صفحه اصلی / نشانه ها / یأجوج و ماجوج به معنای عبارت شناسی. یأجوج و ماجوج، اسلام و روسیه، اسلام، اسرائیل و پیشگویی های کتاب مقدس

یأجوج و ماجوج به معنای عبارت شناسی. یأجوج و ماجوج، اسلام و روسیه، اسلام، اسرائیل و پیشگویی های کتاب مقدس

یأجوج و ماجوج شخصیت‌های حماسی مذهبی در یهودیت، مسیحیت و اسلام هستند - مردمان ظالم و تشنه به خون. در معنای امروزی، عبارت یأجوج و مأجوج به معنای وحشت، ترس، کابوس، نیروی ویرانگر است. در همان زمان، به دلیل مقیاس فجایع ناشی از تهاجم یاجوج و ماجوج، واحد عبارت شناسی معنای چیزی مهم، قدرتمند، مهم را به دست آورد، بنابراین عبارت "یأجوج و ماجوج" مترادف دارد: شخص مهم، شخص مهم، پرنده بلند پرواز، شخص، شات بزرگ

یأجوج و ماجوج در یهودیت

کتاب یحزقل (فصل 38 و 39) می گوید که در پایان روزها قومی از شمال به سرزمین اسرائیل خواهند آمد تا آن را فتح کنند، اما خداوند این اجازه را نخواهد داد.
2. پسر انسان! در سرزمین ماجوج روی خود را به سوی یاجوج بگردان
8. ... در پایان سالها به سرزمینی خواهید رسید که از شمشیر رها شده است، که از بسیاری از ملل جمع شده است که همیشه ویران بودند، اما (قوم اسرائیل) از بین ملل بیرون آورده شدند و همه در امنیت ساکن شدند.
9. و تو چون فاجعه ای بزرگ قیام می کنی. مثل ابری که این سرزمین را پوشانده است، تو و تمام لشکرانت، ملت های زیادی با تو خواهند بود.
11. و می گویید: "من به کشور بی استحکام خواهم رفت، به سراغ کسانی خواهم رفت که در آرامش هستند، که در امنیت زندگی می کنند - همه آنها بدون دیوار زندگی می کنند، نه پیچ دارند و نه در."
12. غارت کردن با دزدی، به دست آوردن غنایم، دراز کردن دست بر ویرانه های ساکن (دوباره) و بر مردمی که از ملل جمع شده اند، که گله و ثروت یافته اند، بر کسانی که در ناف زمین ساکن هستند.
15. و شما از محل خود، از حومه شمال خواهید آمد - شما و بسیاری از ملت ها با شما، همه آنها سوار بر اسب، جمعیت عظیم و ارتش بزرگ
16. و بر قوم من اسرائیل مانند ابری خواهی ایستاد تا زمین را بپوشاند. در آخرالزمان این اتفاق خواهد افتاد و من شما را به سرزمین خود خواهم آورد تا قوم ها مرا بشناسند، هنگامی که به وسیله شما در برابر چشمان ایشان تقدیس شوم.
18. و در آن روز خواهد بود، در روز آمدن یأجوج به سرزمین اسرائیل، - کلام خداوند G-d! - خشم من در خشم من شعله ور خواهد شد
21. خداوند یهوه می‌گوید، اما من بر علیه او (در برابر یاجوج) شمشیر بر تمام کوه‌های خود خواهم خواند. شمشیر هر کس علیه برادرش خواهد بود.
22. و بر او با وبا و خون و با باران سیل آسا و تگرگ سنگ و آتش و گوگرد بر او و لشکریانش و بر امت‌های بسیار که با او هستند خواهم ریخت.
23. و من بزرگ و تقدیس خواهم شد و در نظر بسیاری از امتها ظاهر خواهم شد و آنها خواهند دانست که من خداوند هستم.

یأجوج و ماجوج در مسیحیت

آخرالزمان (فصل 20، هنر 7) می گوید که
7. هنگامی که هزار سال تمام شود، شیطان از زندان خود آزاد می شود و بیرون می آید تا امت ها را در چهار گوشه زمین، یأجوج و ماجوج را فریب دهد و آنها را برای جنگ جمع کند. تعداد آنها مانند شن های دریا است.
8. و به وسعت زمین رفتند و اردوگاه مقدسین و شهر محبوب را محاصره کردند.
9. و آتشی از آسمان از جانب خدا نازل شد و آنها را فرو برد.
10. و اهریمنی که آنها را فریب داد، به دریاچه آتش و گوگرد، جایی که وحش و پیامبر دروغین است، انداخته شد و آنها روز و شب تا ابدالاباد عذاب خواهند بود.

یأجوج و ماجوج در اسلام

در سوره 18 کهو «غار» یأجوج و ماجوج را یاجوج و ماجوج نامیده اند. ذوالقرنین عادل در سفر خود به مردمی که بین دو کوه (دو کوه، کوه هایی در آذربایجان و ارمنستان است. به روایتی دیگر این کوه ها در ترکستان است) کمک کرد تا از ظلم و ستم مردم یاجوج و ماجوج رهایی یابند.
18:94. هنگامی که این افراد به قدرت و قدرت ذوالقرنین پی بردند، از او خواستند که بین آنها و یاجوج و ماجوج (یأجوج و ماجوج) که اغلب به آنها یورش می بردند و سرزمینشان را ویران می کردند، سدی ایجاد کند. این افراد به او پیشنهاد خراج دادند
18:95. حضرت فرمود: «خداوند به من قدرت و اختیار داده است. این بهترین پرداخت برای من است." او شروع به ساختن سد کرد و از آنها خواست که با افراد و ابزار به او کمک کنند تا خواسته خود را برآورده کنند.
18:96. او خواست تا قطعات آهن را برای او جمع آوری کند که از آن سدی بلند ساخت و دو شیب تند را به آن متصل کرد. سپس به مردم دستور داد تا آتشی روشن کنند و آن را بفروختند تا آهن داغ شود. سپس مس مذاب را روی آن ریخت و نتیجه یک دیوار محکم - یک مانع بود
18:97. و قبایل یاجوجه و ماجوجا نه می‌توانستند از سد بالا بروند، زیرا بسیار بلند بود و نه می‌توانستند آن را بشکنند، زیرا بسیار قوی بود.

مورخان در مورد اینکه منظور از کتب مقدس یهودیان، مسیحیان و مسلمانان تحت نام یأجوج و مأجوج کدام قوم بوده است بحث می کنند. در زمان های مختلف در کشورهای مختلف، دانشمندان ارتش اسکندر مقدونی، هون ها، مغول-تاتارها، سکاها، اسلاوها، قبایل زمان شاه داریوش اول را که از طریق ماد به خاورمیانه حمله کردند، می نامیدند.

کاربرد مفهوم «یأجوج و مأجوج» در ادبیات

- «فقط یک چاقو به او بدهید و اجازه دهید به جاده اصلی برود، او شما را خواهد کشت، او شما را برای یک پنی خواهد کشت! او و معاون فرماندار، گوگا و ماجوج هستند.»(گوگول "ارواح مرده")
- افسر پلیس با اشاره با چشمانش به مباشر در حال راه رفتن، نتیجه گرفت: «اینجا او می غلتد، به یأجوج ماجوج نگاه کنید.»(پیسمسکی "لشی")
- "... آنها برای لذت بردن از درگیری یأجوج و ماجوج - توبروزوف با ترموسیف آماده می شوند."(لسکوف "سوبوریان")

تقویت حضور روسیه در خاورمیانه منجر به آغاز "جنگ یأجوج و ماجوج" می شود. پس از درگیر شدن روسیه در حوادث سوریه، بسیاری از کارشناسان نگران بودند که اوضاع به صورت مارپیچی پیش برود و در نتیجه از کنترل خارج شود.

اقدامات ائتلاف روسیه، سوریه، ایران و عراق با مخالفت نیروهای ائتلافی دیگر مواجه شده است. بسیاری از کارشناسان و برخی از کارشناسان کتاب مقدس معتقدند که ممکن است شرایطی برای دو پیشگویی مهم موجود در کتاب مقدس ایجاد شود.

نبوت جنگ یأجوج و ماجوج

در حزقیال 38، حزقیال نبی در مورد جنگی در آینده به نام جنگ یأجوج و ماجوج هشدار داد که در آن مردم ماجوج و رهبرشان یاجوج ائتلافی از کشورها (از جمله ایران/ایران) برای حمله به اسرائیل ایجاد خواهند کرد. (گوگا و ماگوگا - طبق معاد شناسی آخرالزمان، قبایل جنگجو، مخالفان "مردم خدا"، که "در زمان های آخر" خواهند آمد و یک جنگ جهانی و ویرانگر را راه اندازی می کنند.

بر اساس یک تفسیر، "گوگا" به عنوان نام رهبر و "ماگوگا" نام کشور و مردم است. اغلب آنها به عنوان دو ملت به رهبری شاهزاده روش تفسیر می شوند.

طبق یکی از فرضیات، اصطلاح "Magoga" بر اساس نام اکدی برای "کشور Gugu" - mât Gügu بوجود آمد. حزقیال یاجوج را با پادشاه لیدیا، گیجس، مرتبط می کند. مفسران یهودی عصر هلنیستی «ماگوگا» را به عنوان سکاها (یوسفوس)، مادها و اشکانیان رمزگشایی کردند. در اروپا، هون‌ها در ابتدا چنین تلقی می‌شدند و به رهبر خود آتیلا لقب «مصیبت خدا» دادند. متعاقباً، در بیزانس، «شاهزاده روش» (در رونویسی یونانی Ros) به معنای روس‌هایی بود که انبوهی از عشایر اوراسیا را رهبری می‌کردند که جامعه غربی را به بردگی تهدید می‌کردند. حتی مورخ بیزانسی L. Deacon از این توضیح در رابطه با لشکرکشی های سواتوسلاو علیه بیزانس استفاده کرد. در روسیه، تهاجم مردم ناشناخته - تاتار-مغول ها، که مردم ارتدکس را با ظاهر خود شگفت زده کردند - به عنوان حمله گوگا و ماگوج تلقی شد. "تاتارها" یا "تارتارها" - که از تارتاروس (از تارتارارا) آمده اند - تقریباً یک نیروی شیطانی هستند. Newscom.md).

روسیه توسط نوادگان ماگوج ساکن است

بسیاری از معلمان کتاب مقدس بر این باورند که سوابق تاریخی به روسیه به عنوان نوادگان قوم ماجوج اشاره می کند، که به نظر می رسد هشدار حزقیال را تأیید می کند که این تهاجم توسط مردمی که "در شمال" زندگی می کنند، انجام می شود. روسیه کشوری است که دقیقاً در شمال اسرائیل واقع شده است. محققین نبوت از دیدن بازگشت روسیه به خاورمیانه پس از 30 سال غیبت و قرار دادن نیروهای خود هر چه بیشتر به اسرائیل هیجان زده هستند.

نبوت دوم در اشعیا 17 یافت می شود. در آن، اشعیا نبی هشدار می دهد که در آخرالزمان دمشق (پایتخت سوریه) به تلی از آوار تبدیل خواهد شد و دیگر هرگز مسکونی نخواهد شد (که شامل استفاده از مواد شیمیایی یا حتی).

به نظر می رسد که هر دوی این پیشگویی های کتاب مقدس به سادگی دکمه رو به جلو را فشار می دهند. آیا جنگ یأجوج و مأجوج، جنگ جهانی سوم با استفاده از سلاح های هسته ای مخرب خواهد بود؟

در مکاشفه یوحنای متکلم رسول در آیه هفتم باب بیستم می خوانیم:

هنگامی که هزار سال تمام شود، شیطان از زندان خود آزاد می شود و بیرون می آید تا امت ها را در چهار گوشه زمین، یأجوج و ماجوج را فریب دهد و آنها را برای جنگ جمع کند. تعداد آنها مانند شن های دریا است.

دربارة معناي نام يأجوج و ماجوج توضيحات و تفسيرهاي متعددي وجود دارد.

«برخی از مردم فکر می‌کنند که یاجوج و ماجوج نیمه‌شب و دورترین اقوام سکاها هستند، یا به قول ما هون‌ها، جنگجوترین و پرشمارترین مردمان زمینی هستند. فقط با دست راست الهی آنها را تا زمانی که شیطان از تصرف کل جهان رها شود عقب نگه می دارند. برخی دیگر که از عبری ترجمه می کنند، می گویند که یاجوج به معنای گردآورنده یا مجلس است و ماجوج به معنای بلند مرتبه یا بلند مرتبه. پس این نامها یا بر اجتماع اقوام دلالت دارند و یا بر اعتلای آنها. باید بدانید که حزقیال در مورد این اقوام نبوت کرد که آنها در روزهای آخر با قدرت زیادی خواهند آمد و در سرزمین اسرائیل سقوط خواهند کرد و سلاح های آنها به دلیل کثرت آنها به مدت هفت سال خواهد سوخت (حزقیا 39: 9).

معلوم است که آمدن آنها بیشتر از همه مربوط به زمانهای آخر است. این را می توان به این دلیل فرض کرد که اولاً در هیچ کجای کتب مقدس به جنگ یهودیان با سکاها اشاره ای نشده است، به جز جنگ با مردمان اطراف که به غنی سازی ناگهانی آنها حسادت می کردند، و ثانیاً به این دلیل که در مورد یأجوج نوشته شده که گاه از زمان پیشینیان آماده می شود و در زمان های آخر خواهد آمد و ثالثاً در این مکاشفه که آینده را پیش بینی می کند، گفته شده است که یاجوج و ماجوج در پایان سال آینده خواهند آمد. این سن.»

«کلمه ماجوج برای اولین بار در کتاب پیدایش آمده است: یکی از فرزندان یافث است. پیشگویی حزقیال از یأجوج و ماجوج صحبت می کند که به نظر می رسد این نام ها با همان مفاهیمی که حزقیال در آن پذیرفته شده است، اما با کاربردهای متفاوت، به آخرالزمان منتقل شده است. یاجوج حزقیال به عنوان یک فاتح قدرتمند و وحشتناک توصیف می شود که با ارتشی بزرگ به سرزمین قوم اسرائیل حمله خواهد کرد. خداوند خداوند پیش‌بینی می‌کند: «از سرحدات شمال، تو و بسیاری از ملت‌ها با تو، همه بر اسب‌ها نشسته‌اند، جماعتی عظیم و لشکری ​​بسیار، پیش‌بینی می‌کند که از جای خود خواهی رفت.»

و بر قوم من، بر اسرائیل، مانند ابری که زمین را بپوشاند، برخواهی خیز کرد: این در روزهای آخر اتفاق خواهد افتاد.» و این جمله وحشتناک را علیه جوج بیان می کند: شما و همه شما بر کوه های اسرائیل خواهید افتاد. لشکرها و ملت هایی که با شما هستند. من به تو خواهم داد تا توسط انواع پرندگان شکاری و حیوانات وحشی بخوری. (حزقی 39:4).

این بدان معناست که یاجوج ابزار خشم خدا بود که به خاطر گناهان بنی‌اسرائیل بر ضد آنها بود، اما پس از آن، به دلیل ظلم و شرارت او، مورد انتقام خشم خدا قرار گرفت. ظاهراً کلمه ماجوج به معنای سرزمین و مردمی بوده است که یاجوج بر آنها حکومت می کرد. نبوت می گوید: و بر ماجوج آتش می فرستم (یعنی ماجوج را ویران می کنم) و جزایر در صلح ساکن خواهند شد (حزقی 39: 6). مجازات یاجوج و نابودی لشکر او در نبوت با عباراتی تهدیدآمیز ارائه شده است. بسیاری از مفسران پیشگویی حزقیال به دنبال پادشاهی یأجوج و مأجوج در نواحی شمالی آسیا بودند و این پادشاهی در سکاها بود و ماجوج، پسر یافث را به عنوان جد سکاها معرفی می کردند.

برخی از مورخان (سویدا و کدرین) ایرانیان را به عنوان نوادگان ماجوج احترام می‌گذاشتند. شواهد این فرضیه شامل این واقعیت بود که فیلسوفان آنها جادوگر نامیده می شدند. بوهارت گوگ را در مجاورت قفقاز قرار داد و قفقاز را از کلمه عبری گوگشازان، یعنی قلعه جوگ گرفته است. او همچنین این عقیده عجیب را ابراز کرد که پرومتئوس، که توسط مشتری به قفقاز زنجیر شده بود، کسی جز یاجو نیست. مغول ها یا مغول ها از ماجوج گرفته شده اند.

تئودورت و بسیاری دیگر، با در نظر گرفتن پیشگویی های حزقیال با درک بهتر، با نام یاجوج آنتیوخوس اپیفانس، پادشاه سوریه، و با کلمه ماجوج درک می شوند - مردمان متعدد آسیا که هنگام حمله او به یهودیه، ارتش او را تشکیل می دادند. از کتاب‌های مکابیان معلوم می‌شود که پادشاه شریر چقدر دزدی، ویرانی و خونریزی در سرتاسر سرزمین یهودیه انجام داد. و انتقام مثال زدنی خداوند از او، فرماندهانش و شبه نظامیان متعدد و متنوع آنها نیز معلوم است. این تحقق واقعی پیشگویی حزقیال است.

اما از نبوت آخرالزمان مکرراً متوجه شده ایم که پیشگویی های خداوند گاه در همین کلمات به قضاوت خداوند در مورد بت پرستی و داوری خداوند بر شرارت آخرین زمان های وجود جهان اشاره دارد. بنابراین، نتیجه می گیریم که پیشگویی حزقیال علیه یأجوج و ماجوج، هم به حوادث نه چندان دور، مانند شکست ارتش آنتیوخوس، و هم به حوادثی اشاره می کند که در اعماق قرون دور پنهان بوده اند. اشاره به این داشت که یاجوج در آخرین زمان علیه قوم خدا قیام خواهد کرد: پس از روزهای بسیار به شما نیاز خواهید داشت. در سالهای آخر به زمین خواهی آمد (حزقی 38:8) و در جای دیگر: و بر قوم من اسرائیل مانند ابری خواهی ایستاد تا زمین را بپوشاند: در روزهای آخر خواهد بود و من خواهم کرد تو را به سرزمین من بیاور تا قوم ها مرا بشناسند، ای جوج، وقتی بر تو باشم، قدوسیت خود را در برابر چشمان ایشان آشکار خواهم کرد (حزقی 38:16). این نبوت در آخرالزمان به معنای اخیر تکرار شده است.

مفهوم یأجوج در همه زمان ها مفهوم فرمانروایی خشن و جنگ طلب، فرماندهی انبوه و متعدد جنگجویان، زیر پا گذاشتن قوانین خدا، شرور خونخوار، دشمن خدا، ایمان، کلیسای او و عبادت او بود. . آنتیوخوس اپیفانس چنین بود. چنین مرد شریر در آخرین زمان ظاهر خواهد شد، نه تنها شبیه او، بلکه در شرارت از او پیشی می گیرد، دشمن سرسخت ایمان مسیح و همه وفاداران خداوند عیسی مسیح. آیا این مرد بی قانون، پسر هلاکت نخواهد بود، که با اعمال شیطان، با تمام قدرت، نشانه ها و شگفتی های دروغین و با انواع فریبکاری های بی قانون، ارتداد از ایمان به خداوند عیسی مسیح را موعظه خواهد کرد. با انواع آزار و اذیت و اعدام و مرگ کسانی را که تسلیم فریب او نیستند جفا کند؟

او قدرت خود را بر بسیاری از مردمان نشان خواهد داد، مانند یک جنگجوی شاد، مانند یک سیاستمدار حیله گر، مانند یک متخصص پیچیده در ضعف های انسانی، که با درخشش موفقیت ها، شهرت، افتخارات، ثروت و سایر جذابیت ها و جذابیت های نفسانی متعدد، بر ذهن ها تأثیر می گذارد. او احتمالاً انواع وسوسه ها را پراکنده خواهد کرد تا همه چیز مقدس را به سخره بگیرد، حقیقت را تاریک کند، ایمان به خداوند ما عیسی مسیح را متزلزل کند، و احساسات شریرانه و خشونت آمیزی را برانگیزد، که در فرزندانش دشوار نیست. نور مفید تعلیم مسیح را خاموش کنید. یک مسیحی شرور، کور شده از افکار و امیال فاسد، به آزاداندیشی نزدیک است و از آزاد اندیشی یک قدم تا ارتداد یا الحاد وجود دارد. پس جنگ علیه حق و قداست و همه فضایل آغاز می شود.

در زمان وحشتناکی که توسط نبوت توصیف شده است، فسق و شرارت در میان بسیاری از مردم گسترش می یابد که یوحنای انجیلی، همانطور که در بالا ذکر کردیم، تعداد آنها را به شن های دریا تشبیه می کند. این بی شماری توسط یک فکر از رهبر و حاکم آن به منظور آزار و اذیت وفاداران خداوند عیسی مسیح متحرک خواهد شد. آیا آنچه در آیه 14 از باب 16 مکاشفه آمده است به این زمان اشاره نمی کند؟ جان در مورد سه روح ناپاک که نزد پادشاهان کل جهان می آیند تا آنها را برای جنگ در آن روز بزرگ خدای متعال جمع کنند؟ آیا نمی توان با ارواح ناپاک سه دستیار اصلی دجال یا جوج را که تحت الهام یک نیروی متخاصم با اعتقادات نادرست به پادشاهان زمین عمل می کنند تا مؤمنان را در برابر ایمان مسیح مسلح کنند، درک کرد؟

«به نظر می رسد که مقصر اصلی قیام دشمنان جدید علیه کلیسای مسیح شیطان است که از زندانی که هزار سال در آن نگهداری می شد آزاد شد. لشکر او متشکل از اقوام خاصی، یاجوج و مأجوج خواهد بود که به تعداد بی‌شماری از چهار گوشه (محدوده‌های دور) زمین بیرون خواهند آمد. قبل از تحقق نبوت، نمی توان گفت که این مردم چه کسانی هستند. بلاژ. منظور جروم از آنها سکاهای قفقازی است. دیگران به معنای محمدی ها - ترک ها، تاتارها هستند. اما در اینجا به نظر می رسد که این نام از مردمان مرموز است و به معنای یک قوم نیست، بلکه به معنای یک خروار از چهار گوشه زمین است - از شرق، غرب، شمال و جنوب، یعنی از تمام نقاط زمین در همه کشورها و پادشاهی ها پراکنده هستند.

این افراد یأجوج و ماجوج نامیده می شوند، شاید به این معنی که بربریت، ظلم، غیرانسانی بودن آنها که یاجوج و ماجوج را متمایز می کرد، همانطور که از نبوت حزقیال می توان دید. آیا منظور آنها پیروان، خادمان دجال - آزاداندیشان، بدعت گذاران، کافران، ملحدان دانشمند، افراد شرور، فاسقان مستاصل و غیره نیست؟ چنین افرادی، در واقع، همه جا و اکنون در همه پادشاهی ها و مکان ها هستند، اما از اردوگاه مقدسین، یعنی کلیسای مسیح، نه در جای خود، بلکه از نظر طرز تفکر، در اخلاق، در زندگی خود دور هستند.

هم اکنون نیز چنین افرادی با گفتار و نوشتار می کوشند حقایق اساسی مسیحیت را زیر سوال ببرند و درک مردم از موضوعات مختلف دینی و اخلاقی و زندگی مدنی را مخدوش کنند و به گرداب اوهام و فسق و آشوب خود بکشانند. . کسانی که از گفتار آنها غافل نمی شوند، قوانین، آداب و رسوم آنها را رعایت نمی کنند، شروع به آزار و اذیت آنها با تمسخر، غیبت، تهمت، تهمت، تحقیر، تحقیر و توهین های مختلف می کنند. به عنوان مثال، کسی که دائماً در روزهای تعطیل به خدمات الهی می رود، طبق قوانین کلیسای مقدس روزه می گیرد، از بازی ها، سرگرمی ها، نمایش ها، جلسات پر سر و صدا برای عیاشی، صحبت های بیهوده، خواندن کتب مقدس، زندگی مقدسین و سایر امور تربیتی اجتناب می کند. کتاب و نه داستان و رمان، سایر شعائر دینی و احکام تقوا را رعایت می کند و به طور کلی در طرز فکر و اخلاق و زندگی خود منطبق با انجیل است و به اوامر خدا عمل می کند و نه بر طبق دستورات الهی. قواعد و آداب و رسوم دنیا - حتی اگر فرشته هم باشد، آزاد اندیشان، افراد شرور به او خاک می ریزند و سعی می کنند او را تحقیر کنند، تحقیر کنند.

فضایل را معمولاً ریا، تقوا - نفاق و تقدس، غیرت به جلال خدا و زهد - تعصب، نرمی و فروتنی - بی‌نقصی، سادگی و صراحت - حماقت و... می‌نامند. آنها سعی می‌کنند مؤمن را با تمام سلاح‌های جهنمی آزار دهند: تمسخر، تهمت، نفرت و دسیسه های مختلف - آنها را از راه راست منحرف کند، آنها را وادار به پیروی از مفاهیم، ​​قوانین، آداب و رسوم شیطانی مطابق با روح جهان و شاهزاده آن کند تا متهم کننده شرارت آنها را نبینند.

چنین افرادی خادمان وفادار دجال هستند و اکنون در صدد آسیب رساندن آشکار و پنهان به کلیسای مقدس مسیح هستند. ، خشونت به نام آزادگی، تمدن به موقع و غیره. حداقل این جنگ حیله گرانه و بدخواهانه بسیار خطرناک تر و مضرتر از هر جنگ داخلی خارجی است. بنابراین، یک مسیحی چقدر باید در میان این گونه افراد مراقب باشد تا با تمسخر یا پوشش محتمل دوستی و ترفندهای مختلف، به تدریج به حوض خود کشیده نشوند. چه حیف که حتی امروز می توان در مورد بسیاری از آنچه رسول گفت. یوحنا درباره برخی از معاصران خود: آنها از ما بیرون رفتند، اما مال ما نبودند (اول یوحنا 2:19).


[عبری ، ]، در مسیح. و سنت معاد شناسی یهودی نام مردمان بربری است که فلسطین یا مسیح را فتح خواهند کرد. ecumene در زمان های اخیر در پیشگویی حزقیال که این سنت را به وجود آورد، جی رهبر فاتحان است، م نام سرزمین اوست.

در سنت کتاب مقدس

در فهرست کتاب مقدس پسران نوح (پیدایش 10) از اقوام خاصی که در پیشگویی حزقیال در مورد حمله به مصر نام برده شده است به عنوان نوادگان «فرزندان یافث» (پیدایش 10. 1-5) نام برده شده است. در سرزمین‌های خود، هر کدام برحسب زبان خود، بر حسب خانواده‌های خود، در میان امت‌های خود» (پیدایش 10:5). یافث 7 پسر داشت (LXX 8): گومر، م.، مدای، جوان، [الیشع]، توبال، مشک و تیراس (10.2) و از پسران گومر توگارمه ذکر شده است (10.3؛ ر.ک.: 1 تواریخ 1). 5-6).

پیامبر حزقیال (حزقیال 38-39) پیش‌بینی می‌کند که چگونه «پس از روزهای بسیار» «در سال‌های آخر» (حزقیال 38.8) «شاهزاده اعظم» G. از کشور M. (LXX ترجمه متفاوتی از کلمه عبری (فصل) ارائه می‌کند. ، رئیس) به عنوان نام خاص - ῾Ρώς) در رأس یک لشکر بزرگ، طبق خواست خداوند، علیه اسرائیل که از اسارت باز می گردد، خواهد رفت. ارتش او شامل رزمندگانی از مشک و توبال، از گومر و از "خانه توگرم" "از مرزهای شمال"، و همچنین پاراس (پارس)، کوش (اتیوپی) و پوت (لیبی؟) خواهد بود (38.1- 9). جی در حال توطئه غارت و نابودی سرزمین اسرائیل است. اما پیامبر پیش‌بینی می‌کند که خشم خدا بر G. خواهد افتاد، پیروزی موقت او بر اسرائیل فقط برای نشان دادن جلال خداوند «در برابر چشمان آنها» خواهد بود (38. 10-16). G. در این پیشگویی دشمنی را که پیامبران قبلی در مورد او صحبت کردند، نشان می دهد: با آمدن او "غوغایی بزرگ در سرزمین اسرائیل رخ خواهد داد"، تمام سرزمین او ویران خواهد شد (38. 17-20)، اما در پایان G. خود شکست خواهد خورد (38.21-23). پس از اینکه خداوند G. و انبوهش را که به «کوه‌های اسرائیل» آمدند، شکست داد، اجساد مردگان آنها توسط پرندگان و حیوانات می‌بلعد (39. 1-8). به مدت 7 سال "ساکنان شهرهای اسرائیل" سلاح های ارتش جی را می سوزانند و وقتی جی قبر خود را در دره آباریم ("دره رهگذران") در ماوراءالنهر پیدا کرد. 7 ماه اجساد سربازان او را دفن خواهند کرد، تا زمانی که "کل زمین" پاک نشود. در پایان، خداوند یک وعده غذایی قربانی برای پرندگان و حیوانات از انبوه مرده آماده خواهد کرد (39.9-20).

به گفته پیامبر، همه اینها اتفاق می افتد تا ملت ها جلال خداوند را بشناسند و بفهمند که خداوند اسرائیل را به خاطر گناهانش مجازات می کند. اما اسرائیل همچنین باید درک کند که خداوند می خواهد «از امروز به بعد» خدای او باشد. پس از بازگشت از اسارت، او باید تحقیر را تحمل کند و تشخیص دهد که خداوند هم در تبعید و هم پس از بازگشت خود را خدای اسرائیل نشان داد (حزقی 39:21-29).

موقعیت جغرافیایی و نام G. و M.

اکثر محققین محل وجود G. و سرزمین M. را تعیین می کنند (M. در فهرست مردمان در ژنرال 10 و در توصیف مردمان تشکیل دهنده ارتش G. - حزقیال 38 ذکر شده است) در شمال شرقی اسرائیل: در آناتولی یا شمال. بین النهرین. بر اساس این واقعیت که حزقیال 5/38 ارتش‌هایی را از ایران، اتیوپی و لیبی فهرست می‌کند که قبلاً در حزقیال 27.10 نام‌گذاری شده‌اند (نگاه کنید به: Zimmerli. 1969. S. 643-644, 948-949)، محققان با اطمینان Meshech را در Tubal در Phrygia, Cilicia, Kilicia، بومی‌سازی کردند. گومر در ارتفاعات ارمنستان و خانه توگارم در قلمرو شرق. کیلیکیه (حز 38.2، 6) (همان S. 652-653، 788-789، 947-949). بیشتر مردمان دیگری که در ژنرال 10.2-5 ذکر شده اند نیز از نظر جغرافیایی به این قسمت از جهان متصل هستند (ساکنان ترشیش، کیتیم، مادها و غیره).

اگر در مورد مکان جغرافیایی G. و M. اختلاف نظر قابل توجهی وجود نداشته باشد، ریشه شناسی و معنای این نام ها همچنان موضوع بحث است. نظر مفسران اولیه در مورد آنها به عنوان مردم سکاها (Ios. Flav. Antiq. I 6. 1 توسط M. با سکاها یکی می شود؛ ر.ک.: Ios. Flav. De bell. VII 7. 4) نیز بوده است. پشتیبانی شده توسط J. Wellhausen (Israelitische und jüdische Geschichte B., 18973. S. 149). در دوران مدرن رایج است. فرضیه ادبی که G. پادشاه مادها Gigus (Akkad.) (حدود 670 قبل از میلاد) و سرزمین M. به ترتیب لیدیا است، به F. Delitzsch (Herrmann. 1924. S. 245; Zimmerli 1969) برمی گردد. S. 942). برخی از محققین با در نظر گرفتن همین تاریخ گذاری، جی را با سلسله گاگا شمالی مرتبط می کنند. آشور، منطقه ای که در متون آشوربانیپال ذکر شده است (D ü rr. 1923. S. 98-99). تعدادی از محققان یونان کتاب مقدس را به قلمرو "گاگا" ذکر شده در نامه های آمارنا (شماره 1. 38) مرتبط می دانند که با توجه به زمینه (جایی که هانیگلبات و اوگاریت نیز نام برده شده است) در شمال سوریه قرار داشت. ، احتمالاً در مجاورت کارچمیش (Gressmann. 1905. R. 182-183).

در میان محققینی که حزقیال 38-39 را متنی پس از تبعید می دانند، بر این باور است که G. می تواند رهبر نظامی ارتش ایرانیان جوان باشد. پادشاه کوروش (حدود 400 قبل از میلاد)، و همچنین نام G. را می‌توان به عنوان نام مستعار اسکندر مقدونی به کار برد (برای بررسی تفاسیر نام‌ها، رجوع کنید به: Rowley H. H. The Relevance of Apocalyptic. L., 1963 33-37 زیمرلی 1969. S. 940-942. S. 244. نام M. در این مورد یا به عنوان یک شکل مصنوعی به معنای "سرزمین گوگ" (Zimmerli. 1969. S. 941)، یا به عنوان یک نام "عبری شده" از اکد فهمیده شد. (در حروف آمارنا (D ü rr. 1923. S. 98-99; Herrmann. 1924. S. 245)). ادبیات همچنین موقعیتی را ارائه می دهد که بر اساس آن نام اصلی نام کشور است و نام G. از آن گرفته شده است (Wevers. 1969. P. 284).

تعدادی از محققین نام های G. و M. را اسطوره ای توضیح می دهند: آنها از سومری ها گرفته شده اند. «تاریکی»، یعنی M. «سرزمین تاریکی» است، و G. مظهر تاریکی یا «رهبر و نماینده نیروهای دشمن خدا» است (Lauha. 1943. P. 71). برخی دیگر ارتباطی بین این نام ها و اکد می بینند. خدای گاگا، که در حماسه Enuma Elish (Herrmann. 1924. S. 244) ذکر شده است.

انگیزه های معاد شناختی نبوت حزقیال و توسعه سنت در ادبیات بعدی

در ساختار، حز 38-39 متعلق به پیشگویی های عهد عتیق است که بر اساس این طرح ساخته شده است: مجازات اسرائیل - مجازات غیریهودیان - بازسازی اسرائیل. یک عنصر جدید و متمایز حزقیال 38-39، که ظاهراً قبل از توسعه ایده آخرالزمانی متأخر از اعصار (به آخرالزمان رجوع کنید)، ایده «اشاتون مضاعف» است (فراست، 1952، ص 91). یعنی «پیامبر در اینجا به آنچه فراتر از آینده نزدیک است اشاره می‌کند، یعنی در مرحله دوم فعل الهی پس از آنچه در آینده نزدیک اتفاق خواهد افتاد (جمع شدن اسرائیل از پراکندگی)» (Zimmerli. 1969. S. 945). در اینجا عبارات معاد شناختی «پس از روزهای بسیار» (حز 38.8) و «در روزهای آخر» (38.16)، همراه با نادرتر «در سالهای آخر» (حز 38.8) محتوای خاص تری دریافت می کنند.

در تصویر نبرد بزرگ آخرت شناختی (حزقیال 38-39)، تعدادی نقوش قابل مشاهده است که در ادبیات کتاب مقدس و پس از کتاب مقدس توسعه بیشتری یافته است. از جمله این انگیزه ها: روز پروردگار (روزی که خداوند خشم خود را بر امت ها آشکار می کند). مبارزه خداوند با نیروهای هرج و مرج (ناحوم 1.4؛ حب 3.8؛ عیسی 50.2-3 و غیره) و جنگ او با ملل (بت پرست) (اشعیا 14.24-27؛ 17.12-14؛ ص 2؛ 110؛ 68. 13). -19 و غیره) که معمولاً با تصویر الهیات و فجایع کیهانی همراه است. دشمن از شمال (نیروهای بی خدای شر و هرج و مرج در شمال محلی شده اند - Jer 1. 13-15; 4. 6 ff.; 6. 1 ff.; Joel 2. 20، و غیره). یورش ملل به اورشلیم (مصور ۴۶؛ ۴۸؛ ۷۶). غذای قربانی (این ایده که افتادگان نشان دهنده یک وعده غذایی قربانی هستند - Jer 46.10؛ Zeph 1.7-8؛ Isa 34.5-8). انگیزه صلح آتش زدن سلاح است (اشعیا 9.5؛ ص 45.10) و غیره.

انگیزه انتظار از "آینده دور"، مشخصه حزقیال 38-39، به خاخام ها و مسیحیان بعدی اجازه داد. روایات، رویداد تهاجم و مرگ ارتش گرجستان را به آینده ای دورتر نسبت می دهند.

علاقه خاص به پیشگویی حزقیال در مورد پادشاه بزرگ آخرین زمان ها، جی.، قبلاً در ترجمه پیشگویی مسیحی بلعام در LXX Numbers 24.7 قابل مشاهده است، جایی که G. با آگاگ، پادشاه موآبی مقایسه می شود. دکتر نوع Septuagint - Am 7. 1، جایی که نام G. به جای (موو زدن) ظاهر می شود، و همچنین نسخه شماره 24. 7 - ظهور نسبتاً زودهنگام ارتباط بین ایده های مربوط به جنگ پادشاه G را نشان می دهد. و آمدن مسیحا.

توضیحات مربوط به آخرین جنگ سرنوشت ساز جایگاه مهمی در آخرالزمان اشغال می کند. تصویر پایان جهان در سومین کتاب سیبیل مستقیماً به حزقیال 38-39 بستگی دارد (3 Siv 663-650؛ در اینجا G. و M. نیز به عنوان نام کشورهای بین رودهای اتیوپی ذکر شده است - 3 Siv. 319، 512 نیز: 5 Siv 101-110). در تصاویر کتاب. خنوخ (1 خنوخ 56) G. و M. به انبوهی وحشی از اشکانیان تعبیر می‌شوند که سپس دائماً تهدید به حمله می‌کردند (نک: عیسی 24.21؛ اول خنوخ 90.16-19؛ 2 Bar 70.7-10). G. و M. در هاگاده به عنوان دشمنان معاد شناختی اسرائیل شناخته می شوند.

G. و M. در NZ

اگر پیامبر حزقیال جی نام پادشاه فاتحان است و M. قلمرو آنهاست، سپس در مکاشفه یوحنای الهیات G. و M. نام مردمانی است که انبوه بت پرستان را تشکیل می دهند که در پایان از سلطنت هزار ساله مسیح (نگاه کنید به Chiliasm) پس از 1- در آستانه رستاخیز آنها برای نبرد نهایی با قوم خدا حرکت خواهند کرد، اما در آتش داوری خدا خواهند سوخت (مکاشفه 20:7-). 9). نقشه کلی پیامبر آخرالزمانی. حزقیال و نقطه اوج آن - نبرد مردمان G. و M. - در مکاشفه یوحنا حفظ شده است. پادشاهی مسیحایی از پیشگویی حزقیال (حزقیال 37) با سلطنت هزار ساله مسیح مطابقت دارد (مکاشفه 20:4-6). حمله انبوهی از G. و نابودی آنها (حز 38-39) - ورود G. و M. به رهبری شیطان برای از بین بردن "اردوگاه مقدسین و شهر محبوب" (Rv 20. 7- 10)؛ رستاخیز مردگان - قضاوت نهایی (20.11-15)؛ اورشلیم جدید (حزک 40 به بعد) - بهشت ​​جدید، زمین جدید، اورشلیم جدید (مکاشفه 21).

در ادبیات اولیه یهود

این طرح - آمدن ارتش های G. و M. پس از پادشاهی مسیحایی - در اولین نمونه های ادبیات خاخام حفظ شده است (Billerbeck. Kommentar. Bd. 3. S. 832-837). در تارگوم های فلسطین، مسیح نقش بزرگی در این جنگ معاد دارد که G. و M. را که به اورشلیم آمده بودند شکست می دهد، در حالی که بازگشت اسرائیل از اسارت، بر خلاف پیشگویی حزقیال، پس از پیروزی بر G رخ می دهد. و M. (تارگوم شبه جاناتان در اعداد 11:26). پیشگویی الداد و موداد (شماره 11. 26-29) به عنوان پیشگویی در مورد پادشاهی از سرزمین M. (Targum of Pseudo-Yonatan) یا در مورد G. و M. (Targum of fragments) تلقی می شد. خاخام نحمیا، شاگرد آکیوا، نیز از پیشگویی الداد و موداد درباره جی صحبت می کند (سنهدرین 17 الف).

ژوزفوس (Ios. Flav. De bell. VII 7. 4) این افسانه را ذکر می کند که اسکندر مقدونی، در شمال دور آن سوی کوه های دریای خزر، مردمان بربر کوچ نشین (سکاها) را با دروازه های آهنی زندانی کرده است (نک: Plin). سناتور ششم 15). او سکاها را با G. و M. (Ios. Flav. Antiq. I 6. 1) می شناسد، یعنی افسانه ای درباره G. و M. در آینده، عمدتاً در مسیح. معلوم شد که سنت با افسانه اسکندر مرتبط است.

در ادبیات مسیحی

پدران کلیسا اغلب نام G. و M. را به صورت تمثیلی تفسیر می کردند، به عنوان ابزاری برای آزار شیطانی شهر خدا در زمان های اخیر (Hieron. In Ezech. XI // PL. 25. Col. 356-357; Aug. Dei XX 11) . Blzh. ژروم با اشاره به سنت رایج در زمان خود، نام G. را نمادی از "سقف" (tectum) و M. را به عنوان نماد کسی که "از زیر سقف" (de tectum) می آید تفسیر کرد. به گزارش blzh. آگوستین، G. نماد دشمنان کلیسا است که از میان آنها شیطان ظاهر می شود، گویی "از زیر سقف"، و M. - خود شیطان، که از میان این افراد می آید، گویی یک پناهگاه موقت را ترک می کند، پرتگاه شهری بی خدا علاوه بر این، G. و M. مردمانی تاریخی نیستند، آنها نماینده دشمنان کلیسا هستند که تعداد آنها "مانند شن های دریا" است. در قرون وسطی، نیکلاس د لیرا، با اشاره به Bl. جروم، این تعبیر تمثیلی را توسعه می دهد: G. برای او دجال است، زیرا او توسط شیطان تسخیر شده است، و M. نمادی از جفاگران دجال است که از شیطان می آیند (Emmerson. 19842. P. 85).

برای سنتی تفسیر پیشگویی با این اعتقاد مشخص می شود که با ظهور شیطان G. و M. آزاد خواهند شد، دجال در آخرین بزرگترین آزار و شکنجه مسیحیان، ارتش آنها را رهبری خواهد کرد (Rv 20.8). او زمانی ظاهر می شود که امپراتوری روم سقوط کند. لشکریان در اورشلیم یا بر طبق bl. آگوستین، در هر مکانی که مسیحیان جمع شوند و با قوم خدا جنگ کنند. در پایان آنها توسط خود مسیح شکست خواهند خورد که دجال (Ibidem) را نابود خواهد کرد.

با گذشت زمان، تعبیر تمثیلی نام های جی و م جای خود را به حروف می دهد. درک پیش‌بینی‌های G. و M. که قبلاً با مردم خاص تاریخی مشخص شده‌اند. در بیزانس انگیزه حمله جی و م در وسط ظاهر می شود. قرن هفتم (شاید تحت تأثیر وضعیت فتوحات اعراب) در متن "مکاشفه شبه متودیوس پاتارا" (نوشته شده به زبان سریانی، همچنین در ترجمه های یونانی، لاتین و اسلاوی حفظ شده است). بر اساس "مکاشفه..."، G. و M. قبایل وحشی متعددی هستند که از اکومن جدا شده و توسط اسکندر مقدونی با دروازه های آهنی در شمال شرقی دوردست قفل شده اند. حومه زمین که طبق پیشگویی «در زمانهای آخر به سرزمین اسرائیل خواهد آمد». در اینجا فهرستی از 22 پادشاهی است که توسط اسکندر زندانی شده است (Istrin. 1897. P. 20, 54; Alexander. 1985. P. 41). پس از پیش بینی شکست اسماعیلیان از آخرین امپراتور و پس از آن دوره صلح و رفاه، آقا. نسخه "مکاشفه شبه متودیوس پاتارا" گزارش می دهد که در این زمان "دروازه های شمال" باز می شود و قبایل زندانی به اکومن می ریزند. نویسنده مصیبت‌ها و آزار مسیحیان و ناپاکی‌های جی و م را شرح می‌دهد، اما پس از یک هفته (7 سال؟) آنها در دره یاپا در فلسطین جمع می‌شوند و در آنجا توسط «یکی از سران حکومت» نابود می‌شوند. ارتش فرشتگان، یعنی فرشته بزرگ. پس از ناپدید شدن آنها، آخرین روم به مدت 7 سال در اورشلیم حکومت خواهد کرد. امپراتور او دیادم خود را بر روی درخت حیات بخش صلیب خداوند قرار می دهد و در نهایت قدرت زمینی را به خدا منتقل می کند. اما قبل از استقرار پادشاهی خدا، دجال برای مدت کوتاهی قدرت را به دست خواهد گرفت.

بر خلاف سنت‌های کتاب مقدس و اوایل پدری که G. و M. ابزار اعمال خود دجال در طول دوره سلطنت او بر روی زمین هستند و حمله آنها همزمان با ظهور او اتفاق می‌افتد، در روش شبه G. و M. در آستانه ظهور دجال ظاهر می شوند و حتی قبل از الحاق او باید نابود شوند. این سنت در لات ارائه شده است. "سیبل تیبورتین" (قرن یازدهم، حاوی افسانه های قبلی است)، اگرچه ظاهر دجال را قبل از آزادی بربرها به تصویر می کشد، اما هنوز آمدن امپراتور بزرگ را پیش بینی می کند: او سرانجام G. و M. را قبل از دجال شکست خواهد داد. قدرت خود را برقرار می کند (Alexander. 1985. P. 185). در این مورد، G. و M. ارتش دجال نیستند، بلکه نشانه های جنگ و ویرانی هستند که قبل از دجال هستند.

در "مکاشفه اسلاوی دانیال" (نوشته شده در بیزانس در اواسط قرن نهم، که در ترجمه اسلاوی حفظ شده است)، G. و M. نه در زمان سلطنت آخرین امپراتور، بلکه در زمان سلف بلافصل او، در موارد دیگر ظاهر می شوند. نسخه های (قرن IX-X) این خطوط داستانی گم شده اند.

در رساله «درباره آخرالزمان» شبه افرایم که در لات حفظ شده است. نسخه های خطی قرن 8-9. و ممکن است حاوی عناصری از سنت قبلی باشد که در پدر بوجود آمده است. خاک در کان. قرون IV-VII، تاریخ اسکندر مقدونی مفقود است و چهره آخرین رومی ذکر نشده است. امپراتور ملت‌های ناشناخته به سادگی «در روزهایی که زمان این ملت‌ها خواهد آمد» ظاهر می‌شوند. آنها به عنوان وحشی ترین (nequissimae)، شرورترین (profanissimae) و کثیف (coinquinatae) تعریف می شوند که از گوشت و خون انسان تغذیه می کنند. نویسنده در مورد سرنوشت بعدی آنها چیزی نمی گوید، اما خاطرنشان می کند که "روزهای آنها به شماره خواهد افتاد" و "سرزمین (فلسطین؟ - نویسنده) آرامش خواهد یافت" (Ibid. P. 186). بعلاوه، شبه افرایم دوره رونق عمومی را در آستانه آخرین زمانها نه قبل از حمله جی و م، طبق معمول، بلکه پس از شکست آنها قرار می دهد (همان، ص 138-139، 146-147). .

عقاید معاد شناختی درباره G. و M. در بیزانس توسط همه مشترک نبود. در قرن نهم. وقایع نگاران گئورگی سینکل و گئورگی آمارتول G. و M. را قبایل تاریخی معمولی از زمان شاه داریوش اول می دانستند که ظاهراً از طریق ماد به خاورمیانه حمله کرده بودند. شرق، سوریه، فنیقیه و فلسطین را ویران کرد و به زودی توسط مشیت الهی ویران شد (Georg. Sync. Сhron. S. 295; Georgius Monachus. Chronicon / Ed. C. de Boor. Lpz., 1904. Bd. 1. S. 295. ). جان زونارا (قرن XII)، مانند بسیاری دیگر. نویسندگان قبلی در M. نام سکاهای باستان را دیدند (Zonara. Epit. Hist. Bd. 1. S. 22). برخی از بیزانس ها کاتبان شمال را وصل کردند. مردم با نام «جوگ، شاهزاده راس و ماگوگ» بزرگ شدند (گزینه ارائه شده توسط LXX). این شاهزاده رزا که وجود ندارد، برای اولین بار توسط لئو دیاکون (قرن دهم) در رابطه با شرح لشکرکشی روسیه با مردم "روس" مقایسه شد. کتاب Svyatoslav (لئو دیاک. تاریخ IX 6).

در اواخر زاپ. قرون وسطایی دجال ادبی به شخصیتی جدایی ناپذیر در افسانه محبوب اسکندر مقدونی تبدیل می شود. انگلیسی شعر در مورد اسکندر (Kyng Alisaunder، قرن چهاردهم) دجال را که G. و M. را آزاد می کند به عنوان ویرانگر کار اسکندر مقدونی به تصویر می کشد (Emmerson. 19842. P. 85-86). منگنز zap نویسندگان G. و M. را با گوت ها، هون ها، تاتارها (ر.ک.: PSRL. T. 1. Issue 2. Stb. 445-446; Issue 3. Stb. 503) و فاتحان دیگر شناسایی کردند. آر بیکن نوشت که تاتارها مسیح را ویران می کنند. سرزمین‌ها، دروازه‌های قفقاز را بشکنید تا دجال را به قدرت برسانید (Bacon R. Opus majus / Ed. J. H. Bridges. Oxf., 1897. Vol. 1. P. 268-269; رجوع کنید به: Anderson. 1932. P. 9-14). در «داستان سال‌های گذشته» از پولوتسیان و سِو با نام‌های G. و M یاد شده است. مردمان (PSRL. T. 2. Stb. 224-226). در غرب در اروپا، داستان ساخت دیوار در برابر جی و م. تنها در قرن سیزدهم در متن "عاشقانه اسکندر" گنجانده شد. در همان زمان، پیتر کومستور این فرضیه را مطرح کرد که G. و M. 10 قبیله گمشده اسرائیل هستند (Emmerson. 19842. P. 86).

متن: تاریخ اسکندر مقدونی: نسخه سریانی شبه کالیستنس / ویرایش. E. A. W. Budge. کمب، 1889; ایسترین وی. م. مکاشفه متدیوس پاتارا و رؤیاهای آخرالزمان دانیال در بیزانس. و اسلاوی-روسی. lit-rah م.، 1897; ساکور ای. Sibyllinische Texte und Forschungen. هال، 1898. تورینو، 1963r; گرسمن اچ. Der Ursprung der Israelitisch-jüdischen Eschatologie. Gött., 1905. (FRLANT; 6); اسکابالانوویچ ام. حزقیال // لوپوخین. کتاب مقدس توضیحی. ت 6. ص 189-522; D ü rr L . Die Stellung des Propheten Ezechiel in der israelitisch-jüdischen Apokalyptik. مونستر، 1923; هرمان جی. حزکیل. Lpz., 1924; اندرسون آ. آر. الکساندر، گوگ و ملتهای محصور، 1932، 1943 Pseudo-Kallisthenes / Hrsg van Thiel . 285; نقاط تشابه و عدم تشابه // بررسی فصلنامه حوزه علمیه اتحادیه. 1995. جلد. 49. ص 35-48; تانر جی. پ. بازاندیشی در مورد حمله حزقیال توسط جوگ // جتز 1996. N 1. ص 29-45: حزقیال 38-39 به عنوان پیش متن مکاشفه. -10 اسلو، 1999، داستان تولد و پیروزی های اسکندر مقدونی / ترجمه از لاتین و فرانسوی، تفسیر: N. Gorelov.

K. V. Neklyudov، I. N. Popov

یأجوج و مأجوج چهره هایی از اسطوره های دینی در اسلام، مسیحیت و یهودیت هستند - مردمانی بی باک، تشنه به خون و ظالم. امروزه معنای این اصطلاح تا حدودی تغییر کرده است و به معنای نیرویی است که هیچ رستگاری، ترس، وحشت، کابوس از آن نیست. با توجه به پیامدهایی که پس از حمله یأجوج و مأجوج به وجود آمد، این عبارت شروع به تجسم چیزی قدرتمند، مهم و قابل توجه کرد.

بنابراین مترادف واحد عبارتی «یأجوج و مأجوج» عباراتی مانند:

شوت بزرگ؛

پرنده بلند پرواز؛

شخص؛

یک شخص بسیار مهم؛

یک فرد قابل توجه

یأجوج و ماجوج در آخرالزمان (فصل 20، هنر 7)

7. هنگامی که هزار سال تمام شود، شیطان از اسارت بیرون می آید و شروع به فریب اقوام مختلف در چهار جهت جهان، یأجوج و ماجوج می کند و آنها را برای نبرد سرنوشت ساز جمع می کند. تعداد آن جنگجویان از تعداد دانه های شن بیابان بیشتر است.

یأجوج و ماجوج در یهودیت

اگر کتاب مقدس حزکل را در باب 38 و 39 باز کنیم، خواهیم دید که می گوید آخرین زمان ها فرا می رسد که مردم زیادی از شمال به سرزمین اسرائیل می آیند تا آن را نابود کنند، اما خداوند مهربان نجات خواهد داد. پسرانش

2. پسران مردان! به یأجوج در سرزمین ماجوج بنگرید

18. و روزی خواهد آمد که یاجوج به سرزمین اسرائیل خواهد آمد، و کلام خداوند خداوند! خشم من در خشم من شعله ور خواهد شد

21. اما بر تمام کوههایم اسلحه بر او (بر یاجوج) خواهم فرستاد و آنها کلام خدا خواهند بود. سلاح هر کسی علیه برادر من خواهد بود.

یأجوج و ماجوج در اسلام

اگر بخواهیم این شخصیت ها را در اسلام بدانیم باید با سوره 18 غار کهو آشنا شویم. در آن، یأجوج و ماجوج نام دیگری دارند - یاجوج و ماجوج. مرد صالح معروفی به نام ذوالقرنین در سفر طولانی خود تصمیم گرفت به مردمی که بین دو کوه زندگی می کردند کمک کند. چندین نسخه از محل قرارگیری این کوه ها وجود دارد. به گفته یکی از آنها، آنها در ارمنستان و آذربایجان واقع شده اند. روایت دوم می گوید این تپه در ترکستان قرار دارد. پس به منطقه بین دو رشته کوه می رسد و تصویری غم انگیز می بیند که مردم صلح طلب تحت ظلم یاجوج و مجوج هستند.

18:94. وقتی مردم پی بردند که ذوالقرنین چقدر قدرتمند است، دعا کردند تا بین یاجوج و مجوج و قومشان سدی برپا کنند. که مرتباً به سرزمینشان می آمدند تا اموالشان را با شمشیر و نیزه بگیرند و بازماندگان را به بردگی بکشانند. بزرگان این مردم برای این کار پولی پیدا کردند که برای مردم عادی بسیار زیاد بود.

18:95. او در پاسخ به آنها گفت که خداوند به او قدرت و قدرتی نداده است تا برای آن پول بگیرد. مردم را جمع کرد و از آنها کمک خواست. او به کارگر و اسب نیاز داشت.

18:96. قطعات آهن زیادی جمع آوری شد که بر روی تپه های شیب دار می گذاشتند و پس از آن به کمک دم این آهن را گرم می کردند و مس مذاب روی آنها می ریختند. در نتیجه، یک مانع غیرقابل عبور به وجود آمد.

18:97. پس از این، مردم یاجوج و ماجوج بارها تلاش کردند تا از این دیوار ساخته دست بشر بالا بروند یا آن را بشکنند، اما موفق نشدند.

محققان هنوز نمی توانند در مورد اینکه چه مردمی، به گفته مردم باستان، یاجوج و مأجوج را شخصیت می کردند، توافق کنند. برخی معتقد بودند که اینها انبوهی از هون ها، ارتش اسکندر مقدونی، اسلاوهای باستان، سکاها، تاتارهای مغول، یا شاید آنها قبایل پراکنده ای بودند که در زمان داریوش 1 زندگی می کردند. که از سراسر هند عبور کردند و به پایان رسیدند. خاورمیانه

استفاده از اصطلاح «یأجوج و مأجوج» در ادبیات


"...آنها مشتاقانه منتظر نبرد بین یأجوج و ماجوج هستند - ترموسیف و توبروزوف"
("سوبوریان" لسکوف)

افسر پلیس زمزمه کرد و با نگاهش به مباشری که آرام قدم می زد اشاره کرد: «اینجا او سوار است، به این مرد خوش تیپ نگاه کنید، تصویر یأجوج ماگوگ که در حال تف کردن است.»
("لشی" پیسمسکی)

"یک چاقو به او بدهید و او را به بزرگراه بفرستید، او هر کسی را با مبلغ ناچیزی رها می کند."
(«ارواح مرده» گوگول)

یأجوج و ماجوج مردم واقعی هستند