صفحه اصلی / برای یک پسر / کنفوسیوس فیلسوف چینی باستان. کنفوسیوسیسم یک دکترین فلسفی باستانی چین است "کنفوسیوس و دکترین او درباره دولت"

کنفوسیوس فیلسوف چینی باستان. کنفوسیوسیسم یک دکترین فلسفی باستانی چین است "کنفوسیوس و دکترین او درباره دولت"

آموزه های کنفوسیوس

احیای کشور چین در مرزهای تمدن سابق (ایالت ژو) نیازمند یک دین سراسری بود. آنها همانطور که می دانیم در اواسط هزاره 1 قبل از میلاد. ه. دو تا به یکباره ظاهر شدند - تائوئیسم و ​​کنفوسیوس. حدس زدن این که هر دو نظام دینی ( اگرچه کنفوسیوسیسم به طور سنتی یک ایدئولوژی دولتی در نظر گرفته می شود تا یک مذهب) به منظور انطباق سیستم اعتقادات قبیله ای سابق با شرایط جدید که در آن امپراتوری آسمانی خود را به دلیل درگیری های داخلی تکه تکه می دید پدید آمد. فقط تائوئیسم بیشتر منعکس کننده آرزوهای مردم عادی (که برای مدت طولانی در سیستمی از باورهای باستانی زندگی می کردند) و کنفوسیوسیسم - "نخبگان" که به دنبال بازگرداندن تمرکز قدرت بودند.

با توجه به ظهور همزمان تائوئیسم و ​​کنفوسیوس، که هر دو از سیستم مفاهیم مذهبی چین باستان به ارث برده اند (حکیمان در پادشاهی میانه حتی قبل از کنفوسیوس ترجمه نشده بودند) - مفاهیم اساسی در تائوئیسم و ​​کنفوسیوس (مانند دائو، دو غیره) از باستانی پیش از کنفوسیوس گرفته شده اند و از نظر شکل منطبق هستند. اما در عین حال، آنها اغلب در معنای درک خود متفاوت هستند. به طور کلی، پویایی را در نظر بگیرید توسعه دینیساکنان امپراتوری آسمانی همیشه نیاز به تعامل با آیین کنفوسیوس و تائوئیسم دارند که بعداً بودیسم نیز به آنها اضافه شد.

به عنوان مثال، یکی از آثار عرفانی مهم سنت باستانی، کتاب معروف « من چینگ» (« کتاب تغییرات") ، همانطور که عموماً تصور می شود ، در پایان هزاره دوم قبل از میلاد نوشته شده است. e.، اگرچه خود موضوع آن خیلی زودتر مطرح شد. " من چینگ«به عنوان یک کتاب فالگیر در نظر گرفته می شد که برای پیش بینی طغیان رودخانه ها و نتیجه نبردها، سرنوشت یک فرد و رویدادهای بزرگ استفاده می شد. اعتقاد بر این است که کنفوسیوس خود تفسیرهایی بر بخش اصلی این کتاب نوشته است که به نام " دوازده بال" در همان زمان، در زمان کنفوسیوس، معیار درک نمادگرایی " من چینگ«از دست رفت و نیاز به تفسیر آن مطابق با نیاز به اتحاد امپراتوری پدید آمد.

کنفوسیوس (کنگ تزو) متولد 551 ق.م. ه. در شرق چین در شاهزاده لو. پدرش از خانواده ای اصیل اما فقیر و حاکم یکی از نواحی شاهزاده بود. فیلسوف آینده در سه سالگی پدر و در 17 سالگی مادرش را از دست داد. کنفوسیوس از دوران جوانی خود از فکر سازماندهی مجدد جامعه چین رنج می برد و ایجاد " یک ایالت منصفانه ایده آل که در آن همه خوشحال خواهند بود" او در تلاش برای تحقق ایده خود، به طور گسترده در سراسر کشور سفر کرد و خدمات خود را به عنوان وزیر به پادشاهان و شاهزادگان چینی ارائه داد. کنفوسیوس درگیر اصلاحات بود زندگی عمومیارتش، امور مالی، فرهنگ، اما هیچ یک از تعهدات او هرگز به پایان نرسید - چه به دلیل پیچیدگی خود ایده، و چه در نتیجه مخالفت دشمنانش. حکمت به کنفوسیوس شهرت زیادی دست یافت و مردم از سراسر کشور به سوی او هجوم آوردند و می خواستند شاگردان او شوند. پس از مرگ او، آموزه‌های کنفوسیوس توسط شاگردانش در کتاب ثبت شد. گفتگوها و اظهارات" فیلسوفان تأثیر زیادی در شکل گیری آیین کنفوسیوس داشتند منسیوس(372–289 قبل از میلاد) و سون تزو(313-238 قبل از میلاد).

اساس این مکتب را می توان از زبان مؤسس آن بیان کرد: حاكم بايد حاكم باشد، بزرگوار بايد بزرگوار باشد، پدر بايد پدر باشد، پسر بايد پسر باشد " امپراتور، طبق آیین کنفوسیوس، است پدر کل کشورو رعایای او باید از او باشند بچه های وفادار. این «فیلسوفان» کل جمعیت کشور را به دو دسته تقسیم کردند 4 دسته (نوعی نمونه اولیه دوردست از کاست های هندو ):

1. افرادی که از بدو تولد عقل دارند;

2. افرادی که می توانند خرد کسب کنند;

3. افرادی که در درک مطلب مشکل دارند.

4. قومی که از فراگیری حکمت یا کسب علم ناتوان است.

ما بارها و بارها با این نوع «طبقه بندی» اجتماعی در جوامع مختلف برده دار مواجه شده ایم: یونان باستانبه هند مدرن

اساس تعلیم و تربیت بر اساس آیین کنفوسیوس این است پایبندی دقیق به مراسمکه نمایانگر خارجی است بیان وظیفه، عشق، فداکاری" هر چه اجرای یک مراسم خاص پیچیده تر و دقیق تر باشد، بهتر مورد توجه قرار می گیرد. بنابراین، همه روابط در خانواده، یا در محل کار و یا در جامعه باید بر اساس تشریفات باشد. هدف در آیین کنفوسیوس این است به دست آوردن شخصیت یک شوهر نجیب"یعنی شخصی که" وفادار، منصف، فداکار به امپراتور و مهربان با مردم" شما می توانید با قدرت خود به این امر برسید. از طریق اجرای مراسم .

در عین حال، افرادی که به گفته کنفوسیوس، باید در حالت تحقیرآمیز باشد، زیرا به نظر او این خواست بهشت ​​است ، نمی تواند به فضیلت دست یابد و از این رو ملزم به اطاعت کورکورانه از اشراف است. برای اینکه مردم تصمیم نگیرند حکمت بیاموزند، باید تمام زندگی آنها با تشریفات تشریفاتی سازماندهی شود.

ظاهراً کنفوسیوس ملحد بود و در مقوله‌های امپراتوری می‌اندیشید و مذهب (ایدئولوژی) برای او فقط وسیله‌ای برای نگه‌داشتن جمعیت در نظم شاهنشاهی بود. جای تعجب نیست که پس از مرگ او چنین ایدئولوژی دولتی مورد تقاضای بالاترین "نخبگان" امپراتوری آسمانی بود. کنفوسیوس عرفان و ارواح را نمی شناخت، او نسبت به خرافات و گمانه زنی های متافیزیکی بدبین بود. او گفت: ما نمی دانیم زندگی چیست، چگونه می توانیم بفهمیم که مرگ چیست؟" جای تعجب نیست که آیین کنفوسیوس همه چیز مبهم، ناخودآگاه، متعلق به حوزه احساسات غیرقابل کنترل توسط ذهن را کنار گذاشته است. اما همه اینها به وجود خود ادامه دادند، چه خرافات مردم عادی و چه جستجوهای فلسفی خلاقانه تفکر و جستجوی افراد.

با ادای احترام به فرهنگ باستانی چینی ها، دینداری آنها، به منظور سازماندهی بهتر زندگی تشریفاتی در تمام حوزه های آن بدون استثنا، آیین کنفوسیوس، مانند سایر آموزه های شرقی، وجود ارواح، شیاطین و خدایان را به رسمیت شناخت. نقش عظیمبازی های فرقه اجدادی طبق این فرقه، اجداد متوفی ارتباط فعالی بین دنیای ارواح و مردم برقرار می کنند. بدون مشورت با ارواح اجداد متوفی، حتی یک اقدام جدی انجام نشد.

یکی از ویژگی های اصلی امپریالیسم چین این است که از دوران باستان برده داری عمیق تا مفهوم " عدالت عالی «معنی برده داری سرمایه گذاری شد.آیین کنفوسیوس این معنای «عدالت» را در طول دو هزار و نیم سال حمل کرد و پیوسته به ژنتیک مردم تمدن چین وارد شد. تائوئیسم که به موازات آیین کنفوسیوس وجود داشت، بود اولا،برای اقشار مختلف مردم متفاوت است (برای معدود «حکما» و «نخبگان» که از آنها حمایت می‌کردند، تائوئیسم سیستمی از مشوق‌ها برای «عدالت» پس از مرگ - «جاودانگی» بود؛ و برای مردم عادی، تائوئیسم سیستمی از خرافات است. که مکمل نظام تشریفات امپراطوری است، اما بر اساس عرفان دینی برای جمعیت). دوما، تائوئیسم مجبور شد با کنفوسیوسیسم سازگار شود و از همان قرنهای اولیه وجود موازی خود "زبان مشترکی پیدا کردند" - هر دو از معنای مفهوم حمایت کردند. عدالت” به معنایی که کنفوسیوس در آن قرار داده است.

کنفوسیوس و پس از او بالاترین "نخبگان" دولتی با شناخت تنها تخطی واقعی سلسله مراتب امپراتوری زمینی (که بر اساس اصل طبقاتی بود، مانند هندوستان)، به زیردستان خود پایبند بودند و به آنها آموزش دادند که به قوانین "قوانین" پایبند باشند. ” آنها ایجاد کردند که نقض آن مجازات بود و برای خدمت صادقانه - تشویق. بنابراین، به موازات انگیزه‌های مذهبی تائوئیست که «معنای زندگی» را بیان می‌کرد، یک سیستم قدرتمند از مشوق‌های اجتماعی وجود داشت. برای همه مناسبت ها" هر دو مدار مشوق‌ها با هم هماهنگ عمل می‌کردند و «زامبی‌سازی» قابل اعتماد زیردستان از همه اقشار جامعه را تضمین می‌کردند. در همان زمان، بالاترین "نخبگان" امپراتوری بر امپراتوری آسمانی حکومت کردند و برای خود تصویر " حکیمان منصف سختگیر "شخصیت بخشیدن" بالاترین حکمت بهشت"، که اصلی آن به عنوان کنفوسیوس شناخته شد. درباره او تقریباً چنین گفته شده است که می توان آن را در یک قطعه کوتاه بیان کرد:

«حکیم در خدمت، سختگیر است، اما با همه به همان اندازه مهربان و صمیمی است، شاد و با دوستانش همیشه خلق و خوی یکنواخت دارد. او معاشرت با خردمندان را ترجیح می دهد، اما بی خردان را تحقیر نمی کند. در یک خانواده، مرد عاقل همه خانواده خود را به یک اندازه دوست دارد. او هیچ مورد علاقه ای ندارد اگر کسی با گفتار یا کردار حکیمی را آزرده خاطر کند، خشم و عصبانیت از خود نشان نمی دهد. حال حکیم هر چه باشد، به هر طریق ممکن می کوشد برای وطن یا هموطنان مفید باشد. او پس از انجام خدمت، به آن مباهات نمی ورزد، بلکه متواضعانه و صبورانه منتظر عذاب آن است. اگر برای ثواب از او بگذرند، غر نمی زند و شکایت نمی کند. ستایش افراد صادق، آگاهی از اینکه او به نیکی انجام داد - اینها برای او چاپلوس ترین پاداش ها هستند. اگر به او ثواب افتخار داده شود، مغرور نیست و همچنان در دسترس همگان است. او هیچ حسادت، تکبر یا تحقیر نمی شناسد - او در هماهنگی با همه زندگی می کند. دومی باعث جلب لطف جهانی نسبت به او می شود. سرچشمه اصلی خرد، عشق و شفقت نسبت به تمام بشریت است.»

اصول مشابه روابط "از بالا به پایین" در امپراتوری آسمانی نفوذ کرد: زیردستان معمولاً فریادهای تحقیرآمیز یا سرزنش های هیستریک را از "حکیمان" برتر خود نمی شنیدند. «خردمندان» با آرامش زیردستان خود را به دلیل نقض نظم برده‌داری شاهنشاهی تنبیه می‌کردند و زیردستان مجازات‌ها را به‌عنوان امری طبیعی و نیز با آرامش و با رعایت قوانین جهانی رفتار و آداب می‌پذیرفتند. چنین روابطی از اومانیسم تقلید می کرد که ظاهراً در کل امپراتوری آسمانی "از بالا به پایین" نفوذ کرد: هر چه "بالاترتر" ، خرد بیشتر ، بنابراین تسلیم شدن به برتر نیز به عنوان حکمت شناخته شد و "رحمت" یک برتر. (حتی اگر مجازات جرمی باشد) در نظر گرفته شد محبت و شفقت نسبت به مجرم. و چنین سیستمی از روابط تا به امروز در پادشاهی میانه کار می کند و کار می کند.

آموزه های کنفوسیوس به شرح زیر است: سه روابط درست »: حاکم بر رعایا، پدران به فرزندان، شوهران به زنان.علاوه بر این، دارای یک اصل پایبندی دقیق به " پنج فضیلت یا وظیفه عالی»: « عشق به انسان، یعنی شفقت نسبت به هم نوعان خود بدون تمایز، سپس عدالت یا دادن حق خود بدون جانبداری، اطاعت از قوانین موجود و رعایت شعائر ثابت دین مسلط، راستگویی، یعنی بیزاری مداوم. از هر باطل و بالاخره وفاداری و صداقت همیشه و در همه چیز.»

کنفوسیوس در این روابط و "فضیلت ها" دید خوشبختی نسل بشرو با تجهیز آنها به تشریفات شناخته شده، خود " دکترین اخلاقی" اصل اصلی این "اخلاق" عدم وجود سرگرمی، تعادل در فعالیت، حفظ و رعایت میانه در همه اعمال - اعتدال و خویشتن داری همیشه و در همه چیز و در نتیجه آرامش و متانت است. به گفته کنفوسیوس، یک شخص باید در همه چیز به میانه پایبند باشد: او نباید خشم بیش از حد یا عشق بیش از حد داشته باشد، نباید بیش از حد در غم و اندوه افراط کند و از شادی لذت نبرد - در یک کلام، باید داشته باشد. غیبت کاملافراط و سرگرمی ها در روابط اخلاقی با افراد دیگر نیز همین امر باید رعایت شود، یعنی: سعی کنید آنچه را که برای خود نمی خواهید برای دیگران ایجاد نکنید، بنابراین هماهنگی را در اینجا نیز حفظ کنید» - اصل اصلیکنفوسیوسیسم

همه بقیه" فضایل اخلاقی” به همان آغاز آورده می شوند. چینی " عدالت و صداقت، وفاداری به خود و کلام، اخلاص به عنوان اساس روابط مسالمت آمیز و حسنه در زندگی عمومی و وسیله ای برای رفع سوء تفاهم، اطاعت و احترام به بزرگان، حلم، صبر و در نهایت ادب با همه بدون استثنا.«مستقیماً با آغاز وسط یا هارمونی مرتبط هستند. این خویشتن داری در تمامی مظاهر اخلاقی، البته در لذات نفسانی قیودی را تعیین می کند.

تمام ویژگی های فوق "اخلاق" چینی که توسط آن تقویت می شود روح و نامهکنفوسیوسیسم - اگر فرض کنیم که مردم در جامعه ای منصفانه زندگی می کنند که در آن نوع روان انسان غالب است، به خودی خود خوب هستند. اما در مورد امپراتوری آسمانی (چه در گذشته و چه در حال) نمی توان همین را گفت. بنابراین، ما دوباره با انواع دیگری از تقلید شرقی از رفتار خوب سر و کار داریم، که در واقع ادب یک ربات زیستی "مهربان" "زامبی" است که به طور قابل اعتمادی در سلسله مراتب چینی جمعیت - نخبگان گنجانده شده است. واضح است که "مهربانی" "زامبی" در لحظه ای به پایان می رسد که او با تهدیدی برای امنیت خود و بنابراین تهدیدی برای امنیت جمعیت امپراتوری - "نخبه گرایی" روبرو می شود.

به محض اینکه یک "زامبی" با این موضوع روبرو می شود، از مهربانی دست می کشد و به ابزاری خطرناک برای محافظت از سلسله مراتب برده داری تبدیل می شود، در حالی که عملکردهای هدف گذاری آن را انجام می دهد که ذاتی ژنتیک و معنویت "زامبی" است. دوران باستان دکترین میانه یک محرک ایدئولوژیک است که کل زندگی خارجی چینی ها، کل شیوه زندگی آنها، کل سیستم سیاسی و همچنین وضعیت اخلاقی و معنوی ساکنان امپراتوری آسمانی را تعیین و پوشش می دهد. به منظور ریشه یابی این آموزه، آیین کنفوسیوس یک کد کامل از آیین ها را ایجاد کرد - به اصطلاح. تشریفاتتشریفاتبازدارنده هستند - تجویز به "زامبی" چه زمانی و چگونه باید عمل کندزمان معلوم و تحت شرایط خاصی به همین دلیل است که یک "زامبی" همیشه ظاهراً رفتار می کندشرافتمندانه و با وقار و تحت شرایط خاصی به همین دلیل است که یک "زامبی" همیشه ظاهراً رفتار می کند«پرهیز از هر گونه درگیری، نزاع و بدرفتاری. در صورت تهدید برای نظم امپراتوری، "زامبی ها" نیز " طبق تشریفات از این دستور دفاع خواهد کرد. و فقط در موارد غیر استانداردی که توسط مراسم پیش بینی نشده است، ممکن است شکستی رخ دهد که "زامبی" را از "بیرون آورد""، آشکار ساختن نادرستی مهربانی تقلیدی جمعیت - "نخبه گرایی". برای جلوگیری از این اتفاق، عالی ترین سلسله مراتب امپراتوری و «حکیمان» حامی آن تلاش کردند تا نظام تشریفات را به موقع با وضعیت متغیر بیرونی و درونی (در رابطه با نظم شاهنشاهی) تطبیق دهند.

آیین کنفوسیوس این را می آموزد مراسم ارتباط بین آسمان و زمین را نشان می دهد، نظم بین مردم را تأیید می کند، که آنها از بدو تولد در یک فرد ذاتی هستند و فقط یک شکل خارجی مصنوعی را تشکیل نمی دهند.. این را آموزش می دهد تشریفات بر اساس تمایز اشیاء بر حسب شأن پایین یا بالاترشان، بر تنوع طبیعت که در همه جا مورد توجه است، استوار است و به همین دلیل مقررات مختلفی در مورد لباس، ازدواج، تشییع جنازه، قربانی، تقدیم به دربار، رابطه بین حاکم و مقامات او، پدر و فرزندان، بزرگتر و کوچکتر، زن و شوهر و در نهایت، بین دوستان.

از کتاب اسطوره ها و افسانه های چین توسط ورنر ادوارد

نویسنده

برگرفته از کتاب رمز مخفی کنفوسیوس نویسنده ماسلوف الکسی الکساندرویچ

نویسنده کایزوکا شیگکی

فصل 1 تولد کنفوسیوس کنفوسیوس در حدود زمستان 552 قبل از میلاد متولد شد. ه. (در بیست و پنجمین سال سلطنت لو شیانگ گان، که بیستمین فرمانروای سلطنت بود که از بنیانگذار، بو کین شروع شد). نام پدرش شو هه (یا شولیانگ هه) بود و در روستای زو زندگی می کرد.

از کتاب کنفوسیوس. اولین معلم امپراتوری آسمانی نویسنده کایزوکا شیگکی

فصل 2 تبارشناسی کنفوسیوس بر اساس «یادداشت های تاریخی»، اجداد کنفوسیوس در ابتدا از شاهزاده سونگ، که نود کیلومتری جنوب غربی لو قرار داشت، مهاجرت کردند. علاوه بر این، این منبع نام پدربزرگ کنفوسیوس - فانگشو را آورده است. در شی بن، کتاب انساب، جایی که

از کتاب کنفوسیوس. اولین معلم امپراتوری آسمانی نویسنده کایزوکا شیگکی

فصل 3 جوانی کنفوسیوس به دلیل شناخت بی قید و شرط منشأ کنفوسیوس از خانواده معروف، که خانواده را به یک قبیله اصیل از شاهزاده سونگ ردیابی کردند ، آنها شروع کردند به این باور که او در شرایط مناسب یک اشراف زندگی می کند. زندگی نامه نویسانی مانند لین یوتانگ که انتقادات جدیدی نوشت

از کتاب کنفوسیوس. اولین معلم امپراتوری آسمانی نویسنده کایزوکا شیگکی

فصل چهارم تعلیم و تربیت کنفوسیوس کنفوسیوس به یاد آورد که در سن پانزده سالگی (در سال 538 قبل از میلاد) اراده خود را به یادگیری معطوف کرد. با این حال، در گفته ها و سایر منابعی که در دسترس ماست، تقریباً چیزی در مورد اینکه استاد او کیست، چه چیزی و چگونه به کنفوسیوس آموزش داده است، گفته نشده است. شاید،

از کتاب سنت های عامیانهچین نویسنده مارتیانوا لیودمیلا میخایلوونا

تولد کنفوسیوس تولد فیلسوف و مربی بزرگ چینی کنفوسیوس در چین به عنوان روز معلم جشن گرفته می شود. مراسم باشکوهی به مناسبت این عید همه ساله در 28 سپتامبر برگزار می شود و سالی دو بار جشن تولد این حکیم معروف برگزار می شود.

از کتاب چین. تاریخ کشور توسط کروگر راین

فصل 6. از کنفوسیوس تا امپراتوری انتخاب یک مرز قبل از میلاد. e./n. ه. بین به اصطلاح باستانی و دنیای مدرنتصور دیواری را ایجاد می کند که در پشت آن خطوط یک نیمه انسان که تا سال 1 پس از میلاد وجود داشته است به طور مبهم قابل مشاهده است. ه.، هنگامی که او کاملاً آماده شد،

از کتاب تاریخ و نظریه ادیان نویسنده پانکین اس اف

16. پیروان کنفوسیوس منسیوس جانشین کنفوسیوس بود و از آیین کنفوسیوس در برابر حملات سایر مکاتب آن زمان دفاع کرد. به عنوان بخشی از توسعه آیین کنفوسیوس، منسیوس این مفهوم را توسعه داد طبیعت انسان; او افکار کنفوسیوس را در مورد حسن اخلاق و نگرش توسعه داد

نویسنده واسیلیف لئونید سرگیویچ

ایده‌آل اجتماعی کنفوسیوس اکنون اجازه دهید به تحلیل آموزه‌های فیلسوف بپردازیم، در درجه اول به اخلاق اجتماعی او، که نقش مهمی در دیدگاه‌های کنفوسیوس داشت. کنفوسیوس با انتقاد از عصر خود و قرار دادن قرون گذشته به عنوان الگو، بر اساس

برگرفته از کتاب فرقه ها، ادیان، سنت ها در چین نویسنده واسیلیف لئونید سرگیویچ

کیش کنفوسیوس موفقیت های کنفوسیوس در هان و چین پس از هان، تبدیل عقاید، نهادها و فرقه های اساسی کنفوسیوس به چینی و شکل گیری تمدن جدید عمدتاً کنفوسیوس بر اساس تمدن چین باستان - همه اینها.

نویسنده واسیلیف لئونید سرگیویچ

اخلاق جدید کنفوسیوس حفظ دقیق سنت و دگرگونی قاطع آن - این دو در بردار متضاد هستند، اما در روش‌های هدف‌گذاری معلم متحد هستند، که زودتر و بهتر از دیگران به فرآیندهایی که در ژو چین می‌دید، پی بردند. در

از کتاب چین باستان. جلد 3: دوره ژانگو (قرن V-III قبل از میلاد) نویسنده واسیلیف لئونید سرگیویچ

فلسفه کنفوسیوس کنفوسیوس یک فیلسوف به معنای متعارف کلمه نبود. متافیزیک یا کیهان شناسی، فلسفه طبیعی یا هستی شناسی، عرفان یا منطق به سادگی برای او وجود نداشت (همانطور که همه اینها در شانگ ژو چین و قبل از آن وجود نداشت). نسبت به آن بی تفاوت بود

از کتاب الهیات تطبیقی. کتاب 6 نویسنده تیم نویسندگان

آموزه های کنفوسیوس و تائوئیسم دشوار نیست حدس بزنیم که آموزه میانه به راحتی با خط مشی محبوب تائوئیست «یین یانگ» «هماهنگ» می شود و ظاهراً این خط مشی محبوب تائوئیسم ادای احترام به تفکر امپراتوری کنفوسیوس است. . به یاد داشته باشیم که محققینی وجود دارند

برگرفته از کتاب تاریخ عمومی ادیان جهان نویسنده کارامازوف ولدمار دانیلوویچ

زندگی نامه و آموزه های کنفوسیوس کونزی (استاد کان) (551-479 قبل از میلاد)، ملقب به ژونگنی، در اواخر دوره چونکیو در پادشاهی لو به دنیا آمد. فیلسوف مشهور آینده نسب خود را به یک خانواده اشرافی باستانی می رساند. کنفوسیوس پدرش را در اوایل کودکی از دست داد، در فقر زندگی کرد و

در کل تاریخ چین، هیچ کس نتوانسته شکوه کنفوسیوس را تحت الشعاع قرار دهد.

او نه کاشف بود و نه مخترع، اما همه ساکنان این سیاره نام او را به لطف آموزه های برجسته فلسفی او می دانند.

از زندگی نامه کنفوسیوس:

اطلاعات کمی در مورد این مرد برجسته وجود دارد، اما این مانع از این نمی شود که باور کنیم کنفوسیوس یک شخصیت تأثیرگذار در توسعه چین است.

کنفوسیوس (نام واقعی کنگ کیو) حکیم و فیلسوف باستانی چین است. او در حدود سال 551 قبل از میلاد به دنیا آمد. ه. مادرش یان ژنگ زی صیغه بود و در آن زمان فقط 17 سال داشت. پدر شولیانگ او در آن زمان 63 ساله بود. این پسر در بدو تولد نام کونگ کیو داده شد. وقتی بچه یک سال و نیم بود پدرش فوت کرد.

پس از مرگ پدر کنفوسیوس کوچولو، نزاع های جدی بین دو همسر و صیغه جوان رخ داد که مادر پسر را مجبور به ترک خانه کرد. یان ژنگ زی پس از نقل مکان به شهر کوفو، به تنهایی با پسرش زندگی کرد. کنفوسیوس دوران کودکی سختی داشت. مادر یان ژنگ زی در مورد اجداد او و فعالیت های بزرگ آنها صحبت کرد. این یک انگیزه بزرگ برای به دست آوردن عنوان بزرگی بود که از دست رفته بود. کنفوسیوس با گوش دادن به داستان های مادرش در مورد پدرش و خانواده اشرافی اش فهمید که برای اینکه شایسته خانواده باشد باید خود را آموزش دهد.

برای شروع، او اساس سیستم آموزشی اشراف جوان - شش هنر - را مطالعه کرد. در این کار او موفق شد و به سمت مدیر رسمی انبارها منصوب شد و سپس - مسئول امور دام. در حدود 19 سالگی ازدواج کرد و صاحب دو فرزند شد.

من حرفه ای موفقاو حدود 20 سالگی شروع کرد. در همان زمان، کنفوسیوس به رسمیت شناخته شد و یک آموزه کامل ایجاد کرد - کنفوسیوسیسم، که دارای اهمیت زیادی داردبرای توسعه چین او مؤسس اولین دانشگاه شد و قوانینی برای همه طبقات نوشت. او 4 رشته ادبیات، زبان، سیاست و اخلاق را در مدرسه خصوصی خودش تدریس می کرد که همه کسانی را که می خواستند از طبقه و ثروت مادی استقلال داشته باشند، می پذیرفت.

در حدود سال 528 قبل از میلاد مادرش می میرد و طبق سنت باید 3 سال کار دولتی را ترک کند. در این دوره، کنفوسیوس کاملاً در افکار ایجاد یک حالت ایده آل غوطه ور بود.

هنگامی که کنفوسیوس 44 ساله بود، کرسی سلطنت لو را به دست گرفت. او در پست خود بسیار فعال بود و سیاستمداری با تجربه و ماهر بود. +به زودی تغییرات بزرگی در کشور آغاز شد. سلطنت پایدار سلسله ها با مقامات فاسد و حریص جایگزین شد و درگیری های داخلی آغاز شد. کنفوسیوس که متوجه ناامیدی خود شد، استعفا داد و به همراه شاگردانش سفر به دور چین را آغاز کرد. او در این زمان سعی کرد عقاید خود را به گوش دولت های استان های مختلف برساند. کنفوسیوس همراه با پیروانش شروع به موعظه کرد دکترین فلسفی. ایده او موعظه دانش به فقرا، شخم زن، پیر و جوان بود.

کنفوسیوس برای تحصیل خود هزینه اسمی می گرفت و با بودجه اختصاص یافته توسط دانشجویان ثروتمند زندگی می کرد. او شروع به تدریس به دانش‌آموزان جدید و نظام‌بندی کتاب‌های باستانی شی جین و آی جین کرد. خود دانش آموزان کتاب لون یو را گردآوری کردند. این کتاب به کتاب اساسی کنفوسیوسیسم تبدیل شد که حاوی سخنان، یادداشت ها و اقدامات معلم خود است.

در حدود 60 سالگی، سرگردانی خود را به پایان رساند، کنفوسیوس به وطن خود بازگشت که تا زمان مرگش آن را ترک نکرد. بقیه عمرش روی آثارش کار می‌کند: «کتاب‌های ترانه‌ها»، «کتاب‌های تغییرات» و بسیاری دیگر. + جالب اینجاست که طبق گفته دانشمندان، او تقریباً 3000 شاگرد داشت، اما تقریباً 26 نفر به نام هستند.

گرچه آیین کنفوسیوس یک دین تلقی می شود، اما ربطی به الهیات ندارد. این منعکس کننده اصول ایجاد یک جامعه هماهنگ است. قانون اساسی که کنفوسیوس فرموله کرد این است: «آنچه را برای خود نمی‌خواهی با کسی انجام نده». +کنفوسیوس در سال 73 درگذشت و قبل از آن مرگ قریب الوقوع خود را پیش بینی کرد که به شاگردانش گفت. او در حدود سال 479 درگذشت و این عقیده وجود دارد که قبل از آن فقط 7 روز خوابیده است. او را در قبرستانی به خاک سپردند که قرار بود پیروانش در آنجا دفن شوند. +در محل خانه پس از مرگ او معبدی ساخته شد که بیش از یک بار بازسازی شد و بر مساحت آن افزوده شد. خانه کنفوسیوس از سال 1994 تحت حمایت یونسکو است. در چین مرسوم است که جایزه کنفوسیوس را برای دستاوردهای در زمینه آموزش می دهند.

البته تا حدی افسانه هایی در مورد زندگی و زندگینامه کنفوسیوس ساخته شده است، اما واقعیت تأثیر آموزه های او بر نسل های آینده را نباید دست کم گرفت.

او یکی از اولین کسانی بود که ایده ساختن یک جامعه بسیار اخلاقی و هماهنگ را مطرح کرد. تدریس او چنان استقبال گسترده ای در بین مردم پیدا کرد که به عنوان یک هنجار ایدئولوژیک در سطح دولتی پذیرفته شد و تقریباً 20 قرن محبوبیت داشت. درک درس های کنفوسیوس برای همه آسان است، احتمالاً به همین دلیل است که آنها به طور مؤثر به مردم الهام می بخشند.

کنفوسیوس یک فرد معمولی بود، اما آموزه های او اغلب دین نامیده می شود. گرچه مسائل الهیات و الهیات به این صورت برای آیین کنفوسیوس اصلاً مهم نیست. همه آموزش ها بر اساس اخلاق، اخلاق و اصول زندگی تعامل انسان با انسان است.

25 حقایق جالباز زندگی کنفوسیوس:

1. شجره نامه کنفوسیوس با قدمتی تقریبی 2500 ساله، طولانی ترین شجره نامه در جهان است. تا به امروز، این درخت 83 نسل از قبیله کنفوسیوس را در بر می گیرد.

2. کنفوسیوس با نام‌های «حکیم بزرگ»، «خردترین معلم رفت»، «اولین معلم» و «معلم همیشه نمونه» نیز شناخته می‌شود.

3. کیو ("Qiū"، به معنای واقعی کلمه "تپه") نام واقعی کنفوسیوس است که در بدو تولد به او داده شده است. نام دوم معلم ژونگ نی (仲尼Zhòngní) بود، یعنی "دوم خاک رس".

4. آیین کنفوسیوس که توسط کنفوسیوس پایه گذاری شد و توسط پیروان او توسعه یافت، یکی از گسترده ترین و قدیمی ترین آموزه های چین و سراسر جهان است.

5. قوانینی که کنفوسیوس صادر کرد بر اساس آموزه های او بود و چنان موفقیت آمیز بود که جنایت در پادشاهی لو نقش بر آب شد.

6. کنفوسیوس معتقد بود که هر شهروندی باید به اجداد خود احترام بگذارد و به آنها احترام بگذارد.

7. کنفوسیوس در 19 سالگی با دختری به نام کی کوان شی از خانواده کی ازدواج کرد که در پادشاهی سونگ زندگی می کردند. یک سال بعد صاحب پسری شدند که لی نام داشت.

8. کنفوسیوس در 50 سالگی (501 قبل از میلاد) سمت قاضی را بر عهده گرفت. تمام قانون و نظم پادشاهی لو در دستان او متمرکز بود.

9. شاگردان کنفوسیوس بر اساس گفته ها و گفتگوهای معلم کتاب «سی شو» یا «چهار کتاب» را تدوین کردند.

10. «قانون طلایی» کنفوسیوس می‌گوید: «آنچه را برای خود نمی‌خواهی با دیگران انجام نده». او همچنین به این ضرب المثل نسبت داده شده است: "آنچه را که نمی توانید برای خود انتخاب کنید، به دیگران تحمیل نکنید."

11. نام "کنفوسیوس" در اواخر قرن شانزدهم در نوشته‌های مبلغان اروپایی به وجود آمد، که بنابراین ترکیب کنگ فوزی (به چینی: 孔夫子، پین‌یین: Kǒngfūzǐ) را در لاتین (لات. Confucius) منتقل کردند. بیشتر اوقات 孔子 (Kǒngzǐ) با همان معنی "معلم [از قبیله / نام خانوادگی] کون" استفاده می شود.

12. از نظر کنفوسیوس، انسان باید بر خود غلبه کند و شخصیت خود را از طریق اخلاق و انسانیت پرورش دهد و بربر و خودخواه را در درون خود نابود کند.

13. طبق گزارش کمیته نسب شناسی خانواده کنفوسیوس که در هنگ کنگ و چین فعالیت می کند، کتاب های شجره نامه ای که فرزندان کنفوسیوس را فهرست می کنند، بزرگترین کتاب های جهان محسوب می شوند: تعداد آنها 43 هزار صفحه و شامل نام بیش از 2 میلیون نفر است.

14. کنفوسیوس به مدت پنج سال به عنوان قاضی خدمت کرد، اما دسیسه های منتقدان کینه توز منجر به استعفای او در سال 496 قبل از میلاد شد.

15. کنفوسیوس به تدریس بازگشت و طی 12 سال بعد به عنوان معلم عشق و احترام جهانی را به دست آورد.

16. او معتقد بود که نخبگان کشور به یک نمونه مثبت برای بقیه ملت تبدیل خواهند شد. بنابراین صلح و هماهنگی در جامعه حاکم خواهد شد.

17. صداقت، حسن نیت، تواضع، ادب و عقل سلیم را از مهمترین صفات انسانی می دانست. کنفوسیوس رهبران مردم را تشویق کرد که الگوهای رفتار خوب باشند.

18. کنفوسیوس به دانش آموزان اندیشه های حکیمان چینی باستان را می آموخت که خود او برای دستیابی به اصلاحات در حکومتی که در آن زمان در فساد و خودکامگی فرو رفته بود مطالعه می کرد.

19. مادر کنفوسیوس در 23 سالگی درگذشت. یک سال بعد (در سال 527 قبل از میلاد)، کنفوسیوس حرفه خود را تغییر داد و به تدریس پرداخت.

20. هنگامی که کنفوسیوس یک و نیم ساله بود، پدرش شولیانگ هی، افسر نظامی، درگذشت. پسر در فقر بزرگ شد، اما توانست تحصیلات خوبی بگیرد.

21. کنفوسیوس در 60 سالگی کار را ترک کرد و به وطن کوچک خود بازگشت. 12 سال بعد، 21 نوامبر 479 ق.م. او از دنیا رفت

22. یکی از برجسته ترین شاگردان کنفوسیوس و وارث معنوی او فیلسوف چینی منگزی است. محبوب ترین شاگرد این متفکر یان هوی بود.

23. چندین ده هزار نفر از نوادگان "معلم تمام چینی ها" در خارج از چین در کره (34 هزار) و تایوان زندگی می کنند.

24. کنفوسیوس از اوایل کودکی مجبور بود برای تغذیه خانواده خود سخت کار کند. او با شروع به عنوان یک کارگر ساده، به مقام رسمی مسئول صدور و دریافت غلات رسید. بعدها دامداری نیز تحت کنترل او درآمد.

25. کنفوسیوس (نام اصلی کونگ کیو) در سال 551 قبل از میلاد به دنیا آمد. در شهر سئو (شهر کوفو فعلی در استان شاندونگ) که متعلق به پادشاهی لو بود.

25 عاقلانه ترین نقل قول از کنفوسیوس:

1. در واقع، زندگی ساده است، اما ما دائماً آن را پیچیده می کنیم.

2. سه چیز هرگز بر نمی گردند - زمان، کلمه، فرصت. بنابراین: زمان را از دست ندهید، کلمات خود را انتخاب کنید، فرصت را از دست ندهید.

3. در زمان های قدیم مردم برای ارتقای خود مطالعه می کردند. امروزه مردم مطالعه می کنند تا دیگران را شگفت زده کنند.

4. انسان شریف دلش آرام است. یک آدم پست همیشه مشغول است.

5. بزرگ نیست کسی که هرگز زمین نخورده است، اما بزرگ است که افتاده و برخاسته است.

6. بی اعتنایی در امور کوچک، یک هدف بزرگ را تباه می کند.

7-اگر به پشتت تف کنند یعنی جلوتر هستی.

8. سه راه به معرفت منتهی می شود: راه تفکر شریف ترین راه، راه تقلید آسان ترین راه و مسیر تجربه تلخ ترین راه است.

9. خوشبختی زمانی است که شما را درک کنند، خوشبختی بزرگ زمانی است که شما را دوست داشته باشند، خوشبختی واقعی زمانی است که دوست داشته باشید.

10. مردم در زمان های قدیم دوست نداشتند زیاد صحبت کنند. اینها برای خود مایه شرمساری می دانستند که پای حرف خودشان نباشند.

11. سنگ های قیمتی را نمی توان بدون اصطکاک جلا داد. به همین ترتیب، یک فرد نمی تواند بدون تلاش های سخت و کافی موفق شود.

12- شغلی را که دوست دارید انتخاب کنید و هرگز مجبور نخواهید شد حتی یک روز در زندگی خود کار کنید.

13. سعی کنید حداقل کمی مهربان تر باشید، خواهید دید که نمی توانید کار بدی انجام دهید.

14. می توانید در تمام زندگی خود به تاریکی نفرین کنید یا می توانید یک شمع کوچک روشن کنید.

15. زیبایی در هر چیزی وجود دارد، اما همه نمی توانند آن را ببینند.

16. ما نصیحت را به صورت قطره ای می پذیریم، اما آن را در سطل می دهیم.

17. در کشوری که نظم هست، هم در عمل و هم در گفتار جسور باشید. در کشوری که نظمی در کار نیست، در اعمال خود جسور باشید، اما در گفتار مراقب باشید.

18. فقط به کسانی دستور دهید که پس از آشکار شدن جهل خود به دنبال علم هستند.

19. انسان نجیب از خود مطالبه می کند، انسان پست از دیگران مطالبه می کند.

20. بدبختی آمد - انسان او را به دنیا آورد، خوشبختی آمد - انسان او را بزرگ کرد.

21. اگر مردم مرا درک نکنند ناراحت نمی شوم، اگر مردم را درک نکنم ناراحت می شوم.

22. قبل از اینکه انتقام بگیرید، دو قبر حفر کنید.

23.اگر متنفر هستید یعنی شکست خورده اید.

24- فقط امروز می توانید بر عادت های بد غلبه کنید نه فردا.

25. تازه وقتی سرما می آید معلوم می شود که کاج و سرو آخرین کسانی هستند که تزئین خود را از دست می دهند.

معبد کنفوسیوس

از ویکی پدیا، عکس از اینترنت

در تمام گوشه و کنار جهان، افراد باهوش هنوز از کنفوسیوس بزرگ نقل قول می کنند، اگرچه او در دوران باستان زندگی می کرد. یک توضیح منطقی وجود دارد - حکمت زندگی این شکل به قدری عمیق و در دسترس است که هر فرد سردرگمی آن را دوست دارد. متفکر می آموزد که با ارزش های اخلاقی هدایت شود، به ویژه در زمان های سخت، زمانی که فرد در برابر رذایل آسیب پذیرتر است.

فلسفه کنفوسیوس یک سیستم ایده آل از اصول زندگی است که به لطف آن جامعه با دولت در یک موجودیت واحد ادغام می شود.

مسیر زندگی کنفوسیوس

زندگی نامه کنفوسیوس در سال 551 قبل از میلاد آغاز شد. پدر این نوزاد یک نظامی میانسال به نام شولیانگ هه است که مدت هاست منتظر پسری است. تنها پس از سه بار ازدواج، رویای دانشمند محقق شد (در ازدواج دوم خود، این مرد یک پسر معلول داشت). مادر کنفوسیوس یک دختر جوان بود که قبل از خواهران بزرگترش ازدواج کرد، به همین دلیل است که ازدواج او در معرض شایعات مداوم بود و در آن زمان رسوایی به حساب می آمد.

نام واقعی فیلسوف آینده "چی" (تپه)، ژونگ-نی (دوم رس) نشان دهنده منشأ او بود، اما توسط مبلغان اروپایی اشتباه گرفته شد و نقل قول شد. در نتیجه عبارت کونگ فوزی یا "معلم خانواده کان" ظاهر شد که ما آن را مانند کنفوسیوس تلفظ می کنیم.

پسر در سه سالگی پدر و مادر خود را از دست داد. مامان خود را وقف بزرگ کردن پسرش کرد و سبک زندگی پرهیزگاری داشت. این در نظرات متفکر منعکس شد.

متفکر از دوران کودکی نه به سمت بازی ها، بلکه به سوی دانش گرایش داشت.

کنفوسیوس در هفت سالگی به مدرسه رفت و دانش آموز ممتازی شد: او در خواندن، نوشتن، شمارش، تیراندازی، راندن ارابه تسلط یافت، موسیقی خواند و در مراسم آیینی باستانی شرکت کرد. توسعه همه جانبه به مرد جوان اجازه داد تا در سن 17 سالگی مسئول انبارها و حیاط گاوداری امپراتوری لو شود.

یک جوان 19 ساله با دختری به نام کوان شی ازدواج کرد.

در سن 25 سالگی، کنفوسیوس به یکی از اعضای محترم جامعه فرهنگی چین تبدیل شده بود و امپراتور ابراز تمایل کرد که شخصاً با حکیم ملاقات کند.

از آن زمان فیلسوف متوجه شد که وظیفه اصلی زندگی حفظ سنت های بزرگ است مردم چین. این ایده اساس تمام آیین کنفوسیوس شد. این اندیشمند معتقد بود: انسان باید تا حد امکان برای جامعه و کشور مفید باشد، سعی کند قوانین طبیعی را رعایت کند و به توانایی های خود بپردازد.

فیلسوف به لطف خرد بی پایان ایده ها به اوج رسید نردبان شغلی- عنوان وزیر دادگستری را دریافت کرد. مردم از دورافتاده ترین حومه ایالت با آموزه های متفکر آغشته بودند. نفوذ کنفوسیوس به اوج خود رسید، ترس از آن افراد حسود را وادار کرد تا به وزیر در برابر امپراتور تهمت بزنند.

از آن زمان، حکیم پست رهبری خود را ترک کرد و به سرگردانی در پادشاهی های همسایه رفت و آورد فلسفه اخلاقارزش ها او برای مدت طولانی در جایی متوقف نشد و استدلال کرد که باید افراد دیگری را که اعضای خانواده خود می دانست، به ایده های کنفوسیوس معرفی کند.

سرگردانی سیزده ساله این متفکر با بازگشت به وطن پایان یافت و پس از آن به مقام معلمی رسید.

در سال 479 ق.م. کنفوسیوس سفر زمینی خود را به پایان رساند. او که بینا بود، روز مرگ خود را پیش بینی کرد.

دیدگاه های فیلسوف هرگز از اعمال او منحرف نشد و به لطف آن او نمونه ای برای تعداد زیادی از پیروان شد.

مبنای ایجاد روابط انسانی

فلسفه پردازی کنفوسیوس در مورد روابط بین مردم به ایجاد قابل اعتمادترین و حساس ترین ارتباطات انسانی منتهی می شود. پرهیز از موقعیت های درگیری جوهره رساله ها نبود. نویسنده به دنبال ایده‌آلی کردن جامعه‌ای بود که در آن به سادگی کسی وجود نداشته باشد که با او درگیری داشته باشد. فیلسوف هر فرد را عضوی از یک خانواده بزرگ می دانست که در آن همه به پدر (حاکم) به عنوان فرد غالب احترام می گذارند.

برای اینکه یکدیگر را درک کنید و به یکدیگر اعتماد کنید، باید ویژگی هایی مانند اغماض داشته باشید، یعنی توانایی پذیرش و بخشش نگرش ناخواسته دیگران نسبت به خود را داشته باشید.

هر فردی هم ویژگی های شخصی والایی دارد و هم ویژگی های پست. مفهوم نرمش عبارت است از تأیید اولی بدون توجه به دومی. ایده اصلی در مورد روابط به موارد زیر منتهی می شود: "وقتی بالا می ایستید، با زیردستان خود نرم باشید، وقتی در پایین هستید، با کسانی که به شما می خندند، نرم باشید."

کتاب حکمت "لون یو"

یک دانشمند تنها پس از مرگش بیشترین شهرت را به دست می آورد که اغلب برای دانشمندان اتفاق می افتد. در مورد کنفوسیوس نیز همین اتفاق افتاد - در طول زندگی او، بیش از 3000 طرفدار جنبش از معلم پیروی کردند. اما پس از مرگ، تعداد حامیان این آموزش ابعاد ملی پیدا کرد. کنفوسیوس ها در پادشاهی های همسایه و بعداً در تمام قاره های دیگر ظاهر شدند.

شاگردان متفکر، پس از عزیمت کنفوسیوس به دنیایی دیگر، فهرستی از آثار را تهیه کردند که مهمترین آنها کتاب "Lun Yu" (ترجمه شده به عنوان "قضاوت ها و گفتگوها") بود. مجموعه نقل قول ها حاوی حکمت دنیوی درباره مدیریت صحیح دولت و هنجارهای رفتار انسان در جامعه است.

"لون یو" اهمیت دولت در زندگی فرد و اهمیت فرد در زندگی دولت و همچنین بهبود نظم جهانی را روشن می کند. نقل قول: «انسان باید کاری را که به آن مشغول است با عزت انجام دهد. حاکم باید حاکم باشد و پسر باید پسر باشد.»

دولت باستانی با یک خانواده بزرگ نشان داده می شود: همانطور که در یک خانواده بزرگتر همه به پدر احترام می گذارند، در یک ایالت نیز همه باید به حاکم احترام بگذارند. دانستن جایگاه شما با احترام متقابل همراه است. این فیلسوف توصیه می کند که شهروندان عادت های بد را ترک کنند - غرور، طمع، بزدلی، پستی، تکبر. جوهر چنین احکامی تضمین کننده نظم عمومی است.

از آنجایی که هدف اصلی آیین کنفوسیوس درک معنای انسانیت بود، متفکر کوشید تا جوهره و آرزوهای درونی را بگشاید. برای انجام این کار، کنفوسیوس سه نوع شخصیت را تعریف کرد: "یونزی" یا یک فرد نجیب، "ژن" که توسط یک شهروند معمولی، بخشی از جمعیت، "Slozhen" به عنوان یک فرد بی‌اهمیت نشان داده می‌شود.

تصویر مهم در این مجموعه "شوهر نجیب" است که دارای بشردوستی و دانش مناسک است. معنای زندگی او «تائو» (مسیر) است، مانند اخلاق، نظم اخلاقی جامعه. برخلاف تائوئیسم، آیین کنفوسیوس به آن معنایی اخلاقی می دهد. «مرد نجیب» تائوئیست صرف نظر از اینکه در چه سطح سلسله مراتبی قرار می گرفت به همان اندازه مؤدب بود.

بعدها، برخی از اصول لون یو توسط قانون گرایان که برابری جهانی را ترویج می کردند مورد استفاده قرار گرفت. کنفوسیوس ها یکسان سازی اخلاقی شهروندان را فرض می کردند، در حالی که قانون گرایی متضمن اجتماعی (کمونیستی) بود.

اخلاق اصول کنفوسیوس

اساس کنفوسیوسیسم را اخلاق رفتاری می دانند که ساختار دولت به طور کلی و رفتار یک فرد به طور خاص باید بر آن استوار باشد. نمایندگان این دکترین معتقد بودند که نقطه قوت ایده اصلی آموزش یک فرد است. با توجه به مطالب فوق، نتیجه این است که اهرم اولیه برای تشکیل یک قدرت قدرتمند، عامل انسانی است.

فلسفه بخشی جدایی ناپذیر از آیین کنفوسیوس بود، زیرا این استدلال معلم بود که به دستیابی به وظیفه اصلی - آموزش مجدد فرد کمک کرد. این دشوار است زیرا تنبلی انسان مانع از روند خودسازی می شود. همه قادر به تغییر اساسی دیدگاه های تثبیت شده نیستند.

فرقه نیاکان به کمک کنفوسیوس آمد. چینی ها از دیرباز اقوام متوفی را مظهر خرد، رفتار مثال زدنی و فرشتگان نگهبان می دانستند. تقریباً هر خانه ای محراب های کوچکی داشت که به مردگان اختصاص داده شده بود. ارواح به فرزندان کمک کردند تا در موقعیت های دشوار روزمره راه درست را بیابند، خود را از رذایل پاک کنند و ویژگی های مثبت را پرورش دهند.

طرفداران محیسم آیین های کنفوسیوس را به سخره گرفتند و تسلیم جهانی را در برابر اراده بهشت ​​تجویز کردند.

پرستش اجداد دلیلی است که کنفوسیوسیسم را گاهی دین می نامند. جهت گیری جنبش منعکس کننده برخی از اصول دین بود، اما در سراسر جهان گسترش یافت.

اصول راهنمای آموزه های کنفوسیوس

در مجموع بیست و دو اصل آموزش کنفوسیوس وجود دارد. به طور خلاصه، می توانیم پنج مورد اصلی را برجسته کنیم.

احترام گذاشتن ژن مهمترین فضیلت است که نماد آن درخت است. از نظر کنفوسیوس احترام و همچنین مهربانی و سخاوت به شما امکان می دهد با واقعیت اطراف تعادل برقرار کنید.

عدالت. و - نماد فلز است. عدالت به شخص اجازه می دهد که نه بر اساس منافع شخصی، بلکه بر اساس منافع جهانی هدایت شود و خودخواهی را رد می کند.

وفاداری به آداب و رسوم لی - همچنین آیین نامیده می شود، نماد آتش است. استفاده از تشریفات به فرد کمک می کند تا به وحدت، صلح نزدیک شود و به او امکان می دهد جایگاه خود را در جامعه پی ببرد.

خرد. ژی - که عقل سلیم نیز نامیده می شود، نماد آب است. ژی فرد را از حیوان متمایز می کند، به شما امکان می دهد از سرسختی و حماقت خلاص شوید.

قابل اعتماد بودن شین - صداقت، ایمان، نماد زمین است. شین افکار پاک را در انسان بیدار می کند و عشق را به وجود می آورد.

کنفوسیوس یکی از اسرارآمیزترین و تأثیرگذارترین آنهاست شخصیت های تاریخیدر تاریخ جهان او که بیش از 2.5 هزار سال پیش در قلمروهای فروپاشی ایالت ژو باستانی چین متولد شد، به یکی از اولین فیلسوفانی تبدیل شد که آموزه هایش حتی امروز برای پیروان آموزه های او، مورخان و همچنین دولتمردان مهم است.

بسیاری از افسانه ها و حقه ها در مورد شخصیت Kunzi به وجود آمد که برای شخصیت های تاریخی مورد احترام و تقریباً خدایی شده است. اما علاوه بر این، اطلاعات قابل اعتماد کافی در مورد تاریخچه زندگی کنفوسیوس وجود دارد که به ایجاد یک پرتره از دوران باستان کمک می کند. حکیم چینیو فیلسوف

"معلم" به عنوان یکی از اولین ایدئولوژیست های یک ماشین دولتی درست، مسئول و تا حدی شخصی شده، نمونه ای برای بسیاری از نسل های بوروکرات چینی شد که در همه زمان ها به دلیل انسجام کاری و سخت کوشی خود متمایز بودند. ایدئولوژی اومانیستی و در عین حال گرایش به عدالت دولتی اخلاق در امور دولتی و روزمره، که توسط کنفوسیوس و شاگردانش توسعه یافت، نه تنها مبنایی برای دوام کشورهای بزرگ آسیایی شد، بلکه حتی این جایگاه را نیز دریافت کرد. جنبش مذهبی، اگرچه در اصل اینطور نیست.

برای درک آنچه که ایده های کنفوسیوس به جهان آورده است، ارزش دارد که نگاهی دقیق تر به زندگی، آموزه های او و چه عواقبی از این داشته باشیم.

تولد و معنی اسامی فیلسوف

کنفوسیوس در طول جنگ های داخلی در چین، پس از فروپاشی ایالت ژو، زمانی که دوره پادشاهی های به اصطلاح "میانی" آغاز شد - در سال 552 یا 551 قبل از میلاد متولد شد. بر اساس برخی مطالعات، تاریخ تولد واقعی (552) توسط شاگردان کنفوسیوس جایگزین شد تا معنای مقدس تری به آن داده شود.

در پادشاهی لو، که در آن زمان وجود داشت، که در آن فیلسوف متولد شد، وقایع نگاری به نام "چون کیو" (تواریخ "بهار و پاییز") - از 722 تا 481 نگهداری می شد. قبل از میلاد و از 481 تا 221. قبل از میلاد - وقایع نگاری "Zhang-guo" (تواریخ "کشورهای متخاصم") که نام دوره مربوطه را در تاریخ امپراتوری آسمانی باستان داده است.

زادگاه "معلم" آینده تمام چین، شهر زو در پادشاهی لو بود. امروزه این شهر نام دیگری دارد - Qufu، و در یکی از استان های جمهوری خلق چین - شاندونگ واقع شده است.

نام کنفوسیوس از نسخه لاتین یکی از نام های فیلسوف آمده است: کونگ فو تزو - کنفوسیوس. گاهی اوقات شکلی از نام کون تزو یا به سادگی تزو وجود دارد. شایان ذکر است که تزو تنها پیشوندی برای نام او است که اصطلاح "معلم" را نشان می دهد، که با آن برای اکثر تحسین کنندگان شناخته می شود.

در بدو تولد، کنفوسیوس دو نام Qiu و Zhong-ni را دریافت کرد که به ترتیب به معنای "تپه" و "دوم خاک رس" است که با داستان تولد او مرتبط است - مادرش این نام ها را به او داد.

وقتی پدر و مادر حکیم آینده فهمیدند صاحب فرزند خواهند شد، به زیارت مکانی مقدس رفتند تا از خدای تپه خشت برای تولد پسری وارث التماس کنند. پس از تولد موفقیت آمیز در نزدیکی مکان مقدس، مادر به فیلسوف جایزه داد.

خانواده و پیشینه

مادر کنفوسیوس یان ژیزای کوچکترین خواهر از سه خواهر خانواده اش بود. او در سال 568 قبل از میلاد به دنیا آمد. و در زمان ازدواج 20 سال هم نداشت.

پدر حکیم یک نظامی سالخورده به نام شولیانگ هی بود. زمانی که تصمیم به ازدواج گرفت، طبق منابع باستانی 66 (بر اساس برخی منابع - 63) سال داشت. دلیل جست‌وجوی همسر جدید این بود که شولیانگ او وارثی نداشت و تنها پسر موجود (بو نی، معروف به منگ پی) که از صیغه متولد شد، از بدو تولد بیمار بود و برای او مناسب نبود. نقش جانشین

یکی از روایت های داستان تولد کنفوسیوس احتمال تولد او به عنوان پسر نامشروع شولیانگ هی است. واقعیت این است که ازدواج یک مرد 60 ساله با یک دختر جوان در آن زمان وحشیانه تلقی می شد - برای چنین پیرمردهایی مرسوم نبود که خانواده جدیدی تشکیل دهند. پیروان آیین کنفوسیوس نسخه منشأ نامشروع "معلم" را انکار می کنند و هیچ مدرک تاریخی برای این نظریه وجود ندارد.

در اصل، شولیانگ هی از قبیله کان یک شیعه ارثی بود - از طبقه بستگان دور و شاخه های جانبی خانواده های اشرافی در چین. محققانی که به دنبال ریشه‌های خانواده کون بودند، دریافتند که این خانواده از یکی از پسران دی یی - آخرین امپراتور از سلسله یین، که در دوره 1101 تا 1076 فرمانروای ایالت چین بود، نشأت می‌گیرد. قبل از میلاد

چندین نسل از اجداد کنفوسیوس دارای شهرت، ثروت و سنت های خوب تحصیلی، فعالیت های اجتماعی-سیاسی و معنوی بودند. در زمان مو جینگ فو (پدربزرگ کنفوسیوس در نسل دوم)، خانواده کنگ شروع به آزار و اذیت کردند، پس از آن او در قلمرو لو ناپدید شد، جایی که خانواده مزایا، شهرت و نفوذ سابق خود را از دست داد. از آن زمان، همه جانشینان به فرمانروایان لو خدمت کردند، بنابراین وارد طبقه شیعه شدند.

از شیعه بود که لایه‌ای از دستگاه بوروکراسی دولت که با ارزش‌های خاصی متمایز بود، در آن دوره رشد کرد. تحصیلات، احترام به تاریخ و حاکمان باستانی در خانواده های شیعه از نسلی به نسل دیگر منتقل شد که بر ارزش های خود کنفوسیوس نیز تأثیر گذاشت.

فقر، خانواده، تحصیلات

از آنجایی که پدر کنفوسیوس در سنین پیری درگذشت، زمانی که پسرش تنها سه سال داشت و خانواده‌اش از مادرش دور شدند، فیلسوف آینده مجبور شد در تمام دوران کودکی و جوانی خود با مادرش در فقر زندگی کند. او سال های زیادی را صرف کارهای کثیف کرد تا امرار معاش کند.

در سن 15 سالگی، حکیم آینده شروع به درک اهمیت آموزش می کند و شروع به مطالعه 5 هنر (خواندن و خوشنویسی، ریاضیات، تشریفات، تیراندازی با کمان، ارابه سواری) می کند.

کنفوسیوس در سن 16 سالگی مادرش را از دست داد. ابتدا او را در جاده پنج پدری ووفوکو دفن کرد تا بعداً بتواند او را در کنار پدرش دفن کند که در زمان مرگ مادرش از محل قبر او چیزی نمی دانست. یان ژیزای تصمیم گرفت این موضوع را به پسرش نگوید. اما بعداً کنفوسیوس از محل دفن پدرش - در نزدیکی کوهی به نام فانگشان مطلع شد و پس از آن خاکستر مادرش را به او منتقل کرد.

کنفوسیوس در 19 سالگی ازدواج کرد. حاصل این ازدواج یک پسر به نام لی و 2 دختر بود. کنفوسیوس رابطه‌ای پرتنش با پسرش داشت، به همین دلیل بود که شاگردانش بعداً «معلم» خود را سخت‌گیر و خواستار پسرش نامیدند.

با تسلط بر پنج هنر، حکیم آینده کمی شناخته شده در قبیله جی موقعیتی را دریافت می کند - حسابدار و مسئول دام می شود.

برخی از نویسندگان آن زمان افسانه ای ایجاد کردند که در این دوره کنفوسیوس با لائوتسه در پادشاهی ژو ملاقات کرد، که محققان هرگز شواهد تاریخی محکمی برای آن پیدا نکردند.

در سن 27 سالگی ، کنفوسیوس موقعیت نسبتاً بالایی در پادشاهی لو - در بت اصلی - دریافت کرد و در 30 سالگی فیلسوف سرانجام این فرصت را پیدا کرد که مدرسه خود را باز کند.

مدرسه کنفوسیوس

فیلسوف پس از افتتاح مدرسه خود، سرانجام شروع به اجرای ایده های اساسی خود کرد.

اولاً او شروع به تدریس به همه در مدرسه خود با هزینه ای نسبتاً متوسط ​​کرد - یک دسته گوشت خشک. به این ترتیب تقریباً هر چینی می تواند به آموزش دسترسی پیدا کند.

همانطور که در منابع تاریخی آمده است، تعداد کل دانش آموزان این مدرسه به 3 هزار نفر رسید. در همان زمان، حدود 70 نفر از شاگردان کنفوسیوس شناخته می‌شوند که در مسیر انتشار افکاری که در نهایت پایه‌های مفهومی کنفوسیوس را تشکیل می‌دهند، جانشینان او شدند.

برخی منابع تعداد دانش آموزان را 72 نفر ذکر می کنند، اما مورخان استدلال می کنند که این تنها یکی از تلاش های متعدد برای افزودن نمادگرایی به داستان زندگی فیلسوف است.

در طول کار مدرسه، کنفوسیوس آموزه های خود را برای مدت طولانی توسعه داد، و همچنین سعی کرد حاکمان بزرگی را پیدا کند - "مردان نجیب" که بتوانند رویکرد او را در مورد حکمرانی خوب عملی کنند.

علاوه بر این، اسناد تاریخی حاوی اطلاعاتی در مورد شخصیت های مشهور سیاسی اجتماعی و رهبران پادشاهی ها و سرزمین های فردی است که از مدرسه بازدید می کنند.

جستجو برای حاکمان بزرگ

پس از ایجاد مدرسه خود در سال 522 ق.م. کنفوسیوس به حاکمان مختلف پادشاهی چین روی می آورد که می توانند جهان بینی او را در مورد اصول حکومت زنده کنند. در این راستا، کنفوسیوس مجبور است سفرهای زیادی داشته باشد و یکی از شرکت کنندگان و همچنین قربانی دسیسه ها شود.

در سال 517 قبل از میلاد، در سن 35 سالگی، "معلم" به پادشاهی کی رفت و در نهایت چند سال در آنجا ماند، اما در سال 515 قبل از میلاد. مجبور شد کاخ حاکم چی، جینگ گونگ را ترک کند. دلیل خروج حاکم پادشاهی کی از دربار فشار طبقه اشراف محلی بود.

کنفوسیوس به لو بازگشت و با دریافت یک پست دیپلماتیک در سال 500 قبل از میلاد، با موفقیت در پست خود کار کرد تا اینکه در حین انجام یکی از آداب و رسوم یک مراسم قربانی توسط نمایندگان پادشاهی کی تحریک شد.

پس از این، فیلسوف سمت خود را در لی ترک کرد و در سال های بعد سفرهای زیادی کرد. کنفوسیوس حدود 14 سال طول کشید تا از پادشاهی های مختلف بازدید کند. طبق تحقیقات، او حداقل از 9 دادگاه بزرگ عبور کرد، با حاکمان ارتباط برقرار کرد و به عنوان یک مربی عمل کرد.

علاوه بر این، کنفوسیوس در این دوره طرفداران زیادی را در سراسر چین جمع کرد.

آموزه های کنفوسیوس

تصویر اصلی ایجاد شده توسط کنفوسیوس، تصویر معلمی بود که به جای ایجاد دانش، آن را به دیگران منتقل می کند. در درک فیلسوف و پیروانش، آموزه‌های کنفوسیوسیسم منشأ خود را از تکریم دوران باستان می‌گیرد.

قدمت، همانطور که دانش آموزان مکتب حکیم چینی درک می کنند، معیار عمل صحیح است.

مفهوم کنفوسیوس در مورد پرستش دوران باستان در آنجا خطری نهفته است، زیرا اعمال حاکمان افسانه ای گذشته به طور پیش فرض درست تلقی می شود و هر چیزی که در تقابل با آنها قرار می گیرد نادرست و نادرست است. اگرچه در همان زمان، کنفوسیوس اعتراف می کند که الگوهای اصلی - حاکمان باستانی یائو و شون - همانطور که در کتاب "Lun Yu" ثبت شده است، ایده آل و "کاملاً عاقلانه" نیستند.

"لون یو" متن اصلی آیین کنفوسیوس است، کتابی که تمام گفته های اصلی کنفوسیوس مربوط به آموزه های او را جمع آوری کرده است.

آیین کنفوسیوس بر اساس تعریف دو نوع انسان استوار است:

  • جون تزو - یک فرد نجیب، یک شوهر با فضیلت، یک استاندارد شخصی.
  • شیائو رن یک فرد کوچک و ساده است که قادر به درک آموزش نیست.

یک جونزی که دارای فضایل است باید دارای پنج ویژگی اصلی زندگی باشد که اساس جهان بینی پیروان حکیم و معلم بزرگ شد.

فضایل و اصول کنفوسیوس

فضیلت های پنج گانه یک انسان نجیب به گفته کنفوسیوس نیز تا حدودی با عناصر مرتبط است که در چین نیز 5 مورد از آنها وجود دارد، پس از شکل گیری و توجیه این فضائل، عناصر به آنها اختصاص یافت.

رن(انسان دوستی) فضیلت اصلی انسان است که توانایی او را در حفظ تعادل صحیح عشق و نفرت تعیین می کند. رن را می‌توان به عنوان میل به وضعیت موجود تعریف کرد: کاری را که نمی‌خواهید با شما انجام دهند با شخص دیگری انجام ندهید. عنصر - چوب.

ژی(حکمت) بخشنده ای است که به انسان کمک می کند نه تنها دانش را بپذیرد، بلکه آن را به مرحله عمل برساند. به گفته کنفوسیوس، خرد واقعی فقط در اختیار کسانی است که «مراقبه و یاد می گیرند»، زیرا اولی بدون دومی ویرانگر است و دومی بدون اولی اتلاف وقت است. عنصر - آب.

و(عدالت) فرضی است که تا حدی رن را متعادل می کند و از آن ناشی می شود. وی به لزوم تطبیق شکل بیرونی با دانش درونی اشاره می کند. عنصر فلز است، نمادی از استحکام، مستقیم بودن، و بدون ابهام است.

لی(آیین) - نیکوکاری که مسئول رفتار هنجاری و اجرای مقرراتی است که جامعه بر اساس آن سازمان یافته است. آنچه نامناسب است باید خارج از مرزهای جامعه باقی بماند. پیروی از تشریفات مهم ترین مبنای حفظ تعادل است که به عنوان یک پیش نیاز هنجاری برای کنفسیوسیسم عمل می کند و اهمیت اعمال هر یک از اعضای جامعه را در جای خود مشخص می کند. مربوط به آتش، انرژی حرکت و رشد جامعه است.

شین(صداقت) - میزان احتیاط را در اعمال مشخص می کند. این فرض تحقق این کلمه و همچنین نیاز به تصحیح خطاها را پیش بینی می کند. مفاهیم شرم، شادی یا هر واکنش طبیعی دیگری در آیین کنفوسیوس بیانگر است. زمین به عنوان عنصری، لی - را متعادل می کند تا از تکبر و ریا دوری کند.

آیین کنفوسیوس نیز چندین مفهوم مهم را برای تکمیل این مفهوم فرموله کرد.

شیائو(احترام) از خصوصیات مهم شوهر نجیب است. تنها با تکریم بزرگان، رهبران و والدین می توان به یک شوهر نجیب تبدیل شد و آرزو کرد که یک حاکم شایسته باشد. از طرفی پدر و مادر و حاکم باید نسبت به کوچکترها محبت پدرانه داشته باشند.

تیان(آسمان) شایسته ترین مصداق تقلید از نظر تشریفاتی است. اولین مقلدین یائو و شون بودند که هنجارها و تشریفات را ایجاد کردند.

تائو(مسیر) - راه درست، اخلاقی، ایجاد شده توسط انسان و بهشت. هدف انسان در زندگی این است که این مسیر را طی کند.

ژنگ مینگ(صاف کردن نامها) مهمترین معیار سنجش انسان و فضایل اوست. اگر اعمال شخص با جایگاه او در جامعه مطابقت داشته باشد، نام، عنوان صحیح دارد. اگر فردی رفتار نامناسبی داشته باشد، مثلاً مانند حاکم نباشد، نمی تواند حاکم باشد. در اینجا افکار مدافعان کنفوسیوس با اصول شایسته سالاری در هم تنیده شده است. اهمیت ژنگ مینگ در آموزه های کنفوسیوس حتی در نحوه انتخاب شاگردانش نیز مشهود بود.

معنا و اهمیت آیین کنفوسیوس در شرق

کنفوسیوسیسم به فرآیندهای قرن ها شکل گیری پس زمینه ایدئولوژیک قدرتمند جامعه چین منجر شد. همچنین، آموزه های فیلسوف بسیار فراتر از امپراتوری آسمانی بود.

فرضیه های کنفوسیوسیسم اساساً در تضاد با موهیسم است که موهیس «عشق جهانی» را موعظه می کند و عشق منصفانه ای را به جامعه عرضه می کند و همین امر کنفوسیوسیسم را اجتماعی تر و کمتر آرمان شهر از موهیسم می کند.

از سوی دیگر، مفهوم پیروان کنفوسیوس لزوم پایبندی به قانون را رد می کند، چیزی که طرفداران قانون گرایی به آن می گویند. می‌توان گفت، برخلاف «حرف قانون»، آیین کنفوسیوس فرصت‌های گسترده‌ای را برای رعایت «روح قانون» باز می‌کند.

آموزه های کنفوسیوس با تبدیل شدن به پایه ای برای رویکرد مدیریت، جوهر مدیریت را به طور اساسی تغییر می دهد. به لطف نفوذ خود، به پایه هنجاری اخلاقی و سیاسی جامعه چین تبدیل شده است و علیرغم همه تغییرات تاریخی، سیاسی و اقتصادی در جهان به طور کلی و امپراتوری آسمانی به طور خاص، خود را در موقعیت های خود تثبیت می کند.

مرگ کنفوسیوس و میراث او

کنفوسیوس در سال 479 قبل از میلاد در زادگاهش قفو به خاک سپرده شد. او هنگام مرگ 73 ساله بود، اگرچه برخی از محققان تلاش می کنند ثابت کنند که او در 72 سالگی مرده است. عدد مقدس). با وجود این، نام فیلسوف برای همیشه در تاریخ و حافظه بشر باقی خواهد ماند.

مجموعه "لون یو" ("بازتاب ها و گفتگوها") امروزه منبع اصلی خرد کان تزو بزرگ است. بسیاری از کتاب هایی که به او منسوب است، نوشته او نبوده و یا اطلاعات موثقی در این باره در دست نیست.

از زمان هان (قرن دوم قبل از میلاد - قرن دوم پس از میلاد)، زائران مراسم و عبادت را در قبر او و معبدی که در نزدیکی آن ساخته شده است، انجام می‌دهند. زندگی و میراث کنفوسیوس در 2.5 هزار سال گذشته توجه کل جمعیت کره زمین را به خود جلب کرده است و به احتمال زیاد در آینده نیز برای حداقل 6.5 میلیون نفر از پیروان کنفوسیوس در جهان باقی خواهد ماند.

آیین کنفوسیوس یک آموزه اخلاقی و سیاسی چینی است که با نام کنفوسیوس مرتبط است.

مشکلات اصلی که کنفوسیوسیسم در نظر می گیرد، پرسش هایی در مورد نظم روابط بین حاکمان و رعایا، ویژگی های اخلاقی که یک حاکم و یک زیردست باید داشته باشند و غیره است.

به طور رسمی، آیین کنفوسیوس هرگز یک دین نبود، زیرا هرگز نهاد کلیسا را ​​نداشت. اما از نظر اهمیت، میزان نفوذ به روح و تربیت شعور مردم، تأثیر در شکل گیری کلیشه های رفتاری، نقش دین را با موفقیت ایفا کرد.

دکترین انسان

آموزه های کنفوسیوس را می توان به سه بخش متعارف به هم مرتبط تقسیم کرد که با ایده مرکزیت انسان در تمام آیین کنفوسیوس متحد شده است. اولین و مهمترین چیز در هر سه آموزه، تعلیم درباره خود انسان است.

کنفوسیوس آموزه های خود را بر این اساس استوار کرد تجربه شخصی. بر اساس ارتباط شخصی با مردم، به الگویی رسیدم که اخلاق در جامعه به مرور زمان کاهش می یابد. من افراد را به سه گروه تقسیم کردم:

  • 1. شل.
  • 2. محتاطانه.
  • 3. احمق ها.

از نظر کنفوسیوس، شخص تنها زمانی یک فرد است که مطابق قوانین و آیین زندگی کند. "مرد - و بدون رن! از چه نوع آیینی می توانیم صحبت کنیم!»

3) - فریاد می زند و دقیقاً چه چیزی را نشان می دهد رنمیزان ارتباط آیینی ـ مقدس بین انسان و جهان دیگر را تعیین می کند. ماسلوف A.A. کنفوسیوس انگلستان op. ص 27

چیست؟ رن? این مفهوم مستقیماً با "انسانیت"، "عشق به مردم" مرتبط نیست. ما ترجیح می دهیم آن را به عنوان توانایی دائمی در ارتباط با آن تعریف کنیم توسط نیروهای آسمانی، با ارواح نیاکان.

کنفوسیوس نگرش منفی نسبت به عوامل طبیعی داشت و اظهارات او در این مورد بسیار بدبینانه بود: "من هرگز کسی را ندیده ام که با توجه به اشتباه خود تصمیم بگیرد خود را محکوم کند." بر اساس ماهیت دور از ایده آل عوامل طبیعی، کنفوسیوس حتی با آموزه های چینی باستان که ایده آل بودن آفرینش های طبیعی را بدیهی می دانست، در تضاد قرار گرفت.

کنفوسیوس هدف از آموزش خود را درک معنا قرار داد زندگی انساننکته اصلی برای او این بود که ماهیت پنهان انسان را درک کند، چه چیزی او را برمی انگیزد و آرزوهایش را. کنفوسیوس بر اساس برخورداری از ویژگی های خاص و تا حدی موقعیت آنها در جامعه، افراد را به سه دسته تقسیم کرد:

  • 1. جون تزو (مرد نجیب) - یکی از مکان های مرکزی در کل آموزش را اشغال می کند. به او نقش یک فرد ایده‌آل اختصاص داده می‌شود، نمونه‌ای برای دو دسته دیگر.
  • 2. رن - مردم عادی، جمعیت. میانگین بین Junzi و Slo Ren.
  • 3. اسلو رن (شخص ناچیز) - در آموزش عمدتاً در ترکیب با جون تزو فقط در معنای منفی استفاده می شود.

کنفوسیوس افکار خود را در مورد مرد ایده آل بیان کرد و نوشت: "یک مرد نجیب اول از همه به 9 چیز فکر می کند - واضح ببیند، واضح گوش کند، چهره ای دوستانه داشته باشد، صمیمانه باشد، با احتیاط رفتار کند، از دیگران بپرسد که چه زمانی. در شک، به یاد آوردن عواقب خشم خود، به یاد آوردن، منصف بودن زمانی که فرصتی برای منفعت وجود دارد." گولوواچوا L.I.انگلستان عملیات C765

معنای زندگی یک انسان نجیب رسیدن به تائو است، رفاه مادیدر پس زمینه محو می شود: "یک مرد نجیب فقط نگران این واقعیت است که نمی تواند تائو را درک کند، او به فقر اهمیت نمی دهد." جون تزو چه ویژگی هایی باید داشته باشد؟ کنفوسیوس دو عامل را شناسایی می کند: "رن" و "ون". " ون "- معنای فرهنگی وجود انسان هیروگلیف که نشان دهنده اولین عامل است را می توان به عنوان "خیرخواهی" ترجمه کرد، طبق گفته کنفوسیوس، یک فرد نجیب باید با مردم رفتار بسیار انسانی داشته باشد، زیرا انسانیت نسبت به یکدیگر یکی از مفاد اصلی آموزه های انسان است. کنفوسیوس

"ون" - "فرهنگ"، "ادبیات". یک شوهر نجیب باید فرهنگ درونی غنی داشته باشد. بدون فرهنگ معنوی، انسان نمی تواند نجیب شود. اما در همان زمان، کنفوسیوس نسبت به اشتیاق بیش از حد برای "ون" هشدار داد: "وقتی ویژگی های طبیعت در شخص غالب شود، نتیجه وحشی گری است، در حالی که آموزش فقط دانش آموزی است." کنفوسیوس درک کرد که جامعه نمی تواند به تنهایی از "رن" تشکیل شود - سرزندگی خود را از دست می دهد، توسعه نمی یابد و در نهایت پسرفت می کند. با این حال، جامعه‌ای که فقط «ون» را شامل می‌شود نیز غیرواقع‌بینانه است – در این مورد نیز هیچ پیشرفتی حاصل نخواهد شد. از نظر کنفوسیوس، فرد باید احساسات طبیعی و یادگیری اکتسابی را با هم ترکیب کند. این به همه داده نمی شود و فقط یک فرد ایده آل می تواند به این امر برسد.

ماهیت این اصل را می توان به طور کامل از گفته های کنفوسیوس فهمید: "مرد نجیب مودب است، اما یک مرد کوچک چاپلوس است، اما نه مودب." صاحب او شخص بی سنگدلی است، صاحب تن فردی است که غرق در نیات چاپلوسانه است.

شوهر نجیب برای هماهنگی و توافق با دیگران تلاش می کند و با خود بودن برای او بیگانه است. مرد کوچولو تلاش می‌کند تا با هم‌نشینی‌اش هماهنگ باشد و توافق برای او بیگانه است. http://bibliofond.ru/view. aspx id=664534

او او هماهنگی، صلح. - مهمترین معیار ارزشی یک شوهر نجیب. او با به دست آوردن او هر آنچه را که ون و رن نمی توانستند به او بدهند به دست آورد: استقلال تفکر، فعالیت و غیره.

دکترین جامعه

کنفوسیوس در دوره ای زندگی می کرد که سیستم نکوهش به جامعه چین معرفی شد. عاقلانه از تجربه، او خطر گسترش نکوهش، به ویژه برای بستگان نزدیک - برادران، والدین را درک کرد. علاوه بر این، او فهمید که چنین جامعه ای به سادگی آینده ای ندارد. کنفوسیوس نیاز به توسعه فوری چارچوبی را درک کرد که جامعه را بر اساس اصول اخلاقی تقویت کند و اطمینان حاصل کند که جامعه خود محکومیت را رد می کند.

به همین دلیل است که فکر تعیین کننده در تدریس، رسیدگی به بزرگان و نزدیکان است. کنفوسیوس معتقد بود که این امر برای ایجاد ارتباط بین نسل‌ها، برای اطمینان از ارتباط کامل است جامعه مدرنبا مراحل قبلی خود و در نتیجه تداوم سنت ها، تجربه و غیره را تضمین می کند. همچنین در آموزش احساس احترام و عشق به افرادی است که در نزدیکی زندگی می کنند. جامعه ای آغشته به چنین روحیه ای بسیار متحد است و بنابراین قادر به توسعه سریع و مؤثر است.

دیدگاه های کنفوسیوس بر این اساس بود مقوله های اخلاقیو ارزش های جامعه روستایی چینی در آن زمان، که در آن نقش اصلی را رعایت سنت های تعیین شده در دوران باستان ایفا می کرد. بنابراین، دوران باستان و هر آنچه با آن مرتبط است توسط کنفوسیوس به عنوان نمونه ای برای معاصران خود قرار گرفت. با این حال، کنفوسیوس چیزهای جدید زیادی را نیز معرفی کرد، به عنوان مثال، آیین سواد و دانش. او معتقد بود که هر عضوی از جامعه موظف است در راه شناخت قبل از هر چیز از کشور خود تلاش کند. دانش یک صفت است جامعه سالم. کنفوسیوس معتقد بود که وضعیت مادی مرفه جامعه بدون فعالیت های موعظه آموزشی غیرقابل تصور است. ایشان فرمودند که انسانهای نجیب باید محافظت کنند و در بین مردم گسترش یابند ارزش های اخلاقی. کنفوسیوس این را یکی از مهم ترین موارد می دانست اجزاءسلامتی در رابطه بین جامعه و طبیعت، کنفوسیوس نیز با توجه به نگرانی مردم هدایت می شد. جامعه برای طولانی شدن عمر خود باید با طبیعت رفتاری منطقی داشته باشد. کنفوسیوس چهار اصل اساسی در رابطه بین جامعه و طبیعت استنباط کرد:

  • 1. برای تبدیل شدن به عضوی شایسته در جامعه، باید دانش خود را در مورد طبیعت عمیق تر کنید. این ایده از نتیجه گیری کنفوسیوس در مورد نیاز به یک جامعه تحصیل کرده، به ویژه توسعه دانش در مورد جهان اطراف ما، ناشی می شود و آن را تکمیل می کند.
  • 2. فقط طبیعت می تواند به انسان و جامعه نشاط و الهام بخشد. این پایان نامه مستقیماً با آموزه های چینی باستان که عدم مداخله انسان در فرآیندهای طبیعی و فقط تأمل در آنها در جستجوی هماهنگی درونی را ترویج می کند، طنین انداز می شود.
  • 3. نگرش دقیق نسبت به جهان زنده و منابع طبیعی. قبلاً در آن زمان، کنفوسیوس بشریت را نسبت به یک رویکرد بی فکرانه اتلاف کننده در استفاده از منابع طبیعی برحذر داشت. او درک کرد که اگر تعادل های موجود در طبیعت به هم بخورد، عواقب جبران ناپذیری می تواند هم برای بشریت و هم برای کل سیاره به عنوان یک کل ایجاد شود.
  • 4. سپاسگزاری منظم از طبیعت. این اصل ریشه در باورهای مذهبی چین باستان دارد. پوپوف P.S.انگلستان op. از 150

برای بیش از دو هزار سال، آموزه های کنفوسیوس عمیقاً بر یک چهارم جمعیت جهان تأثیر گذاشته است. کشورهای دیگر شرق آسیاژاپن، کره و بخش قابل توجهی از آسیای جنوب شرقی آگاهانه اخلاق کنفوسیوس را معرفی کردند.

کنفوسیوس تعلیم بزرگی در مورد انسانیت و وظیفه مقدس به جهان داد که به مردم در همه موقعیت‌ها می‌آموزد که از آیین پیروی کنند - قوانین و هنجارهای جهانی زندگی. آموزه های کنفوسیوس بسیار چند وجهی است: شامل مجموعه ای از هنجارهای معنوی و اجتماعی است که برای تقریبا 2.5 هزار سال از نسلی به نسل دیگر منتقل شده است. این قواعد مربوط به تربیت انسان بود، رفتار او را در خانواده، محل کار و جامعه تعیین می کرد و طرز فکر خاصی را ایجاد می کرد. http: //www.studfiles.ru/dir/cat10/subj171/file4376/view36167.html