صفحه اصلی / برگردان / مطالعات اجتماعی دانش علمی و غیر علمی. اشکال مشخصه دانش غیر علمی

مطالعات اجتماعی دانش علمی و غیر علمی. اشکال مشخصه دانش غیر علمی

علاوه بر احساسات و عقل، که توسط علم به عنوان توانایی های اصلی انسان شناخته شده است که به فرد امکان می دهد دانش جدید را به دست آورد، همچنین وجود دارد. راه های غیر علمی دانستن:

  • شهود؛
  • شوخ طبعی
  • ایمان؛
  • بینش عرفانی

شهود- توانایی به دست آوردن دانش جدید "با الهام"، "در بینش". معمولاً با ناخودآگاه همراه است.

این بدان معناست که فرآیند حل یک مشکل مهم ممکن است در سطح آگاهانه اتفاق نیفتد. به عنوان مثال، مانند مورد دیمیتری ایوانوویچ مندلیف (1834-1907)، که در خواب اصل ساخت جدول تناوبی عناصر را دید. توجه به این نکته ضروری است که با این حال، با همه اینها، راه حل یک مشکل در دانش شهودی خود به خود به دست نمی آید، بلکه بر اساس تجربیات گذشته و در فرآیند تأمل شدید در مورد مسئله است. کاملاً واضح است که شخصی که مسئله ای را به طور جدی مطالعه نمی کند، هرگز آن را از طریق "بصیرت" حل نخواهد کرد. بنابراین شهود در مرز اشکال علمی و غیر علمی معرفت قرار دارد.

شوخ طبعی -توانایی خلاقانه برای توجه به نقاط تماس بین پدیده های متفاوت و ترکیب آنها در یک راه حل واحد و کاملاً جدید. دانستن این نکته حائز اهمیت است که بیشتر نظریه ها (و همچنین اختراعات علمی) دقیقاً مبتنی بر راه حل های ظریف و مبتکرانه هستند.
شایان ذکر است که شوخ طبعی، بر اساس این مکانیسم ها، متعلق به روش های دانش هنری جهان است.

ایماندر دین راهی برای شناخت «دنیای واقعی» و روح خود فرد خواهد بود. ایمان واقعی بین انسان و حقیقت پیوندی فراطبیعی ایجاد خواهد کرد. علاوه بر این، خود «نمادهای ایمان» در هر دینی به عنوان حقایق مسلم شناخته می شوند و ایمان به آنها، تأیید حسی و عقلانی را غیر ضروری می کند. آنسلم کانگربری (1033-1109) مدرس قرون وسطایی گفت: "من برای دانستن ایمان دارم."

بینش عرفانیدر آموزه‌های عرفانی، آن را راهی به سوی معرفت حقیقی می‌دانند، رهیافتی از «زندان» واقعیت احاطه‌کننده انسان به وجودی ماوراء طبیعی و حقیقی. در آموزه‌های عرفانی، اعمال معنوی متعددی (مراقبه‌ها، اسرار) وجود دارد که در نهایت باید تضمین کند که انسان به سطح جدیدی از معرفت می‌رسد.

انواع دانش غیر علمی

علم در مورد اشکال غیر علمی دانش تردید دارد، اما برخی از محققان معتقدند که نمی توان دانش را تنها به احساسات و عقل محدود کرد.

علاوه بر روش ها، می توانیم تشخیص دهیم انواع دانش غیر علمی.

دانش عملی روزمرهبر اساس عقل سلیم، هوش روزمره و تجربه زندگی است و برای جهت گیری صحیح در موقعیت های تکراری زندگی روزمره، برای کار بدنی بسیار مهم است. I. کانت توانایی شناختی را که چنین فعالیتی را تضمین می کند، عقل نامید.

دانش اساطیریسعی می کند جهان را در تصاویر خارق العاده و احساسی توضیح دهد. در مراحل اولیه توسعه، بشریت هنوز تجربه کافی برای درک علل واقعی بسیاری از پدیده ها را نداشت، بنابراین آنها با کمک افسانه ها و افسانه ها، بدون در نظر گرفتن روابط علت و معلولی توضیح داده شدند. اسطوره با تمام خارق‌العاده‌اش کارکردهای مهمی را انجام می‌دهد: در چارچوب توانایی‌های خود، مسائل مربوط به منشأ جهان و انسان را تفسیر می‌کند و پدیده‌های طبیعی را توضیح می‌دهد، در نتیجه میل انسان به دانش را برآورده می‌کند، مدل‌های خاصی برای فعالیت ارائه می‌دهد، قوانین رفتار را تعریف می‌کند. انتقال تجربه و ارزش های سنتی از نسلی به نسل دیگر.

معرفت دینینشان دهنده تفکر بر اساس جزمات غیرقابل انکار شناخته شده است. واقعیت از منظر «مباحث ایمان» نگریسته می‌شود، که اصلی‌ترین آنها الزام به باور به ماوراء طبیعی است. به عنوان یک قاعده، دین بر خودشناسی معنوی متمرکز است و جایگاهی را اشغال می کند که دانش معمولی و علمی در آن ناتوان هستند. دین به عنوان نوعی کسب و گسترش تجارب معنوی، تأثیر بسزایی در تکامل بشر داشته است.

دانش هنریمبتنی بر مفاهیم علمی نیست، بلکه بر اساس تصاویر هنری کل نگر است و به شما امکان می دهد تا احساس کنید و حس کنید - در ادبیات، موسیقی، نقاشی، مجسمه سازی - سایه های ظریف حرکات ذهنی، فردیت انسان، احساسات و عواطف، منحصر به فرد بودن هر لحظه یک لحظه. زندگی فرد و طبیعت اطراف او. تصویر هنری به نظر مکمل مفهوم علمی است. اگر علم بخواهد جنبه عینی جهان را نشان دهد، هنر (همراه با دین) جزء رنگارنگ شخصی آن است.

دانش فلسفی،با در نظر گرفتن جهان به عنوان یکپارچگی، در درجه اول ترکیبی از انواع علمی و هنری دانش است. فلسفه نه در مفاهیم و تصاویر، بلکه به «مفهوم-تصویر» یا مفاهیم می اندیشد.
این مفاهیم از یک منظر به مفاهیم علمی نزدیک هستند، زیرا در قالب اصطلاحات بیان می شوند، و از سوی دیگر به تصاویر هنری، زیرا این مفاهیم به اندازه علم دقیق و بدون ابهام نیستند. بلکه نمادین هستند. فلسفه نیز می تواند از عناصر معرفت دینی (فلسفه دینی) استفاده کند، هر چند فی نفسه نیازی به اعتقاد انسان به ماوراء طبیعی ندارد.

بر خلاف این انواع، دانش علمی مستلزم تبیین است، جستجوی الگوها در هر حوزه از تحقیقات خود، مستلزم شواهد دقیق، توصیف روشن و عینی حقایق در قالب یک سیستم منسجم و منسجم است. در عین حال، علم کاملاً با دانش عملی روزمره مخالف نیست و عناصر خاصی از تجربه را می پذیرد و خود تجربه روزمره در دوران مدرن بسیاری از داده های علم را در نظر می گیرد.

در عین حال، دانش علمی نیز از خطا مصون نیست. تاریخ بی اعتباری بسیاری از فرضیه هایی را که علم قبلاً با آن ها عمل می کرد (درباره جهان اتر، فلوژیستون و غیره) ثابت کرده است، در عین حال علم مدعی دانش مطلق نیست. دانش آن همیشه حاوی بخشی از خطا است که با پیشرفت علم کاهش می یابد. هدف علم یافتن حقیقت است نه داشتن آن.

دقیقاً همین جهت علم است که معیار اصلی را در بر می گیرد که آن را از جعلیات متعدد متمایز می کند: هر ادعایی برای داشتن حقیقت یگانه و مطلق غیرعلمی خواهد بود.

همچنین نگاه کنید به: شبه علم

اصطلاح "روش" از کلمه یونانی روش گرفته شده است که در لغت به معنای "راه چیزی" است. در رابطه با نظریه اقتصادی، این به معنای نحوه درک سیستم روابط اقتصادی در تعامل آنها با رشد نیروهای مولده، بازتولید ذهنی، در نظریه دیالکتیک این تعامل است.

وحدت ارگانیک ماتریالیسم و ​​دیالکتیک ظهور روش دیالکتیکی- ماتریالیستی مطالعه اشکال یا روش اقتصادی دیالکتیک ماتریالیستی را تعیین می کند.

روش نظریه اقتصادی شامل عناصر مختلفی است. عناصر اصلی ساختاری آن عبارتند از:

1) اصول فلسفی و عمومی علمی. 2) قوانین دیالکتیک ماتریالیستی؛ 3) مقوله های فلسفه;

سه گروه اول از عناصر ساختاری روش تحقیق دیالکتیکی به طور مکانیکی بر پدیده ها و فرآیندهای اقتصادی قرار نمی گیرند، بلکه از طریق روش نظریه اقتصادی (به عنوان یک علم جداگانه) نمایش داده می شوند. در همان زمان، آنها اشکال خاصی از کاربرد را به دست می آورند و به طور ارگانیک در تحقیقات اقتصادی بافته می شوند. هر سه گروه از عناصر روش دیالکتیکی، در ترکیب با مقوله‌های علم اقتصادی و ابزارها و روش‌های عقلانی تحلیل اقتصادی، سیستمی از ابزارها و روش‌ها را برای شناخت روابط ایجاد می‌کنند. اقتصادی

ابزارها و روش های منطقی تحلیل اقتصادی اولاً شامل ایجاد مدل هایی از اقدامات آتی افراد است. در عین حال، برخی جزئیات از وضعیت واقعی امور در نظر گرفته نمی شود و توجه بر روی چیز اصلی متمرکز است. ارزش یک مدل به میزان اطمینان از استفاده از مهمترین داده ها در آن بستگی دارد که به نوبه خود تأیید صحت آن را ممکن می سازد. داده های اقتصادی باید در قالب جداول، نمودارها و شکل ها (نمودار) استفاده شود.

داده های ساختاری نقش مهمی در تحلیل اقتصادی دارند. بنابراین، هنگام مطالعه مشکلات بیکاران، داده ها به ویژگی هایی مانند سن بیکار، منطقه و صنعت تقسیم می شوند. شاخص‌ها (که داده‌های مربوط به یک شاخص پایه را منعکس می‌کنند)، متغیرهای اسمی و واقعی (به عنوان مثال، داده‌های دستمزد اسمی و واقعی)، قیمت‌های واقعی و نسبی، و مطالعات تجربی انجام شده‌اند (داده‌های جمع‌آوری‌شده در دوره‌های مختلف مورد مطالعه قرار می‌گیرند) به طور گسترده مورد استفاده قرار می‌گیرند. .

اشکال غیر علمی دانش: روزمره، مذهبی، هنری و زیبایی شناختی.

رایج ترین شکل دانش غیر علمی است شناخت معمولی . معمولی دانشی است که بر اساس عقل سلیم افراد استوار است. این شامل اشکال مختلفی از ایده ها در مورد جهان اطراف ما است: باورها، نشانه ها، سنت ها، افسانه ها، بناها، پیشگویی ها. همچنین دانش روزمره شامل داده های علمی پراکنده، هنجارها و آرمان های زیبایی شناختی، اخلاقی است. اما این دانش، برخلاف دانش علمی، سازماندهی و نظام مند نیست.

معرفت دینی توسط مردم برای جستجوی چیزی بالاتر استفاده می شود که بتواند نه تنها دلایل وجود، بلکه معنای آن را نیز توضیح دهد. هدف معرفت دینی در ادیان توحیدی (یهودیت، مسیحیت و اسلام) خداوند است که خود را به صورت یک سوژه، یک شخص جلوه می دهد. فعل معرفت دینی یا فعل ایمانی، خصلت شخصی- گفتمانی دارد.

هدف معرفت دینی ایجاد یا تبیین سیستمی از افکار درباره خدا نیست، بلکه نجات انسان است که کشف وجود خدا در عین حال برای او عملی از خود افشاگری است. - دانش و در آگاهی او تقاضای تجدید اخلاقی را شکل می دهد.

نوع دیگر شناخت است هنری و زیبایی شناختی . او به کاوش هنری در جهان می پردازد. البته هنر محدود به درک جهان نیست. هنر بیانگر نگرش زیبایی شناختی فرد به واقعیت است. بنابراین می توان گذشته تاریخی را از روی اسناد آرشیوی و یافته های باستان شناسی مطالعه کرد و آنها را نظام مند و تعمیم داد. اما می توانید با کمک آثار هنری که توسط اساتید ادبیات، نقاشی و تئاتر خلق شده اند، در مورد گذشته بیاموزید. یک اثر هنری نه تنها از نظر ظاهری قهرمانان گذشته، بلکه از آنچه که فکر می‌کردند و احساس می‌کردند، چگونه رفتار می‌کردند، به احساس روح زمان کمک می‌کرد احساسات، تصاویر در بهترین آثار هنری ظاهر می شود، نه تنها توانایی ثبت فرآیندهای مهم برای مردم و جامعه را دارد، بلکه حامل اطلاعات مهمی است که به قولی دانش درباره جهان را احیا می کند.

اگر فرض کنیم که دانش علمی مبتنی بر عقلانیت است، باید فهمید که دانش غیر علمی یا فرا علمی اختراع یا تخیلی نیست. دانش غیرعلمی نیز مانند دانش علمی در جوامع فکری معینی مطابق با هنجارها و موازین خاصی تولید می شود. دانش غیر علمی و علمی ابزار و منابع معرفتی خاص خود را دارد. همانطور که مشخص است، بسیاری از اشکال دانش غیر علمی قدیمی تر از دانشی است که علمی شناخته می شود. به عنوان مثال، کیمیاگری بسیار قدیمی تر از شیمی است و طالع بینی قدیمی تر از نجوم.

دانش علمی و غیر علمی دارای منابع است. به عنوان مثال، اولی بر اساس نتایج آزمایشات و علم است. شکل آن را می توان تئوری در نظر گرفت. قوانین علم منجر به فرضیه های خاصی می شود. اشکال دوم را اسطوره ها، حکمت عامیانه، عقل سلیم و فعالیت عملی می دانند. در برخی موارد، دانش غیر علمی نیز می تواند مبتنی بر احساس باشد که به اصطلاح به وحی یا بینش متافیزیکی می انجامد. مصداق معرفت غیر علمی می تواند ایمان باشد. دانش غیر علمی را می توان با استفاده از ابزارهای هنری انجام داد، به عنوان مثال، هنگام ایجاد یک تصویر هنری.

تفاوت دانش علمی و غیر علمی

اولاً، تفاوت اصلی دانش علمی با دانش غیر علمی، عینیت اولی است. فردی که به دیدگاه های علمی پایبند است این واقعیت را درک می کند که همه چیز در جهان بدون توجه به خواسته های خاص توسعه می یابد. این وضعیت تحت تأثیر مقامات و نظرات خصوصی نیست. در غیر این صورت، جهان ممکن بود در هرج و مرج بود و به سختی وجود داشت.

ثانیاً، دانش علمی، برخلاف دانش غیر علمی، به دنبال نتایج در آینده است. میوه های علمی، بر خلاف میوه های غیر علمی، همیشه نمی توانند نتایج سریعی داشته باشند. قبل از کشف، بسیاری از نظریه ها در معرض تردید و آزار کسانی هستند که نمی خواهند عینیت پدیده ها را تشخیص دهند. ممکن است مدت زمان کافی بگذرد تا اینکه یک کشف علمی، بر خلاف یک کشف غیر علمی، انجام شده است. یک مثال قابل توجه می تواند اکتشافات گالیله گالیله یا کوپرنیک در مورد حرکت زمین و ساختار کهکشان خورشیدی باشد.

دانش علمی و غیرعلمی همیشه در تقابل با هم قرار دارند که باعث تفاوت دیگری می شود. دانش علمی همواره مراحل زیر را طی می کند: مشاهده و طبقه بندی، آزمایش و توضیح پدیده های طبیعی. همه اینها ذاتی دانش غیر علمی نیست.

مطالعات اجتماعی پایه دهم

موضوع: دانش غیر علمی

شما نمی توانید آن را تصور کنید، اما می توانید آن را درک کنید.

L.D. لاندو

اهداف: معرفی اشکال و روش های دانش غیر علمی؛

توانایی مقایسه، نتیجه گیری و تعمیم را توسعه دهید.

پرورش نگرش عینی نسبت به مفاهیم ذهنی

تایپ کنید درس:درس نظام سازی دانش

پیشرفت درس

من. لحظه سازمانی

(معلم موضوع و اهداف درس را اعلام می کند.)

ما سؤالات زیر را بررسی خواهیم کرد:

    اساطیر.

    تجربه زندگی.

    حکمت عامیانه

    علم علم.

    هنر

این مطالب دشوار نیست، بنابراین امروز پیام‌هایی شنیده می‌شود و وظیفه بقیه دانش‌آموزان این است که چه از نظر محتوا و چه در تکنیک ارائه، در مورد شنیده‌های خود قضاوت ارزشی‌بخشی داشته باشند.

II. اطلاعات سیاسی.

سیاست، اقتصاد، فرهنگ.

III. بررسی تکالیف

دیکته اصطلاحی (، حقیقت، استنتاج، استقراء، علمی

شناخت، سطح تجربی، سطح نظری.)

کارت برای دانش آموزان ضعیف منشایف I. Shaikhutdinov، Kayumova، Ramazanova.

اصطلاحات و تعاریف را مطابقت دهید.

1 سطح تجربی

مربوط به واقعیت واقعی یا توصیفات آن

2 کسر

مطابقت فکر با موضوع.

3 دانش علمی

ایجاد حقیقت بر اساس حقایق و مقدمات قابل اعتماد

4 سطح نظری

حرکت دانش از گزاره های فردی به مفاد کلی

5 درست است

Dآزمایش فکری، فرضیه، فرمول بندی مدلسازی نظری مجموعه ای از نتایج علمی

6 القاء

Eحرکت دانش از عام به خاص

IV. یادگیری مطالب جدید
1. اساطیر

(پیام دانشجو.)

افسانه -بازتابی از دیدگاه مردم باستان در مورد جهان، ایده های آنها در مورد ساختار و نظم در آن. اسطوره ها حاوی مفهوم علمی اولیه کیهان هستند، هرچند ساده لوحانه و خارق العاده، اما برخی از مقوله های ابدی آگاهی انسان را نشان می دهند: سرنوشت، عشق، دوستی، ایثار، قهرمانی، رویاها، خلاقیت. کهن الگوها و طرح های قوس اسطوره ها هنوز هم موضوعی برای هنر جهان است.

ویژگی های تفکر اسطوره ای:

    جدایی نامشخص فاعل و مفعول، شیء و نشانه، مبدأ و ذات، شیء و لفظ، هستی و نام آن، روابط مکانی و زمانی و غیره؛

    جایگزینی توضیح علمی جهان با داستان مبدأ و آفرینش (ژنتیک و علت شناسی).

    هر آنچه در اسطوره اتفاق می افتد، نوعی الگو برای بازتولید، تکرار (موضوع اولیه و کنش اولیه) است. یک اسطوره معمولاً دو جنبه را با هم ترکیب می کند: داستانی درباره گذشته و توضیحی از حال یا آینده.

رایج ترین اسطوره ها اسطوره های باستانی هستند. اما حتی در میراث عظیم اساطیری دوران باستان، اسطوره ها برجسته می شوند که بدون آنها توشه فکری انسان مدرن غیرقابل تصور است.

گروه های زیر از اسطوره ها را می توان تشخیص داد:

ICT. (1 اسلاید.)

    اسطوره های قهرمانان (پرومته، هرکول، تسئوس)؛

    اسطوره های مربوط به سازندگان (دادالوس و ایکاروس، اورفئوس، آریان، پیگمالیون)؛

    اسطوره های سرنوشت و سرنوشت (ادیپ، آکتائون، سفالوس، سیزیف)؛

    اسطوره های دوستان واقعی (اورستس و پیلادس، آشیل و پاتروکلوس، کاسپور و پولوکس)؛

    اسطوره های عشق (نرگس، اورفئوس و اوریدیک، آپولو و دافنه، کوپید و روان).

حال بیایید اسطوره ها را تحلیل کنیم. اسطوره را بخوانید (کار با کتاب درسی ص 125) مشخص کنید که به چه نوع تعلق دارد (سبب شناختی، کیهانی، تقویمی، آخرت شناختی، زندگی نامه ای).

مشخص کنید که این افسانه چه اطلاعاتی درباره جهان منعکس می کند. آیا می توان این اطلاعات را دانش نامید؟

2. تجربه زندگی. حرف معلم

تجربه زندگی ترکیبی از دانش عملی و علمی-عملی است.

دانش عملی جذب تجربه اجتماعی نه تنها با کمک زبان، بلکه در سطح غیر کلامی است: "اجازه دهید من عمل کنم و من می فهمم." اقدامات، ابزارها، ابزارها برای به دست آوردن یک نتیجه عملی در نظر گرفته شده است. معلم تربیت بدنی ابتدا نحوه پرتاب توپ بسکتبال را در سبد توضیح می دهد و نشان می دهد. اما فقط در حین پرتاب خود دانش آموز به تکنیک پرتاب تسلط پیدا می کند.

این نوع دانش در حین ارتباط رو در رو منتقل می شود، محدود به تجربه یک فرد است و نیاز خاصی را برآورده می کند.

معنوی-عملی دانش -این دانش در موردچگونه با دنیا، افراد دیگر ارتباط برقرار کنیم، به خودم به عنوان مثال،دستورات دینی همیشه سر کلاس من مسیحی هستم، مسلمان.

- (معلم از آنها می خواهد 1-2 فرمان را فرموله کنند.)

فناوری اطلاعات و ارتباطات (2 اسلاید)

    در بودیسم یک اصل وجود دارد: "آنچه را که شما بد می دانید با دیگران انجام ندهید."

    در تائوئیسم: «سود همسایه خود را سود خود و زیان او را زیان خود بدان».

    در هندوئیسم: "آنچه را که باعث درد شما می شود با دیگران انجام ندهید."

    در اسلام: «کسی که برای خواهر یا برادرش آن چه را که برای خود می خواهد، نمی خواهد مؤمن نامیده شود».

    در یهودیت: «آنچه برای تو منفور است، به دیگری انجام نده».

    در مسیحیت: «آنچه را که دوست داری با تو بکنند با دیگران بکن».

ایده کلی اصلی نقل قول های بالا این است که همه مردم در رابطه با یکدیگر برابر هستند و همه آنها شایسته رفتار انسانی هستند. این یک قانون جهانی قضاوت اخلاقی است و به عنوان "قاعده طلایی اخلاق" شناخته می شود.

3. حکمت عامیانه سخن معلم

(فولکلور عامیانه در دروس ادبیات، موسیقی و هنرهای زیبا مطالعه می شود. معلم با استفاده از برنامه های خاص برای این رشته های تحصیلی در یک موسسه آموزشی خاص، تکالیف اولیه را به دانش آموزان می دهد.)

گزارش سادریوا ریما.

خرد عامیانه اطلاعات مهمی در مورد جهان، طبیعت و مردم را از نسلی به نسل دیگر حفظ می کند و منتقل می کند. اما این اطلاعات موضوع تحلیل یا تأمل خاصی نیست. مردم بدون اینکه به اصل یا اصالت آنها فکر کنند با آنها کار می کنند.

اغلب اطلاعات مربوط به یک موضوع حاوی اطلاعات متناقضی است. به عنوان مثال، در افسانه های روسی، مرد فقیر همیشه باهوش تر و مدبرتر از ثروتمند است (مرد فقیر تجربه عملی زیادی دارد)، مرد فقیر تقریباً همیشه به عنوان یک کارگر خستگی ناپذیر ظاهر می شود، اما گفته های روسی چیز دیگری می گوید. : "کار باعث مرگ اسب ها می شود" "کار گرگ نیست، به جنگل فرار نمی کند."

به نظر شما دلایل این پدیده چیست؟

- (پاسخ. مردمشامل گروه های اجتماعی مختلف، گاهی اوقات دارایمنافع متضاد؛ فولکلور خاصی نداردنویسنده جدید.)

4. علم علم

(مباحثی بر اساس پیام های از پیش آماده شده از طرف حامیان و مخالفان علم علم سازماندهی شده است.)

آخمادوا لیلیا، زیناتوف روسلان.

حرف معلم.

پس علم فراعلم یک دانش شبه علمی است.

توانایی های شناختی انسان و جامعه محدود است، اما موضوعات دانش نامحدود است.

(معلم دایره ای را روی تخته می کشد که در آن یک انسان تلطیف شده داخل آن قرار دارد.)

هر چیزی که انسان می داند در داخل دایره قرار دارد. روشن است که چیزهای ناشناخته برای انسان بسیار بیشتر از آنچه شناخته شده است وجود دارد.

پیچیدگی‌ها و دشواری‌های دانش علمی باعث می‌شود که هم پدیده‌هایی در انتظار توضیح و تأیید علمی (قضیه فرمات) و هم گمانه‌زنی‌هایی دور از حقیقت یا پیگیری آن (قرص‌های تایلندی به عنوان یک درمان جهانی برای چاقی و عادی‌سازی متابولیسم) باشد.

5. هنر

هنر از یک تصویر هنری برای شناخت استفاده می کند و نگرش زیبایی شناختی به واقعیت را بیان می کند.

هزیود استدلال می کرد که موش ها دروغ هایی می گویند که شبیه حقیقت است. واقعیت این است که در یک تصویر هنری دو اصل با هم ترکیب شده است: عینی-شناختی و ذهنی-خلاق. تصویر هنری بازتابی از واقعیت از طریق ادراک ذهنی خود هنرمند و کسانی است که اثر هنری را درک می کنند.

فناوری اطلاعات و ارتباطات (3 اسلاید_)

-(معلم پیشنهاد می کند تصویری از نقاشی V.A. Serov "دختری با هلوها" را مشاهده کنید. این نقاشی در سال 1887 کشیده شده است و پرتره ای از Verochka Mamontova است. سپس معلم از او می خواهد که شخصیت اصلی نقاشی را شناسایی کند.

دانش آموزان معمولاً با قضاوت در عنوان تصویر پاسخ می دهند که یک دختر است).

اما منتقد هنری متقاعد شده است که این نور خورشید است. نور روشن از طریق پنجره های بزرگ اتاق را سیل می کند، نور خورشید روی دیوارهای روشن بازی می کند، روی سفره سفید می درخشد، آن را با سایه های چند رنگ رنگ آمیزی می کند، همان نور روی صورت و لباس قهرمان منعکس می شود. بازی نور و سایه، تصویر را جذاب می کند، زیرا این بازی است که شخص دائماً در واقعیت مشاهده می کند.

نماد قرن بیستم گذشته برای هر یک از شما چیست؟

V. تقویت مطالب آموخته شده

فناوری اطلاعات و ارتباطات (4 اسلاید)

    در یکی از موضوعات زیر مقاله بنویسید:

    با استفاده از مثال یکی از اسطوره ها، مشخص کنید که کدام رویدادها در زندگی یک فرد در یونان باستان یا روم باستان به ویژه مهم در نظر گرفته شده است (برای انتخاب).

    شاعر فرانسوی A. Musset گفت که تجربه نامی است که اکثر مردم به کارهای احمقانه ای که انجام داده اند یا مشکلاتی که تجربه کرده اند می گذارند. آیا او درست است؟

    چند ضرب المثل و ضرب المثل را به خاطر بسپارید و یادداشت کنید. به آنها یک قضاوت ارزشی بدهید.

    تجزیه و تحلیل یک داستان عامیانه روسی (انتخاب دانش آموزان) به عنوان شکلی از شناخت و شکل گیری یک روش تفکر.

(معلم مقاله را برای بررسی جمع آوری می کند.)

VIمشق شب

11، سؤالات و تکالیف ص 124- 126

امروزه علم شکل اصلی دانش بشری است. اساس دانش علمی فرآیند خلاقانه پیچیده فعالیت ذهنی و موضوعی-عملی یک دانشمند است. قوانین کلی این فرآیند، گاهی اوقات روش نامیده می شود دکارت ، (به http://ru.wikipedia.org/wiki/%D0%94%D0%B5%D0%BA%D0%B0%D1%80%D1%82 مراجعه کنید) را می توان به صورت زیر فرموله کرد:

1) هیچ چیز را تا زمانی که واضح و متمایز به نظر نرسد نمی توان به عنوان حقیقت پذیرفت.

2) سؤالات دشوار باید به تعداد قسمت های مورد نیاز برای حل شدن تقسیم شوند.

3) باید تحقیق را از ساده ترین و راحت ترین چیزها برای دانستن شروع کرد و به تدریج به سراغ شناخت امور دشوار و پیچیده رفت.

4) دانشمند باید در تمام جزئیات ساکن باشد، به همه چیز توجه کند: او باید مطمئن باشد که چیزی را از دست نداده است.

دو تا هستند سطح دانش علمی: تجربی و نظری . وظیفه اصلی سطح تجربی دانش علمی توصیفی از اشیا و پدیده ها است و شکل اصلی دانش به دست آمده یک واقعیت تجربی (علمی) است. روشن سطح نظری پدیده های مورد مطالعه توضیح داده می شود و دانش حاصل در قالب قوانین، اصول و نظریه های علمی ثبت می شود که ماهیت اشیاء قابل شناخت را آشکار می کند.

اصول اساسی دانش علمی عبارتند از:

1. اصل علیت.

اصل علیت به این معناست که پیدایش هر شیء و منظومه مادی در حالات ماده قبلی دارای پایه هایی است: این مبانی را علت و تغییراتی را که ایجاد می کنند پیامد می گویند. همه چیز در جهان با روابط علت و معلولی به یکدیگر مرتبط است و وظیفه علم ایجاد این ارتباطات است.

2. اصل حقیقت معرفت علمی.

حقیقت مطابقت دانش کسب شده با محتوای موضوع معرفت است. حقیقت با عمل تأیید (اثبات) می شود. اگر یک نظریه علمی توسط عمل تأیید شود، آنگاه می توان آن را درست تشخیص داد.

3. اصل نسبیت دانش علمی.

بر اساس این اصل، هر دانش علمی همواره نسبی و محدود به توانایی های شناختی افراد در یک لحظه معین از زمان است. بنابراین، وظیفه یک دانشمند تنها شناخت حقیقت نیست، بلکه تعیین مرزهای مطابقت دانشی است که دریافت کرده است با واقعیت - به اصطلاح فاصله کفایت.

روشهای اصلی مورد استفاده در فرآیند دانش تجربی عبارتند از روش مشاهده، روش توصیف تجربی و روش تجربی.

مشاهده مطالعه هدفمند اشیاء و پدیده های فردی است که در طی آن اطلاعاتی در مورد ویژگی ها و ویژگی های خارجی شی مورد مطالعه به دست می آید. مشاهده بر اساس اشکالی از شناخت حسی مانند حس، ادراک و بازنمایی استوار است. نتیجه مشاهده این است توصیف تجربی ، که طی آن اطلاعات دریافتی با استفاده از زبان یا سایر اشکال نمادین ثبت می شود. در بین روش های فوق، روش تجربی جایگاه ویژه ای را به خود اختصاص داده است. یک آزمایش روشی برای مطالعه پدیده ها است که در شرایط کاملاً مشخص انجام می شود و در صورت لزوم می توان آن را توسط موضوع دانش (دانشمند) بازآفرینی و کنترل کرد.

انواع آزمایش های زیر متمایز می شوند:

1) یک آزمایش تحقیقاتی (جستجو) که با هدف کشف پدیده ها یا ویژگی های جدید اشیاء ناشناخته برای علم انجام می شود.

2) یک آزمایش آزمایشی (شاهدی) که در طی آن هر گونه فرضیه یا فرضیه نظری آزمایش می شود.

3) آزمایشات فیزیکی، شیمیایی، بیولوژیکی، اجتماعی و غیره.

نوع خاصی از آزمایش، آزمایش فکری است. در طی چنین آزمایشی، شرایط مشخص شده خیالی است، اما لزوماً با قوانین علم و قواعد منطق مطابقت دارد. هنگام انجام یک آزمایش فکری، یک دانشمند نه با اشیاء واقعی دانش، بلکه با تصاویر ذهنی یا مدل های نظری آنها عمل می کند. بر این اساس، این نوع آزمایش نه به عنوان یک روش تجربی، بلکه به عنوان یک روش نظری دانش علمی طبقه بندی می شود. می توانیم بگوییم که این به عنوان یک حلقه اتصال بین دو سطح دانش علمی - نظری و تجربی است.

از دیگر روش های مرتبط با سطح نظری دانش علمی می توان به آن اشاره کرد روش فرضیه و همچنین تدوین نظریه علمی.

ذات روش فرضیه ارائه و توجیه مفروضات خاصی است که با کمک آنها می توان حقایق تجربی را توضیح داد که در چارچوب توضیحات قبلی نمی گنجد. هدف از آزمون یک فرضیه، تدوین قوانین، اصول یا نظریه هایی است که پدیده های جهان پیرامون را توضیح می دهند. چنین فرضیه هایی را تبیینی می نامند. در کنار آنها، فرضیه های به اصطلاح وجودی وجود دارد که فرضیاتی در مورد وجود پدیده هایی هستند که هنوز برای علم ناشناخته هستند، اما ممکن است به زودی کشف شوند (نمونه ای از چنین فرضیه ای، فرض وجود عناصری از D.I. مندلیف است. جدول تناوبی که هنوز کشف نشده است).

بر اساس آزمون فرضیه ها، نظریه های علمی ساخته می شوند. نظریه علمی توصیف منطقی سازگار از پدیده های جهان اطراف است که توسط یک سیستم خاص از مفاهیم بیان می شود. هر نظریه علمی، علاوه بر کارکرد توصیفی خود، یک عملکرد پیش آگهی نیز انجام می دهد: به تعیین جهت توسعه بیشتر جامعه، پدیده ها و فرآیندهای رخ داده در آن کمک می کند.

اما در صورت عدم امکان یا نیاز به دانش علمی، می توان کارکرد آن را بر عهده دانش غیر علمی قرار داد.

اولین نوع دانش غیر علمی اسطوره بود. وظیفه اصلی اسطوره تبیین مداوم ساختار جهان، جایگاه انسان در آن و پاسخ به تعدادی از سؤالات مورد علاقه انسان بود. همراه با خط داستانی، اسطوره سیستمی از قوانین و ارزش های پذیرفته شده در یک جامعه معین را ارائه می کند. بنابراین، برای مردم در جامعه بدوی و دنیای باستان، اسطوره ها در مرحله خاصی از رشد انسان جایگزین دانش علمی شدند و پاسخ های آماده ای را برای سؤالات نوظهور ارائه کردند.

نوع دیگر دانش غیر علمی مفاهیمی مانند تجربه و عقل سلیم است. هر دو مورد اول و دوم اغلب نتیجه فعالیت علمی معنادار نیستند، بلکه مجموع عمل بیان شده در دانش غیر علمی را نشان می دهند.

در طول توسعه سریع دانش علمی در قرن 19 - اوایل قرن 21، زمینه ای از دانش نیز به طور فعال توسعه یافت که نام عمومی پاراساینس را دریافت کرد. این حوزه از دانش غیر علمی معمولاً در مواردی به وجود می آید که توسعه دانش علمی سؤالاتی را ایجاد کرده است که علم برای مدتی قادر به پاسخگویی به آنها نبوده است. در این صورت علم فراعلم وظیفه پاسخگویی به این سوالات را بر عهده نمی گیرد. غالباً علم فراعلم توضیحی رسمی از فرآیندهای در حال وقوع می دهد یا اصلاً آن را ارائه نمی دهد و آنچه را که اتفاق می افتد به نوعی معجزه نسبت می دهد.

علم علم می تواند یا توضیح علمی برای یک پدیده موجود ارائه دهد و سپس به نوع جدیدی از دانش علمی تبدیل شود یا تا زمانی که دانش علمی به طور مستقل توضیحی ثابت پیدا نکند نمی تواند چنین توضیحی ارائه دهد.

علم فراعلم اغلب ادعای جهانی بودن دارد، یعنی. دانش تشکیل شده توسط آن به عنوان ابزاری برای حل طیف گسترده ای از مشکلات و انحصار ارائه می شود، یعنی. مفهومی که درک همه را از یک مشکل تغییر می دهد.

بنابراین، علم علم گاه از طرق دیگری به توسعه دانش علمی می‌انجامد، اما بیشتر اوقات به صورت یک توهم است که بی‌تردید فرآیندهای علمی را تحریک می‌کند، اما منجر به خطاهای بخش قابل توجهی از جامعه می‌شود.

اطلاعات برای اطلاعات شما :

1. این را باید به خاطر داشت: سطوح تجربی و نظری دانش علمی، روش مشاهده، روش توصیف تجربی، روش تجربی، روش فرضیه، روش نظریه علمی، R. Descartes.

کلیمنکو A.V., Romanina V.V. مطالعات اجتماعی: برای دانش آموزان دبیرستانی و کسانی که وارد دانشگاه می شوند: کتاب درسی. M.: Bustard، 2002. (ویرایش های دیگر امکان پذیر است). بخش III، بند 3.

انسان و جامعه. علوم اجتماعی. کتاب درسی برای دانش آموزان پایه های 10-11 موسسات آموزش عمومی. در 2 قسمت. قسمت 1. کلاس دهم. Bogolyubov L.N.، Ivanova L.F.، Lazebnikova A.Yu. و دیگران: آموزش - JSC "کتابهای درسی مسکو"، 2002. (ویرایش های دیگر امکان پذیر است). فصل دوم، بند 10،11.