صفحه اصلی / عدد شناسی / اصل وو وی. وو وی: هنر باستانی چینی انفعال

اصل وو وی. وو وی: هنر باستانی چینی انفعال

در جامعه‌ای که وسواس زیادی برای موفقیت دارد و دائماً به اهداف جدید دست می‌یابد، محکوم به دویدن مداوم هستیم. ما حق نداریم حتی برای یک دقیقه استراحت کنیم و توقف کنیم - بلافاصله ما را تنبل می نامند و به "تاخیر" تشخیص می دهیم.

اما در تائوئیسم بر خلاف مدرن فرهنگ غربیانفعال یکی از انواع فعالیت است. اگر مناسب و هدف خلقت باشد، بسیار مفیدتر از اعمال عجولانه و خشونت بر حوادث است.

وو وی یکی از اصول اساسی است فلسفه تائوئیستی، یکی از مفاهیم اصلی آن است. به این معنا نیست که انسان دراز بکشد و کاری انجام ندهد. این در مورد استدر مورد عدم دخالت در نظم طبیعی حوادث، ورود به جریان زندگی و حرکت هماهنگ با آن. بدون تغییر جریان آن، بدون تلاش برای تعریض یا باریک کردن سواحل آن، بدون تبدیل شدن به یک سد، اما با حضور در این جریان، می‌توانیم قوی‌تر از کسانی باشیم که برای مبارزه با آن تلاش زیادی می‌کنند.

به زبان ساده، با درک قوانین زندگی و طبیعت، می‌توانیم با سرعت بیشتری حرکت کنیم و نیروی کمتری نیز اعمال کنیم. از نظر ظاهری، گاهی اوقات این حالت بی تحرکی به نظر می رسد و برخی ممکن است این فرآیند را تنبلی بدانند. اما این درست نیست.

یوزپلنگ وقتی در بیشه ها منتظر نزدیک شدن شکارش می شود چه می کند؟ قورباغه ای که در کمین مگس نشسته چقدر غیرفعال است؟ کشاورز در انتظار جوانه زدن بذرهایی که کاشته است چه می کند؟ همه آنها درگیر فعالیت هستند - انتظار، آماده سازی، مطالعه شرایط اطراف. آیا یوزپلنگ می تواند غزال را بدون وقفه در بیابان صید کند؟ آیا اگر کشاورز غلات را حفر کند و دوباره دفن کند تا ببیند که سبز شده است یا نه، نان جوانه خواهد زد؟ عدم فعالیت موقت آنها زمانی که به موقع و خلاقانه باشد بسیار ضروری و مفیدتر است.

در تائوئیسم اعتقاد بر این است که شخصی که تائو را شناخته است تابع هیچ چیزی نیست و به هیچ چیز وابسته نیست. او می تواند تمام عمق چیزها را ببیند و درک کند، او آزاد است، چیزی او را می بلعد، چون در جریان زندگی است، کائنات به او کمک می کند.

چرا پذیرفتن این فلسفه و آموزش درست انجام هیچ کاری برای ما سخت است؟ از آنجایی که نمی دانیم چگونه به موقع متوقف شویم، نمی دانیم چه زمانی وقت آن است که به خودمان بگوییم «کافی است». وو وی این است که وقتی کسی نباید صحبت کند سکوت کند. زمانی که فرد در حال برقراری ارتباط نیست، تنها بگذارید. منتظر زمان باشید و احساس کنید که شریک زندگی شما آماده است تا نیمه راه شما را ملاقات کند. منتظر زمان مناسب برای انجام معاملات باشید.

ما بیش از حد غیرتمند، بیش از حد کوشا، بیش از حد بی قرار، بیش از حد زورگو، بیش از حد زورگو، بیش از حد بی احساس هستیم. ما به جلو می رویم و سعی می کنیم با سر از موانع عبور کنیم، بدون اینکه لحظاتی را احساس کنیم که موانع به تنهایی آماده جدا شدن هستند.

شخصیت در حال رشد با ویژگی های انعطاف پذیری، روان بودن و سازگاری مشخص می شود. وو وی به ما می گوید که ما باید یاد بگیریم که انعطاف پذیر باشیم، تغییر را بپذیریم، با دنیا تغییر کنیم و سعی نکنیم چیزهای برگشت ناپذیر را متوقف کنیم. اگر سعی می‌کردیم در برابر آمدن شب مقاومت کنیم یا در برابر ریزش برگ‌های پاییزی بجنگیم، تمام زندگی‌مان را در مبارزه‌ای بیهوده می‌گذراندیم. در عوض، ما دائماً با دنیای اطراف خود سازگار می شویم - وقتی هوا تاریک می شود چراغ را روشن می کنیم، وقتی هوا سرد می شود خود را در لباس های گرم می پیچیم.

اما این مثال ها خیلی واضح هستند. در ما زندگی روزمرهموقعیت های زیادی وجود دارد که درک آن مهم است: آیا نیاز به مبارزه دارید یا نیاز به عقب نشینی دارید؟ ما همیشه نمی دانیم که چگونه تفاوت بین اول و دوم را احساس کنیم، بنابراین اغلب از جایی که باید عمل کنیم، دست می کشیم و در جایی که به سکوت نیاز است سر و صدای زیادی ایجاد می کنیم.

صبر برای همه در دسترس نیست. ما فقط یک طرف زندگی را می دانیم - عمل فیزیکی، با پیشرفت و موفقیت شناسایی می شود.

اما اگر تا به حال سعی کرده اید لحظه مناسب را احساس کنید و منتظر بمانید، در این صورت می فهمید که انتظار و تفکر، کار جدی تر از آن نیست. قابل مشاهده با چشمکار بیرونی

تمرینات ایستا زیادی در کاراته، یوگا و سایر تمرینات شرقی وجود دارد. زمانی که لازم است برای مدتی روی پاهای نیمه خم بایستید، دراز بکشید یا در وضعیتی ناراحت کننده قرار بگیرید. در این لحظات، گروه های عضلانی خاصی منقبض می شوند و ممکن است احساس کنید که چنین بار ثابتی آسان تر از تمرینات فعال نیست. برعکس، سنگین تر است. حتی فردی که در ورزش فعال است انجام این تمرینات از روی عادت دشوار خواهد بود.

وو وی تنها در مورد عدم عمل نیست، این اصل شامل بسیاری از موقعیت های مختلف است. بنابراین، در تائو، عمل نکردن در غرور نکردن به دستاوردها و نداشتن آنچه ایجاد شده است، تلاش نکردن بیش از حد پرشور برای رسیدن به هدف متجلی می شود. باید شور و شوق خود را تعدیل کنید، کار را بدون فکر کردن به نتیجه نهایی انجام دهید، بدون اینکه اهمیت زیادی به آن بدهید به سمت چیزی بروید.

اندی اوروهول دارای عباراتی است که معنای فلسفه وو وی را کاملاً آشکار می کند:

شما می توانید با بسته نگه داشتن دهان خود به قدرت بیشتری دست یابید.

وقتی چیزی را نمی خواهید، فوراً آن را بدست می آورید.

البته اگر می‌خواهید در این جامعه به صورت برابر با افراد دیگر به زندگی خود ادامه دهید، انفعال نباید تنها فعالیت شما باشد. دست کشیدن کامل از امیال و آرزوها به راه یوگی ها و راهبان منتهی می شود.

وو وی در ترکیب با اقدامات فعال عالی عمل می کند. می توان با استفاده از علامت یین یانگ رمزگشایی کرد، جایی که انرژی مرد مسئول حرکت است و انرژی زن برای صلح. با دوز مناسب، این دو نیرو باعث هماهنگی در روح و زندگی می شود.

در پایان، من می گویم که wu wei یک مفهوم چند وجهی است، تفاوت های ظریف زیادی دارد. مبلغ هنگفتی به او اختصاص داده شده است آثار علمیو کتاب‌ها، مردم سال‌ها صرف درک قدرت وو وی می‌کنند. برای نفوذ به عمق آن، باید سخت کار کنید، اما بسیار جالب است. خوب، من فکر می کنم شما از قبل ایده اصلی را درک کرده اید: wu wei توانایی عمل بدون عمل و ایجاد بدون تلاش غیر ضروری است.

اگر خطایی پیدا کردید، لطفاً قسمتی از متن را برجسته کرده و کلیک کنید Ctrl+Enter.

ایتالیایی‌ها، آن لذت‌پرستان، مفهوم فوق‌العاده‌ای دارند، La Dolce Far Niente، که به معنای «بی‌کاری شیرین» ترجمه می‌شود. اعتقاد بر این است که این عبارت برای اولین بار توسط نویسنده رومی، پلینی جوان، که در سال های 61-113 پس از میلاد در ایتالیا زندگی می کرد، به کار گرفته شد. این مفهوم به همان بی خیالی بی خیالی اشاره دارد که فرصت دارید بعد از چند ساعت کار به خانه برگردید، چرت بزنید، سپس به کافه مورد علاقه خود بروید تا یک لیوان شراب یا یک فنجان قهوه خوشمزه بنوشید.

ایده توقف و انجام هیچ کاری جدید نیست - در چین باستان آنها در مورد این مفهوم صحبت می کردند وو وی، هنر تفکر منفعل. این در شرایطی است که انسان هیچ دلیلی برای حرکت ندارد، مهم نیست به جلو یا عقب برود. آموزش وو وی ارتباط نزدیکی با توانایی زندگی در لحظه، اینجا و اکنون دارد. بنابراین، اصول اولیه انجام هیچ کاری یا وو وی چیست که باید به آنها تکیه کنید تا هوشمندانه و با احساس بیکار شوید؟

چیزها را مجبور نکنید

اصول وو وی، هیچ کاری انجام نمی دهد، اولین بار در اثر چینی باستانی تائو ته چینگ، که در حدود قرن ششم قبل از میلاد نوشته شده است، بیان شد. به گفته برخی منابع، نویسنده این اثر بزرگ، لائوتسه افسانه ای است. فیلسوف چینی باستان.

اصل انتظار منفعلانه برای عمل، نه تحمیل وقایع، در آموزش هیچ کاری کلیدی تلقی می شود. سرعت دیوانه وار زندگی شما را مجبور می کند که رویدادها را پیش بینی کنید، از قبل فکر کنید، مغز خود را در جستجوی راه حل هایی برای مشکلاتی که هنوز وجود ندارند، تحت فشار قرار دهید. ما مجبوریم به جلو فرار کنیم، اما همچنان در جای خود باقی می‌مانیم، درست مانند قهرمانان لوئیس کارول.

هر چیزی که باید اتفاق بیفتد بدون مشارکت شما اتفاق می افتد. وقتی لحظه عمل فرا می رسد، احساس خواهید کرد که انرژی در شما جمع شده است، شما سرشار از قدرت و اراده برای حرکت به جلو هستید. خود سیب به دست شما خواهد افتاد.

جهان را در نظر بگیرید

آخرین باری که ستاره ها یا حرکت ابرها را در یک روز بادی تماشا کردید کی بود؟ چند دهه پیش، در جوانی من؟ فیلسوف چینی، ژوانگ تزو، که او را نیز مؤلف دکترین وو وی می دانند، در مورد نیاز به انفعال متفکرانه در قرن چهارم قبل از میلاد صحبت کرد. به هر حال، از این اصل است که پاهای اثر معروف "هنر جنگ" رشد می کند: از پوچی سکوت برمی خیزد، از سکوت - عمل، از عمل - دانش.

به عنوان مثال، در ژاپن، به طور کلی یک روش رایج "غوطه ور شدن در جنگل" وجود دارد. دانشمندان ژاپنی به این نتیجه رسیده اند که 40 دقیقه پیاده روی در جنگل، در میان درختان، تأثیر مثبتی بر سلامت انسان دارد. سطح هورمون استرس کاهش می یابد، فشار خون عادی می شود، سیستم ایمنی تقویت می شود و به طور کلی احساس نزدیکی به شادی ایجاد می شود.

در اینجا یک گزینه استثنایی برای انجام هیچ کاری سالم وجود دارد - کاری را که انجام می دهید رها کنید و در نزدیکترین پارک قدم بزنید. به درختان نگاه کن، به باد گوش کن، به چیزهای کوچک توجه کن. در پایان پیاده روی مطمئناً احساس می کنید که یک فرد متفاوت هستید.

کم لذت ببرید

برای بسیاری از ما کمال گرایی از دوران کودکی به ما القا شده است. شاید به شما هم گفته شده باشد که باید برنامه ریزی کنید، رویاهای بزرگ داشته باشید، بیشتر تلاش کنید. مسابقه تسلیحاتی ابدی "بالاتر، قوی تر، بیشتر" فوق العاده خسته کننده است. تا زمانی که هدف به دست می آید، مطلقاً هیچ نیرویی برای لذت بردن از آن باقی نمی ماند. اگر این برای شما آشنا است، از اصل wu-wei استفاده کنید و هدف بیشتری را دنبال نکنید. از چیزهای کوچک لذت ببرید، اما آن را صادقانه انجام دهید.

دانشمندان مرکز تحقیقات دانشگاه برکلی به این نتیجه رسیدند که خوشبختی به معنای «کافی نبودن» نیست.

وقتی چیزهای خوبی وجود دارد، مغز آن را به عنوان لذت درک نمی کند و تولید هورمون های مربوطه را که این حالت جادویی را به ما می دهد متوقف می کند. برعکس، حتی بهتر است یاد بگیرید که شادی کنید و از چیزهای کوچک لذت ببرید.

البته این بدان معنا نیست که شما باید بر گلوی آرزوهای خود قدم بگذارید، با ژنده پوش راه بروید و در خاکستر زندگی کنید. فقط از هر اتفاق خوبی که برای شما می افتد لذت ببرید، حتی اگر یک پرتو آفتاب در وسط یک روز تاریک باشد، نه یک بنتلی مجلل در پارکینگ اداری.

به سکوت گوش کن

تراژدی زمان ما سروصدایی است که یک دقیقه هم قطع نمی شود. به همه جا نفوذ می کند و حتی در شب هم متوقف نمی شود. سر و صدای شهر باعث می شود بدن ما هورمون استرس تولید کند. ماتیاس باسنر، استاد روانپزشکی و متخصص خواب در دانشکده پزشکی پرلمن در دانشگاه پنسیلوانیا می گوید: ترشح مداوم آدرنالین و کورتیزول برای سلامتی بسیار مضر است و ممکن است علت بیماری قلبی باشد.

ما شما را تشویق نمی کنیم که شهر را ترک کنید و در تایگا مستقر شوید تا از سکوت لذت ببرید. اما می توانید صدای گوشی خود را بیشتر خاموش کنید یا هدفون را از گوش خود بیرون بیاورید، شب ها تلویزیون یا موسیقی بلند را به عنوان همراهی پس زمینه روشن نکنید و مدتی (از 20 دقیقه تا یک ساعت) را در سکوت بگذرانید. به خاطر حفظ سلامتی خود در سکوت مغز استراحت می کند، فراموش نکن.

به نظر می رسد در چین، جایی که اعتیاد به کار یک هنجار پذیرفته شده عمومی است، هیچ کس حتی وجود مفاهیم "تنبلی" و "بیکاری" را درک نمی کند. با این حال، تائوئیسم، یک آموزه سنتی چینی، شامل چنین اصطلاحی است. فلسفه وو وی شبیه اهمال کاری و تنبلی است. اما چیزی در آن وجود دارد که آن را از یک سرگرمی بی معنی متمایز می کند. اول از همه، طرفداران چنین فلسفه ای به سادگی در روند طبیعی چیزها دخالت نمی کنند. این اغلب "تفکر چیزها از یک مکان" نامیده می شود. انگار انسان در حال استراحت است و سعی می کند در زندگی و دنیای اطرافش دخالت نکند. اما در عین حال به فکر مسائل مبرم هستی است: معنای زندگی، جوهر انسان، وظیفه، صداقت، خیر و شر.

لائوتسه، فیلسوف مشهور چینی باستان، استدلال می‌کرد که اگر کسی برای آن تلاش کند، نمی‌توان بر جهان تسلط یافت.او آن را ظرف مقدسی نامید که هرکسی که با آن بی احترامی و مصرف گرایی برخورد می کند نفرین می کند. این اساس آموزه های وو وی است. این با آنچه در اروپا و آمریکا مرسوم است تفاوت اساسی دارد. اکثر کتاب‌های مربوط به سبک زندگی شاد به اتفاق اصرار دارند که موفقیت و میل به تسخیر جهان به هر قیمتی برای رسیدن به آرامش لازم است. اما با این حال، این شیوه زندگی اغلب به عمیق ترین ها منجر می شود. و فلسفه wu-wei، اگرچه کمتر مؤثر است، اما فقط هماهنگی درونی را ترویج می کند.

بی عملی مساوی با انجام هیچ کاری نیست

این میل بی فکر برای تحقق خود و دستیابی به اهداف را رد می کند. به هر حال، این روح را از بین می برد و فقط ما را از رسیدن به هماهنگی دور می کند. فلسفه وو وی ساده نیست. پس از همه، اساس زندگی شادتوازن درون یک فرد و بین او و کائنات است. این راز موفقیت در وو وی است: چشم پوشی از چیزهای زمینی به سوی چیزی بزرگتر. برای این کار باید از هرگونه فعالیت منفی دست بردارید. به عنوان مثال، از انتقاد دیگران یا پر کردن سر خود با افکار بدبینانه دست بردارید.

هر یک از ما ذخایر زیادی انرژی و پتانسیل داریم که باید عاقلانه از آن استفاده کنیم. شما باید از هدر دادن منابع خود برای چیزهای کوچک و بیهوده خودداری کنید. برای رسیدن به یک هدف جهانی تر به همه اینها نیاز خواهید داشت.

کائنات علیه شما کار نمی کند

فلسفه وو وی خواستار توقف جنگ است. از این گذشته، اگر متوجه شوید که بخشی از آن هستید و با آن شروع به وجود می کنید، نه موافق یا مخالف آن، آنگاه می توانید به رهایی روح برسید. ما برای هیچ کس و هیچ چیز زندگی نمی کنیم. هدف اصلی ما این است که یاد بگیریم با آنچه در اطرافمان است کار کنیم. همه چیز در دنیا به یکدیگر بستگی دارد.

نداشتن هدف مشخص بد نیست

هارمونی و چیزی است که ما و مسیر ما را در زندگی تعیین می کند. وو وی قصد دارد فعالیت های استرس زا و استرس زا را کنار بگذارد. به عنوان مثال، هدف گذاری و حرکت به سمت چیزی خاص. به جوانان امروز توجه کنید. آنها بسیار سخت کار می کنند و تمام توان خود را صرف پیشرفت می کنند نردبان شغلی. این سبک زندگی مساوی است با خود ویرانگری. به عنوان مثال، صنعت هنرمندان یا مجسمه سازان نباید تابع منطق یا نقشه روشن باشد. کار زندگی آنها بخشی از روح می شود که خود به خود حرکت می کند. فلسفه وو وی این را تضمین می کندگاهی لازم است به جریان و جریانی که شما را حمل می کند اعتماد کنید.

چه قدرت های بالاتری وجود داشته باشد یا نباشد، هر فرآیند طبیعی ناشی از چیزی است. ما موافقیم که مبنای علمی بسیاری از دگردیسی ها وجود دارد، اما چیزی وجود دارد که آنها را تحریک می کند. شما سعی نمی کنید حرکت زمین را حول محور خود متوقف کنید یا تمام حشرات روی این سیاره را از بین ببرید. همین اتفاق برای یک فرد می افتد. روال ما گاهی اوقات با تغییرات غیرمنتظره ای که نیازی به مقاومت در برابر آنها نیست رقیق می شود. از این گذشته، هر چیزی که برای شما اتفاق می افتد می تواند به یک اتفاق واقعاً خوب منجر شود.

سلام به همه نام من این است، من از سال 2011 در این آزمایش بودم و در این مدت به این نیاز رسیدم که اساس به اصطلاح استراتژی انتظار در طراحی انسانی و اینکه این انتظار در واقع چیست (استراتژی انتظار در نسخه مورد نظر) چیست.

اجازه دهید با این واقعیت شروع کنم که در همان سپیده دم شروع، آموزش هنوز انواع انرژی Generator، Projector، Reflector و Manifestor را نداشت. فقط یک بدنه و 2 استراتژی وجود داشت. به انتظار (به انتظار) و به انجام (برای انجام). و بنابراین، در سال 2000، Types ظاهر شد و ما می دانیم که حداقل 93٪ از بشریت به جای آغازگر، به "راکتورها" تعلق دارند.

و حتی Manifestor با Manifestor فرق دارد! تظاهرکنندگان «راست» هستند، افرادی پذیرا که، مانند زنبور عسل، حتی واقعاً خود به خود ظاهر نمی شوند، بلکه به تأثیر پاسخ می دهند.

بنابراین، این استراتژی کلان جهانی انتظار، واکنش، که تقریباً همه مردم روی زمین از آن اطلاعی ندارند و ادعا نمی کنند چیست؟))

او می آید هنر باستانیانفعالات وو وی.

هنر عدم انجام وو وی

احتمالاً wu-wei (عدم عمل) را می توان مفهوم محوری تائوئیسم به عنوان یک سیستم فرهنگی-روانی نامید. و در عین حال نامفهوم ترین.

از طریق عدم عمل، وحدت با تائو حاصل می شود و در عین حال نشان دهنده این است که سالک وحدت در مسیر درست است. «انفعال» به معنای انفعال نیست، بلکه دخالت نکردن در نظم طبیعی اشیا، عدم مخالفت با طبیعت، سیر طبیعی حوادث است. A دخالت می کند، با نظم طبیعی ایگو یا «من» مخالفت می کند.

اعتقاد بر این است که طبیعت انسان در ابتدا طبیعی و هماهنگ با اصل کیهانی است، بنابراین با جریان طبیعی رویدادها. تائوئیسم به طور کلی میل به طبیعی بودن، برای سادگی طبیعی و خودانگیختگی را اعلام می کرد.

تا رسیدن به بالاترین هدف: ادغام، شناسایی افراد ماهر با جوهر واقعی همه چیزها و پدیده ها، با نیروی محرکه جهان - تائو.

خود دروغین

شخصیت، "من"، همانطور که در چین باستان، و در دنیای مدرن- آموزش و پرورش بسیار تصنعی است که در فرآیند آموزش و پرورش متناسب با نیاز جامعه شکل می گیرد که خود ساختار، اهداف و نیازهای بسیار مصنوعی دارد. فرد هنجارها و نیازهای پذیرفته شده در فرهنگ معین را جذب می کند و صادقانه آنها را برای خود طبیعی می داند. و فعالانه در زندگی جامعه شرکت می کند: آرزو می کند، به دست می آورد، عمل می کند...

تحقق نیازهای مصنوعی، پیروی از ارزش‌های مصنوعی تثبیت شده، تمرکز بر آرمان‌های القا شده. اقدامات ناشی از چنین ارزش های مصنوعی در تائوئیسم به عنوان مانعی برای کسب (به طور دقیق تر، به فعلیت رساندن) ماهیت واقعی فرد در نظر گرفته می شود.

بازگشت به حالت "ایده آل" وحدت با جهان به معنای عدم دخالت امیال نفس در اعمال ما است. در همان زمان، اقدامات همچنان انجام می شود. از این گذشته، انفعال به هیچ وجه عدم فعالیت منفعلانه نیست.

فعالیت در Non-Action

فعالیت در اینجا نه تنها مجاز، بلکه عادی و حتی مطلوب است. اما - فعالیت خود به خود، طبیعی است که از نیازهای واقعی طبیعت ما سرچشمه می گیرد. عدم عمل به این معنی است که «من» ما که به سمت طرح‌های «ایده‌آل» گرایش دارد و تصوری مصنوعی از جهان و خودش دارد، در این فرآیند خلاقانه خودبه‌خود دخالتی نمی‌کند.

چرا مصنوعی؟

اولاً به این دلیل که آگاهی عادتی ما نمی تواند حضور را تحمل کند تضادهای داخلی، مستلزم منطق و نظم دقیق است. از سوی دیگر، ما عادت داریم که جهان را با تشخیص متضادهای موجود در آن درک کنیم: خیر-شر، مادی- معنوی، تاریکی-نور، فرد-جهان.

در عین حال، تعداد کمی از مردم در نظر می گیرند که همه موارد فوق در واقعیت وجود ندارد، که این فقط ایده ما است. برای ما راحت است که جهان را اینگونه درک کنیم، نه بیشتر.

اما اکثر ما دیدگاه خود را نسبت به جهان (و خودمان) محکم و استوار می دانیم واقعیت عینی. با این وجود، ناسازگاری بین واقعیت واقعی و خیالی، به طور معمول، به نفع دومی حل می شود.

بر اساس این طرح ها (به طور دقیق تر، تصویر جهان و خود)، "من" عمل می کند. احتمالاً توضیح اینکه این موضوع هیچ ربطی به نیازهای واقعی ذاتی طبیعت ما ندارد، ضروری نخواهد بود.

از انباشت دانش و یادگیری گرفته تا حالت جریان و ادراک

در اصل، یک فرد زندگی خود را در دنیای غیر واقعی نمی گذراند. هدف اعمال تائوئیستی تغییر آگاهی به گونه ای است که شخص بتواند بدون تعصب به جهان نگاه کند، نه از طریق عینک تحریف کننده ایده های تلقین شده.

نه به دست آوردن دانش جدید در مورد جهان، بلکه توانایی رویارویی با واقعیت. و آن را مستقیماً، شهودی، بدون "تقسیم" مصنوعی به متضادهای ساختگی درک کنید.

به عنوان مثال، موقعیت انسان محور غیرممکن می شود، زیرا انسان جزء لاینفک جهان است. و البته، هیچ تقسیم بندی اجتماعی تعیین شده ای از «ما و آنها»، «ما و دیگران» وجود ندارد.

با ایگو مبارزه کنید یا از Non-Action استفاده کنید؟

همین امر در مورد شخصیت نیز صدق می کند. نیازی نیست چیز اضافی به آن اضافه کنید. برعکس، وقتی ساختارهای مصنوعی حذف می‌شوند، خود واقعی در صحنه ظاهر می‌شود که از طریق آن هماهنگی جهان آشکار می‌شود. گذشته از این، خود واقعی خود را از جهان جدا نمی کند، یا بهتر است بگویم با آن مخالفت نمی کند.

احساسات مصنوعی، دلبستگی ها، امیال نه در ادراک و نه در عمل دخالت نمی کند. جهان آنقدر درک نمی شود که مستقیماً و بدون قضاوت درک می شود - نه به صورت تحلیلی، بلکه شهودی، و بنابراین به طور کل نگر و دقیق.

شخصیت به عنوان بخشی از جهان تلقی می شود. بنابراین، فرد در فرآیندهای تغییر در جهان قرار می گیرد. اگر "من" با این فرآیندها تداخل نداشته باشد، خود شخصیت ویژگی های "سیالیت"، انعطاف پذیری را به دست می آورد، بسته به وضعیت در حال تغییر قادر به تغییرات انعطاف پذیر می شود.

در عمل، این به طور قابل توجهی سازگاری را افزایش می دهد. علاوه بر این، چنین شخصی واقعاً در فرآیندهای تغییر گنجانده می شود - در واقع، در خود زندگی، دائماً آنچه را که اتفاق می افتد تجربه و درک می کند. مشارکت در روند زندگی به طور چشمگیری کیفیت آن را بهبود می بخشد.

رهایی از کلیشه های اجتماعی

هیچ چیز کم و بیش مهمی وجود ندارد، فعالیت های "بالا" یا "کم" (رهایی از احساسات، وابستگی ها و ارزیابی های اجتماعی را به خاطر بسپارید). همه زندگی مهم است، هر لحظه از آن، هر کسب و کاری در هماهنگی با کیهان تلقی می شود و این نکته اصلی است.

هر عملی به طبیعی ترین روش انجام می شود - و بنابراین به مؤثرترین روش، زیرا تائو در همه چیز ظاهر می شود و همه چیز را شامل می شود. ما با در نظر گرفتن ماهیت چیزها و پیروی از جریان طبیعی رویدادها به اهداف می رسیم.

می توانیم بگوییم که با رسیدن به چنین حالتی، اعمال یک فرد به سادگی توسط او به عنوان اقدامات خود درک نمی شود.

تائوئیست به عنوان بخشی از جهان وجود دارد و تقریباً در آن حل می شود و تغییراتی که در جهان رخ می دهد به طور طبیعیخود را در اعمال انسان نشان می دهند. این بدان معنی است که اقدامات چنین شخصی کاملاً مناسب با موقعیت، خود به خود، به موقع و در نتیجه مؤثرترین است.

این تأثیر احتمالاً در تمثیل آشپز (رساله ژوانگ تزو) به بهترین شکل توصیف شده است.

تمثیل پادشاه و آشپز

آشپز به سؤال پادشاه که از مهارت او در بریدن لاشه شگفت زده شده بود، پاسخ می دهد:

من با اعتماد به فرمان آسمانی، چاقو را از مفاصل اصلی هدایت می کنم، بی اختیار به حفره های داخلی نفوذ می کنم و فقط به دنبال تغییر ناپذیری می افتم و بنابراین هرگز با ماهیچه ها یا تاندون ها، به جز استخوان ها، برخورد نمی کنم...

از این گذشته ، همیشه در اتصالات لاشه شکاف وجود دارد و تیغه چاقوی من ضخامت ندارد. وقتی چیزی را وارد فضای خالی می کنید که ضخامت ندارد، همیشه فضای زیادی برای راه رفتن چاقو وجود دارد. به همین دلیل، حتی نوزده سال بعد، چاقوی من هنوز به نظر می رسد که از سنگ آهن جدا شده است.

با این حال، هر بار که به یک مکان سخت می رسم، می بینم که در کجا کار سختی خواهم داشت و حواسم را جمع می کنم. از نزدیک به این مکان نگاه می کنم، آهسته و نرم حرکت می کنم، چاقو را با احتیاط حرکت می دهم و ناگهان لاشه متلاشی می شود، مانند توده ای از خاک که روی زمین فرو می ریزد.

کامل! - پادشاه ون هوی فریاد زد. - پس از گوش دادن به سرآشپز دین، فهمیدم که چگونه به زندگی غذا بدهم.

وحدت جهان

و در واقع، همه چیز در جهان به هم مرتبط است. در کوچک می توانید بزرگ را ببینید، به ویژه - بازتابی از کل. و این جنبه دیگری از جهان بینی تائوئیست است.

بنابراین من با نقل قول دیگری از چوانگ تزو پایان می دهم:

«هرچقدر هم که با دست انسان هیزم بیاوری، باز هم می سوزد. اما آتش بیشتر گسترش می یابد و هیچ کس نمی داند به کجا ختم خواهد شد.»

PS

این پایان موضوع استراتژی انتظار نیست، مطالب بیشتری در مورد آن وجود خواهد داشت، اما درک واقعی شکوه، سادگی و رهایی تنها با تمرین، آزمایش و اعتماد در زندگی به دست می آید.