صفحه اصلی / نشانه ها / خواب زنگ ها را دیدم. چرا در مورد زنگ ها، زنگ ها، زنگ ها خواب می بینید - کتاب رویا

خواب زنگ ها را دیدم. چرا در مورد زنگ ها، زنگ ها، زنگ ها خواب می بینید - کتاب رویا

کتاب رویای میلر

چرا خواب می بینید که زنگ ها در خواب به صدا در می آیند؟

به صدا درآمدن زنگ های کریسمس، چشم اندازهای مطلوبی را برای بازرگانان و کشاورزان به گوش می رساند.

برای یک مرد جوان، شنیدن این زنگ به معنای تحقق رویای اوست. به عنوان یک قاعده، چنین رویایی نشان می دهد که نگرانی های جزئی با اخبار مربوط به دوستان غایب از بین می رود.

کتاب رویای بزرگ ناتالیا استپانووا

چرا خواب می بینید که زنگ ها به صدا در می آیند؟

به صدا درآمدن زنگ تنهایی در خواب، اضطراب ناشی از اقدامات افراد خیانتکار را نشان می دهد. کریسمس، زنگ جشن زنگ ها به معنای شادی پیروزی بر دشمن، زمان مطلوب است. نواختن آهنگین ناقوس نشان دهنده مبارزه ای در زندگی است که از آن پیروز بیرون خواهید آمد.

کتاب رویای مدرن بزرگ

زنگ زنگ - چرا رویاپرداز خواب می بیند؟

در خواب صدای یک زنگ را می شنوید - کسانی که دوستان شما نامیده می شدند مرتکب خیانت می شوند. اما شما رنج زیادی نخواهید کشید، حتی خوشحال خواهید شد که دوستان دروغین جوهر خود را خیلی زود کشف کردند. شما زنگ خطر را می شنوید - این یک رویای بد است. پیشگویی از بدبختی ها، مرگ دوستان است. صدای زنگ "نقره" جشن را در خواب می شنوید - می توانید دشمن را به نور نشان دهید. شما پیروز خواهید شد و شادی خود را پنهان نخواهید کرد. دوستانت با تو شادی می کنند و با الهام از الگوی تو، خودشان نسبت به دشمنانت بی تاب تر می شوند. شما رویای یک صدای موزیک "تمشک" را می بینید - رویاها و واقعیت شما کمی متفاوت است، به راحتی به آنچه می خواهید خواهید رسید. مثل این است که یک زنگ را به صدا در می آورید - در مورد بیماری های خود به دوستان و خانواده شکایت خواهید کرد. شما درد خود را پرستاری خواهید کرد

کتاب رویای ازوپ

تمثیل در مورد به صدا در آمدن ناقوس

صدای زنگ در خواب معانی مختلفی دارد. چتری بلند به معنای خطر است. زنگ رنگین کمانی از یک رویداد شاد صحبت می کند: تعطیلات، تولد یک کودک یا عروسی. به صدا در آوردن زنگ در خواب به معنای به صدا درآوردن زنگ است. آنها در مورد شخصی که دوست دارد در مورد چیزی که نمی فهمد حدس بزند، یا دوست دارد شایعات کند، می گویند: "زنگ شنیدم، اما نمی دانم کجاست." به صدا درآوردن زنگ ها در خواب معانی مختلفی دارد: زنگ هشدار، صدای زنگ خطر را پیش بینی می کند، در صورت آتش سوزی در روستاها، همه ساکنان با زنگ هشدار به کمک فراخوانده می شوند. زنگ رنگین کمانی همه را در مورد یک رویداد شاد - تعطیلات، تولد یک کودک یا عروسی آگاه کرد.

تعبیر: «به صدا درآوردن همه زنگ‌ها» یعنی نگرانی و وحشت بیهوده، بی دلیل. نمادی از تجربیات بیهوده روز، تصویر زنگ یا زنگ است که توسط ناخودآگاه شما در حالت خواب به شما منتقل می شود. به صدا درآوردن زنگ ها در خواب به این معنی است که در واقعیت شما یک دوره مضطرب را پشت سر می گذارید، اما نگرانی های شما هیچ پایه ای ندارد، شما به سادگی از یک تپه خال کوهی درست می کنید، وضعیت را با هوشیاری ارزیابی می کنید و دیگر عصبی نشوید. چرا خواب می بینید که صدای زنگ می شنوید - رویا به شما هشدار می دهد که بدخواهان شما علیه شما توطئه می کنند.

تعبیر خواب تسوتکوف

شنیدن زنگ جشن در خواب به این معنی است که در واقعیت باید از رفاه مادی یا موقعیت خود در جامعه بترسید. زنگ تشییع جنازه در خواب، خبرهای خوب، ترفیع یا غافلگیری غیرمنتظره و خوشایند را پیش بینی می کند. بشنو - منتظر اخبار، مرگ، گفتگوها، شایعات، دروغ ها باشید. زنگ صبح - خبر خوب؛ عصر - نازک؛ تماس - شهرت سریع.

شنیدن صدای زنگ در خواب به این معنی است که اخبار فوری مربوط به شغل شما در انتظار شما است. در هفته اول پس از خواب، یافتن شغل موفق خواهد بود. قبل از انتخاب یکی که واقعاً ارزشمند است، باید بسیاری از پیشنهادات سودآور و جالب را در نظر بگیرید. یک زنگ آرام نماد یک زندگی آرام و معمولی است. یک زنگ بلند یک رویداد بزرگ را پیش بینی می کند که به معنای واقعی کلمه زندگی شما را تغییر می دهد. شنیدن شایعات، پچ پچ.

تعبیر خواب سیمون کانانیتا

تعبیر به قول قدیس:

به صدا درآوردن زنگ - شنیدن به معنای شایعات پوچ و دروغ است.


جدیدترین کتاب رویایی گئورگی ایوانف

چرا خواب می بینید و صدای زنگ ها برای بیننده خواب چه معنایی دارد؟

در خواب شنیدن صدای زنگ به معنای مرگ دوست یا خویشاوند دور است. شنیدن صدای زنگ در خواب به معنای مرگ دوستان دور یا اضطراب ناشی از اعمال افراد خیانتکار است. زنگ آزادی (زنگ جشن) نشان دهنده شادی پیروزی بر دشمن است. به صدا درآمدن زنگ های کریسمس، چشم اندازهای مطلوبی را برای همه کسانی که در کار کشاورزی و دنیای تجارت درگیر هستند، منادی می کند. برای یک مرد جوان، شنیدن این زنگ در خواب به معنای تحقق رویای اوست. صدای زنگ ها که گوش های شما را با آهنگ شاد می کند، مبارزه ای را پیش بینی می کند که از آن پیروز بیرون خواهید آمد.

ناقوس مرگ در خواب: نوید خبر خوب یا غافلگیری خوشایند را می دهد. به صدا درآمدن زنگ به معنای یک رویداد مهم است.

کتاب رویای ریک دیلون

چرا به گفته نویسنده خواب زنگ ها را می بینید:

شنیدن صدای زنگ در خواب، دریافت قریب الوقوع برخی اخبار را پیش بینی می کند. اگر در خواب زنگ غمگینی شنیده شود، به معنای خبر غم انگیز و بد است. زنگ تمشک - به شادی و شادی. شنیدن صدای زنگ طولانی مدت به معنای نگرانی، اضطراب طولانی مدت و نزاع است. زنگ را خودتان به صدا درآورید، نشانه زنگ خطر و دریافت اخبار مهم است. شنیدن صدای زنگ ها آهنگین و دلنشین است - نباید هر چیزی را که می گویند باور کنید.

شنیدن صدای زنگ های کلیسا در خواب - برای افراد سالم - احیای روح ، دوره ای از انگیزه های معنوی خوب ، جلوه ای از رحمت. برای بیماران - بهبودی مبارک، برای مسافران - برای یادگیری بسیاری از چیزهای جالب و آموزنده در مکان های جدید. کر شدن از زنگ - خبر خوشحال کننده ای خواهید شنید. تصور کنید که شما هستید که زنگ ها را به صدا در می آورید. صدای زنگ خوش آهنگی در سراسر منطقه طنین انداز می شود. زنگ خبر خوبی است. زنگ هشدار - بد، آرام - خوب. یک زنگ آرام و مسالمت آمیز را تصور کنید.

رویاهای شخصی و تعبیر آنها

مجموعه کتاب های رویایی

چرا طبق 39 کتاب رویایی زنگ را در خواب می بینید؟

در زیر می توانید به صورت رایگان تفسیر نماد "زنگ" را از 39 کتاب رویایی آنلاین پیدا کنید. اگر تفسیر مورد نظر را در این صفحه پیدا نکردید، از فرم جستجو در تمام کتاب های رویایی در سایت ما استفاده کنید. همچنین می توانید تعبیر شخصی خواب خود را توسط متخصص سفارش دهید.

زنگ به صدا در می آید- به مرگ یک دوست دور، خویشاوند.

کتاب رویای روانکاوی

بل - تمایل به تغییر وضعیت با بازگشت به موقعیت اصلی خود.

زنگ ها را به صدا درآورید- هشدار وجدان به خواب بیننده.

کتاب رویای عامیانه روسیه

صدای زنگ در خواب معانی مختلفی دارد.

چتری بلند به معنای خطر است.

زنگ رنگین کمانی- از یک رویداد شاد صحبت می کند: تعطیلات، تولد فرزند یا عروسی.

زنگ زدن در خواب- به معنای به صدا درآوردن زنگ هشدار است.

کتاب رویای خانواده

رویایی که در آن زنگ ها به صدا در می آیند- می تواند هم به معنای مرگ کسی از آشنایان دور باشد و هم به معنای اضطراب ناشی از اعمال افراد خیانتکار.

زنگ جشن- شادی پیروزی بر دشمن را به تصویر می کشد.

نوید چشم اندازهای مطلوب برای هر کسی که تجارت خود را دارد.

یک زنگ خوش آهنگ مبارزه ای را پیش بینی می کند که از آن پیروز بیرون خواهید آمد.

کتاب رویایی برای عاشقان

زنگ ها برای عاشقان به صدا در می آیند- وعده برآورده شدن خواسته ها و ازدواج موفق را می دهد.

فال تعبیر خواب

زنگ ها - برای رویدادهای شاد.

تعبیر خواب گریشینا

صدای زنگ را بشنوید- خبر، سفارت خوب.

زنگ عید پاک- شادی

زنگ عصر - پایان دشواری ها / بهترین زمان فرا رسیده است.

زنگ را بزن- به دیگران شادی بیاورید.

دیدن زنگ به معنای حمایت در مواقع سخت / نوعی آزار و اذیت است.

زنگ افتاده را ببینید- استراحتی در پیش است.

کتاب رویای یک عوضی

زنگ ها - اضطراب به دلیل اعمال زشت دوستان.

زنگ جشن- شادی، چشم اندازهای مطلوب، تحقق خواسته ها.

زنگ شاد و زیبا- پیروزی بر حریفان

تعبیر خواب دیمیتری و نادژدا زیما

رویایی که در آن صدای زنگ می شنوید- از پیشگویی رویدادهای بسیار مهم و مهم صحبت می کند.

شنیدن صدای زنگ در خواب- نشانه خوبی است که نشان می دهد تغییرات آینده برای شما مطلوب خواهد بود.

زنگ هشدار به صدا در می آید- شما را تشویق به بسیج می کند و از قبل برای مشکلات و رویدادهای ناخوشایند احتمالی آماده می شود.

تعبیر خواب سلامتی

صدای زنگ را بشنوید- شما نیاز به پاکسازی و تجدید روحی دارید. برای بیمار - معمولاً بهبودی؛ برای یک بیمار به شدت بیمار- بسته به ماهیت زنگ، پایان نزدیک است.

تعبیر خواب افراد تولد شهریور، مهر، آبان، آذر

شنیدن صداهای هشدار دهنده زنگ در خواب- به آتش

تعبیر خواب افراد تولد در اردیبهشت، خرداد، تیر، مرداد

اگر در خواب دیدید که صدای زنگ است- این یک خبر ناراحت کننده است.

تعبیر خواب افراد تولد ژانویه، فوریه، مارس، آوریل

یک زنگ - به شایعات از راه دور.

تعبیر خواب خانم هاسه متوسط

اگر در خواب زنگوله ببینید چه تعبیری دارد؟

صدای زنگ ها را بشنوید- دریافت خبرهای خوب؛ ببینید - خانه خودش را رهن کند. صدای زنگ های شب را بشنو- غم و اندوه با شادی جایگزین می شود و در دوران پیری می توانید بدون نگرانی زندگی خود را بگذرانید. صدای زنگ را بشنو- دریافت اخبار؛ صدای زنگ ها- مراقب پرحرفی باشید

کتاب رویای میلر

شنیدن صدای زنگ ها در خواب- به معنای مرگ دوستان دور یا اضطراب ناشی از اعمال افراد خیانتکار است.

زنگ آزادی (زنگ زدن جشن)- به معنای شادی پیروزی بر دشمن است.

زنگ های کریسمس به صدا در می آیند- چشم اندازهای مطلوبی را برای همه افراد درگیر در کار روستایی و دنیای تجارت به تصویر می کشد.

برای مرد جوانی که این زنگ را بشنود- برای تحقق رویاهایش

صدای زنگ ها، گوش های شما را با آهنگ خوش می کند- به شما وعده مبارزه ای می دهد که از آن پیروز بیرون می آیید.

کتاب رویای چینی

آیا صدای زنگ را می شنوید؟- یک نفر از دور خواهد آمد.

صدای زنگ بلند- شادی، رفاه، یک حرفه موفق را به تصویر بکشید.

تعبیر خواب از A تا Z

چرا زنگ را در خواب ببینید؟

صدای زنگ در خواب شنیده شد- اخبار خوبی را در مورد رویدادهای غم انگیز، به عنوان مثال، در مورد بهبود معجزه آسا یک فرد به شدت بیمار به تصویر می کشد.

زنگ ها برای تشک به صدا در می آیند- نزاع ها و رسوایی ها را پیش بینی کنید که محرک آن شما نخواهید بود. زنگ های عصر- به این معنی است که غم با شادی جایگزین می شود، و جوانی طوفانی- بلوغ مهار شده و پیری آرام.

زنگ ها به افتخار یک تعطیلات بزرگ به صدا در می آیند- به شما قول پیروزی بر حریفان را می دهد. زنگ های کریسمس به صدا در می آیند- برای کسب سود و چشم انداز خوب برای برداشت.

اگر در خواب از برج ناقوسی بالا رفتید و ناقوس ها را از نزدیک دیدید- در واقع شما خانه خود را خواهید داشت. خودت زنگ ها را بزن- رویاهای شما محقق خواهند شد زنگ دلپذیر و ملودیک که در مورد آن می گویند "تمشک"- منادی مبارزه ای که از آن پیروز بیرون خواهید آمد. زنگ های هشدار به صدا در می آیند- به دعوا و اختلاف در خانواده.

دیدن برج ناقوس کلیسا در خواب- به بیماری یکی از نزدیکان شما. برج ناقوس قدیمی و فرسوده- به تشییع جنازه سریع

دیدن زنگ در حال سقوط از بلندی- قبل از اینکه به نتیجه دلخواه برسید باید بر مشکلات زیادی غلبه کنید. زنگ شکسته در خواب- نشان دهنده سلامت ضعیف و سردرد است.

تعبیر خواب یک زن مدرن

صدای زنگ تنهایی در خواب- اضطراب ناشی از اقدامات افراد خیانتکار را به تصویر می کشد.

کریسمس، زنگ تعطیلات به صدا در می آید- به معنای شادی پیروزی بر دشمن، زمان مساعد است.

زنگ خوش آهنگ- یک مبارزه زندگی را به تصویر می کشد که از آن پیروز بیرون خواهید آمد.

تعبیر خواب سیمون کانانیتا

زنگ خبری نگران کننده است.

کتاب رویای سلیمان

زنگ - اخبار ناراحت کننده در انتظار شما است.

کتاب رویای سرگردان

تعبیر خواب: زنگ طبق کتاب خواب؟

زنگ دردسر است. شادی؛ رویدادهای بزرگ سیاسی، بلایای طبیعی

صدای زنگ ها- به شادی؛ آرام؛ تقدیم به رنج

تعبیر خواب فدوروفسکایا

دیدن زنگ در خواب- ملاقات با یک فرد خوشایند

خواب دیدی که صدای زنگ را شنیدی- منتظر یک نامه دلپذیر باشید.

زنگ را زدی- به زودی باید یک نامه بسیار مهم بنویسید.

دیدی کسی زنگ میزنه- یکی از نزدیکان شما نامه مهمی دریافت خواهد کرد.

تعبیر خواب تسوتکوف

زنگ به معنای تغییر، خبر بزرگ است.

کتاب رویای قرون وسطی

زنگ را به صدا درآورید یا صدای آن را بشنوید- به افتخار

صدای زنگ را بشنوید- ارج نهادن و بهره بردن.

کتاب رویای فرانسوی

زنگ در خواب نشانه نامهربانی است که اغلب تغییرات را برای بدتر شدن پیش بینی می کند.

به خصوص اضطراب و ناراحتی شدید- انتظار یک فرد ناشنوا و کم شنوا را داشته باشید که صدای زنگ را به وضوح در خواب بشنود.

کتاب رویای اوکراینی

برج ناقوس و ناقوس- این خبر است.

زنگ ها به صدا در می آیند - مردم صحبت می کنند، شایعات، شایعات.

شنیدن صدای زنگ خبر خوبی است. نشت - مشکل؛ با خود تماس بگیرید - در آینده نزدیک مشهور خواهید شد.

کتاب رویای جهانی

زنگ ها آلات موسیقی مورد علاقه باد هستند.

چه ملودی در خواب می شنوید؟ این زنگ به شما آرامش می‌دهد و باعث آرامش خاطر می‌شود، یا شما را عصبانی می‌کند زیرا نمی‌تواند متوقف شود.- رویا از تمایل شما برای هماهنگی با چیزی صحبت می کند.

شاید صدای زنگ ها- نمادی از میل به ادغام با جریان عمومی است که توسط باد منتقل می شود.

اگر در خواب زنگ ها به صدا درآیند- به این معنی است که کسی برای اقدام به انگیزه نیاز دارد.

کتاب رویای کولی

کولی ها معتقدند که زنگ ها معمولا بدشانسی می آورند.

به صدا در آمدن یک زنگ- نشانه ای از نزدیک شدن به مرگ یا بیماری جدی.

به صدا درآمدن چند زنگ- به جشن قریب الوقوع

کتاب رویای باطنی

معنی خواب: زنگ طبق کتاب رویا؟

برای دیدن یک زنگ - از شهرت بترسید، شما برای آن آماده نیستید! منجر به غرور و بدبختی خواهد شد.

ندای باطل جلال است.

با خود تماس بگیرید - عادت های بد خود را کنار بگذارید.

صدای زنگ را بشنوید- فکر کنید "زنگ برای چه کسی به صدا در می آید؟"

زنگ - جلسات سرگرم کننده، احتمالا با همکلاسی های سابق.

کتاب رویای وابسته به عشق شهوانی

دیدن زنگ بزرگ در خواب- تمایل شما به چیزی غیرعادی، روشن و چالش برانگیز بعید است که درک شود، بسیار کمتر توسط شریک زندگی شما حمایت می شود.

صدای زنگ را بشنوید- از شایعات بترسید حتی با وجود همه غیر قابل قبول بودنشان، می توانند بین شما و عزیزتان نزاع ایجاد کنند.

ویدئو: چرا در مورد زنگ خواب می بینید؟

همراه با این مطلب بخوانید:

همکلاسی ها

آیا در خواب زنگ دیده اید، اما تعبیر خواب لازم در کتاب خواب نیست؟

کارشناسان ما به شما کمک می کنند تا دریابید که چرا در خواب زنگ می بینید، فقط رویای خود را به شکل زیر بنویسید و برای شما توضیح می دهند که اگر این نماد را در خواب دیدید چه معنایی دارد. آن را امتحان کنید!

    این قبل از بیدار شدن بود. من در ماشین نشسته بودم و زن ناآشنا به او نزدیک شد و من با هشدار درها را بستم. سپس به وضوح احساس کردم که در رختخوابم دراز کشیده ام و از میان پرده خواب صدای زنگ را شنیدم و انگار کسی می خواهد در را باز کند. اما هنوز هم اضطرابی را که از ماشین منتقل شده بود احساس می کنم.

    Zvinnitsa در کلیسا. ما با جلال روبروی دزوینیتسی نشسته ایم. Vіn روی نیمکت است و من زنگ را می زنم و زنگ را می زنم. یک جینگ و من می گویم که "زنگ را بزن تا همه مردم بدانند...". (و چند نفر را فراموش کردم) چه حیف که از آنجا بالا رفتم ترسناک بود ... ارتفاع ... و زیر صدای زنگ یک تونل بود .... و از زاویه ای که از کنار چاه بیرون رفتم رفتم سمت نیمکت... با اسلاوا نشستم و رفتیم...

    ظهر بخیر

    من در خواب دیدم که با پسری نشسته بودیم (به نظر می رسید او را در خواب می شناختم) از رویا: ما مدت زیادی بود که یکدیگر را می شناختیم و به نحوی تصادفی با هم آشنا شده بودیم، در یک رویداد (مثل یک فیلم) نشسته بودیم. ) و دستان همدیگر را خیلی محکم فشار دادیم. من این را خیلی به یاد دارم. چون چندین بار دست هایمان را محکم تر و محکم تر فشار دادیم، انگار خیلی وقت بود که همدیگر را ندیده بودیم.
    در چه لحظه ای که خدمات در معبد شروع شد، او را پشت سر خود دیدیم، در فاصله دور، او روی تپه ای مرتفع ایستاده بود، آسمان و همه چیز اطراف پر از رنگ های بسیار گرم و ملایم بود. روی تپه، شخصی شروع به عبور از خود کرد، کسی به معبد نزدیکتر شد... صدای زنگ ها زیاد طول نکشید، اما ما آن را به یاد آوردیم و وقتی تمام شد بسیار متاسفیم که خیلی زود بود. پیشاپیش از تعبیر شما بسیار سپاسگزارم. در زندگی، من یک دوست پسر دارم، اما آینده ای با او نمی بینم.

    ظهر بخیر خواب دیدم که در یک آپارتمان ناآشنا هستم و یکی به من گفت (صورت این شخص را ندیدم) باید زنگی پیدا کنم و دو بار آن را بزنم، در بوفه یک زنگ متوسط ​​پیدا کردم که شبیه یک عتیقه بود. یکی و به نظر من برنزی، 2 ضربه مشت زدم و به خواهر یا برادرم گفتم همین کار را بکند. بعد خودم را در اتاق خواب روی تخت دیدم، داشتم سعی می کردم بخوابم، چشمانم قرمز شده بود، همه چیز اذیتم می کند، در کنارم خواهرم است که مدام مرا قلدری می کند، من بیشتر عصبانی می شوم و جیغ می زنم تا ترکم کند. تنها، اما او متوقف نمی شود، سپس من رفتم تا صورتم را بشورم، اما ژل شستشو را پیدا نکردم و به اتاق خواب برگشتم، یک پسر ناآشنا با موهای مجعد حدود 5-7 ساله بود، او هم شروع کرد. برای اذیت کردن من از او خواستم دست بکشد، شروع کردم به گریه کردن و خفه شدن، فقط بعد او متوقف شد. صبح روز 14/04/27 - شنبه در مورد آن خواب دیدم.

    در آسمان صاف و آبی خواب این زنگ را دیدم، انگار از یک ابر ساخته شده بود، به اندازه زنگ یک کشتی، در کنارش یک ابر سفید بود. زنگ به صدا درآمد، اما صدا بلافاصله از آن بلند نشد، بلکه با تأخیر. و وقتی صدا کرد، دستم را برایش تکان دادم و گفتم: می‌بینم، می‌بینم، می‌شنوم، می‌شنوم.

    من خواب زنگی را دیدم که در آسمان معلق بود، آسمان روشن بود، ناقوس به صدا درآمد و کبوترها در اطراف پرواز می کردند، و من روی زمین دراز کشیده بودم و به آسمان نگاه می کردم و توده ای از پرهای بلند سفید درست داخل آن افتاد. دست من کبوتر سفید آنها را به سمت من پرتاب کرد. همه

    مدت ها و به سختی از ساختمان بالا رفتم و وقتی آن را بلند کردم زنگ را دیدم و خواستم پایین بروم اما ترسناک بود و نمی دانستم چگونه این کار را انجام دهم. زبان زنگ را گرفتم و روی زمین رفتم و در همان لحظه زنگ به صدا درآمد.

    خواب می بینم که به پنجره می روم و کلیسای بالای آن را می بینم، کشیش ایستاده است و زنگ را به صدا در می آورد. یک زنگ بود و یک زنگ بزرگ. من در خواب می دانم که در کلیسای ما زنگی آورده و نصب کرده اند و کشیش برای اولین بار آن را به صدا در می آورد.

    سلام، تاتیانا! این رویای زنگ نبود. اخیراً به دختری که می شناسم و با او در سطح ظریفی کاملاً محکم وصل شده ایم ، زنگ هفت آلیاژی دادم ... امروز یا در خواب ، یا در خواب ، صدای آن را شنیدم ، مانند صدای نازکی نه مثل زنگ خطر، بلکه مثل خنده یک کودک.

    سلام!
    در خواب کلیسای قدیمی را دیدم که از آنجا به مدرسه تبدیل شدند. در یکی از اتاق ها زنگی تمیز و با حکاکی در قسمت بیرونی آن پیدا کردم و در خواب فهمیدم که زنگی از دین مسیحیت است، از زمان رومانوف ها. به داخل زنگ نگاه کردم، یک قایق بادبانی زیبا بود (بادبان ها باز بودند). در حالی که به داخل زنگ نگاه می کردم، همه چیز در داخل آن شروع به چرخیدن کرد (و صدایی به من گفت، ببین، می توانی آینده خود را آنجا ببینی)، و من از هوش رفتم. یک دختر ناآشنا مرا به خود آورد و گفت چه خوب که همه چیز برایت اتفاق افتاد وگرنه عده ای تسخیر شدند و ما رفتیم.

    خیلی ها بودند، نمی توانستند صحبت کنند، مثل این بود که در فلان میدان بود، فقط من و یک زن می توانستیم صحبت کنیم، لازم بود خدمت را رهبری کنم، زنگی به من دادند، آن را زدم و مراسم کلیسا را ​​خواند ، اگرچه کلمات را نمی دانستم ، سپس مردم شروع به خونریزی از چشم و دهان خود کردند ، اما آنها طوری ایستادند که انگار همه چیز عادی است ، من چیز دیگری را به خاطر نمی آورم ، فقط چنین رویایی)
    او کمی مرا می ترساند

    سلام….خواب زنگ ها رو دیدم….از نزدیک یادم میاد حسشون…و صدا…. و در این خواب به نوزادی شیر می دادم، پسر بود... اما فهمیدم که او برای من متولد نشده است... اما خانواده او را پذیرفتند.

    سلام من 2-3 روز پیش خواب با زنگ دیدم. ....و امروز خواب دیدم که یک نفر بالای سرم زنگ می زند. زنگ عجیب بود - با یک صلیب وقتی زنگ زده شد، احساسات عجیب بود، گویی در نوعی خلسه بودم. نمیتونم بفهمم چرا اینجوریه؟
    پیشاپیش ممنون

    در خواب، من در برج ناقوس یک کلیسا هستم، زیر یک ناقوس بزرگ ایستاده ام، راهبی مقابل من می ایستد و به او می گوید که صدای این ناقوس چه شکلی است، صدا قوی است و صدا را نشان می دهد، در خواب آن را نشان می دهد. واقعاً خیلی بلند بود، راهب 2 بار این زنگ را زد و بس که تقریباً ظهر بود.

    خودم را نزدیک کلیسا دیدم. حدود 30 متر از او. و در بالای کلیسا که گنبد است صدای زنگ را شنیدم. شروع کردم به وحشت، کوبیدن و گریه کردن. من خودم را نزدیک دیوار کلیسا دیدم و می خواستم در این حالت ترک کنم. اما بیشتر این رویا با کلیسا مرتبط نبود. اما بقیه خوابم گریه کردم

    معبدی بزرگ و بسیار زیبا دیدم، کشیش از برج ناقوس بالا رفت و شروع به زدن ناقوس کرد. نوعی تعطیلات، بسیاری از مردم، همه لباس زیبایی پوشیده اند. همه در حال عبور از خود هستند، نواختن زنگ ها زیبا و جشن است. سپس خواننده ها شروع به خواندن کردند، آن هم بسیار زیبا. خودم را آنجا دیدم، غسل تعمید هم گرفتم و دعا کردم.

    برای مراسم جشن در بلاگوست شروع به زنگ زدن می‌کنم، چند ضربه به صدا در می‌آید و سپس کابل می‌شکند، سعی می‌کنم زنگ‌های دیگر را به صدا درآورم، اما متوجه می‌شوم که کابل‌هایشان از زبانشان پاره شده است. و بعد من به همراه یکی از دوستان زنگ را برای تعمیر آن برمی داریم و زبانش می افتد

    زنگی بود که دختری به من نشان داد، زنگ از چوب بود و صورت پیرمردی با سبیل و ریش روی آن حک شده بود، اما صورتش پوزخندی داشت، این زنگ می توانست به دنبال صاحبش پرواز کند و اجرا کند. دستورات او - کشتن.

    صدای زنگ ها را شنیدم، آنها در ارتفاع ساختمان سه طبقه من به صدا در آمدند، صدا بسیار بلند بود و ناقوس ها توسط راهبان یا پدران مقدس به صدا درآمد، دیدم آنها دو زنگ بودند، هنوز کمی بود ترسناک

    در مقابل کلیسای ویران شده ایستادم و به صلیب رسیدم. "زنگ ها برای آنها به صدا در می آید" - این عبارت اغلب در هنگام نماز در ذهن من ظاهر می شود.

    خواب دیدم که در مدرسه داریم زنگ آخر را با جمعیت زیادی جشن می گیریم و خوش می گذرانیم. سپس روی شانه های دوست پسرم می نشینم و مانند مدرسه روی خط، زنگ را می زنم. و در خواب به یاد می آورم که به عنوان کلاس اولی زنگ اول را هم دادم و حالا آخرین زنگ را. و همه خیلی خوشحال بودند

    سلام، تاتیانا!)

    من به ندرت رویاها را به طور کامل به یاد می آورم. فقط به صورت تکه ای)

    خواب دیدم که عصر است و من در کنار خانه ای هستم که مادربزرگم در آن زندگی می کند. و در کنار خانه، به جای یک درمانگاه، یک معبد وجود دارد، اما من آن را به عنوان یک کلیسا درک نمی کنم. از طرف او صدای زنگ را شنیدم که بنا به دلایلی حالم را خیلی خوب و راحت کرد. اما خود زنگی وجود نداشت. و خود این "معبد" در گرگ و میش به وضوح قابل مشاهده نبود. و بعد در مورد چیز دیگری خواب دیدم، یادم نیست، اما بعد از مدتی خواب دیدم که عصر نیز هست و از مرکز خرید خارج می شوم، به سمت جاده در ایستگاه اتوبوس می روم و زنگ هایی را دیدم که پشت سر هم آویزان شده اند. جاده و این فکر: "پس این چیزی است که آن زمان صدا می زد." و بعد از آن خواب می بینم که دیگر روز است، خورشید می درخشد، و من در امتداد حیاط در امتداد طبقات پانل 9 طبقه قدم می زنم و یک مرد جوان به ملاقات من می آید (به دلایلی، اخیراً وقتی بیشتر و بیشتر در مورد این خواب می بینید، پسرها همیشه با هم متفاوت هستند و رویاها متفاوت هستند، اما قرار ملاقات همه جا وجود دارد). فقط به عنوان یک قاعده، آشنایان عادی هستند، اما در این مورد من خودم را با نام شخص دیگری به او معرفی می کنم، زیرا ... بلافاصله از او قدردانی کردم و متوجه شدم که نمی‌خواهم با او رابطه جدی داشته باشم. و سپس آخرین قطعه: من در نوعی مرکز بازی چند طبقه هستم. و انواع و اقسام سرگرمی ها و شیرینی ها بسیار زیاد است و شما می توانید همه چیز را مجانی بخورید و هر کاری که می خواهید انجام دهید. و هر چه بیشتر آن شیرینی ها را امتحان می کنم، روحم سنگین تر می شود. و رویا با تلاش من برای فرار از این مرکز به پایان می رسد. احساس تماشا شدن. اما بعد با موفقیت این مرکز را ترک می کنم و دوباره خودم را در خانه مادربزرگم می بینم. چه افتضاح) اما این رویا مرا تحت تأثیر قرار داد زیرا احساسات زیادی را احساس کردم: احساس رهایی از صدای زنگ ها، احساس شادی از شیرینی ها، و احساس دسیسه زمانی که نامم را نگفتم و احساس اضطراب بعداً هنگام "نظارت"

    ___________
    پیشاپیش ممنون خوشحال می شوم اگر دیدگاه های من را رمزگشایی کنید)

    برای سومین روز متوالی خواب یک کلیسا را ​​دیدم و بالای آن به جای سقف آپارتمان من است، با 6 پنجره بزرگ، می بینم که انگار این آپارتمان را خریدم، اما مشاور املاک در مورد پنجره دیگری به من نگفت که می رود داخل کلیسا، وقتی به پشت پرده ها نگاه می کنم، ناقوس های زیادی را دیدم که به آرامی به صدا درآمدند، دیدم مهمانان به سمت خانه ام می آیند.

    سلام. رویای من: وقتی در اتاق خواب قلعه‌ای متعلق به قرن هجدهم هستم، آن را می‌شنوم. چگونه زنگ ها در معبد روبرو به صدا در می آیند. من خودم را یک مرد می بینم. به ایوان می روم و می بینم که در نزدیکی همه خانه ها، ایوان و ایوان من لبه به لب است، سپس می بینم که چگونه 3 ناقوس بزرگ به بالای معبد، در برج ناقوس بلند شده اند. داشتم با یکی حرف میزدم یادم نیست چیه

    خواب کوتاه صبح: من در یک پارک قدیمی هستم، شاید در املاک کسی. من با دختر کوچکم قدم می زنم، مناظر را می بینم. من دخترم را نمی بینم، اما می دانم که او با من است. در یکی از گوشه های پارک قایق تاب می بینم، خوشحالم، دخترم را می کشانم تا سوار شوم. و من می فهمم که یکی از تاب ها یک ناقوس بزرگ کلیسا است. او کنار من تکان می خورد، اما زنگ نمی زند. ترک می کنیم، حرکت می کنیم، وارد ساختمان می شویم. سقف بلند. و دوباره - یک زنگ بزرگ. پایین آن به قدری پایین است که وقتی شروع به چرخیدن می کند، برای جلوگیری از ضربه به سر، فرو می روم. زنگ قوی‌تر و قوی‌تر می‌چرخد و شروع به زنگ زدن می‌کند. دخترم را بیرون می برم. ما در امتداد جاده از این ساختمان حرکت می کنیم. بعد از آن زنگ به صدا در می آید. ناگهان چیزی در جاده جلوی من می افتد. کوچک، به اندازه یک مشت. آن را برمی دارم و متوجه می شوم که این زبان زنگی است که همچنان به صدا در می آید. صدا ملودیک، کشیده و اصلا ترسناک نیست. یک خادم کلیسا از آنجا عبور می کند. یافته را به او می‌سپارم و می‌گویم: «زبان در آمد». به اطراف نگاه می کند و سرش را تکان می دهد. دوباره به دستم نگاه می کنم. معلوم می شود که خود یک زنگ است. درست است، بیشتر شبیه زنگی است که به گردن گاو آویزان می شود تا گم نشوند. این یک رویای خنده دار است))

    خواب دیدم که روی پله‌های مرمر ایستاده‌ام و می‌خواهم پیش‌بینی دریافت کنم، در این زمان زنگ‌های جشن شروع به زنگ زدن کردند و در همان زمان باد شدیدی بلند شد، موهایم به شدت از باد می‌وزید، شروع به عبور از خودم کردم. دستام سنگین شده بود، فکر کردم بدون روسری کنار کلیسا هستم و 3 بار صلیب کردم

    خواب دیدم که به طور تصادفی طناب هایی را که وقتی می خواهند زنگ ها را به صدا درآورند می کشند لمس کردم. و وقتی آنها را زدم، زنگ ها به صدا درآمد و فکر کردم با این کار بستگانم را می ترسانم. یک زن جوان خوب (دندانپزشک) نزد من می آید و می گوید که من باید یک دندان را درمان کنم و پرکردن آن محکم نیست و شروع به معاینه پسر 3.5 ساله ام می کند که از دندان درد یکی از 4 دندان بالا گریه می کند. دندان های جلویی روز قبل، من خواب یک مادربزرگ پیر را در نور کامل در یک اتاق غبار آلود پس از بازسازی با حداقل مبلمان دیدم. انگار داشتم به یکی توضیح می دادم که با مادرشوهرم خوش شانسم. مادرشوهرم (من به او می گویم مامان)) از نظر شخصیتی به مادر مرحومم شباهت دارد.))) و در این لحظه این مادربزرگ به سمت من می آید. هر چه نزدیک تر می شود، حالم بدتر و بدتر می شود. هوای کافی ندارم، احساس سرگیجه دارم و احساس می کنم دارم از هوش می روم. من شروع به خواندن دعای خداوند با صدای بلند می کنم. و او با پوزخند به من پاسخ می دهد: "این کمکی نمی کند." «پدر» را برای چهارمین بار خواندم و صدایم از بین رفت. برای هفتمین بار خواندن «برای خودم (ذهنی) را تمام می کنم و وقتی مادربزرگ خیلی به من نزدیک می شود فریاد می زنم: «این همه اراده توست، پروردگارا» و از خواب بیدار می شوم.

    سلام! - «مسلمانان از فقدان غمگین هستند، چیز مهمی برایشان از دست داده اند. کشور در تاریکی فرو رفته است. من از پیدا کردن خوشحالم و درک می کنم که این دقیقاً همان چیزی است که آنها به آن نیاز دارند. من به قدیروف زنگ می زنم. "

    بعدازظهر بخیر خواب دیدم که یک زنگ از بلندی سقوط می کند و قرار است مردم را له کند، اما همه چیز به میل من بستگی داشت، سپس زنگ به طور ناگهانی سقوط کرد و به کسی برخورد نکرد، به رودخانه یا دریا یا استخر افتاد. نمی دانم، من فقط کنار ساحل و آب زلال آبی را دیدم که در آب افتاده بود، چند بار غلت زد و مردی پرید داخل آب و می دانم که در همان زمان من هستم و من نیستم. و به او نگاه می کنم و در آب منتظر لحظه ای هستم که زنگ را بگیرم و با اینرسی آن را به خشکی انداختم و دور انداختم در همان حال هیچ تنشی احساس نکردم فقط دستانم به هم فشار یافتند. کمی

    انگار من و مردی در شهری ناآشنا قدم می زنیم (آن مرد مرا دوست دارد، اما در زندگی واقعی من او را نمی شناسم)، شهر آفتابی است، اولین بار است که آنجا هستم، همه چیز از ماسه سنگ سبک ساخته شده است. احساس این است که اینجا یونان است یا چیزی جنوبی و دریا. من دائماً لبخند می زنم، می خواهم همه چیز را نگاه کنم، خیابان های باریک، از کنار یک کلیسای ارتدکس رد می شوم، می خواهم وارد شوم، خوشبختانه با یک سارافون سفید بلند هستم، اما همراهم جلوتر می رود، موافقم که بعدا میام داخل بعد از مدتی دوباره رد می شوم، مردم به خدمت می روند، از درهای باز می توانید تزئین معبد را ببینید، روی برج ناقوس بالای سر شما کشیش شروع به نواختن زنگ ها می کند، من از پایین به آنها نگاه می کنم. و من خیلی خیلی خوشحال و آرام هستم.

    خوب، من در خواب دیدم که در نزدیکی یک حصار قرمز آهنی ایستاده بودم، یک کلیسا نمایان بود و من به جایی که ناقوس ها قرار داشتند نگاه کردم و آنها را تماشا کردم.

    من خواب چیزی شبیه حیاط کلیسا دیدم. آن ها حیاط یا میدان روبروی کلیساها. بزرگ بودند. و من فقط به آنها نگاه کردم اما وارد قلمرو کلیساها نشدم. به نظر می رسید که زنگ ها به صدا در نمی آمدند. یکی از کلیساها قطعا به رنگ آبی و سفید بود. حتی وقتی به کلیسا نگاه می کردم، به تلفنم نگاه کردم و پیام هایی از دوست پسرم و تماس های از دست رفته بود، اما نتوانستم با او تماس بگیرم.

    در امتداد جاده قدم زدم، شاد و سبک بود، سپس متوجه شدم که خوکچه های کوچک سیاه و صورتی به من رسیده اند. خوشحال می شوند و روی پاهای من می پرند، نوازششان می کنم. سپس سرم را بالا گرفتم و مردم خندان را دیدم که برای من هم خوشحال بودند و سپس صدای زنگ ها را شنیدم که زیبا و خوش آهنگ بود. هم در روحم و هم در اطرافم سبک شد، یک جورهایی آرام تر.

    من به زنگ بزرگ نگاه می کنم، بسیار عظیم. من یک کشیش را می بینم، من او را خیلی دوست دارم، به نظر می رسد که ما با هم دوست هستیم. سپس من کاری انجام می دهم - یا آن را تزئین می کنم، یا چیزی می نویسم، این کشیش بالا می آید و سعی می کند موهای من را کوتاه کند، فکر می کنم - واضح است. بعد یه پارچه میندازه روی سرم و از لابه لای اون انگار به صورت نمادین برش میزنه -کنار پشت سرم.. این چیه؟؟؟؟

    من خواب یک زنگ باستانی بزرگ را در سطح چشم دیدم، اما به دلایلی روی کلیسا آویزان بود و زنگ نمی زد. به این نتیجه رسیدم که قرار است ناقوس به صدا درآید و از برج ناقوس بالا رفتم و شروع به زنگ زدن کردم. این آسان نبود، ضربات سنگین، زبان گرد، همه چیز عظیم. من صدای زنگ را نشنیدم، اما احساس رضایت داشتم. در زیر، افرادی که از آنجا عبور می کردند متوجه من شدند، رویا رنگ های روشنی پیدا کرد.

    خواب دیدم که در تبعید هستم، ساختمان کاملاً تاریک بود، من آنجا تنها نبودم، اما چهره کسانی را که با من بودند ندیدم، اما مطمئن بودم که تنها نیستم، سپس از هیچ جا صدای زنگ را نشنیدم، شروع کردیم به جستجوی او. و هر کس توانست زنگ را بزند خود را در ساختمانی یافت که شبیه بالکن بود، من به بالا نگاه کردم و زنگی را دیدم و نوعی سایه، سپس دختری با چشمان سیاه جلوی من ظاهر شد و رویا به پایان رسید...

    من خواب دیدم که چگونه زنگ کوچکی را که از زمین کمی بزرگتر از یک سطل ساخته شده بود بیرون آوردم. داخلش زبان نبود اما زیبا بود و خیلی قدیمی به نظر می رسید، سعی کردم با مقداری جسم آهنی به آن ضربه بزنم و صدای زنگ دلپذیری از آن بیرون آمد. اما آنها می خواستند او را از من بگیرند، من نمی دانم چرا.

    سلام. رویا، یک زنگ کوچک، مانند زنگ کشتی، اما مستطیلی، بدون صدا، برداشت و آن را همان جا روی پدربزرگ جوان آویزان کرد. و بلافاصله با عبور از یک درخت شکسته در ارتفاع 1.5 متری از بالا، جغدی تیره را دیدم که به من نگاه می کند و از من دور می شود

    ظهر بخیر امروز خواب یک برج ناقوس قدیمی، چوبی و زیبا دیدم و صدای زنگ ها را شنیدم، یک ناقوس بزرگ را دیدم که آویزان است... صدا دلنشین بود، یادم نمی آید که چه کسی در آن نزدیکی بود، مثل شوهرم، اما به آن شخص گفتم. کنار من: "گوش کن چه صدای باحالی..." این یعنی چی؟

    سلام. در خواب به من گفتند که در فلان بازی برنده شده ام، زنگی به من دادند، از آنجایی که در کاغذ بسته شده بود آن را باز کردم و شروع به زنگ زدن کردم و اشک ها سرازیر شدند. مجری گفت: از اشک های روی صورتش از نزدیک بگیرید و به حضار نشان دهید. متشکرم.

    در خواب با 3 نفر هم سن خودم آشنا شدم. با لباس های عجیب و غریب نظامی. آنها با مردی با همان لباس بیرون آمدند و هر کدام شروع به انجام کاری کردند. یکی با هدفون سفید به موسیقی گوش می داد و دختر دنبال پسر دوم می دوید. سپس عکسی از من است که سکه های زیادی را از جیبم بیرون آورده و به سمت همسایه ریش دار و پسرش پرت می کنم. سپس عکسی از من و همسن و سال های من که در شهر قدم می زنیم. فانوس می درخشید. از هم جدا شدیم آنها در یک خیابان و در خیابان دیگر راه می رفتند. در آسمان موشک های زیادی را دیدم که به پایین پرواز می کردند. بنا به دلایلی با لبخندی بر لب فریاد زدم که سرشان را بالا بیاورند. آنها ترسیدند و به نحوی جادویی از زمین به طبقه پنجم رسیدند، همه در ورودی های مختلف. از ترس دنبالشان دویدم. نزدیک بود خودش به زمین بیفتد، اما در نهایت زنگی را در یکی از پنجره ها دید و با طناب کنار آن به در ورودی رفت. چیز دیگه ای یادم نمیاد

    دیشب خواب یک کشتی سفید و تازه رنگ شده (به احتمال زیاد یک قایق بادبانی) را دیدم که در بندر ایستاده بود. به عرشه تمیز رفتم و شروع به تمیز کردن و پاک کردن زنگ کشتی بزرگ طلایی رنگ کردم. در کنار من پسرم بود و یکی دیگر از نزدیکانم. در خواب انتظار تعطیلات وجود داشت، آفتابی بود و حتی موسیقی پخش می شد.
    ملوانانی نیز در کشتی بودند که آنها نیز چیزی را پاک می کردند و آن را بهبود می بخشیدند ... و حال همه کمی خوب بود.
    لطفا خوابم را برایم توضیح دهید.

    پیشاپیش ممنون))

    خواب دیدم دارم این خانه را می خرم و به من نشان دادند. طبیعت شگفت انگیزی در اطراف وجود دارد و خانه مانند یک تپه است. این خانه مدت زیادی است که در آن زندگی نمی شود، مبلمان حفظ شده است و مربوط به قرن 17-18 است، اما همه چیز پوشیده از گرد و غبار است و در آخرین اتاق را با کلید باز کردند. این اتاق دو در ورودی دارد و هر دو بسته بودند. مبلمان چوبی و کنده کاری شده دارد اما بسیار غبار آلود و بی روح است. اگرچه از وسعت خانه و اثاثیه خانه مشخص است که خانواده به خوبی زندگی می کردند. معلوم نیست چه بلایی سرش آمده، می روم نگاه می کنم و بیدار می شوم. امروز همان خانه است، اما تمام اتاق ها محل زندگی من است. من 2 پسر و پدرم را می بینم. ما با هم ارتباط داریم، همه چیز مثل همیشه است، اما آخرین اتاق قفل است و کلید قدیمی است، شکل جالبی روی یک دسته کلید، همان چیزی که در خواب اول بود. به کوچک‌ترین پسرم می‌گویم: «بگذار چیزی را به تو نشان دهم که هنوز نمی‌دانی» و از پسر بزرگتر می‌خواهم که کمد را جابه‌جا کند، گربه. در اتاق آخر را بست. کلیدها را پیدا می کنم و باز می کنم. وضعیت هنوز هم مثل آن زمان است. وقتی به آنجا می رسید، قداست و رمز و راز این اتاق را احساس می کنید. مثل این است که در یک قلعه قدیمی باشید. وقتی جلوتر رفتم، یک مشبک آهنگری به شکل نیم دایره دیدم. می بینم که در یک طرف (سمت چپ) دیوار قلعه ای باستانی است، آجرها قدیمی هستند، مانند دیواری صد ساله و مرتفع، و طرف دیگر یک تونل قوسی و چند تا از این طاق ها و همه آجرهای قدیمی و هیچ کس، انگار همه مرده اند. این شبکه به عنوان محافظت از من در برابر آن ناشناخته عمل می کند. من می دانم که آنجا خطر وجود دارد و فکر می کنم باید اینجا را دیوار بکشیم تا کسی حمله نکند و یا از میله ها عبور نکند و بعد یک مرد گدا، سالخورده، لباس های پاره شده، در طاق ظاهر شود. از دیدن من خوشحال شد. او را برمی‌دارد و از من می‌خواهد که او را بیرون بیاورم، که قبلاً در این مکان گذرگاهی بود، اما اکنون بسته است. او مهربان، نوشته شده، ترسیده و عصبی است، مثل یک کودک. انگار از ترس و نتونستم بیرون برم کمی بی خیال شدم. من موافقم و می گویم: "خوشبختی که من تصادفی اینجا آمدم." نمی‌دانم چگونه او داخل شد، اما او قبلاً آنجا بود. از او خواستم بگوید این خانه چه نوع خانه ای است و چه کسانی در آن زندگی می کنند. گفت ولی یادم نیست چیه قدردانی کرد و رفت. وقتی دوباره نزدیک رنده می‌شوم، نگاه می‌کنم، طناب ضخیمی از بالا پایین می‌آید، اما هر از گاهی فرسوده می‌شود. سرم را بالا نمی‌آورم، اما احساس می‌کنم ارتفاع بالای سرم بسیار بزرگ است، مثل کلیسا زیر گنبد، و می‌دانم که این طنابی از یک ناقوس است، و احساس می‌کنم که ناقوس رفته است، مدت‌ها پیش تخریب شده است، اما چیزی که باقی می‌ماند زبان ناقوس است که در داخل هر زنگ استفاده می‌شده است. و من می فهمم که مثل یک برج است، گربه. به شکل یک نیم دایره به خانه نزدیک می شود، جایی که زنگ قبلاً بود، که این یک شهر باستانی بود، جایی که مردم در آن زندگی می کردند، کار در نوسان بود، اما اکنون هیچ کس نیست. شما به طاق نگاه می کنید و احساس وحشتناکی می کنید. و این زنگ شهر بود، گربه. نسبت به خطر و حمله هشدار داد. ظاهراً مدتها پیش فاجعه ای رخ داده است. نزد پسرانم برگشتم و به بزرگ‌تر گفتم: «می‌توانی تصور کنی، آنجا زنگی بود. فقط یک طناب باقی مانده است." و من آنجا می ایستم و فکر می کنم، چه باید بکنم؟ اما من نمی‌خواهم این اتاق را ببندم، می‌گویم که آن را در آن مستقر می‌کنیم. چیزی که نظرم را جلب کرد یک صندلی راحتی بود، بزرگ با مخمل قرمز، اما کوچک، انگار برای یک کودک. از نظر سن، همانطور که برای کوچکترین پسرم. فکر کردم برای پسرم تعمیرش کنند و بیدار شدم.

رویای شنیدن صدای زنگ می تواند حس های مختلفی را در خواب بیننده ایجاد کند: زنگ شادی به افتخار تعطیلات باعث شادی و امید می شود، در حالی که زنگ هشدار باعث ترس می شود. بیایید ببینیم که چگونه کتاب های رویایی معروف چنین رویاهایی را تعبیر می کنند.

کتاب رویای زنان

صدای زنگ تنهایی، پیشگویی از اضطراب است که با ناامیدی در افراد همراه است. و زنگ جشن به معنای شروع اوقات خوب، پیروزی بر حریف است

مترجم میلر

یک روانشناس مشهور این دیدگاه را اینگونه تفسیر می کند: شنیدن صدای زنگ به معنای آگاهی از مرگ یکی از اقوام یا دوستان است. زنگ تعطیلات - چشم انداز خوبی در انتظار کسب و کار شما است. برای جوانان، رویا تحقق یک رویا را پیش بینی می کند. یک زنگ آهنگ آهنگین پیش بینی می کند که شما از یک نبرد دشوار در زندگی پیروز بیرون می آیید.

کتاب رویای انگلیسی

شنیدن صدای زنگ به معنای دریافت خبر خوب است. برای دختران و پسران، این پیشگویی از عروسی با یک عزیز است. برای بازرگانان، رویا عملیات و معاملات سودآور تجاری را پیش بینی می کند. یک ملوان با شنیدن چنین زنگی در خواب می تواند از بازگشت سریع به خانه و ازدواج موفق مطمئن باشد.

تعبیر خواب شرقی

شنیدن صدای زنگ در خواب است که به معنای در خطر بودن دوست است. اما صدای سرگرم کننده این است که همه دشمنان را شکست دهید.

کتاب رویای روانکاوی

با نگاهی به اعماق ناخودآگاه، کتاب رویا زنگ را به عنوان تمایل به بازگشت وضعیت و تغییر آن تعبیر می کند. به صدا درآوردن زنگ ها، صدای وجدان بیدار خواب بیننده است.

تعبیر خواب کاترین کبیر

یک ضربه آهنگین که در خواب شنیده می شود، خیانت دوستان را هشدار می دهد. اما خوشحال خواهید شد که متوجه شدید چه کسی زیر نقاب رفقای فداکار پنهان شده است.

زنگ هشدار نماد مشکل، مرگ دوستان است.

صدای زنگ "نقره ای" - شما دشمن را مجبور خواهید کرد تا چهره واقعی خود را نشان دهد. پیروزی از آن شما خواهد بود.

زنگ ملودیک "زرشکی" - به موفقیت خواهید رسید، رویاهای شما به حقیقت می پیوندند.

به صدا درآوردن زنگ خود به معنای شکایت از عزیزان در مورد بیماری ها و شکست ها است.

کتاب رویای مردم

شنیدن زنگ ها در خواب به معنای شادی فوری است: تولد فرزند، عروسی، تعطیلات. اما چتری های بسیار بلند خطر را به همراه دارد. به صدا درآوردن زنگ ها به معنای احساس اضطراب، درخواست کمک است.

زنگ در خواب نشانه قدرت و قدرت است. اما اگر زبان ندارد، انتظار ضعف و از دست دادن قدرت را داشته باشید. صدای زنگ را بشنوید - نزاع رخ خواهد داد. و اگر در خواب زنگ ها را به صدا درآورید، در حقیقت با کسی بحث شدیدی خواهید داشت. به صدا درآمدن زنگ ها از دور به معنای شایعات بی اساس است.

تفسیر قرن بیست و یکم

نواختن زنگ ها خبرهای خوبی را پیش بینی می کند. اما اگر زنگ می بینید، خطر رهن یا فروش خانه وجود دارد. با شنیدن زنگ های مراسم شب - شادی و همچنین پیری آرام جایگزین اضطراب می شود.

شما خود را صدا می زنید - شادی را برای اطرافیان خود به ارمغان خواهید آورد. خواب دیدن زنگ در حال سقوط به معنای استراحت است. اما اگر خراب است، پس نباید زیاد صحبت کنید.

به صدا درآمدن زنگ ها نشانه پاکسازی و بهبود روحی ضروری است. اما برای یک فرد به شدت بیمار، خواب می تواند منادی مرگ قریب الوقوع باشد.

کتاب رویای میلر

اگر در خواب صدای زنگ ها را شنیدید، این یک فال بد است: ممکن است یکی از دوستان شما که اکنون از شما دور است بمیرد. معنای دیگر این است که افراد خیانتکار دست به کاری می زنند که شما را به شدت آزار می دهد. زنگ تعطیلات یا زنگ آزادی از شادی پیروزی بر دشمن خبر می دهد. این زنگ ها به این معنی است که چشم اندازهای مطلوبی در انتظار کسانی است که در کشاورزی و تجارت مشغول به کار هستند. رویای یک مرد جوان در مورد به صدا در آمدن زنگ های کریسمس نوید تحقق رویای او را می دهد. صدای آهنگین زنگی که برای گوش دلنشین است، مبارزه ای را پیش بینی می کند که در آن شما برنده خواهید شد.

دیدن یک زنگ در خواب، زنگ به صدا در می آید

تعبیر خواب تسوتکوف

برای تغییر، اخبار مهم.

من خواب دیدم زنگ، زنگ به صدا در می آید، چه معنایی دارد

تعبیر خواب هاسه

خبرهای ناراحت کننده ای خواهید شنید. دیدن ناقوس های کلیسا به این معنی است که چیزی در راه است که احساسات دلپذیری را به همراه خواهد داشت.

زنگ، زنگ در خواب - این برای چیست؟

تعبیر خواب باطنی

دیدن زنگ ها یک هشدار است: شما هنوز از نظر ذهنی برای شهرت آماده نیستید، بنابراین برای آن تلاش نکنید و حتی از آن بترسید، زیرا عواقب آن برای شما غرور و ناراحتی اغراق آمیز خواهد بود. زنگ به صدا در می آید - شما بیهوده آرزوی شکوه دارید. وقت آن است که خودتان عادت های بد را ترک کنید. شنیدن صدای زنگ فراخوانی است برای فکر کردن به اینکه برای چه کسی به صدا در می آید.

چرا خواب زنگ، زنگ را می بینید؟

تعبیر خواب انگلیسی

شنیدن صدای زنگ خبر خوبی است. برای جوانان نوید ورود سریع به یک ازدواج شاد با یک فرد محبوب را می دهد. شانس در حوزه کسب و کار لبخند خواهد زد، افراد در نردبان شغلی ارتقا می یابند و عملیات تجاری سودآوری خواهند داشت. برای ملوانان، زنگ ها نوید بازگشتی شاد و موفق را می دهد.

خواب دیدم زنگ، زنگ به صدا در می آید

تعبیر خواب فرانسوی

من خواب یک زنگ را دیدم - در بیشتر موارد، یک رویا با این شی منادی تغییرات منفی زندگی است. این رویا برای فردی که در واقعیت کم شنوایی است بدترین است و در خواب صدای زنگ را کاملا واضح می شنود.

زنگ، زنگ در خواب

کتاب رویای زنان

زنگ ها - شنیدن صدای زنگ ها در خواب پیش بینی مرگ دوستان دور است. علاوه بر این، روح شما با اضطراب مبهم عذاب می دهد.

زنگ های جشن که در خواب شنیده می شود، پیروزی بر دشمنان را پیش بینی می کند.

تعبیر خواب S. Karatov

زنگ زدن - اگر خواب دیدید که زنگ به صدا در می آید، خبر جالبی در انتظار شماست.

همچنین ببینید: چرا خواب ناقوس می بینید، چرا در خواب زنگ می بینید، چرا خواب یک کلیسای قدیمی را می بینید.

تعبیر خواب توسط A. Vasilyev

چرا خواب زنگ زدن را می بینید؟

زنگ زدن - اگر در خواب صدای جیغ زدن لیوان ها را شنیدید، یک عروسی یا یک تعطیلات سرگرم کننده در انتظار شما است.

اگر خواب دیدید که زنگی به صدا در می آید، اتفاق مهمی رخ خواهد داد.

تعبیر خواب کلئوپاترا

چرا خواب زنگ می بینید، چگونه خواب را تعبیر کنید:

زنگ زدن - خواب زنگ را دیدم - این معانی بسیار متنوعی دارد.

اگر در خواب زنگ خطر را شنیدید، خطر در انتظار شماست.

تعبیر خواب V. Melnikov

چرا در خواب شبانه زنگ می‌بینید؟

زنگ زدن - اگر در خواب صدای زنگی شنیدید، به این معنی است که به زودی اخبار بسیار مهمی دریافت خواهید کرد که شما را وادار می کند چیزی را که برای شما بسیار عجیب به نظر می رسد زین کنید.

اگر در خواب صدای زنگ ها را شنیدید، این شما را از پرحرفی بیش از حد هشدار می دهد.

شنیدن زنگ‌های کلیسا در خواب، مرگ دوستان دور یا اضطراب شدید را پیش‌بینی می‌کند.

کتاب رویایی برای دختران

چرا رویای زنگ زدن را در یک کتاب رویایی می بینید:

زنگ زدن - شنیدن صدای زنگ در خواب - برای تغییرات در زندگی آماده شوید.

شما نباید از آنها بترسید، اگرچه ممکن است تغییرات آتی را دوست نداشته باشید و با حسرت از روش زندگی قبلی خود یاد کنید. به یاد داشته باشید که هر تغییری مرحله جدیدی را در زندگی شما نشان می دهد، بنابراین هیچ چیز منفی به همراه نخواهد داشت.

کتاب رویای قمری

دیدن زنگ در خواب:

صدای زدن لیوان ها - برای عروسی یا تعطیلات. به صدا درآمدن زنگ به معنای یک رویداد مهم است.

کتاب رویای جهانی

زنگ زدن در کتاب رویا:

نواختن ناقوس - تعبیر مختصر: یادآوری; گذشت زمان؛ هارمونی

تعبیر عامیانه: صدا واضح است، مانند صدای زنگ. ساعت زده شد؛ وارد جریان شوید

زنگ ها آلات موسیقی مورد علاقه باد هستند. چه ملودی در خواب می شنوید؟ آیا این زنگ به شما آرامش می‌دهد و آرامش ذهن را تقویت می‌کند یا به این دلیل که نمی‌تواند متوقف شود شما را آزار می‌دهد؟

آیا خواب بیانگر تمایل شما به هماهنگی با چیزی است؟ شاید صدای زنگ ها نمادی از میل به ادغام با جریان عمومی باشد که توسط باد منتقل می شود.

اگر در خواب ناقوس به صدا درآید، بیانگر آن است که شخصی برای انجام کار به تشویق نیاز دارد.

تعبیر خواب او آداسکینا

چرا خواب زنگ زدن را می بینید، به چه معناست:

زنگ زدن - شنیدن زنگ در خواب: الف) به مژده; ب) اخبار کذب؛ ج) اخبار مربوط به دشمن؛ د) تماس به چیزی که هنوز ناشناخته است، که پاسخ به آن ضروری است.

خواب زنگ زدن؟ به مترجم زیر مراجعه کنید.

کتاب رویای لوئیس

چرا رویای زنگ زدن را در یک کتاب رویایی می بینید:

زنگ زدن - زنگ زدن می تواند به این معنا باشد که خواب بیننده باید توجه خود را به مشکل یا موقعیت خاصی در زندگی واقعی خود معطوف کند.