صفحه اصلی / عدد شناسی / از کیمیا چه می دانید؟ کیمیاگر کیست؟ اصول اصلی کیمیاگری

از کیمیا چه می دانید؟ کیمیاگر کیست؟ اصول اصلی کیمیاگری

برادر مرسیاس.

الف lchemy هنر و علم تحول است. درک آن آسان نیست، زیرا قواعد و روش های کیمیا عمدتاً از طریق تمثیل ها و نمادهای اساطیری توصیف می شوند که می توانند به طور همزمان در هر دو سطح مادی و معنوی تفسیر شوند. هدف اصلی کیمیاگری رساندن همه چیز، از جمله انسانیت، به حالت کمال از پیش تعیین شده برای هر یک است. در این رابطه نظریه کیمیاگری بیان می کند که خرد ابدیتا زمانی که مردم در جهل دنیوی بمانند و همه چیز را سطحی قضاوت کنند، پنهان می ماند و در انسانیت آرام می خوابد. بنابراین، وظیفه کیمیا این است که این حکمت پنهان را آشکار کند و حجاب ها و موانع بین ذهن انسان و منبع اصلی ناب الهی اش را از بین ببرد.

دقیقاً این کیمیاگری معنوی (در مقابل هنر صرفاً شیمیایی) است که کار شعبده باز باید به سمت آن سوق یابد. از لحظه شروع، فرآیند کیمیاگری معنوی آغاز می شود. نئوفیت (تبدیل) یک ماده اولیه زمخت است که باید به وسیله هنر در جریان کار - حرکت در امتداد مسیر هرمتیک - تبدیل شود.او باید بر عناصر عنصری که روح او را می‌سازد تسلط پیدا کند، کنترل آنها را بیاموزد (یعنی فرآیندهای جدایی و تطهیر را طی کند) تا متعاقباً همه عناصر شخصیت جادوگر دوباره در یک کل پاک شده جدید متحد شوند. فرآیند cobation)، و سپس آدپت باید پنجمین عنصر ذات خود را جذب کند - Quintessence، یعنی عملیات شناخت و گفتگو با فرشته نگهبان مقدس شما را انجام دهد. این می تواند یک عمر او را بگیرد. کار بزرگ یا تلاش برای طلای روح، سفری طولانی است. اما علیرغم اینکه هدف بسیار دور است، هر قدمی در این راه پاداش های بی شماری را به همراه دارد.

همانطور که در مواد فرمان هرمتیک طلوع طلایی آمده است:

کیمیاگری به عنوان یک رشته خاص مبتنی بر برخی رشته های دیگر است. این طالع بینی، جادو و کابالا است. غیرممکن است که یک کیمیاگر خوب بدون کابالیست خوب بودن. غیرممکن است که یک کابالیست خوب بدون تسلط بر جادو، و تسلط بر جادو بدون مطالعه طالع بینی غیرممکن است.

اصول اولیه کیمیاگری عبارتند از:

1. هستی منشأ الهی دارد. کیهان نشأت گرفته از یگانه مطلق الهی است. بنابراین، هر چیزی که وجود دارد یکی است.

2. همه تظاهرات فیزیکی به دلیل قانون قطبیت یا دوگانگی وجود دارند. هر مفهومی را می توان از طریق متضاد آن تعریف کرد: مذکر / زن، خورشید / ماه، روح / بدن و غیره.

3. تمام مظاهر فیزیکی در هر یک از به اصطلاح سه پادشاهی (گیاهی، حیوانی و معدنی) از روح، روح و بدن - مشابه سه اصل کیمیاگری - تشکیل شده است.

4. تمام کارهای کیمیاگری، اعم از آزمایش های عملی در آزمایشگاه یا کیمیاگری معنوی، به سه فرآیند اصلی تکاملی تقسیم می شوند: جداسازی (جداسازی)، تطهیر (تصفیه) و همبستگی (اتحاد مجدد). فرآیندهای طبیعی نیز به این سه مرحله تقسیم می شوند.

5. تمام مواد از چهار عنصر تشکیل شده است: آتش (انرژی گرمایی)، آب (مایع)، هوا (گاز) و زمین (جامد).

6. هر چهار عنصر حاوی ذات یا عنصر پنجم هستند. این یکی از سه اصل است که تیر فلسفی نیز نامیده می شود.

7. هر چیزی که وجود دارد به سمت کمال از پیش تعیین شده خود حرکت می کند.

مراحل فرآیند فلسفی تبدیل کیمیاگری با چهار رنگ نمادین می شود: سیاه(احساس گناه، خاستگاه، نیروهای نهفته) - رنگ ماده اول، نمادی از روح در حالت اصلی آن، یا توده ای تقسیم نشده از عناصر، مملو از امکانات بی پایان. سفید(کار کوچک، تبدیل اول، جیوه). قرمز(گوگرد، شور) و بالاخره طلا(صفای معنوی).

در علم کیمیاگری برجسته است سه ماده اساسی، در هر چیزی که وجود دارد وجود دارد. در متون هندی این سه اصل با نام «سه گونا» آمده است و در میان کیمیاگران نام و نماد این سه اصل (Tria Principia) به شرح زیر است: "گوگرد", "نمک"و "جیوه"("عطارد").

این مواد را نباید با مواد معمولی که با همین نام ها شناخته می شوند اشتباه گرفت. خاستگاه های سه گانه ارتباط نزدیکی با یکدیگر دارند و در ابتدا یک کل واحد و غیر قابل تقسیم را تشکیل می دهند. اما در این حالت متحد، تنها تا زمانی که کیمیاگر جدایی را آغاز کند، باقی می مانند، هدف از آن تقسیم مخلوط همگن Origins به سه جزء جداگانه است. سپس این سه جزء با ابزار هنر خالص می شوند و دوباره در یک کل جدید از یک مرتبه بالاتر متحد می شوند.

گوگرد (پس قبطی، تیون یونان باستان، گوگرد لاتین).

پویا، در حال گسترش، فرار، ترش، متحد کننده، مردانه، پدرانه و آتشین است. گوگرد احساسات، احساسات و اشتیاق است که ما را به زندگی و فعالیت برمی انگیزد. این نمادی از میل به تغییرات مثبت و گرمای زندگی است. کل فرآیند تبدیل به کاربرد صحیح این اصل فعال بستگی دارد. آتش مهمترین عنصر در هنر کیمیاگری است. گوگرد جوهر روح است.

در کیمیاگری عملی، گوگرد معمولاً با تقطیر از جیوه جدا می شود. گوگرد جنبه تثبیت کننده عطارد است که از آن آزاد می شود و دوباره در آن حل می شود.

در کیمیاگری عرفانی، گوگرد قدرتی است که الهامی را که از عطارد متولد می شود، متبلور می کند.

نمک (همو قبطی، هالز یونان باستان، سال لاتین).

این اصل یا ماده شکل است - یک جسم معدنی سنگین و بی اثر که بخشی از طبیعت همه فلزات را تشکیل می دهد. این تمایل به سفت شدن، تثبیت، جمع شدن و کریستال شدن است. نمک حاملی است که خواص گوگرد و جیوه در آن ثابت است. او نشان دهنده جوهر بدن است. گاهی اوقات آن را به سادگی زمین می نامند.

عطارد (تریم قبطی، هیدرارگوس یونان باستان، مرکوریوس لاتین).

این آبزی است زنانهبا اصل آگاهی مرتبط است. عطارد روح جهانی یا نیروی حیات است که در تمام مواد زنده نفوذ می کند. این اصل سیال و خلاق نماد خود عمل تغییر شکل است: جیوه عامل تبدیل فرآیند کیمیاگری است. این بیانگر جوهر روح است و مهمترین اصل از هر سه اصل اول است، میانجی بین دو اصل دیگر، و افراط و تفریط آنها را نرم می کند.
در کیمیاگری عملی، عطارد در دو حالت وجود دارد. هر دوی آنها مایع هستند. حالت اول، فرار، حالتی است که عطارد قبل از رهایی از گوگرد در آن قرار دارد. دومی، ثابت، همان چیزی است که او پس از پیوستن دوباره به سرا به سراغش می آید. این حالت نهایی و تثبیت شده گاهی اوقات آتش مخفی نامیده می شود.

عناصر یا عناصر کیمیاگری:

پریموس-TERRA: عنصر اول، زمین. ماده حیات. خلقت طبیعت.

سکوندوس-AQUA.: عنصر دوم، آب. زندگی ابدی، از طریق تقسیم جهان به چهار قسمت به دست می آید.

ترتیوس-AER: عنصر سوم، هوا. قدرتی که از طریق ارتباط با عنصر پنجم - روح به دست می آید.

کوارتوس- IGNIS: عنصر چهارم، آتش. دگرگونی ماده.

یک کیمیاگر فلزات را کاملاً متفاوت از یک متالورژیست درک می کند. برای یک کیمیاگر، فلزات موجودات زنده هستند، درست مانند حیوانات یا گیاهان. و مانند همه موجودات زنده در طبیعت، آنها دچار تکامل طبیعی می شوند: متولد می شوند، رشد می کنند و تکثیر می شوند. هر فلز حاوی "دانه" خود است - کلید رشد بیشتر. تحت شرایط خاص - ویژه برای هر فلز - این دانه می تواند تبدیل شود، اما فقط به طور طبیعی. به همین دلیل است که در بسیاری از رساله های کیمیاگری، بارها و بارها توصیه می شود که در مراحل خاصی تغییر یک ماده را به اراده طبیعت بسپارید - منتظر بمانید تا این فرآیند به طور طبیعی کامل شود و مداخله نکنید.

علم کیمیا در آثار آلیستر کراولی نقش مهمی دارد. اگرچه هیچ چیز در مورد رهبری کراولی مشخص نیست آزمایش های کیمیاگریدر شرایط آزمایشگاهی علاقه او به کیمیاگری معنوی آشکار است. در نوشته‌های کراولی، بارها به کیمیاگری و اصطلاحات کیمیاگری مختلف اشاره شده است («اژدهای سیاه»، «شیر سبز»، «آب ماه»، «آزوت»، «رنگین‌کمان»، «V.I.T.R.I.O.L.، و غیره). خواندن کتابهای کیمیاگری بود که علاقه کراولی جوان را به باطنی گرایی برانگیخت و او را وادار کرد که راه آغاز را در پیش بگیرد. همچنین لازم به یادآوری است که آلیستر کراولی تناسخ خود را در نظر گرفت کیمیاگر معروفسر ادوارد کلی (1555-1595)، شاید به این دلیل که او "از دیدگاه یک شعبده باز نوشت." از جمله کتاب‌هایی که کراولی برای خواندن توصیه کرد، می‌توان به آش مظارف (عبری: آتش ذوب) و آتالانتا فوجینس مایکل مایر (1617) اشاره کرد. او خود اثر کوچکی در مورد کیمیا نوشت: Liber LV "مسابقه شیمیایی برادر پراردوا، که در آن هفت نیزه را شکست" که یک مسیر جادویی و عرفانی است که به زبان کیمیا توصیف شده است. نمادها و ایده های کیمیاگری نیز در آموزه های مخفی مربوط به بالاترین درجه های O.T.O استفاده می شود.

آلیستر کراولی در کتاب جادو در تئوری و عمل بیان کرده است

"در هسته خود، کیمیاگری نیز شاخه ای از جادو است و می توان آن را به سادگی در نظر گرفت مورد خاصیک پدیده کلی تر - با جادوی تداعی کننده و طلسم فقط در معانی که به پارامترهای ناشناخته به عنوان بخشی از معادلات چند جانبه خود نسبت می دهد متفاوت است..

در فرآیند کیمیاگری، کراولی مشابهی از دگرگونی را مشاهده کرد که یک شخص در هنگام پاک شدن از کثیفی و آشکار کردن ذهن جاودانه، اراده واقعی خود، در "من" واقعی خود دستخوش آغاز می شود. آلیستر کراولی به طور فعال از تصاویر کیمیاگری در توصیف نمادگرایی کارت های تاروت و عملیات جادویی مختلف (مثلاً Communion) استفاده می کند.

کیمیا از بخش علوم غیبی و نحوه رسیدن به مرکز همه چیز را می آموزد. ما عادت داریم که آن را به عنوان علمی شبه علمی در نظر بگیریم، به عنوان علمی که هدف آن استخراج طلا از فلزات اساسی به منظور کسب سود است. در واقع، تعدادی از کیمیاگران از انگیزه های خودخواهانه عمل می کردند، اما خود کیمیا که در قرن های اول عصر ما ظاهر شد، معنای فلسفی عمیقی داشت. درک ساختار جهان و انسان.

کیمیاگر در پاسخنامه خود مدلی از جهان و فرآیندهای جهان آفرین می سازد. هدف آن بازتولید و معنوی کردن کیهان، مشارکت در فرآیند خلاقیت کیهانی است. بر اساس ایده وحدت اساسی جهان و جهانی بودن تغییر.

کیمیاگری به همان سطح طالع بینی و پزشکی رسید.این او بود که به عنوان انگیزه ای برای توسعه شیمی و پزشکی مدرن عمل کرد. گاهی او را مادر دیوانه دختر باهوش شیمی می نامند. با این حال، این درست نیست. اگرچه کیمیا و شیمی هر دو با عناصر طبیعی کار می کنند، اما اصول و اهداف و روش های آنها متفاوت است. شیمی به مواد شیمیایی، آزمایشگاه ها و یک واسطه فیزیکی نیاز دارد - انسان. کیمیاگری به مبانی فلسفی و اخلاقی نیز نیاز دارد. و آزمایش های او همیشه با کمک انجام نمی شود بدن فیزیکی، اما همیشه با کمک روح.

این را می توان با استفاده از مثال یک مولکول آب مشاهده کرد. همه می دانند که یک مولکول آب از دو اتم هیدروژن و یک اتم اکسیژن تشکیل شده است. اگر هیدروژن را از اکسیژن به روش مناسب جدا کنیم، به جدا شدن مولکول آب دست می‌یابیم و دو عنصر متفاوت به دست می‌آوریم که جدا از هم وجود خواهند داشت. این یک پدیده شیمیایی است. حال، برای اینکه ببینیم یک پدیده کیمیاگری چیست، فرض کنید ما یک اتم هیدروژن را گرفتیم و با استفاده از تکنیک های ذاتی در کیمیاگری، تغییر درونی آن را انجام دادیم، تبدیلی که در نتیجه اتم هیدروژن به اتم عنصر دیگری تبدیل شد. . امروزه این فرآیند به عنوان یک واکنش هسته ای یا اتمی شناخته می شود که ما آن را تقسیم اتمی می نامیم. اما در واقع این یک پدیده کیمیاگری است.

این دگرگونی ها معنای عمیقی دارند: هر چیزی که در طبیعت، در جهان هستی وجود دارد، حرکت می کند، توسعه می یابد، برای چیزی تلاش می کند، هدف و هدفی دارد.

خاستگاه کیمیاگری در روم باستان، یونان ، مصر. با سقوط امپراتوری روم، او به شرق نقل مکان کرد. گفتن دقیقاً معنی این کلمه دشوار است، زیرا فرضیات زیادی در مورد اینکه از کجا آمده است وجود دارد. بر اساس یکی از رمزگشایی های ریشه شناسی، "کیمیا" از Chymeia - ریختن، تزریق - به عمل باستانی درمانگران داروساز شرقی می آید. بر اساس نظری دیگر، ریشه خم یا خامه دلالت بر خاک سیاه و کشور سیاه دارد، یعنی. مصر باستان("Ta Kemet"). مطالعه روده های زمین: در لاتین humus - Earth - نسخه سوم ریشه شناسی کلمه. واژگان یونان باستان تداعی های آوایی زیر را تداعی می کند: هوموس - آب میوه، هوما - ریخته گری، نهر، رودخانه، هیئوسیس - اختلاط. کیم چینی باستان - طلا - نشان دهنده منشأ خاور دور و پیشوند "ال" - عربی است. زوسیماس فیلسوف اسکندریایی معتقد بود که "کیمیاگری" از هام کتاب مقدس می آید.

«همانطور که همه چیز از یگانگی و در نتیجه انعکاس یگانه پدید آمد، همه چیز از همین یک چیز زاده شد.». هرمس تریسمگیستوس.

بر این اساس، کیمیاگران پیشنهاد کردند که فلزات پایه در اصل نجیب بودند، اما در نتیجه آلودگی خود (سیاه شدن) تبدیل به پایه شدند.

فرآیند تبدیل فلزات پایه به فلزات نجیبدر واقع معنای عمیق فلسفی داشت و به طور نمادین به چند مرحله تقسیم می شود:

  1. کلسیناتیو. نماد "مرگ دنیوی" است، یعنی چشم پوشی از همه علایق حیاتی و دنیای خارج.
  2. پوترفکتیو. شامل جداسازی گرد و غبار فانی است.
  3. راه حل. دلالت بر تطهیر ماده دارد.
  4. تقطیر. «باران» ماده مطهّر، یعنی عناصر نجات در افعال قبلی جدا شده است.
  5. Coincidentia oppositorum. اتحاد متضادها پیوند نزدیک هشیار مرد و ناخودآگاه زن، که توسط سی یونگ توصیف شده است.
  6. تصعید. رنج نمادین که حاصل جدایی اسطوره ای از دنیا و وقف به آرزوهای معنوی است.
  7. سخت شدن فلسفی. ترکیبی جدایی ناپذیر از اصول تراکم و نوسان: اصل مردانه (در مقابل امر زنانه) اصل تغییرپذیری را "حفظ" می کند.

تکامل کیمیاگری را می توان بیان کردبه طور خلاصه با فرمول Solve el Coagula، که به این معنی است: تمام عناصر را در خود تجزیه و تحلیل کنید، هر چیزی را که در شما پایه است حل کنید، حتی اگر ممکن است در این فرآیند بمیرید، و سپس با کمک انرژی دریافتی از روش قبلی تمرکز کنید.

به کیمیا به عنوان الگوی تمام آثار دیگر نگاه می شود. این نشان می دهد که فضایل را می توان در هر کاری، حتی ساده ترین فعالیت، پرورش داد.و اینکه روح تقویت شود و فرد تکامل یابد.

اوولا خاطرنشان کرد: "کار ما نشان دهنده تبدیل و تبدیل یک موجود به موجود دیگر، یک چیز به چیز دیگر، ضعف به قدرت، طبیعت جسمانی به طبیعت معنوی است..."

این علم 3 هدف را دنبال می کرد:

  1. یافتن راهی برای استخراج طلا از فلزات کم ارزش به منظور ثروتمند شدن و در نهایت به دست آوردن قدرت.
  2. رسیدن به جاودانگی. تائوئیست‌ها اکنون با موفقیت از آن در شیوه‌های جاودانگی خود استفاده می‌کنند.
  3. رسیدن به خوشبختی.

اساس همه نظریه های کیمیاگری، نظریه چهار عنصر است.این نظریه به تفصیل توسط فیلسوفان یونانی مانند افلاطون و ارسطو توسعه یافت. بر اساس آموزه های افلاطون، جهان توسط دمیورژ از ماده اولیه معنوی ایجاد شده است. از آن چهار عنصر آفرید: آتش، آب، هوا و خاک. ارسطو یک پنجم را به چهار عنصر اضافه کرد - کوئینتسانس. سه گانه کیمیاگران -گوگرد، نمک و جیوه، با گوگرد به معنای اصول مذکر، جیوه به معنای زنانه و نمک به معنای حرکت است. در نتیجه برهم کنش اصول کیفی و حالات عناصر اولیه، هر گونه تغییر شکل مواد می تواند انجام شود.

تبدیل فلزات باید با به دست آوردن کامل شود سنگ فیلسوف -به شکل پودر فلز، سنگ یا اکسیر حیات. به دست آوردن اکسیر به خودی خود یک هدف است. با این حال، سنگ استخراج شده توسط سالک در درجه اول نشان دهنده یک میل عمیق درونی برای یافتن ماهیت معنوی واقعی خود است که برای کیمیاگران به عنوان اصل فعال شناخته می شود.

بنابراین، فلسفه کیمیا به آن اجازه داد تا یکی از مکان های پیشرو در شیوه تفکر نمادین را تا به امروز اشغال کند.

مفاهیم "کیمیا" و "سنگ فیلسوف" همیشه به عنوان چیزی مرموز و ممنوعه توجه مردم را به خود جلب کرده است. احاطه شده توسط رمز و راز، پوشیده شده در افسانه ها و حدس و گمان، آنها هنوز هم ذهن های کنجکاو را هیجان زده می کنند. پس کیمیاگری چیست و کیمیاگران چه می کنند؟

معنی مفهوم

منشأ دقیق مفهوم کیمیا (به لاتین کیمیا از عربی al-kimia) مشخص نیست. به طور کلی پذیرفته شده است که از یونانی به عربی آمده است. کلمات مشابهی به معنای «جوهر»، «آلیاژ»، «ریخته گری»، «اختلاط» وجود داشت. این مفهوم از مصر به یونان آمد، جایی که "کمه" به معنای "سیاه"، "زمین سیاه" بود و مربوط به دانش مربوط به زمین و فلزات بود.

یعنی موضوع اصلی مطالعه کیمیا از دوران باستان فلزات و تبدیل آنها بوده است.

تاریخچه پیدایش و توسعه

تاریخچه کیمیاگری از دوران باستان آغاز می شود. این حوزه از دانش در دوره اواخر باستان به یک علم تبدیل شد. دانشمندان اسکندریه (مصر قرون III-IV) با توسعه سیستمی از نمادهای سیاره ای فلزی کمک بزرگی کردند. هر فلز مطابقت داشت جسم آسمانی(طلا - خورشید، نقره - ماه، جیوه - عطارد و غیره).

پیروان دانشمندان باستانی کیمیاگران عرب بودند که این دانش را پس از فتح پیرنه در قرن هشتم به اروپا آوردند.

کیمیاگری چه چیزی مطالعه کرد؟

کیمیاگری در قرون وسطی در اروپا بسیار رایج شد. بسیاری بر این باورند که کیمیاگری نمونه اولیه شیمی مدرن است. با این حال، آن را نیز شامل می شد دانش فلسفیدر مورد طبیعت و روح انسان

هدف اصلی دانشمندان یافتن راه هایی برای انجام این کار بود تغییرات کیفیدرون اشیاء، انتقال آنها به سطحی دیگر. این امر در مورد اشیاء جاندار و بی جان اعمال می شود. سنگ فیلسوف یا اکسیر حیات قرار بود در چنین دگرگونی هایی کمک کند. دانشمندان به طور مداوم این ماده را به عنوان وسیله ای برای تبدیل فلزات به طلا و نقره، شفای بیماری ها و جوان سازی بدن جستجو می کردند.

نقش کیمیاگری

اکتشافات کیمیاگران تأثیر زیادی در توسعه علوم طبیعی داشت. این تولید آلیاژها، نمکها، اسیدها و قلیاها و رنگها است. روش های آزمایشگاهی زیادی توسعه یافته است. سهم کیمیاگران در توسعه فارماکولوژی و پزشکی (Avicenna، Paracelsus) نیز بسیار زیاد است. یعنی کیمیا علم بسیار مفیدی بود.

کیمیاگری پیشرو شیمی مدرن است. کیمیاگران با مطالعه مواد مختلف و تعامل آنها با یکدیگر، سعی در یافتن دستور العملی برای جوانی ابدی و امکان تبدیل مواد ساده به نقره و طلا داشتند.
اصطلاح «کیمیا» از آن وام گرفته شده است عربی«الکیمیه» که به روسی به معنای «در حال تولید» است.
سایر محققان معتقدند که این مفهوم از کلمه "کمی"، همانطور که قوم قبطی مصر می نامیدند، یا از یک اصطلاح یونانی به معنای آب یا مایع وام گرفته شده است.

تاریخچه کیمیاگری

این هنر باستانیدر زمان های قدیم در مصر انگیزه توسعه این علم، آثار نیمه افسانه ای خدای هرمس تریسمگیستوس بود که آیا این شخص واقعاً وجود داشته یا اینکه آیا او یک داستان است، اکنون دشوار است به زمان ما نرسیده اند و احتمالا گم شده اند.

کتاب های معروف هرمس تریسمگیستوس

  • گفتار تقدیم یا اسکلپیوس
  • درباره قاعده سکوت و احیاء خطبه مخفی در کوه
  • درباره ذهن جهانی
  • خرد
  • ذهن به هرمس
  • کلید
  • درباره احساس و فکر
  • هیچ چیز ناپدید نمی شود
  • خوبی فقط در خداست و هیچ جای دیگر
  • شر بزرگ همه مردم جهل به خداست
  • خدای نامرئی بسیار قابل مشاهده است
  • موناد یا کراتیر
  • کلام مقدس هرمس ترسمیگیستا
  • کلام جهانی هرمس به آسکلپیوس
سه بخش بزرگ از اثر "باکره جهان" نیز یافت شد. 10 گزیده ای از گفتگوی پسرش و هرمس، 8 بخش‌هایی از کتاب‌های هرمس تا آمون، نه قسمت ناشناخته بدون نام، سه تعریف از اسکلپیوس به پادشاه آمون، در مورد ستایش پادشاه و در مورد احساسات بدنی، درباره شیاطین و خورشید.
کیمیاگران ایجاد جدول زمردی Trismegistus را تجویز کردند - این قطعه ای عجیب با محتوای نامفهوم و منشأ ناشناخته است. متن تعلیم آنها که کیمیاگری یا تعلیم هرمسی نامیده می شد.

یونانیان به طور هدفمند و فشرده به تعلیمات هرمسی مشغول بودند، پس از آنها اعراب در دوران شکوفایی امپراتوری اسلامی، پس از برقراری روابط مستحکم با اروپا، به این آموزه علاقه مند شدند.

مشهورترین کیمیاگران

ابومزا جعفر صوفیاو در اواخر قرن هشتم و آغاز قرن نهم در سویل زندگی می کرد.

آلبرت کبیر (آلبرت فون بولشتد)او در سال 1200 - 1280 در پاریس زندگی کرد. او یک دانشمند و فیلسوف آلمانی بود.

راجر بیکن- 1214 - 1292 در پاریس زندگی می کرد. او دانشمند و فیلسوف انگلیسی است که در حین تحصیل در رشته کیمیا، آن را به "عملی" تقسیم کرد - که با تصفیه و استخراج فلزات، تولید رنگ و "تئوری" سروکار داشت. علومی مانند کیمیاگری کمک ارزشمندی به پزشکی می کند. (طبق ویکی پدیا)

آرنولدو ویلانووا- در سال 1235 - 1311 در اسپانیا زندگی می کرد. او پزشک بود و با کیمیاگری، 20 را منتشر کرد. آثار علمی، در موردگیاهان دارویی و روش های استفاده از آنها، در مورد سموم و پادزهرها به اصطلاح کیمیاگری پزشکی را ایجاد می کند.

ریموند لولیوس- زندگی در فرانسه، اسپانیا، ایتالیا، زندگی 1235 - 1315. او نویسنده، متکلم، فیلسوف بود. ".

همه این کیمیاگران تلاش کردند تا به اصطلاح سنگ فیلسوف یا اکسیر زندگی یا حلقوی قرمز یا نوش جان یا شیر قرمز را بیابند یا بسازند نقره را می‌توان به طلا تبدیل کرد و همچنین نوشیدنی‌ای که بر اساس سنگ فلسفی «aurum potabile» به‌صورت خوراکی در دوزهای کم مصرف می‌شود، به درمان همه بیماری‌ها و طولانی شدن عمر برای مدت نامحدود کمک می‌کند.

آزمایشگاه کیمیاگری


"ابعاد این اتاق 8 فوت طول، 6 عرض و 6 ارتفاع بود و به سه دیوار از چهار دیوار جعبه های زیادی متصل بود که در آنها قرار داشت. تعداد زیادیدر بالای این جعبه‌ها قفسه‌هایی وجود داشت که روی آن‌ها تعداد زیادی ظروف کیمیاگری، قمقمه‌ها، قمقمه‌ها، جعبه‌ها وجود داشت یک بوته داغ با نوعی ترکیب در حال جوش، که بخار از طریق لوله آجری روی پشت بام بیرون می‌آمد، روی زمین، در میان بطری‌ها، جعبه‌ها و کتاب‌ها، تکه‌هایی از زغال سنگ وجود داشت، انبرهایی که به نوعی خیس شده بودند. محلول، یک کاسه نیمه خالی آب، برخی از گیاهان روی سقف خشک می شدند، برخی از آنها ظاهرا تازه بودند، در حالی که برخی دیگر احتمالاً مدت ها پیش جمع آوری شده بودند."A. Dumas "Joseph Balsamo"

ادامه مطلب:

پیام رمزگذاری شده از ویدیوی کیمیاگران

کیمیاگر - کسی که کیمیاگری می کند علم غیبی، ریشه در قرن X-XI دارد. بر اساس یکی از رمزگشایی های ریشه شناسی، "کیمیاگری" از Chymeia می آید - ریختن، تزریق، اشاره به عملکرد باستانی شفا دهندگان داروساز شرقی. بر اساس نظری دیگر، ریشه خم یا خامه دلالت بر خاک سیاه و سرزمین سیاه، یعنی مصر باستان («تا کمت») دارد. مطالعه روده های زمین: در لاتین humus - Earth - نسخه سوم ریشه شناسی کلمه. واژگان یونان باستان تداعی های آوایی زیر را تداعی می کند: هوموس - آب میوه، هوما - ریخته گری، نهر، رودخانه، هیئوسیس - اختلاط. کیم چینی باستان - طلا - نشان دهنده منشأ خاور دور و پیشوند "ال" - عربی است. زوسیماس فیلسوف اسکندریایی معتقد بود که "کیمیاگری" از هام کتاب مقدس می آید.

جنبه عملی کیمیاگری توسعه دستور العمل هایی برای تولید فلزات نجیب از فلزات پایه، عمدتا طلا از سرب است. معنای فلسفیایجاد یک "مدل شیمیایی از فرآیند کیهانی" است. جنبه اخلاقی کیمیاگری حاکی از مسیر پیچیده بهبود معنوی یک فرد است. از لحاظ تاریخی، کیمیاگری یک سبک زندگی، یک راه ارتباطی و به اصطلاح «خرده فرهنگ نخبگان» بود.

زبان کیمیاگری با نمادگرایی شدید مشخص می شود. دستور تهیه سنگ فلسفی که توسط جورج ریپلی کیمیاگر انگلیسی در کتاب دوازده دروازه بیان شده است چنین است: «برای تهیه اکسیر حکیمان یا سنگ فلسفی، پسرم، جیوه فلسفی را بگیر و آن را گرم کن. تا زمانی که تبدیل به شیر سبز شود، آن را قوی‌تر کنید و این شیر قرمز را در یک حمام شنی با الکل انگور هضم کنید، و جیوه را تبدیل به یک ماده صمغی کنید. می توانید آن را با چاقو برش دهید و به آرامی مایعات را با طبیعت های مختلف تقطیر کنید و یک اژدهای واقعی را در آن خواهید یافت، زیرا دمش را می بلعد، این اژدهای سیاه را بردارید، آن را با ذغال داغ لمس کنید، روشن می شود و به زودی رنگ لیمویی فوق العاده ای به خود می گیرد ، دوباره شیر سبز را تولید مثل خواهد کرد. کاری کنید که دمش بخورد و دوباره محصول را تقطیر کنید. سرانجام، پسرم، با احتیاط برهنه کن، و ظاهر آب قابل اشتعال و خون انسان را خواهی دید." بسیاری از آثار ادبی مشهور جهان به عنوان رساله های کیمیاگری رمزگشایی می شوند - تعدادی از افسانه ها، آهنگ ترانه های کتاب مقدس، "هملت" شکسپیر. "، آثار A. S. Pushkin، E Poe، A. Dumas the Father، و غیره. مشهورترین رساله های کیمیاگری "عروسی شیمیایی مسیحیان روزیکروس" بود.

طبق تعریف فیلسوف آر بیکن «کیمیا علم چگونگی تهیه ترکیب یا اکسیر معینی است که اگر به فلزات پایه اضافه شود آنها را به فلزات کامل تبدیل می کند... کیمیاگری علمی تغییر ناپذیر است که با کمک تئوری و تجربه روی اجسام کار می کند و از طریق ترکیبات طبیعی تلاش می کند تا پایین آن ها را به تغییرات بالاتر و با ارزش تر تبدیل کند. متفکر انگلیسی کارکردهای کیمیا را به طلاسازی محدود نکرده و آن را به طور کلی علم طبیعت می داند که اصل آن دانش دگرگونی است. آلبرتوس مگنوس کیمیاگری را به هنر درمانی نزدیک کرد: "کیمیاگری هنری است که توسط کیمیاگران اختراع شده است." کیمیاگری به عنوان بخشی باطنی از فلسفه طبیعی تعریف شد که هدف آن رساندن مواد خام ناقص به کمال است. اندرو لیباویوس، برعکس، وظیفه کیمیاگری را در استخراج ماده خالص می‌دانست و آن را به عنوان «هنر استخراج مژستریوم‌های کامل و اسانس‌های خالص از اجسام مختلط» توصیف می‌کرد.

قبلاً در قرون وسطی، بسیاری از دانشمندان آزمایش های کیمیاگری را مورد انتقاد قرار می دادند که امیدوارکننده نبود. یکی از آنها ابن سینا بود: "کیمیاگران ادعا می کنند که آنها می توانند ظاهراً تبدیلات واقعی مواد را انجام دهند ... من این را غیرممکن می دانم، زیرا هیچ راهی برای تبدیل یک فلز به فلز دیگر وجود ندارد." رساله های کیمیاگری توسط جورج آگریکولا به عنوان "تاریک" طبقه بندی شدند. دانته دو کیمیاگر را در گودال دهم دایره هشتم جهنم قرار داد. به گفته وی، کیمیا کلاهبرداری بیش نیست. در S. Brant، کیمیاگران ساکنان محترم کشور Stupidland هستند. در میان محققان مدرن، دیدگاه‌ها درباره کیمیا به عنوان یک مغالطه، پیش شیمی و ابر شیمی متفاوت است.

کیمیاگری بر اساس دکترین ماده اولیه (که با جیوه نمادی می شود) به عنوان غلظت همه ویژگی ها ("همدردی کیهانی") استوار بود. نظریه طبیعت عمومیمواد به عنوان پایه ای برای اعتقاد به تغییر شکل - تبدیل فلزات عمل کردند. کیمیاگری در چارچوب نمادگرایی پنج عنصر اصلی (زمین، آتش، آب، هوا، اتر) در ترکیب با سه اصل کیفی (گوگرد - مذکر، اصل دائمی؛ عطارد - زنانه، اصل فرار؛ نمک - واسطه - متوسط) عمل می کند. ). بالاترین مرحله از مسیر کیمیاگری به دست آوردن سنگ فیلسوف است - نمادی از جوهر معنوی. طرح اجتماعی-سیاسی نظریه تبدیل فلز پایه (سرب) به فلز نجیب (طلا) به توسعه ایدئولوژی دموکراتیک در اروپا کمک کرد.

فرآیند کیمیاگری شامل 12 عملیات بود که هر یک بیان نمادین خاص خود را داشت: 1) کلسیناسیون - برشته کردن (قوچ). 2) انعقاد - سخت شدن مواد مایع (ثور)؛ 3) تثبیت - تبدیل مواد فرار به مواد غیر فرار (جمینی). 4) انحلال - روش جداسازی مواد (سرطان). 5) پخت و پز - قرار گرفتن در معرض حرارت کم (لئو)؛ 6) تقطیر - تصفیه مواد مایع از آلاینده ها، معمولاً در حمام مریم یهودیه (باکره). 7) تصعید - تصعید یک ماده خشک در یک ظرف بسته تحت تأثیر شعله تیز (Scales). 8) جداسازی - جداسازی سوسپانسیون ها از مایعات، فیلتراسیون، تخلیه (عقرب)؛ 9) نرم شدن - تبدیل یک جامد به ماده مومی شکل (کمان). 10) تخمیر - تجزیه آهسته توسط هوای مقدس، چیست معنای مقدس، معنوی سازی کل فرآیند (Capricorn)؛ 11) ضرب - افزایش وزن سنگ فلسفی (آکواریوس). 12) پرتاب - تماس سنگ فیلسوف با فلزات تبدیل شده (ماهیان). در سنت کیمیاگری، دو مسیر متمایز شد: 1) مرطوب، یا ماده - ساخته شده بر اساس جذب اسید، طولانی، خواستار. 2) خشک، یا نر - بر اساس جذب آتش، که ارزان تر است، اما خطرناک تر است.

کیمیاگری بخشی از آموزه های باطنی مصر، چین، تبت، هند، فلسطین، عربستان، یونان و غیره بود. کیمیاگران برجسته در اروپا شامل آپولونیوس تیانا، ریموند لول، راجر بیکن، آرومد ویلانوا، ژان دو من، نیکلاس فلامل، جرج ریپلی، باسیل ولنتاین، برنارد ترویسان، پاراسلسوس، جان دی، سن ژرمن و دیگران.