صفحه اصلی / نشانه ها / Tomsha E.Yu. ارزش های ابدی و گذرا (بر اساس تحقیقات روانشناختی)

Tomsha E.Yu. ارزش های ابدی و گذرا (بر اساس تحقیقات روانشناختی)

زندگی انتقالی و زندگی ابدی

روزی روزگاری یک یهودی، مردی ثروتمند و دانشمند زندگی می کرد. او زمانی را که برای او در نظر گرفته شده بود در قناعت، به افتخار و سپس G-dروحش را به سوی خود خواند روح به آسمان عروج کرد، فرشته ای با او ملاقات کرد و او را راهنمایی کرد تا مکان جدید خود را به او نشان دهد. روح خانه ای زیبا می بیند، مثل دو نخود در غلاف مانند خانه ای که مرد ثروتمند روی زمین زندگی می کرد. "این برای من است؟" فرشته پاسخ می دهد: "نه، خانه شما دورتر است." می روند ویلایی مجلل را می بینند. "این برای من است؟" - روح دوباره می پرسد. "نه، خانه شما دورتر است." آنها به یک قصر باشکوه نزدیک می شوند. "آیا این واقعا برای من است؟" - روح شاد می شود. فرشته سرش را به سمتی برد: «نه، باید به آنجا بروی». روح نگاه می کند - و یک کلبه کوچک در زیر یک سقف کاهگلی ایستاده است. چگونه ممکن است چنین باشد و من به چه گناهی اینقدر ناپسند هستم؟! فرشته فقط دستانش را بالا می اندازد: "چی می توانی بگویی، ما فقط برای این خانه پول گرفتیم." «و این بدان معناست که موضوع پول است! پنج دقیقه به من فرصت دهید،" مرد ثروتمند شروع به داد و بیداد کرد، "من به زمین می روم و یک صندوق کامل طلا برای شما می آورم، من مقدار زیادی از آن دارم!" فرشته می گوید: متأسفم، هیچ چیز درست نمی شود. تنها ارزش اینجا پولی است که به دیگران دادید. و آنچه در طول زندگی انباشته کردید و در سینه های خود فرو کردید - برای ما حساب نمی شود. دیر…”

یهودیان به جاودانگی انسان اعتقاد دارند. به جاودانگی اعمال و جاودانگی روح.

جاودانگی یک چیز چیست؟ تلمود می گوید: یعقوب جد قوم ما نمرده: چون اولاد او زنده اند پس او هم زنده است. حکیمان ما این عقیده را چنین تعبیر می کنند: اگر انسان به فرزندان خود بیاموزد که همیشه بر اساس قوانین صالح عمل کنند، این کار بزرگ او در فرزندانش ادامه خواهد داشت. و خود شخص در اعمال صالح فرزندانش زنده خواهد ماند.

جاودانگی روح چیست؟ ما معتقدیم که روح به دنیای ما نزول می کند تا در حالی که در قالب انسانی است، در بدنی که G-d به او داده است، اعمال شریف انجام دهد. هنگامی که زندگی بدن به پایان می رسد، روح به جایی که از آن آمده باز می گردد. اما تا زمانی که شخص در طول زندگی جسمانی خود احکام خدا را با شادی انجام می داد و مردی صالح بود، روح او با قیام بیشتر به سوی خالق باز می گردد.

افرادی هستند که عمر بدنی آنها طولانی است و کسانی نیز هستند که بدنشان در جوانی می میرد. گاهی بچه ها هم می میرند. بنابراین، بسیاری می پرسند: چرا خداوند متعال به یکی طول عمر داد، و دیگری را به "مرگ نابهنگام" محکوم کرد؟ این سؤال، با همه منطق ظاهری اش، مبتنی بر درک نادرست از معنای زندگی جسمانی و معنای جاودانگی روح است. "مرگ نابهنگام" چیست؟ برای چه کسانی "بی زمان" است؟ و چه زمانی مرگ "به موقع" است؟ در شصت؟ در هشتاد سالگی؟ شاید صد و بیست؟

نكته اين است كه خداوند با رها كردن روح به زمين، مأموريت معيني را به او محول مي كند. هر کدام خود را دارد بر این اساس، او مدت اقامت در بدن هر روح را می سنجد - دوره ای که برای تکمیل مأموریت لازم است. به برخی سه روز، به برخی - سه ماه، به برخی - دهه ها داده می شود. سپس هر پیام آور به خانه نزد خانواده خود - نزد پدر آسمانی خود - باز می گردد. بنابراین نکته اصلی این نیست که شخص چقدر در شکل بدنی خود زندگی کرده است، بلکه این است که آیا در طول وجود زمینی خود توانسته است هر چیزی را که خداوند به خاطر آن او را به این جهان فرستاده انجام دهد.

البته آرزوی مشترک ما این است که انسان عمر طولانی داشته باشد. این طبیعی است: ما نمی دانیم که خدا چه "وظیفه ای" به او داده است، بنابراین بگذارید زمان بیشتری برای انجام درست وظایفش داشته باشد. مهم این است که زندگی انسان برآورده شود، او به احکام عمل کند، خوشحال باشد. اما آنچه از همه مهمتر است این است که زندگی زمینی که خداوند به او داده است، ضامن وجود شایسته او در زندگی جاودانه می شود. البته مرگ برای مردم یکی از عزیزانهمیشه غیرقابل بیان دشوار است، اما درک این موضوع که مرگ بدن، مرگ روح نیست، باید رنج آنها را کاهش دهد.

حکمای قوم یهود می‌گفتند: «دنیای خاکی مانند راهرویی است در مقابل اتاق تخت». معنای استعاره آنها این است که زندگی بدنی فقط آمادگی برای آن است زندگی ابدیارواح در قصر خدا معلوم است: بسیاری از صالحان ما با دعای خاص به ج-د روی آوردند - تا برای اعمال خود نه در این دنیا، بلکه در آینده پاداش بگیرند. برای ماندن روح جاودانهروی زمین گذرا است، اما زندگی او در دنیای آینده، در برابر چهره پدر آسمانی، جاودانه است. چرا برای کسی که همیشه با شماست، یک جایزه موقت عوض کنید؟!

در تورات، در کتاب "دوریم"، یک فرمان غیر معمول وجود دارد - "فرستادن از لانه". اگر انسان پرنده ای را ببیند که روی تخم ها نشسته و بخواهد تخم را بگیرد، ابتدا باید پرنده را از خود دور کند تا نبیند و عذاب نبیند. تورات درباره كسى كه اين فرمان را به جا مى آورد مى گويد: «... ايام او طولانى خواهد بود». در نگاه اول، این به نظر می رسد یک وعده زندگی طولانی است. با این حال، تلمود این عبارت را متفاوت تفسیر می کند. در مورد مردی می گوید که تصمیم به انجام فرمان "فرستادن از لانه" داشت، از درختی بالا رفت، اما سقوط کرد، تصادف کرد و مرد. عمر طولانی اینجا کجاست؟ بر اساس تلمود، کلمات "... روزهای او طولانی خواهد بود" به این معنی است که برای انجام این فرمان، شخص نه در اینجا، بلکه "جایی که روزها بی پایان ادامه می یابد" - در زندگی ابدی، پاداش دریافت می کند. بنابراین ثواب نیز ابدی می شود.

و یه چیز دیگه همه ما منتظر آمدن موشیاچ هستیم. تلمود می گوید که در ایام موشیاخ مردگان از قبرهای خود برمی خیزند. حکیمان ما توضیح می دهند: ما در مورددرباره تولد دوباره روح روح دوباره در بدن و برای همیشه متولد خواهد شد. در پشت سر، هر یک از ما استخوانی به نام "لوز" داریم: وقتی موشیاچ می آید، G-d بدن پیر اطراف آن را "رشد" می کند. و این بدن سالم و قوی خواهد بود و دیگر پیر نمی شود.

برای مدت طولانی، افراد کم‌ایمان پیش‌بینی تلمود را مسخره می‌کردند و آن را «اختراع افراد تاریک» می‌نامیدند. حکیمان یهودی به آنها پاسخ دادند: خدای متعال توانست انسان را از هیچ، از خاک بیافریند. آیا واقعا غیرممکن است که او آن را از بقایای خود بازسازی کند؟

آنهایی که کم ایمان بودند که زمانی خود را «مردم پیشرفته» تصور می کردند، اکنون نادان بودند و حکمای ما کاملاً درست می گفتند. نگاه کنید - دانشمندان در حال رشد اندام های انسان از سلول های بنیادی و شبیه سازی حیوانات هستند! حتی اگر مردم بتوانند بدنی را از یک سلول "رشد" کنند، پس ما در مورد خالق همه موجودات چه می توانیم بگوییم...

بنابراین، زندگی کنونی ما فقط یک دوره زمانی کوتاه در آستانه زندگی ابدی است. اما این یک دوره فوق العاده مهم است. این دستاوردها در این زندگی گذرا است که آینده ابدی ما را تعیین می کند. اعمال صالح در دنیای فانی بدون پاداش از سوی خداوند در جهان آینده باقی نخواهد ماند. با این حال، کسی که از فرصتی که پدر در اینجا و اکنون به او داده است استفاده نمی کند، و به دنبال «شادی های زودگذر» است، بیش از آنچه می دهد، می گیرد، خطر ماندن برای همیشه در کلبه ای کاهگلی را به خطر می اندازد. مثل اون پولدار کوته فکر...

خاخام ارشد روسیه برل لازار

ماهنامه و نشریه ادبی و روزنامه نگاری.

بخش ها: ادبیات

ولادیمیر سمنوویچ ویسوتسکی. برنامه سنتی آشنایی با کار او را فقط در دبیرستان ارائه می دهد. در مجتمع آموزشی "مدرسه-2100" با نام شاعر در کلاس هفتم آشنا می شویم: برای خواندن و بحث در مورد مقاله پدر شاعر S.V. "او برای ما زندگی کرد و خواند" و شعر V.S "من دوست ندارم" داده شده است.

موضوع درس زیر به دانش آموزان پیشنهاد شد: "ولادیمیر ویسوتسکی: "ابدی" و "گذرا".
در ابتدای درس، توجه دانش آموزان را به معانی کلمات "ابدی" و "گذرا" ارائه شده در فرهنگ لغت S.I. Ozhegov جلب کردم: "ابدی - متوقف نمی شود، برای قرن ها ادامه دارد"، "گذرا" - موقت، کوتاه مدت». من از بچه ها می خواهم نظرات خود را بیان کنند: چه چیزی گذرا است و چه چیزی واقعاً ابدی. نوجوانان سیزده ساله با استفاده از تجربه اندک زندگی خود شامل دوستی، عشق به والدین، عشق به خانه، وطن ، تفاهم بین مردم ، طبیعت ، زندگی انسان. «موقتی، کوتاه‌مدت» می‌گویند چیزی که انسان را برای یک لحظه خوشحال می‌کند: خریدن چیزی، افتخار کردن به برتری نسبت به دیگری، اثبات حق با او به هر قیمتی شده. من به عنوان یک معلم از شنیدن این سخنان خوشحالم، زیرا آنها یک بار دیگر تأیید می کنند که درس ادبیات ما بیهوده نیست، گفتگوهای ما، گاهی مکاشفه ها، به شکل گیری یک فضای معنوی واحد کمک می کند. من این سوال را مطرح می کنم: «آیا هنر و ادبیات را می توان به عنوان ارزش های ابدی طبقه بندی کرد؟» بچه ها با نام بردن از افراد بزرگ پاسخ مثبت می دهند: A.S. Pushkin، N.V. Gogol، Vasnetsov، P.I.

در مورد نام ویسوتسکی، می گویم که برداشت اولیه من از شاعر و کار او درست نبود، زیرا نظر عموماً پذیرفته شده گاهی تحمیل می شد و بر این اساس تحریف می شد. در بزرگسالی، در زمانی دیگر، با خواندن اشعار او، کتابهایی درباره او، شاعر بزرگی را کشف کردم، یک شهروند واقعی.
در میان خوانش ها، مقاله پدر ولادیمیر ویسوتسکی که نویسندگان کتاب درسی ادبیات آن را در برنامه گنجانده اند، جایگاه ویژه ای را اشغال می کند - این "او برای ما زندگی کرد و خواند". با خواندن مقاله، تصویر شاعر، شخصیت او را ترسیم می کنیم، آنچه را که بر شکل گیری شاعر آینده، شکل گیری دیدگاه های او تأثیر گذاشته است، ردیابی می کنیم. گفتگوی ما پر جنب و جوش است: دانش آموزان کلاس هفتم ممکن است برای اولین بار با چنین موقعیتی مواجه شده باشند - پدری در مورد پسرش صحبت می کند، مردی که برای بسیاری از مردم شناخته شده است. او داستان را با مهربانی، صمیمانه، محرمانه بیان می کند، بنابراین خواندن مقاله را بر عهده می گیرم: لازم است لمس و صمیمیت لحن را به دانش آموزان منتقل کنم، آنها باید آن را احساس کنند، تصویر شاعر را احساس کنند، دریافت کنند. به او نزدیک تر
لطفاً به عکس قرار داده شده در کنار مقاله توجه کنید: Vysotsky در حال اجرای یک آهنگ. ما به این فکر می کنیم که او می توانست درباره چه چیزی بخواند، چه احساساتی در آن لحظه او را پر کرده است. شاید در مورد آهنگ "دوست ندارم" صحبت می کنیم (دانش آموزان در خانه با این شعر آشنا شدند)؟ من به بچه ها پیشنهاد می کنم قطعه ای از فیلمی در مورد ویسوتسکی - اجرای این آهنگ خاص را تماشا کنند.

شعر «دوست ندارم» مبنای تعریف «نظام» بود ارزش های زندگی» ولادیمیر سمنوویچ ویسوتسکی. با نگاهی دوباره به شعر، متوجه می شویم که قهرمان غنایی شاعر چه چیزی را دوست ندارد. در عین حال (بسیار با دقت) روی آنچه که او پس از آن دوست دارد و می پذیرد تمرکز می کنیم. شرف و وقار، شجاعت و بی باکی، اخلاص و نجابت، درایت و رحمت. همچنین نوجوانان توانایی مقاومت در برابر مشکلات زندگی و علیرغم اشتباهات را توانایی ادامه دادن نام نهادند. آنچه برای من عزیز است، در مورد کرامت انسانی، اهمیت غنای دنیای درون و شناخت مسیر انسانی دیگر، از جایگاه خلاقیت در زندگی یک فرد صحبت کردند. اینها ارزش های ابدی هستند که در ابتدای درس در مورد آنها صحبت کردیم. به چشمان بچه ها نگاه می کنم: می فهمی، متوجه می شوی؟..

به دیدار خود با شاعر ادامه می دهیم. کلاس را به گروه‌هایی تقسیم می‌کنم و هر یک از شعرهای ولادیمیر ویسوتسکی را پیشنهاد می‌کنم: «آواز یک زمان جدید»، «آواز یک دوست»، «اسب‌های فاسیکی»، «تصنیف عشق». تنها یک کار وجود دارد: تعیین ایده اصلی شعر و تصویر قهرمان غنایی. دانش آموزان کلاس هفتم به این نتیجه می رسند که تصویر شخصیت اصلی به قهرمان شعر "دوست ندارم" نزدیک است، که آهنگ شعرها با همان عزم و استواری همخوانی دارد.
دانش آموزان با دقت توجه داشته باشند (توجه کنید!) که در تمام اشعار مورد بحث در درس، ذره نه یافت می شود. ما کلماتی را با یک ذره مشخص پیدا می کنیم، در مورد معنای آنها، نقش آنها فکر می کنیم. ما فرض می کنیم که این شخصیت سبکی (آنتی تز) می تواند از تضاد شدید بین قهرمان غنایی V. Vysotsky و جهان اطراف او صحبت کند. «یا شاید دنیای آن زمان با شاعر مخالفت کرده است؟» - من این سوال را از شاگردانم می پرسم. من انتظار پاسخی ندارم، فقط حدس می زنم.
در این میان، در حال تصمیم گیری به این موارد هستیم: در چه شرایطی کار شاعر با زمان پیر نمی شود، آیا معیارهای «ابدی» را در شعرهای مطرح شده در درس یافته ایم.

به دانش‌آموزان کلاس هفتم می‌گویم که در سال 1985، ستاره‌شناسان در رصدخانه کریمه سیاره جدیدی را که بین مدار مریخ و مشتری کشف شده است، ولاد ویسوتسکی نام‌گذاری کردند. او با شماره 2374 ذکر شده است. مارینا ولادی، همسر ویسوتسکی، یک بار گفت: "من اغلب به ستاره ها نگاه می کنم و با این فکر لبخند می زنم که در بین این همه میزبان یک نقطه درخشان در بی نهایت شناور است... خیلی خوب است." چه چیزی می توانم اضافه کنم؟ نفوذ، احترام، شناخت.
در کلاس نهم ، ما دوباره با نام ولادیمیر ویسوتسکی در یک درس ادبیات آشنا می شویم: شعر A.S. ما چیزهای مختلفی می یابیم: لحن، ترکیب، و غیره. و چیزی مشترک را کشف می کنیم - زندگی به نام آزادی و حقیقت. درس های کلاس هفتم فراموش نشده است.
بارها و بارها، درس ادبیات روسیه به ما ارزش های جهانی انسانی و درک ابدی را می آموزد.

اگر آگاهی بشریت بتواند امر ابدی را با امر گذرا مقایسه کند، اجمالی از درک کیهان نمایان می شود، زیرا همه ارزش های بشریت بر پایه ای ابدی استوار است. اما بشریت چنان با احترام به امر گذرا آغشته شده است که ابدی را فراموش کرده است. در این میان چقدر مهم است که شکل تغییر کند، ناپدید شود و شکل جدیدی جایگزین شود. گذرا بسیار آشکار است و هر گذار به زندگی ابدی اشاره دارد. روح خالق هر شکلی است، اما توسط بشریت طرد شده است. وقتی آنها بفهمند که روح ابدی است، هم بی نهایت و هم جاودانگی وارد زندگی خواهند شد. بنابراین، لازم است روح مردم را به درک اصول عالی سوق داد. انسانیت غرق در عواقب است، اما ریشه و آغاز همه چیز خلاقیت است، اما فراموش شده است. وقتی روح به عنوان یک آتش مقدس مورد احترام قرار گیرد، صعود بزرگ تأیید می شود.

جنبه های آگنی یوگا

اوت 1960 28. رودخانه زندگی. اگر روح وارد جریان می شد و جزء آن می شد، جریان آن را با خود می برد. اما نهر می گذرد، به گذشته می رود، و روح باقی می ماند تا به جریان نهرهای جدید بیندیشد، همچنین با شتاب به گذشته می گذرد. درک این جدایی خود از جریانی که می گذرد از قبل دستاورد روح خواهد بود. شناسایی خود با آن به معنای ادغام با آن و تبدیل شدن به بخشی از آن است. تماشاگر خاموش نمی تواند بخشی از آنچه به آن نگاه می کند تبدیل شود. ضبط صامت، مانند فیلم دوربین فیلم، نوار زندگی را بدون اینکه تبدیل به آن شود، در حافظه ضبط می کند. زندگی یک چیز است، تماشاگر خاموش چیزی کاملاً متفاوت است. و احساسات، و افکار، و هر چیزی که در آگاهی یک فرد جریان دارد، کسی نخواهد بود که به آنها نگاه می کند. شما باید خود را با نگاه کردن به جریان درون خود از جریان جدا کنید و با آن ادغام نشوید. من رنج می کشم، نگرانم، نگرانم - این فقط اختری است که می لرزد، اما نه شاهد خاموش. من فکر می کنم، فکر می کنم، من اشکال فکری را ایجاد می کنم - این ذهن در عمل است، اما نه شاهد، که این جریان ذهنی دائماً از او عبور می کند. من حرکت می‌کنم، راه می‌روم، صحبت می‌کنم، می‌خورم، می‌نوشم - این بدن است که عمل می‌کند، اما نه او که برای مدتی در بدن می‌ماند. لازم است او را که ازلی است از زمانمندی سه جریان در خود جدا کرد - جسمی، اختری و ذهنی. ما باید خودمان را عادت دهیم که به هر چیزی که در داخل و خارج اتفاق می‌افتد، به‌عنوان چیزی که در خارج قرار دارد، به‌عنوان موقت و گذرا نگاه کنیم و جوهر پایدار روح نیست. اتفاقی افتاد، گذشت و در فراموشی فرو رفت. در ساحل ابدی می ایستم و دوباره به جت های جدید جویبار می نگرم که با سرعت از کنارشان می گذرند و خواهند گذشت، همان طور که هر چیزی که پیش از آن بود گذشت. این گذر از ساعت کنونی باید در آگاهی به عنوان پایه تأیید شود، زیرا تنها جریانی که در سکوت به زندگی نگاه می کند نمی گذرد. این گونه است که عناصر جاودانگی روح که نه از زمانه بلکه از ازل است تأیید می شود. امر موقت تنها راهی برای نزدیک شدن به ابدی است و بدون آن، بدون تجربه و دانشی که به ارمغان می آورد، نمی توان به ابدی نزدیک شد. از طریق موقت و گذرا - به فنا ناپذیر و ابدی، موجود در بی نهایت. پدیده های طولانی تر از پدیده های کوتاه به آن نزدیک تر هستند. زنجیره ای از تجسم ها نزدیک تر از یک زندگی فردی یا یک روز کوتاه یا یک ساعت کوتاه است که از حوزه گذرا جدا شده است. بنابراین، کشیدن یک خط طولانی تر تصمیم زندگی خواهد بود. و از طریق مختصر بودن هر ساعت می توانید این کار را انجام دهید صف طولانیزندگی بسیار فراتر از حدود این ساعت و روزها و سالهای یک زندگی واحد و حتی بخشی از چندین زندگی است، زیرا بی نهایت همه آنها را در بر می گیرد و حتی بیشتر از آنچه زمان در بر دارد و در بر می گیرد. به هر حال، خود مفهوم زمان حاوی زمان است. ملکوت من از این دنیا نیست و نه موقت و عناصر آن. چیزی به خودی خود، در میانه‌ی جریان شتابان گذرا و شاهد خاموش، می‌تواند به هر قطب زندگی نزدیک‌تر یا دورتر از آن باشد. هنگامی که آگاهی به جریان نزدیک می شود، وارد آن می شود، با آن ادغام می شود و خود را با جریان گذرا می شناسد. هنگامی که به سپهر ناظر ابدی می شتابد، از نهر بیرون می آید و بر فراز آن برمی خیزد و خود را بر سنگ بنای ابدی زندگی استوار می کند. هیچ اتفاقی که برای یک فرد در کره سه پوسته‌اش رخ می‌دهد نمی‌تواند بر ضبط خاموش تأثیر بگذارد، اگرچه گاهی اوقات به نظر می‌رسد که همه چیز از دست رفته و او در حال مرگ است. متولد نشده سه نفر نمی توانند هلاک شوند، زیرا او از آغاز زمان و قبل از آغاز است. آگاهی برای هر چه تلاش کند، با آن خواهد ماند. اگر به موقت - با موقت، اگر به ازلی - با ازلی. و اگر با من، پس با من.

این سیاره در حال عبور از فضا است. کجا؟ به آینده. اجتناب ناپذیر است، مانند سرنوشت. این بدان معنی است که شما می توانید روح خود را به آینده هدایت کنید. در حال حاضر، ادغام آگاهی با ناظر خاموش دست نیافتنی است. اما در آینده امکان پذیر است. اگر زمان حال را گامی برای نزدیک شدن به آینده در نظر بگیریم، با دانستن اینکه روح چه می خواهد، می توانیم در این ساعت شروع کنیم به تأیید زمان حال در خود که در آینده، که در آن همه چیز ممکن است، به مرحله مطلوب تبدیل خواهد شد. دستاورد احتمالات برای دستاوردهای آینده که در بحبوحه شب کنونی غیرممکن است، اکنون، اکنون تأیید شده است. اصل بذر جهانی است: هیچ شاخه ای بدون دانه وجود ندارد. کاشت بذر نهال های آینده در زمان حال ضروری است. و بذر افشان که مرد است و میدان کاشت - شعور او و بذر کاشت - اندیشه - آن شرایطی است که اگر عاقلانه و با علم به قانون اعمال شود، می تواند در آینده یک سلسله درخشندگی بدهد. دستاوردها اساس و موتور فکر است. تاکید بر آن است. و همه چیز دست یافتنی است. و اجازه دهید غیرممکن اکنون روح متهور را گیج نکند، زیرا در آینده همه چیز دست یافتنی است اگر بذر امکانات، اکنون دست نیافتنی، غیرممکن و دست یافتنی در آینده، اکنون، در ساعت کنونی در آگاهی گذاشته شود. به همین دلیل است که جسارت مورد تایید من است. کسی که جرأت داشته باشد و مشتاقانه برای آینده تلاش کند، به زودی درو خواهد کرد. من تضمین پیروزی می دهم. نه جادو، بلکه عمل یک قانون تغییر ناپذیر. چگونه می توانیم بهتر توضیح دهیم که تأیید و نفی پذیرفته شده توسط آگاهی در زمان حال، بذر کاشت شاخه های غول پیکر در آینده است. زیرا همه چیز علت و معلول است. آنچه کاشته شود درو خواهیم کرد. آیا بهتر نیست آگاهانه و با انتخاب بذر فرصت های بهتر و با آگاهی از تغییر ناپذیری قانون بکاریم؟ بنابراین، کسانی را که در مسیر پیروزمندانه از من پیروی می کنند تأیید می کنم و راه پیروزی را نشان می دهم. من می گویم، به شما گفتم، تأیید کنید.

ابدی و موقت

هفت سوره بعدی قرآن توسط محمد در مکه در نیمه اول دوران تبلیغی او خوانده شد. آنها ایمان مسلمانان را همانطور که توسط خداوند به زمین فرستاده شده است، توضیح می دهند. همه این سوره ها با حروف عربی «ها - میم» شروع می شوند.

حضرت محمد به اولین پیروان خود چه موعظه کرد؟ او از قدرت مطلق خدا، از منحصر به فرد بودن او، از لزوم تسلیم بدون ذخیره در برابر او صحبت کرد. در چهل و یکمین سوره می خوانیم: «برای خورشید و ماه سجده مکن، بلکه برای خدایی که آنها را آفریده است، سجده کن». پیامبر از نزدیک شدن قضای الهی، از کمک به دیگران و این که شخص ناصالح به جهنم ختم می شود، صحبت کرد. محمد به شنوندگان خود داستان فرعون را که یهودیان را اسیر کرد، از عذابی که بر او وارد شد، می گوید، در همان زمان، خداوند به خود محمد روی می آورد و او را به تحمل سختی ها دعوت می کند. پیامبر این سوره ها را با شور و شوق می خواند. او از خلقت آسمان و زمین توسط خداوند صحبت کرد، از مردمانی که به هشدارهای پیامبران گوش نکردند و به همین دلیل از روی زمین ناپدید شدند.

در همین سوره این اندیشه را می بینیم (در ترجمه ای. کولیف آن را در اینجا بیان می کنیم):

«اگر قرآن را به زبانی غیر از عربی قرار می‌دادیم، قطعاً می‌گفتند: چرا آیات آن بیان نشده است؟ گفتار غیر عربی و عرب؟ بگو: «او برای مؤمنان هدایت و شفا است. ولى گوش كافران ناشنواست و از او كور شده اند. اینها کسانی هستند که از دور خوانده می شوند.»

سعدي در تفسير قرآن توضيحات زير را بيان مي كند (به صورت اختصاري كه اي. كوليف نيز ترجمه كرده است):

« حق تعالی نازل کردبه او به فرستاده عرب- قرآن به زبان عربی مادری خود تا بتواند آن را برای مردمش توضیح دهد. به هر حال، اگر خداوند آن را به زبان بیگانه نازل می کرد، بسیاری از کافران می گفتند:« چرا توضیح داده نمی شودبله شما؟ آه، اگر فقط معنی و مفهوم آن را درک می کردیم! چگونه است که یک عرب قرآن را به زبان عربی اعلام نمی کند؟ چرا محمد- عرب، اما آوردهآیا قرآن او خارجی است؟ »

شرح این آیه به تفسیر مؤسسه الازهر چنین است:

«اگر قرآن را به زبانی غیر از عربی نازل می‌کردیم، چنانکه برخی از کفار لجوج در انکار آن پیشنهاد کرده‌اند، می‌گفتند: آیا نمی‌توانی آیات آن را به زبانی که ما می‌فهمیم بیان کنی؟ چگونه است که این کتاب به زبان عربی نیست، بلکه خطاب به اعراب است؟!»

قرآن و سنت و سیره به شکلی که امروز وجود دارد و با تعابیری که ما داریم خطاب به اعراب است. و نه تنها زبان، بلکه بسیاری از اطلاعات و قضاوت های موجود در آنها.

اکنون جامعه جهانی مسلمانان نه تنها از اعراب، بلکه از نمایندگان نیز تشکیل شده است ملل مختلف. در طول مراسم حج در مکه می توانید ژاپنی ها، آمریکایی ها و روس ها را ببینید. همگی زبان عربی را که قرآن با آن آفریده شده است ارج می نهند و زبان حضرت محمد را مطالعه می کنند. در عین حال زندگی و شرایط زندگی آنها با شرایط زندگی شبه جزیره عربستان قرن هفتم فاصله زیادی دارد. بعید است که بسیاری از مسلمانان امروزی، مثلاً کلیتوریدکتومی، سنگسار را تأیید کنند و با خواسته‌های مردمی که در کنار مسلمانان زندگی می‌کنند، موافق باشند نماز صبح. تصویر قربانیان در عید قربان بایرام یا مصائب شیعیان در روز عاشورا نیز در منظر شهرهای مدرن اروپایی نمی گنجد.

وقتی در جوامع مدرن اسلامی بحث عرب زدایی از اسلام مطرح می شود، ما نه تنها از رواج مشاهده شده زبان عربی بر زبان های مادری مسلمانان مدرن صحبت می کنیم، بلکه در مورد پیوند اصول اسلامی با تفکر مدرن نیز صحبت می کنیم. اصول اسلام همانطور که پیامبر در مکه بیان کرده است تغییر ناپذیر است و جنبه های تاریخی باید در تاریخ بماند.

پس چند سوره مکی قرآن.

سوره 40 آمرزنده (غافر). مکه، دوره نبوی.

خداوند توبه را می پذیرد. او به صلاحدید خود می بخشد و مجازات می کند. مرد معقولاز خاندان فرعون مرگ فرعون. دعوت رسول به توبه از گناهان. دستورالعمل ها

بسم الله الرحمن الرحیم!

ها - میم. قرآن از جانب خداوند بر تو نازل شده است آمرزنده و پذیرنده توبه، عذاب سخت، اما مهربان. معبودی جز او نیست، بازگشت شما به سوی او خواهد بود.

فرشتگان در کنار عرش خدا او را ستایش می کنند، از او می خواهند که همه مؤمنان را ببخشد: پروردگارا، گناهان آنها را ببخش، آنها توبه کردند، آنها را از آتش محافظت کن، آنها را به باغ های عدن هدایت کن.

و کافران فریاد می زنند: هنگامی که به ایمان دعوت شدید، خشم خدا زیاد شد، ولی نرفتید. این عصبانیت بیشتر از نفرت تو بود.

ملحد اکنون خواهد گفت: پروردگارا، به وصیت تو دو بار مرده بودیم و دو بار به ما حیات بخشیدی. ما به گناهان خود اعتراف کردیم. آیا هیچ راهی برای بخشش وجود ندارد؟

غضب خداوند بر کافران فرود آمد. هیچ کس نمی تواند آنها را از انتقام محافظت کند. رسولان من هشدار دادند، اما ایمان نیاوردند. کفار برای این کار نابود شدند.

ما موسی را با نشانه های روشن به سوی کافران - فرعون و هامان و کارون - فرستادیم. اما رسول من را دروغگو خواندند. مردم او در بردگی بودند، آتئیست ها پسران را می کشتند و فقط دختران را زنده می ماندند. خداوند همه ستمکاران را به خاطر گناهانشان مجازات کرد.

مرد حکیمی از خاندان فرعون به او گفت: آیا واقعاً موسی را به خاطر این که به تو ایمان ندارد، به خدا می کشی؟ اگر او پیغمبر دروغین باشد، خود خدا او را مجازات خواهد کرد. اگر او رسول باشد مجازات می شویم. اما فرعون پاسخ داد: من تو را به راه راست هدایت می کنم. و به هامان گفت: برای من برجی بساز تا به خدایی که این دروغگو موسی از او می گوید برسم.

مردی خردمند از خاندان فرعون رو به مصریان کرد: ای قوم من، از من پیروی کنید، زندگی دنیوی زودگذر است و مهمتر از آن جاودانگی است. اینکه در بهشت ​​هستید یا جهنم به هر کسی بستگی دارد که خودش تصمیم بگیرد. من تو را دعوت می کنم که باور کنی یک الله. و آنچه انسان بی عقل برای آن تلاش می کند جهنم است.

کسانی که از این مرد پیروی کنند خداوند از جهنم محفوظ خواهند ماند. از نظر فرعون اعمال او درست به نظر می رسید. و موسی و برادرانش را نجات دادیم و خاندان فرعون را غرق کردیم.

ای رسول در اجرای احکام خدا صبر پیشه کن و برای گناهانت استغفار کن و شام و صبح او را ستایش کن.

هر کس در آیات خدا مجادله کند متکبر است و این راه آتش است. نابینا و بینا، بدکار و نیک آفرین مساوی نیستند. در روز قیامت خداوند اختلافات آنها را مشخص می کند.

پیگیر و صبور باش ای رسول! وعده خداوند حق است: یا دشمنانت را در برابر چشمانت مجازات خواهیم کرد یا بعد از مرگت.

و خداوند پیش از تو پیامبرانی را برگزید. شما فقط در مورد تعدادی می دانید که ما در مورد بسیاری از آنها به شما نگفته ایم. همه انبیا فقط به اذن خدا به مردم نشانه هایی می دادند. هنگامی که فرمان از سوی او صادر شود، مردمی که شما را به دروغگویی متهم می کنند، شکست خواهند خورد.

سوره 41. توضیح داده شده (فصلت). مکه، دوره نبوی.

نشانه های الهی اگر قرآن به زبان عربی نبود... جهان در چند روز آفریده شد؟ مانند کتاب مقدس، قرآن در مورد بخشش صحبت می کند.

بسم الله الرحمن الرحیم!

ها - میم.

این کتاب نازل شده از سوی خداوند به زبان عربی روشن در قالب قرآن بیان شده است. او هست خبر خوببرای مؤمنان و هشداری برای کسانی که به چیزی ایمان ندارند. اینها می گویند: دل ما قفل است، گوشمان متحیر است، بین ما و تو پرده است.

بگو: من هم مثل شما هستم، ولی به من الهام شد که باید توضیح دهم: خدا یکی است، پس به سوی او و به سوی توبه بروید. وای بر کسانی که راه خدا را نمی روند! و برای کسانی که ایمان دارند، پاداشی تمام نشدنی است.

ای رسول به آنها بگو: آیا واقعاً به کسی که زمین را در دو روز آفرید ایمان ندارید و می توانید دیگران را با او مقایسه کنید؟ بالاخره او پروردگار جهانیان است. به هر حال، او بود که کوه های تزلزل ناپذیری را بر روی زمین برپا کرد، آن را برکت داد و در چهار روز برای همه درخواست کنندگان غذا فراهم کرد.

سپس رو به زمین و آسمان کرد که دود بود: خواسته یا ناخواسته به انسان خدمت کن. گفتند: ما با اراده خود این کار را می کنیم.

سپس در طول چند روز هفت طبقه از بهشت ​​را آفرید و به هر یک از طبقات وظیفه ای داد. و در پایین آن چراغها و محافظت از شیطان قرار داد. این حکم خداست.

در روز قیامت که ملحدان به آتش کشیده می شوند، حتی پوست بدنشان از اعمالشان خبر می دهد. آنها معتقد بودند که خداوند از همه چیزهایی که پنهان می کنند آگاه نیست. بگذارید اکنون درخواست رحمت نکنند: به آنها داده نخواهد شد.

اصحاب ناپسندی داشتند که می گفتند اعمالشان شگفت انگیز است. اما کلام خدا محقق شد - و آن قوم و جنیان که در اشتباه بودند از شکست خوردگان بودند.

کافران می گویند: به قرآن گوش نده، پوچ صحبت کن، آن وقت پیروز می شوی. اما هنگامی که عذاب آنها را فرا گیرد می گویند: پروردگارا جن و قومی را که ما را گمراه کردند به ما نشان بده تا آنها را زیر پا بگذاریم.

خود فرشتگان از بهشت ​​نزد مؤمنان فرود می آیند و می گویند: نترسید، غمگین مباش، بهشت ​​برای شما آماده شده است. و ما یاوران شما در دنیا و در حیات جاویدان هستیم. هر چیزی که می خواهید برای شما آماده است.

خیر و شر متضاد یکدیگرند. بدی را با نیکی پاسخ دهید و خواهید دید که چگونه بدترین دشمندوست شد این به همه داده نمی شود، بلکه فقط به افراد صبور و پارسا داده می شود. و اگر شیطان با وسوسه آمد، به حمایت خداوند متوسل شوید. او می داند چگونه نیروهای تاریک را دفع کند.

شب و روز و ماه و خورشید از نشانه های اوست. در پرستش خورشید و ماه زمین نخورید، خدا را بپرستید. و اگر عروج کردی و خدا را عبادت نکردی، او بندگانی دارد که شبانه روز او را می پرستند و خسته نمی شوند.

اگر قرآن به زبان عربی نازل نمی شد، مردم شک می کردند که چرا عرب عربی صحبت نمی کند؟ بگو: قرآن هدایت و شفای مسلمانان است. و کسانی که روی گردانند، دلهایشان شکسته می شود. آیات شریفه را نمی شنوند، گویا اهل خواندن از آنها دور است.

ما نیز کتاب آسمانی را به موسی دادیم، اما در میان مردم اختلافاتی به وجود آمد. شما هم همینطور. پیام ارسال شده برای شما نیز بحث برانگیز است. خداوند می توانست جلوی آنها را بگیرد، اما آنها را تا قیامت به تعویق انداخت.

خداوند همه چیز را می داند. بدون علم او، جنین از تخمدان تشکیل نمی شود، ماده ثمر نمی دهد و زایمان نمی کند. و فقط او می داند که قضاوت مردم چه زمانی واقع می شود.

ای رسول از آنان بپرس: اگر این کتاب از جانب خدا باشد، ولی شما به آن ایمان نیاورید، چه؟ چگونه می توانید در چنین اختلافی با حقیقت زندگی کنید؟

در حالی که در لقاء الله تردید دارند. پروردگار این را می داند.