صفحه اصلی / کف بینی / معنای خدای خورشید اسب در دنیای مدرن. اسب چشم طلایی - خدای خورشید پاییزی

معنای خدای خورشید اسب در دنیای مدرن. اسب چشم طلایی - خدای خورشید پاییزی

اسب خدای خورشید زمستان است که در سخت ترین زمان سال برای اسلاوهای باستان امید می دهد. در مورد مکان او در پانتئون اسلاو، تعطیلات اختصاص داده شده به این خدا و نمادهای محافظ خرسا اطلاعات کسب کنید.

در مقاله:

خدای اسلاوی اسب - حامی خورشید زمستان

خورس یکی از مورد احترام ترین خدایان در پانتئون اسلاوها بود. این یک خدای خورشیدی است، یعنی دامنه "فعالیت" او شامل کنترل نور روز است. اسلاوها بیش از یک حامی خورشیدی داشتند. یاریلو و یاریلو هر دو چنین نامیده می شدند. چه تفاوتی بین آنها وجود دارد؟

در درک اجداد ما او شخصیت پردازی کرد آفتاب تابستان، و - بهار، فقط قدرت می گیرد. اسب به نظر آنها مظهر آفتاب سرد زمستان بود. توسط افسانه های اسلاو، این خدا در زمانی که بیشتر به آن نیاز بود - در سردترین و تاریک ترین زمان سال - به مردم نور خورشید می داد. او امید به شروع سریع بهار، گرم شدن هوا و محصول زیاد در سال آینده را در اجداد ما ایجاد کرد.

خدای خورشید خرس از دنیای انسان در زمستان محافظت می کند، زمانی که سهام جهان در دست چرنوبوگ است. اجداد ما با ستایش او معتقد بودند که به خدا نیروی جنگ می دهند ساخته های ناوی ، که به ویژه در زمستان قوی هستند. او با توانایی آرام کردن هوای بد اعتبار داشت. این به خورس بود که اسلاوها با درخواست برای آرام کردن کولاک یا طوفان برف روی آوردند. از او تقاضای گرم شدن یا برعکس خنک شدن کردند.

تا حدودی می توان خرسا را ​​خدای حیوانات نامید. بنابراین، اگر شخصی در جنگل زمستانی با حیوان وحشی روبرو می شد، نه تنها به ولز، بلکه برای نجات خورس نیز دعا می کرد.با این حال، اگر ولز بدون توجه به زمان سال از حیوانات حمایت می کند، خدای خورشید زمستان فقط با حیوانی ارتباط دارد که در زمستان با آن مواجه می شود. اغلب از او خواسته می شد که گرگ های گرسنه را از روستا دور کند و در زمستان به امید به دست آوردن غذا به روستاها نزدیک تر می شدند.

خرسا مورد احترام کشاورزان بود زیرا او مسئول کشت زمستانه بود.

در افسانه ها و افسانه ها، خرسا را ​​گاه ارباب خورشید شب می نامند. به سختی می توان گفت که آیا این به معنای خورشید زمستان به عنوان تاریک ترین زمان در سال است یا فرمانروایی بر ماه، که می توان آن را خورشید شب نامید مهتابیک ماه، گاهی اوقات مورن و تریگل. با قضاوت بر اساس اسطوره ها و افسانه هایی که تا به امروز باقی مانده است، ماه برخلاف نور روز برای اجداد ما چندان جالب نبود. تعجب آور نیست، زیرا برداشت، و بر این اساس، کیفیت زندگی، به دومی بستگی دارد.

حامی خورشید زمستان به صورت مردی میانسال با سبیل و ریش به تصویر کشیده شد. او یک شنل آبی روشن، پیراهن و شلوار سایه روشن پوشیده است. اسب همیشه از سرما سرخ شده و خندان است. ماهیت خوب این خدا در ظاهر او نمایان بود.

تجسم تاریک خدای خورشید خرسا

خرس خدای خورشید است که بدون او زمستان تاریک و حتی سردتر و بی روح خواهد بود. او در سخت ترین زمان برای اسلاوهای باستان نور و گرما داد، با موجودات زمستانی جهان تاریک جنگید و از اقدامات آنها جلوگیری کرد. با این حال، او یک جنبه تاریک نیز دارد.

اسب سیاهخدایی از دنیای ناوی است. طبق اعتقادات اسلاو، این اوست که یخبندان های شدید، طوفان های برفی مخرب و سایر بلایای آب و هوایی مشخصه فصل سرد را ارسال می کند. این خدا می تواند یک بهمن برفی بفرستد یا مسافری را که در جاده معطل می شود منجمد کند.

با این حال، اگر افسانه ها را باور کنید، تجسم نور اسب همیشه قوی تر از تاریکی است.خدای نور خورشید همیشه همتای تاریک خود را شکست می دهد. آنها برای محافظت از خود در برابر اسب سیاه و اعمال او، برای نجات محصول زمستانی و زنده ماندن از زمستان سرد به او روی آوردند.

تعطیلات تقدیم به خدای خرس

جشن گرفتن اسب تابستانی

جشن خدای خورشید زمستانی برپا شد اعتدال زمستانی - 21-22 دسامبر. برخی از افسانه ها را عید خرسا می نامند اولین ماه کامل زمستانی. هر دو گزینه بدون منطق نیستند. از یک سو، اعتدال ارتباط مستقیمی با کیش خورشید دارد. از طرفی خرسا را ​​خدای خورشید شب می نامیدند. در روایات آمده است که خورشید جوان زمستانی در جشن خرس زاده می شود و نیاکان ما تولد او را جشن می گرفتند. در همان روز سال جدید آغاز شد.

اجداد ما نماز می خواندند و خدایی را ستایش می کردند که بدون او در زمستان جهان کاملاً در تاریکی مطلق فرو می رفت. هیچ یک از تعطیلات اسلاوی بدون تجلیل و ارائه به شکل نوشیدنی و غذا به بت خدا کامل نبود.یک غذای آیینی اجباری برای تعطیلات خورشید زمستانی کورنیک بود - یک پای گرد با مرغ. نان هایی هم به شکل خورشید می پختند.

در روز آفتاب زمستانی، اجداد ما سعی کردند در سوراخ یخ شنا کنند. این باعث سلامتی می شود، سیستم ایمنی بدن را تقویت می کند و هر گونه منفی را از بین می برد. مشخص است که آب از منبع طبیعی می تواند فساد را از بین ببرد. آب سرد از سوراخ یخ موثرتر خواهد بود، اما فراموش نکنید که چنین روش های شدید پاکسازی از منفی ها به دلایل بهداشتی در دسترس همه نیست.

مثل اکثر تعطیلات اسلاویروز خرسا بدون رقص گرد کامل نبود. از همان صبح آتش بزرگی روشن شد و اگر برف زیاد بود، منطقه زیر پا گذاشته شد. بی.ا. ریباکوف معتقد است که کلمه "رقص گرد" از نام خدای زمستانی آمده است. در روز عید خرس رسم بر این بود که از بلندترین کوه منطقه یک چرخ سوزان را پایین بیاورند. پس از غلتیدن چرخ از کوه، نوبت به تفریح ​​سنتی زمستانی رسید - مبارزات با گلوله برفی، سورتمه سواری و جشن های دسته جمعی که تا صبح ادامه داشت.

نماد اسب در طلسم و طلسم

نماد خرسا به دیوار خانه ها، ظروف، ابزار و همچنین لباس اطلاق می شد. همچنین به عنوان یک تزئین محافظ استفاده می شد. نماد خرسا به نظر می رسد سواستیکا چهار پر، در جهت خورشید، نمک زدن، یا به عبارت ساده - در جهت عقربه های ساعت.

اسلاوها معتقد بودند که چنین طلسمی در زمستان از آب و هوای بد و حملات حیوانات وحشی محافظت می کند. عمدتاً در زمستان و در زمانی که به خدای خرس اختصاص داشت می پوشیدند.کسی که این نماد را می پوشد همیشه نور خورشید خواهد داشت و امید می بخشد و خلق و خوی خوب. این طلسم تقریباً برای هر شخصی که می‌خواهد مثبت باشد مناسب است. این به شما کمک می کند تا از شر ناامیدی و افسردگی خلاص شوید، بهترین ها را تنظیم کنید و بدون هیچ ضرری در زمستان زنده بمانید.

علاوه بر این، حرز با نماد خرسا در بین تجار رواج داشت. زمستان زمان سختی برای تجارت بود و اجداد ما معتقد بودند که یک طلسم آفتابی زمستانی به آنها کمک می کند تا از تمام سختی های فصل سرد دوام بیاورند. علاوه بر این ، ملک دیگری به آن نسبت داده شد - طلسم همدردی و احترام دیگران را برانگیخت ، به کسب شهرت مثبت کمک کرد ، که برای تجارت خوب مهم است.

بهترین ماده برای چنین طلسمی طلا یا نقره است. با این حال، در زمان های قدیم، همه نمی توانستند جواهرات ساخته شده از فلزات گرانبها و اغلب طلسم اسلاویاز مواد مقرون به صرفه تر مانند چوب ساخته شده اند. نماد خرسا را ​​می توان روی لباس یا ظروف، دیوارهای خانه و همچنین به عنوان تزئین استفاده کرد.

خرک سلامت خرسا - ژیمناستیک اسلاوی

طاق سلامت خرس

طاق خرس سالم یکی از بخش های ژیمناستیک اسلاوی است که توسعه یافته است ولادیسلاو مشالکینو اوگنی بارانتسویچ. این یک آموزش روان پویشی است که با هدف بهبود سلامت - جسمی و انرژی - انجام می شود. به گفته نویسندگان، تمرینات بر اساس تمریناتی که توسط اسلاوهای باستان انجام می شد، توسعه یافتند.

یکی از بررسی ها در مورد ژیمناستیک اسلاوی "Zdrava" متعلق به یک والئولوژیست و دکترا است. Kovalev E.A.. او مطمئن است که این مجموعه از شیوه ها مزایای بسیاری دارد. اول از همه، این سازگاری با ذهنیت اسلاوی و ویژگی های مردم شناختی مردم روسیه، تمرکز بر توسعه معنویت و رشد هماهنگ بدن است.

خرس خدای نظم جهانی است که با سیر خورشید مرتبط است. خورس و دژدبوگ مانند هلیوس یونانی و آپولون با هم مرتبط هستند. در مقابل، خدا ناوی را می توان خروس سیاه نامید، یعنی. همان دیسک خورشیدی، اما در سمت شب جهان قرار دارد. این تصویر به دوران باستان و اسطوره جنگ با مار برمی گردد.

ریشه های horo و colo از نظر معنایی با مفهوم دور مرتبط هستند. رقص گرد دایره ای از افرادی است که دست در دست هم دارند و در یک دایره راه می روند، عمارت ها یک ساختمان مدور است، یک بنر چیزی است که یک دایره نظامی را متحد می کند. کولو ریشه با اجسام گردی مانند زنگ، کولوبوک، چوب، بریس همراه است. مفهوم اخیر به طور مستقیم با تغییرات در چرخه های خورشیدی مرتبط است.

بخش اصلی جشن های اختصاص داده شده به خورسو رقص های دسته جمعی است که پس از آن قربانی هایی برای او انجام می شود - غذاهای مخصوص تهیه شده. به هر حال، ظاهراً کلمه "رقص گرد" و همچنین "خروشول" - یک پای آیینی گرد - کورنیک از اینجا آمده است.

روز خرسا رستاخیز است، مثل دژدبوگ، فلز طلای سرخ است. روزهای خرسا مصادف با هر انقلابی است، به عنوان مثال، تابستان - 21 تا 25 ژوئن، پاییز - 21 - 23 سپتامبر. یکی از ویژگی‌های لاینفک حرمت خرس، رقص‌های گرد است.

خرس، خروس - خدای اسلاوی قرص خورشیدی - خورشید - نور. احترام به خورشید به طور جداگانه به عنوان یک سیاره و نور خورشید در میان بسیاری از مردم یافت می شود. پس در میان اتروسک ها خدای قرص خورشیدی اوسیل است و خدای نور کاوه است. در میان یونانیان باستان، قرص خورشیدی هلیوس و نور خورشید آپولو بود. خدای روسی نور خورشید Dazhdbog است. و خدای قرص خورشیدی اسب است. پسر راد قبل از صبح، اسب در جزیره جوی استراحت می کند و سپس در ارابه خورشیدی خود خورشید را به آسمان می آورد.

خرس مانند پروون، ارباب رعد و برق در نظر گرفته می شود، بنابراین او معمولاً در تصویر سوارکاری با موهای طلایی نشان داده می شد که سوار بر ارابه ای بر فراز آسمان می چرخد ​​یا به سادگی سوار بر اسب می تازد.

آیین نور خورشید پیش از این در میان کشاورزان عصر سنگی شناخته شده بود و در عصر برنز با تصویر یک سوارکار همراه شد. در طول روز، این سوار به آرامی در آسمان حرکت می کند و شب ها از طریق دریای زیرزمینی تاریکی باز می گردد تا صبح دوباره در آسمان ظاهر شود.

نام خرس از ریشه هور به معنای دایره، دایره گرفته شده است که ارتباط آن با خورشید را نیز منعکس می کند. داستان سال‌های گذشته حکایت از آن دارد که تصویر خرس در کیف بر روی تپه‌ای در میان ایستاده است. مهمترین خدایان. و نویسنده Lay of Igor's Campaign می نویسد که وسلاو از پولوتسک که به گرگ تبدیل شده بود از مسیر اسب بزرگ عبور کرد.

فرقه خرسا آنقدر رایج بود که با ظهور مسیحیت از بین نرفت. در بنای تاریخی آکادمیک، مصائب مریم باکره با چنین اظهارنظری مواجه شده است. خرسا، ولسا. پرون به خدایان روی آورد وگرنه گفته می شود که اسلاوها کیش خدایان مذکور را ایجاد کردند

احتمالاً بخش اصلی جشن های اختصاص داده شده به خور، رقص های دسته جمعی بوده و پس از آن غذاهای مخصوص تهیه شده را برای او قربانی می کردند. به هر حال، ظاهراً کلمه رقص دور و همچنین خروشول - پای آیینی گرد - کورنیک از اینجا آمده است.

این فرقه به سمت منطقه استپ و جنگلی سرزمین های اسلاو می رود. ولادیمیر، در راهپیمایی مادر خدا از طریق عذاب، در درباره بت های ولادیمیر، یاد و ستایش ولادیمیر و زندگی ولادیمر متبرک، کلام معشوق خاص مسیح، کلام در مورد چگونگی اولین نفرت مشرکان بتی را می پرستیدند، او در گفتگوی سه سلسله مراتب به یادگار مانده است.

اسلاوها با استقبال از خورس، در محافل رقصیدند و برای او زیارتگاه هایی ساختند - عمارت ها، عمارت ها. در ارتدکس، او با سنت جورج پیروز مرتبط است و به عنوان یک خدای خورشیدی، احتمالاً خدای نظم جهانی از جهاتی شبیه میترا است.

Wunderer آلمانی که پس از سال 1581 به اطراف روسیه سفر کرد، تصویر خورس در نزدیکی پسکوف را توصیف کرد. کوری که روی مار ایستاده و در یک دستش شمشیری و در دست دیگرش پرتوی آتشین است. باید به کار بدون شک قابل توجه محققی از روسیه الکسی بیچکوف اشاره کرد که بسیاری از منابع غربی را که قبلاً برای ما غیرقابل دسترس بود جذب کرد. اسب را به روشی مشابه توصیف می کند.

خرس یکی از خدایان کلیدی خورشید است پانتئون اسلاو، پسر راد، برادر ولز. در کنار خرس، یاریلا و دژدبوگ نیز مظهر انرژی خورشیدی حیات بخش بودند. اما اگر یاریلا خورشید بهاری بود و دژدبوگ خورشید تابستانی، خرس به عنوان خورشید زمستان تلقی می شد. اما تصویر این خدا را به هیچ وجه نباید با مفهوم منفی تفسیر کرد، زیرا حتی در زمستان، زمانی که جهان کولو در دستان چرنوبوگ است، حاکم طاق بهشت ​​از جهان مردم محافظت و حمایت می کند.

اسب مردی خندان و میانسال است که از یخبندان سرخ شده است. او به رنگ های سرد اما ملایم پوشیده است، پیراهن و شلوارش به رنگ ابرهای کومولوس روشن است و شنل او مانند آسمان لاجوردی نافذ است که فقط در یک بعدازظهر صاف در زمستان ظاهر می شود. در عین حال ، اسب همیشه کمی غمگین است ، زیرا قدرت او برای محافظت از مردم در برابر ظلم های بندگان چرنوبگ در شب های سرد زمستان کافی نیست. اما اجداد ما بر این باور بودند که با ستایش خورس به او قدرت مبارزه با شیاطین ناوی را داده اند.

یک اسب می تواند کولاک وزش را آرام کند یا طوفان برفی را آرام کند. به راحتی می تواند دمای هوا را افزایش یا کاهش دهد. حیوانات نیز تا حدودی از این خدا اطاعت می کنند. به عنوان مثال ، اگر در یک جنگل برفی شخصی به طور تصادفی با یک خرس میله اتصال ملاقات کرد ، نه تنها از Veles بلکه از Khors نیز درخواست کمک کرد. آفتاب زمستانی در این شرایط می تواند حیوان را آرام کند و از فرد دور کند.

خرس حامی محصولات زمستانه نیز محسوب می شد که کاملاً منطقی است. از این رو، خرس مورد احترام ویژه افرادی بود که در این زمین کار می کردند. تعطیلات به افتخار خرس همیشه با شنا در سوراخ یخی و رقص های گرد بزرگ همراه بود. اعتقاد بر این است که کلماتی مانند خوب، عمارت، گروه کر از نام این خدا سرچشمه گرفته است. شهر کورسون در گذشته خرسون نامیده می شد.

خور، بیش از سایر خدایان خورشیدی، با حرکت خورشید در سراسر فلک مرتبط است. این ممکن است نتیجه این واقعیت باشد که اجداد ما روز بسیار کوتاه زمستان را به عنوان یک مبارزه دائمی بین خورها و سایر یاسون ها و داسون ها درک می کردند. و اگر این خدایی که در ماه های سخت زمستان لشکر آسمانی را رهبری می کرد نبود، در این زمان تاریکی زمین را کاملاً پنهان می کرد.

عجیب است که اسب یک تجسم تاریک دارد - اسب سیاه، مخلوق ناوی، که مسئول طوفان های برفی مخرب، بهمن ها و یخبندان های شدید است. با این حال، افسانه ها به وضوح این واقعیت را تعریف می کنند که اسب بسیار قوی تر از دوگانه شیطانی خود است. روز خرسا یکشنبه است. فلز آن نقره خالص است.

بر اساس موقعیت در فهرست خدایان پانتئون شاهزاده ولادیمیر، خرس دومین خدای مهم در این دوره بود. مؤلف کلمه نام خرسا را ​​با لقب بزرگ آورده است.

فرضیه های مربوط به کارکردهای خدای خرس بر اساس تفسیر متن کلمه مبارزات ایگور است. اعتقاد بر این است که خرس خدای قرص خورشید بوده است. این اسب بود که در روز در آسمان و در شب در زیر زمین حرکت می کرد. بر اساس خوانش تحت اللفظی متن کلمه، می توان وجود ایده هایی در مورد مسیر مقدس خورس را فرض کرد، که وسلاو از جایی بین کیف و Tmutarakan عبور کرد.

منابع: arira.ru، rus-ved-rus.narod.ru، slavyans.myfhology.info، radogost.ru، world-of-legends.su

پسر آشیل

جزیره کینگ آرتور

اوتگارد - مسابقات مرموز

اسکولاستیک

تکنولوژی جدید GPS

فناوری همچنان به زندگی ما هجوم می‌آورد و بس افراد بیشترتلاش می کند تا از آنها استفاده کند، گاهی اوقات نه کاملاً درست. RFID در جدید ...

مارشال ژوکوف

گئورگی ژوکوف نمی‌توانست از این تلگراف استالین مطلع نباشد، اما قبلاً در 29 ژوئیه در ملاقات با استالین در نهایت اظهار داشت ...

به گرجستان سفر کنید

هواپیماهای خطوط هوایی بین المللی هم در روز و هم در شب در فرودگاه تفلیس فرود می آیند. و گرجستان از همه مهمانان به یک اندازه به گرمی استقبال می کند، زیرا قدیمی...

ماشین هوای فشرده

قیمت سوخت هر روز بالاتر می رود این انگیزه ای برای مهندسانی است که در تلاشند تا سازگار با محیط زیست و...

رمز و راز قلعه


ساختمان قلعه، که به عنوان معماری گوتیک دفاعی قرون وسطایی تلطیف شده است، از دیرباز بوده است کارت ویزیتروستای منگوش، واقع در بخش جنوب شرقی اوکراین. چرا...

اسب خدای خورشید اسلاوها است. هنرمند Andrey Guselnikov Horse ( روسیه دیگر. خرس، خرس) - خدای خورشید اسلاوهای باستان. اختلافات پیرامون این خدایان فروکش نمی کند، اما یک چیز واضح است - اسب جایگاه ویژه ای در اساطیر اسلاوها اشغال کرد و در حد بالاترین خدایان پانتئون بت پرستان مورد احترام قرار گرفت. اهمیت و اهمیت این خدا توسط حقایق تاریخی و همچنین منابع ادبی که در آن نام آمده است تأیید می شود. خدای خورشیدی. بنابراین، برای مثال، مشخص است که ولادیمیر بت خورس را در میان خدایان دیگر، بر روی معبد کیف قرار داد: «بت ها را روی تپه بیرون حیاط برج قرار دهید: پروون از چوب ساخته شده است و سر او نقره و سبیل او طلا و خرس و داژبوک و استریبوگ و سیمرگل و موکوش. و من آنها را می خورم، آنها را خدا می نامم. اسب در بسیاری از آثار ادبی دیگر دوران باستان ذکر شده است. در «پیاده‌روی مادر خدا از طریق عذاب» می‌گوید: «همگی خورشید و ماه و زمین و آب و جانوران و خزندگان و تور و نام‌های انسانی خدایان را نامیدند و آنها را به خدا تبدیل کردند». در "داستان مبارزات ایگور" گفته می شود: "شبی که جاده را جست و جو کردید: از کیف مرغ های Tmutorokan را جست و جو کردید ، مسیر مسیح بزرگ را جست و جو کردید" که محققان آن را به عنوان مسیر خورشید ترجمه می کنند ( خورس) که وسلاو از پولوتسک از آن عبور کرد. علاوه بر این، خرس در اسناد تاریخی مانند: "درباره بت های ولادیمیروف"، "یاد و ستایش ولادیمیر"، "زندگی ولادیمر مبارک"، "کلام عاشق معین مسیح"، "کلمه" ذکر شده است. چگونگی پرستش بت توسط اولین نفرت از غیریهودیان»، «گفتگوی سه قدیس». فراوانی ذکر اسب به قدری زیاد است که با فراوانی ذکر اینها قابل مقایسه است خدایان بت پرستمانند Perun و Veles که این خدا را در رده برترین ها قرار می دهد. و این تعجب آور نیست، زیرا خدای خورشید تقریباً در همه فرهنگ ها یکی از مهم ترین و مورد احترام به حساب می آمد. واندرر آلمانی هنگامی که تصویر او را هنگام سفر در روسیه در سالهای 1589-1590 در سفر به روسیه دید، این گونه توصیف کرد: «در مقابل شهر (پسکوف) دو بت را دیدیم که توسط کشیشان از دوران باستان ساخته شده بود و آنها را می پرستیدند. . یعنی دیلایت، تصویری سنگی که صلیبی در دست دارد و کورسا که روی مار ایستاده و در یک دستش شمشیر و در دست دیگر پرتوی آتشین دارد. محققان فرهنگ اسلاو این فرض را دارند که به احتمال زیاد Wunderer اشتباه کرده است و Khors (Kors) بتی با صلیب (صلیب متساوی الاضلاع - نماد خورشید) و بت روی مار با شمشیر و شمشیر بوده است. اشعه آتشین (رعد و برق) خدای رعد و برق - پرون بود.

اگر در زمان های قدیم خرس اینقدر مورد احترام بود، پس چرا با گذشت زمان کمی فراموش شد و شهرتش به طرز محسوسی فروکش کرد؟ به احتمال زیاد، این اتفاق به دلیل این واقعیت است که زبان شناسان نام خرسا را ​​برگزیده اند. با مطالعه منشأ نام این خدا، مشخص شد که ریشه شناسی کلمه "اسب" ممکن است اسلاوی نباشد. روایتی وجود دارد که خرس از زبان های ایرانی آمده است: ر.ک. اوست. hvarə xšaētəm، pehl. xvaršêt، pers. xuršēt «خورشید درخشان»، اوست. خور «خورشید». خدای طلوع خورشید خورست در میان ایرانیان و ایرانیان شناخته شده بود. حتی اگر این نظریه را در نظر بگیریم که خورس از فرهنگ دیگری به عاریت گرفته شده است، احمقانه است که فرض کنیم اسلاوها خدای خورشید نداشته اند، بنابراین حتی در این شرایط، نام قرضی خورس به سادگی جایگزین نام موجود می شود که نام آن وجود دارد. می توانست در طول هزاران سال گم شده باشد. با این حال، در اخیرااین نظریه بسیار مورد تردید است. اولاً، اگر این واقعیت را دنبال کنیم که قوم های ایرانی و اسلاو از یک قوم اجدادی واحد - اسلاو-آریایی ها یا هند و اروپایی ها هستند، ممکن است معلوم شود که خرس یکی از آنهاست. خدایان باستانیکه هم در باورهای مردم ایران و هم در باورها وجود دارد مردمان اسلاو. در مرحله دوم، در پرتو مطالعات دیگر، مشخص شد که Khors می تواند یک کلمه کاملا روسی باشد: "هورو" - دایره، چرخ (رقص گرد، عمارت). از کلمه "هورو" کلمه "کولو" می آید که به معنای دایره - چرخ، کولورات، کولو (خورشید) و غیره است. با این حال، مدت ها حدس و گمان وجود داشت که اسب اصلاً نبود خدای اسلاوو قرض گرفته شد، به طرز قابل توجهی او را از بالاترین گروه پانتئون خدایان اسلاو جابجا کرد. ارزش این را دارد که در مورد چنین نکته جالبی صحبت کنیم که اسب تنها خدای خورشید در آن نیست پانتئون بت پرستاسلاوهای باستان خدای دیگر خورشید و نور خورشید داژدبوگ است. چنین کنار هم قرار گرفتن نامفهومی از دو خدا، که مسئول یک نور هستند، برای مدت طولانی محققان را متحیر کرده است. امروزه اعتقاد بر این است که دژدبوگ خدای نور خورشید و گرما است. Dazhdbog خدایی است که نور و نیروی حیات بخش می دهد. خرس هم خدای خورشیدی است اما خدای خود قرص خورشید است. در اساطیر یونانیداژدبوگ با خدای آپولون - خدای نور و خورسو - هلیوس که خدای قرص خورشیدی است مطابقت دارد. دوگانگی مشابهی از خورشید در اساطیر اتروسکی مشاهده می شود که در آن خدای کاوه خدای نور خورشید است و خدای اوسیل خدای خود خورشید است. نام خرسا در توپونی نیز ثابت شده است: باتلاق خورسوو و دره خورسف در منطقه نوگورود-سوورسک قرن 17-18، روستای سابق خورسیوکا در منطقه خارکف، رودخانه خرسا در منطقه آرخانگلسک، جزیره خورتیتسیا در دنیپر.

از نظر تاریخی، خدایان خورشیدی در پانتئون اسلاوهای باستان در یک گروه جداگانه قرار می گیرند. تصاویر و عملکرد آنها بسته به فصلی که هر یک از آنها مسئول هستند متفاوت است. اسب خدا خورشید زمستان را به تصویر می کشد - دوره ای که او حمایت می کند از انقلاب زمستانی تا اعتدال بهاری طول می کشد.

خدا خرس را حامی قرص خورشید می دانستند. اسلاوها معتقد بودند که در زمستان او خورشید را بر روی ارابه خود در سراسر آسمان حمل می کند. افسانه ای وجود داشت که می گفت این خدای خورشیدی در روزهای سخت زمستان با نیروهای تاریکی مبارزه می کند.

این باور با ساعات کوتاه روز در طول فصل سرد مرتبط است - اجداد ما معتقد بودند که از طریق نیروهای خورس است که خورشید در این زمان سخت و سرد در آسمان ظاهر می شود.

خرس پسر خدای راد و برادر الهه ماه دیویا است. خدای خورشید با زاریا-زاریانیتسا ازدواج کرده است.

به گفته اکثر مورخان، ریشه نام خدای خرسا به زبان ایرانی برمی گردد، جایی که کلمه xurset را می توان به «خورشید درخشان» ترجمه کرد. کلمه ای مشابه در زبان اوستیایی وجود دارد ("khur" - به معنای "خورشید").

در بین محققان هنوز نظر روشنی در مورد چگونگی ظهور نام این خدا وجود ندارد. همچنین نسخه ای در مورد منشاء اصلی اسلاوی وجود دارد.

در زبان های اسلاویکلمه "هورو" به معنای "دایره" بود، که اشاره ای به این واقعیت است که اسب از دیسک گرد خورشیدی حمایت می کرد.

اسلاوها اسب را محافظ اصلی مردم در روزهای سخت زمستان می دانستند. طبق افسانه ها، در زمستان است که نفوذ چرنوبوگ و موجودات ناوی (دنیای مردگان) قوی ترین است. از این رو از خرس برای محافظت در برابر نیروهای تاریک کمک خواسته شد.

خدای خورشیدی مسئول آب و هوا نیز بود. برای آرام کردن کولاک و کولاک به او تقاضا و دعا کردند و روزهای روشن را خواستند.

مرجع: در اساطیر اسلاو به هیپوستاز تاریک خدای خورشید - اسب سیاه اشاره شده است. طبق افسانه، او باعث یخبندان شدید و سوزش سرما شد. با این حال، این جنبه از خدا در هر افسانه ای ضعیف تر از نیمه نور آن بود و در نهایت در نبرد برای نور و گرما گم شد.

از خرسو دعا می کردند که محصولات زمستانه متولد شود و شاخه های خوب در بهار بیاید، که او را قدیس حامی کشاورزان و بذرپاش ها نیز می کند.

اگر یک شکارچی یا هیزم شکن خود را در یک جنگل زمستانی می یافت و با یک حیوان وحشی روبرو می شد، نه تنها به ولس، بلکه به خورس نیز دعا می کرد - اعتقاد بر این بود که دومی می تواند مشکل را دفع کند. آنها همچنین از خدای خورشید خواستند تا اطمینان حاصل کند که روستا توسط گرگ های گرسنه زمستانی و خرس های شاتون در امان است.

تصاویر و لوازم جانبی

اعتقاد بر این است که اسب، توسط باورهای اسلاو، تنها یکی از هیپوستازهای خدایان خورشیدی بود. اجداد ما معتقد بودند که هر فصلی جنبه خاص خود را از خدای جسم بهشتی دارد. آنها با تغییر فصل ها به صورت چرخه ای در آسمان جایگزین یکدیگر می شوند.

بنابراین، با پایان زمستان، در روز اعتدال بهاری، خرس با یاریلو جایگزین شد، پس از او، پس از انقلاب تابستانی، داژدبوگ ظاهر شد و سرانجام، تا پاییز، سواروگ دایره را تکمیل کرد.

به طور سنتی، خرسا در اوج زندگی به عنوان یک مرد سرخ رنگ، با لبخندی گسترده به تصویر کشیده می شد. او در پیراهن و شنل رنگ های روشن و ظریف، که یادآور رنگ آسمان آبی زمستان است، پوشیده است. در برخی از تصاویر، خدای خورشید به عنوان یک سوار بر اسب سفید نشان داده شده است. همچنین یک نمایش زئومورفیک از آن وجود دارد - به شکل یک شیر بالدار.

حیوان مقدس خدای خرسا اسبی روشن رنگ به حساب می آمد.، یک کالای خانگی مرتبط با خدای خورشیدی - یک نعل اسب. خرس به عنوان تقاضا فقط نذورات بدون خون را پذیرفت، مانند:

  • پنکیک؛
  • فرنی؛
  • ژله؛
  • کوتیا

فلزی که به خدای خورشید زمستان اختصاص داده شده، نقره خالص است که از آن طلسم و طلسم ساخته شده است. روز هفته مرتبط با اسب یکشنبه (طبق برخی منابع - سه شنبه)، عنصر - آتش است.

مهم است: یکی از ویژگی های ضروری پرستش خدای خورشید - رقص های گرد، رقص های دایره ای که معنای مقدس، به صورت نمادین قرص خورشید را به تصویر می کشد.

تعطیلات خدای خرسا را ​​روز انقلاب زمستانی می دانستند که در 21 تا 22 دسامبر جشن گرفته می شد. در این زمان، اجداد ما برای دلجویی از خدای خورشیدی هدایایی ارائه کردند. نیاز سنتی خور در این زمان کورنیک بود - یک پای گرد بسته با مرغ یا یک نان تزئین شده زیبا.

روزهای خدای خورشید زمستانی با شنا در یک سوراخ یخی جشن گرفته می شد- اسلاوها معتقد بودند که این قوی ترین آیین پاکسازی است که نه تنها به خلاص شدن از شر هر یک کمک می کند. تاثیر منفی، بلکه برای دادن قدرت و نشاط برای کل سال پیش رو.

نمادها و حرزها

چندین نماد اصلی وجود داشت که از نظر تاریخی با خدای خورشید خرس مرتبط بودند:

  • اوگنیوتس.
  • کولارد.
  • انقلاب

این علائم توسط اجداد ما در ساخت طلسم ها و طلسم ها استفاده می شد که روی وسایل خانه به تصویر کشیده می شد و روی لباس گلدوزی می شد.

  1. اوگنیوتس یا رضا از خاندان خرسا- این نماد خورشیدی (خورشیدی) است که صلیبی است با انتهای منحنی که به شکل دایره متمایل است. این علامت نه تنها به عنوان یک طلسم، بلکه در نیز مورد استفاده قرار گرفت فال اسلاو. نمادگرایی فلسفی او نظم هستی، چرخه رویدادهای طبیعی، بیداری و گذار به مرحله جدیدوجود

    این علامت برای تغییر وضعیت به سمت بهتر، جذب شانس و موفقیت در زندگی، به جلو بردن کارها استفاده می شود. مرکز مرده. اگر Ognivets به دست یک فالگیر افتاد، این می تواند به این معنی باشد که به زودی یک رگه روشن در زندگی و روشن شدن شرایط دشوار رخ خواهد داد.

  2. کولارد- یکی از مقدسات اصلی نمادهای اسلاوی. بیشتر اوقات از آن در زیور آلات محافظ استفاده می شد که روی لباس ها گلدوزی می شد. این نشانه خوشبختی خانواده است.

    همچنین به عنوان نماد پاکسازی در مناسک و مناسک استفاده می شد. آنها دوست داشتند چنین طلسمی را به عنوان هدیه بدهند. مردم عزیز. در گلدوزی محافظ، کولار معمولاً با علامت جفتی سولارد متعادل می شد که آن را در طرف مقابل نشان می داد.

    طبق یک نسخه، کولار به توسعه قدرت های ماوراء طبیعی کمک می کند. توانایی های جادوییبه همین دلیل توسط جادوگران، جادوگران و پیشگویان حمل می شد. همچنین اغلب در توطئه ها برای تحقق خواسته ها و افزایش ثروت استفاده می شد.

  3. انقلاب، شاید همه کسانی که حداقل به طور سطحی به فرهنگ اسلاو علاقه داشتند دیده می شد. این علامت نماد حرکت مداوم خورشید در آسمان است. یک طلسم با تصویر انقلاب کمک می کند:
    • غلبه بر هر گونه شکست، به ویژه موارد مربوط به کار و کار؛
    • خلاص شدن از شر مشکلات و مشکلات ناگهانی؛
    • با انرژی حیاتی شارژ کنید

چنین است طلسم قویتقریبا برای هر کسی مناسب است، اما اعتقاد بر این است که خدای اسب، از طریق نماد انقلاب، به ویژه کسانی را که تصمیم می گیرند زندگی خود را وقف کار و کار کنند، مورد لطف قرار می دهد.

او از چه کسی حمایت می کند؟

هر کس که نیات و افکارش صادقانه و منصفانه باشد، می تواند به خرس روی آورد، اما خدای خورشیدی به کسانی که از نظر شخصیت شبیه به او هستند، بیشتر لطف می کند.

ارباب قرص خورشیدی هر روز کار سختی انجام می دهد و خورشید را در سخت ترین و سردترین زمان ها در سراسر آسمان هدایت می کند، بنابراین خرسا حامی مردمی به حساب می آید که به سختی کار کردن نیز عادت دارند، هر چه باشد. خداوند کسانی را که شعارشان «به تعویق انداختن همه امور به بعد و استراحت مجدد» است، دوست ندارد.

همه دهقانان و کشاورزان خدای خرسا را ​​حامی خود می دانستند.- نماز خواندند تا زراعت زمستانه در فصل سرما زنده بماند و در بهار شاخه های قوی و سالم تولید کند.

اسلاوها معتقد بودند که اسب از افراد متاهل، همسران وفادار و هر کسی که بیش از هر چیز محافظت می کند، حمایت می کند روابط خانوادگیو خانه

متولدین اوایل ژوئن، از اول تا نهم، خدای خورشید را نیز حامی خود می دانستند.

طاق سلامت - ژیمناستیک اسلاوی

مجموعه ای از تمرینات و تکنیک های ژیمناستیک نوشته شده توسط متخصص مغز و اعصاب E. R. Barantsevich وجود دارد.با همکاری مربی V. E. Meshalkin. این یک سیستم مدرن است که بر اساس شیوه های اسلاوی باستانی کنترل بر جسم و روح است.

این گونه ژیمناستیک بر اساس آموزه های خاص چهار عنصر اولیه و خدایان مرتبط با آنها است. نویسنده در عین حال خرسا را ​​با عنصر آب مقایسه می‌کند و توضیحی در این باره ارائه می‌کند: آب روان را با نور خورشید که فضا را پر می‌کند با پرتوهای آن مقایسه می‌کند.

کد سلامت خرسا روش هایی را بیان می کند که به شما امکان می دهد رباط ها و تاندون ها را توسعه دهید (تمرینات مجموعه "ژیوا")، تقویت عضلات (ژیمناستیک "ویگا") و بهبود مفاصل (مجموعه "بلوک").

اسب خدا یکی از مکان های مرکزی پانتئون اسلاو را اشغال کرد. ستایش او در مناسکی که عبادت را تشکیل می داد تجلی یافت نیروهای طبیعیو پدیده های چرخه ای در دایره سال. تا به امروز می توانید پژواک احترام را بیابید خدای خورشیدیاجداد ما

ویدئو در مورد موضوع

شما را به تماشای یک ویدیوی مفید در مورد خدای اسب دعوت می کنیم:

خورشید برای مدت طولانی مورد احترام اجداد ما بوده است. به آنها خورشید پرست نیز می گفتند.

خدای اسلاوی خورشید. Ra از چهره ROD متولد شد، او هزاران سال بر ارابه خورشیدی حکومت کرد و خورشید را به فلک. اما بعد خسته شد و به سوریا، نوشیدنی عسل آفتابی و رودخانه را تبدیل شد.
بنابراین او را سوریا را می نامند.
در اساطیر مصررا، متولد هرج و مرج، فرمانروای کل جهان بود، نیروهای تاریکی را شکست داد، جهان را آفرید و حاکم و فرمانروای آن شد.
در میان مؤمنان قدیمی، Ra-M-Ha خالق واحد است - خالق، ذات ناشناخته عالی که نور حیات بخش اصلی شادی و آتش اولیه جهان را ساطع می کند، که از آن همه موجودات فعلی و همچنین قابل مشاهده و قابل مشاهده است. جهان‌های نامرئی که در گذشته وجود داشته‌اند و انواع جهان‌های مسکونی پدیدار شدند. Rod بخشی جدایی ناپذیر از Ra-M-Hi است.

همسر کوروف آملفا، پسر ولز.
همسر Volynya Svarogovna، که دوشیزه Vodyanitsa (معشوقه اقیانوس) شد. پسر خرس و دختر رادا، دختر پلنکا.
همسر دانو، پسر دان

HURRAY - به معنای "توسط خورشید" یا "توسط نور" است! هورا! - و تا به امروز به معنای پیروزی نور بر تاریکی است.
ALAS متضاد HURRAY است، زیرا YOU جمع هستید و به معنای تاریکی (در تاریکی) است. و مردم می گویند: افسوس برای من، افسوس، وقتی همه چیز بد است و چیزی درست نمی شود. شاهزاده سواتوسلاو به جنگ با تاریکی رفت و اعلام کرد: من به سمت شما می آیم! پس خدا را باید «تو» نامید، زیرا او نور است و نمی توان به او «ظلمت» گفت.

تعطیلات Ramha-Inta در میان مؤمنان قدیمی مصادف با سال نو است و در اواسط ژوئن جشن گرفته می شود.

خروس، خرس، خرس

Khars، Khur (اوستیایی)، Kirt (آلمانی)، اسب (ایتالیایی)، Hers (صربی)، Horus (جمهوری چک)، Kh(G) or (مصری)
خدای نظم جهانی که با سیر خورشید مرتبط است. خدای خورشید زمستان، قرص خورشیدی و مهتاب، پسر (هیپوستاز) خورشید را، برادر ولز سوریویچ (کتاب کولیادا).
پس از تبدیل شدن راع به رودخانه، پسرش خرس شروع به راندن ارابه خورشید کرد.

همسر - زاریا زاریانیتسا. فرزندان: دختر رادونیتسا و پسر دنیتسا.

اسب در تواریخ روسی - پانتئون کتاب - ذکر شده است. ولادیمیر، در "داستان مبارزات ایگور"
او به عنوان یکی از خدایان اجدادی قزاق ها در نظر گرفته می شود و جزیره پایه آنها Khortytsia به نام او نامگذاری شده است. بنیانگذار قزاق ها، مامایی، به خورس دعا کرد (به «زادونشچینا» مراجعه کنید).

شهر کورسون قبلاً خرسون (از "هورو" - دیسک خورشیدی) نامیده می شد. (با)

در زبان روسی کلمات زیادی با نام خرسا مرتبط است.
«اسب، هوروست، چوب برس، خرس، صلیب، صندلی راحتی، جرقه، گروه کر، رقص گرد، هورو، کولو، خوب، خورو، چرخ، دستبند، چوب، سرود، دایره، خون، قرمز - همه این کلمات به یکدیگر مرتبط هستند. و مفاهیم مرتبط با آتش، دایره، رنگ قرمز را نشان می دهد، اگر آنها را در یکی کنیم، تصویری از خورشید در برابر ما ظاهر می شود که به صورت تمثیلی توصیف شده است.
جالبه که انگلیسیاسب یک اسب است

مؤمنان قدیمی در پایان ماه ژوئن روز خدا خرسا را ​​جشن می گیرند.

خدای نور خورشید، نگهبان خورشید ما. Yarilo با آغاز خلقت، آغاز یک روز جدید همراه است.
یاریلو - خورشید در ساختار کهکشانی منظومه ستاره ای سواتی قرار دارد که راه پرون یا ایری بهشتی (کهکشان راه شیری) نیز نامیده می شود.
سواتی به عنوان یک سواستیکا چپ دست نشان داده می شود. در پایین یکی از آستین های سواستیکا سواتی یاریلو - خورشید است. او Trisvetny است، زیرا. سه جهان را روشن می کند: واقعیت، ناو، قانون. یاریلو - خورشید وارد صورت فلکی زیمون (گاو بهشتی یا به گفته دب صغیر مدرن) می شود که هشتمین ستاره این صورت فلکی است.
یاریلو در کتاب کولیادا پسر ولز و دیوا دودولا است.

همسر تایا یارینا، دختر سویاتوگور و پلنکا است.

تصویر یاریلا - خورشید اغلب در زندگی روزمره به شکل نمادهای مختلف سواستیکا و اسب به تصویر کشیده می شود.

در روسیه می‌گفتند: «یاریلو آدم خوبی است، سوار بر اسبی سفید می‌رود، تاج گلی بر فرهای بلوندش، دسته‌ای چاودار در دست چپ و چماق در دست راست دارد. یاریلو چاودار را تکان می دهد - مزارع چاق می شوند، دانه ها شروع به خوشه شدن می کنند. او چماق خود را تکان می دهد - رعد و برق غرش می کند، باران می بارد. هر جا اسب بایستد، علف ابریشم با گل های لاجوردی پهن می شود.» (با)

نام یاریلا در نام بسیاری از روستاهای اسلاوی حفظ شده است. اینها عبارتند از یاشیویچی، بیشه یاریلووایا و رودخانه یارین در بلاروس، میدان یاریلوو در بلاروس. منطقه کوستروما، دره یاریلف در منطقه ولادیمیر." (C)

روز یاریلا - خورشید در اوایل ژوئیه.

نقاشی های ایگور اوزیگانوف "اسب" و "یاریلا"

متن با استفاده از روش کامپایل گردآوری می شود.

بررسی ها

من متوجه شدم که معتقدان قدیمی، طبق منابع شما، خدایان بت پرست اسلاو را مورد احترام قرار می دهند، می توانیم نتیجه بگیریم که ایمان به مسیح اجباری است، از بالا با اراده شاهزاده تحمیل شده است. به همین ترتیب، اعتقاد به کمونیسم تحمیل شد.

بله، مومنان قدیمی احترام می گذارند خدایان ودایی. مسیحیان آنها را بت پرست می نامیدند.
ایمانداران قدیمی مسیحی هستند.
معروف است که مسیحیت با آتش و شمشیر در سراسر جهان گسترش یافت.