صفحه اصلی / برگردان / اوخلوبیستین رتبه کلیسایی. پدرسالار کریل بازیگر و کشیش ایوان اوکلوبیستینا را از خدمت در کلیسا منع کرد.

اوخلوبیستین رتبه کلیسایی. پدرسالار کریل بازیگر و کشیش ایوان اوکلوبیستینا را از خدمت در کلیسا منع کرد.

ایوان ایوانوویچ اوخلوبیستین بازیگر، فیلمنامه نویس و کارگردان روسی است. در گذشته او یک دوچرخه سوار و یک هولیگان بود، اکنون او پدری چند فرزند و محافظه کار سرسخت است. او کشیش است و نویسنده یک رمان علمی تخیلی و چندین کتاب در موضوعات مذهبی است.

دوران کودکی

ایوان ایوانوویچ اوخلوبیستین در آسایشگاه پولنوو در منطقه تولا به دنیا آمد، جایی که پدرش سمت پزشک ارشد را داشت. بسیاری اتحاد والدین او را به دلیل اختلاف سنی زیاد غیرممکن می‌خواندند. آنها 43 سال از هم جدا شدند: ایوان اوخلوبیستین پدر، جراح نظامی که در جنگ جهانی دوم خدمت کرده بود و تا زمانی که همسر آینده خود را دید، هفتاد ساله بود، و آلبینا بیلیوایوا جوان، دانشجوی MIPT که به سختی به بزرگسالی رسیده بود.


پدر وانیا آرزوهای خودش را به پسرش منتقل کرد و پسرش را جراح باهوشی دید. اوکلوبیستین جوانتر افکار خود را در این مورد داشت. در کلاس هشتم، مرد جوان فیلم مارک زاخاروف "یک معجزه معمولی" را دید و قاطعانه تصمیم گرفت که جادوگر شود یا حداقل به مردم کمک کند - آنها را "خوب، معقول، ابدی" به ارمغان آورد. در سال 1982 ، این تمایل ایوان را که از مدرسه فارغ التحصیل شد به کمیته پذیرش VGIK آورد.


وقتی ایگور تالانکین که در آزمون شرکت کرد از متقاضی خواست که او را با چیزی شبیه به آن غافلگیر کند، عصبانی شد: "من اینجا آمدم تا یک کلمه جدید در سینمای روسیه بگویم، نه اینکه شما را غافلگیر کنم!" کارگردان خشمگین شد: "از اینجا برو، ای بی ادب!"، اما در راهرو با اوکلوبیستین رسیدند و او را بازگرداندند - با تعجب از بدگویی های مرد جوان، استاد از خنده منفجر شد و با هر دو دست نامزدی او را تأیید کرد.


پس از یک سال تحصیل، Okhlobystin فراخوانده شد خدمت سربازی: در روستوف-آن-دون، در نیروهای موشکی به پایان رسید. در ارتش، ذهن خارق العاده او نیز مورد قدردانی قرار گرفت، اما، افسوس، با علامت "منفی". در نتیجه، ایوان در طول دو سال انجام وظایف نظامی خود، سه ماه را در نگهبانی سپری کرد. خود بازیگر با کنایه نسبتاً زیادی با این واقعیت برخورد کرد و خاطرنشان کرد که تنهایی به او اجازه می‌دهد تا در حد دلش به زندگی فکر کند و آن را بسیار بیشتر از ماندن در پادگان دوست دارد.

شروع یک حرفه

اوخلوبیستین پس از خروج از خدمت، به دوره کارگردانی ایگور تالانکین بازگشت و به سرعت هم در تحصیل و هم در فعالیت های اجتماعی به موفقیت دست یافت. اولین آثار دانشجویی او (فیلم‌های کوتاه "چرند. داستانی درباره هیچ"، "موج شکن") در جشنواره بین‌المللی فیلم در ایالات متحده آمریکا برنده شد و همچنین جایزه تماشاگران جشنواره فیلم جوانان پوتسدام را دریافت کرد.


اولین فیلمنامه نوشته شده توسط Okhlobystin اولین تجربه همکاری با کارگردان رومن کاچانوف شد. در سال 1991 ، نتیجه پشت سر هم منتشر شد - کمدی پوچ "Freak". شخصیت اصلینوار به عنوان یک مرد بالغ سی ساله متولد می شود و این توانایی را به دست می آورد که به هر فردی که قبلا دیده است تبدیل شود. این فیلم نامزد دریافت جایزه معتبر سیب طلایی، برگ طلایی شد.

پس از آن اولین بازیگری اوکلوبیستین در درام "پا" انجام شد. آنها به همراه پیوتر مامونوف نقش سربازانی را بازی کردند که در نهایت به افغانستان ختم شدند. پسری شاد به نام والرا، پای خود را در جنگ از دست می دهد و به خانه برمی گردد تا متوجه شود که بدترین ها تازه شروع شده است. این فیلم از نظر روانی دشوار باعث پیروزی اوکلوبیستین در نامزدی "بهترین نقش" در جشنواره "مولودیست-1991" شد. ایوان خرافاتی بنا به انگیزه های شخصی با نام بیگانه فیلمبرداری کرد.

ایوان اوخلوبیستین در فیلم "پا"، 1991

در سال 1992 ، اوخلوبیستین اولین فیلم تمام قد "داور" را ارائه کرد که در طول ساخت آن ایوان در سه چهره ایفای نقش کرد: کارگردان ، فیلمنامه نویس و مجری یکی از نقش های اصلی. یک درام وجودی صمیمانه با رولان بایکوف به معنای واقعی کلمه رکود سینمای پس از شوروی را شکست. این فیلم برنده یکی از نامزدهای جشنواره Kinotavr (مسابقه "فیلم برای نخبگان"، نامزدی "بهترین اثر کارگردان") شد. در همان سال ، Okhlobystin دیپلم از VGIK دریافت کرد.


طی ده سال آینده، این بازیگر این فرصت را داشت که در فیلم "چه کسی اگر ما نباشیم" (اولین بازیگری آرتور اسمولیانیف) و یک دکتر در فیلم "سه داستان" بازی کند که بسیاری از افراد مشهور افسانه ای را گرد هم آورد. مانند اولگ تاباکوف و سرگئی ماکووتسکی. به هر حال ، فیلمنامه نویس رمان رناتا لیتوینوا بود که با اوکلوبیستین از VGIK آشنا بود. در پروژه "Giselle Mania" اثر الکسی اوچیتل ، اوخلوبیستین نقش طراح رقص مشهور سرژ لیفار را بازی کرد.


در سال 1997، دو فیلم برجسته با مشارکت اوخلوبیستین اکران شد: کمدی "مامان گریه نکن" با گوشا کوتسنکو و اوگنی سیدیخین و درام غنایی "بحران میانسالی"، اولین کارگردانی گاریک سوکاچف، جایی که اوخلوبیستین شرکای آن بودند. و میخائیل افرموف این فیلم نشان داد که Okhlobystin در شخصیت های عمیق و تفکر برانگیز عالی است.


در سال 2000، اولین فیلم رومن کاچانوف از سری "DMB" منتشر شد. فیلمنامه این پروژه کاملاً بر اساس داستان های ارتش Okhlobystin بود و او همچنین نقش یک افسر ضد جاسوسی ویژه را بازی کرد.

"DMB"، ایوان اوخلوبیستین به عنوان افسر ضد جاسوسی ویژه

این فیلم با مشارکت استانیسلاو دوژنیکوف و الکسی پانین به دلیل بازیگری و فیلمبرداری نه چندان موفق مورد انتقاد قرار گرفت ، اما گفتگوی شخصیت ها بلافاصله به نقل قول ها تقسیم شد.

"DMB" واقعاً محبوب به یک ترندساز برای کمدی های ارتش تبدیل شد: این فیلم دنباله های متعددی دریافت کرد و شاید بتوان گفت مجموعه تلویزیونی "سربازان" را به وجود آورد که بینندگان را با افسر حکمرانی جذاب شمتکو در شخص الکسی ماکلاکوف آشنا کرد.

- گوفر را می بینی؟ - نه - نه من. و او هست

سال 2001 با انتشار فیلم تجربی Down House، نوعی تفسیر بازی از رمان The Idiot مشخص شد. رومن کاچانوف بازی اصلی را به تعویق انداخت خط داستانیدر دهه 90 قرن بیستم کار می کند و شخصیت های فعلی بیشتری را جایگزین اشراف و بازرگانان می کند: معتادان به مواد مخدر، "روس های جدید" و بوهمیای کلان شهرها. اوخلوبیستین نقش پارفن روگوژین، آنتاگونیست شاهزاده میشکین (قهرمان فئودور بوندارچوک) را بازی کرد. معلوم شد این شخصیت پرشور، "اشتعال‌پذیر" است، که به شوخ طبعی و کاریزمای اوخلوبیستین مجهز شده است. با این حال، کل بازیگران فیلم چشمگیر بودند: آنا بوکلوفسکایا در نقش ناستاسیا فیلیپوونا، ژنرال اپانچین با بازی باربارا بریلسکی و الکساندر، با ماهرانه ای توسط النا کوندولاینن.


سالهای آیندهاوخلوبیستین خود را وقف خدمت در کلیسا کرد و از دعوت به استماع رد کرد، اما مهارت های نویسندگی خود را رها نکرد. در سال 2005، رمان فانتزی Okhlobystin به سبک "biotronic" در قفسه های کتابفروشی ظاهر شد. یک کار ماجراجویی مرد جواندر واقعیت مجازی، "اصل چهاردهم" نامیده شد.


در سال 2007، او اولین نقش خود را پس از یک وقفه طولانی در سریال "راسپوتین" ایفا کرد، جایی که اوکلوبیستین که برای نقش اصلی تایید شده بود، در تصویر مرموز مورد علاقه خانواده سلطنتی ظاهر شد. در حالی که بینندگان در حال تماشای توسعه درگیری بین راسپوتین و ژنرال خوستوف با بازی آندری فدورتسوف بودند، اوخلوبیستین مشغول فیلمبرداری سریال "فرشته دیوانه" بود، جایی که او نقش کشا، دستیار قهرمان لیوبوف تولکالینا را بازی کرد.


«خانه خورشید» که در سال 2009 اکران شد، بیشتر یک تجربه فیلمنامه نویسی برای اوکلوبیستین بود تا بازیگری، اما ایوان همچنان در بازیگران نقش داشت و به طرز ماهرانه ای نقش یک سخنران را بازی می کرد. نقش اصلی به بازیگر جوان سوتلانا ایوانووا رسید.

ایوان اوکلوبیستین در مورد فیلم "خانه خورشید"

ایوان برای مدت طولانی مشغول بازیگری و ساخت فیلمنامه برای فیلم ها بود و نقش کارگردانی خود را در پس زمینه گذاشت. تنها در سال 2009 او یکی از کارگردانان فیلم "مسکو، من تو را دوست دارم!"، متشکل از مجموعه ای از داستان های کوتاه عاشقانه در مورد زندگی در پایتخت شد. همچنین 16 کارگردان دیگر از جمله یگور کنچالوفسکی، پسر آندری کونچالوفسکی افسانه ای روی این فیلم کار کردند.

در نوامبر 2009، فیلم «تزار»، یک درام فلسفی از پاول لونگین، اکران شد. فضای کلی تصویر، دیکته شده توسط روح زمان، توسط اکثر مردم با یک کلمه - "ظلم" همراه بود. درگیری دو ساعته بین شخصیت‌های اولگ یانکوفسکی و پیوتر مامونوف با صحنه‌های دلخراش زیادی همراه بود: اعدام فیلیپ برادرزاده ابیت و قتل خونسردانه خود کشیش توسط شخصیت یوری کوزنتسوف، "شهر شکنجه" قهرمان Ville Haapasalo، سوزاندن عمومی شوخی سلطنتی Vassian، با بازی Okhlobystin. بسیاری از منتقدان خاطرنشان کردند که مهارت های بازیگری ایوان بود که تماشاگران را از خشونت بیش از حد در طول فیلم منحرف کرد.


"کارآموزان"

تا سال 2010، اوخلوبیستین را می توان یک بازیگر نسبتاً محبوب در نظر گرفت: او در خیابان ها شناخته شد و دو طرفه Kachanov-Okhlobystin به نمادی از طنز کمدی با کیفیت بالا تبدیل شد که سینمای روسیه به شدت فاقد آن بود.

در آن زمان، کارگردان ماکسیم پژمسکی تصمیم گرفت یک کمدی کمدی درباره زندگی روزمره پزشکان تازه کار فیلمبرداری کند. او قبلاً با اوکلوبیستین (کمدی "مامان گریه نکن" در سال 1997) همکاری کرده بود و بدون تردید فیلمنامه پیشنهادی ویاچسلاو دوسموخامتوف را برای بازیگر ارسال کرد. در ابتدا ، ایوان شک داشت - از این گذشته ، شرکت در سریال های کمدی برای او جدید بود ، با این حال ، پس از خواندن فیلمنامه چهار قسمت اول ، متقاعد شد که "کارآموزان" قول داده است که به چیزی کاملاً جدید تبدیل شود و می تواند مفهوم "" را بپذیرد. سریال روسی” به سطحی جدید.


Okhlobystin کاملاً با تصویر مطابقت داشت و حتی با یادآوری مواردی از عملکرد پزشکی پدرش آن را تکمیل کرد. این چنین بود که دکتر آندری بایکوف طعنه آمیز و طعنه آمیز متولد شد که از سه چیز در زندگی خود لذت برد: طبابت، قلدری کارآموزان و مسخره کردن. بهترین دوستکوپیتمن (وادیم دمچوگ) متخصص بیماری شناسی.


در 1 آوریل 2010، اوخلوبیستین مشهور از خواب بیدار شد. پس از اولین نمایش "کارآموزان" که روز قبل برگزار شد، کل کشور با استعداد کمدی ایوان آشنا شدند.

موفقیت طنین انداز تنها با هر فصل بعدی افزایش یافت. علاقه به سریال با این واقعیت تقویت شد که شخصیت های کارآموزان جدید با پیشرفت سریال رشد و توسعه پیدا کردند. لوین مغرور و متکبر "نارو" با بازی دیمیتری شاراکویس، زیبایی دلسوز کریستینا آسموس، که نقش تنها دختر کارآموز در بیمارستان، "سرگرد" معمولی - پسر سرسخت سر پزشک گلب روماننکو - ایلیا گلینیکوف، باریک لوبانوف متفکر (الکساندر ایلین جونیور) - همه آنها یاد می گیرند که یک تیم متحد از پزشکان حرفه ای باشند، و به لطف دکتر بایکوف، آنها این کار را با موفقیت انجام می دهند.


قهرمان مصمم سوتلانا کامینینا، دکتر سر بیمارستان آناستازیا کیسگاچ، و سر پرستار باتجربه لیوبا اسکریابینا با بازی سوتلانا پرمیاکوا، عشق بی پایان تماشاگران را دریافت کردند. یکی از "ویژگی های" این مجموعه، بازیگر مهمان آمریکایی اودین بایرون بود - قهرمان او فیل ریچاردز، با لهجه خنده دار و مشارکت مداوم در موقعیت های مضحک، طعم بی نظیری را به "بیمارستان" آورد.

بیکوف سرگردان

فیلمبرداری این مجموعه در برنامه بازیگری برای پنج سال آینده در کانون توجه قرار گرفت. در فوریه 2016، فصل پنجم پایانی "کارآموزان" نمایش داده شد که با خروج بایکوف از بیمارستان به پایان رسید.

بلافاصله پس از نمایش اولین سریال در مورد کارآموزان، محبوب میلیون ها نفر، Okhlobystin، که محبوبیت افسانه ای به دست آورد، به عنوان مدیر خلاق Euroset منصوب شد. قبل از اینکه مردم وقت داشته باشند تبلیغات بدنام اختراع شده توسط Evgeny Chichvarkin ("Euroset - قیمت ها دیوانه کننده هستند") را فراموش کنند، چهره این شرکت چیزی جز دکتر بایکوف عجیب و غریب نبود که مزایای ابزار موبایل بعدی را توصیف می کند. اگر منصف باشیم، اوخلوبیستین سعی کرد خود را از تصویر چیچوارکین انتزاع کند و فیلمنامه هایی را برای تبلیغات "جالب، اما عاری از فحاشی" نوشت.

ایوان اوخلوبیستین. سرنوشت مردی با بوریس کورچونیکوف

علیرغم موقعیت جدی، که برای ایوان جدید بود، او هنوز زمان داشت تا در پروژه های دیگر شرکت کند و مهارت های نویسندگی خود را تقویت کند. در سال 2010 بر اساس فیلمنامه او، سریال «پارتیزان» و فیلم «انتقام وحشتناک» منتشر شد.

در سال 2011 ، این بازیگر در اقتباس سینمایی از رمان فرقه ای ویکتور پلوین "نسل P" شرکت کرد. این فیلم کل کهکشانی از مشاهیر روسی، از سرگئی شنوروف تا رومن تراختنبرگ را به نمایش می‌گذارد. Okhlobystin نقش "خالق" عجیب و غریب Malyuta را دریافت کرد. این بازیگر گذشته دوچرخه سواری خود را به یاد آورد، بازوهای خود را که با خالکوبی پوشانده شده بود در معرض دید قرار داد و شروع به خواندن گفتمان تبلیغاتی برای تازه وارد واویلن تاتارسکی، شخصیت ولادیمیر اپیفانتسف کرد.


اوخلوبیستین در ابتدای سال 2012 اعلام کرد که قصد دارد برای ریاست جمهوری نامزد شود. مبارزات انتخاباتی شامل یک نمایش واحد به نام دکترین 77 بود. اوخلوبیستین تقریباً به مدت دو ساعت طرح برنامه انتخاباتی را از روی صحنه ورزشگاه لوژنیکی در مقابل تماشاگران چند هزار نفری به صدا درآورد. سلبریتی ها به روش های مختلف به بیانیه Okhlobystin واکنش نشان دادند، به عنوان مثال، تینا کندلاکی از این بازیگر حمایت کرد: "خب، بالاخره!"

گزیده ای از سخنرانی دکترین 77

حتی استراتژیست های سیاسی باتجربه نیز از نتیجه این اقدام شگفت زده شدند: Okhlobystin به صدر نظرسنجی های عمومی قبل از انتخابات صعود کرد ، وبلاگ ها هر بیانیه جدید این بازیگر را قطعه به قطعه تجزیه کردند ، اما همه اینها فقط تبلیغات ماهرانه ای بود. یکی از مشترکین Beeline متوجه شد که همزمان با اعلام نمایش انتخاباتی Okhlobystin ، تعرفه Doctrine-77 به همین نام در وب سایت اپراتور تلفن همراه ظاهر شد.


وقتی شور و شوق سیاسی پیرامون انتخابات ریاست جمهوری فروکش کرد، فیلم «بلبل دزد» اکران شد. ایوان اوخلوبیستین در اعتبارات به عنوان اصلی ذکر شد بازیگر، فیلمنامه نویس و یکی از تهیه کنندگان. او نقش رهبر یک باند جنایتکار، سواستیان سولوویف، نوعی رابین هود مدرن، خسته از ظلم مقامات محلی و بی قانونی گروه های جنایتکار سازمان یافته را بازی کرد.


اتحاد اوخلوبیستین با اوگنی استیچکین و اوکسانا فاندرا منجر به تولید یک فیلم اکشن در مقیاس بزرگ بر اساس استانداردهای داخلی با شعار جذاب "تنها من اینجا دزدی می کنم" شد. در طول دوره پیش از انتشار، به عنوان یک ترفند بازاریابی، Okhlobystin میزبان نمایش اینترنتی "+100500" شد و یک قسمت را جایگزین ماکسیم گولوپولوسف کرد.

ایوان اوخلوبیستین – مجری برنامه +100500

ایوان اوخلوبیستین همچنین صداپیشگی تعدادی کارتون تمام قد را بر عهده داشت (پادشاه در سه گانه "ایوان تزارویچ و گرگ خاکستری" ، ترول اورم در کارتون "ملکه برفی 2").


در نوامبر 2015، بینندگان فیلم اکشن "Priest-san. اعترافات یک سامورایی." سناریوی ماجراجویی کشیش ارتدکسخود اوکلوبیستین که در اصل ژاپنی بود نوشت ، او طبق معمول نقش "شرور" را بازی کرد - کارآفرین نلیوبین که چشمش به زمین های اطراف کلیسا در روستای گلوبوکوی بود.


دیدگاه های سیاسی و مذهبی

ایوان در حالی که هنوز بچه مدرسه ای بود به ایمان آمد. این بازیگر بیش از یک بار به یاد می آورد که چگونه در کلاس هشتم صاحب یک مزرعه شد و آن را با یک همکلاسی خود با دوربین مبادله کرد. من مجبور شدم کتاب را بدون تمام کردنش برگردانم - پدرم اصرار کرد. یک هفته بعد، بازیگر آینده در کلیسای ارتدکس غسل تعمید یافت و در سال های بعد به شدت از فلسفه مسیحیت به روش متناقض خود پیروی کرد: همچنین زمان برای الکل، چرخ و فلک و مسابقه موتور سیکلت وجود داشت.


در سال 1998، او برنامه کلیسای "کانن" را در تلویزیون میزبانی کرد و در سال 1999 از حزب محیط زیست "کدر" برای دوما نامزد شد، که قبلاً از پدرسالار برکت خواسته بود. تقریباً بلافاصله پس از آزادی داون هاوس، اخلوبیستین 34 ساله به عنوان کشیش اسقف نشین تاشکند منصوب شد. خیلی ها این عمل را روابط عمومی و غیرعادی می دانستند، اما برای بازیگر این مرحله اهمیت زیادی داشت.


برای 7 ماه آینده، ایوان با پشتکار خدمات را در تاشکند انجام داد، اما همچنان به مسکو بازگشت. با الهام از تجربه جدید، او شروع به فیلمبرداری مجموعه ای از فیلم های کوتاه "زندگی مقدسین" کرد: قهرمانان آنها شاهزاده دانیل، سنت باسیل مبارک، دانیل مسکو، دیمیتری اوشاکوف بودند. برنامه های Okhlobystin شامل انتشار 477 قسمت بود، اما این پروژه حامیان مالی پیدا نکرد و متوقف شد.

"Lives of the Saints" - پروژه Okhlobystin که پشتیبانی پیدا نکرد

پس از ورود اوخلوبیستین، با نام پدر جان، در کلیسای سنت نیکلاس در زاییتسکی و کلیسای سوفیا حکمت خدا خدمات انجام داد، اما در سال 2005 مجبور به بازگشت به بازیگری شد. یک خانواده پرجمعیت (همسر و شش فرزند) به هزینه های قابل توجهی نیاز داشت و مقام کشیش نمی توانست همه چیز مورد نیاز عزیزان را تامین کند. هشت نفر در آپارتمانی به مساحت 48 متر مربع جمع شدند و حتی درخواست شخصی اوخلوبیستین از یوری لوژکوف وضعیت مسکن را بهبود بخشید. در سال 2007، پس از درخواست از پدرسالار الکسی برای برکت او، این بازیگر به مجموعه بازگشت.


اگرچه این بازیگر بارها تاکید کرد که اگر فردی در مورد کارش صادق باشد، مهم نیست که چه حرفه ای دارد، اما تلفیق خدمات کلیسا و فیلمبرداری با ظهور محبوبیت دشوار شده است. در سال 2010، جان اوخلوبیستین شخصاً درخواست تکفیر کرد. با این حال، ایوان هنوز مشارکت در فیلم‌ها را چیزی جز کار تبلیغی، ترویج ارتدکس به توده‌ها از طریق منشور شخصیت‌های خود نمی‌دانست: «من، فرض کنید، یک سفیر هستم. سفیری در ناخودآگاه رسانه های جمعی.» او در مصاحبه ای توضیح داد.


آنها دیدگاه های سیاسی Okhlobystin بدون تردید آنها را به عنوان "سلطنتی" توصیف کرد. در سال 2012 ، این بازیگر ریاست شورای حزب رایت را بر عهده داشت ، که در آن زمان رهبر آن میخائیل پروخوروف بود ، اما به دلیل اختلاف نظر با شورای مقدس ، که کشیش را از عضویت در یک حزب سیاسی منع کرد ، سازمان را ترک کرد.


در طول درگیری بین روسیه و اوکراین ، این بازیگر بارها و بارها تأیید سیاست های DPR و LPR را ابراز کرد که به همین دلیل SBU او را به "لیست سیاه" افرادی که اجازه ورود به کشور را ندارند اضافه کرد. این منجر به ممنوعیت نمایش 71 فیلم با مشارکت اوکلوبیستین در اوکراین شد. در همان سال، این بازیگر از عبور از مرز با لتونی و استونی منع شد، اما این بار دلیل تحریم های شخصی، اظهارات او علیه افرادی با گرایش همجنسگرایان بود (اوخلوبیستین قبلاً گفته بود "همجنس گرایان را باید در کوره سوزانید").


ایوان و نظر آشکارا منفی او در مورد همجنس گرایان و ازدواج همجنس گرایان بارها در کشورش مورد انتقاد قرار گرفت. عموم مردم به ویژه از نامه اوخلوبیستین به ولادیمیر پوتین خشمگین شدند که در آن این بازیگر خواستار بازگرداندن مقاله لواط به قانون کیفری شد.

زندگی شخصی ایوان اوکلوبیستین

در سال 1995، ایوان اوخلوبیستین با اوکسانا آربوزووا، بازیگر و ستاره فیلم "تصادف - دختر پلیس" ازدواج کرد. ملاقات همسران آینده اغلب با داستان آشنایی استاد و مارگاریتا مقایسه می شود: به همان اندازه سرنوشت ساز و ناگهانی.


همسران آینده در جشنواره فیلم مسکو در پله های خانه سینما با هم آشنا شدند. دختر از پله ها بالا رفت و ایوان به سمت در خروجی رفت. نگاه های آنها به هم رسید ، اوخلوبیستین به دختر نگاه کرد و به در خورد ، اما فقط خندید: "تو مال من خواهی شد!" "در عصر ایوان و من دوباره ملاقات کردیم. اوکسانا به یاد می آورد که او دست مرا گرفت و هرگز رها نکرد.


در آن سال ها، تصویر ایوان اوخلوبیستین، به بیان ملایم، به دور از تصویر رئیس محترم خانواده بود. او بعد از نیمه شب برای دیدار با والدین معشوقش حاضر شد، در حالی که کفش های کتانی کثیف پوشیده بود، با گلی که در دندان هایش چسبیده بود. ظاهر داماد والدین اوکسانا را شوکه کرد ، اما در نهایت ایوان جذاب و باهوش تأثیر خوبی گذاشت.


تدارکات جشن عروسی نیز اصلاً بدون ابر نبود. در ابتدا ، این زوج نتوانستند این رابطه را رسمی کنند زیرا اندکی قبل از ملاقات با اوکسانا ، پلیس اسناد اوکلوبیستین هولیگان را برداشت - آنها مجبور بودند تا عروسی صبر کنند. علاوه بر این، جوانان حتی پولی برای درخواست نداشتند. اما یکی از آشنایان قدیمی داماد، دیمیتری خراطیان، به کمک آمد و با کارمندان اداره ثبت احوال توافق کرد. مراسم عقد در 13 مهر 95 برگزار شد. جوانان از ارزان‌ترین حلقه‌ها و لباس‌ها و همچنین بدهی قابل توجهی که برای نجات اسناد ایوان از اسارت پلیس صرف شده بود، خجالت نمی‌کشیدند.


بلافاصله پس از مراسم، خانواده تازه ساخته شده تصمیم به ساخت لانه جداگانه گرفتند. این زوج یک آپارتمان کوچک دو اتاقه در پروومایسکایا اجاره کردند و سه مورد ضروری خانه را خریدند: یک میز بیلیارد، یک آبنما تزئینی و یک سگ شکاری اصیل.


این زوج در طول ازدواج خود صاحب شش فرزند شدند: دو پسر و چهار دختر. هر یک از بچه های خانواده Okhlobystin یک سنتی زیبا دریافت کردند نام روسی: ساوا، واسیلی، اودوکیا، واروارا، آنفیسا و جوانا.


ایوان اوخلوبیستین اکنون

پس از اتمام "کارآموزان" ، این بازیگر به کار بر روی پروژه های جدید ادامه داد. در سال 2016، او فیلمنامه فیلم "پره" را نوشت و در فیلمبرداری درام "پرنده" به کارگردانی Ksenia Baskakova شرکت کرد، جایی که اوخلوبیستین در نقش اولگ پتیسین، نوازنده راک بازی کرد.


ایوان اوخلوبیستین بازیگر معروف به رهبری شورای عالیحزب "راست علت".

بازیگر، کارگردان، فیلمنامه نویس، نمایشنامه نویس، کشیش کلیسای ارتدکس روسیه (در حال حاضر به درخواست خودش از کشیشی حذف شده است) ایوان ایوانوویچ اوکلوبیستین در 22 ژوئیه 1966 در استراحتگاه پولنوو، منطقه تاروسکی، منطقه تولا، جایی که پدرش در آنجا به دنیا آمد. به عنوان سر پزشک کار می کرد. والدین خیلی زود طلاق گرفتند.

ایوان پس از ترک مدرسه در یک مدرسه حرفه ای تحصیل کرد و به عنوان اپراتور کامپیوتر واجد شرایط بود و سپس در ارتش و در نیروهای موشکی در روستوف-آن-دون خدمت کرد.

پس از خدمت در ارتش ، او وارد بخش کارگردانی VGIK (موسسه دولتی فیلمبرداری تمام روسیه) شد که در سال 1992 از آنجا فارغ التحصیل شد (کارگاه ایگور تالانکین).

قبلاً از اولین سالهای تحصیل در VGIK ، Okhlobystin به یکی از برجسته ترین دانشجویان تبدیل شد. او در سال های 1986-1989 فیلم های آموزشی «بیهوده. حکایت هیچ چیز» و «امواج شکن» را کارگردانی کرد که برای این فیلم ها جایزه عقاب نقره ای بهترین کارگردانی جشنواره بین المللی فیلم شیکاگو (ایالات متحده آمریکا) را دریافت کرد. جایزه تماشاگران در جشنواره فیلم جوانان در پوتسدام (آلمان)، جایزه بهترین کارگردانی در جشنواره بین المللی فیلم Quimper (فرانسه).

در سال 1991، ایوان اوخلوبیستین با نام مستعار "ایوان بیگانه" در فیلمی به کارگردانی نیکیتا تیاگونوف "نوگا" اولین بازیگری خود را به عنوان بازیگر انجام داد و در همان سال جایزه بهترین بازیگری جشنواره فیلم مولودیست کیف را دریافت کرد. و همچنین جایزه بهترین بازیگری در مسابقه «فیلم برای نخبگان» جشنواره فیلم کینوتاور (۱۳۷۱).

به گفته خود اوخلوبیستین ، او مدتها پیش با دریافت آیین غسل تعمید در کلاس نهم به ایمان آمد ، او به سادگی ترجیح داد این واقعیت را تبلیغ نکند. و در پایان دهه 1990، فراز و نشیب‌های روحانی باعث شد که او نیاز به ارتباط نزدیک‌تر با کلیسا را ​​درک کند. در ابتدا، این در این واقعیت بیان شد که او شروع به خدمت در معبد کرد: در تعطیلات آخر هفته و تعطیلات او شمع ها را حمل می کرد و محراب را تمیز می کرد. تصمیم برای وقف خود به کلیسا پس از ملاقات با متروپولیتن ولادیمیر آسیای مرکزی گرفته شد که به پیشنهاد او در آغاز سال 2001، اوخلوبیستین به مدت هفت ماه به آسیا رفت و در آنجا به عنوان کشیش در اسقف نشین تاشکند منصوب شد.

اوخلوبیستین با دریافت برکت پاتریارک الکسی دوم، به عنوان روحانی در اسقف نشین آسیای مرکزی خدمت کرد. محله او در شهر تاشکند بود و با همسر و فرزندانش به آنجا نقل مکان کرد.

در پایان سال 2001، او به مسکو بازگشت و نمایشی از فیلم کوتاه خود درباره شاهزاده دانیل از مجموعه "زندگی قدیسان" را به نمایش گذاشت. پس از آن فیلم هایی درباره سنت باسیل، دیمیتری اوشاکوف و دانیل مسکو ساخته شد. در مجموع طبق ایده ایوان قرار بود 477 قسمت منتشر شود.

ایوان اوخلوبیستین (پدر جان) سالهای بعد را وقف خدمت کرد. از سان روحانی ارتدکسپدر جان که با فعالیت های کارگردانی و بازیگری ناسازگار بود، برای چندین سال از فعالیت حرفه ای اصلی خود دور شد و منحصراً بر امور کلیسا تمرکز کرد.

تا سال 2005، او در کلیسای سنت نیکلاس در زاییتسکی، واقع در خاکریز راوشسکایا رودخانه مسکو، و سپس در کلیسای سوفیا حکمت خدا در خاکریز صوفیه خدمت کرد.

در سال 2007، اوکلوبیستین دوباره به بازیگری بازگشت و این را با نیاز به کسب درآمد برای یک خانواده هشت نفره توضیح داد. مدتی با نوشتن فیلمنامه درآمد کسب کرد. در سال 2007، فیلم میخائیل خلبورودوف "پاراگراف 78" بر اساس فیلمنامه اوخلوبیستین اکران شد و به زودی دنباله ای به نام "بند 78: نقطه 2" منتشر شد. در همان سال 2007 ، اوخلوبیستین پس از یک وقفه طولانی ، در فیلم ها بازی کرد و نقش گریگوری راسپوتین را در فیلم تاریخی "توطئه" توسط استانیسلاو لیبین بازی کرد. به این ترتیب سابقه ای در سینمای جهان به ثبت رسید که نقش اصلی فیلم را یک روحانی فعال بازی کرد.

در سال 2009، Okhlobystin به طور فعال در روند فیلمبرداری شرکت داشت. او در فیلم "گلوله احمقانه"، استاس اوتوچکین، واسیان شوخی سلطنتی را در فیلم "تزار"، ایوان گندوشف در "تعطیلات سن پترزبورگ" بازی کرد. به تدریج، نقش های بیشتری شروع به ارائه شد، آنها شروع به گرفتن بیشتر و بیشتر از زمان Okhlobystin کردند، و خود نقش ها به طور فزاینده ای در محیط کلیسا مورد بحث قرار گرفتند. با درک اینکه ترکیب خدمات کشیش و بازیگری در آینده غیرممکن خواهد بود، در نوامبر 2009 با درخواست حذف او از فعالیت های کلیسا به پدرسالار کریل مراجعه کرد. در 8 فوریه 2010، پاتریارک کریل او را از مقام کشیشی برکنار کرد و پوشیدن لباس روحانیت و صلیب کشیش را ممنوع کرد. در همان زمان، پدرسالار خاطرنشان کرد که اگر کشیش جان اوکلوبیستین "انتخاب نهایی و بدون ابهام را به نفع خدمت شبانی" انجام دهد، ممکن است ممنوعیت موقت وی از خدمت برداشته شود.

در پایان مارس 2010 ، سریال "کارآموزان" منتشر شد که در آن ایوان اوخلوبیستین نقش اصلی دکتر بیکوف را بازی کرد. فیلم‌شناسی او در سال 2010 شامل پروژه‌های سینمایی "مسکو، من تو را دوست دارم!"، "نام مستعار برای یک قهرمان"، "طنز عشق"، "خانه خورشید"، "چاپایف چاپایف"، "بوسه از طریق" است. دیوار، "هندو"، "منطقه آشفتگی"، "بلایف".

ایوان اوخلوبیستین با بازیگر اوکسانا آربوزووا ازدواج کرده است (او در فیلم "تصادف، دختر پلیس" بازی کرد، در حال حاضر کار نمی کند). این زوج شش فرزند دارند - دو پسر، چهار دختر: آنفیسا، اودوکیا، واروارا، واسیلی، یوانا و ساوا.

این مطالب بر اساس اطلاعات RIA Novosti و منابع باز تهیه شده است

چرا پدر جان، که چند ماه پیش با شور و شوق از تریبون لوژنیکی صحبت کرد، تنها اکنون تصمیم به ثبت نام رسمی در زمینه سیاسی روسیه گرفت، قابل درک به نظر می رسد. اصلاحات سیاسی که با روح کیکیمورا جان گرفت، موانع ایجاد تقریباً هر حزبی را از بین برد. قبلاً در مورد ظهور سازمان های سیاسی مذهبی در آینده نزدیک بسیار گفته شده است. و بنابراین شومن، بازیگر و کشیش بازنشسته تصمیم گرفتند نقشه خود را در این زمینه طرح کنند.

من نمی توانم پیش بینی کنم که آینده واقعی ائتلاف نبو چگونه خواهد بود. اما در ابتدا فکر می کنم آقای اوخلوبیستین مورد تشویق شدید قرار بگیرد. به عنوان یک "نماد" شناخته شده سبک جدید - زرق و برق-ارتدکس یا ارتدکس-نور (به دلخواه). در این ظرفیت بسیار مشکوک، او مدت‌هاست که ادای احترام شیرینی از ارتدوکس‌ها، رادیکال‌ها، میهن پرستان و لیبرال‌ها جمع آوری کرده است. او به اندازه یک لوئیس دور محبوب است و دست به دست می فروشد.

سوال دیگر این است که آیا این ایده جدید Okhlobystin واقعاً تازه است؟ از این گذشته، تلاش‌های متعددی برای بهینه‌سازی کلیسا، برای انطباق آن با برخی موارد وجود دارد. علت مفید"، مشاهده کردیم در اخیرابه طور مکرر نظم روشنفکران کلیسا امروز نیز نیات مشابهی را نشان می دهد. کشیش شهری پر زرق و برق با بوی معطر، حامل و نماد این جدیدترین تقدس شد. از سوی دیگر، برش‌کنندگان نمادها و رقصندگان محراب تلاش می‌کنند تا از ارتدکس به‌عنوان یک شی هنری به روش خود استفاده کنند. بله، وحشیانه. و چی؟ توهین به مقدسات در زمینه هنر معاصر یک امر قطعی است. و کاملاً دست دادن، برای استفاده از همان زبان چاشنی شده.

تفاوت بین کشیش اوخلوبیستین و همه این هنرمندان پست مدرن فقط در سبک است. اگر سیاستمداران لیبرال در خواب هستند و اجرای سیاسی به سبک میدانی را می بینند که توسط کلیسا اجرا می شود، پس مرام پدر جان، امپراتوری ملی-میهنی ارتدکس است.

این نظریه رعد و برق امروز متولد نشد. به طور کلی، اوضاع اینگونه بود. آنها یک سال پیش ناگهان شروع به صحبت در مورد میهن پرستی ملی کردند. آنها در گروه کر شروع به صحبت کردند، موضوع تبدیل به سالن شد. درست در این لحظه، شومن ارتدکس با یک ایدئولوژی کاملاً جدید به میان مردم آمد. او در لوژنیکی بر فراز یک هرم سفید ایستاده بود، بارانی با آستر سفید پوشیده بود و با شعارهایی در هوا می‌پرید. شاهنشاهی-ملی-وطن پرست، همانطور که تصویرسازان داوطلبانه و غیرارادی او به او اطمینان می دادند.

معیار میهن پرستی ملی ارتدوکس در دکترین او جویده می شد و در دهان شنونده قرار می گرفت. برای ارزیابی کیفیت این محصول، در اینجا چند نقل قول از Okhlobystin که با سروصدا "دکترین 77" تبلیغ شده است، آورده شده است.

دیر یا زود ما به عنوان یک ملت از روی زمین محو خواهیم شد. این خوب است! این طبق برنامه است. قدیسان در این باره به ما هشدار دادند. وظیفه ما پیروزی و ناپدید شدن است! چون در زندگی آرام زمینی جایی برای ما نیست!»

"بدون درک این موضوع که اکنون مردم روسیه وجود ندارند و واقعاً هیچ سنت دیگری جز وحشت ودکا وجود ندارد، ما راهی برای خروج نخواهیم یافت. ما این اصل را کشف نخواهیم کرد که با آن بتوانیم دست به سوی یک همفکر دراز کنیم.»

اگر به Okhlobystin گوش می دهید، باید در مورد ویژگی های ملی به عنوان مجموعه ای از عادات بد ("وودکا وحشت") صحبت کنید. و سرنوشت تاریخی روس ها منحصراً مسیحیت و نقش لایه ای بین اروپا و آسیا است ("برای اینکه صفوف بسته نشود"). خب، طبق دکترین، ارتدکس باید به عنوان مجموعه ای از نمادها درک شود که جامعه را در کنار هم نگه می دارد، اما نه به عنوان اساس ایدئولوژیک جامعه. با این حال، ارتدکس جایگاه اول را در دکترین اشغال نمی کند. Imperium واقعاً یک شیء مذهبی برای Okhlobystin و طرفدارانش است. چه نوع امپریوم، با چه ارزش هایی - جدا از کشتار آیینی مردم روسیه به خاطر یک ایده عالی - این بیش از حد مبهم گفته می شود. واقعاً چه فرقی می کند؟ نکته اصلی این است که ذات مقدس به چشم می خورد و سر مخاطب را می چرخاند.

همه این میم ها به طرز وحشتناکی کارتونی هستند. و پدر جان ارائه آنها را با تلاش های سنگین برای حماقت همراهی می کند. او به خود اجازه می دهد رک و پوست کنده باشد: «ببین. پارادوکس. من یک هیپنوتیزور نیستم، من یک احمق هستم و یک مفهوم زیباشناختی به شما پیشنهاد دادم، و شما، خوب، اعتراف کنید، به امکان این مفهوم اعتراف کرده اید. این در عمیق ترین سطوح واکنش های حسی شما همراه با واکنش های جنسی، یعنی در همان ورطه بود.

بله، در همان ورطه. بهتر از این نمی شد گفت

بیش از همه، گفته های پدر جان شبیه یکی از مشهورترین مردم است پدیده فرهنگی، به اصطلاح "ترجمه اجنه". گابلین، یک هنرمند آلترناتیو معروف، به طرز ماهرانه‌ای صداهای هنرمندانه‌ای از فیلم‌های پرطرفدار را می‌سازد و آنها را برای دور دوم - برای سرگرمی - می‌فروشد. حرکات طرح و جلوه های بصری یکسان است، همانطور که تک تک کلمات. و معنای خارج از صفحه به طور اساسی تغییر کرده است. گاهی اوقات دقیقا برعکس است.

بدیهی است که نوع میهن پرستی که تولیدکنندگان آن در پروژه Imperium ایجاد کردند بسیار راحت و امن است. علیرغم آزاداندیشی ظاهری، وقتی هر تز عمداً «راه می‌رود» و «تلو تلو می‌خورد»، حاوی دستورالعمل‌های روشنی است مانند: مردم نمی‌توانند بدون سلطنت انجام دهند.

پروژه کاملاً رسمی «امپراتوری اوراسیا» را در نظر بگیرید، که در همان بسته «مدرنیزاسیون» لیبرال پیش می رود. سپس آن را با تزهای دکترین 77 مقایسه کنید. به ظاهر ملی ـ میهنی. و 10 تفاوت را پیدا کنید. اگر دقت کنید، حتی یک مورد را پیدا نمی کنید. بدون Okhlobystin، ما در مورد مأموریت ویژه کشور صحبت نمی کنیم؟ در مورد نیاز به قربانیان جدید برای پروژه های بوروکراتیک بعدی - مهم نیست، مدرن سازی یا مستقل؟ درباره «عدم شباهت» با اروپا، که هم برای غربی‌ها و هم برای خاک‌گرایان به یک اندازه مفید است؟

معلومه یه چیز دیگه هم این نسخه از میهن پرستی ملی ارتدوکس است، طبق طرح انتشار برچسب Okhlobystin and Co.، که باید به دزدی دریایی سیاسی پایان دهد.

به چه معناست؟

و این واقعیت که یک خط فکری بالقوه خطرناک باید به شدت توسط قانون محدود شود. و قانون به طور خاص می گوید: فقط شیطنت های جهنمی به یک ایده حق زندگی می دهد. تنها در چنین شکلی «بنتون» (بخوانید حاشیه) است که یک ایده دسترسی پیدا می کند... نه، حتی به صحنه سیاسی، بلکه فقط به صحنه تئاتر. در غیر این صورت - به هیچ وجه

چرا؟ احتمالاً به این دلیل که ارتدکس واقعی و میهن پرستی مدنی ناشی از آن می تواند به یک نیروی واقعی تبدیل شود.

بله، اتفاقا. از این گذشته ، پروژه "بازیگر ارتدکس Okholobystin" به طور کلی برای افرادی است که انتقادی فکر می کنند. اما این نقد نیز شرعی است (بخوانید اجماع). آیا خود را ارتدکس می دانید، اما از رسمی متنفرید؟ درک کنید. آیا شما یک مسیحی هستید اما عاشق فرهنگ خنده هستید؟ و آیا موافق هستید که "در زمان ما نمی توانید جدی و پرمدعا باشید"؟ تو ای دوست من بیا اینجا پیش پدر جان. در اینجا یک مثال مناسب است کشیش مدرنو همچنین یک بازیگر، سیاستمدار و نمایشگر. فقط چنین ارتدکسی در عصر زرق و برق و توییترسازی کل کشور قابل قبول است.

به طور کلی، یک پیشنهاد پیش پا افتاده. پذیرفته شد؟ باشه و سپس، به عنوان یک قاعده، نمایش آغاز می شود. برای نظم، کت‌های وانیا را می‌کشند، در هر صورت می‌پرسند روس‌ها چه کسانی هستند، آیا امپراتوری نمی‌تواند با کسی بجنگد. به یاد دارم که ولادیمیر پوزنر در کانال یک به دلایلی از او خواست چاقویی را به مخاطب نشان دهد که همانطور که معلوم شد کشیش همیشه در جیب خود حمل می کند. به نظر می رسید وانیا منتظر این لحظه بود و با کمال میل آنچه را که خواسته بود نشان داد. ولادیمیر پوزنر با ارضای کنجکاوی جدی خود ، پخش را با دستورالعمل هایی به مخاطبان پایان داد. آنها می گویند افرادی مانند وانیا نباید اجازه داشته باشند به قدرت برسند. و وانیا بی سر و صدا تریبون را ترک کرد. مثل کودکی مطیع که به رختخواب فرستاده می شود.

پس از اعلام دکترین، یک دوره تلفنی در زندگی پدر جان آغاز شد. تعرفه جدیدی در خط Beeline ظاهر شده است (ممکن است خواننده این را یک تبلیغ سرزده تلقی نکند) به نام ... "دکترین 77"

ایوان اوخلوبیستین سمت مدیر خلاقانه شرکت یوروست را دارد. الکساندر مالیس، رئیس یوروست، سپس گفت که تصویر جنجالی کشیش اوکلوبیستین به هیچ وجه نمی تواند به اعتبار شرکت آسیب برساند. کی شک کنه انگار همه چیز سر جای خودش قرار گرفت. روحانیت با موفقیت به مفهوم صحنه تبدیل شد. این قابل درک است. و مفهوم دارایی تلفن است. خب پس و این دوجمله ای نیوتن نیست. جاه طلبی های هنرمند در نهایت شکل بسیار ملموسی به خود گرفته است. یک کارخانه شمع سازی کوچک آخرین چیز در این دنیا نیست. اوخلوبیستین اما اصرار دارد که به پول علاقه ندارد، بلکه به ایده ها علاقه دارد. و این که دکترین او تلاشی برای ایفای نقش مروج یک شرکت پیشرو نیست. چه بگویم؟ همانطور که می گویند، نابغه دوست پارادوکس است.

امروز قهرمان شاهنشاهی بار دیگر در دغدغه های سیاسی غوطه ور شده است. ائتلاف آسمان که او ایجاد کرد نیاز به مراقبت خستگی ناپذیر دارد. از این گذشته، میهن‌پرست ارتدوکس ما دوباره برای چندمین بار تلاش می‌کند "دیدگاه خود را درباره هدف شخص روس و آینده روسیه" منتقل کند. چیزی که قرار است ایجاد شود، چیزی نیست، بلکه «یک مهمانی از منطق یخی امپراتوری و رویای مشترک آتشین» است. این شوخی نیست و او "درج" می کند، همانطور که آنها می گویند، نه به روشی کودکانه ... تولد مهمانی توسط یک پیانیست خاص - لوکا زاتراوکین خاص همراهی می شود. قیمت بلیط، در صورت وجود، از 700 تا 9900 روبل است. یخ و آتش این روزها ارزان نیستند.

نکته اصلی این است که ما قبلاً همه اینها را بیش از یک بار از پدر جان شنیده ایم. یعنی به معنای واقعی کلمه همه چیز در لیست است. درباره غرور ملی و "مستی ودکا". درباره مأموریت ویژه مردم روسیه که فقط به نام آن شناخته شده است. در مورد ورود به موقع رها شده است. و البته در مورد Imperium - اصلی ترین، طبق گفته Okhlobystin، زیارتگاه مردم است. بدون امپراتوری و بدون پادشاه، مردم مردم نیستند. داستان های آشنا بعدش چی؟ بعید است که او بتواند بر کسی که در پاییز بر فراز هرم نشسته است، فریاد بزند. هیچ راه فراری از دژاوو نیست. برای ژانر بوفون که Okhlobystin در آن کار می کند، تکرار مانند مرگ است. آیا این پایان «سفر خلاق» نیست؟

چه کسی می داند. اما شروع آن بسیار جالب تر است.

وانیا برای تبدیل شدن به نمادی از سبک جدید در یک لحظه، به چیزی بیش از انتصاب نیاز نداشت. اتفاقاً اگر به جای حوزه علمیه، دپارتمان بازیگری پشت سرتان باشد، کار چندان آسانی نیست. اما، همانطور که از زندگی نامه قهرمان خود می دانیم، تناسخ موفقیت آمیز بود. هیچ سوالی برای چوپان تازه نصب نشده بود. گفتند: پروردگار حکم کرد.

درجه معنوی و ستاره شدن دلقک به طور جداگانه هیچ معنایی ندارند. آنها با هم، پدر جان را مقاومت ناپذیر ساختند و چیزی را به جهان نشان دادند که تنها یک تعریف با آن مطابقت دارد - "یک برند مرد". سپس، خیلی بعد، ایوان در مورد ریاست جمهوری ناموفق خود صحبت می کند: "من کاری کردم که تلویزیون برای من مجانی کار کند."

اما همانطور که می دانید، نمی توانید به دو خدا خدمت کنید. و بنابراین، هنگامی که نجابت کلیسا به زنجیرهای سنگین برای بازیگری و آزمایشات سیاسی پدر جان تبدیل شد، او به راحتی از این بار جدا شد. با رتبه، محله، گله، وزارت. جلیقه‌هایش را درآورد و در خرقه‌ای سفید پیچیده شد و با سخنان مسیحایی پرمدعا به شبانی مردم رفت. درست قبل از انتخابات

البته، امتناع داوطلبانه یک کشیش از خدمت در نوع خود یک خیانت است. چنین چیزهایی دور ریخته نمی شود. از این گذشته ، برای حق خدمت ، کشیش ها به زندان می رفتند و گاهی اوقات تا مرگ. پدر بازنشسته اوخلوبیستین در جهت مخالف سمت راست برای خدمت حرکت کرد. و در این رابطه، سؤالات زیادی برای آن شبان بدشانس که پدر جان زمانی از دستان او انتصاب گرفت، و برای آن دسته از سازندگان تصاویری که سالها پیش ایوان اوکلوبیستین "ارتدوکس" را ایجاد کردند و او را به میزبانان برنامه ارتدکس کشاندند، مطرح می شود. کانن».

در حال حاضر، پدر جان موفق شد تکان دهنده و موعظه را با هم ترکیب کند. در تاریخ، این نوع رفتار مدت ها پیش نام خود را دریافت کرد - "حماقت". فقط این است که احمق ها، فحش های مبارک، به خاطر مسیح به دنیا سوگند یاد کردند و حقیقت کلام خدا را بی آلایش حفظ کردند. تحقیر شدند و جان خود را به خطر انداختند. در اینجا می توانیم به عنوان مثال نیکولکای معروف اسکوفسکی را به یاد بیاوریم که با عبور از مسیر خدمه ایوان وحشتناک ، تکه ای گوشت خام را زیر چرخ ها انداخت. و در پاسخ به این سوال: "این به چه معناست؟" پاسخ داد: ایواشکا در روزه داری گوشت نمی خورد، بلکه فقط گوشت انسان را می خورد.

اما کاملاً واضح است که در ظرف اوخلوبیستین همه چیز برعکس است. این خنده نیست که خلوص شکننده ایمان را می پوشاند. اما ویژگی‌های ارتدکس، کلمه‌ای که به‌موقع از کتاب مقدس درج شده است، هتک‌آلودگی از ایده‌های پر سر و صدا جهانی را می‌پوشاند. برنج زنگ می زند، سنج به صدا در می آید. و موعظه اخولبیستین ترسناک به نظر می رسد. انگار تارتوف پای پرانتزی از روی منبر صحبت می کند. اینجا حتی یک ذره حماقت واقعی و روشن وجود ندارد. چیز متفاوتی وجود دارد. محاسبه نیمه جنون.

در زیر رعد و برق شعارها، انرژی ملت به سوت می رود. شاید دقیقاً به همین دلیل است که آنها خیلی دوست دارند Okhlobystin را ببینند؟ مثل بامزه ترین عجایب. مثل یک میمون اهلی اغلب آنها توسط افرادی از جوامع ایدئولوژیکی کاملاً متفاوت و به دور از میهن پرستان مورد علاقه هستند.

خوب، موفق، امن - زمانی که احساس ملی و ایمان ملی در یک بسته پر زرق و برق، در یک گفتگوی ملایم بازیگوش دفن شود. همینطور خیلی چیزهای دیگر. وقتی بر لبان تریبون مردم هر چیزی که تصورش را بکنید است.

مثل کلیسا. مثل میهن پرستی. مثل روس ها. مثل روسیه.

همانطور که می دانید، در اوایل دهه 2000، ایوان اوخلوبیستین کشیش شد، اما پس از 10 سال این بازیگر، کارگردان و نویسنده مشهور از خدمت در کلیسا برکنار شد. در ارتباط با این شرایط، برخی از روزنامه نگاران شروع به آن کردند که آن را چیزی بیش از "لباس نشده" نامیدند. با این حال، در واقعیت همه چیز کاملاً متفاوت بود.

به ایمان آمدن و دستور گرفتن

بیایید با این واقعیت شروع کنیم که ایوان اوخلوبیستین در دهه 1990 ایمان آورد. نمایندگان اداره برنامه تلویزیونی ارتدکس "کانن" با اطلاع از این دیدگاه های هنرمند محبوب در آن زمان، اوکلوبیستین را به عنوان میزبان دعوت کردند. همانطور که الکساندر شچیپکوف در کتاب خود "بعد مذهبی روزنامه نگاری" می نویسد، "وضعیت یک مسیحی ارتدوکس، همراه با تصویر" چنین "لخت و فحش دهنده"، بینندگان زیادی را به روی پرده ها جذب کرد.

قبلاً 3 سال پس از وقایع شرح داده شده ، اوخلوبیستین رتبه کشیش را پذیرفت. او توسط اسقف اعظم ولادیمیر تاشکند و آسیای مرکزی منصوب شد. مدتی پدر جان با همسر و فرزندانش در تاشکند زندگی می کرد، اما پس از آن به مسکو بازگشت. در پایتخت، او به انجام وظایف کشیش و خدمت در کلیساهای سنت نیکلاس در زاییتسکی و سوفیای حکمت خدا در سردنیه سادوونیکی ادامه داد.

ممنوعیت خدمت

با این حال، اوخلوبیستین حتی 10 سال خدمت نکرده بود که به طور غیر منتظره، هیچ وسیله ای نداشت. رسانه های جمعیاخباری مبنی بر برکناری پدر جان از وزارت ظاهر شد کلیسای ارتدکس. او از پوشیدن روسری و صلیب کشیش منع شده بود. بر اساس گزیده ای از قطعنامه کریل پاتریارک مسکو و تمام روسیه که در وب سایت رسمی پاتریارسالاری مسکو منتشر شده است، این تصمیم مطابق با قوانین مذهبی اتخاذ شده است که بیان می کند بازیگری و کشیش ناسازگار هستند.

در همین حال، همانطور که دیکان آندری کورایف در سال 2015 در لایو ژورنال نوشت، هیچ کس Okhlobystin را حذف نکرد. این هنرمند به طور موقت از وزارت کنار گذاشته شد تا بتواند به نفع کلیسا یا به نفع حرفه بازیگری خود فکر کند و انتخاب نهایی را انجام دهد. قابل توجه است که خود ایوان اوخلوبیستین در نوامبر 2009 ، زمانی که تصمیم گرفت به سینما بازگردد ، طوماری را به پدرسالار ارسال کرد.

دلایل درخواست

اوخلوبیستین در یکی از مصاحبه های خود برکناری خود را از خدمت نوعی "جریمه" نامید، اما این اقدام را منطقی دانست. این هنرمند در پایان گفت: برای قطع انتقادهای بی انگیزه در حین فیلمبرداری یک فیلم.

با این حال، نویسندگان کتاب «انسان و کلیسا: مسیر آزادی و عشق»، الکسی اومینسکی و اتری چالانزیا، پیشنهاد می‌کنند که اوخلوبیستین به دلیل انتخاب بازیگری، درخواستی به پدرسالار ارائه نکرده است. Uminsky و Chalandzia مطمئن هستند که همه چیز در مورد کاهش اشتیاق است. «زمان می گذرد، و لذت کشیشی، مانند هر شناخت اولیه، مانند عشق، ناپدید می شود. آغاز می شود زندگی روزمره..." - نویسندگان می نویسند.