صفحه اصلی / روی چیزها / اسب خدای اسلاوی: او کیست و چگونه رقص گرد با او مرتبط است؟ اسب - خدای اسلاوی دیسک خورشیدی اسب خدای نماد خورشید زمستانی است.

اسب خدای اسلاوی: او کیست و چگونه رقص گرد با او مرتبط است؟ اسب - خدای اسلاوی دیسک خورشیدی اسب خدای نماد خورشید زمستانی است.

عقاید پیش از مسیحیت در مورد آفرینش جهان، جوهر هستی و معنای زندگی انسان بر اساس اسطوره ها و افسانه هایی است که به تفصیل در رساله های باستانی شرح داده شده است. اساس اعتقادات نیاکان ما پرستش و معنویت بخشیدن به نیروهای طبیعت، بزرگداشت نیاکان قدرتمند، اعتقاد به حضور بود. قدرت های ماوراء طبیعیدر زندگی یک فرد توجه زیادی شد مناسک جادویی، بت پرستی، قربانی ها و اعیاد سنتی. همه اینها برای کمک به مذاکره با قدرت‌های بالاتر، دلجویی از آنها و "پیروزی" آنها در کنار مردم بود.

خدایان

قبل از غسل تعمید روسیه، همه مردم سرزمین ما بت پرست بودند. بنابراین، تعداد زیادی از خدایان وجود دارد. اصلی ترین آنها عبارتند از:

بسته به زیستگاه مردم اسلاو، تعداد خدایان مورد احترام می تواند به طور قابل توجهی متفاوت باشد. خدای خرس (خروس، خورست) مثلاً در همه منابع یافت نمی شود.

بت ها

منابع باستان شناسی و مکتوب حاکی از وجود تصاویر چوبی، سنگی و فلزی از خدایان است. به عنوان مثال، اسب خدا اغلب به عنوان یک مرد ریشو با کلاه ایمنی با نمادی از خورشید - یک بند در دستانش به تصویر کشیده می شد.

بت پرستی در پناهگاه های باز - اغلب در جنگل ها - انجام می شد. معابد - نوعی آلاچیق - در خلوت ها ساخته می شد، منطقه با حصار محصور بود و آتشی همیشه در وسط ساخته می شد.

اسلاوها علاوه بر خدایان، سنگ ها، رودخانه ها، مرداب ها، دریاچه ها، چشمه هایی با آب چشمه هایی که از زمین می جوشیدند و همچنین خورشید، ماه و ستارگان را می پرستیدند.

اسب خدا در میان اسلاوها

این ایزد نگهبان گرما و نور خورشید است. اما در خاک روسیه به طور همزمان چهار خدای مربوط به خورشید وجود داشتند: کولیادا، داژدبوگ، یاریلا و خدای خورس (کورس). تفاوت آنها چگونه است؟

  • کولیادا خدای زمستان یا خورشید عصر است. فال زمستانی، آهنگ ها و بازی ها - سرود - به این ایزد اختصاص دارد.
  • داژدبوگ نور آسمان را به تصویر می کشد، او با نیروهای ناوی (تاریکی) مخالفت می کند. نماد آن نور سفید است که همیشه وجود دارد، حتی در هوای ابری و تاریک. فصل آن را تابستان می دانند. و وقت روز روز است.
  • یاریلو به احتمال زیاد یک شخصیت بهاری، صبحگاهی یا حتی یک شخصیت آیینی است. این نماد باروری آینده و پایان زمستان - Maslenitsa است.
  • خدای خورس از اسلاوهای باستان، طبق افسانه ها، برادر ولز و پسر رود بود. او حامی نور خورشید زرد و طلایی، خورشید پاییزی و خورشید شب است. با شخصیت او است که حرکت خورشید در سراسر آسمان بیشتر مرتبط است.

روز خرسا روز یکشنبه و همچنین روزی است که در پایان شهریور ماه است. فلز - نقره سیاه شده. درخت خدای توانا افرا است، این درخت برای کمک به مردم در یافتن آرامش و خویشتن داری طراحی شده است.

اسب در اسطوره ها و افسانه ها هرگز به تنهایی ظاهر نمی شود. علاوه بر نور و گرمای خورشید، باران مناسب نیز برای برداشت مورد نیاز است. و در اینجا پرون با ابرهای رعد و برق خود و ارباب باد استریبوگ به کمک می آیند.

اسب چه شکلی است؟

طبق افسانه های باستانی، این ایزد به شکل انسان به تصویر کشیده شده است. او مردی است ریش‌دار، سرخ‌رنگ از سرما، حدوداً 35 ساله که همیشه بسیار محتاطانه لبخند می‌زند. او لباس هایی با رنگ های سرد می پوشد: همیشه پیراهن، شنل و شلوار است، گاهی اوقات کلاه ایمنی. در دستان او، روی سر یا در آسمان، بدن بهشتی یا نماد باستانی بت پرست خورشید - یک دستبند به تصویر کشیده شده است.

منشأ کلمه رقص گرد

به اندازه کافی عجیب، بسیاری از کلمات در زبان ما تصادفی ظاهر نمی شوند. ریشه شناسان ادعا می کنند که منشاء بیشتر کلمات در زبان روسی معنای خاصی دارد. بنابراین اسب خدا (در میان اسلاوها)، که عکس آن در زیر ارائه شده است، تبدیل به "پدر" کلماتی مانند: "خوب"، "خوب"، "گروه کر"، "عمارت"، "رقص گرد"، "حلقه" شد. "چرخ" و دیگران.

مسئله این است که ریشه های "هورو" (یا "کولو") که قبلاً به معنای "دیسک خورشیدی" بود، مستقیماً با مفهوم "دایره"، "دور" مرتبط است. و تمام کلمات مشتق از این ریشه با یک دایره همراه هستند. عمارت ها ساختمانی مدور هستند. کلمه "خوب" در روسیه مترادف با کلمات گرد، خوب تغذیه بود. و رقص آیینی معروف - رقص دور، همانطور که همه می دانند، شامل افرادی است که در یک دایره حرکت می کنند.

همچنین از نام خدای خرسا نام کلماتی مانند "زنگ"، "کلوبوک"، "چشمه"، "درباره" و "کلوورات" (مشهورترین و طلسم که حرکت خورشید را در یک دایره نشان می دهد) آمده است. .

اسب خدا. برای چه چیزی از او دعا کردند؟

در آیین های اختصاص داده شده به این خدا، جشن های دسته جمعی، رقص ها و بازی های شاد برگزار می شد، همیشه آتش بزرگی روشن می شد، در زمستان همیشه در یک سوراخ یخی شنا می کردند و قربانی می کردند. نه، اینها قتل عام و خونین مردم و حیوانات نیست، که مسیحیان خیلی دوست دارند آن را به اسلاوهای باستان و به طور کلی بت پرستی نسبت دهند. قربانی ها شامل انواع غذاها، محصولات پخته شده و بخش کوچکی از محصولات تازه برداشت شده بود. یکی از غذاهای سنتی این اعیاد پای گردی به نام هوروشول بود.

آنها از این خدای خورشیدی برای کمک در کشاورزی، آهنگری، برداشت خوب و هوای صاف دعا کردند. از اسب خواسته شد تا کولاک ها و بارش های برف را آرام کند تا برای مبارزه با نیروهای شیطانی از ناوی قدرت بدهد.

آواتار تاریک

در تقابل با خدا خورشید پاییزیدارک هورس است. این مخلوق شر است، که اگرچه به وضوح ضعیفتر از همتای خوب خود است، اما همچنان مشکلاتی مانند بهمن، رانش، کولاک و یخبندان شدید را برای مردم به ارمغان می آورد. اعتقاد بر این بود که یک طلسم با نمادهای سواستیکا، دعا به بت، و آرام کردن روح با چیزهای خوب، فرد را از حملات زمستانی خدای شیطانی نجات می دهد.

اسب یکی از نام های خدای اسلاوی خورشید است - نورافشانی، پسر راد، برادر ولز.

قبل از ورود روس ها به سواحل دنیپر، قبایل محلی اسلاو خدای خورس را نمی شناختند. اما در میان دیگر اقوام آریایی شناخته شده بود: در میان ایرانیان، پارسیان، زرتشتیان، جایی که خدای طلوع خورشید - خورست را می پرستیدند. این کلمه همچنین معنای گسترده تری داشت - "درخشش"، "درخشش" و همچنین "جلال"، "عظمت". فقط شاهزاده کیف ولادیمیر رسماً خور را مشروعیت بخشید و بنای یادبودی برای او در کنار پروون و دیگر خدایان بت پرست برگزیده برپا کرد.

با ظهور خدای خورشید خرس، معلوم شد که در روسیه سه خدای خورشید همزمان وجود داشته است: دژدبوگ، خرس و یاریلو. اما هر کس تفاوت های خاص خود را داشت.

دژدبوگ با دنیای تاریکی مخالفت کرد. او نور آسمانی را که بر روی زمین می ریزد، مجسم کرد. Dazhdbog حتی در یک روز بارانی و ابری، زمانی که آسمان ابری است، پیروز می شود. او تمام نور سفید را که دنیای ما نامیده می شد، مجسم کرد. پس گفتند: در سراسر جهان بگرد.

خرس خدای خورشید و نور شفاف است. حال و هوای آفتابی و نام خدا در بسیاری از کلمات ما منعکس شده است: خوب، زیباتر، زیباتر، و همچنین رقص گرد، عمارت. برای بسیاری از مردم، کلمه "هورو" به معنای قرص خورشیدی، یک دایره بود. از این رو نام رقص در دایره و ساختارهای دایره ای است. و هر چیز ناخوشایند، عاری از شادی، بد نامیده شد. آنها خواهند گفت "خوب نیست!" - و گویی خورشید پشت ابرها ناپدید می شود، باد سردی می وزد. و نکته در اینجا نه تنها در خلق و خوی است، بلکه در این واقعیت است که در نور خورشید هر هاگ تجاری، گوش ها و میوه ها با آب پر می شود. از این رو خرس دستیار دلسوز کشاورزان محسوب می شد. در روسیه آهنگی درباره او خواندند:

"یک شخم زن دهقانی در حال قدم زدن در مزرعه است،
جادوگر خوب بالای سرش راه می رود،
چرا مرد در میدان ترسو است؟
به همین دلیل است که دکتر جادوگر در آسمان در حال خرد شدن است!»

این بدان معنی بود که هر آنچه در زمین ما اتفاق می افتد - آشکار می شود، در جهان بهشتی تکرار می شود - قانون. مردی در حال شخم زدن یک مزرعه است و اسب او را دنبال می کند و سوارگا آبی آسمانی را شخم می زند. بنابراین خرس یک کارگر بهشتی بود و به همین دلیل از مردم شناخت دریافت کرد. " خدای خوبیک زحمتکش» با احترام درباره او صحبت کردند.

اسب هرگز به تنهایی ظاهر نشد، بلکه همیشه همراه با خدایان دیگر بود. چون خورشید بدون نور روز نمی تواند وجود داشته باشد، بنابراین دژدبوگ و خورس همیشه در این نزدیکی هستند. اما فقط نور و گرمای خورشیدی برای برداشت خوباین کافی نیست، شما به باران نیز نیاز دارید و این مسئولیت خدایان دیگر است. استریبوگ منفجر خواهد شد، به ابرهای پرون می رسد، آنها غرش می کنند، رعد و برق می درخشد و رطوبت بهشتی به زمین می ریزد. و پس از آن برداشت خوبی وجود خواهد داشت.

آیین نور خورشید برای باستانی ترین کشاورزان شناخته شده بود و با تصویر یک سوارکار همراه بود. در طول روز، این سوارکار به آرامی در آسمان حرکت می کرد و شب در امتداد زیرزمینی "دریای تاریکی" برمی گشت تا صبح دوباره در آسمان ظاهر شود. نام "اسب" از ریشه "هور" به معنای "دایره"، "دایره" گرفته شده است که ارتباط آن با خورشید را نیز منعکس می کند.

اسبیکی از پربارترین خدایان بت پرست در آثار مکتوب روسیه باستان است. فراوانی ذکر خورها با مواردی که فقط برای Perun و Veles/Volos وجود دارد قابل مقایسه است که به خودی خود این خدا را با این خدایان که قبل از پذیرش مسیحیت بسیار مورد احترام اسلاوهای شرقی بودند قرار می دهد.
واسیلیف ام. بت پرستی اسلاوهای شرقیدر آستانه غسل ​​تعمید روسیه

نام خدای خرسا در بسیاری از تواریخ روسی ذکر شده است: پانتئون کتاب. ولادیمیر، در آخرالزمان "پیاده روی مادر خدا از طریق عذاب"، در یادداشت های "در مورد بت های ولادیمیر"، "یاد و ستایش ولادیمیر" و زندگی "ولودیمر مبارک"؛ «کلام عاشق معین مسیح»، «کلام چگونگی تعظیم مشرکان به بتها به عنوان اولین پلیدی وجود»، در «گفتگوی سه سلسله مراتب» نیز از او یاد شده است.

یک مسافر آلمانی در روسیه در اواسط قرن شانزدهم تصویر خورس در نزدیکی پسکوف را چنین توصیف می کند: "خرس که روی مار ایستاده است و در یک دست شمشیر و در دست دیگر پرتوی آتشین دارد."

نام خرسا احتمالاً با کلمات زیر در روسی همراه است: خوب، خوروو، هور. ریشه "هورو" در معنی با مفهوم دور همراه است. رقص گرد دایره ای از افرادی است که دست در دست هم دارند و در یک دایره راه می روند، عمارت ها یک ساختمان مدور است، یک بنر چیزی است که یک دایره نظامی را متحد می کند.

بخش اصلی جشن های اختصاص داده شده به خورسو رقص های دسته جمعی است که پس از آن قربانی هایی برای او انجام می شود - غذاهای مخصوص تهیه شده. اینجاست که به احتمال زیاد کلمه "رقص گرد" و همچنین "خروشول" - یک پای آیینی گرد - کورنیک ظاهر شد.

روز خرسا رستاخیز است، مثل دژدبوگ، فلز طلای سرخ است. روزهای خرس مصادف با هر انقلابی است، به عنوان مثال، تابستان - 21 تا 25 ژوئن (کوپالا)، پاییز - 21 - 23 سپتامبر (اوسن مالی، تاوسن، خروس پاییز). یکی از ویژگی‌های لاینفک حرمت خور، رقص‌های گرد است.

خورشید سرخ به آسمان آمد -
اسب بزرگ ظاهر شد.
او به طاق بهشت ​​برخاست
روی ارابه طلایی اش
و اسب چشم طلایی به راه افتاد
آن سوی طاق آبی بهشت،
نگاه از آسمان به زمین.

X ors خدای نور خورشید و نیروی حیات بخش، یکی از خدایان خورشیدی پانتئون ودایی روسیه است. او مظهر خورشید پیر است که مسیر خود را از روز اعتدال پاییزی تکمیل می کند و به طور نمادین در روز انقلاب زمستانی می میرد، زمانی که کولیادا، خورشید دوباره متولد شده جایگزین آن می شود، به سمت بهار می چرخد، با صورت می چرخد. یاریلا سه نوری در روز اعتدال بهاری و تا روز انقلاب تابستانی پر از شور و شوق با قدرت خود است که در این روز سخاوتمندانه به مادر زمین و همه فرزندانش می بخشد و در تصویر خدا ظاهر می شود.

اسب خدا در اساطیر اسلاو

در اساطیر، اسب خدای قرص خورشیدی است، اما درک این نکته مهم است که او، که به شکل خورشید نشان داده شده است، نشان دهنده نیروی دگرگون کننده بین زمین و نور اصلی Ra - خورشید واقعی - اصلی است. نور خدای قادر متعال خود نورانی - خدای یگانه درخشان. درست مانند روح ما که مرکز واقعی آگاهی است، خورشید واقعی نامرئی است، بنابراین خورشیدی که ما در آسمان مشاهده می کنیم کانون تأثیر خورشید واقعی است و خورشید ما انرژی این تابش عالی را به انرژی قدرتمند آن را در سطح زمین وجود درک کنید.

در افسانه‌های اساطیری، خدای خرس همراه با داژبوگ ذکر شده است که توسط جرقه‌ای از خالق که به آسمان افتاد، اولین مبارز علیه نیروهای تاریک ناوی در آسمان متولد شد. برای کمک به او، خدای نور خورشید، اسب درخشان به فرمان متولد شد - او از خورشید، چشم روز، خدای قرص خورشیدی درخشان بیرون آمد.

پسر راد، خدای اسب، هر روز صبح قایق طلایی خود را که خورشید در آن می‌نشیند، به طاق بهشت ​​می‌برد و نور و گرما می‌بخشد و گستره‌های زمین مادر را روشن می‌کند و به آن پرتوهای خوب و حیات بخش می‌دهد. و در سپیده دم عصر، اسب قایق را با خورشید بر روی اقیانوس-دریا پایین می آورد و تا طلوع صبح در باغ ایریسکی در جزیره جادویی بویان استراحت می کند. اسطوره ها از چهار الهه یاور خورس و داژبوگ خبر می دهند: سپیده دم درها را از کاخ طلایی ایریا نور به روی خدایان به روی خدایان باز می کند. طلوع عصر هنگام فرود خورشید به زیر افق دروازه ها را می بندد. ستاره شامگاهی و ستاره دنیتسا از دوازده اسب خورشیدی سفید، یال طلایی و آتش‌نفس، خورس و داژبوگ مراقبت می‌کنند.

و در آن زمان اسب درخشان و بزرگ نزدیک بود به طاق بهشت ​​برود.
و اسب درخشان از آب طلایی عبور کرد و بر ارابه خود سوار شد.

«آوازهای پرنده گامایون»، گیره ششم

در افسانه ها افسانه ای وجود دارد که چگونه ماه پاک از اسب درخشنده همسرش، الهه زیباروی زریا-زاریانیتسا را ​​ربود. و سپس اسب درخشان صدا زد و بوق تورین را که توسط سواروگ برای کمک به او داده شده بود دمید ، کل ارتش آسمانی - خدایان با شکوه ، فرزندان خانواده آسمانی ، بر اسب های بالدار هجوم آوردند: سمارگل آتشین و استریبوگ ، مانند یک خشمگین. گردباد آنها زاریا-زاریانیتسا را ​​با چهره درخشان به اسب بازگرداندند، و ماه پاک، پرون را به دو نیم کرد، و همانطور که ماه اکنون دوباره با قدرت پر شده است، پرون آن را قطع می کند. از آن زمان، ماه در سراسر آسمان سرگردان است و به دنبال سپیده دم زیباست، اما بیهوده. او صبح با اسب پاک آسمان را روشن می کند.

خرس - خدای خورشید پاییز که زنگ خورشید را برای زمستان می چرخاند

ایده های اسطوره ای در مورد مسیر خورشید بر این واقعیت استوار است که با مشاهده نور از زمین، تصور حرکت آن در سراسر آسمان به دست می آید، در حالی که در واقعیت برعکس است - زمین یک حرکت دایره ای به دور خورشید انجام می دهد. با این حال، درک این نکته مهم است که زمین در یک دایره حرکت می کند، اما هرگز به نقطه شروع مسیر طی شده باز نمی گردد، زیرا خورشید، همراه با تمام سیارات منظومه شمسی، به دور خورشید قدرتمندتری نیز می چرخد ​​- مرکز کهکشان، و در یک موقعیت ایستا نیست، و حرکت خود را در اطراف مرکز دیگری، احتمالاً یک کهکشان بزرگتر، که مرکز آن است، منبع انرژی و قدرت است - همه چیز در معرض چرخش است. بنابراین، بدیهی است که زمین که به صورت دایره ای به دور خورشید حرکت می کند، در فضای بیرونی نیز چرخش مارپیچی انجام می دهد. همه چیز در کائنات در حال رشد مداوم، حرکت مداوم است.

خورشید در "هاله" خود، تمام سیارات منظومه شمسی را در مدار خود نگه می دارد که با نیروی گرانش در مدار خود می چرخند. یک سال شمسی یک چرخش کامل به دور خورشید است که زمین آن را در 365.242 روز کامل می کند. و بسته به موقعیت خورشید نسبت به زمین، سال به چهار قسمت (فصل) تقسیم می شود که در طی آن خورشید در چهار صورت مختلف ظاهر می شود.

مسیر ظاهری سالانه خورشید در آن مشخص شده است چهار نقطه. در روزهای اعتدال که طول روز با شب برابر است: اسب خورشید از شمال به جنوب از خط استوا می گذرد و وارد نادر روز خدایان می شود. سال شمسی) در نقطه اعتدال پاییزی؛ و Sun-Yarilo از استوا از جنوب به شمال عبور می کند و در نقطه اعتدال بهاری متوقف می شود - نصف النهار سالانه، اوج خورشیدی. انقلاب‌ها با دو موقعیت خورشید در آسمان مشخص می‌شوند که از زمین مشاهده می‌شود: بالاترین نقطه در آسمان (در نیمکره شمالی) خورشید-کوپالا نسبت به استوا در تابستان، زمانی که روز طولانی‌تر از شب؛ و در زمستان، در پایین ترین نقطهدر آسمان، خورشید کولیادا زمانی به خود می‌آید که شب از مدت زمان نور روز فراتر رود.

خدای خورس (در نمادهای مختلف نیز Svetovit یا Avsen) تجسم یکی از چهار چهره خورشیدی در نظر گرفته می شود که در تصویر خورشید پیر نشان داده شده است که زمان روز و شب را در روز اعتدال پاییزی برابر می کند. خورشید در چهار جهت جهان مانند سپر آتش می درخشد و زمین را روشن می کند و آن را با قدرتی ویژه برای چهار نفر اشباع می کند. روزهای خاصسالها: اعتدال بهاری - 20 تا 21 مارس، زمانی که با خورشید یاریلا جوان ملاقات می کنیم. اعتدال پاییزی - 22 تا 23 سپتامبر، اختصاص داده شده به پیر خورشید خورسو؛ انقلاب زمستانی - 21 تا 22 دسامبر، ما از تولد دوباره خورشید کولیادا استقبال می کنیم. انقلاب تابستانی 20 تا 21 ژوئن، طلوع خورشید بالغ کوپالا را در آسمان جشن می گیریم. در این روزها که جشن های آن چندین روز به طول می انجامد، قاعدتاً سه روز قبل و سه روز بعد از خود روز مبارک، هنگامی که ارتباط قدرتمندی با عوالم برتر برقرار می شود، خط بین جهانیان نازک می شود و زمین نازک می شود. اشباع شده از انرژی یک انرژی پرشور خورشیدی با پرتوهای یک چهره درخشان. این انرژی هوشیاری ما را تحریک می کند تا بیدار شود.

هنگامی که خورشید در میانه سفر خود به سمت جنوب است - در روز اعتدال پاییزی، که نشان دهنده چرخش خورشید در مسیر دایره ای سالانه خود برای زمستان است، جریان های قدرتمند انرژی و نیروی نور از جهان های بالا می آیند. به زمین، به شکل پرتوهای نور خورشید، که اسب سخاوتمندانه به مادر زمین می بخشد، تجلی یافته است. نقطه اعتدال نقطه تلاقی استوای آسمانی با دایره البروج است، که منطقه ای از فضا است که با انرژی خورشیدی شارژ می شود و به حمایت از حیات روی زمین کمک می کند.

در این روز خورشید هر دو نیمکره زمین را به طور یکنواخت روشن می کند. در نیمکره شمالی، اعتدال سپتامبر را اعتدال پاییزی می نامند و نشانه آغاز پاییز است. دوره روشن و تاریک روز متعادل است و پس از آن روزها کوتاهتر از شبها می شود. این به دلیل انحراف محور زمین به صفحه دایره البروج است. بنابراین، در هر نیمکره، توزیع نابرابر نور خورشید در طول سال وجود دارد. خورشید در پاییز و زمستان نیمکره جنوبی را بیشتر روشن می کند، بنابراین در نیمکره شمالی در این زمان نور و گرمای کمتری وجود دارد و فصل تاریک و سرد آغاز می شود. تنها جایی که در تمام طول سال روز با شب برابر است خط استوا (عرض جغرافیایی صفر) است. در روز اعتدال پاییزی خورشید دقیقاً از شرق طلوع می کند و دقیقاً در غرب غروب می کند.

در این روز، انرژی نوری از خورشید سخاوتمندانه به زمین می ریزد، تکانه های شریف روح را در هر یک از ما بیدار می کند، قلب را به نور خیر می گشاید و راه رسیدن به آرزوهای خوب و خدمت فداکارانه به زندگی را برای منفعت روشن می کند. از همه موجودات زنده


درس هایی از خدا خرسا

خورشید تابناک با گرما و نور خود تمام جهان را در بر می گیرد. تشخیص نمی دهد که به چه کسی باید نور داد و به چه کسی نباید داد. خدای خرس که با قدرت خلاقانه درخشان می درخشد، به ما می آموزد که از خود گذشتگی را ببخشیم، توانایی هماهنگی و تعادل با جهان را داشته باشیم و آن را با نور درونی خود روشن کنیم.

فرمانروای آسمانها، خرس، به ما می آموزد که بر تمایلات تاریک درون خود غلبه کنیم که مانع تابش نور درونی ما می شوند. با بیدار کردن انرژی های نور عشق در درون خود، همه چیز تاریک در پرتوهای این نیروی مفید می سوزد. درک این نکته مهم است که تاریکی با نور غلبه می کند. و مبارزه در تاریکی با مظاهر تاریک دنیای ما بی فایده است - فقط با تبدیل آنها به نور می توان آنها را شکست داد.

اگر تمایلات روشن را به جهان بیاوری و به همه موجودات زنده اطراف نور نیکی و عشق بدهی، خود خورشید هستی، نورانی در تاریکی جهل. در حالی که نمی توانیم احساسات خود را کنترل کنیم و نسبت به اطراف خود نارضایتی نشان دهیم، از همه اطرافیان خود انتقاد کنیم و سعی کنیم زندگی را آموزش دهیم، اگرچه خودمان هنوز تا حد ایده آل فاصله داریم، اما با ارتعاشات کم انرژی وجود داریم. و نور شفابخش و تبدیل کننده مظهر انرژی های بالاتر است. بنابراین، تا زمانی که ما این نور را نداریم، نمی توان از هیچ تغییری در دنیای اطرافمان صحبت کرد. غالباً نور روح تحت فشار شرایط بیرونی خاموش می شود. بنابراین، تأیید بی‌علاقگی و حفظ تعادل مهم است، زیرا آرامش درونی ما نباید به شرایط بیرونی بستگی داشته باشد. ما آینده خود را با افکارمان شکل می دهیم، بنابراین مهم است که به بدی ها فکر نکنیم، زندگی خود را با افکار افسرده پر نکنیم. شکنجه شدن از ترس و نگرانی در مورد آنچه هنوز اتفاق نیفتاده است، تصور روند احتمالی رویدادها، جلوه ای از ترس و بزدلی است. درک این نکته مهم است که چنین اتفاقاتی که باعث ایجاد احساس ترس و اضطراب در ما می شود تا زمانی که خود احساس ترس از بین برود به وجود می آید. تا زمانی که ترس ها بر ما غلبه می کنند، آنها ناگزیر ما را مجبور می کنند تا این محیط منفی تاریک افکار تاریک را تغذیه کنیم.

در بیرون ما انعکاس آینه ای از ذات خود را می بینیم. آنچه ما از دنیای بیرون انتظار داریم همان چیزی است که خودمان منتشر می کنیم. اگر دنیا با ما دشمنی به نظر می رسد، به این معنی است که تمایلات منفی در درون ما پنهان شده است. اگر در اطراف متوجه موارد زیادی شدیم که نیاز به اصلاح دارند، به این معناست که ما به این دنیا آمده ایم تا چنین جلوه هایی را در خودمان ریشه کن کنیم. ما معلم دیگران هستیم و الگوی صفات و ویژگی های خوب هستیم. و درک این نکته مهم است که فقط با الگوی خوب خود می توانیم به نحوی بر محیط خود تأثیر بگذاریم. و در حالی که تظاهرات منفی در ما حذف نشده است، در حالی که تمایلات خودخواهانه غالب است، ما خودمان هنوز آن "ایده آل" نیستیم که انتظار داریم در دیگران ببینیم. بنابراین، مهم است که زندگی را مشاهده کنیم، زیرا هر چیزی که در مقابل ما است، نمونه بارز آن چیزی است که در انتظار اصلاح در خودمان است. اولین قدم برای ریشه کن کردن منفی گرایی در خودمان این است که تشخیص دهیم این منفی در ماست و ببینیم کجا و چگونه خود را نشان می دهد.

پس از این، سعی کنید صفاتی را در خود بپرورانید که مخالف آنهایی هستند که باید اصلاح کنید. ارزش آن را دارد که توجه را نه به آنچه که باید ریشه کن شود، بلکه به آنچه که باید در خود ایجاد شود، معطوف کرد. مثلاً با کشف نمودهای طمع در خود، سخاوت و بخشش فداکارانه را تمرین کنید. حسادت زمانی از بین می‌رود که خودمان را از صمیم قلب آموزش دهیم که برای دیگران آرزوی سعادت و خوشبختی داشته باشیم. انتقاد زمانی شکست می خورد که ما ویژگی هایی را در خودمان ایجاد کنیم که مخالف آن هستند - فقط ویژگی های روشن را در دیگران آشکار می کنیم. مبارزه با منفی ها نیست، بلکه ایجاد صفات خوب در خود است که به خودی خود قدرتی بیشتر از مظاهر خودخواهانه و تاریک دارد. با تقویت گرایش به خیر، شر غلبه می کند. آنچه ما در مورد آن فکر می کنیم تقویت می شود. این یک تمرین بسیار طولانی و عمیق است، اما ارزش شروع آن را در این زندگی دارد.

پوشش گیاهی خودخواهانه بی معنی، زندگی فقط به خاطر منافع شخصی خود، جستجوی منفعت برای خود و انزوا در دنیای منزوی خویشتن راهی است به ناکجاآباد، بن بست در مسیر رشد معنوی و صعود تکاملی. تمرین بخشش، فرد را قادر می‌سازد تا از مرزهای مشخص شده توسط شخصیت او فراتر رفته و موانع پایدار خود را از بین ببرد. با از خود گذشتگی چیزی به دیگران، از محدودیت های آگاهی محدود خود فراتر می رویم و در نتیجه آن را گسترش می دهیم. شما نباید فقط از طریق مادی به بخشش فکر کنید - این پایین ترین شکل آن است ، زیرا فقط ارزش های ابدی در معرض فراموشی نیستند و ثروت روح هستند - دانش و تجربه خود را در مسیر معنوی با دیگران به اشتراک بگذارید. سعی کنید آنچه را که روح را غنی می کند به اشتراک بگذارید، هر چیز دیگری در آن فناپذیر است دنیای مادی. همه می توانند افکار روشن و انگیزه های ناب را به جهان هدیه کنند. پر کردن فضا با افکار روشن و خوب، ما، مانند پرتوهای خورشید، آن را روشن می کنیم و نور بیشتری را به تاریکی زندگی روزمره می آوریم. فکر مانند انتشار امواج نور است. افکار ما بر اطرافیانمان تأثیر می گذارند، زیرا فضای اطراف ما پر از آنهاست. به همین دلیل مهم است که فقط به چیزهای روشن و خوب فکر کنید و از موارد منفی اجتناب کنید. فکر باید بدرخشد، روشن کند، اما فضای اطراف را هتک حرمت نکند. این می تواند سهم هر فرد در نفع عمومی باشد. زیرا تنها ثروت نور درونی بر ناامیدی شرایط بیرونی غلبه می کند.


اعتدال پاییزی - تعطیلات خورشید و برداشت پاییز

در روسیه، برای مدت طولانی، روز اعتدال پاییزی با جشن ها جشن گرفته می شد، رقص های گرد، خانه ها با شاخه های رووان تزئین می شد که دارای خواص محافظتی در برابر مشکلات و بدبختی ها و بدبختی های مختلف نیروهای تاریک است. روز اعتدال پاییزی با تعطیلات تاوزن (رادوگوشچ) همراه است که پس از عبور خورشید از نقطه اعتدال جشن گرفته می شود، معمولاً در 24 سپتامبر - تعطیلات پاییزبرداشت همچنین در این روز آنها خدای آتش سواروژیچ را که از جرقه آسمانی روشن شده توسط خدای سواروگ متولد شده است، تجلیل می کنند.

در این روز، آنها از خدایان برای برداشت فراوان تشکر می کنند و همچنین نتایج را جمع بندی می کنند و "برداشت" دستاوردها و درس های زندگی خود را تجزیه و تحلیل می کنند. در لحظه تعادل در طبیعت، زمانی که قدرت یاروگو تابستان سان-کوپالابا قدرت عاقلانه آرام اسب خورشید پیر پاییزی متعادل شده است، همچنین ارزش دارد که در احساسات و افکار خود هماهنگی نشان دهید. سعی کنید این روز را در آرامش، آرامش، تعمق در درس های مسیر طی شده بگذرانید - چنین مراقبه ای به روشن شدن چیزهای زیادی برای خودتان کمک می کند - شاید چیزی نادیده گرفته شده باشد، چیزی که ما به سادگی به آن اهمیت نداده ایم، اما درس های مهم ارائه شده توسط زندگی را باید درک کرد تا در آینده دیگر مرتکب اشتباه نشویم.

از خورشید پاییزی تا به امروز در بسیاری از کشورها با احترام استقبال می شود و جشن های برداشت محصول نیز با آن همراه است، همچنین در روز اعتدال پاییزی، پدیده های جالبی در طول عبور خورشید از آسمان مشاهده می شود. بنابراین، در میان سلت ها، روز اعتدال پاییزی مابون نامیده می شد - دومین جشن برداشت سه نفره، از جمله: جشن اولین برداشت، Lammas و Samhain، جشنواره پایان درو. مابون با برداشت و تهیه هدایایی از مادر زمین برای سال آینده همراه است. در ایران روز خورشید پاییزی تداعی می شود تعطیلات عامیانهدرو که جشن مهرگان نامیده می شود، در آیین زرتشتی خدای میترا در این روز پرستش می شود. در کره، جشنواره ملی برداشت چوسئوک، مرتبط با خورشید پاییزی، در پانزدهمین روز هشتم برگزار می شود. ماه قمریدر این روز مراسمی برای بزرگداشت نیاکان و تشکر از طبیعت به خاطر هدایای سخاوتمندانه اش برگزار می شود. اعتدال پاییزی یک تعطیلات عمومی در ژاپن است که با ضیافتی از غذاهای منحصراً گیاهی و آیین های ویژه به یاد بستگان متوفی جشن گرفته می شود. این تعطیلات از سال 1878 جشن گرفته شده است. در این روز جشنواره کدو تنبل در این کشور برگزار می شود که ماده ای برای مجسمه های مختلف است. تعطیلات هفت روز طول می کشد: روز اعتدال، سه روز قبل از آن و سه روز بعد از آن.

در مکزیک، در روزهای اعتدال، خورشید دقیقاً از بالای هرم معروف کوکولکان در چیچن ایتزا می گذرد. پرتوهای خورشید بعد از ظهر هرم را روشن می کند به طوری که با انعکاس از یکی از گوشه های آن، مجموعه ای از سایه ها بر روی نرده ایجاد می کند و توهم مار پردار را ایجاد می کند که از طرفین نرده شمال غربی هرم پایین می آید. همچنین این باور وجود دارد که اگر در این روز به قله کوکولکان صعود کنید، پس آرزوی گرامیرا می توان اجرا کرد. در فرانسه در کلیسای جامعدر استراسبورگ، در روز اعتدال، یک پدیده جالب رخ می دهد - پرتوی از نور خورشید، که از شیشه های رنگی عبور می کند، مجسمه گوتیک مسیح را با رنگ سبز روشن می کند.

در این روز، آسمان را می توان با پدیده ای با زیبایی خارق العاده روشن کرد - شفق شمالی، زیرا در پاییز بیشتر از حد معمول رخ می دهد، به این دلیل که طوفان های ژئومغناطیسی در این زمان از سال دو برابر میانگین رخ می دهند. سال با مشاهده شفق شمالی، می توان دریافت که انرژی خورشیدی قدرتمند چگونه با کره محافظ زمین تعامل دارد. دانشمندان نورهای شمالی چند رنگ را با این واقعیت توضیح می‌دهند که ذرات متصاعد شده از خورشید به سمت زمین و در میدان مغناطیسی آن هجوم می‌آورند و با اتم‌ها و مولکول‌های اکسیژن، نیتروژن و سایر عناصر برخورد می‌کنند و اثر شفق چند رنگی را در آسمان شب ایجاد می‌کنند.


نام خدا خرسا است. تشابهات ریشه شناختی

در مورد ریشه نام خدای خرسا روایت های مختلفی وجود دارد. به گفته یکی از آنها، که توسط A. S. Famintsyn در کتاب تحقیقاتی خود "خدایان اسلاوهای باستان" بیان شده است، نام Khors از اسلاوهای بالتیک وام گرفته شده است و به معنای "اسب" است که شکل زئومورفیک خورشید است. همچنین جالب است بدانید که در انگلیسیکلمه اسب به عنوان "اسب" ترجمه شده است و در آلمانی این کلمه مانند ross به نظر می رسد. فامینتسین پیشنهاد می کند که اجداد ما که به خدای خورشید احترام می گذاشتند خدای برتر، می توانند خود را به نام خدای خورشید بخوانند، از این رو روس ها یا روس ها، نوه های داژبوز هستند.

نماد خدای خورشید یک اسب سفید است. از آنجایی که آیین خورشید به عنوان اسبی تندرو و یال سفید، مانند نور خورشید، در میان اسلاوهای شرقی و غربی رایج بود، در نمادگرایی اهمیت ویژه ای به آن داده می شود، به عنوان مثال، رسم در جشن کریسمس نشان می دهد. در روزهای تولد دوباره خورشید، سوار بر اسب در صفوف جشن، که با آغاز سال نو به او خوشامد گفتند و او را در ماسلنیتسا دیدند، که نشان می دهد خورشید به سرعت در فلک می دود. همچنین ذکر سنگ های اسب مورد احترام در روسیه و رسم نصب «اسب» بر پشت بام خانه ها که قدرت محافظتی دارند و از خانه محافظت می کنند نیز حائز اهمیت است.

خدای خورشید پاییزی خرس در نسخه خطی پوستی «پرولوگ پسکوف 1383» با عنوان «خرس» یاد شده است. A.S. Famintsyn در کتاب-تحقیق خود "خدایان اسلاوهای باستان" انواع مختلفی از نام Khors - Khars، Khours، Khros را فهرست می کند. همچنین، با در نظر گرفتن تناوب همه جا صامت های x-k-g و مصوت های a-o-e در زبان های اسلاوی، می توان دریافت که ریشه "کر" با ریشه های ریشه کلمات مانند "kor"، "gor"، "kr"، رابطه آوایی دارد. «حر»، «هار»، «کار».

در لغت "کر" به معنای دایره خورشیدی است. این مبنای لغوی یکپارچه با کلماتی که شکل یک دایره، یک توپ را نشان می دهد نشان داده می شود: "دایره"، "رقص گرد" یا "کوروگود" - رانندگی رقص های گرد، زمانی که شرکت کنندگان در یک دایره "کولو" ایستاده و در جهت حرکت می کنند. از خورشید - "در خورشید"، سپس خوردن در جهت عقربه های ساعت، یا ضد نمک (در خلاف جهت عقربه های ساعت)، یکی از راه های ابراز احترام به بدن بهشتی ما است. "هورو" (بلغاری) و "هورا" (رومانیایی) - دایره خورشیدی؛ "نان" یا "korovai" یک پای گرد است. "هوروشول" - یک پای گرد؛ "معبد" - پناهگاه های اسلاو باستان، که معابد گرد شکل بودند - سازه هایی که در یک دایره حصار کشیده شده بودند. کلمه روسی قدیمی "هورو" به معنای کولو یا دایره است. در اینجا ذکر این نکته مفید خواهد بود که پیاده روی دایره ای در اطراف استوپای بودایی - "کورا" نامیده می شود.

نام خدای خرسا همچنین می تواند به معنای نیروی محافظ و طلسم باشد که جهان را با نور می پوشاند و همه آنچه را که وجود دارد در بر می گیرد. زیرا بالاترین انرژی‌های الهی که از نور ما سرچشمه می‌گیرد، دنیای ما را با نیروی حیات بخش خود پر می‌کند. بنابراین، ریشه ریشه را در کلمات می یابیم: "نگه داشتن" به معنای "حفاظت، محافظت"، "پوست" چوب که پوشش درخت است، "عمارت" - خانه، "شهر" - یک شهرک حصارکشی شده، "سقف"، "بام"، "قلعه".


همچنین ریشه نام خدای خورشید پاییزی، خرسا، در معنای هر چیزی که مربوط به برداشت است به کار می رود: کوزه کوچک، کوزه، سبد. در برخی از مناطق انگلستان، به ویژه در شهرستان های شرقی، جشن برداشت محصول Horkey نامیده می شود.

همچنین در کلماتی که به معنای گرما، نور، آتش است: "سوختن"، "جعل" و "بوته" - کوره ای برای گرم کردن فلز و پخت سرامیک. A. Afanasyev شباهت ریشه شناختی با قدرت آتشین را پیشنهاد کرد: کلمه اسلاوی غربی kъrt به معنای "آتش" است. همچنین مشخص است که کلمه "کرس" در روسیه به همین معنی بود.

در معنای عظمت، قدرت نور درخشان خورشید و مقام بلند جسم بهشتی، شباهت هایی با واژه های: تاج، شاه، شخصیت، دلاوری، دلیر پیدا می کنیم. (منسوخ - "خوب")، "فروغ زدن"، "اسب"، یعنی "روی هوا کردن" یا "کوه" - ارتفاع فلک، گورنکا - برج، اتاق در اتاق زیر شیروانی. درود و توسل به بالاترین خدا در سانسکریت شبیه "هار" - هاری است. و نام خدایی که ترکیبی از تصاویر خدایان (هاری) و شیوا (هارا) است، هریهر است.

هنگامی که خورشید نوعی پایه نگهدارنده را نشان می دهد، که مرکز چرخش منظومه شمسی است، همچنین یک رابطه ریشه شناختی با کلمه سانسکریت har به معنای "نگه داشتن، حمل کردن" وجود دارد. همچنین، کلمه سانسکریت hri به معنای "آفرینش، ساختن" است - و در اینجا رابطه ای با نور خلاق و حیات بخش خورشید وجود دارد.

خرس خورشید است، پایه اصلی همه چیز، قلب منظومه شمسی ما، بنابراین، در معنای کانون، مرکز، رابطه ریشه شناختی مثلاً با کلمه "ریشه" پیدا می شود.

این ریشه در کلمات به معنای خوب، نور، خورشید - "هماهنگی"، "خوب"، "زیبا"، "قرمز"، "زیبا" (کورش) وجود دارد که در ریشه نام ایزد خرسا منعکس شده است. .

ریشه رایج هندواروپایی "کُر" را می توان در نام شهر کریمه Korsun (Khorsun) که در یونانی به عنوان "Chersonese" نامیده می شود، همچنین به عنوان Tauride Chersonesus (شهر کنونی سواستوپل) شناخته می شود و همچنین در نام شهر کریمه یافت می شود. نام جزیره در Dnieper Khortytsia. به گفته پلینی بزرگ، سکاها ایرانیان را کورسیر یا هورسار (کورساروس) می نامیدند. ریشه لغوی را می‌توان در نام‌های خدایان زیر نیز جست‌وجو کرد: هرمس یونانی (هرمس)، هرکول، هرکول، خدای خورشید ایرانی هرست نامیده می‌شود و نام خدای سر شاهین هوروس (هور) باستانی. پانتئون خدایان مصری از نظر آوایی شبیه به نام خرسا است. این شباهت در نمایش تصویری نیز یافت می شود، زیرا شاهین مظهر خورشید بود، چنین هویتی در تصویر شاهین شفاف یافت می شود که به آسمان ها اوج می گیرد و شب تاریک را به شکل گرگ می راند. مصریان نیز خدای خورشید را به شکل شاهین ترسیم می کردند. این ریشه "خورشیدی" همچنین به نام الهه مصر باستان مورد احترام، هاثور، دختر خدای Ra، که مظهر بهشت ​​و نیروی زندگی است، یافت می شود. و الهه های مهربان پانتئون یونان باستان Charites نامیده می شوند - دختران خدای خورشید هلیوس. همچنین قابل ذکر است که خدای خورشیدی باستانی سرمتی ها خرس نامیده می شود. خدای آهو درویدها، هرنه، یکی از باستانی ترین خدایان سلتیک، ارباب حیوانات و ارباب زمستان، به ویژه در هنگام برداشت پاییز مورد احترام است. در اینجا قابل توجه است که به معنای کلمه قدیمی روسی "هورا" - گوزن اشاره کنیم. همه تطابقات فوق در ریشه واژه ها نشان دهنده خاستگاه مشترک فرهنگ ها و اعتقادات است.


اسب - خدای خورشید در میان اسلاوها

اسب خدای اسلاوها است، به ویژه توسط بخش جنوبی اسلاوهای شرقی مورد احترام است. با توجه به جایگاه مهمی که در منابع اولیه برای خدای خرس قائل شده است و همچنین این که نام او گاهی با نام داژبوگ که به آن نیز می گویند تکمیل می شود. خدای خورشیدی، می توان نتیجه گرفت که او متعلق به بالاترین خدایان است که تأثیر بسزایی در زندگی انسان دارند. زمین از نور خورشید اشباع شده است که بدون آن همه موجودات زنده خواهند مرد. بنابراین در «داستان لشکر کشی ایگور» از خرس به عنوان «خراسوی بزرگ» یاد شده است.

می بینیم که اسب خدای اسلاو، که در روسیه با احترام خاصی رفتار می شد، خاطره ای از خود به نام برخی به جا گذاشته است. مردم اسلاو. به احتمال زیاد برخی از آنها از نام خدای خورشید سرچشمه می گیرند، مانند: نام مردم اسلاو جنوبی مانند کروات ها، و اجداد اسلوونیایی ها در تواریخ روسی هوروتان نامیده می شدند.

نماد خدای خرس. نشانه خدای خرسا

یکی از نمادهای شناخته شده خورشید دایره ای است که فضا و زمان را به تصویر می کشد، با یک نقطه در مرکز، که تصویر خورشید - مرکز منظومه شمسی ما است. همین نماد نشان دهنده نور ما به شکل هیروگلیف مصری است، که از ریشه های قومی فرهنگی مشترک خانه اجدادی واحد صحبت می کند، که پایه و اساس همه ایده های مذهبی مردمانی است که بعداً در سرزمین های مختلف ساکن شدند. اولین آریایی ها در قرن چهارم قبل از میلاد در مصر ظاهر شدند. ه.، جایی که دیدگاه ها و فرهنگ دینی را آوردند. بنابراین، تصویر خورشید در میان مصریان باستان، قرصی بود با بال‌های شاهین (عقاب).

در هنر طلسم مدرن، علامت خدای خرس را انقلاب می دانند که صلیبی است با انتهای خمیده به سمت داخل که در جهت نمک (در جهت عقربه های ساعت) هدایت می شود و جریان مداوم زندگی را به تصویر می کشد. همچنین این علامت خدای خرسا تصویر کهکشان ما را که در چرخش دائمی است منعکس می کند. خدای خورس، با آوردن پرتوهای نور رع، انرژی نور خالص بالاترین نور الهی، به زمین می آورد، بنابراین به طور نمادین تصویر قانون جهانی حرکت دائمی، توسعه مداوم همه چیز را منتقل می کند. علامت اسب یکی از طلسم های قدرتمند خورشیدی است، زیرا در درون خود تصویر منبع قدرت حیات بخش جهان، قدرت ابدی را حمل می کند. نماد دیگری از خدای خرسا کولارد نام دارد که نشان دهنده قدرت پاکسازی آتشین است.

خداوند در شرایط دشوار زندگی صاحب طلسم خرسا را ​​محافظت خواهد کرد، اما درک این نکته مهم است که هر حرز که از خدایان درخشان ما محافظت و قدرت می بخشد، فقط برای کسانی که افکارشان پاک است و از آرزوهای خوب خود پیروی می کنند پشتیبانی می کند. مسیر زندگی، یعنی افرادی که انگیزه اعمالشان اهداف خودخواهانه نیست. علاوه بر این، استفاده از حرز برای کسانی که به دنبال استفاده از قدرت خدایان برای اهداف خودخواهانه یا به ضرر دیگران هستند، خوش شانسی نخواهد داشت.

P.S.خدای خورس زمین ما را با پرتوهای ناب نور خورشید روشن می کند، سرزندگی می بخشد، هر چیزی را که وجود دارد با پرانا اشباع می کند. با انرژی حیات بخش خورشید از حیات روی زمین پشتیبانی می کند. دو ساعت اول پس از طلوع خورشید مطلوب ترین زمان در نظر گرفته می شود. پرتوهای خورشید انرژی های درخشان و مفیدی را به خصوص در روزهای اعتدال و انقلاب حمل می کنند. سحرگاهان برخیز، دستان خود را با احترام به سوی آسمان بلند کرده، به خورشید درخشان ما سلام کن که چهره پاییزی اش در تصویر خدای خرس نمایان شده است. بگذارید تمام نوری که روح شما تابش می کند با انرژی خوب در اطراف شما بدرخشد. از خورشید بخشش فداکارانه بیاموزید، نور خیر و شادی را به همه افراد اطرافتان می بخشد. به یاد داشته باشید که هر چیزی که در جهان منتشر می کنیم به ما منعکس می شود. هر چه نور بیشتری ساطع کنیم، دنیای ما پر از خوبی های بیشتری خواهد شد.

اسب خدا در میان اسلاوها یکی از خدایان خورشیدی است پانتئون اسلاو. در این مقاله سعی می کنیم به طور خلاصه به سوالات مربوط به هدف اسب خدا پاسخ های اصلی داده شود. بیایید در مورد ویژگی های اسب صحبت کنیم. بدهیم اطلاعات مختصردر مورد ذکر اسب خدا در منابع تاریخی ما همچنین در مورد چندین افسانه گزارش خواهیم کرد که به سختی می توان آنها را اطلاعات واقعی در مورد خدای اسلاوی بدن آسمانی نامید.

ریشه نام خرس

رازهای زیادی پیرامون منشأ خدای خرس وجود دارد. اما بسیاری از دانشمندان تا حدی بر این باورند خدا دادهبه دلیل تعامل اقوام اسلاو و ایرانی باستان ظاهر شد. دانشمندان نمی توانند به این سوال پاسخ دهند که چگونه کلمه ایرانی به نام خدای اسلاو تبدیل شده است. اما به اندازه کافی کسانی هستند که کلمه "هور" را ترجمه ای از "خورشید درخشان" ایرانی و "خورشید" اوستیایی تفسیر کنید.. این روزها بازی با کلمات آنقدر رایج شده که بهتر است بی قید و شرط آن را باور نکنیم. فقط کافی است به قابل قبول بودن این گزینه توجه کنید.

به زبان اسلاوی کلمه "هورو" به معنای "کولو" یا دایره است. در قیاس با خدای راد، در زبان روسی کلمات کافی با ریشه "کر" وجود دارد. مثلا کلمه معروف رقص دور حرکت در یک دایره است. کلمه خوب حامل بار روشنایی است و بد حامل بار کسالت. خودنمایی به معنای هیجان زده شدن، سرکشی کردن است. این کلمه از "کر" مضاعف استفاده می کند. یعنی افزایش احساسات، غیرمعمول برای God Horse. و حتی تب که با تب همراه است. همه اینها صحت استفاده از کلمه "هور" را برای نام خدای خورشید اسلاوی تایید می کند.

اسب خدای اسلاوی: هدف

اسب خدا در میان اسلاوها خدای خورشید است. این به معنای خود نور است و نه پرتوهای خورشید. کلمه "اسب" به معنای دایره است. اینجاست که خرس به عنوان خدای قرص خورشیدی تعریف می شود. جسم آسمانی نماد خوبی و سعادت است. بنابراین خدای خورشید را دستیار کشاورزان می دانستند. بنابراین، به عنوان مثال، اعتقاد بر این بود که در بالای مردی که زمین را شخم می زند، خرس سوارگا آسمانی را شخم می زند. علاوه بر این، خدای خورشید آهنگر خوبی بود.

خورشید اساساً خود را به چهار صورت الهی نشان می دهد: کولیادا، یاریلو، دژدبوگ و خورس. کولیادا خورشید تازه متولد شده (زمستان)، یاریلو خورشید بهاری است، خداوند خورشید تابستانی است و اسب خدا خورشید پاییز است. آفتاب پاییزی آنقدر داغ نمی سوزد. که نمادی از خویشتن داری است.

31 شهریور را روز بزرگداشت خرسا می دانند.. برای اسلاوها، این روز اعتدال پاییزی نیز هست. در 22 سپتامبر است که تغییراتی در طبیعت آغاز می شود که در رفتار اسب خورشید منعکس می شود.

نماد اسب خدا

افرا درخت خدای خرس است. افرا یک درخت است کوره و خانه. او مسئول عشق بلندمدت تثبیت شده در خانواده است. افرا که نمادی از خدای باهوش است، انرژی آرامش و خودکنترلی را به مردم منتقل می کند. استفاده از اجسام افرا احساسی و فرد گرم مزاجآنها او را آرام می کنند و او را محدودتر می کنند. قرار دادن برگ های افرا زیر بالش به شما این امکان را می دهد که از شر "تب عشق" خلاص شوید یا یک فرد جادو شده را "سرد کنید". و استفاده از تاج گل افرا بیش از درب جلوهمه افراد ورودی را پاک می کند.

خدای خورشید در اساطیر مردمان دیگر

در اساطیر سایر اقوام، خدای خورشید نیز نقش مهمی ایفا می کرد. تنها تفاوت در نام ها بود:

ذکر خرسا در منابع تاریخی

یکی از اساسی ترین منابع برای ذکر اسب خدا در میان اسلاوها، داستان سالهای گذشته است. در مورد فرقه صحبت می کند که توسط شاهزاده ولادیمیر در سال 980 ایجاد شد:

"ولودایمر به تنهایی در کیف سلطنت کرد.

و بتها را بر تپه بیرون حیاط قلعه قرار دهید:

پرون چوبی است و سرش نقره ای و سبیلش طلایی است.

و داژبوگ،

و استریبوگ،

و سمرگلا،

و ماکوش

و به آنها غذا می دهم، آنها را خدا می نامم و پسران و دخترانم را می آورم

و دیو را خواهم خورد و با خواسته های خود زمین را هتک حرمت خواهم کرد"

خور در روایات کلیسا نیز ذکر شده است. آپوکریف "پیاده روی مریم باکره از طریق عذاب" از تعدادی از خدایان اسلاو صحبت می کند:

"خدایان خورشید و ماه، زمین و آب را نامیدند... ترویان، خرس، ولز، پرون را به خدایان تبدیل کردند."

در سال 1848، باستان شناسان بت زبروچ را پیدا کردند. تصویری با نماد خورشیدی دارد. به گفته اکثر دانشمندان، این چهره با نماد خورشیدی یا اسب یا دژدباگ است. اگرچه خدای اسلاوی داژدبوگ هنوز از مزیت خاصی برخوردار است.

منابع ذکر شده تایید می کنند که خدای اسلاوی اسب یک شخصیت خیالی نیست. او واقعاً مورد احترام اجداد اسلاو ما بود.

ژیمناستیک اسب خدا

ژیمناستیک اسب خدا یا تمرینات قزاق های شخصیت یک تکنیک نسبتاً مؤثر است که به شما امکان می دهد انرژی را در سراسر بدن متمرکز کنید. كنترل انرژي بدن و خويشتن داري خرسا معاني مشابهي دارند. در کتاب ما می توانید با جزئیات بیشتری با آن آشنا شوید. یک فایل پی دی اف با اطلاعات کامل وجود دارد.

اطلاعات مشکوک در مورد اسب خدای اسلاو

در خاتمه لازم است به اطلاعاتی اشاره شود که توسط واقعیات تایید نمی شود. آنها را فقط می توان به عنوان اطلاعات اضافی در نظر گرفت که قابل اعتماد بودن آنها مشکوک است. اگر تصادفاً خواننده بتواند یک منبع اولیه برای توضیح وابستگی تاریخی اطلاعات زیر ارائه دهد، ما فقط خوشحال خواهیم شد که این اطلاعات را از بخش "افسانه" به داده های مهم تاریخی منتقل کنیم. برای این کار می توانید از بازخورد استفاده کنید یا در زیر مقاله نظر بدهید.

افسانه 1: اسب برادر ولز است

بسیاری از منابع اینترنتی پر از اطلاعاتی هستند که Horse و Veles برادر هستند. و دشوار است که بفهمیم چه کسی این اطلاعات را ابتدا از چه کسی کپی کرده است. چنین اطلاعاتی در کتاب ها وجود ندارد. سوال بزرگ این است که اطلاعات دقیق در مورد رابطه خدایان اسلاو با یکدیگر از کجا آمده است. بله، اطلاعاتی در مورد ذکر رابطه بین اسلاوها و خدایان وجود دارد. اما نمی توان درخت روشنی از رابطه بین خدایان پیدا کرد. بنابراین، این اسطوره شماره 1 است.

افسانه 2: حرز اسب

هیچ منبعی وجود ندارد که نماد نشان داده شده در زیر نماد خدای خرس باشد. اگرچه این اوست که بر روی طلسم ها به عنوان متعلق به خدای خورشید پاییزی به تصویر کشیده شده است. اگر نماد خانواده توسط باستان شناسان پیدا شد، در مورد طلسم خرس وضعیت برعکس است. هیچ مدرک باستان شناسی مبنی بر اینکه نماد ارائه شده نماد خرسه باشد وجود ندارد. بنابراین، این اسطوره شماره 2 است.

افسانه 3: بت خرسا

علاوه بر حرز خرسا، بت خدای خورشید نیز مشکوک است. بت تصویر خدایی است که از چوب ساخته شده است. بدون شک واقعا زیباست. برای این کار باید یک صنعتگر ماهر باشید. اما تصویری که استاد خلق می کند صرفاً حاصل تخیل اوست. هیچ سند یا اشیایی باستان شناسی وجود ندارد که تصوری از ظاهر خدای اسب بدهد. خیلی ها می توانند بگویند که یک بت زبروچ وجود دارد. بله. اما اولاً هیچ واقعیتی وجود ندارد که بگوید یکی از چهره ها اسب است. ثانیاً اگر بت زبروچ و بت امروزی خرسا را ​​با هم مقایسه کنید تفاوت چشمگیر خواهد بود. بنابراین، این اسطوره شماره 3 است.

اسب(هور، کورس، خروس) – خدای اسلاویدیسک خورشیدی. مهم این است که خرسا را ​​با دیگران اشتباه نگیرید خدایان خورشیدی: Kolyadoy، Yarilo، Kupalo و Avsenem - این خدایان نمایانگر خورشید در داخل هستند زمان های مختلفسال در میان اسلاوها، اسب به عنوان راننده ارابه ای که دیسک خورشیدی را در آسمان می برد مورد احترام بود. نام خرسا با کلمه رقص گرد همراه است، زیرا این رقص شبیه حرکت خورشید در آسمان است.

خرسا در تواریخ ذکر شده است. بت خرس بر روی معبد شاهزاده ولادیمیر در کنار پرون، ماکوش، دژدبوگ، استریبوگ و سمارگل نصب شد. منابع مکتوب دیگری نیز محفوظ مانده است که از معبدی که بت خرسا بر آن نصب شده است، یاد شده است.

اسب در سنت شمالی فال و جادو

اسب رز خدا یکی از نمادهای او را به تصویر می کشد - آتش نشان.

شماره رضا – 8.

رضا خدا خرسادوره ای شاد و مطلوب را به تصویر می کشد. اولاً ظاهر رضا خرسا حاکی از آن است که سؤال کننده باید به امور تجارت رسیدگی کند. رضای خدای خورشید زمانی ظهور می کند که وقت کار باشد، اما انسان هم باید تلاش کند، حتی اگر سخت باشد. علاوه بر این، رضا خرسا در مورد سلامتیو اینکه اکنون می توانید با خیال راحت برای آینده برنامه ریزی کنید.

معنی رضا خدا خرس در فال را در مقاله رضا رودا خرس بیشتر بخوانید.

تعطیلاتی که در آن خرس، خدای اسلاوها مورد احترام قرار می گیرد

18 آگوست- عید خرویار، روز خرس و یاریلو. اسلاوها تعطیلاتی برای اسب ها و خدایان حامی آنها دارند.