صفحه اصلی / برای موفقیت و پول / آیین های باستانی روسیه. مناسک کلیسا در آیین های ارتدکس به طور خلاصه چیست

آیین های باستانی روسیه. مناسک کلیسا در آیین های ارتدکس به طور خلاصه چیست

زندگی همه مرد راه می رودطبق برخی از نظم های تعیین شده اما تعداد کمی از مردم به این واقعیت فکر می کنند که برخی از لحظات ناخودآگاه وارد آن شده اند. به طور دقیق، آنها چه هستند؟

درباره مفهوم

احتمالاً همه مردم می دانند که چیزهای جادویی وجود دارد که باید انجام شوند افراد خاصبا استفاده از مناسک خاص، دعا یا طلسم. این عمل خود بازتابی از تاریخ یک قوم، باورها، مهارت ها و دانش آنهاست. با درک این موضوع، شایان ذکر است که اینها اعمال خاصی هستند که اجداد ما در زمان های معینی از روز یا سال انجام می دادند. در زمان های قدیم، و حتی اکنون، با این حال، با کمک چنین اعمال ساده، مردم به خدایان، نیروهای طبیعت، هر چیزی بالاتر که می تواند در زندگی کمک کند (طبق باورها) روی آوردند. خود مقدسات همیشه به بخش کشاورزی تقسیم شده اند که برای ارائه طراحی شده اند برداشت خوب، و خانواده های خانگی که همه اعضای خانواده را نگه می داشتند. شایان ذکر است که آیین های باستانی همیشه با لباس های خاص یا بهتر انجام می شد، فرد خود را تمیز می شست و کاملاً خود را مرتب می کرد. همچنین بت های خاص مهم بودند - خدایان که پرستش می شدند و هدایای مختلفی برای آنها آورده می شد. امروز همه چیز کمی تغییر کرده است، اما ما هنوز به آیکون ها دعا می کنیم و صلیب به گردن خود می زنیم. ذات باقی می ماند، اما فقط اندکی دگرگون شده است.

در مورد گذشته

با درک این که آیین ها چیست، ارزش دارد که برخی از آنها را در نظر بگیریم. بنابراین، برای اجداد مهم بود که نیروهای طبیعت را برای برداشت خوب در آینده آرام کنند. به همین دلیل است که پنکیک و نان های گرد به شکل پخته می شوند دیسک خورشیدی، بنابراین مورد احترام است جسم آسمانی. آتش را پاک‌کننده می‌دانستند، از این رو مردم از میان آن می‌پریدند و روح و جسم را پاک می‌کردند و به نشانه شکر، تکه‌های غذا را در آن می‌انداختند. برخی از کلماتی که در آیات تشکیل شده اند نیز خاص هستند. بخش‌هایی از اقدامات آیینی سرودهای مدرن و آهنگ‌هایی برای رقص‌های گرد است.

کارناوال

با دانستن اینکه آداب و رسوم چیست، ارزش آن را دارد که آنهایی را که در ما محکم شده اند در نظر بگیریم زندگی مدرن. بنابراین، رایج ترین عمل عرفانی اساساً تعطیلاتی مانند Maslenitsa است. و اگر این روز امروزه اغلب به سادگی نام خود را حفظ می کند ، در اوایل این تاریخ با جشن های گسترده و اقدامات ویژه همراه بود. این همه مربوط به تقویم قمری. در این زمان، نیروهای بهار برای حق زندگی با زمستان مبارزه می کنند، روزها طولانی تر می شوند، خورشید بیشتر و بیشتر می شود. پختن چیزهای زیادی بسیار مهم بود که اصلی ترین آنها پنکیک های گرد است - نمادهای خورشید. همچنین تفریح ​​در این روز به این معنی بود که زمستان به زودی از بین می رود و جای خود را به بهار گرم می دهد.

عروسی و تولد

آیین های عامیانه ای وجود دارد که به طور خاص با مراسم عروسی مرتبط است. بنابراین، عروس لباس سفیدی به تن می کند که به او وعده شادی می دهد زندگی خانوادگی، حجابی به نشانه عفت خودش. رد و بدل شدن حلقه ها نمادی از جدایی ناپذیری پیوندهای خانوادگی و بی نهایت احساسی مانند عشق است. در مورد تولد، هنوز این باور وجود دارد که اگر پسری شبیه مادر و دختری شبیه پدرش باشد، این فرزندان خوشحال خواهند شد. همچنین قبل از غسل تعمید و امروز، مادران سعی می کنند نوزاد خود را به کسی نشان ندهند تا دچار جنون نشوند. و احتمالاً همه می دانند که برای اولین بار باید برای کودک خود غذا بیاورید. همه اینها تکه هایی از آداب و رسوم قدیمی است که در زندگی مدرن جا افتاده است.

شکل ترکیبی فرهنگ، آداب، آداب، سنن و مناسک است، یعنی. آنچه که الگوهای رفتار نامیده می شود. تشریفات، فعالیت‌های تیمی استاندارد و مکرر هستند که در یک زمان معین و در یک مناسبت خاص برای تأثیرگذاری بر رفتار و درک کارکنان از محیط سازمانی برگزار می‌شوند. قدرت این آیین در تأثیر عاطفی و روانی آن بر مردم است. در یک آیین، نه تنها جذب عقلانی هنجارها، ارزش ها و آرمان های خاص، بلکه همدلی با آنها توسط شرکت کنندگان در عمل آیینی اتفاق می افتد.

تشریفات یک سیستم مناسک است. حتی برخی تصمیمات مدیریتی می توانند به تشریفات سازمانی تبدیل شوند که کارکنان آن را به عنوان بخشی از فرهنگ سازمانی تفسیر می کنند. چنین آیین هایی به عنوان اقدامات سازمان یافته و برنامه ریزی شده ای عمل می کنند که اهمیت «فرهنگی» مهمی دارند.

در زندگی روزمرهتشریفات سازمانی کارکرد دوگانه ای دارند: می توانند ساختار بنگاه را تقویت کنند و از سوی دیگر با پنهان کردن معنای واقعی اقدامات انجام شده، آن را تضعیف کنند. در موارد مثبت، آیین ها اجرای صحنه ای از آثار با اهمیت اساسی هستند. تشریفات نماد باورهایی هستند که نقش مهمی در شرکت دارند. در ترکیب با رویدادهای برجسته، آیین ها به طور مستقیم و غیرمستقیم تصویر شرکت و غالب آن را برجسته می کنند. جهت گیری های ارزشی.

آیین های شناسایی، مانند سالگردها، جشن های موفقیت در خدمات خارجی، شناخت عمومی، شرکت در سفرهای تشویقی - همه این رویدادها باید نشان دهند که شرکت به چه چیزی علاقه دارد، به چه چیزی پاداش داده می شود و چه چیزی جشن گرفته می شود.

عملکرد مشابهی توسط به اصطلاح تشریفات آغازین انجام می شود که معمولاً هنگام پیوستن به یک تیم انجام می شود. آنها باید به طور واضح به عضو جدید نشان دهند که شرکت واقعا برای چه چیزی ارزش قائل است. اگر یک مهندس تازه فارغ التحصیل که از یک دانشگاه نخبه فارغ التحصیل شده باشد، در همان روزهای اول کار خود در دفتر نمایندگی یک شرکت در آمریکای جنوبییک جارو به او داده می شود و از او خواسته می شود که شروع به جارو کردن اتاق کند مرد جواناین می تواند باعث ناامیدی و سردرگمی شود. در همان زمان، آنها بلافاصله به او می گویند که در این شرکت، آنچه در درجه اول ارزش گذاری می شود آموزش رسمی نیست، بلکه مشارکت شخصی در تجارت است. می توان موازی با شرکت های متخصص در تولید محصولات با کیفیت بالا ترسیم کرد، جایی که تقریبا همه، صرف نظر از تحصیلات، در زمینه فروش شروع می کنند.

در حالت منفی، رابطه بین تشریفات و جهت گیری های ارزشی از بین می رود. در این صورت، تشریفات به یک تشریفات غیرضروری، اولیه و در نهایت مضحک تبدیل می‌شود که به کمک آن سعی در کشتن زمان، اجتناب از تصمیم‌گیری و اجتناب از درگیری و تقابل دارند.

نمونه بارز آن در زندگی روزمره، مذاکره بر سر قراردادهای تعرفه ای است، به ویژه زمانی که اعتراضات کارگری پیش از این اتفاق افتاده بود. درام توافق در طول روز کاری را ممنوع می کند. نه، ما باید تمام شب بجنگیم و در صورت امکان کمی قبل از سحر باید توافقنامه جدید تعرفه امضا شود تا نمایندگان صنفی و کارفرمایان کاملا خسته در اولین نور جلوی دوربین های تلویزیون حاضر شوند.

و در شرکت ها اغلب می توان مشاهده کرد که چگونه تشریفات به خودی خود به هدف تبدیل می شوند ، چگونه در روند اجرای اهداف اصلی فعال تبدیل به بالاست می شوند.

در فرهنگ یک شرکت، آیین ها جایگاه مهمی را اشغال می کنند. در عین حال، لازم است بررسی شود که آیا با کمک آنها، جهت گیری های ارزشی که برای زندگی روزمره نیز مرتبط هستند، واقعاً منتقل می شوند یا خیر.

عرف شکلی از تنظیم اجتماعی فعالیت ها و نگرش های مردم است که از گذشته اتخاذ شده و در جامعه یا گروه اجتماعی خاصی بازتولید می شود و برای اعضای آن آشناست. عرف شامل رعایت دقیق دستورالعمل های دریافت شده از گذشته است. نقش عرف می تواند باشد آیین های مختلف، تعطیلات، مهارت های تولید و غیره عرف یک قانون نانوشته رفتار است.

سنت ها عناصری از میراث اجتماعی و فرهنگی هستند که از نسلی به نسل دیگر منتقل می شوند و در یک جامعه خاص برای مدت طولانی حفظ می شوند. سنت ها در همه کار می کنند سیستم های اجتماعیو شرط لازم برای زندگی آنهاست. نگرش تحقیرآمیز نسبت به سنت منجر به اختلال در تداوم توسعه جامعه و فرهنگ و از دست رفتن دستاوردهای ارزشمند بشر می شود. پرستش کورکورانه سنت باعث محافظه کاری و رکود در آن می شود زندگی عمومی.


آیین های عروسی باستانی

آیین های عروسی در روسیه در حدود قرن پانزدهم گسترش یافت. اجزای اصلی تشریفات عروسی به شرح زیر است:

خواستگاری- مراسم عروسی که در آن رضایت اولیه بستگان عروس برای عروسی گرفته شده است.

عروس- مراسم عروسی که در آن خواستگار/(کبریت‌ساز)، داماد و والدین داماد می‌توانند عروس آینده را ببینند و نقاط قوت و ضعف او را ارزیابی کنند. ساقدوش ها بعد از خواستگاری، قبل از مصافحه برگزار می شد.

صنایع دستی(توطئه، نوشیدن، زاروچینی، نامزدی، طاق) - بخشی از مراسم عروسی، که طی آن توافق نهایی در مورد عروسی حاصل شد.

ویتی- مراسم عروسی، آیین گریه. روی نیمی از عروس اتفاق می افتد. هدف آن نشان دادن این است که دختر در خانه پدر و مادرش به خوبی زندگی می کرد، اما اکنون باید ترک کند. عروس با پدر و مادر و دوستان و آزادی خداحافظی کرد.

جشن مجردی- مراسم عروسی، روز قبل از عروسی، یا روزهایی که از دست تکان دادن تا عروسی.

باج دادن، سرزنش کردن- مراسم عروسی که در آن داماد عروس را از خانه می برد.

آیین عروسی

عروسی یا عروسی کلیسا یک آیین مسیحی برای برکت دادن به عروس و داماد است که ابراز تمایل کرده اند در طول زندگی بعدی خود به عنوان زن و شوهر با هم زندگی کنند.

جشن عروسی- مراسم عروسی که در آن جشن عروسی بر سر خوردن غذا و نوشیدنی با شوخی و نان تست برگزار می شد.


آیین های تعطیلات

پوشش

در روز پوکروف (14 اکتبر)دختران صبح زود به کلیسا دویدند و برای تعطیلات شمعی روشن کردند. این باور وجود داشت: هرکس اول شمع روشن کند زودتر ازدواج می کند.

به زودی، دختران، پوکروف،

به زودی جشن خواهیم گرفت

به زودی پخش خواهد شد

دختر کوچولوی عزیز.

اگر در هنگام شفاعت خوش بگذرانید، دوستی پیدا خواهید کرد.

در برخی مناطق مرسوم است که در لیوان عروس و داماد سکه می گذارند. تازه عروس ها این سکه ها را روی میزشان زیر سفره نگه دارند که همیشه رونق خانه را تضمین می کند.

اگر یک دختر هنگام شام نوشیدنی را روی سفره بریزد، این نشان دهنده یک شوهر مست است.

در بخش‌های دیگر، تازه ازدواج کرده‌ها را مجبور می‌کردند که روی دسته‌های چاودار بخوابند. و این قرقره ها باید یک عدد فرد باشد مثلاً 21. اگر این شرط رعایت می شد به این معنی بود که به چیزی نیاز نداشتند.

در تعطیلات، دختران به کلیسا می روند و شمع ها را جلوی نماد شفاعت مریم باکره می گذارند و می گویند: "شفاعت این است. مادر خدای مقدسسر بیچاره ام را با کوکوشنیک مرواریدی، سربند طلایی بپوشان.» یکی از نویسندگان عرب که در قرن دوازدهم از روسیه بازدید کرد، خاطرنشان کرد: اگر در چنین لحظه ای آن مرد گیج پتویی را روی سر دختری که دوستش داشت می انداخت، او بدون شک همسر او می شد.


جشن کریسمس

فال شبانه روزی

جوانان از هر دو جنس برای عصر جمع می شوند، حلقه ها، انگشترها، سرآستین، گوشواره ها و چیزهای کوچک دیگر را می گیرند و همراه با تکه های نان زیر ظرف می گذارند و همه چیز را با یک حوله تمیز، دستمال یا مگس (تکه پارچه) می پوشانند. . پس از آن، شرکت کنندگان در فال، آهنگی به نان و نمک می خوانند و سپس آهنگ های فرعی دیگر (یولتید، فال) را می خوانند. در پایان هرکدام با پشت کردن، از زیر ظرف دربسته یک شی را که اول به دست می آید بیرون می آورند. این چیزی شبیه قرعه کشی خانگی است. برای این آیین از آوازی استفاده می شد که از محتوای آن پیشگویی به دست می آمد. اما از آنجایی که چیزهایی که از زیر ظرف بیرون آورده شده است، همیشه توسط کسانی که متعلق به آنها هستند پیدا نمی شوند، به همین مناسبت از آن چیزها باج داده می شود. برای آخرین نفر که قبلاً آخرین چیز را از زیر ظرف بیرون آورده است ، معمولاً یک آهنگ عروسی می خوانند ، گویی که ازدواج قریب الوقوع را پیش بینی می کنند. سپس حلقه را در امتداد زمین می‌چرخانند و تماشا می‌کنند که در چه جهتی غلت می‌زند: اگر به سمت در، پس برای یک دختر - نزدیکی ازدواج - خروج.

فال سال نو

برای اینکه بفهمید عروس یا داماد چه شکلی خواهند بود، قد بزرگ یا کوچک، باید این کار را انجام دهید سال نوبه محوطه جنگل بروید و فورا یک کنده بردارید. اگر بزرگ است، پس بزرگ است و بالعکس.

اگر دختری انگشت خود را تا زمانی که خونریزی کند قطع کند یا بخزد شب سال نو، او قطعا در سال ازدواج خواهد کرد سال آینده.

برای سال نو آب را در قاشق منجمد می کنند: اگر یخ محدب و حباب دار باشد به معنای عمر طولانی است، اگر سوراخی در یخ باشد به معنای مرگ است.

و این است که چگونه دختران بلغاری در شب سال نو بخت خود را می گفتند: آنها در جایی نزدیک چشمه، نزدیک یک چاه دور هم جمع می شدند و در سکوت کامل یک سطل آب جمع می کردند که به آن قدرت جادویی خاصی نسبت داده می شد. هر دختر یک مشت جو، یک حلقه یا یک دسته گل با علامت خود در این سطل می انداخت. دختربچه این اشیاء را یکی یکی بیرون آورد، در حالی که آهنگ های آیینی خاصی می خواند: کلمات ترانه ها به شوهر آینده دختر اشاره می کرد که حلقه اش بیرون آورده شده بود. سپس دخترها کمی جو از سطل برداشتند و زیر بالش گذاشتند به این امید که در خواب نامزد خود را ببینند.

همه فال‌گیری‌ها فقط جنبه عشقی نداشت.

کریسمس

به کریسمس در راه بود 40 روزه فیلیپوف گوشت نمی خوردند به ماهی بسنده می کردند. تمام خانه روزه است و پیرها شب کریسمس را جشن می گیرند. اولین پنکیک در شب کریسمس برای گوسفندان است (از طاعون)

در شب کریسمس(شب 24-25 دسامبر) تا اولین ستاره غذا نخورید. در اولین روز کریسمس، مجسمه های گاو و گوسفند همیشه از خمیر گندم پخته می شود. آنها را تا عید عیسی نگهداری می‌کنند، اما در روز عیسی مسیح، بعد از برکت آب، مهماندار این مجسمه‌ها را در آب مقدس خیس می‌کند و به دام‌ها می‌دهد (برای نسل، برای تولید شیر).

در زمان کریسمس، در نیمه دوم جنگ، زمانی که "عصرهای وحشتناک" دو هفته ای بین سال نو و عیسی مسیح آغاز شد، دختران به خصوص بسیار تعجب کردند.

غسل تعمید

A.Yu می نویسد: «روش تعمید مسیحی. گریگورنکو، یک مراسم جادویی است. سه بار بدن را در آب غوطه ور کنید، لباس تمیز به کودک بپوشانید پیراهن سفیدبرای حفظ صفای روحش و غیره. - همه اینها از جادوی هومیوپاتی ناشی می شود، بر این باور که "شبیه مانند را تولید می کند"، "اثر مانند علت آن است."

رسم دمیدن روی نوزاد، آب، روغن به منظور فیض دادن به آنها و در عین حال دفع شیطان، تف کردن بر روی شیطان در هنگام غسل تعمید نیز از یک ایمان باستانی سرچشمه می گیرد - این اعتقاد که نفس و بزاق انسان دارای قدرت جادوگری خاصی است. افراد بدویآنها بر این باور بودند که دمیدن و تف کردن راه هایی برای انتقال تقدس و دفع شر است. همان آیین بدوی «حجم کردن مو» است. کوتاه کردن موهای یک کودک (یا یک بزرگسال) در غسل تعمید و انداختن آن در قلم یک امر ابتدایی است. باور باستانیبه این صورت که با گذاشتن ذره ای متحرک از بدن او که دارای خاصیت معجزه آسای رشد است، انسان با او رابطه محکمی برقرار می کند. در زمان های قدیم، بسیاری از مردم رسم اهدای مو به خدایان را داشتند. بنابراین، در معابد فنیقی آستراتا حتی یک موقعیت خاص - galab-elim - آرایشگر خدا وجود داشت. مجسمه هایی که خدایان را در معابد باستانی نشان می دادند اغلب از بالا به پایین با موهای نر و ماده پوشیده می شدند.

الف عنصر اصلیغسل تعمید - آب؟ الاهیدان مسیحی تعمید با آب را با این واقعیت توضیح می دهند که عیسی مسیح با دریافت اولین تعمید خود از یحیی تعمید دهنده، آب های اردن را تقدیس کرد. با این حال، آیین جادویی شستن با آب در واقع بسیار قدیمی تر از مسیحیت و مسیحیت است. قرن‌ها قبل از ظهور مسیحیت و تولد خود مسیح، مصریان باستان نوزادان را در آب غوطه‌ور می‌کردند، زرتشتیان (آتش‌پرستان) ایران نوزادان را به معبد می‌بردند، جایی که موبدان آنها را در ظرف‌های مخصوص با آب می‌خریدند، رومی‌ها. پسر را در روز نهم پس از تولد غسل داد و دختران در سطح هشتم قرار دارند. آداب غسل دادن نوزاد در آب و پاشیدن آن با آب در میان مردم مکزیک باستان، چین، ژاپن، تبت، نیوزیلند، آفریقا و غیره شناخته شده است. تقریباً در تمام ادیان پیش از مسیحیت آیین های شستن آیینی یک نوزاد وجود داشت که هدف آن پاکسازی او از ارواح شیطانی بود. نقش اصلی در تمام این آیین ها را آب بازی می کرد که مردم از دیرباز ویژگی های جادویی را به آن نسبت می دادند. و این قابل درک است. آب، که بدون آن زندگی بر روی زمین غیرممکن است، به طور طبیعی برای مردم به عنوان یک نیروی مفید به نظر می رسید.

در Candlemas، زمستان و تابستان به هم رسیدند. در شمال غربی روسیه، I.P. کالینسکی، - این تعطیلات به عنوان گرومنیتسی شناخته می شود، زیرا در اینجا رسم وجود دارد که در این روز شمع ها را برای برکت به کلیسا ببرند که به آنها گرومنیتسی می گویند. وارد شدن به کلیسای مسیحیرومی ها با تقدیم شمع ها به جای مشعل های بت پرست، سعی می کردند در نظر مردم به آنها معنای خاصی ببخشند و آنها را سنگ قبر می نامیدند. روحانیون مدعی شدند که «این شمع‌ها قدرت شیاطین را از بین می‌برند تا با رعد و برق، باران‌های سیل آسا و تگرگ که به اذن خدا توسط جادوگران یا جادوگران به راحتی فرود می‌آیند، آسیبی به آنها وارد نشود. و از این رو مؤمنان (مؤمنان) در هنگام رعد و برق این شمع ها را روشن می کنند تا ثمره دعا را تجربه کنند. آنها همچنین صاعقه ای در دستان در حال مرگ می دهند تا شیطان، شاهزاده تاریکی را شکست دهند و از خود دور کنند.

کارناوال

و ما مسلنیتسا را ​​برای رانندگی بردیم،

اما ما حتی آن را در چشمان خود ندیدیم،

ما فکر کردیم: Maslenitsa هفت هفته است،

هفت روز از ماسلنیتسا گذشته است،

ماسلنیتسا اشاره کرد،

روزهکاشته شد

و به جهنم تربچه ها،

برای کلم سفید.

شناخته شده است، R.N می نویسد. ساخاروف، - که از زمان های قدیم در روسیه، ماسلنیتسا به عنوان شادترین و آزادترین تعطیلات ملی بوده است. در روزگار قدیم، در ماسلنیتسا، هر روز معنای خاصی داشت، که طبق آن ماهیت تفریح ​​و سرگرمی عامیانه معمولاً تعیین می شد. به عنوان مثال، دوشنبه، ملاقات نامیده می شود، زیرا در آن زمان آغاز Maslenitsa جشن گرفته شد. سه شنبه - معاشقه، زیرا از این روز همه نوع سرگرمی، لباس پوشیدن و اسکیت شروع شد. چهارشنبه یک روز خوشمزه است، از آن زمان همه با پنکیک و سایر غذاهای مشابه پذیرفته شدند. پنجشنبه - گسترده است، زیرا عیاشی ماسلنیتسا آغاز شد. جمعه - مهمانی مادرشوهر، زمانی که دامادها با مادرشوهر خود رفتار کردند. شنبه - مجالس خواهرشوهر، همانطور که در این روز عروس های جوان بستگان خود را به جشن خود دعوت می کنند. شنبه همچنین روز وداع با ماسلنیتسا بود، زیرا روز بعد روز بخشش بود.

از I.P می خوانیم: "Maslenitsa ما". کالینسکی، - نمی توانست بدون بزرگداشت مردگان انجام دهد. کلیسای ما معمولاً شنبه قبل از هفته ماسلنایا را به بزرگداشت اجداد، پدران و برادران درگذشته اختصاص می دهد و این شنبه به عنوان شنبه پدربزرگ یا پدربزرگ شناخته می شود. در روز استغفار وداع با همدیگر است که نوعی طلب آمرزش گناهان یکدیگر است. و این بخشش با بوسه و جمله: «آفتاب بر خشم ما غروب مکن».

بچه ها با سورتمه از کوه ها پایین می رفتند. علامتی وجود داشت: هرکس از کوه بیشتر سر بخورد، اعضای خانواده کتان طولانی‌تری خواهند داشت.

مورخ N.I می نویسد: «سرگرمی های زمستانی برای مردان و زنان. کوستوماروف، - اسکیت روی یخ بود: آنها نعل های چوبی را با نوارهای باریک آهنی درست کردند که از جلو به سمت بالا خم شده بودند تا آهن بتواند به راحتی یخ را برش دهد. روس ها با سهولت و چابکی شگفت انگیز اسکیت می زدند.

شب های تعطیلات زمستانی در محفل خانوادگی و با دوستان سپری می شد: ترانه ها خوانده می شد، خبرها (قصه گوها) افسانه ها می گفتند، گفتگوکنندگان معما می پرسیدند، لباس می پوشیدند، یکدیگر را می خندیدند، دختران فال می گفتند.

اولین پنکیک به یاد روح والدین ما تقدیم شد "پدر و مادر صادق ما ، اینم یک پنکیک برای عزیز شما!" – با این کلمات پنکیک روی پنجره خوابگاه خانه قرار می گیرد.

اجداد ما گفتند که بشارت بزرگترین عید خداوند است. در این روز، مانند عید پاک، ایوان کوپالا، میلاد مسیح، روز پطرس، خورشید هنگام طلوع آن بازی می کند. اجداد ما نه تنها اعتقاد داشتند گناه کبیرههر وظیفه ای را در بشارت بر عهده بگیرند، اما آنها معتقد بودند که حتی یک موجود غیرمنطقی این عید بزرگ را گرامی می دارد. گفتند اگر پرنده ای در آن روز در تشک بشارت بخوابد و لانه بسازد، به مجازات آن، مدتی بال هایش را برمی دارند و نمی تواند پرواز کند، بلکه روی زمین راه می رود. بر اساس باورهای رایج باستانی، در روز بشارت، خداوند خود زمین را برکت می دهد و آن را برای کاشت می گشاید. اینجاست که رسم در آستانه این تعطیلات یا در خود عید شروع به تقدیم صلوات یا بذر می کند: هر دو توسط صاحبان روستاهای ما تا اولین کاشت بهاره نگهداری می شوند که نشانه ای از برکت مشهود خداوند برای رشد و باروری خوب است. زمینه ها روز بشارت با نشانه ها و مشاهدات بسیاری همراه است که مردم عادی ما با آن آب و هوا و محصول آینده را حدس می زنند. در میان آداب و اعتقادات مرتبط با بشارت، برخی از آن از دوران باستان بت پرستان حفظ شده است. مثلاً سوزاندن تخت‌های حصیری و کفش‌های کهنه، پریدن از روی آتش (هرکس بالاتر بپرد، کتان بلندتر می‌شود)، بخور دادن به عنوان داروی پیشگیرانه در برابر انواع بیماری‌ها از این قبیل است. این آیین ها از نظر ماهیت به آیین های کوپالا نزدیک هستند. آنها به قدرت پاکسازی و شفابخش آتش، که مشخصه همه ادیان بت پرستان باستان و به ویژه ادیان باستانی روسیه است، ایمان داشتند.

در میان یونانیان و رومیان، در هنگام پاکسازی عمومی رسمی و همچنین هنگام انجام مراسم پاکسازی توسط افراد خصوصی، آتش روی محراب ظاهراً نقش واسطه ای بین وسایل سوزاندن قربانی و عامل پاک کننده ایفا می کرد. اعتقاد به قدرت پاکسازی آتش به مشتقات آن - دود، زغال سنگ، مارک ها، خاکستر منتقل می شود. نمونه‌های زیادی را دیده‌ایم که مردم پریدن از روی آتش‌های آیینی را دقیقاً توضیح می‌دهند اهداف دارویی. به همین منظور، گاوها را از میان دود در نزدیکی آتش سوزی می راندند. این نیز شامل بخور خانه ها، انبارها، دام ها و غیره با دود (بخور) می شود. آیین های جادوییتطهیرها نه با یک عنصر آتش، بلکه با ترکیبات مختلفی سروکار داشتند: آتش با آب، آهن، سیر و سایر حرزها ترکیب شد. خواص خنثی کننده آتش و دود، که در عمل مشاهده می شود، به قلمرو ماوراء طبیعی منتقل می شود. اینجاست که این ایده از آن سرچشمه می‌گیرد که آتش می‌تواند همه شر را نابود کند، از جادوگری، از جادوگران، محافظت کند ارواح شیطانی. گاهی اوقات دفاع در برابر ارواح شیطانی اشکال بسیار واقعی به خود می گیرد. به عنوان مثال، در برخی مناطق فنلاند در روز پنجشنبه هفته مقدس(3 روز قبل از عید پاک) ارواح خبیثه را از حیاط بیرون کردند: «... آتشی در قیر یا بشکه قیر افروختند و بر سورتمه گذاشتند و در حیاط راندند. کفش‌های کهنه، تکه‌های چرم و پارچه‌هایی را در آتش انداختند.»

بسیاری از اعمال آیینی مرتبط با آتش متعلق به مجموعه جادوی باروری است. شناخته شده است که خاک را با خاکستر بارور می کند. پراکنده کردن شعله های آتش یا پخش جرقه در مزارع و باغ ها در حال حاضر یک تکنیک جادویی است. لهستانی ها سعی کردند کاه را با ساقه های بلند در آتش های آیینی قرار دهند تا کتان بلند شود. قرار بود پریدن مشترک یک پسر و یک دختر از میان شعله های آتش تشریفاتی ازدواج آینده آنها را تثبیت کند. در برخی از مناطق سوئیس، در زمان های قدیم، نان پخته شده بر روی زغال سنگ ایوان آتش (ایوان کوپلا) به عنوان قربانی برای عناصر خدمت می کرد. بعداً به یکی از عناصر غذای روزانه تبدیل شد.

از زمان بت پرستی، نشانه های نسبتاً بی ادبانه و جاهلانه در روز بشارت حفظ شده است: دزدان در این روز سعی می کنند چیزی را بدزدند به این امید که اگر اکنون موفق به انجام این کار نشدند، می توانند به موفقیت کار خود اطمینان داشته باشند. برای کل سال

برای خوش شانسی باید یک یا دو پیمانه نمک در اجاق گاز بسوزانید: نمک سوخته برای درمان تب یا تب نیز مفید است.

هر کس با خوشحالی بازی پرتاب در بشارت را انجام دهد، در تمام سال در این بازی برنده خواهد شد.

اگر زن خانه دار در این روز ، بین تشک و توده ، جوجه ها را با جارو از اتاق خود بیرون می کند ، تا عید پاک می توانند برای تولد دوباره مسیح تخم مرغ های تازه بگذارند.

اگر روز بشارت بارانی باشد، در تابستان و پاییز قارچ های زیادی وجود خواهد داشت و ماهیگیران می توانند روی صیدهای خوب حساب کنند.

اگر پرستوها به بشارت نمی رسند، انتظار می رود که بهار سرد باشد.

همانطور که شما بشارت را سپری می کنید، کل سال نیز چنین خواهد شد.

عید پاک

"در روز مقدس، در سراسر روسیه برای جشن عید پاک آماده می شد. همه جا عید پاک کردند، کیک عید پاک پختند، تخم مرغ رنگ کردند، شستند، تمیز کردند، تمیز کردند. جوانان و کودکان سعی کردند بهترین و زیباترین تخم مرغ های رنگ شده را برای روز بزرگ تهیه کنند.

تخم مرغ های رنگ شده بخشی اجتناب ناپذیر از افطار عید پاک است. افسانه های زیادی در مورد منشا تخم مرغ های عید پاک و به ویژه در مورد منشاء تخم مرغ های عید پاک وجود دارد. به گفته یکی از آنها، قطرات خون مسیح مصلوب که به زمین می‌افتد، به شکل تخم مرغ درآمد و مانند سنگ سخت شد. اشک های داغ مادر خدا که در پای صلیب هق هق می کرد، بر روی این تخم مرغ های قرمز خون فرو ریخت و آثاری به شکل نقش و نگارهای زیبا و لکه های رنگی بر روی آنها گذاشت. هنگامی که مسیح را از صلیب پایین آوردند و در قبر گذاشتند، ایمانداران اشک های او را جمع کردند و بین خود تقسیم کردند. و هنگامی که خبر شادی رستاخیز در میان آنها پخش شد، دست به دست به اشک مسیح سلام کردند. پس از رستاخیز، این رسم در میان اولین مسیحیان به شدت رعایت شد و علامت بزرگترین معجزه - تخم های اشک آور - به شدت توسط آنها حفظ شد و به عنوان موضوع هدیه شادی در روز رستاخیز روشن خدمت کرد. بعداً وقتی مردم بیشتر شروع به گناه کردند، اشک های مسیح ذوب شد و همراه با نهرها و رودخانه ها به دریا برده شد و امواج دریا را خونین کرد... اما رایج ترین رسم تخم مرغ عید پاک حتی پس از آن نیز حفظ شد..."

یک افسانه دیگر به شرح زیر است:

«عیسی مسیح در کودکی جوجه ها را دوست داشت، با کمال میل با آنها بازی می کرد و به آنها غذا می داد. و مادر خدا برای جلب رضایت او، تخم مرغ را رنگ کرد و به عنوان اسباب بازی به او داد. هنگامی که محاکمه مسیح آغاز شد، مادر خدا نزد پیلاطس رفت و برای دلجویی از او، تخم مرغ هایی را که با بهترین هنر نقاشی شده بود، برای او هدیه آورد. او آنها را در پیش بند خود گذاشت و هنگامی که در برابر پیلاطس به روی خود افتاد و برای پسر التماس کرد، تخم ها از پیش بند بیرون آمدند و در سراسر جهان غلتیدند... از آن زمان به بعد، آنها برای ما به عنوان یادگاری خدمت کرده اند. رنج مسیح و رستاخیز بعدی او.»

"تصاویر و الگوهای بازتولید شده روی تخم مرغ های عید پاک بسیار متنوع است و در زمان های قدیم بوجود آمده است. هم ارابسک های ساده و هم تصاویر تلطیف شده از اشیاء مختلف مقدس و ساده که به عنوان تزئین تخم مرغ های عید پاک عمل می کنند، مدت ها پیش ایجاد شده اند و از نسلی به نسل دیگر توسط میراث و سنت منتقل می شوند. تکنیک درست کردن تخم مرغ عید پاک و هنر سنت آنها. تکنیک ساخت تخم مرغ های عید پاک و هنر رنگ آمیزی آنها در میان زنان کوچک روسی و اسلاوی جنوبی در سطح بسیار بالایی قرار دارد. یک دسته برنجی ویژه با موی اسب ساخته شده است، رنگ های طبیعی (زرد، قرمز، سبز و کمتر سیاه و سفید) انتخاب می شود. رنگ‌ها باید با آب «تمیز» رقیق شوند، یعنی از چاه یا منبعی که هنوز توسط کسی، به‌ویژه زن یا حیوان «نجس» آلوده نشده است، رقیق شوند. صنعتگر تخم مرغ عید پاک از هرگونه جادوگری بسیار محتاط است و چشم بد. بنابراین، هرکسی که هنگام رنگ آمیزی تخم مرغ وارد خانه می شود، وظیفه خود می داند که برای مدت طولانی به سمت هنرمند تف کند و بگوید: "سلامتی، حواست به این کار نیست!" و او نیز به نوبه خود کمی نمک برمی دارد و روی رنگ ها، تخم مرغ ها، خودکار تحریر و موم می پاشد و می گوید: «نمک در چشمانت». اوج رنگ آمیزی تخم مرغ در پنجشنبه مقدس. اینجا جایی است که زرده تخم مرغ، موم و هر دو قلم مو وارد عمل می شوند. هنرمند تخم مرغ ها را روی اجاق گرم می کند و شروع به رنگ آمیزی آنها با موم می کند. موم اعمال شده روی تخم مرغ گرم اجازه نمی دهد رنگ در پوسته این ناحیه خیس شود. یک الگوی سفید زیر موم باقی می ماند و رنگ (مثلاً بنفش که از پوسته تخمه آفتابگردان به دست می آید) کل تخم مرغ را با رنگ بنفش می پوشاند. موم پاک می شود، اما الگوی آن باقی می ماند. سپس این روند با رنگ های دیگر ادامه می یابد - در یک کلام، یک هنر کامل.

دختران در روزهای عید پاک نمک به دست نمی گیرند تا کف دستشان عرق نکند.

صورت خود را نیز با آب قرمز می شویند تخم مرغ عید پاکگلگون بودن...

کل هفته عید پاک یک روز است. زیرا هنگامی که مسیح زنده شد، خورشید در تمام آن هفته غروب نکرد.»

N.I می نویسد: "در عید پاک. کوستوماروف، "برخی از سازمان دهندگان بازی از این کار سود بردند: آنها تاب ها را راه اندازی کردند و به آنها اجازه دادند تاب بخورند و از هر نفر پول نقره (نیم پنی) جمع آوری کنند."

آلمانی‌های راینلند «حراج دختران» را برگزار کردند که ابتدا همزمان با ماسلنیتسا بود، بعداً در اول ماه مه یا عید پاک. دخترها مانند یک حراج واقعی بازی می کردند: هر پسری که بالاترین قیمت را برای دختر پیشنهاد می کرد، او را به عنوان شریک رقص برای یک ماه یا کل سال دریافت کرد. دختری که بالاترین قیمت را برای او پرداخت می کردند "ملکه می" و پسر "می پادشاه" در نظر گرفته می شد. آن مرد باید از هر طریق ممکن از دختر محافظت و محافظت می کرد. گاهی اوقات چنین آراستگی های کمیک به واقعیت تبدیل می شد. ( تعطیلات بهاری)

ترینیتی

هنگامی که مجوس (همچنین جادوگران و ستاره شناسان) که در شرق فلسطین زندگی می کردند، ظهور یک ستاره شگفت انگیز را دیدند، متوجه شدند که مسیح، "پادشاه یهودیان" متولد شده است. آنها به اورشلیم می روند تا هیرودیس پادشاه یهودی را در این مورد مطلع کنند و در همان زمان برای یافتن این نوزاد کمک می خواهند. هیرودیس ترسید و کاتبان خردمند خود را فرا خواند و گزارش دادند که طبق پیش بینی های باستانی، چنین مسیحایی باید در بیت لحم متولد شود. هرود بیگانگان را به آنجا می فرستد تا نام رقیب آینده او، مدعی تاج و تخت او را دریابند.

ستاره به طور دقیق به مجوس نشان می دهد که در آن کودک مسیح می تواند قرار گیرد. مجوس به عنوان پادشاه آینده در برابر او تعظیم می کنند و هدایایی از طلا، بخور و رزین معطر - مر را به او تقدیم می کنند.

خواب نبویبرای آنها پیش بینی می کند که بازگشت به اورشلیم برای آنها خطرناک است و مغان به سمت وطن خود حرکت می کنند. بر اساس تعداد هدایایی که مغان ارائه کردند، مشخص شد که آنها سه نفر هستند. این با سه چهره تثلیث، با سه سن انسان و سه گانه نژاد بشر، با بانوی سه دست - یکی از نمادهای آشکار شده مادر خدا، مرتبط بود.

تثلیث انگشتان صلیب می سازد.

ترینیتی ترینیتی است، اما سه شمع روی میز قرار نمی گیرد.

اما در یکشنبه ترینیتی باران می بارد - قارچ های زیادی وجود دارد.

روز تثلیث در پنجاهمین روز پس از عید پاک جشن گرفته می شود.از قدیم الایام، "پنطیکاست" با آداب و رسوم بسیاری مانند تاج گل بافی، فال، تاب سواری، قایق سواری، تزئین خانه با گل و شاخه های توس در پشت تصاویر همراه بوده است.

این تعطیلات با آیین اسلاوی باستانی بزرگداشت و احترام به اجداد و همچنین تجلیل از شکوفایی طبیعت همراه بود. نماد آن یک درخت توس جوان بود. روز شنبه ترینیتی، خانواده ها به قبرستان رفتند. قبرها به دقت با تاج گل و شاخه های توس تزئین شده بودند.

مردم از دیرباز به آن اعتقاد داشتند قدرت های جادوییبدن انسان برهنه، که می تواند به عنوان عاملی در باروری زمین عمل کند. لوساتیان (قبیله اسلاو در آلمان) رسم داشتند: دختری که وجین کتان را انجام می داد، باید پس از اتمام علف هرز، سه بار در اطراف مزرعه بدود، برهنه شود و طلسم کند.

در شب تثلیث، در روسیه مرسوم بود که "دهکده" را شخم می زدند تا دام ها نمیرند. دخترانی که لباس سفید پوشیده اند به گاوآهن می زنند و پسر شلاق دار در سکوت کامل همراهی می شود. صلیب را با گاوآهن شخم می زنند و در وسط آن عود، نان، درخت عرعر یا توس می گذارند. راهپیمایی تمام روستا را دور می زند و به این صلیب باز می گردد. پس از این، دختران شروع به حدس زدن می کنند.

- دور خود می چرخند و هر که به کدام سمت بیفتد، از آنجا منتظر داماد باشد.

تکه های یک گاوآهن کهنه را پراکنده می کنند: ترکش به کدام سمت افتاد، نامزد از آنجا خواهد آمد.

- شلوار پیرمردها را می سوزانند - بعد عروس ها بیشتر می شوند.

روز دوشنبه

هر روح شیطانی از روح روز می ترسد. مردم گفتند: از روز روحانی نه تنها از آسمان، بلکه از زیر زمین گرما می آید.

قبل از طلوع خورشید در روز ارواح، مادر پنیر، زمین، اسرار خود را فاش می کند. به همین دلیل است که در این روز، پس از دعای روح القدس، گنج یاب ها به «گوش دادن به گنج ها» می روند.

ملاقات با یک عروسی در جاده به این معنی است که روز بی‌سود خواهد بود، اما مراسم تشییع جنازه برعکس خواهد بود.

لب شما خارش می کند - باید یار خود را ببوسید.

خارش ابروها - برای یک جلسه. اگر ابروی راست خارش کرد، یعنی قرار ملاقات با عزیزتان، اگر ابروی چپ خارش کرد، یعنی ملاقات با فرد فریبکار و ریاکار.

ابوت پامفیلوس که در قرن شانزدهم در منطقه پسکوف می‌زیست، این جشن را که از دوران بت پرستی آمده است، توصیف می‌کند: «وقتی تعطیلات فرا می‌رسد، در آن شب مقدس، همه شهر در آشوب نخواهد بود. در روستاها با تنبور و بو و زمزمه تار و پاشیدن و رقص وحشی خواهند شد. زنان و دختران سرشان را تکان می دهند و لب هایشان با فریادها، همه آهنگ های تند و زننده، و لرزش ستون فقراتشان، و پریدن و کوبیدن پاهایشان دشمنی می کند. یعنی سقوط بزرگ مرد و پسر، زمزمه مرد و زن و دختر، زناکاری آنها، هتک حرمت زنان شوهردار و فساد دوشیزگان.

I.P می نویسد: "از این آیین های تعطیلات کوپالا". کالینسکی، - نمی توان دید که برای اجداد ما این یک نوع روز عالی برای تصفیه با آتش و آب بود و در عین حال به عنوان تعطیلات انقلاب تابستانی عمل می کرد، زمانی که طبیعت با یک احیا کننده خاص و همه چیز عمل می کند. -نیروی هیجان انگیز برای اثبات اینکه این کوپالای باستانی روسیه بود که یک تعطیلات پاکسازی بود، کافی است به یاد داشته باشید که به طور کلی در میان بسیاری از مردم دوران باستان (ما قبلاً در مورد این موضوع در بالا صحبت کردیم) آتش بالاترین عنصر پاک کننده در نظر گرفته می شد. به عنوان مثال، مشخص است که شاهزادگان ما تنها پس از عبور از آتش سوزان در برابر خان های تاتار می توانند ظاهر شوند. به همین ترتیب، تقریباً تمام مردمان باستانی دائماً شستشو با آب را به عنوان یک عمل تصفیه می شناختند.

در مجموعه رومیانتسف در سال 1754 می خوانیم: "در شب نیمه تابستان از گنجینه ها محافظت می کنند و در حمام ها روی گیاهان بخار می کنند و گیاهان را می پاشند و ریشه ها را می کنند و همچنین درختان توس را می بندند و شاخه می بافند تا مرد در آن تابستان زندگی کند. " در روسیه کوچک، جشن میلاد یحیی باپتیست را به سادگی ایوان راهپیمایی می نامند، همانطور که از این واقعیت می توان دریافت که این روز از زمان های قدیم با انواع لذت های عامیانه، سرگرمی ها و سرگرمی ها جشن گرفته می شده است.

چمن Nechui-باد

مردم ما در کنار سرخس و سایر گیاهانی که دارای قدرت جادویی هستند، احترام می گذارند جاودانه. به این دلیل نامیده می شود که مدت زیادی پژمرده نمی شود، اما خشک می شود و رنگ و شکل خود را به خوبی حفظ می کند. مردم باستان آن را با خواص ماوراء طبیعی وقف می کردند و معتقد بودند که روح متوفی به این گل منتقل می شود تا از طریق آن بتواند با دوستان و اقوام ارتباط برقرار کند. همچنین عموماً با نام خاصی نامیده می شود - من نمی توانم باد را احساس کنم. این باد ناملموس طبق افسانه ها و روایات به نابینایان کمک می کند تا گنج ها را باز کنند. در شب ایوان کوپالا، با باد، کلمبین و سرخس شکوفه در دست، باید علف گلی را چیده و در کنار چمنزار قدم می‌زنی تا درد در چشمان تو ظاهر شود. و به محض ظهور، بیل را در دستان خود بگیرید و زمین را سریع پاره کنید: گنج قسم خورده باید زیر پای شما باشد.

این علف، طبق افسانه جادوگران، در زمستان در کنار رودخانه ها و دریاچه ها رشد می کند. مردم عادی فکر می کنند کسانی که این گیاه را دارند همیشه می توانند باد را در آب متوقف کنند، خود و کشتی هایشان را از غرق شدن نجات دهند و در نهایت بدون تور ماهی بگیرند. باد بی احساس باید در اول ژانویه، در عصر واسیلیف، در نیمه شب جمع شود. روستاییان فکر می کنند که در این زمان ارواح شیطانی که در کنار دریاچه ها و رودخانه ها قدم می زنند، علف های Nechui-باد را برای از بین بردن طوفان پرتاب می کنند. فقط افراد نابینا می توانند آن را پیدا کنند و حتی در این صورت باید آن را نه با دست، بلکه با دهان خود بگیرند. سپس آنها شروع به تصاحب قدرت آن می کنند.

چمن سر آدمبسیار مورد احترام روستاییان است. جادوگران، مانند سرخس، آن را در روز نیمه تابستان جمع آوری می کنند و تا پنج شنبه بزرگ مخفیانه ذخیره می کنند. طبق باور عمومی، قدرت جادویی سر آدم فقط به اردک های وحشی گسترش می یابد. شکارچیانی که این گیاه را از دست یک جادوگر ثبت شده دریافت کرده‌اند، تمام پوسته‌هایی را که هنگام صید اردک‌ها در پنج‌شنبه بزرگ استفاده می‌کنند، بخور می‌کنند.

این یک شب پرستاره در نیمه تابستان است - قارچ های زیادی وجود خواهد داشت!

روز نیمه تابستان رسید، رفتم علف جمع کنم.

در روز نیمه تابستان، مانند شب آن، آتش می گذارند، روشن می کنند، از روی آنها می پرند و همچنین در آب و شبنم غسل می دهند و دور درخت می رقصند. در این روز، براونی ها، پری دریایی ها، پری دریایی ها و اجنه مرتکب شرارت می شوند. سرخس در نیمه شب در ایوان کوپلا شکوفا می شود و با کمک آن گنجینه هایی کشف می شود. شبنم کوپالا برای دفع ساس و سوسک بر روی دیوارهای خانه، تخت ها و مبلمان می پاشند.

در این روز همه روی هم آب می ریزند، می خندند و خوش می گذرانند. در شب حمام گرم می شود. دختران از پشت بام حمام ها جارو می اندازند و متوجه می شوند که در کدام طرف منتظر داماد باشند.

شب ایوان کوپلا یا شب کوپالا زمان بالاترین قدرت طبیعت است: گیاهانی که در این شب جمع آوری شده اند، درست مانند شبنم این شب بهترین دارو محسوب می شدند. در کشورهای اروپایی، دختران در شب نیمه تابستان با تاج گل های شناور روی آب، فال می گیرند. آن شب دختران برهنه در شبنم می چرخند. مرسوم است که همه چیز را در سکوت انجام دهیم. سکوت نشانه تعلق به دنیای مردگان است. برای اعمال جادویی بی صدا آب جمع می کنند و می آورند و به آن آب خاموش می گویند.

دختر بی صدا گل ها را می چیند و به خانه می آورد تا زیر بالش بگذارد و در خواب نامزدش را ببیند.

دختران لهستانی از گل ها برای فال گیری در مورد ایوان کوپالا استفاده می کردند: آنها آبی را که از چشمه یا نهر پرآبی گرفته شده بود در یک حوض می ریزند و دو گل بدون ساقه در آن می اندازند، مثلاً دو گل بابونه. اگر آنها به راه خود بروند، آنگاه عاشقان از هم جدا می شوند، اگر در حال شناور بودن، گل ها به هم برسند، آنگاه امسال ازدواج خواهند کرد.

برای جادو کردن داماد، باید خروس را از دمپر اجاق گاز تغذیه کنید و بگویید: "اگر این دمپر به دهانش می چسبد، خروس هم به خانه اش می چسبد."

A.Ya می نویسد: "سرگرمی و خنده." گورویچ، - برای یک مسیحی سفارش نشده است، می بینیم که خود واعظان اغلب تلاش می کنند تا شنوندگان خود را لبخند بزنند. اما خنده زیاد گناه است. ژاک ویتریسکی در مورد شخصی صحبت می کند که دید مریم مقدسبا بسیاری از دوشیزگان و آرزو کرد که با آنها باشد. مادر خدا به او گفت: سی روز نخند، با ما خواهی بود. او همین کار را کرد، یک ماه کامل نخندید، پس از آن مرد و جلال موعود را یافت. بدون شک، ژاک دو ویتری نتیجه می گیرد که اگر از خنده، آواز و رقص دور خودداری نمی کرد، باکره هرگز او را به میزبانی خود نمی پذیرفت.

خیس عسل نجات یافت

در روز اول منجی، چاه ها را مقدس کنید.

در اولین آبگرم آخرین حمام اسب و سایر دام ها.

زنبورها حمل رشوه عسل را متوقف می کنند.

زنبورداران لانه زنبور را می شکنند (برش می دهند).

چیدن تمشک، گیلاس پرنده، انبار کردن گیاهان دارویی.

اگر هنگام رسیدن تمشک، اولین توت ها بزرگ باشند، چاودار زمستانه باید زودتر کاشته شود.

خشخاش در Macabea جمع آوری می شود.

خشخاش زاده نمی شود، ما همینطور می مانیم.

خشخاش وحشی نیز به عنوان درمانی برای جادوگران جمع آوری شد. بدیهی بود که تنها کاری که باید انجام دهید این است که خانه را با این خشخاش بپاشید، و تمام دسیسه ها از بین می روند.

از این روز به بعد مجاز به خوردن عسل هستید.

در اولین اسپا، نخود فرنگی را نیشگون می گیرند.

در اورال و سیبری، مخروط کردن درختان سرو آغاز شد.

شبنم سرد از اولین نجات دهنده.

در مرداد ماه داس ها گرم و آب سرد است.

ماه آگوست غنی است - همه چیز به وفور وجود دارد.

اوت است و زمان خوبی برای ماهی است.

در طول برداشت محصول، دروگران سعی کردند بیشترین تعداد دانه را در یک ساقه پیدا کنند. چنین سنبله ای "رحم گندم" یا "ارگوت" نامیده می شود. آنها در تمام سال نگهداری می شوند تا زمانی که کاشت جدید با این دانه ها آغاز شود، با این امید که محصول زیادی از آنها دریافت شود.

این روزها باید انبار کنید علف گریان،که از هر بدبختی و بدخواهی انسان محافظت می کند. آی. ساخاروف - مانند یک تیر رشد می کند. رنگ زرشکی او، ریشه شاخدار. خوب است که از چنین ریشه ای صلیب بسازید و آن را روی خود بپوشید - پس از دشمن و دشمن نترسید. خداوند تو را از هر بلایی حفظ می کند.»

زابلین می نویسد: «شفا دهنده ها از ریشه پلاکون برای بیرون راندن قهوه ای ها، جادوگران و ارواح شیطانی استفاده می کنند که از گنجینه ها محافظت می کنند. این گیاه باعث گریه ارواح ناپاک می شود و به همین دلیل نام خود را به خود اختصاص داده است.

اپل ذخیره کرد

نجات دهنده دوم فقط یک ساعت است (میوه ها در حال رسیدن هستند).

در منجی دوم، میوه ها و عسل متبرک می شود، سیب خورده می شود (و قبل از آن فقط خیار).

و افزایش یونجه وجود دارد. اوتاوا - یونجه پاییزی، یونجه تابستانی نجات خواهد یافت.

عاشق سیب

«اینها سیب هایی هستند که از طریق آنها می توانید توجه و عشق شخص مورد نظر را به دست آورید. این کار بسیار ساده انجام می شود: فقط باید سیب را از وسط نصف کنید، یک یادداشت با نام عزیزتان در وسط بگذارید و آن را در آفتاب قرار دهید. گویا با خشک شدن سیب، معشوقت هم برایت عذاب خواهد کشید.»

اولین وداع با تابستان و دیدار پاییز، پاییز؛ مردم با آواز خواندن غروب خورشید را به میدان رفتند.

ولادت مریم باکره

در این روز زنان در کنار آب به استقبال پاییز می روند. پاییز، دومین دیدار پاییز. اقوام به دیدار تازه عروسان می آیند. و سه روز بعد فدورا - دم خود را خیس کنید. اعتقاد بر این است که در این روز پاییز سوار بر مادیان خلیج می شود. ضرب المثل می گوید: "فدوراهای پاییزی سجاف را جمع می کنند." و تابستان را به یاد می‌آورم، زمانی که دختران در حالی که در حال رفت و آمد بودند و با پسرها بازی می‌کردند، واقعاً سجاف‌های خود را بالا نمی‌گرفتند و با طناب بر روی سر مردان شگفت‌زده پرواز می‌کردند. A.M. گورکی در مورد اینکه چگونه پسرها دوست داشتند "پاچه های دختران را آشکار کنند و آنها را تا سر خود بکشند..." نوشت دختران این موضوع را کاملاً مسالمت آمیز درک کردند و حتی عجله ای برای پنهان کردن بدن برهنه خود نداشتند، اما عمداً با آن دست و پا می زدند. سجاف برای مدت طولانی روی سرشان کشیده شد. "هر تابستان هندی نمی تواند مطابق با فدورا باشد." روون می رسد. مستقیماً با منگوله جمع می شود و زیر سقف آویزان می شود. روون برای کواس روون یا تنتور قوی استفاده می شود. Viburnum بالغ نیز نمایش داده می شود. یخ زدگی توت ها را شیرین می کند. این روزها، خانه دهقان پر از انواع سبزیجات است: کوه های هویج، شلغم و روتاباگا که از آنها "پارنکی" تهیه می شود (در اجاق روسی پخته و خشک می شود). پیازها را می‌بندند و به دیوار آویزان می‌کنند. کلم را خرد کرده و در وان تخمیر می کنند. آفتابگردان ها پوست می کنند، دانه ها را گاز می گیرند، تمام خانه جمع شده است. یک لایه ضخیم پوسته روی زمین وجود دارد - این کار به عمد انجام می شود تا روز جشن برداشت محصول به یاد ماندنی شود. خانه بوی سیب و سبزیجات، برگ توت، بلوط و شوید می دهد.

شهریور بوی سیب می دهد، اکتبر بوی کلم می دهد.

در ماه اکتبر (در شرایط گل آلود) نه روی چرخ و نه روی سورتمه.

آی پی می نویسد: «پارتی های کاپوستین این روزها آغاز می شود. کالینسکی - به مدت دو هفته. در Vozdvizhene دانه از مزرعه حرکت کرد (آخرین شوک از مزرعه)، پرندگان شروع به پرواز کردند، مارها و مارهای علف پنهان شدند. "جاده با چرخ است!" - آنها به جرثقیل ها فریاد می زنند تا آنها را برگردانند. در روز آستافیفاز بادها هوا را می گویند: شمالی یعنی سرد است، جنوبی یعنی گرم، غربی یعنی هوای بد و شرقی یعنی سطل. در بین مردم استپ، بادهای جنوبی "شیرین" نامیده می شوند و نوید باروری را می دهند.

نان را در انبارها با افروختن آتش در آن خشک می کنند. می گویند پسرها روی آتش سیب زمینی می پزند داستان های مختلف، مرتبط با انبار یا انبار لوبیا - صاحب انبار، که می تواند شما را به پهلو بکوبد تا اگر به نحوی او را راضی نکنید، نفس خود را بند بیاورید. ممکن است آتش بر روی باله ها پرتاب کند و محصول را بسوزاند. بنابراین نمی توانید بخوابید، اما باید شب و روز از آتش محافظت کنید.»

صاحب یک بیل نان می گیرد و خرمن کوب ها یک دیگ فرنی.

با دستان بسته نمی توان یک کله را کوبید.


تدریس خصوصی

برای مطالعه یک موضوع به کمک نیاز دارید؟

متخصصان ما در مورد موضوعات مورد علاقه شما مشاوره یا خدمات آموزشی ارائه خواهند داد.
درخواست خود را ارسال کنیدبا نشان دادن موضوع در حال حاضر برای اطلاع از امکان اخذ مشاوره.

آداب و رسوم و آداب و رسوم مردم روسیه


آیین های قدیمی روسی در دوران بت پرستی سرچشمه می گیرند. حتی مسیحیت نیز نتوانست قدرت آنها را از بین ببرد. بسیاری از سنت ها تا زمان ما باقی مانده است.

آیین های قدیمی روسیه چگونه ظاهر شدند؟

مهمترین آیین های قدیمی روسیه با نیروهای عنصری یا به عبارت بهتر با جنبه عرفانی طبیعی آنها همراه است. اساس زندگی هر دهقان کار سخت در زمین بود، بنابراین بیشتر سنت ها با باران دلپذیر، خورشید و برداشت همراه بود.

در طول فصول استفاده می شود مقدار معینیبا هدف بهبود محصولات زراعی و حفاظت از دام. در میان مهمترین آداب مقدس، غسل تعمید و عشا در وهله اول قرار دارند.

پایکوبی یکی از آیین‌های تعطیلات کریسمس است که در طی آن شرکت‌کنندگان مراسم برای خواندن آهنگ‌های خاص در خانه‌های اقوام و دوستانشان پذیرایی می‌کنند. اعتقاد بر این بود که در ایام کریسمس، خورشید مقدار زیادی انرژی برای بیدار کردن زمین و طبیعت دریافت می کند.

در حال حاضر سرود خواندن به یک سنت مرتبط با آن باقی مانده است تاریخ اسلاو، هم در اوکراین و هم در بلاروس. فال یکی از مؤلفه های این آیین محسوب می شود. بسیاری از کارشناسان حوزه عرفان ادعا می کنند که در این دوره می توان دقیق ترین پیش بینی ها را به دست آورد.

پایان ماه مارس دوره اعتدال در نظر گرفته می شود که در طی آن مراسم ماسلنیتسا برگزار می شود. مثل آواتار خدای بت پرستیاریلو، یک غذای سنتی از این تعطیلاتپنکیک به حساب می آید.

حتی یک ماسلنیتسا بدون سوزاندن یک مجسمه در آخرین روز جشن کامل در نظر گرفته نمی شود. این عروسک نماد پایان سرمای شدید و فرا رسیدن بهار است. در پایان سوزاندن، Maslenitsa انرژی خود را به مزارع منتقل می کند و به آنها باروری می دهد.

در اساطیر، او را خدایی قدرتمند می دانند که با پرستش نیروی خورشید مرتبط است. در زمان های اولیه این جشن در روز انقلاب تابستانی برگزار می شد، اما به مرور زمان با تولد یحیی باپتیست همراه بود. تمام فعالیت های آیینی در شب انجام می شود.

نماد این آیین را تاج گل می دانند که برای فال گیری استفاده می شود. در این روز دختران مجردآنها تاج گل خود را در رودخانه شناور می کنند تا نامزد خود را پیدا کنند.

این باور وجود دارد که در این شب یک گل سرخس کمیاب شکوفا می شود که نشان دهنده گنج ها و گنجینه های باستانی است. با این حال به انسان عادییافتن آن تقریبا غیرممکن است. بخش غیرقابل تغییر تعطیلات، شعارها، رقص های دور اطراف آتش و پریدن از روی آتش بود. این به پاکسازی منفی ها و بهبود سلامت کمک می کند. علاوه بر این، رویدادهای جداگانه برگزار می شود.

در میان انواع آداب و رسوم باستانی، می توانید به آیین های بسیار عجیب و غیرقابل درک برخورد کنید:

  • دختری

این نام رابطه صمیمی پدرشوهر و همسر پسرش بود. رسماً این مورد تأیید نشد و گناه صغیره تلقی شد. پدرها تا مدت ها سعی می کردند پسرانشان را به هر بهانه ای بفرستند تا عروسشان فرصت رد نکند. این روزها نیروی انتظامی با چنین چیزهایی برخورد می کند، اما آن روزها کسی نبود که به او شکایت کند.

  • گناه آشغال

امروزه این گناه را می توان در فیلم های خاص تولید آلمان مشاهده کرد و سال ها پیش در روستاهای روسیه روی صحنه رفت. پس از انجام فعالیت های سنتی، زوج ها به دنبال گل سرخس رفتند. اما این فقط بهانه ای بود برای بازنشستگی و تن دادن به لذت های نفسانی.

  • گاسکی

این رسم از سخنان مسافر روکولینی شناخته شده است. همه جوانان روستا در یک خانه جمع شده بودند و آهنگ می خواندند و پای آتش می رقصیدند. وقتی چراغ خاموش شد، همه با اولین لذتی که به دست می آمد، شروع به افراط در لذت های نفسانی کردند. معلوم نیست خود مسافر در چنین آیینی شرکت داشته یا نه.

  • پخت بیش از حد

این مراسم در موارد تولد نوزاد نارس در خانواده مورد استفاده قرار می گرفت. اگر بدن مادر نمی توانست قدرت لازم را برای نوزاد فراهم کند، باید پخته می شد. نوزاد تازه متولد شده را در خمیر فطیر پیچیده می کردند و فقط یک دماغش باقی می ماند و با گفتن کلمات خاص پخته می شد. البته فر باید گرم می شد، سپس بسته را روی میز گذاشتند. اعتقاد بر این بود که این کودک را از بیماری ها پاک می کند.

  • ترسناک تر از زنان باردار

اجداد ما نسبت به زایمان بسیار حساس بودند. آنها معتقد بودند که کودک در دوران بارداری مسیر دشواری را برای رسیدن به دنیای زندگان طی می کند. روند زایمان به خودی خود بسیار دشوار است و ماماها آن را سخت تر کردند. در نزديکي زن زايمان با صداي بلند سروصدا کردند و تيراندازي کردند تا وقتي مادر ترسيده بود راحت‌تر بچه به دنيا بيايد.

  • نمک زدن

علاوه بر روسیه، چنین آیینی در فرانسه و انگلیس نیز انجام می شد. این شامل افزایش قدرت به کودکان از نمک بود. کودک کاملاً با نمک مالیده شد و افراد ثروتمندتر او را کاملاً در آن دفن کردند. تمام پوست کودک می تواند کنده شود، اما در همان زمان او سالم تر شد.

  • مناسک مرد مرده

در غیر این صورت به این مراسم عروسی می گویند. در زمان های قدیم، لباس و مقنعه سفید لباس مراسم تدفین محسوب می شد. ازدواج با تولد جدید زن همراه است، اما برای تولد جدید باید مرد. اینجاست که این باور به وجود می‌آید که عروس را باید چنان عزاداری کرد که انگار مرده است. داماد هنگام تحویل باج به نظر می رسید که او را در دنیای مردگان جستجو می کند و او را به نور می رساند. دوستان عروس به عنوان نگهبانان زندگی پس از مرگ عمل می کردند.

روسیه بزرگ منحصر به فرد است. فرزندان این قدرت باستانی باید دانش نیاکان خود را حفظ کنند و ظرافت های سنت ها را به فرزندان خود منتقل کنند. برای حفظ تاریخ، مردم تا به امروز خرج می کنند تعطیلات بت پرستیو به خرافات اعتقاد دارد.

یک مراسم نمادین که به ترتیبی کاملاً مشخص (طبق آیین) انجام می شود. منبع: MDK 11 01.2002: توصیه هایی در مورد روش تشییع جنازه و نگهداری از گورستان ها در فدراسیون روسیهاین آیین یک مراسم نمادین است که در یک فضای کاملاً تعریف شده انجام می شود ... فرهنگ لغت - کتاب مرجع شرایط اسناد هنجاری و فنی

مراسم را ببینید... فرهنگ لغت مترادف ها

تشریفات، آیین، شوهر. مراسم، آیین؛ تعدادی از اقدامات به طور دقیق توسط عرف تعریف شده است که همراه و رسمی ارتکاب اعمال است. شخصیت فرقه مراسم عروسی. مناسک کلیسای کاتولیک. «گریه و زاری در آیین های ما یافت می شود... ... فرهنگ توضیحی اوشاکوف

مراسم- عمل به پایان رسیده است، مفعول انجام عمل مناسکی است... سازگاری لفظی اسامی غیر عینی

مراسم- تشریفات، مناسک، منسوخ. RITEAL، تشریفاتی، مقام عالی. مقدس، بلند مقدس... فرهنگ لغت اصطلاحات مترادف گفتار روسی

اعمال سنتی که با لحظات مهم زندگی جامعه بشری همراه است. آداب و رسوم مرتبط با تولد، عروسی، مرگ (نگاه کنید به دفن، آغاز) خانواده نامیده می شود. کشاورزی و آداب و رسوم دیگر تقویم ... فرهنگ لغت دایره المعارفی بزرگ

تشریفات، ها، شوهر. مجموعه ای از اعمال (بر اساس عرف یا آیینی که در آن برخی از n. عقاید مذهبی، سنت های روزمره تشریفات خانوادگی عروسی o. غسل تعمید. آیین های جدید O. شروع به دانش آموزان. | ادج...... فرهنگ توضیحی اوژگوف

اقدامات سنتی همراه با لحظات مهم زندگی و فعالیت های تولیدی تیم انسانی. آداب و رسوم مرتبط با تولد، عروسی، مرگ، خانواده نامیده می شود. آداب کشاورزی و غیره - تقویم... ... دایره المعارف مطالعات فرهنگی

این مقاله در مورد مناسک مذهبی است. برای دیدن فیلم، به The Rite (فیلم) مراجعه کنید. مناسک یا مناسک مجموعه‌ای از اقدامات مرسوم و سنتی است که فاقد مصلحت عملی فوری است، اما به‌عنوان نمادی از موارد خاص ... ... ویکی‌پدیا

مراسم▲ رویه نمادین، مراسم عمومی، اقدامات سنتی همراه با لحظات مهم زندگی یک فرد. مناسک آداب معاشرت رویه رسمی مراسم (# جلسه). تشریفاتی مجری مراسم تشریفاتی مراسم آیین ... فرهنگ لغت ایدئوگرافیک زبان روسی

کتاب ها

  • مناسک، مت باگلیو. آیین جن گیری. یکی از اسطوره های مورد علاقه سینمای مدرن. با این حال، این مراسم چقدر با مراسم واقعی و کاملا معمولی مشترک است کلیسای کاتولیکمراسمی برای جن گیری شیطان؟...
  • آیین یک ستاره در حال سقوط، تاتیانا آلکسیونا فورش. به عنوان یک دختر، با یافتن آیینی برای تحقق آرزوها در یک دفترچه قدیمی، کاتیا آرزوی عشق کرد. و حالا شمع ها گذاشته شده، پنتاگرام کشیده شده و بیرون پنجره ستاره ای به سمت زمین می تازد. با این حال همه چیز پیش می رود...

می بینیم که میل مردم به جشن گرفتن روشن، زیبا، رسمی و به یاد ماندنی وقایع کلیدی زندگیشان با دادن شکل تعطیلات و آیین به این رویدادها مشخص می شود. رویدادهایی مانند عروسی، تولد فرزند، روی سن و غیره نقطه عطفی در زندگی افراد است، روابط آنها را با دیگران تغییر می دهد، به آنها حقوق جدیدی می دهد و مطالبات جدیدی را مطرح می کند. و کاملاً قابل درک است که مردم بخواهند این وقایع را با آداب رسمی و به یاد ماندنی جشن بگیرند که از نسلی به نسل دیگر به شکل مشخص و ثابت و مشخصی منتقل می شود. معنای درونی، محتوای این رویداد.

مناسک - جزءفرهنگ، منعکس کننده ماهیت معنوی مردم، جهان بینی آنها در دوره های مختلف توسعه تاریخی، یک پدیده پیچیده و متنوع است که به عنوان انتقال تجربه انباشته شده در مبارزه برای هستی به نسل های بعدی، واکنش منحصر به فرد انسانی به شرایط زندگی، شکل خاصی از بیان آرزوها و آرزوهای مردم.

تغییر تاریخی شکل‌های اجتماعی، شرایط زندگی، نیازها و روابط مردم نیز بر توسعه تعطیلات و آیین‌ها تأثیر می‌گذارد. در نتیجه تغییرات در واقعیت، آیین مسیر تکاملی طولانی و پیچیده ای را طی می کند. برخی از آیین ها از بین می روند که با جهان بینی مردم در تضاد هستند، برخی دیگر دگرگون می شوند و در آنها محتوای جدید به شکل های قبلی در می آید و در نهایت آیین های جدیدی متولد می شوند که نیازها و مقتضیات عصر جدید را برآورده می کند.

منظور از مفهوم «آیین» چیست؟ جوهر آن چیست؟ چرا در همه زمان‌ها، با شروع سیستم اشتراکی بدوی، مردم برجسته‌ترین رویدادهای زندگی خود را با اقدامات آیینی رسمی جشن می‌گرفتند؟

اصطلاح "آیین" از فعل "مراسم کردن"، "آیین" - تزئین کردن آمده است. این آیین نوعی وقفه در زندگی روزمره است، نقطه روشنی در پس زمینه زندگی روزمره. این خاصیت شگفت انگیزی دارد که بر دنیای عاطفی شخص تأثیر می گذارد و در عین حال حالت عاطفی مشابهی را به همه افراد القا می کند که به تأیید در آگاهی ایده اصلی که به خاطر آن انجام می شود کمک می کند.

اولین عناصر آیینی مدتها قبل از ظهور پدید آمدند دین مسیحیتاز نیازهای مردم در لحظات شادی و غم انگیز زندگی برای دور هم جمع شدن و بیان احساساتی که در آنها وجود دارد به شیوه ای خاص. این ماهیت اجتماعی-روانی مناسک است.

هر آیینی محتوای خاص خود را دارد، اما همیشه یک عمل مشروط است که هدف آن بیان ایده های خاص و ایده های اجتماعی خاص به شکل نمادین است. مناسک منعکس کننده ارتباطات و روابط متنوع افراد جامعه است. این بیان نمادین و زیباشناختی (و تجلی) پیوندهای جمعی جامعه، جوهر جمعی انسان است، پیوندهایی که نه تنها فرد را با همنوعان خود پیوند می دهد، بلکه او را با اجدادش متحد می کند بیان روح، عادات، سنت ها و شیوه زندگی جامعه» در آن منعکس می شود زندگی واقعییک شخص، ارتباطات و روابط او با جامعه، با افراد اطرافش.

مناسک یکی از راه های سنت های موجود است.

سنت یک پدیده اجتماعی گسترده تر است، شکل خاصی از تحکیم روابط اجتماعی، که به صورت پایدار و عمومی ترین اعمال و هنجارها بیان می شود. رفتار اجتماعیاز نسلی به نسل دیگر منتقل می شود. محتوای سنت‌ها را روابط اجتماعی به وجود آورده است، و بنابراین سنت‌ها محصول شرایط تاریخی خاصی هستند.

سنت‌ها، به‌عنوان ایده‌های ثابت و همیشگی مردم، در پاسخ به خواسته‌های زندگی متولد می‌شوند و تا زمانی وجود دارند که نیازهای گروه خاصی از مردم را برآورده کنند. سنت ها یکی از ابزارهای قدرتمند برای تأثیرگذاری بر افراد هستند. توسعه جامعه از گذشته به حال، از حال به آینده می رود، بنابراین در جامعه از یک سو سنت هایی وجود دارد که تجربه نسل های گذشته در آن متمرکز شده است، از سوی دیگر سنت های جدید. متولد شده‌اند که تجارب امروز را متمرکز می‌کنند، مطابق با یک جهان‌بینی جدید.

تغییر در شرایط زندگی، نیازها و روابط افراد نیز در توسعه اعیاد و آیین ها تأثیر دارد. در نتیجه تغییرات در واقعیت، مناسک مسیر طولانی و پیچیده تکامل را طی می کند، اصلاح می شود و تغییر می کند.

بین سنت‌ها، آداب و رسوم و آیین‌ها اشتراکات زیادی وجود دارد: همه آنها اشکال انتقال به نسل‌های جدید تجربه اجتماعی انباشته شده توسط جامعه را نشان می‌دهند، و این انتقال به شکل تصویری واضح با کمک کنش‌های نمادین مشروط رخ می‌دهد.

سنت ها طیف وسیع تری از پدیده ها را نسبت به تعطیلات و آیین ها پوشش می دهند. آنها در تمام حوزه های زندگی عمومی یافت می شوند.

بنابراین، ما بر روی تعاریف زیر از مفاهیم اصلی استفاده شده تمرکز خواهیم کرد.

سنت یک پدیده اجتماعی است که منعکس کننده آداب و رسوم، نظم، هنجارهای رفتاری و شکل خاصی است که از نسلی به نسل دیگر منتقل می شود. روابط عمومیدر اقدامات کلی بیان شده و توسط نیروی افکار عمومی حفظ می شود.

عرف در مقایسه با سنت مفهوم محدودتری است. این یک قاعده محکم در یک محیط اجتماعی خاص است که رفتار مردم را در زندگی عمومی تنظیم می کند. اجرای عرف توسط دولت تضمین نمی شود. از طریق تکرار و کاربرد مکرر آن در مدت زمان طولانی حفظ می شود.

تعطیلات شکلی باشکوه از بزرگداشت رویدادهای مختلف زندگی شخصی یا عمومی، بر اساس باورها و آداب و رسوم مردم، روزی فارغ از کار و دغدغه های روزمره است.

آیین یک پدیده اجتماعی است که مجموعه ای از اقدامات نمادین مرسوم است که در بین مردم ایجاد می شود و بیانگر معنای جادویی خاصی است که با رویدادهای مشهور زندگی شخصی یا عمومی مرتبط است. این یک نوع کنش جمعی است که به شدت توسط سنت و همچنین جنبه خارجی تعیین می شود زندگی مذهبیو اعتقادات یک فرد

آیین، ترتیب انجام یک آیین است، دنباله ای از اقدامات نمادین مشروط که بیانگر ایده اصلی تعطیلات، تجلی بیرونی باورهای فرد است.

این مفاهیم در زندگی روزمره تمایل به گسترش دامنه خود دارند و اغلب با یکدیگر جایگزین می شوند. با این وجود، تقسیم آنها و تعریف محتوای آنها از گسترده تر به محدودتر برای ما مشروع به نظر می رسد، زیرا به ما امکان می دهد آزادانه در طول استدلال خود با آنها کار کنیم و یکی را از دیگری متمایز کنیم.