صفحه اصلی / به سلامتی شما / خداوند انسان را در چه روزی آفرید؟ کتاب مقدس برای خواندن خانوادگی آغاز شد

خداوند انسان را در چه روزی آفرید؟ کتاب مقدس برای خواندن خانوادگی آغاز شد

قدیس جان کریزوستوم می‌گوید: کسی که کتاب مقدس را سطحی می‌خواند (یعنی آنچه را که در آن نوشته شده است به معنای واقعی کلمه می‌فهمد) «در سرگردانی بزرگی فرو می‌رود». همان صفحات اول کتاب مقدس باعث سردرگمی می شود، شکلی بسیار ساده، اما درک آن بسیار دشوار است. فصل اول پیدایش در مورد خلقت جهان صحبت می کند:

«در ابتدا خداوند آسمانها و زمین را آفرید. زمین بی شکل و خالی بود و تاریکی بر پرتگاه بود و روح خدا بر آب ها معلق بود.
و خداوند فرمود: نور شود. و نور بود. و خدا نور را خوب دید و نور را از تاریکی جدا کرد. و خداوند روشنایی را روز و تاریکی را شب نامید. و شام شد و صبح شد: روزی.

و خدا گفت: فلکی در میان آبها باشد و آب را از آب جدا کند. [و چنین شد] و خداوند فلک را آفرید و آبی را که در زیر فلک بود از آبی که بالای فلک بود جدا کرد. و همینطور شد. و خداوند فلک را بهشت ​​نامید. [و خدا آن را دید اینخوب است.] و عصر شد و صبح شد: روز دوم.

و خداوند فرمود: آبی که در زیر آسمان است در یک جا جمع شود و خشکی ظاهر شود. و همینطور شد. [و آبهای زیر آسمان در جای خود جمع شد و خشکی پدیدار شد.] و خداوند خشکی را زمین نامید... و خداوند فرمود: زمین سبزه و علف بذر دهد [بر حسب نوع و شباهتش]. او، و] درخت پرباری که بر حسب نوع خود میوه می دهد که دانه آن در زمین است. و چنان شد... و شام شد و صبح شد: روز سوم.

و خداوند فرمود: نورهایی در وسعت آسمان باشد [تا زمین را روشن کند و] روز را از شب جدا کند و نشانه ها و فصول و روزها و سال ها را از هم جدا کند. و چراغ‌هایی در فلک آسمان باشند تا زمین را روشن کنند. و چنان شد... و شام شد و صبح شد: روز چهارم.

و خدا گفت: بگذار آب موجودات زنده را بیرون آورد. و اجازه دهید پرندگان بر فراز زمین، در سراسر فلک آسمان پرواز کنند. [و چنین بود.] و خدا ماهی بزرگ و هر موجود زنده‌ای را که از آب بیرون می‌آورد، بر حسب نوعشان، و هر پرنده بالدار را برحسب نوع خود آفرید. و خدا دید که خوب بود... و شام شد و صبح شد: روز پنجم.

و خدا گفت: بگذار زمین بر حسب جنسشان موجودات زنده بیافریند، چهارپایان و خزنده و جانوران وحشی زمین بر حسب نوعشان. و اینجوری شد...

و خداوند فرمود: انسان را به صورت خود و به شباهت خود بسازیم و بر ماهیان دریا و پرندگان آسمان و چهارپایان و بر تمامی زمین و بر همه مسلط شوند. چیز خزنده روی زمین و خدا انسان را به صورت خود آفرید، به صورت خدا او را آفرید. نر و ماده را آفرید. و خداوند آنها را برکت داد و خداوند به آنها فرمود: بارور شوید و زیاد شوید و زمین را پر کنید و آن را مسلط کنید و بر ماهیان دریا و [بر حیوانات] و بر پرندگان آسمان مسلط باشید. [و بر هر چهارپایان، و بر تمامی زمین، ] و بر هر جانداری که بر روی زمین حرکت می کند... و خداوند هر چه آفریده بود دید، و اینک، بسیار خوب بود. و شام شد و صبح شد: روز ششم» (پیدایش 1. 1-9، 11، 13-15، 19-21، 23-24، 26-28، 31).

در نگاه اول به نظر می رسد که این روایت کهن با ایده های علمی مدرن درباره منشأ جهان مطابقت ندارد. اما کتاب مقدس، همانطور که قبلاً گفته شد، یک کتاب درسی در مورد علوم طبیعی نیست. نکته علمیبینایی برای کتاب مقدس نه حقایق علمی طبیعی، بلکه حقایق دینی را به ما می آموزد.و اولین حقایق این است که این خداوند بود که جهان را از هیچ آفرید. تصور چنین چیزی برای آگاهی انسان فوق العاده دشوار است، زیرا خلقت از هیچ فراتر از محدودیت های تجربه ما قرار دارد.

مردم برای درک رمز و راز آغاز وجود جهان فیزیکی، در یکی از سه توهم افتادند (و هنوز هم می‌افتند).
یکی از آنها فرقی بین خالق و خلق نمی گذارد. برخی از فلاسفه قدیم معتقد بودند که خدا و مخلوق او یک جوهر هستند و جهان منشأ خدایی است. بر اساس این عقاید، خداوند مانند مایعی که از ظرفی سرریز شده، بیرون ریخته و شکل می گیرد دنیای فیزیکی. بنابراین، خالق به معنای واقعی کلمه در ذرات آفرینش حضور دارد.

چنین فیلسوفانی پانتئیست نامیده می شدند.

برخی دیگر معتقد بودند که ماده همیشه همتراز با خدا وجود دارد و خدا به سادگی جهان را از این ماده ابدی شکل داده است. چنین فیلسوفانی که به وجود اصلی دو اصل - الهی و مادی - پی بردند، دوگانه گرا نامیده شدند.

برخی دیگر وجود خدا را به کلی انکار کردند و وجود ابدی ماده را به تنهایی تأیید کردند. اینها را ملحد می نامیدند.

اشتباهات در درک ذات خلاقیت الهی با این واقعیت توضیح داده می شود که این خلاقیت خارج از واقعیت تجربه بشری انجام شده است. افراد از طریق علم، فناوری، هنر، اقتصادی و سایر فعالیت های عملی، خلاقیت را تجربه می کنند. با این حال، علم، فناوری، هنر و هر نوع فعالیت دیگری در ابتدا موادی برای خلاقیت دارند که با یک اصل عینی سر و کار دارند - دنیای اطراف. مردم بر اساس تجربه خلاقیت خود سعی کردند خلقت جهان را درک کنند.

خداوند جهان، جهان را از هیچ آفرید- به قول او، به قدرت متعال او، به اراده الهی. خلقت الهی یک عمل یکباره نیست - در طول زمان اتفاق می افتد. کتاب مقدس در مورد روزهای خلقت صحبت می کند. اما ما البته در مورد چرخه های 24 ساعته صحبت نمی کنیم، نه در مورد روزهای نجومی خود، زیرا همانطور که کتاب مقدس به ما می گوید، نورها فقط در روز چهارم ایجاد شدند. این در مورد استدر مورد سایر دوره های زمانی کلام خدا به ما اعلام می کند که "با خداوند، یک روز مانند هزار سال است و هزار سال مانند یک روز" (دوم پطرس 3:8). خدا خارج از زمان است. و بنابراین نمی توان قضاوت کرد که این آفرینش الهی تا چه زمانی صورت گرفته است.

اما چیز دیگری کاملاً آشکار است. خود خداوند در مکاشفه الهی می گوید که عمل خلاق الهی هنوز ادامه دارد: "اینک، من هر چیزی را جدید می آفرینم" ("من همه چیز جدید را می آفرینم" - مکاشفه 21.5). این بدان معنی است که خداوند به صورت ضمنی و غیرقابل درک برای ما، کار آفرینش را ادامه می دهد و با انرژی الهی خود از نظم جهانی جهانی در حالت متعادل و قابل دوام حمایت می کند. خداوند خالق جهان است و مشیت او برای جهان و انسان، خلقت خلاق او در رابطه با جهان و انسان کامل نشده است.

این اولین سطرهای کتاب پیدایش بود که برای بسیاری، به‌ویژه در قرن‌های 18 تا 19، در دوران توسعه سریع علوم طبیعی، به یک مانع تبدیل شد. اما بیایید در مورد آن فکر کنیم: آیا تقریباً سه هزار سال پیش، پیامبر باستانی موسی، خطاب به مردم کوچ نشین، می توانست از آفرینش جهان به زبان بگوید. علم مدرن? اما آنچه موسی به زبان زمانه خود گفت حتی تا امروز برای بشر روشن است. هزاران سال گذشته است، اما هیچ انسانی روی زمین نیست که نتواند این کلمات باستانی را درک کند. برای انسان مدرناینها نمادها، تصاویر، استعاره های زیبا هستند - یک زبان شگفت انگیز از دوران باستان، که به طور مجازی این راز پنهان، حقیقت مذهبی را به ما منتقل می کند که خدا خالق جهان است.

این تصاویر تصویر خارق‌العاده‌ای از کیهان به ما نشان نمی‌دهند. آنها روند ظهور روحانی و جهان های مادی. "خدا بهشت ​​را آفرید ..." - تفسیر سنتی کلیسا از این کلمات در آنها شواهدی از ایجاد جهان فرشته فوق العاده می بیند. «... و زمین» - در اینجا نشانه ای از خلقت ماده است. حتی اگر روایت کتاب مقدس در مورد خلقت جهان را از دیدگاه دیدگاه های مدرن در مورد منشأ کیهان ارزیابی کنیم، در اینجا نیز - البته با تعدیل هایی برای زبان و تصاویر ارائه شده - می توان چیزی پیدا کرد. که بسیار منطقی و قابل درک به نظر می رسد. دگرگونی ماده با خلقت نور آغاز می شود: «وَ اللَّهُ قَالْ أَنْوَرُونَ. و نور بود...» امروز می دانیم که نور ارتعاشات الکترومغناطیسی است، انرژی است. بنابراین، اساس عمل خلاقانه ای که ماده آشفته را تغییر می دهد، ایجاد انرژی است. سپس - خلقت جهان بی جان و زنده. در ابتدا گیاهان بودند، سپس پرندگان آبزی، خزندگان، و پرواز. سپس پستانداران همانطور که کتاب مقدس می گوید، خداوند مستقیماً همه اینها را خلق نکرده است، بلکه آب و زمین آن را ایجاد کرده اند. این نشان دهنده دخالت تمام طبیعت در رمز و راز خلقت جدید است. و در پایان آفرینش جهان - خلقت انسان.

تصاویر و استعاره های کهن نباید مانعی برای درک حقیقت در مورد خلقت جهان و انسان توسط خداوند باشد. در عین حال، باید به خاطر داشته باشیم که هدف از روایت کتاب مقدس، ارائه پاسخ های علمی به مسئله مبدأ جهان نیست، بلکه آشکار ساختن حقایق مهم دینی برای انسان و آموزش او به این حقایق است.

خداوند جهان را در زمان و مکان آفرید و به قدرت متعالی خود آن را از نیستی به حیات فرا خواند. خداوند انسان را آفرید و او را برای ارتباط ویژه با خود مقدر کرد و او را بر همه خلقت برتری داد و هدف اصلی وجودش - زندگی در هماهنگی کامل با خالق و به عبارت دیگر زندگی دینی - را برای او تعیین کرد. افعال ابدی کتاب مقدس گواه این امر است.

موارد دلخواه مکاتبه تقویم منشور صوتی
نام خدا پاسخ ها خدمات الهی مدرسه ویدئو
کتابخانه خطبه ها رمز و راز سنت جان شعر عکس
روزنامه نگاری بحث ها کتاب مقدس داستان کتاب های عکس
ارتداد شواهد نمادها اشعار پدر اولگ سوالات
زندگی مقدسین کتاب مهمان اعتراف آرشیو نقشه سایت
دعاها حرف پدر شهدای جدید مخاطبین

سوال شماره 2981-2

بر اساس باور مسیحیان، خداوند ۷۵۱۰ سال پیش زمین را خلق کرده است و دنیای علم معتقد است که زمین حدود ۴ میلیارد سال پیش شکل گرفته است. چه کسی را باور کنیم؟

نیکولای ناب چلنی، روسیه
02/10/2008

پدر اولگ عزیز!

من از صمیم قلب می خواهم به خدا ایمان داشته باشم. این آسان تر و آرام تر است و احتمالاً خطر رفتن به جهنم کمتر وحشتناک است ، زیرا هنوز حداقل امیدی برای سرنوشت آسان تر وجود دارد و اگر شخصی به آن اعتقاد نداشته باشد زندگی پس از مرگ، پس او از قبل 100٪ می داند که مرگ برای او پایان همه چیز است. اما ایمان کورکورانه به خدا نیز یک گزینه نیست. در نهایت، همه به حقیقت نیاز دارند. او کجاست؟ توسط ایمان مسیحیخداوند 7510 سال پیش زمین را خلق کرد و دنیای علم معتقد است که زمین حدود 4 میلیارد سال پیش تشکیل شده است، جهان 14 میلیارد سال قدمت دارد.
چه کسی را باور کنیم؟

با بهترین احترام، نیکولای.

پاسخ پدر اولگ مولنکو:

نیکولای، اگر واقعاً می خواهید به خدا ایمان داشته باشید، مطمئناً ایمان خواهید آورد. اما ایمان را نمی توان از زندگی جدا کرد. ایمان تنها پذیرش مجموعه معینی از مفاهیم، ​​معارف و آیات نیست، بلکه زندگی منطبق بر مشیت و اراده و احکام خداوند است. متأسفانه اکثر افرادی که ایمان به مسیح را پذیرفته اند آن را فقط به عنوان یک جهان بینی نظری می پذیرند و مانند بت پرستان یا بدتر از آن به زندگی خود ادامه می دهند.

ایمان به خودی خود خطر رفتن به جهنم را از بین نمی برد، اما به فرد فرصت واقعی می دهد تا خود را تغییر دهد، با خداوند خداوند آشتی کند، به رستگاری برسد و به خانه های ابدی ملکوت بهشت ​​حرکت کند. مرگ بیولوژیکی (جسمی) یک انسان پایان همه چیز نیست، بلکه فقط پایان زندگی زمینی است که از طرف خداوند برای اصلاح و آزمایش به ما داده شده است.

با پایان زندگی زمینی، موقعیت ابدی جدیدی از روح انسان (و پس از رستاخیز عمومی کل شخص) به وجود می آید. این وضعیت یا سعادت ابدی است یا تا ابد دردناک. هر فردی یکی از این دو موقعیت را برای خود انتخاب می کند.

زندگی بدون ایمان مطلقاً غیرممکن است. اگر انسان به خدا یا خدا ایمان نداشته باشد، به این وسیله ایمان می آورد ارواح شیطانیو به مردمی که در جنون خود دروغ می گویند که خدا اصلا وجود ندارد یا همان چیزی نیست که به خود ما وحی کرده است.

حقیقت (با حرف T بزرگ) پسر خدا یا کلام خدا است که به دنیای زمینی ما آمد، که پس از تبدیل شدن به خدا، انسان شد، نجات دهنده و نجات دهنده همه مردم. از این حقیقت همه حقایق دیگر ناشی می شود. بنابراین، تنها چیزی که از طریق مسیح به خدا یا به چیزی الهی منتهی می شود صادق است. بر اساس ایمان مسیحی، که با مکاشفه الهی ثبت شده در کتاب مقدس مطابقت دارد، خداوند اولین انسان را 7509 سال پیش (در رابطه با سال جاری 2009 میلادی) خلق کرد. این تعداد سال به وضوح از طریق تاریخ مردم از آدم تا مسیح، که در کتاب مقدس ثبت شده است، ترسیم شده است. از مسیح تا پایان روزگار ما، تعداد سالها در کتابهای نبوی کتاب مقدس ثبت شده است. این حقیقتی است تغییر ناپذیر از جانب خدا و خالق ما.

به اصطلاح «دنیای علمی» که متشکل از تعدادی انسان مغرور، پر زرق و برق با خودبینی و دانش کاذب است، ادعای تقویم افسانه‌ای و بی‌اساس میلیاردها ساله دارد. این کاملاً مزخرف است و فقط باعث خنده و پشیمانی از چنین خطای بزرگی در یک انسان وفادار به خدا می شود. مردان «علمی» در این موضوع اشتباه می‌کنند و گمانه‌زنی‌ها و فرضیات (فرضیه‌های) خود را در راه حل آن وارد می‌کنند. آنها از ابتدا تا انتها نگاه نمی کنند (زیرا در ابتدا اصلاً آنجا نبودند)، بلکه از آخر به ابتدا نگاه می کنند. آنها که در پایان چیزی احساس کردند، بر اساس این آزمایشات، بر اساس خود فرضی در مورد تعداد سالهای وجود زمین و جهان ایجاد می کنند. تفکر منطقیو کاربرد اشتباه آزمایش امروز در گذشته. آنها از یک سو به اشتباه ادعا می کنند که تغییرات شگرفی در طبیعت، محیط زیست و غیره در طی سالیان بسیار بسیار زیاد رخ داده است و از طرف دیگر تغییر ناپذیری خاصی را در همه چیز در طول میلیاردها سال ادعا می کنند. ، با توجه به مشاهدات و تجربیات امروزی آن را از انتها به ابتدا ردیابی می کند. یک فکر ساده در مورد آنچه واقعاً در ابتدا اتفاق افتاده است نمی تواند به ذهنشان خطور کند. خداوند این را به یقین می داند و برای مؤمنان خود آشکار می کند، اما آنها این را نمی دانند و مشغول داستان هستند. آنها نمی توانند تصور کنند که خداوند بلافاصله با موجی آسمان ها و زمین را خلق کرده است. آنها حتی نمی توانند تصور کنند که خداوند آنها را در چه شکل و کیفیتی آفریده است. خداوند آسمان و زمین را آفرید، اما نه از صفر علامت و پارامتر، بلکه از برخی تعیین شده توسط او. بنابراین خداوند اولین انسان، آدم را در بزرگسالی (حدود 30 سالگی) آفرید. یک دانشمند به آدم نگاه می‌کرد و با تمام مسئولیت و اطمینان علمی اعلام می‌کرد که این مرد 30 سال زمینی زندگی کرده است. چرا؟ چون چنین تجربه ای دارد که از این 30 سال به او می گوید. اما در واقع آدم 30 سال زندگی نکرد، بلکه در اولین روز وجودش فقط 30 سال به نظر می رسید. به همین ترتیب زمین بلافاصله در بزرگسالی توسط خداوند خلق شد که دانشمندان آن را به حساب نمی آورند. تجربه به آنها حکم می کند که زمین از ابتدا شروع شد. اما از ابتدا شروع نشد، بلکه در کلام خدا به شکل تمام شده ظاهر شد. مکانیسم محاسبه سال نیز قابل اعتماد نیست. این بر اساس تجربه فروپاشی اتم کربن است که امروزه مشاهده می شود. اما کی گفته از اول و همیشه اینطور بوده؟ این چیزی بیش از یک فرض اشتباه نیست.

برای اطمینان و صداقت در موضوع گاهشماری، دانشمند باید با تمام تجهیزات خود تا ابتدا حرکت می کرد و تمام اندازه گیری ها و محاسبات را در آنجا انجام می داد. اما این برای دانشمندان دست نیافتنی است. عمر آنها با عمر زمین و کیهان قابل مقایسه نیست. به همین دلیل است که وقتی به گذشته یا آینده اشاره می شود، نمی توان از هیچ گونه اعتبار علمی صحبت کرد.

پس آیا علم اصلاً جایی در زندگی ما ندارد؟ این اشتباه است. او جای خود را دارد و وقتی متواضعانه آن را می گیرد پس برای این زندگی موقت پذیرفته می شود. جای او کجاست؟ جایگاه آن امروزه و تنها به عنوان یک علم کاربردی است. به عبارت دیگر، علم تنها در تجربه و تجربه امروزی خود می تواند قابل اعتماد باشد.

علم هر چه بیشتر از حد خود فراتر رود، اشتباهات بیشتری مرتکب می شود و از تجربه ملموس به فرضیه ها و فرضیاتی که خیالات ذهنی افراد خاص است، می گذرد. هر شخصی (و این را هم وحی و هم تجربه می گوید) دروغ، ضعف، نقص است. انسان در وضعیت کنونی خود - حالت سقوط یا بیماری شدید روحی - در توانایی های خود بسیار محدود است و بسیار مستعد هذیان و اشتباه است. علاوه بر این، ارواح شیطانی موجود به طور نامرئی، اما محسوس بر او عمل می کنند که علم با آزمایش های خود در برابر آنها ناتوان است. شیاطین می توانند دانشمندان را «تباه کنند» و انواع مزخرفات را در آنها القا کنند، به عنوان مثال، مانند نظریه منشأ و توزیع گونه ها (معروف به داروین)، نظریه در مورد چندین میلیارد سال از وجود زمین، یا نظریه در مورد اولین انفجار و پراکندگی جهان. اگر شیاطین به خدا، خدا و وحی او و همچنین به وجود خود شیاطین اعتقاد نداشته باشند، به راحتی می توانند دانشمندان و ذهن آنها را دستکاری کنند. یک دانشمند نمی تواند به طور تجربی شیاطین را دستگیر کند یا الگوهایی را در رابطه با آنها ایجاد کند. علاوه بر این، او نمی تواند این کار را در رابطه با خداوند خداوند و جهان نامرئی او انجام دهد. کسی که به خدا ایمان دارد، به طور غیرقابل مقایسه ای صحیح تر و دقیق تر می داند و در مورد دنیای اطراف خود بسیار بیشتر از دانشمندان می داند. او این را از وحی الهی، تجربه خودش و آخر از همه از تجربه علوم کاربردی می داند. یک دانشمند کاذب یا با ایمان کاذب فقط ذهن ضعیف و تجربه علمی غیرقابل اعتماد خود را دارد، اما وحی اصلی الهی را ندارد که بدون هیچ آزمایشی به ما بگوید چه بوده، هست و خواهد بود!

بنابراین، نیکولای، من به شما توصیه می کنم که فقط به خدا ایمان داشته باشید و بر اساس وحی او زندگی کنید. این درست، قابل اعتماد، بدون شک، مفید، جالب، آموزشی و سعادتمند است!


نجات بده، پروردگارا! از اینکه از وب سایت ما بازدید کردید متشکریم، قبل از شروع مطالعه اطلاعات، لطفاً در انجمن ارتدکس ما در اینستاگرام مشترک شوید پروردگار، ذخیره و حفظ کنید † - https://www.instagram.com/spasi.gospodi/. این انجمن بیش از 60000 مشترک دارد.

ما همفکران زیادی داریم و به سرعت در حال رشد هستیم، دعاها، سخنان مقدسین، درخواست دعا، به موقع پست می کنیم. اطلاعات مفیددرباره تعطیلات و رویدادهای ارتدکس ... مشترک شوید. فرشته نگهبان برای شما!

داستان خلقت جهان در کتاب مقدس تقریباً برای همه افراد شناخته شده است، حتی کسانی که به خداوند اعتقاد خاصی ندارند. عمق چنین دانشی تنها در قدرت ایمان و مطالعه جزئیات نهفته است کتاب مقدس. برخی از اطلاعات از نسلی به نسل دیگر به ما منتقل می شود. به عنوان مثال، همه ما می دانیم که در آخرین روز هفته باید همه چیز را رها کرد و استراحت کرد.

آفرینش جهان توسط خداوند

تعیین ها سال دقیقبر اساس کتاب مقدس هیچ خلقت جهان وجود ندارد، اما اشاره هایی به این واقعیت وجود دارد که اولین انسان 7509 سال پیش خلق شده است. از آنجایی که این کتاب نشان می دهد که ایجاد سیاره در همان زمان اتفاق افتاده است، می توانیم فرض کنیم که تاریخ ها بسیار نزدیک هستند. هنگام خواندن این داستان، متوجه می شویم که تمام معجزات خداوند به چند روز تقسیم شده است:

  • در اولی نور را آفرید و آن را از تاریکی جدا کرد.
  • در روز دوم فلک را ساخت و آن را بهشت ​​نامید. بین آبی که روی زمین بود و بالای آن قرار دادم.
  • روز سوم او طول کشید تا دریاها، اقیانوس‌ها، دیگر آب‌ها و همچنین قاره‌ها را باز کند. حتی در آن زمان، او همه چیز را انجام داد فلور، تا به نوعی دنیای ارگانیک را در سطح آغاز کند.
  • در چهارم، دو جرم آسمانی تولید شد که به خورشید و ماه معروف شدند. پس از آنها ستاره ها ظاهر شدند.
  • او روز پنجم را صرف خلق پرندگان، ماهی ها و خزندگان کرد. اما بقیه کارها را روز بعد انجام دادم.
  • روز ششم نیز با تولد اولین افراد مشخص شد. مرد مانند خدا از خاک زمین آفریده شد، اما زن از دنده مرد ساخته شد تا از او اطاعت کند و در همه چیز تسلیم شود. او آنها را در باغ عدن اسکان داد و سرانجام به دلیل نافرمانی از آنجا بیرون رانده شدند.
  • در روز آخر، خداوند متعال تصمیم گرفت که به سادگی استراحت کند و به آنچه برای او رخ داده بود بیندیشد.

اینجاست شرح مختصرهمه می توانند 7 روز خلقت جهان را در کتاب مقدس بیابند.

تاریخچه خلقت و تکامل

شرح این خلقت در کتاب پیدایش شرح داده شده است. بیان این حقیقت به موسی نسبت داده می شود. این اولین روایتی است که روز به روز از آفرینش جهان بر اساس کتاب مقدس صحبت می کند. این متن فصل اول و دوم کتاب را به خود اختصاص داده است. این روایت به صورت توصیف هفته کاری آمده است. تعداد زیادی از ما فکر می کنیم که آخرین روز یکشنبه است. اما این همان جایی است که بسیاری از ما در اشتباه هستیم. متن شنبه را به عنوان یک روز تعطیل نشان می دهد.

دانشمندان خاطرنشان می کنند که زمین در ابتدا بدون ساختار و خالی بود. در تاریکی پوشیده شده بود و برای اینکه زندگی بر روی آن ظاهر شود، باید زمان بیشتری می گذشت.

اما همه دانشمندان بر این عقیده نبودند که خلقت جهان کار خداوند است. آتئیست هایی که نسبت به این موضوع کاملاً شک دارند. آنها خلقت جهان را بر اساس کتاب مقدس و نظریه تکامل مقایسه می کنند و تفاوت های زیادی در آنها می یابند. تعداد زیادی از مطالعات انجام شده است که تمایل دارند این دیدگاه را تایید کنند که حیات روی زمین پس از برخی تغییرات ظاهر شده است، اما نه دخالت خداوند.

آنها امکان وجود چیزی بالاتر را انکار نمی کنند، اما بعید است که به نحوی بر توسعه حیات روی زمین تأثیر بگذارد. در علوم طبیعی، منشأ حیات در این سیاره توسعه کمی متفاوت داشت. در ارتباط با گام های بلند در عرصه دانش جهان است که بحث بین این دو اردوگاه متخاصم تا حدودی تشدید شده است.

اصطکاک بر سر این موضوع ده ها سال است که ادامه دارد و برای بسیاری دیگر نیز ادامه خواهد داشت. مقدار زیادیزمان دانشمندان از دیدگاه خود دفاع خواهند کرد و مؤمنان به شدت دست خداوند را که او در این موضوع قرار داده است تأیید می کنند.

اینکه فرد چه احساسی نسبت به این واقعیت دارد کاملاً شخصی است. اما نباید فراموش کرد که ما هر چه دانش داریم و هر چقدر هم پیشرفت کرده ایم، گاهی ارزش تعظیم در برابر عظمت معجزه خالق را دارد.

خداوند شما را حفظ کند!

خلقت جهان

در ابتدا خداوند زمین و آسمان را آفرید.

زمین بی شکل و خالی بود. او قابل مشاهده نبود. فقط آب و تاریکی در اطراف.

آیا واقعاً می توان در تاریکی کاری انجام داد؟

و خدا گفت: "نور باشد!" و نور بود.

خدا دید که نور چقدر خوب بود و نور را از تاریکی جدا کرد. نور را روز و تاریکی را شب نامید. همینطور گذشت اولروز

روشن دومروزی که خداوند فلک را آفرید.

و آب را به دو قسمت تقسیم کرد. یک قسمت باقی مانده بود تا تمام زمین را بپوشاند، در حالی که قسمت دوم به آسمان بلند شد - و بلافاصله ابرها و ابرها تشکیل شدند.

روشن سومروزی که خدا این کار را کرد: تمام آبی را که روی زمین باقی مانده بود جمع کرد و نهرها و رودخانه ها جاری شدند و دریاچه ها و دریاها شکل گرفتند. و خداوند زمین را خالی از آب نامید.

خداوند به کار دستان او نگاه کرد و از کاری که کرد بسیار خشنود شد. اما باز هم چیزی کم بود.

زمین سبز و زیبا شد.

روشن چهارمروزی که نورانی را در آسمان آفرید: خورشید، ماه، ستارگان. به طوری که روز و شب زمین را روشن می کنند. و روز را از شب تشخیص دهد و فصول و روزها و ماهها را تعیین کند.

بنابراین، به خواست خدا و از طریق زحمات او، به وجود آمد دنیای زیبا: شکوفه، روشن، نور! اما... خالی و ساکت.

در صبح پنجمدر طول روز ماهی در رودخانه ها و دریاها می پاشید، انواع ماهی های کوچک و بزرگ. از ماهی کپور تا نهنگ. خرچنگ در امتداد بستر دریا خزید. قورباغه ها در دریاچه ها قار می کردند.

پرندگان شروع به آواز خواندن کردند و شروع به ساختن لانه در درختان کردند.

و سپس صبح فرا رسید ششمروز به سختی سپیده دم بود که جنگل ها و مزارع پر شد زندگی جدید. این حیوانات روی زمین ظاهر شدند.

در لبه ی صخره شیری دراز کشید تا استراحت کند. ببرها در انبوه جنگل پنهان شده اند. فیل ها به آرامی به سمت آبخوری رفتند، میمون ها از این شاخه به آن شاخه پریدند.

همه چیز در اطراف جان گرفت. سرگرم کننده شد.

و سپس در روز ششم خداوند مخلوق دیگری را آفرید، مهمترین موجود روی زمین. یک مرد بود.

به نظر شما چرا انسان را مهمترین چیز روی زمین می دانند؟

زیرا خداوند او را به صورت و تشبیه خود آفرید.

و خداوند انسان را مجازات کرد که بر همه چیز روی زمین حکومت کند و بر هر چیزی که در آن زنده و رشد می کند تسلط داشته باشد. و برای اینکه انسان بتواند این کار را به خوبی انجام دهد، خداوند روح و روان در او دمید. اولین فرد روی زمین مردی به نام آدم بود.

و در هفتمروزی که خداوند پس از زحمات خود استراحت کرد و این روز برای همه زمان ها تعطیل شد.

روزهای هفته را بشمار. شخص شش روز کار می کند و روز هفتم استراحت می کند.

تنها پس از کار سخت و مفید می توان استراحت واقعی داشت. اینطور نیست؟

این متن یک بخش مقدماتی است.

آفرینش جهان در آغاز همه زمان ها، خداوند آسمان و زمین را آفرید، با شروع از ناچیز بودن، کاملاً خالی بود - بدون درخت، بدون میوه، بدون هیچ تزئینی. تاریکی بر پرتگاه آبها بود که با آن زمین، گویی، بلعیده شد، و روح خدا بر فراز آبها معلق بود و آماده می شد.

آفرینش جهان جهان که در زیبایی ظاهری و هماهنگی درونی خود در نظر گرفته شده، خلقت شگفت انگیزی است که با هماهنگی اجزای آن و تنوع شگفت انگیز اشکال آن شگفت انگیز است. در تمام عظمتش به درستی مانند با شکوه حرکت می کند

آفرینش جهان و خداوند فرمود: نور باشد در ابتدا خداوند آسمانها و زمین را آفرید. زمین بی شکل و خالی بود، فقط روح بر آبها هجوم آورد و خدا گفت: بگذار نور باشد. و خداوند دید که نور خوب است و نور را از تاریکی جدا کرد

آفرینش جهان افسانه دو روح اولیه - خیر و شر - به طور کامل در رساله "بوندهیشن" ("کتاب اولین آفرینش") قرن نهم که همچنین بر اساس موعظه های هرمزد (اهورا مزدا) استوار است. و اهریمن (Angra Mainyu) - دو روح که برای همیشه وجود دارند. اما

خلقت دو فصل اول پیدایش همچنین اولین فصل های کتاب مقدس به عنوان یک کل است. بنابراین جای تعجب نیست که آنها همیشه جذب خود شده اند توجه ویژهخوانندگان برای درک آنها، باید آنها را در پرتو برخی سنت های مذهبی باستانی مرتبط با آنها درک کرد

آفرینش جهان مشهورترین روایت از آفرینش جهان در کتاب مقدس در کتاب پیدایش آمده است. در اینجا داستانی در مورد 6 روز می یابیم که در آن خداوند متوالی نور (روز اول)، آسمان و آب (روز دوم)، زمین و گیاهان (روز سوم)، ستاره ها (روز چهارم) را آفرید.

§142. خدا و خلقت جهان E. WiLH. M?ller: Geschichte der Kosmologie in der griechischen Kirche bis auf Origenes. هال I860. ص 112-188; 474–560. بسیاری از این کار آموخته شده به نظریه های کیهانی گنوستیک ها اختصاص داده شده است

خلقت جهان «در ابتدا خدا آسمانها و زمین را آفرید» [پیدایش 1:1] مفاهیم آسمان و زمین برای فصل های اول کتاب مقدس اساسی است. آنها نقطه شروع را تشکیل می دهند. و در اینجا آسمان و زمین، آسمان و زمین آشنا برای ما نیستند، بلکه مفاهیم انتزاعی هستند که به ترتیب مشخص می کنند:

خلقت جهان نگاهی گسترده تر به چیزها واقعیت شگفت انگیزمعلوم می شود که وجود جهان است. اصلاً چرا چیزی به جای هیچ چیز وجود دارد؟ آیا توضیح قانع کننده ای از وجود به این صورت وجود دارد؟ در محافل فلسفی می روند

6. خلقت جهان خدا خالق همه چیز است و در کتاب مقدس او پیام واقعی در مورد فعالیت خلاق خود را ارائه می دهد. «خداوند در شش روز آسمان و زمین را آفرید» و هر آنچه را که روی زمین زندگی می‌کرد، و در روز هفتم آن هفته اول «آرامید». بنابراین او سبت را دائمی کرد

آفرینش جهان - به خلقت گرایی کتاب مقدس مراجعه کنید. طبیعت و کتاب مقدس؛ شش روز؛ تکامل گرایی علمی طبیعی و

خلقت جهان در آن دوران بسیار دور از ما، زمانی که کوهلت زندگی و کار می کرد (و قرن ها بعد، و در برخی از خانواده ها حتی امروز)، هر کودک یهودی که به سن "سوالات کودکانه" رسیده بود، شروع به کشیدن پدرش کرد یا ریش پدربزرگ: «به من بگو همه چیز از کجا می آید

خلقت جهان 1 در ابتدا خداوند آسمانها و زمین را آفرید. 2 زمین خالی و بی خاصیت بود، تاریکی بر اعماق بود، و روح خدا بر روی آب ها معلق بود. ۴ خدا دید که نور خوب است و آن را از تاریکی جدا کرد. 5خدا نور را روز و تاریکی را شب نامید.

خلقت جهان آسمان آبی بدون مرز بالای سر ما کشیده شده است. روی آن، مانند گلوله آتشین، خورشید می درخشد و به ما گرما و نور می دهد ، شب ها ماه بیرون می آید تا جایگزین خورشید شود و در اطراف ، مانند بچه های نزدیک مادر ، ستاره های بسیار زیادی وجود دارد. مانند چشم های شفاف، در ارتفاع پلک می زنند و مانند طلا

آفرینش جهان در آغاز، زمین و آسمان را آفرید، زمین بی شکل و خالی بود. او قابل مشاهده نبود. همه جا فقط آب است و تاریکی آیا می توان در تاریکی کاری کرد؟ و خداوند نور را دید که چقدر خوب بود و نور را از تاریکی جدا کرد.