خود را دارد.

3. ساختار فدرال فدراسیون روسیه مبتنی بر یکپارچگی ایالتی، وحدت سیستم قدرت دولتی، تعیین حدود صلاحیت قضایی و اختیارات بین مقامات ایالتی فدراسیون روسیه و مقامات ایالتی نهادهای تشکیل دهنده روسیه است. فدراسیون، برابری و تعیین سرنوشت مردم در فدراسیون روسیه.

4. در روابط با ارگانهای دولت فدرال، همه افراد فدراسیون روسیه دارای حقوق مساوی در بین خود هستند.

1. تابعیت فدراسیون روسیه مطابق با قوانین فدرال به دست می آید و خاتمه می یابد و بدون توجه به زمینه های کسب یکسان و برابر است.

2. هر شهروند فدراسیون روسیه از کلیه حقوق و آزادی ها در قلمرو خود برخوردار است و مسئولیت های مساوی را بر عهده دارد که در قانون اساسی فدراسیون روسیه پیش بینی شده است.

3. شهروند فدراسیون روسیه را نمی توان از تابعیت یا حق تغییر آن محروم کرد.

1. فدراسیون روسیه یک دولت اجتماعی است که سیاست آن ایجاد شرایطی است که زندگی مناسب و توسعه آزادانه مردم را تضمین می کند.

2. در فدراسیون روسیه، کار و سلامت مردم محافظت می شود، حداقل دستمزد تضمین شده ایجاد می شود، حمایت دولتی برای خانواده، مادری، پدری و کودکی، معلولان و شهروندان مسن ارائه می شود و سیستم توسعه می یابد. خدمات اجتماعی، مستمری های دولتی، مزایا و سایر تضمین های حمایت اجتماعی ایجاد می شود.

1. اتحاد در فدراسیون روسیه تضمین شده است فضای اقتصادی، جابجایی آزاد کالاها، خدمات و منابع مالی، حمایت از رقابت، آزادی فعالیت اقتصادی.

2. در فدراسیون روسیه، اموال خصوصی، دولتی، شهرداری و سایر اشکال به طور مساوی به رسمیت شناخته شده و محافظت می شود.

1. زمین و سایر منابع طبیعی در فدراسیون روسیه به عنوان مبنای زندگی و فعالیت های مردم ساکن در قلمرو مربوطه استفاده و محافظت می شود.

2. زمین و سایر منابع طبیعی ممکن است در مالکیت خصوصی، دولتی، شهرداری و سایر اشکال باشد.

اعمال قدرت دولتی در فدراسیون روسیه بر اساس تقسیم بندی به قانونگذاری، اجرایی و قضایی است. قوای مقننه، مجریه و قضاییه مستقل هستند.

1. قدرت دولتی در فدراسیون روسیه توسط رئیس جمهور فدراسیون روسیه، مجلس فدرال (شورای فدراسیون و دومای ایالتی)، دولت فدراسیون روسیه و دادگاه های فدراسیون روسیه اعمال می شود.

2. قدرت دولتی در نهادهای تشکیل دهنده فدراسیون روسیه توسط نهادهای قدرت دولتی تشکیل شده توسط آنها اعمال می شود.

3. تحدید حدود صلاحیت و اختیارات بین ارگانهای دولتی فدراسیون روسیه و نهادهای دولتی نهادهای تشکیل دهنده فدراسیون روسیه توسط این قانون اساسی، فدرال و سایر موافقت نامه ها در مورد تعیین حدود صلاحیت و اختیارات انجام می شود.

خودگردانی محلی در فدراسیون روسیه به رسمیت شناخته شده و تضمین شده است. حکومت محلی در حدود اختیارات خود مستقل است. دولت های محلی در سیستم مقامات دولتی گنجانده نشده اند.

1. تنوع ایدئولوژیک در فدراسیون روسیه به رسمیت شناخته شده است.

2. هیچ ایدئولوژی دولتی یا اجباری نمی تواند ایجاد شود.

3. تنوع سیاسی و نظام چند حزبی در فدراسیون روسیه به رسمیت شناخته شده است.

4. انجمن های عمومی در برابر قانون مساوی هستند.

5. ایجاد و فعالیت انجمن های عمومی که اهداف یا اقدامات آنها با هدف تغییر خشونت آمیز پایه های نظم قانون اساسی و نقض تمامیت فدراسیون روسیه، تضعیف امنیت دولت، ایجاد گروه های مسلح، تحریک اجتماعی، نژادی، ملی است. و نفرت دینی ممنوع است.

1. فدراسیون روسیه یک کشور سکولار است. هیچ دینی را نمی توان به عنوان دولتی یا اجباری تأسیس کرد.

2. انجمن های مذهبی از دولت جدا شده و در برابر قانون مساوی هستند.

1. قانون اساسی فدراسیون روسیه دارای قدرت قانونی عالی، اثر مستقیم است و در سراسر قلمرو فدراسیون روسیه اعمال می شود. قوانین و سایر قوانین قانونی تصویب شده در فدراسیون روسیه نباید با قانون اساسی فدراسیون روسیه مغایرت داشته باشد.