صفحه اصلی / کف بینی / لواشوو. کلیسای رستاخیز مسیح

لواشوو. کلیسای رستاخیز مسیح

منطقه یاروسلاول منطقه شهرداری منطقه نکراسوفسکی مختصات مختصات:  /  (G)57.6425 , 40.527222 57°38'33" n. w /  40 درجه و 31 دقیقه و 38 اینچ شرقی. د(G) 57.6425 درجه شمالی. w 40.527222 درجه شرقی. د (من) اولین اشاره قرن شانزدهم جمعیت حدود 1000 نفر ترکیب ملی روس ها ترکیب اعتراف ارتدکس منطقه زمانی +7 48531 UTC+3، در تابستان UTC+4 152262 کد شماره گیری 76 کد پستی 78 226 855 کد وسیله نقلیه کد OKATO

وب سایت رسمی

پیوندروستای لواشوو

لواشووو

- یک روستای باستانی واقع در 47 کیلومتری جنوب شرقی یاروسلاول، با جمعیتی حدود یک هزار نفر (2006). کلیسای رستاخیز فعال است.

از تاریخ روستا و کلیسا کلیسای رستاخیز در لواشوو، منطقه یاروسلاول. قبلاً در منشور ایوان وحشتناک ، وجود یک کلیسای سرد سنت نیکلاس و یک کلیسای گرم به افتخار جان کریسوستوم در دهکده ذکر شده است. معبد فعلی در سال 1779 ساخته شده است. کلیسای رستاخیز متعلق به نوع اصلی کلیساهای دو ستونی است که در قرن هفدهم در شمال روسیه توسعه یافت و در قرن هجدهم ابتدا به مناطق کوستروما و سوزدال و سپس در سراسر روسیه گسترش یافت. در غرب کلیسای تابستانی، یک سفره خانه چهار ستونی وسیع متعلق به اوایل قرن نوزدهم و یک برج ناقوس بلند به سبک باروک اواخر وجود دارد (N. S. Borisov، "حومه یاروسلاول"، خانه انتشارات هنری، مسکو، 1984).بانوی ما Hodegetria. از کلیسای رستاخیز در روستای Levashovo، منطقه Nekrasovsky، منطقه یاروسلاول آمده است. در سال 2001-2002 بازسازی شد. L. D. Rybtseva. نماد روستای Levashovo متعلق به نوع شمایل نگاری مادر خدا Hodegetria است. نمادهای متعددی از Hodegetria به معروف برمی گردد تصویر معجزه آسابانوی ما به مسیح شیرخوار به عنوان ناجی نوع بشر اشاره می کند. یکی از انواع این شمایل نگاری، نوع بانوی ما هودجتریا از اسمولنسک است که نماد منتشر شده به آن نزدیک است. نماد منتشر شده از کلیسای رستاخیز در روستای لواشوو می آید که قبلاً از قرن شانزدهم به صومعه یاروسلاول اسپاسو-پرئوبراژنسکی تعلق داشت. تصاویر ویران شده از کلیساهای صومعه اغلب به کلیساهای روستاها و سکونتگاه های صومعه منتقل می شد. شاید اینگونه بود که نماد مادر خدا هودجتریا به لواشووو آمد.

قدیمی‌ها می‌گویند وقتی در روستای یاروسلاو لواشوو، واقع در مرز با منطقه کوستروماهنگامی که نمایندگان جمع آوری فلزات رنگین وارد شدند، ساکنان (دهقانان صومعه سابق) برج ناقوس را محاصره کردند و اجازه ندادند ناقوس ها رها شوند. به لطف این، لواشووو را می توان یک دایره المعارف کوتاه از زنگ های یاروسلاول در نظر گرفت. قدیمی ترین زنگ در سال 1785 توسط استاد دیمیتری مارتینوف با وزن 104 پوند و 13 پوند ساخته شد. رنگ فلز تیره تر است، دکور کاملاً کم و کلاسیک است. زنگ دوم 300 پود توسط استاد کریستوفر کرپیشف نواخته شد. وجود تاریخ دوتایی روی ناقوس، 1803-1805، ظاهراً نشان می دهد که این زنگ دو بار ریخته شده است. پیش روی ما ریخته گری دوم است که حروف اولی حفظ شده است. هر دو زنگ با صاحب کارخانه، پورفیری گریگوریویچ، از مس او و با هزینه او زده شد.

ناقوس بزرگ بشارت تقریباً تمام فضای برج ناقوس را اشغال کرده است. این بزرگترین ناقوس Olovyanishnikovsky است. روی طرفهای قدرتمند آن به خط اسلاوی نوشته شده است: "این زنگ در یاروسلاول در یک کارخانه ریخته شد ... صاحب کارخانه ها - مشاور ، شهروند افتخاری اولین صنف ، تاجر ایوان پورفیریویچ اولوونیشنیکف ... وزن 505 pu 30 فو.» این زنگ به طور خاص برای روستای لواشوو، جایی که بیش از 160 سال در آن آویزان است، زده شد. برای کشور آشفته ما، چنین ثباتی بسیار نادر است. برج ناقوس با. به گفته انجمن فرهنگ موسیقی قدیمی روسیه، لواشووو از اسقف نشین یاروسلاول، با بهترین ناقوس های روسیه همتراز است: ایوان کبیر کرملین مسکو، ناقوس های کرملین روستوف، ناقوس های ترینیتی-سرگیوس لاورا و بسیاری دیگر. دیگران

بنگاه ها و مؤسسات

این روستا دارای یک مدرسه، یک مهدکودک، یک درمانگاه سرپایی، یک مرکز اجتماعی، یک اتاق دیگ بخار گاز و یک شعبه از بانک پس انداز روسیه است. مغازه های لبنیات و فرآوری گوشت متعلق به شرکت کشاورزی به همین نام وجود دارد.

در مورد مدرسه

مدرسه متوسطه لواشوفسکایا. منطقه شهرداری نکراسوفسکی شعار این مدرسه: میهن پرستی، گردشگری و تاریخ محلی مهم ترین زمینه های کار است.

لواشووو- روستایی باستانی در 47 کیلومتری شرق Oku از یاروسلاول.

کلیسای رستاخیز مسیح در سال 1779 توسط معمار S.A. Vorotilov ساخته شد.

قبلاً در منشور ایوان وحشتناک ، وجود یک کلیسای سرد سنت نیکلاس و یک کلیسای گرم به افتخار جان کریسوستوم در دهکده ذکر شده است. معبد فعلی در سال 1779 ساخته شده است. کلیسای رستاخیز متعلق به نوع اصلی کلیساهای دو ستونی است که در قرن هفدهم در شمال روسیه و در قرن هجدهم توسعه یافتند که ابتدا به مناطق کوستروما و سوزدال و سپس در سراسر روسیه گسترش یافت. در غرب کلیسای تابستانی، یک سفره خانه چهار ستونی وسیع متعلق به اوایل قرن نوزدهم و یک برج ناقوس بلند به سبک باروک اواخر وجود دارد (N. S. Borisov، "حومه یاروسلاول"، خانه انتشارات هنری، مسکو، 1984).

قدیمی‌ها می‌گویند که وقتی مأموران جمع‌آوری فلزات غیرآهنی به روستای یاروسلاو لواشووو، واقع در مرز منطقه کوستروما رسیدند، ساکنان (دهقانان صومعه سابق) برج ناقوس را محاصره کردند و به ناقوس‌ها اجازه ندادند رها شود به لطف این، لواشووو را می توان یک دایره المعارف کوتاه از زنگ های یاروسلاول در نظر گرفت. قدیمی ترین زنگ در سال 1785 توسط استاد دیمیتری مارتینوف با وزن 104 پوند و 13 پوند ساخته شد. رنگ فلز تیره تر است، دکور کاملاً کم و کلاسیک است. زنگ دوم 300 پود توسط استاد کریستوفر کرپیشف نواخته شد. وجود تاریخ دوتایی روی ناقوس، 1803-1805، ظاهراً نشان می دهد که این زنگ دو بار ریخته شده است. پیش روی ما ریخته گری دوم است که حروف اولی حفظ شده است. هر دو زنگ با صاحب کارخانه، پورفیری گریگوریویچ، از مس او و با هزینه او زده شد.

ناقوس بزرگ - بشارتگر - تقریباً تمام فضای برج ناقوس را اشغال کرده است. این بزرگترین ناقوس Olovyanishnikovsky است. روی طرفهای قدرتمند آن به خط اسلاوی نوشته شده است: "این زنگ در یاروسلاول در یک کارخانه ریخته شد ... صاحب کارخانه ها - مشاور ، شهروند افتخاری اولین صنف ، تاجر ایوان پورفیریویچ اولوونیشنیکف ... وزن 505 pu 30 فو.» این زنگ به طور خاص برای روستای Levashovo، جایی که بیش از 160 سال در آن آویزان است، زده شد. برای کشور آشفته ما، چنین ثباتی بسیار نادر است. برج ناقوس با. به گفته انجمن فرهنگ موسیقی قدیمی روسیه، لواشووو از اسقف نشین یاروسلاول، با بهترین ناقوس های روسیه همتراز است: ایوان کبیر کرملین مسکو، ناقوس های کرملین روستوف، ناقوس های ترینیتی-سرگیوس لاورا و بسیاری دیگر. دیگران

در امتداد بزرگراه یاروسلاول - کوستروما در نزدیکی روستای لواشوو، گردشگران قطعاً به سمت رودخانه خواهند رفت. نام زیباپرنسس، جایی که آنها آب کریستالی را از چشمه های محلی می چشند - افتخار لواشوویت ها.

http://levashovo-hram.prihod.ru/o_prikhode

http://ru.wikipedia.org/wiki/%CB%E5%E2%E0%F8%EE%E2%EE_%28%DF%F0%EE%F1%EB%E0%E2%F1%EA%E0 %FF_%EE%E1%EB%E0%F1%F2%FC%29

کلیسای رستاخیز در لواشوو، منطقه یاروسلاول. قبلاً در منشور ایوان وحشتناک ، وجود یک کلیسای سرد سنت نیکلاس و یک کلیسای گرم به افتخار جان کریسوستوم در دهکده ذکر شده است. معبد فعلی در سال 1779 ساخته شده است. کلیسای رستاخیز متعلق به نوع اصلی کلیساهای دو ستونی است که در قرن هفدهم در شمال روسیه توسعه یافت و در قرن هجدهم ابتدا به مناطق کوستروما و سوزدال و سپس در سراسر روسیه گسترش یافت. در غرب کلیسای تابستانی یک سفره خانه چهار ستونی وسیع از اوایل قرن نوزدهم و یک برج ناقوس بلند باروک اواخر وجود دارد.

N. S. Borisov، "حومه یاروسلاول"، انتشارات هنر. - مسکو، 1984



کلیسای لواشوف نمونه ای واضح و گویا از معماری باستانی اواخر قرن هجدهم است. این بنا که در زمان سلطنت کاترین دوم ساخته شده است، با یک چهارگوش بزرگ با پنج پیاز بزرگ - نشانگرهای معمولی مدرسه یاروسلاول - متمایز می شود. با این حال، معبد با طراحی دو ستونی خود از سنت یاروسلاول جدا شده است (کلیساهای یاروسلاو معمولاً دارای چهار ستون هستند)، اما در اینجا به طور کامل با تعلق آن به استان کوسترومای سابق توضیح داده می شود، جایی که کلیساهای دو ستونی کاملاً معمولی هستند. دکور به طور کلی در روح الگوها است ، یعنی معبد لواشوفسکی کاملاً قدیمی است ، معماری آن نوعی تلاش برای مقاومت در برابر راهپیمایی پیروزمندانه باروک است ، اشکال شهری که تا آن زمان قبلاً وجود داشت. حتی به سنت ساختمان سازی یاروسلاول نفوذ کرد، اما با درک مشتریان محافظه کار مواجه نشد. اما کنجکاو است که حجم اصلی پنج گنبدی با برج ناقوس چقدر هماهنگ است. فقط کمی جوانتر از چهارگوش اصلی است، اما در حال حاضر به طور کامل به سبک انتقال از باروک به کلاسیک تعلق دارد.



روستای باستانی Levashovo که بین یاروسلاول و کوستروما قرار دارد از اواسط قرن شانزدهم شناخته شده است. و با تزار ایوان مخوف مرتبط است. حداقل در سال 1566 ، حاکمیت منشوری صادر کرد که طبق آن لواشوو با تمام روستاها و زمین های بایر اطراف به صومعه اسپاسکی یاروسلاول منتقل شد. این روستا نزدیک به دو قرن در اختیار این صومعه بود. در این منشور همچنین از کلیساهای لواشوف به افتخار جان کریزوستوم (گرم) و سنت نیکلاس عجایب (سرد) یاد شده است. در مورد کلیسای رستاخیز که در مورد آن صحبت خواهد شد، در سال 1779 ساخته شد. خود اهل محله برای ساخت و ساز بودجه جمع آوری کردند. سپس چهار تخت در کلیسا سازماندهی شد - در واقع، رستاخیز مسیح، سنت نیکلاس عجایب، تثلیث مقدس حیات بخش و سنت دیمیتریوس روستوف. این بنا بر اساس سنت های شمالی ساخته شد که در آن زمان در کوستروما و سوزدال و سپس همانطور که کارشناسان خاطرنشان می کنند در سراسر روسیه بسیار محبوب شده بود.

برج ناقوس کلیسای رستاخیز که به سبک باروک اواخر ساخته شده است از جذابیت خاصی برخوردار است. اول از همه، زیرا معمار آن استپان آندریویچ ووروتیلوف، شگفت انگیزترین معمار زمان خود بود. استپان آندریویچ یک معمار خودآموخته بود. او در سال 1741 در شهرک بولشیه سولی که به خاطر منبت‌گران، سنگ‌تراش‌ها و هنرمندان شهرت داشت، به دنیا آمد. پدرش یک تاجر فقیر بود و در ابتدا استپان با او به ماهیگیری رفت و در رشته خیاطی و آهنگری تحصیل کرد. و سپس به هنرپیشه ای از سنگ تراشان پیوست و شروع به تسلط بر مهارت جدیدی کرد. علاوه بر این، او به طور کاملا مستقل طراحی و طراحی را به خود آموخت و در سی سالگی شروع به مطالعه هندسه و جبر و همچنین معماری کرد. ووروتیلوف کلیساها و مجتمع های معماری شگفت انگیزی را برپا کرد، اما به زودی نام او به طور غیرقابلی فراموش شد. حتی کلیسای جامع کاستروما کرملین را محققان یا به D. Ukhtomsky یا B. Rastrelli نسبت دادند. اما او معاصران خود را خوشحال کرد. محقق معماری روسی G. Lukomsky خاطرنشان کرد که "برج ناقوس که در کلیسای جامع توسط همان معمار S. Vorotilov ساخته شده است، با انبوهی از طاق‌ها، ستون‌ها و انواع تزیینات از دور، منظره‌ای خارق‌العاده را به نمایش می‌گذارد. با ابهت و عظمت پروازهای چشمگیر پلکانی که به آن منتهی می شود، خیره کننده تر است، به برج ناقوس شالوده خوبی می بخشد، و در زمستان، نیمه پوشیده از برف، پله های پلکان انتقالی نرم از زمین به آن ایجاد می کند. خود سازه، به طوری که پس از طوفان برف، به نظر می رسد که برج ناقوس از انبوه برف در حال رشد است. یک جزئیات جالب: ساخت مجتمع 12 هزار روبل هزینه داشت و به معمار برای کار خود 15 روبل پاداش داده شد!

اولین کار استاد را بازسازی برج ناقوس کلیسای ولادت در زادگاهش بولشایا سولی می دانند. سپس پروژه ای برای یک کلیسای رستاخیز دو طبقه با برج ناقوس در نرهختا وجود داشت. S. V. Demidov آنها را در مقاله "معمار S. A. Vorotilov" توصیف می کند: "تزیینات قاب سرسبز با "گوش" و "قطره اشک" ، قرنیزهای پروفیل چند شکسته ، ستون های جفتی ، قالب گیری گچبری پلی کروم در داخل و کنده کاری سرسبز نمادین با آیکون‌ها آثار نقاش با استعداد آندری دنیسوف این ساختمان را به یکی از زیباترین ساختمان‌های شهر تبدیل کرده است. به هر حال، این "طراحی" برج های ناقوس در نهایت تبدیل شد کارت ویزیتمعمار و ناقوس لواشوف هنوز به حق یکی از بهترین خلاقیت های معمار محسوب می شود. علاوه بر این، ووروتیلوف نویسنده طراحی برج ناقوس کرملین ریازان بود. معمار محل قرار گرفتن ناقوس و ارتفاع آن را تعیین کرد. با این حال، برخی اختلافات بین مقامات سکولار و کلیسا در مورد خود پروژه ایجاد شد. بنابراین، اجرا نشد، اگرچه در طول ساخت این تأسیسات تا حدی مورد استفاده قرار گرفت. علاوه بر معابد در بلشیه سولی و نِرِختا، استپان ووروتیلوف بسیاری از کلیساها و ساختمان های مدنی را در شهرهای دیگر طراحی و ساخت. بنابراین، مشخص است که معمار برای ساخت ردیف های آرد و نشیمن در کوستروما بر اساس طرح معمار استانی K. Kler قرارداد بسته و از طرف خود یک ستون و یک برج ناقوس دروازه اضافه می کند. جالب است که خود کلر، با دیدن رتبه های تقریباً تمام شده، از اضافه شدن ورتیلوف خشمگین شد. او احساس می کرد که این اضافات ایده او را خراب کرده و آن را به شدت غیرقابل اعتماد کرده است. خشم آنقدر شدید بود که کلر علیه ووروتیلوف شکایت کرد! با این حال ، روند هرگز شروع نشد - ووروتیلوف درگذشت و پسر و برادرش قبلاً صفوف را پر می کردند.

برج ناقوس باروک اواخر کلیسای رستاخیز نیز جالب است زیرا نوعی "موزه ناقوس های یاروسلاول" است. واقعیت این است که وقتی کلکسیونرهای فلزات غیرآهنی پس از انقلاب به لواشووو رسیدند، ساکنان محلی در نزدیکی کلیسا جمع شدند و ناقوس را احاطه کردند - آنها از زنگ ها دفاع کردند و اجازه ندادند آنها را پرتاب کنند. بنابراین در معبد همه آنها هنوز "بستگان" هستند. بنابراین، قدیمی ترین زنگ لواشوف به سال 1785 باز می گردد. مشخص است که توسط استاد دیمیتری مارتینوف از فلز تیره ریخته شد و آن را کاملاً لاکونیک تزئین کرد. وزن آن 104 پوند و 13 پوند (بیش از یک و نیم تن) است. دومی - سیصد پوند - توسط کریستوفر کرپیشف ساخته شد. این یک تاریخ ریخته گری دوگانه را نشان می دهد - 1803-1805. بنابراین به وضوح دو بار ریخته‌گری شد و در کلیسای رستاخیز اکنون به گفته کارشناسان، ریخته‌گری دوم با حروف اولی حفظ شده است. و بزرگترین زنگ - بلاگووست - بیش از پانصد پوند ، همانطور که بند روی آن می گوید ، در یاروسلاول در کارخانه "ریخته شد" ... صاحب کارخانه ها مشاور ، شهروند افتخاری اولین صنف ، بازرگان ایوان است. پورفیریویچ اولویانیشنیکوف."

کارشناسان کلیسای رستاخیز را به عنوان یک کلیسای کلیسای جامع طبقه بندی می کنند - این کلیسا برای "منطقه روستایی" بسیار بزرگ و بسیار غنی بود. به ویژه، نقاشی های دیواری شگفت انگیزی داشت (و تا به امروز باقی مانده است). اینها چیزی است که در ادامه در مورد آن صحبت خواهیم کرد... نقاشی های دیواری داخلی در اوایل دهه 1820 توسط ایزوگرافیانی که از روستای بولشیه سولی نیز دعوت شده بودند، نقاشی شدند. اینها دانش آموزان برادران معروف مدودف - یگور و سمیون کازاکوف و همچنین پیوتر واسیلیف بودند. وقتی به این نقاشی‌های دیواری نگاه می‌کنید، ارتباطی با نقاشی دانشگاهی ایتالیایی به‌طور غیرارادی ایجاد می‌شود - تکنیک هنرمندان روسی بسیار یادآور نقاشی‌های دیواری پمپئی است. بر روی دیوارهای کلیسای رستاخیز می توانید تصاویری از رواق های عتیقه، ستون ها، گچ بری ها و گریسای ها را مشاهده کنید. نقاشی های دیواری در سفره خانه نیز جالب هستند و صحنه های مختلف کتاب مقدس را به تصویر می کشند: بشارت، موسی در صحرا، موسی با الواح عهد، مسیر مسیح به گلگوتا و غیره.

پس از انقلاب، کلیسای رستاخیز در لواشوف بلافاصله تعطیل نشد. تا سال 1935 فعال باقی ماند، اما پس از آن سرنوشت غم انگیز اکثر کلیساها نیز برای آن رقم خورد. در ابتدا ساختمان به انبار تبدیل شد. اطلاعات مربوط به سال 1938 وجود دارد که در آن زمان کلیسای گرم به طور ناگهانی به جامعه محلی مؤمنان منتقل شد و کلیسای تابستانی برای نیازهای خانگی به مزرعه جمعی واگذار شد. همه چیز در دومی قرار داشت: شورای روستا، اداره گذرنامه، دادگاه، کاخ عروسی (!)، مرکز کمک های اولیه و حتی دفتر خدمات تشییع جنازه. سرنوشت قبرستان کلیسا غم انگیز بود. بزرگراهی به جای آن ساخته شد، بدون اینکه حتی بقایای افرادی که در آنجا دفن شده بودند دوباره دفن شوند. بنابراین، حجم عظیمی از داده ها در مورد ساکنان لواشوف از بین رفت.

در سال 1959 مصیبت دیگری برای کلیسای رستاخیز رخ داد. این بار یک فاجعه طبیعی بود - یک طوفان. آنقدر قوی بود که سقف کلیسا و همچنین سه گنبد معبد را خراب کرد. معلوم شد که همه اینها در دست مقامات محلی است: آنها مدتهاست برنامه هایی را برای بستن کلیسا در نظر گرفته بودند، و اکنون بهانه ای مناسب پیدا شده است - آنها می گویند، کلیسا اکنون در حال خراب شدن است، خدمت در آنجا غیرممکن است و بسیار خطرناک است - همه چیز در هر لحظه ممکن است فرو بریزد. اهل محله با این تصمیم موافق نبودند. آنها به مقامات مختلف شکایت نوشتند، حتی به مسکو رسیدند، اما همه بیهوده بودند.

وضعیت فقط در دهه 80 قرن گذشته شروع به تغییر کرد. در سال 1986، کلیسای رستاخیز در روستای لواشوا در فهرست آثار تاریخی و فرهنگی با اهمیت منطقه ای در منطقه یاروسلاول ثبت شد و دو سال بعد به مؤمنان بازگردانده شد. بازسازی طولانی آغاز شده است ...



از دیدگاه معماری، کلیسای رستاخیز در لواشوف نمونه ای لذت بخش از "معماری ترکیبی" است - تلفیقی از دستاوردهای چندین مدرسه معماری منطقه ای. در نتیجه چنین ترکیبی ، بنای یادبود برجسته ای ظاهر شد که یافتن صد در صد آنالوگ آن دشوار است.

اولاً، کلیسا از نظر طراحی غیرعادی است. این معبد دو ستونی است. چنین ساختارهایی نه تنها به خودی خود بسیار نادر هستند، بلکه مشخصه زمان و مکان دیگری نیز هستند. زمان - قرن XVI-XVII، مکان - شمال روسیه. آنها دو ستون بودند کلیسای جامع بشارتدر Solvychegodsk (ظاهراً این یکی از اولین معابد چنین است) کلیسای جامع تبدیلصومعه سولووتسکی، کلیسای تغییر شکلصومعه Kirillo-Belozersky. بسته به نوع ساختارها، طبل چنین معابدی یا در بالای مرکز چهارضلعی، بین ستون ها قرار دارد و توسط قوس محوری پشتیبانی می شود، یا بر روی یک جفت قوس طولی که از ستون ها به دیوار شرقی کشیده شده است، قرار دارد. طاق عرضی بین ستون ها و مستقیماً روی دیوار شرقی. از شمال روسیه، کلیساهای دو ستونی به سرزمین کوستروما و اطراف آن آمدند.

ثانیاً، حجم اصلی دو ستونی با ساختار پنج گنبدی عظیم "یاروسلاول" تاج گذاری شده است. سنت های این مدرسه نیز نابهنگام است - آنها به قرن هفدهم باز می گردند، خود یاروسلاول تا حدودی متفاوت ساخته شده است. اما چنین تاخیر زمانی به راحتی قابل توضیح است: به هر حال، روندهای معماری دیرتر از "مرکز" به حاشیه آمدند و مدت بیشتری در آنجا ماندند - به دلیل تمایل بیشتر استان به شیوه زندگی سنتی. در قرن هجدهم بود که وارثان درخشان مدرسه یاروسلاول مانند کلیسای جامع اسپاسو-پرئوبراژنسکی اوگلیچ، کلیسای ولادت باکره در روستای ولیکوی و اکنون کلیسای رستاخیز لواشوف به وجود آمدند، و دومی نیم قرن دیرتر از کلیساهای Uglich و Velikoye ساخته شده است!

ثالثاً، برج ناقوس کوستروما است که توسط یک معمار خودآموخته محلی استپان ووروتیلوف ساخته شده است که تکمیل روباز برج ناقوس را هم در لواشوف و هم در جاهای دیگر، نوعی "کارت تلفن" مدرسه معماری کوستروما ساخته است. . با دست سبک استپان ووروتیلوف، برج های ناقوس با پایانی بازیگوش به سبک باروک اواخر به طور انبوه در کوستروما، نرهختا، بولشیه سولی (نکراسوفسکویه فعلی) و لواشوف ظاهر شدند. توجه به پنجره های خوابگاهی در سقف شکل دار برج ناقوس و گلدسته کوتاه آن خالی از لطف نیست. معماری پنج گنبدی معمولی یاروسلاول، زمانی که گنبدهای عظیم نیمی از ارتفاع خود کلیسا را ​​تشکیل می دهند. درام مرکزی سبک است، بقیه کسل کننده هستند، اما به صورت تزئینی طراحی شده اند تا با درام مرکزی مطابقت داشته باشند. سرها با یک گاو آهن بزرگ فلزی پوشیده شده است. ساختار دو ستونی معبد در تزئینات نماهای چهارگوش جلوه گر شده است.

برخلاف کلیساهای چهار ستونی که اکثر آنها دارای یک تقسیم بندی سه قسمتی به وضوح مشخص هستند، نماهای کلیسای رستاخیز حتی سعی در تقلید ساختار سه بخشی ندارند. ستون های عریض که به صورت گروه بندی شده طراحی شده اند: سه نیم ستون، نما را به دو قسمت مساوی تقسیم می کنند. در نور دوم هر کدام، دو پنجره بزرگ با پلات بند به روح قرن هجدهم به طور متقارن قرار گرفته اند. زاکومارهای کاذب به طور تاکیدی تزئینی هستند. در طبقه پایین چهارگوش، تقارن از بین می رود. با پنجره هایی با ارتفاعات مختلف شکسته شده و درها به قسمت محراب معبد نزدیکتر شده اند. در نگاه اول، ممکن است به نظر برسد که این عدم تقارن ما را به دوران الگوسازی بازمی گرداند، اما اینطور نیست - این سنت ها قبلاً در نیمه دوم قرن 18 فراموش شده بودند. با این حال، در دکوراسیون طبقه پایین می توان تأثیر معماری سوزدال را مشاهده کرد (و اگر چنین است، اینجا چهارمین مدرسه منطقه ای است!) و مطمئناً از بهترین نمونه های الگوسازی الهام گرفته است. محراب بزرگ، سه قسمتی، با قاب‌های پنجره سنتی و دری است که در نزدیکی دیوار شرقی چهارگوش، یعنی در خود حصار محراب قرار دارد. سقف بلند به سطح قرنیز بالای نور دوم پنجره ها، زیر کاذب ترین سقف ها می رسد و بر مقیاس اپسید تأکید می کند.

مقیاس باشکوه و کاملاً "غیر روستایی" کلیسای رستاخیز در لواشوف امکان قرار دادن چهار محراب (از جمله نیمه تابستانی و زمستانی) را در یک ساختمان معبد امکان پذیر می کند: اصلی ترین - به نام رستاخیز مسیح، به نام تثلیث مقدس، به افتخار مقدسین نیکلاس شگفت انگیز و دیمیتریوس روستوف. متأسفانه، اغلب اوقات اندازه‌های بزرگ هنگام تعمیرات اساسی یا بازسازی کامل سازه‌ای که برای مدت طولانی از کار افتاده است، جنبه منفی دارند. به سادگی پول کافی برای همه چیز در یک زمان وجود ندارد. کلیسای رستاخیز نیز از این قاعده مستثنی نیست. خدمات الهی اکنون در کلیسای سنت نیکلاس (یکی از چهار کلیسای تاریخی) برگزار می شود، بقیه، از جمله کلیسای اصلی، در مراحل مختلف تعمیر هستند. ورودی کلیسا از طریق نارتکس زیر برج ناقوس است - یک درگاه با یک نقاشی دیواری باستانی تا حدی حفظ شده که عیسی مسیح را بالای آن نشان می دهد.

ما بلافاصله خود را در یک سفره خانه بزرگ با نمازخانه های جانبی می یابیم، جایی که مرمت در حال تکمیل است و خدمات در حال انجام است. بخش زیادی از اینجا مهر دوران باستان را دارد. شاید اولین چیزی که توجه شما را به خود جلب کند سایبان عظیم نصب شده روی دو ستون باربر با تزئینات برجسته گل است و در آنها نمادهای باستانی وجود دارد: در سمت چپ - شفاعت مادر خدای مقدس، در سمت راست سنت نیکلاس شگفت انگیز است. جنوب - نیکولسکی - نمازخانه عملیاتی است. در آن شمعدان های عظیمی از تزئینات تاریخی حفظ شده است. نمادهای راهروهای شمالی و جنوبی به همان سبک هشتی با شمایل ساخته شده اند: آنها یک طبقه، طلاکاری شده، با نقش های گل غنی است. در عوض، اینها نمادها به معنای معمول برای ما نیستند، بلکه موانع محراب هستند که از قرن هجدهم در کلیساهای ارتدکس ظاهر می شوند: پایین، محراب را پنهان می کنند، اما قسمت داخلی مخروط مجرای محراب را پوشانده اند. نقاشی های دیواری بازسازی شده، اصل از نیمه اول قرن نوزدهم.

تکنیک grisaille به طور گسترده در نقاشی ها استفاده می شود - تقلید از تسکین دیوارها با استفاده از سایه های مختلف همان رنگ. نماد اصلی حفظ نشده است، یک نماد مدرن به جای نماد گمشده نصب شده است. شاید بتوان گفت که کلیسای رستاخیز در زمینه حفظ نمادها بدشانس بود: از زمان بازگشت کلیسا به جامعه مؤمنان، چندین بار مورد سرقت قرار گرفته است: در سال 1997 و دو بار در سال 1998. در طول این دو سال، معبد بیست و هشت نماد را از دست داد. آنها هر چیزی را که به نظر سارقان می توانست ارزشی داشته باشد، با خود بردند. اول از همه، البته، آیکون ها، از جمله مادر خدا"Tolgskaya" و "Vladimirskaya". خوشبختانه، آنها نتوانستند شمعدان های باستانی را که از دوران پیش از انقلاب در کلیسا حفظ شده بود، با خود ببرند - دشوار بود، اما هر جا که توانستند، عناصر تزئینی را پاره کردند. از نمادهای باستانی، تصویر سنت نیکلاس دلپذیر و نماد مادر خدا "Hodegetria" حفظ شده است. اکنون تصویر مریم باکره در موزه یاروسلاول است 17 سال پیش توسط مرمتگر معروف، استاد هنر خود - لاریسا دیمیتریونا ریبتسوا، بازسازی شد.

از مجله " معابد ارتدکس. سفر به اماکن مقدس.» شماره 348، 2019

خورشید منبع حیات در این سیاره است. پرتوهای آن نور و گرمای لازم را فراهم می کند. در عین حال، تشعشعات فرابنفش خورشید برای همه موجودات زنده مخرب است. برای یافتن مصالحه ای بین خواص مفید و مضر خورشید، هواشناسان شاخص تابش فرابنفش را محاسبه می کنند که درجه خطر آن را مشخص می کند.

چه نوع اشعه ماوراء بنفش از خورشید وجود دارد؟

تابش فرابنفش خورشید گستره وسیعی دارد و به سه ناحیه تقسیم می شود که دو ناحیه آن به زمین می رسد.

  • UVA برد تابش موج بلند

    315-400 نانومتر

    پرتوها تقریباً آزادانه از تمام "موانع" جوی عبور می کنند و به زمین می رسند.

  • UV-B. تابش دامنه موج متوسط

    280-315 نانومتر

    پرتوها 90 درصد توسط لایه ازن، دی اکسید کربن و بخار آب جذب می شوند.

  • UV-C. تابش برد موج کوتاه

    100-280 نانومتر

    خطرناک ترین منطقه آنها به طور کامل توسط ازن استراتوسفر بدون رسیدن به زمین جذب می شوند.

هر چه ازن، ابرها و ذرات معلق در جو بیشتر باشد، اثرات مضر خورشید کمتر می شود. با این حال، این عوامل نجات دهنده دارای تنوع طبیعی بالایی هستند. حداکثر سالانه ازن استراتوسفر در بهار و حداقل آن در پاییز اتفاق می افتد. ابری بودن یکی از متغیرترین ویژگی های آب و هوا است. محتوای دی اکسید کربن نیز همیشه تغییر می کند.

در چه مقادیری از شاخص UV خطر وجود دارد؟

شاخص UV تخمینی از میزان تابش UV از خورشید در سطح زمین ارائه می دهد. مقادیر شاخص UV از 0 ایمن تا 11+ بسیار متغیر است.

  • 0-2 کم
  • 3-5 متوسط
  • 6-7 بالا
  • 8-10 بسیار زیاد
  • 11+ افراطی

در عرض های جغرافیایی میانی، شاخص UV فقط در حداکثر ارتفاع خورشید بالای افق به مقادیر ناامن (6-7) نزدیک می شود (در اواخر ژوئن - اوایل ژوئیه رخ می دهد). در خط استوا، شاخص UV در طول سال به 9 ... 11+ امتیاز می رسد.

فواید آفتاب چیست؟

در دوزهای کوچک، اشعه ماوراء بنفش از خورشید به سادگی ضروری است. پرتوهای خورشید ملانین، سروتونین و ویتامین D را که برای سلامتی ما ضروری هستند، سنتز می کند و از راشیتیسم جلوگیری می کند.

ملانیننوعی سد محافظ برای سلول های پوست در برابر اثرات مضر خورشید ایجاد می کند. به همین دلیل پوست ما تیره می شود و خاصیت ارتجاعی بیشتری پیدا می کند.

هورمون شادی سروتونینبر رفاه ما تأثیر می گذارد: خلق و خو را بهبود می بخشد و نشاط کلی را افزایش می دهد.

ویتامین Dسیستم ایمنی بدن را تقویت می کند، فشار خون را تثبیت می کند و عملکردهای ضد راشیتیسم را انجام می دهد.

چرا خورشید خطرناک است؟

هنگام آفتاب گرفتن، درک این نکته مهم است که مرز بین خورشید مفید و مضر بسیار نازک است. برنزه شدن بیش از حد همیشه با سوختگی محدود می شود. اشعه ماوراء بنفش به DNA سلول های پوست آسیب می رساند.

سیستم دفاعی بدن نمی تواند با چنین تأثیر تهاجمی مقابله کند. ایمنی را کاهش می دهد، به شبکیه آسیب می رساند، باعث پیری پوست می شود و می تواند منجر به سرطان شود.

اشعه ماوراء بنفش زنجیره DNA را از بین می برد

چگونه خورشید بر مردم تأثیر می گذارد

حساسیت به اشعه ماوراء بنفش به نوع پوست بستگی دارد. افراد نژاد اروپایی بیشترین حساسیت را نسبت به خورشید دارند - برای آنها محافظت از قبل در شاخص 3 مورد نیاز است و 6 خطرناک تلقی می شود.

در عین حال، برای اندونزیایی ها و آمریکایی های آفریقایی تبار این آستانه به ترتیب 6 و 8 است.

چه کسی بیشتر تحت تأثیر خورشید است؟

    افرادی که موهای روشن دارند

    رنگ پوست

    افرادی که خال های زیادی دارند

    ساکنان عرض های جغرافیایی میانی در طول تعطیلات در جنوب

    عاشقان زمستان

    ماهیگیری

    اسکی بازان و کوهنوردان

    افرادی که سابقه خانوادگی سرطان پوست دارند

خورشید در چه هوایی خطرناک تر است؟

این یک تصور غلط رایج است که خورشید فقط در هوای گرم و صاف خطرناک است. همچنین می توانید در هوای سرد و ابری دچار آفتاب سوختگی شوید.

ابری هر چقدر هم که متراکم باشد، میزان اشعه ماوراء بنفش را به صفر نمی رساند. در عرض های جغرافیایی میانی، ابری به طور قابل توجهی خطر آفتاب سوختگی را کاهش می دهد، که نمی توان در مورد مقصدهای سنتی تعطیلات ساحلی گفت. به عنوان مثال، در مناطق استوایی، اگر در هوای آفتابی می توانید در 30 دقیقه آفتاب سوخته شوید، سپس در هوای ابری - در چند ساعت.

چگونه از خود در برابر نور خورشید محافظت کنیم

برای محافظت از خود در برابر اشعه های مضر، دنبال کنید قوانین ساده:

    در ساعات ظهر زمان کمتری را زیر نور خورشید بگذرانید

    از لباس های رنگ روشن، از جمله کلاه های لبه پهن استفاده کنید

    از کرم های محافظ استفاده کنید

    عینک آفتابی بزن

    در ساحل بیشتر در سایه بمانید

کدام ضد آفتاب را انتخاب کنید

ضد آفتاب ها از نظر درجه محافظت در برابر آفتاب متفاوت هستند و از 2 تا 50+ برچسب گذاری می شوند. اعداد نشان دهنده نسبت تابش خورشیدی است که بر محافظت کرم غلبه کرده و به پوست می رسد.

به عنوان مثال، هنگام استفاده از کرم با برچسب 15، تنها 1/15 (یا 7 ٪) از اشعه ماوراء بنفش به لایه محافظ نفوذ می کند. در مورد کرم 50، تنها 1/50 یا 2٪، روی پوست تأثیر می گذارد.

کرم ضد آفتاب یک لایه بازتابنده روی بدن ایجاد می کند. با این حال، درک این نکته مهم است که هیچ کرمی نمی تواند 100٪ اشعه ماوراء بنفش را منعکس کند.

برای استفاده روزمره، زمانی که زمان سپری شده در زیر نور خورشید از نیم ساعت تجاوز نمی کند، کرم محافظ 15 کاملاً مناسب است برای برنزه شدن در ساحل، بهتر است 30 یا بیشتر مصرف کنید. با این حال، برای افرادی که پوست روشن دارند، استفاده از کرم با برچسب 50+ توصیه می شود.

نحوه استفاده از ضد آفتاب

کرم باید به طور یکنواخت روی تمام پوست های در معرض از جمله صورت، گوش ها و گردن استفاده شود. اگر قصد دارید برای مدت طولانی آفتاب بگیرید، کرم را باید دو بار استفاده کنید: 30 دقیقه قبل از بیرون رفتن و علاوه بر این، قبل از رفتن به ساحل.

لطفا دستورالعمل کرم را برای حجم مورد نیاز برای استفاده بررسی کنید.

نحوه استفاده از ضد آفتاب هنگام شنا

کرم ضد آفتاب باید هر بار بعد از شنا استفاده شود. آب لایه محافظ را می‌شوید و با انعکاس اشعه‌های خورشید، دوز دریافتی اشعه ماوراء بنفش را افزایش می‌دهد. بنابراین، هنگام شنا، خطر آفتاب سوختگی افزایش می یابد. با این حال، به دلیل اثر خنک کننده، ممکن است سوختگی را احساس نکنید.

تعریق زیاد و پاک کردن با حوله نیز دلایلی برای محافظت مجدد از پوست است.

لازم به یادآوری است که در ساحل، حتی زیر یک چتر، سایه محافظت کامل را ارائه نمی دهد. شن و ماسه، آب و حتی چمن تا 20 درصد از اشعه ماوراء بنفش را منعکس می کنند و تاثیر آن ها را بر روی پوست افزایش می دهند.

چگونه از چشمان خود محافظت کنیم

نور خورشید منعکس شده از آب، برف یا ماسه می تواند باعث سوختگی دردناک شبکیه شود. برای محافظت از چشمان خود، از عینک آفتابی دارای فیلتر UV استفاده کنید.

خطر برای اسکی بازان و کوهنوردان

در کوهستان، "فیلتر" اتمسفر نازک تر است. به ازای هر 100 متر ارتفاع، شاخص UV 5٪ افزایش می یابد.

برف تا 85٪ از اشعه های فرابنفش را منعکس می کند. علاوه بر این، تا 80٪ از نور فرابنفش منعکس شده توسط پوشش برف دوباره توسط ابرها منعکس می شود.

بنابراین، در کوهستان، خورشید خطرناک ترین است. محافظت از صورت، پایین چانه و گوش ها حتی در هوای ابری ضروری است.

در صورت آفتاب سوختگی چگونه با آفتاب سوختگی مقابله کنیم

    از یک اسفنج مرطوب برای مرطوب کردن محل سوختگی استفاده کنید.

    روی نواحی سوخته کرم ضد سوختگی بمالید

    اگر درجه حرارت شما افزایش یافت، ممکن است به شما توصیه شود که از یک داروی ضد تب استفاده کنید

    اگر سوختگی شدید است (پوست به شدت متورم می شود و تاول می زند)، به پزشک مراجعه کنید