صفحه اصلی / کف بینی / آیا گناهان مدرن وجود دارد؟ زن و زشت آیا کشیدن ناخن گناه است؟

آیا گناهان مدرن وجود دارد؟ زن و زشت آیا کشیدن ناخن گناه است؟

متروپولیتن آتاناسیوس لیماسول

همانگونه که خدا آفریده بمان تا اول از همه با خودمان زیبا رفتار کنیم تا از خودمان شروع کنیم تا نخواهیم خود را تحقیر و مسخره کنیم. گاهی می پرسند:

-آیا آرایش کردن گناه است؟

گناه نیست هر طور که می خواهی نقاشی کن! اما مشکل چیست؟ این واقعیت که شما در حال جایگزینی خود هستید. یا یک گوشواره می پوشید - و دیگری به شما نگاه می کند و از خود می پرسد: چگونه می توانید تحمل کنید؟ و چرا آن را روی ابروی خود گذاشتی؟ باشه، اما مثل مگسی که روی پیشانی ات نشسته آزارت نمی دهد؟

یا می آید چیزی بگوید و چیزی از موهایش آویزان می شود و به چشمش می رود. خب بچه ها این همه چرا؟ یا چند چکمه و باید درخواست بدهید تلاش های ویژهبرای حفظ تعادل

در واقع گاهی از خودم این را می پرسم. از صومعه می نشینم و از بالا به آنها نگاه می کنم، جایی که سکوت حکمفرماست و از دور صدای توقف ماشینی را می شنوم و او پاشنه هایش را کلیک-کوب-کوب می کند تا وارد معبد شود. در داخل، شاید در حال خواندن انجیل هستند و سکوت کامل حاکم است. و بعد می گوید:

- من به کلیسا نمی روم زیرا وقتی داخل می شوم همه برمی گردند و به من نگاه می کنند!

خوب، البته، آنها نگاه می کنند اگر مردم را هشدار دهید! چطور ممکنه آدم نگاه نکنه تو چی پوشیده ای و با چی اومدی اینجا! این را که دیدند سرشان چرخید!

بچه ها احترام از خودتون شروع میشه خوب، خوب، این در ذات یک زن است که خودش را تزئین کند، این درست است، و، البته، او باید لباس خوب بپوشد. اما ما فقط به اندازه ای نیاز داریم. زیبایی در حد اعتدال است. افراط و تفریط غیرضروری است، زیرا در این صورت انسان میزان خود را از دست می دهد و دیگر نمی تواند درست و نادرست را بفهمد، چون حس تناسب ندارد، این احساس را از دست داده که با این کار دیگران را به چالش می کشد. وقتی به او می گویی:

- فرزندم، این تحریک کننده است! - از شما می پرسد:

- چرا؟ چگونه این می تواند تحریک کننده باشد؟

او این را نمی‌فهمد زیرا دیگر اندازه‌گیری ندارد.

ما باید یاد بگیریم که قدر دیگران و خود خدا را بدانیم. شکرگزاری از خدا به تدریج به وجود می آید: ابتدا شروع به ارزش گذاری برای خود می کنید، به خود، بدن خود، چهره خود احترام می گذارید، از آن مراقبت کنید، اما به شکلی زیبا، با احترام به خود، بدون تغییر چهره. بعد وقتی به خودت احترام گذاشتی، به پدر و مادر، معلم، برادر، همسایه، عمو، همسرت احترام می گذاری.

اینگونه زندگی ما زیبا می شود، زیرا آنچه به دیگری می دهی به تو برمی گردد. اگر شما یک وحشی هستید، پس با شما به همان شیوه رفتار می شود. بنابراین، باید روی خودمان کار کنیم و وقتی کاری انجام می‌دهیم، بنشینیم و از خود بپرسیم: «چرا به چه دلیل این کار را انجام می‌دهم؟ او 15 گوشواره گذاشت و آنها را از بالا به پایین به سر خود آویزان کرد. چرا؟ برای زیبایی؟ ولی قشنگ نیست پس دلیل چیست؟ چه انگیزه ای من را برای انجام این کار تحریک می کند؟ باید انگیزه را ببینیم، یعنی خودمان را بررسی کنیم، اما نه با رنج روحی، بلکه برای اینکه روی خودمان کار کنیم.

وقتی برای اولین بار کلمه «معنویت» را حدود هفت سال پیش در یکی از مجلات براق روسی خواندم، گیج شدم. این در مورد نوعی آبگرم اروپایی و میلانی بود.

کلمه عجیب «اسپا» معنای روشنی ندارد. بگذارید اینطور بیان کنیم: آبگرم مکانی است که زنان دنیا برای استراحت به آنجا می روند. به نظر آنها آرامش بخش بسیار مهمی از زندگی آنهاست. آنها در مجلات خود می نویسند: «مردم معمولاً از یک درمان آبگرم انتظار آرامش شاد و سر خالی دارند.

تمام این مه به منظور توصیف رویه‌ها ایجاد می‌شود، که انواع «درمان‌ها» و ماساژها هستند، معمولاً بر اساس شیوه‌های مختلف بت پرستی - از سرخپوستان مایا گرفته تا یوگا. برای خانم های مدرنآنها همه اینها را بسیار دوست دارند و از آنجایی که فعلاً قسمت تاریک خواسته های آنها از خود پنهان می ماند، با تمام وجود تلاش می کنند تا آرامش داشته باشند.

"بیا ساکت باشیم و راحت باشیم"

ما روغن خود را با نگهداری آن تزریق می کنیم مهتاب"- یک مرد جوان قد بلند و لاغر که چند سال در جایی در تبت زندگی می کرد در مورد ماساژ تبتی صحبت می کند. شیوه هایی که او به کار می برد نه تنها به فیزیولوژی، بلکه به "وضعیت ذهن" نیز مربوط می شود. - و دومی به میزان بسیار بیشتری. به بیان دقیق، ماساژ تبتی یک تمرین معنوی است که به اصطلاح در ابتدا توسط مشتری بدون توجه انجام می شود. این مشتری معمولی که از دانشی که می‌توانست در خانواده دریافت کند، اما دریافت نکرده بود، یک «لوح خالی» است و تقریباً مانند هر فردی که فقط یک زندگی مادی دارد، به طور مبهم احساس گرسنگی معنوی خاصی در درون خود می‌کند. به کسی که متعهد می شود آن را خاموش کند اعتماد می کند.

"معنویت" - این یک مقاله ردیابی از انگلیسی است: معنویت چیزی است که در مورد آن است ما در مورد، یادم می آید، من را روشن کرد. فقط فکر کنید: آن دختری که اولین بار در مقاله اش این کلمه را دیدم، در سالن آبگرم به دنبال معنویت بود!

و می توانیم بگوییم که او او را پیدا کرده است: با دیدن عکس های جدید او در یکی از شبکه های اجتماعی، که در جایی در تبت گرفته شده است، یا شکار چهره زیبای او در یک ژست پیچیده در آپارتمانی در مسکو، با ناراحتی فکر می کنم که به آن دسته تعلق دارم. که راز وحشتناک او را می دانند لحظه ای فرا رسید که او در یک کلینیک روانپزشکی قرار گرفت - البته فقط یوگا مقصر نبود، بلکه اکنون کسی نبود که به او کمک کند. بستگان او، آتئیست‌های معمولی پس از شوروی، در دوره‌های تشدید، با قلاب یا کلاهبردار، پرنده عجیب و غریب خود را به دیوانخانه می‌رانند - و این تنها چیزی است که او اکنون می‌تواند روی آن حساب کند.

این کشور پر از سالن های عجیب و غریب است. هر جزئیات داخلی، صداها و بوها شما را در حالت آرامش کامل غوطه ور می کند. اما مهمترین چیز: استادان بالی در اینجا کار می کنند - شعبده بازانی که روسی هم صحبت می کنند. با این حال، کلمات غیر ضروری هستند - بیایید ساکت بمانیم و آرام باشیم،" آنها در مورد یکی از آنها می نویسند.

شبکه دیگری یکی از فعالیت‌های خود را «نزدیک به آموزه‌های هندوئیسم» می‌داند و توضیح می‌دهد که «هدیه شفا از بالا فقط به افراد با ایمان واقعی داده می‌شود» و عکسی از جادوگران خود منتشر می‌کند که نه فقط در هر کجا، بلکه ثبت شده است. در پس زمینه معبد مقدس سیمئون استولپنیک در پووارسکایا. یکی از دختران که دستان خود را به نشانه تبریک بالیایی جمع کرده است، دقیقاً زیر تصویر مریم باکره که در قسمت بیرونی محراب این معبد باستانی قرار دارد، ایستاده است.

«سلامتی فلسفه سعادت انسان در همه عرصه‌های زندگی او است: روحی، اجتماعی و جسمی. هر کسی که بر اساس فلسفه تندرستی زندگی می کند، فارغ از سن، موفق، پر انرژی، خوش بین و شاد است. پس از کپی بی شرمانه این مطلب از ویکی پدیا، شاید ذکر یک چیز دیگر را محدود کنیم - صنعت سلامتی، همراه با تکنیک های شرقی، که قلمرو قابل توجهی را در بازار عمومی صنعت زیبایی به طور محکم تسخیر کرده است و نه تنها و خیلی چیزها را نشان می دهد. «فلسفه» به عنوان یکی از «ادیان» دوران معاصر.

همه این ادیان به یک چیز منتهی می‌شوند - کیش بدن، شاید به شیوه‌ای که در هیچ یک از زمان‌های بت پرستی باستان شناخته شده نبوده است، زیرا هرگز تا به حال تلاش زیادی برای اطمینان از پیر نشدن بدن به مدت طولانی انجام نشده است. تا حد امکان

علم لذت

این احتمالاً خیلی خنده دار نیست، اما با این وجود: یکی از روش های جوان سازی دراکولا تراپی نام دارد. نام روسی چندان هدفمند نیست - فقط پلاسمولیفتینگ: پلاسمای به دست آمده از پوست بیمار به داخل تزریق می شود خون خود، که در یک سانتریفیوژ تحت پردازش خاصی قرار گرفته است. آنها می گویند حتی موهای شما جوان تر به نظر می رسد.

عجیب نیست. فناوری های علمی پیشرفته در قرن بیست و یکم محافظ جوانی و زیبایی است. "به دلیل نفوذ شبکه ای از پرتوهای قدرتمند مادون قرمز، فعال شدن فیبروبلاست ها و تشکیل کلاژن جدید حاصل می شود." - به نظر می رسد که این قطعه ای از یک کتاب درسی فیزیک است، اما نه، این فقط توصیفی از تأثیر برخی از پیوست های مادون قرمز است که به شما امکان می دهد بدون توسل به مداخله جراح پلاستیک، پوست را "سفت" کنید.

پیشرفت تا کجا پیش رفته است، ذهن بی تجربه شگفت زده می شود، فقط "تزریق زیبایی" بدنام را انجام دهید. اما امروزه بوتاکس که عضلات ناحیه تزریق را بی حرکت می کند و باعث می شود زنان نه تنها چین و چروک ها را از دست بدهند، بلکه حالات طبیعی صورت خود را نیز از دست بدهند یا Restylane که خلأهای پوست افتاده پوست پیری را پر می کند، پیر به نظر می رسد. - مد روز و حتی به نوعی زیبا.

برای مثال، تکنیک Silhouette در اینجا وجود دارد بالابربر اساس استفاده از نخ های پلی پروپیلن ابتکاری، وام گرفته شده از جراحی و چشم پزشکی: برای کسانی که مایلند، این نخ ها از طریق برش های کوچک در ناحیه گیجگاهی وارد می شوند - و دختران در مقابل چشمانشان جوان تر به نظر می رسند. و نه تنها دختران: این روش، که هیچ اثری از خود باقی نمی گذارد، برای مردان نیز توصیه می شود. حتی ترماژ که با امواج رادیویی با فرکانس بالا روی پوست تأثیر می گذارد، از قبل مثل دیروز به نظر می رسد.

امروزه، لیزر حتی می تواند تعریق بیش از حد را که به نام افتخار آمیز هیپرهیدروزیس شناخته می شود، تسکین دهد.

همه اینها واقعاً شبیه یک دارو است: هنگامی که شروع به "بهبود" خود می کنید، متوقف کردن آن دشوار است، به خصوص که قدرتمندترین صنعت هر روز آماده ارائه چیزی جدید، انقلابی و با فناوری پیشرفته است.

و باید گفت کاهنانی که در اعترافات و موعظه ها به ما می گویند که ما به جسم اهمیت می دهیم، اما نمی خواهیم مراقب روح باشیم، حتی نمی توانند تصور کنند که امروز پشت سرشان چه ورطه هایی پنهان شده است. به زبان ساده.

بهترین ها برای کودکان

صبح زنی با دختری بلوند حدودا هشت ساله وارد سالن زیبایی می شود. بلافاصله مشخص می شود که این یک دختر دمدمی مزاج است: او به دور خود می چرخد، ناله می کند و کمی بی ادب است، اما دختران از پذیرایی از قبل به سمت او هجوم آورده اند و دست های خود را به صورت لمسی روی سینه خود جمع کرده اند. آرایشگر ظاهر می شود: با شجاعت دست دختر را می گیرد و او را به دنیای آینه های درخشان هدایت می کند. یک ساعت و نیم بعد، دختر دوباره پشت میز پذیرش ظاهر می شود. اکنون موهای بور و ژولیده او با فرهای کالباسی تند و زننده حالت داده شده است، و او نیز مانند یک مد روز بزرگسال، انگشتانش را دراز کرده و به تازگی ناخن هایش را درست کرده است، روی ناخن هایش می زند. مدیران سالن جیغ زدند: «تبریک، تبریک، شما اولین مانیکور خود را انجام دادید!» و دختر و مادرش با افتخار وارد طوفان برفی مسکو می شوند.

"IN اخیرامانیکور کودکان بسیار محبوب شده است. اصلاً مضر نیست که به کودک یاد دهیم مراقب ظاهرش باشد، - وب سایت شبکه را متقاعد می کند که یکی از سالن های آن به طور خاص برای کودکان کار می کند. در نهایت، مانیکور کودکان یک راه عالی برای مبارزه با اونیکوفاژی - جویدن ناخن ها و پوست اطراف آنها است.

این استدلال حیله گرانه شبیه به کسانی که توصیه می کنند "برای سلامتی خود رابطه جنسی داشته باشید"، اما واقعیت یک واقعیت است: امروزه سالن های مسکو آماده ارائه آرایش به کودکان - یا بهتر است بگوییم، مادران دیوانه آنها - "روش های مراقبت از بدن ترمیمی و بهبود بخشند. ” و ” ماساژ صورت و بدن ” و ” مراقبت جامع از پوست ” .

به طور خلاصه، هر چیزی که به سرعت «خانم‌ها و آقایان جوان» را، به قول بچه‌ها، به فاصله‌ای می‌رساند که دیر یا زود آن‌ها را به هیولا «زنان خانه‌دار واقعی نیویورک» خواهد برد. لازم نیست خیلی دقت کنید تا متوجه شوید: دیر یا زود، افرادی که عاشق صنعت زیبایی می شوند، مانند برادران و خواهران به یکدیگر شبیه می شوند. استخوان‌های گونه‌شان بلند می‌شود، بینی‌هایشان کوتاه می‌شود و لب‌هایشان می‌چرخد، شخصیت‌شان به‌شدت بدتر می‌شود، و تشخیص نه دستاوردهای یک متخصص زیبایی و جراح، بلکه ویژگی‌های خالق در آنها به طور فزاینده‌ای دشوار می‌شود.

اما این افراد "معنوی" بسیار "موفق" هستند - و "باور به خود" به آنها در این امر کمک می کند.

افراد «معنوی».

کسانی که خود را باور دارند با شفقت بیگانه نیستند - بالاخره طبیعت زنان را نمی توان به طور کامل تغییر داد - اما شفقت نیز ویژگی های خاصی در آنها پیدا می کند.

عشق به حیوانات یکی دیگر از علایق واقعی آنهاست. به عنوان مثال، زنان «معنوی» بسیار نگران هستند که آیا رژ لب‌هایشان روی خرگوش‌های فقیر آزمایش شده باشد، اما از اینکه می‌دانند از پوست انسان که مخصوصاً برای این منظور رشد کرده است، برای تولید لوازم آرایشی استفاده شده است، به عنوان مثال، در مورد L» بسیار نگران هستند. گروه شرکت های Oréal، کلیه آزمایشات بالینی محصولات بر روی کشت بافت پوست Epi انجام می شود اسخویشاوندان. لایه‌های پوست انسان بر روی کلاژن رشد می‌کند، که منبع غرور خاصی برای L"Oréal است که 20 سال برای توسعه منحصر به فرد خود صرف کرده است.

زنان «معنوی» نیز به شدت نگران محیط زیست هستند، اخبار تغییرات آب و هوایی را با خشم دریافت می‌کنند و دیگران را به جز خودشان مقصر می‌دانند و با کمال میل به کارهای خیریه می‌پردازند. آنها عمدتاً با سرطان سینه مبارزه می کنند (که سخت نیست، زیرا هر از گاهی غول های آرایشی و بهداشتی اعلام می کنند که بخشی از سود حاصل از فروش برخی محصولات را برای مبارزه با این بیماری مصرف می کنند) و به حیوانات کمک می کنند. برای افراد بی خانمان یا در آفریقا، واقعاً مهم نیست: نکته اصلی این است که زن "معنوی" این احساس را دارد که بیهوده زندگی نمی کند. اما او هرگز به خانه سالمندان یا بیمارستانی که بیماران سرطانی در آن هستند نمی رود، زیرا قلب او "نمی تواند تحمل کند".

چه بگویم؟ احتمالاً هیچ چیز، به جز این که همه اینها نتیجه جستجوی "خوشبختی شخصی" است - دین دیگری از دنیای مدرن، که در صورت تمایل، دفعه بعد در مورد آن صحبت خواهیم کرد.

بسیاری از مردم می دانند که در تعطیلات کلیساهیچ کاری نمی توان انجام داد، اما تعداد کمی از مردم می دانند که چرا چنین ممنوعیتی بوجود آمد. منظور از این گونه تابوها این است که عید برای خدا باشد نه برای امور دنیوی. توصیه می شود چنین روزهایی را به مراقبت و گفتگو با عزیزان اختصاص دهید.

در تعطیلات کلیسا چه کارهایی را نباید انجام دهید؟

توجه به این نکته حائز اهمیت است که این نظر که در چنین روزهایی باید هر گونه کار فیزیکی را حذف کرد، نادرست است و فقط یک افسانه است. در واقع، لیست خاصی از محدودیت ها وجود دارد که بیشتر یک تهدید محسوب می شوند تا یک تهدید.

بسیاری از مردم علاقه مند هستند که چرا خیاطی در تعطیلات کلیسا ممنوع است و اگر این ممنوعیت نقض شود چه اتفاقی می افتد. از زمان های قدیم، مردم در چنین روزهایی، به ویژه در کریسمس، سوزن بر نمی داشتند، زیرا این امر می تواند منجر به از دست دادن بینایی یکی از بستگان نزدیک آنها شود.

سایر ممنوعیت ها در تعطیلات کلیسا:

موضوع داغ دیگر این است که چرا نمی توانید در تعطیلات کلیسا لباس بشویید. در واقع این ممنوعیت نیز به این دلیل به وجود آمد که در چنین روزهایی ارزش آن را دارد که برای خدا و عزیزان وقت بگذاریم و در خانه کار نکنیم.

این موضوع، متأسفانه، یکی از موضوعات مورد بحث در جامعه ارتدوکس ما، به ویژه در بین مخاطبان زن بوده و هست.

از آنجایی که خدمتکار متواضع شما دوره گریم را گذرانده و در واقع مدت زیادی است که آرایش می کند، می توانم چند کلمه در این مورد بگویم.

"آیا آرایش کردن در حال حاضر گناه است؟" بستگی به احساس زن نسبت به این روند دارد. گاهی می شود اینگونه صدا کرد: «وای پروردگارا چه بد کردی، این چه رنگ لب است؟ چرا چشم ها اینقدر بی بیان هستند؟ مژه ها، ضخیم تر و بلندتر کردن مژه ها غیرممکن است، اینطوری انجام می شود!» - و زن اصلاح می کند که به نظر او حق تعالی موفق نشد. در این صورت گناه است، باید اقرار کرد. اگر زن بخواهد به شوهرش یادآوری کند که خداوند چقدر او را زیبا آفریده است و در جایی کمی "درخشندگی" اضافه کند تا توجه شوهرش را جلب کند، به نظر من در این کار گناهی نیست. - کشیش الکسی می نویسد.

روزی روزگاری، هنگامی که به کلیسا می رفتم، من، دختری هفده ساله، تمایل داشتم که به طور کامل از ماهیت پیام پولس رسول پیروی کنم - که "یک زن نباید خود را زینت دهد". من مستقیماً این را فهمیدم و اصلاً از پوشیدن جواهرات دست کشیدم، موهایم را اصلاح نکردم، خوب لباس نپوشیدم، استفاده از لوازم آرایش یا مراقبت از پوست را متوقف کردم. البته احساس می کردم گوسفند سیاهی هستم، حالم خیلی بد و تلخ بود. نمی خواستم در آینه نگاه کنم. من نمی خواستم به تعطیلات بروم. جوان ها به من نگاه نمی کردند. در کل زندگی داشت از هم می پاشید! 🙂

در نهایت تسلیم ترغیب دوستان و مادرم شدم و جلوی این رسوایی را گرفتم. من برای خودم تصمیم گرفتم که اکنون این سبک زندگی برای یک زن شهری مناسب نیست، که باید مطابق با موقعیت خود، بدون اینکه اطرافیانم را در وسوسه کنم، شایسته به نظر برسم. اگر اكنون زيبا شونه كردن موهايش، خوب لباس پوشيدن و آرايش كردن را براي زن شايسته مي دانند، اين كاري است كه بايد با رعايت اعتدال و سليقه كرد.

بنابراین، آرایش از نظر تاریخی چیست؟

زن از خودش مراقبت می کندتحت هر شرایطی، حتی در جنگ در سنگرها، حتی در حال تجربه یک سوگ: تمام شب برای شوهر مرده اش هق هق می کند، اما سپس صورتش را به صورت غلیظ با کرم مغذی آغشته می کند و با آرایش دقیق به مراسم تشییع جنازه می آید.

لوازم آرایشی قبلا استفاده شده است مصر باستان: از آنتیموان، رژ لب روشن، خط چشمانشان با رنگ سبز، خود را با خالکوبی تزئین می کردند، از عطرها و روغن های معطر استفاده می کردند و قرن ها قبل. دوران جدید، یعنی ولادت مسیح، "معجون برای رنگ آمیزی صورت" ترفندهای بدخواهانه مشخصه نژاد زنانه فریبنده در نظر گرفته شد. قدیس جان دمشقی (قرن هشتم) اغواگران را کسانی می نامید که صورت خود را مانند چمنزاری گلدار نقاشی می کنند، گونه های خود را با رنگ های مختلف سرخ می کنند، صورت خود را با نشاسته سفید می کنند، چشمان خود را سیاه می کنند، گردن، بازوها و موهای خود را با جواهرات طلا تزئین می کنند. ، و از بخورهای مختلف استفاده کنید. اما افسوس که همیشه تقوا در رقابت با میل زنان به زیبایی، آنطور که آنها می فهمند، شکست می خورد.

از طرفی در مشرق زمین از زمان مصر باستان با آنتیموان (سرمه) رنگ آمیزی چشم ها صورت گرفته است، زیرا اولاً چشم را ضد عفونی می کند، ثانیاً عصب بینایی را تقویت می کند و ثالثاً از پوست نازک دور چشم محافظت می کند. تابش خورشیدی و هنوز هم آنجا در شرق این کار را می کنند و نه تنها زنان، بلکه مردان نیز!

در اروپای غربیدر ابتدا، مردان اشرافی در قرن شانزدهم شروع به استفاده از آرایش و رژ لب کردند. این مد - سفید کردن صورت، خط چشم، پوشیدن مگس و استفاده از رژ لب - از ترکیه آمده است. سپس اشراف از این مد پیروی کردند و به دنبال آن زنان دمیموند قرار گرفتند. شیک پوش بودن، با لب‌های «قلبی شکل» و با نقاط سیاه که بر زیبایی تأکید می‌کردند، «منظره‌های جلویی» بود. متعاقباً، تحت تأثیر افکار پروتستانی و لوتری، کل مد تجمل گرایی و هر چیزی که با عادات اشرافی مرتبط بود مورد انتقاد قرار گرفت. از جمله آرایش.

در روسیه، مد برای آرایش، همچنین از شرق، در مد شهری بسیار گسترش یافته است. در قرن پانزدهم، زنان خانواده‌های ثروتمند، بدون چهره‌ای که به شدت سفید شده، گونه‌های قرمز، ابروها و مژه‌های پرپشت سیاه‌شده به خیابان می‌رفتند، مورد انتقاد عمومی قرار گرفتند. این مد کاملاً با تقوا و تقوا همراه بود.

در طول قرن 19 و 20، مدهای آرایش آمد و رفت.

رژ لب، مانند بسیاری از لوازم آرایشی دیگر، در مصر باستان اختراع شد.
در آن زمان رژ لبی با رنگ های روشن و تیره استفاده می شد که از اخرای قرمز و اکسیدهای آهن طبیعی تهیه می شد. او لب هایش را از نظر بصری نازک تر و برازنده تر کرد. یونانیان باستان رژ لب را از مصریان قرض می گرفتند و با اشتیاق از آن استفاده می کردند. علاوه بر این، محبوبیت آن کمتر از مصر باستان نبود. اما در قرون وسطی تاریک، استفاده از رژ لب می تواند دلیلی برای محکوم کردن یک زن به جادوگری باشد. احیا در زمینه لوازم آرایشی تنها در دوره رنسانس با کیش زیبایی انسان اتفاق افتاد. علاوه بر این، در آن زمان به قدری از لوازم آرایشی استفاده می شد که در قرن هفدهم، پارلمان انگلیس قانونی را تصویب کرد که به مردی اجازه می داد زنش را طلاق دهد، اگر بعد از عروسی متوجه شود که در واقعیت به زیبایی زن در زمان خواستگاری نیست. دوره
در دربار لویی شانزدهم مردان نیز لب های خود را طوری رنگ می کردند که لبه های دهان نمایان می شد و با ریش و سبیل ادغام نمی شد.

در اتحاد جماهیر شوروی، زنان تا دهه 60 به ندرت از رژ لب استفاده می کردند، حتی در محافل تحصیل کرده، زیرا آن را مبتذل می دانستند. مادربزرگم بعد از 25 سالگی، زمانی که بچه دار شده بود، تحت تأثیر دوستانش آرایش کردن را شروع کرد. و مد آرایش چشم در دهه 1960 با بالهای بزرگ بالدار و مژه های مصنوعی در همه جا رایج شد. مد فونداسیون و سایه چشم بعداً همراه با لوازم آرایشی وارداتی ظاهر شد.

اکنون موج دیگری از امتناع از آرایش در جامعه به راه افتاده است. در غرب، این با ظهور جنبش فمینیستی همراه است. در روسیه، برعکس، آرایش همراه فمینیسم است. به عنوان یک نوع از این روند "زیبایی طبیعی"، مدی برای آرایش نامرئی و همچنین آرایش دائمی وجود دارد.

گاهی اوقات مبتدیان سعی می کنند از سخت گیری کامل قانون پیروی کنند، آرایش نکنند یا لباس نپوشند، لوازم آرایشی و آرایشگری را کنار بگذارند و به سایه خودشان تبدیل شوند. تعجب می کند که چرا تازه وارد از آن طرف شروع نکرد؟ شاهکار معنوی? به عنوان مثال، آیا همانطور که مستقیماً در انجیل و کتاب مقدس پدری آمده است، دارایی خود را به فقرا می بخشید، آپارتمان خود را می فروشید، آخرین گوشواره خود را می فروشید، و لباس دوم ندارید؟ زیرا شاهکار عدم اکتساب دشوارتر و دشوارتر از انطباق رسمی با قوانین خارجی است؟

پس اگر در قلبت ریشه کن کنی دلیل اصلیگناهکاری - میل به اغوا کردن، که عموماً برای یک زن متاهل گناه است، یا میل به اینکه بهتر، زیباتر از دیگران به نظر برسد، یا با ظاهر خود دروغ بگوید - اینکه در واقع شما سی ساله نیستید، بلکه چهل ساله هستید، که رنگ پریده هستید. ساکن شهر شکنجه شده، و نه یک باکره تمام خون - مطمئنم روح و آرایش شما صدمه نمی بیند.

اگر به یاد داشته باشید که رژ لب قرمز نماد یک زن برانگیخته جنسی است، زنی که آماده جفت گیری است، در مورد رنگ رژ لب زیاده روی نخواهید کرد. تو خونه لباتو با رژ قرمز رنگ بزن واسه شوهرت جلوی عشق گناهی برات نیست :)

(اجازه دهید توجه داشته باشم که در حقیقت، مردان نه با چهره و چه کمتر با جواهراتشان جذب زنان می شوند. مردان توسط بو، تن صدا، حالت چشم ها، هیکل و برخی از موارد دیگر اغوا می شوند. جزئیات آن، طرز راه رفتن، آداب و رسوم، به طور کلی، چیزی که بیشتر زنان را فراری می دهد، اما زنان دیگر اغلب نمی فهمند. زن زیباتنها می ماند، یا فقط خبره ظاهر، آزادی به او می چسبد. این مشکل با لوازم آرایش قابل حل نیست.)

چرا بیشتر آرایش می کنیم؟ دختر جوان - برای اینکه بالغ تر به نظر برسد و همچنین ظاهری شیک داشته باشد. یک زن مسن - برای ظاهری شایسته و مانند دیگران. گاهی اوقات - برای افزودن مقداری رنگ به صورت رنگ پریده خود، تا روشن تر به نظر برسید. گاهی اوقات - برای پنهان کردن نقص. زنان عاقل از آرایش برای تاکید بر نقاط قوت صورت خود و اصلاح عیوب استفاده می کنند. به عنوان یک قاعده، هر چه یک زن بزرگتر باشد، به آرایش بیشتری نیاز دارد. به عنوان یک قاعده، در زیر آرایش، نارضایتی خود را از خود پنهان می کنیم ظاهر، ناامیدی شما از ظاهر خود ، میل به بازیابی زیبایی دست نیافتنی یا دادن ویژگی هایی به ظاهر خود که طبیعتاً ما را به آنها اعطا نکرده است.

من واقعاً این جمله خاکامادا را دوست دارم - "آرایش وسیله ای برای اصلاح عیوب مدل مو است." آیا متوجه شده اید که یک مدل موی عالی و موفق نیازی به آرایش زیاد ندارد؟

نکته خنده دار این است که در آن زمان، در هفده سالگی، واقعاً نیازی به آرایش نداشتم. اینها همه اشک های ساختگی بود.

زیبایی یک زن از درون می آید. روح چهره را نورانی می کند و آثار زندگی زیسته بهتر از اسناد بر چهره نقش می بندد.

درست می گویند: «زن در بیست سالگی چهره ای دارد که طبیعت به او داده است، در چهل سالگی چهره ای را دارد که شایسته اوست».

همیشه از ظاهرم دلخور بودم. خدا به من پوست رنگ پریده ای داد که وقتی نگران می شوم، چیزی داغ می نوشم یا در خیابانی با باد راه می روم قرمز می شود... ابروها و مژه های روشن... چشمان روشن... همیشه ایرادهایی در ظاهرم می دیدم که باید رنگ می شد. یا تغییر کرده است. ناگفته نماند که اینها بیشتر عقده بودند؟ 🙂 حالت چهره مهمترین چیزی است که زنان را زیبا می کند. صبح، قبل از آرایش کردن جلوی آینه، با خود بگویید: "خدا را شکر که مرا چنین زیبایی آفرید!" خیلی کمتر از حد معمول به آرایش نیاز خواهید داشت. بررسی شد! به مردها فکر کن چرا آنها با صورت قرمز و ابروهای کنده نشده و پوست چروکیده به نظر ما زیبا می آیند؟

ایده آل یک زن آرایش شده ابدی به ما داده می شود، به ما مجری ها، بازیگران، مدل های مد نشان داده می شود که گریمورها برای مدت طولانی روی آنها کار کرده اند، به ما چهره های روتوش شده کامپیوتری نشان داده می شود که قرار است با آنها مطابقت داشته باشیم. . حتی اگر بازیگر نقش در فیلم گریم نداشته باشد، در واقع آنجاست و در یک لایه ضخیم. ما به دیدن چهره ای رنگ نشده عادت نداریم. علاوه بر این، تصویر یک "سیندرلای جدید" به ما تحمیل می شود. یعنی دختر زشتی هست که از خودش مطمئن نیست که شاهزاده به او توجهی نمی کند. تنها کاری که او باید انجام دهد این است که به سراغ یک میکاپ آرتیست برود، شیک تر لباس بپوشد، موهایش را شانه کند، و او در حال حاضر یک "شاهزاده خانم" است و شاهزاده در آغوش او می دود. من نمی دانم که آیا شاهزاده نمی فهمد که وقتی او را می شویید و لباسش را در می آورد، سیندرلا هنوز آنجا خواهد بود. کاتیا پوشکاروا، زیبایی نیروی وحشتناکی است. در زندگی واقعیمن چنین مواردی را نمی شناسم. زیبایی را نمی توان پنهان کرد، زشتی را فقط یک جراح پلاستیک می تواند تغییر دهد، افسوس. بیشتر دختران جوان به این افسانه ها اعتقاد دارند. شرم بر بانوی محترمی که هنوز معتقد است اگر رژ لب گران بخرد شاهزاده سوار بر اسب سفید به سویش می تازد.

با این حال، اگر آرایش می تواند به شما کمک کند اعتماد به نفس داشته باشید (و به من کمک می کند)، پس چه کسی می تواند شما را متوقف کند! اگر فقط شوهر. صحنه ای از فیلم "زویا ایستاده" را به خاطر می آورم - کشیش به مادر می گوید: "بله خانم، شما لب هایتان را رنگ آمیزی کردید..." و او را در یک لگن با کتانی آبکش می شویید. به طور خلاصه، اگر شوهرتان به نحوی از شما بخواهد کمتر آرایش کنید، تعجب نکنید. و به خصوص توهین نشوید. بسیاری از مردان به شدت مخالف آرایش هستند. و حتی غیر ارتدوکس. نگرش مردان نسبت به آرایش کاملاً متفاوت از ماست.

در نهایت، در اینجا چند نکته در مورد خود آرایش وجود دارد. اگر هر بار رژ لب را طوری انتخاب می کنید که با لباستان هماهنگ باشد، سلیقه دارید. اگر یک بار برای همیشه رژ لب را متناسب با تیپ ظاهری خود انتخاب کرده اید، طعم عالی دارید! اگر روی لب‌هایتان تمرکز می‌کنید، بیش از حد به چشم‌هایتان رنگ نزنید. و برعکس... بهتر است از اصل شرقی پیروی کنید. خانم های عرب چشم های خود را زیاد آرایش می کنند، اما رژ لب آن ها با وجود ظاهر سبزه شان بیشتر سبک است! اما چون رژ لب روشنی دارند، مبتذل محسوب می شود. اندازه چشم‌ها نصف صورت است، اما کشیدن آن‌ها در آنجا یک امر عادی محسوب می‌شود... (من این را تشویق نمی‌کنم).

امروزه انواع برق لب مد شده است. بنابراین آنها را به زرادخانه خود ببرید! چشم ها آینه روح هستند. بر آنها تاکید کنید. اگر وقت دارید، خودتان یک آرایش «ژاپنی» انجام دهید. ماهیت آن این است که قابل مشاهده نیست. تاکید اصلی بر اصلاح عیوب پوست و شکل دادن به فرم صورت است.

اصل اصلی آرایش، اگر آن را انجام می دهید، این است که وقت بگذارید و زیاده روی نکنید. آرایش حرفه ای پایه دو ساعت طول می کشد. نکته این است که همه چیز با دقت انجام می شود. آرایش کنسرت - گونه های قرمز، چشمان سیاه، مژه های چسبان بلند و دهان زرشکی - ده دقیقه. این برای آن است که از دور دیده شود. در زندگی معمولی، چنین ظاهری فقط برای دلقک ها مناسب است.

در جامعه درون کلیسا - آماده باشید - ممکن است به شما شرط داده شود که از آرایش و به طور کلی آراستن ظاهر خود امتناع کنید. اگر عضو کلیسا هستید، ممکن است هیچ سرزنشی دریافت نکنید. اما اگر خواننده، کارمند یا به طور کلی یک مادر هستید، برای اینکه در جامعه درون کلیسایی پذیرفته شوید، باید قوانین رفتاری و ظاهری نسبتاً سختگیرانه ای را رعایت کنید. در محله ما و در "محیط" این دقیقاً مورد است. یک بار که به انبار محله آمدم، تصادفاً وارد شدم، چه خوب که یک دستمال همراهم بود. اوه وحشت - شلوار جین، چتری بلوند، رژ لب، سوراخ کردن گوش. آنها به من گفتند که من غیر متعارف به نظر می رسم و نزدیک بود مرا بیرون کنند. مادربزرگ ها سخت گیر هستند. من اصلا آنها را سرزنش نمی کنم. تقصیر خودشه 🙂

ترتولیان، در مورد آرایش و به طور کلی در مورد تزئین خود - لباس، جواهرات، مدل مو (اوه، او من را محکوم می کند :))

http://aleteia.narod.ru/tertul/zh_ubr2.htm

«همه چیزهایی که من تا به حال گفتم برای این نیست که شما را به یک شیوه زندگی، به اصطلاح، دهقانی و نفرت انگیز تبدیل کند، یا به شما توصیه کند که در شخص خود آراستگی را حفظ نکنید. قصد من فقط این است که به شما نشان دهم که مراقبت از بدن شما تا چه حد و تا چه حد می تواند گسترش یابد تا عفت از تعرض مصون باشد. نباید از مرزهای نجابت متواضع و آراستگی شایسته فراتر رود. باید با رضایت خدا شروع کرد. آنچه او را بیش از همه آزرده می کند، تمایل بی حد بسیاری از زنان به استفاده از انواع داروها برای سفید و صاف کردن پوست، رنگ کردن صورت و گونه های خود با رنگ سرخ، سیاه کردن ابروهای خود با دوده است. روشن است که وقتی خلقت ساده خدا را در آن عیب می بینند دوست ندارند.

برخی از شما دائماً مشغول مسح کردن موهای خود هستید تا به موهای خود رنگی بلوند بدهید. به نظر می رسد که آنها از سرزمین پدری خود شرم دارند و از اینکه در گال یا آلمان به دنیا نیامده اند عصبانی هستند. آنها سعی می کنند آنچه را که طبیعت به این مردمان عطا کرده است را به زور به موهای خود برسانند. اینها یک فال غم انگیز است موهای براق: زیبایی بیهوده و خیالی آنها به زشتی می انجامد. در واقع، ناگفته نماند ناراحتی های دیگر، آیا این درست نیست که در اثر استفاده از این بخورها موهای زائد به طور نامحسوسی از بین می روند؟ آیا این درست نیست که خود مغز از این رطوبت های اضافی و از گرمای بی اندازه خورشید که می خواهید سرتان را بسوزانید و خشک کنید، ضعیف می شود؟ آیا می‌توان زینت‌هایی را دوست داشت که چنین پیامدهای فاجعه‌باری به بار می‌آورد؟ آیا آنچه را که از چنین چیزهای ناپسند تشکیل شده است، باید نیک نامید؟

تزئین سر چگونه به نجات شما کمک می کند؟ نمیتونی موهاتو تنها بذاری؟ شما آنها را فر می کنید، سپس آنها را توسعه می دهید. سپس آن را بالا می برید، سپس آن را پایین می آورید. امروز آنها را می بافید و فردا آنها را رها می کنید تا بی خیال نگران شوند. گاهي آنها را با خيلي از موهاي ديگران بار مي‌كني و آنها را به نوعي كلاه مي‌كني كه با آن سرت را مي‌پوشي، يا يك نوع هرم مي‌سازي تا گردنت باز باشد. چه چیز عجیبی است که بخواهی مدام فرمان خدا را بشکنی! نجات دهنده می گوید هر که از شما مراقبت کند، می تواند یک ذراع به سن بیافزاید (متی 6.27). و قطعاً می‌خواهید چیزی به آن اضافه کنید، دسته‌هایی از موها را روی سرتان جمع کنید با یک دسته تزئینات، که با آن تاج سرتان را سنگین می‌کنید، گویی مرکز یک کلاه ایمنی (اوه، قفل‌های بلوند وصله‌دار من! ). اگر از تحمل چنین باری خجالت نمی کشی، لااقل از بی لیاقتی آن خجالت بکش. بقایای مرده مرد فقیری را که بر اثر فسق مرده است، یا هر شروری که محکوم به مرگ شده است، بر سر، برکت تعمید، نگذارید. یک سر آزاد باید خود را از بردگی این همه تزئینات سنگین خارج کند. با این حال، بیهوده است که سعی می کنید با لباس عالی ظاهر شوید. بیهوده است که از ماهرترین صنعتگران برای تمیز کردن موهای خود استفاده می کنید. خدا می خواهد که شما تحت پوشش باشید. و برای چه؟ احتمالاً به طوری که هیچ کس سر زنانی را که با سرهای برهنه خود شرمنده می شوند، نمی بیند (اول قرنتیان 11.5).

به نظر شما خدا خودش هنر رنگ کردن پشم را با آب گیاهان معروف یا روغن ماهی های معروف به مردم آموخت؟ احتمالاً در آغاز جهان، او فراموش کرده بود که گوسفند قرمز یا آبی بسازد، و بنابراین متعاقبا راز بخشش را فاش کرد. گل های مختلفپارچه ها به منظور ارزش بخشیدن به ظرافت و سبکی آنها. او احتمالاً این اسباب‌بازی‌های طلایی را تولید می‌کند که با انبوهی از آنها می‌درخشند سنگ های قیمتی، و لبه های گوش هایت را سوراخ کرد تا مرواریدهای باشکوهی را روی آن آویخت. آیا او به طور کامل نیاز به عذاب مخلوق خود را تشخیص نداد و کودکان را که از سرنوشت خود ناراضی بودند خسته کرد، تا جایی که از شکاف های بدن که برای کار تعیین شده بود، دانه هایی آویزان بود که اشکانیان، مردمی بربر، با آن ها را می پوشانند. تمام بدن به شکل گردنبند؟ در همین حال، همان طلایی که شما را به تحسین وا می دارد، توسط مردمان دیگر برای ساختن زنجیر و بند استفاده می شود. آنچه مورخان آنها در مورد آن صحبت می کنند. واضح است که به این چیزها نه به این دلیل که به خودی خود خوب هستند، بلکه به این دلیل که کمیاب هستند، ارزش قائل می شوند. اما چه کسی آن را باز کرد؟ کسی جز فرشتگان سرکش و یارانشان نیست: آنها در ابتدا این کارهای زمینی را به مردم نشان دادند.سپس کار و صنعت، همراه با کمیاب بودن آنها، آنها را از یک غیرت جنون آمیز برای ارضای تجمل زنان ارزشمندتر کرد. باید فرض کرد که خداوند این ارواح شیطانی را در تاریکی مطلق فرو خواهد برد، از جمله، زیرا آنها این مواد خطرناک مانند طلا، نقره و چیزهای ساخته شده از آنها را به مردم نشان دادند، و به ویژه به این دلیل که هنر رنگرزی پارچه ها و پارچه ها را آموزش دادند. بیشتر چهره چگونه می توانیم خدا را خشنود کنیم وقتی کارهای کسانی را که عدالت او محکوم به عذاب ابدی کرده است دوست داریم؟

به من بگو: چه دلیلی برای ظاهر شدن در یک لباس باشکوه دارید وقتی از سایر زنانی که به دلایلی که به ما مربوط نیست جدا می شوید؟ شما از معابد بت پرستان بازدید نمی کنید، در مناظر آنها شرکت نمی کنید، در جشن های خدایان شرکت نمی کنید. دلایل معمول تجمل در لباس، حضور در مجالس، دیدن دیگران و خودنمایی و عفت برای فروش است.

واقعاً کفر بزرگی است وقتی کسی در مورد یکی از شما بگوید: این زن با مسیحی شدن متواضع تر شده است! چگونه! آیا از این می ترسید که فقیرتر به حساب بیایید، ثروتمندتر شوید، یا از اینکه بی توجه تر به نظر برسید و محترم تر شوید؟ آیا یک مسیحی باید از قوانین بت پرستی پیروی کند یا قوانین خدا؟

بگذار سادگی و عفت تنها زینت شما باشد. تواضع فروتنانه ای را که از درونی منظم به وجود می آید در مقابل چشمان خود ترسیم کنید. کلام خدا را به گوش خود و یوغ مسیح را به گردن خود ببندید. به شوهران خود توبه کنید: این برای تزیین شما کافی است. دستان خود را به ریسندگی ببندید و پاهای خود را در دایره خانه های خود نگه دارید: این کار پاهای شما را از طلای فراوان زیباتر می کند. مملو از لذت خرد، تقدس و پاکی باشید. اگر خودت را اینگونه آراسته کنی، خود خدا تو را صادقانه و برای همیشه دوست خواهد داشت.»

بنابراین، اگر می خواهید سبک زندگی کاملی داشته باشید، در اینجا دستورالعمل مستقیم برای شما وجود دارد. این بر وجدان شما می ماند - به حکیم قرن سوم پس از میلاد گوش دهید یا طبق قوانین ما زندگی کنید. جامعه مدرن. حتی برای خودم، من هنوز آماده نیستم که قاطعانه به آرایش «نه» بگویم، و دائماً در اعتراف از این موضوع پشیمان می‌شوم. من بیهوده هستم و دوست دارم با زیبایی خود مردان را جذب کنم، به خصوص که ازدواج نکرده ام و کسی را ندارم که آن را برایش نگه دارم و پنهان کنم. من همچنین دوست ندارم نقص هایی را که برای ظاهرم اتفاق می افتد به دنیا نشان دهم. اما حداقل اکنون می دانم که چه کسی آرایش را اختراع کرده است و چرا..... اگر شما خواننده شهامت و اراده دارید که قوانین قرن حاضر را به چالش بکشید، شما را گرامی می داریم و ستایش می کنیم. واضح است که سخت ترین کسی که از تزئین خود دست می کشد کسانی هستند که عادت دارند همیشه این کار را انجام دهند و آن را امری ضروری و بعلاوه برای فردی در موقعیت خود می دانند. من نتوانستم. خداحافظ معلوم است که اگر خداوند به من فرصت دهد تا عمری کهنسالی داشته باشم، شوق تزیین صورت و موهایم خود به خود می گذرد. اگرچه ما تعداد زیادی "پیرزنان جوان" را می شناسیم که به طور غیرمستقیم صورت خود را رنگ می کنند، کلاه گیس می پوشند، پوست آویزان را سفت می کنند و لباس عروس های هفتاد ساله خود را می پوشند - اینجا سوتلیچنایا و گورچنکو فقید هستند، چه تعداد از این "زیبایی ها" پایین می آیند. خیابان؟

از سوی دیگر، من جرأت می کنم با ترتولیان خردمند مناظره کنم. اکنون شرایط زندگی در تمدن غربی کاملاً متفاوت است (در جوامع مردسالار هنوز هم همینطور است). زنان دیگر در خانه گوشه نشین نیستند، آنها دیگر متولی نیستند. کوره و خانه. آنها هر روز خانه را ترک می کنند، رانندگی می کنند و همه جا را به تنهایی پیاده روی می کنند. آنها همه کارها را به طور مساوی با مردان و گاهی برای آنها انجام می دهند. این سبک زندگی اصول نجابت را برای زنان به کلی تغییر داده است. لازم نیست همیشه سر خود را بپوشانید و همچنین لازم نیست بدن خود را در عبایی بپیچید. در جامعه، چیزی کاملاً متفاوت وسوسه انگیز به نظر می رسید. اگر در زمان ترتولیان مردان فریفته چهره و صدای زنان بودند، اکنون برای اغوای دیگران باید تقریباً برهنه لباس درآورد. من و شما، زنان بالغ، که بسیاری از آنها تجربه ای دارند، می دانیم که اگر نوعی جرقه بین دو نفر ایجاد شود، از تماس چشمی ناشی می شود. این به سرعت اتفاق می افتد، در عرض چند ثانیه، ما ناخودآگاه کل شخص، سیگنال های ناخودآگاه، بو، صدا را درک می کنیم و در چند دقیقه اول ارتباط از قبل می دانیم که آیا آن مرد را دوست داریم یا نه. مردان حتی سریعتر فکر می کنند. 🙂

هنگام مراسم، گاهی که در جمع راهبان جوان هستم، با نگاه های آنها روبرو می شوم - و می فهمم، زیرا آنها عجله برمی گردانند، که ممکن است دلیلی برای وسوسه آنها شده باشم. فقط یک نگاه کافی است. حتی اگر بدون آرایش و با یک روسری ساده به معبد آمدم. این اتفاق برای کشیشان قدیمی نمی افتد. بنابراین شاید لازم نباشد از فریب تصادفی کسی با آرایش، جواهرات ساده و لباس هایی که به اندازه کافی ردایی ندارند، بترسیم. همیشه دلیلی برای وسوسه وجود دارد. مراقب آنچه در سرت می گذرد

از طرف خودم می توانم بگویم که هر بار که به اعتراف می روم از تزئین خودم توبه می کنم، از جمله با بافتن موهایم و استفاده از رنگ صورت.

و من آرایش را به گونه‌ای ترجیح می‌دهم که تا زمانی که نزدیک نشوید، نتوانید با اطمینان بگویید که آیا من هستم یا نه. اگرچه برای تعطیلات، بله، من طبق تمام قوانین نقاشی می کنم. یک روز، در سفر به طبیعت، من برادراز من خواست که آرایش کنم. صورتم در اثر آفتاب سوخته بود، دود ناشی از آتش آن را بدتر کرد و ظاهرم به سادگی زشت شد. او از من خواست که به نوعی خود را تمیز کنم. و بعد از فکر گفت: «اصلا بدون آرایش دور نرو. آرایش مناسب شماست فقط زیاده روی نکنید...»

یک مزیت دیگر برای محافظت از آرایش و مو. من نمی دانم یک مسیحی مناسب باید چگونه باشد. آیا سودی خواهد داشت؟ ایمان ارتدکسچه می شود اگر من به یک زن نامرتب تبدیل شوم؟ آیا این یک وسوسه برای دیگران نخواهد بود؟ آنها در قلب خود با خود خواهند گفت: "این النا به ارتدکس خود می بالد، او مانند یک فرقه گرا دیوانه به نظر می رسد، همه ارتدوکس ها به هم ریخته اند." به نظر من این به نفع دیگران و تصویر نخواهد بود کلیسای ارتدکس. از سوی دیگر، بسیاری از متکلمان، چه در زمان ما و چه در قدیم، مطلبی را به این مضمون می نویسند که «شما باید نشان دهید که متعلق به بقیه دنیا نیستید، از نظر رفتار، از جمله ظاهر، با مشرکان و مشرکان تفاوت دارید. کافران...»

سپس معلوم می شود که هر دو درست می گویند - و کسانی که باکره ها و زنان را تشویق می کنند که روسری و عبا بپوشند، لوازم آرایشی و رنگ مو را فراموش کنند. و کسانی که سعی می کنند با تقوای بیرونی خود جامعه را از کلیسا بیگانه نکنند.

و برایت آرزوی خوشبختی می کنم، مهم نیست که خداوند چه ظاهری به تو ارزانی دارد.

Protodeacon آندری کورایف "در مورد لوازم آرایشی زنانه"

اساسا من با او موافقم. حرف درستی زد. آیا زنان مقدسی در کلیسای ارتدکس ما وجود دارند که قطعاً از لوازم آرایشی استفاده کرده باشند؟ حتما! به عنوان مثال، امپراطور الکساندرا رومانووا که دارای اشتیاق است با دخترانش، شاهزاده الیزابت مقدس. این نشان از نجابت و سنت آن جامعه بود.

حالا در مورد نظرات خوانندگان عزیز! خوشحال می شوم به سوالات شما در مورد تجربیاتم پاسخ دهم و در صورت وجود مسائل آرایشی کاربردی راه حل هایی را پیشنهاد کنم. پدر به من برکت نداد تا وارد بحث شوم (برای نوشتن این مقاله از نعمت او استفاده کردم). پس اگر به برخی نظرات پاسخ ندادم ناراحت نشوید.

هنگام بازنشر مطالب از وب سایت Matrony.ru، یک لینک فعال مستقیم به متن منبع مطالب مورد نیاز است.

از آنجایی که شما اینجا هستید ...

... یک درخواست کوچک داریم. پورتال Matrona به طور فعال در حال توسعه است، مخاطبان ما در حال رشد هستند، اما ما بودجه کافی برای دفتر تحریریه نداریم. بسیاری از موضوعاتی که می‌خواهیم مطرح کنیم و مورد علاقه شما خوانندگان ما است، به دلیل محدودیت‌های مالی نامشخص مانده است.

برخلاف بسیاری از رسانه‌ها، ما عمدا اشتراک پولی نداریم، زیرا می‌خواهیم مطالب ما در دسترس همه باشد.

اما Matrons مقالات روزانه، ستون ها و مصاحبه ها، ترجمه بهترین مقالات انگلیسی زبان در مورد خانواده و تربیت، سردبیران، میزبانی و سرورها هستند. بنابراین می توانید درک کنید که چرا ما از شما کمک می خواهیم.

به عنوان مثال، 50 روبل در ماه - زیاد است یا کم؟ یک فنجان قهوه؟ برای بودجه خانواده زیاد نیست. برای ماترون ها - بسیار.اگر همه کسانی که ماترونا را می خوانند با 50 روبل در ماه از ما حمایت کنند، کمک زیادی به امکان توسعه نشریه و ظهور مطالب جدید مرتبط و جالب در مورد زندگی زنان خواهند کرد.

دنیای مدرن

خانواده، تربیت فرزندان، خودسازی خلاق و معانی معنوی.

28 موضوع نظر

20 پاسخ موضوع

0 دنبال کننده

نظر بیشترین واکنش داغ ترین موضوع نظرات جدید

0 قدیمی

قدیمی 1 قدیمی

قدیمی 0 قدیمی

قدیمی 0 قدیمی