صفحه اصلی / برای موفقیت و پول / کلیسای تثلیث حیات بخش در تپه اسپارو. آیا تراشیدن ریش و سبیل در ارتدکس گناه است؟ تراشیدن صورت مرد نشانه ماتم بود

کلیسای تثلیث حیات بخش در تپه اسپارو. آیا تراشیدن ریش و سبیل در ارتدکس گناه است؟ تراشیدن صورت مرد نشانه ماتم بود

نظر شما چیست، آیا با سنت اروپایی تراشیدن صورت مردان مخالف هستید؟ بالاخره خدا انسانها را آفرید تا بتوانند ریش بگذارند. قوم خدا از عهد عتیقبر خلاف مصریان ریش خود را نتراشید. آیا رسم خندیدن به ریش نوعی اختلاف با خالق نیست؟ آیا این سنت به دلایل جنسی ظاهر شده است؟ بالاخره رشد موهای صورت یک ویژگی مردانه متمایز است و صورت بدون مو یک ویژگی زنانه است؟

درست است که تراشیدن صورت در کتاب مقدس معانی زیادی داشت و من این جنبه را در زیر ارائه خواهم کرد.

تراشیدن صورت مرد نشانه ماتم بود

در عهد عتیق، خداوند این فرمان را به قوم خود داد:

سر خود را گرد نبرید و لبه های ریش خود را خراب نکنید. به خاطر آن مرحوم بر روی بدن خود ایجاد نکنید و بر روی خود نوشته ننویسید. من یهوه خدای شما هستم. (لاویان 19:27-28)

چرا خداوند این دستور را داده است؟ زیرا مردمان بت پرست اطرافشان اینگونه اظهار ماتم و وحشت می کردند. ارمیا نبی هنگام توصیف ویرانی موآب می نویسد:

هر سر برهنه و هر ریشی کم شده است. همه آنها خراش روی دست و گونی روی کمر خود دارند. بر تمام بامهای موآب و در کوچه‌های آن فریاد می‌آید، زیرا خداوند می‌گوید که من موآب را مانند یک ظرف ناپاک شکستم (ارمیا 48:37-38).

این اقوام حتی در هنگام مرگ و یا هنگام بدبختی بت پرست بودند، زیرا می خواستند از این طریق توجه بت هایی را که می پرستیدند جلب کنند. خداوند هرگز به قوم خود اجازه نمی دهد که به این اعمال مشرکانه دست بزنند و از آنجایی که ملت های بت پرست هنگام مرگ شخصی بین چشمان خود می تراشیدند، خداوند به قوم اسرائیل چنین گفت:

شما پسران یهوه خدای خود هستید. برای مرده هیچ گونه بریدگی روی بدن خود ایجاد نکنید و موهای بالای چشم خود را کوتاه نکنید. زیرا شما قومی مقدّس برای یهوه، خدای خود هستید، و خداوند شما را به عنوان قوم خود از میان تمامی امتهای روی زمین برگزیده است. (تثنیه 14:1-2)

نحوه ابراز عزاداری و وحشت مردمان بت پرست، جلوه ای از یأس و ناامیدی آنها بود. فرزندان خدا در بهشت ​​خدایی دارند که آنها را در یأس و ناامیدی رها نمی کند.

در دنیای مدرن، بیان مخالف عزاداری است

اگر در زمان های قدیم مردم هنگام مرگ یکی از نزدیکان خود با تراشیدن سر یا ریش یا گوشه های ریش یا بین چشم ها درد خود را ابراز می کردند، امروزه درد و ماتم را با اجازه دادن به رشد مو در صورت بیان می کنند. اگر مردی لباس تیره بپوشد و تراشیده نشود، دیگران گمان می کنند که او در عزاداری است.

تراشیدن ریش مظهر فرهنگ و ادب است

هنگامی که یوسف در زندان مصر بود، فرعون خوابی دید و یکی از غلامان گفت که یوسف می تواند خواب را تعبیر کند:

و فرعون فرستاد و یوسف را صدا زد. و با عجله او را از زندان بیرون آوردند. موهایش را کوتاه کرد(تراشید، - در ترجمه رومی انجیل، تقریباً ترجمه) و لباس خود را عوض کرد و نزد فرعون آمد. (پیدایش 41:14)

یوسف مردی شایسته بود و ایمان و عبادت خود را در میان مردم بت پرست محل زندگی خود به خطر نینداخت. اگر تراشیدن صورتش بر خلاف خواست خدا بود، یوسف تراشیده نمی شد. یا اگر تراشیدن صورت در مصر معنای مشرکانه یا گناه آلود داشت، یوسف این کار را نمی کرد. این که او تراشیده بود نشانه فرهنگ و احترام به قدرت فرعونی بود که می رفت.

تراشیدن صورت مرد هیچ انگیزه جنسی ندارد

در هیچ کجای کتاب مقدس چنین بیانیه ای بیان نشده است، و حتی در فرهنگ امروزی من هرگز چنین تراشیدن را نشنیده ام صورت مردانهتظاهر جنسی یا پیامد جنسی است.

ترجمه: موسی ناتالیا

رسول مقدس پولس، مسیحیان ارتدکس را از فریب بدعت گذاران هشدار می دهد، می نویسد: "آموزگاران خود را که کلام خدا را برای شما بیان کردند، به یاد بیاورید، و به پایان زندگی خود نگاه کنید، ایمان آنها را تقلید کنید" (عبری، بخش 334) و " در آموزش آن عجیب و متفاوت است وصل نکنید.»

در اینجا ما، بدون پرداختن به بحث مفصل در مورد مظاهر بی قانونی در میان فرزندان کلیسا، به مشهودترین و آشکارترین شر - اصلاح آرایشگری می پردازیم.

این بیماری همه گیر، یعنی بدعت لاتین، به سرعت در میان برخی از جوانانی که اطاعت والدین خود را ترک کرده و سخنان زنده، محکوم به گناه و آموزنده شبانان کلیسا را ​​نشنیده اند، بدون خجالت و شرم ایجاد می شود. هر کس یا هر چیزی، به گونه ای غیرمسیحی وارد مکان های مقدس می شود.

این توهم شهوانی که برخی از مسیحیان را مبتلا می کند، همیشه توسط پدران کلیسا محکوم شده و به عنوان کار بدعت گذاران پلید و بدعت شناخته شده است.

پدران کلیسای جامع استوگلاواگو، در مورد اصلاح آرایشگاه، حکم زیر را بیان کردند: "قوانین مقدس مسیحی ارتدکسهمه ممنوع هستند موهای خود را نتراشند و سبیل خود را کوتاه نکنند، این در مورد ارتدکس ها صادق نیست، بلکه سنت های لاتین و بدعت آمیز پادشاه یونان کنستانتین کووالین صادق است. و احکام حواری و پدری این را منع و نفی می کند... خوب مگر در قانون درباره کوتاه کردن مو نوشته نشده است؟ موهای خود را کوتاه نکنید، زیرا زنان شما مانند شوهران نیستند. خدای خالق درباره آنچه موسی گفت قضاوت کرد؟ اجازه ندهید که او در عروسی شما اهانت کند، زیرا این کار در پیشگاه خدا مکروه است. زیرا این امر توسط کنستانتین، پادشاه کووالین و بدعت گذار موجود مشروعیت داده شد. به همین دلیل است که من همه چیز را می دانم، که آنها نوکران بدعت گذاری هستند که موهایشان تونور شده است. اما شما که بر خلاف شریعت، چیزهای بشری را برای خوشایند خلق می کنید، مورد نفرت خداوندی قرار خواهید گرفت که ما را به صورت خود آفریده است. اگر می خواهی خدا را خشنود کنی، از شر دوری کن. و این همان چیزی است که خود خدا به موسی گفت و رسولان مقدس را منع کرد و چنین افرادی را از کلیسا طرد کرد و به خاطر توبیخ وحشتناکی انجام چنین کاری برای ارتدوکس ناشایست است» (Stogl., ch 40).

فرمان رسولان مبنی بر منع سلمانی این جمله را دارد: «و نه موی ریش خود را خراب کنید و نه چهره شخصی را بر خلاف فطرت تغییر دهید بدون ریش باشید) خداوند خالق آن را برای زنان مناسب ساخته است و آن را برای مردان ناپسند اعلام کرده است، اما شما که ریش خود را برای خشنود نگه دارید، به عنوان مخالف شریعت، در نزد خداوندی که شما را آفریده است منفور خواهید بود. در تصویر او" (فرمان رسول مقدس. انتشارات کازان، 1864، ص 6).

حواریون مقدس و پدران کلیسا با شناختن سلمانی به عنوان یک بدعت، مسیحیان ارتدکس را از انجام این زشتی منع کردند، اقدامات مختلفی را برای اصلاح این بیماری همه گیر آرایشگری انجام دادند. در Potnik بزرگ چنین آمده است: "من به تصویر منفور و زناکار از طلسم، بدعت های ویران کننده روح از بریدن و تراشیدن براد نفرین می کنم" (فول 600v.) پدران کلیسای جامع صد گلاوناگو ، برای اینکه در نهایت به شر آرایشگری پایان دهد، سختگیرانه تر از آنچه در بیگ پوتنیک تعیین شده بود عمل کرد. آنها این تعریف را بیان کردند: "اگر کسی موهای خود را بتراشد و اینگونه بمیرد، شایسته نیست که بر او خدمت کند، نه برای او زاغی بخواند، نه صوفیه بیاورد و نه شمعی برای او به کلیسا بیاورد. او را با کفار حساب کنند، زیرا بدعت گذار به این امر عادت کرده است» (فصل 40). و مفسر قواعد کلیسا زونار با تفسیر قانون 96 از شورای جهانی ششم و در محکومیت آرایش آرایشگری می گوید: «و لذا پدران این مجلس کسانی را که آنچه را که در بالا گفته اند انجام می دهند پدرانه مجازات می کنند و تابع می کنند. آنها را به تکفیر». رسولان و پدران مقدس مجموعاً این را تعریف کردند. اکنون بیایید به نحوه نگاه خاص پدران کلیسا به این زخم مسیحیت گوش دهیم.

قدیس اپیفانیوس از قبرس می نویسد: «چه چیزی بدتر و ناپسندتر از این است که ریش - تصویر شوهر - بریده شده است، و موهای سر در احکام رسولان، کلام خدا و تعلیم تجویز می کند که آن را خراب نکنیم، یعنی موی ریش را کوتاه نکنیم» (آفریده او، قسمت 5، ص 302. مسکو، 1863).

قدیس ماکسیموس یونانی می گوید: «اگر کسانی که از احکام خدا منحرف می شوند، لعنت شوند، همانطور که در سرودهای مقدس می شنویم، کسانی که ازدواج خود را با تیغ از بین می برند، مشمول همان سوگند می شوند» (خطبه 137).

کتاب خدمات پدرسالار یوسف می گوید: "و ما نمی دانیم که در آن زمان در روسیه بزرگ یک بیماری بدعتی رایج بود، همانطور که طبق تواریخ احکام، سنت پادشاه یونان بعلاوه دشمن و مرتد دین مسیحی و قانون شکن کنستانتین کووالین و بدعت گذار، موی خود را بتراش، یا بتراش، در حالی که تصمیم به فاسد کردن نیکی خدا آفرید، یا باز هم طبق تواریخ، تصمیم به تایید این بدعت شیطانی گرفتی. از شیطان جدید، پسر شیطان، پیشرو دجال، دشمن و مرتد ایمان مسیحی، پاپ رومی پیتر گوگنیواگو، همانطور که من نیز این بدعت را تقویت کردم، و توسط مردم روم، و حتی بیشتر، من به اسقف اعظم قبرس دستور دادم که با مناسک مقدس آنها چنین کند و این بدعت را به اپیفانیوس اسقف اعظم قبرس تنسور خواندم» (نسخه تابستانی 7155، ورق 621).

به همین ترتیب، دیمیتری متروپولیتن صربستان نوشت: «لاتتینی ها دچار بدعت های زیادی شده اند: در روز پنطیکاست مقدس، در روز شنبه و در طول هفته، پنیر و تخم مرغ می خورند، و فرزندان خود را از انجام تمام روزه در روز شنبه و در طول روز منع نمی کنند در هفته به آنها دستور داده شده است که علاوه بر احکام اولیای الهی، بافته های خود را تراشیده و سبیل های خود را کوتاه کنند، اما بدکاران این کار را می کنند و سبیل های خود را گاز می گیرند... همه اینها را از پدر پسر بدش دریافت کرده اند شیطان، پاپ پیتر گوگنیوو، قیطان‌ها و سبیل‌هایش را بتراشد، زیرا خداوند به موسی گفت: «برادران شما، این برای خداوند منفور است» (کتاب او، فصل 39، ورق 502).

به آرایشگران قانون کلیسا، آموزش، توبیخ و مجازات شبانان را نشان می دهد کلیسای مسیح، ما همچنین غیرت مسیحیان مقدس را به یاد خواهیم آورد ، که از ترس سرزنش پدران کلیسا ، هرگز حاضر نشدند دستور شاهزاده بدجنس اولگرد را برای تراشیدن قیطان های خود انجام دهند ، که به خاطر آن رنج می بردند.

در تقویم با زندگی‌ها که در تابستان سال 7157 در زمان پاتریارک یوسف چاپ شد، آمده است: «آنتونی، یوستاتیوس و جان در شهر لیتوانی ویلنا از دست شاهزاده اولگرد، اولین نفر برای اصلاح آرایشگری و سایر قوانین مسیحی، رنج کشیدند. تابستان 6849» (به زیر 14 آوریل مراجعه کنید). در همان شماره آوریل، Chetiya-Minea نشان می دهد که آنتونی، یوستاتیوس و جان فقط توسط شاهزاده اولگرد به عنوان مسیحی شناخته شده بودند، زیرا بر خلاف رسوم بت پرستان، آنها موهای خود را بر روی براده های خود می کاشتند.

چنین رنجی از شهدای مقدس برای آداب مسیحیت، که در میان آنها ریش در پیش‌زمینه به رخ می‌کشد، باید به عنوان نمونه ای از حیا و شیوه زندگی پرهیزگار برای مسیحیان واقعی باشد. نتراشیدن یا بریدن ریش یک موضوع مسیحی است، یک موضوع مهم - این اجرای قانون تجویز شده توسط کلیسا است که برای ایمانداران به خدا و کلیسای مقدس او واجب است.

شهدای مقدس که طبق وظیفه یک مسیحی قیطان های خود را رشد دادند، به شاهزاده ستمکار اولگرد نشان دادند که آنها دیگر عبادت کننده و خدمتگزار دیو نیستند، بلکه تقلید کننده روش زندگی مسیح در جسم هستند که او رهبری می کرد. روی زمین برای نجات نسل بشر. چنین زندگی پرهیزگاری و ریش گذاشتن طبق رسوم مسیحی توسط پدران شورای جهانی ششم به ما سفارش شد. زیرا آنها می گویند: "پس از پوشیدن مسیح از طریق تعمید، نذر کردند که از زندگی او در جسم تقلید کنند" (قانون 96 ششمین شخصیت جهانی، ترجمه کامل، تفسیر زونارا).

پس بریدن و تراشیدن ریش یک رسم مسیحی نیست، بلکه مرتدین پلید و بت پرستان و بی ایمانان به خدا و کلیسای مقدس او هستند. برای چنین رسم کثیفی، پدران کلیسا به شدت آنها را محکوم و مجازات می کنند، و آنها را تحت سوگند قرار می دهند. و کسانی که توبه نکرده اند و از این بی قانونی توبه کرده اند از هرگونه راهنمایی و یاد مسیحی محروم هستند.

ما به خداوند خود عیسی مسیح دعا می کنیم که این زشتی متوقف شود - با آرایشگری در برادری هم ایمان خود، از شما شبانانمان دعا می کنیم که گله مسیح را که از طرف خدا به شما سپرده شده است، طبق قوانین مقدس خود آموزش دهید. بچه ها، همه مسیحیان ارتدکس، تعلیم و مجازات می کنند تا از همه آن اعمال بد بدعتی پایان یابد و در توبه خالص و فضایل دیگر زندگی کنند.

نقل قول از کتاب مقدس

لویت، 19
1 و خداوند به موسی سخن گفت و گفت:
2 به تمامی جماعت بنی‌اسرائیل موعظه کن و به ایشان بگو: «قدوس باشید، زیرا من یهوه خدای شما مقدس هستم.»
27 سر خود را گرد نبرید و لبه های ریش خود را خراب نکنید.

لاویان 21:
1 و خداوند به موسی گفت: با کاهنان پسر هارون صحبت کن و به آنها بگو...
5 سر خود را نتراشند و لبه ریش خود را کوتاه نکنند و گوشت خود را بریده نکنند.

دوم سموئیل 10:4 و حنون خادمان داوود را گرفت و هر یک از آنها نیمی از ریش خود را تراشید و جامه های آنها را تا کمر از وسط برید و آنها را روانه کرد.
دوم سموئیل 10:5 چون این موضوع را به داوود گفتند، او به ملاقات آنها فرستاد، زیرا آنها بسیار بدنام شده بودند. و پادشاه دستور داد که به آنها بگوید: در اریحا بمانید تا ریشهایتان بلند شود و سپس برگردید.

دوم سموئیل 19:24 و مفیبوشث پسر [یوناتان، پسر] شائول به استقبال پادشاه رفت. از روزی که پادشاه بیرون رفت تا روزی که با آرامش برگشت، پاهایش را نشوید، [ناخن هایش را نکشید،] به ریش خود اهمیت نداد و لباس هایش را نشوید.

ص 132:2 مانند روغن گرانبها بر سر است که بر ریش می‌ریزد، حتی ریش هارون بر لبه‌های جامه او می‌ریزد.

است. 7:20 در آن روز خداوند سر و موی پاها را با تیغی که پادشاه آشور از آن سوی رودخانه کرایه کرده است خواهد تراشید و ریش را نیز خواهد برد.

ارمیا 1:30 و در معابد خود کاهنانی با لباسهای پاره، با سر و ریش تراشیده و سرهای برهنه نشسته بودند.

آیا تراشیدن سبیل برای یک مسیحی ارتدوکس گناه است یا خیر، خودتان تصمیم بگیرید!

ریش به عنوان یک فضیلت

کشیش ماکسیم کاسکون

پدر، دیمیتری می پرسد:

"سلام، من اخیراً یک مونولوگ از یک فیلسوف (الکساندر دوگین) "فضیلت ریش" را شنیدم. آیا درست است که گذاشتن ریش یک فضیلت است؟ یا باید این را به عنوان مراسمی تلقی کرد که فقط برای روحانیون لازم است، نه برای غیر روحانیان؟.. آیا گذاشتن ریش به هیچ وجه کمکی به رشد معنوی? لطفا توضیح دهید. مرا نجات بده، پروردگارا!»
- خب، اولاً، ریش گذاشتن البته فضیلت نیست - بلکه یک افتخار برای مرد است. زیرا فضیلت چیزی است که می توان آن را از طریق کار و موفقیت به دست آورد. ریش در حال رشد است به طور طبیعی، این را می توان با شخصیتی که به یک شخص داده می شود مقایسه کرد. اما این یک عامل همراه برای زندگی معنوی یک فرد است.
مثلاً در قدیم برای شخصی که ریشش را تراشیده بودند، شرم داشت; و حتی مثلاً فرستادگان داوود را به دلیل آبروریزی و رسوایی، یعنی بریده شدن (کوتاه کردن) لباسها و بر همین اساس، بریده شدن ریش، به شهر راه ندادند. و تا زمانی که ریش درآوردند، حتی اجازه ورود به شهر را نداشتند.
و امروز می بینیم که ریش چنین شرافتی ندارد. برعکس، تمسخر وجود دارد. بنابراین، اگر ریش را افتخار بدانیم، امروز معلوم می شود که آبروریزی شده است. اما بالاخره چرا مسیحیان ارتدکس ریش می گذارند و حتی اصرار می کنند؟! و آنها این کار را به درستی انجام می دهند! اول از همه، هدف اصلی ریش کمک به شخص در زندگی معنوی است. ریش چگونه کمک می کند؟ اگر حیوانات را بگیریم، آن‌ها سبیل‌هایی دارند که به آنها کمک می‌کند وقتی نور وجود ندارد حرکت کنند: حواس خود را دنبال می‌کنند، حتی وقتی چیزی نمی‌بینند. همان نقش، فقط در حس معنوی، بازی و ریش برای مرد. او به او کمک می کند. چون ساختار موی ریش نیز خالی است، مانند سبیل توخالی است. موهای سر من کاملاً متفاوت است. توخالی است و واقعاً به فرد کمک می کند تا به نحوی از نظر روحی هماهنگ شود. اینها چیزهایی است که باید تجربه کرد... بیایید بگوییم فردی که ریش خود را می تراشد - چه احساسی دارد؟ بله، او احساس می کند برهنه است، انگار لباس زیرش را درآورده اند. چرا؟ زیرا در واقع ریش هم نجیب می‌دهد و هم نوعی احساس حمایت می‌دهد. اما این مطمئنا رازی است که فقط کسانی که ریش دارند می توانند بدانند. و بنابراین امروزه مسیحیان ارتدکس قطعا باید آن را بپوشند، نه تنها به این دلیل که ریش کمک می کند، بلکه همچنین برای احیای آن نگرش باستانیبه ریش به عنوان افتخار برای یک مرد; و از طرفی یه جایی...و مثل موعظه! اگر مسیحی هستید، باز هم باید ریش بگذارید. شما نباید با این دنیا ادغام شوید، زیرا در این دنیا آیینی از گوشت وجود دارد که با آن به سراغ ما آمده است روم باستان، جایی که برای اولین بار رسماً به اصطلاح شروع به اصلاح مداوم کردند. اگرچه مصریان قبل از آنها شروع کردند، اما رومی ها در این زمینه موفق تر بودند، زیرا تأثیر آنها بر فرهنگ اطراف تعیین کننده بود. آنها همچنین بر کلیسا تأثیر گذاشتند: یعنی همه کشیشان رومی همیشه تراشیده بودند، به استثنای موارد نادر. اگر به پدران مقدس کلیسای روم باستان نگاه کنیم که به عنوان مقدسین (توسط ما) مقدس شناخته شدند، همه آنها ریش داشتند. آگوستین ایپونا، آمبروز میلان، پاپ لئو کبیر - همه با ریش. تازه بعد از جدایی بود که شروع به اصلاح کردند. وقتی آنها از ارتدکس دور شدند ، نگرش خود را نسبت به این موضوع کاملاً تغییر دادند و به طور کلی ، همه شروع به اصلاح کردند. ...و پروتستان ها عموماً می گویند: «هنگامی که ریش خود را می تراشم، نفس روح القدس را بر خود احساس می کنم».
- ممنون

با رویدادها و اخبار آینده به روز باشید!

به گروه بپیوندید - معبد دوبرینسکی

دیمیتری می پرسد
پاسخ‌دهی شده توسط الکساندرا لنز، 2010/02/19


دیمیتری می پرسد:"لطفاً جوهر آنچه را خداوند در مورد "سر خود را دور نریزید و لبه های ریش خود را خراب نکنید" برای من روشن کنید. معلوم می شود که نمی توانید موهای خود را خیلی کوتاه کنید از پروردگار ما؟»

درود بر تو، دیمیتری!

خداوند متعال هرگز به فرزندان خود یاد نداد که ریش بگذارند یا نه. حتی یک آیه در کتاب مقدس وجود ندارد که بگوید خدا موافق یا مخالف ریش است. خداوند متعال نیز هرگز قوانینی برای کوتاه کردن مو برای مردم وضع نکرد. (و آنچه در آیین ناصری می بینیم به خودی خود قانون کوتاه کردن/ کوتاه کردن مو را دارد، اما نشانه ای نمادین از چگونگی بندگی خداوند متعال است).

نگرش عهد عتیق نسبت به ریش و بلندی مو است نگرش انسانی. در آن روزها، تقریباً عموم مردم معتقد بودند که یک مرد باید ریش بلند داشته باشد. دلایل این "مد" برای ما ناشناخته است، اما ما به یقین می دانیم که خداوند هیچ شکایتی از چانه های تراشیده یا نتراشیده نداشت. این از دیدگاه مردماگر به زور ریش مردی را ببرند شرم آور بود. خدا هیچ جا به مرد دستور نمی دهد که او را بزرگ کند.

«و حنون خادمان داوود را گرفت و نیمی از ریش هر یک از آنها را تراشید و لباسهایشان را تا کمر از وسط برید و آنها را روانه کرد و چون این موضوع را به داوود گفتند، او به ملاقات آنها فرستاد، زیرا آنها آنها را ملاقات کردند. بسیار بی آبرو شدند و به پادشاه دستور داد که به آنها بگوید: در اریحا بمانید تا ریشهایتان بلند شود و [سپس] بازگردید.»

این قسمت را بخوانید و خواهید دید که این تصمیم کاملاً داوود بوده است، زیرا در زمان او آنچه اتفاق افتاد مایه شرمساری تلقی می شد. و خدا با این تصمیم کاری ندارد.

مردم، نه خدا، ریش را نشانه کرامت مرد می دانستند، بنابراین خداوند بدون مخالفت با این میل آنها، از مثال «ریش» استفاده کرد تا اراده خود، نگرش خود را نسبت به آنچه اتفاق می افتد برای آنها توضیح دهد. به عبارت دیگر، منجی با دانستن اینکه ریش در سنت بشری چیست، گاهی از آن به عنوان نمادی برای توضیح اعمال خود استفاده می کرد. برای مثال ببینید:

«در آن روز خداوند سر و موهای پاها را با تیغی که پادشاه آشور در آن سوی رودخانه اجیر کرده است خواهد تراشید و حتی ریش را خواهد برد.»

این اصلا به این نیست که ریش داشتن خوب است یا بد، بلکه به این موضوع می پردازد که اگر چه می شود در ذهن مردمریش و موهای سر و پاهای مرد نشانه قدرت اوست و غیره، آنگاه خداوند با استفاده از این «نظر» انسانی به صورت مجازی نشان می دهد که قدرت مردم را به کلی از بین می برد.

حال بیایید نگاهی دقیق تر به قسمتی که برای شما جالب است بیاندازیم:

«با خون غذا نخورید؛
طلسم نکنید یا حدس بزنید.
سر خود را گرد نبرید و لبه های ریش خود را خراب نکنید.
به خاطر آن مرحوم بر روی بدن خود ایجاد نکنید و بر روی خود نوشته ننویسید. من خداوند هستم" ().

آیا می بینید که فهرستی از کارهایی که یهودیان قبلاً انجام می دادند، اما اکنون اجازه انجام آنها را ندارند وجود دارد؟

آنها هم مثل بقیه با خون غذا می خوردند.
قبلاً آنها مانند دیگران طلسم می کردند و فال می گرفتند.
قبلاً سر خود را به صورت دایره ای می بریدند، یعنی. موهای معابد را کوتاه کنید ... از تاریخ فرقه های بت پرست می دانیم که بسیاری از کشیشان بت پرست سر خود را به این ترتیب می برند، حتی در و. خداوند بت پرستان را افرادی می نامد که «موی شقیقه خود را کوتاه می کنند».

آیا این بدان معنی است که او چیزی در برابر خود کوتاهی مو دارد؟ خیر اما خدا قوم خود را می خواهد که در ذهن آنها این نوع کوتاه کردن مو با آنها همراه است مراسم بت پرستیو باعث ایجاد «واکنش» خاصی در خاطره می شد، از انجام این عمل منصرف می شد تا وسوسه نشود که با ذهن خود به علامت بت پرستی بچسبد و در نتیجه دچار بت پرستی و غیره نشود.

در مورد ریش هم همینطور است. قسمت را دوباره بخوانید و بگویید: آیا خدا در اینجا از ریش گذاشتن صحبت می کند؟ یا او می گوید که اگر ریش دارید، لبه های آن را مانند مردم بت پرست خراب نکنید. پس از همه، این از زمینه ناشی می شود، اینطور نیست؟

به عبارت دیگر، منجی می گوید که فرزندانش باید از انجام کارهایی که در زمان زندگی در میان بت پرستی آموخته اند دست بکشند: خون خوردن، طلسم کردن، کوتاه کردن شقیقه های خود، خراب کردن ریش، بریدگی بر روی بدن...

حالا می توانید شقیقه های خود را ببرید؟ پاسخ به نگرش شما بستگی دارد که منظورتان از این چیست: یک روش بت پرستانه برای خدمت به خدا یا یک مدل موی راحت معمولی؟ اگر اولی محال است و اگر دومی ممکن است. می فهمی چرا ممکن نیست؟ زیرا چنین عملی قطعاً شما را به سوی دیگر «منافع» بت پرستانه نفس می کشاند و از خدا دور می کند.

اگر ریش گذاشتید و سپس تصمیم گرفتید که لبه های آن را به روشی خاص بت پرستانه کوتاه کنید، در این صورت در مسیر گناه قرار گرفته اید زیرا سعی در انجام نوعی عمل آیینی جادویی دارید که خدا از شما نخواسته است. اما اگر فقط لبه های ریش زیبای خود را با دقت کوتاه کنید بدون اینکه معنای تشریفاتی در آن بیاورید، پس به ظاهر خود اهمیت می دهید و نه بیشتر.

به عبارت ساده، مهم نیست که چه کاری انجام می دهید: چه موهای خود را کوتاه کنید، چه ریش خود را بتراشید یا آن را بلند کنید، قبل از هر چیز باید به این فکر کنید که دستکاری های شما پر از "معنای بت پرستانه" نباشد و شما را به ورطه نکشاند. بت پرستی به این عنوان

با احترام
ساشا.

در مورد موضوع "متفرقه" بیشتر بخوانید:

نگرش به ریش در ادیان مختلف

گذاشتن ریش توسط همه ادیان اصلی تجویز شده است، به جز بودیسم که دقیقاً بر خلاف این دیدگاه است.

بودیسم

در آیین بودا، راهبان، به تقلید از بودا، نه تنها ریش خود را می تراشند، بلکه کل سر خود را - به نشانه چشم پوشی از لذت های نفسانی و دانش. زندگی عادلانه. هنگامی که شاهزاده سیذارتا بودا در جستجوی راهی فراتر از مرگ، پیری و بیماری از خانه خارج شد، موهای سر و ریش خود را تراشید و عبایی زعفرانی رنگ به تن کرد. به این ترتیب، او از مراقبت از موهای خود خلاص شد و علاوه بر این، نگرش خود را نسبت به امور دنیوی به دیگران نشان داد.

راهبان بودایی

سر تراشیده شده به طور کلی نمادی از تسلیم است، چشم پوشی از شخصیت خود. امتناع از کالاهای مادی، سادگی در همه چیز - این یکی از راه های دستیابی است نیروانا. هر بودایی برای این وضعیت تلاش می کند. در مسیر دانش نباید حواس پرتی وجود داشته باشد. کارهای کوچکی مانند شستن موها، خشک کردن و حالت دادن به موها زمان زیادی را می‌گیرد که می‌تواند به خودسازی درونی اختصاص یابد. به همین دلیل است راهبان بوداییسر خود را می تراشند

کشیشان ارتدکس، از جمله راهبان ارتدوکس، از مسیح در سنت رشد مو و ریش و راهبان بودایی از سیذارتا گوتاما پیروی می کنند.

هندوئیسم

هندوئیسم یکی از غیرمعمول ترین ادیان در جهان است که در آن شرک به ابعاد باورنکردنی می رسد - تعداد بی شماری از خدایان و الهه ها طاقچه های پانتئون را تزئین می کنند.

سه خدای - برهما، ویشنو و شیوا - برتر در نظر گرفته می شوند. آنها مفهوم تری مورتی را تشکیل می دهند، یعنی. تصویری سه گانه که ویشنو قادر مطلق، برهما خالق و شیوا ویرانگر را متحد می کند.

به گفته پورانا، در کیهان شناسی هندو، برهما به عنوان خالق جهان دیده می شود، اما نه به عنوان خدا. (برعکس، اعتقاد بر این است که او را خدا آفریده است).برهما اغلب با ریش سفید به تصویر کشیده می شود که نمادی از ماهیت تقریباً ابدی وجود اوست. ریش برهما نشان دهنده خرد و نشان دهنده روند ابدی خلقت است.

در قدیم هندوها ریش خود را با روغن نخل آغشته می کردند و شب ها آن را در جعبه های چرمی - روکش ریش می گذاشتند. سیک ها ریش های خود را دور یک بند ناف می پیچند که انتهای آن زیر عمامه قرار می گیرد. در مواقع خاص، ریش در یک بادبزن سرسبز تقریباً تا ناف باز می شد.


اسلام

در آغاز قرن هفتم، حضرت محمد که در مکه شروع به تبلیغ کرد، از ریش دفاع کرد. او از پیروانش خواست که ریش بگذارند. از احادیثی که در مورد بیانات مختلف پیامبر آمده است، چنین برمی‌آید که او ریش را به آنچه برای شخص طبیعی است نسبت داده است و بنابراین تجسم برنامه خداوند است - از آنجایی که ریش رشد می‌کند، به این معنی است که باید آن را پوشید.

محمد گفت: "سبیل خود را بتراش و ریش خود را بلند کن"; «مثل مشرکان نباشید! سبیل خود را بتراش و ریش خود را بلند کن"; «سبیل خود را ببرید و ریش خود را بلند کنید. مثل آتش پرستان نباشید!».


قرآن از تراشیدن ریش نهی کرده است. تراشیدن ریش تغییر در ظاهر خلقت خداوند و تسلیم در برابر اراده شیطان است. گذاشتن ریش یک ملک طبیعی است که خداوند به آن عطا کرده است. محمد گفت: «خداوند مردانی را که شبیه زنان هستند، لعنت کرده است».و تراشیدن ریش به زن تشبیه شده است.

در یکی از احادیثی که در مورد حضرت محمد آمده است آمده است که وی از بیزانس سفیری دریافت کرد. سفیر تراشیده بود. محمد از سفیر پرسید که چرا اینطور به نظر می رسد؟ بیزانسی پاسخ داد که امپراتور آنها را مجبور به اصلاح کرد. «اما خداوند عز و جل به من دستور داد که ریش خود را بگذارم و سبیلم را کوتاه کنم».در طول مکالمه دیپلماتیک بعدی با سفیر، محمد دیگر هرگز به سفیر تراشیده نگاه نکرد زیرا با او به عنوان موجودی زن رفتار می کرد.

در اسلام ریش واجب است و کوتاه کردن کامل آن حرام است. با این حال، مواردی وجود دارد که تراشیدن ریش مجاز است (به عنوان مثال، اگر به کشوری سفر می کنید که گذاشتن ریش ممکن است منجر به آزار و اذیت شود). اما به هر حال تراشیدن طولانی مدت ریش گناه بزرگی است (کبیره).

یهودیت

در یهودیت، ریش تراشیده شده از دست دادن شرافت تلقی می شود (دوم پادشاهان 10: 4-6، اول تواریخ 19: 4-6، و غیره). برای مثال، در حسیدیسم، برداشتن ریش به منزله گسست رسمی از جامعه است.

تورات از بریدن ریش نهی کرده است: سر خود را دور نبرید و لبه های ریش خود را خراب نکنید.از این رو یهودیان با غیرت وفادار به قوانین تورات، ریش خود را نتراشیدند. ممنوعیت تورات از «از بین بردن» ریش (البته) فقط در مورد استفاده از تیغ تیغ از هر نوع اعمال می شود. موضوع «کوتاه کردن» یا «تراشیدن» ریش موضوع بحث در میان خاخام‌ها بوده و هست. (مقاماتی وجود دارند که اجازه "تراشیدن" ریش با قیچی و تیغ برقی را می دهند، همچنین مقاماتی وجود دارند که معتقدند این روش ها اکیداً ممنوع است).

در تنخ از تراشیدن ریش به نشانه ماتم یا ذلت یاد شده است.

تلمود از تراشیدن ریش به عنوان یکی از اقدامات محافظتی در برابر همسان سازی یاد می کند. به هر حال، در تلمود بود که ریش برای اولین بار به عنوان عنصر جدایی ناپذیر زیبایی مردانه ذکر شد ("Bava Metzia" 84a). طبق آداب و رسوم یهودیت، یهودیان ارتدکس می پوشند قفل های جانبی (تارهای بلند موهای کوتاه نشده در شقیقه ها)، ریش و البته کلاه.

در دوران معاصر، با گسترش کابالا، ممنوعیت تراشیدن ریش از قبل معنایی عرفانی پیدا کرده است. به عنوان مثال، طبق آموزه های کابالا، کل جهان خلقت، بازتاب مادی خداوند متعال است. علاوه بر این، انسان تا حدودی بازتابی از حق تعالی است دنیای مادی. هر قسمت از بدن انسان مربوط به دنیای معنویجنبه خاصی از تجلی حق تعالی. معلوم می شود که انسان بدون ریش، با تراشیدن ریش خود، از آفریدگار دور می شود، «شکل و تشبیه» الهی را از دست می دهد.

اما، در عین حال، اعتقاد بر این است که یهودی که هنوز احساس نمی کند که در سطح معنوی به اندازه کافی بالا است تا بتواند هر کاری را که کابالا لازم است انجام دهد، نباید از اصلاح بترسد. و در تمام روزهای هفته (البته به جز شنبه) با خیال راحت می تواند این کار را انجام دهد.

مشترک برای همه یهودیان (از جمله غیر مذهبی ها)، رسم نتراشیدن ریش به مدت یک ماه به نشانه عزاداری برای خویشاوندان نزدیک است.

کاتولیک

به روحانیون کاتولیک دستور داده شده که ریش آزاد نداشته باشند: Clericus nec comam nutriat nec barbam. تفسیر این نسخه در دوره های مختلف متفاوت بود. مشخص است که از قرن 16 تا 18 بسیاری از پاپ ها ریش داشتند! (ژولیوس دوم، کلمنت هفتم، پل سوم، ژولیوس سوم، مارسلوس دوم، پل چهارم، پیوس چهارم، پیوس پنجم).

پاپ ژولیوس دوم اولین کسی بود که در سال 1511 ریش گذاشت. با وجود این واقعیت که مشهورترین پرتره او با ریش است، او برای مدت طولانی - فقط برای یک سال - این رسم را زیر پا نگذاشت. ریش خود را به نشانه غم درآورد. بعد از او، چندین پدر دیگر حتی به موهای وحشی صورت فکر نکردند.

با این حال، طنین اقدامات ژولیوس دوم در طول سال ها احساس شد و پاپ کلمنت هفتم در سال 1527 ریش مجللی گذاشت که تا زمان مرگش در سال 1534 تراشید. او به طرز خائنانه ای مسموم شد و برای همدردی با فرانسه به پاپ وزغ رنگ پریده غذا داد.

پاپ های بعدی به این نتیجه رسیدند که ریش زیبا و خداپسندانه است و با افتخار بیش از دو قرن موهای صورت را می پوشیدند. با این حال، پاپ الکساندر هفدهم به ریش خود شکلی ظریف و مدرن‌تر داد (سبیل و سبیل، همان شکل ریش و سبیل توسط پاپ‌های بعدی دنبال شد) - دوران پاپ او از سال 1655 تا 1667 ادامه یافت.

پاپ کلمنت یازدهم این سنت باشکوه را قطع کرد (توجه داشته باشید که کلمنت هفتم آن را آغاز کرد). او در 23 نوامبر 1700 بر تخت سلطنت نشست.

به طور کلی، در ابتدا در کلیسای روم هیچ قانون متعارفی در مورد گذاشتن ریش وجود نداشت و پاپ های قبلی این را وظیفه خود می دانستند که ریش بگذارند - با شروع از پیتر رسول، تعداد کمی از آنها حتی به تراشیدن صورت خود فکر می کردند. مو این امر تا زمان انشعابات بزرگ در سال 1054 وجود داشت.

حتی در دوران باستان، رومی ها عادت داشتند که ریش را نمادی از بربریت ببینند. شاید این دلیل گرایش روحانیون کاتولیک به اصلاح تمیز بود.

در کلیسای غربی یکی از نمادها خدمت کشیشیبود تونسور- موها را به صورت دایره ای در بالای سر کوتاه کنید.

در سنت روسی، آنالوگ تنسور بود گومنزو (دایره ای روی سر که نماد آن است تاج خار) . قسمت تراشیده شده با کلاهک کوچکی به نام «گومنتس» یا «اسکوفیا» پوشانده می شد. رسم بریدن گومنزو تا اواسط قرن هفدهم در روسیه وجود داشت.

در آیین کاتولیک، یک روحانی موظف است ریش خود را بتراشد - صورت صاف نماد تقدس در نظر گرفته می شود و در برخی دستورات رهبانیتونسور نیز پذیرفته شده است - پشت تراشیده شده.

ارتدوکسی

در ارتدکس، برعکس، ریش پرپشتی است که نشان دهنده وضعیت کشیش است.

مقدسین روسی جزئیات. از چپ به راست آنتونی پچرسکی، سرگیوس رادونژ، تئودوسیوس پچرسکی

از نقطه نظر آداب و رسوم ارتدکس, ریش جزییات تصویر خداست .

تراشیدن ریش (تراشیدن سلمانی) - توسط آموزش ارتدکسیکی از گناهان کبیره در ارتدکس همیشه غیرقانونی بوده است، یعنی. نقض قانون خدا و نهادهای کلیسا. اصلاح در عهد عتیق ممنوع بود (لاویان، 19:27؛ دوم سموئیل، 10:1؛ اول تواریخ، 19:4).; همچنین توسط قوانین شورای جهانی ششم ممنوع است (به تفسیر قانون 96 زونار و پیدالیون سکاندار یونانی مراجعه کنید)، و بسیاری از نوشته های پدری (آثار قدیس اپیفانیوس قبرس، قدیس سیریل اسکندریه، تئودورت متبرک، سنت ایزیدور پیلوسیوت).محکومیت اصلاح آرایشگاه نیز در آن وجود دارد کتاب های یونانی(آثار نیکون کوههای سیاه، سطر 37؛ Nomocanon، ص 174).پدران مقدس معتقدند کسی که ریش خود را می تراشد از او ابراز نارضایتی می کند ظاهرکه از سوی خالق به او داده شده است، سعی در «ویرایش» نهادهای الهی دارد. درباره همان قانون 96 شورای ترولا پولاتنه «درباره کوتاه کردن مو».

احکام رسولان مقدس: ریش همچنین نباید موها را خراب کند و تصویر شخص را برخلاف طبیعت تغییر دهد. قانون می گوید، ریش خود را برهنه نکنید. زیرا خداوند خالق این (بی ریش بودن) را برای زنان زیبا جلوه داده است، اما برای مردان آن را ناپسند اعلام کرده است. اما تو که ریش خود را برای خشنود ساختن، مانند کسی که در برابر شریعت مقاومت می‌کنی، برای خدای که تو را به شکل خود آفریده، مکروه خواهی بود.»

در شهر ویلنا (ویلنیوس کنونی)، سه مسیحی ارتدوکس توسط جنگجویان بت پرست در سال 1347 شکنجه شدند. آنتونی، جان و استاتیوسبرای امتناع از سلمانی. شاهزاده اولگرد که آنها را عذاب می داد، پس از شکنجه های فراوان، تنها یک چیز به آنها پیشنهاد داد: ریش های خود را بتراشند و اگر این کار را می کردند، آنها را رها می کرد. اما شهدا موافقت نکردند و به درخت بلوط به دار آویخته شدند. کلیسا شهدای ویلنا (یا لیتوانیایی) را مقدس اعلام کرد اولیای خدا، با این اعتقاد که آنها برای خود مسیح و برای ایمان ارتدکس رنج کشیدند. یاد آنها در 27 آوریل جشن گرفته می شود.

در خلال انشقاق بزرگ در سال 1054، پاتریارک قسطنطنیه، میشائیل سرولاریوس، در نامه ای به پدرسالار انطاکیه، پیتر، لاتین ها را به بدعت های دیگر و «قطع برادا» متهم کرد. روس نیز همین اتهام را تایید می کند پدر بزرگوارتئودوسیوس پچرسک در "خطبه در مورد ایمان مسیحی و لاتین".

تراشیدن ریش (تراشیدن سلمانی) طبق رسوم لاتین کاملاً ممنوع است. کسی که او را دنبال می کند باید از اجتماع کلیسا تکفیر شود (لاوی 19، 27؛ 21، 5؛ استوگلاو فصل 40؛ سکاندار پاتر. جوزف. قانون نیکیتا اسکیتیتیس «درباره ازدواج، فولدر 388 در آیه» و 389).

در روسیه، گذاشتن ریش در تصمیمات شورای استوگلاوی گنجانده شد. کلیسای جامع استوگلاوی کلیسای روسیه (1551) تعریف کرد: «هر که موهایش را بتراشد و اینگونه بمیرد (یعنی بدون توبه از این گناه) , سزاوار نیست که بر او خدمت کنیم و برای او زاغی نخوانیم و برای او نان و شمع به کلیسا بیاوریم، زیرا بر کفار واجب است، زیرا بدعت گذار به آن عادت کرده است. (یعنی اگر یکی از کسانی که ریش خود را می تراشند بمیرد، نباید بر او تشییع جنازه کنند، زاغی نخوانند و به یاد او نان یا شمع به کلیسا بیاورند، زیرا او را کافر می دانند. این را از بدعت گذاران آموخته است).

معتقدان قدیمی هنوز بر این باورند که بدون ریش ورود به ملکوت بهشت ​​غیرممکن است و افراد تراشیده را از ورود به کلیسا منع می کنند و اگر یک مؤمن قدیمی که «در دنیا» زندگی می کند تراشیده باشد و قبل از مرگ از آن توبه نکند. ، او را بدون انجام مراسم تدفین به خاک سپردند.

در کتاب مقدسدر مورد ریش گفته می شود: "... قیچی ها از حصار شما بالا نمی روند"، یا برای روشن شدن، نمی توانید ریش خود را کوتاه کنید. اگر به خدا ایمان داریم، پس باید بفهمیم که او ما را آنطور که صلاح می‌داند خلق کرده است. تراشیدن به معنای تسلیم نشدن به خواست خداست، اما وقتی هر روز "پدر ما" را می خوانیم، تکرار می کنیم: "اراده تو انجام شود." خداوند مردم را به دو دسته تقسیم کرد - مردان و زنان، و هر کدام به خود دستور داد: مردان چهره خود را تغییر ندهند، بلکه موهای سر خود را کوتاه کنند و زنان موهای خود را کوتاه نکنند.

برای یک مسیحی ارتدوکس، ریش همیشه نماد ایمان و احترام به خود بوده است. کلیسای باستانی روسیه تراشیدن آرایشگاه را به شدت ممنوع می کرد و در آن نشانه ظاهری بدعت و دور شدن از ارتدکس را می دید.

اساس رسم پوشیدن موهای بلند در میان روحانیون ارتدکس در عهد عتیق یافت شد، جایی که آیین نذیریت ، که سیستمی از نذرهای زاهدانه بود که از جمله آنها ممنوعیت کوتاه کردن مو بود (اعداد 6: 5؛ داوری 13: 5). در این راستا به این نکته که در انجیل عیسی مسیح را ناصری می نامند، اهمیت ویژه ای داده شده است.

نماد "ناجی ساخته نشده توسط دست"

تصویر مادام العمر او (نماد "ناجی که توسط دست ساخته نشده است") نیز شواهدی از بلندی خاص موهای ناجی در نظر گرفته شد. تصویر عیسی مسیح با موهایی که روی شانه هایش جاری است در شمایل نگاری سنتی است.

تا زمان پیتر اول، بریدن ریش و سبیل را گناهی کبیره می دانستند و با لواط و زنا مقایسه می کردند و مجازات آن تکفیر از کلیسا بود. منع تراشیدن ریش با این واقعیت توضیح داده می شود که انسان شبیه خدا آفریده شده است و بنابراین، مخدوش کردن این ظاهر به هر نحوی به خواست خود گناه است.

موهای سر شاگردان مسیح همگی توسط خدا شماره گذاری شده است (متی 10:30؛ لوقا 12:7).

سنت کشیشان ارتدکس برای گذاشتن ریش

در روسیه مدرن(قبل و سرتاسر جهان ارتدکس) گذاشتن ریش توسط کشیشان یک سنت خوب قدیمی است که توسط کلیسای ارتدکس حفظ شده است. ریش روحانیون ارتدکسوجه تمایز مهم آنها باقی می ماند.

کشیش کلیسای ارتدکسحامل تصویر مسیح است. عیسی مسیح به ما نمونه ای از گذاشتن ریش زد. او این سنت را به رسولان خود و آنها نیز به نوبه خود به شاگردان خود و دیگران منتقل کرد و این زنجیره پیوسته به ما رسیده است.

سفارشی کشیشان ارتدکسریش گذاشتن به سنت عهد عتیق برمی گردد. کتاب مقدس در این مورد واضح است: و خداوند به موسی گفت: با کاهنان پسر هارون صحبت کن و به آنها بگو... سر خود را نتراشند و لبه ریش خود را کوتاه نکنند و گوشت خود را بریده نکنند. (لاو.21:1،5). یا جای دیگر: «و خداوند به موسی خطاب کرد و گفت: «به تمام جماعت بنی‌اسرائیل ابلاغ کن و به آنها بگو... سر خود را نتراشید و لبه‌های ریش خود را خراب نکنید. به خاطر آن مرحوم، بر بدن خود را بریده و بر روی خود ننویسید.»(لاویان 19:1،2،27-28).

در ارمیا 1:30 گفت: «و در معابدشان کاهنانی با جامه‌های پاره، با سر و ریش تراشیده و سر برهنه نشسته‌اند.». این نقل قول برای کشیشان است. همانطور که می بینیم یک کشیش به هیچ وجه نباید ریش خود را بتراشد وگرنه مانند کشیشان بت پرست می شود که می نشینند. "در معابد... با سر و ریش تراشیده."

و از این واقعیت که همه نقل قول ها از کتب عهد عتیق گرفته شده است، گیج نشوید: خود خداوند گفت که او نیامده تا قانون را زیر پا بگذارد، بلکه برای تحقق آن.

با این حال، امروز، به نظر می رسد، بحث و جدل در مورد اصلاح مو فروکش کرده است - زمان تثبیت فرا رسیده است. به کشیش ها آزادی بیشتری در انتخاب شکل و طول ریش داده می شود.

در مورد افراد غیر روحانی، امروزه بیشتر آنها ریش نمی گذارند. این نشان دهنده پایین آمدن نوار زندگی معنوی است. انسان مدرن. امروزه ریش گذاشتن بیشتر از هر دلیل مذهبی مد شده است. آیا این درست است؟ - یه سوال دیگه

مواد تهیه شده توسط سرگئی شولیاک

در تهیه مطالب از ادبیات زیر استفاده شده است:
1. V.A. Sinkevich "ریش در تاریخ مسیحیت"
2. «تاریخ ریش و سبیل» (انتشارات در مجله تاریخی و ادبی «بولتن تاریخی» 1904)
3. گیلز پاسبان «ریش در تاریخ. نمادها، مدها، ادراک"
4. B. Bellevoussky "عذرخواهی برای ریش"

تراشیدن به عنوان بدعت زناکارانه ... مسیحیان پارسا سابق که بی چون و چرا به اقتدار تعالیم کلیسای مقدس اعتقاد داشتند، بیان شده در کتاب های مقدسبرای تشخیص گناه یا قداست یک رسم، به این بسنده می کردند که چگونه در کتب پدری چنین عرفی شناخته شده است (اساسی بزرگ، قواعد 89، 91).

مثلاً تراشیدن ریش در این کتب یک عمل گناه محسوب می شود.

"...لبه های ریش خود را خراب نکنید" بت پرست،دنیای باستان

که مسیحیت با مشیت الهی به جای آن فراخوانده شد، آرمان زیبایی در جوانی و طراوت جوانی بود (Prem. Sol. 2)، در حالی که پیری برای مشرکان به عنوان نشانه ای از فرسودگی نیروی بدن و نابودی انسان بود.

آنها فقط زندگی زمینی را به رسمیت شناختند و زندگی معنوی را انکار کردند.

اما اینک، شادی و سرور می‌کشند و گوسفندان را ذبح می‌کنند: «بگذارید بخوریم و بنوشیم، زیرا فردا می‌میریم.» "فریب نخورید: معاشرت های بد اخلاق خوب را فاسد می کند" (اول قرنتیان 15:33؛ صمیر 72؛ ایوب 21).بنابراین، تقریبا همه ما خدایان بت پرست، و به خصوص

دنیای یونانی-رومی
، بی ریش و زنانه به تصویر کشیده شدند. در این میان مسیحیت قبل از هر چیز زیبایی معنوی انسان را می آموزد. در مورد میزان کمالات دینی و اخلاقی خود، این که انسان تا چه اندازه این همه را آموخته، موفق به اجرا یا تجلی در زندگی خود کرده است. و از آنجا که برای رسیدن به بلوغ معنوی از نظر روحی و اخلاقی، برای به کارگیری آموزه های مسیحی که شخص به دست می آورد، باید بیشتر عمر کرد و با وسوسه های دنیا مبارزه کرد، طبیعی است که در درک مسیحی انواعی که سالخورده، بالغ و دارای ریشی مانند نشانه آرامش و تجربه هستند. نگاه مؤمن در تصویر بزرگان، سفید شده با موهای خاکستری بر سر و ریششان، در این شکل بیرونی بدن، نور بی پیری عالم روحانی را می دید. به همین دلیل است که یکی از راه هایی که گذاشتن ریش به عنوان زینت طبیعی برای مردان به یک رسم و افتخار ویژه در مسیحیت تبدیل شد، شمایل نگاری مسیحی به عنوان تصویری قابل قبول در سنت مقدس بود. نمادهای افرادی که واقعا وجود داشته اند.تعصبی در مورد احترام قدیسان وجود دارد و از این رو نیاز به به تصویر کشیدن آنها در St.

نمادها هنر مسیحی نمی تواند توجه را به این واقعیت جلب کند که چهره های نشان داده شده روی نمادها ساختگی نیستند، بلکه در واقع زمانی روی زمین زندگی می کردند، در یک تصویر قابل مشاهده و مشخص. و هنگام ترسیم اولیای خدا، ویژگی بارز مردان، ریش آنها بود.

به عنوان یک لوازم جانبی ضروری برای قدیسان به تصویر کشیده شده، می تواند به عنوان یک تفاوت مشخصه بین یک فرد و فرد دیگر عمل کند، و بنابراین در خدمت بازسازی نوع شمایل نگاری است. و اینکه در ابتدا، قبل از عقب نشینی به سمت بدعت، همه کاتولیک های لاتین ریش می گذاشتند، در تصاویر اولیه آنها دیده می شود (به پاپ سیکستوس «سیستین» مراجعه کنید). نسخه های اصلی چهره مقدسین را توصیف می کنند.

در 5 ژانویه، ساووا مقدس، به گودال آتش نزدیک دریای مرده افتاد، ریش و صورت خود را آواز خواند. ریش رشد نکرد، کوچک و کم ماند. خدا را به خاطر چنین ریش زشتی شکر کرد، به طوری که چیزی برای فخر فروشی نداشت.
11 ژانویه، تئودوسیوس کبیر، از ریش سنت. مارسیانا با احتیاط دانه را گرفت و در انبار غله گذاشت و آنها پر شدند.

23 ژوئن «توبه تئوفیلوس» که خود را به شیطان فروخته بود، دشمن روح بر ریشش نوازش کرد و بر دهانش بوسه زد.

20 بهمن ماه خرلامپی، ریش بلند، شکنجه گران روی ریش او زغال گذاشتند، اما آتش از ریش بیرون آمد و 70 نفر را سوزاند. 12 ژوئن، Onuphry، ریش به زمین.

14 آوریل، جان، یوستاتیوس، خارجی ها فهمیدند که آنها از نظر ریش ارتدکس هستند - آنها نمی خواستند موهای خود را کوتاه کنند.

1 سپتامبر، شمعون سبک، هنگامی که درگذشت، پدرسالار خواست موهای ریش خود را بگیرد، دستش بلافاصله پژمرده شد. 20 نوامبر، پروکلوس، ارهپولس رسول

، ریشش پهن است، جلوی سرش مو نیست. 8 مه، آرسنی بزرگ، ریش تا کمر. 2 ژانویه، اوفیمی، با ریش درشت با موهای خاکستری.

توضیحات تا حدی بر اساس افسانه، تا حدی بر اساس تصاویر نمادهای موجود جمع آوری شده است:

درباره دیونیسیوس آرئوپاگیت: موهای خاکستری، با موهای بلند، سبیل هایی تا حدودی بلند و ریشی کم پشت.

آه سنت گریگوری الهی: ریش کوتاه، اما کاملاً پرپشت، موی طاس، بلوند، انتهای ریش با رنگ تیره است.

آه سنت سیریل اسکندریه: ریش پرپشت و بلند، موهای سر و ریش مجعد، با خاکستری و غیره است.

علاوه بر این، توصیفاتی از مقدسین وجود دارد که در آن فقط یک ریش نامیده می شود، به عنوان مثال، پدرسالار هرمان - "ریش قدیمی و کم پشت"؛

سنت اوتیمیوس - "ریش تا لبه"؛

پیتر آتوس - "ریش تا زانو"؛

ریش را نشانه ای از تصویر خدا می دانستند که انسان به مثابه او آفریده شده است.

در سال 1054، پاتریارک میکائیل سرولاریوس قسطنطنیه، در نامه‌ای به پطرس پاتریارک انطاکیه، لاتینی‌ها را به بدعت‌های دیگر و «بریدن ریش» متهم کرد.

تئودوسیوس ارجمندپچرسکی همین اتهام را علیه لاتین ها در «خطبه در مورد ایمان مسیحی» بیان کرد.

تراشیدن یک بدعت زناکارانه برای وسوسه و فساد اخلاق نیکو است که منجر به تحریف جنسیت، به گناه لواط می شود. و شاهزادگان روسی کسانی را که در جریان دعوا قسمتی از ریش خود را بیرون می آوردند با جریمه مجازات می کردند. بنابراین ، در زمان دوک بزرگ یاروسلاو ، برای بیرون کشیدن یک دسته ریش ، 12 گریونا جریمه از یک فرد مجرم از خزانه جمع آوری شد و در قرن پانزدهم ، برای بیرون کشیدن ریش ، دست یک فرد گناهکار قطع شد.

یکی از شوراهای معتبر در روسیه، که در آن سه قدیسان روسی حضور داشتند، شورای صد سر، تعیین کرد: «قوانین مقدس همه مسیحیان ارتدکس را منع می کند: موها و سبیل های خود را نتراشند و موهای خود را کوتاه نکنند نه ارتدکس، بلکه لاتین و بدعت گذار.
سنت های پادشاه یونان کنستانتین کووالین؛ و احکام حواری و پدری در این باره منع و نفی می کند: حکم اولیاء رسول می فرماید: اگر کسی ریش خود را بتراشد و این گونه آرام گرفت، شایسته نیست بر او خدمت کند، نه برای او زاغی بخواند و نه بیاورد. و نه شمعى براى او به كليسا، نزد كفار حق خود را خواهد داشت، از بدعت گذاران اين عادت به دست آمده است» فصل 40.

درباره همین تعبیر قانون 96 شورای جهانی ششم درباره ریش زدن: «چرا در قانون درباره ریش نوشته نشده است: ریش را نبرید برای همسران زیباست، مناسب نیست شوهران، خداوند خالق قضاوت کرد تا به موسی بگوید:

"... لبه های ریش خود را خراب مکن" (لاو.19:27).

اما شما که این کار را برای جلب رضایت مردم انجام می دهید، بر خلاف شریعت هستید، از شما متنفر خواهید شد که شما را به شکل خود آفریده است، و اگر کسی بخواهد خدا را خشنود کند، از این بدی ها کناره گیری کنید در روسیه، هنگامی که لاتین ها، در برابر چشمان روس ها، به هر چیزی که روس ها تا آن زمان عادت داشتند آن را غیرقابل تعرض و مقدس بدانند، توهین کردند - آنها به ایمان، زندگی و اخلاق روس ها می خندیدند.

بنابراین، لعن و نفرین بر اصلاح آرایشگر گذاشته شد.

در کتاب مصرف 1639 و در کتاب خدمات 1647 تعلیم وجود داشت: "ریش خود را نتراشید و سبیل خود را نتراشید."

مقتضای اعظم چنین می فرماید: «لعنت می کنم به تصویر منفور و زناکار، طلسمی که از بدعت تاریک شده برای روح ویرانگر است و ریشم را (ورق 600) نتراشیم و آن را نتراشم " در کتاب خدمت پدرسالار یوسف آمده است: "از بین بردن جذابیت روح، تاریکی از بدعت، ریش خود را نبرید (ورق 600 در پشت) و آن را نتراشید."

و من نمی دانم که چگونه این بیماری بدعتگذار به عنوان افسانه پادشاه یونان یا بهتر بگویم دشمن ایمان مسیحی و قانون شکن کنستانتین کووالین و بدعت گذار در روسیه بزرگ وارد مردم ارتدوکس ما شد. در تواریخ می‌گوید، ریش را بتراشیم یا بتراشیم، به عبارت دیگر، نیکی خدا آفریده را فاسد کنیم، یا بگوییم، طبق تواریخ، تأییدی بر همه بدعت‌های بد [که از] پسر جدید برخاسته است. شیطان و شیطان، پیشرو دجال، دشمن و مرتد از ایمان مسیحی، پاپ پیتر گوگنیو روم، برای تقویت این بدعت و به مردم روم، به ویژه درجات مقدس آنها، دستور داد تا این کار را انجام دهند، قطع کنند. و ریش خود را بتراشند.

***

  • درباره گناه سلمانی- ایگناتیوس لاپکین
  • آیا تراشیدن ریش خود بیانگر عدم مردانگی و گناه است؟- دیمیتری سوریونوف
  • آیا یک مسیحی ارتدکس می تواند ریش خود را بتراشد؟- ابوت ویتالی اوتکین

***

اپیفانیوس قبرسی این بدعت را اوتیخ نامید. زیرا تزار کنستانتین کووالین و بدعت گذار به این امر مشروعیت بخشیدند و همه می دانند که آنها بندگان بدعت گذار هستند، زیرا ریش هایشان بریده شده است» (ویرایش تابستان 7155، ورق 621).

قدیس ماکسیموس یونانی می نویسد: «اگر کسانی که از احکام خدا منحرف می شوند، لعنت شوند، همانطور که در سرودهای مقدس می شنویم، کسانی که ریش خود را با تیغ از بین می برند، مشمول همان سوگند می شوند» (موعظه 137).

همچنین نباید موهای ریش را خراب کند و تصویر یک فرد را برخلاف طبیعت تغییر دهد.

شریعت می‌گوید ریش‌های خود را برهنه نکنید، زیرا خداوند خالق این [بی ریش بودن] را برای زنان مناسب ساخته، اما برای مردان آن را ناپسند اعلام کرده است. همان کسی که ریش خود را برای خشنود کردن، مانند کسی که در برابر شریعت مقاومت می کند، برهنه می کند، برای خدایی که شما را به شکل خود آفریده است (post. apost., edition Kazan, 1864, p. 6).

قدیس اپیفانیوس قبرسی می نویسد: «چه بدتر و ناپسندتر از این، ریش بریده می شود و موی سر در احکام حواری، کلام خدا، دستور می دهد به عنوان اینکه آن را خراب نکنیم، یعنی موی ریش را کوتاه نکنیم.»

96 قانون ششم شورای جهانیبا این تعبیر: «کسانی که موی خود را روشن یا طلایی می‌کنند، یا می‌بندند تا موی خود را فر کنند، یا موی دیگری را می‌پوشند، مشمول توبه و تکفیر می‌شوند آنها بعداً صاف تر و زیباتر می شوند، یا همیشه جوان و بی ریش به نظر می رسند. .

زنانی که از رنگ سفید یا سرخابی برای جذب مردان استفاده می کنند، در معرض همین عذاب قرار می گیرند. اوه چگونه خدا می تواند مخلوق خود و تصویر خود را در آنها بشناسد در حالی که آنها چهره ای شیطانی دارند؟

آیا آنها نمی دانند که مانند ایزابل ولخرج هستند؟ پس تمام مردان و زنانی که چنین کاری انجام می دهند، تکفیر می شوند. اگر همه اینها به طور کلی برای غیر مذهبی ها ممنوع است، حتی بیشتر از آن برای روحانیون و افراد مقدس که باید به مردم در گفتار، عمل و تقوای ظاهری بیاموزند» (سکاندار یونانی «پدالیون» ص 270، ویرایش 1888). .تراشیدن آرایشگاه یک رسم بدعت آمیز و منفور است و از این رو مسیحیان واقعی باید خود را از این زشتی حفظ کنند تا با تخطی از احکام الهی و سنت های پدرانه، سعادت ابدی و بی پایان در آینده را از دست ندهیم.

زندگی پس از مرگ

. زیرا خداوند به بنده خوب و بنده فعال خود خواهد گفت:

"بنده خوب، تو بر چیزهای کمی وفادار بوده ای، من تو را بر بسیاری چیزها حاکم خواهم ساخت" (لوقا 19:17).

پیدایش 34:2، 7، 9، 26 می‌گوید: «وقتی پسر حمور حوی با دینه دختر یعقوب خوابید، او را مورد خشونت قرار داد و اسرائیل را رسوا کرد.» در جای دیگر می خوانیم: «و حنون خادمان داوود را گرفت و هر یک از آنها نیمی از ریش خود را تراشید و لباسهایشان را تا کمر از وسط برید و چون این موضوع را به داوود گفتند، فرستاد آنها را ملاقات کنید، زیرا آنها بسیار بدنام شده بودند و پادشاه دستور داد که به آنها بگوید: در اریحا (شهر نفرین) بمانید تا ریشهای شما دوباره بلند شود.» (دوم سموئیل 10:1-5).هیچ تغییری در خلقت او ایجاد نکرد، پس کلمه بسیار بی شرف نشان می دهد که آرایشگری گناهی بزرگتر از از دست دادن باکرگی است.

و همانطور که در آنجا مسئولین بی ناموسی همگی نابود شدند، در مورد خشونت علیه ریش نیز همینطور. و اگر داوود به افراد بی شرف با ریش آسیب دیده اجازه ورود به اورشلیم زمینی را نداد، آیا کسانی که برای ورود به اورشلیم بهشتی - ملکوت آسمان - آماده می شوند، نباید توجه بیشتری داشته باشند؟

«سر خود را گرد نتراشید و لبه های ریش خود را خراب نکنید» (لاویان 19:27).

«چه خوب و چه خوشایند است که برادران با هم زندگی کنند، مانند روغن گرانبها بر سر است که بر ریش هارون می ریزد و بر لبه های جامه او می ریزد» (مزمور 132).

رهبران و مردم باستان ریش می گذاشتند: «با شنیدن این کلمه، پاهایم را پاره کردم ولباس بیرونی

مال من، و موهای سر و ریش من را پاره کرد و غمگین نشست» (اول عزرا 9: 3).

از دست دادن ریش نشانه از دست دادن لطف خدا، خشم پادشاه آسمان بود:

«در آن روز خداوند سر و موی پاها را با تیغی که پادشاه آشور از آن سوی رودخانه کرایه کرده است خواهد تراشید و ریش را نیز خواهد برد» (اشس. 7:20).

«... همه سرهایشان کوتاه بود، ریش های همه شان تراشیده شده بود» (اشس. 15:2).

«و مانند من انجام خواهی داد، ریش خود را نخواهی پوشاند و نان بیگانگان نخواهی خورد» (حزقی 24:22).

در دانیال 7: 9-13 - خدا به عنوان پیرمرد دوران باستان و البته با ریش نشان داده شده است. چنین تصاویری از قدیسان در کلیساها است. اما در معابد (در میان مشرکان، بدعت گذاران و فرقه گرایان)

"کاهنان نشسته اند... با سرهای تراشیده شده (مانند بودایی ها و کریشناها) و با ریش تراشیده" (Post. Jer. 30).

و اگر در امور کوچک وفادار نیستید (آیا نتراشیدن ریش کار بزرگی است) در حفظ اخلاق و عفت چه بگوییم؟ 21 سپتامبردیمیتری روستوفسکی

پنجره پیتر به اروپا، که تمام روسیه از آن عبور کرد، همراه با خانه رومانوف ها، ریش های خود را از دست دادند، اتحاد روسیه را تقسیم کرد و آغاز مرگ آن بود. و همانطور که نکراسوف می نویسد ، در ابتدا آنها انگشت را به سمت کسانی که سیگار می کشند نشانه رفتند (آنها تعداد کمی بودند) ، اما زمانی که آنها انگشت را به سمت کسانی که سیگار نمی کشند ، می آید (و قبلاً آمده است). در مورد ریش هم همینطور

28 مارس، هیلاریون جدید: ریش ها با رزین آغشته شد - و تصویر خدا آغشته شد، آنها به اروپای بی ریش پیوستند، از طریق جنبش اتحاد، اوکراین و بلاروس کاتولیک شدند و تصویر خدا، مرد روسی را از دست دادند.

همه مقدسین، برای ما از خدا دعا کنید!