صفحه اصلی / به سلامتی شما / چگونه روح خود را به شیطان می فروشید؟ آیا می توان جان خود را برای یک آرزو به شیطان فروخت؟ فروختن روحت به شیطان

چگونه روح خود را به شیطان می فروشید؟ آیا می توان جان خود را برای یک آرزو به شیطان فروخت؟ فروختن روحت به شیطان

تجارت سود بیشتر از جنگیدن دارد، حتی اگر این جنگ با دشمن نسل بشر باشد. اون فقط به تو علاقه داره روح، اما شما می توانید در ازای آن چیزی بخواهید. در نگاه اول، معامله سودآور است - همه شادی های زندگی با چیزی زودگذر مبادله می شود، که باید خیلی زود از بین برود. بالاخره مردم اعضای بدنشان را می فروشند و سربازان قراردادی جانشان را فدای پول می کنند.

در با شیطان برخورد کنهیچ دامی وجود ندارد - کسی که نتیجه می گیرد به خوبی می داند که دیر یا زود روح او به جهنم برده می شود. پس چرا سعادت موقت به این آسانی با عذاب ابدی مبادله می شود؟

خاستگاه افسانه

قرارداد با شیطان از کجا آمده است؟ چه کسی آن را اختراع کرد؟ از این گذشته ، کتاب مقدس کلمه ای در این مورد نمی گوید. مار وجود دارد که حوا را با سیب ها فریب داد، شیطانی وجود دارد که عیسی را با این فرصت وسوسه می کند که در ازای پرستش خود، پادشاه کل زمین شود.

اما در هیچ کجا نوشته نشده است که شیطان با بسته ای از اسناد برای امضا در سراسر جهان قدم می زند، حساب خدمات ارائه شده را نگه می دارد و موجودی ارواح اکتسابی را تهیه می کند.

معامله با شیطان اختراع فولکلور قرون وسطایی است که به طور غیررسمی توسط کلیسا حمایت می شود. اولین ذکر چنین رابطه ای را زندگی قدیس تئوفیلوس انطاکیه می دانند.

یک بار به او سمت اسقف پیشنهاد شد، اما پدر مقدس به دلایل فروتنی آن را رد کرد.

سنت تئوفیلوس و شیطان

کشیش دیگری که به این سمت انتخاب شد، در تئوفیلوس رقیب خطرناکی دید و شروع به سرکوب او از هر راه ممکن کرد. متکلم معروف با کنار گذاشتن فروتنی سابق خود به جادوگر رو کرد و از او خواست که ملاقاتی با شیطان ترتیب دهد.

ظاهراً شیطان به تئوفیلوس پیشنهاد داد: او از عیسی و مادر خدا چشم پوشی می کرد و شخص ناپاک اطمینان می داد که پست اسقف را دریافت می کند. باید با خونت قرارداد امضا می کردی. این معامله محقق شد، اما به زودی تئوفیلوس شروع به عذاب ندامت کرد.

او 40 روز نماز خواند و روزه گرفت و پس از آن مادر خدا بر او ظاهر شد و وعده شفاعت او را نزد خدا داد. پس از 30 روز دیگر روزه گرفتن، تئوفیلوس دوباره مادر خدا را دید و این بار تمام گناهان او را بخشید.

اما شیطان نمی خواست عقب نشینی کند و به تئوفیلوس نسخه ای از قرارداد را به عنوان یادآوری تعهداتش داد. او بدون اینکه دوبار فکر کند او را نزد اسقف سابق که جای او را گرفته بود برد و از همه چیز توبه کرد. اما اسقف رادیکال عمل کرد - او پیش رفت و قرارداد را سوزاند و در نتیجه آن را باطل کرد.

جهنم از "کتاب ساعات کاترین کلوز"

داستان تئوفیلوس پایه و اساس افسانه هایی در مورد احضار شیطان به طور کلی و فروش روح او به طور خاص شد. از آن بر می آید که در قرن ششم میلادی ارتباط با شیطان از طریق جادوگری گناه خاصی محسوب نمی شد. تئوفیلوس برای روح او متأسف شد و با توبه ساده قرارداد را فسخ کرد (تاریخ ساکت است چه اسقف بماند).

متعاقباً ، همانطور که می گویند ، متکلمان "پیچ ها را پایین آوردند" ، جادوگری را تشخیص دادند و شیطان را گناهی وحشتناک خواندند. به عبارت دیگر، هرگونه مذاکره با دشمن خیانت به حساب می آمد.

قرارداد چگونه تنظیم می شود؟

بدنامی Osculum، عمل فداکاری به شیطان - بوسیدن الاغ او

از آنجایی که هر جادوگری شیطانی تلقی می شد و شخص محترم نمی توانست طلسم کند، بدون شک جادوگر هدیه خود را از شیطان دریافت کرد. در ابتدا فرض بر این بود که توانایی تجسم "به صورت رایگان" داده می شود - تا زمانی که جادوگر آسیب بیشتری به مسیحیت وارد کند.

با این حال، ایده به دست آوردن ابرقدرت ها بدون مجازات بسیار وسوسه انگیز بود، بنابراین با توسعه فرهنگ عامه مسیحی، این افکار بیشتر و بیشتر شنیده می شود که این معامله خودخواهانه نیست.

علاوه بر این، دایره "مشتریان" بالقوه شیطان در ابتدا بسیار گسترده بود. در اوایل قرون وسطی، به معنای واقعی کلمه هر کسی می‌توانست با او معامله کند، و این منجر به وخامت وضعیت اجتماعی او نمی‌شد. بنابراین، تا قرن چهاردهم، علامت مساوی بین فروختن روح به شیطان و جادوگری (جادوگری) گذاشته شد.

قبلاً اعتقاد بر این بود که جادوگر مردی با تحصیلات عالی است که از آیین های باستانی استفاده می کند. رساله Formicarius (1435-1437) که توسط راهب دومینیکن یوهان نیدر نوشته شده است، اولین سند کلیسایی بود که ادعا می کرد برای انجام جادوگری فقط باید خود را به شیطان بفروشید و عمدتاً زنان هستند که این کار را انجام می دهند.

جادوگر و شیطان، مینیاتور قرون وسطایی

حالا عجیب به نظر می رسد، اما در آن زمان های دور مردم به تشریفات عرفانی علاقه زیادی داشتند. معامله با شیطان بسیار پیچیده تر از مثلاً با پری دندان کودک بود (که فقط به دندان شیری زیر بالش نیاز داشت و با یک سکه عوض می شد).

اگر همان رساله Formicarius را باور کنید، مردم به ندرت به خودی خود به شیطان روی می آورند. معمولاً آنها توسط نمونه های افراد دیگر فریفته می شدند - شهروندان سقوط کرده موفقی که حسادت را برانگیختند و به راحتی توصیه های مفیدی در مورد جادوی سیاه ارائه کردند.

یوهان نیدر به مورد جادوگر اسکاویا اشاره می کند که ظاهراً می دانست چگونه به موش تبدیل شود. او چندین نفر دیگر را نزد شیطان آورد، از جمله دهقان استدلن، که زیر شکنجه اعتراف کرد که در شب شبات، خروسی را در یک چهارراه کشته و مارمولک ها را زیر آستانه کلیسا گذاشته است.

در واقع، در قرن پانزدهم این تصور رایج بود که نمی‌توانید «یکباره» روح خود را به شیطان بفروشید و باید با دقت برای این روش آماده می‌شدید. باید صبح یکشنبه در کلیسا حاضر می شدی و در آنجا خدا را انکار می کردی. لازم بود که مرتباً با شیطان دعا کنید، از یک سبک زندگی خاص (رژیم غذایی، قربانی کردن، لعن و نفرین کردن) پیروی کنید و خون نوزادان را بنوشید.

در عین حال، لازم بود که اراده معامله با شیطان و بیان شرایط آن: ثروت، جوانی، جادو در ازای کشاندن روح به جهنم پس از چند سال (بسته به ماهیت) به وضوح بیان شود. مزایای درخواستی). در همان زمان، خود طبیعت شروع به مقاومت در برابر چنین معامله ای خواهد کرد - روح انسان توسط آتش احساسات غلبه خواهد کرد و در کتاب قرمز مرگ ثبت خواهد شد.

این باور که جادوگرانی که به شیطان روی می آورند، خون نوزادان را می نوشند، ناشی از نرخ بالای مرگ و میر هنگام تولد است. حرفه ماما بسیار خطرناک بود، زیرا با شکست های مکرر او را متهم به فروختن روح خود به شیطان کردند.

پیمان اوربان گراندیر با شیطان

راه رسمی‌تر دیگری وجود داشت که ظاهراً قراردادهای انحصاری با خود شیطان را با قراردادهای جمعی با شیاطین معمولی جایگزین کرد.

یکی باید از اولین گوساله ای که از گاو به دنیا می آید یک تکه پوست باکره می گیرد و با خون خود می نویسد: «من قول می دهم که دیو بزرگ را هفت سال دیگر جبران کنم تا هر کاری که برای من انجام دهد.»

امضا نیز با خون اعمال می شد که باید از دست چپ گرفته می شد. با این حال، بسیاری از اهریمن شناسان معتقدند که قرارداد باید با جوهر مخصوص ساخته شده از سولفات آهن، زاج، مهره جوهر و صمغ عربی نوشته شود.

پس از این، لازم بود یک دایره جادویی بکشیم، در مرکز آن بایستیم و طلسم نسبتاً طولانی را تلفظ کنیم، که معنای آن فراخوانی پر زرق و برق از لوسیفر، بلزبوب و آستاروث و همچنین ذکر کلمات کلیدی از کلید بزرگ بود. از سلیمان هنگامی که شیطان ظاهر شد، قرارداد باید با دقت در پنجه های او انداخته می شد و به هیچ وجه از دایره خارج نمی شد.

تفتیش عقاید امکان انعقاد قرارداد شفاهی با شیطان را نیز پیش بینی کردند. اعتقاد بر این بود که حتی فروش لفظی روح اثری بر روی شخص می گذارد - یک علامت شیطانی. همانطور که از تاریخ آزار و شکنجه جادوگران می دانیم، این خال ها به طور غیرعادی بزرگ، خراش های عجیب، نوک سینه های اضافی، یا مکان هایی روی بدن که خون از آن ها پس از سوزن زدن با سوزن جاری نمی شود، یا مکان هایی که در آن شخص وجود دارد در نظر گرفته می شد. دردی احساس نکرد

مهر شیطان را می توان در یک مکان مخفی چسباند: زیر پلک ها، در میان موها، یا در فرورفتگی های طبیعی بدن. منطقی است که جادوگران با دقت ویژه و توجه به فرزندان خود مورد مطالعه قرار می گرفتند، زیرا یکی از راه های بستن قرارداد با شیطان، همانطور که "چکش جادوگران" (1486) نشان می دهد، آمیزش جنسی با او بود.

سبت جادوگران با مشارکت شیطان (هنر. Bartholomeus Spranger، قرن شانزدهم)

بعداً ، شیطان شناسان شروع به آموزش کردند که یک قرارداد را می توان به هر شکلی تنظیم کرد و طرف مقابل در آن می تواند یک گروه کامل از شیاطین باشد. آنها باید مهر و امضاهایی را که به روش آناگرام نوشته شده اند روی کاغذ بگذارند تا نام واقعی خود را پنهان کنند.

به عنوان مثال، در مورد Rev. (1590-1634)، به اتهام راهبه های اورسولین که شیاطین را برای آنها فرستاده است، سوزانده شد، متن قرارداد به صورت معکوس به لاتین با حروف صدادار از دست رفته نوشته شد، و طومار علاوه بر لوسیفر، توسط سه شیطان دیگر تأیید شد. .

داد و ستد روح با شیطان با این واقعیت پیچیده تر شد که غیبت شناسان قرون وسطی ماه ها، روزها و حتی ساعاتی را که شیاطین خاصی در آنها قدرتمندتر بودند، تشخیص می دادند. در همین زمان لازم بود با آنها توافقی منعقد شود. شیاطین نیز بر اساس معیارهای "حرفه ای" تقسیم شدند. آدمی که جوانی می‌خواست و آدمی که پول می‌خواست باید به شیاطین مختلف روی می‌آورد.

در شرق، جن ها قصر می ساختند و در اروپا شیطان پل هایی می ساخت و در ازای آن روح اولین نفری را که از آن عبور می کرد دریافت می کرد (معمولاً مردم به حیوانی اجازه عبور می دهند). یکی از این افسانه ها درباره پل شیطان در کوه های آلپ است که سووروف در سال 1799 از آن عبور کرد.

فاوست و مفیستوفل

در اواخر قرن پانزدهم - نیمه اول قرن شانزدهم، یوهان گئورگ فاوست، پزشک و جنگجو، در آلمان زندگی می کرد. اطلاعات دقیقی از زندگی نامه او در دست نیست. از ارجاعات پراکنده معاصران، می توان فرض کرد که او تحصیلات دانشگاهی داشت، معلم بود، در نمایشگاه ها با ترفندهای جادویی اجرا می کرد، طالع بینی می انداخت و به دور اروپا سفر می کرد و از دانش جادویی خود می بالید.

اتفاقاً اقدامات این شخص غیرقابل توجه از نظر تاریخ در زمان "اوج گیری" افسانه های مربوط به پیمان با شیطان رخ داد. شایعات رایج، فاوست را به دانشمندی تبدیل کرد که با کمک شیطان به اسرار هستی نفوذ کرد. در اولین کتاب درباره او («تاریخچه دکتر فاستوس، جادوگر معروف و وارلوک»، 1587)، طرح داستان با پاره شدن فاوستوس جسور توسط شیاطین و کشیده شدن به جهنم به پایان رسید.

فاوست و مفیستوفل (هنر جوزف فی، 1848)

رنسانس با عطش لجام گسیخته اش برای دانش، تنها به محبوبیت تصویر دانشمندی دامن زد که خود را به شیطان فروخته بود. در کتاب‌ها و نمایشنامه‌های مختلف به او ویژگی‌های یک یاغی داده شد که بر ضد خدا قیام کرد، او انسان‌گرا، کمدین و تبه‌کار بود، اما فاوست به تعبیر گوته تبدیل به کتاب درسی شد - شخصیتی تراژیک پر از بدبینی و ناباوری.

قرارداد با مفیستوفل زمانی محقق شد که فاوست به بالاترین لذت در زندگی دست یافت ("یک لحظه توقف کن، تو فوق العاده ای"). دانشمند این شرط را انجام داد، اما فرشتگان روح او را از شیطان ربودند و به بهشت ​​بردند. از داستان فاوست، به هر طریقی، همه آثار دیگر درباره فروش روح به شیطان رشد کردند.

آیا می توان پیشی گرفت؟

سنت ولفگانگ و شیطان

طبق افسانه ها، شیطان را می توان فریب داد. سنت ولفگانگ (924-994) برای ساختن کلیسا روح اولین موجودی را که از آستانه آن عبور کرد به او قول داد. در اینجا افسانه دوشاخه می شود - در یکی از نسخه های آن، شیطان بلافاصله کلیسایی در اطراف ولفگانگ ساخت و راهی جز عبور از آستانه و ورود به جهنم برای او باقی نگذاشت.

در مورد دوم، ولفگانگ برای معجزه دعا کرد و گرگ اولین کسی بود که از معبد عبور کرد. کلیسای شیطان در شهر سنت ولفگانگ هنوز پابرجاست - یکی از معدود کلیسای جهان که در آن دو محراب در آن واحد وجود دارد. در یک پیچ و تاب شیطانی سرنوشت، نه چندان دور از آن، اردوگاه کار اجباری داخائو بود، جایی که نازی ها حداقل 3000 کشیش را در آن نگهداری می کردند.

قراردادی که با خون مُهر شده بود، تخلف ناپذیر تلقی می شد. در تئوری، قرار بود این کار مردم را از نتیجه گیری او دور کند، زیرا شخص قبلاً مرتکب گناه بزرگی شده است و آنچه انجام شده قابل جبران نیست - در غیر این صورت همه برای دریافت خدمات شیطان تلاش می کنند، از آنها استفاده می کنند و معامله را فسخ می کنند.

با این حال، برخی از الهیات تعلیم دادند که اگر قرارداد، همه لوازم جادویی و همه چیزهایی که از شیطان دریافت می شود را بسوزانید، صمیمانه در کلیسا توبه کنید و آسیب های وارد شده به مردم را جبران کنید، شاید روح نجات یابد.

شما می توانید با توقف در لحظه، شیطان را به شیوه فاوستی گول بزنید. قهرمان داستان رابرت بلوخ "قطار به جهنم" (1958) روح خود را به فرصتی برای توقف زمان در لحظه ای که بهترین می دانست فروخت. طبیعتاً، در تمام عمرش به نظرش می رسید که بهترین ها هنوز در راه است، و با خیال راحت پیر شد، اما از دنیای زیرین دوری کرد و تصمیم گرفت زمان را دقیقاً در قطاری که او را به جهنم می برد، متوقف کند.

ایالات متحده آمریکا فاوست خود را دارد. قهرمان انقلاب آمریکا ژنرال جاناتان مولتون روح خود را به شیطان فروخت تا هر ماه چکمه هایش را از طلا پر کند. جنگجوی حیله گر کف چکمه ها را برید و روی سوراخ زیرزمین گذاشت. شیطان متوجه شد که فریب خورده است و با عصبانیت خانه مولتون را به آتش کشید.

شایعاتی وجود داشت مبنی بر اینکه نیکولو پاگانینی روح خود را در ازای تسلط بر ویولن به شیطان فروخته است. شایعات شایعه هستند، اما اسقف نیس از برگزاری مراسم تشییع جنازه نوازنده خودداری کرد

امروزه بزرگترین ارزش در دنیای ما احساسات عادی انسان نیست، بلکه انواع کالاهای مادی است که در میان آنها به ثروت، پول و رایج ترین آرزو توجه ویژه ای می شود. طبیعتاً هر فردی ارزش های خاص خود را دارد، اما گاهی اوقات می توانید با افرادی روبرو شوید که به ازای هر پول و خواسته ای حاضرند روح خود را به شیطان بفروشند. هر فردی که همیشه مشکلات مادی جدی را تجربه کرده است، زیرا زندگی او در پایین ترین سطح قرار داشته است، آماده است روح خود را در ازای پول بفروشد.

علاوه بر پول، برآورده شدن خواسته های مختلف نیز چندان مطلوب نیست. بنابراین، اگر می خواهید مراسم فروش روح خود را در خانه انجام دهید، تا بتوانید خیلی سریع روح خود را برای آرزو یا ثروت به شیطان بفروشید، باید بسیار دقیق و معنادار کار کنید، زیرا عواقب آن می تواند بسیار وحشتناک باشد. . بیایید در این مقاله بررسی کنیم که مردم چگونه روح خود را به شیطان می فروشند، این مراسم چگونه انجام می شود و چه کاری باید انجام شود تا نتیجه مثبت باشد.

ماهیت امضای قرارداد با نیروهای تاریک چیست؟

مواردی وجود دارد که انسان نیاز دارد به هر قیمتی که شده به آنچه که برنامه ریزی کرده است برسد. در چنین شرایطی، اغلب یک معامله یا توافق مستقیماً با نیروهای خود جهان دیگر صورت می گیرد. جادوی سیاه واقعی به کمک می آید، که کمک می کند روح خود را به موجوداتی مانند شیطان یا شیطان بدهید. یک مراسم یا آیین خاص به کمک می آید تا روح را در ازای پول به شیطان بفروشد. از طریق استفاده از آنها، آرزوی ساخته شده اغلب در کوتاه ترین زمان ممکن، اما در شرایط اجرای صحیح آنها برآورده می شود.

قیمت زندگی مستقیماً توسط خود فروشنده اندازه‌گیری می‌شود، یعنی شخصی که می‌خواهد یک مراسم جادویی یا مراسم «روح برای فروش فوری» را انجام دهد. جادوی سیاه به شما کمک می کند تا همه چیز را به دست آورید، علیرغم آنچه می خواهید در ازای روح خود به دست آورید. برای او، هم عشق و هم ثروت، آرزوهای کاملاً تحقق پذیر و ساده هستند. طبیعتاً برای برخی، خانواده بزرگترین کالا خواهد بود، در حالی که برخی دیگر آماده خواهند بود روح خود را برای یک آرزو یا برای چند هزار دلار بفروشند.

در صورتی که روحی برای فروش اضطراری به شیطان قرار داده شود، در این شرایط دو گزینه برای تنظیم قرارداد با نیروهای تاریک وجود دارد:

  • امضای قرارداد کتبی که باید روی کاغذ ثبت شود.
  • یک توافق شفاهی بدون هیچ شاهد خارجی.

اگر روح شما با استفاده از روش دوم برای فروش به شیطان گذاشته شود، جایی که هیچ تایید مادی وجود ندارد، در چنین شرایطی علامت خاصی روی بدن انسان ظاهر می شود. این اوست که به شخص اشاره می کند و یادآوری می کند که باید به وعده خود عمل کند، زیرا عواقب آن می تواند وخیم باشد، حتی مرگ. شایان ذکر است که چنین علامتی به هیچ وجه خود را نشان نمی دهد: صدمه نمی بیند، ملتهب نمی شود، خارش نمی کند. وقوع آن به گونه ای اتفاق می افتد که ظاهر آن بلافاصله توسط شخص متوجه نمی شود. خیلی اوقات مواردی پیش می آید که معامله ای با کمک خون روی کاغذ مهر و موم می شود و پس از آن شخص به هیچ وجه نمی تواند از قول خود خلاص شود و مجبور است مراسمی را انجام دهد تا روح خود را به شیطان بفروشد.

در فرآیند فروش روح چه ویژگی هایی وجود دارد؟

در واقع جادو نیروی بسیار وحشتناکی است که هر شوخی با آن بد است. بنابراین، اگر تصمیم به دریافت کمک از نیروهای تاریک دارید، باید هر مراسم یا مناسکی را تا حد امکان متفکرانه انجام دهید تا از مرگ در آینده جلوگیری کنید. ماهیت تمام قدرت های جادویی این است که همه راه ها را برای شخص باز می کنند تا به آنچه می خواهد برسد، خواه میل باشد یا کسب سود مالی. اما در عین حال، پس از فروش یک روح جاودانه، باید برخی از ویژگی ها را بدانید.

اگر هدف از مراسم فروش روح جاودانه بهبود حوزه مالی یا جذب عشق بود، دوره مطلوبی که در طی آن لازم نیست نگران باشید دقیقا 21 سال است. این دوره زمانی است که به شما این فرصت را می دهد تا سرنوشت خود را همانطور که می خواهید کنترل کنید. اما در واقع این مدت بسیار کوتاه است. در این رابطه سؤالاتی مطرح می شود: آیا حاضرید روح خود را برای چنین لذت مشکوکی ببخشید؟ آیا برای کسب موفقیت های کوتاه مدت و مشکوک به چنین سیستمی نیاز دارید؟ از اینکه روح خودت را به شیطان دادی متاسف نیستی و اصلا ارزشش را دارد؟

اگر پاسخ تمام سؤالات پرسیده شده فقط مثبت است، بلافاصله اقداماتی را برای فروختن روح خود به شیطان آغاز کنید. همچنین، فراموش نکنید که یک توافق نامه قبلاً مهر و موم شده را نمی توان در آینده تغییر داد یا لغو کرد. بنابراین، اگر برای اولین پیشنهاد می روید، باید برای شما مناسب باشد تا بعداً تعجب نکنید که آیا می توانید چیزی را تغییر دهید یا روح خود را پس بگیرید. فروش به صورت یکباره بوده و قابل برگشت نیست.

قبل از اینکه روح خود را به شیطان بفروشید و مراسم یا تشریفات لازم را انجام دهید، ابتدا رویای خود را به وضوح روی یک تکه کاغذ معمولی فرموله کنید، به خصوص اگر این کار را در خانه و بدون شاهدان بیرونی انجام می دهید. سعی کنید آن را کاملاً مشخص و دقیق و نه فقط در ذهن خود بسازید. با این روش نه تنها می توانید خود را برای رسیدن به هدف خود آماده کنید، بلکه از نظر ذهنی نیز آمادگی بیشتری خواهید داشت. هر چیزی که می خواهید باید واضح و دقیق با امکان اجرای بیشتر باشد. حتی اگر آرزوی انجام چیزی غیرممکن داشته باشید، تاریکی در هر صورت دیر یا زود مجازات شما را به شکلی که می‌خواهد از شما خواهد گرفت.

چگونه برای چنین مراسمی به درستی آماده شویم؟

قبل از اینکه روح خود را برای ثروت و سایر منافع به شیطان بفروشید، باید بدانید که در فرآیند انجام چنین اقداماتی باید به چه شرایطی پایبند بود. در مرحله اول، شما باید با محرمانه بودن بیشتر قراردادی را در مورد برگزاری یک نتیجه مشابه با نیروهای تاریک امضا کنید. صرف نظر از اینکه چه مراسمی برای فروش روح انجام می شود ، قطعاً به لوازم جادویی خاصی نیاز خواهید داشت که در مورد زمان نیاز به دادن روح به شما کمک می کند. به طور طبیعی، برای معمولی ترین فرد، چنین لوازم جادویی چیزی نیست، اما، با این وجود، با کمک آن، ارتباط با نیروهای تاریک رخ می دهد و فرصت بیشتر برای فروش روح به این بستگی دارد.

پس از طلسم، ضروری است که تمام وسایل جادویی که استفاده کرده‌اید باید در مکانی تاریک تا زمان مرگ ذخیره شوند. روح نیز باید از طریق دگرگونی های مهم آماده شود. از آنجایی که هر اقدامی که تصمیم به انجام آن بگیرید، در هر صورت شما را به نتیجه ای می رساند. بنابراین، قبل از اینکه روح خود را به شیطان بفروشید، باید کلیسای ارتدکس را کنار بگذارید، زیرا این کاملاً بر خلاف چنین اقداماتی است.

اگر روح خود را به شیطان بفروشید چه اتفاقی می افتد

چگونه روح خود را به شیطان بفروشیم

تنها زمانی قادر خواهید بود که روح خود را به شیطان بفروشید که کاملاً از انواع لوازم کلیسا در خانه خود خلاص شوید. اینها می توانند نمادها، شمع ها، شمارنده ها و غیره باشند. به معنای واقعی کلمه چند روز قبل از اینکه وقت شما برای فروختن روح خود به شیطان برسد، مجاز به بازدید از انواع کلیساها و معابد، ارتباط با کشیشان و نوشیدن آب از منابع آب واقعی نیستید. برای اینکه توافق به درستی و درستی انجام شود، طلسم جادویی باید فقط در ماه کامل خوانده شود. در غیر این صورت، فروش ممکن است آنطور که انتظار می رود نباشد، یا به سادگی نمی توانید آنچه را که می خواستید به دست آورید. چنین دستکاری های جادویی می تواند کاملا غیر قابل پیش بینی باشد.

یک بار دیگر توجه کنید که چگونه روح خود را به شیطان می فروشند. روح خود را با اطمینان کامل و ضرورت می فروشند. به یاد داشته باشید، با جادوی سیاه، هر شوخی بسیار بدی است و اگر کاری اشتباه انجام دهید، مسیر زندگی شما می تواند به طرز چشمگیری تغییر کند. گاهی اوقات مواردی اتفاق می افتد که پس از انجام یک مراسم، فرد بسیار بیمار می شود و متعاقباً می میرد.

ویژگی های آیین فروش ارواح جاودانه

پس از اینکه از نظر ذهنی برای این روند آماده شدید، می توانید با خیال راحت روح خود را برای زندگی یا وضعیت مالی خود به شیطان بدهید. بدترین دشمن تشریفات متعدد، عجله بیش از حد است. توجه به این نکته مهم است که دست کشیدن کامل از خدا نخواهید داشت، زیرا با گذشت زمان یک مرکز جادویی جدید افتتاح شده است.

پس از اتمام مراحل خواندن توطئه، به هیچ وجه نباید راز خود را در مورد ارتکاب چنین چیزی در حضور شاهدان غیر ضروری فاش کنید، در غیر این صورت احتمال عواقب جدی وجود دارد. و برای تغییر هر زمینه ای از زندگی، باید به شدت از توصیه های رویداد و ماه کامل پیروی کنید.

قبل از فروختن روح خود به شیطان، ابتدا باید ترتیب مناسب اتاق آینده را برای چنین دستکاری های پیچیده ای آماده کنید. این اتاق‌ها باید اتاق‌های تاریک و مات و بدون پنجره باشند. علاوه بر این، تمام لوازم جانبی باید آماده شود. می توان به آن اضافه کرد:

  • نه یک جعبه بزرگ کبریت؛
  • شمع های سیاه (در توسعه جزئی)؛
  • قلم و کاغذ؛
  • سوزن؛
  • ظروف شفاف

قبل از اینکه روح خود را به شیطان بفروشید، انتخاب شمع های مناسب بسیار مهم است. آنها می توانند هم گران ترین شمع های کلیسا باشند و هم شمع های مراسم مومی برای انجام مراسم سنگین.

چگونه همه چیز را درست انجام دهیم؟

اگر از تکرار عبارت «می‌خواهم روحم را بفروشم» برای خود خسته شده‌اید و جرأت نکرده‌اید، سعی کنید روح خود را به شیطان بفروشید. همه اینها اول از همه باید به شرطی اتفاق بیفتد که برای مدت معینی با خواسته های خود تنها بمانید. اول، شما باید احساس کنید کاملاً با زندگی که بعداً انتظار دارید زندگی کنید، مرتبط هستید. هنگامی که خواسته شما به وضوح در ذهن شما شکل گرفت و تمرکز کردید، مراحل زیر را دنبال کنید:

  • ابتدا باید با دقت روی زمین بنشینید و شمع های روشن را در اطراف خود به صورت دایره ای بچینید.
  • سپس با صدایی واضح اما آرام به شیطان باید کلمات زیر را بگویید: "خداوند شیطان و هر چیز تاریک روی زمین، به من ظاهر شو، بگذار به آنچه می خواهم برسم".
  • در خانه ، چنین توطئه ای باید دقیقاً 21 بار با صدای واضح و مطمئن تلفظ شود.
  • شما فقط زمانی می توانید روح خود را بفروشید که وجود یک نیروی تاریک را در اطراف خود احساس کنید: در چنین شرایطی می توانید مراسم را ادامه دهید.
  • قبل از اینکه روح خود را به شیطان بفروشید، باید یک نتیجه کتبی تهیه شود که باید حاوی تمام مخفی ترین چیزهایی باشد که می خواهید، بنابراین، خواسته هایی که فروش برای آنها انجام می شود باید به وضوح روی کاغذ تنظیم شود.
  • برای اینکه روح خود را به طور دقیق بفروشید، در آینده باید شمعی روشن کنید و با کمک آن، قرارداد مهر و موم شده بین شما و شیطان را با دقت بسوزانید.
  • سپس تمام خاکسترها باید به طور کامل در ظرفی جمع آوری شود و باید در یک مکان ذخیره شود: به محض اینکه این کار انجام شد، می توانید در نظر بگیرید که روح قبلاً فروخته شده است.

افرادی که روح خود را فروخته اند پس از مدت کوتاهی به نتیجه مطلوب می رسند. بسیار مهم است که اگر تصمیم دارید روح خود را به شیطان بفروشید، در مورد چنین تعهدی صحبت نکنید و یا اصلاً چیزی در مورد آن ذکر نکنید. این حتی برای لحظه ای صدق می کند که شما از قبل فردی با روح فروخته شده باشید.

طبیعتاً پس از فروختن روح مردم به شیطان، هم موارد مثبت و هم موارد منفی وجود دارد. فروش آن بسیار ساده است و این فرآیند نیاز به تلاش زیادی از جانب خودتان ندارد. اما اگر واقعاً تصمیم دارید روح خود را به شیطان بفروشید، پس باید به تمام وعده های خود عمل کنید، زیرا بهای عدم تحقق آنها می تواند بسیار گران باشد.

شیطان نماینده دنیای تاریک، حامل بالاترین شر، حریف اصلی خدا و تمام قدرت های زمینی و آسمانی خداوند است. رویارویی خدا و شیطان به قدمت جهان است و در همه ادیان موجود جهانی وجود دارد.

طبق تعالیم مسیحی، جهان ما به پادشاهی خدا و پادشاهی شیطان تقسیم شده است. یعنی شر و خیر به طور همزمان همه چیزهایی را که روی کره زمین زندگی می کنند کنترل می کنند. و در همه حال، بین جهان روشن و تاریک، مبارزه برای روح انسان است.

البته هر فردی آرزوی زندگی مرفه و موفقی را در سر می پروراند که مولفه های آن ثروت، استعداد و شناخت در جامعه است. اما نه همیشه و نه همه در زندگی واقعی به این امر دست می یابند. و وقتی امید از بین می رود و دستشان از دست می رود، بسیاری از مردم به فکر معامله با شیطان می افتند.

در عقد با شیطان هیچ دامی وجود ندارد و هیچ گونه قصور و تمثیلی وجود ندارد. انسان در ازای دریافت منفعت و لذت در زندگی واقعی، روح خود را می فروشد و در عین حال می داند که دیر یا زود روحش قطعاً به جهنم می رود.

این آیین از چه زمانی پدید آمد و با چه چیزی مرتبط است؟ از این گذشته ، در کتاب مقدس چنین وسوسه ای برای افرادی که از عدن رانده شده اند ذکر نشده است. بله، توصیفی از شیطان وجود دارد و مار وسوسه انگیز توصیف شده است، اما چیزی در مورد اینکه در آینده شیطان روی زمین راه می رود و ارواح مردم را جمع آوری می کند تا آنها را در جهنم یا برای اهداف دیگری قرار دهد، گفته نشده است. فقط به او

معامله با شیطان اولین بار در فولکلور قرون وسطی ذکر شد و به طور ضمنی توسط کلیسا حمایت شد. افسانه ای که تا زمان ما باقی مانده است می گوید که یک کشیش معین تئوفیلوس انطاکیه برای دریافت مقام اسقف، با یک نیروی تاریک به توافق رسید. برای این، شیطان از او خواست که از خداوند خدا و مادر خدا چشم پوشی کند. اما هیچ انتصابی برای پست پیشنهادی انجام نشد، زیرا کشیش از اقدام خود پشیمان شد. 40 روز بی وقفه نماز خواند و روزه گرفت، سپس مادر خدا بر او ظاهر شد و گناهانش را از او پاک کرد. بنابراین معامله با شیطان لغو شد و هرگونه مذاکره با شیطان گناه تلقی شد.

قابل ذکر است که علیرغم اینکه ایده معامله با دنیای تاریک در قرون وسطی متولد شد، در این دوره بود که افرادی که مظنون به ارتباط با شیطان بودند مورد آزار و اذیت قرار گرفتند. آنها تحت تعقیب قرار گرفتند، کشته شدند، در آتش سوزانده شدند و اثبات بی گناهی آنها تقریبا غیرممکن بود. هر فرد با استعداد یا موفقی را می توان متهم به معامله با شیطان کرد. اما کسانی هم بودند که حاضر بودند دست به هر کاری بزنند تا روح خود را به شیطان بفروشند و در ازای آن ثروت های ناگفته ای دریافت کنند.

شخصیت های تاریخی که با شیطان پیمان بستند

نیکولو پاگانینی، هنرمند معروف ویولن ایتالیایی، که آثارش جاودانه است، مظنون به معامله با شیطان بود. توانایی های شگفت انگیز او در اوایل کودکی خود را نشان داد. از پنج سالگی ماندولین می نواخت و در هفت سالگی اولین قطعه موسیقی خود را نوشت. اما در نوجوانی، اعجوبه‌ی جوان دچار حمله عصبی شد و با سر درازی وارد یک زندگی اجتماعی پر از مهمانی و مشروب شد. در سن 22 سالگی، نیکولو پاگانینی به خود آمد و به سرعت تبدیل به یک آهنگساز-موسیقی برجسته شد. در این دوره بود که او مشکوک به معامله با شیطان شد. در آن زمان حتی یک نوازنده وجود نداشت که بتواند با او در نوازندگی مقایسه شود، ویولونیست در کنسرت ها اشک تماشاگران را درآورد. و برخی از طرفداران او ادعا کردند که خود شیطان را روی صحنه در کنار او به شکل سایه تیره دیدند که به او در پخش موسیقی کمک کرد ، یعنی عملاً کمان خود را حرکت داد. علاوه بر این، آنچه که مایه تعجب بود این بود که وقتی نیکولو پاگانینی در سنین پیری شنوایی خود را از دست داد، این امر مطلقاً تأثیری بر کیفیت نوازندگی و زیبایی قطعات او نداشت، بنابراین او به اجرای کنسرت ادامه داد.

رمز و راز و غیرقابل درک ماهیت او، ظاهر غیرمعمول او، اتهامات عمومی به توطئه با شیطان، و همچنین این واقعیت که این نوازنده قادر به اعتراف نبود زیرا قبل از مرگ نه تنها شنوایی خود را از دست داده بود، بلکه صدای خود را نیز خشمگین کرد. خادمان کلیسا در آن دوران او از بخشش و دفن طبق آیین کاتولیک محروم شد. تنها 19 سال بعد، بقایای استاد بزرگ از دفن مخفیانه او در املاک خانوادگی به قبرستان پارما منتقل شد.

شخصیت سیاهی که روح خود را به شیطان فروخت، ژیل دی ری است که در آغاز قرن پانزدهم زندگی می کرد و از یک خانواده اصیل و ثروتمند فرانسوی بود. در 11 سالگی یتیم شد و ثروت هنگفتی به ارث برد. ژیل دی ری با پیوند دادن سرنوشت خود با خدمت سربازی به موفقیت بزرگی دست یافت و درجه مارشال را دریافت کرد. او رهبر شبه نظامیان جوآن آو آرک و همچنین محافظ شخصی و مربی او بود. پس از دستگیری ژان، او ارتش خود را جمع کرد و به سمت روئن رفت، اما متأسفانه وقت نکرد، او را اعدام کردند. او به زودی بازنشسته شد و در ابتدا زمان زیادی را به تجلیل از قهرمان بزرگ فرانسوی اختصاص داد.

پس از مدتی، ژیل دی ری به کیمیاگری، غیبت و نکرومانس علاقه مند شد. او در قلعه‌های متعدد خود که در سراسر کشور پراکنده بود، آزمایشگاه‌هایی را ترتیب داد که در آن جادوگران، جادوگران و شفا دهندگان از سراسر جهان جمع‌آوری کردند.

همه این دانشمندان دروغین با استفاده از نفوذ مالی سخاوتمندانه مالک سعی کردند اختراع کنند:

  • سنگ فیلسوف;
  • اکسیر جوانی؛
  • دستور العمل های تبدیل سنگ به طلا.

آنها سعی کردند همه این کارها را با جذب ارواح شیطانی انجام دهند. در آزمایش های وحشتناک، از قربانیان برای دلجویی از شیطان استفاده می شد. اینها بچه های کوچکی بودند که به سادگی در دیگ ها آب پز می شدند. در اطراف قلعه ها با آزمایشگاه های مجهز، فریادهای وحشتناک نوزادان بیگناه در حین آزمایش شنیده می شد. البته چنین جنایتی نمی توانست برای مدت طولانی از چشم مقامات دور بماند و در سال 1440 ژیل دی ری توسط کلیسا متهم شد. مارشال به مصونیت خود اطمینان داشت و حتی تصور نمی کرد که کسی علیه او، مالک قدرتمند منطقه اطراف، شهادت دهد. اما شاهدان اصلی اول از همه دو نگهبان او بودند که خودشان شاهد شکنجه کودکان بودند. علاوه بر این، مربی معنوی شخصی او علیه او صحبت کرد و این در نهایت باعث شکستگی ژیل دی ری شد و او به تمام جنایات خود اعتراف کرد.

مارشال ژیل دی ری متهم به مرگ 200 نوزاد و توبه عمومی برای گناهان شد. پس از آن به همراه چند تن از دستیارانش خفه و سوزانده شد.

ویولونیست ایتالیایی دیگر خودش اعتراف کرد که با شیطان معامله کرده است. این جوزپه تارتینی است که یکی از مشاهیر مکتب ویولن ایتالیایی در قرن هجدهم است. این آهنگساز در خاطرات خود اعتراف کرد که وقتی روی یکی از سونات ها کار می کرد، برای مدت طولانی هیچ چیز برای او درست نشد. روز و شب به موسیقی فکر می کرد. و سپس روزی شیطان در خواب بر او ظاهر شد و به او پیشنهاد داد که معامله ای انجام دهد، یعنی در ازای «خدمت» شدن، هر یک از خواسته هایش را برآورده کند. آهنگساز از شدت عصبانیت خواستار نواختن زیباترین موسیقی جهان با ویولن شد. این آرزو برآورده شد و به قول استاد هیچ چیز زیباتر از این نشنیده بود. علیرغم این واقعیت که جوزپه تارتینی وقتی از خواب بیدار شد، با گذشت زمان با الهام گرفتن از ملودی که در خواب شنیده بود، تنها یک تریل را به خاطر آورد، با این وجود سوناتایی نوشت که در سراسر جهان شناخته شده بود، که آن را "سونات شیطان" نامید. " این اثر باعث شهرت آهنگساز شد، اما به ندرت کسی می داند که آیا معامله ای با شیطان وجود داشته است یا خیر.

خطر بستن توافقات مبهم

بسیاری از مردم به این سوال علاقه دارند که آیا می توان با شیطان در دنیای مدرن معامله کرد و خطر آن چیست؟ البته ممکن است. خدمات غیبی توسط شعبده بازان حرفه ای ارائه می شود که تشریفات مورد نیاز را به درستی و کارآمد انجام خواهند داد. اما کاملاً ممکن است که روح خود را به تنهایی و بدون کمک کسی به شیطان بفروشید. نکته اصلی این است که باور کنیم طلبکار، که در این صورت شیطان خواهد بود، واقعا وجود دارد.

فقط کافی است ذهنی به شیطان روی آورید و به زودی خود او یا یکی از یارانش در خواب یا در واقعیت برای مذاکره در مقابل شما ظاهر می شود. عقد با شیطان برای انسان بسیار خطرناک است. قبل از تماس با ارواح شیطانی، باید در مورد عمل خود فکر کنید، جوانب مثبت و منفی را بسنجید. باید بدانید که بازگشتی وجود نخواهد داشت. و همچنین باید در نظر داشته باشید که شیطان یک وسوسه گر با تجربه واقعی است، بنابراین پس از ظاهر شدن او برای امتناع از معامله دشوار خواهد بود، بنابراین شرایط آن جذاب به نظر می رسد.

نباید بترسید که شیطان به شکلی شوم و ترسناک ظاهر شود. به عنوان یک قاعده، اگر ملاقاتی در خیابان اتفاق بیفتد، یک فرد معمولی تنها تفاوت او با دیگران، ظاهر تیره و تیره او خواهد بود. ممکن است موجود دیگری در خواب وجود داشته باشد، اما قطعاً شبیه یک هیولا نخواهد بود، زیرا برای انعقاد یک معامله موفق، مطلقاً نیازی به ترساندن مشتری نیست.

معامله با شیطان همیشه بدون شاهد انجام می شود و نیازی به مستندات ندارد. به عنوان یک قاعده، در طول یک مراسم خاص، فردی که روح خود را فروخته است، از خدا چشم پوشی می کند و به نیروهای دنیای تاریک سوگند یاد می کند. شیطان همیشه تمام شروط معامله را انجام می دهد. اما در عین حال مستلزم اجرای اجباری تعهدات نیز از طرف دیگر است. قبل از رفتن، شیطان قطعاً یک مورد شخصی را که نماد تسلیم روح است و نوعی تأیید معامله انجام شده است، مطالبه می کند.

در دنیای مدرن بسیاری از تجار و کارآفرینان موفق وجود دارند که روح خود را برای ثروت مادی به شیطان فروختند. البته، این واقعیت تبلیغ نمی شود، بنابراین اطلاعات کمی در مورد رویه های انعقاد معاملات با دنیای تاریک وجود دارد. باید به خاطر داشت که ثروت و تجمل به سرعت خسته کننده می شوند اگر با آرامش خاطر حمایت نشوند. بنابراین، آن معدود داستان های واقعی هم عصران ما که اسرار معامله با شیطان را فاش می کند، همیشه پایان بدی دارد. اما هیچ کس نمی داند و بعید است که بداند واقعاً برای روح فروخته شده به شیطان چه می شود.

شکستن قرارداد با شیطان بسیار دشوار است، اما می توانید تلاش کنید. برای انجام این کار، شما باید هر روز اعتراف کنید و به کلیسا بروید، جایی که باید دعا کنید و از خدا طلب بخشش کنید. خداوند متعال با توبه خالصانه گناهان بنده را می بخشد و به او اجازه می دهد که زندگی را از صفر شروع کند که پر و شادتر خواهد بود.

تجارت سود بیشتر از جنگیدن دارد، حتی اگر این جنگ با دشمن نسل بشر باشد. او فقط به روح شما علاقه دارد، اما در عوض شما می توانید هر چیزی را بخواهید. در نگاه اول، معامله سودآور است - همه شادی های زندگی با چیزی زودگذر مبادله می شود، که باید خیلی زود از بین برود. بالاخره مردم اعضای بدنشان را می فروشند و سربازان قراردادی جانشان را فدای پول می کنند. در معامله با شیطان هیچ مشکلی وجود ندارد - شخصی که وارد آن می شود به خوبی می فهمد که دیر یا زود روح او به جهنم برده می شود. پس چرا سعادت موقت به این آسانی با عذاب ابدی مبادله می شود؟

خاستگاه افسانه

قرارداد با شیطان از کجا آمده است؟ چه کسی آن را اختراع کرد؟ از این گذشته ، کتاب مقدس کلمه ای در این مورد نمی گوید. مار وجود دارد که حوا را با سیب ها فریب داد، شیطانی وجود دارد که عیسی را با این فرصت وسوسه می کند که در ازای پرستش خود، پادشاه کل زمین شود. اما در هیچ کجا نوشته نشده است که شیطان با بسته ای از اسناد برای امضا در سراسر جهان قدم می زند، حساب خدمات ارائه شده را نگه می دارد و موجودی ارواح اکتسابی را تهیه می کند.

سنت تئوفیلوس و شیطان

معامله با شیطان اختراع فولکلور قرون وسطایی است که به طور غیررسمی توسط کلیسا حمایت می شود. اولین ذکر چنین رابطه ای را زندگی قدیس تئوفیلوس انطاکیه می دانند. یک بار به او سمت اسقف پیشنهاد شد، اما پدر مقدس به دلایل فروتنی آن را رد کرد. کشیش دیگری که به این سمت انتخاب شد، در تئوفیلوس رقیب خطرناکی دید و شروع به سرکوب او از هر راه ممکن کرد. متکلم معروف با کنار گذاشتن فروتنی سابق خود به جادوگر رو کرد و از او خواست که ملاقاتی با شیطان ترتیب دهد.

ظاهراً شیطان به تئوفیلوس پیشنهاد داد: او از عیسی و مادر خدا چشم پوشی می کرد و شخص ناپاک اطمینان می داد که پست اسقف را دریافت می کند. باید با خونت قرارداد امضا می کردی. این معامله محقق شد، اما به زودی تئوفیلوس شروع به عذاب ندامت کرد. او 40 روز نماز خواند و روزه گرفت و پس از آن مادر خدا بر او ظاهر شد و وعده شفاعت او را نزد خدا داد. پس از 30 روز دیگر روزه گرفتن، تئوفیلوس دوباره مادر خدا را دید و این بار تمام گناهان او را بخشید.

اما شیطان نمی خواست عقب نشینی کند و به تئوفیلوس نسخه ای از قرارداد را به عنوان یادآوری تعهداتش داد. او بدون اینکه دوبار فکر کند او را نزد اسقف سابق که جای او را گرفته بود برد و از همه چیز توبه کرد. اما اسقف به شدت عمل کرد - او قرارداد را سوزاند و در نتیجه آن را لغو کرد.

جهنم از "کتاب ساعات کاترین کلوز"

داستان تئوفیلوس پایه و اساس افسانه هایی در مورد احضار شیطان به طور کلی و فروش روح او به طور خاص شد. از آن بر می آید که در قرن ششم میلادی ارتباط با شیطان از طریق جادوگری گناه خاصی محسوب نمی شد. تئوفیلوس برای روح او متأسف شد و با توبه ساده قرارداد را فسخ کرد (تاریخ ساکت است چه اسقف بماند). متعاقباً ، همانطور که می گویند ، متکلمان "پیچ ها را پایین آوردند" ، جادوگری را تشخیص دادند و شیطان را گناهی وحشتناک خواندند. به عبارت دیگر، هرگونه مذاکره با دشمن خیانت به حساب می آمد.

قرارداد چگونه تنظیم می شود؟

Osculum infame، عمل فداکاری به شیطان - بوسیدن الاغ او

از آنجایی که هر جادوگری شیطانی تلقی می شد و شخص محترم نمی توانست طلسم کند، بدون شک جادوگر هدیه خود را از شیطان دریافت کرد. در ابتدا فرض بر این بود که توانایی تجسم "به صورت رایگان" ارائه می شود - تا زمانی که جادوگر آسیب بیشتری به مسیحیت وارد کند. با این حال، ایده به دست آوردن ابرقدرت ها بدون مجازات بسیار وسوسه انگیز بود، بنابراین با توسعه فرهنگ عامه مسیحی، این افکار بیشتر و بیشتر شنیده می شود که این معامله خودخواهانه نیست.

علاوه بر این، دایره "مشتریان" بالقوه شیطان در ابتدا بسیار گسترده بود. در اوایل قرون وسطی، به معنای واقعی کلمه هر کسی می‌توانست با او معامله کند، و این منجر به وخامت وضعیت اجتماعی او نمی‌شد. بنابراین، تا قرن چهاردهم، علامت مساوی بین فروش روح به شیطان و جادوگری (جادوگری) قرار گرفت. قبلاً اعتقاد بر این بود که جادوگر مردی با تحصیلات عالی است که از آیین های باستانی استفاده می کند. رساله Formicarius (1435-1437) که توسط راهب دومینیکن یوهان نیدر نوشته شده است، اولین سند کلیسایی بود که ادعا می کرد برای انجام جادوگری فقط باید خود را به شیطان بفروشید و عمدتاً زنان هستند که این کار را انجام می دهند.

جادوگر و شیطان، مینیاتور قرون وسطایی

حالا عجیب به نظر می رسد، اما در آن زمان های دور مردم به تشریفات عرفانی علاقه زیادی داشتند. معامله با شیطان بسیار پیچیده تر از مثلاً با پری دندان کودک بود (که فقط به دندان شیری زیر بالش نیاز داشت و با یک سکه عوض می شد). اگر همان رساله Formicarius را باور کنید، مردم به ندرت به خودی خود به شیطان روی می آورند. معمولاً آنها توسط نمونه های افراد دیگر فریفته می شدند - شهروندان سقوط کرده موفقی که حسادت را برانگیختند و به راحتی توصیه های مفیدی در مورد جادوی سیاه ارائه کردند.

یوهان نیدر به مورد جادوگر اسکاویا اشاره می کند که ظاهراً می دانست چگونه به موش تبدیل شود. او چندین نفر دیگر را نزد شیطان آورد، از جمله دهقان استدلن، که زیر شکنجه اعتراف کرد که در شب شبات، خروسی را در یک چهارراه کشته و مارمولک ها را زیر آستانه کلیسا گذاشته است.

در واقع، در قرن پانزدهم این تصور رایج بود که نمی‌توانید «یکباره» روح خود را به شیطان بفروشید و باید با دقت برای این روش آماده می‌شدید. باید صبح یکشنبه در کلیسا حاضر می شدی و در آنجا خدا را انکار می کردی. لازم بود که مرتباً با شیطان دعا کنید، از یک سبک زندگی خاص (رژیم غذایی، قربانی کردن، لعن و نفرین کردن) پیروی کنید و خون نوزادان را بنوشید. در عین حال، لازم بود که اراده معامله با شیطان و بیان شرایط آن: ثروت، جوانی، جادو در ازای کشاندن روح به جهنم پس از چند سال (بسته به ماهیت) به وضوح بیان شود. مزایای درخواستی). در همان زمان، خود طبیعت شروع به مقاومت در برابر چنین معامله ای خواهد کرد - روح انسان در آتش احساسات غرق می شود و در کتاب قرمز مرگ ثبت می شود.

این باور که جادوگرانی که به شیطان روی می آورند، خون نوزادان را می نوشند، ناشی از نرخ بالای مرگ و میر هنگام تولد است. حرفه ماما بسیار خطرناک بود، زیرا با شکست های مکرر او را متهم به فروختن روح خود به شیطان کردند.

پیمان اوربان گراندیر با شیطان

راه رسمی‌تر دیگری وجود داشت که ظاهراً قراردادهای انحصاری با خود شیطان را با قراردادهای جمعی با شیاطین معمولی جایگزین کرد. یکی باید از اولین گوساله ای که از گاو به دنیا می آید یک تکه پوست باکره می گیرد و با خون خود می نویسد: «من قول می دهم که دیو بزرگ را هفت سال دیگر جبران کنم تا هر کاری که برای من انجام دهد.» امضا نیز با خون اعمال می شد که باید از دست چپ گرفته می شد. با این حال، بسیاری از اهریمن شناسان معتقدند که قرارداد باید با جوهر مخصوص ساخته شده از سولفات آهن، زاج، مهره جوهر و صمغ عربی نوشته شود.

پس از این، لازم بود یک دایره جادویی بکشیم، در مرکز آن بایستیم و طلسم نسبتاً طولانی را تلفظ کنیم، که معنای آن فراخوانی پر زرق و برق از لوسیفر، بلزبوب و آستاروث و همچنین ذکر کلمات کلیدی از کلید بزرگ بود. از سلیمان هنگامی که شیطان ظاهر شد، قرارداد باید با دقت در پنجه های او انداخته می شد و به هیچ وجه از دایره خارج نمی شد.

تفتیش عقاید امکان انعقاد قرارداد شفاهی با شیطان را نیز پیش بینی کردند. اعتقاد بر این بود که حتی فروش لفظی روح اثری بر روی شخص می گذارد - یک علامت شیطانی. همانطور که از تاریخ آزار و شکنجه جادوگران می دانیم، این خال ها به طور غیرعادی بزرگ، خراش های عجیب، نوک سینه های اضافی، یا مکان هایی روی بدن که خون از آن ها پس از سوزن زدن با سوزن جاری نمی شود، یا مکان هایی که در آن شخص وجود دارد در نظر گرفته می شد. دردی احساس نکرد

مهر شیطان را می توان در یک مکان مخفی چسباند: زیر پلک ها، در میان موها، یا در فرورفتگی های طبیعی بدن. منطقی است که جادوگران با دقت ویژه و توجه به فرزندان خود مورد مطالعه قرار می گرفتند، زیرا یکی از راه های بستن قرارداد با شیطان، همانطور که "چکش جادوگران" (1486) نشان می دهد، آمیزش جنسی با او بود.

سبت جادوگران با مشارکت شیطان (هنر. Bartholomeus Spranger، قرن شانزدهم)

بعداً ، شیطان شناسان شروع به آموزش کردند که یک قرارداد را می توان به هر شکلی تنظیم کرد و طرف مقابل در آن می تواند یک گروه کامل از شیاطین باشد. آنها باید مهر و امضاهایی را که به روش آناگرام نوشته شده اند روی کاغذ بگذارند تا نام واقعی خود را پنهان کنند. برای مثال، در مورد ارباب گراندیه ارجمند (1590-1634)، که به اتهام فرستادن شیاطین نزد راهبه‌های اورسولین سوزانده شد، متن معاهده به صورت معکوس به لاتین با حروف صدادار مفقود شده نوشته شد و طومار توسط وی تأیید شد. علاوه بر لوسیفر، سه شیطان دیگر.

داد و ستد روح با شیطان با این واقعیت پیچیده تر شد که غیبت شناسان قرون وسطی ماه ها، روزها و حتی ساعاتی را که شیاطین خاصی در آنها قدرتمندتر بودند، تشخیص می دادند. در همین زمان لازم بود با آنها توافقی منعقد شود. شیاطین نیز بر اساس معیارهای "حرفه ای" تقسیم شدند. آدمی که جوانی می‌خواست و آدمی که پول می‌خواست باید به شیاطین مختلف روی می‌آورد.

در شرق، جن ها قصر می ساختند و در اروپا شیطان پل هایی می ساخت و در ازای آن روح اولین نفری را که از آن عبور می کرد دریافت می کرد (معمولاً مردم به حیوانی اجازه عبور می دهند). یکی از این افسانه ها در مورد "پل شیطان" در کوه های آلپ است که سووروف در سال 1799 از آن عبور کرد.

فاوست و مفیستوفل

در اواخر قرن پانزدهم - نیمه اول قرن شانزدهم، یوهان گئورگ فاوست، پزشک و جنگجو، در آلمان زندگی می کرد. اطلاعات دقیقی از زندگی نامه او در دست نیست. از ارجاعات پراکنده معاصران، می توان فرض کرد که او تحصیلات دانشگاهی داشت، معلم بود، در نمایشگاه ها با ترفندهای جادویی اجرا می کرد، طالع بینی می انداخت و به دور اروپا سفر می کرد و از دانش جادویی خود می بالید.

اتفاقاً اقدامات این شخص غیرقابل توجه از نظر تاریخ در زمان "اوج گیری" افسانه های مربوط به پیمان با شیطان رخ داد. شایعات رایج، فاوست را به دانشمندی تبدیل کرد که با کمک شیطان به اسرار هستی نفوذ کرد. در اولین کتاب درباره او («تاریخچه دکتر فاستوس، جادوگر معروف و وارلوک»، 1587)، طرح داستان با پاره شدن فاوستوس جسور توسط شیاطین و کشیده شدن به جهنم به پایان رسید.

فاوست و مفیستوفل (هنر جوزف فی، 1848)

رنسانس با عطش لجام گسیخته اش برای دانش، تنها به محبوبیت تصویر دانشمندی دامن زد که خود را به شیطان فروخته بود. در کتاب‌ها و نمایشنامه‌های مختلف، ویژگی‌های یک یاغی که علیه خدا قیام کرده بود، او انسان‌گرا، کمدین و شرور بود، اما فاوست در تفسیر گوته به کتاب درسی تبدیل شد - شخصیتی تراژیک و پر از بدبینی و ناباوری.

قرارداد با مفیستوفل زمانی محقق شد که فاوست به بالاترین لذت در زندگی دست یافت ("یک لحظه توقف کن، تو فوق العاده ای"). دانشمند این شرط را انجام داد، اما فرشتگان روح او را از شیطان ربودند و به بهشت ​​بردند. از داستان فاوست، به هر طریقی، همه آثار دیگر درباره فروش روح به شیطان رشد کردند.

آیا می توان پیشی گرفت؟

سنت ولفگانگ و شیطان

طبق افسانه ها، شیطان را می توان فریب داد. سنت ولفگانگ (924-994) برای ساختن کلیسا روح اولین موجودی را که از آستانه آن عبور کرد به او قول داد. در اینجا افسانه دوشاخه می شود - در یکی از نسخه های آن، شیطان بلافاصله کلیسایی در اطراف ولفگانگ ساخت و راهی جز عبور از آستانه و ورود به جهنم برای او باقی نگذاشت.

در مورد دوم، ولفگانگ برای معجزه دعا کرد و گرگ اولین کسی بود که از معبد عبور کرد. کلیسای شیطان در شهر سنت ولفگانگ هنوز پابرجاست (عکس) - یکی از معدود در جهان که در آن دو محراب به طور همزمان وجود دارد. در یک پیچ و تاب شیطانی سرنوشت، نه چندان دور از آن، اردوگاه کار اجباری داخائو بود، جایی که نازی ها حداقل 3000 کشیش را در آن نگهداری می کردند.

قراردادی که با خون مُهر شده بود، تخلف ناپذیر تلقی می شد. در تئوری، قرار بود این کار مردم را از نتیجه گیری او دور کند، زیرا شخص قبلاً مرتکب گناه بزرگی شده است و آنچه انجام شده قابل جبران نیست - در غیر این صورت همه برای دریافت خدمات شیطان تلاش می کنند، از آنها استفاده می کنند و معامله را فسخ می کنند. با این حال، برخی از الهیات تعلیم دادند که اگر قرارداد، همه لوازم جادویی و همه چیزهایی که از شیطان دریافت می شود را بسوزانید، صمیمانه در کلیسا توبه کنید و آسیب های وارد شده به مردم را جبران کنید، شاید روح نجات یابد.

شما می توانید با توقف در لحظه، شیطان را به شیوه فاوستی گول بزنید. قهرمان داستان رابرت بلوخ "قطار به جهنم" (1958) روح خود را به فرصتی برای توقف زمان در لحظه ای که بهترین می دانست فروخت. طبیعتاً، در تمام عمرش به نظرش می رسید که بهترین ها هنوز در راه است، و با خیال راحت پیر شد، اما از دنیای زیرین دوری کرد و تصمیم گرفت زمان را دقیقاً در قطاری که او را به جهنم می برد، متوقف کند.

ایالات متحده آمریکا فاوست خود را دارد. قهرمان انقلاب آمریکا ژنرال جاناتان مولتون روح خود را به شیطان فروخت تا هر ماه چکمه هایش را از طلا پر کند. جنگجوی حیله گر کف چکمه ها را برید و روی سوراخ زیرزمین گذاشت. شیطان متوجه شد که فریب خورده است و با عصبانیت خانه مولتون را به آتش کشید.

شایعاتی وجود داشت مبنی بر اینکه نیکولو پاگانینی روح خود را در ازای تسلط بر ویولن به شیطان فروخته است. شایعات شایعه هستند، اما اسقف نیس از برگزاری مراسم تشییع جنازه نوازنده خودداری کرد

معامله در کتاب و فیلم

تری پرچت در رمان اریک (1990) نقش افسانه فاوست را بازی کرد. اریک تورسلی شیطان شناس مشتاق، رینسویند فقیر را از ابعاد زیرزمینی احضار کرد، که با شگفتی قابل توجهی متوجه شد که توانایی برآورده کردن آرزوهای "استاد" را با یک کلیک انگشتان خود دارد. درست است ، طبق بهترین سنت های افسانه ها در مورد شیطان فریبنده ، نتیجه به دست آمده کاملاً با عبارت مطابقت دارد ، اما معلوم شد که مخالف جوهر آنچه مورد نظر بود است.

تری پرچت و بامزه ترین فاوست تا کنون

یکی دیگر از افراد شاد - مارک تواین - معامله با شیطان را در داستانی به همین نام که شخصیت اصلی آن سعی کرد روح خود را از طریق یک دلال بفروشد، به سخره گرفت و به او وعده کمیسیون 2.5٪ را داد (دیدار با شیطان بدون تأخیر سازماندهی شد. ).

استفن بن (شیطان و دانیل وبستر، 1937) امکان فسخ قرارداد با شیطان را از طریق دادگاه تنها از طریق مهارت های سخنوری یک وکیل مجاز دانست (جالب این است که در فیلم وکیل مدافع شیطان در سال 1997، دفتر وکالت توسط شیطان اداره می شد. خودش).

و سیمپسون ها این طرح را در قسمت "شیطان و هومر سیمپسون" تقلید کردند، جایی که شخصیت اصلی روح خود را به ازای یک دونات به شیطان فروخت. هومر سعی کرد تقلب کند و قطعه ای از رفتار شیطان را به پایان نرساند تا قرارداد اجرایی نشود، اما به زودی گرسنگی همه چیز را فرا گرفت. مارج با ارائه عکسی از عروسی در دادگاه که پشت آن نوشته شده بود هومر روح خود را به همسرش می دهد، شوهرش را نجات داد. بنابراین معامله با شیطان باطل بود.

معامله با شیطان همچنین ممکن است شامل موارد جادویی خاصی باشد یا شرایط بسیار خاصی را اعمال کند. به عنوان مثال، در رمان اسکار وایلد "تصویر دوریان گری" (1890)، چنین مصنوع پرتره ای از شخصیت اصلی بود که تمام گناهان او را بر عهده گرفت.

پرتره دوریان گری همه آسیب ها را متحمل شد و این مرد خوش تیپ را آسیب ناپذیر کرد

رابرت لوئیس استیونسون، در داستان خود "بطری شیطان" (1891)، با فروش روح به شیطان از زاویه ای غیرمنتظره بازی کرد: صدها سال پیش، شیطان یک بطری با دیو به زمین آورد که تمام خواسته های شما را برآورده می کند. . شرایط به شرح زیر است: بطری را می توان فروخت (اما فقط با پول فلزی) و ارزان تر از آنچه خریداری شد. اگر شخصی بمیرد و شیشه را در اختیارش بگذارد، روحش به جهنم کشیده می‌شود. برآورده شدن آرزوها هم گرفتاری داشت (شخصیت اصلی که آرزوی پول داشت عموی ثروتمندش را از دست داد).

فروش ارزان‌تر بطری دشوار بود، زیرا بارها دست به دست شد و قیمت آن به چندین سانتی‌متر تاهیتی کاهش یافت. فرض بر این بود که دیر یا زود شخصی نمی تواند بطری را ارزان تر از آنچه می تواند بخرد بفروشد. اما استیونسون نوسانات ارز، تورم و ارزش پول را در نظر نگرفت، که به طور رسمی اجازه می دهد بطری به طور نامحدود در گردش بماند.

شخصیت اصلی فیلم «تخیل دکتر پارناسوس» با شیطان برای روح دخترش شرط بندی کرد.

اسحاق آسیموف نسخه دیگری از معامله با شیطان را پیشنهاد کرد که بر اساس آن به شخص قدرت شیطانی داده می شود و پس از 10 سال آزمایش می شود. کسانی که آن را پشت سر می گذارند به صف شیاطین می پیوندند، کسانی که شکست می خورند روح گمشده دیگری می شوند ("سه چهار").

سرانجام، بیع روح به معنای اخلاقی کلمه می تواند بدون مشارکت نیروهای اخروی رخ دهد. مایکل سوانویک تراژدی فاوست را در مقیاس تاریخ جایگزین بازتولید کرد: معلوم می شود مفیستوفل بیگانه ای از دنیای موازی است که فن آوری های فوق مدرن را به فاوست داده و اهداف واقعی خود - نابودی بشریت از طریق پیشرفت ("جک فاوست" را پنهان نکرده است. ", 1997). انرژی اتمی در قرن شانزدهم - گوته هرگز چنین خوابی نمی دید.

جانی بلیز روح خود را در ازای معالجه پدرش فروخت و شوالیه شیطان شد ("Ghost Rider")

* * *

فروش روح یک موضوع هک شده است، درست است؟ انجام کاری جدید در آن بسیار دشوار است. این معامله بدیهی است که یک معامله شکست خورده است، بنابراین نویسندگان تنها می توانند شرایط جدید قرارداد و ترفندهای جدیدی را با هدف عدم تحقق هر دو طرف ارائه دهند.

با این حال، در اغلب موارد، معامله با شیطان نماد طمع، کوته بینی و حماقت انسان باقی می ماند. آخرین نمونه ها: در Doom 3، دکتر Betruger خود را به شیاطین فروخت، در Warcraft 3، شاهزاده آرتاس به خاطر یک شمشیر جادویی به سمت تاریکی رفت و در سری Supernatural، اعضای خانواده وینچستر روح خود را به سمت چپ می فروشند. و راست

ما انسان ها کم حوصله هستیم و می خواهیم هر چه سریعتر به خواسته خود برسیم. اما اگر عجله کنی، شیاطین را می خندان. وقت خود را صرف کنید، دنبال "مفت" نباشید - و همه چیز بهتر از آنچه فکر می کنید خواهد بود.


Steegle.com - دکمه توییت سایت های گوگل

امروز ما در مورد اینکه چگونه و کجا می توانید روح خود را با پول واقعی، جاودانگی یا مزایای دیگر بفروشید صحبت خواهیم کرد. ما همچنین یاد خواهیم گرفت که چگونه با شیطان قرارداد ببندیم یا با شیطان قرارداد بفروشیم تا روح را با شرایطی که طرفین سودمند باشند. بیایید به شرح آداب و طلسم برای فروش روح نگاه کنیم. بیایید مطالعه کنیم که چگونه واقعاً روح خود را از طریق اینترنت برای پول کلان بفروشید.

حتی در قرون وسطی، مردم معتقد بودند که شیطان عاشق ارواح بی گناه و بی گناه است، بنابراین او با لذت فراوان آنها را شکار می کند. شیطان هنگامی که روح یک فرد عادل به کلی تباه می شود، مانند پرده ای بی پایان از سعادت است که گوشت سیری ناپذیر او را پر می کند. به عنوان یک قاعده، شما می توانید هر قیمتی برای چنین "چیزی" بپردازید. شیطان یک روح بدون گناه را کالای درجه یک می داند، بنابراین مبالغ باورنکردنی برای آن ارائه می دهد و قاعدتاً حتی یک نفر نمی تواند در برابر چنین وسوسه ای مقاومت کند.
برای درک این موضوع، از یک زنجیره کاملاً منطقی پیش می رویم: بیایید عبارت «روح خود را به شیطان بفروش» بگیریم و به اجزای آن می پردازیم.

روح چیست؟ این سوال بسیار بحث برانگیز است و همیشه افراد متفکر را به خود جذب می کند. اما همه قبول دارند که روح ارزشمندترین چیزی است که یک انسان دارد.

اما چرا خود مردم می‌خواهند نه تنها «ببخشند»، بلکه می‌خواهند باارزش‌ترین چیزی را که دارند «بفروشند»، نه به کسی، بلکه به خود شاهزاده تاریکی؟ بیایید آن را بفهمیم.

مهمترین سوال: چرا او به روح شما نیاز دارد؟ فقط یک چیز واضح است: اگر شخصی بخواهد آن را بفروشد، به این معنی است که در ازای آن چیزی می خواهد. معمولاً یک فرد در خواب می بیند که روح خود را به پول بفروشد و مقدار زیادی از آن. همچنین بسیاری هستند که می خواهند روح خود را برای آرزویی که می خواهند برآورده کنند، بفروشند. این موضوع، در اصل، همیشه مرتبط بوده است. بسیار جالب است که کتاب مقدس در مورد فروش روح شما چیزی نمی گوید.

بنابراین، قبل از اینکه بخواهید چیزی را به کسی بفروشید، باید مطمئن شوید که او به آن نیاز دارد. در این صورت روح جاودانه شما به شیطان داده می شود. اگر عادل یا قدیس نیستید، نیازی به خرید آن نیست، زیرا... اگر بخواهد به هر حال او را می گیرد.

در این سوال که چگونه روح خود را با پول کلان به شیطان بفروشید، شارلاتان های مختلفی که میانجیگری خود را پیشنهاد می کنند می توانند کمک کنند. افراد ساده لوح آنها را باور می کنند، بدون اینکه حتی فکر کنند که چرا او به روح آنها نیاز دارد؟

در واقع صحیح تر است که خرید و فروش روح را "قرارداد با شیطان" بنامیم. شاید معروف ترین عمل «خرید و فروش» روح، معامله ای باشد که بین فاوست و مفیستوفل منعقد شد. چنین حقایقی در آثار ادبی دیگر نیز ذکر شده است.


اطلاعات زیادی در مورد فروش روح به شیطان از زمان تفتیش عقاید به ما رسیده است - عمدتاً به لطف یک اثر ادبی مانند "چکش جادوگران". اعتقاد بر این بود که زنی که روح خود را به شیطان می‌فروشد باید کودکان را بکشد یا در لحظه تولد آنها را وقف خدمت به شیطان کند. در برخی موارد، نمایندگان جنس منصف مجبور به تولد نوزادان شدند.
اگر "گناه" جادوگری شخص می تواند "اثبات شود"، پس این به طور خودکار به این معنی است که او با یک شیطان یا خود شیطان توافق کرده است، و بالعکس - کسانی که توافق کردند لزوماً باید جادوگر یا جادوگر باشند. با این حال، تمام به اصطلاح "اعترافات" تحت شکنجه گرفته شد، بنابراین به سختی می توان به آنها اعتماد کرد.

بر اساس افسانه های عامیانه، قرارداد با شیطان می تواند به صورت شفاهی یا کتبی انجام شود. برای عقد قرارداد شفاهی، باید طلسم خاصی را بخوانید یا مراسمی را انجام دهید. دعا کننده در ازای پول، جاودانگی، قدرت و سایر مزایای «زمینی» روح جاودانه خود را به نیروهای تاریک تقدیم می کند. تفتیش عقاید مقدس معتقد بود که پس از چنین توافقی یک علامت خاص بر روی بدن انسان باقی می ماند - علامت شیطان. در این مکان از بدن فرد مطلقاً هیچ دردی احساس نمی کند.

یک قرارداد کتبی تمام نکات اصلی یک قرارداد شفاهی را ثبت می کند، علاوه بر این، شخصی که تصمیم می گیرد روح خود را به شیطان بفروشد، باید با خون خود قرارداد را امضا کند. باید به خاطر داشت که شیطان کاملاً ضربه زننده و ضربه زننده است ، بنابراین اگر شخصی گناهی جدی داشته باشد - قتل ، خشونت ، دزدی ، پس ، به طرز عجیبی ، او واقعاً برای چنین "کالاهای آسیب دیده" مبارزه نمی کند ، بلکه خود را تقدیم می کند. شرایط خود بنابراین، هنگام پرسیدن این سؤال که "هزینه فروختن روح خود به شیطان چقدر است" باید به این فکر کنید که آیا باید با چنین روح کوچکی گستاخ بود و مشتی آرزوهای ناممکن را طلب کرد؟

هنگام فروختن یک روح بی ارزش، این خطر وجود دارد که خود شیطان مالک آن شود - به وجود او ایمان داشته باشید یا نه. و سپس شادی حاصل از سود دریافتی ممکن است کوتاه مدت باشد. این را یک حادثه اخیر در برزیل ثابت می کند. آندره آ ژانیرو بیکار ناگهان خود را در یک میز در یک بار محلی با غریبه ای یافت که برای او لیوان پشت شیشه ریخت تا اینکه اعتراف کرد که حاضر است روح خود را فقط برای ثروتمند شدن بفروشد. و یک روز نامه ای دریافت کرد - قراردادی با شیطان ، که به زبان کاملاً مدرن تهیه شد و با خون خود آندریا امضا شد. می گفت برای ثروت و موفقیت در تجارت، فروشنده روح جاودانه خود را به صاحب جهنم می بخشد.

مورتادو اکنون در پول شنا می کند: هر معامله برای او سود زیادی به همراه دارد، او دائماً در همه قرعه کشی ها برنده می شود و صاحبان کازینو آماده هستند تا به او پول بدهند تا او برای آنها بازی نکند. اما تاجر حاضر است برای نجات روح خود و خلاص شدن از شر قرارداد، تمام دارایی خود را رها کند. او از جنگجویان، جادوگران سفید و دانشمندان کمک می خواهد. اما تاکنون هیچ کس نتوانسته به او کمک کند. شایعه ای در بین باطنی ها وجود دارد که شیطان قبلاً بر اینترنت مسلط شده و خدمات خود را ارائه می دهد. پس مراقب باشید.


پاگانینی نیکولو (1782-1840)، ویولن و آهنگساز ایتالیایی. نوازندگی او چنان امکانات وسیعی از ویولن را آشکار می کرد که معاصرانش مشکوک بودند که او دارای رازهایی پنهان از دیگران است. برخی به طور جدی معتقد بودند: ویولونیست بزرگ روح خود را به شیطان فروخت.

آنها می گویند که در برلین در قرن گذشته، در زیرزمین خانه ای که قرار بود تخریب شود، قراردادی پیدا شد که آدولف هیتلر با شیطان منعقد کرد. همانطور که رسانه های آلمانی گزارش داده اند، تاریخ این قرارداد 30 آوریل 1932 است و به صورت خونی توسط هر دو طرف امضا شده است. گرافولوژیست ها اصالت دستخط پیشور را ثابت کرده اند. طبق این سند، شیطان به هیتلر قدرت عملاً نامحدود می دهد با این شرط که او از آن منحصراً برای شر استفاده کند. در ازای آن، فورر قول داد که دقیقاً 13 سال دیگر روح خود را تسلیم کند. و در 30 آوریل 1945، دقیقاً 13 سال بعد، منفور تمام بشریت، خودکشی کرد. .


اسپینلو هنرمند مشهور قرن چهاردهمی اهل آرتزو، طبق قراردادی که با شیطان داشت، مجبور شد روح خود را به جهنم ببخشد، زیرا او نقاشی درخشانی را که سقوط فرشتگان را به تصویر می‌کشد برای کلیسای سن آنجلو در آرتزو بکشد. اما روی آن چنان نگاه وحشتناکی به لوسیفر داد که خودش نمی توانست تماشایی را که خلق کرد تحمل کند. پیرمرد شروع به تصور شیطان در همه جا کرد و اسپینلو را به خاطر پرتره زشتش سرزنش کرد. این توهم مداوم چنان بر این هنرمند تأثیر گذاشت که بیمار شد و به زودی درگذشت.


چگونه روح خود را به شیطان می فروشید؟ سوال امروز کاملاً مرتبط است. افرادی که از آنها می پرسند احتمالاً به طور کامل ایمان خود را به خود و خداوند متعال از دست داده اند یا به سادگی از داشتن یک زندگی معمولی، خسته کننده و یکنواخت خسته شده اند. یا شاید کسی فقط می خواست احساسات تیز و ناشناخته باشد؟ در هر صورت، فردی که به این موضوع فکر می کند، مطمئن است که چنین اقدام ناامیدانه ای همه مشکلات فوری او را حل می کند.

حتی در قرون وسطی، افرادی که تکرار می کردند "می خواهم روحم را به شیطان بفروشم" می دانستند که در این صورت باید قراردادی منعقد شود که بر اساس آن شخص در ازای خدمات شیطانی "گنج" خود را واگذار کند. به عنوان یک قاعده، اکثریت ثروت های ناگفته، زندگی جاودانه، شهرت و قدرت را ترجیح می دادند. شیطان به عنوان صاحب واقعی نفس فروخته شده، کسی را که از این عمل ناامید می شود و سرنوشت خود را هر طور که می خواهد تصرف می کند، برای همیشه نفرین می کند. طبق افسانه، کسانی بودند که شیطان را فریب دادند. اما چنین افرادی قاعدتاً عمر زیادی نداشتند و در عذاب جهنمی مردند. در برخی موارد، طبق افسانه ها، فردی با روح فاسد برای به دست آوردن آنچه از لوسیفر نیاز داشت، مجبور بود افراد بی گناه را بکشد و روح فرزندان متولد نشده خود را بفروشد. همچنین در عقد شرط بود که شخص پس از فروختن روح خود به شیطان، باید با شیاطین و شیاطین و دیگر ارواح شیطانی رابطه جنسی داشته باشد. از آنها فرزندانی به دنیا بیاورند و در پیمان های شیطانی شرکت کنند.


عقد شیطانی چیست؟ به عنوان یک قاعده، توافق می تواند به صورت کتبی یا شفاهی منعقد شود. دومی با انجام یک مراسم یا آیین خاصی انجام می شود که به شما امکان می دهد شیاطین یا خود شیطان را احضار کنید. پس از این، شخص درخواست کننده قیمت فروش روح خود را نام می برد. به عنوان یک قاعده، هیچ مدرک کتبی پس از انعقاد چنین توافقی وجود ندارد. تنها چیزی که پس از این روند باقی می‌ماند، اثری است که به سختی قابل توجه از شیطان بر روی بدن است، که گواه مستقیمی بر امضای توافق است.

لازم به یادآوری است که پس از امضای قرارداد، فردی که تصمیم به انجام این کار می گیرد، دقیقا 21 سال فرصت دارد تا به خواسته های خود جامه عمل بپوشاند. پس از این، ساعت از تپش باز می ایستد و فرد یا بهتر است بگوییم روح او به خانه می رود. حدس زدن کجا، اشتباه است. بنابراین، قبل از اینکه روح خود را به سود یا پول به شیطان بفروشید، به این فکر کنید که آیا این زمان برای شما کافی است و آیا واقعاً خوشحال خواهید شد؟ بنابراین، متن عمل، به عنوان یک قاعده، با نمادهای شیطانی خاص یا به زبان لاتین، توسط کسی که تصمیم به فروش روح دارد، نوشته می شود. افکار باید به وضوح به سمت متن هدایت شوند. ترجمه تقریبی متن این است: «شیطان ای پروردگار تاریکی، 21 سال پس از انعقاد قرارداد با رعایت برخی شرایط، جان خود را بپذیر».


به یاد داشته باشید به هیچ وجه گستاخ نباشید، درخواست نکنید که تمام دارایی های دنیا را تصاحب کنید یا پادشاه جهان شوید، هرگز به این نخواهید رسید و شیطان در پاسخ به گستاخی شما، شما را می کشد و روح شما را می گیرد. برای خودش لطفاً توجه داشته باشید که شیطان کاملاً حیله گر است و تحت هر شرایطی سعی می کند شما را فریب دهد، پس هوشیار باشید و یک جزئیات را از دست ندهید. بنابراین، پس از امضای قرارداد، باید 21 کلید جهنم را روی همان برگه بکشید، سپس 21 کلمه را به لاتین بنویسید (اینها باید توسط احضار شده دیکته شود) و با صدای بلند و واضح بگویید. و بعد از آن فریاد زد: "من می خواهم روحم را به شیطان بفروشم!"

یک شمع کلیسا بردارید و دور خود دایره بکشید. اتاق باید تاریک و ساکت باشد. هیچ کس نباید بداند که این مراسم انجام شده است. بنابراین، در یک دایره ایستاده، باید 21 بار با صدای بلند و واضح، با بستن چشمان خود، کلمات زیر را بگویید: "شیطان، پروردگار تاریکی و همه بدی های روی زمین، من تو را تدبیر می کنم، پیش من بیا و آرزوهایم را برآورده کن!" وقتی ناپاک ظاهر می شود، خنکی غیرعادی و احساس حضور یک غریبه در اتاق را احساس می کنید. به محض اینکه این اتفاق افتاد، باید شمعی روشن کنید و قرارداد را با آن آتش بزنید. جادوگران سیاه ادعا می کنند که به این ترتیب او به دنیای دیگری می رود. اگر کاغذ ناگهان شعله ور شد، شیطان درخواست کننده را شنید و به شرکت او در مراسم فروش روح اشاره کرد.


خاکستر حاصل از قرارداد باید تا پایان روز جمع آوری و ذخیره شود. اگر تصمیم به انجام آیین «فروش روح خود به شیطان» دارید، آن را جدی و مسئولانه بگیرید. به یاد داشته باشید که شوخی با افراد ناپاک بد است. بسیاری از آنها در عذاب جان باختند و از قوانین اولیه پیروی نکردند. قبل از مراسم چه باید کرد؟ اگر علاقه مند هستید که چگونه روح خود را به شیطان می فروشند، بدانید که هرکسی تصمیم به انجام چنین قدمی می گیرد باید برای همیشه از خدا چشم پوشی کند، از شر نمادها، صلیب ها و همه لوازم مقدس خلاص شود. شما نمی توانید از کلیساها دیدن کنید، دعا کنید یا در مراسم غسل تعمید شرکت کنید. مراسم فروش روح باید دقیقاً در ماه کامل در شب از ساعت 24:00 تا 03:00 انجام شود. مثلاً اگر ماه کامل در روز هفتم است، این مراسم را باید در شب 6 تا 7 انجام داد. قبل از انعقاد قرارداد، شخص باید هر روز به درگاه شیطان دعا کند تا ارتباط با او تقویت شود و او دریافت کند. به نفع اگر چیزی می‌خواهید، انتظار نداشته باشید که شیطان آنچه را که می‌خواهید در یک بشقاب نقره‌ای برای شما بیاورد، اقدام کنید. سعی نکنید افراد ناپاک را فریب دهید، در غیر این صورت به عواقب وحشتناکی منجر می شود، زیرا بسیاری از مردم قبلاً برای این هزینه پرداخته اند و برای همیشه بدون روح و جسم باقی می مانند. یک آرزو کن بهتر است طلسم را از قلب یاد بگیرید. قبل و بعد از مراسم با کسی صحبت نکنید و به اطراف نگاه نکنید.

به گفته جادوگران سیاه، شیطان برای شخصی که به او کمک می کند تا چند روح دیگر را بدست آورد، مطلوب خواهد بود. بعد از وفای عقد چه اتفاقی برای روح می افتد؟ بنابراین، ما قبلاً بحث کردیم که چگونه مردم روح خود را به شیطان می فروشند، و اکنون بیایید در مورد اینکه بعد از انعقاد قرارداد چه اتفاقی می افتد، بدن انسان می میرد و روح به دنیای دیگری می رود و شروع می شود به روش کثیف کار کردن شیطان از روح هر طور که می خواهد استفاده می کند. به عنوان مثال، به یاد بیاورید که در آمریکا با بردگان سیاه پوست چگونه رفتار می شد. آنها کتک زدند، تحقیر کردند، تجاوز کردند و چیزهای مشابهی به همان اندازه زننده. پس در مورد روح نیز همین اتفاق خواهد افتاد. تنها تفاوت با بردگان این است که تا زمانی که شرط موقت عقد را انجام ندهد، روح نمی میرد.


امروزه فروختن روح خود به شیطان کار سختی نیست. اما فراموش نکنید که شیطان گزنده و سختگیر است. او با رذایل انسانی بیگانه نیست. او به سرعت روح یک نفر را می گیرد و سعی می کند در مراسم بایستد، اما برای شخص دیگری با شور و شوق در چشمان اهریمنی آماده مبارزه است. اخبار هیجان انگیز برای همه کسانی که می خواهند روح خود را به شیطان بفروشند - معلوم می شود که شاهزاده تاریکی دارای رتبه بندی روح است. قبل از اینکه روح خود را به یک آرزو بفروشید، الزامات را بخوانید. و فقط پس از آن شرایط را دیکته کنید.

1. طبقه پایین. این شامل افرادی می شود که در روحشان گناه بزرگی دارند یا بندگان شیطان. به یاد داشته باشید، خرید روح از کسانی که به دشمن خدمت می کنند، برای شیطان سودمند است. خدایا چرا او با قاتلان یا دزدان توافق می کند اگر روح آنها در قیامت ظاهر شود؟ در این صورت نباید به هدایای بزرگ امیدوار باشید و بهتر است روح خود را به آرزویی که از مرز نجابت فراتر نمی رود بفروشید. چیز زیادی نپرس مانند فروش یک کالای آسیب دیده در بازار و درخواست قیمت های گزاف برای آن است.

2. طبقه متوسط. این شامل افرادی می شود که سه گناه را مرتکب نشده اند: تمسخر، خشونت، قتل. اگر به کارهای بد معروف نیستید، پس می توانید روح خود را در ازای پول به شیطان بفروشید. و برای افراد شایسته کسب و کار خود را ایجاد کنید، یک خانه، یک ماشین بخرید و یک خانواده معمولی داشته باشید.

3. کلاس برتر. خوشمزه ترین روح ها برای شاهزاده تاریکی. راهبان، باکره ها، کودکان. برای آنها او آماده است تا تمام هدایای جهان و حتی بیشتر را بدهد. اگر از این طبقه هستید، پس بدانید: شیطان با لذت فراوان به سراغ شما خواهد آمد. شما مجبور نخواهید بود برای مدت طولانی بپرسید.

حالا بیایید بفهمیم که چگونه روح خود را آنلاین بفروشیم. یک شبکه کاملا بسته از سایت‌ها و سازمان‌ها وجود دارد که در واقع روح‌ها را با پول افسانه‌ای می‌خرند.


کاربران غیر تنبل صرافی Textsale به طور متوسط ​​تا 30000 روبل در ماه درآمد کسب کنید،بدون ترک خانه هزینه متوسط ​​برای 1000 حرف متن (این کمتر از نصف یک صفحه استاندارد A4 است) 1 دلار آمریکا است. شما می توانید قیمت یا بیشتر را بنا به صلاحدید خود تعیین کنید. روی کار اصلی خسته کننده خود تف کنید و از همین امروز شروع به دریافت پول کنید، بدون اینکه مبل مورد علاقه خود را ترک کنید! یا در اوقات فراغت خود مقداری درآمد اضافی برای خود به دست آورید. این یک کلاهبرداری نیست، بلکه یک فرصت واقعی برای کسب درآمد خوب بدون هزینه ورودی است. به اندازه ای که نوشتم به همان اندازه دریافت کردم. این یک صرافی قابل اعتماد است که بیش از 10 سال پیش تأسیس شده است و از شهرت خوبی برخوردار است. شاد باشید - شما یک شغل جدید و یک موقعیت خلاقانه معتبر دریافت کرده اید!