صفحه اصلی / طلسم عشق / دین راهبان بودایی روال روزانه یک راهب بودایی - زندگی مخفی صومعه های شرقی

دین راهبان بودایی روال روزانه یک راهب بودایی - زندگی مخفی صومعه های شرقی

سلام شنوندگان عزیز! گفتگوی امروز ما به رهبانیت و آموزش در بودیسم اختصاص دارد. رهبانیت به طور سنتی به عنوان کناره گیری از جهان شناخته می شود، اما مهم است که بفهمیم این خروج برای چه اهدافی انجام می شود. این فرار نیست. این یک راه حل برای وظایف و اهداف مشخصی است که توسط یک فرد تعیین می شود و بنابراین درک این هدف و انگیزه ای که فرد را به سمت چنین تصمیمی سوق می دهد بسیار مهم است.

در رابطه با بودیسم، ارزش گفتن یک نکته بسیار مهم را دارد. بودیسم در اصل یک دین دست کشیدن از جهان، یک دین رهبانی است. البته بعدها با توسعه سنت بودایی توجه بیشتری به غیر مذهبی ها شد و عوام نیز بخشی از سنگا شدند، اما در ابتدا بودیسم به عنوان اجتماع بهیکخوس یا بهیکخوس («پالی») فهمیده شد. این کلمه از سانسکریت به عنوان "گدا"، "کسی که چیزی ندارد" ترجمه شده است. و خود جامعه رهبانی در ابتدا یک نام دارد - این نام "سانگه" است ، جامعه راهبان.

شروع به این وضعیت به خودی خود در ابتدا در طول زندگی بودا دشوار نبود. اولین کسی که درخواست کرد مراسم دست کشیدن از دنیا را بر او انجام دهند، یکی از نزدیکترین شاگردان بودا، کاوندینیا بود. این مراسم چندان پیچیده نبود. شامل پناه گرفتن بود. در آیین بودا سه پناه وجود دارد: کسی که موقعیت جدید رهبانی را به بودا می‌داد یا به بودا پناه می‌برد، به دارما پناه می‌برد، و به سانگه پناه می‌برد، یعنی به بودا به عنوان معلمی که به هدف عالی دست یافته است. زندگی انسان، در آموزش (یا دارما) به عنوان مسیر.

در اینجا مفهوم مسیر نیز تعیین کننده است، زیرا ما می توانیم در یک مکان باشیم و هیچ جا حرکت نکنیم، اما، با این وجود، ما در حال حرکت هستیم. زمان ناگزیر به جلو می رود و از این رو مسیر دگرگونی انسان را مسیر می نامند و زندگی را می توان به صورت حرکت در امتداد یک مسیر، در فضا نشان داد. و بنابراین، راه درست، مسیر انطباق با قانون بودایی، با حقیقت بودایی، با درک بودایی از چیزها است.

و سرانجام، سانگه یک جامعه رهبانی یا به معنای گسترده است - هرکسی که آموزه های بودا را به عنوان راهنمای زندگی خود پذیرفته است، برای اعمال همه کسانی که در آن پایه ای برای نظم و انضباط ذهن می یابند. برای اعمال، به منظور رفتار صحیح - مستقل یا در ارتباط با جامعه.

این سه پناهگاه در اصل به معنای چیزهای ساده هستند، هیچ پیچیدگی در آنها وجود ندارد. تنها چیزی که وجود دارد این است که راهب، مقام رهبانی، مقام کسی است که وعده می دهد. بودیسم بسیار ساده است، می توان آن را به چیزهای کاملاً ساده تقلیل داد. یعنی چیزی که در سانسکریت «شیلو» یا در روسی «نذر» نامیده می‌شود، می‌توانیم آن را به عنوان «وفاداری به کلام خود» ترجمه یا بازگو کنیم، چیزی بیش از قولی برای انجام آنچه می‌گویید با کمک کلماتی که می‌گویید. آنچه را که قول می دهید ادعا کنید این در واقع اساس نذر رهبانی است - بسیار ساده است.

نذر و احکام خانقاهی

و احکام اخلاقی در واقع برای همه مشترک است. اما در مقام رهبانی، بیشتر و بیشتر به آنها اضافه می شود و تعداد آنها مشخص می شود - تعداد قوانین و اصولی که راهب باید از آنها پیروی کند. برای راهب این 227 نذر است، اگر راهب مرد باشد. اگر راهبه زن باشد (بهیکخونی یا بهیکخونی)، نذرهای 311 مطابق با کد رهبانی بودایی پراتیموکشا یا پاتیموخا، اگر به زبان پالی صحبت کنیم، عهد رهبانی کامل است.

نظام قبولی این وعده ها و نذرها دارای عارضه خاصی است، اما حداقل نذر پنج تا است. قبلاً در رابطه با اخلاق لائیک درباره آنها صحبت کرده ایم. این نذر اهیمسه است - نذر پرهیز از آسیب رساندن به زندگی دیگر (برای یک فرد غیر روحانی - انسان، برای یک راهب - عموماً به هیچ زندگی دیگری آسیب نمی رساند). این استیه است - این نذر عدم تصرف در چیزی است که به شما داده نمی شود، متعلق نیست. این ساتیا است - عهد کلمه خالص که استانداردهای دوگانه ندارد یا مبتنی بر احساسات ، عصبانیت ، تعصب نسبت به شخص نیست ، یعنی یک کلمه صادقانه ، یک کلمه صادقانه. این نذر برای افراد غیر مذهبی است: برهماچاریا زنا است. برای راهب پرهیز از هر نوع فعالیت جنسی است. هر گونه فعالیت جنسی در رهبانیت بودایی منتفی است. و در نهایت، نذر پرهیز از نوشیدنی ها یا موادی که منجر به حالت غیرطبیعی هوشیاری می شود. بنابراین، این شامل الکل و مواد مخدر است. برای افراد غیر روحانی این کافی است.

راهبان همچنین پنج نذر اضافی را بارها و بارها رعایت می کنند. پنج نذر اضافی این:

نذر کنید که بعد از ظهر در اوقات نامناسب از غذا پرهیز کنید.

نذر کنید که بعد از ظهر نیز از خواب پرهیز کنید.

نذری که راهب را از حضور یا شرکت در تفریحات عمومی باز دارد.

نذر ترک استفاده از هر گونه دارایی با ارزش - به ویژه طلا و نقره. یعنی در نسخه کامل توضیح داده شده به این معنی است که راهب حق استفاده از پول را ندارد.

نذری که آسایش خواب راهب را محدود می کند. او نباید روی تخت های بلند و راحت بخوابد.

و نذر آخر نذر این است که بیش از سه لباس نپوشد یا بر این اساس بیش از سه لباس نپوشاند.

این نذرها البته با توجه به فرهنگ کشورهای مختلف همبستگی دارند. به عنوان مثال، در مناطق سرد تبت ممکن است برخی از آرامش های مرتبط با نذرهای اصلی وجود داشته باشد.

در واقع، بودا اصرار نداشت که راهبان باید تمام قوانین ۲۲۷ را به طور کامل رعایت کنند. قوانین و عهدهای عمده و جزئی وجود دارد که جامعه رهبانی باید از آنها پیروی کند. همانطور که بودا گفت، خود جامعه می تواند تصمیم بگیرد که از کدام قوانین پیروی کند و کدام را نه. به منظور نظم و انضباط، در یکی از شوراهای بودایی تصمیم گرفته شد که این قوانین به هیچ وجه نباید تقسیم شوند، و به طور کلی، اگر برای همه، برای کل جامعه رهبانی اجباری شود، هیچ چیز پیچیده ای رخ نخواهد داد.

در بودیسم، مناطق مختلف بودایی روش‌های مختلفی را برای گرفتن نذرهای رهبانی تمرین می‌کنند. همچنین، در شکل اولیه خود، زمانی که بودیسم به تازگی در حال ظهور بود، در دوران شامانی، صومعه ها و پناهگاه های موقت در فصل باران وجود داشت. انجام کارهای خانه مشکل یا تقریباً غیرممکن است، بنابراین در فصل بارندگی مردم معمولاً برای تقوا به غارها می رفتند و به نوعی اوقات خود را دور از کارهای روزمره می گذراندند. در واقع، این گونه بود که اولین صومعه های جمعی در بودیسم به عنوان پناهگاه های موقت برای کسانی که منتظر فصل باران بودند، شکل گرفتند.

در هند، باران‌های موسمی بیش از سه ماه طول نمی‌کشد، بنابراین این زمان کاملاً مرتبطی است که می‌توان آن را به موضوعات دیگر اختصاص داد - به ویژه، تفکر، فلسفه، تمرین، کار با آگاهی، بحث‌ها و سایر وظایف که همچنین بخشی از امور هستند. وظایف زندگی انسان

ما به معنای واقعی کلمه باید چند کلمه در مورد تفاوت بین رهبانیت مرد و زن بگوییم. رهبانیت مردانه در بودیسم اساسی تلقی می شود. رهبانیت زنان توسط بودا معرفی شد، اما با اکراه بسیار. همسر سابق و عمه اش که او را به عنوان یک مادر بزرگ کردند از بودا خواسته شد تا یک جامعه رهبانی زن ایجاد کند. آنها هر دو اولین راهبه شدند - bhikkhus. و به طور کلی، رهبانیت بودایی زن بسیار کمتر رایج بود. این در تاریخ به اثبات رسیده است. این موضوع امروز هم صادق است. و راهبه ها موظف به رعایت قوانین و مقررات بیشتری نسبت به یک راهب هستند.

نقش صومعه های بودایی در جامعه

طبیعتاً راهب هیچ محصول اقتصادی تولید نمی کرد و گدا بود و چیزی نداشت. در نذرش بود، در قولش بود، پس باید التماس می کرد. به خرج افراد غیر روحانی که به مردم فقیر و راهبان غذا می دادند غذا بخورند.

اما، با این حال، با وجود چنین آزادی از کار، از نگرانی های روزمره، راهبان مجبور به انجام کاری بودند. طبیعتاً در پاسخ به لطف عوام، باید به آنها کمک کنند تا نوعی منفعت معنوی داشته باشند و به آنها آموزش دهند. بنابراین، در بودیسم، این نوع مبادله بین راهبان و غیر مذهبی ها از لحاظ تاریخی برقرار شده است، و این ارتباط را می توان در کشورهای بودایی کاملاً قوی مشاهده کرد - در کشورهای جنوب شرقی آسیا، جایی که صومعه اغلب یک مرکز آموزشی، یک بیمارستان و حتی یک بیمارستان برای حیوانات بیمار.

توسعه پزشکی در بودیسم با این ارتباط دارد. از آنجایی که راهبان باید خود را شفا می دادند و در مسیر زندگی به یکدیگر کمک می کردند، هر فردی می توانست بیماری و بیماری را تجربه کند که نیاز به درمان داشت. و خود بودا، گویی، این جهت رهبانی پزشکی را در بودیسم، که تا امروز وجود دارد، برکت داد و پایه گذاری کرد، و به قولی، در انواع جهات در پزشکی نهادینه شده است. ما اغلب در مورد چنین جهتی مانند طب تبتی می شنویم. این به دلیل این واقعیت است که در صومعه های بودایی توجه ویژه ای به آموزش عمل پزشکی و شفا می شد.

پیروزی بر ذهن خود

یک راهب، طبیعتاً، وقتی به حالت طرد، جدایی از دنیا، از جامعه، از زندگی اجتماعی می‌رفت، برای هدفی این کار را انجام می‌داد. لازم بود مهمترین وظیفه ای را که بودیسم برای انسان قرار می دهد، دسیسه اصلی، دشوارترین کار، یعنی پیروزی بر خود، حل کرد. پیروزی بر خود، که در پیروزی بر ذهن خود بیان شد.

به اندازه کافی عجیب، به نظرمان می رسد که ذهن ما تابع ماست، اما این دور از واقعیت است. آزمایش‌های ساده کافی است تا مطمئن شویم که برخی از واکنش‌هایی که به‌طور مکانیکی به خاطر سپرده می‌شوند غالباً در ما غالب هستند و آن محرک‌هایی که منشأ آنها می‌تواند یک رویداد بیرونی یا یک حالت درونی باشد، می‌تواند ما را از تعادل خارج کند...

سلام بر خوانندگان عزیز - جویندگان علم و حقیقت!

یکی از اسرارآمیزترین ادیانی که راز روح شرقی را آشکار می کند آیین بودا است. ما می خواهیم شما را با او آشنا کنیم و تا جایی که ممکن است در مورد او به شما بگوییم.

فلسفه بودایی از کجا و چه زمانی شکل گرفت، تاریخچه آن چیست، ایده های اصلی چیست، چه تفاوتی با سایر ادیان جهان دارد - پاسخ همه این سؤالات را در مقاله امروز خواهید یافت. شما همچنین خواهید آموخت که بودا کیست، راهبان بودایی چه می کنند و چگونه بودایی شوید.

خوب، بیایید شروع کنیم.

بودیسم چیست

دین بودایی مانند اسلام و مسیحیت یک دین جهانی محسوب می شود. به عبارت دیگر، مردم در سراسر جهان از اصول آن پیروی می کنند، بدون اینکه به ملیت یا کشور خاصی تعلق داشته باشند.

کلمه "بودیسم" فقط در قرن نوزدهم به وجود آمد - اینگونه بود که اروپاییان به دین شرقی لقب دادند. خود پیروان آن را «دارما» یا «بودهرما» می نامند که به معنای «آموزش بیداری» است. از این منظر، بودیسم اغلب نه یک دین، بلکه یک آموزه نامیده می شود , فلسفه، سنت

منابع تاریخی ادعا می کنند که دو و نیم هزار سال پیش - در 500-600 سال قبل از میلاد - به وجود آمد. بنیانگذار آن شاکیامونی بودا در نظر گرفته می شود. این او بود که آموزش خود را "دارما" نامید که می توان آن را "حقیقت" ، "طبیعت" ، "آگاهی" فهمید.

بودا بسیار مورد احترام است، اما در عین حال او خدا و خالق نیست. او معلم بزرگی است که حقیقت را به مردم نشان دادمسیرکسب آزادی

بودا کیست

در سال 560 قبل از میلاد، در شمال شرقی هند، در قلمرو ایالت مدرن بیهار، پسری از حاکم خانواده شاکیا به دنیا آمد. او سیذارتا گوتاما نام داشت.

پسر در یک قصر در تجملات بزرگ شد، مشکلات را نمی دانست، اما در عین حال بسیار با استعداد و مهربان بود. وقتی بزرگ شد عاشق دختری زیبا شد و با او ازدواج کرد. به زودی آنها یک وارث داشتند.

وقتی سیذارتا 29 ساله بود، به بیرون از کاخ رفت. چیزی وحشتناک قلب او را سوراخ کرد - در یک پیاده روی یک مرد بیمار، یک پیرمرد و یک تشییع جنازه را دید. در این روز او متوجه شد که رنج مردم چقدر بزرگ است.


این فکر سیذارتا را آزار می داد و او مصمم بود حقیقت را بیابد و مردم را از سختی ها و سختی های بی پایان نجات دهد. سپس همسر و فرزند و پدر و رعایا را رها کرد و به سفر رفت.

او شش سال سرگردان بود. در این مدت، سیدارتا با بسیاری از حکیمان ارتباط برقرار کرد، تکنیک های مختلف را امتحان کرد، سبک زندگی زاهدانه را تا سرحد انکار خود پیش برد، اما به چیزی نرسید.

تقریباً ناامید، زیر درختی نشست و شروع کرد به فکر کردن، دعا کردن و دوباره فکر کردن. بنابراین او 49 روز را سپری کرد و سرانجام حالتی را تجربه کرد که اکنون آن را روشنگری می نامند - احساس وضوح و درک کامل، شادی مطلق و ذهن روشن. او حقیقت هستی را یافت و همین درخت «درخت بودی» نامیده شد.

به نظر می رسید سیذارتا به یک فرد متفاوت تبدیل شده بود. او به سمت دره رفت و در آنجا با افرادی که می خواستند از او پیروی کنند ملاقات کرد و به صحبت های مرد جوان که حاوی حقیقت بود گوش داد. بنابراین شاهزاده سیذارتا گوتاما بودا شاکیامونی شد - بیدار شده از خانواده شاکیا.

بودا سال‌ها موعظه کرد و آموزه‌های خود را با پیروانش در میان گذاشت که بر تعداد آنها افزوده شد. آنها با هم دارما را درک کردند و به مراقبه معنوی پرداختند.


بودا که قبلاً یک مرد بسیار پیر بود، وارد پارینیروانا شد - به نیروانا نهایی، دنیای ما را ترک کرد و از رنج خلاص شد. و آموزه های او، 25 قرن بعد، هنوز در سراسر سیاره ما در حال گسترش است.

توسعه دکترین

اندیشه بودایی پس از ظهور در هند باستان و گسترش در سراسر شرق، در طول وجود خود شاهد رویدادهای بسیاری بوده است و فراز و نشیب های مختلف تاریخ را متحمل شده است: ظهور هندوئیسم در هند، حملات آریایی ها، ظلم مسلمانان، تأسیس مغول قدرتمند. امپراتوری، دوران مدرن با جهانی شدنش.

با این حال، دارما همچنان در سراسر جهان گسترش می یابد - امروزه حدود 500 میلیون طرفدار وجود دارد.

البته این عمدتا مربوط به جنوب، جنوب شرق آسیا و مناطق خاور دور است: سرزمین های تایلندی، بوتانی، ویتنامی، چینی (به ویژه تبتی)، ژاپنی، کامبوجی، لائوسی، کره ای، سریلانکا، میانمار، نپال، مغولی.

در هند کهاستزادگاه بودیسم، با گسترش هندوئیسم، آموزش خود را از دست دادمعنی- در اینجا کمتر از یک درصد از کل جمعیت آن را اظهار می کنند.

برخی از جمهوری های ملی در روسیه نیز به طور سنتی به دیدگاه های بودایی پایبند هستند: کالمیکیا، تووا، بوریاتیا و بخشی از مناطق آلتای. با دور زدن آنها، اندیشه عمیق تر و عمیق تر به غرب می رود: به مسکو، سنت پترزبورگ، به کشورهای اروپایی و به قاره آمریکا.


فرضیه های اصلی

ایده های اصلی آموزش بودایی به سه مفهوم خلاصه می شود:

  • - چرخ تولد دوباره، مجموعه ای از تناسخ ها، که طی آن افراد و همه موجودات زنده پس از مرگ در دنیایی جدید تناسخ می یابند و در بدن دیگری تجسم می یابند.
  • کارما قاعده علت و معلول است. به گفته وی، همه اقدامات ما - خوب یا بد - در آینده منعکس خواهد شد و به عواقبی منجر خواهد شد. افکار و اعمال خوب پیامدهای مطلوبی را در پی خواهد داشت. با ارتکاب هر جنایتی، شخص مطمئناً عواقب کارما را احساس خواهد کرد. تأثیر آن به تجسم های بعدی نیز گسترش می یابد - اگر طبق معیارهای بودیسم با وقار رفتار کنید، در زندگی آینده می توانید در جهان های بالاتر متولد شوید.
  • - هدف هر بودایی، حالت رهایی از رنج، زمانی که شخصی موفق می شود از چرخ سامسارا فرار کند. شما می توانید از طریق رشد مداوم معنوی، مراقبه، تأمل و رهایی از وابستگی به منافع انسانیت به نیروانا برسید.


علاوه بر این، مفهوم "دوخا" وجود دارد. با احساسات منفی شناسایی می شود: ترس، درد، نارضایتی، خشم، اضطراب، طمع - به طور کلی، این رنج است. در ارتباط با مفهوم دوخا، چهار حقیقت نجیب است که اساس مسیر بودایی در نظر گرفته می شود:

  1. دوخا وجود دارد - رنج.
  2. هر رنجی علتی دارد که در دلبستگی، وابستگی بیان می شود.
  3. راهی وجود دارد که رنج را از بین می برد و به نیروانا منتهی می شود.
  4. این مسیر است.

Eightfold Path درست را فرض می کند:

  • درک - آگاهی از اینکه رنج و دلبستگی در زندگی وجود دارد.
  • نیت ها - تمایل به غلبه بر رنج با در پیش گرفتن مسیر واقعی و غلبه بر رذایل خود.
  • گفتار - حفظ خلوص کلمات؛
  • اعمال - اقداماتی که فقط خیر را به همراه دارد.
  • سبک زندگی - عاداتی که با رفتار یک بودایی مطابقت دارد.
  • تلاش - میل به دستیابی به حقیقت، کاشت نیکی و چشم پوشی از شر.
  • افکار - پاکی افکار، رد عقاید درشت، حریصانه، شهوانی.
  • تمرکز - تمرکز بر نتایج، کار معنوی مداوم.

مراحل هشت گانه باید نه یک به یک، بلکه همه با هم، به عنوان یک مجموعه درک شوند - آنها به طور جدایی ناپذیری با یکدیگر مرتبط هستند و به رهایی می انجامند.

می بینیم که مراحل هشت گانه به درک حکمت، پرورش رفتار اخلاقی و تربیت ذهن کمک می کند. بودا وصیت کرد که در رعایت این اصول نیازی به عجله برای افراط از زهد کامل تا زندگی سرشار از تجمل نیست، باید «میانگین طلایی» را پیدا کرد - این قانون را شاکیامونی راه میانه نامید.


دستیابی به نیروانا بدون تطهیر دائمی معنوی، تمرینات مراقبه و رعایت دستورات اصلی غیرممکن است. دومی تجویز می کند:

  1. عدم ایجاد آسیب یا اعمال خشونت آمیز به سایر موجودات زنده، به اصطلاح قاعده اهیمسه است.
  2. اموال شخص دیگری را دزدی یا تصاحب نکنید.
  3. زنا نکن
  4. به کسی دروغ نگو
  5. الکل، مواد مخدر یا سایر مواد مسموم کننده مصرف نکنید.

به متون مقدس در فلسفه بودایی سوترا می گویند. سوتراهای مختلف در جهات مختلف مورد احترام قرار می گیرند، اما ماهیت دارما به طور کامل در قانون پالی، که تریپیتاکا نامیده می شود، توضیح داده شده است.


Tripitaka از چندین جلد تشکیل شده است:

  • Vinaya Pitaka - شامل قوانین رفتار، نظم مراسم، مجموعه ای از قوانین برای راهبان است.
  • سوتا پیتاکا - نکات اصلی آموزه های بودا را منتقل می کند.
  • Abhidharma Pitaka - متون بودیسم را بیان می کند که ایده زندگی را منعکس می کند.

منحصر به فرد بودن دارما

بودیسم به عنوان یک دین در نوع خود منحصر به فرد است زیرا تفاوت های زیادی با سایر ادیان دارد. ویژگی های دین و فلسفه را در خود گنجانده بود. به همین دلیل است که بودیسم را یک آموزه دینی ـ فلسفی بنامیم صحیح تر است.

آموزه های بودایی از بسیاری جهات با سایر ادیان متفاوت است:

  • خالق، خدای یکتا یا چندین خدا در مرکز قرار ندارند.
  • هیچ مفهومی از جهان وجود ندارد - هیچ کس آن را خلق نکرده و هیچ کس آن را کنترل نمی کند.
  • تعداد دنیاها بی نهایت است.
  • هیچ گناه و کفاره آنها وجود ندارد - فقط کارما وجود دارد که قانون زندگی در نظر گرفته می شود.
  • هیچ قواعد جزمی بدون قید و شرطی وجود ندارد.
  • بودا وصیت کرد که هیچ ایمانی کورکورانه وجود ندارد - همه حقایق باید از طریق خود او عبور کرده و با تجربه خود تأیید شود.
  • آموزه های بودا خود را تنها آموزه های واقعی نمی دانند - بودایی ها می توانند به طور همزمان دین دیگری را بدون نقض قوانین دارما بپذیرند.
  • این تعلیم فرد را از "عذاب خدا" که در ادیان دیگر وجود دارد رهایی نمی بخشد - به شناخت طبیعت و رشد معنوی خود منجر می شود.

بر خلاف هندوئیسم که بر قوانین کارما، سامسارا و تولد مجدد نیز بنا شده است، فلسفه بودایی همه افراد را بدون توجه به موقعیت و منشأ آنها در جامعه یکسان می داند - بر خلاف این در هندوئیسم، وارناس و.

با این حال، فلسفه بودایی، با گسترش روزافزون به سرزمین‌های جدید، به جنبش‌های مختلف سرازیر شد و شکل‌های متفاوتی به خود گرفت. هر مکتبی ویژگی‌های خاص خود را پیدا کرد و برخی از جهت‌ها بیشتر شبیه یک مذهب شدند، برای مثال بودیسم تبتی.

در این صورت بودا خدایی می شود: برای او پیشکش می کنند، محراب ها ساخته می شود، مجسمه ها ساخته می شوند، تصاویری شبیه به شمایل ساخته می شوند. پانتئون بوداها و بودیساتواها ظاهر می شود - افراد روشن فکری که به افراد دیگر کمک می کنند تا رهایی پیدا کنند.


معبدهای بیشتری وجود دارد که به آنها داتسان، خورال، وات و صومعه نیز می گویند. راهبان در لباس های خاص، خدمات در معابد، تعطیلات، مراقبه با خواندن مانتراها، آیین ها - در برخی مناطق همه اجزای جنبش مذهبی را می توان ردیابی کرد. بنابراین، بودیسم در عین حال یک فلسفه و یک دین است - همه چیز به مکتب دارما بستگی دارد.

چگونه بودایی شویم

"بودایی ها متولد نمی شوند، ساخته شده اند" - می توانید یک عبارت شناخته شده را تطبیق دهید. در واقع، تنها با به دنیا آمدن در یک خانواده بودایی نمی توان بودایی شد - باید آگاهانه این تعلیم را به عنوان ستاره راهنما در زندگی انتخاب کرد، یا به قول پیروان دارما، "پناه گرفت".

سه جواهر برای پناه بردن گرفته می شود:

  • بودا معلم بزرگ بودا شاکیامونی یا یک بیدار دیگر است.
  • دارما - آموزه های بودا، اصول، احکام، حقایق، مسیرها، جزمات او.
  • سانگا یک جامعه بودایی است که طبق قوانین دارما زندگی می کند.

برای دستیابی به جواهرات اصلی، باید سه سم را کنار بگذارید:

  • جهل، کوری نسبت به ماهیت هستی و همه چیز؛
  • امیال، خودپرستی، اشتیاق، شهوات؛
  • خشم و عصبانیت

در مسیر حقیقت، یک بودایی خود را به روش‌های خاصی مجهز می‌کند:

  • مطالعه دارما - یک مربی، معلم یا مرشد باید در این مورد کمک کند تا فهرستی از متون را برای مطالعه پیشنهاد کند، به سؤالات پاسخ دهد و به شما در مسیر درست اشاره کند.
  • تأمل در تدریس - کار مستقل ، تجزیه و تحلیل متون ، مقایسه آنها با خود و با زندگی واقعی.
  • تمرین - مدیتیشن، تمرینات یوگا، و همچنین استفاده از اصول دارما در زندگی روزمره.


پیروان بودا با انتخاب مسیر دارما و رعایت قوانین اصلی به شناخت خود، جهان پیرامون و رهایی از رنج نزدیک می شوند.

راهبان بودایی

اولین راهب بودایی خود بنیانگذار این آموزش بود - بودا شاکیامونی. او در سبک زندگی و ظاهر خود تا حدودی شبیه حکیمان زاهدی بود که به جنبش های مذهبی اولیه تعلق داشتند و در پهنه های شرقی سرگردان بودند.

به پیروی از بودا، راهبان دیگری از میان شاگردان او ظاهر شدند و دارما را به غیر مذهبی ها معرفی کردند. رهبانیت بودایی هنوز وجود دارد - احتمالاً بسیاری آنها را در فیلم ها، عکس ها یا حتی حضوری با لباس های نارنجی-قرمز دیده اند.

راهبان امروزی زندگی گوشه نشینی ندارند - آنها معمولاً به عنوان یک جامعه در صومعه مستقر می شوند و از نزدیک با مردم عادی - بوداییانی که زندگی مدرن آشنا دارند - تعامل دارند. راهب ها دارما را به غیر مذهبی ها موعظه می کنند، زندگی معنوی را به آنها می آموزند و در صورت بروز حوادث به آنها لباس، غذا و سرپناه می دهند.


به راهبان مرد بهیکخوس و به راهبان زن بهیکخونیس می گویند. آنها تحت قوانین و محدودیت های سختگیرانه زندگی می کنند، که ممکن است بسته به جهت تفکر بودایی و کتاب مقدسی که قوانین زندگی رهبانی را تجویز می کند، متفاوت باشد.

زندگی راهبان نیز به دلیل آب و هوا و طبیعت می تواند متفاوت باشد. به عنوان مثال، راهبانی که در ارتفاعات تبت یا استپ های مغولی زندگی می کنند ممکن است لباس های بیشتری داشته باشند. و در صومعه هایی که دور از سکونتگاه های عوام قرار دارند و به همین دلیل نمی توانند از آنها صدقه بگیرند، ممکن است آشپزخانه خودشان باشد که راهبان برای خود غذا تهیه می کنند.

مدارس

با گذشت زمان، تفکر بودایی در سراسر آسیا و بیشتر به غرب گسترش یافت. در هر منطقه، بر ذهنیت مردم محلی، اعتقادات مذهبی که قبل از ظهور بودیسم در آنجا ریشه داشت، سوار شد، بنابراین بسیاری از جهت گیری های آن وجود دارد.

سه مکتب اصلی فلسفه بودایی عبارتند از:

1. هینایانا - وسیله نقلیه کوچک

در دوران معاصر، نامی که بیشتر استفاده می شود، تعلیم بزرگان است. این مدرسه قدیمی ترین و ارتدکس ترین مکتب به حساب می آید. که در منطقه جنوب شرقی آسیا پراکنده شده است، اغلب "بودیسم جنوبی" نامیده می شود.

کشورها: تایلند، لائوس، کامبوج، سریلانکا، ویتنام.


Theravada دارای ویژگی های زیر است:

  • فقط یک راهب می تواند با پیروی از عقاید سخت گیرانه به نیروانا دست یابد.
  • رهایی فقط به خود شخص بستگی دارد، به اعمال او - هیچ کس نمی تواند به او کمک کند.
  • پانتئون بوداها و بودیساتواها وجود ندارد.
  • جهنم و بهشت ​​وجود ندارد - فقط سامسارا وجود دارد و راه خروج از آن نیروانا است.
  • هیچ آیین، مجسمه، نقاشی شمایل یا پرستش آنها وجود ندارد.

2. - ارابه بزرگ

نسبت به هینایانا محافظه کارتر است. به دلیل جغرافیایی که دارد "بودیسم شمالی" در نظر گرفته می شود.

کشورها: ژاپن، چین، کره جنوبی، مناطق شمالی هند.


ویژگی های متمایز:

  • هم یک راهب و هم یک فرد غیر روحانی می توانند به نیروانا دست یابند.
  • بوداها و بودیساتواها می توانند در این زمینه به مردم کمک کنند.
  • قدیسان در پانتئون صف می کشند.
  • تصاویر و مجسمه های آنها ظاهر می شود.
  • به آنها نذری داده می شود، مراسم، خدمات، اعیاد و دعا برپا می شود.
  • مفهوم عجیبی از بهشت ​​و جهنم وجود دارد - موجوداتی با کارمای خوب در زندگی بعدی در سیارات بالاتر، بهشتی و با کارمای بد - در جهان های پایین تر و جهنمی تجسم می یابند.

3. – ارابه الماس

به عنوان شاخه ای از ماهایانا ظاهر شد. همچنین به عنوان بودیسم تانتریک شناخته می شود.

کشورها: بخش تبتی چین، نپال، مغولستان، جمهوری های بودایی روسیه - بوریاتیا، تووا، کالمیکیا.


ویژگی ها:

  • تمرکز بر خودآگاهی؛
  • اهمیت بسیار زیاد معلم، گورو - او مورد احترام و پرستش است.
  • تمرینات مدیتیشن و یوگی؛
  • خواندن مانتراها؛
  • مراسم مختلف، تعطیلات، خدمات.

معلم اصلی بودیسم تبتی دالایی لاما است.

هر یک از مدارس ذکر شده ممکن است چندین شعبه دیگر داشته باشند. بودیسم همچنین با مناطقی آشنا است که به هیچ یک از مکاتب اصلی تعلق ندارند.

شاخه هایی که حاوی عناصری از آموزه های بودا هستند، اما به مکاتب سنتی تعلق ندارند، تحت نام «نئوبودیسم» ترکیب می شوند. اغلب آنها در کشورهای "غیر بودایی" اروپا و آمریکا رایج هستند.

یک جهت بسیار محبوب در غرب در حال حاضر است. با این حال، قرن ها در سرزمین های ژاپن، کره و به ویژه چین انجام می شود - در اینجا به آن "چان" می گویند.


راهب بودایی ذن ژاپنی

ویژگی های اصلی ذن بودیسم عبارتند از:

  • رد مراسم مذهبی، مراسم، لوازم، پانتئون قدیسان؛
  • فقدان سوتراهای مقدس، موعظه ها؛
  • هدف کشف ماهیت بودا با شفقت و رحمت اوست.

این هدف را می توان با تمرین تفکر به دست آورد. در حالت پادماسانا - نیلوفر آبی انجام می شود. پیروان ذن با بستن چشمان خود فقط بر تنفس خود تمرکز می کنند، خود را از آنچه در اطرافشان می گذرد جدا می کنند و به طور معمول به درون خود نگاه می کنند.

نتیجه گیری

از توجه شما خوانندگان عزیز بسیار متشکرم! امیدواریم امروز چیزهای جدید زیادی یاد گرفته باشید، با فلسفه شگفت انگیز بودیسم آشنا شده باشید و دری را به دنیای هنوز ناشناخته شرق باز کنید.

البته نمی توان در یک مقاله همه چیز را در مورد دارما گفت، زیرا حتی صد کتاب هم نمی توانستند این کار را انجام دهند. اما ما همچنان می خواهیم به افشای حکمت شرقی با شما ادامه دهیم.

باشد که حقیقت، کنجکاوی و مهربانی شما را در مسیر زندگی همراهی کند. اگر مقاله را دوست داشتید، نظرات خود را بگذارید، با دوستان به اشتراک بگذارید، به ما بپیوندید - در وبلاگ مشترک شوید و ما با هم حقیقت را جستجو خواهیم کرد.

راهبان بودایی و سانگا

صومعه‌ها به اصلی‌ترین و تنها شکل سازماندهی بودایی‌ها تبدیل شدند، که قبلاً دارای یک الیگارشی روحانی سازمان‌یافته سلسله مراتبی و کشیشی پرنفوذ معبدی نبودند. این صومعه ها بودند که به مراکز بودیسم، مراکز گسترش و توسعه آن تبدیل شدند. آنها همچنین مراکزی برای توسعه نظریه بودیسم، دانشگاه های منحصر به فرد بودایی بودند. در داخل دیوارهای صومعه بود که راهبان بودایی آموخته اولین سوتراها را به زبان های هندی باستانی پالی و سانسکریت نوشتند که در آغاز عصر ما بخشی از قانون بودایی - تریپیتاکا - شد.

جامعه رهبانی بودایی که در یک صومعه متحد شده بودند، سانگه نامیده می شدند. در ابتدا همه در سنگه پذیرفته می شدند، اما بعداً محدودیت هایی اعمال شد - بردگان، مجرمان، سربازان و خردسالان بدون رضایت والدین پذیرفته نشدند. معمولاً افراد از دوازده سالگی به عنوان نوآموز و از بیست سالگی به عنوان راهبان پذیرفته می شدند. هر کسی که به سنگه می‌پیوندد باید از هر چیزی که او را با جهان مرتبط می‌کرد چشم‌پوشی می‌کرد: خانواده و کاست، و هیچ دارایی نداشت. او نذر عفت و تجرد کرد، موهایش را تراشید، لباس خانقاهی پوشید و برای مراسم گذر آماده شد.

شروع یک روش نسبتاً پیچیده بود که شامل چندین مرحله و همراه با یک سری مراسم خاص بود. این نوزاد معمولاً تحت بازجویی‌های دقیق و آزمایش‌های مختلفی قرار می‌گرفت که گاهی تا سوزاندن انگشت در مقابل محراب بودا می‌رسید. نامزدی راهب آینده به طور کامل مورد بحث قرار گرفت و پس از تصمیم مثبت، یک مربی با تجربه منصوب شد که برای مدت معینی پدر معنوی عضو جدید سنگا بود.

عضویت در جامعه رهبانی برای راهبان اجباری نبود. هر یک از آنها می توانستند هر زمان که می خواستند سنگه را ترک کنند و دوباره به زندگی دنیوی بازگردند. اما راهب با ورود به سنگه و ماندن در آن، موظف به رعایت قوانین سختگیرانه بود. اول از همه نذورات مختلفی بر او گذاشته شد. پنج نفر اول و اصلی (نکشید، دزدی نکنید، دروغ نگویید، زنا نکنید، مست نشوید) در زمان پذیرش پذیرفته شد. سپس، پس از پذیرش رسمی به عنوان یک مبتدی، پنج نفر دیگر به او سپرده شدند: آواز نخوان، نرقصند، روی تخت های بزرگ و راحت نخوابند، در اوقات نامناسب غذا نخورند، جواهرات به دست نیاورند، خودداری کنند. خوردن چیزهایی که بوی تند یا رنگ تند دارند.

با این حال، موضوع به ده فرمان محدود نشد. حدود 250 نذر بازدارنده دیگر و تقریباً 3 هزار ممنوعیت، محدودیت و تکلیف کوچک و خاص به راهب سپرده شد. این نذرها و ممنوعیت ها زندگی یک راهب را به شدت تنظیم می کرد و او را در شبکه ای از هنجارها و قراردادهای ثابت گرفتار می کرد. روشن است که رعایت دقیق آنها بار قابل توجهی بر روان و عواطف انسان بود. نقض عهد اغلب اتفاق می افتاد. به منظور پاک شدن از گناهان، دو بار در ماه، در ماه نو و ماه کامل، جلسات ویژه ای تشکیل می شد که به اقرار و توبه عمومی متقابل اختصاص داشت. بسته به شدت گناه و خطا، مجازات مناسبی در نظر گرفته شد: برخی از گناهان نسبتاً آسان بخشیده می شدند، برخی دیگر مستلزم توبه جدی و برخی دیگر مستلزم مجازات شدید بودند. جدی ترین تخلفات حتی می تواند منجر به اخراج از سنگا شود.

با گسترش جوامع رهبانی، چند سنگه زن پدیدار شد که از بسیاری جهات شبیه مردان بود. با این حال، آنها سازمان‌های مستقلی نبودند: تمام مراسم اصلی، از جمله آداب پذیرش در سنگه، اعتراف و خطبه‌ها توسط راهبانی که مخصوصاً برای این منظور از نزدیک‌ترین سنگه‌های مرد تعیین شده بودند، انجام می‌شد. البته، بازدید راهبان از صومعه ها به شدت تنظیم شده بود: عبور راهبان از آستانه خانه راهبه (سلول) به شدت ممنوع بود. صومعه های زنانه بر خلاف صومعه های مردانه در مکان های دورافتاده و خلوت قرار نداشتند، بلکه در نزدیکی شهرک ها قرار داشتند.

زندگی داخلی هر صومعه بر اساس مقررات به دقت توسعه یافته ساخته شده است. از راهبان تازه کار و خردسال انتظار می رفت که از بزرگان خود اطاعت کنند و به آنها خدمت کنند. از میان اعضای ارشد و معتبر سنگها، ابیانی مادام العمر برای رهبری جامعه انتخاب می شدند. علاوه بر رئیس، برخی از رهبران دیگر نیز انتخاب می‌شدند، از جمله سرپرست خانوار - خزانه‌دار که معمولاً به مرور زمان جانشین رئیس می‌شد.

روز راهبان با دعا شروع و به پایان رسید. صبح قبل از ظهر برای صدقه بیرون رفتند و غذا درست کردند و خوردند. در دستور کار، کارهای ساده خانه را انجام می دادند: آشپزی، نظافت سفره، محل، حیاط و غیره. بقیه روز و به ویژه تمام عصرها، راهبان به تفکرات و گفتگوهای پرهیزگارانه، مطالعه و رونوشت سوترها و تهیه سوترا اختصاص می دادند. خودشان برای رستگاری و با وجود سبک زندگی زاهدانه و طرد هر چیز دنیوی از جمله لباس نیکو، یکی از مهم ترین احکام راهبان آراستگی بود. حتی اگر لباس کهنه و از پارچه کهنه باشد، باید همیشه تمیز باشد. راهبان به نظافت بدن و لباس و خانه توجه زیادی داشتند.

از کتاب آشپزخانه قرن نویسنده پوخلبکین ویلیام واسیلیویچ

تقویم بودایی و تعطیلات مذهبی بودایی اگرچه بودیسم، همراه با بودا و تناسخ های متعدد او، 1000 خدا و خدای دیگر را می شناسد که ظاهراً در آسمان ساکن هستند و هر یک از آنها "شاخه" کوچک و خاص را "مدیریت" می کنند.

برگرفته از کتاب زندگی روزمره در اروپا در سال 1000 توسط پونون ادموند

راهبان وضعیت در میان روحانیون سیاه پوست، یعنی رهبانیت، پیچیده تر بود. به یاد داشته باشیم که جنبش گسترده و مؤثر برای تجدید، که در آغاز قرن در کلونی به وجود آمد، پیوسته گسترش یافت و تعداد فزاینده‌ای از صومعه‌ها را که در وضعیت اسفباری قرار داشتند، پوشش داد.

نویسنده واسیلیف لئونید سرگیویچ

راهبان زاهد یک لایه خاص و بالاتر در میان جین ها راهبان زاهدی هستند که به طور کامل از زندگی عادی می شکنند و در نتیجه بالاتر از بقیه قرار می گیرند و به یک استاندارد تقریباً دست نیافتنی، یک الگو تبدیل می شوند. به طور رسمی، هر جین می توانست راهب شود، اما آنها همچنان رفتند

از کتاب تاریخ ادیان شرق نویسنده واسیلیف لئونید سرگیویچ

صومعه ها و سانگا به زودی، صومعه ها به اصلی ترین و در واقع تنها شکل سازماندهی بوداییانی تبدیل شدند که با ساختار کلیسا سازمان دهی شده سلسله مراتبی ناآشنا بودند و کاست کشیش تأثیرگذاری نداشتند. این صومعه ها بودند که به مراکز بودیسم تبدیل شدند،

نویسنده

فصل دوازدهم خدایان بودایی و روابط آنها با یکدیگر و با مردم الهیات بودایی بین خدایان و الهه ها، نیمه خدایان و نوابغ تمایز قائل می شود و آنها را نه تنها بر اساس اهمیت شخصی، بلکه بر اساس رابطه آنها با طبقات موجودات دیگر تقسیم می کند. در کتاب های مختلف وجود ندارد

از کتاب مسیحیان آسیایی نویسنده موروزوف نیکولای الکساندرویچ

فصل سوم آیین های بودایی در هند، سیلان و هندوچین. دو بار در ماه، هنگام ماه نو و ماه کامل، زمانی که خورشید گرفتگی و ماه گرفتگی رخ می دهد، کتاب "تراگاتا" به ما می گوید (ص 1062)، راهبان ساکن در آن منطقه برای روزه گرفتن جمع می شدند. بودیسم یک دین است

از کتاب رازهای تاریخ. حقایق اکتشافات مردم نویسنده زگورسکایا ماریا پاولونا

راهبان جنگجو اصطلاح "ووشو" ترجمه شده از چینی به معنای "تکنیک رزمی" یا "هنر رزمی" است. این اصطلاح از ابتدای قرن بیستم وجود داشته است و قبلاً از اصطلاحات دیگری استفاده می شد، به عنوان مثال "جیجی" ("تکنیک ضربه زدن")، "جی-چیائو" ("هنر فنی")، "جی یونگ"

از کتاب 5000 معبد در سواحل ایراوادی نویسنده موژیکو ایگور

صومعه ها و راهبان ساختار کلیسای بودایی در پاگان، مانند سایر کشورهای بودایی، عمدتاً با ویژگی های ایمان بودایی تعیین می شد. باید به یاد داشته باشیم که در بودیسم، بر خلاف مسیحیت، هیچ کشیش، یعنی دسته خاصی از مردم وجود ندارد.

از کتاب قهرمانان، خالقان و نگهبانان دوران باستان ژاپن نویسنده مشچریاکوف الکساندر نیکولایویچ

واعظان بودایی: خالقان معجزه، مجازات خوبی و بدی، مانند سایه، پایدار است. شادی و رنج به دنبال اعمال خوب و بد، مانند پژواک در تنگه است. محققانی که بودیسم را در ژاپن اوایل قرون وسطی مطالعه می کنند بر روی آن تمرکز می کنند

از کتاب بودا. تاریخ و افسانه ها توسط توماس ادوارد

فصل 12 سانگا قدیمی‌ترین گزارش تاریخ سانگا پس از مرگ بودا در دو فصل آخر چولاواگا در وینایا آمده است. داستان شورای اول و دوم را روایت می کند. یعنی کارنامه شورای اول صد یا دویست سال بعد انجام شده است

از کتاب شرق باستان نویسنده

راهبان بودایی یکی از تصاویر اصلی ادبیات بودایی "چاکراوارتین" ("چرخن چرخ") است. «چرخ» به نماد تعلیم بودایی (دارما) تبدیل شد، «چرخش چرخ» به معنای تداوم وجود تعلیم و توسعه آن بود، و کسی که «می چرخد».

از کتاب شرق باستان نویسنده نمیروفسکی الکساندر آرکادویچ

فرقه های بودایی دوره اولیه در قرن های اول وجود آموزه بودایی، در جریان شکل گیری جوامع بودایی و گسترش بودیسم در هند، اختلافاتی در درک مبانی اعتقادی این آموزه به وجود آمد که منجر به تقسیم بودایی ها به

از کتاب شرق باستان نویسنده نمیروفسکی الکساندر آرکادویچ

استوپاهای بودایی از سانچی سانچی (دکن غربی) شاید معروف ترین و به خوبی حفظ شده ترین استوپاهای بودایی باستانی است. حتی در زیر آشوکا، یک استوپای چوبی در اینجا وجود داشت. در قرون بعدی، در زمان سلسله ستاواهان، بازسازی شد -

از کتاب بودا. تاریخ و افسانه ها توسط توماس ادوارد

فصل 12 سانگا قدیمی ترین شرح تاریخ سانگا پس از مرگ بودا در دو فصل آخر چولاواگا در وینایا آمده است. داستان شورای اول و دوم را روایت می کند. یعنی کارنامه شورای اول صد یا دویست سال بعد انجام شد

برگرفته از کتاب فرقه ها، ادیان، سنت ها در چین نویسنده واسیلیف لئونید سرگیویچ

صومعه‌های بودایی در چین اغلب راهبان بودایی در چین به طور دائم در صومعه‌هایی زندگی می‌کردند که به مراکز فعالیت فرقه‌ها، مدرسه‌ها یا جهت‌گیری‌های بودایی تبدیل شدند. در چین صومعه های بزرگ، متوسط ​​و کوچک زیادی وجود داشت. فقط در شمال

از کتاب جنگ های مقدس در بودیسم و ​​اسلام: اسطوره شامبالا نویسنده برزین اسکندر

سلام، خوانندگان عزیز!

امروز در مورد نحوه زندگی ساکنان مرموز معابد شرقی صحبت خواهیم کرد و خواهیم فهمید که روال روزمره یک راهب بودایی در صومعه ها در کشورهای مختلف آسیایی چیست.

زندگی راهبان

راهبان گوشه نشینانی هستند که برای مطالعه دارما و روشنگری از کالاها و ارزش های دنیوی چشم پوشی کرده اند. آنها یک سبک زندگی زاهدانه را پیش می برند. راهبان همیشه ردای نارنجی یا زعفرانی می پوشند و موهایشان کاملا تراشیده شده است.

زاهدان بودایی طبق یک روال روزانه بسیار سخت زندگی می کنند. با توجه به اینکه آیین بودا چندین جهت دارد و مکاتب زیادی در درون آنها وجود دارد، برنامه و فعالیت ها در صومعه های مختلف به طور قابل توجهی با یکدیگر متفاوت است.

صومعه شائولین یکی از معروف ترین معابد بودایی در سراسر جهان است. در چین در کوه سونگشان واقع شده است. و به این دلیل مشهور است که راهبان و تازه کارانی که در آنجا زندگی می کنند زمان زیادی را به مطالعه و آموزش هنرهای رزمی اختصاص می دهند ، بنابراین اغلب ساکنان این صومعه راهبان - جنگجو نامیده می شوند.

از آنجایی که این معبد مورد توجه غربی ها قرار می گیرد، بیایید با آداب و رسوم رایج در آنجا آشنا شویم.


راهبان و تازه کارها، ساعت 5 صبح زود بیدار می شوند. پس از بیدار شدن، جمع می شوند، سوترا می خوانند و مراقبه می کنند. ساعت 6 وقت صبحانه است و در حالی که صبحانه در حال انجام است، اجازه صحبت کردن ندارید. بعد از صرف غذا، راهبان و تازه کارها تا زمان ناهار به تمرین می روند.

ساعت 2 بعد از ظهر همه برای ناهار استراحت می کنند. بعد از ناهار، تازه کارها کارهایی را در صومعه انجام می دهند و پس از آن می توانند به مطالعه کتاب و درس بپردازند. زمان تا شام اینگونه می گذرد.

قبل از شام، همه دوباره دور هم جمع می شوند تا عصرانه سرایی کنند و فقط بعد از آن شروع به خوردن می کنند. غذا در شائولین منحصراً گیاهی است. بعد از شام، وقت شخصی برای آموزش یا مطالعه اختصاص داده می شود. راهبان پس از پایان کار و مراحل خود، شروع به آماده شدن برای رختخواب می کنند و در ساعت 21 همه به رختخواب می روند.

نتیجه گیری

دوستان عزیز، داستان ما رو به پایان است: امروز از صومعه های شرقی تبت، کره، تایلند و چین بازدید کردیم، جایی که راهبان بودایی در آن زندگی می کنند. ما متوجه شدیم که روزمرگی آنها چیست و با برخی از ویژگی های زندگی آنها آشنا شدیم.


امیدواریم داستان ما برای شما مفید و هیجان انگیز بوده باشد. شاید در آینده، خودتان بخواهید به عنوان یک توریست یا حتی یک تازه کار از یکی از این معابد دیدن کنید. اگر مقاله را دوست داشتید، آن را در شبکه های اجتماعی توصیه کنید و با عضویت در وبلاگ ما مقالات جالبی در مورد بودیسم و ​​فرهنگ شرق در ایمیل خود دریافت کنید.

وقتی برای تعطیلات به تایلند می روید، بهتر است فرهنگ مذهبی این کشور را بهتر بشناسید. تا همیشه در نقش یک مهمان مدارا نسبت به احساسات میزبان باقی بماند.

مذهب غالب در تایلند بودیسم است. اعتقاد بر این است که حدود 94 تا 95 درصد از مردم تایلند این مذهب را انجام می دهند. آنها آموزه های بودایی را مطالعه می کنند و بر اساس قوانین آن زندگی می کنند. این آموزه های گوتاما بودا است که اساس دانش جهان بینی اکثریت ساکنان کشور را تشکیل می دهد.

بودیسم در تایلند در تمام زمینه های زندگی اجتماعی و شخصی شهروندان نفوذ می کند. در زندگی روزمره آنها نیز تاثیر بسزایی دارد. آیین های بودایی فرد را از بدو تولد تا پایان سفر همراهی می کند. تمام روزهای مهم مذهبی که در بودیسم مقدس تلقی می شوند به عنوان تعطیلات ملی شناخته می شوند. هدف این است که فرد بتواند زمان بیشتری را به مراسم و اعمال بودایی اختصاص دهد.

تاریخ بودیسم

اعتقاد بر این است که بودیسم در حدود قرن سوم قبل از میلاد توسط مبلغان بودایی به این منطقه آورده شد. خاستگاه آن مربوط به شهر نخ پات است. یکی از جاذبه های این شهر امروزه دومین بنای بزرگ بودا است. بودیسم تایلندی، تراوادا یکی از شاخه های تعالیم بودا است. مناسک و مناسک در آن بسیار واضح تر و ساده تر از ماهایانا، بودیسم هندی است.


امروزه بودیسم در تایلند به انسجام اجتماعی پادشاهی کمک می کند. رئیس دولت پادشاه است، او نماد ملی کشور محسوب می شود، یک رهبر شناخته شده جهانی است.

در تایلند، صحبت تحقیرآمیز در مورد قوانین و آیین های مذهبی بودایی غیرقابل قبول است. این امر به ویژه در مورد گردشگران صادق است.

توهین به پادشاه جرم دولتی محسوب می شود. بودیسم حمایت معنوی و اخلاق سنتی را در میان مردم پرورش می دهد. برای جلوگیری از سوء تفاهم، باید به تصاویر بودا، معابد و راهبان آنها احترام بگذاریم. همانطور که می گویند: "شما با قوانین خود به صومعه دیگری نمی روید."

قوانین بازدید از معابد بودایی در تایلند

تقریباً 32000 بودایی در تایلند وجود دارد. اکثر آنها در مناطق روستایی واقع شده اند. هر جامعه تایلندی معبد مخصوص به خود و استوپاهای بلند طلایی (به شکل "اهرام" کودکانه) در مجتمع های معبد دارد. همه آنها فوق العاده زیبا هستند.


بیشتر معابد به روی بازدیدکنندگان باز هستند، زیرا با کمک های مالی وجود دارند. یک کمک مالی می تواند سخاوتمندانه یا متواضعانه باشد. همه چیز به خواسته و توانایی شما بستگی دارد.

  • بهتر است صبح زود به معبد بیایید. اول از همه، گرم نیست. ثانیاً شما می توانید راهبان را ببینید که پس از جمع آوری صدقه برمی گردند. با توجه به اینکه راهبان ساعت نه صبح صبحانه می خورند، باید خیلی زود بیایید تا همه کارها را ببینید.
  • زنان از دست زدن به راهب به هر نحوی ممنوع هستند. حتی اگر این یک لمس تصادفی به لباس او باشد. در نظر بگیرید که مدت هاست کارمای او را خراب کرده اید. راهب باید تحت تطهیر سریع قرار گیرد. شما نباید از این موضوع ناراحت شوید، زیرا حتی یک مادر نیز ممنوع است به پسر راهب خود دست بزند. اگر می خواهی به او صدقه بدهی، از طریق مرد دیگری به او صدقه بده. اگر مرد در اطراف نیست، آن را روی زمین بگذارید.
  • برای بازدید از معبد، زنان باید شانه و زانوهای خود را بپوشانند. ممکن است در ورودی روسری برای این کار به شما پیشنهاد شود، اما بهتر است از قبل نگران لباس باشید. مردان مجاز به پوشیدن شلوارک نیستند.
  • با توجه به تعداد زیاد گردشگران، برخی معابد سیاست آرام تری در مورد کد لباس دارند. اما بهتر است قبل از حرکت لباس سبک، راحت و مناسب تهیه کنید. پس از همه، شما حدس نمی زنید که در راه می خواهید از کدام معبد بازدید کنید.
  • هنگام ورود باید کفش های خود را در بیاورید. تایلندی ها هنگام ورود به خانه و در هر مکانی که تصویری از بودا وجود دارد کفش های خود را در می آورند. در برخی معابد واقع در نزدیکی مجتمع های توریستی، مجبور نیستید کفش های خود را در بیاورید. شما باید با حضور کفش هایی که هنگام ورود برداشته شده اند راهنمایی شوید.
  • به طور طبیعی، شما باید گوشی خود را خاموش کنید، هدفون، آدامس را کنار بگذارید، صحبت نکنید، یعنی قوانین اولیه نجابت را رعایت کنید. شما باید کلاه و عینک آفتابی خود را بردارید.
  • معابد زیادی وجود دارد که باید با یک حرکت خاص به راهبان سلام کنید. اگر چنین دانشی ندارید، ابتدا از بیرون مشاهده کنید که چگونه بودایی ها این کار را انجام می دهند و حرکات را تکرار کنید.
  • موقعیت پاها در معبد از اهمیت زیادی برخوردار است. غیرممکن است که جوراب های یک فرد نشسته به کسی اشاره کند، به خصوص به بودا. پاهای خود را زیر خود قرار دهید یا به صورت ضربدری بنشینید.
  • تحت هیچ شرایطی برای نمازگزاران مزاحم نشوید. و همین لحظه پرستش بودا توسط راهبان فیلمبرداری در فیلم و دوربین ممنوع است.
  • شما باید با احتیاط از معبد خارج شوید، زیرا در هنگام خروج پشت کردن به بودا ممنوع است.
  • به یاد داشته باشید که تصویر بودا برای تایلندی ها مقدس است. بنابراین شما نمی توانید حتی کوچکترین بی احترامی به او نشان دهید. اگر واقعاً می خواهید خود را در کنار بودا اسیر کنید، نباید به او تکیه کنید.

زندگی راهبان بودایی در تایلند

در تایلند، یک رسم وجود دارد: مردانی که 20 ساله شده اند، می توانند راهب موقت شوند و برای مدتی از چند روز تا چند ماه نذر رهبانی کنند. هر مردی موظف است برای درک آموزه های بودا به صومعه برود. این معمولا در فصل بارانی اتفاق می افتد. کسانی که چنین ریاضتی را انجام نداده اند ترجیح می دهند آن را مخفی نگه دارند. هیچ استثنایی برای شاه و شاهزاده وجود ندارد. این یکی از دلایلی است که بودیسم عمیقاً در زندگی روزمره تایلندی ها نفوذ می کند.


هیچ راهی وجود ندارد که یک زن بتواند راهب بودایی شود، اگرچه قوانین و احکام بیشتری نسبت به یک راهب مرد وجود دارد که باید از آنها پیروی کند. درست است، یک صومعه هنوز در استان ناخوم پاتوم وجود دارد، اما به طور رسمی به رسمیت شناخته نشده است. زنان می توانند در صومعه مبتدی باشند. موها و ابروهای خود را هم می تراشند اما لباس سفید می پوشند. وظایف آنها شامل انجام بیشتر کارهای خانه است.


راهبان تایلندی افراد محترمی در این کشور هستند. صبح زود می توانید راهبی را ببینید که لباس نارنجی پوشیده است که از خانه به خانه یا بازار می رود و صدقه می گیرد. هر شخصی وظیفه و سعادت بزرگ خود را سرو غذا برای راهب می داند.

اعتقاد بر این است که راهبان باید آموزه های بودا را مطالعه کنند، مراقبه کنند، برای روشنگری تلاش کنند، نیروانا را درک کنند، و جامعه همه چیزهایی را که برای زندگی نیاز دارند برای آنها فراهم می کند. یک راهب باید 227 دستور را رعایت کند، به ویژه، او باید با عفت، خویشتن داری، بردباری و دانش عمیق آیین های بودایی متمایز شود.


با این حال، امروزه در مکان های توریستی محبوب می توانید یک راهب را با یک سیگار ببینید. و در نزدیکترین معابد قانون پول است. و به طور فزاینده ای، جوانان نه به دستور روح خود، بلکه به عنوان نشانه ای از سنت، راهب می شوند. با این حال بودیسم در تایلند فقط یک دین نیست. این فلسفه و نگرش آنهاست که باعث لبخند تایلندی ها می شود.

نمایندگان سایر ادیان در تایلند

پادشاه تایلند طبق قانون موظف است بودایی باشد. اما وظیفه او شامل حمایت از ادیان دیگر است. ویژگی این کشور آزادی مذهب است. بنابراین، علاوه بر معابد بودایی، می توانید هم یک مسجد مسلمانان و هم یک معبد مسیحی را ببینید.

اسلام دومین دین مهم در تایلند است. حدود 4.6٪ از جمعیت آن را اظهار می کنند.

اینها ساکنان استان های جنوبی هستند. اسلام به لطف همسایگان مالزیایی و ملوانان بازرگان عرب در این کشور ظاهر شد. و از نیمه دوم قرن بیستم، مؤسسات آموزشی مسلمانان در تایلند شروع به ایجاد کردند، جایی که می توان تحصیلات متوسطه و عالی را دریافت کرد. مساجد با سرعتی سریع ساخته شدند، اکنون بیش از 2000 مورد از آنها وجود دارد.


تنها 0.7 تا 1.7 درصد از جمعیت این کشور مسیحیت را اقرار می کنند. اینها عمدتاً ساکنان مناطق کوهستانی شمالی هستند. اولین مسیحیان را ارمنیان می دانند، مبلغان کاتولیک که در قرن شانزدهم در این مناطق ظاهر شدند. امروزه مسیحیت توسط مردم اروپا انجام می شود. اینها ارتدکس، کاتولیک، پروتستان هستند. کاتولیک ها بیشترین تعداد اهل محله را دارند.


شما می توانید کلیساهای مسیحی را در پایتخت، مراکز استان ها و شهرهای بزرگ ببینید. خدمات به زبان های انگلیسی، فرانسوی، آلمانی و تایلندی انجام می شود.

اما مسیحیت ارتدکس در اینجا تنها توسط چند کلیسای ارتدکس روسیه نمایندگی می شود. خدمات در آنجا می تواند به دو زبان روسی و تایلندی انجام شود.


در تایلند، کمتر از 0.7٪ نمایندگان سایر ادیان هستند. اینها افرادی هستند که به یهودیت، هندوئیسم و ​​سیکیسم اعتقاد دارند. در تایلند همه ادیان قابل تحمل هستند. بنابراین، پیروان هر دینی در اینجا احساس راحتی می کنند.