صفحه اصلی / عدد شناسی / نماینده دین توحیدی با کیش خدای یهوه. ادیان توحیدی - پیدایش توحید و پیامدهای فرهنگی آن

نماینده دین توحیدی با کیش خدای یهوه. ادیان توحیدی - پیدایش توحید و پیامدهای فرهنگی آن

هر سه نظام دینی توحیدی، داستان های معروففرهنگ جهانی، ارتباط نزدیکی با یکدیگر دارند، از یکدیگر سرچشمه می‌گیرند و از نظر ژنتیکی به همان منطقه خاورمیانه بازمی‌گردند. اولین و قدیمی ترین آنها یهودیت، دین یهودیان باستان است. در مورد یهودیت مطالب زیادی نوشته شده است. این دین با تمام جزمات و آداب، سنت غنی تاریخی و فرهنگی که در متون مقدس ثبت شده است، توسط متخصصان مورد مطالعه کامل قرار گرفته است.

در واقع، هیچ چیز شگفت انگیزی در این واقعیت وجود ندارد دین توحیدیدر منطقه خاورمیانه، جایی که اولین مراکز تمدن در آنجا ظاهر شد و در هزاره سوم قبل از میلاد در آنجا بود، توسعه یافت. ه. اولین نظام های مذهبی کاملاً توسعه یافته شکل گرفتند. همچنین جای تعجب نیست که اینجا بود، جایی که قدیمی ترین استبداد متمرکز در تاریخ، در درجه اول مصر، وجود داشت که ایده قدرت مطلق و حاکمیت عالی یک حاکم خدایی می توانست به توحید منجر شود. با این حال، توجه به این نکته مهم است که این رابطه نباید ساده انگارانه گرفته شود. البته موضوعات فرعون مصرآنها به طور قطع در فرمانروای خود بالاترین نماد الهی را می دیدند که تمام جامعه قومی فرهنگی و اجتماعی-سیاسی گسترده آنها را تجسم می بخشید. چنین تمرکز استثنایی از قدرت زمینی می تواند به این ایده منجر شود که در بهشت، یعنی در جهان قدرت های ماوراء طبیعی، ساختار قدرت چیزی مشابه بود. دقیقاً چنین فرضیاتی بود که باید به بلوغ ایده توحید کمک می کرد. گرایش به اجرای این ایده خیلی زود، در زمان آخناتون، خود را نشان داد. اما روندها یک چیز هستند و اجرای موفقیت آمیز آنها چیز دیگری است.

همانطور که قبلا ذکر شد، دین یک نظام مستقل است. توسعه آن تا حد زیادی به هنجارهایی بستگی دارد که از زمان های قدیم در آن ایجاد شده است و تابع نیروی اینرسی سنت های محافظه کارانه است. هنجارهای عرفی و سنت‌های محافظه‌کار که به طور فعال برای حفظ نظام موجود عمل می‌کنند، معمولاً از وضعیت موجود محافظت می‌کنند، به طوری که نظام‌های دینی جدید می‌توانند نسبتاً به راحتی تنها در شرایط استثنایی، در شرایط بحرانی که با فروپاشی ریشه‌ای ساختار تثبیت شده، جایگزین نظام‌های منسوخ شده شوند. در عین حال، نمی توان قدرتی را که یک مستبد مطلقه مانند یک فرعون می تواند در اصلاحات خود، از جمله اصلاحات مذهبی، به آن تکیه کند، نادیده گرفت. واضح است که آخناتون از چنین قدرتی برخوردار نبود و بی اعتبار ساختن اصلاحات او اساس ایدئولوژیکی را که هر کس دیگری می توانست در تلاش برای جایگزینی کیش خدایان قدرتمند و رقیب مصر باستان و کشیشان تأثیرگذار پشت سر آنها با یک واحد تکیه کند، کاملاً تضعیف کرد. خدایی به هر حال، دقیقاً در جایی که انتظار ظهور توحید منطقی‌تر است، مخالفت یک نظام دینی دیرپای و محکم، مبتنی بر لایه‌ای قدرتمند از سنت‌ها، به آن اجازه تثبیت خود را نداد. اما ایده توحید توسط قبیله سامی نیمه کوچ نشین یهودیان باستان که برای مدتی خود را در تماس با امپراتوری بزرگ فراعنه یافتند، انتخاب و توسعه یافت.

پیدایش کیش یهوه

تاریخ یهودیان باستان و روند شکل گیری دین آنها عمدتاً از مواد کتاب مقدس شناخته شده است، به طور دقیق تر، قدیمی ترین بخش آن - عهد عتیق. تجزیه و تحلیل کامل متون کتاب مقدس و کل سنت عهد عتیق دلیلی برای این نتیجه می دهد که در آغاز هزاره دوم قبل از میلاد. ه. یهودیان، مانند بسیاری دیگر از قبایل سامی مرتبط در عربستان و فلسطین، مشرک بودند، یعنی به خدایان و ارواح مختلف، به وجود روح اعتقاد داشتند (با این باور که در خون مادی می شود) و نسبتاً به راحتی خدایان دیگر را شامل می شدند. مردم در پانتئون خود، به ویژه از میان کسانی که آنها را تسخیر کردند. این امر مانع از این نشد که هر یک از جوامع قومی کم و بیش بزرگ خود را داشته باشند خدای اصلی، که در وهله اول به آن متوسل شدند. ظاهراً یهوه یکی از این گونه خدایان - حامی و جد الهی یکی از قبایل (گروه های خویشاوندی) قوم یهود بوده است.

بعدها، کیش یهوه شروع به جا انداختن کرد و دیگران را کنار زد و در مرکز توجه کل قوم یهود قرار گرفت. افسانه ها در مورد پدر افسانه ای یهودیان ابراهیم، ​​در مورد پسرش اسحاق، نوه یعقوب و دوازده پسر دومی (که بر اساس تعداد آنها، همانطور که بعداً باور شد، قوم یهود به دوازده قبیله تقسیم شدند) در طول زمان به یک توحیدی نسبتاً ثابت دست یافت. مفهوم: با خدا، که آنها مستقیماً با او بودند، کار این پدرسالاران افسانه ای، که به توصیه های او توجه کردند و به دستور او عمل کردند، شروع به یک و یکسان شدن - یهوه - کرد. چرا یهوه توانست تنها خدای یهودیان باستان شود؟

سنت افسانه ای کتاب مقدس می گوید که در زمان پسران یعقوب، همه یهودیان (به دنبال پسر یعقوب، یوسف، که در مصر به پایان رسید) به دره نیل سرازیر شدند، جایی که فرعونی که از یوسف حکیم حمایت می کرد به گرمی استقبال کرد. یک وزیر). پس از مرگ یوسف و برادرانش، تمام دوازده قبیله یهودیان برای چندین قرن در مصر به زندگی خود ادامه دادند، اما زندگی آنها با هر نسل دشوارتر می شد. با تولد موسی (در قبیله لاوی)، قوم یهود رهبر خود را یافتند، یک مسیح واقعی، که توانست مستقیماً با یهوه در تماس باشد و به توصیه او، یهودیان را از «اسارت مصر» هدایت کند. به «سرزمین موعود»، یعنی به فلسطین. طبق افسانه های کتاب مقدس، موسی اولین قانونگذار یهودی بود که ده فرمان معروف که به فرمان یهوه بر روی الواح حک شده بود، متعلق به او بود. با کمک معجزات مختلف (با تکان دست دریا را وادار به عقب نشینی کرد و یهودیان از این گذرگاه عبور کردند، در حالی که مصریان در تعقیب آنها در امواج دریای تازه بسته غرق شدند؛ با عصا. موسی آب را از صخره های وسط بیابان برید و غیره) یهودیان را در زمان سفری طولانی و دشوار از مرگ نجات داد. از این رو، موسی را پدر دین یهود می دانند که حتی گاهی به نام او موزاییک نیز خوانده می شود.

بسیاری از محققان جدی خاطرنشان می کنند که در اسناد تاریخی، به ویژه در اسناد مصر باستان، هیچ داده مستقیمی وجود ندارد که این سنت افسانه ای را تأیید کند، و کل نسخه اسارت مصری ها و مهاجرت یهودیان از مصر به فلسطین مشکوک است. این شبهات بی اساس نیست. اما باید کمبود منابع باستانی را در نظر گرفت و در نظر گرفت که مقیاس و اهمیت کل این داستان، که به دقت در داستان های کتاب مقدس شرح داده شده است، می تواند به طور قابل توجهی اغراق شود. این امکان وجود دارد که یک قبیله کوچک سامی واقعاً به مصر یا نزدیک به آن ختم شده باشد، چندین قرن در آنجا زندگی کرده و سپس این کشور را ترک کرده (شاید در نتیجه یک درگیری) و بسیاری از میراث فرهنگی را با خود به همراه داشته باشد. دره نیل در میان عناصر چنین میراث فرهنگی، ابتدا باید گرایش به شکل گیری توحید را در نظر گرفت.

بدون شواهد مستقیم، کارشناسان به شواهد غیرمستقیم از تأثیر زیاد آن توجه می کنند فرهنگ مصردر مورد اصول عقیدتی و اعتقادی یهودیان که در کتاب مقدس ثبت شده است. بنابراین، برای مثال، کیهان‌شناسی کتاب مقدس (پرتگاه و هرج و مرج آب اصلی؛ روح اوج گرفته در آسمان؛ ایجاد نور و فلک توسط روح از ورطه و هرج و مرج) تقریباً به معنای واقعی کلمه مواضع اصلی کیهان‌شناسی مصر را از هرموپولیس تکرار می‌کند. (در مصر باستانانواع مختلفی از کیهان شناسی وجود داشت). دانشمندان شباهت‌های واضح‌تر و قانع‌کننده‌تری را بین سرود معروف خدای آتن از زمان آخناتون و مزمور صد و سوم کتاب مقدس ثبت کرده‌اند: هر دو متن - همانطور که به‌ویژه آکادمیسین M. A. Korostovtsev به آن توجه کرده است - تقریباً به یک شکل تجلیل می‌کنند. عبارات و در زمینه های یکسان خدای بزرگ و اعمال حکیمانه او. این شواهد بسیار قانع کننده به نظر می رسد. چه کسی می‌داند، شاید اصلاحات آخناتون واقعاً بر ایده‌های ایدئولوژیک و مفهومی مردم کوچکی که در اواسط هزاره دوم قبل از میلاد در جایی نزدیک مصر (اگر نه حتی تحت حاکمیت آن) بودند، تأثیر گذاشته است. ه.؟

اگر همه اینها می تواند اینگونه باشد، یا حداقل تقریباً اینگونه باشد (همانطور که برخی از نویسندگان پیشنهاد می کنند، برای مثال ز. فروید)، پس امکان ظهور در میان آنها یک مصلح، یک پیامبر، یک رهبر کاریزماتیک (بعداً بسیار رنگارنگ) وجود دارد. که در کتاب مقدس با نام موسی توصیف شده است) نیز کاملاً محتمل است که باید نه تنها یهودیان را از مصر خارج کند، بلکه باید چیزی را در اعتقادات آنها تغییر داده و تصحیح کند و خداوند را قاطعانه به منصه ظهور برساند و اصلاحات را به او نسبت دهد. و قوانینی که بعدها نقش مهمی در زندگی یهودیان، جامعه، دولت و مذهب آنها ایفا کردند. اینکه متعاقباً همه این اعمال در کتاب مقدس در هاله ای از عرفان و معجزه پوشانده شده و به ارتباط مستقیم با خداوند نسبت داده شده اند، به هیچ وجه با این احتمال منافات ندارد. وجود واقعیمصلحی مانند پیامبر ـ مسیحی که می تواند نقش واقعاً مهمی در تاریخ قوم یهود و دین آنها داشته باشد. در یک کلام، پشت تصویر افسانه ای موسی که یهودیان را از «اسارت مصر» بیرون آورد و «قوانین یهوه» را به او داد، ممکن است روند واقعی تبدیل تدریجی شرک عبری به یکتاپرستی وجود داشته باشد. علاوه بر این، "خروج" افسانه ای یهودیان و ظهور آنها در فلسطین دقیقاً در همان قرون XIV-XIII رخ داد. قبل از میلاد ه.، زمانی که مصر به تازگی تحولات اساسی فرعون آخناتون را تجربه کرده بود.

یهودیان در فلسطین

پس از فتح فلسطین (کنعان) و برخورد وحشیانه با جمعیت ساکن آن (کتاب مقدس به شکلی رنگارنگ "استثمار" یهودیان را توصیف می کند که به برکت خداوند بی رحمانه کل شهرها را ویران کردند و مناطق حاصلخیز این بخش حاصلخیز از میانه را ویران کردند. منطقه شرقی)، یهودیان باستان در این کشور مستقر شدند، به شیوه زندگی کشاورزی روی آوردند و دولت خود را در اینجا ایجاد کردند. سنت های مردم سامی فلسطین باستان، که اکنون در دولت یهودی گنجانده شده اند، تأثیر قابل توجهی در توسعه فرهنگ آنها - شاید هم مذهب - داشته است. اولین پادشاهان آن - متحد کننده کشور، شائول، داوود شجاع، سلیمان حکیم (قرن XI-X قبل از میلاد)، که فعالیت های آنها به وضوح در کتاب مقدس شرح داده شده است - با این حال، نتوانستند یک کشور قوی ایجاد کنند، که پس از سقوط سلیمان دو بخش - اسرائیل در شمال و یهودا در جنوب. قدرت پادشاهان در هر دو ایالت ضعیف بود، اما کاهنان معبد اورشلیم و انواع مختلف «بندگان خدا»، ناصریان (مردم «مقدس») و پیامبران از اقتدار و نفوذ زیادی برخوردار بودند و بی‌عدالتی‌ها و نابرابری‌های اجتماعی را محکوم می‌کردند. با توسعه جامعه بیشتر و بیشتر مورد توجه قرار گرفت. این «بندگان خدا» با اعتماد به رحمت و اراده او، نجات از همه مشکلات را در فرقه دیوانه وار یهوه بزرگ دیدند.

معبد اورشلیم در طول زمان، به ویژه پس از اصلاحات یوشیا پادشاه یهودا در سال 622 قبل از میلاد. ه.، نه تنها به مرکز، بلکه عملاً تنها مکانی شد که در آن مراسم و قربانی ها به احترام خداوند انجام می شد. پناهگاه‌ها و محراب‌های باقی‌مانده، و همچنین آیین‌های دیگر خدایان و خدایان عبری که یهودیان از مردم کنعان که آنها را فتح کردند، از آغاز هزاره اول پیش از میلاد به عاریت گرفته‌اند. ه. به تدریج از بین رفت اکنون کاهنان قبیله لاوی، یعنی فرزندان موسی، تنها به خداوند دعا می کردند. یَهُوَه بر زبان انبیای متعددی بود که تعالیم آنها در کتاب مقدس (در عهد عتیق) گنجانده شده و تا به امروز باقی مانده است. در عین حال، توجه به این نکته حائز اهمیت است که پیامبران با کاهنان معبد اورشلیم رقابت می‌کردند و چیزی شبیه به مخالفت با روند رسمی فرقه یهوه بود. تا حدی می توان گفت که کل زندگی مردم و سیاست های دولت در اطراف یهوه و معبد اورشلیم متمرکز بود. بی دلیل نیست که کل دوره تاریخ عبری تا سال 586 ق.م. ه.، هنگامی که اورشلیم توسط بابل فتح شد، معبد ویران شد و بسیاری از یهودیان به رهبری کاهنان و پیامبران به اسارت به بابل برده شدند که دوره معبد اول نامیده می شود. این معبد در قرن دهم ساخته شده است. قبل از میلاد ه. سلیمان که از سنگ محکم و سرو لبنانی ساخته شده بود، ساختاری چشمگیر بود. بنای آن بار سنگینی بر دوش مردم گذاشت و برخی از نویسندگان معتقدند که فروپاشی دولت یهود پس از سلیمان با این امر مرتبط بوده است.

دوره معبد اول دوران افزایش قدرت کاهنان و تقویت کیش یهوه است. حتی در آن زمان، پایه های هیروکراسی (قدرت روحانیون) و دین سالاری شکل گرفت که بعدها در دوره معبد دوم به وضوح خود را نشان داد. پس از فتح بابل توسط کوروش پادشاه ایرانی، یهودیان در سال 538 ق.م. ه. اجازه داده شد به اورشلیم بازگردند و معبد بازسازی شد. کاهنان او در تجملات غرق شده بودند - هدایای فراوانی از سراسر کشور به سوی آنها هجوم آوردند. در دوره معبد دوم، کیش یهوه یگانه و قادر مطلق، پاک شده از لایه های گذشته، حتی تیزتر و پیوسته تر از قبل شروع به تحقق یافت. کاهنان معبد که عملاً تمام قدرت کشور را به دست گرفتند، به ویژه با بقایای شرک و خرافات جنگیدند و تولید هر گونه بت را ممنوع کردند.

کل تاریخ و نظریه یهودیت، که بسیار با زندگی و سرنوشت یهودیان باستان مرتبط است، در کتاب مقدس، در عهد عتیق آن منعکس شده است. اگرچه کتاب مقدس، به عنوان مجموعه ای از کتاب های مقدس، در آغاز هزاره های دوم تا یکم قبل از میلاد جمع آوری شد. ه. (قدیمی‌ترین قسمت‌های آن به قرن‌های 14-13 و اولین نوشته‌ها - تقریباً به قرن 9 قبل از میلاد برمی‌گردد)، بخش اصلی متون و ظاهراً ویرایش رمز عمومی به دوره دوم بازمی‌گردد. معبد. اسارت بابلی انگیزه قدرتمندی به کار نوشتن این کتاب ها داد: کشیشانی که از اورشلیم برده شده بودند دیگر نگرانی در مورد حفظ معبد نداشتند» و مجبور شدند تلاش خود را بر بازنویسی و ویرایش طومارها و نوشتن متون جدید متمرکز کنند. پس از بازگشت از اسارت این کار ادامه یافت و در نهایت به پایان رسید.

بخش عهد عتیق کتاب مقدس (بیشتر آن) شامل تعدادی کتاب است. اول، پنج کتاب معروف منسوب به موسی وجود دارد. کتاب اول («پیدایش») در مورد آفرینش جهان، درباره آدم و حوا، سیل جهانی و اولین پدرسالاران عبری، و سرانجام، درباره یوسف و اسارت مصر می گوید. کتاب دوم ("خروج") در مورد خروج یهودیان از مصر، در مورد موسی و احکام او، در مورد آغاز سازماندهی فرقه یهوه می گوید. سوم ("لاویان") مجموعه ای از جزمات، قوانین و آیین های مذهبی است. چهارمین («اعداد») و پنجم («تثنیه») به تاریخ یهودیان پس از اسارت مصر اختصاص دارد. پنج کتاب (به زبان عبری - تورات) مورد احترام ترین بخش عهد عتیق بود و متعاقباً این تفسیر تورات بود که باعث پیدایش تلمود چند جلدی شد و اساس فعالیت های خاخام ها در همه موارد را تشکیل داد. جوامع یهودیآه صلح

به دنبال پنج کتاب مقدس، کتاب مقدس حاوی کتاب های قضات و پادشاهان اسرائیل، کتاب های انبیا و چندین اثر دیگر است - مجموعه مزامیر داوود (زبور)، سرود سلیمان، امثال سلیمان و غیره. ارزش این کتاب ها متفاوت است و گاهی شهرت و محبوبیت آنها غیرقابل قیاس است. با این حال، همه آنها مقدس تلقی می شدند و توسط صدها میلیون نفر، ده ها نسل از مؤمنان، نه تنها یهودیان، بلکه مسیحیان نیز مورد مطالعه قرار گرفتند.

کتاب مقدس اول از همه یک کتاب کلیسایی است که در خوانندگانش ایمان کور به قدرت مطلق خدا، به قدرت مطلق او، به معجزاتی که انجام می داد و غیره القا می کرد. متون عهد عتیق به یهودیان فروتنی در برابر اراده خداوند، اطاعت از او و همچنین به کاهنان و پیامبرانی که از طرف او صحبت می کنند. با این حال، محتوای کتاب مقدس به دور از این است. متون آن حاوی افکار عمیق بسیاری در مورد جهان هستی و اصول اساسی هستی، در مورد روابط بین مردم، در مورد هنجارهای اخلاقی، ارزش های اجتماعی و غیره است که معمولاً در هر کتاب مقدسی که ادعا می کند جوهر یک دین خاص را بیان می کند یافت می شود. دکترین

معجزات و افسانه های عهد عتیق

نکته اصلی در افسانه های عهد عتیق آن معجزاتی نیست که خود یهوه انجام داد، مثلاً وقتی فلک زمین را خلق کرد یا حوا را از دنده آدم مجسمه سازی کرد. جوهره آنها در ارتباط معجزه آسایی است که ادعا می شود خداوند با مردمی که از آنها محافظت می کرد، در حکمت ماوراء طبیعی که ظاهراً سخاوتمندانه به پدرسالاران و رهبران این قوم که خود انتخاب کرده بود، وقف می کرد. این دقیقاً همان چیزی است که در ابتدا در متن گنجانده شده بود. کتاب مقدس. در اینجا اولین پدرسالار یهودیان، ابراهیم است که همسرش سارا در پیری تنها پسرش اسحاق را به دنیا آورد، در اولین کلام خداوند آماده است تا پسر نخست زاده خود را برای او قربانی کند. پاداش چنین احترام و اطاعت غیورانه، خداوند بر ابراهیم، ​​اسحاق و تمام قبیله آنها برکت می دهد. در اینجا پسر اسحاق یعقوب است که قبلاً برکت خداوند را به همراه دارد و بر همه مشکلات خود غلبه کرده است. مسیر زندگی، همسر محبوب خود را بدست می آورد ، گله های خود را چند برابر می کند ، خانواده ای بزرگ و دارایی عظیم به دست می آورد. اینجا یوسف زیبا، پسر محبوب یعقوب از همسر محبوبش است که توسط برادران حسودش خیانت می شود و در مصر به بردگی می افتد. اما یهوه با هوشیاری بر سرنوشت او نظارت می کند: فرعون خواب می بیند رویای نبویانگار هفت گاو چاق به ساحل می آیند و بعد از آن هفت گاو لاغر، لاغرها به چاق ها می ریزند و آنها را می بلعند. فرعون می خواهد که معنای خواب را برای او توضیح دهند، اما هیچ کس قادر به انجام این کار نیست تا زمانی که یوسف را که در آن زمان قبلاً در این منطقه به شهرت رسیده بود، به یاد بیاورند. یوسف معنای خواب را چنین توضیح می دهد: هفت سال پربار خواهد آمد، سپس هفت سال لاغر. باید به موقع آماده شوید و اقدام کنید. فرعون مسرور یوسف را وزیر می کند و پس از آن برادرانی که در سالهای لاغری گرسنه برای صدقه به مصر آمده بودند به گناه خود اعتراف می کنند و طلب بخشش می کنند و به مصر می روند.

معجزات به دنبال معجزه می آیند - و همه به لطف خداوند، که قوم خود را برکت داد، آنها را با خرد عطا کرد و با هوشیاری بر سرنوشت آنها نظارت داشت. هنگامی که زندگی برای یهودیان در مصر غیرقابل تحمل شد، خداوند به موسی برکت داد تا مردم را نجات دهد و آنها را به سرزمین موعود هدایت کند. و موسی که تقریباً مرتباً با خداوند مشورت می کرد ، احکام و قوانین را از او قرض می گرفت ، با کمک او مانا از آسمان و آب از صخره دریافت می کرد ، و خیلی بیشتر ، سرنوشت خود را محقق کرد - نه بدون مبارزه با کسانی که در برابر او مقاومت کردند. او را با کمک معجزات جدید متقاعد کرد.

یهوه از قوم خود محافظت می کند و همه راه ها را برای آنها باز می کند. با برکت او، یهودیان بر شهرهای شکوفا فلسطین سقوط می کنند، بی رحمانه جمعیت آن را نابود می کنند و سرانجام سرزمین موعودی را که خداوند به آنها وعده داده بود، تصاحب می کنند. درست است، این آسان نیست: دشمن می‌جنگد، گاهی اوقات حتی بر آن غلبه می‌کند - و سپس خداوند مرد قدرتمند سامسون را می‌فرستد که دشمنان را نابود می‌کند، داوود جوان خردمند را که جالوت غول‌پیکر را با یک زنجیر می‌کشد، و سرانجام حکیم بزرگ سلیمان را می‌فرستد. . و همه آنها مردم را از موفقیت به موفقیت هدایت می کنند. درست است، پس از سلیمان، فرمانروایان کمتر خردمند مردم را به زوال کشاندند، و به خاطر همه اعمالی که خداوند را ناخشنود می کرد، یهودیان با تخریب اورشلیم، معبد و اسارت بابلی مجازات شدند. اما برای مدت طولانی خداوند نمی توانست عصبانی باشد - و بخشش به دنبال مجازات بود. با کمک یهوه، قوم یهود به اورشلیم بازگشتند، معبد جدیدی را بازسازی کردند و دوباره با غیرت خدای خود را پرستش کردند.

بنابراین، جوهر عهد عتیق در ایده برگزیدگی خداوند است. خدا برای همه یکی است - این یهوه بزرگ است. اما خداوند قادر مطلق یکی را از همه ملتها جدا کرد - یهودیان. خداوند نعمت خود را به جد یهودیان ابراهیم عطا کرد و از آن پس این قوم با همه کامیابی ها و ناکامی ها و بلاها و شادی ها و تقوا و نافرمانی مورد توجه خداوند بزرگ قرار گرفت. مشخص است که در دوره معبد دوم، یعنی از حدود قرن پنجم. قبل از میلاد ه.، کاهنان اورشلیم کاملاً تضمین می کردند که یهودیان با "مشرکان ختنه نشده" با خارجیان ازدواج نکنند (آیین ختنه کردن همه نوزادان پسر در روز هشتم زندگی آنها انجام می شود و شامل بریدن "پوست ختنه گاه" است. نماد ارتباط با قوم یهود، با ایمان به خداوند بزرگ).

مانند دیگر ادیان توحیدی، یهودیت نه تنها به شدت با شرک و خرافه مخالفت کرد، بلکه دینی بود که در کنار بزرگان و بزرگان، هستی را تحمل نمی کرد. یک خداهیچ خدا یا روح دیگری. ویژگی متمایزیهودیت در اعتقاد انحصاری خود به قدرت مطلق یهوه بیان شد. ایده این قدرت مطلق شاید به بهترین وجه در کتاب ایوب که در کتاب مقدس گنجانده شده است منعکس شده است. این کتاب از مصائب ایوب می گوید که یهوه که تصمیم به انجام نوعی آزمایش گرفت، یکی یکی مال، فرزندان، سلامتی او را گرفت و او را به آستانه مرگ رساند، گویی می خواهد آزمایش کند که آیا ایوب از تقوای خود متمایز می شد، شکایت می کرد که آیا از خداوند بزرگ و نیکوکار دست بر می دارد. ایوب برای مدت طولانی تحمل کرد و رنج کشید و همچنان خداوند را برکت می داد. اما در آستانه مرگ طاقت نیاورد و غر زد. خداوند از طریق رسولان وفادار خود، ایوب را به دلیل بزدلی و بی ایمانی، به خاطر غر زدن و مخالفت به شدت محکوم کرد - و ایوب شرمسار خود را فروتن کرد و پس از آن خداوند او را به سلامتی و ثروت بازگرداند، همسرش ده فرزند دیگر برای او به دنیا آورد و خود او زنده ماند. برای چندین سال کتاب ایوب آموزنده است، نه از نظر مبارزه با خدا، که اساساً در آن غایب است، بلکه از نظر القای اطاعت و فروتنی، توانایی دل نکردن در بدبختی و شروع دوباره، با توکل به یاری خداوند متعال.

انگیزه های برگزیده الهی یهودیت نقش بسزایی در تاریخ و سرنوشت قوم یهود داشت. اعتقاد متقاعد به انحصار و برگزیده بودن آنها به توسعه سازگاری کمک کرد که با آن پسران اسرائیل اشکال بهینه وجود خود را پس از پایان عصر ما یافتند، زمانی که دولت یهودی وجود نداشت و اکثریت یهودیان در سراسر جهان پراکنده شدند. (یهودیان دیاسپورا - پراکنده). این یهودیان بودند که بر اساس عقایدشان صاحب حقیقت بودند و خدا را یکتا و مشترک برای همه می شناختند. اما این خدای بزرگ و قادر مطلق که احساسات یهودیان را متقابل می کرد و آنها را از دیگران متمایز می کرد، عملاً فقط خدای آنها، یعنی خدای قوم کوچک بود. این تناقض به این واقعیت منجر شد که پتانسیل معنوی و فکری واقعاً قابل توجه یهودیان، که از یهودیت متولد شده بودند، به اعماق خود دین رانده شد. در نتیجه، پیش‌بینی‌های معاد شناختی پرشور انبیای یهود به طور فزاینده‌ای حاوی ایده‌هایی در مورد مسیح بود، درباره پیامبری که ظهور می‌کرد و مردم را نجات می‌داد. حضرت اشعیا با این لحظه آغاز پادشاهی هماهنگی جهانی را تداعی می کند، زمانی که گرگ با آرامش در کنار بره دراز می کشد و زمانی که شمشیرها را به گاوآهن می زنند. دانیال نبی در رؤیاهای خود پیش بینی کرد که «پسر انسان» در راه است که پادشاهی او ابدی و عادل خواهد بود.

در آغاز عصر ما، ایده مسیحا در سراسر جامعه یهودی گسترش یافت و فرقه‌های مختلف آن را مداخله می‌کردند. ظاهراً این عقاید و احساسات تا حد زیادی موجب قیام نظامی یهودیان علیه حکومت روم شد (جنگ یهودیان ۶۶–۷۳). قیام یهودیان که توسط رومیان با ظلم فوق العاده سرکوب شد، پایان موجودیت دولت یهود و آغاز اسکان مجدد یهودیان در سراسر جهان بود.

یهودیت یهودیان دیاسپورا

تعداد قابل توجهی از یهودیان پیش از این در خارج از کشورهای یهودی فلسطین زندگی می کردند. با این حال، تخریب معبد (سال 70) و ویرانی اورشلیم (سال 133) بود که به وجود دولت باستانی یهود و به همراه آن یهودیت باستان پایان داد. یک سازمان مذهبی دیگر در دیاسپورا به وجود آمد - کنیسه. کنیسه نمازخانه، نوعی مرکز مذهبی و اجتماعی جامعه یهود است که در آن خاخام ها و سایر علمای تورات، متون مقدس را تفسیر می کنند، به درگاه خداوند دعا می کنند (اما قربانی نمی کنند!) و با قدرت اقتدار خود، حل و فصل همه اختلافات و مشکلاتی که در بین اهل محله ایجاد می شود. در قرون 3-5 شکل گرفت. نوعی تفسیر تورات - تلمود، به بدنه اصلی احکام دینی تبدیل شد. متون تلمود و انجیل توسط پسران در مدارس کنیسه تحت راهنمایی معلمان ویژه - ملامدها مورد مطالعه قرار گرفت.

سازمان کنیسه، اقتدار خاخام ها - هدف همه چیز این بود که یهودیت، در غیاب وحدت اجتماعی، سیاسی، سرزمینی و حتی زبانی یهودیان دیاسپورا پراکنده در سراسر جهان، به عنوان یک لحظه یکپارچه عمل کند. این دین اجداد - یهودیت - بود که قرار بود جامعه فرهنگی قومی نوادگان یهودیان باستان را حفظ کند. علاوه بر این، نیازهای بسیار مبرم زندگی روزمره، نیاز به نوعی اتحاد محلی در جهت منافع حفاظتی، به منظور سازماندهی، سازگاری یهودیان در جوامع قومی فرهنگی و مذهبی-سیاسی که با آنها بیگانه بودند، تمایل آنها را مشخص کرد. وحدتی که در طبیعت آن زمان منعکس شد سازمان های مذهبی. با این حال، این ولع طبیعیاتحاد در سرزمینی بیگانه، در شرایط ظلم و ستم گاه بی رحمانه، حتی قتل عام، توسط نخبگان کنیسه جوامع یهودی مورد بهره برداری قرار گرفت، که دین، یهودیت را به عنوان تنها نیروی پیوند دهنده یهودیان پراکنده در سراسر جهان با یکدیگر اعلام کردند.

همه اینها به این واقعیت کمک کرد که در یهودیت یهودیان دیاسپورا به آداب ختنه، وضو گرفتن، روزه گرفتن و همچنین رعایت دقیق آداب و اعیاد توجه زیادی می شد. قرار بود یک یهودی مؤمن فقط گوشت کوشر (یعنی مجاز برای غذا) مصرف کند، اما در هیچ موردی، به عنوان مثال، گوشت خوک. این گوشت در مغازه‌های مخصوص قصاب‌ها به فروش می‌رسید که در فنون برش حیوانات آموزش دیده بودند. قوانین خاص. در تعطیلات عید پاک، مردم قرار بود نان‌های مسطح ماتسوپرته که بدون مخمر یا نمک درست می‌شد بخورند. اعتقاد بر این بود که تعطیلات عید پاک باید در خانه سپری شود، که عید فصح - تعطیلات باستانی یهودیان است که به خاطرات زندگی آنها به عنوان دامدار باز می گردد، زمانی که آنها بره ای را قربانی کردند که خون آن بر روی میله های ورودی آغشته شد. خیمه - ارتباط نزدیکی با خروج افسانه ای از مصر به رهبری موسی داشت. علاوه بر عید فصح، یهودیان دیاسپورا، تعطیلات روز داوری، یومکیپور را که در پاییز (سپتامبر تا اکتبر)، اندکی پس از آغاز سال جدید قمری یهودیان بود، جشن گرفتند. اعتقاد بر این بود که این روز، روز فروتنی و توبه، پاکسازی و دعا برای گناهان است: در این روز بود که قرار بود خداوند سرنوشت هر فرد را تعیین کند. سال آینده. برای روز قیامت، مانند عید پاک، لازم بود که به طور خاص آماده شود، روزه بگیرد، وضو بگیرد و غیره. یک آتش سوزی

یهودیت و تاریخ فرهنگ شرق

یهودیت به عنوان یک دین توحیدی، به عنوان یک سنت فرهنگی توسعه یافته با پتانسیل فکری اسطوره ای و فلسفی، نقش خاصی در تاریخ فرهنگ، به ویژه در تاریخ فرهنگ های شرقی ایفا کرده است. این نقش از آنجا بیشتر به چشم می خورد که از طریق مسیحیت و به ویژه از طریق اسلام، اصول دینی و فرهنگی توحید به طور گسترده در شرق گسترش یافت. کشورها و مردمان شرق و به ویژه خاورمیانه که با ریشه های مشترک و قرابت فرهنگی- ژنتیکی با یهودیت پیوند تنگاتنگی دارد، در کنار اندیشه توحید، سنت اسطوره ای متون کتاب مقدس را نیز با قهرمانان افسانه ای خود پذیرفتند. و پیامبران، پدرسالاران و پادشاهان. این میراث مذهبی و فرهنگی یهودیت عمدتاً از طریق اسلام و از طریق سوره های قرآن به مردم مسلمان شرق نفوذ کرد، اگرچه بسیاری از آنها مسلمانان مؤمنآنها حتی به منبع اصلی حکمت اوامر و دستورات، نمونه های اولیه حکیمان و پیامبران قرآن، مشکوک نیستند.

علاوه بر نفوذ غیرمستقیم مذهبی و فرهنگی یهودیت بر کشورها و مردمان خاورمیانه، از جمله فرهنگ قرون وسطی جهان اسلام، یهودیت نیز از طریق یهودیان دیاسپورا، که در سراسر جهان پراکنده بودند، نفوذ مستقیم تری داشت. بسیاری از کشورهای شرق جوامع یهودی که معمولاً در توسعه یافته ترین و مرفه ترین مراکز اقتصادی و تجاری متمرکز بودند، کاملاً ثروتمند و با نفوذ بودند. درست است، این شرایط اغلب منجر به سوء نیت و حتی آزار و شکنجه می شد، اما نقش خاصی هم در حفظ آن داشت. سنت مذهبییهودیت، و در گسترش آن همراه با یهودیان در حال حرکت از مکانی به مکان دیگر. تأثیر یهودیت بر مردمان اطراف سکونتگاه ها و جوامع یهودی متفاوت بود. بیشتر اوقات فقط به یک تأثیر فرهنگی کوچک محدود می شد. گاهی یهودیت ریشه های عمیق تری می گرفت و حمایت صاحبان قدرت را به دست می آورد و تأثیرگذار می شد عامل مذهبیدر برخی کشورها، مانند، برای مثال، در ایالت هیمیاری در عربستان جنوبی در قرون 4 تا 6. خیلی کمتر، فقط در موارد استثنایی، به تغییر کامل این یا آن قوم شرق به یهودیت می رسید.

اولین دولت کم و بیش بزرگی که یهودیت در آن ایدئولوژی رسمی شد، کاگانات خزر بود. پس از مرگ این دولت قومی ترک، بقایای خزرها پراکنده شدند. این دیدگاه وجود دارد که برخی از آنها در نهایت نام Karaites را دریافت کردند که نوادگان آنها در قلمرو لیتوانی، کریمه و اوکراین زندگی می کنند و یهودیت را به شکلی اصلاح شده اظهار می کنند. یهودیت در میان برخی از کوهنوردان قفقاز (یهودیان کوهستانی)، در آسیای مرکزی (یهودیان بخاری)، و در اتیوپی (فالاشا، یا "یهودیان سیاه") رواج یافت. گذار برخی از اقوام قومی به یهودیت با رسوخ همراه بود مقدار معینییهودیان با جمعیت محلی مخلوط شدند.

با گذشت زمان، یهودیت به طور فزاینده ای در جوامع خود منزوی شد و از ادیان اطراف خود منزوی شد. یهودیت که عمدتاً در یک محیط مسیحی یا اسلامی وجود داشت (خارج از آن، در هند، چین و مناطق دیگر، جوامع یهودی بسیار کمی وجود داشت)، نه تنها هیچ گونه مزیت فکری، فرهنگی یا اعتقادی نداشت، بلکه عملاً معلوم شد که اولین آن است. نسخه دین مسلط . ادیان توحیدی توسعه‌یافته‌تر که بر اساس آن پدید آمدند و چیزهای جدید زیادی را جذب کردند و خود را به طور غیرقابل مقایسه‌ای وسیع‌تر از یهودیت به روی جهان گشودند، آشکارا از بسیاری جهات برتر از دانشگاه خود بودند. طبیعتاً، در چنین شرایطی، جوامع یهودی یهودیان دیاسپورا، که به یهودیت به عنوان ایمان پدران خود، به عنوان یک نیروی مهم یکپارچه قومی، چسبیده بودند، تنها در بین خود نفوذ داشتند. و دقیقاً همین شرایط بود که به وسیله قتل عام و آزار و شکنجه به تقویت موقعیت یهودیت در میان یهودیان کمک کرد.

یهودیت - ابتدا دین توحیدی پیوسته،یکی از معدود ادیان دنیای باستان، که با تغییرات جزئی تا به امروز باقی مانده است. شکل گیری یهودیت در هزاره دوم قبل از میلاد آغاز می شود. و با توسعه یک مفهوم دینی اساساً جدید - ایده یک خدا خالق و حاکم جهان مشخص می شود. موسی به عنوان یک رهبر و پیامبر به عنوان فرستاده خداوند یهوه ظاهر می شود.

یهودیت تشکیل شدبه تدریج، سنت های فرهنگی و معنوی نه تنها یهودیان، بلکه سایر مردم آسیای غربی را نیز پردازش می کند. در تاریخ شکل گیری یهودیت وجود دارد چهار مرحله باستانیدوره (تقریباً در قرون XV-XIV قبل از میلاد با تشکیل پادشاهی اسرائیل) - شکل گیری توحید همراه با کیش یهوه. مرحله دوم - فلسطینیدوره این شامل دوران وجود مستقل دولت یهودی-اسرائیلی است. در این زمان شکل گیری سنت دینی یهود اتفاق افتاد. دوره فلسطین با تهاجم بابل به پایان می رسد پادشاهی یهودا، فتح اورشلیم ، ویرانی در 586 ق.م. معبد و دستگیری مقدار زیادییهودیان سومدوره - دوران "معبد دیگر".با بازگشت یهودیان از اسارت بابل در سال 538 قبل از میلاد آغاز می شود. و بازسازی معبد اورشلیم. در دولت جدید یهودی قدیس شد پنج کتاب (تورات)،بدین وسیله پایه های ایمان را محکم می کند. دوران "معبد دوم" با فتح فلسطین توسط رومیان، دومین تخریب معبد اورشلیم در سال 70 پس از میلاد به پایان می رسد. E و اخراج اجباری یهودیان از سرزمین تاریخی خود. دوره چهارم به اصطلاح "دوره دیاسپورا" (پراکندگی) است - هنر. پس از میلاد، زمانی که یهودیان که از کشورداری محروم شده بودند و در قلمرو وسیعی از امپراتوری روم مستقر شدند، کنیسه هایی را در محل استقرار خود ایجاد کردند. شکل‌گیری و تقدیس تلمود در دیاسپورا تکمیل شد.

کتاب های مقدسیهودیت است توراتو تلمود.تورات نام خلاصه پنج کتاب اول عهد عتیق است - پنج کتاب: پیدایش، خروج، لاویان، اعداد و تثنیه. محتوای کتاب های تورات شامل افسانه هایی درباره آفرینش جهان و انسان، تاریخچه رابطه مردم با خدا پس از بیرون راندن آدم و حوا از بهشت، در دوره های قبل و بعد از طوفان است. پیدایش)، آموزه فرقه و مانند آن. اوج تورات، داستان اعمال حضرت موسی (ع) است.

تلمود(از عبری - "lameid" - مطالعه، آموزش) - مجموعه ای چند جلدی از مقررات قانونی، مذهبی، فلسفی، اخلاقی و روزمره یهودیان که در طول هشت قرن توسعه یافته است - از قرن چهارم. قبل از میلاد تا قرن چهارم پس از میلاد

اساس عقاید یهود، عقاید توحید است، بنابراین یکپارچگی قوم یهود و مسیحیت. ایده توحید اصل اصلی یهودیت است. از طریق کیش یهوه (در نسخه های مسیحی عهد عتیق - یهوه) تجسم یافته است. طبق افسانه، یهوه باهاش ​​معامله کرد افراد برگزیدهعهد اسرائیل (عهد).این نوعی قرارداد است که بر اساس آن قوم بنی اسرائیل از حمایت خداوند متعال برخوردار می شوند، مشروط بر اینکه از آن دست برندارند. توحیدو به احکام خدا وفادار خواهد بود. یَهُوَه اراده خود را در قالب شریعت بیان کرد که جوهر آن است ده فرماندر کوه سینا به موسی داده شد.

دکترین از مسیحا(دیگری - مشی، باستانی - مسیح) به عنوان نوعی پاسخ به تحولات اجتماعی و سیاسی مداوم جامعه و دولت یهودی پدید آمد. آمدن مسیح به جهان به معنای پایان جهان است. جهان بینی یک یهودی مؤمن با انتظارات پایان جهان و پادشاهی عدالت رسوخ می کند. این نماد امید به روزهای بهتر و در عین حال یکی از مهم ترین مشوق ها برای یک زندگی صالح است.

در تورات و تلمود نیز احکامی در این مورد آمده استخلقت جهان و انسان (به صورت و شباهت خدا)، درباره فرشتگان و شیاطین، گناه اصلی، عدالت، جهان دیگر، قصاص، رستاخیز مردگان در آینده.

مهمترین اعیاد مذهبی یهودیت با حقایق تاریخ مقدس یهودیان و عقاید معاد شناسی مرتبط است. اهمیت ویژه ای به سبت داده شده است - شبات(عبری استراحت)، روزی که به دستور حضرت موسی باید به خدا اختصاص داد و از همه کارها استراحت کرد. فصح (عید پاک)- تعطیلات آزادی، خاطره خروج یهودیان از بردگی مصر طبق تقویم قمری در ماه بهار نیسان جشن گرفته می شود. در پنجاهمین روز از روز دوم عید پاک تعطیلات آغاز می شود Shebuot (هفته)- روزی که طبق افسانه، تورات در کوه سینا به موسی داده شد. روش هاشانا ( سال نو) در روز اول ماه تشری (سپتامبر - اکتبر) جشن گرفته می شود. هانوکا(به روز رسانی) ذکر شده در حروف-توپادا-دسامبر، یوم کیپور- تعطیلات روز قیامتزمانی که خداوند هر فرد را «بر اساس شایستگی هایش» قضاوت می کند.

اشکال مختلف یهودیتدر قرن هشتم n ه. یک جریان به وجود آمد کارائیت ها،که احترام به تلمود و همچنین برخی از آداب سنتی که در تورات ذکر نشده است را رد می کنند. در حال حاضر اکثریت قرائی ها در اسرائیل زندگی می کنند. کابالا یک جنبش عرفانی در یهودیت است، متون اصلی آن - Sefer Yetzirah (کتاب آفرینش) و Zohar (درخشش) - به راه های کشف معنای پنهان تورات اختصاص دارد که به گفته کابالیست ها، گذشته و آینده در آن وجود دارد. نوشته جهان و سرنوشت هر فرد. حسیدیسم(از حصیدهای دیگر - "پرهیزگار" ، "عابد" ، "مقدس") در قرن 18 ظاهر می شود. در میان جوامع یهودی کرانه راست اوکراین و لهستان و با تکیه بر کابالا نیز ادعا می‌کند که تورات معنای پنهانی دارد، اما فقط تزادیکا (افراد صالح) که خودشان «تورات شدند» می‌توانند آن را کشف کنند. بنیانگذار و اولین تزدیک حسیدیسم اسرائیل بن الی عزر (1700-1769) بود. حسیدی ها حامیان بنیادگرایی مذهبی هستند، آنها به ویژه برای حفظ پاکی ایمان تلاش می کنند. جامعه حسیدی در اسرائیل به ویژه تأثیرگذار است.

عقاید اصلی یهودیت بودند توسط مسیحیت پذیرفته و اقتباس شده است،که در آن عیسی مسیح به عنوان مسیحای مورد انتظار اعلام شد. اما یهودیت موافق نیست که ظهور مسیح قبلاً اتفاق افتاده است و همچنان منتظر آمدن او است. یهودیت نه چندان بر خود ایمان، که بر آن تأکید ویژه دارد عمل، رفتار مطابق ایماناز نظر توحید، یهودیت، سختگیرتر از مسیحیت، از جزم تثلیث خدا دفاع می کند. مسیحیت، برخلاف یهودیت، قاطعانه انتخاب هر قومی از سوی خداوند را انکار می کند. اسلام نیز عمدتاً مبتنی بر سنت یهودی است: در قرآن، طرح ها و شخصیت های وام گرفته شده از آن جایگاه قابل توجهی را اشغال می کنند.

به طور کلی یهودیت، مسیحیت و اسلام انواع مختلف توحید هستند که به آنها گفته می شود ابراهیمیادیان ابراهیم (ابراهیم) اولین کسی بود که ایمان به خدای واحد را پذیرفت. این ادیان سیستم‌های مرتبط ژنتیکی و درونی را تشکیل می‌دهند که بر اساس دین یهودیت باستان پدید آمده‌اند.

تاریخ یهودیان باستان و روند شکل گیری دین آنها عمدتاً از مواد کتاب مقدس شناخته شده است، به طور دقیق تر، قدیمی ترین بخش آن - عهد عتیق. تجزیه و تحلیل کامل متون کتاب مقدس و کل سنت عهد عتیق دلیلی برای این نتیجه می دهد که در آغاز هزاره دوم قبل از میلاد. ه. یهودیان، مانند بسیاری دیگر از قبایل سامی مرتبط در عربستان و فلسطین، مشرک بودند، یعنی به خدایان و ارواح مختلف، به وجود روح اعتقاد داشتند (با این باور که در خون مادی می شود) و نسبتاً به راحتی خدایان دیگر را شامل می شدند. مردم در پانتئون خود، به ویژه از میان کسانی که آنها را تسخیر کردند. این امر مانع از این نشد که هر جامعه قومی کم و بیش بزرگی خدای اصلی خود را داشت که اول از همه به او متوسل می شدند. ظاهراً یهوه یکی از این گونه خدایان - حامی و جد الهی یکی از قبایل (گروه های خویشاوندی) قوم یهود بوده است.

بعدها، کیش یهوه شروع به جا انداختن کرد و دیگران را کنار زد و در مرکز توجه کل قوم یهود قرار گرفت. افسانه ها در مورد پدر افسانه ای یهودیان ابراهیم، ​​در مورد پسرش اسحاق، نوه یعقوب و دوازده پسر دومی (که بر اساس تعداد آنها، همانطور که بعداً باور شد، قوم یهود به دوازده قبیله تقسیم شدند) در طول زمان به یک توحیدی نسبتاً ثابت دست یافت. مفهوم: با خدا، که آنها مستقیماً با او بودند، کار این پدرسالاران افسانه ای، که به توصیه های او توجه کردند و به دستور او عمل کردند، شروع به یک و یکسان شدن - یهوه - کرد. چرا یهوه توانست تنها خدای یهودیان باستان شود؟

سنت افسانه ای کتاب مقدس می گوید که در زمان پسران یعقوب، همه یهودیان (به دنبال پسر یعقوب، یوسف، که در مصر به پایان رسید) به دره نیل سرازیر شدند، جایی که فرعونی که از یوسف حکیم حمایت می کرد به گرمی استقبال کرد. یک وزیر). پس از مرگ یوسف و برادرانش، تمام دوازده قبیله یهودیان برای چندین قرن در مصر به زندگی خود ادامه دادند، اما زندگی آنها با هر نسل دشوارتر می شد. با تولد موسی (در قبیله لاوی)، قوم یهود رهبر خود را یافتند، یک مسیح واقعی، که توانست مستقیماً با یهوه در تماس باشد و به توصیه او، یهودیان را از «اسارت مصر» هدایت کند. به «سرزمین موعود»، یعنی به فلسطین. طبق افسانه های کتاب مقدس، موسی اولین قانونگذار یهودی بود که ده فرمان معروف که به فرمان یهوه بر روی الواح حک شده بود، متعلق به او بود. با کمک معجزات مختلف (با تکان دست دریا را وادار به عقب نشینی کرد و یهودیان از این گذرگاه عبور کردند، در حالی که مصریان در تعقیب آنها در امواج دریای تازه بسته غرق شدند؛ با عصا. موسی آب را از صخره های وسط بیابان برید و غیره) یهودیان را در زمان سفری طولانی و دشوار از مرگ نجات داد. از این رو، موسی را پدر دین یهود می دانند که حتی گاهی به نام او موزاییک نیز خوانده می شود.

بسیاری از محققان جدی خاطرنشان می کنند که در اسناد تاریخی، به ویژه در اسناد مصر باستان، هیچ داده مستقیمی وجود ندارد که این سنت افسانه ای را تأیید کند، و کل نسخه اسارت مصری ها و مهاجرت یهودیان از مصر به فلسطین مشکوک است. این شبهات بی اساس نیست. اما باید کمبود منابع باستانی را در نظر گرفت و در نظر گرفت که مقیاس و اهمیت کل این داستان، که به دقت در داستان های کتاب مقدس شرح داده شده است، می تواند به طور قابل توجهی اغراق شود. این امکان وجود دارد که یک قبیله کوچک سامی واقعاً به مصر یا نزدیک به آن ختم شده باشد، چندین قرن در آنجا زندگی کرده و سپس این کشور را ترک کرده (شاید در نتیجه یک درگیری) و بسیاری از میراث فرهنگی را با خود به همراه داشته باشد. دره نیل در میان عناصر چنین میراث فرهنگی، ابتدا باید گرایش به شکل گیری توحید را در نظر گرفت.

بدون شواهد مستقیم، کارشناسان به شواهد غیرمستقیم از تأثیر زیادی که فرهنگ مصر بر اصول عقیدتی و اعتقادی یهودیان در کتاب مقدس ثبت شده است، توجه می کنند. بنابراین، برای مثال، کیهان‌شناسی کتاب مقدس (پرتگاه و هرج و مرج آبی اصلی؛ روح معلق در آسمان؛ خلقت توسط روح پرتگاه و هرج و مرج نور و فلک) تقریباً به معنای واقعی کلمه مواضع اصلی کیهان‌شناسی مصر را از هرموپولیس تکرار می‌کند. (در مصر باستان انواع مختلفی از کیهان شناسی وجود داشت). دانشمندان شباهت‌های واضح‌تر و قانع‌کننده‌تری را بین سرود معروف خدای آتن از زمان آخناتون و مزمور صد و سوم کتاب مقدس ثبت کرده‌اند: هر دو متن - همانطور که به‌ویژه آکادمیسین M. A. Korostovtsev به آن توجه کرده است - تقریباً به یک شکل تجلیل می‌کنند. عبارات و در زمینه های یکسان خدای بزرگ و اعمال حکیمانه او. این شواهد بسیار قانع کننده به نظر می رسد. چه کسی می‌داند، شاید اصلاحات آخناتون واقعاً بر ایده‌های ایدئولوژیک و مفهومی مردم کوچکی که در اواسط هزاره دوم قبل از میلاد در جایی نزدیک مصر (اگر نه حتی تحت حاکمیت آن) بودند، تأثیر گذاشته است. ه.؟

اگر همه اینها می تواند اینگونه باشد، یا حداقل تقریباً اینگونه باشد (همانطور که برخی از نویسندگان پیشنهاد می کنند، برای مثال ز. فروید)، پس امکان ظهور در میان آنها یک مصلح، یک پیامبر، یک رهبر کاریزماتیک (بعداً بسیار رنگارنگ) وجود دارد. که در کتاب مقدس با نام موسی توصیف شده است) نیز کاملاً محتمل است که باید نه تنها یهودیان را از مصر خارج کند، بلکه باید چیزی را در اعتقادات آنها تغییر داده و تصحیح کند و خداوند را قاطعانه به منصه ظهور برساند و اصلاحات را به او نسبت دهد. و قوانینی که بعدها نقش مهمی در زندگی یهودیان، جامعه، دولت و مذهب آنها ایفا کردند. این واقعیت که متعاقباً همه این اعمال در کتاب مقدس در هاله ای از عرفان و معجزات پوشانده شده و به ارتباط مستقیم با خداوند نسبت داده شده اند، به هیچ وجه با احتمال وجود واقعی مصلحی مانند پیامبر-مسیح منافاتی ندارد. نقش واقعاً مهمی در تاریخ قوم یهود و دین آنها دارد. در یک کلام، پشت تصویر افسانه ای موسی که یهودیان را از «اسارت مصر» بیرون آورد و «قوانین یهوه» را به او داد، ممکن است روند واقعی تبدیل تدریجی شرک عبری به یکتاپرستی وجود داشته باشد. علاوه بر این، "خروج" افسانه ای یهودیان و ظهور آنها در فلسطین دقیقاً در همان قرون XIV-XIII رخ داد. قبل از میلاد ه.، زمانی که مصر به تازگی تحولات اساسی فرعون آخناتون را تجربه کرده بود.

بسیاری از جنبش‌های مذهبی شناخته شده هستند که در این سال شکل گرفتند زمان های مختلفو اصول و مبانی خاص خود را دارند. یکی از تفاوت های اصلی، تعداد خدایی است که مردم به آنها اعتقاد دارند، بنابراین ادیانی بر اساس اعتقاد به یک خدا وجود دارد و مشرکان نیز وجود دارند.

این ادیان توحیدی کدامند؟

آموزه خدای واحد را معمولاً توحید می نامند. چندین جنبش وجود دارد که ایده یک خالق فوق العاده را به اشتراک می گذارد. با درک معنای دین توحیدی، باید گفت که این نامی است که به سه جنبش اصلی جهانی داده شده است: مسیحیت، یهودیت و اسلام. در مورد دیگران جهت های مذهبیاختلافاتی وجود دارد جايگزيني اين نکته مهم است که اديان توحيدي جهات مختلفي دارند، زيرا برخي به پروردگار شخصيت و شخصيت مي بخشند کیفیت های مختلف، در حالی که دیگران به سادگی خدای مرکزی را بالاتر از دیگران قرار می دهند.

فرق توحید و شرک چیست؟

مفهوم «توحید» فهمیده شده است، اما شرک کاملاً مخالف توحید است و مبتنی بر اعتقاد به چند خداست. در میان ادیان مدرنبرای مثال، هندوئیسم از جمله این موارد است. پیروان شرک یقین دارند که خدایان بسیاری هستند که حوزه نفوذ و عادات خاص خود را دارند. نمونه بارز خدایان یونان باستان است.

دانشمندان معتقدند که ابتدا شرک بوجود آمد که به مرور زمان به سمت ایمان به خدای واحد حرکت کرد. بسیاری از مردم به دلایل گذر از شرک به توحید علاقه مند هستند و توضیحات متعددی برای این امر وجود دارد، اما یکی از آنها موجه ترین است. دانشمندان بر این باورند که چنین تغییرات مذهبی منعکس کننده مراحل خاصی در توسعه جامعه است. در آن روزگار نظام برده داری تقویت شد و سلطنت به وجود آمد. توحید به نوعی مبنای شکل گیری جامعه جدیدی شده است که به یک پادشاه واحد و خدا معتقد است.

ادیان توحیدی جهانی

قبلاً گفته شد که ادیان اصلی جهان که بر پایه توحید استوارند مسیحیت، اسلام و یهودیت هستند. برخی از دانشمندان آنها را شکل توده ای از زندگی ایدئولوژیک می دانند که هدف آن تقویت محتوای اخلاقی در آن است. حاکمان کشورهای شرق باستان در طول شکل‌گیری توحید نه تنها بر اساس منافع خود و تقویت دولت‌ها، بلکه با توانایی بهره‌کشی هر چه مؤثرتر از مردم هدایت می‌شدند. خدای دین توحیدی به آنها فرصتی داد تا به ارواح مؤمنان راهی بیابند و به عنوان پادشاه بر تخت او مستحکم شوند.

دین توحیدی - مسیحیت


با توجه به زمان پیدایش آن، مسیحیت دومین دین جهانی است. در اصل فرقه ای از یهودیت در فلسطین بود. یک رابطه مشابه در این واقعیت مشاهده می شود که عهد عتیق(بخش اول کتاب مقدس) کتاب مهمی برای مسیحیان و یهودیان است. در مورد عهد جدید که از چهار انجیل تشکیل شده است، این کتاب ها فقط برای مسیحیان مقدس هستند.

  1. در مسیحیت در مبحث توحید تصورات غلطی وجود دارد، زیرا اساس این دین ایمان به پدر، پسر و روح القدس است. برای بسیاری این تناقض با مبانی توحید است، اما در واقع همه اینها سه فرض پروردگار شمرده می شود.
  2. مسیحیت متضمن رستگاری و نجات است و مردم به خدا برای انسان گناهکار اعتقاد دارند.
  3. در مقایسه سایر ادیان توحیدی و مسیحیت باید گفت که در این نظام زندگی از سوی خداوند به سوی مردم جریان دارد. در حرکات دیگر انسان باید برای عروج به سوی پروردگار تلاش کند.

دین توحیدی - یهودیت


بیشتر دین باستانی، که از حدود 1000 سال قبل از میلاد به وجود آمد. انبیا نهضت جدیدی تشکیل می دادند باورهای مختلفدر آن زمان، اما تنها تفاوت مهم وجود داشت - وجود خدای واحد و قادر مطلق، که از مردم می خواهد که به شدت به یک قانون اخلاقی پایبند باشند. ظهور توحید و پیامدهای فرهنگی آن موضوع مهمی است که محققان همچنان به بررسی آن می پردازند و حقایق زیر در یهودیت برجسته است:

  1. بنیانگذار این نهضت حضرت ابراهیم نبی است.
  2. توحید یهودی به عنوان ایده اساسی برای رشد اخلاقی قوم یهود تثبیت شده است.
  3. این جریان مبتنی بر شناخت یک خدای واحد است، یهوه، که همه مردم را قضاوت می کند، نه تنها زنده ها، بلکه مردگان را.
  4. اول کار ادبییهودیت - تورات که دگم ها و احکام اصلی را نشان می دهد.

دین توحیدی - اسلام


دومین دین بزرگ اسلام است که دیرتر از سایر جهات ظهور کرد. این جنبش در قرن هفتم میلادی در عربستان آغاز شد. ه. جوهر توحید اسلام در آموزه های زیر نهفته است:

  1. مسلمانان باید به خدای واحد ایمان داشته باشند - . او به عنوان موجودی معرفی می شود که دارای ویژگی های اخلاقی است، اما فقط تا حد عالی.
  2. بنیانگذار این نهضت محمد بود که خداوند بر او ظاهر شد و سلسله وحی هایی را که در قرآن آمده است به او داد.
  3. قرآن اصلی ترین کتاب مقدس مسلمانان است.
  4. در اسلام فرشتگان و ارواح شیطانی، جن نامیده می شود، اما همه موجودات تحت کنترل خداوند هستند.
  5. هر کس بر اساس تقدیر الهی زندگی می کند، همانطور که خداوند سرنوشت را تعیین می کند.

دین توحیدی - بودیسم


یکی از قدیمی ترین ادیانجهانی که نام آن با عنوان مهم بنیانگذار آن گره خورده است، بودیسم نامیده می شود. این جنبش در هند به وجود آمد. دانشمندانی هستند که هنگام برشمردن ادیان توحیدی، از این حرکت یاد می کنند، اما در اصل نمی توان آن را نه به توحید و نه به شرک نسبت داد. این با این واقعیت توضیح داده می شود که بودا وجود خدایان دیگر را انکار نمی کند، اما در عین حال اطمینان می دهد که همه در معرض عمل کارما هستند. با در نظر گرفتن این موضوع، هنگام پی بردن به اینکه کدام ادیان توحیدی هستند، قرار دادن بودیسم در این فهرست نادرست است. مفاد اصلی آن عبارتند از:

  1. هیچ کس جز یک شخص نمی تواند روند تولد دوباره را متوقف کند، زیرا او قدرت تغییر خود و رسیدن به نیروانا را دارد.
  2. بودیسم بسته به جایی که در آن اجرا می شود می تواند اشکال مختلفی داشته باشد.
  3. این جهت به مؤمنان نوید رهایی از رنج، نگرانی و ترس را می دهد، اما در عین حال، جاودانگی روح را تأیید نمی کند.

دین توحیدی - هندوئیسم


یک جنبش ودایی باستانی که شامل انواع مختلفی است مکاتب فلسفیو سنت ها را هندوئیسم می نامند. بسیاری هنگام توصیف ادیان اصلی توحیدی ذکر این جهت را ضروری نمی دانند، زیرا پیروان آن تقریباً به 330 میلیون خدا اعتقاد دارند. در واقع این را نمی توان به عنوان یک تعریف دقیق در نظر گرفت زیرا مفهوم هندو پیچیده است و مردم می توانند آن را به روش خود درک کنند، اما همه چیز در هندوئیسم حول یک خدا می چرخد.

  1. تمرین‌کنندگان معتقدند که نمی‌توان یک چیز را درک کرد خدای برتربنابراین او در سه تجسم زمینی نشان داده شده است: شیوا و برهما. هر مؤمن این حق را دارد که مستقلاً تصمیم بگیرد که کدام تجسم را ترجیح دهد.
  2. این یکی داره جنبش مذهبیهیچ متن اساسی وجود ندارد، بنابراین مؤمنان از وداها، اوپانیشادها و دیگران استفاده می کنند.
  3. یک اصل مهم هندوئیسم نشان می دهد که روح هر فرد باید تعداد زیادی تناسخ را طی کند.
  4. همه موجودات زنده کارما دارند و همه اعمال در نظر گرفته خواهند شد.

دین توحیدی - زرتشتی


یکی از کهن ترین نهضت های دینی دین زرتشت است. بسیاری از علمای دین بر این باورند که همه ادیان توحیدی با این حرکت آغاز شده اند. مورخانی هستند که می گویند دوگانه است. در ایران باستان ظاهر شد.

  1. این یکی از اولین باورهایی است که مردم را با مبارزه بین خیر و شر آشنا کرد. نیروهای نور در آیین زرتشتی توسط خدای اهورامزدا و نیروهای تاریک توسط آنگرا-مانیو نمایش داده می شوند.
  2. اولین دین توحیدی بیانگر این است که هر فردی باید با نشر خیر در زمین، روح خود را پاک نگه دارد.
  3. اهمیت اصلی در دین زرتشت، آیین و نیایش نیست، بلکه کردار، پندار و گفتار نیک است.

دین توحیدی - جینیسم


دین باستانی دارمی که در اصل یک جنبش اصلاح طلبانه در هندوئیسم بود، معمولاً جینیسم نامیده می شود. در هند ظهور کرد و گسترش یافت. ادیان توحید و جینیسم هیچ وجه اشتراکی ندارند، زیرا این حرکت به معنای اعتقاد به خدا نیست. مفاد اصلی این دستورالعمل عبارتند از:

  1. هر موجود زنده ای روی زمین روحی دارد که دانش، قدرت و سعادت بی نهایت دارد.
  2. یک شخص باید مسئول زندگی خود در حال و آینده باشد، زیرا همه چیز در کارما منعکس می شود.
  3. هدف از این حرکت رهایی روح از منفی گرایی است که باعث می شود اقدامات اشتباه، افکار و گفتارها.
  4. دعای اصلی جینیسم مانترای ناووخار است و شخص هنگام خواندن آن به ارواح رها شده احترام می گذارد.

ادیان توحیدی - کنفوسیوس


بسیاری از دانشمندان مطمئن هستند که کنفوسیوسیسم را نمی توان یک دین در نظر گرفت و آن را یک جنبش فلسفی در چین می نامند. ایده توحید را می توان در این واقعیت دید که کنفوسیوس سرانجام خدایی شد، اما این حرکت عملاً به ماهیت و فعالیت خداوند توجهی ندارد. آیین کنفوسیوس از بسیاری جهات با ادیان اصلی توحیدی جهان متفاوت است.

  1. بر اساس رعایت دقیق مقررات و آداب و رسوم موجود.
  2. نکته اصلی برای این فرقه احترام به اجداد است، بنابراین هر قبیله معبد خاص خود را دارد که در آن قربانی می شود.
  3. هدف یک فرد یافتن جایگاه خود در هماهنگی جهانی است و برای این کار باید دائماً بهبود یابد. کنفوسیوس برنامه منحصر به فرد خود را برای هماهنگی مردم با کیهان پیشنهاد کرد.