صفحه اصلی / به سلامتی شما / چگونه با دردهای روانی کنار بیاییم. چگونه شروع به درمان روح خود کنیم وقتی بیمار روانی هستید چه باید کرد؟

چگونه با دردهای روانی کنار بیاییم. چگونه شروع به درمان روح خود کنیم وقتی بیمار روانی هستید چه باید کرد؟

درد چیزی است که همه با آن آشنا هستند. درد می تواند متفاوت باشد: جسمی و درونی یا روانی (در روانشناسی به این درد روانی گفته می شود). هر دردی سنگینی، عذاب، رنج است. ما درد را به عنوان تنبیه بی رحمانه، بی عدالتی، شر می دانیم... این چیزی است که می خواهیم متوقف کنیم.

یک فرد عادی می فهمد که این خود درد نیست که ما را از زندگی باز می دارد، بلکه دلیلی است که باعث این درد می شود. بنابراین، وقتی چیزی در بدن ما درد می‌کند، سعی می‌کنیم محل درد را بفهمیم و علت آن را پیدا کنیم. اگر امیدی وجود داشته باشد که علت بتواند خودش را اصلاح کند، صبر می کنیم، تحمل می کنیم، مسکن مصرف می کنیم و اگر متوجه شدیم که علت باقی می ماند و درد از بین نمی رود، به پزشک مراجعه می کنیم، آزمایش تشخیصی می دهیم و با با کمک یک متخصص مناسب این علت را اصلاح می کنیم. اگر کلیه‌تان درد می‌کند به اورولوژیست می‌رویم، اگر گلو درد می‌کند به متخصص گوش و حلق و بینی، اگر معده‌تان درد می‌کند به متخصص گوارش، اگر قلبتان درد می‌کند به متخصص قلب و عروق مراجعه کنید. و اگر روحتان درد می کند به چه کسی مراجعه کنید؟

وقتی بدن درد می‌کند، متوجه می‌شویم که از انتهای عصب در نقطه‌ای که بیماری موضعی است، سیگنالی در مورد مشکل به قسمت مربوطه مغز می‌رسد.

در صورت وجود سیگنال از کجا و از کجا می آید درد دل? آیا تا به حال به این موضوع فکر کرده اید؟

نه؟ چرا؟ ارزش این را دارد که با دقت فکر کنید...

شاید سیگنال به روشی ناشناخته به مغز برسد؟ شاید به دل می آید، چون گاهی از نگرانی درد می کند؟ آیا ممکن است شبکه خورشیدی محل درد روحی باشد؟

افسوس. علم به طور قاطع و صریح بیان می کند که آگاهی انسان در بدن محلی نیست. یعنی هیچ خوشه ای از سلول های عصبی، حتی مغز، نمی تواند و نمی تواند عملکردی را انجام دهد که ما آن را آگاهی انسان می نامیم. در آینده نزدیک، مقاله ما در مورد این موضوع با پیوند به بسیاری از منابع معتبر علم عالی و بی طرف در وب سایت قرار خواهد گرفت.

بنابراین، اگر شما یک ماتریالیست محض هستید و وجود روح، جهان نامرئی و هر چیزی که با آن مرتبط است را کاملا انکار می کنید، می توانیم شما را خوشحال کنیم: به این معنی است که هیچ چیز به شما آسیب نمی رساند. زیرا از نظر علم در کالبد مادی شعور وجود ندارد، یعنی درد روانی نمی تواند وجود داشته باشد. بنابراین، اکنون می توانید شروع به شادی کنید - به همان اندازه که از نظر مادی رنج می برید - و خواندن این مقاله را به پایان برسانید.

روانشناسی - علمی که خود نام آن شامل شناخت وجود روح (روان - روح، لوگوس - دانستن) است - وقتی مفهوم روح را رها کرد چیزهای زیادی از دست داد. یعنی خود را موظف به معالجه نفس می‌داند که از شناخت آن منصرف شده، اما هیچ درک معقول دیگری از روح ارائه نکرده است. وضعیت به سادگی پوچ است. اگر اندامی را نمی شناسید و چیزی در مورد آن نمی دانید چگونه می توانید درمان کنید؟ بنابراین، روانشناسی سنتی تقریباً همیشه دست خود را در مورد دردهای روانی بالا می‌اندازد. با کمک داروهای مدرن دارویی، می توانید شدت درد روح را کاهش دهید، با کمک تکنیک های روان درمانی، حواس را از درد منحرف کنید، یاد بگیرید که با آن زندگی کنید. زمان معینحتی این درد غرق شود، اما با وجود تجربه گسترده ای که بیش از یک قرن و نیم انباشته شده است، روانشناسی مدرناین فرصت را ندارد که بر ریشه کنی علت منجر به این درد شدید تأثیر بگذارد.

درد روح کجا درمان می شود؟

اگر هرگز با روح خود سروکار نداشته‌ایم، با این باور که زندگی معنوی شامل بازدید از تئاتر و خواندن رمان است، پس برای درمان دردهای روحی به کمک نیاز داریم، خودمان نمی‌توانیم با آن کنار بیاییم.

وقتی روحت درد می کند کجا فرار کنی؟ برای کمک به کجا مراجعه کنیم؟

البته بهتر است به جایی بروید که مطمئناً بتوانید درمان شوید. اینجا باید مکانی باشد که سنت‌های درمانی، ابزار و شرایط درمان و از همه مهم‌تر میلیون‌ها بیمار شفا یافته را داشته باشد.

در واقع ما قبلا از اصلی ترین و تنها دکتر درد روانی در بالا نام برده ایم. صدها نفر را دیده ام که از درد دل شفا یافته اند. و همه آنها تنها در یک مکان و تنها با یک دکتر به طور کامل درمان شدند. این بیمارستان کلیسا است و دکتر اصلی در آن خداوند خداوند است!

این دکتر که برای پول درمان نمی کند، این کار را فداکارانه و با عشق فراوان انجام می دهد. این دکتر منتظر کسانی است که احساس بدی دارند، زیرا او همیشه آماده است تا دست کمک دراز کند. روز مرخصی و ناهار ندارد. او همیشه آماده است تا درمان روح شما را آغاز کند.

این پزشک با داروهای تقلبی درمان نمی کند، بلکه با داروهای همیشه زنده، اثبات شده و بسیار مؤثر درمان می کند. او هرگز از کمک به کسی امتناع نکرد، اما او خود را به شما تحمیل نمی کند، او شما را متقاعد نمی کند که توسط او درمان شوید، زیرا این دکتر به آزادی و انتخاب شما احترام می گذارد و نیازی به تبلیغات ندارد. این دکتر به سادگی می خواهد به شما کمک کند زیرا او شما را دوست دارد. او روی اعتماد شما به او و اجرای دستورات او حساب می کند.

اگر هنوز اعتماد کمی دارید و بنابراین همچنان می ترسید به او روی آورید، به یاد داشته باشید که هیچ چیز را به خطر نمی اندازید. شما حتی پس از یک سال زندگی معنوی می توانید خودکشی کنید. پس از همه، شما هنوز چیزی برای از دست دادن ندارید.


A. Demkin
اگر روحت درد می کند ... اگر روحت بد شد چه کنیم؟

© 2011-2015، آندری دمکین، سن پترزبورگ.
چاپ مجدد یا دیگر تکثیر کامل یا جزئی مطالب فقط با اجازه کتبی نویسنده مجاز است.

اگر روح شما درد می کند، اگر روح شما احساس بدی دارد چه باید بکنید؟

10 گام برای غلبه بر بحران

10 قدم تجربه شخصیراه برون رفت از بحران روانی یکی از راه حل های ممکن.

"بدون غم و اندوه هیچ نجاتی نیست، اما پادشاهی آسمان در انتظار کسانی است که صبر می کنند."
ارجمند سرافیم ساروف

هر یک از ما لحظات یا دوره هایی را داشته ایم، داریم و خواهیم داشت که روح به طرز غیرقابل تحملی احساس بدی می کند، زمانی که روح درد می کند و غمگین می شود. من نمی خواهم کسی را ببینم، با کسی صحبت کن. من نمی خواهم غذا بخورم، نمی خواهم حرکت کنم ... در چنین لحظاتی نمی توانم باور کنم که روزی روحم بر درد غلبه کند و دوباره شادی را یاد بگیرد. در چنین حالتی نمی توان به آینده نگاه کرد. شما فقط یک دیوار خالی در مقابل خود می بینید و از دست دادن یا اشتباهات تلخ پشت سر خود. شب نمیتونه بخوابه هیچ قدرتی برای هیچ چیز وجود ندارد... بیرون آمدن از چنین حالت روحی بسیار بسیار دشوار است. روحم درد میکنه روحم بد میشه...

  • اگر شنیدید که شخصی سعی دارد در افکار شما با شما گفتگو کند، پاسخ ندهید. بگو:" از من دور شو، ای روح ناپاک، من نمی خواهم به تو گوش دهم، من ایمان دارم، فقط پروردگارم عیسی مسیح را می پرستم و خدمت می کنم.».
  • به افکار خود غذای ساده و سالم بدهید - دعا: از قانون ساده و کوتاه سنت ایگناتیوس بریانچانینوف استفاده کنید: خدا را شکر برای همه چیز! خدایا! من تسلیم اراده مقدس تو هستم! اراده تو با من باشد! خدایا! من از شما برای همه چیزهایی که خوشحال شده اید برای من ارسال کنید سپاسگزارم. من آنچه را که شایسته اعمالم است می پذیرم; خداوندا، مرا در پادشاهی خود یاد کن!«خودت را در این افکار غرق کن. تا جایی که ممکن است دعای عیسی را برای خود بخوانید: خداوند عیسی مسیح، پسر خدا، به من گناهکار رحم کن " اگر به توسل به مادر خدا نزدیکتر هستید، بخوانید: مادر خدای مقدسبه من رحم کن " متوجه خواهید شد که چگونه دعاهای هر روز به شما قدرت بیشتری می دهد، چگونه نیروهای شیطانی از شما عقب نشینی می کنند.
  • صبح، پس از خواندن این دعاهای ساده از رختخواب بلند شوید، صورت خود را به سمت غرب (جایی که معمولاً خورشید در آن غروب می کند) بچرخانید و بگویید: «از تو، شیطان، و همه کارهایت، و از فرشتگانت، و همه چیزهایت صرف نظر می کنم. خدمت، و همه افتخار شماست." سپس در همان جهت باد کنید. همان سخنان را باید در عصر بعد از دعای «اللَّهُ قیامُ اللَّهُ» گفت. قبل از اینکه در رختخواب دراز بکشید، دعا کنید خداوند قیام کند و دشمنانش پراکنده شوند و از حضور او بگریزند. همانطور که دود ناپدید می شود، بگذارید ناپدید شوند. همانطور که موم در حضور آتش ذوب می شود، شیاطین نیز در حضور آتش هلاک شوند عاشقان خداو نشانه صلیب را نشان می دهد و با شادی می گوید: شاد باش ای صادق ترین و حیاتبخش ترین صلیب خداوند، دیوها را به قدرت خودت، خداوند مصلوب ما عیسی مسیح، که به جهنم فرود آمدی و قدرت را زیر پا گذاشتی. شیطان، و صلیب صادق خود را به ما داد تا هر دشمنی را از خود دور کند. ای بزرگوار و صلیب حیات بخشپروردگارا! با بانوی مقدس مریم باکره و با همه مقدسین برای همیشه به من کمک کن. آمین. پس از خواندن دعا، با دست از هر چهار جهت اصلی و تخت خود عبور کنید.
  • بخواهید از معبد یا چشمه مقدس برای شما آب مقدس بیاورد. خانه، بستر، خود را آب مقدس بپاشید و با دعا آب مقدّس بنوشید: پروردگارا خدای من،
    هدیه مقدست و آب مطهر تو برای آمرزش گناهانم، برای روشن شدن ذهنم، برای تقویت قوای روحی و جسمی من باشد.
    برای سلامتی روح و جسمم، برای انقیاد هوس ها و ناتوانی هایم،
    با توجه به رحمت بیکران تو از طریق دعای مادر پاک و همه مقدسات تو.
    آمین
  • وقتی احساس کردید آنقدر قوی هستید که بتوانید بیرون بروید، از یکی از نزدیکانتان بخواهید که شما را به آنجا ببرد. همراه با یکی از عزیزانکه به او اعتماد دارید سعی کنید سه بار در آبهای چشمه وضو بگیرید. آب چشمه مقدس قدرت شفابخشی زیادی دارد و می تواند بیشترین دفع را از خود دور کند شیاطین قوی. اگر در منطقه شما چشمه های مقدس وجود ندارد، با کمک یک فرد همراه، رودخانه یا نهر را سه بار در آب بچرخانید و سعی کنید در سر خود فرو برید. اگر در منطقه شما رودخانه ای وجود ندارد، آب مقدس معبد را روی سر خود بریزید. اعتقاد بر این است که شیاطین در آنجا "نشسته اند". پس از حمام کردن، رفتن به آرایشگاه خوب است: انتهای موهای خود را جدا کنید، جایی که "شیاطین" می توانند بنشینند.
  • هنگامی که پس از شستن، قدرت بیشتری پیدا کردید، برای مراسم مقدس برکت عطا، یا مسح عصمت یا عصمت، از معبد دیدن کنید. از طریق این آیین مقدس، به مؤمنان قدرت شفابخش خداوند داده می شود، که همچنین به طور قابل توجهی عمل شیاطین را تضعیف می کند. همچنین گناهان فراموش شده و ناخودآگاه بخشیده می شود. مراسم مقدس شامل مسح هفت برابر اعضای بدن (پیشانی، سوراخ های بینی، گونه ها، لب ها، سینه و دست ها) با روغن تقدیس است که قبل از آن، خواندن رسول، انجیل، عبادت کوتاه و دعا برای شفا است. انسان و آمرزش گناهان او. در هنگام مسح، کشیش دعا می کند، انجیل را با حروف رو به پایین روی سر شخص می گذارد و دعای مبرا از گناهان می گوید. روح سبک تر می شود. درد فروکش می کند.
  • به سراغ اعتراف و عشاداری برویم. بهتر است در صومعه ای که دور از مسیرهای گردشگری قرار دارد اعتراف کنید. لازم است از قبل مشخص شود که کدام یک از راهبان در این زمینه تجربه بیشتری دارند، زیرا خیلی به شخصیت اعتراف کننده بستگی دارد. اگر هیچ کشیش معقول معنوی در این نزدیکی وجود نداشته باشد، باید از مؤمنان بفهمید که کجا هستند و به آنجا بروید. آینده شما به کیفیت این اعتراف بستگی دارد! نباید کلی باشد، بلکه فقط فردی باشد. اگر هیچ صومعه ای در این نزدیکی وجود ندارد، در مورد محله های روستایی آرام، جایی که گردشگر وجود ندارد، افراد کمی وجود دارد، اطلاعات کسب کنید و کشیش زمان خواهد داشت تا به شما مراجعه کند.

    دعا به فرشته نگهبان شما:
    فرشته مقدس خداوند، نگهبان من، جانم را از دام های دشمن نجات ده و حفظ کن.

    در مناطق لنینگراد و پسکوف می توانم برای اعتراف توصیه کنم:
    برای زنان: صومعه Tvorozhkovsky و Vvedeno-Oyatsky صومعه
    برای مردان: صومعه کریپتسکی
    محله های روستایی: Zaruchye و Pribuzh.

    تکنیک "صلیب ذهنی" برای درمان اضطراب، ترس و بی قراری
    پیشنهاد می کنیم با تکنیک "Mental Cross" بدون دارو آشنا شوید، که به تسکین اضطراب غیرقابل پاسخگویی و مداوم، بهبود خواب و پردازش افکار وسواسی و خاطرات دردناک کمک می کند.

    برای بازگرداندن خواب طبیعی شبانه، از کلاس های ویدیویی یا صوتی ما استفاده کنید "رویاهای شفابخش" .

    قبل از اینکه پزشک شما درمان را تجویز کند (در صورت لزوم)، می توانید قدرت خود را با یکی از بی ضررترین داروها که به سادگی از فلز منیزیم و ویتامین B6 تشکیل شده است، تقویت کنید: مگن B6(فرانسه، گران تر) یا مگنلیس B6 (روسیه، ارزان تر). این درمان به کاهش سریع تنش داخلی کمک می کند. مطالعات بالینی نشان داده اند که درمان با Magne B6 می تواند به طور قابل اعتمادی تظاهرات ذهنی و جسمی (روشی) اضطراب را با همان اثربخشی استفاده از آرام بخش ها بهبود بخشد و اثر ضد افسردگی آن با استفاده از داروهای ضد افسردگی قابل مقایسه است. اما در اینجا مهم است که توجه داشته باشید که درمان با یک داروی حاوی منیزیم، و به ویژه Magne B6 Forte، باید طولانی مدت باشد - از 2-3 ماه تا یک سال. حداقل دوره درمان با داروهای حاوی منیزیم 2 ماه است - می توان آن را برای جوانان زیر 40 سال توصیه کرد. برای افراد بالای 40 سال، دارو باید به مدت 2-3 تا 6 ماه مصرف شود. افرادی که در شرایط استرس حاد یا مزمن قرار دارند باید در طول دوره تاثیر منفی عوامل استرس زا منیزیم مصرف کنند. برای استرس مزمن در صورت عدم وجود بیماری کلیوی، می توان مصرف دارو را توصیه کردمگنرو

    (500 میلی گرم منیزیم) 1-2 قرص در روز. می توان Magnerot را برای مدت طولانی مصرف کرد - در کل دوره عملکرد عوامل ایجاد کننده استرس. Magnerot ارزان تر از Magne B6 است. یکی دیگر از داروهای بی ضرر برای درمان اضطراب، تنش، بدخلقی و اختلالات خواب معمولی استسنبل الطیب (عصاره سنبل الطیب)

    یکی دیگر از داروهای خوب که در داروخانه ها بدون نسخه به فروش می رسد این است آفوبازول. آفوبازول احساس اضطراب دائمی (نگرانی، احساسات بد، ترس) را کاهش می دهد، تحریک پذیری و اشک ریختن را کاهش می دهد، تنش مداوم را کاهش می دهد، خواب را بهبود می بخشد، قدرت و اعتماد به نفس بیشتری می بخشد، تمرکز و توجه را بهبود می بخشد. آفوبازول سرعت واکنش های روانی حرکتی را کاهش نمی دهد، قدرت عضلانی را کاهش نمی دهد و استفاده از آن را می توان با رانندگی ماشین یا انجام سایر فعالیت های پیچیده اپراتور ترکیب کرد. همچنین، آفوبازول اعتیادآور نیست. آفوبازول 1 قرص (10 میلی گرم) 3 بار در روز بعد از غذا مصرف می شود. تسکین اضطراب و تنش عصبی روانی در حال حاضر در روز 2-3 مصرف آفوبازول رخ می دهد. یک اثر برجسته در روزهای 5-7 ایجاد می شود. دوره درمان با آفوبازول 2-4 هفته بسته به اثر است. حداکثر اثردر هفته چهارم مصرف آفوبازول ایجاد می شود.

    عوارض جانبی: با شروع مصرف آفوبازول، ممکن است سردرد را تجربه کنید که پس از چند روز از شروع درمان برطرف می شود. واکنش های آلرژیک ممکن است. قبل از مصرف آفوبازول حتما با پزشک خود مشورت کنید!

    برای حمایت از بدن در هنگام استرس حاد و مزمن، خوردن غذاهای حاوی موادی که تظاهرات استرس را کاهش می دهد، مهم است.
    روش روانی فیزیولوژیکی خود تنظیمی توسط A. Demkin "تخلیه بار" در شرایط استرس شدید.

    در چه مواقعی باید برای کدام قدیس دعا کرد؟دعاهای ارتدکسدر موارد مختلفزندگی


  • وقتی فردی درد جسمی را احساس می کند، بسیار ساده است که بگوییم درد دارد. اما وقتی روح درد می کند، چه باید کرد، چگونه آن را توضیح داد و چگونه با آن کنار آمد؟

    ویژگی های درد روانی

    همانطور که می دانید درد روانی با هیچ ابزاری قابل اندازه گیری نیست. به اندازه کافی عجیب، گاهی اوقات یک شخص حتی نمی تواند آن را توصیف کند، اما اکثر ما حداقل یک بار در زندگی خود آن را احساس کرده ایم. اغلب، زخم های کوچک روی بدن به سرعت بهبود می یابند، اما ممکن است بیش از یک سال طول بکشد تا درد در روح از بین برود.

    رنج عاطفی که یک فرد در این لحظه احساس می کند اغلب با هیچ چیز تناسبی ندارد. احساسات دردناکی که فرد در این لحظه تجربه می کند به ویژگی های فردی فرد و دلیلی که باعث ایجاد چنین نقص در بدن می شود بستگی دارد.

    علل دردهای روانی

    اگر درد روانی را در یک مفهوم گسترده در نظر بگیریم، دلایل بی شماری برای وقوع آن می تواند وجود داشته باشد. بیشتر اوقات ، چنین احساسات ناخوشایندی به دلیل از دست دادن یک عزیز ظاهر می شود. این می تواند یک جدایی، یک نزاع جدی یا مرگ باشد. در همه این موارد، احساس پوچی، کمبود این فرد وجود دارد که ظاهر درد روحی را به دنبال دارد.

    هنگام پرسیدن این سوال که چرا روح درد می کند، می توانید پاسخ های دیگری بیابید. اغلب این اتفاق می افتد زیرا هدف به دست نیامده است. به عنوان مثال، شخصی بیشتر عمر خود را صرف ایجاد یک شغل شگفت انگیز کرد، اما یک کارگر معمولی باقی ماند. کسی تمرکز کرد زندگی خانوادگی، اما همه چیز به سمت طلاق پیش می رود. علاوه بر این، در بیشتر این موارد، ظلم نه به این دلیل است که نتیجه مطلوب حاصل نشد، بلکه به دلیل محکومیت نزدیکان آنهاست.

    همچنین، موقعیت هایی که یک فرد نمی خواهد کاری را انجام دهد، اما "باید" را می توان با افکار عمومی مرتبط کرد. این ضرورت اغلب دور از ذهن است. با گذشت زمان، آرمان های خاصی در جامعه ظاهر می شود و در تلاش برای رسیدن به آنها، فرد آنچه را که واقعا می خواهد فراموش می کند. بدون دریافت حتی کوچکترین لذت از کار روزانه، او نمی تواند احساس شادی مداوم را به مرور زمان بر وضعیت روحی او تأثیر می گذارد.

    چگونه با مشکل برخورد کنیم

    اکثر افراد در چنین موقعیتی به دلیل چنین احساساتی علاقه مند نیستند، بلکه به پاسخ به این سوال علاقه دارند که "وقتی روح درد می کند، چه باید کرد؟" شما باید خودتان درک کنید که چگونه با این درد ارتباط برقرار کنید، در چنین شرایطی چه کاری انجام دهید و چگونه به آنچه اتفاق افتاده واکنش نشان دهید. تمام این مراحل بخشی از بهبودی و رهایی از احساسات دردناک خواهد بود.

    نحوه برخورد با احساسات دردناک

    شما نباید درد را چیزی منفی و مخرب درک کنید. درد، چه روحی و چه جسمی، به ما نشان می دهد که یک نقص در بدن رخ داده است. این وضعیت به اولین سیگنالی تبدیل می شود که از عواقب بسیار بدتر جلوگیری می کند. و باید ذخایر داخلی خود را برای از بین بردن اولین انگیزه ها هدایت کنید.

    حالت دائمی افسردگی، بی علاقگی و نارضایتی تنها با گذشت زمان بدتر می شود. اگر هیچ اقدامی انجام ندهید، در نتیجه یک خلق و خوی افسرده مداوم، فرد از نظر اخلاقی شروع به "خوردن" خود از درون می کند.

    چگونه واکنش نشان دهیم

    کنار آمدن با عذاب بسیار آسان تر است وقتی می دانید چرا روح شما درد می کند. چندین نکته وجود دارد که کمک می کند موقعیت های مختلف. از این گذشته، اگر اضطراب ذهنی وجود داشته باشد و احساس کند که هیچ کس به او نیازی ندارد، فرد به طور متفاوتی با مشکل کنار می آید.

    از دست دادن یک عزیز

    بزرگترین درد در آن لحظاتی است که عزیزی را برای همیشه از دست میدهی، یکی از عزیزان. حتی ناامیدکننده‌تر این است که متوجه شوید نمی‌توانید آن لحظات شادی را که شما را به هم مرتبط کرده است، برگردانید.

    در چنین شرایطی، به خصوص در اولین بار پس از حادثه، نیازی نیست همه چیز را برای خود نگه دارید. گریه کردن بهتر است، چه برای کسی یا تنها. بعد از اینکه منفی ترین احساسات را رها کردید، باید مراقب بهبودی خود باشید. شما باید این واقعیت را بپذیرید که یک نفر این زندگی را ترک کرده است، اما شما هنوز زنده هستید، خود را تسلیم نکنید. به اندازه کافی عجیب، در این شرایط، اکثر افرادی که این را تجربه کرده اند، از این جمله حمایت می کنند که زمان شفا می دهد. هیچ کس نمی تواند به شما بگوید چقدر آب باید جریان داشته باشد تا به آن برگردید زندگی واقعی، اما قطعا این اتفاق خواهد افتاد.

    خود را از کمک عزیزان منزوی نکنید، آنها می توانند کمی حواس شما را پرت کنند. وقتی روح شما از ضرر و زیان می آزارد، تنهایی بهترین مشاور نیست، بنابراین برای بازگرداندن نشاط و انرژی، سعی کنید بیشتر درگیر زندگی جامعه شوید.

    تنهایی

    در مقطعی از زندگی، اکثر مردم احساس می کنند که رها شده و ناخواسته هستند. اگر روحت از تنهایی درد می کند، نکته اصلی این است که خودت را نبندی. هر چه بیشتر روی خود تمرکز کنید، این حالت مصرف کننده تر می شود. ممکن است روح پس از جدایی از تنهایی احساس سنگینی کند، یا ممکن است چنین دردی در نتیجه این احساس ایجاد شود که هیچکس به آن نیاز ندارد.

    بیرون آمدن از کارهای روزمره، ملاقات با افراد جدید، سفر و حتی هنر به شما کمک می کند تا با تنهایی کنار بیایید. صنایع دستی یک راه عالی برای بهبودی پس از یک رابطه شکست خورده است. آنچه را که دوست دارید برای خود انتخاب کنید، چه نقاشی رنگ روغن های عظیم یا مونتاژ خانه های چوب کبریت، نکته اصلی این است که این فعالیت شما را کاملا جذب و مجذوب خود کند.

    اگر جدا شدید، اما همچنان در همان شغل کار می کنید یا در یک گروه دوستان هستید، بهترین گزینه تغییر منظره خواهد بود. برای پرت شدن نیازی نیست به آن سوی زمین بروید. کمپینگ با چادر در یک جنگل مجاور دقیقاً همین تأثیر را خواهد داشت.

    همچنین یکی محبوب و کاملاً وجود دارد راه موثروقتی قلبت سنگینه معتادان به کار در این مورد با کار کاملاً نجات می یابند. این یک روش نسبتا موثر است، اما ارزش استفاده از آن را به عنوان یک درمان طولانی مدت ندارد، زیرا ممکن است ارتباط خود را با تمام خانواده و دوستان خود از دست بدهید. بنابراین، بهتر است این روش را به عنوان درمان موقت تلقی کنیم.

    غم و اندوه

    مفهوم غم و اندوه بسیار گسترده است. هنگامی که روح شما از غم و اندوه آسیب می بیند، باید آنچه را که اتفاق افتاده است درک کرده و بپذیرید و سپس شروع به حرکت کنید. همه چیز می گذرد و تغییر می کند، پزشکی به ما امکان می دهد بیشتر بیماری ها را درمان کنیم و خسارات مالی همیشه قابل جبران است. زمان بهبود می یابد و پس از مدتی شما خودتان شروع به فراموش کردن آنچه اتفاق افتاده خواهید کرد.

    رنجش

    یک وضعیت نسبتاً رایج بدن انسان، زمانی که روح از توهین آسیب می بیند. بی عدالتی ها در این زندگی در هر گوشه ای در کمین ما نشسته اند و هر چقدر هم که تلاش کنیم، کنار آمدن با همه آنها غیرممکن است. اگر احساس رنجش در نتیجه موقعیتی ایجاد شد که می توانید بر آن تأثیر بگذارید، بهتر است عمل کنید و برای بازگرداندن عدالت تلاش کنید. اگر وضعیت به وضوح یک موقعیت برد-برد است، بهتر است آن را رها کنید و هر چه سریعتر آن را فراموش کنید. مقاومت بسیار بیشتر از نادیده گرفتن آنچه اتفاق افتاده است، نشاط را از شما می گیرد. اگر بعد از چیزی که یکی از عزیزان به شما گفت، احساس نارضایتی به وجود آمد، بهتر است خودتان را در این مورد نخورید، بلکه آشکارا با او صحبت کنید. یک موقعیت نسبتاً رایج زمانی است که شخصی خود را به هم می زند و در یک عبارت توسعه طرح را ارائه می دهد. یک گفتگوی سازنده به شما کمک می کند تا اصل مشکل را بفهمید و قبل از هر چیز خودتان بفهمید که آیا دلیلی برای توهین وجود دارد یا خیر.

    کمک های اولیه در منزل

    اغلب، معمولی ترین چیزها می تواند نگرش مثبت را بازگرداند و فرد را از حالت افسردگی خارج کند. بنابراین، باید نکاتی را به خاطر بسپارید که به این سؤال پاسخ می دهد "روح من درد می کند، چه کار کنم؟" تکنیک های آسان برای از بین بردن آسیب های روانی:

    در سخت ترین شرایط

    وقتی روحتان درد می کند، وقتی هیچ روشی کمکی نمی کند و خودتان احساس می کنید که به طور فزاینده ای به این حالت کشیده می شوید، چه باید بکنید؟ یک روش اثبات شده دیگر برای مقابله با درد روانی و افسردگی وجود دارد - مراجعه به روانشناس. برخی افراد در مورد این موضوع به شدت منفی هستند و معتقدند که این اتلاف پول و زمان است. در واقع این درست نیست.

    یک حالت درد روانی طولانی مدت که با افسردگی مزمن در هم آمیخته است، دیگر صرفاً به عنوان یک نقص در بدن تلقی نمی شود، بلکه به عنوان یک بیماری تلقی می شود. و اگر پزشک نباشد چه کسی می تواند به بهترین وجه به شما کمک کند تا با این بیماری کنار بیایید؟

    درد روانی را در پس زمینه این مشکل دست کم نگیرید، اختلالاتی در وضعیت جسمانی فرد ایجاد می شود و مشکلات سلامتی ظاهر می شود. حواس بیمار پرت می شود که بر کار و مطالعه تأثیر منفی می گذارد و متعاقباً انگیزه بیشتری برای تشدید افسردگی می دهد.

    مراجعه به روانشناس به شما این امکان را می دهد تا دریابید که وضعیت از بیرون چگونه به نظر می رسد. یک ویژگی مثبت این است که یک فرد می تواند بی طرفانه به آنچه اتفاق افتاده است نگاه کند. همچنین، احتمالاً روانشناس چندین گزینه برای رهایی از این حالت به شما ارائه می دهد که می توانید مؤثرترین و کم دردسرترین را برای خود انتخاب کنید. روان انسان دارای ویژگی های بسیاری است که فقط یک روانشناس با تجربه آنها را درک می کند، بنابراین کمک او اغلب در بین همه گزینه ها برای رهایی از افسردگی مؤثرترین است.

    خود را منزوی نکنید

    اگر احساس می کنید که به دلایلی از درون شکسته اید و نمی توانید به تنهایی با آن کنار بیایید، نباید خود را از همه ببندید. این وضعیت را می توان با بیماری مقایسه کرد که شما به کسی در مورد آن چیزی نمی گویید، اما در این زمان بدتر می شود و باعث آسیب بیشتر و بیشتر می شود.

    با یکی از عزیزانتان صحبت کنید، اگر از نظر روانی دشوار است، به یک غریبه در مورد تجربیات خود بگویید. مدام آن را برای خود نگه دارید افکار منفی، ما ذات خود را مسموم می کنیم.

    بهبود یا بدتر شدن

    برخی افراد تسکین درد دل را با تسکین موقت اشتباه می گیرند. هنگام انتخاب الکل یا مواد مخدر به عنوان متحد، فرد باید درک کند که به هیچ وجه برای مقابله با مشکل کمکی نخواهد کرد. مسمومیت می گذرد، اما درد ناپدید نمی شود. چنین روش های درمانی شبیه به خودفریبی است.

    برای رهایی از درد روانی، باید بدانید علت اصلی آن چیست، از شر آن خلاص شوید، آن را بپذیرید یا فراموش کنید. شما نباید از تصمیم فرار کنید.

    هر فردی هر روز احساسات مختلفی را تجربه می کند. و اگر همه چیز با موارد مثبت بسیار واضح است، پس با فرد منفیگاهی اوقات مبارزه کردن بسیار دشوار است. به همین دلیل است که در این مقاله می خواهم در مورد چگونگی کنار آمدن با دردهای روحی صحبت کنم.

    چیست؟

    در همان ابتدا باید گفت که خود مفهوم «روح» بسیار انتزاعی است. این ماده خاصی است که نه رنگ دارد، نه بو، نه وزن. با این حال، دقیقاً این است که اساس کل زندگی انسان، موتور بدن، رهبر آن است. در اینجا باید گفت که مفاهیمی مانند سلامت روان، آسیب یا درد روانی نیز بسیار انتزاعی هستند. از این گذشته، چیزی که حتی یک فرم ندارد، نمی تواند آسیب ببیند. با این حال، احتمالاً هر فردی که در سیاره زمین زندگی می کند حداقل یک بار در زندگی خود چنین احساساتی را تجربه کرده است. امری بسیار پیچیده و خطرناک است، زیرا نمی توان در مدت کوتاهی با کمک قرص یا روش های دارویی خاص با آن مقابله کرد (مانند دردهای جسمانی). زمان و مجموعه خاصی از اقدامات را می طلبد.

    اجزای درد روانی

    من همچنین می خواهم بگویم که هر تجربه عاطفی (به گفته روانشناسان مدرن) از چندین عنصر ساده تشکیل شده است:

    1. احساسات
    2. افکار.
    3. احساس ناخوشایند یا ناراحتی در بدن.
    4. تصاویر بصری (ایده ها، تصاویر خاص در مقابل چشم).

    اگر روح آدمی درد می کند، چه باید بکند؟ یک سوال منطقی اغلب مطرح می شود. از این گذشته ، هیچ کس نمی خواهد زمان اضافی را متحمل شود و در افکار دشوار بگذراند. اولین توصیه این است: زمان شفا می دهد. و این درست است. این حقیقت از زمان های بسیار قدیم شناخته شده است. پزشکان باستان انواع ناراحتی های عاطفی را تنها با گذشت زمان (و زایمان) درمان می کردند. یک فرد به مدتی نیاز دارد تا از تجربیات خود به اندازه کافی استفاده کند. در این ساعت لازم است که در مورد همه چیز با دقت فکر کنید تا وقایع گذشته را دوباره زنده کنید. شما باید یک بار دیگر - آخرین بار - درد خود را احساس کنید. تنها در این صورت است که می تواند احساس کامل شدن ظاهر شود. اغلب پس از این، مردم شروع به رها کردن مشکل خود می کنند و به تدریج با آن خداحافظی می کنند. زمان می گذرد و اثری از نگرانی ها باقی نمی ماند. این را باید همیشه در نگاه به آینده و نه به گذشته به خاطر بسپارید.

    با این حال، یک "اما" در این توصیه وجود دارد. هنگامی که دریابید چگونه با درد روانی کنار بیایید، نمی توانید خیلی درگیر مشکل خود شوید. از این گذشته ، او می تواند شما را برای مدت طولانی به شبکه خود "کشش" کند. اگر وضعیت در عرض یک هفته بهبود نیافت، باید از خارج کمک بگیرید. به هر حال، از این طریق می توانید به تدریج خود را به افسردگی طولانی مدت سوق دهید، که کنار آمدن با آن بسیار بسیار دشوار است.

    روحم درد می کند! چه باید کرد، چگونه به خود کمک کنید؟ چرا به دنبال کمک از بیرون نیستید؟ در این حالت چندین راه برای خروج از حالت منفی وجود دارد. اولین و احتمالاً مهمترین آن کمک یک روانشناس است. تنها بر اساس چند مکالمه، یک متخصص قادر خواهد بود مشکل بیمار خود را درک کند و به او کمک کند راهی برای خروج از وضعیت فعلی پیدا کند. توجه: باید به یاد داشته باشید که هیچ کس بهتر از صاحب آن مشکل را حل نمی کند. نیازی نیست امیدوار باشید که یک روانشناس تمام مسائلی را که روح شما را آزار می دهد حل کند. به هیچ وجه، او راه های خروج از وضعیت را نشان خواهد داد. بعد، شما باید مستقل عمل کنید. گزینه بعدی برای رهایی از شرایط سخت روانی، کمک والدین یا دیگران است. شایان ذکر است که هیچ کس جز عزیزترین و عزیزترین افراد نمی تواند کمک کند. مادر، پدر، خواهر، برادر، خاله و عمو - اینها افرادی هستند که صمیمانه نگران هستند و سعی می کنند برای کمک به خویشاوندان خود هر کاری انجام دهند. شما همیشه باید از بستگان خود کمک بگیرید، زیرا آنها اغلب بسیار کمک می کنند مشاوره خوب. و آخرین راه برای آرام کردن پریشانی عاطفی و احساسات، مراجعه به دوستان برای کمک است. اینها کسانی هستند که به احتمال زیاد به گذشته نخواهند پرداخت، بلکه چشمان خود را به حال باز خواهند کرد (به خصوص اگر ما در مورددر مورد جوانی). فقط رفقای خوب می توانند در گردباد روز بچرخند بدون اینکه لحظه ای مهلت به دوستشان بدهند. مطالعه، تفریح، خودشناسی، سینما، نمایشگاه، دیسکو... دیگر زمانی برای خود تازی زدن و نگرانی های بی مورد باقی نمی ماند. و سپس زمان می گذرد و همه چیز به تدریج آرام می شود و فراموش می شود.

    چند کلمه در مورد داروها

    اگر روحتان درد می کند، چگونه می توانید به خودتان کمک کنید، در چنین شرایطی چه باید کرد؟ بنابراین، گاهی اوقات می توانید توصیه های ساده ای بشنوید: باید داروهای خاصی مصرف کنید. اینها به اصطلاح داروهای ضد افسردگی یا فقط داروهای ضد اضطراب هستند. اما این توصیه بسیار خطرناک است. مسئله این است که تجویز هر دارویی برای خودتان بسیار بسیار خطرناک است. این می تواند تأثیر بسیار منفی بر سلامت شما داشته باشد. داروهای ضد افسردگی پس از معاینه و تشخیص خاص بیماری باید منحصراً توسط پزشک معالج تجویز شود. در اینجا باید توضیح دهیم: مشکلات روانی زیادی وجود ندارد که داروها به آنها کمک کنند. شما باید یاد بگیرید که بدون تأثیر مواد شیمیایی خارجی با همه چیز کنار بیایید.

    چند کلمه در مورد آرامش دهنده ها

    بسیاری از مردم می توانند در مورد چگونگی خلاص شدن از درد روانی صحبت کنند. از این گذشته ، متداول ترین روش استفاده از داروهای مختلف آرامش بخش است. این می تواند الکل، مواد مخدر باشد. بدون شک، برای مدت کوتاهی می توانند با تیره کردن ذهن، آرامش را به ارمغان بیاورند. اما این مطلقاً راهی نیست وضعیت دشوار. پس از همه، روز بعد احساسات بازگشت، و این نیز با سنگین مخلوط شده است وضعیت فیزیکی. بنابراین دو برابر بدتر می شود. علاوه بر این، مصرف داروهای فوق بر روی فرد تأثیر منفی می گذارد و در برخی موارد منجر به اعتیاد می شود که کنار آمدن با آنها بسیار دشوار است.

    اگر روح انسان درد می کند، برای کنار آمدن با این وضعیت چه باید کرد؟ بنابراین باید در مورد مشکل خود صحبت کنید. با این حال، باز کردن با یک شخص، حتی نزدیک، همیشه آسان یا ساده نیست. در این مورد، یک مجله عالی است. شما باید سعی کنید تمام احساسات و تجربیات خود را روی کاغذ بریزید. باید در زمانی که خیلی بد است یادداشت برداری کنید. حداقل یک هفته باید بنویسید. سپس همه چیز باید دوباره خوانده شود. پس از خواندن آنچه نوشته شده است، خیلی چیزها واضح تر می شود. برخی چیزها خنده دار به نظر می رسند، اما خلاص شدن از برخی چیزها آسان خواهد بود. شایان ذکر است که با نگاه از بیرون به مشکل می توانید آن را بهتر درک کنید و نکاتی را برای خود روشن کنید.

    چگونه احساسات منفی عاطفی را آرام کنیم؟ باید سعی کنید مشکلی که شما را نگران می کند فراموش کنید. این کار نیاز به کمی کار دارد. یعنی از شر هر چیزی که شما را به یاد گذشته سختتان می اندازد خلاص شوید. به عنوان مثال، اگر از کسی که دوستش دارید جدا شوید، باید تمام هدایا را دور بریزید یا بدید و عکس ها را با هم از بین ببرید. نباید چیزی در محیط باقی بماند که باعث درد یا خاطره شود.

    نکته بعدی در مورد اینکه چگونه از درد روحی خلاص شوید این است که کاری را که دوست دارید انجام دهید. شما باید همه چیز را انجام دهید تا به سادگی مشکل خود را به یاد نیاورید. خلاقیت بهترین راه برای انجام این کار است. گلدوزی، طراحی، دوچرخه سواری، موسیقی - اینها چیزهایی هستند که بدون آنها تصور یک زندگی عادی غیرممکن است. با اشغال کامل زمان، زمان کافی برای افکار منفی و ناامیدی وجود ندارد.

    اگر فردی از رنج های روحی مختلف رنج می برد، می توانید داوطلبانه را امتحان کنید. در این صورت باید به نزدیکترین سازمان دولتی مراجعه کنید و به صورت رایگان خود را به عنوان دستیار پیشنهاد دهید. در این صورت می توانید در مورد دلایل چنین اقدامی صحبت کنید. در این صورت ممکن است فرد به جلسات مختلفی فرستاده شود که در آن افراد مشکلات خود را در میان بگذارند. پس از گوش دادن به داستان های دیگران، می تواند یک نتیجه ساده بگیرد که مشکل او چندان وحشتناک نیست و می توان با آن مقابله کرد. از این گذشته، شرایط پیچیده تر و وحشتناک تری وجود دارد. در عین حال، با کمک به مردم، می توانید تا حد زیادی خود را اثبات کنید و متوجه شوید که برای جامعه و افراد دیگر نیز بسیار مفید هستید. و چنین افکاری تأثیر بسیار مفیدی در روند بهبودی از رنج روانی دارد.

    اگر فردی زخم روحی قوی داشته باشد چه باید کرد؟ می توانید سعی کنید به روشی مشابه با آن کنار بیایید. به عنوان مثال، اگر علت رنج جدایی از یکی از عزیزانتان باشد، باید با افراد دیگر آشنا شوید. اگر از شغل خود اخراج شدید یا از دانشگاه اخراج شدید، می توانید در دوره های آموزشی شرکت کنید و یک حرفه جدید بیاموزید. ما باید همیشه آنچه را که وجود ندارد به خاطر بسپاریم. سرنوشت کسانی را که فعال و متکبر متوسط ​​هستند دوست دارد، بنابراین هرگز نباید دل خود را از دست بدهید یا تسلیم شوید. بالاخره هر که در بزند در باز می شود.

    ما باید به یاد داشته باشیم که فقط یک زندگی وجود دارد. شما به سادگی نمی توانید آن را برای بار دوم زندگی کنید. بنابراین، باید سعی کنید هر کاری که می توانید در این لحظه، اینجا و اکنون انجام دهید. همانطور که می گویند، شما باید از زندگی حداکثر بهره را ببرید. اگر به طور دوره ای به گذشته برگردید، ممکن است نتوانید با تغییراتی که امروز در حال رخ دادن است، هماهنگ شوید. با این حال، گفتن این کار را انجام نمی دهد. همه چیز در اینجا بسیار پیچیده تر است. توصیه ساده در مورد اینکه چگونه به آنچه اتفاق افتاده فکر نکنید: اگر چنین تمایلی ایجاد شد و افکار دوباره برگشتند، فقط باید خود را مجبور کنید که آینده متفاوتی را تجسم کنید. این یک راه عالی برای تسریع بهبودی ذهنی است. شما باید تصویری از آینده ای روشن داشته باشید و هر بار به آن بازگردید. و اگر همه چیز به درستی انجام شود، دنیای تصور شده به زودی به واقعیت تبدیل خواهد شد و زندگی دوباره در مسیر صعودی قرار خواهد گرفت.

    همه یک حقیقت ساده را می دانند: شما نیاز به دادن بیش از دریافت دارید. از این گذشته، رضایت اخلاقی زیادی به همراه دارد. اگر روح شما بد است، باید سعی کنید زندگی همه اطرافیانتان را بهبود ببخشید. میشه به مامان کمک کنی نظافت عمومی، یک میله نخ ریسی به پدر بدهید یا با فرزند خواهرتان قدم بزنید. قدردانی و تشویق از بیرون روحیه شما را بهبود می بخشد و فقط می بخشد احساسات مثبت. و کنار آمدن با خاطرات سخت بسیار ساده تر است.

    در اینجا ما در مورد خودخواهی صحبت نمی کنیم، بلکه در مورد این واقعیت است که شما باید حداکثر آنچه را که می تواند شما را خوشحال کند به خود بدهید. در این زمان، می توانید سعی کنید حداقل یک رویای گرامی را برآورده کنید - پرش با چتر نجات، رفتن به دریا یا فقط رفتن به یک پارک تفریحی. انتظار چیزی شگفت انگیز و احساسات مثبت به خوبی با مشکلات روحی متعدد مقابله می کند.

    نتیجه گیری ساده

    و برای جلوگیری از بروز بیماری ها و مشکلات روانی مختلف باید سعی کنید همیشه مثبت فکر کنید. از این گذشته ، تمام آزمایش هایی که سرنوشت می فرستد فقط باید انسان را قوی تر کند. و علاوه بر این، همیشه باید به یاد داشته باشیم که پشت رگه تاریک زندگی همیشه یک سفید وجود خواهد داشت. در انتظار زیبایی، به زودی می توان منتظر آن بود.

    دکتر! روحت را شفا بده -
    این یک آبسه کامل است،
    قول میدم به حرفات گوش بدم
    تو دکتری، من بیمارم!

    شما می گویید امکان پذیر نیست؟
    قرص برای روح نیست؟
    که باید مراقبش باشی،
    آرام باش، برای زندگی عجله نکن؟

    بیهوده او را اذیت نکن،
    و آن را در شب پاره نکنید.
    پس از همه، روح فوق العاده است!
    مانند پارچه ابریشمی بافته شده،

    از غروب و طلوع خورشید،
    تار عنکبوت و شبنم،
    سلام صبح بخیر،
    زیبایی توری شگفت انگیز.

    آره یادمه همینطور بود
    بسیاری از گرمای روشن.
    روح من چقدر دوست داشت!
    چقدر زیبا بود

    و حالا داخلش خیلی خالیه
    انگار چراغ ها خاموش شده بود.
    منزجر کننده، منزجر کننده، ترسناک، غم انگیز،
    -دکتر! یه نصیحتم کن!

    رو می کند و می رود
    حیف که وقت گرفت.
    چه اتفاقی برای من می افتد
    نتونستم توضیح بدم...


    ولادیمیر بلوزرسکی

    درمان می‌کنم برای دیدن دکتر -
    دکتر، من احساس بدی دارم، حداقل جیغ بزن.
    دکتر از روح فلج
    شفام بده، شفام بده!

    دکتر، عزیزم، من را مسئول نخوان
    هیچ دلیلی برای مشکلات بدنی وجود ندارد -
    از ضعف روحی ام
    شفام بده، شفام بده!

    در شهرها من دل هیچکس نیستم
    در شهرها من یک گدا در روح هستم، -
    من با آسفالت بی شخصیت شده ام.
    شفام بده، شفام بده!

    چهل قطره باران تجویز کن
    برای من بنویس - در چمنزارهای پشت من.
    ویروس شهر نه کمتر...
    شفام بده، شفام بده!

    رایحه کاج را به بیشه زار اختصاص دهید،
    در اغلب موارد از رویه ها کوتاهی نکنید!
    منو ببخش که اینقدر التماس کردم -
    دکتر روح فلج شده
    شفام بده، شفام بده!

    او فورا نمی میرد، اما در مورد آن خواب خواهد دید © Dr. House

    اگر به اندازه کافی منتظر بمانید، ممکن است کسی بیمار شود © دکتر هاوس

    اکثر بیماران پیشانی را از پوبیس تشخیص نمی دهند © Dr. House

    زنان مجلل فقط در صورتی پزشک می شوند که کسی به آنها توهین کرده باشد © Doctor House

    من در دفترم خواهم بود. تنها با خودم بسیاری از پورنوگرافی های جدید در اینترنت ظاهر شده اند، اما به تنهایی قابل دانلود نیستند © Dr. House

    پزشکان باید بیماری ها را درمان کنند و کسانی که بیماران را درمان می کنند هرگز از غم و اندوه خود خارج نمی شوند © دکتر هاوس

    اگر از متنفر بودن از زندگی لذت می برم، از زندگی متنفر نیستم. من از آن لذت می برم © دکتر هاوس

    آیا دروغ دروغ است اگر همه بدانند دروغ است؟ © دکتر هاوس

    اگر او با من موافق است، پس من به او نیازی ندارم. اگر نه، من او را نمی خواهم © Dr. House about Cuddy

    یا به شما کمک می کند زندگی کنید یا به شما کمک می کند بمیرید - نمی توانید این کار را یکباره انجام دهید © Dr. House

    چه کسی را می‌خواهید، پزشکی که هنگام مرگ دست شما را بگیرد یا پزشکی که در حالی که بهبود می‌یابید شما را نادیده بگیرد؟ شاید بدترین چیز این باشد که دکتری داشته باشید که در هنگام مرگ شما را نادیده بگیرد. © خانه

    میخوای درمانش کنم؟ داروها در داروخانه، بیمار بی حرکت در مراقبت های ویژه. به نظر یک مشکل جغرافیایی ساده است. © خانه

    من در گروه های جستجو خوب کار نمی کنم. همچنین، من نمی دانم چگونه بنشینم، سیگار بکشم، عصبی شوم و هیچ کاری انجام ندهم! © خانه

    فاحشه ات چطوره؟ - اوه، خیلی خوب که پرسیدی - داستان خنده دار: او قرار بود مدیر بیمارستان شود، اما دوست نداشت اینطور مردم داشته باشد. © کادی و هاوس