صفحه اصلی / طلسم عشق / در زدند اما کسی آنجا نبود. در را کمی باز کنید اما وارد خانه پدر و مادرتان نشوید

در زدند اما کسی آنجا نبود. در را کمی باز کنید اما وارد خانه پدر و مادرتان نشوید

دخترا دیشب از صدای محکم در زدم از خواب بیدار شدم. اسلیپی بلند شد تا از دریچه چشمی نگاه کند - هیچ کس. خیلی وحشتناک شد البته شاید خوابش را دیدم، اما یادم می‌آید مادرم می‌گفت این فال بد بود. با ضربه سوم از ترس غرش می‌کردم و پدرم و شهید را صدا می‌زدم، اما طبیعتاً آنها نمی‌توانستند بیایند و مرا آرام کردند...

اگر در را باز کردید و کسی آنجا نبود چه باید کرد؟

اینگونه است که مشکل، بیماری، مرگ می تواند در بزند یا زنگ بزند. و سپس یک روز غروب والدینش صدای کوبیدن پنجره را شنیدند. این پنجره به باغ جلویی نگاه می کرد. مادرش از پنجره بیرون را نگاه کرد، اما کسی را ندید. هر چند که بعد از این همه احساس اضطراب کردند، دوست من مدتها این روز را با ترس به یاد آورد. اما هنوز صدای تق تق در خانه شنیده می شد. و پدرم حتی یک سال بعد از آن زندگی نکرد، شاید این یک اتفاق بود. چرا او نیاز داشت در خانه ای در حومه خانه را بزند، خودش نمی توانست توضیح دهد. شاید این روش او برای مبارزه با جنایات سازمان یافته بود یا چیز دیگری...

و دوباره در زد، من دوباره پرسیدم: "خب، بیا داخل" و دوباره پاسخ سکوت بود. دخترا کسی اینو تجربه کرده؟ قطعاً توهم نیست، چون پسرم هم صدای تق تق را شنید و بعد ترسید که به رختخواب برود.. اما صدا فقط یک ضربه به چوب بود، خانه ما پلاستیکی است و آن طرف پنجره . پشت به در نشسته بودم، اتاق کوچک بود. چاره ای نیست شب را کجا بگذرانم.. دو اتاق، در یکی مادربزرگم می خوابد، در دیگری من با پسرم هستم. نه خونه نسبتا نو هست خوب شاید 10 ساله عمویم خودش درست کرده.. من شهروند روسیه هستم و با لرزی در دلم یاد خونه ام، زیبایی سیبری، مدرسه، مهدکودک، اما زمان می گذرد و زندگی وقایع خود را به شیوه خود باز می کند و باید ادامه داد و ادامه داد.

سوم... مامان میگه این فال خیلی بدیه...خدایا چقدر ممکنه...من بارها با این برخورد کردم.

پاسخ از لنا ولوشچوک به من گفته شد که در زدن دردسر اینگونه است. بنابراین، باید بپرسید که چه کسی آنجاست (اگر مشخص است که کسی آنجا نیست) و آن را باز نکنید. این واقعا یک مشکل است. در را باز نکن پاسخ النا اگر کسی آنها را هل داده و نام آپارتمان شما را بگذارد معمولاً مردان مضطرب هستند که وارد خانه می شوند.

درب به عنوان نماد مرز

سپس ضربه دو بار دیگر و بسیار شدید تکرار شد، اما به دلایلی شیشه تکان نخورد. نشانه ای وجود دارد که ضربه زدن در خانه به دلیل نامعلومی مرگ کسی را پیش بینی می کند. دیشب سه ضربه با منشا نامعلوم شنیدم. در آپارتمان ما و همسایه ها سکوت کامل حاکم بود (که در واقع به ندرت اتفاق می افتد).

در طول دهه های گذشته، مشکل ترس از در زدن درب به طور فزاینده ای مطرح شده است. در نتیجه، هر ضربه یا زنگ غیرمنتظره‌ای به‌طور ترسناکی به صدا در می‌آید: چه کسی آنجاست و چه اتفاقی می‌افتد؟ و اگر شب در بزنند و کسي دم در نباشد، اضطراب چند برابر مي شود. وقتی صدای کوبیدن در را می شنویم، این معانی پنهان است که ما را مجبور می کند با نگرانی به دنبال پاسخی برای این سوال بگردیم: «این یعنی چه؟ در، محل مرز است، گذرگاهی که از طریق آن نیروهای شرور خارجی می توانند وارد خانه ما شوند و به ما آسیب برسانند. از این رو، بسیاری از ملل دارای حرزهای درب و حرزهای مختلفی هستند. طبق باورهای رایج، باز نگه داشتن درها خطرناک است، زیرا می توانید شر را راه دهید. یک مورد خاص زمانی است که فردی در خانه بمیرد.

شما باید با احتیاط زیاد به به اصطلاح فال بد برخورد کنید. ضربه زدن به پنجره ضربه زدن به پنجره هرگز با چیز خوبی همراه نبوده است. اما یک پرنده همچنین می تواند به پنجره بکوبد، سپس علامت معنای دیگری دارد. سعی کنید آن را خنثی کنید: با یک شمع روشن کلیسا در جهت عقربه های ساعت در اطراف خانه قدم بزنید و یک دعا بخوانید.

دیشب زنگ درب من به طور متناوب زنگ می خورد. من به شما اطمینان می دهم که این عیبی ندارد، علاوه بر این خود شما می گویید که به خاطر سفید کاری است.

قبل از باز کردن درها، از سوراخ در نگاه کنید یا از پنجره به بیرون نگاه کنید تا مطمئن شوید که واقعاً شخصی در آنجا ایستاده است. اگر با آستانه خالی برخورد کردید، به کلیسا بروید، یک شمع بردارید و با آن در تمام خانه قدم بزنید و به درگاه ها توجه ویژه ای داشته باشید.

مثلاً این عقیده وجود دارد که اگر در خانه ای ناگهان به خودی خود باز شود به معنای مرده است. همچنین بر اساس خرافاتی که در مورد درها وجود دارد، اگر لولاهای خود را به طور ناگهانی بشکنند، خطر جدی آتش سوزی وجود دارد. هنگام آماده شدن برای یک سفر طولانی، باید هم پنجره ها و هم درها را ببندید تا غیبت کنندگان فرصت "گفتن" بدی نداشته باشند.

شاید همسایه ها تصمیم به شوخی یا بچه های کوچک داشته باشند، اما اگر از محدودیت ها فراتر رود، دیگر خنده دار نیست. غازها به شما آرامش نمی دهند و بیرون رفتن به تنهایی در شب ترسناک است. شاید روح آنها هنوز نتواند به طور کامل مکان مورد علاقه خود را رها کند و به هر طریقی سعی می کند وارد محیط محل زندگی قبلی خود شود. سپس روی در ورودی صلیب می کشد، دعاهای بیشتری می خواند و این امر به تقدیس خانه پایان می دهد. همچنین، اغلب جادوگران یا جادوگران توصیه می کنند که یک روبان قرمز را به دستگیره درب ورودی از یک طرف و طرف دیگر بچسبانید. علاوه بر این، نه تنها روح یا ارواح ساکنان متوفی، بلکه قهوه ای ها نیز می توانند به خانه یا آپارتمان نفوذ کنند.

دارم از نشانه های سرنوشت مرتبط با کوبیدن در می نویسم. اگر فردی تاثیرپذیر هستید که به راحتی می ترسید، مراقب باشید. در سطح نمادین، همه ما وارد درب زندگی می شویم و محکوم به ترک آن هستیم. زایمان، تشییع جنازه - نقاط عطف تغییر سرنوشت. خاطره این با وجود محتوای تکنولوژیک مدرن زندگی زنده است. بنابراین، نشانه های سرنوشت اغلب با درها به عنوان یک نماد مقدس همراه است.

هرگز در اعیاد سه روزه خیاطی نکنید، موهای خود را نشویید، لباس شویی نکنید و پول قرض ندهید، در غیر این صورت خود را برای اشک و فقر آماده خواهید کرد. اگر برای سلامتی خود شمعی روشن کنید و فوراً برق بزند و ترقه بزند، این نشانه بیماری است و اگر شمعی را برای پدر و مادر متوفی خود بر روی کانونی بگذارید و ترق کند، این نشانه مرگ است. زیر سایه کسی قدم نگذارید و سعی کنید کسی روی سایه شما قدم نگذارد تا روی فرشته نگهبان شما قدم نگذارید. تف بر روی آتش می تواند روح آتش را عصبانی کند. و سپس لکه های قرمز روی صورت فرد ظاهر می شود که شفادهنده ها آن را "آتش" یا "آتش پرواز" می نامند.

اگر رویا تیره و تار و با دیدهای ناگهانی بود و شما را با احساسی مضطرب می کرد، ضربه زدن در چنین رویایی هشدار دهنده مشکلات قریب الوقوع است. شایان ذکر است که یک صدای بلند و متمایز می تواند حتی بدون بیدار کردن شخص از رویا عبور کند.

از آنجایی که مردم می کوشند تا عطش سیر نشدنی دانش را ارضا کنند - همیشه چیزی هنوز ناشناخته وجود دارد، چیزی که هنوز کشف نشده است - آیا آنها موجودات رقت انگیزی نیستند؟

این باور وجود دارد که اگر کسی آنطور در بزند، ممکن است خود مرگ باشد. شما می توانید یکی از دعاها را بخوانید: "صلیب جانبخش"، "خداوند برخیزد" یا "باور دارم." شما می توانید یک توطئه برای دفع مشکل بخوانید، زیرا این علامت عمدتاً منفی است، اما این ضروری نیست. این علامت می تواند به سادگی به معنای خبر یا اصلاً معنایی نداشته باشد.

برای بسیاری از مردم، درب همیشه با دسترسی به زندگی پس از مرگ همراه بوده است، بنابراین علائم و خرافات زیادی با آن مرتبط است. به عنوان مثال، یک ضربه نا آرام به در هشدار می دهد که در آینده نزدیک نیازی به رفتن به یک سفر طولانی نیست. او توصیه کرد با یک شمع در جهت عقربه های ساعت در اطراف آپارتمان راه بروید (بهتر است از درب ورودی شروع کنید و در آنجا تمام کنید، سپس شمع را در را فوت کنید). آنها هنوز هم می توانند سه بار در شب تماس بگیرند. ابتدا فکر می کردم کلکسیونرها هستند، اما به نوعی شروع به شک کردم که آیا کلکسیونرها واقعاً شب را زیر درهای ما می گذرانند تا آن را در شب صدا بزنند. سپس یک گزینه وجود داشت: کودکان در اطراف بازی می کنند.

این اتفاق دو روز قبل از آخرین ملاقات با سابقم افتاد. صبح در اتاق پدر و مادرم از خواب بیدار شدم، در اتاقم مثل همیشه محکم بسته بود. هیچ پیش نویسی وجود نداشت. بلافاصله از تخت بلند شدم.

عادت اعتماد به شگون از دوران بت پرستی باستان آمده است. و حامیان ادراک فراحسی ادعا می کنند که نیروهای ماورایی سعی در ورود به خانه دارند. همچنین، فراموش نکنید که درگاه یا آستانه، مکان مورد علاقه براونی است.

یک نفر می رود تا مهمان وارد شود، در را باز می کند - و کسی آنجا نیست. شاید یک نفر تصادفاً به در زد.

زمان درستی بود که شوهرم می توانست از قطار برگردد. بیرون در تاریک است، ترسناک است! سپس ضربه زدن روی زمین بالا شروع شد. 15 دقیقه دیگر رسید، خوشبختانه نزدیک بود. من هم آن را باز نمی‌کنم... اما ما درهای شیشه‌ای داریم و می‌توانی ببینی چه زمانی تبلیغ‌کننده است.

پرطرفدار:

می خواهم فوراً به شما هشدار دهم، هرگز در را در شب باز نکنید. حتی اگر چیزی به شما می گویند، حتی اگر به شما التماس می کنند، این کار را نکنید. و اکنون توضیح خواهم داد که چرا نیازی به انجام چنین عمل عجولانه ای نیست. یک مثال عالی در اینجا مجموعه ای از حوادث غم انگیز است که در سال 1986 در شهر N اتفاق افتاد. در آن زمان، چندین مرگ به طور رسمی در آپارتمان های مختلف در آنجا ثبت شد. در همان زمان، نه پاتولوژیست ها و نه سایر متخصصان پزشکی نتوانستند بفهمند که چرا مردم این دنیا را ترک کردند.

همه چیز از اوایل پاییز شروع شد. زنگی در کلانتری به صدا درآمد و صدایی هیجان زده می گفت که 3 جسد در آپارتمانی در فلان آدرس پیدا شده است. بلافاصله یک گروه عملیاتی عازم محل حادثه شد. و در واقع، در آپارتمان 2 اتاقه 3 جسد وجود داشت: یک مرد، یک زن و یک پسر نوجوان. هیچ نشانه ای از خشونت در اجساد یافت نشد. نکته قابل توجه این بود که تمام چهره های مرده در نقاب وحشت یخ زده بودند.

پزشکان علت مرگ را مشخص نکرده اند. قلب ساکنان آپارتمان به سادگی متوقف شد. این می تواند در نتیجه ترس شدید و شوک عصبی رخ دهد. در عین حال هیچ اثری از حضور افراد غریبه در آپارتمان مشاهده نشد. به نظر می رسید که ساکنان به طور همزمان چیز وحشتناکی را دیدند و بلافاصله جان خود را به خدا دادند.

پس از 2 روز، وضعیت مشابهی در آپارتمان دیگری رخ داد. یک خانواده 4 نفره در آنجا زندگی می کردند. همه از وحشت مردند. این با چهره هایی که غیرقابل تشخیص بودند نشان داده شد. 2 روز گذشت و اجساد دوباره ظاهر شدند. این بار یک زوج جوان در آپارتمان خود جان باختند. تنها کودک 5 ماهه زنده ماند. پس از این همه نیروهای انتظامی شهرستان روی پای خود ایستادند و گروهی از بازپرسان از مرکز منطقه وارد شدند.

سر و صدای زیادی به پا شد، اما اقدامات تحقیقاتی نتیجه ای نداشت. و وضعیت با 2 مرگ دیگر بدتر شد. این بار یک زوج مسن در حالی که تنها 5 روز به سی امین سالگرد زندگی خانوادگی شان نمانده بود، در پیشگاه خداوند حاضر شدند. و دوباره هیچ اثری نیست، و دوباره چهره های تحریف شده با وحشت.

شهر در انتظاری مضطرب یخ زد. ساکنان فقط به یک سوال اهمیت می دادند: نفر بعدی کیست؟ این همچنین باعث نگرانی یک خانواده 4 نفره شد که تقریباً در مرکز در یک آپارتمان بزرگ 3 اتاقه زندگی می کردند. اخیراً یک زن و شوهر و دو فرزند دچار غم و اندوه شدند. مادر صاحب آپارتمان فوت کرد و زن این فقدان را بسیار دردناک تجربه کرد.

و بعد یک شب، وقتی خانواده به خواب رفتند، زنگ خانه به صدا درآمد. النا، این نام صاحب آپارتمان بود، همیشه خیلی سبک می خوابید و بنابراین بلافاصله از خواب بیدار می شد. سوئیچ چراغ کف را تکان داد و به ساعت نگاه کرد. ساعت 2 بامداد را نشان دادند. چه کسی می تواند در این ساعت دیر تماس بگیرد؟

النا احساس ترس کرد، اما کنجکاوی بر آن غلبه کرد. زن برخاست، آرام به سمت در جلو رفت و از سوراخ در نگاه کرد. یک شبح انسانی تیره روی سکو ایستاده بود. "چه کسی آنجاست؟" - النا پرسید، با تمام وجود احساس بدی داشت. «این من هستم، دختر، مادر. در را باز کن." «صدایی از پشت در آمد، دقیقاً مثل صدای مادرم. موجی از وحشت زن را فرا گرفت. مادر یک ماه بود که در قبر دراز کشیده بود و نمی توانست بیرون در بایستد.

الینا در حالت گیجی فرو رفت، ایستاده بود و از ترس همه جا می لرزید. اون نمیدونه چیکار کنه و دوباره صدای مادر پشت در می آید: «خب، چرا بازش نمی کنی دختر؟ این خوب نیست که مادر خود را در فرود نگه دارید.» سپس شوهر به همسرش نزدیک شد. از خواب بیدار شد، دید همسرش نزدیک نیست و به راهرو رفت. پرسید: چرا اینجا ایستاده ای، کسی آمده است؟

الینا با چشمان متحیر به شوهرش نگاه کرد و گفت: مامان آمده است. شوهر پاسخ می دهد: "تو دیوانه ای، او مرده است." زن هیچ جوابی نداد، اما شوهر از دریچه در نگاه کرد، شانه هایش را بالا انداخت و گفت: "کسی آنجا نیست، فرود خالی است." و دستش را به سمت قفل کشید تا در باز شود. و النا دست او را گرفت و در حالی که ناامیدانه سرش را تکان می داد، آرام زمزمه کرد: "شب نباید در را برای کسی باز کنی." چرا این را گفت، خودش هم نفهمید.

فقط این است که در اعماق روح او این اطمینان به بلوغ رسیده است که چیز بدی پشت در است. و همچنین احساس کرد که یک نفر روی راه پله ایستاده است، اگرچه شوهرش گفت که کسی آنجا نیست. زن شجاعت به دست آورد، از دریچه نگاه کرد و در واقع خالی بود، هیچ شبح تیره ای با صدای مادر مرده اش وجود نداشت. اما چیزی قطعاً موجود است و بسیار شیطانی و قوی است.

زن و شوهر برای چند دقیقه نزدیک در ایستادند، اما هیچ صدای اضافی نشنیدند. سرانجام شوهر گفت: گوش کن، بیا بخوابیم، دست از مزخرفات برداری. زن و شوهر به اتاق رفتند و به رختخواب رفتند. شوهر خیلی سریع شروع به خروپف کرد و النا تمام شب را با چشمان باز آنجا دراز کشید. صبح، این فکر به ذهنش خطور کرد که مرگ های مرموز در شهر به نوعی با چنین تماس شبانه مرتبط است.

به گفته پزشکان، روز بعد، این زن سعی کرد تا حد امکان در مورد افرادی که گفته می شود از وحشت جان باخته اند، مطلع شود. و از آنجایی که شهر N بزرگ نبود و بسیاری همدیگر را می شناختند، به سرعت مشخص شد که همه این خانواده ها اخیراً خویشاوندان نزدیک خود را از دست داده اند. هیچ خانواده ای هم نبود که بمیرد بدون اینکه کسی در یک ماه آینده بمیرد.

قبلاً در عصر ، النا به این نتیجه رسید که یک نیروی شیطانی ماورایی مقصر است. او شب در نزدیکی آپارتمان ظاهر می شود، تماس می گیرد و خود را به عنوان یکی از بستگان اخیراً فوت شده معرفی می کند. مردم گم می شوند، شوکه می شوند و در را باز می کنند. یک نیروی شیطانی به آپارتمان نفوذ می کند، تصویر وحشتناکی به خود می گیرد و افرادی که آن را می بینند از وحشت می میرند. اما احتمالاً خانواده هایی هم هستند که در را باز نمی کنند و بنابراین زنده می مانند. اما برای اذان شب هیچ اهمیتی قائل نیستند.

در چنین شرایطی برای نجات مردم چه می توان کرد؟ به همه در مورد نیروی شیطانی آخرت بگویید؟ آنها به شما خواهند خندید، و حتی ممکن است شما را در یک بیمارستان روانی بفرستند. بنابراین، شما باید متفاوت عمل کنید و تحت هیچ شرایطی نمی توانید حقیقت را بگویید. بنابراین، النا پشت میز نشست و یک کوه کامل از تبلیغات را با یک کتیبه نوشت: "شب در را باز نکنید. این کشنده است." و او آن را امضا کرد: "اداره امور داخلی شهر."

پس از این، زن به اطراف شهر رفت و شروع به آویختن تبلیغات خود به درهای ورودی کرد. هنوز از نیمه شب نگذشته بود که اعلامیه ها به پایان رسید، اما اکنون در اکثر خانه ها تابلوهای هشدار آویزان شده بود. روزها و هفته ها به طول انجامید و مرگ های مرموز متوقف شد. معلوم نیست این اعلامیه دلیل این امر بوده است یا اینکه نیروی شیطانی برای همیشه شهر را ترک کرده است.

حالا شما متقاعد شده اید که تحت هیچ شرایطی نباید در را در شب باز کنید. بگذارید حداقل با صدای آشنا چیزی بگویند، تسلیم تحریک نشوید. بدانید که این کشنده است. پشت دری قفل شده منتظر سحر باشید. و صبح هر چه می خواهی باز کن، زیرا شر همیشه در شب ظاهر می شود.

داستان سایت توسط لئونید استاریکوف تهیه شده است

در هند شستن و کوتاه کردن موها در روزهای پنج شنبه و شنبه بدشانسی تلقی می شود، به طوری که بسیاری از آرایشگاه ها در این روزها تعطیل هستند، زیرا مشتری ندارند و خود آرایشگرها نمی خواهند مسئولیت گرفتاری دیگران را به عهده بگیرند.

آنچه در آینده نزدیک در انتظار شماست:

دریابید که در آینده نزدیک چه چیزی در انتظار شماست.

ضربه زدن به در نشانه است

لذت بردن از مهمان برای اکثر مردم امری عادی است، به همین دلیل است که ضربه زدن یا زنگ زدن در معمولا باعث ایجاد احساسات منفی نمی شود. یک نفر می رود تا مهمان وارد شود، در را باز می کند - و کسی آنجا نیست. شاید یک نفر تصادفاً به در زد. یا بچه ها در حال بازی کردن هستند. یا شاید معنایی داشته باشد.

ضربه زدن به در یعنی چه؟

به بد؟

در تفسیر کلاسیک نشانه ها، چنین رویدادی حامل پیامی منفی است. اگر صدای در را شنیدید و کسی آنجا نیست، منتظر خبر بد باشید. در بدترین حالت ممکن است مرگ یکی از بستگان باشد. گاهی اوقات به معنای مرگ یک حیوان خانگی محبوب است.

چگونه از مشکل جلوگیری کنیم؟

برای جلوگیری از مشکل، لازم نیست در اولین ضربه آن را باز کنید. همانطور که اجداد ما گفتند: "هر کس به آن نیاز داشته باشد، دو بار در می زند." قبل از باز کردن درها، از سوراخ در نگاه کنید یا از پنجره به بیرون نگاه کنید تا مطمئن شوید که واقعاً شخصی در آنجا ایستاده است. ما کسی را ندیدیم - نیازی به باز کردن چیزی نیست.

اگر خود را در آستانه خالی دیدید، به کلیسا بروید، یک شمع را در آنجا بردارید و با آن در تمام خانه قدم بزنید و توجه ویژه ای به درها داشته باشید. درمانگران همچنین توصیه می کنند آستانه خانه و اتاق رختکن/راهرو را با دود افسنطین بخور دهید. گوشه های خانه باید با آب مقدس پاشیده شود.

مؤمنان می توانند نمادی را بالای درب قرار دهند - از ساکنان خانه در برابر مهمانان نامهربان و اخبار بد محافظت می کند.

آینه ای به کمک غیر مؤمنان می آید - آن را در جلوی در قرار دهید.

گربه ها کمک خواهند کرد

می توانید یک گربه در خانه داشته باشید، ترجیحاً یک گربه سیاه، سفید یا سه رنگ. چنین حیوان خانگی خود قادر است برخی از مشکلات و بدبختی های مرتبط با نیروهای ماورایی را از صاحب خود دور کند. یک سگ نیز مفید خواهد بود - اگر از دری که از پشت آن ضربه زده شده پارس کند، به این معنی است که این رویداد پیشینه عرفانی ندارد. اگر سگ آرام بنشیند یا بخوابد، به این معنی است که تق تق فقط توسط شما شنیده شده است. در را باز نکنید و از دردسر جلوگیری خواهید کرد.

چرا خواب می بینید که در را می کوبید؟

در خواب، ضربه زدن معمولاً با یک اخطار همراه است، نوعی سیگنال که قدرت های بالاتر سعی در ارائه آن به شما دارند. در اینجا باید به طرح کلی رویا نگاه کنید. اگر رویا به طور کلی مثبت، شاد، با آفتاب، افراد خوشایند، وقایع جالب بود، پس ضربه ای که در چنین رویایی شنیده می شود، خبرهای خوبی را به شما نوید می دهد که شما را بسیار شگفت زده می کند.

دارم از نشانه های سرنوشت مرتبط با کوبیدن در می نویسم. اگر فردی تاثیرپذیر هستید که به راحتی می ترسید، مراقب باشید. تعداد زیادی داستان جمع آوری شده در یک مکان می تواند اضطراب شما را افزایش دهد. ضربه زدن (یا زنگ زدن) به در زمانی که کسی پشت در نیست - نادرپدیده به طور معمول، چنین علائمی توسط افراد خاصی در خانواده دریافت می شود که در سطح عمیقی حرکت پویایی خانواده را احساس می کنند و دارای توانایی های خاصی هستند. و در بیشتر موارد، صداهای تق تق نامفهوم یا (توهمات شنیداری ساده) هستند.

درب مرز فضای نشیمن است. باز - ما را با دنیای بیرون مرتبط می کند و از ما دعوت می کند که وارد شویم. بسته - محافظت می کند، جدا می کند، ذخیره می کند. در سطح نمادین، همه ما وارد درب زندگی می شویم و محکوم به ترک آن هستیم. زایمان و تشییع جنازه نقاط عطف تغییر در سرنوشت است. همه وقایعی که جنسیت را از نظر کیفی و کمی تغییر می دهد از زمان های قدیم با اعمال جادویی با درها همراه بوده است. خاطره این با وجود محتوای تکنولوژیک مدرن زندگی زنده است. بنابراین، نشانه های سرنوشت اغلب با درها به عنوان یک نماد مقدس همراه است.

ضربه زدن به در، نشانه مرگ یکی از عزیزان است

مادربزرگ من چنین داستانی داشت. سه بار به وضوح صدای زنگ در را شنید، رفت تا در را باز کند، در را باز کرد و کسی آنجا نبود. سه روز بعد پسرش فوت کرد. به این ترتیب دردسر پیش آمد.»

"دوست من این را داشت! در زدند، بی صدا در را باز کرد و فردای آن روز سریوژا (شوهرش) را آوردند. او زیر چرخ‌های کامیون‌دار آویزان شد.»

در خانه ما یک پنجره کوچک در آشپزخانه وجود دارد که به خیابان نگاه می کند و می توانید درب ورودی را ببینید. من در آشپزخانه بودم و صدای در را شنیدم، اما سگ آرام زیر میز خوابیده بود، اگرچه معمولاً وقتی صدا می زنند یا در می زنند از پوستش می پرد. از پنجره به بیرون نگاه کردم و یک هیکل بلند و لاغر با کاپوت مشکی در نیم رخ دیدم، فقط یک دماغه بزرگ دیده می شد. من هم فکر می‌کردم که این آقا تبلیغات می‌دهد و بنا به دلایلی همچین مقنعه‌ای به سر دارد، چون باران نمی‌بارید. از داخل باغ به داخل حیاط رفتم، اما هیچکس آنجا نبود، و حتی وقتی به خیابان رفتم، کسی نبود... تازه بعداً فهمیدم چه چیزی بود که 10 روز بعد، من مادرشوهر فوت کرد.»

"اوه، چقدر به همه اینها اعتقاد نداشتم و چنین داستان هایی را از دوستان نادیده گرفتم. فعلا! برای دیدن پسر عمویم ایستادم، نشستیم و با هم گپ زدیم، سپس خواهرم و باباش به همراه من رفتند تا داخل راهرو و بعد زنگ تلفن زنگ زد. آنها در یک خانه خصوصی زندگی می کنند و یک دستگاه تلفن همراه با نظارت تصویری دارند. بلافاصله بعد از تماس، حداکثر یک ثانیه گذشت، پخش ویدیو را روشن کردیم، کسی آنجا نبود. خاموش شد. حدود 30 ثانیه بعد دوباره تماس گرفت - همان. ما آن را روشن می کنیم - هیچ کس. ترسیدم و تصمیم گرفتم ویدیوی ساعت آخر را پخش کنم. بنابراین هیچ کس از بیرون به تلفن داخلی نزدیک نشد. آنها علت آن را نقص دوربین مداربسته می دانند. پس از بررسی، سالم بودن و کارکرد کامل دستگاه اینترکام تصویری تایید شد. فردای آن روز مادر خواهرم می میرد. من هنوز نمی توانم توضیحی برای این رویدادها پیدا کنم.»

«در سال 2008 بود. ساعت حدود پنج صبح با صدای زنگ در از خواب بیدار شدم. فکر کردم همسایه ها طبقه پایین هستند. بالا می آیم و از دریچه نگاه می کنم: هیچکس آنجا نیست. به رختخواب رفت. و عصر پدرم مریض شد، با آمبولانس تماس گرفتند و او در راه بیمارستان فوت کرد. اما زنگ از آن زمان تا کنون کار نکرده است، و نسوخته است، فقط کار نمی کند و بس.»

زمانی که یکی از دوستانش به من گفت که قبل از مرگ مادرش زنگ‌های در به صدا درآمده بود، به این علامت اعتقاد نداشتم، تا اینکه خودش با آن روبرو شد. صبح با زنگ در از خواب بیدار شدم، ساعت 5:50 بود. من فکر می کنم ما احتمالاً همسایه هایمان را غرق می کنیم. به سمت در رفتم، از دریچه چشمی نگاه کردم، کسی آنجا نبود. در باز نشد آن روز در شب پدرم، OSN، درگذشت. بنابراین پس از آن تماس دیگر جواب نداد.»

«همسر برادر مادرم به شدت بیمار بود. و بعد از مدتی صدای تق تق در خیابان شنیده می شود (آنها بخش خصوصی دارند). انگار دارن چوب میبرن حدود سه هفته در زد تا اینکه شوهرم پرسید: برای بدتر یا خوب؟ در زدن متوقف شد و حدود سه روز بعد همسرش فوت کرد.

"امروز من در خانه تنها بودم، و به وضوح صدای در را در داخل آپارتمان شنیدم، نرفتم نگاه کنم، کمی ترسناک بود. وقتی بچه بودم با همچین کسی آشنا شدم. هنگام غروب وقتی همه خانواده پشت میز بودند، پنجره ای به صدا درآمد و به زودی خواهر غرق شد. قبل از اینکه پسرم بمیرد صدای ضربه ای به در ورودی شنیدم که متاسفانه در را باز کردم.

شوهر عزیزم سه ماه پیش فوت کرد. تنها چیزی که بعد از یک عزیز باقی می ماند پسرم است. قبل از مرگ شوهرم اتفاقی افتاد. شوهرم گفت الان می آید و بعد از مدتی صدای شوهرم را شنیدم که می گفت "سوتا" و در زد. از خانه بیرون دویدم، هر دو در را، هم از خانه و هم از راهرو، کاملا باز کردم تا شوهرم را ملاقات کنم. اما او آنجا نیست. و به یاد آوردم که چگونه مردم می گفتند که بد است وقتی در را می شنوی و اگر در را باز کنی مرگ را وارد خانه می کنی. من به آن اعتقاد نداشتم و آن را فراموش کردم، پس از مدتی تصادفی رخ داد و شوهرم فوت کرد.»

من 18 ساله بودم، تازه ازدواج کرده بودم و یک دختر داشتم (او 2 ماهه بود). شوهرم به یک سفر کاری رفت (حداقل باید می رفت). در روز بازگشت، حدود ساعت 5 صبح، کسی زنگ در را زد (یا در زد؟ یادم نیست). زمان درستی بود که شوهرم می توانست از قطار برگردد. با عجله در را باز کردم و مادربزرگم شروع کرد به فحش دادن به من که اول از دریچه چشمی نگاه کنم، نمی‌دانی. من شروع به اعتراض کردم که قطعاً شوهر من است، اما از سوراخ چشمی نگاه کردم. کسی آنجا نبود. من تعجب کردم که چه کسی می تواند در ساعت 5 صبح آخر هفته در بزند و به خواب رفتم. شوهرم آن روز هرگز از سفر کاری خود برنگشت. ما شروع به جستجوی او کردیم و او را در سردخانه پیدا کردیم. او قبلاً یک هفته آنجا بود و قبل از رفتن به سفر کاری خود درگذشت.

"در کریمه، در خانه من، حدود ساعت 21-22 با مادرشوهرم در خیابان ایستادم. زن در خانه بود و بچه را می خواباند. پدر شوهر بیمار بود و بی حرکت در ایوان دراز کشیده بود. برادرشوهرم رفت آمپول آنالژین (برای تزریق به پدرشوهرم) گرفت. آنها سه بار به دروازه زدند، مادرشوهر گفت، ویتکا باید رسیده باشد، 5 متر تا دروازه است. او بالا رفت، در را باز کرد، هیچکس، به خیابان رفت، هیچ کس در سمت چپ یا راست هم نبود. همسرم هم شنید و بیرون آمد و پرسید: آیا ویتکا رسیده است؟ و روز بعد در ساعت 15:00 پدر شوهر فوت کرد. من چیزی به ذهنم نرسید، همینطور بود.»

کوبیدن در نشانه مرگ قریب الوقوع است

«شب چند بار پدرم صدای در زدن را شنید، اما بعد از مدتی هیچکس بیرون از در نبود.

«پدر و مادرم صدای کوبیدن در را شنیدند. این در بهار 2014 بود. بابا در را باز کرد، کسی آنجا نبود. پس از مدتی، تمام گل های خانه شروع به خشک شدن کردند و بوی تلخ نامفهومی ظاهر شد، اگرچه پنجره ها فقط در شب بسته بودند. در شهریور همان سال مادرم فوت کرد.»

کوبیدن در نشانه جدایی است

من شخصاً بارها این اتفاق افتاده است، اما می دانم که نمی توانید آن را باز کنید، مثل این است که ارواح شیطانی را به خانه خود راه می دهید. بنابراین از دریچه نگاه می کنم یا می پرسم "چه کسی؟" اگر سکوت است، آن را باز نمی کنم. این یک مثال است: من 7 ماهه باردار بودم و رابطه با پدر کودک در حال محو شدن بود. من و دوستم در سالن نشسته بودیم و هر دو به وضوح شنیدیم که یکی دستگیره در را کشید و در زد. بلافاصله از جا پریدم و بدون معطلی در را باز کردم، اما نه کسی آنجا بود و نه قدمی. آن روز برای همیشه از دوست پسرم جدا شدم و دیگر او را ندیدم.»

ضربه زدن به در نشانه بیماری یکی از عزیزان است

«یک بار شب را در آپارتمان یکی از دوستانمان گذراندیم و پدر و مادرش در ویلا بودند. دیگر دیر شده بود. دوستم به رختخواب رفت و من نشسته بودم و مشغول تماشای تلویزیون بودم و بی صدا آن را روشن کردم. بعد از مدتی ناگهان از اتاق بیرون می پرد و به سمت در می دود. از دریچه چشمی نگاه کرد و برگشت. به من می گوید: «چرا دم در نیامدی، چون خواب نیستی؟» تعجب کردم، چیزی نشنیدم. و او: "پس تماس گرفته شد!" اما من نخوابیدم و هیچ تماسی نشنیدم. او به وضوح صدای زنگ در را می شنید. و صبح روز بعد متوجه شدیم که پدرش آن شب مشکل قلبی بدی داشته است.»

ضربه زدن به در به معنای مرگ حیوان خانگی است

"من در موضوع دیگری در اینجا در مورد فقدان جبران ناپذیر خود در روز پیش (اسپانیل درگذشت) به اشتراک گذاشتم. همان شب صدای تق تق در گربه را می شنویم. بله، خیلی عجیب است، انگار با یک مشت با تمام قدرت، و به سرعت، سریع. شوهر می‌گوید: «به زن ما در استافوردشایر اجازه دهید وارد شود (ما اخیراً یک توله سگ را به فرزندی قبول کردیم)، در غیر این صورت او آن را خواهد شکست.» من رفتم، و هیچ کس آنجا نبود، توله سگ عموماً دور، در قسمت دیگری از قلمرو بود و به کار خودش فکر می کرد. با باز شدن در به این تاریکی، احساس عجیب دیگری بر من حاکم شد: اضطراب، ناراحتی. و 3 روز بعد گربه ما مرد."

"روح برای خداحافظی می آید"

یکی از بستگان این اتفاق افتاد - او و شوهرش حدود سه صبح صدای تق تق را شنیدند - او حتی دوید تا بررسی کند - یا به در یا از پنجره. سپس متوجه شدیم که یک نفر در همین زمان مرده است. وقتی او هنوز کوچک بود، او خون خود را برای انتقال خون به او داد و سپس در جایی گم شد و آنها برای مدت طولانی با هم ارتباط نداشتند. خوب، به نظر می رسید که او آمده بود تا با او خداحافظی کند.»

زمانی که یکی از نزدیکانمان رفت، تجربه مشابهی داشتیم. مادربزرگ مرد، سه نفر به وضوح صدای باز شدن دروازه را شنیدند. پدربزرگ رفت. من و مادرم، خاله ام که در اتاق های مختلف بودیم، شنیدیم که کسی در حیاط (خانه شخصی) پا می زند. پدر شوهرم رفت، من و شوهرم می‌ترسیدیم بدون نور بخوابیم)) چند روز بعد صدای کلید دیوار را در اتاقش شنیدیم، دو نفری پریدیم. فقط فکر کنید، آیا عزیزتان کار بدی با شما خواهد کرد؟ روح برای خداحافظی می آید. اگرچه من معتقدم که این ترسناک است.»

من خودم شاهد آن بودم که به ملاقات یکی از دوستانم که پسرش در ارتش خدمت می کرد، بودم. زنگ در به صدا درآمد (خودم شنیدم)، او در را باز کرد و کسی بیرون از آستانه نبود. سپس معلوم شد که در این روز و در همین زمان بود که پسرش در افغانستان خدمت کرد.

ما خودمان در مسکو زندگی می کنیم. من با شوهر و فرزندانم در ویلا بودیم و شب را در چادرهای کنار دریاچه گذراندیم. شما نمی توانید در خانه ما را بکوبید، اما تمام شب من احساس ناراحتی می کردم. این را توجیه کردم که بچه کوچک در خیابان، در چادر می خوابد و به همین دلیل نگرانم. و مادرم از مادرش (او سکته کرد) در موژایسک مراقبت می کند. بنابراین ساعت یک بامداد زنگ خانه آنها به صدا درآمد. مادرم و مادرخوانده برادرم در آشپزخانه نشسته بودند. آنها احساس ترس می کردند و در ابتدا نمی خواستند آن را باز کنند. اما ما به هر حال رفتیم، زنگ روی دری بود که تا وارد حیاط نشوید نمی توانید در آن زنگ بزنید و تمام دروازه ها (حصار بلند است) بسته است. سپس مادرخوانده گفت که صدای قدم ها را شنیده است. در را باز کردند، کسی آنجا نبود. همان شب، در مسکو، صدای پا و در آپارتمان ما نیز به صدا درآمد. برادرم با دوست دخترش در خانه بود، برادرم در را باز کرد و کسی آنجا نبود. وحشتناک است! سپس دوباره اتفاق افتاد، اما آنها نرفتند آن را باز کنند، سپس پنجره آشپزخانه باز شد و همه چیز را از طاقچه پراکنده کرد. و به نظر می رسید که در حال بسته شدن هستند. روز بعد ما از مرگ پدربزرگمان مطلع شدیم. شاید برای خداحافظی آمده بود.»

ضربه زدن به در نشانه تغییر، ناامیدی شدید، مشکلات در کار است

«یک ماه قبل از مرگ پدربزرگم، مادرم در وسط شب یا به پنجره‌ها ضربه می‌خوردند. قبل از مرگ برادرم همینطور بود. به ما هشدار داده می شود. ما حتی شروع کرده ایم به درک اینکه چه زمانی و چرا این اتفاق می افتد. اگر قبل از پنج صبح در خانه ما را بزنند، خبر بدی است، اگر بعد از آن، اتفاقی شاد است. شنیدم که این قهوه‌ای به معشوقه‌اش هشدار می‌دهد، نمی‌دانم درست است یا نه.»

من همچنین زمانی که در یک آپارتمان اجاره ای زندگی می کردم این اتفاق افتاد. شاید در خواب دیدم که ضربه می خورد، اما از آن بیدار شدم و دویدم تا در را باز کنم، اما کسی پشت آن نبود. در عرض شش ماه، زندگی من به طرز چشمگیری تغییر کرد، هم به سمت بهتر شدن (با شوهرم آشنا شدم) و هم برای بدتر (مشکلات در محل کار، و سپس از دست دادن آن به طور کلی).

"این دو روز قبل از آخرین ملاقات با سابق من اتفاق افتاد. صبح در اتاق پدر و مادرم از خواب بیدار شدم، در اتاقم مثل همیشه محکم بسته بود. کسی در خانه نبود. می خواست بیشتر دراز بکشد و دوباره دراز بکشد و چشمانش را ببندد. ناگهان در می زند. با صدای بلند، واضح، انگار با بند انگشتان. هیچ پیش نویسی وجود نداشت. بلافاصله از تخت بلند شدم. ضربه به جلوی در آپارتمان نبود، بلکه در من بود. سپس در اینترنت خواندم که این می تواند هشداری در مورد مرگ کسی باشد یا می تواند نوعی خبر باشد. بعد فکر کردم شاید این خبر خوبی باشد و او از من خواستگاری کند... متأسفانه این ملاقات چیزی جز اشک برایم درآورد.»

ضربه زدن به در نشانه بارداری است

و من همیشه در دوران بارداری (2-3 روز قبل از تاخیر) صدای تق تق می شنوم و در را باز می کنم. اما این خوشحالی احتمالاً در حال ضربه زدن بود.»

می دانید، من دوستی داشتم که نتوانست باردار شود. او می گوید که یک بار پس از پایان رابطه جنسی با شوهرش، به معنای واقعی کلمه 1 دقیقه بعد در به صدا درآمد. به سرعت دوید تا در را باز کند و کسی آنجا نبود. و دوستم گفت وقتی در را باز کرد این احساس را داشت که در همان لحظه حامله شده است. یادم می آید که روز بعد چگونه به معنای واقعی کلمه به من گفت که چگونه همه چیز اتفاق افتاد. ما یک بار خندیدیم که او قبلاً آنقدر روی این واقعیت متمرکز شده بود که نمی تواند باردار شود که قبلاً دچار اشکالاتی شده است. و بعد از 2 هفته آزمایش بارداری داد و در واقع باردار بود. داستان همین است!»

در را بکوبید - حرکت کنید

روزی روزگاری زنگ خانه ام به صدا در آمد و در آپارتمانم صدای زد. به سمت در می دویدم. این قبل از حرکت بود. سپس از آن آپارتمان نقل مکان کردم.» .

قسمت بالای درگاه نشان دهنده مرد و قسمت پایین نشان دهنده همسر است.

هر که در خواب ببیند خانه اش سوخته است، بلا و اندوه حاکم یا طاعون می شود. و هر کس ببیند که درهای خانه اش را برداشته و به جایش درآورده اند، خانه یا شاید همسرش را بفروشد، پس از طلاق، دیگری با او ازدواج کند.

همچنین می گویند در خواب باز شدن درها، نشانه پسندیده و پیش بینی یک رویداد خوشایند و شادی آور قریب الوقوع است و بسته شدن در جلوی شما نشانه حوادث ناگوار است. هر کس در خواب وارد در یا دروازه شود در زندگی به موفقیت می رسد و برنده می شود.

قرآن می فرماید: از دروازه وارد شوید، اگر این کار را بکنید پیروز خواهید شد. (سوره مائده، آیه 23).

اگر در خواب دری کوچک در خانه خود دیدید، مراقب اعمالی باشید که شما را بدنام می کند، چنین خوابی بیانگر خیانت زن در خانه است.

تعبیر خواب از کتاب رویای اسلامی

عضو کانال تعبیر خواب شوید

عضو کانال تعبیر خواب شوید