صفحه اصلی / برای روابط / کار دوره: جهت گیری های ارزشی و برنامه های زندگی در نوجوانی. شخصیت در جوانی

کار دوره: جهت گیری های ارزشی و برنامه های زندگی در نوجوانی. شخصیت در جوانی

نوجوانی مرحله شکل گیری خودآگاهی و جهان بینی خود، مرحله تصمیم گیری مسئولانه، مرحله صمیمیت انسانی است که ارزش های دوستی، عشق، صمیمیت می تواند در درجه اول اهمیت قرار گیرد. مرد جوان در پاسخ به سؤالات «من کیستم برای چه تلاش می کنم؟» می گوید:

1) خودآگاهی - یک ایده کل نگر از خود، نگرش عاطفی نسبت به خود، عزت نفس نسبت به ظاهر خود، ویژگی های ذهنی، اخلاقی، ارادی، آگاهی از نقاط قوت و ضعف خود، که بر اساس آن احتمالات هدف گذاری شده است. خودسازی و خودآموزی بوجود می آید.

2) جهان بینی خود به عنوان یک سیستم یکپارچه از دیدگاه ها، دانش ها، اعتقادات فلسفه زندگی فرد، که مبتنی بر مقدار قابل توجهی از دانش قبلی و توانایی شکل گرفته برای تفکر نظری انتزاعی است که بدون آن دانش ناهمگون به یک سیستم واحد؛

3) میل به بازاندیشی و درک انتقادی همه چیز در اطراف ما، ابراز استقلال و اصالت خود، ایجاد نظریه های خود در مورد معنای زندگی، عشق، شادی، سیاست و غیره. ویژگی جوانان حداکثر گرایی قضاوت و نوعی خود محوری تفکر است. اما در چنین شرایطی، مرد جوان مجبور می شود به حمایت اخلاقی همسالان خود تکیه کند و این منجر به واکنش معمولی "افزایش حساسیت (تلقین پذیری ناخودآگاه، سازگاری آگاهانه) می شود - تأثیر همسالان، که یکنواختی را تعیین می کند. سلایق، سبک های رفتاری، هنجارهای اخلاقی (مد جوانان، اصطلاحات تخصصی، خرده فرهنگ)، حتی جنایات در بین جوانان، به طور معمول، ماهیت گروهی دارد، که تحت تأثیر یک گروه انجام می شود. جهان سوم» که بین کودکی و بزرگسالی وجود دارد، از آنجایی که فیزیولوژیکی و بلوغ کامل شده است (دیگر کودک نیست)، اما از نظر اجتماعی هنوز یک شخصیت بزرگسال مستقل نیست و یک تصویر پایدار از شخصیت، "من" فرد شکل گیری خودآگاهی در چندین جهت رخ می دهد:

1) باز کردن دنیای درونی

2) آگاهی از برگشت ناپذیری زمان، درک محدود بودن وجود خود وجود دارد. این درک ناگزیر بودن مرگ است که باعث می شود شخص به طور جدی در مورد معنای زندگی، در مورد چشم اندازهای خود، آینده خود، در مورد اهداف خود فکر کند.

3) تصوری کل نگر از خود، نگرش نسبت به خود شکل می گیرد و ابتدا به ویژگی های بدن، ظاهر، جذابیت و سپس جنبه های اخلاقی و روانی خود پی می برد و ارزیابی می کند.



4) آگاهی رخ می دهد و نگرش نسبت به شهوانی جنسی در حال ظهور شکل می گیرد. تمایلات جنسی نوجوانان با تمایلات جنسی بزرگسالان متفاوت است. نیاز به درک معنوی و تمایلات جنسی اغلب با هم منطبق نیستند و می توانند به سمت اشیاء مختلف هدایت شوند. به تعبیر مجازی یک متخصص جنسی، «یک مرد جوان زنی را که از نظر فیزیولوژیکی به او جذب می شود، دوست ندارد، و از نظر جنسی به دختری که دوستش دارد، نگرش پاکیزه ای نسبت به دختری که احساسات لطیف را برمی انگیزد، ندارد در او.»

53) نئوپلاسم ها در نوجوانی.

شکل‌گیری‌های روان‌شناختی جدید نوجوانی، خودتعیین‌گری حرفه‌ای و جهان‌بینی است (خودتعیین‌گری شخصی به‌عنوان نیاز پسران و دختران برای گرفتن موقعیت درونی یک بزرگسال، شناخت جایگاه خود در جامعه، درک خود و توانایی‌هایشان عمل می‌کند). .

انتخاب یک حرفه نه تنها انتخاب یک یا آن فعالیت حرفه ای، بلکه یک انتخاب است مسیر زندگیبه طور کلی، جستجو برای مکان خاصی در جامعه، گنجاندن نهایی خود در زندگی کل اجتماعی (L. S. Vygotsky). در دبیرستان، رابطه نزدیکی بین نیات حرفه ای دانش آموزان و روابط بین فردی آنها وجود دارد: گروه های فرعی در بین دانش آموزان کلاس بر اساس اصل حرفه آینده مشابه یا مشابه سازماندهی مجدد می شوند.

تحت تأثیر نیاز به خودتعیین و بر اساس نیازهایی که در دوران نوجوانی به وجود آمد ویژگی های روانیدختر و پسر به طور کلی شروع به درک می کنند مقوله های اخلاقیو تجربه خودتان و دیگران، دیدگاه های اخلاقی خود را توسعه دهید. آنها از الزامات تأثیرات خارجی و انگیزه های داخلی فوری خود رها می شوند و مطابق با اهداف آگاهانه و آگاهانه عمل می کنند. تصمیمات گرفته شده. از یک فرد تابع شرایط، به تدریج به رهبر این شرایط تبدیل می شوند، فردی که اغلب خود محیط را ایجاد می کند و فعالانه آن را تغییر می دهد.



اوایل نوجوانی دوره شکل گیری برنامه های زندگی است.

از یک رویا و یک ایده آل، به عنوان یک الگوی عمداً دست نیافتنی، به تدریج یک برنامه فعالیت کمابیش واقع بینانه و واقعیت محور پدید می آید.

دوره نوجوانی دوره خودتعیین است. خودتعیین - اجتماعی، شخصی، شغلی، معنوی و عملی- وظیفه اصلی نوجوانی است. فرآیند تعیین سرنوشت مبتنی بر انتخاب زمینه فعالیت آینده است. با این حال، خودتعیین حرفه ای با وظایف خودتعیین اجتماعی و شخصی، با جستجوی پاسخ برای سؤالات مرتبط است: چه کسی، چه چیزی، با تعیین چشم اندازهای زندگی، با طراحی آینده. رشد انسان در دوران نوجوانی می تواند مسیرهای مختلفی را طی کند.

جوانی می تواند آشفته باشد: جستجو برای معنای زندگی، جایگاه شما در این دنیا می تواند به ویژه شدید شود. برخی از دانش آموزان دبیرستانی به آرامی و پیوسته به سمت نقطه عطفی در زندگی خود حرکت می کنند و سپس با سهولت نسبی وارد سیستم جدیدی از روابط می شوند. آنها بیشتر به ارزش های پذیرفته شده عام علاقه دارند و بیشتر به ارزیابی دیگران و اقتدار بزرگسالان گرایش دارند. تغییرات شدید و ناگهانی نیز امکان پذیر است که به لطف خودتنظیمی به خوبی توسعه یافته باعث ایجاد مشکل در توسعه نمی شود.

انتخاب حرفه و نوع مؤسسه آموزشی ناگزیر مسیرهای زندگی دختر و پسر را متمایز می کند و زمینه ساز تفاوت های روانی-اجتماعی و روانی فردی آنها می شود. فعالیت های آموزشی تبدیل به آموزشی و حرفه ای می شود و آرزوهای حرفه ای و شخصی دختران و پسران را تحقق می بخشد. جایگاه پیشرو در میان دانش آموزان دبیرستانی توسط انگیزه های مربوط به تعیین سرنوشت و آمادگی برای زندگی مستقل با تحصیلات بیشتر و خودآموزی اشغال می شود. این انگیزه ها معنای شخصی پیدا می کنند و قابل توجه می شوند. اکثریت قریب به اتفاق دختران و پسران دانش‌آموزان مدارس عمومی یا مدارس متوسطه حرفه‌ای یا ویژه هستند. در همان زمان، بخش خاصی از پسران و دختران شروع به کار مستقل می کنند. الگوهای اصلی رشد در جوانان در محتوا و شرایط خاص آموزش و پرورش مشخص می شود مرد جوان. اوایل نوجوانی با شکل گیری برنامه های زندگی مشخص می شود. برنامه زندگی به عنوان مجموعه ای از نیات به تدریج تبدیل به یک برنامه زندگی می شود، زمانی که موضوع تأمل نه تنها نتیجه نهایی، بلکه راه های دستیابی به آن نیز باشد. برنامه زندگی برنامه ای از اقدامات بالقوه ممکن است. همانطور که I. S. Kon اشاره می کند، تعدادی تناقض در محتوای برنامه ها وجود دارد. دختران و پسران در انتظارات خود در رابطه با فعالیت های حرفه ای آینده و خانواده، کاملاً واقع بین هستند. اما در زمینه آموزش، ارتقای اجتماعی و رفاه مادیادعاهای آنها اغلب اغراق آمیز است.

یکی از دستاوردهای این مرحله، سطح جدیدی از رشد خودآگاهی است: 1) کشف دنیای درونی خود با تمام یکپارچگی و منحصر به فرد بودن فردی. 2) تمایل به خودشناسی؛ 3) شکل گیری هویت شخصی، احساس هویت فردی، تداوم و وحدت. 4) عزت نفس؛ 5) شکل گیری یک روش شخصی، زمانی که در بسیاری از برخوردهای زندگی یک جوان می تواند با صدای بلند بگوید: "من شخصاً مسئول این هستم!"

یکی از ویژگی های اوایل جوانی، تشکیل برنامه های زندگی است. برنامه زندگی به عنوان مجموعه ای از نیات به تدریج تبدیل به یک برنامه زندگی می شود، زمانی که موضوع تأمل نه تنها نتیجه نهایی، بلکه راه های دستیابی به آن نیز باشد. برنامه زندگی برنامه ای از اقدامات بالقوه ممکن است. در محتوای طرح ها، همانطور که توسط I.S. ضمناً تعدادی تناقض وجود دارد. دختران و پسران در انتظارات خود در رابطه با فعالیت های حرفه ای آینده و خانواده، کاملاً واقع بین هستند. اما در حوزه آموزش، پیشرفت اجتماعی و رفاه مادی، ادعاهای آنها اغلب مبالغه آمیز است. در عین حال، سطح بالای آرزوها با سطح بالایی از آرزوهای حرفه ای پشتیبانی نمی شود. برای بسیاری از جوانان، تمایل به کسب درآمد بیشتر با آمادگی روانی برای کار فشرده تر و ماهرتر ترکیب نمی شود. برنامه های حرفه ای دختر و پسر به اندازه کافی درست نیست. در حالی که به طور واقع بینانه دنباله دستاوردهای زندگی آینده خود را ارزیابی می کنند، در تعیین زمان بندی احتمالی اجرای آنها بیش از حد خوش بین هستند. در عین حال، دختران در سنین پایین تر از پسران انتظار موفقیت در تمام زمینه های زندگی را دارند. این نشان دهنده عدم آمادگی آنها برای مشکلات و مشکلات واقعی زندگی مستقل آینده است. تضاد اصلی در چشم انداز زندگی مردان و زنان جوان عدم استقلال و آمادگی آنها برای فداکاری برای تحقق آینده اهداف زندگی است. اهدافی که فارغ التحصیلان آینده برای خود تعیین می کنند، در حالی که برای انطباق با توانایی های واقعی خود آزمایش نشده باقی می مانند، اغلب نادرست هستند و از «خیال گرایی» رنج می برند. گاهی اوقات، جوانان که به سختی چیزی را امتحان کرده اند، هم در برنامه های خود و هم در خود ناامید می شوند. چشم انداز طرح شده می تواند بسیار خاص باشد و سپس به اندازه کافی انعطاف پذیر نباشد تا اجرای آن موفقیت آمیز باشد. یا خیلی کلی است و با عدم قطعیت مانع اجرای موفقیت آمیز می شود.

آمادگی برای تعیین سرنوشت به عنوان اصلی ترین شکل گیری جدید اوایل نوجوانی

یکی از دستاوردهای این مرحله، ارتقای سطح جدیدی از خودآگاهی است.

· کشف دنیای درونی خود در تمام یکپارچگی و منحصر به فرد بودن آن.

· تمایل به خودشناسی.

· شکل گیری هویت شخصی، احساس هویت فردی، تداوم و وحدت.

· احترام به خود

· شکل گیری یک روش شخصی، زمانی که در بسیاری از برخوردهای زندگی یک جوان می تواند با صدای بلند بگوید: "من شخصاً مسئول این هستم!"

وضعیت اجتماعی رشد در نوجوانی

تغییرات در موقعیت درونی فرد در دوران گذار از نوجوانی به نوجوانی (تمرکز بر آینده). ماهیت جدید نیازهای جوانان با واسطه، آگاهانه و داوطلبانه است. نیازهای اساسی دوران نوجوانی: ارتباط با همسالان، استقلال، محبت، موفقیت (انگیزه موفقیت)، خودسازی و رشد خود در دوران نوجوانی. وظایف دوران نوجوانی: انتخاب حرفه و آمادگی برای کار، آمادگی برای ازدواج و ایجاد خانواده. فعالیت آموزشی و حرفه ای به عنوان فعالیت پیشرو در دوره نوجوانی.

جهان بینی انسان

18.03.2015

اسنژانا ایوانووا

حتی یک نفر در جهان "به همین شکل" زندگی نمی کند. هر یک از ما اطلاعاتی در مورد جهان داریم، ایده هایی در مورد اینکه چه چیزی خوب است و چه چیزی بد است...

حتی یک نفر در جهان "به همین شکل" زندگی نمی کند. هر یک از ما اطلاعاتی در مورد جهان داریم، ایده هایی در مورد اینکه چه چیزی خوب است و چه چیزی بد است، چه اتفاقی می افتد و چه چیزی نمی افتد، چگونه این یا آن کار را انجام دهیم و با مردم روابط برقرار کنیم. همه موارد فوق با هم معمولاً جهان بینی نامیده می شود.

مفهوم و ساختار جهان بینی

دانشمندان جهان بینی را به عنوان دیدگاه ها، اصول، ایده هایی تفسیر می کنند که درک فرد از جهان، رویدادهای جاری و جایگاه او در میان مردم را تعیین می کند. جهان بینی به وضوح شکل گرفته زندگی را نظم می دهد، در حالی که فقدان آن (معروف "ویرانی در ذهن" بولگاکف) وجود یک فرد را به هرج و مرج تبدیل می کند که به نوبه خود منجر به ظهور مشکلات روانی می شود. ساختار جهان بینی شامل اجزای زیر است.

شناختی

انسان در طول زندگی خود دانش کسب می کند، حتی زمانی که مطالعه را متوقف کند. واقعیت این است که معرفت می تواند معمولی، علمی، دینی و ... باشد. دانش عادی بر اساس تجربه ای شکل می گیرد که در زندگی روزمره. مثلاً سطح داغ اتو را گرفتند، سوختند و فهمیدند که بهتر است این کار را نکنند. با تشکر از دانش معمولیشما می توانید در دنیای اطراف خود حرکت کنید، اما اطلاعات به دست آمده از این طریق اغلب اشتباه و متناقض است.

دانش علمی به طور منطقی توجیه، نظام مند و در قالب شواهد ارائه می شود. نتایج چنین دانشی قابل تکرار است و به راحتی تأیید می شود ("زمین کروی است"، "مربع هیپوتنوس برابر است با مجموع مربع های پاها" و غیره). دستیابی به دانش علمی به لطف دانش نظری امکان پذیر است، که به فرد اجازه می دهد از موقعیت بالاتر برود، تضادها را حل کند و نتیجه گیری کند.

معرفت دینی مشتمل بر جزمیات (در مورد خلقت جهان، زندگی زمینی عیسی مسیح و غیره) و درک این جزمات است. تفاوت علم علمی با معرفت دینی در این است که اولی قابل تأیید است، در حالی که دومی بدون مدرک پذیرفته می شود. علاوه بر موارد فوق، انواع دانش شهودی، اعلامی، فراعلمی و غیره وجود دارد.

ارزش هنجاری

این مؤلفه مبتنی بر ارزش ها، آرمان ها، باورهای فرد و همچنین هنجارها و قواعدی است که بر تعامل افراد حاکم است. ارزش ها توانایی یک شی یا پدیده برای برآوردن نیازهای مردم است. ارزش ها می توانند جهانی، ملی، مادی، معنوی و غیره باشند.

به لطف باورها، یک شخص یا گروهی از مردم مطمئن هستند که در مورد اعمال خود، روابط خود با یکدیگر و رویدادهایی که در جهان رخ می دهد، درست می گویند. برخلاف پیشنهاد، باورها بر اساس نتیجه گیری های منطقی شکل می گیرند و بنابراین معنادار هستند.

عاطفی-ارادی

می‌توانی بدانی که سخت شدن بدن را قوی می‌کند، نمی‌توانی با بزرگترهایت بی ادبی کنی، مردم با سبز شدن چراغ از خیابان عبور می‌کنند و بی‌ادبانه است که حرف‌های طرف مقابلت را قطع کنی. اما اگر فردی آن را نپذیرد یا نتواند برای عملی کردن آن تلاش کند، ممکن است تمام این دانش بی فایده باشد.

عملی

درک اهمیت و ضرورت انجام برخی اعمال، اگر فرد شروع به عمل نکند، به فرد اجازه نمی دهد به هدفی دست یابد. همچنین مؤلفه عملی جهان بینی شامل توانایی ارزیابی موقعیت و تدوین استراتژی برای اقدام در آن است.

انتخاب مولفه های جهان بینی تا حدودی دلخواه است، زیرا هیچ یک به تنهایی وجود ندارد. هر فرد بسته به شرایط فکر می کند، احساس می کند و عمل می کند و نسبت این مولفه ها هر بار به طور قابل توجهی متفاوت است.

انواع اساسی جهان بینی

جهان بینی یک فرد همراه با خودآگاهی شروع به شکل گیری کرد. و از آنجایی که در طول تاریخ مردم جهان را به شیوه های مختلف درک و توضیح داده اند، در طول زمان انواع جهان بینی های زیر ایجاد شده است:

  • اسطوره ای.افسانه ها به این دلیل به وجود آمدند که مردم نمی توانستند پدیده های طبیعت یا زندگی اجتماعی (باران، رعد و برق، تغییر روز و شب، علل بیماری، مرگ و غیره) را به طور منطقی توضیح دهند. اساس اسطوره غلبه توضیحات خارق العاده بر توضیحات معقول است. در عین حال، اسطوره ها و افسانه ها مشکلات اخلاقی و اخلاقی، ارزش ها، درک خوب و بد و معنای اعمال انسان را منعکس می کنند. بنابراین مطالعه اسطوره ها نقش مهمی در شکل گیری جهان بینی مردم دارد.
  • مذهبی.برخلاف اسطوره ها، دین بشری حاوی جزماتی است که همه پیروان این آموزه باید به آن پایبند باشند. اساس هر دینی رعایت موازین اخلاقی و داشتن سبک زندگی سالم به تمام معناست. دین مردم را متحد می کند، اما در عین حال می تواند نمایندگان ادیان مختلف را از هم جدا کند.
  • فلسفی.جهان بینی این نوع مبتنی بر تفکر نظری، یعنی منطق، نظام و تعمیم است. اگر جهان بینی اساطیریبیشتر بر احساسات تکیه می کند، سپس در فلسفه نقش اصلی به عقل داده می شود. تفاوت جهان بینی فلسفیآن است آموزه های دینیدلالت بر تفسیرهای جایگزین ندارند و فیلسوفان حق آزاداندیشی دارند.

دانشمندان مدرن بر این باورند که جهان بینی ها نیز انواع زیر دارند:

  • معمولی.جهان بینی این نوع بر اساس عقل سلیم و تجربه ای است که فرد در طول زندگی دریافت می کند. جهان بینی روزمره خود به خود از طریق آزمون و خطا شکل می گیرد. این نوع جهان بینی به ندرت به صورت خالص یافت می شود. هر یک از ما دیدگاه خود را در مورد جهان بر اساس دانش علمی، عقل سلیم، اسطوره ها و باورهای دینی شکل می دهیم.
  • علمی.است مرحله مدرنتوسعه جهان بینی فلسفی منطق، تعمیم ها و سیستم نیز در اینجا اتفاق می افتد. اما با گذشت زمان، علم بیشتر و بیشتر از نیازهای واقعی انسان دور می شود. علاوه بر محصولات مفید، سلاح های کشتار جمعی، ابزارهای دستکاری آگاهی مردم و غیره امروزه به طور فعال در حال توسعه هستند.
  • انسان گرا.از نظر اومانیست ها، یک فرد برای جامعه یک ارزش است - او حق توسعه، تحقق خود و ارضای نیازهای خود را دارد. هیچ کس نباید توسط شخص دیگری تحقیر یا استثمار شود. متاسفانه در زندگی واقعیهمیشه اینطور نیست.

شکل گیری جهان بینی یک فرد

جهان بینی یک فرد از دوران کودکی تحت تأثیر عوامل مختلفی قرار می گیرد (خانواده، مهد کودک، یعنی رسانه های جمعی، کارتون، کتاب، فیلم و غیره). با این حال، این روش شکل گیری جهان بینی خود به خودی تلقی می شود. جهان بینی فرد به طور هدفمند در فرآیند آموزش و پرورش شکل می گیرد.

سیستم آموزشی داخلی بر ایجاد جهان بینی دیالکتیکی- ماتریالیستی در کودکان، نوجوانان و مردان جوان متمرکز است. منظور از جهان بینی دیالکتیکی ماتریالیستی این است که:

  • جهان مادی است؛
  • هر چیزی که در جهان وجود دارد مستقل از آگاهی ما وجود دارد.
  • در جهان همه چیز به هم پیوسته است و طبق قوانین خاصی توسعه می یابد.
  • یک فرد می تواند و باید دانش قابل اعتمادی در مورد جهان دریافت کند.

از آنجایی که شکل گیری جهان بینی فرآیندی طولانی و پیچیده است و کودکان، نوجوانان و جوانان جهان پیرامون خود را به گونه ای متفاوت درک می کنند، جهان بینی بسته به سن دانش آموزان و دانش آموزان متفاوت شکل می گیرد.

سن پیش دبستانی

در رابطه با این عصر جا دارد از آغاز شکل گیری جهان بینی صحبت کنیم. ما در مورد نگرش کودک به جهان صحبت می کنیم و به کودک راه های وجود در جهان را آموزش می دهیم. در ابتدا، کودک واقعیت را به طور کلی درک می کند، سپس می آموزد که جزئیات را شناسایی کند و بین آنها تمایز قائل شود. در این میان فعالیت های خود نوزاد و ارتباط او با بزرگسالان و همسالان نقش مهمی ایفا می کند. والدین و مربیان کودک پیش دبستانی را به دنیای اطرافش معرفی می کنند، به او استدلال می آموزند، روابط علت و معلولی برقرار می کنند ("چرا در خیابان گودال ها وجود دارد؟"، "اگر بدون کلاه به حیاط بروید چه اتفاقی می افتد". در زمستان؟")، و راه هایی برای حل مشکلات پیدا کنید ("چگونه به بچه ها کمک کنیم از دست گرگ فرار کنند؟"). با برقراری ارتباط با دوستان، کودک یاد می گیرد که چگونه با مردم رابطه برقرار کند، نقش های اجتماعی را ایفا کند و طبق قوانین عمل کند. داستان نقش مهمی در شکل دادن به آغاز جهان بینی کودک پیش دبستانی ایفا می کند.

سن مدرسه اول

در این سن، شکل گیری جهان بینی در دروس و خارج از آن اتفاق می افتد. دانش‌آموزان در مورد جهان از طریق فعالیت‌های شناختی فعال به دست می‌آورند. در این سن، کودکان می توانند به طور مستقل اطلاعات مورد علاقه خود را (در کتابخانه، اینترنت) پیدا کنند، اطلاعات را با کمک یک بزرگسال تجزیه و تحلیل کنند و نتیجه گیری کنند. جهان بینی در فرآیند ایجاد ارتباطات بین رشته ای با رعایت اصل تاریخ گرایی در هنگام مطالعه برنامه شکل می گیرد.

کار بر روی شکل گیری جهان بینی در حال حاضر با دانش آموزان کلاس اول انجام شده است. در عین حال، در رابطه با سن دبستان هنوز نمی توان در مورد شکل گیری باورها، ارزش ها، آرمان ها صحبت کرد. تصویر علمیصلح کودکان در سطح ایده ها با پدیده های طبیعت و زندگی اجتماعی آشنا می شوند. این امر زمینه را برای شکل گیری یک جهان بینی پایدار در مراحل بعدی رشد انسانی ایجاد می کند.

نوجوانان

در این سن است که رشد جهان بینی واقعی رخ می دهد. دختران و پسران مقدار معینی دانش دارند، تجربه زندگی دارند و می توانند به طور انتزاعی فکر و استدلال کنند. نوجوانان همچنین با تمایل به تفکر در مورد زندگی، جایگاه خود در آن، اعمال مردم و قهرمانان ادبی مشخص می شوند. یافتن خود یکی از راه های شکل گیری جهان بینی است.

نوجوانی زمانی است که باید به این فکر کرد که چه کسی و چه کسی باشد. متاسفانه در دنیای مدرنبرای جوانان دشوار است که رهنمودهای اخلاقی و سایر دستورالعمل هایی را انتخاب کنند که به آنها کمک کند بزرگ شوند و تشخیص خوب از بد را به آنها بیاموزند. اگر هنگام ارتکاب برخی اقدامات، یک پسر یا دختر نه با ممنوعیت های بیرونی (ممکن است یا نه)، بلکه با اعتقادات درونی هدایت شود، این نشان می دهد که جوانان در حال رشد هستند و معیارهای اخلاقی را می آموزند.

شکل گیری جهان بینی در نوجوانان در فرآیند گفتگو، سخنرانی، گشت و گذار، کار آزمایشگاهی، بحث، مسابقه، بازی های فکری و غیره اتفاق می افتد.

پسران

در این مرحله سنی، جوانان یک جهان بینی (عمدتا علمی) را با تمامیت و گستره آن شکل می دهند. مردان جوان هنوز بالغ نشده اند، با این حال، در این سن آنها از قبل یک سیستم کم و بیش روشن از دانش در مورد جهان، باورها، ایده آل ها، ایده هایی در مورد چگونگی رفتار و نحوه انجام موفقیت آمیز این یا آن کسب و کار دارند. مبنای پیدایش همه اینها خودآگاهی است.

ویژگی جهان بینی در نوجوانی این است که یک پسر یا دختر سعی می کند زندگی خود را نه به عنوان زنجیره ای از رویدادهای تصادفی، بلکه به عنوان چیزی کل نگر، منطقی، معنادار و امیدوارکننده درک کند. و اگر در زمان شوروی معنای زندگی کم و بیش روشن بود (کار برای صلاح جامعه، ساختن کمونیسم)، اکنون جوانان در انتخاب مسیر زندگی تا حدودی دچار سردرگمی شده اند. مردان جوان نه تنها می خواهند به دیگران سود ببرند، بلکه می خواهند نیازهای خود را نیز برآورده کنند. اغلب، چنین نگرش هایی باعث تضاد بین وضعیت مطلوب و واقعی امور می شود که باعث مشکلات روانی می شود.

مانند مرحله سنی قبلی، شکل گیری جهان بینی جوانان تحت تأثیر درس های مدرسه، کلاس های یک مؤسسه آموزشی تخصصی عالی یا متوسطه، ارتباط در گروه های اجتماعی (خانواده، کلاس مدرسه، بخش ورزشی)، مطالعه کتاب و نشریات، و فیلم دیدن به همه اینها راهنمایی شغلی، آموزش پیش از خدمت وظیفه و خدمت در نیروهای مسلح اضافه شده است.

شکل گیری جهان بینی یک بزرگسال در فرآیند کار، خودآموزی و خودآموزی و همچنین تحت تأثیر شرایط زندگی او رخ می دهد.

نقش جهان بینی در زندگی انسان

برای همه مردم، بدون استثنا، جهان بینی به عنوان نوعی فانوس دریایی عمل می کند. تقریباً برای همه چیز دستورالعمل‌هایی ارائه می‌کند: چگونه زندگی کنیم، عمل کنیم، به شرایط خاص واکنش نشان دهیم، برای چه چیزی تلاش کنیم، چه چیزی را درست و چه چیزی را نادرست بدانیم.

جهان بینی به شما این امکان را می دهد که اطمینان داشته باشید که اهداف تعیین شده و به دست آمده هم برای فرد و هم برای کل جامعه مهم و قابل توجه هستند. بسته به یک یا آن جهان بینی، ساختار جهان و وقایع رخ داده در آن توضیح داده می شود، دستاوردهای علم، هنر و اقدامات مردم ارزیابی می شود.

در نهایت، جهان بینی تثبیت شده آرامش خاطر را فراهم می کند که همه چیز همانطور که باید پیش می رود. تغییر وقایع بیرونی یا باورهای درونی می تواند منجر به بحران ایدئولوژیک شود. این در میان نمایندگان نسل قدیمی در هنگام فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی اتفاق افتاد. تنها راه مقابله با پیامدهای «فروپاشی آرمان ها»، تلاش برای شکل دادن به جهان بینی های جدید (از نظر قانونی و اخلاقی قابل قبول) است. یک متخصص می تواند در این مورد کمک کند.

جهان بینی انسان مدرن

متأسفانه در جامعه مدرن بحرانی در حوزه معنوی آن وجود دارد. رهنمودهای اخلاقی(وظیفه، مسئولیت، کمک متقابل، نوع دوستی و...) معنای خود را از دست داده اند. دریافت لذت و مصرف حرف اول را می زند. در برخی کشورها مواد مخدر و فحشا قانونی شده است و تعداد خودکشی ها در حال افزایش است. به تدریج نگرش متفاوت نسبت به ازدواج و خانواده، دیدگاه های جدیدی در مورد تربیت فرزندان شکل می گیرد. مردم با ارضای نیازهای مادی خود نمی دانند که در مرحله بعد چه کنند. زندگی مانند قطاری است که در آن مهم ترین چیز راحتی است، اما کجا و چرا رفتن مشخص نیست.

انسان مدرن در عصر جهانی شدن زندگی می کند، زمانی که اهمیت فرهنگ ملیو بیگانگی با ارزش های آن وجود دارد. یک فرد، به عنوان یک شهروند جهان، می شود، اما در عین حال ریشه های خود، ارتباط با سرزمین مادری خود، اعضای قبیله خود را از دست می دهد. در عین حال تضادها و درگیری های مسلحانه مبتنی بر تفاوت های ملی، فرهنگی و مذهبی در جهان از بین نمی رود.

در طول قرن بیستم، مردم نگرش مصرف‌گرایانه نسبت به منابع طبیعی داشتند و همیشه پروژه‌هایی را برای تغییر بیوسنوزها که متعاقباً منجر به یک فاجعه زیست محیطی می‌شد، عاقلانه اجرا نمی‌کردند. این امر امروز نیز ادامه دارد. مشکل محیط زیست یکی از معضلات جهانی است.

در عین حال، تعداد قابل توجهی از مردم به اهمیت تغییر، جستجوی دستورالعمل های زندگی، راه های رسیدن به هماهنگی با سایر اعضای جامعه، طبیعت و خود پی می برند. ترویج جهان بینی انسان گرایانه، تمرکز بر فرد و نیازهای او، آشکارسازی فردیت فرد و برقراری روابط دوستانه با افراد دیگر رواج یافته است. به جای یک نوع آگاهی انسان محور (انسان تاج طبیعت است، به این معنی که می تواند از هر چیزی که می دهد بدون مجازات استفاده کند)، یک نوع اکومرکزی شروع به شکل گیری می کند (انسان پادشاه طبیعت نیست، بلکه بخشی از آن است، و بنابراین. باید با سایر موجودات زنده با احتیاط رفتار کرد). مردم از معابد بازدید می کنند، سازمان های خیریه و برنامه های حفاظت از محیط زیست ایجاد می کنند.

جهان بینی انسان گرایانه مستلزم آگاهی فرد از خود به عنوان ارباب زندگی اش است که باید خود و جهان پیرامونش را بسازد و مسئولیت اعمالش را بر عهده بگیرد. بنابراین توجه زیادی به پرورش فعالیت خلاقانه نسل جوان می شود.

جهان بینی انسان مدرندر ابتدای راه است و با ناهماهنگی مشخص می شود. مردم مجبورند بین سهل انگاری و مصرف گرایی و توجه به دیگران، جهانی شدن و میهن پرستی، نزدیک شدن به یک فاجعه جهانی یا جستجوی راه هایی برای رسیدن به هماهنگی با جهان یکی را انتخاب کنند. آینده همه بشریت به انتخاب های انجام شده بستگی دارد.

وظیفه رشد نوجوانی و جوانی شکل‌گیری جهان‌بینی و تصویری جامع از جهان است که در آن جهت‌گیری‌های ارزشی به‌عنوان شکل‌گیری‌های جدید روان‌شناختی عمل می‌کنند. خود تعیینی، اجرای انتخاب های زندگی در حوزه های حرفه ای و ایدئولوژیک، شکل گیری هویت شخصی مبتنی بر جهت گیری جوان در سیستم ارزش هایی است که منعکس کننده مهم ترین اولویت های زندگی انسان است. ارزش ها و جهت گیری های ارزشی تعیین کننده جهت و محتوای فعالیت فرد، نگرش آگاهانه فرد نسبت به جهان و جامعه، نسبت به خود و اطرافیانش است، و به معنی و جهت گیری فعالیت و رفتار، موقعیت شخص، انتخاب ها و اقدامات او. ارزش عالیسلسله مراتبی از ارزش ها و جهت گیری های ارزشی را به دست می آورد. محتوا و ساختار نظام جهت گیری های ارزشی یک ویژگی صرفا فردی فرد است، اما منشأ این نظام آگاهی عمومی و فرهنگ انسانی است.

نظام ارزشی مسیر طولانی شکل گیری و توسعه را در مسیر همگون سازی و تصاحب الگوهای فرهنگی و تاریخی ارزش ها مطابق با نیازها و علایق فرد طی می کند. محتوای حوزه ارزشی که در یک نوجوان شکل می گیرد می تواند بسیار متنوع باشد. ترجمه تجربه فرهنگی شامل درونی سازی و تخصیص ارزش ها، شخصی سازی آنها و شکل گیری جهت گیری ارزشی فرد است. انتقال ارزش ها را می توان در سطوح مختلفی از زمینه های اجتماعی-فرهنگی به هم پیوسته انجام داد: میکروسیستم ها، مزوسیستم ها، اگزوسیستم ها و کلان سیستم ها.

تأثیر قابل توجهی در شکل گیری حوزه ارزش یک فرد توسط عوامل تعیین کننده اجتماعی-فرهنگی اعمال می شود: ایدئولوژی، مذهب، آرمان ها و هنجارهای فرهنگی، آداب و رسوم، سنت ها، انواع مدیریت و سازماندهی فعالیت های اجتماعی صنعتی، ذهنیت.

فرهنگ سیستمی از مفاهیم ارزشی را تنظیم می کند که اجتماعی و رفتار اخلاقیانسان به عنوان پایه ای برای تنظیم و حل مشکلات شناختی، عملی و شخصی عمل می کند. تخصیص تجربه فرهنگی خود به خود اتفاق نمی افتد، بلکه نیازمند فعالیت سازماندهی خاصی است. م. باختین خاطرنشان کرد: ارزش های فرهنگی به خودی خود ارزش هستند و "آگاهی زنده" باید با آنها سازگار شود و آنها را برای خود تأیید کند. تنها در این صورت است که «آگاهی زنده» فرهنگی می‌شود و امر فرهنگی بخشی از زندگان می‌شود

دورکیم استدلال کرد که درجه سازماندهی یک جامعه را می توان از طریق سطح "اجماع ارزش ها" در یک جامعه معین تعیین کرد. ارزش های مشترک ثبات تنظیم روابط بین فردی را تعیین می کند و خواسته ها و نیازهای اعضای گروه را ساختار می دهد. تغییرات هنجاری سریع در جامعه منجر به از بین رفتن «احساس ارزش‌ها» عمومی و اختلال در روند معمول زندگی می‌شود و در نتیجه اشکال فردی از سرگردانی ایجاد می‌کند. تخریب ناگهانی و در مقیاس بزرگ یک شیوه زندگی منجر به عدم تعادل در جامعه و اختلال در سیستم های موجود طبقه بندی اجتماعی می شود (D. Lockwood). از دیدگاه دورکیم، چنین پدیده هایی در شرایط بی ثباتی ایدئولوژیک، نهادی و اقتصادی امکان پذیر است، در نتیجه سطح "اجماع ارزش ها" کاهش می یابد، توافق عمومی در مورد اصل توزیع عادلانه نقض می شود. ، و "نهادزدایی" توسعه می یابد.

نقض وحدت ارزشی جامعه در ویژگی های آگاهی ارزشی فرد، در درجه اول در نوجوانی و جوانی به عنوان حساس ترین به توسعه حوزه ارزش منعکس می شود.

ویژگی های فرهنگی، اجتماعی-اقتصادی و سیاسی جامعه تا حد زیادی فرآیند اجتماعی شدن نوجوانان و شکل گیری آگاهی ارزشی و اخلاقی را تعیین می کند. تأثیر نهادهای جامعه پذیری مانند خانواده، مدرسه و گروه های همسالان با واسطه سنت های فرهنگی جامعه است. در مطالعه تطبیقی ​​ویژگی‌های رشد فردی نوجوانان در ایالات متحده آمریکا و اتحاد جماهیر شوروی، که در دهه 1970 انجام شد، دبلیو برونفنبرنر دریافت که نظام ارزشی نوجوانان آمریکایی به طور قابل توجهی با نظام ارزشی پذیرفته شده در جامعه بزرگسالان متفاوت است، در حالی که در میان شوروی در نوجوانان چنین شکافی مشاهده نمی شود. جامعه ای متشکل از همسالان به جای اینکه در تضاد با آنها باشد، جذب الزامات و هنجارهای بزرگسالان را تضمین می کند.

با این حال، جامعه مدرن روسیه در مسائل ارزشی پراکندگی و عدم اتحاد را نشان می دهد. G. M. Andreeva ویژگی‌های زیر را از آگاهی توده‌ای در جامعه روسی در حال تغییر مدرن برجسته کرد: تخریب کلیشه‌های اجتماعی-روان‌شناختی پایدار قبلی، تغییر در سلسله مراتب ارزش‌ها و بازسازی تصویر جهان. به دلیل تغییر شیوه تولید اجتماعی و شیوه زندگی، آگاهی توده‌ای اولویت بی‌قید و شرط ارزش‌های جمع‌گرایانه را کنار گذاشته و اغلب آنها را به نفع ارزش‌های فردگرایانه بی‌ارزش کرده است. تناقض در این واقعیت نهفته است که اگرچه ارزش‌های جمع‌گرایانه دیگر پیشرو نبوده‌اند، ارزش‌های فردگرا، برخلاف ماهیت «جمعی‌گرایانه» آگاهی روسیه، توسط اکثریت پذیرفته نشدند.

علاوه بر این، اغلب ایده های آزادی و حقوق بشر معنای تحریف شده ای پیدا می کنند و به عنوان سهل انگاری درک می شوند، سطح آگاهی قانونی و قانون مداری فرد به شدت کاهش می یابد. برای جامعه روسیه، ارزش های فردگرایانه اغلب به عنوان ارزش هایی تلقی می شوند که عشق و مراقبت فداکارانه، مظاهر نوع دوستی را حذف می کنند.

این در نظام ارزشی نوجوانان مدرن منعکس شده است.

تحقیقات در مورد ساختار ارزشی نوجوانان مدرن به طور گسترده در روانشناسی ارائه شده است. محدودیت‌های نتایج چنین مطالعاتی این است که از نوجوانان خواسته می‌شود اهمیت شخصی ارزش‌هایی را که به‌عنوان ارزش‌های مرجع تعیین می‌شوند، ارزیابی کنند و این خطر وجود دارد که ارزش‌های دیگری را که برای این سن مهم هستند، «به‌جا بگذارند». اجازه دهید نمونه هایی از مطالعات ارزش های نوجوانان را بیان کنیم.

در چارچوب رویکرد پیشنهادی، ارزش‌ها به‌عنوان باورها یا مفاهیمی در نظر گرفته می‌شوند که با وضعیت یا رفتار نهایی مطلوب برون موقعیتی یک فرد مرتبط هستند که عملکردهای کنترل انتخاب یا ارزیابی یک خط رفتار را انجام می‌دهند. در مفهوم اس. شوارتز، اساس هر جهت گیری ارزشی، اهداف برون موقعیتی مطلوبی است که از نظر درجه اهمیت متفاوت است و فرد را به عمل تشویق می کند. سیستم چنین اهدافی یک نوع انگیزشی خاص را تشکیل می دهد. بر اساس تجزیه و تحلیل فلسفی و فرهنگی، نتایج مطالعات روانشناختی حوزه ارزش فرد، ادبیات، نویسنده 10 نوع جهت گیری ارزش یا نوع انگیزشی را شناسایی می کند که بسته به اهمیت شخصی سلسله مراتبی را تشکیل می دهد. اس. شوارتز جهت گیری های ارزشی زیر را شناسایی کرد (انواع انگیزشی):

  • 1) قدرت - هدف اصلی انگیزشی دستیابی به موقعیت و منزلت اجتماعی بالا است. تمایل به کنترل یا تسلط بر افراد و منابع دیگر در یک سیستم اجتماعی؛
  • 2) دستاورد - تمایل به دستیابی به موفقیت شخصی در یک فعالیت خاص به دلیل صلاحیت خود مطابق با استانداردهای اجتماعی و تأیید اجتماعی بعدی.
  • 3) لذت گرایی - این نوع انگیزشی مبتنی بر تمرکز حسی بر خود و تمایل به کسب لذت هرچه بیشتر برای خود است. زندگی به عنوان زنجیره ای از لذت ها دیده می شود.
  • 4) تحریک (پری از تجربیات زندگی) - هدف اصلی داشتن برداشت ها و تغییرات جدید در زندگی است. تغییرات و انتخاب های مکرر زندگی احساس تازگی و هیجان لازم را ایجاد می کند.
  • 5) خودتنظیمی (خود هدایتی) - این نوع انگیزشی استقلال و استقلال افکار و رفتار را در نظر می گیرد ، بر ایجاد چیزی جدید تمرکز می کند و علاقه به تحقیق دارد.
  • 6) جهانی گرایی - بیانگر تمایل به درک و شناخت همه افراد دیگر، نگرش مدارا نسبت به آنها و نگرانی برای رفاه آنها است. نه تنها جهان انسانی، بلکه جهان طبیعی نیز مهم است.
  • 7) لطف (مراقبت) - هدف اصلی تعامل با افرادی است که برای شما مهم هستند و به رفاه آنها اهمیت می دهند. تماس ها در درجه اول با افرادی برقرار می شود که فرد با آنها ارتباط برقرار می کند رابطه خوبیا در تماس دائمی است.
  • 8) سنت ها - نوع انگیزشی: احترام، پذیرش، تسلیم و حمایت از سنت های موجود و ایده های کلیدر چارچوب فرهنگی اجتماعی و گروه مذهبیبه عنوان پایه ای برای عملکرد موفق یک گروه؛
  • 9) انطباق - هدف اصلی محدود کردن اعمال، انگیزه ها و نیاتی است که به دیگران آسیب می رساند یا از هنجارها و انتظارات پذیرفته شده اجتماعی منحرف می شود.
  • 10) امنیت - اساس این نوع انگیزشی میل به حفظ هماهنگی و ثبات در جامعه، نیاز به ایمنی فرد، خانواده و جامعه است.

تیپ های انگیزشی شناسایی شده با اشکال خاصی از رفتار مرتبط هستند و بر این اساس، در روابط پویا با یکدیگر، اعم از مخالفت و مکاتبه، قرار دارند. دو جفت رابطه متضاد بین جهت‌گیری‌های ارزشی شناسایی شد: ارزش‌های حفاظت و محافظه‌کاری (امنیت، انطباق و سنت) مخالف ارزش‌های تغییر (خودتنظیمی و تحریک) هستند. ارزش های دیگر گرایی و خود متعالی (خیرخواهی و جهان شمول گرایی) با ارزش های خود مداری و خود بزرگ بینی (لذت طلبی، موفقیت و قدرت) مخالف است.

تحقیقات انجام شده در 53 کشور، از جمله روسیه، پدیده اجماع ارزش‌ها را کشف کرد که ماهیت جهانی فرافرهنگی توسعه جهت‌گیری‌های ارزشی را تأیید می‌کند. ملل مختلف. مهمترین آنها خیرخواهی، خودتنظیمی، جهان گرایی و پس از آن امنیت، انطباق و موفقیت است. گروه انواع انگیزشی کمتر مهم شامل لذت گرایی، تحریک، و در وهله آخر - سنت ها و قدرت است. ویژگی سنی سلسله مراتب ارزش ها فقط در این واقعیت منعکس می شود که برای نوجوانی (نمونه دانش آموزان) در مقایسه با بزرگسالی، ارزش دستاوردها مهم تر از امنیت و انطباق است (S. Schwartz, E. P. Belinskaya). ، V. S. Sobkin).

در بررسی ویژگی‌های جهت‌گیری‌های ارزشی در نوجوانی و جوانی در چارچوب مفهوم اس. شوارتز در مورد مطالب نوجوانان روسی - دانش‌آموزان مدارس مسکو، سلسله مراتب زیر از جهت‌گیری‌های ارزشی کشف شد (از مهم‌ترین تا کم اهمیت ترین: دستاوردها، خودتنظیمی، خیرخواهی، ایمنی، لذت گرایی، تحریک، جهان گرایی، انطباق، قدرت، سنت ها. تجزیه و تحلیل تطبیقی ​​جهت گیری های ارزشی نوجوانان و ماهیت جهانی فرهنگی توسعه جهت گیری های ارزشی طبق شوارتز به ما امکان می دهد ویژگی سنی روانشناختی سلسله مراتب ارزش های نوجوانان را ببینیم. برای نوجوانان و مردان جوان روسی، مهم ترین ارزش دستاوردها و موفقیت های اجتماعی، سپس ارزش های خودتنظیمی و خیرخواهی (نگرانی برای رفاه دیگران) بود، در حالی که به گفته اس. شوارتز، خیرخواهی بود. مشخص می شود که مهم ترین است و ارزش دستاوردها با توجه به نتایج مطالعات انجام شده در 4.5 کشور تنها رتبه 4 را در سلسله مراتب دارد. مهمترین ارزش بعدی برای جوانان روسیه ارزش امنیت است. لذت گرایی، تحریک، جهان گرایی، همنوایی از نظر اهمیت جایگاه نسبتاً پایینی در ساختار ارزش ها دارند و در نهایت، مانند مطالعات اس. شوارتز، ارزش های قدرت و سنت کمترین ارجحیت را دارند. بنابراین، ساختار جهت گیری های ارزشی نمونه های نوجوان و جوان نشان دهنده ویژگی های نگرش های اجتماعی مشخصه جامعه مدرن روسیه است، جایی که موفقیت شخصی اغلب مهم تر از نگرانی برای رفاه دیگران است. اجماع در مورد ارزش خودتنظیمی، به عنوان مثال. آرزوهای جوانان برای خودمختاری و استقلال در افکار، رفتار، موقعیت، که جایگاه پیشرو در سلسله مراتب انواع انگیزشی را اشغال می کند، با حل مهمترین وظیفه رشد این سنین - وظیفه غلبه بر وابستگی و کسب استقلال همراه است. .

می توان پویایی خاصی از تغییرات در جهت گیری های ارزشی را از نوجوانی تا نوجوانی مشاهده کرد: در ساختار جهت گیری های ارزشی هم شباهت ها و هم تفاوت ها وجود دارد. برای هر دو گروه سنی، مهمترین چیز موفقیت و دستاوردهای اجتماعی است و کمترین اهمیت، سنت و قدرت است. برای گروه جوان، ارزش خودتنظیمی از اهمیت بیشتری برخوردار است: ارزش های خودگردانی و دستیابی به خودمختاری تقریباً به اندازه موفقیت و دستاوردهای اجتماعی مهم است و برای دانش آموزان مدرسه ارزش خود تنظیمی و خودمختاری در کنار امنیت، لذت گرایی و تحریک، سطح پایین تری را در سلسله مراتب ارزش ها اشغال می کند. اهمیت روزافزون خودمختاری در نوجوانی نشان می‌دهد که موفقیت‌ها و دستاوردهای شخصی در ذهن دختران و پسران با استقلال، خودمختاری و فعالیت آنها تداعی می‌شود. همچنین می توان به این نکته اشاره کرد که با افزایش سن، تمرکز بیشتر بر تغییر در مقابل ارزش های حفاظتی ظاهر می شود. این را می توان تا حدی با سطح ناکافی توسعه استقلال و شایستگی نوجوانان و اضطراب آنها در مورد بی ثباتی اجتماعی و غیرقابل پیش بینی بودن جهان توضیح داد، که با توجه به میل به چیز جدید و تجدید ساختار سیستم قبلی روابط، سطح بالایی از نیاز به امنیت و تعهد خاصی به محافظه کاری را حفظ می کند.

می توان تفاوت های جنسیتی را شناسایی کرد که هم ترجیحات ارزشی سنتی مردانه و زنانه و هم ترجیحات کمتر مورد انتظار را با هم ترکیب می کند. ترجیح بیشتر برای ارزش های خیرخواهانه (محافظت و نگرانی برای رفاه افرادی که با آنها در تماس شخصی مکرر است) را می توان برای نمونه زن معمولی در نظر گرفت. این امر در اهمیت بالای چنین ارزش‌های ابزاری، عمل به عنوان ویژگی‌های شخصیتی (M. Rokeach)، مانند کمک، صادق، بخشنده، وفادار، مسئولیت‌پذیر آشکار می‌شود. ارزش امنیت - احساس امنیت، هماهنگی و ثبات جامعه که در اهمیت بالای امنیت خانواده، امنیت بالای ملی، اعتماد به نظم اجتماعی، کمک متقابل و اهمیت مردم نسبت به یکدیگر متجلی می‌شود، نیز کاملاً قابل پیش‌بینی بود. در بین دختران بالاتر است جالب توجه است که ارزش های خودتنظیمی در بین دختران نسبت به پسران معنی دارتر بود. این امر بیانگر این واقعیت است که شخصیت اولیه در دوران نوجوانی و بزرگسالی در نمونه زن وجود دارد. شاید این امر با کسب بلوغ زودهنگام توسط دختران در قالب بلوغ بیرونی و احتمالاً عقلانی و اخلاقی (به گفته D. B. Elkonin) به دلیل استانداردها و انتظارات بالاتر جامعه از رفتار و دستاوردهای دختران توضیح داده شود. این فرض همچنین با اهمیت زیادی برای دختران به ارزش تحریک به عنوان میل به چیز جدید، تغییرات و تغییرات در زندگی و جستجوی تجربیات جدید سازگار است. از سوی دیگر، تغییر جایگاه زنان در جامعه و بازنگری در محتوای نقش های جنسیتی به نفع مشارکت بیشتر زنان در فعالیت های تولیدی و اجتماعی، تغییر خانواده به عنوان نهاد اجتماعیمی تواند به عنوان عاملی در تغییر حوزه ارزشی زن در نظر گرفته شود. همچنین دختران نسبت به پسران آمادگی بیشتری برای رشد و تغییر نشان می دهند و اولویت اهداف غلبه بر خود به عنوان آمادگی برای مراقبت و خودسازی در مقایسه با پسران است. تفاوت‌های جنسیتی نشان‌دهنده حفظ ترجیحات توسط نمونه زن برای اولویت‌های سنتی زنانه - نفع و امنیت، همراه با تمایل آشکار به باز بودن برای تجربیات جدید خودسازی است. ترجیح برای خود تنظیمی و تحریک.

بنابراین، ساختار جهت گیری های ارزشی نوجوانان و مردان جوان روسی مدرن با جهت گیری مشخص به سمت دستاوردها و موفقیت شخصی، با کاهش اهمیت خیرخواهی (نگرانی برای رفاه سایر افراد و جامعه) متمایز می شود. این در تضاد با مدل یک ساختار ارزش جهانی است که توسط اس. شوارتز پیشنهاد شده است. تغییر در ساختار ارزش ها منعکس کننده تغییر در اولویت های اجتماعی به نفع رفاه و فردگرایی خود در مقابل منافع اجتماعی (A. Adler) و جمع گرایی است. روند شناسایی شده نیز به دلیل عدم تجربه فعالیت های مفید اجتماعی و مشارکت در سازمان های اجتماعی جوانان در بین نوجوانان مدرن است. بنابراین، ما شواهدی دریافت کردیم که ویژگی های وضعیت اجتماعی رشد نوجوانان مدرن روسیه، سلسله مراتب جهت گیری های ارزشی فرد را تعیین می کند.

ویژگی های مرتبط با سن حوزه ارزش در نوجوانی و جوانی با حل مهمترین وظیفه توسعه - غلبه بر وابستگی و شکل گیری استقلال شخصی مرتبط است. اهمیت روزافزون ارزش خودتنظیمی، انگیزه تغییر و خودسازی، روند مشخصی در توسعه حوزه ارزش در دوران گذار از نوجوانی به نوجوانی را تشکیل می دهد. روند دیگر تقویت تضادهای ارزشی است که در آن تمرکز فردگرایانه بر دستاوردهای شخصی با نگرانی جمعی برای رفاه اجتماعی در تضاد است. قطعنامه مشخص شده

تضادها با توسعه اشکال همکاری و همکاری فرد با افراد دیگر در فعالیت های مهم همراه است.

مطالعه ای توسط O. A. Tikhomandritskaya نشان داد که برای نوجوانان روسی مدرن مهمترین ارزش های "جهانی" (آزادی، سلامتی، عشق، دوستی) و ارزش های مرتبط با دستیابی به رفاه و معنی دار بودن وجود خود (کمالی زندگی) است. معنی دار بودن وجود، موفقیت، حرفه ای بودن، فداکاری و غیره). ارزشهای معنوی، ارزشهای مطابقت و سنت (معنویت، تقوا، دینداری، اطاعت، اعتدال، فروتنی، سنتها و غیره) و همچنین ارزشهای «قدرت» (قدرت، قدرت اجتماعی) کمترین اهمیت را داشتند. . به طور کلی، مهم ترین ارزش ها برای دانش آموزان دبیرستانی مدرن، ارزش های تغییر فرد و جامعه و ارزش های فردگرایانه با هدف دستیابی به منافع شخصی است. بر این اساس، ارزش‌های «حفظ» با هدف ثبات و تغییر ناپذیری جامعه و ارزش‌های بیانگر منافع گروه، جامعه (ارزش‌های جمع‌گرایانه) از اهمیت کمتری برخوردار بودند. ویژگی های سلسله مراتب ارزش ها، به نظر نویسنده، منعکس کننده وظایف واقعی مربوط به سن و شکل گیری های جدید اوایل جوانی - خود تعیین کننده، شکل گیری جهان بینی و ویژگی ها است. جامعه مدرن- عدم ثبات، تمرکز بر تغییر، تمرکز بر فردگرایی. نمونه دیگری از بررسی ویژگی های ساختار ارزشی نوجوانان، مطالعه V. S. Sobkin و N. I. Kuznetsova است.

ارزش این مطالعه از وجود دو اندازه گیری ناشی می شود که در سال های 1991 و 1996 انجام شده است. این سازماندهی مطالعه به ما امکان می دهد تا پویایی ساختار ارزشی نوجوانان را در شرایط مختلف اجتماعی-فرهنگی مطالعه کنیم. در سال 1991، نوجوانان زندگی خانوادگی شاد (73٪ از پاسخ دهندگان)، دستیابی به رفاه مادی (57٪) و فعالیت حرفه ای موفق (49٪) را به عنوان ارزش های بسیار مهم زندگی رتبه بندی کردند. ارزش‌های با اهمیت متوسط ​​عبارتند از: ارتباط کامل با مردم (34%)، رشد توانایی‌های فرد (25%)، تربیت فرزندان (24%). گروه ارزش‌های کم‌ارزش شامل خودشناسی (13%)، مشارکت کامل در فرهنگ (8%) و یک حرفه سیاسی موفق (3%) بود. بیایید توجه داشته باشیم که برای دختران، ارزش ها نسبت به پسران اهمیت بیشتری دارند. زندگی خانوادگیو تربیت فرزندان مقایسه نتایج 1991 و 1996. به ما امکان می دهد پویایی تغییرات در ایده ها در مورد ارزش های زندگی را شناسایی کنیم: با حفظ سلسله مراتب کلی ارزش ها، کاهش فراوانی انتخاب بسیاری از ارزش ها مشاهده می شود. بنابراین، ارزش زندگی خانوادگی، در حالی که از نظر فراوانی انتخاب در رتبه اول باقی می ماند، اهمیت خود را از 73 درصد در سال 1991 به 60 درصد در سال 1996 از دست می دهد، فعالیت حرفه ای موفق - از 49 تا 42 درصد، ارتباط کامل با مردم - با 34 تا 24٪، توسعه توانایی های فرد - از 25 تا 18٪. بیایید توجه داشته باشیم که اهمیت ارزش رفاه مادی کاملاً ثابت است (57٪ در سال 1991 و 53٪ در سال 1996). اهمیت زندگی خانوادگی برای دختران به شدت کاهش یافته است (از 84 درصد در سال 1991 به 66 درصد در سال 1996). بنابراین، می توانیم بگوییم که با حفظ سلسله مراتب کلی ارزش ها، "تراکم" قابل توجهی از نتایج وجود دارد - انتخاب یک ارزش غالب برای نوجوانان دشوارتر می شود.

به عنوان بخشی از مطالعات بین فرهنگی ارزش های زندگی، نشان داده شد که نوجوانان مسکو و آمستردام در جهت گیری اولویت نوجوانان مسکو در جهت دستیابی به رفاه مادی و خانواده (خانه داری و تربیت فرزندان) و نوجوانان هلندی - در جهت ارتباط با مردم متفاوت هستند. و فراتر رفتن از ارتباطات درون خانواده.

تضادهای ارزشی (تضادها) نیز متفاوت بود: برای نوجوانان مسکو، تضاد ارزش ها "کار سیاسی - مقدمه ای با فرهنگ" ("سیاست - فرهنگ") قابل توجه بود، برای نوجوانان آمستردام - "اجتماعی". دستاورد - آشنایی با ارزش های معنوی» («اجتماعی - معنویت»)، که به گفته نویسندگان، اساساً به نظر می رسد همان چیزی است. تفاوت اصلی در اهمیت بالای مخالفت ارزشی "تمرکز بر خودسازی - نگرانی برای دیگران" برای نوجوانان هلندی است، در حالی که اهمیت کم آن برای نوجوانان روسی است.

در یک مطالعه مقایسه ای روسی-فنلاندی که توسط کارمندان گروه روانشناسی اجتماعی دانشکده روانشناسی دانشگاه دولتی مسکو به نام M.V برای روسیه: کمک به کسانی که رنج می برند، حفاظت از طبیعت، صلح روی زمین، خلاقیت، ارتباط نزدیک. و برعکس، ارزش های یک زندگی فعال، جالب و هیجان انگیز برای مسکو مهم تر و برای دانش آموزان هلسینکی کمتر اهمیت دارد. رفاه مادی؛ تایید اجتماعی، احترام و تحسین.

تحقیقات بین فرهنگی به ما امکان می دهد تا نه تنها ویژگی های سلسله مراتب ارزش های مرتبط با ویژگی های شرایط فرهنگی، بلکه روندهای کلی در توسعه ارزش های مرتبط با الگوها را نیز شناسایی کنیم. توسعه اجتماعی. مطالعه تطبیقی ​​توسط R. Ingelhart که توسط وی در سالهای 1970 و 1989 انجام شد. در شش کشور اروپایی - انگلیس، فرانسه، آلمان (FRG)، ایتالیا، بلژیک، هلند و ایالات متحده آمریکا، تغییر اولویت‌ها از ارزش‌های مادی (امنیت فیزیکی و اقتصادی، رفاه مادی) به سمت ترجیح پست نشان داد. - ارزش های مادی (خود تحقق، کیفیت زندگی و غیره). نویسنده تغییرات در اولویت های ارزشی را با افزایش رفاه و امنیت اقتصادی عینی در همه کشورهای مورد مطالعه مرتبط دانست.

اطلاعات قابل توجهی در مورد وابستگی محتوای سیستم ارزشی نوجوانان به سطح رشد شناختی، به ویژه شاخص های هوش رسمی وجود دارد. نوجوانانی که سطح هوش رسمی بالایی دارند، ارزش‌های بلندمدت و همچنین ارزش‌های «ابدی» را انتخاب می‌کنند که بر اساس ساختارهای نظری مانند عدالت و نوع‌دوستی عمل می‌کنند. نوجوانانی که نمرات هوش رسمی پایینی دارند، بیشتر به سمت ارزش‌های لذت‌گرا، با تأیید اجتماعی آشکار و پاداش‌های سریع، گرایش دارند.

جهت‌گیری‌های ارزشی نوجوانان در آرمان‌هایی منعکس می‌شوند که استانداردها و مدل‌های خودسازی را عینیت می‌دهند و به‌عنوان «شکل ایده‌آل» رشد در یک سن معین عمل می‌کنند، و در جهان‌بینی که تصویر نوجوان از جهان را به شکلی مغرضانه تعمیم می‌دهد. ، تعیین مکان و رابطه یک فرد با جامعه و طبیعت، هدف و معنای زندگی.

ایده آل ها در نوجوانی و نوجوانی نقش زیادی در رشد خودآگاهی و هویت شخصی دارند. ظهور آرمان ها در نوجوانی با به فعلیت رساندن مشکل تعیین سرنوشت، توسعه خود انعکاس و شکل گیری خودپنداره همراه است. شناخت خود، توانایی ها و توانایی های شما از طریق مقایسه خود با دیگران اتفاق می افتد. این "دیگران" اغلب همسالان هستند. با این حال، هم برای عزت نفس کافی و هم برای تعیین تکالیف خودسازی و خودآموزی، یک نوجوان نیاز به مقایسه با مدلی دارد که توانایی ها و ویژگی های شخصیتی مورد نظر را در خود جای داده است که کارکردهای آن توسط ایده آل انجام می شود. اغلب ایده آل های نوجوانان بزرگسالانی هستند که مقایسه آنها به نوجوان اجازه می دهد تا به وضعیت جدید مورد نظر بزرگسالی نزدیک شود و احساس بزرگسالی را که D.B. Elkonin درباره آن نوشته است درک کند. یک ایده آل می تواند یک شخص یا شخصیت خاص یا یک سیستم از کیفیت های تعمیم یافته باشد. L.I. Bozhovich نوشت که ایده آل مظهر سیستم خاصی از خواسته های یک نوجوان از خود است که بر نگرش او به خواسته های بیرونی تأثیر می گذارد. مطابقت الزامات بیرونی با آرمان های درونی، انطباق بین الزامات و آرمان ها را افزایش می دهد، تمایل نوجوان را برای برآورده کردن الزامات اجتماعی کاهش می دهد. ما می توانیم در مورد ماهیت معناساز ایده آل برای یک نوجوان صحبت کنیم که بردار رشد، فعالیت و رفتار او را تعیین می کند.

محتوای آرمان های یک نوجوان به شرایط تاریخی اجتماعی-فرهنگی رشد بستگی دارد. در سطح کلان، هر دوره، زمان و محیط آن تصویر ایده آل آن را از یک فرد تعیین می کند و مهمترین ویژگی ها را برجسته می کند. در سطح خرد، ویژگی های روابط با همسالان، بزرگسالان و والدین به شکل گیری آرمان ها کمک می کند. محتوای تصویر ایده آل از یک فرد برای یک نوجوان شامل ویژگی های ظاهری، ویژگی های شخصیتی و الگوهای رفتاری است. تصویر ایده آل از یک فرد می تواند درجات مختلفی از تمایز داشته باشد: برخی از ویژگی ها می توانند بسیار واضح باشند، گاهی اوقات هیپرتروفی، محدب، برخی دیگر - مبهم و نوسان. با در نظر گرفتن اهمیت ارتباط صمیمی- شخصی با همسالان به عنوان نوع اصلی فعالیت در نوجوانی، ویژگی های تصویر ایده آل مرتبط با ارتباط با همسالان اهمیت ویژه ای پیدا می کند.

تغییراتی که در جامعه رخ می دهد منجر به تغییر در آرمان ها می شود - برخی از قهرمانان (انقلابیون، ژنرال ها، مسافران، کاشفان و غیره) با دیگران (بازیگران فیلم، ستاره های پاپ، مدل های برتر و غیره) جایگزین می شوند. به عنوان مثال، در سنین 12 تا 13 سالگی، در 38 درصد موارد، بازیگران خارجی و شخصیت‌های فیلم‌های خارجی و سریال‌های تلویزیونی برای نوجوانان ایده‌آل هستند، و در 26 درصد موارد برای نوجوانان بزرگ‌تر بسیار کمتر است. توجه داشته باشید که تصویر افراد مشهور گذشته ایده آل نوجوانان مدرن بسیار نادر است - فقط در 6٪ موارد. دیدن تغییر چهره ایده‌آل یک مرد برای جوانان در 20 سال گذشته جالب است: از مدل‌های مردانگی برجسته (آ. شوازنگر، اس. استالونه و سایر قهرمانان اکشن) به مدل‌هایی با زنانگی برجسته (شیا لابوف) . محتوای خاص ایده‌آل‌ها با عوامل زیادی مرتبط است: محیط اجتماعی، سطح تحصیلات، سطح تحصیلات و سطح اجتماعی-اقتصادی والدین نوجوان، ویژگی‌های نیازهای نوجوان، توانایی‌های فکری او و غیره. اغلب، ایده آل های نوجوانان، به هر شکلی، با چهره های والدین آنها همراه است.

مطالعه B.V. Kaygorodov نشان می دهد که چگونه در سن 10-11 سالگی تا 14-15 سالگی تغییر ایده آل رخ می دهد: انتقال از ایده آل - یک شخص یا قهرمان خاص به ایده آل - یک تصویر تعمیم یافته. با افزایش سن، ساختار ایده آل نوجوانان تغییر می کند. در ابتدا، ایده آل در قالب یک تصویر بار عاطفی ارائه می شود، که به عنوان نمونه ای عمل می کند که باید از آن پیروی کرد، استاندارد خاصی برای ارزیابی دیگران و خود. در اینجا محتوای ایده آل خاص است، اغلب با یک قهرمان خاص همراه است. مهم این است که ایده آل بتواند کارکرد معرفی خود را به افراد یا گروه های اجتماعی دیگر انجام دهد. پس از آن، ایده آل به تنظیم کننده رفتار تبدیل می شود و به فرد اجازه می دهد تا انگیزه های فعالیت را بدست آورد و در یک سیستم پایدار از ارزش ها، علایق و نگرش های فرد قرار گیرد. سپس ایده آل به عنوان پایه ای یکپارچه برای روابط زندگی فرد، آرزوی کلی معناسازی آن عمل می کند. در این مرحله، ایده آل های یک نوع تعمیم یافته و خاص غالب است (B.V. Kaigorodov، O.V. Romanova).

جهان بینی هسته تصویر یک فرد از جهان است، جزء مهمی از شخصیت یک فرد. جهان بینی سیستمی از ایده های ساختار یافته در مورد دنیای اطراف، جامعه و انسان و همچنین الگوهای همزیستی آنها است که در آن تصویر جهان اطراف با دنیای درونی شخص، خودآگاهی، عزت نفس او مرتبط است. و خودانگاره می توان در مورد ارتباط نزدیک بین جهان بینی و نظام ارزشی فرد، شکل گیری آرمان ها و اولویت های زندگی صحبت کرد. مهم است که جهان بینی هر نسل بعدی با تجربه نسل های قبلی غنی شود و واقعیت های اجتماعی-تاریخی و اجتماعی-اقتصادی خاصی را نیز در نظر بگیرد.

شکل گیری جهان بینی با وجود توانایی برای تأمل، منطق رسمی، درک انتقادی از واقعیت و تفکر مفهومی همراه است. این ظهور بعدی یک جهان بینی - در نوجوانی و جوانی را از پیش تعیین می کند. رشد خودآگاهی به عنوان یکی از شکل‌گیری‌های جدید مرکزی نوجوانی منجر به بازنگری در ایده‌های گذشته، غالباً اسطوره‌ای، کودکان درباره جهان می‌شود که قبلاً بدون آگاهی و انتقاد مناسب درک و جذب شده بود.

مدل جالبی از فرآیند شکل گیری جهان بینی در چارچوب مفهوم باورهای اساسی توسط S. Epstein و R. Janoff-Bulman (1992) ارائه شده است. نویسندگان بر این باورند که در طول رشد انسان، یک سیستم ضمنی از ایده ها در مورد جهان به تدریج و عمدتاً بدون آگاهی مناسب ایجاد می شود. این سیستم ضمنی از ایده ها در مورد جهان شامل نظریه "من" خود و نظریه جهان پیرامون، و همچنین ایده هایی در مورد رابطه بین "من" و جهان است. محتوای نظریه ضمنی واقعیت توسط پنج باور اساسی تعیین می شود که بازنمایی های شناختی-عاطفی سازمان یافته سلسله مراتبی هستند و نیازهای اساسی یک فرد را برآورده می کنند. باورهای اساسی نه تنها بر ادراک و تفسیر نوجوان از وقایع دنیای اطراف تأثیر می‌گذارند، بلکه مبنایی برای شکل‌گیری آگاهانه جهان‌بینی، تعیین هدف و تصمیم‌گیری، انتخاب‌های شخصی و ایجاد روابط می‌باشند و از این طریق اهمیتی کلیدی در زندگی شخصی پیدا می‌کنند. توسعه

می توان قطب های مثبت باورهای اساسی را تصور کرد که وجود آنها محتوای جهان بینی فرد را تعیین می کند:

  • 1) اعتقاد به حسن نیت، دوستی مردم و امنیت دنیای اطراف ما. این عقیده که انسان ذاتاً خوب است و خیر در دنیا بیشتر از شر است. می توان به مردم اعتماد کرد؛
  • 2) اعتقاد به عدالت دنیای اطراف ما، که ساختار جهان به هر کسی آنچه را که لیاقتش را دارد می دهد - اتفاقات خوب و بد بر اساس اصل عدالت در بین مردم تقسیم می شود و به شایسته ها پاداش می دهد و مستحقان را مجازات می کند. رفتار آنها؛
  • 3) اعتقاد به اهمیت خود، خود ارزشی، که ناشی از این اطمینان است که فرد شایسته احترام و رفتار مهربانانه است. با ادراک مثبت از خود و تصویر خود مشخص می شود - غلبه مزایا بر معایب و اعتماد فرد به اینکه دیگران به او احترام می گذارند و از او قدردانی می کنند.
  • 4) اعتقاد به امکان شانس در یک چرخش مساعد امور: افراد با جهان بینی مثبت بیشتر از دیگران معتقدند که در زندگی خوش شانس هستند، مورد پسند شانس و سرنوشت هستند، آنها با خوش بینی و موقعیت قربانی مشخص می شوند. برای آنها بیگانه است؛
  • 5) اعتقاد به اینکه فرد خالق زندگی خود است، جهان منظم است و از قوانین خاصی پیروی می کند و بنابراین قابل کنترل است، فرد قادر به تعیین اهداف و رسیدن به آنها، کنترل حوادثی است که برای او اتفاق می افتد. و از مشکلات و بدبختی ها جلوگیری کند. رویدادهای تصادفی اگرچه ممکن است، اما نقش تعیین کننده ای ندارند و مسیر زندگی فرد را تعیین نمی کنند.

تصویر جهان به عنوان یک ایده کل نگر از واقعیت، طبیعت و جامعه و جایگاه فرد در آن در نوجوانی شامل اجزای اساسی است - تصویر "من"، تصویر دیگران مهم، ایده هایی در مورد خانواده و تصویر ذهنی. از مسیر زندگی توسعه تصویر از جهان در نوجوانی در جهت محتوای بیشتر و واقع گرایی رخ می دهد، تصویر "من" معنادارتر و متمایزتر می شود، دیدگاه ذهنی زندگی با شامل کردن، علاوه بر برنامه ها و چشم اندازهای شخصی، اجتماعی گسترش می یابد.

.

در مطالعه ای توسط I. Burovikhina، مشخص شد که ویژگی جهانیایده‌هایی درباره دنیای نوجوانان روسی مدرن، شناسایی واضح جنبه‌های منفی، تصویری پایدار از «شر» و جنبه‌های مثبتی است که «خوشبختی» را تشکیل می‌دهند. در طول رشد سن، ایده های نوجوانان در مورد جهان و خانواده واضح تر، ساختارمندتر و معنادارتر می شود. ویژگی های مربوط به سن تصویر جهان شناسایی شده است: برای نوجوانان جوانتر، اول از همه، خانواده ای است که در آن روابط با مراقبت و احترام متقابل تعیین می شود و برای همسالان بزرگتر - چشم انداز زندگی طولانی مدت برای دستیابی به اجتماعی. و بلوغ شخصی برعکس، در ادراک نوجوانان بزرگتر، خانواده آرمان زدایی شده و با روابط فشار، اجبار، وابستگی و انسجام، محبت بین اقوام همراه است. این با این واقعیت توضیح داده می شود که وظیفه خودمختاری و جدایی از والدین هنوز به یک وظیفه رشدی فوری برای نوجوانان جوان تبدیل نشده است. مطالعه و فعالیت های مفید اجتماعی جالب ترین و قابل توجه ترین فعالیت ها برای نوجوانان کوچکتر و برای دانش آموزان دبیرستانی - خودشناسی و تشکیل یک موقعیت ایدئولوژیک مستقل است.

توسعه نظام ارزش ها، آرمان ها و جهان بینی، پیش نیاز لازم برای شکل گیری هویت مدنی یک فرد است. شکل گیری هویت مدنی در نوجوانی نوعی خودتعیین شخصی بر اساس رشد خودآگاهی است. مفهوم دولت فدرال استانداردهای آموزشی آموزش عمومی نسل دوم، شکل‌گیری هویت مدنی را به عنوان یکی از وظایف کلیدی نظام آموزشی مدرن برجسته می‌کند. هویت مدنی به عنوان پیش نیاز اساسی برای توسعه دولت و جامعه مدنی تلقی می شود. هویت مدنی عبارت است از آگاهی فرد از تعلق خود به جامعه ای متشکل از شهروندان یک دولت معین بر مبنای فرهنگی کلی که دارای معنای شخصی معینی است. ساختار هویت مدنی شامل چهار مولفه اصلی است: شناختی، ارزشی، عاطفی و فعالیتی. مؤلفه شناختی به عنوان دانش تعلق به یک جامعه اجتماعی خاص عمل می کند: وجود یک تصویر تاریخی و جغرافیایی از سرزمین ها و مرزهای روسیه، تاریخ توسعه کشور. ایده قومیت خود، تسلط بر ارزش های ملی، سنت ها، فرهنگ، دانش در مورد مردم و گروه های قومی روسیه؛ توسعه میراث فرهنگی عمومی روسیه و میراث فرهنگی جهانی؛ شکل‌گیری تفکر اجتماعی-انتقادی و توانایی هدایت در روابط اجتماعی، جهت‌گیری در سیستم هنجارها و ارزش‌های اخلاقی، آگاهی محیطی و شناخت ارزش بالای زندگی در همه اشکال آن. ایده ای از ساختار سیاسی-اجتماعی دولت؛ آگاهی از قانون اساسی روسیه مؤلفه ارزش، اهمیت و روش (نگرش مثبت یا منفی) آگاهی فرد از تعلق به یک جامعه اجتماعی را تعیین می کند. مؤلفه احساسی با پذیرش یا عدم پذیرش یک جامعه مدنی به عنوان یک گروه عضو و تجربه این واقعیت همراه است. جنبه های ارزشی و عاطفی در عشق به میهن، احساس غرور در کشور و میهن پرستی مدنی متجلی می شود. احترام به تاریخ کشور، آثار فرهنگی و تاریخی آن؛ پذیرش عاطفی و مثبت هویت قومی به احترام و پذیرش سایر مردم میهن و جهان؛ آمادگی برای همکاری برابر؛ به احترام شرافت و حیثیت فردی؛ نگرش دوستانه نسبت به دیگران؛ احترام به ارزش های خانواده؛ در عشق به طبیعت، خوش بینی در درک جهان، به رسمیت شناختن ارزش سلامتی خود و دیگران؛ شکل گیری نیاز به بیان و تحقق خود، شناخت اجتماعی؛ شکل گیری عزت نفس اخلاقی مثبت و احساسات اخلاقی. مؤلفه فعالیت با بیان هویت مدنی در قالب مشارکت در زندگی سیاسی اجتماعی کشور، اجرای موقعیت مدنی در فعالیت و رفتار همراه است. این امر در مشارکت نوجوانان و مردان جوان در سیستم خودگردانی مدرسه در محدوده صلاحیت های مربوط به سن، در اجرای هنجارها، الزامات و فرصت های زندگی مدرسه از دیدگاه دانش آموز منعکس می شود. توانایی انجام گفتگو بر اساس روابط برابر و احترام متقابل؛ در تحقق معیارهای اخلاقی در روابط؛ مشارکت در زندگی عمومی و فعالیت های مفید اجتماعی؛ در توانایی برنامه ریزی زندگی با در نظر گرفتن شرایط خاص اجتماعی-تاریخی، سیاسی و اقتصادی.