صفحه اصلی / طلسم عشق / فاکس کیتسون. زیبایی شرقی

فاکس کیتسون. زیبایی شرقی


کیتسونه همیشه از الهه ایناری پیروی کرده است. روباه ها نه تنها همراهان الهه بودند، بلکه اراده او را نیز بیان می کردند.
کیتسون 5 یا 9 دم دارد. اساساً آنها برای فریب دادن مردم به یک فرد تبدیل می شوند، اما افسانه های زیادی وجود دارد که چگونه یک کیتسون با در نظر گرفتن کسوت یک زن ازدواج کرد و به همسری فداکار تبدیل شد. با این حال، اگر عاشق کیتسونه را آشکار می کرد (مثلاً با دیدن دم او)، روباه فرار می کرد و از خانه بیرون می رفت.
جادوی کیتسون با افزایش سن و تجربه بیشتر می شود. اگر توانایی های یک کیتسون جوان یک دم بسیار کوچک باشد، با گذشت زمان آنها توانایی های هیپنوتیزم قوی و ایجاد توهمات حیله گر را به دست می آورند. به لطف مرواریدهای جادویی، کیتسون می تواند خود را با آتش و رعد و برق محافظت کند. گاهی انسان هنر شناور شدن، نامرئی بودن و انواع و اقسام اشکال را به دست می آورد. زمان کنترل kitsune قدیمی، می تواند تبدیل به اژدها، درختان غول پیکر، ماه دوم در آسمان شود. آنها می دانند چگونه دیوانگی را در مردم ایجاد کنند و آنها را به طور دسته جمعی تسخیر کنند.

با بزرگتر شدن روباه ها تغییر می کنند: آنها 3، 5، 7 و 9 دم دارند. جالب توجه است، روباه های 3 دم به خصوص نادر هستند - شاید در این مرحله آنها در جایی خدمت می کنند (یا مهارت های خود را تقویت می کنند ...). کیتسون 5 و 7 دم، اغلب به رنگ سیاه، عمدتاً در مواقع نیاز در مقابل مردم ظاهر می شود، بدون اینکه ذات خود را پنهان کنند. 9 دم کیتسون نخبه هستند، سن آنها بیش از هزار سال است. روباه های 9 دم عمدتاً دارای پوست نقره ای، سفید برفی یا طلایی هستند و توانایی های جادویی بسیار زیادی دارند. هنگام پیوستن به گروه Inari no Kami، آنها می توانند به او خدمت کنند یا تنها باشند. اگرچه، برخی، به پیروی از الهه، نمی توانند در برابر ایجاد چیزهای زشت کوچک و بزرگ مقاومت کنند - تامامو نو مائه بزرگ، که ترس را در آسیا از هند تا سرزمین طلوع خورشید ایجاد می کرد، فقط یک کیتسون 9 دم بود ...

در اساطیر ژاپنی، روباه‌ها به دو گروه تقسیم می‌شوند: روباه‌هایی که به ایناری «تنکو» (کیتسونه بهشتی) خدمت می‌کنند و «نوگیتسونه» (کیتسونه رایگان). آنها می گویند که گاهی اوقات این روباه ها می توانند شخصی را تسخیر کنند و تصوری شبیه به "تسخیر شدن یک جن" مسیحی ایجاد کنند.
در زمان های قدیم ، طبق عرف ، چنین افرادی سوزانده می شدند - به خصوص اگر "جن گیری دیو" به هیچ وجه کمکی نمی کرد و روباه اخراج نمی شد. و خانواده های آنها در معرض موانع قرار داشتند و اغلب مجبور به ترک خانه های خود می شدند.
طبق باورهای ژاپنی، "خون روباه" را می توان از روی ظاهر نیز تشخیص داد. کسانی که موهای بسیار ضخیم یا چشمانی بسته، صورت باریک، بینی دراز و دراز («روباه») و گونه های بلند داشتند، سوء ظن به گرگینه ها را برانگیختند. اعتقاد بر این بود که برای تشخیص کیتسون باید از آینه ها یا سایه ها استفاده کرد، اما این روش برای قدیمی ترین آنها و نیمه نژادها قابل استفاده نبود. و همچنین نفرت اصولی و متقابل روباه ها و اولاد آنها از سگ ها.

برای چین، افسانه‌های عشق بین مردم و روباه‌ها و همچنین داستان‌های مربوط به روابط آن‌ها به طور کلی غیرمشخص است. علاوه بر این، در چین، بر خلاف ژاپن، اعتقاد بر این است که ملاقات با کیتسون نشانه بدی است.


اینها هستند، این موجودات، تابع الهه ایناری. خنده دار و خنده دار، رویایی و جنجالی. آنها می توانند جنایت وحشتناکی را مرتکب شوند و خود را برای هدفی بالاتر قربانی کنند. با داشتن قدرت و جادوی عظیم، می توانند به دلیل ضعف های معمولی انسان از دست بدهند. آنها تشنه خون و انرژی انسان هستند، اما با دوستی با مردم، وفادارترین دوستان و عاشقان می شوند.

بنابراین، کیتسون چه کسانی هستند؟ آنها چه هستند؟ آنها چه چیزی دارند و از کجا آمده اند؟ در جستجوی پاسخی برای این سؤالات، منابع اطلاعاتی زیادی را جست‌وجو کردم و زحمات من بیهوده نبود و اکنون می‌توانید نتایج زحمات من را ارزیابی کنید.

کیتسونه (狐) نام ژاپنی روباه است. در فرهنگ عامه، کیتسون نوعی یوکای است، یعنی دیو. در این زمینه، کلمه "kitsune" اغلب به عنوان "روح روباه" ترجمه می شود. با این حال، این لزوما به این معنی نیست که آنها موجودات زنده نیستند یا چیزی غیر از روباه هستند. کلمه "روح" در این مورد به معنای شرقی استفاده می شود که نشان دهنده وضعیت دانش یا بینش است. بنابراین، هر روباهی که به اندازه کافی عمر می‌کند، می‌تواند به یک «روباه روباه» تبدیل شود. اغلب، اما نه همیشه، به عنوان شیطانی توصیف می شود که دارای نیت بدی است. این موجودات در آثار فولکلور مختلف مردم شرق یافت می شود. به عنوان مثال، در ژاپن دو زیرگونه روباه وجود دارد: روباه قرمز ژاپنی (Hondo kitsune، بومی هونشو؛ Vulpes vulpes japonica) و روباه هوکایدو (Kita kitsune، بومی هوکایدو؛ Vulpes vulpes schrencki). تصویر روباه گرگینه، روباه روح، در آسیا بسیار گسترده است. در چین و کره، روباه معمولا فقط به خون انسان علاقه دارد. در سرزمین طلوع خورشید، تصویر روباه گرگینه بسیار چندوجهی است، اگرچه حتی در اینجا آنها گاهی اوقات در خون آشام افراط می کنند. کیوشی نوزاکی، محقق مشهور افسانه‌های کیتسونه، در آثار خود ماهیت خودگردان افسانه‌های ژاپنی درباره روباه‌ها را ثابت می‌کند. در حالی که داستان‌های مشابه از این قاره، به عقیده او، فقط بر روی آن‌هایی که از زمان‌های بسیار قدیم وجود داشته‌اند، قرار می‌گیرد - و به «دوستان اصلی ژاپنی انسان» ویژگی‌های شوم می‌دهد. اینکه آیا این درست است یا نه بستگی به قضاوت شما دارد - به نظر من kitsune دقیقاً همانطور که هستند جذاب و جالب است. در تمام تضادهایشان، با شخصیتی نسبتاً مضر، اما عمیق و نجیب. بالاخره فرهنگ ژاپنیبر خلاف قاره‌ای، از دوران هیان، انسان را بالاتر می‌برد، وجوه و تضادهای او بیشتر می‌شود. ژاپنی ها معتقدند صداقت در نبرد خوب است، اما در زندگی روزمره نشانه بدوی است.
حالا می خواهم به شما بگویم کیتسون ها از کجا آمده اند.
اکثر منابع موافقند که برخی از افرادی که سبک زندگی درست، مخفیانه و مبهم داشتند پس از مرگ کیتسونه می شوند. پس از تولد کیتسون، رشد می کند و قدرت می یابد. یک کیتسون جوان، به طور معمول، در بین مردم شرارت می کند، و همچنین وارد روابط عاشقانه با درجات مختلفی از جدیت می شود - در چنین داستان هایی، روباه های یک دم تقریباً همیشه در سن 50 سالگی به بلوغ می رسند -100، در آن زمان او توانایی تغییر شکل را به دست می آورد. علاوه بر این، کیتسونه بسیار جوان اغلب به دلیل ناتوانی در پنهان کردن دم خود به خود خیانت می کند - ظاهراً در حالی که هنوز تحولات را یاد می گیرند، اغلب حتی در سطح بالاتری توسط یک سایه یا بازتاب خیانت می شوند. به عنوان مثال، کوزونوها، مادر آبه نو سیمی، خود را اینگونه کشف کرد.

شما همچنین می توانید توانایی های یک کیتسون را در نظر بگیرید همانطور که مشخص شد، توانایی اصلی یک کیتسون پذیرش است شکل انسانیطبق افسانه ها، کیتسونه پس از 100 سال زندگی، توانایی های دگرگونی خود را بهبود می بخشد (برخی منابع می گویند بعد از 50 سال)... کیتسون معمولاً به شکل یک دختر زیبای جوان و زیبای فریبنده است، اما گاهی اوقات به پیرمرد تبدیل می شوند. لازم به ذکر است که در اساطیر ژاپن مخلوطی از باورهای بومی ژاپنی وجود داشت که روباه را به عنوان صفت خدای ایناری توصیف می کرد (نمونه خوب افسانه - "وزن روباه") و چینی که روباه ها را گرگینه می دانستند. ، خانواده ای نزدیک به شیاطین به طور کلی، کیتسونه در عرفان ژاپنی به دو دسته تقسیم می شود: آنهایی که در خدمت ایناری «تنکو» (روباه های آسمانی) هستند و «نوگیتسونه» (روباه های آزاد). با این حال، به نظر می رسد که مرز بین آنها بسیار نازک و دلخواه است.
اما این حیوانات تنها استعداد آنها در فرهنگ عامه ژاپنی نیست دانش بزرگ، عمر طولانی و توانایی های جادویی. کیتسون همچنین این توانایی را دارد که در بدن دیگران ساکن شود، نفس بکشد یا آتش ایجاد کند، در رویاهای دیگران ظاهر شود، و این توانایی را دارد که توهماتی چنان پیچیده ایجاد کند که تقریباً از واقعیت قابل تشخیص نیستند. برخی از داستان‌ها فراتر می‌روند و از کیتسونه با توانایی خم کردن فضا و زمان، دیوانه کردن مردم، یا شکل‌های غیرانسانی یا خارق‌العاده مانند درختانی با ارتفاع غیرقابل توصیف یا ماه دوم در آسمان صحبت می‌کنند. جالب اینجاست که کیتسونه به فازهای ماه گره خورده نیست. گاهی اوقات، کیتسون به ویژگی‌های خون آشام‌ها نسبت داده می‌شود: آنها از نیروی زندگی یا نیروی معنوی افرادی که با آنها در تماس هستند تغذیه می‌کنند. گاهی اوقات کیتسون به عنوان محافظت از یک شی گرد یا گلابی شکل توصیف می شود (هوشی نو تاما، یعنی "توپ ستاره"). گفته شده است که هر کسی که این توپ را در اختیار بگیرد می تواند کیتسون را مجبور کند تا به خودش کمک کند. یک نظریه بیان می کند که کیتسونه پس از تبدیل، بخشی از جادوی خود را در این توپ ذخیره می کند. کیتسون موظف است به وعده های خود عمل کند یا با کاهش رتبه یا سطح قدرت خود با مجازات روبرو شود. شایان ذکر است که کیتسون به شکل خون آشام ها نشان داده می شود که یکی از افسانه ها می گوید که کیتسون بسیار شبیه به خون آشام است، آنها همچنین خون انسان را می نوشند و مردم را می کشند. با این حال، جن-پری ها نیز از این طریق گناه می کنند - و به عنوان یک قاعده، هر دو برای انتقام یک توهین عمدی یا تصادفی اقدامات سختی انجام می دهند. هر چند گاهی به قول خودشان از روی عشق به هنر این کار را می کنند. با این حال، گاهی اوقات، روباه ها خود را به خون آشام انرژی محدود می کنند - از نیروهای حیاتی اطرافیان تغذیه می کنند.
بیایید در مورد دم کیتسون صحبت کنیم.
کیتسون می تواند تا نه دم داشته باشد. به طور کلی، اعتقاد بر این است که روباه بزرگتر و قوی تر، دم بیشتری دارد. برخی منابع حتی ادعا می کنند که کیتسون هر صد یا هزار سال از عمر خود یک دم اضافی رشد می کند. با این حال، روباه‌هایی که در افسانه‌ها یافت می‌شوند، تقریباً همیشه یک، پنج یا نه دم دارند، اغلب سیاه‌پوست، معمولاً در صورت نیاز، بدون پنهان کردن ذات خود، در مقابل دیدگانشان ظاهر می‌شوند. Nine-Tails از کیتسون های نخبه هستند که حداقل 1000 سال قدمت دارند. روباه های نه دم معمولاً دارای کت های نقره ای، سفید یا طلایی و انبوهی بلند هستند. توانایی های جادویی. آنها بخشی از همراهان ایناری نو کامی هستند، به عنوان فرستادگان او خدمت می کنند یا به تنهایی زندگی می کنند. با این حال، برخی حتی در این سطح از انجام حقه های کثیف کوچک و بزرگ خودداری نمی کنند - Tamamo no Mae معروف، که آسیا را از هند تا ژاپن وحشت زده کرد، فقط یک کیتسون نه دم بود. کیتسون نه دمبر اساس افسانه، کوان، یکی دیگر از عارفان مشهور، در پایان زندگی زمینی خود مسلمان شد.
هنگامی که کیتسون 9 دم دریافت می کند، خز آنها نقره ای، سفید یا طلایی می شود. این کیوبی نو کیتسون ("روباه های نه دم") قدرت بینش بی نهایت را به دست می آورند. به همین ترتیب، در کره گفته می شود که روباهی که هزار سال زندگی کرده است به کومیهو (به معنای واقعی کلمه "روباه نه دم") تبدیل می شود، اما روباه کره ای همیشه به عنوان شیطان نشان داده می شود، برخلاف روباه ژاپنی که می تواند یکی از این دو باشد. خیرخواه یا بدخواه فولکلور چینی همچنین دارای "روباه روباه" (Huli Jing) با شباهت های زیادی به کیتسونه است، از جمله امکان وجود 9 دم.
در برخی داستان ها، کیتسونه به سختی دم خود را به شکل انسان پنهان می کند (معمولا روباه ها در چنین داستان هایی فقط یک دم دارند که ممکن است نشان دهنده ضعف و بی تجربگی روباه باشد). یک قهرمان حواسش می تواند با دیدن دم روباه مست یا بی خیالی که به انسان تبدیل شده است را از لابه لای لباسش فاش کند... اتفاقاً طبق برخی افسانه ها کیتسونه در صورت لزوم قادر به تغییر جنسیت و سن است...
اکنون می خواهم در مورد برخی از نمایندگان kitsune صحبت کنم.
یکی از کیتسونه های معروف، روح نگهبان بزرگ کیوبی است. این یک روح نگهبان و محافظ است که به روح های جوان "از دست رفته" در مسیر خود در تجسم فعلی کمک می کند. کیوبی معمولاً برای مدت کوتاهی، فقط چند روز می ماند، اما اگر به یک روح دلبسته باشد، می تواند سال ها آن را همراهی کند. این یک نوع کمیاب کیتسون است که با حضور و کمک خود به تعداد کمی از خوش شانس ها پاداش می دهد.
به هر حال، من می خواهم توجه داشته باشم که اغلب در فرهنگ عامه، کیتسونه اغلب به عنوان فریبنده، گاهی اوقات بسیار شیطانی توصیف می شود. Trickster kitsune از آنها استفاده می کنند قدرت های جادوییبرای شوخی‌ها: کسانی که در نور خیرخواهانه نشان داده می‌شوند، سامورایی‌های بیش از حد مغرور، بازرگانان حریص و افراد مغرور را هدف قرار می‌دهند، در حالی که کیتسونه‌های ظالم‌تر به دنبال عذاب تاجران فقیر، کشاورزان و راهبان بودایی هستند.
جالب ترین چیز این است که اغلب kitsune به عنوان عاشق توصیف می شود. چنین داستان هایی معمولاً شامل یک مرد جوان و یک کیتسونه است که به شکل یک زن مبدل شده است. گاهی اوقات به کیتسون نقش یک اغواگر اختصاص داده می شود، اما اغلب چنین داستان هایی نسبتا عاشقانه هستند. در این گونه داستان ها معمولاً یک مرد جوان با زیبایی (بدون اینکه او روباه است) ازدواج می کند و می دهد ارزش عالیارادت او بسیاری از این داستان ها یک عنصر غم انگیز دارند: آنها با کشف یک موجود روباه به پایان می رسند، پس از آن کیتسون باید شوهرش را ترک کند.
قدیمی ترین از داستان های معروفدر مورد همسران روباه، که ریشه فولکلور کلمه "kitsune" را می دهد، از این نظر استثنا است. در اینجا روباه به شکل یک زن در می آید و با مردی ازدواج می کند که پس از آن این دو پس از گذراندن چندین سال خوشبختی با هم صاحب چندین فرزند می شوند. جوهر روباهی او زمانی آشکار می شود که در حضور شاهدان بسیاری از سگ می ترسد و برای پنهان شدن، ظاهر واقعی خود را به خود می گیرد. کیتسونه آماده می شود تا خانه را ترک کند، اما شوهرش جلوی او را می گیرد و می گوید: «حالا که چندین سال است که با هم هستیم و چند فرزند به من دادی، نمی توانم به سادگی فراموشت کنم. لطفا بیا بریم بخوابیم.» روباه موافقت می کند و از آن پس هر شب به شکل یک زن نزد شوهرش باز می گردد و صبح روز بعد به شکل روباه ترک می کند. پس از آن، او شروع به نامیدن کیتسونه کرد - زیرا در ژاپنی کلاسیک، کیتسونه به معنای "بریم و بخوابیم" است، در حالی که کی تسونه به معنای "همیشه می آید".
فرزندان حاصل از ازدواج بین انسان و کیتسون معمولاً دارای خواص فیزیکی و/یا ماوراء طبیعی خاصی هستند. با این حال، ماهیت دقیق این خواص از منبعی به منبع دیگر بسیار متفاوت است. در میان کسانی که تصور می‌شود چنین قدرت‌های خارق‌العاده‌ای دارند، اونمیوجی معروف Abe no Seimei است که یک هانیو (نیمه دیو)، پسر یک انسان و یک کیتسونه بود.
بارانی که از آسمان صاف می بارد گاهی کیتسونه نو یومیری یا «عروسی کیتسونه» نامیده می شود.

نام kitsune ژاپنی به خوبی نشان داده شده است
1) Bakemono-Kitsune - آنها به نوبه خود روباه های جادویی یا شیطانی هستند. مثال: ریکو، کیکو یا کوریو، یعنی آن دسته از روباه هایی که شکل محسوسی ندارند.
2) Byakko - به معنای "روباه سفید" است. ملاقات با او نوعی فال بسیار خوب است، زیرا اعتقاد بر این است که این روباه خاص به خدای ایناری خدمت می کند و به عنوان نوعی پیام آور خدایان عمل می کند. شایان ذکر است که املای نام بیاککو که اشاره به روباه دارد و همین نام اما اشاره به ببر الهی که فرمانروای غرب است متفاوت است، بنابراین نباید آنها را اشتباه گرفت. مرتبط است.
3) Genko - ترجمه شده به معنای "روباه سیاه" است. ملاقات با او نیز معمولاً است نشانه خوبدرست مثل بیاککو.
4) Yako یا Yakan - تقریباً هر نوع روباهی، به روش خود مانند Kitsune.
5) کیکو - روباه شبح مانند، نوعی از Reiko است.
6) Koryo - "روباه-stalker"، همچنین یک نوع Reiko.
7) کوکو - که "روباه هوا" نیز نامیده می شود، این حیوان بسیار عصبانی است و عاشق دسیسه ها است. در اساطیر ژاپنی با تنگو (که یک نوع ترول ژاپنی است) برابری می کند.
8) نوگیتسون - "روباه وحشی". این کلمه همچنین برای تشخیص روباه های "خوب" و "بد" استفاده می شود. گاهی اوقات ژاپنی ها از "Kitsune" برای نشان دادن روباه "خوب" که پیام آور Inari است و "Nogitsune" استفاده می کنند - روباه هایی که مرتکب شیطنت می شوند و مردم را فریب می دهند. اما آنها شیاطین نیستند، بلکه فقط افراد بدجنس و جوک هستند.
9) Reiko - "روباه روح". غیرممکن است که این روباه را به طور قطع به نیروهای شیطانی نسبت دهیم، اما در عین حال قطعاً روح بدی است. به بیان ساده، در وسط بین خیر و شر و در عین حال تمایل به چیزهای بد دارد. همانطور که برای من - متوسط ​​خاکستری.
10) Tenko یا Amagitsune نوعی "روباه الهی" است. این کیتسون ماست که به 1000 سال سن رسیده است. اصلی ترین ویژگی تمایز تنکو 9 دم آن است (و گاهی اوقات یک پوست طلایی نیز وجود دارد).
11) Tamamo-No-Mae نسخه شیطانی Tenko است. این روباه به طرز فریبنده ای زیبا، بسیار تهاجمی و دیو قوی. این نیز یکی از معروف ترین روباه های دیو در فولکلور ژاپنی است (یادآوری: کیوبی یک روح نگهبان است، او در میان ژاپنی ها مهربان است.)
12) Shakko - "روباه قرمز". آنها هم نیروی خیر و هم نیروهای شر محسوب می شوند. اعتقاد بر این است که این همان Kitsune است. یا به عبارت ساده تر، نام دیگری برای Kitsune.

روباه ها در اساطیر چینی
چین منبع اصلی انتشار ارواح روباه به کشورهای دیگر (کره، ژاپن) و همچنین مکانی است که این حیوانات بیشتر در آن گسترش یافته و در فرهنگ ساکن شده اند. روباه‌های چینی عبارتند از: آزادیخواهان، علمای بزرگ، عاشقان وفادار، اغواگران حرفه‌ای، پولترژیست‌ها، حیله‌بازان، انتقام‌جویان و همراهان شراب‌خوار. این تفاوت آنها با ارواح روباه ژاپنی است - آنها همیشه به طور جدانشدنی حضور دارند و با مردم زندگی می کنند که به عملکرد اخلاقی آنها کمک می کند. همچنین روباه های چینی می توانند به هر شخصی که بخواهند تبدیل شوند که خارج از کنترل کیتسون ژاپنی است. اما از سوی دیگر، آنها نمی توانند به غیر از مردم تبدیل شوند. بله و فلسفه چینیاین را با این واقعیت توضیح می دهد که فقط مردم از دستیابی به جاودانگی و درک خرد می دانند که روباه ها برای آن تلاش می کنند. بنابراین تبدیل شدن به چیزی غیر از شخص فایده ای ندارد.
1)-Hu - در واقع روباه شخصا.
2) - خوجین یک روح روباه است که به معنای واقعی کلمه به عنوان "روباه زیبا" ترجمه شده است.
3) - خوشیان - روباه جاودانه می گویند.
4) - Jingwei Hu (Jiuweihu) - روباه با نه دم. اعتقاد بر این بود که شخصی که گوشت آن را می خورد ممکن است از سموم نترسد.
5) - لانگ ژی روباه آدمخوار نه سر و نه دم آنهاست. (مار گورینیچ نمی تواند در اینجا از نظر تعداد سر و دم با او رقابت کند - قطعاً فقط شاید هیدرا از یونان)
6) -لائوهو یک روباه پیر است. در چین، به طور رسمی، همه ارواح روباه پیر هستند، زیرا توانایی تبدیل شدن به یک فرد به سن آنها بستگی دارد. لائوهو حتی از روباه های دیگر پیرتر است. علاوه بر این، لائوهو تنها گونه روباهی است که عملکرد جنسی ندارد و این به احتمال زیاد به دلیل سن آنها است. نظریه هایی در مورد عدم وجود جنسیت در لائوهو وجود دارد.
روباه ها در اساطیر کره ای
در اینجا ما به گونه ای که بیشتر مورد علاقه ما است نگاه می کنیم - روباه هزار ساله نه دم - کومیهو. این روباه در اساطیر کره ای همیشه زن و شیطان است. گومیهو آنها یک اغواگر، یک همسر حیله گر و حتی گاهی اوقات یک سوکوبوس (هدف اصلی سوکوبی ها تبدیل جمعیت مرد به برده و تغذیه از انرژی آنها تا زمان مرگ است) یا یک خون آشام است. خلاصه موجودی خونخوار که هدف نهاییکشتن قربانی و چنین روباه گرگینه تشنه خون تنها نماینده ای است که با دستان خود در میان کشورهای طلوع خورشید می کشد.

اینها هستند، این موجودات، تابع الهه ایناری. شاد و خشمگین، عاشقانه و بدبین، مستعد جنایات وحشتناک و از خود گذشتگی والا. برخورداری از قابلیت های جادویی عظیم، اما گاهی اوقات به دلیل ضعف های صرفاً انسانی، شکست می خورد. نوشیدن خون و انرژی انسان - و فداکارترین دوست و همسر شدن...

طلسم روباه

«روباه بهشتی نه دم و خز طلایی دارد. او می تواند بر اساس تناوب اصول مرد و زن به اسرار جهان نفوذ کند.»

روباه فردی را که دوستش دارد با وسواس شیطانی در بر می گیرد و به او اجازه نمی دهد در خانه خود با آرامش زندگی کند و به او دستور می دهد تا فوری ترین مسائل وجدان را قربانی کند. مرد بدبخت را با زیبایی غیرانسانی خود اغوا می کند و با سوء استفاده از عشق او، شیره زندگی او را می نوشد و سپس او را قربانی مرگ می اندازد و به شکار دیگری می رود. روباه او را به مجری بی روح دستوراتش تبدیل می کند، به او می گوید که انگار در خواب است و احساس زندگی واقعی را از دست می دهد.

اما روباه با دخالت در زندگی یک فرد به این شکل، همیشه بد رفتار نمی کند. درست است که او مردم احمق را فریب می دهد، حریصان و بی ادبان را مسخره می کند و به دنبال شادی است که در نژاد آنها نوشته نشده است. درست است که او ظالمانه برای فسق و مهمتر از همه، برای خیانت و پستی در رابطه با خودش مجازات می کند - اما چگونه می توان همه اینها را با آن شادی های غیرانسانی که با ظاهر شدن در زندگی خاکستری و رقت بار یک فرد ایجاد می شود مقایسه کرد. از زیبایی اغوا کننده ای که در شادی واقعی غوطه ور می شود، برای همین مرد در حال راه رفتنبه همه چیز، حتی به مرگ آشکار او.

روباه خودش به سراغ یک نفر می آید، تبدیل به یک عاشق لذت بخش و یک دوست وفادار می شود، یک نابغه مهربان که از دوستش محافظت می کند. افراد شرور. او در زندگی دانشمندی ظریف‌تر از خود او ظاهر می‌شود و او را با جذابیت وصف ناپذیری به وجد می‌آورد، که مخصوصاً برای مردی که با زنی بی‌سواد و نیمه حیوان ازدواج کرده است که از کانون او محافظت می‌کند و اصلاً ادعای پایان ناپذیری ندارد، عزیز است. توجه محبت آمیز و که تمام پیچیدگی های او را آشکار می کند، آن را احیا می کند. با دلی سبک به سوی مرگ می شتابد.

لیزا فقط یک زن نیست. او همچنین می تواند به شکل یک مرد به شخص ظاهر شود. این یک دانشمند با تحصیلات عالی خواهد بود، گفتگو با او روح را الهام می بخشد. او رفیق و دوستی خواهد بود، فداکارانه و خالصانه، در اعماق جان دیگری به دنبال پاسخ، اما خشمگین و رفیق خود را به خاطر هرگونه تلاشی برای استفاده از قدرت الهی خود برای خشنود کردن اشتهای گستاخ خود، اعدام می کند. روباه با یک شخص زندگی می کند، به جز ویژگی های عجیب و غریب او تفاوتی ندارد، اما گاهی اوقات او نامرئی است و جذابیت های خود را فقط به منتخب خود می فرستد که قلبش با ترس و داستان های کور زنجیر نشده است. روباه نامرئی هنوز همان دوست فداکار است ، اما گاهی اوقات در اعمالش غیرقابل درک است ، بیشتر شبیه اقدامات یک دشمن است ، اما بعداً معلوم می شود که او واقعاً طلای واقعی است.

روباه با آوردن جذابیت مهلک برای یک شخص، او را به مرزهای مرگ می رساند، خود روباه برای او شفا می آورد و مانند هیچ چیز در جهان کمک نمی کند. او قرص را نگه می دارد زندگی ابدی، می سوزد در درخشش ابدی جادوگر رنگ پریده ماه و می تواند حتی یک جسد متلاشی شده را زنده کند. و قبل از تبدیل شدن به نابغه جاودانه کره زمین، یک بار دیگر در زندگی یک فرد دخالت می کند و برای او آرامش و شادی به ارمغان می آورد.

از پیشگفتار آکادمیک V.A. آلکسیف به مجموعه داستان های پو سونگلینگ "افسون روباه"

اولین افسانه ژاپنی در مورد روباه در سه کتاب قرن 8 و 12 بیان شد. و به نظر می رسد این است:
در زمان امپراتور کیمی (540-571)، مردی از منطقه اونو در استان مینو به دنبال همسری خوب رفت. زمان زیادی از ملاقات او در میدان می گذشت زن زیباو از او پرسید: «آیا همسر من می‌شوی؟» او موافقت کرد؛ با او ازدواج کرد و به خانه اش برد. بعد از مدتی صاحب فرزند شدند. اما بعد از آن یک توله سگ در خانه بود که مدام به صاحبش پارس می کرد. او از شوهرش خواست که حیوان را بکشد، زیرا از سگ بسیار می ترسید، اما او با اینکه همسرش را خیلی دوست داشت، قبول نکرد. یک روز زن احساس کرد که سگی او را گاز می گیرد، اما توله سگ با پارس کردن از آنجا پرید، زیرا ناگهان زن ترسیده تبدیل به روباه شد، از حصار بالا رفت و آنجا نشست. سپس شوهر در حالی که به همسرش که تبدیل به روباه شده بود نگاه کرد، گفت: ما مدت زیادی با هم زندگی کردیم و صاحب یک فرزند شدیم، بنابراین نمی توانم شما را فراموش کنم. همیشه حداقل برای شب به این خانه بیایید.» او به گفته شوهرش عمل کرد و هر بار فقط برای گذراندن شب به خانه می آمد. بنابراین، او را "کی-تسونه" (岐都禰)، "همیشه در حال آمدن" نامیدند.
داستان معروف دیگری در مورد روباه بود که در معروف شرح داده شده است
"یادداشت هایی در مورد جستجوی ارواح" (سو شن تزو) توسط گان بائو بزرگ - خوان XIX، داستان 425. پلوین از او شروع کرد. کتاب مقدسگرگینه." اگرچه به نظر من موضوع روباه ها به طور کامل در او کاوش نشده است، افسانه های باستانی جالب تر و قانع کننده تر به نظر می رسند، اگرچه حجم کمی دارند. اواخر هان 6-189 م. ne.

در زمان هان متأخر، در سالهای جیان آن، یکی از بومیان شهرستان پیگو به نام چن شیان فرماندار نظامی شیهای بود. بوکو، از نگهبان شخصی خود وانگ لینگ شیائو، به دلیل نامعلومی فرار کرد. شیان حتی می خواست او را اعدام کند. پس از مدتی، شیائو برای بار دوم فرار کرد. شیان برای مدت طولانی نتوانست او را پیدا کند و به همین دلیل همسرش را به زندان انداخت. اما زمانی که همسرش بدون پنهان کاری به تمام سوالات پاسخ داد، شیان متوجه شد: "همه چیز واضح است، او را بردند. ارواح شیطانی. ما باید او را پیدا کنیم."

و به این ترتیب فرماندار با چند ده سوار پیاده و سواره که سگ های شکاری را اسیر کرده بود شروع به جستجو در دیوارهای شهر کرد و فراری را ردیابی کرد. و در واقع شیائو در یک مقبره خالی کشف شد. گرگینه با شنیدن صدای مردم و سگ ها ناپدید شد. افرادی که توسط شیان فرستاده شده بودند، شیائو را برگرداندند. در ظاهر او کاملاً شبیه روباه بود. فقط می توانستم زمزمه کنم: "آ-تزو!" ده روز بعد کم کم به خود آمد و گفت:

"وقتی روباه برای اولین بار آمد، زنی زیبا در گوشه دور خانه بین جوجه ها ظاهر شد. او که خود را A-Tzu خطاب کرد، شروع به اشاره به من کرد. و این بیش از یک بار اتفاق افتاد، تا اینکه من بدون انتظار، تماس او را دنبال کردم. او بلافاصله همسر من شد و همان شب به خانه او رسیدیم... ملاقات با سگ ها را به خاطر ندارم، اما مثل همیشه خوشحال بودم.

فالگیر تائوئیست تعیین کرد: "این شیطان کوه است."

یادداشت‌هایی درباره کوه‌های درخشان می‌گوید: «روباه در زمان‌های قدیم زنی فاسد بود و نامش A-Tzu بود. سپس تبدیل به روباه شد.»

به همین دلیل است که گرگینه هایی از این نوع بیشتر خود را A-Tzu می نامند.

A-Tzu ممکن است چیزی شبیه به این باشد، ظاهر او مناسب است.

در پایان مقاله می خواهم بگویم که نوشتن در مورد چنین موجودات جالبی باعث خوشحالی است ...

اساطیر: کیتسونه (狐) روباه دیو نه دم

کیوبی (در واقع یک کیتسون). آنها موجوداتی باهوش و حیله گر در نظر گرفته می شوند که می توانند به انسان تبدیل شوند. آنها از ایناری، الهه گیاهان غلات، اطاعت می کنند. این حیوانات دارای دانش، عمر طولانی و توانایی های جادویی هستند. تکرار می‌کنم مهم‌ترین آن‌ها توانایی گرفتن شکل یک شخص است. روباه، طبق افسانه، پس از رسیدن به سن خاصی (معمولاً صد سال، اگرچه در برخی از افسانه ها پنجاه سال است) یاد می گیرد که این کار را انجام دهد. کیتسونه معمولاً به شکل یک زیبای فریبنده، یک دختر جوان زیبا است، اما گاهی اوقات به مردان مسن نیز تبدیل می شود. سایر قدرت‌هایی که معمولاً به کیتسون نسبت داده می‌شود عبارتند از توانایی ساکن شدن در بدن دیگران، تنفس یا ایجاد آتش، ظاهر شدن در رویاهای دیگران و توانایی ایجاد توهمات چنان پیچیده که تقریباً از واقعیت قابل تشخیص نیستند. برخی از داستان‌ها فراتر می‌روند و از کیتسونه با توانایی خم کردن فضا و زمان، دیوانه کردن مردم، یا شکل‌های غیرانسانی یا خارق‌العاده مانند درختانی با ارتفاع غیرقابل توصیف یا ماه دوم در آسمان صحبت می‌کنند.

کیتسونه با عقاید شینتو و بودایی مرتبط است. در شینتو، کیتسونه با ایناری، خدای حامی مزارع برنج و کارآفرینی مرتبط است. روباه ها در ابتدا پیام رسان (تسوکای) این خدا بودند، اما اکنون تفاوت بین آنها به حدی مبهم شده است که خود ایناری گاهی به صورت روباه به تصویر کشیده می شود. در بودیسم، آنها به لطف مکتب بودیسم مخفی شینگون، محبوب در قرن 9 تا 10 در ژاپن، معروف شدند، یکی از خدایان اصلی آن، داکینی، سوار بر روباه در آسمان به تصویر کشیده شد.

در فرهنگ عامه، کیتسون نوعی یوکای است، یعنی دیو. در این زمینه، کلمه "kitsune" اغلب به عنوان "روح روباه" ترجمه می شود. با این حال، این لزوما به این معنی نیست که آنها موجودات زنده نیستند یا چیزی غیر از روباه هستند. کلمه "روح" در این مورد به معنای شرقی استفاده می شود که نشان دهنده وضعیت دانش یا بینش است. بنابراین، هر روباهی که به اندازه کافی عمر می کند، می تواند به "روح روباه" تبدیل شود. دو نوع اصلی کیتسون وجود دارد: میوبو، یا روباه الهی، که اغلب با ایناری مرتبط است، و نوگیتسون، یا روباه وحشی (به معنای واقعی کلمه "روباه صحرایی") که اغلب، اما نه همیشه، به عنوان شیطان توصیف می شود، با نیت بد.

کیتسون می تواند تا نه دم داشته باشد. به طور کلی، اعتقاد بر این است که روباه بزرگتر و قوی تر، دم بیشتری دارد. برخی منابع حتی ادعا می کنند که کیتسون هر صد یا هزار سال از عمر خود یک دم اضافی رشد می کند. با این حال، روباه هایی که در افسانه ها یافت می شوند تقریباً همیشه یک، پنج یا نه دم دارند.

هنگامی که کیتسون 9 دم دریافت می کند، خز آنها نقره ای، سفید یا طلایی می شود. این کیوبی نو کیتسون ("روباه های نه دم") قدرت بینش بی نهایت را به دست می آورند. به همین ترتیب، در کره می گویند روباهی که هزار سال زندگی کرده است به گومیهو (به معنای واقعی کلمه "روباه نه دم") تبدیل می شود، اما روباه کره ای همیشه به عنوان شیطان نشان داده می شود، برخلاف روباه ژاپنی که می تواند یکی از این دو باشد. خیرخواه یا بدخواه فولکلور چینی همچنین دارای "روباه روباه" است که شباهت های زیادی به کیتسون دارد، از جمله امکان وجود 9 دم.

در برخی داستان ها، کیتسونه به سختی دم خود را به شکل انسان پنهان می کند (معمولا روباه ها در چنین داستان هایی فقط یک دم دارند که ممکن است نشان دهنده ضعف و بی تجربگی روباه باشد). یک قهرمان حواسش می‌تواند روباه مست یا بی‌احتیاطی را که به انسان تبدیل شده است، با دیدن دمش از میان لباس‌هایش افشا کند.

یکی از کیتسونه معروف نیز روح نگهبان بزرگ کیوبی است. این یک روح نگهبان و محافظ است که به روح های جوان "از دست رفته" در مسیر خود در تجسم فعلی کمک می کند. کیوبی معمولاً برای مدت کوتاهی، فقط چند روز می ماند، اما اگر به یک روح دلبسته باشد، می تواند سال ها آن را همراهی کند. این یک نوع کمیاب کیتسون است که با حضور و کمک خود به تعداد کمی از خوش شانس ها پاداش می دهد.

در فولکلور ژاپنی، کیتسونه اغلب به‌عنوان حیله‌گر، گاهی اوقات بسیار شرور توصیف می‌شود. کیتسون های حیله گر از قدرت جادویی خود برای شوخی استفاده می کنند: کسانی که در نور خیرخواهانه نشان داده می شوند، سامورایی های بیش از حد مغرور، بازرگانان حریص و افراد لاف خور را هدف قرار می دهند، در حالی که کیتسون های ظالم تر به دنبال عذاب دادن تاجران فقیر، کشاورزان و راهبان بودایی هستند.

Kitsune همچنین اغلب به عنوان عاشق توصیف می شود. چنین داستان هایی معمولاً شامل یک مرد جوان و یک کیتسونه است که به شکل یک زن مبدل شده است. گاهی اوقات به کیتسون نقش یک اغواگر اختصاص داده می شود، اما اغلب چنین داستان هایی نسبتا عاشقانه هستند. در این گونه داستان ها، مرد جوان معمولاً با زیباروی ازدواج می کند (بدون اینکه او روباه است) و اهمیت زیادی برای ارادت او قائل است. بسیاری از این داستان ها یک عنصر غم انگیز دارند: آنها با کشف یک موجود روباه به پایان می رسند، پس از آن کیتسون باید شوهرش را ترک کند.

قدیمی ترین داستان شناخته شده در مورد همسران روباه، که ریشه عامیانه کلمه "kitsune" را ارائه می دهد، از این نظر استثنا است. در اینجا روباه به شکل یک زن در می آید و با مردی ازدواج می کند که پس از آن این دو پس از گذراندن چندین سال خوشبختی با هم صاحب چندین فرزند می شوند. جوهر روباهی او زمانی آشکار می شود که در حضور شاهدان بسیاری از سگ می ترسد و برای پنهان شدن، ظاهر واقعی خود را به خود می گیرد. کیتسونه آماده می شود تا خانه را ترک کند، اما شوهرش جلوی او را می گیرد و می گوید: «حالا که چندین سال است که با هم هستیم و چند فرزند به من دادی، نمی توانم به سادگی فراموشت کنم. لطفا بیا بریم بخوابیم.» روباه موافقت می کند و از آن پس هر شب به شکل یک زن نزد شوهرش باز می گردد و صبح روز بعد به شکل روباه ترک می کند. پس از آن، او شروع به نامیدن کیتسونه کرد - زیرا در ژاپنی کلاسیک، کیتسونه به معنای "بریم و بخوابیم" است، در حالی که کی تسونه به معنای "همیشه می آید".

فرزندان حاصل از ازدواج بین انسان و کیتسون معمولاً دارای خواص فیزیکی و/یا ماوراء طبیعی خاصی هستند. با این حال، ماهیت دقیق این خواص از منبعی به منبع دیگر بسیار متفاوت است. در میان کسانی که تصور می‌شود چنین قدرت‌های خارق‌العاده‌ای دارند، اونمیوجی معروف Abe no Seimei است که یک هانیو (نیمه دیو)، پسر یک انسان و یک کیتسونه بود.

بارانی که از آسمان صاف می بارد گاهی کیتسونه نو یومیری یا «عروسی کیتسونه» نامیده می شود.

بسیاری از مردم بر این باورند که کیتسون از چین به ژاپن آمده است.

/آناتولی بولاوین/

روباه ها را در زبان ژاپنی "کیتسونه" می نامند که به معنای "فرزند کسی است که شب می آید" و همچنین آنها را پیام آور دنیای ارواح و شیاطین می دانند. ژاپن کشوری مرموز است. در اینجا، فناوری پیشرفته با دنیای اسرارآمیز و ناشناخته در هم تنیده شده است، در اینجا "خانه هایی" که برای ارواح ساخته شده اند با بزرگراه ها همزیستی می کنند، ایستگاه های اتوبوس توسط بت های سنگی باستانی محافظت می شوند، اینجا هر لحظه با قدم گذاشتن بی احتیاطی به کنار، می توانید از یک کلان شهر پر سر و صدا به پادشاهی ارواح برسید. به عنوان یک قاعده، دروازه های خانه ارواح و شیاطین قفل شده و تحت مراقبت شدید قرار دارند، اما هیچ قفلی وجود ندارد که نتوان آن را باز کرد. و اغلب مهمانانی که "در آن سوی" زندگی می کنند به دنیای شهرهای بزرگ و آخرین فناوری ها می آیند. اگر در خیابان با گرگینه ای برخورد کنید، به راحتی می توانید او را با یک انسان اشتباه بگیرید. گرگینه های ژاپنی مثل اروپایی ها نیستند. اینها کسانی نیستند که به کمک جادوگری شکل حیوانی به خود بگیرند. اینها مهمانانی از دنیاهای دیگر هستند، ارواح به شکل حیوانات، تبدیل به یک شخص، یک درخت و حتی برخی از اشیاء. فاکس - کیتسون شاید معروف ترین نوع گرگینه باشد. آنها هزاران سال است که در کنار انسان ها زندگی می کنند و گاهی مشکلات و گاهی شادی را با خود می آورند.
کیتسون همان روباه وسوسه گر جذاب است که افسانه های زیادی درباره او وجود دارد. اعتقاد بر این است که بسیاری از شخصیت های تاریخی از کیتسونه یا خود کیتسونه بودند. چنین بود عارف و غیبی، آبه نو سیمی، یک شکارچی ارواح در دوران هیان - پسر کیتسونه کوزوها.

روباه نه دم معروف تامامائو نو مائه (یا می)، صیغه شگفت انگیز زیبای امپراتور کونوئه بود. می در طول زندگی خود مشکلات زیادی را برای شرق به ارمغان آورد و هیچ کس متوجه نشد که او یک "کیتسونه" است تا اینکه امپراطور دستور داد سگ ها را برای برخی تخلفات روی او بگذارند. تنها در آن زمان روباه حیله گر خود را نشان داد. گرگینه های کیتسون یا خود بعد از مرگ روباه می شوند یا روح افرادی که قبل از بهشت ​​پاک نبودند. در ابتدای آن زندگی پس از مرگ kitsune به یک دم بسنده می کند و نمی تواند به شکل یک شخص باشد. وقتی به 50 یا 100 سالگی می رسند به بلوغ می رسند. اکنون آنها می توانند به یک فرد تبدیل شوند ، اما همه نمی دانند چگونه دم خود را پنهان کنند و بنابراین فریب آنها به راحتی آشکار می شود. با گذشت زمان، وقتی کیتسون ها پنج یا حتی هفت دم دارند، جادو را یاد می گیرند، می توانند هرج و مرج ایجاد کنند، دیوانگی کنند و نامرئی شوند.
گاهی اوقات، برعکس، آنها خوش شانسی می آورند. و فقط آن گرگینه هایی که سنشان برابر با هزار سال است، نه دم دریافت می کنند و "کت خز" آنها سفید می شود. ژاپنی ها به این گرگینه ها «کیوبی» یا روباه آسمانی می گویند. کیوبی می‌تواند پدیده‌های طبیعی، زمان را کنترل کند و مردم را به دنیاهای دیگر ببرد، از آنجا که به زودی به عنوان افراد بسیار مسن بازمی‌گردند. اما، به عنوان یک قاعده، چنین روباه ها به ندرت به مردم آسیب می رسانند.
ژاپنی ها نگرش دوگانه ای نسبت به موجودات جذاب و باهوش از دنیای دیگر دارند. این ترکیبی از ستایش و ترس است. وو کیتسونه شخصیت پیچیدهکی میتونه دیو درست کنه بهترین دوستانسان و دشمن فانی بسته به اینکه روباه دقیقاً با چه کسی قرار است ارتباط برقرار کند، می تواند هر شکلی به خود بگیرد - دختر زیبا، یک جوان زیبا، یک پیرمرد خردمند یا یک کودک معصوم. آنها می توانند یک مکالمه هوشمندانه را حفظ کنند، تقریباً در مورد هر حرفه ای چیزهای زیادی می دانند، علاوه بر این، kitsune بهترین معامله گران است. آنها بسیار سکسی هستند، به همین دلیل ژاپنی ها معتقدند که بسیاری از گیشاها گرگینه هستند. کیتسون از خون آشامی - هم انرژی و هم معمولی - بیزار نیست. روباه ها عاشق فرستادن آفت یا جنون برای افرادی هستند که دوست ندارند و می توانند بدن آنها را تسخیر کنند و حتی آنها را به سمت خودکشی سوق دهند. روانپزشکان ژاپنی هنوز یکی از انواع بیماری روانی را "کیتسون تسوکی" می نامند - بیماری ناشی از روباه. دیدن چنین گرگینه ای در خواب، فال بسیار بدی محسوب می شود.
و در عین حال هیچ عروس و همسری شیرین تر از کیتسون نیست. با عاشق شدن ، آنها آماده هستند تا برای منتخب خود هر گونه فداکاری را انجام دهند. علاوه بر این، روباه‌های نقره‌ای در تجارت خوش شانسی به ارمغان می‌آورند و روباه‌های سفید و نقره‌ای عموماً به خدای غلات، ایناری سوگند یاد می‌کنند که به همه بشریت کمک کند. افرادی بسیار خوش شانس خواهند بود که به طور تصادفی به طور ناگهانی در سرزمین مقدس کیتسون مستقر می شوند. چنین است خانواده های شادآنها "kitsune-mochi" نامیده می شوند: روباه ها موظفند همه جا آنها را دنبال کنند، آنها را از انواع آسیب ها محافظت کنند و هر کسی که کیتسون-موچی را توهین کند با بیماری جدی روبرو خواهد شد.
اتفاقا روباه ها هم از مردم رنج زیادی می کشیدند. برای مدت طولانی، ژاپنی ها معتقد بودند که فردی که طعم گوشت کیتسون را می چشد، قوی و عاقل می شود. اگر کسی به شدت بیمار می شد، اقوام نامه ای به خدای Inari می نوشتند، اما اگر بیمار پس از آن بهبود نمی یافت، روباه ها در سراسر منطقه بی رحمانه نابود می شدند.
ژاپنی ها معتقدند که حتی امروزه کیتسونه را می توان در همه جا یافت. آنها به طرز ماهرانه ای سازگار شدند زندگی مدرندانش آنها از طبیعت انسان، استعدادهای متعدد، جذابیت طبیعی و توانایی فریب دادن به آنها این امکان را می دهد که حتی در یک کلان شهر احساس راحتی کنند. آنها را می توان در زمینه مالی و هنر پیدا کرد. آنها می گویند که کیتسونه شاعران و دانشمندان درخشانی هستند. اما چگونه می توان تشخیص داد که این یک روباه است و نه یک انسان؟ می گویند سخت نیست. فقط باید بیشتر مراقب باشید. Kitsune همیشه زیبا و باهوش است، آنها سعی می کنند توجه جنس مخالف را به خود جلب کنند و اغلب تا حدودی بیهوده رفتار می کنند.
گرگینه‌های جوان نمی‌دانند چگونه دم‌های خود را با استفاده از طلسم‌های جادویی پنهان کنند، بنابراین دخترانی که دامن‌های گشاد و بلند را دوست دارند ممکن است مورد سوء ظن قرار گیرند. با کیتسونای بالغ‌تر مشکل‌تر است: آنها می‌توانند هر کسی را فریب دهند، اما معمولاً این آینه است که آنها را از بین می‌برد - آن‌طور که واقعاً هستند منعکس می‌شوند، به عبارت دیگر، آینه‌ها ماهیت واقعی خود را نشان می‌دهند. مادر عارف و غیبی فوق الذکر ابه نو سایمی دقیقاً اینگونه خود را کشف کرد.

کیتسون از سگ ها می ترسد و سگ ها از گرگینه ها متنفرند. بنابراین، ژاپنی ها مشکوک می دانند که آشنای جدید آنها نه تنها سگ ها را در خانه نگهداری نمی کند، بلکه در مورد آنها منفی صحبت می کند و در خیابان هر سگی دندان هایش را به سمت او می کشد. این که آیا افسانه های مربوط به گرگینه ها را باور می کنید یا نه به شما بستگی دارد. اما هر ژاپنی داستان عشق یک مرد و یک روباه را می‌داند که پایه و اساس خانواده کیتسونه را پایه‌ریزی کرد که نوادگان آن هنوز در ژاپن زندگی می‌کنند...


ساکنان مناطق مختلف ژاپن همیشه از دیدن روباه سیاه کمیاب در منطقه خود هیجان زده هستند. حیوانات اغلب در جزیره هوکایدو یافت می شوند. ساکنان محلی حتی موفق می شوند از این حیوان با دوربین فیلمبرداری فیلم بگیرند. مقامات باغ وحش می گویند که این حیوان ممکن است جهش یافته باشد یا تلاقی بین روباه قرمز و روباه نقره ای باشد که زمانی از روسیه وارد شده و برای خز پرورش داده شده اند، اما بعداً به وحشی تبدیل شده اند. حالا متوجه شدید که چرا ساکنان سرزمین طلوع خورشید اینقدر هیجان زده اند...

Kitsune (ژاپنی) نام ژاپنی روباه است. دو زیرگونه روباه در ژاپن وجود دارد: روباه قرمز ژاپنی (Hondo kitsune، بومی هونشو؛ Vulpes vulpes japonica) و روباه هوکایدو (Kita kitsune، بومی هوکایدو؛ Vulpes vulpes schrencki).

در فولکلور ژاپنی، این حیوانات دارای دانش، عمر طولانی و قدرت جادویی هستند. در میان آنها، توانایی گرفتن شکل یک شخص است. روباه، طبق افسانه، پس از رسیدن به سن خاصی (معمولاً صد سال، اگرچه در برخی از افسانه ها - پنجاه) یاد می گیرد که این کار را انجام دهد.

کیتسونه معمولاً شکل یک دختر زیبای جوان و زیبا را به خود می گیرد، اما گاهی اوقات به مردان مسن نیز تبدیل می شود.

لازم به ذکر است که در اساطیر ژاپن آمیزه ای از باورهای بومی ژاپنی وجود داشت که روباه را از صفات الهه ایناری توصیف می کرد و چینی ها که روباه ها را گرگینه و نزدیک به شیاطین می دانستند.

برای جانورشناسی معمولی، روباه چینی تفاوت چندانی با بقیه ندارد، اما در مورد کیتسونه اینطور نیست. آمارها نشان می دهد که طول عمر آن از هشتصد تا هزار سال است. اعتقاد بر این است که این موجود بدبختی می آورد و هر بخشی از بدن روباه هدفی جادویی دارد فقط کافی است دمش را به زمین بزند تا آتش بگیرد، می تواند آینده را پیش بینی کند و به شکل افراد مسن، یا جوانان بی گناه، یا دانشمندان حیله گر باشد او محتاط و شکاک است که در ترفندها و طوفان های کوچک احساس رضایت می کند. (خورخه لوئیس بورخس "کتاب موجودات خیالی")

در فرهنگ عامه، کیتسون نوعی یوکای یا دیو است. در این زمینه، کلمه "kitsune" اغلب به عنوان "روح روباه" ترجمه می شود. با این حال، این لزوما به این معنی نیست که آنها موجودات زنده نیستند یا چیزی غیر از روباه هستند. کلمه "روح" در این مورد به معنای شرقی استفاده می شود که نشان دهنده وضعیت دانش یا بینش است. بنابراین، هر روباهی که به اندازه کافی عمر می کند، می تواند به "روح روباه" تبدیل شود.

"انواع" و نام kitsune:
Bakemono Kitsune روباه های جادویی یا شیطانی هستند، مانند Reiko، Kiko یا Koryo، یعنی نوعی روباه غیر مادی.
بیاککو - "روباه سفید"، یک فال بسیار خوب، معمولاً نشانه خدمت به ایناری را دارد و به عنوان پیام آور خدایان عمل می کند.
گنکو - "روباه سیاه". معمولا نشانه خوبی است.
Yako یا Yakan - تقریباً هر روباهی، همان Kitsune.
کیکو یک "روباه روح"، نوعی از Reiko است.
کوریو یک "روباه دنباله دار"، نوعی از ریکو است.
کوکو یا کویوکو (به معنای "u" با صدای "یو") یک "روباه هوا" است، بسیار بد و مضر. جایگاهی برابر با تنگو در پانتئون دارد.
Nogitsune یک "روباه وحشی" است و همچنین برای تشخیص روباه های "خوب" و "بد" استفاده می شود. گاهی اوقات ژاپنی ها از "Kitsune" برای نام بردن یک پیام رسان روباه خوب از Inari و "Nogitsune" استفاده می کنند - روباه هایی که مرتکب شیطنت می شوند و مردم را فریب می دهند. با این حال، این یک شیطان واقعی نیست، بلکه یک شیطنت، شوخی و حقه باز است. رفتار آنها یادآور لوکی از اساطیر اسکاندیناوی است.
ریکو یک "روباه ارواح" است، گاهی اوقات در کنار شیطان نیست، اما قطعا خوب نیست.
تنکو - "روباه الهی". کیتسونه که به 1000 سالگی رسید. آنها معمولاً 9 دم دارند (و گاهی اوقات یک پوست طلایی) اما هر یک از آنها یا بسیار "بد" هستند یا مانند رسول ایناری خیرخواه و عاقل هستند.
Shakko - "روباه قرمز". می تواند هم در سمت خیر و هم در سمت شر باشد، همان کیتسون.

حامی بهشتی کیتسونه الهه برنج ایناری است. مجسمه های آنها بخشی جدایی ناپذیر از معابد به افتخار او است. علاوه بر این، برخی منابع نشان می دهند که خود ایناری بالاترین کیتسون است. او معمولاً توسط دو روباه سفید برفی با 9 دم همراهی می شود، به ویژه در کیوشو، جایی که یک جشنواره سالانه به افتخار او برگزار می شود. در این جشنواره، غذای اصلی توفوی سرخ شده، کشک لوبیا (چیزی شبیه کیک پنیر ما) است - به این شکل است که هم کیتسونه و هم روباه های ژاپنی کاملا معمولی آن را ترجیح می دهند. معابد و کلیسای کوچکی وجود دارد که به کیتسونه اختصاص داده شده است.

یکی از کیتسونه معروف نیز روح نگهبان بزرگ کیوبی است. این یک روح نگهبان و محافظ است که به روح های جوان "از دست رفته" در مسیر خود در تجسم فعلی کمک می کند. کیوبی معمولاً برای مدت کوتاهی، فقط چند روز می ماند، اما اگر به یک روح دلبسته باشد، می تواند سال ها آن را همراهی کند. این یک نوع کمیاب کیتسون است که با حضور و کمک خود به تعداد کمی از خوش شانس ها پاداش می دهد.

مسئله منشا کیتسون پیچیده و ضعیف است. اکثر منابع موافقند که برخی از افرادی که درست‌ترین، مخفیانه‌ترین و مبهم‌ترین راه زندگی را رهبری نکرده‌اند پس از مرگ به کیتسون تبدیل می‌شوند. پس از تولد کیتسون، رشد می کند و قدرت می یابد. کیتسون در سن 50 تا 100 سالگی به بلوغ می رسد و در این زمان توانایی تغییر شکل را به دست می آورد. سطح قدرت روباه به سن و رتبه بستگی دارد - که با تعداد دم و رنگ پوست تعیین می شود.

کیتسون می تواند تا نه دم داشته باشد. به طور کلی، اعتقاد بر این است که روباه بزرگتر و قوی تر، دم بیشتری دارد. برخی منابع حتی ادعا می کنند که کیتسون هر صد یا هزار سال از عمر خود یک دم اضافی رشد می کند. با این حال، روباه هایی که در افسانه ها یافت می شوند تقریباً همیشه یک، پنج یا نه دم دارند.

هنگامی که کیتسون 9 دم دریافت می کند، خز آنها نقره ای، سفید یا طلایی می شود. این کیوبی نو کیتسون ("روباه های نه دم") قدرت بینش بی نهایت را به دست می آورند. به همین ترتیب، در کره می گویند روباهی که هزار سال زندگی کرده است به گومیهو (به معنای واقعی کلمه "روباه نه دم") تبدیل می شود، اما روباه کره ای همیشه به عنوان شیطان نشان داده می شود، برخلاف روباه ژاپنی که می تواند یکی از این دو باشد. خیرخواه یا بدخواه فولکلور چینی همچنین دارای "روباه روباه" است که شباهت های زیادی به کیتسون دارد، از جمله امکان وجود 9 دم.

خزدار و نکو. کیتسونه

دم روباه برق زد.
حالا دیگر آرامش ندارم -
هر شب منتظرش هستم.

شورایوکی تامبا، قرن هجدهم

کیتسون موجوداتی مرموز، غیر معمول و بسیار جذاب هستند. شخصیت های یکپارچه در فولکلور و ادبیات ژاپنی، آنها ویژگی های بسیاری از موجودات جادویی را در یک زمان دارند. اگر سه شباهت اصلی را در فرهنگ غربی برجسته کنیم، ترکیبی از ویژگی‌های جن پری، گرگینه و خون‌آشام است.

آنها می توانند هم به عنوان حاملان شر خالص و هم به عنوان پیام آور نیروهای الهی عمل کنند. اما آن‌ها ماجراجویی‌های عاشقانه با درجه‌های مختلف جدی را ترجیح می‌دهند، یا صرفاً شوخی‌ها و شوخی‌ها را در رابطه با انسان‌ها ترجیح می‌دهند - با این حال، گاهی اوقات خون‌آشامی را تحقیر نمی‌کنند. و گاهی اوقات داستان آنها پر از احساسات غم انگیز است که ژاپنی ها آن را دوست دارند.

نگرش ژاپنی ها نسبت به کیتسونه بسیار شبیه نگرش ایرلندی ها نسبت به پری هایشان است - آمیزه ای از احترام، ترس و همدردی. و آنها قطعاً در میان سایر okabeها، یعنی موجودات جادویی ژاپنی، برجسته هستند. مانند الف‌های جزایر بریتانیا، «مردم کوچک»، کیتسونه در تپه‌ها و بیابان‌ها زندگی می‌کنند، با مردم شوخی می‌کنند، گاهی آنها را به سرزمینی جادویی می‌برند - از آنجا می‌توانند به عنوان پیرمرد در چند روز بازگردند - یا برعکس، خود را در آینده می بینند، که دهه ها را در ساعت سپری کرده اند. کیتسونه با به خود گرفتن شکل انسانی، با انسان ها ازدواج کرده یا ازدواج می کند و از آنها فرزندانی می آورد.

Kitsune اغلب به عنوان عاشق توصیف می شود. چنین داستان هایی معمولاً شامل یک مرد جوان و یک کیتسونه است که به شکل یک زن مبدل شده است. گاهی اوقات به کیتسون نقش یک اغواگر اختصاص داده می شود، اما اغلب چنین داستان هایی نسبتا عاشقانه هستند. در این گونه داستان ها، مرد جوان معمولاً با زیباروی ازدواج می کند (بدون اینکه او روباه است) و اهمیت زیادی برای ارادت او قائل است. بسیاری از این داستان ها یک عنصر غم انگیز دارند: آنها با کشف یک موجود روباه به پایان می رسند، پس از آن کیتسون باید شوهرش را ترک کند. اولین افسانه مستند در مورد کیتسونه به سال های 538-710 برمی گردد. پس از میلاد

اونو، ساکن منطقه مینو، برای مدت طولانی جستجو کرد و نتوانست ایده آل خود را برای زیبایی زنانه پیدا کند. اما یک غروب مه آلود، در نزدیکی یک تالاب بزرگ (محل معمول ملاقات با پریان در میان سلت ها) به طور غیر منتظره ای رویای خود را دید. آنها ازدواج کردند، او برای او یک پسر به دنیا آورد. اما سگ اونو همزمان با تولد پسرش یک توله سگ به دنیا آورد. هر چه توله سگ بزرگتر می شد، نسبت به بانوی سرزمین بایر تهاجمی تر می شد. او ترسید و از شوهرش خواست که سگ را بکشد. اما او نپذیرفت. یک روز سگ به سمت لیدی هجوم آورد. او با وحشت، شکل انسانی خود را به بیرون انداخت، تبدیل به روباه شد و فرار کرد. با این حال، اونو شروع به جستجوی او کرد و صدا زد: "شاید تو روباه باشی - اما من تو را دوست دارم و تو مادر پسرم هستی. هر وقت خواستی می‌توانی پیش من بیای.» لیدی فاکس آن را شنید و از آن به بعد هر شب در کسوت یک زن پیش او می آمد و صبح در کسوت روباه به بیابان فرار می کرد. از این افسانه دو نوع ترجمه از کلمه "kitsune" مشتق شده است. یا "کیتسو نه"، دعوتی برای گذراندن شب با هم - تماس اونو با همسر فراری اش. یا "ki-tsune" - "همیشه در حال آمدن".

ویژگی مشترک کیتسونه با جن ها "کیتسون بی" (چراغ های روباه) است - درست مانند پری های سلتیک، روباه ها می توانند به طور تصادفی یا عمدی حضور خود را در شب با نورها و موسیقی مرموز در قلاب ها و تپه ها نشان دهند. علاوه بر این، هیچ کس امنیت فردی را که جرات می کند ماهیت خود را بررسی کند، تضمین نمی کند. افسانه ها منبع این نورها را "هوشی نو تاما" (مروارید ستاره)، توپ های سفید شبیه به مروارید یا سنگهای قیمتیدارای قدرت جادویی کیتسونه همیشه چنین مرواریدهایی با خود دارد، به شکل روباه آنها را در دهان خود نگه می دارند یا آنها را به گردن می اندازند. کیتسونه برای این مصنوعات ارزش زیادی قائل است و در ازای بازگرداندن آنها ممکن است با برآوردن خواسته های یک فرد موافقت کنند. اما، دوباره، تضمین ایمنی فرد گستاخ پس از بازگشت دشوار است - و در صورت امتناع از بازگرداندن مروارید، کیتسون می تواند دوستان خود را برای کمک جذب کند. با این حال، کیتسون باید به قولی که در چنین موقعیتی به فرد داده شده است، مانند یک پری عمل کند، در غیر این صورت خطر تنزل مقام و موقعیت را به دنبال دارد. مجسمه های روباه در معابد ایناری تقریبا همیشه چنین توپ هایی روی خود دارند.

کیتسونه برای قدردانی یا در ازای بازگرداندن مروارید خود، می تواند چیزهای زیادی به انسان بدهد. با این حال، شما نباید از آنها برای اشیاء مادی بخواهید - به هر حال، آنها استادان بزرگ توهم هستند. پول به برگ، شمش های طلا به قطعات پوست و سنگ های قیمتی به قطعات معمولی تبدیل می شود. اما هدایای ناملموس روباه ها بسیار ارزشمند است. اول از همه، دانش، البته - اما این برای همه نیست... با این حال، روباه ها ممکن است سلامت، طول عمر، موفقیت در تجارت و ایمنی در جاده را به ارمغان آورند.

مانند گرگینه ها، کیتسون می تواند بین شکل انسان و حیوان تغییر کند. با این حال، آنها به فازهای ماه گره نخورده اند و نسبت به گرگینه های معمولی قادر به دگرگونی های بسیار عمیق تر هستند. اگر در شکل روباه برای شخص دشوار باشد که بفهمد آیا این شکل یکسان است یا نه، آنگاه روباه می تواند شکل انسانی متفاوتی به خود بگیرد. علاوه بر این، طبق برخی افسانه ها، kitsune می تواند در صورت لزوم جنسیت و سن را تغییر دهد - یا به عنوان یک دختر جوان یا به عنوان یک پیرمرد مو خاکستری ظاهر شود. اما یک کیتسون جوان فقط از 50 تا 100 سالگی می تواند ظاهر یک انسان را به خود بگیرد.

کیتسونه مانند خون آشام ها گاهی خون انسان را می نوشد و مردم را می کشد. با این حال، جن-پری ها نیز از این طریق گناه می کنند - و به عنوان یک قاعده، هر دو برای انتقام یک توهین عمدی یا تصادفی اقدامات سختی انجام می دهند. هر چند گاهی به قول خودشان از روی عشق به هنر این کار را می کنند. با این حال، گاهی اوقات، روباه ها خود را به خون آشام انرژی محدود می کنند - از نیروهای حیاتی اطرافیان تغذیه می کنند.

برای رسیدن به اهداف خود، کیتسون قادر به انجام کارهای زیادی است. به عنوان مثال، آنها می توانند شکل یک فرد خاص را به خود بگیرند. بنابراین، نمایشنامه کابوکی "Yoshitsune و هزار درخت گیلاس" در مورد کیتسون به نام Genkuro می گوید.

معشوقه رهبر نظامی معروف Minamoto no Yoshitsune، لیدی شیزوکا، طبل جادویی داشت که در زمان های قدیم از پوست کیتسون - یعنی پدر و مادر جنکورو - ساخته شده بود. او برای خود هدف قرار داد که طبل را برگرداند و بقایای والدینش را روی زمین خاک کند. برای انجام این کار، روباه به یکی از محرمان جنگ سالار روی آورد - اما کیتسون جوان اشتباه کرد و لو رفت. جنکورو دلیل ورودش به قلعه را توضیح داد، یوشیتسونه و شیزوکا طبل را به او پس دادند. او برای قدردانی، حفاظت جادویی خود را به یوشیتسون اعطا کرد.

برخی از کیتسون ها برای اطرافیانشان یک بلای طبیعی هستند.

قهرمان نوا "سنگ مرده" و کابوکی "روباه-جادوگر زیبا"، تامامو نو مائه، در راه خود از هند به ژاپن از طریق چین، دنباله ای از بلاها و ترفندهای بی رحمانه را بر جای می گذارد. در پایان، او با ملاقات با قدیس بودایی جمو می میرد - و به سنگ نفرین شده تبدیل می شود.

کیتسون دوست دارد حقه های کثیف را با کسانی که شایسته آنها هستند بازی کند - اما آنها به راحتی می توانند برای یک دهقان با فضیلت یا یک سامورایی نجیب مشکل ایجاد کنند. آنها دوست دارند راهبان زاهد را اغوا کنند و آنها را از مسیر نیروانا منحرف کنند - اما در مسیرهای دیگر می توانند کمک و حمایت کنند.

کیتسون کیوبی معروف به جویندگان حقیقت در جستجوی خود کمک می کند و به آنها کمک می کند تا اهداف تجسم خود را درک کنند.

فرزندان کیتسونه از ازدواج با مردم معمولاً خود به شخصیت های عرفانی تبدیل می شوند و در مسیرهای ممنوعه و تاریک قدم می زنند.

چنین بود آبه نو سیمی، غیبت شناس معروف عصر هیان. مادر او کیتسونه کوزونوها بود که برای مدت طولانی در یک خانواده انسانی زندگی کرد - اما در نهایت لو رفت و مجبور شد به جنگل برود. اگر برخی منابع ادعا می کنند که سایمی فرزندی نداشته است، برخی دیگر فرزندان او را تعدادی از عرفای ژاپنی دوران بعدی می نامند.

فرزندان حاصل از ازدواج بین انسان و کیتسون معمولاً دارای خواص فیزیکی و/یا ماوراء طبیعی خاصی هستند. با این حال، ماهیت دقیق این خواص از منبعی به منبع دیگر بسیار متفاوت است. بارانی که از آسمان صاف می بارد گاهی کیتسونه نو یومیری یا «عروسی کیتسونه» نامیده می شود.


هنر توسط BlackMysticA

برای چین، افسانه های مربوط به ازدواج بین مردم و روباه ها و همچنین داستان های مربوط به درک متقابل آنها به طور کلی غیرمشخص است ... علاوه بر این، اگر در ژاپن ملاقات با روباه به طور کلی نشانه خوبی در نظر گرفته می شود، پس در چین قطعاً بسیار است. فال بد. داستان سند روباه که توسط شاعر چینی نیو جیائو نقل شده است، گویای این موضوع است.

وانگ رسمی، در حالی که در یک سفر کاری به پایتخت بود، یک روز عصر دو روباه را در نزدیکی درخت دید. آنها روی پاهای عقب خود ایستادند و با خوشحالی خندیدند. یکی از آنها کاغذی در پنجه اش گرفته بود. وان شروع کرد به فریاد زدن روباه ها برای رفتن - اما کیتسون به عصبانیت او توجهی نکرد. سپس وان سنگی به سمت یکی از روباه ها پرتاب کرد و به چشم کسی که سند را در دست داشت اصابت کرد. روباه کاغذ را رها کرد و هر دو در جنگل ناپدید شدند. وان سند را گرفت، اما معلوم شد که به زبانی ناشناخته نوشته شده است. سپس وان به میخانه رفت و شروع به گفتن ماجرا کرد. در حالی که داشت داستانش را تعریف می کرد، مردی با بانداژ روی پیشانی اش وارد شد و خواست که کاغذ را ببیند. با این حال، صاحب مسافرخانه متوجه دمی شد که از زیر عبایش بیرون می آمد و روباه به سرعت عقب نشینی کرد. روباه ها در زمانی که وان در پایتخت بود چندین بار سعی کردند سند را برگردانند - اما هر بار موفق نشدند. هنگامی که به ولسوالی خود بازگشت، در طول راه از ملاقات با کاروان کامل بستگان خود بسیار شگفت زده شد. آنها گزارش دادند که خود او نامه ای برای آنها فرستاده و گفته است که قرار ملاقات سودآوری در پایتخت دریافت کرده است و از آنها دعوت کرده است که به آنجا بیایند. برای جشن، سریع تمام دارایی خود را فروختند و راهی جاده شدند. البته وقتی نامه به وان نشان داده شد، معلوم شد که یک تکه کاغذ خالی است. خانواده وانگ مجبور شدند با تلفات سنگین به عقب برگردند. مدتی بعد برادرش که در استانی دور مرده به حساب می آمد به وان بازگشت. آنها شروع به نوشیدن شراب کردند و داستان هایی از زندگی خود تعریف کردند. وقتی وان به داستان روباه رسید سند، برادرم خواست که آن را نشان دهد. برادر با دیدن کاغذ، آن را گرفت و گفت: "بالاخره!" تبدیل به روباه شد و از پنجره بیرون پرید.

یک کیتسون جوان، به طور معمول، در بین مردم شرارت می کند، و همچنین با درجات مختلفی از جدیت با آنها وارد روابط عاشقانه می شود - در چنین داستان هایی، روباه های یک دم تقریباً همیشه عمل می کنند. علاوه بر این، کیتسونه بسیار جوان اغلب به دلیل ناتوانی در پنهان کردن دم خود به خود خیانت می کند - ظاهراً در حالی که هنوز تحولات را یاد می گیرند، اغلب حتی در سطح بالاتری توسط یک سایه یا بازتاب خیانت می شوند.

با افزایش سن، روباه ها رتبه های جدیدی به دست می آورند - با سه، پنج، هفت و نه دم. جالب اینجاست که روباه های سه دم به خصوص نادر هستند - شاید آنها در این دوره در جای دیگری خدمت می کنند (یا در هنر دگرگونی مسلط شده اند ... 🙂). کیتسون های پنج و هفت دم، اغلب سیاه، معمولاً در صورت نیاز در مقابل افراد ظاهر می شوند، بدون اینکه ذات خود را پنهان کنند. Nine-Tails از کیتسون های نخبه هستند که حداقل 1000 سال قدمت دارند. روباه های نه دم معمولاً دارای کت های نقره ای، سفید یا طلایی و توانایی های جادویی بالایی هستند. آنها بخشی از همراهان ایناری نو کامی هستند، به عنوان فرستادگان او خدمت می کنند یا به تنهایی زندگی می کنند. با این حال، برخی حتی در این سطح از انجام حقه های کثیف کوچک و بزرگ خودداری نمی کنند - Tamamo no Mae معروف، که آسیا را از هند تا ژاپن وحشت زده کرد، فقط یک کیتسون نه دم بود. طبق افسانه، کوان، یکی دیگر از عارفان مشهور، در پایان زندگی زمینی خود به کیتسونه نه دم روی آورد.

به طور کلی، کیتسونه در عرفان ژاپنی به دو دسته تقسیم می‌شود: آنهایی که در خدمت ایناری «تنکو» (روباه‌های آسمانی) و «نوگیتسونه» (روباه‌های آزاد) هستند. با این حال، به نظر می رسد که مرز بین آنها بسیار نازک و دلخواه است. گاهی اوقات اعتقاد بر این است که kitsune می تواند در بدن افراد ساکن شود - و باعث ایجاد اثراتی مشابه "تصرف شیطان" مسیحی می شود. بر اساس برخی گزارش‌ها، روباه‌ها پس از آسیب یا خستگی قدرت خود را از این طریق باز می‌گردانند.

گاهی اوقات "تصرف روباه"، کیتسونتسوکی (پدیده ای که توسط علم پزشکی به رسمیت شناخته شده است، اما به طور ضعیفی توضیح داده شده و به عنوان "سندرم های تعیین شده ملی" طبقه بندی شده است)، خود را به شکلی ظریف تر نشان می دهد - در عشق ناگهانی به برنج، توفو و مرغ، تمایل به پنهان کردن چشمان خود از طرف مقابل، افزایش فعالیت جنسی، عصبی بودن و سردی عاطفی. با این حال، منابع دیگر این پدیده خاص را به عنوان مظهر "خون روباه" توصیف می کنند. در روزگاران قدیم، طبق سنت ابدی بشر، چنین افرادی به چوب کشیده می شدند - به خصوص اگر جن گیری کمکی نمی کرد و روباه را بیرون نمی کردند. و بستگان آنها در معرض ممانعت قرار داشتند و اغلب مجبور به ترک خانه های خود می شدند. بر اساس مفاهیم فیزیولوژیک ژاپنی، "خون روباه" را می توان با ظاهر نیز تشخیص داد. سوء ظن به ماهیت ناقص انسانی توسط افرادی با موهای پرپشت، چشمان بسته، صورت باریک، بینی کشیده و کشیده (روباه) و گونه های بلند برانگیخته شد. آینه ها و سایه ها قابل اطمینان ترین راه برای تشخیص کیتسون در نظر گرفته شدند (با این حال، آنها تقریباً در رابطه با کیتسون های بالاتر و نیمه نژادها کار نمی کنند). و همچنین بیزاری اساسی و متقابل کیتسونه و فرزندان آنها نسبت به سگ ها.


هنر توسط Fantasydong

توانایی های جادویی کیتسون با افزایش سن و به دست آوردن سطوح جدیدی در سلسله مراتب رشد می کند. اگر توانایی های یک کیتسون جوان یک دم بسیار محدود باشد، آنها قابلیت های هیپنوتیزم قدرتمند، ایجاد توهمات پیچیده و کل فضاهای توهم را به دست می آورند. کیتسونه با کمک مرواریدهای جادویی خود می تواند با آتش و رعد و برق از خود دفاع کند. با گذشت زمان، توانایی پرواز، نامرئی شدن و به هر شکلی به دست می آید.

کیتسون های بالاتر بر فضا و زمان قدرت دارند، می توانند اشکال جادویی به خود بگیرند - اژدها، درختان غول پیکر تا آسمان، ماه دوم در آسمان. آنها می دانند چگونه دیوانگی را در مردم ایجاد کنند و آنها را به طور گسترده تحت اراده خود قرار دهند.

اینها هستند، این موجودات، تابع الهه ایناری. شاد و خشمگین، عاشقانه و بدبین، مستعد جنایات وحشتناک و از خود گذشتگی والا. برخورداری از قابلیت های جادویی عظیم، اما گاهی اوقات به دلیل ضعف های صرفاً انسانی، شکست می خورد. نوشیدن خون و انرژی انسان - و فداکارترین دوست و همسر شدن.


Black Beauty توسط Snow-Body