صفحه اصلی / برخاستن / چرا نمازت جواب نمیده؟ چرا نماز کار نمی کند چرا میل شدید به نماز وجود ندارد؟

چرا نمازت جواب نمیده؟ چرا نماز کار نمی کند چرا میل شدید به نماز وجود ندارد؟

دعا تحت توافقنامه دوبروست از شرکت کنندگان آن بسیار می طلبد. یادداشت های دعا را روزانه بخوانید، مزمور مردگان را با توافق، فصل به فصل انجیل را برای هر نفر بخوانید. همه اینها اهرم های معنوی جدی هستند که به شدت بر واقعیت تأثیر می گذارند. بنابراین می توانید بیش از حد خسته شوید ...

تجربه نشان می دهد که افراد کمی می توانند چنین برنامه جدی نماز را حفظ کنند. فقط به این دلیل که ما اغلب یک اشتباه مرتکب می شویم. ما موفقیت را دوست داریم. ما دوست داریم احساس کنیم برنده هستیم. این را به ما یاد می دهند. ما به این امر فراخوانده شده ایم. اگر کاری را نوید پیروزی ندهد، نمی خواهیم انجام دهیم. اگر ما را با پیروزی یک برنده پر نکند. دعای توافقی یک تورنسل بسیار روشن است که نشان می دهد چقدر کم می توانیم انجام دهیم. نقطه ضعف خود شخص حقیقتی است که نمازگزاران با آن روبرو می شوند... در چنین شرایطی چه باید کرد؟


ما با یک تناقض روبرو هستیم. زیاد دعا میکنی؟ آیا شما خسته هستید؟ من می خواهم تو را به خاطر قلب مهربانت در آغوش بگیرم، اما نمی توانی خودت را ستایش کنی. حتی در داخل. فوراً صدای شلاق طنین‌اندازی از سوی ناظر درونی‌مان شنیده می‌شود، «اوه بس کن... چه غرور...» ما به خودمان حق نمی‌دهیم برای کار معنوی‌ای که انجام داده‌ایم شادی کنیم. و این یکی از دلایلی است که افراد کمی کار معنوی را دوست دارند. او با سیستم انگیزشی معمول پاداش نمی گیرد.
عزیزانمان هم از ما حمایت نخواهند کرد. ممکن است از کار نماز ما خبر داشته باشند، اما... اگر تمام آپارتمان را جارو کنید، همه ظرف ها را بشویید، سخنان حمایت اخلاقی را خواهید شنید. آفرین، شما کاری را به وضوح انجام دادید، واضح است که به طور کلی مفید است. اما اگر کار معنوی را به پایان رسانده اید، مرسوم نیست که شما را به خاطر آن تحسین کنند. برعکس، بسیاری برعکس عمل خواهند کرد. برای تحقیر آنها یا به این دلیل که فعالیت شما آنها را آزار می دهد. و ثمرات به نحوی مشخص نیست، اما کار جدی است.

مقدمه فصیح است. آنها تمجید نمی کنند، بلکه سرزنش می کنند، به علاوه ناامیدی از دعا برای دیگران، به علاوه مجموعه ای از وسوسه ها و حملات مستقیم شیطانی. من می خواهم ترک کنم.

اما کسانی هستند که دست از کار نمی کشند. چگونه این کار را انجام می دهند، از چه تکنیک هایی استفاده می کنند؟

«دوبروست» توسط فردی ساخته شده است که روانشناسی ما را می شناسد. به عنوان مثال، در Dobroust می توانید زمان زیادی را صرف مطالعه آماری در مورد "چند نفر برای عزیزان من دعا کردند." این بصری است، این "چیزی است که می توانید لمس کنید." به نظر می‌رسد تعداد مراسم بزرگداشت شبه‌ای باشد، اما آنها (به نوبه خود) میزان تلاش‌های دعای دیگران را نشان می‌دهند. و به طور غیرمستقیم "پیشرفت گدایی" را بیان می کنند. مطالعه آمار مثبتی است که در نماز گم شده است. این یکی از ترفندهاست. و بسیار قوی ببینید تعداد کل مراسم بزرگداشت عزیزانتان چگونه افزایش می یابد.

به خوبی اثر قابل مشاهده کمک را حفظ می کند. انواع دعا برای آشتی عالی کار می کند. سعی کنید با کسی آشتی کنید، نتیجه را ببینید و از شما حمایت خواهد کرد. شما درگیر مزخرفات عجیب و غریب نیستید، بلکه درگیر فعالیت های واقعا پیچیده ای هستید که واقعیت را تغییر می دهد. به طور کلی، یک یادبود بزرگ به طور قابل توجهی میل به دعا را افزایش می دهد.

وقتی سه نفر در یک یادبود حضور دارند، همیشه برای من آزار دهنده است. من شروع به تعجب کردم، "آیا این مرد واقعاً فقط سه نام داشت که در مورد کمک دعا به ذهنم خطور کرد"؟ موارد بیشتری را اضافه کنید - پدربزرگ و مادربزرگ، عزیزان، همکاران. هر چه حافظه بیشتر باشد، مطالعه آمار آن جالب تر است.

مطالعه حقایق کمک بسیار کمک می کند. خیلی روش خوبمحاسبه فعالیت شماست. نماز را به طور کامل ترک نکنید، بلکه برای خود برنامه ریزی کنید. من هر هفته دوشنبه و پنجشنبه نماز می خوانم. این برنامه است، این دستور است. اغلب مردم به دلیل اینکه می خواهند به نتیجه خوبی برسند از دعا دست می کشند، اما بعد متوجه می شوند که "این روند ممکن است زمان زیادی ببرد." اما هیچ نتیجه قابل مشاهده ای وجود ندارد. و برای رهایی از ناراحتی های درونی نماز را به کلی ترک می کنند.

ضمناً برای من یک سؤال بسیار بزرگ این است که «چرا کسانی که در دوبروست نماز را ترک می‌کنند، حداقل برای خود صدقه نمی‌گذارند تا اسم‌ها را به خود اختصاص دهند؟» از این گذشته ، لازم نیست برای این کار دعا کنید ، اما می توان 100 روبل در ماه پیدا کرد. و اکنون شما واقعاً همچنان یک شرکت فعال در Dobroust هستید. شما هنوز یک رشته ارتباط با کار مقدس دارید. شما ده ها هزار نام سود می برید.

پس چه، 100 روبل. در مورد مرگ بالینی کلودیا اوستیوژانینا بخوانید. به او مادر خدااو گفت که برای یک لیوان آبی که به عنوان صدقه داده می شود، روح های بی شماری در جهان بعدی می نوشند (به هر حال، این قسمت بود که باعث ایجاد صدقه کلیسای جامع شد).

اما مردم نمی‌خواهند فعالیت‌هایشان شبیه والس سگ باشد. سرگرم کننده و بیهوده. آنها به واگنر نیاز دارند که به شدت رعد و برق بزند، تا والکیری ها پرواز کنند، تا آسمان ها از جدیت لحظه تکان بخورند. یا تمپان کنید یا نماز را ترک کنید. این دو افراط هستند. من خودم مقصر این کار هستم و خودم را در هم می ریزم. بیهوده نیست که بزرگان دارای روح که در دعا تجربه دارند در مورد میانگین طلایی صحبت می کنند. نتایج بهتری خواهد داشت.

تصور کنید که هر یک از شرکت کنندگان در دوبروست نماز را ترک نمی کرد، اما روزانه 25 یادداشت را می خواند. یعنی 5 دقیقه در روز. اما تعداد کل مراسم بزرگداشت به طرز وحشتناکی زیاد خواهد بود. ایجاد یک میزان متوسط، راه رسیدن به دعای طولانی است. مانند "بله، من در این سنگ تراشی یک آجر می گذارم، اما آجر مهمی است، زیرا مشکل اندازه آجر نیست، بلکه این واقعیت است که من اصلاً آن را می چینم، هزاران نفر دیگر وجود دارند. این کار را در کنار من انجام می دهد.»

قدرت نماز جماعت در شاهکار بزرگ یک نفر نیست، بلکه در استقامت ده ها هزار نفر است. به هر حال، دقیقاً همین تأثیر آشتی است که پدیده اقتصادی چین را توضیح می دهد. کسانی که تا به حال دیده اند کارگران چینی چگونه کار می کنند با من موافق هستند. مثل مورچه ها

خوب، اگر کاملاً گیر کرده باشد چه؟ بعد فقط یه صدقه کوچولو به اسم ها بدید و... با لینک ارجاع دوبروست رو تبلیغ کنید دنبال دوستان بگردید. هنوز یادداشت ها را نخوان، استراحت کن. این یک نوع فعالیت متفاوت است. اما مزایای زیادی برای پروژه به ارمغان می آورد، برای شما امتیاز فعالیت می آورد (یعنی دعا برای نام شما متوقف نمی شود). در پایان، هدف ما این نیست که شرکت کنندگان خود را تا آخرین قطره فشار دهیم. آفرین بر شما که تلاش کردید، تلاش کردید، آجری در این ساختمان گذاشتید. باور کنید فعال ترین شرکت کننده هنوز نتوانسته آنچنان کمک کند که آجر نمازش از فاصله 100 متری دیده شود.

خوب، من هنوز هم می خواهم بگویم. آفرین. این که در حال خواندن این مقاله هستید، که وقت خود را صرف مطالعه نماز می کنید. حتی اگر در محیط ما مرسوم نباشد که از فعالیت معنوی تمجید کنیم. من به هوش تو ایمان دارم و با افکار پوچ مبارزه خواهی کرد. نکته اصلی این است که شما تلاش می کنید، عمل می کنید ... یعنی در یک مسیر معنوی خاردار قدم می گذارید.

چگونه نماز به یک فعالیت بی معنی تبدیل می شود.

حیف است، اما نمی توانم بگویم که زندگی نمازی من مصداق اخلاص و ایمان غیرت است.

اما اگر کاملا صادق باشم ...

دعا مشکل آفرین ترین حوزه زندگی من با خداست. برای من مشکل واقعیبرای نماز وقت بگذار من در پیدا کردن مکان مناسب برای نماز مشکل دارم. من نمی توانم با الهام در مورد چیزهای جدی با ایمان زیاد دعا کنم. من نمی توانم در نماز مداومت داشته باشم و به اندازه کافی مجدانه نماز نمی خوانم. من گاهی اوقات وقتی قول می‌دهم برای کسی دعا کنم نماز نمی‌خوانم.

در مورد من، اینطور نیست که به قدرت خدا اعتماد کامل ندارم، فقط این است که مدام در وسوسه می شوم که خودم را برگردانم. زندگی مسیحیبه لیست کارهای انجام شده با کادرهای خالی در کنار آن، جایی که چک باکس های "انجام شد" را علامت می زنم.

من اخیراً متوجه شدم که بزرگترین مشکل من این است که همه چیز را از روی عادت انجام می دهم، به صورت خودکار.

من از اوقات دعای کلیسای خود لذت می برم زیرا به من یادآوری می کند که با ایمان و انتظار پاسخ دعا کنم. ما هر هفته یک ساعت دور هم جمع می شویم و واقعاً زمان فوق العاده ای است. بلافاصله مشخص می شود که همه جمع شده منتظر معجزه هستند. زیرا هیچ دلیل ظاهری دیگری وجود ندارد که صدها نفر در وسط هفته کاری به یک مکان بیایند تا با هم نماز بخوانند. همه ما به آنجا می آییم تا با چشمان خود ببینیم که خدا چگونه عمل خواهد کرد.

ممکن است فکر کنید که اگر شخصی برای دعا این همه تلاش کند، احتمالاً انتظار نتیجه ای دارد. اما من به شما اطمینان می دهم که انتظار هیچ چیز کاملاً ممکن است.

در مورد من، اینطور نیست که به قدرت خدا اعتماد کامل ندارم. من فقط به این وسوسه می‌افتم که زندگی مسیحی‌ام را به فهرستی از کارها با کادرهای خالی در کنار آن تبدیل کنم، جایی که چک باکس‌های «انجام شد» را علامت می‌زنم.

دعای بدون انتظار اجابت دعایی بی قدرت است.

من نماز را تبدیل کردم مناسک مذهبی، به جای یک پیامد طبیعی رابطه من با خدا. به جای اینکه دعا کنم با انتظار اجابت در دلم، اغلب عبارات هک شده حفظ شده را می گویم. من به عنوان یک دانش آموز منضبط، حرکات درستی انجام می دهم، اما احساس شادی نمی کنم - فقط این را وظیفه خود می دانم.

دعای بدون انتظار (انتظار برای اجابت) دعای بی قدرتی است. و این چیزی است که من با نگاه کردن به سالن پر از نمازگزاران متوجه شدم - اگر من بدون انتظار نماز می خوانم، پس بدون ایمان نماز می خوانم. و نماز بدون ایمان اصلاً نماز نیست، بلکه دینی پوچ است.

دعا هرگز در لیست کارهایی که باید انجام شود نبود و هرگز فقط یک صحبت خالی نبود. در واقع، عیسی علیه چنین دعای بی روح و پوچ و بدون ایمان به متی 6: 7 هشدار داد: «وقتی دعا می کنید، مانند مشرکان زیاد صحبت نکنید، زیرا فکر می کنند به دلیل سخنان بسیارشان شنیده خواهند شد.»

«خداوند آنچه را که می‌خواهیم به ما می‌دهد، یا اگر به اندازه او از همه جزئیات آگاه بودیم، آن‌چه را می‌خواهیم».
- تیم کلر

دعا صرفاً گفتگو با خداست که در آن ایمان حضور دارد. این یک عمل از جانب ماست وقتی با تواضع به خدا می رسیم که با درخواست های زمینی ما می تواند هر کاری را انجام دهد.

من فکر نمی‌کنم که دعا باید شامل عبارات یا صدای خاصی باشد تا خدا صدای ما را بشنود. فکر نمی کنم لازم باشد خود را در جایی خلوت حبس کنید یا در بالای تخت زانو بزنید. همچنین فکر نمی‌کنم خدا بتواند با یک دعای طولانی تحت تأثیر قرار گیرد یا با دعای کوتاه ناامید شود. من فکر می کنم او از ما انتظار دارد که صادق باشیم و تا جایی که می توانیم با ایمان دعا کنیم.

ما همیشه می توانیم با انتظار اجابت دعا کنیم زیرا خداوند همیشه می شنود و پاسخ می دهد. او همیشه پاسخ مثبت نمی دهد، اما او همیشه بهترین چیزی را که نیاز داریم به ما می دهد، خواه متوجه شویم یا نه. تیم کلر می‌گوید: «خداوند آنچه را که می‌خواهیم به ما می‌دهد یا آنچه را می‌خواهیم اگر مانند او همه جزئیات را بدانیم.»

همانطور که مردم اسب تنبل را با شلاق می راندند و او را به راه رفتن و دویدن تشویق می کنند، ما نیز باید خود را متقاعد کنیم که همه کارها را انجام دهیم و مخصوصاً دعا کنیم. خداوند با دیدن چنین کار و کوششی، رغبت و غیرت خواهد داد.

سنت تیخون زادونسک (1724-1783).

کار زندگی ما به این صورت پیش می‌رود: کسی کار اراده را وارد کار می‌کند و آنچه را که نیاز دارد از فیض دریافت می‌کند... دعا با اجبار و شکیبایی به دنیا می‌آورد. دعای سبک، خالص و شیرین. و آن یکی که با اجبار اتفاق می افتد، کار اراده است و این که با لذت انجام می شود، کار لطف است.

زوسیمای ارجمندفلسطینی († حدود 560).

من نفس می کشم و هیچ مشکلی برایم ایجاد نمی کند. این خاصیت انسان است. پس نماز قبل از سقوط ملک او بود. حالا نماز تبدیل به یک کار، یک اجبار شده است، همانطور که یک بیمار سخت نفس می کشد.

هیرومونک واسیلی اپتینسکی (روسلیاکوف) (1960-1993).


شما می گویید: «من به خدا ایمان دارم، اما ایمان من به نوعی ناهموار است. گاهی با لذت دعا می‌کنم: گاهی از روی عادت نماز می‌خوانم.»
و شما کار بزرگی انجام می دهید که آنها را از روی عادت می خوانید. این کار، این اجبار، این اراده اولیه، این مهارت بیشتر در اراده ماست تا لذتی که شما از آن راضی هستید. این یکی از نکات اصلی اشتباه و سردرگمی مدرن است. همه ما اکنون بلافاصله به دنبال یک احساس قوی، یک احساس لمس کردن، صداقت و غیره هستیم... این یک اشتباه بزرگ است. به دست آوردن حتی دعا نه تنها غیرممکن است. اما حتی ایمان به جز زاهدان بزرگ به سختی در دسترس کسی است. (و من نمی توانم این واقعیت را تضمین کنم که ایمان آنها همیشه برابر است؛ من شواهد پدرانه برای این موضوع را به خاطر ندارم).

فیلسوف کنستانتین لئونتیف (1831-1891).

کسى که از امر نماز غفلت کند، شدیدترین تخطی از احکام دیگر را متحمل می شود و او را مانند یک زندانی از یکی به دیگری تحویل می دهد.

ارجمند مرقس زاهد (قرن IV-V)

گوشت خود را باور نکنید که شما را با شکست در هنگام نماز تهدید می کند: دروغ است. اگر شروع به دعا کنید، خواهید دید که بدن بنده مطیع شما شده است. دعا نیز او را زنده می کند همیشه به یاد داشته باشید که بدن فریبنده است.

می گویند: اگر نمی خواهی، نماز نخوان، این حکمت نفسانی است. اگر نماز را شروع نکنی، به کلی از نماز عقب می افتی. این چیزی است که گوشت می خواهد. ملکوت آسمان نیازمند است(متی 11، 12); بدون خود اجباری به نیکی رستگار نخواهید شد.

برانگیختن دل به نماز لازم است: در غیر این صورت کاملاً خشک می شود.

دعا کردن را بیاموزید، خود را مجبور به خواندن نماز کنید: در ابتدا این کار دشوار خواهد بود، اما بعد، هر چه بیشتر خود را مجبور کنیم، آسان تر خواهد بود. اما ابتدا باید خودت را مجبور کنی

گاهی اوقات ما در کلیسا یا در خانه به نماز می ایستیم، در روح و جسم آرام می گیریم: و روح ما ناتوان، سرد و بی ثمر است، مانند آن کلیسای عقیم بت پرست. اما به محض اینکه قلب خود را به دعای خالصانه با خدا فشار دهیم، افکار و دلهای خود را با ایمان زنده به او معطوف کنیم، بلافاصله روح ما زنده می شود، روح ما گرم و بارور می شود. چه آرامش ناگهانی، چه سبکی، چه لطافتی، چه آتش مقدس درونی، چه اشک های گرمی برای گناهان... آه! چرا قلب خود را بیشتر به خداوند معطوف نمی کنیم! چقدر آرامش و آرامش را همیشه برای ما پنهان کرده است!

St. جان صالحکرونشتات (1829-1908).

نماز تا آخرین نفس، کار سختی را در بر می گیرد.

آگاتون ارجمند مصر (قرن پنجم)

همچنان که در قدیم الآن نیز اقامه نماز برای همگان ممکن و حتی لازم است; همه چیز از طریق دعا درست می شود، حتی خود دعا، و بنابراین هرگز نباید از آن دست بکشید.

اراده ما این است که با اجبار به دعا بپردازیم. و نماز خواندن با مهربانی به خدا بستگی دارد.

اگر به ثمرات و کمال نماز به طور کامل نرسیدید، خوب است در راه آن بمیرید.

جناب یوسفاپتینسکی (1837-1911).

اجبار و اجبار به نماز در شاهکار نماز بسیار ضروری است.

دشمن برای سرگردانی نادان افکار گوناگونی را القاء می کند و می گوید نماز تمرکز و لطافت و... می خواهد و اگر اینطور نباشد خدا را خشمگین می کند; برخی به این استدلال ها گوش می دهند و نماز را به خشنودی دشمن ترک می کنند... نباید به افکار وسوسه انگیز گوش داد، باید آنها را از خود دور کرد و بدون خجالت به کار نماز ادامه داد. حتی اگر ثمره این کار قابل توجه نباشد، حتی اگر انسان لذت روحی، لطافت و... را نبیند، دعا نمی تواند بی اثر بماند. او در سکوت کار خود را انجام می دهد ...

ارجمند بارسانوفیوس اپتینا (1845-1913).

اینکه می گویند نماز آسان است، نماز شادی است، اشتباه است. نه، نماز یک شاهکار است. پدران مقدس می فرمایند که وقتی انسان راحت و با شادی دعا می کند، خود او نیست که دعا می کند، بلکه فرشته خداست که با او دعا می کند و این برای او خوب است. وقتي نماز خوب نمي گذرد، وقتي خسته هستي و مي خواهي بخوابي، وقتي نمي خواهي نماز بخواني، ولي به دعا ادامه مي دهي، آن وقت است كه نمازت نزد خدا عزيز است، چون آن وقت خودت دعا مي كني، براي خدا كار كن. ، او زحمت شما را می بیند و از تلاش شما خوشحال می شود ، این کار برای او.

Svschmch. سرافیم (Zvezdinsky)، اسقف. دیمیتروفسکی (1883 - حدود 1937).

ما، گناهکاران، نمی‌توانیم دائماً در آتش، در آرزوی آتشین با خدا باشیم. از این خجالت نکش به یاد بیوه ای که دو کنه داد. این آنقدر کم است که ما به صورت دنیوی این دو کنه را پرتاب کنیم: «اینها برای چیست؟» دیگران بسیار دادند، اما مسیح گفت که هدیه کوچک بیوه از همه بیشتر بود، زیرا او هر چه داشت داد. پس از این که نمی خواهی نماز بخوانی، توبه نمی کنی، خجالت نکش.

انجام دهید، بیرونی را انجام دهید، زیرا بیرونی به شما بستگی دارد، اما درونی به شما بستگی ندارد. اما برای بیرونی، خداوند درونی را به شما خواهد داد.

سلام پدر! دیروز برای شما سوالی فرستادم که تقریباً آشفته بود در مورد کمبود وقت و ترس از روزی که به خودم بگویم: امروز نماز نمی خوانم. در واقع عرض می کنم که سؤال من این است: وقتی حالتی پیش می آید که نمی خواهی نماز بخوانی و مجبوری به خودت فشار بیاوری، طبعاً در نماز، افکار جانبی مختلفی وجود دارد. و این اتفاق می افتد که شما آنقدر احساس درماندگی می کنید که نمی توانید آنها را از خود دور کنید، نمی توانید با قلب خود و نه فقط با لب های خود دعا کنید. پدر، چنین دعایی گناه است، می دانم. اما اگر این اتفاق بیفتد چه بهتر: اصلاً دعا نکنید (اگر مجبورید خود را مجبور کنید) یا اینگونه دعا کنید ... در این افکار کوچک بیرونی شما شناور باشید و فقط در برخی لحظات خود را گرفتار کنید. از خواب بیدار شده بود چه کسی در کلماتی که دهان بر زبان می آورد فرو رفت؟

کشیش آفاناسی گومروف، ساکن صومعه سرتنسکی، پاسخ می دهد:

این ایده که گاهی دعا می تواند برای شخص گناه باشد، قبلاً در کتاب های عهد عتیق یافت می شود: "دعای او گناه شود" (مزمور 109:7) "هر که گوش خود را از شنیدن شریعت برگرداند، دعایش مکروه است" (امثال 28:9).نماز وقتی گناه می شود که انسان آن را ریا یا در حالت عصبانیت انجام دهد. هنگامی که شخص با غفلت آشکار آن را تلفظ می کند، می توان آن را محکوم کرد، زیرا در هنگام نماز انسان با خدا ارتباط برقرار می کند. دعای ناپسند و غافل، اگر خالصانه باشد، بر ما ملامت نمی شود. وقتی کودکی هنوز خوب صحبت کردن را یاد نگرفته، اما واقعاً می خواهد با پدرش ارتباط برقرار کند، آیا والدین از او ناراضی خواهند بود؟ دعای کمال کار کمال است. سنت جان کلیماکوس می گوید: «پیوسته با شناور شدن افکار خود مبارزه کنید و هنگامی که ذهن پراکنده شد، آن را به سوی خود جمع کنید. زیرا خداوند از افراد تازه کار بدون سر به فلک کشیدن دعا نمی خواهد. بنابراین، وقتی افکار شما را غارت کردند، اندوهگین مباش. سپاسگزار باشید و دائماً ذهن خود را جلب کنید. زیرا این ویژگی یک فرشته است که هرگز توسط افکار غارت نشود.» (Homily 4th. 92).

قدیس عادل جان کرونشتات، پیش از آنکه موهبت دعای کامل را به دست آورد، با شور و اشتیاق از خدا این را خواست. و ما باید در مورد آن دعا کنیم. با درخواست کمک از خدا، شما نیز باید تلاش خود را انجام دهید. سخنان منجی «از روزگار یحیی تعمید دهنده تا کنون پادشاهی نیروی آسمانیاو گرفته می شود و کسانی که تلاش می کنند او را می برند» (متی 11:12).در مورد زندگی نماز نیز صدق می کند. چگونه افراد بیشتراگر نماز بخواند، مهارت در این امر به او سریعتر می رسد. شما باید از هر چیز بیهوده ای که حواس را تحریک می کند و ذهن را مجذوب خود می کند دور شوید. اگر انسان جلوی تلویزیون بنشیند و شروع به خواندن نماز کند، بعید است که آن را با توجه بخواند. آگاهی او پر از اطلاعاتی است که به تازگی دریافت کرده است. باید خود را با نماز هماهنگ کنید. خوب است که ظرف چند دقیقه خود را جمع کنید و برای ارتباط با خدا آماده شوید. همانطور که رشد معنوینماز نیز بهبود می یابد.

می گویند: اگر نمی خواهی، نماز نخوان. حکمت شیطانی جسم؛ اگر فقط شروع به دعا نکنید، کاملاً از نماز عقب خواهید ماند. این چیزی است که گوشت می خواهد. ملکوت بهشت ​​به زور گرفته می شود(متی 11،12); بدون خود اجباری برای انجام کارهای خوب، نجات نخواهید یافت.

به گوشت خود اعتماد نکنید که شما را به شکست در هنگام نماز تهدید می کند: دروغ است. اگر شروع به دعا کنید، خواهید دید که بدن بنده مطیع شما شده است. دعا هم او را زنده می کند.

جان عادل مقدس کرونشتات (1829-1908).

کار زندگی ما اینگونه پیش می رود: یک نفر کار اراده را وارد کار می کند و حاجتش را از فیض می گیرد... دعا با اجبار و صبر، دعای نور و پاک و شیرین می زاید. و آن یکی که با اجبار اتفاق می افتد، کار اراده است و این که با لذت انجام می شود، کار لطف است.

بزرگوار زسیماس فلسطینی (+ c.560).

اراده ما این است که با خود اجباری دعا کنیم. و نماز خواندن با مهربانی به خدا بستگی دارد.

کشیش جوزف اپتینا (1837-1911).

نماز تا آخرین نفس، کار سختی را در بر دارد.

آگاتون ارجمند مصری(Vv.).

اگر این نماز خونه، سپس می توانید آن را کمی به تعویق بیندازید، برای چند دقیقه ... اگرو بعد از آن اتفاق نخواهد افتاد... خودتان را مجبور به انجام دادن کنید حکم نمازبه زور زور زدن و فهمیدن حرف ها و احساس... درست مثل وقتی که بچه نمیخواد خم بشه جلوش رو میگیرن و خمش میکنن... وگرنه اینطوری میشه: حالا اکراه است، فردا اکراه است و نماز تمام می شود.

سنت تئوفان، گوشه نشین ویشنسکی (1815-1894).

کهنه برای گیج کردن غیر معقول افکار مختلفی را القا می کند و می گوید نماز تمرکز و لطافت و... می خواهد و اگر اینطور نباشد فقط خدا را خشمگین می کند; برخی به این استدلال ها گوش می دهند و نماز را به خشنودی دشمن ترک می کنند... نباید به افکار وسوسه انگیز گوش داد، باید آنها را از خود دور کرد و بدون خجالت به کار نماز ادامه داد. بگذارید ثمره نادیده گرفته این کار، انسان لذت معنوی، لطافت و غیره را تجربه نکند. - بالاخره دعا نمی تواند بی اثر بماند. او در سکوت کار خود را انجام می دهد.

ارجمند بارسانوفیوس اپتینا(1845-1913).

ما، گناهکاران، نمی‌توانیم دائماً در آتش، در آرزوی آتشین با خدا باشیم. از این خجالت نکش به یاد بیوه ای که دو کنه داد. این آنقدر کم است که ما به صورت دنیوی این دو کنه را پرتاب کنیم: برای چیست؟ دیگران بسیار دادند، اما مسیح گفت که هدیه کوچک بیوه از همه بیشتر بود، زیرا او هر چه داشت داد (مرقس 12:42-44 را ببینید). به همین دلیل استاز این که نمی خواهی نماز بخوانی، توبه نمی کنی، خجالت نکش.

انجام دهید، بیرونی را انجام دهید، زیرا بیرونی به شما بستگی دارد، اما درونی به شما بستگی ندارد. اما برای بیرونی، خداوند درونی را به شما خواهد داد.

شهید سرگیوس مچف(1892-1941).

هنگامی که دشمن شما را بی احساس می کند، نماز را ترک نکنید. کسی که با روح خشک خود را مجبور به خواندن نماز می کند، برتر از کسی است که با اشک دعا می کند.

طرحواره-ابات ساووا از پسکوف-پچرسکی(1898-1980).

در حالت سردی و تاریکی کامل روح، با وجود سردی، حواس پرتی و غیره، رعایت قاعده الزامی است. "خون بدهید و روح را دریافت کنید."

هگومن نیکون (وروبیف) (1894-1963).