صفحه اصلی / برای روابط / دیو مزیکین. فهرست شیاطین جهنم: نام ها، توضیحات، تصاویر

دیو مزیکین. فهرست شیاطین جهنم: نام ها، توضیحات، تصاویر

مازیکین که بیشتر ماز نامیده می شود، نزدیک ترین دستیار و دوست لوسیفر است. یک شیطان است.

زمانی که فرشته از بهشت ​​به جهنم فرستاده شد، ماز و لوسیفر دوستان صمیمی شدند. او بود که وقتی لوسیفر از او خواست بال‌های او را برید. وقتی لوسیفر تصمیم گرفت جهنم را ترک کند و در زمین مستقر شود، ماز او را دنبال کرد.

شخصیت

در جهنم، ماز گناهکاران را شکنجه می‌کرد و تمایلات سادیستی و حس شوخ طبعی عجیب خود را زمانی که شکل انسانی به خود گرفت حفظ کرد. او همچنین اشاره کرد که خودش عاشق درد است و همچنین همیشه از پیشنهادهای لوسیفر برای شکنجه کردن کسی حمایت می کند. ماز به لوسیفر وفادار است و آماده است تا هر یک از دستورات او را اجرا کند، بجنگد و به او کمک کند. با این حال، او زندگی روی زمین را دوست ندارد و می خواهد به جهنم برگردد.

قدرت ها و توانایی ها

جاودانگی:ماز را نمی توان با وسایل عادی انسانی کشت، او پیر نمی شود و می تواند برای همیشه زندگی کند.
آسیب ناپذیری- با هیچ وسیله انسانی نمی توان به او آسیب رساند. (اسلحه، چاقو و ...)
تناسخ- شاید از آنجایی که او توانست چهره واقعی خود (چهره شیطان) را پنهان کند، می تواند ظواهر دیگری به خود بگیرد - ظاهر افراد موجود یا خیالی.
قدرت فوق العاده:ماز قدرت بدنی عظیمی دارد، اما در این پارامتر از فرشتگان پایین تر است.
سرعت فوق العاده:ماز می تواند بسیار سریعتر از انسان حرکت کند.
کرونوکینزیس:ماز می تواند در هنگام برقراری ارتباط با هم نوعان خود زمان را کاهش دهد.
کارشناس هنرهای رزمی:ماز می داند که چگونه برای خود بایستد و از سلاح های تیغه ای استفاده می کند.

نقاط ضعف

سلاح های فرشته ای- سلاح های جعلی در بهشت ​​(بهشت) می توانند ماز را زخمی یا بکشند.
سلاح جهنم- سلاح های جعلی در جهنم می تواند به او صدمه بزند یا بکشد.

دنیای شیاطین قابل تغییر است، دچار دگردیسی هایی می شود که قابل مقایسه با آنچه در دنیای مردم رخ می دهد، اما اغلب بسیار عجیب تر. در زیر به صورت بسیار کلی مراحل اصلی شکل‌گیری اندیشه‌های اهریمنی در میان یهودیان را با توجه ویژه به پویایی این فرآیند ارائه می‌کنیم.

ادبیات کتاب مقدساین مکان کاملاً متواضعانه توسط موجودات اهریمنی پر جمعیت است و کارکردهای دومی اندک است. شیاطین در بیابان ها و خرابه ها زندگی می کنند (لاویان 16:10؛ اشعیا 13:21؛ 34:14)، آنها روح انسان را گیج می کنند و او را گمراه می کنند (اول پادشاهان 16:15؛ اول پادشاهان 22:22-23) و هیچ چیز انجام می شود جز به خواست خدا اتفاق نمی افتد. نویسندگان کتاب مقدس معمولاً دو اصطلاح کتاب مقدس را با کلمه یونانی «شیاطین» ترجمه کردند: سیریم، یعنی "مودار" (لاوی 7: 7، 2 تواریخ 9: 15) و برویم(تثنیه 32:17) که احتمالاً از آن گرفته شده است خفه کردن، یعنی "تخریب" (اشعیا 13:6 را ببینید). وظایف این موجودات خیلی واضح تعریف نشده است. حداقل روشن است که آنها نیروهای هرج و مرج و تخریب را نشان می دهند و زیستگاه آنها برعکس زیستگاه مردم - بیابان و مزارع وحشی است. آنجاست که بزغاله مملو از گناهان انسانی و کبوتری که جذام را پاک می کند فرستاده می شود. اهریمن شناسی کتاب مقدس چندان متمایز نیست و عمدتاً در خدمت نمایش تضاد ابدی بین جهان تمدن و نظم و آن گوشه های تاریک جهان، بیابان ها و پرتگاه های دریایی است، جایی که بقایای هرج و مرج اولیه پناه می گیرند.

در ادبیات دوره دوم معبدایده‌های مربوط به شیاطین ساختار یافته است و رابطه بین آنها و پسران انسان شخصیت دوئل به خود می‌گیرد، اما در عین حال، ایده همکاری احتمالی نیز ظاهر می‌شود. بنابراین، در طومارهای دریای مرده، ایده سلسله مراتبی از موجودات حاکم بر نیروهای شر و دروغ مطرح می شود. رهبر نیروهای شیطانی پروردگار شیاطین است - بلیال, مستمایا شیطان. در این دوره، شیاطین باعث رنج جسمی و روحی می شوند و وسوسه گرهای شیطانی هستند که شفا دهندگان جادویی با موفقیت با آنها مبارزه می کنند، همانطور که برای مثال از داستان های عهد جدید و برخی نوشته های آخرالزمان می توان دید.

در مورد صمیمیت و همکاری با شیاطین، محققان در اینجا تأثیر فرهنگ ایرانی را می بینند. بنابراین، طبق کتاب توبیت که در جامعه یهودی ایران هخامنشی ایجاد شده است، دیو آسمودئوس(که محققین دیو-دیو ایرانی Aeshma-Devas را به نام او دیدند) سعی می کند سارا پارسا را ​​تصاحب کند و شوهران او را می کشد، اما در نهایت شکست می خورد. شاه سلیمانطبق عهد آخرالزمان سلیمان، معبد را با کمک شیاطین می‌سازد که این نیز شبیه اعمال پادشاهان ایرانی است که از شیاطین برای اهداف صلح‌آمیز استفاده می‌کردند. این طرح از ادبیات تلمودی به ارث رسیده است، که می گوید چگونه شاه سلیمان از خدمات شیاطین هر دو جنس در طول ساخت معبد استفاده می کند (گیتین 68b). شیاطین بذرهای سلیمان را از گیاهان بی‌سابقه در سرزمین اسرائیل و آب برای آبیاری آوردند (کوهلت رابه 2: 7).

شیطان شناسی تلمودیبا شخصیت ها غنی شد و دنیای شیاطین سلسله مراتبی پیدا کرد. معلوم شد که جهان متمدن پر از جمعیت با موجودات کوچک نامرئی با چشم است و موجودات اهریمنی عظیم به زندگی در گستره های غیرقابل دسترس وحشی ادامه می دهند. طبق یکی از افسانه‌های فلسطینی، سراسر جهان پر از بی‌شمار شیاطین است که با چشم نامرئی هستند و خالق مهربان یک پوزه قابل اعتماد بر دهان هر یک از آنها قرار داد. و تنها زمانی که شخص گناه می کند، ارواح شیطانی محلی، در محل سکونت گناهکار، فرصت آسیب رساندن به او را می دهند (دواریم ربا، ری). طبق افسانه ای دیگر، ارواح شیطانی مزیکین، توسط حق تعالی در غروب قبل از اولین شنبه، یعنی. عملکرد جدایی ناپذیر آنها در این جهان فراهم شده بود. بنابراین، تضاد خدا و شیاطین هموار می شود و دوگانگی خیر و شر از ویژگی دین ایرانی در یهودیت تلمودی آشکار نیست. در عین حال، اساطیر غنی ایرانی تأثیر زیادی بر اهریمن شناسی تلمود بابلی گذاشت، در حالی که در تلمود فلسطینی ارتش شیطانی بسیار متواضعانه نشان داده شده است.

بر اساس دیدگاهی دیگر، شیاطین توسط خالق در شش روز خلقت خلق نشدند، بلکه توسط «حوا اول» به وجود آمدند (VT Eruvin 18b, Bereshit Rabbah 17.7). تنها در دوره پس از تلمود بود که این مادر شیاطین با دیو لیلیت شناسایی شد (به زیر مراجعه کنید). در ادبیات تلمودی، معمولاً به صورت جمع، از ارواح زن شبانه، شرور و خطرناک نام برده می شود. لیلیوت(یا لیلین) یعنی شب نشین.

در ادبیات نقل قول آرامی از کتاب مقدس ( تارگومیم) علاوه بر این لیلین، نیز وجود دارد تلان(سایه چشم یا عطر شبانه)، تیراره(عطر ظهر) تثفیری(ارواح صبحگاهی)، و نیز شیاطین خشکسالی، طوفان و زلزله (تارگوم تثنیه 32:24، آواز ص 3:8 و 4:6، 2:5، اشعایی 34:4).

طبق یک عقیده، هیچ راهی برای انسان فانی برای دیدن شیاطین وجود ندارد. فقط با کمک ترفندهای جادویی، به عنوان مثال، با پراکنده کردن خاکستر جفت سوخته یک گربه سیاه در اتاق، می توان آثار پنجه های خروس را تشخیص داد که نشانه ای غیرقابل انکار از حضور شیطان است (Berachot 6b). شیاطین در حیاط خلوت و زیرزمین خانه ها، در مزارع دور و در میان نخل ها زندگی می کنند، برخی شب ها در حمام شهر لانه می کنند و شیاطین خاص در سرویس بهداشتی عمومی زندگی می کنند که به رسم گذشتگان در خارج از شهر قرار دارد. Berachot 3a, Shabbat 67a).

شیاطین اغلب ظاهری انسانی دارند، اما بر خلاف مردم، سایه نمی اندازند. شب زمان شیاطین است، زیرا در تاریکی می توانند در میان مردم ناشناس قدم بزنند. مرسوم نیست که به شخصی که در تاریکی با او برخورد می شود سلام برسانید، زیرا شیطانی که با یک آشنا اشتباه گرفته می شود می تواند آن شخص را تعقیب کند و به او آسیب برساند (Megilla 3a). ساعت قبل از سحر و زمان قبل از اولین بانگ خروس خطرناک است. شخصی که در خانه خود به تنهایی می خوابد ممکن است مورد حمله شیاطین زن لیلیت-لیلوث قرار گیرد (شابات 151b). در شب، شیاطین می توانند بدن شخص خوابیده را تصرف کنند، بنابراین، پس از بیدار شدن، شخص باید دست های خود را بشوید که در آن انباشته شدن نیروهای ناپاک رخ می دهد. در غیر این صورت، انسان حامل ناپاکی های اهریمنی می شود و حتی آبی که از دست او گرفته می شود خطرناک است (براخوت 51 الف).

در زمان های خاصی از سال، شیاطین حق حکومت بر ساعات خاصی از روز را به دست می آورند. پس در دوره هفدهم تموز تا آغاز دیو آوا کتف مریریقدرت ویژه ای به دست می آورد و می تواند به مسافران تنها آسیب برساند و پدرانی را که کودکان را تنبیه می کنند فتنه کند. کتف مریری پشمالو و ترسناک است، شاخ در پیشانی دارد و چشمی روی سینه دارد و هر که او را می بیند بی جان می افتد (میدراش تهیلیم 91، بمیدبار ربا 12). اما همه شیاطین چندان وحشتناک نیستند: برخی، همانطور که گفتیم، شکل انسانی به خود می گیرند، برخی دیگر مانند بزهای معمولی هستند.

بنابراین، شیاطین تلمودی کاملاً مادی هستند و در طبقه بندی همه موجودات زنده جایگاه خاصی دارند:

شیاطین شش خصلت دارند: در سه خصلت مانند مردم هستند و در سه خصلت مانند فرشتگان هستند: مانند مردم می خورند و می نوشند. مانند مردم تولید مثل می کنند و مانند مردم می میرند. آنها مانند فرشتگان بال دارند. مثل فرشته ها آینده را می شناسند مثل فرشته ها از این سر دنیا به آن سر دنیا راه می روند. برخی می گویند: هر شکلی به خود می گیرند و می توانند بینا شوند، اما نامرئی.
(Avot de Rabi Nathan 37)

با این حال، داشتن یک ماهیت واسط بین یک فرشته و یک شخص، شیطان، در معنای آن بسیار پایین تر از حیوان است: "گاوان بهتر از ارواح است، زیرا حیوانات کار می کنند و می خورند، اما ارواح کار نمی کنند و نمی خورند." همان).

برخی از حکیمان تلمودی دانش باورنکردنی از شیطان شناسی نشان دادند. بنابراین، خاخام یوچانان حدود 300 نوع شیطان را می شناسد که در مجاورت یک شهر خاص زندگی می کنند (پساکیم 111a). و در اینجا همکاری صورت گرفت: در تلمود بابلی از یوسف شیدا و یوناتان شیدا مکرر یاد شده است، یعنی شیطانی به نام یوسف و شیطانی به نام یوناتان. اولی نوعی خبرچین از دنیای اهریمنی است و دومی حتی در دادگاه شهادت می دهد (Eiruvin 43a, Pesachim 101a, Yevamot 122a). شیاطین زن، با در نظر گرفتن لباس دختران جذاب، قهرمانان تلمودی را اغوا می کردند و گاهی اوقات بدون موفقیت نبودند (Tankhuma-Buber، Bereshit). یکی از آثار قرون وسطایی می گوید که چگونه یک دانشجوی بدشانس آکادمی تلمودی با یک شیطان ازدواج کرد، در دنیای اهریمنی حرفه ای سرگیجه آور انجام داد، اما از دست دادن خانواده زمینی خود، شرایط قرارداد ازدواج منعقد شده با شیطان را نقض کرد و به طرز وحشیانه ای توسط او کشته شد. .

بدین ترتیب به دگرگونی هایی می رسیم که در شیطان شناسی یهودیان در این سال رخ داده است قرون وسطی. این موضوع خیلی بزرگ است و ما خود را به دگردیسی هایی محدود می کنیم که تصویر زن مهلک دنیای اهریمنی - لیلیت - متحمل شده است. در "الفبای بن سیرا" (احتمالاً مربوط به قرن دهم)، لیلیت با به اصطلاح "حوای اول" شناخته می شود، که از آدم فرار کرد و با غلبه بر فرشتگانی که در تعقیب آنها فرستاده شده بودند، ادعا کرد که او از این موضوع مطلع شده است. سرنوشت او برای از بین بردن نوزادان و در نتیجه فرار کرد. او مجبور شد سوگند یاد کند که به نوزادانی که تصاویر یا نام فرشتگانی را که او را بازداشت کرده بودند، بر سر تختشان آسیبی نرساند. این داستان سبب‌شناختی رسم ایجاد یک کامئو برای محافظت از نوزاد را توضیح می‌دهد.

طبق سنت دیگری، وقتی لیلیت نوزادی برای خفه کردن پیدا نمی‌کند، نوزاد خود را نابود می‌کند (بمیدبار رابه 16:15). معروف کتاب کابالیستی "زوهر"ادعا می کند که لیلیت، "حوا اول"، نمی تواند حوا دیگری را که جای او را گرفته ببخشد، و بنابراین از فرزندانش متنفر است. اما همچنان میل شدیدی در او وجود دارد که با آدم، و در غیاب دومی، از اولادش فرزندانی به دنیا بیاورد. بنابراین، لیلیت به شدت مشتاق دانه نر است که برای اهداف دیگر ریخته شده است و با تصاحب آن، شیاطین به دنیا می آورد.

جنبه جنسی رابطه بین انسانها و شیاطین در زوهر و همچنین در تعدادی از آثار کابالیستی بعدی جایگاه برجسته ای را اشغال می کند. توصیفات شیاطین در آنجا شباهت قابل توجهی را با پیروان و انکوبی های شیطان شناسی مسیحی نشان می دهد. به گفته زوهر، روح افراد شرور پس از مرگ تبدیل به ارواح شیطانی می شود. در عین حال، شیاطین خوبی نیز وجود دارند که آماده کمک به مردم هستند. این شیاطین تحت اقتدار آسمودئوس هستند، تورات را تصدیق می کنند و "شیاطین یهودی" محسوب می شوند. به عقیده کابالیست های اسپانیایی، شیاطین از چهار عنصری که همه چیز در جهان از آنها تشکیل شده است (آب، خاک، آتش و هوا) ساخته نشده اند، بلکه فقط از دو - آتش و هوا ساخته شده اند و به همین دلیل برای آنها غیر قابل دسترس است. ادراک انسانی با این حال، شیاطین تابع قوانین طبیعت هستند: آنها می میرند و از بین می روند، مانند همه انسان های فانی. به گفته Nachmanides، شیاطین متعلق به خانواده Samael هستند که روح سیاره مریخ است، در حالی که عیسو (معروف به روم، بت پرست و مسیحی) تابع او در بین ملل است. کابالیست‌های کاستیلی وجود شیاطین را با آخرین مرحله از ده مرحله «سمت چپ»، یعنی سمت معکوس ظهور الهی مرتبط می‌دانند.

و در یهودیان اشکنازیایده های اهریمنی دستخوش دگردیسی همزمان شدند. در به اصطلاح «هاسیدیسم آلمانی» قرن سیزدهم، وام‌گیری آشکاری از شخصیت‌ها از شیطان‌شناسی آلمانی وجود داشت. بنابراین، در صفحات کتاب اصلی این جنبش سفر حسیدیماستریگا ها، خون آشام ها و یک گرگینه وحشتناک که بچه ها را می خورند سرپناهی پیدا کرده اند. عقل گرایان نادر قرون وسطایی - مانند میمونید - اعتقاد به شیاطین را رد کردند، اما مردم ظاهراً به وجود دنیای اهریمنی نیاز داشتند. تا به امروز، در مکان‌های خاص و از افراد خاص، می‌توانید یک کامویی سفارش دهید که در برابر شیاطین زن و مرد محافظت می‌کند، و اخراج یک دیبوک حتی اخیراً توسط یک مستندساز فیلم‌برداری شده است. Maase-bukh، یک کتاب عامیانه که به زبان ییدیش اولیه نوشته شده است، حاوی دیوشناسی دقیق اشکنازی از اواخر قرون وسطی است. همراه با باورهای یهودی، ایده‌های جادویی مردمان اطراف به شیطان‌شناسی یهودی نفوذ کرد.

عقاید اهریمنی مردمان شرق و شمال آفریقا تا به امروز در میان اقشار خاصی از مردم اسرائیل رایج است. نویسنده این سطور یک بار داستان زیر را از زبان یک فولکلور حرفه ای شنید. در دهه 50، مهاجران از مراکش و تونس، هنگامی که کشتی های آنها به سواحل سرزمین موعود نزدیک شدند، طلسم ها، کاموها و طلسم های خود را به اعماق دریا پرتاب کردند و معتقد بودند که سرزمین اسرائیل مقدس است و شیاطین در آن قدرت ندارند. با این حال، یا شیاطین نیز ویزای ورود دریافت کردند، یا اشتیاق برای دنیای اهریمنی از بین رفت - شیطان شناسی همچنان در اسرائیل مدرن وجود دارد و توسعه می یابد، اما ما در مورد این پویایی زمان دیگری صحبت خواهیم کرد.

شیاطین جهنم پایه گذار همه بدی ها هستند. شیاطین از بهشت ​​رانده شدند و بسیاری را با خود بردند. هدف اصلی آنها ایجاد شر است. برای آنها بدی غذاست. و بزرگترین لذت برای آنها ایجاد کفر است. شیاطین جهنم خدا را دشمن خود می دانند و برای آسیب رساندن به او دست به هر کاری می زنند و خود انسان سلاح است. همه چیز در جهان ما در تعادل است: نور و تاریکی، خوب و بد. بنابراین شیاطین جهنم مالک دنیا هستند همانطور که ما مالک آن هستیم. انسان همیشه سعی کرده است از شر آنها خلاص شود و هنوز هم می کند.

شیاطین جهنم هم بیکار نمی نشینند، به کار کثیف خود ادامه می دهند.

نمایندگان تاریکی از انواع گناه لذت می برند - غرور، غرور، انتقام، هرزگی، نزاع. هر دیو جهنمی گناهی را در روح انسان القا می کند که خود از آن لذت می برد. اما شما نیز نباید شیاطین جهنم را مقصر همه بدبختی های خود بدانید. انسان همیشه یک انتخاب دارد. یا راه درست، اما طولانی و دشوار را دنبال کنید یا راه سریع و گناه آلود را انتخاب کنید. به عنوان یک قاعده، اغلب فرد مسیری را که شیطان ارائه می دهد انتخاب می کند. پس از انجام تعداد زیادی گناه، فرد به سادگی پس از مرگ شانسی برای رفتن به بهشت ​​ندارد.

بنابراین او برای همیشه در قدرت شیاطین جهنم می ماند

در زمان حیاتش به او آرامش ندادند و پس از مرگ او را برای همیشه به خدمت خود می‌برند. اما یک فرد همیشه فرصتی برای پیشرفت دارد. خداوند همه چیز را می بیند و البته انسان را می بخشد. ما همیشه نمی توانیم به تنهایی با گناهان خود کنار بیاییم یا از نفوذ خلاص شویم شیاطین جهنم. برای این، امروزه افرادی هستند که همه چیز را در مورد شیاطین و حتی راه های مبارزه با آنها می دانند. اگرچه کاملاً ایمن نیست، اما مؤثر است. اما تلاش برای خلاص شدن از شر شیاطین جهنم به تنهایی می تواند برای شما به فاجعه ختم شود. تلاش های شما می تواند منجر به تبدیل شدن شما به یک "عروسک" در دستان یک شیطان شود، و این تمام چیزی است که آنها می خواهند.

ویدیوی شیاطین جهنم قسمت 1 را تماشا کنید

من در مورد موذی‌ترین و خطرناک‌ترین شیاطین جهنم که در علم شیطان‌شناسی به شمار می‌روند به شما می‌گویم که نام آنها برای بسیاری آشناست. هدف اصلی آنها ایجاد شر از طریق انسان است. آنها از انرژی منفی انسان تغذیه می کنند. بیشترین نام های رایج برای شیاطین جهنمی است

  • آسمودئوس،
  • بعل،
  • یارا ما،
  • کالی ما،
  • Itzpapalotl،
  • کلپی،
  • اسکادی،
  • سری لاکشمی،
  • زوتز،
  • هل،
  • Xipe Totec،
  • عناصر،
  • ولیال و همکاران

هر یک از این شیاطین جهنم مسئول یک شر خاص هستند، هر کدام داستان خاص خود را دارند و شخصی هر یک از آنها را اختراع کرده است. درست است که می گویند شیاطین می توانند کاملاً ما را تحت سلطه خود درآورند، اما همه اینها فقط به تقصیر ما اتفاق می افتد. دیو جهنم تنها به این دلیل قوی تر می شود که انسان مرتکب گناهان بیشتر و بیشتر می شود. به لطف این، شیطان آنقدر احساس خوبی دارد که می تواند به درون یک شخص حرکت کند و بدن، افکار و اعمال او را کنترل کند، گویی مال خودش است.

نام شیاطین جهنم چیست؟

این وحشتناک ترین و خطرناک ترین اتفاقی است که ممکن است برای یک انسان بیفتد. بنابراین، امروزه اغلب افراد حرفه ای مراسمی را برای بیرون کردن شیاطین جهنم انجام می دهند. این خطرناک ترین آیین در جادوی سیاه است. من مجبور شدم بارها شاهد این موضوع باشم مراسم احضار شیاطین جهنم، باید بگویم که فیلم های ترسناک در حال استراحت هستند. این فوق العاده ترسناک است. فقط وقتی این را با چشمان خود می بینید شروع می کنید به درک اینکه چقدر همه چیز واقعی است. مرد نه تنها با صدایی عجیب و غیر انسانی شروع به فریاد زدن می کند، همه چیز را نفرین می کند و به زبان های باستانی صحبت می کند، بلکه بدنش طوری می چرخد ​​که انگار استخوانی ندارد. من همه اینها را فقط به این دلیل توصیف کردم که بسیاری از شما تصمیم دارید به طور مستقل در اخراج شیاطین جهنم از یک شخص شرکت کنید. شما هرگز بدون دانش خاص این کار را انجام نخواهید داد. اما خطر اینکه شیطان شما را تسخیر کند بسیار زیاد است. در اینجا ایجاد یک محیط امن برای همه افراد ضروری است. و این را فقط کسانی می توانند انجام دهند که بارها و بارها با شیاطین روبرو شده اند و هر کاری برای مقاومت در برابر آنها انجام داده اند.

ویدیوی شیاطین جهنم قسمت 2 را تماشا کنید

ما اغلب در مورد شیاطین، شیاطین، شیاطین زیاد صحبت می کنیم. اما تعداد کمی از مردم می دانند که آنها نه تنها در زیستگاه و روش نفوذ، بلکه در نام آنها نیز متفاوت هستند. بله شیاطین جهنم هم اسم دارند. من فقط تعدادی از اسامی شیاطین را ذکر می کنم. بیشترین
شیاطین جهنم موذی و خونخوارند. افسانه ها و باورهای زیادی در اساطیر اسلاو و هند باستان با آنها مرتبط است.

نام واقعی شیاطین جهنم با نام هایی که ما به آن عادت کرده ایم بسیار متفاوت است.

نمی توان انکار کرد که این انسان بود که نام شیاطین را گذاشت. به همین دلیل است که انسان به نام های جدیدی دست یافت که هیچ سنخیتی با نام انسان ها ندارند. تعداد زیادی شیاطین وجود دارد. هر ملتی خاص خودش را دارد فهرست اسامی شیاطین. همه ملت ها افسانه های متفاوتی با خود دارند. اما چیزی که همه ما را متحد می کند فقط ترس از آنهاست. اما مدتهاست که یاد گرفته ایم با آنها کنار بیاییم.

لیست اسامی معروف ترین شیاطین جهنم مسیحی:

  1. ابادون = / دیو ویرانگر.
  2. Abduscius = / دیو که درختان را از ریشه می کند.
  3. ابیگور = / دیو سوار، جنگجوی ماهر.
  4. Adramalech = / مشاور شیطان مسئول کمد لباس شیطان.
  5. Agaliarept = / دیو که می تواند هر معما را حل کند.
  6. Agvares = / دیو، دوک جهنم، سازمان دهنده رقص ها.
  7. عزازل = / دیو، پرچمدار سپاهیان جهنم.
  8. الاستور = / منادی دیو.
  9. Amduscias = / شیاطین موسیقیدان، دوک جهنم.
  10. آندراس = / دیو، مارکیز.
  11. آسمودئوس = / دیو شهوت و مشکلات خانوادگی.
  12. آستاروث = / دوک بزرگ، نگهبان گنجینه های جهنم.
  13. آچرون = / هیولای جهنمی با چشمان شعله ور.
  14. بارباتوس = / دیو، دوک که می تواند گنجینه های پنهان را پیدا کند و آینده را پیش بینی کند.
  15. بهموت = / دیو عظیمی که بر اعیاد در جهنم حکومت می کرد.
  16. بلفگور = / دیو که مردم را با ثروت اغوا می کند.
  17. بعل = / دیو خیانت و فریب، دوک بزرگ جهنم.
  18. Vaalberith = / دبیر ارشد جهنم.
  19. والافر = / دیو، حامی دزدان و راهزنان.
  20. بلیال = / متحد قدرتمند شیطان، دیو دروغ.
  21. Beelzebub = / فرمانده سپاه جهنم، سرور مگس ها.
  22. Verdelet = / مجری مراسم جهنم.
  23. داگون = / دیو، نانوای جهنم.
  24. دانتالیان = / دیو که مردم را به کارهای شیطانی تحریک می کند.
  25. دوبوک = / در اساطیر یک روح سرگردان.
  26. زپر = / دیو که زنان را به جنون کشاند.
  27. Incubus = / مرد شیطون عاشق.
  28. Xaphan = / دیو که در جهنم آتش می زند.
  29. لامیا = / دیو زن، خون آشام، که عمدتاً کودکان را شکار می کرد.
  30. لویاتان = / مار بزرگ، فرمانروای اقیانوس ها.
  31. لئونارد = / دیو، استاد عهدها.
  32. Lufizer = / فرشته ای که علیه خدا قیام کرد و از بهشت ​​رانده شد، شیطان.
  33. لوسیفوژ روفوکال = / نخست وزیر جهنم.
  34. مامون = / دیو ثروت.
  35. مرباس = / دیو که می توانست بیماری بفرستد و درمان کند.
  36. ملخوم = / دیو، نگهبان گنجینه شاهزادگان جهنم.
  37. مفیستوفل = / دیو که 24 سال در خدمت فاوست بود.
  38. Moloch = / دیو خدایی که برای او فرزندان قربانی می کردند.
  39. Mulciber = / دیو، معمار جهنم.
  40. ناوکی = / روح کودکان کشته شده یا تعمید نشده (در میان اسلاوها).
  41. نبیروس = / دیو، فیلد مارشال ارتش جهنم.
  42. Nibras = / دیو مسئول سرگرمی.
  43. نیسروک = / دیو، یکی از مدیران جهنم.
  44. اولیویه = / فرشته سقوط کرده که در مردم ظلم نسبت به فقرا را بیدار می کند.
  45. قرار ساتناکیا = / فرمانده عالی لشکر شیطان.
  46. سبناک = / دیو مسئول پوسیدگی اجساد.
  47. سمندر = / اربابان آتش، ارواح ساکن در شعله های آتش.
  48. سارگاتاناس = / دیو، سرلشکر ارتش جهنم.
  49. شیطان = / برترین پروردگار جهنم و شیاطین.
  50. Succubus = / شیطان - عاشق.
  51. Ufir = / دیو، دکتر جهنم.
  52. اوتبورد = /شبح کودک مرده (نروژی).
  53. فلورتی = / سپهبد بلزبوب، فرماندار آفریقا.
  54. فورفور شیطانی است که رعد و برق، رعد و برق و بادهای طوفانی را کنترل می کند.
  55. Shax = / دیو که قربانیان خود را کور و بیهوش می کند.
  56. کائم = / ابتدا ظاهر برفک داشت و سپس به مردی با شمشیر تیز تبدیل شد. اگر از او سؤالاتی می پرسیدند، او به آنها کاملاً واضح پاسخ نمی داد - با خاکستر سوزان. وقتی فرشته بود عاشق بحث و جدل بود و اگر حال و هوای داشت می توانست از معنای آواز پرندگان، غوغای گاوها، پارس سگ ها و جویبار حرف بزند.
  57. لرایر = / مارکی قدرتمند، تیراندازی با تن پوش سبز، مسلح به کمان و تیرهای تیز. او مشاجره و جنگ بین مردم را برانگیخت، اما به ویژه سعی داشت اطمینان حاصل کند که آنها با تیرهایی که زخم های آنها هرگز التیام نیافته بود، یکدیگر را زخمی کنند.
  58. سیتری = / شاهزاده ای که سر پلنگ و بال های گریفین داشت. او میل جنسی را تحریک می کرد، به ویژه، او زنان را به راه رفتن برهنه تشویق می کرد.
  59. گوموری = / می دانست چگونه به عشق زنان به ویژه جوانان دست یابد. به عنوان یک دوک بزرگ، او به شکل یک زن زیبا سوار بر شتر، با تاج دوک بر سر ظاهر شد.
  60. پارک ها = / دیو سرنوشت؛ اگر کسی پارک ها را دیده باشد، آن شخص خود یک شیطان است.
  61. اویدلت = /دیو اغوا کننده نذر فقر.
  62. فیلوتانوس = دیو درجه دو و دستیار بلیال. محرک فسق.
  63. پایمون = / بر مراسم عمومی در جهنم حکومت می کند و اراده مردم را می شکند. سوار شتر می شود. به عنوان مردی با چهره زن به تصویر کشیده شده است.
  64. رگبار = / ویرانگر، سازنده شهرها، آنها را با جنگجویان تشنه نبرد پر می کند. ظاهر لک لک و صدای خشن دارد.
  65. خبریل = /دیو آتش و آتش. او سه سر دارد = / گربه، انسان و مار، بر افعی سوار می شود، مشعل ها را تکان می دهد.
  66. Vin = / می تواند ضخیم ترین دیوارها را خراب کند و باعث طوفان در دریا شود.
  67. Seera = / شیطان زمان، می تواند سرعت پیشرفت خود را کاهش دهد یا سرعت بخشد.
  68. گلاسیالابولاس = / سگ بالدار. او کشتارها را هدایت کرد. این دیو در اوقات فراغت از وظایف اصلی خود، هنر نامرئی شدن را به مردم آموخت.
  69. دیو = /پیام آور شر.

اگر فراموش کردم نام شیطان را ذکر کنم، لطفاً در نظرات اضافه کنید.

ویدیوی مربوط به شیاطین جهنم را تماشا کنید

او روی لبان همه است. بیایید بگوییم شیاطین. رئالیست ها ممکن است بخندند، اما هنوز می دانند که چیست. و در تاریکی شب، وقتی افکار غیر ضروری به سر شما می‌روند، خواه ناخواه شما نیز فکر می‌کنید: شاید واقعاً وجود داشته باشند؟ البته، شما نمی توانید لیستی از شیاطین جهنم را با یک عکس پیدا کنید - و چیزی را ثابت نمی کند، اما هنوز هم گاهی اوقات پرسیدن بسیار مفید است.

شیطان شناسی - میراث فرهنگی مردمان جهان

البته، این همه اشعار است، و علاوه بر این، این موضوع شخصی هر کسی است. اما چنین داستان ها و اسطوره ها، افسانه هایی که از نسلی به نسل دیگر منتقل می شوند، داستان های ترسناک، اغلب در برخی تفاسیر مشابه هستند. همه آنها به یک نام می رسند - شیطان شناسی. اسطوره های شیطان شناسی بسیار کهن هستند. برخی از نام‌های شیطانی که می‌توان از آن استخراج کرد به نام‌های دیگری تبدیل شده‌اند - الهام‌بخش شخصیت‌های ادبیات، هنرهای زیبا و تئاتر.

عرفان همواره الهام بخش سازندگان بوده است. این یک لایه عظیم است که در آن می توان قدیم را تا جایی که دوست دارید در نوری جدید نشان داد و هر بار غافلگیر کرد.

علاوه بر این، شیطان شناسی به معنای معمول خود را می توان میراث فرهنگی به اندازه سایر اسطوره ها دانست.

شیطان شناسی، در میان چیزهای دیگر، فهرستی از شیاطین جهنم را شامل می شود. اسامی معمولاً بر اساس حروف الفبا یا بر اساس سلسله مراتب شیطانی مرتب می شوند.

شیطان شناسی مسیحی

مسیحیت شیاطین را به عنوان فرشتگان سقوط کرده معرفی می کند. اولین و مهمترین آنها، البته، لوسیفر است - یک فرشته سابق، زیباترین آنها، که جرات کرد خود را به عنوان خود خدا تصور کند. علاوه بر این، شیطان شناسی مسیحی به دو شاخه تقسیم می شود: اولی می گوید که لوسیفر مسئول ایجاد ارواح شیطانی دیگر است، دومی توانایی شیطان را برای ایجاد انکار می کند و این روند را فقط به خدا واگذار می کند، به این معنی که شیاطین دیگر نیز فرشتگان سقوط کرده هستند. ، فقط در رتبه پایین تر، کسانی که در برابر خود لوسیفر تعظیم کردند.

به طور کلی، لوسیفر مشهورترین و بحث برانگیزترین تصویر در شیطان شناسی است. نام ابلیس و شیطان به او نسبت داده می شود، او حاکم جهنم نیز هست، گرچه در عین حال اشاره می شود که در ملکوت خود محبوس است و بندگان خودش حرارتی را که در آن می سوزد شعله ور می کنند. در هر صورت، اگر فهرست شیاطین جهنم را که نام آنها به صورت سلسله مراتبی مرتب شده است در نظر بگیریم، لوسیفر در رتبه اول قرار خواهد گرفت.

ارواح شیطانی یا موجودات بی روح؟

یک معضل جالب در مورد حضور روح در شیاطین: بر اساس شیطان شناسی مسیحی، خود نام بدون شک نشان می دهد که البته آنها نیز چنین می کنند. سایر منابع در این مورد تا حدودی اختلاف نظر دارند.

بنابراین، برای مثال، یک نظریه وجود دارد که فرشتگان سقوط کرده بالاترین رتبه شیاطین، مهم ترین و قوی ترین آنها هستند. بقیه ارواح افرادی هستند که به جهنم افتادند و به ارواح شیطانی تبدیل شدند. بر اساس این نظریه، معلوم می شود که شیاطین هنوز روح دارند.

نظریه دیگر از این واقعیت ناشی می شود که دیو به دلیل بی روح بودن، دیو است. به همین دلیل است که آنها چشمان سیاه دارند - آینه ای از روح که چیزی را منعکس نمی کند. توضیح این نظریه این است که شیاطین نمی توانند احساس کنند. در نتیجه همه اینها، فردی که به خاطر گناهکاری خود به جهنم افتاده است، برای همیشه در آنجا رنج می برد و حتی به شکل دیو هم نمی تواند از آن خارج شود.

شیاطین جهنم: فهرست اسامی

همانطور که می بینید، سوالات زیادی در مورد شیطان شناسی وجود دارد. تقریباً همه آنها پاسخ های متفاوتی دارند. آیا چیز قطعی در مورد این شبه علم وجود دارد؟ به اندازه کافی عجیب، این نام ها هستند. بنابراین، شیاطین معروف جهنم، فهرستی از اسامی آنها توسط شیطان شناسان تهیه شده است: در میان آنها مواردی وجود دارد که از ادبیات حتی برای کسانی که به طور کلی در زندگی خود از عرفان دور هستند، شناخته شده اند، کسانی هستند که مستقیماً با کتاب مقدس مرتبط هستند. وقایع، و همچنین مواردی وجود دارند که می توانند با غیرعادی بودن و در عین حال تاریخچه مفصل خود بسیار شگفت انگیز باشند. در زیر فهرستی سلسله مراتبی از شیاطین در شیطان شناسی آورده شده است.

  1. لوسیفر (عبری לוציפר؛ لات. لوسیفر) (آورنده نور) - حاکم جهنم. پس از اینکه لوسیفر از بهشت ​​رانده شد، ظاهر او از یک فرشته زیبا به یک فرشته زشت تغییر کرد: پوست قرمز، شاخ و موهای تیره. پشت شانه‌های او بال‌های بزرگی قرار دارد و هر انگشت با یک پنجه نوک تیز تاج دارد. قدرت شیطان بسیار زیاد است، همه چیز در جهنم تابع اوست و هر چه در آن است او را می پرستد. ویژگی های مرتبط با تصویر لوسیفر شامل آزادی (شورش)، غرور و دانش است. پس از سقوط از بهشت، نام شیطان را به خود گرفت. گناهان این شیطان در درجه اول به تلاش برای به دست آوردن تاج و تخت خدا نسبت داده می شود، اما همچنین به این واقعیت که این لوسیفر بود که دانش را به مردم داد. در شیطان شناسی مسیحی، نام او نیز شیطان است.
  2. Casicandriera - همسر لوسیفر. بانوی جهنم. در تعداد کمی از منابع ذکر شده است.
  3. آستاروث (لاتین: Astaroth؛ عبری: עשתרות) - اولین در جهنم پس از شیطان. او یکی از آن فرشتگان سقوط کرده ای است که لوسیفر را دنبال کردند و بنابراین با او از بهشت ​​رانده شدند. قدرت قابل توجهی دارد. بسیار با استعداد، باهوش و جذاب. او خوش تیپ است و جذب عشق با جذابیتش برایش سخت نیست. با این حال، به همان اندازه زیبایی در آن نهفته است که ظلم است. آستاروت بیشتر از شیاطین دیگر به شکل انسان به تصویر کشیده می شود. در گریمورها، برعکس، او زشت است، اما هیچ منبعی از قدرت او نمی کاهد. محبوبیت تصویر این دیو به استفاده از آن در ادبیات و هنرهای دیگر باز می گردد. به عنوان مثال، وولند معروف از بسیاری جهات شبیه به آستاروث است. از ویژگی های دست راست خود شیطان می توان به توانایی نامرئی کردن شخص، قدرت دادن بر مارها و همچنین پاسخ به هر سؤالی اشاره کرد.
  4. آستارت (به عبری: עשתורת) - همسر آستاروث. در برخی منابع، تصاویر یک زن و شوهر شیطان صفت در یک فرشته سقوط کرده تحت نام Astarte ادغام می شود. املای هر دو نام در زبان عبری یکسان است. فنیقیان باستان جنگ و مادری نامیده اند.
  5. بلزبوب (به عبری: בעל זבוב‎‎‎، Beelzebub) - ارباب مگس‌ها، دیو قدرت، فرماندهی لژیون‌های جهنم را بر عهده دارد. نام Beelzebub نیز ناشناخته نیست: گاهی اوقات به عنوان نام دیگری از شیطان نیز نامیده می شود. این شیطان فوق العاده قدرتمند است و یکی از فرمانروایان لوسیفر به حساب می آید. گاهی اوقات بلزبوب با گناه پرخوری شناخته می شود و او را با شیطان دیگری - بهموت - اشتباه می گیرد. شاید به این دلیل است که اشکال ارباب مگس‌ها متفاوت است: از یک دیو سه سر تا یک مگس سفید بزرگ. این نام مستعار به نوبه خود دارای دو داستان احتمالی است: اعتقاد بر این است که بلزبوب با مگس ها طاعونی را به کنعان فرستاد و دلیل آن نیز ممکن است این باشد که مگس ها با گوشت مرده مرتبط هستند.
  6. Bufovirt همسر Beelzebub است.
  7. لیلیت (به عبری: ليليת‎، لات: Lamia) همسر اول آدم است. افسانه ها در مورد او متفاوت است: او را اولین زن قبل از حوا نیز می نامند که پس از لیلیت به دلیل ظاهرش اما با حالتی مطیع خلق شد. بر اساس این نظریه، لیلیت از آتش آفریده شده و از این رو آزادی خواه و لجباز بوده است. افسانه ای دیگر، اهریمن اول را مار می نامد که با آدم هم پیمان بود و به خاطر حوا به او حسادت می کرد، او را با میوه ممنوعه اغوا کرد. لیلیت را روح شب می نامیدند و می توانست به شکل فرشته یا دیو ظاهر شود. در برخی منابع، این اهریمن، همسر شیطان است. لیست اسامی زن با لیلیت شروع می شود.
  8. ابادون (عبری אבאדון؛ لاتین Abaddon) (تخریب) نام دیگر آپولیون است. ارباب پرتگاه. دیو مرگ و نابودی. نام او همچنین گاهی اوقات به عنوان نام دیگری برای شیطان استفاده می شود. فرشته ای سقوط کرده که همه چیز اطرافش را نابود می کند.

شیاطین اصلی فهرست شده‌اند که بالاترین مقام‌ها را در جهنم اشغال می‌کنند و اغلب به شکل انسان در می‌آیند. بیشتر آنها فرشتگان سقوط کرده اند. اینها شیاطین بسیار قدرتمندی هستند. فهرست اسامی به زبان لاتین با نام های روسی و عبری (به زبان عبری) تکرار شده است.

موجودات شیطانی

علاوه بر فرشتگان سقوط کرده، شیاطین به شکل حیوانی نیز وجود دارند. اصلی ترین آنها Behemoth و Leviathan هستند - هیولاهای عظیمی که خدا خلق کرده است. طبق افسانه، آنها در نهایت باید با یکدیگر مبارزه کنند و یکدیگر را بکشند.

  1. کرگدن (لاتین: Behemoth؛ عبری: בהמות‎‎) شیطانی به شکل حیوانی است که می‌تواند به شکل همه حیوانات بزرگ، روباه، گرگ، سگ و گربه باشد. در سنت های یهودی، کرگدن سمبل گناهان جسمانی - شکم پرستی و پرخوری نامیده می شود. علاوه بر آنها، این دیو بدترین صفات آنها را در افراد نشان می دهد، آنها را به رفتار و ظاهر حیوانی متمایل می کند. اسب آبی بسیار بی رحم و فوق العاده قوی است - ظاهر آن منعکس کننده این واقعیت است، اما همچنین می تواند به طور غیرمستقیم، نه از طریق خشونت مستقیم، بر شخص تأثیر بگذارد - اشتیاق به گناه را در او بیدار کند. در جهنم او نگهبان در شب است. از تصویر یک دیو در ادبیات استفاده شده است: مشهورترین نمونه آن گربه بهموت بولگاکف است. شوخی مورد علاقه وولند از «استاد و مارگاریتا» ویژگی‌های بیشتری از نویسنده نسبت به افسانه‌ها دارد، و با این حال نام او را یدک می‌کشد. همچنین گربه بولگاکف دارای خاصیت گرگینه است.
  2. لویاتان (به عبری: לִוְיָתָן) یک هیولای بزرگ است که افسانه های زیادی درباره آن وجود دارد. در برخی منابع، لویاتان یک شیطان، یکی از فرشتگان است که همراه با لوسیفر از بهشت ​​رانده شده است. در برخی دیگر، لویاتان همان مار وسوسه کننده کتاب مقدس نامیده می شود که او را متهم می کنند که به حوا ایده چشیدن میوه ممنوعه را داده است. با این حال دیگران استدلال می کنند که لویاتان نه یک فرشته است و نه یک شیطان، بلکه موجودی کاملاً متفاوت است، مخلوق هیولایی خدا، که زودتر از همه زندگی روی زمین و بهشت ​​ایجاد شده است. همه این منابع در یک چیز اتفاق نظر دارند و آن این است که هیولا را یک مار بزرگ می نامند. این باعث می شود که اولین نظریه در مورد فرشته سقوط کرده زیر سوال رود. در عهد عتیق از مار چند سر، که نامش به عنوان "جانور در حال پیچش" ترجمه می شود، اشاره شده است. فرض بر این است که خلقت خدا به نام تجسم تمام نیروهای شر بوده است و خود خالق لویاتان را در دوران ماقبل تاریخ نابود کرده است. با این حال، افسانه دیگری وجود دارد که قبلاً در بالا ذکر شد: در مورد لویاتان و بهموت که مبارزه و مرگ آنها هنوز در راه است.

Behemoth و Leviathan موجوداتی هستند که اغلب آنها را هیولا می نامند تا شیاطین و دلیلی بر غیرقابل درک بودن مخلوقات خداوند هستند.

هفت گناه کبیره

کمی قبل از آن، شیاطین اصلی ارائه شد: فهرستی از نام ها و توضیحات. برای برخی از آنها، ارتباط با گناهان فانی نشان داده شد. با این حال، طبقه بندی دقیق تری از این پدیده وجود دارد:

  • لوسیفر - غرور (lat. Superbia). لوسیفر با افتخار به خود سعی کرد جای خدا را بگیرد و به همین دلیل از بهشت ​​اخراج شد.
  • Beelzebub - پرخوری (lat. Gula).
  • Leviathan - حسادت (lat. Invidia). یک موازی جالب با ظاهر مارپیچ لویاتان و رنگ سبز Envy.
  • Asmodeus - شهوت (lat. Luxuria). نام لاتین این گناه شبیه به کلمه انگلیسی luxury - luxury است.
  • مامون - طمع (lat. Avaritia).
  • Belphegor - تنبلی (lat. Acedia).
  • شیطان - خشم (lat. Ira).

تقسیم بندی بسیار جالب است: معلوم می شود که لوسیفر و شیطان یک چیز نیستند. چرا اینطور است؟

شیطان، شیطان، لوسیفر - نام های مختلف برای همان شر؟

آیا این شیاطین جهنم متفاوت هستند؟ این فهرست، مانند روس‌ها، به طور کامل به این سؤال پاسخ نمی‌دهد، هرچند پیش‌زمینه کمی ارائه می‌دهد. بیایید در آن شیرجه بزنیم.

شیطان ترجمه شده به لاتین شبیه شیطان است و به معنای "دشمن" است، شیطان دیابولی است که معنی آن "تهمت زن" است، بنابراین شیطان و شیطان مترادف یکدیگر هستند. تصویر شیطان برعکس تصویر خداست. فرض بر این است که شیطان خالق و فرمانروای نیروهای شیطانی است که با این دیدگاه که خداوند همه چیز را در جهان آفریده است در تضاد است. بنابراین، افسانه دیگری به وجود می آید - در مورد شیطان به عنوان لوسیفر.

افسانه قبلاً در اینجا شرح داده شده است - اخراج یک فرشته زیبا و دلیل سقوط او از بهشت. ترجمه نام لوسیفر از ریشه لاتین lux - "نور" و fero - "من حمل می کنم" گرفته شده است. پس از زندانی شدن در جهنم، نام دیگری برای خود انتخاب کرد. و شیطان بر جهان ظاهر شد.

در زبان عبری، شیطان به Zabulus ترجمه شده است که از آنجا این عقیده حاصل شد که بلزبوب را می توان به بعل - شیطان تعبیر کرد و این نام دیگری برای پروردگار جهنم است. اما این غیرمحبوب ترین نظریه است - زیرا افسانه های زیادی در مورد ارباب مگس ها به عنوان یک شخصیت مستقل وجود دارد. در عین حال، در محیط یهودی، این دیو قدرت بیشتری نسبت به شیطان شناسی سنتی دارد.

در مورد لوسیفر و شیطان چطور؟ علیرغم این واقعیت که یک رابطه علت و معلولی و توضیح دقیق برای دو (یا حتی سه) نام در یک زمان وجود دارد، باز هم تعبیر دیگری وجود دارد که اینها شیاطین مختلف هستند و ویژگی های متفاوتی به آنها نسبت داده می شود.

سمائل - رمز و راز شیطان شناسی

علاوه بر سوال قبلی، لازم به ذکر است سمائل. هنگامی که شیاطین، فهرست و شرح ارائه شد، او در آن گنجانده نشد. هنوز به طور قطعی مشخص نشده است که سماعیل فرشته است یا شیطان.

با تعریف رایج، سمائیل به عنوان فرشته مرگ توصیف می شود. در واقع، این موجودات نه به خیر و نه به شر تعلق ندارند، همانطور که خود مرگ نیز به این مفاهیم تعلق ندارد. این یک روند طبیعی است، و بنابراین شینیگامی، همانطور که ژاپنی ها آنها را می نامند، فقط مطمئن شوید که همه چیز طبق معمول پیش می رود. اما سامائل آنقدرها شخصیت واضحی نیست، وگرنه سوالی را مطرح نمی کرد.

نام Samael اغلب با فرشته اصلی خدا اشتباه گرفته می شود. یا در میان فرشتگان هفت گانه خوانده می شوند. همچنین می گویند سمائل دمیورژ است، یعنی خالق همه موجودات زنده، یعنی خدا.

جالب است که در همان زمان او اغلب در بین شیاطین جهنم قرار می گیرد - علاوه بر این، طبق برخی اظهارات، سمائل نام واقعی شیطان، فرشته، قبل از سقوط او از بهشت ​​است. درست است، در این وضعیت مشخص نیست که لوسیفر چیست.

افسانه در مورد وسوسه گر مار حوا نیز به معمای شیطان شناسی رسید - منابعی وجود دارد که این سماعیل بود.

مشهورترین توصیف قبلاً داده شده است: سماعیل فرشته مرگ است، تنها با یک توضیح: همان فرشته مرگی که برای موسی آمد.

دجال

اشتباه کردن دجال با شیطان اشتباه است. کلید کشف این شخص در نام او نهفته است: دجال دشمن مسیح است، ضد او. او نیز به نوبه خود، همانطور که مشخص است، پسر خدا بود و به هیچ وجه نمونه اولیه او نبود. گاهی اوقات از نام دجال برای نامیدن کسانی استفاده می شود که عیسی مسیح را نمی دانند، اما در واقعیت این کاملاً درست نیست. "ضد" به معنای "علیه" است . دجال باید دقیقاً دشمن عیسی باشد، به مقابله با او برود، از نظر قدرت با او برابر باشد.

Incubi و succubi

صحبت از شیاطین، شایان ذکر است که کارمندان کوچکتری که با این وجود در رده های انسانی کاملاً مشهور شده اند. اینها البته شیاطین وسوسه کننده لذات نفسانی، شهوت و اشتیاق هستند.

هیپوستاز اهریمنی زن از تباهی یک سوکوبوس (در غیر این صورت succubus) است، برخلاف تصورات یک شیطون زیبا، یک هیولای زشت. یک دیو پایین تر، که در رویاهای محتوای خاصی با ظاهری بسیار جذاب ظاهر می شود، سرزندگی فرد را می بلعد و او را ویران می کند. البته Succubi در مردان تخصص دارد.

یک موجود به همان اندازه ناخوشایند و هیپوستاز مردانه انکوبوس است که هدف آن زنان است. او با همان روش "همکار" خود عمل می کند. Succubi و incubi گناهکاران را شکار می کنند، منطقه حمله آنها ذهن و ناخودآگاه است.

در نتیجه

این مقاله تنها معروف ترین و تأثیرگذارترین شیاطین را فهرست می کند. این فهرست، تصاویری که در آنها ارواح شیطانی را نشان می دهد، می تواند با نام های زیر تکمیل شود:

  • آلاستور منادی شیطان است.
  • آزازل پرچمدار شیطان است که نام او برای طرفداران بولگاکف شناخته شده است.
  • آسمودئوس شیطان طلاق است.
  • بارباس دیو رویاهاست.
  • ولیزار دیو دروغ است.
  • مامون دیو ثروت است.
  • مارباس دیو بیماری است.
  • مفیستوفلس شیطان معروفی است که 24 سال در خدمت فاوست بود.
  • اولیویه شیطان ظلم است.

اگر به جزئیات هر اسطوره و دین بپردازیم، فهرست ممکن است بیش از هزار نام داشته باشد و به این محدود نمی شود. همانطور که از مقاله مشخص است، برخی از نام ها بیشتر از اینکه پاسخ دهند سؤال می کنند: مذاهب مختلف آنها را متفاوت تفسیر می کنند، گاهی اوقات حتی دشوار است که بفهمیم فرشته است یا شیطان، کدام طرف است. ابهامات زیادی در توصیف خود شاهزاده تاریکی، نام او، دارایی ها، توانایی های او وجود دارد.

افسانه هایی وجود دارد که بر اساس آنها حتی خود شیاطین نیز ارواح شیطانی نیستند، بلکه حالت های واسط بین مردم و خدایان هستند، نه خوب و نه بد. اهریمن شناسی رازهای زیادی در خود نهفته است. آیا می خواهیم آنها را فاش کنیم؟