صفحه اصلی / طلسم عشق / بودیسم به عنوان یک آموزه فلسفی به طور خلاصه. اصول اساسی بودیسم

بودیسم به عنوان یک آموزه فلسفی به طور خلاصه. اصول اساسی بودیسم

بودیسم اغلب در چارچوب ادیان جهانی صحبت می شود که منجر به باورهای غلط می شود. بودیسم آموزه دینی نیست، عرفان و اعتقاد به نیروهای ماوراء الطبیعه وجود ندارد، پیامبران، اولیاء و ایمان به موجودات برتر وجود ندارد که بتوان برای آنها دعا کرد و بر خلاف تصورات غلط، مجموعه هنجارهای اخلاقی وجود ندارد.

بودیسم یک ایمان نیست. ایمان عبارت است از به رسمیت شناختن چیزی بدون توجه به توجیه واقعی یا منطقی. این در تضاد با ماهیت بودیسم است. بودا از شاگردانش خواست که حرف کسی (حتی حرف او) را قبول نکنند و قبل از پذیرش نصیحت کسی، به دقت تعیین کنند که آیا آنها درست هستند یا خیر.
پس بودیسم چیست؟
بودیسم یک عمل است. یک روش تجربی برای آموزش تدریجی ذهن برای رسیدن به رضایت، به آرامی و به تدریج یاد می گیرید که چگونه به رنج پایان دهید.
تمام آنچه بودا آموخت این بود که چگونه از رنج خلاص شویم.
هدف بودیسم دستیابی به روشنگری است، حالتی از شادی بی قید و شرط که فراتر از همه مفاهیم و پدیده ها قرار دارد.

جوهر بودیسم به "چهار حقیقت" منتهی می شود:
رنج وجود دارد؛
یک دلیل برای رنج وجود دارد.
مفاهیم اساسی:
کارما اصل وجود شرطی، قانون علت و معلول است. ما جهان را مطابق با تأثیرات ذخیره شده در ذهن درک می کنیم، که به نوبه خود خودمان با تمایلات و تمایلات خود به ناخودآگاه می کاریم، که مستلزم اعمال بدن، گفتار و ذهن است. یعنی با خواستن این یا آن، خودمان عمل می کنیم و آینده خود را تعیین می کنیم. انگیزه‌های مثبت و اعمال مربوطه باعث شادی می‌شوند، در حالی که انگیزه‌های منفی متعاقباً برای کسی که آن‌ها را انجام می‌دهد، رنج می‌برد. همه پدیده ها (اشیاء) فقط در وابستگی متقابل نسبت به سایر پدیده ها وجود دارند، به لطف علل و شرایط منتهی به نتیجه.

آنیتیا (عدم ابدیت، ناپایداری) مفهوم اصلی بودیسم است. ناپایداری در تمام زندگی ما و همه پدیده ها نفوذ می کند. ما عادت داریم که خود و فضای اطراف را چیزی غیرقابل تغییر بدانیم، اما اگر کمی در این مورد تأمل کنیم، خواهیم دید که مطلقاً هیچ چیز برای همیشه وجود ندارد. احساسات جایگزین یکدیگر می شوند. بدن به طور مداوم تغییر می کند و سپس می میرد. کشورها و مردم از روی زمین محو می شوند. اگر آنچه را در ذهن ما «شخصیت»، «خود» وجود دارد بررسی کنیم، چیزی بدون تغییر در آنجا نخواهیم یافت.
آناتماوادا آموزه فقدان (عدم وجود) فرد و "من" یا روح ابدی است. بر اساس آیین بودا، این احساس «خود» و دلبستگی به «من» است که از آن ناشی می‌شود که ریشه همه وابستگی‌ها و امیال دیگر است که به نوبه خود حالت‌های ذهنی توهم‌آمیزی را ایجاد می‌کند و به همین دلیل ما مرتکب اعمال عجولانه می‌شویم. منجر به عواقب ناخوشایندی می شود. این «من» توهمی بیش نیست که از نادانی به وجود آمده است.

این چگونه کار می کند؟
ما محرک‌های ذهنی را در ذهن خود حمل می‌کنیم، منابعی از رنج که توسط رویدادها یا افکار خاص فعال می‌شوند. با کشف انواع مختلفی از احساسات و درک نحوه عملکرد آنها، می توانیم از بروز شرایطی که منجر به حالات روحی دردناک می شود جلوگیری کنیم.
مدیتیشن به شما اجازه می دهد تا عادات و واکنش های ذهن را تغییر دهید که بتواند خود را ببیند و بشناسد (یعنی به روشنگری دست یابد).
درخشش یا "شماتا" (سنسکریت) مراقبه ای است که هدف آن آرام کردن ذهن است، به لطف شینا، ما یاد می گیریم که تمرکز کنیم و در حالت تمرکز بدون حواس پرتی باقی بمانیم. این تمرین اساسی است که با آن آموزش مراقبه را شروع می کنیم. همچنین در سایر جنبش های معنوی و مذهبی، به عنوان مثال، هندو و یوگا نیز یافت می شود. بسیاری با تمرین ساده شینا آشنا هستند، که در طی آن باید روی تنفس تمرکز کنیم: دم و بازدم را مشاهده می کنیم، و یاد می گیریم که حواسمان پرت نشود، بارها و بارها توجه را به موضوع مراقبه برمی گردانیم.
لاستیک باید به تدریج تسلط یابد. در ابتدا سعی می کنیم برای مدت کوتاهی تمرکز خود را حفظ کنیم زیرا ذهن نمی تواند یک کار را برای مدت طولانی انجام دهد. مدام از شیئی به شیء دیگر هجوم می آورد و وظیفه ما این است که مدام آن را برگردانیم. این غیرعادی است و شما باید آن را یاد بگیرید. تمرین ذهن مانند تمرین بدن است: اگر زیاده روی کنیم، دفعه بعد به دلیل درد عضلانی قادر به انجام یک ورزش هم نخواهیم بود. در مورد ذهن هم همین‌طور است: اگر از توانایی‌های فعلی خود آگاه نباشیم و سعی کنیم «از بالای سر خود بپریم»، می‌توانیم بیش از حد خسته شویم و کاملاً میل به مدیتیشن را از دست بدهیم. حفظ این تعادل بسیار مهم است. شما باید سعی کنید به آنها نچسبید و به احساسات، به ویژه احساسات خوب وابسته نشوید و در تمرین بعدی برای تجربه آنها تلاش نکنید. وظیفه اصلی اتوبوس این است که دائماً ما را به لحظه فعلی بازگرداند، به آنچه اینجا و اکنون است.

آتئیسم و ​​بودیسم گوتاما بودا نه به عنوان یک ملحد که ادعا می کند می تواند عدم وجود خدا را اثبات کند، بلکه به عنوان یک شکاک معرفی می شود که توانایی معلمان دیگر را برای هدایت پیروان خود به عالی ترین خیر زیر سوال می برد."
در ادبیات نیکایا (مکاتب اولیه بودیسم)، مسئله وجود خدا در درجه اول از منظر معرفت شناسی یا اخلاق مورد توجه قرار می گیرد. به عنوان یک مشکل معرفت شناختی، پرسش از وجود خدا مستلزم این بحث است که آیا پیروان دینی می تواند به وجود عالی ترین خیر اطمینان داشته باشد و تلاش او برای رسیدن به عالی ترین خیر، تعقیب بی معنی برای هدفی غیرواقعی نخواهد بود. به عنوان یک مسئله اخلاقی، این سؤال مستلزم این بحث است که آیا خود انسان در نهایت مسئول تمام نارضایتی هایی است که تجربه می کند یا اینکه آیا موجودی بالاتر وجود دارد که باعث نارضایتی انسان می شود، آیا او سزاوار آن است یا نه...

در یک مقاله کوتاه نمی توان همه آنچه را که می خواهم در مورد بودیسم بگویم و انواع مکاتب و جنبش های فلسفی را توصیف کنم. اما بیایید سعی کنیم، بر اساس مهمترین آنها، درک کنیم که بودیسم چیست و چگونه این آموزه معنوی ارتدکس بر معنوی شدن جامعه تأثیر می گذارد، آگاهی و مسئولیت آن چگونه توسعه می یابد.

برای این کار، نه تنها در مورد خود دین، بلکه باید در مورد اینکه چگونه بشریت چندین هزار سال از عمر خود را با آن گذرانده است، کمی صحبت کنیم. ما سعی خواهیم کرد هنگام ارزیابی این دکترین عینی باشیم.

بودیسم- این یک آموزه دینی و فلسفی، یک دین جهانی است که به شخصیت بودا به عنوان یک روشنفکر اشاره می کند، رویکرد انقلابی او را در رابطه بین انسان و خدا در مقایسه با دستورات دینی موجود در آن زمان ذکر می کند. بنیانگذار این فرقه مذهبی باستانی که در قرن ششم به وجود آمد. قبل از میلاد (در شمال هند) بودای شاکیامونی است.

تعیین تعداد دقیق بودایی ها در سراسر جهان بسیار دشوار است.

بودیسم بر جنبه های انسانی - اصول اصلی این دین - متمرکز است. این، به ویژه در مدرن ترین جهات آن، می گوید که ما خود مسئول سرنوشت خود هستیم، نه تنها در این زندگی، بلکه در تجسم های بعدی روح جاودانه، نه کم اهمیت تر.

چهار اصل کلاسیک

مفروضات بودیسم اصلی بسیار ساده است و بر چهار اصل کلاسیک استوار است:

1. زندگی رنج است.

2. این حقیقت توضیح می دهد که چرا رنج وجود دارد - ما رنج می بریم زیرا آن را می خواهیم.

3. این اصل بودیسم در مورد مشاهده خود برای رهایی از قدرت رنج صحبت می کند، در حالی که ما باید کاملاً از خواسته های خود چشم پوشی کنیم.

4. این قاعده یک سری دستورالعمل در مورد چگونگی دستیابی به این حالت است (در بسیاری از موارد مصادف با ده فرمان مسیحی).

اینها پایه های بودیسم است که در طول قرن ها به طور کامل به دین دولتی تبدیل شده است و همچنین به ویژگی جدایی ناپذیر زندگی سکولار و فرهنگی کل جامعه شرقی تبدیل شده است.

مفاهیم اساسی بودیسم

سه مفهوم اصلی:

1. دارما - حقیقت و خرد وجود دارد، هسته اصلی علم بودای متعالی.

درکی از آنچه برای ما اتفاق می افتد و آنچه باید بیفتد را به ما می دهد. در نتیجه درک ما از این حقیقت، باید کاری در مورد خود انجام دهیم. وظیفه درونی ما این است که خود را از رنج رها کنیم. هر کس باید با رهایی کامل شروع معنوی خود از انواع لایه های ایجاد شده توسط نفس ما به خود واقعی خود برسد.

2. کارما - یک رابطه علت و معلولی از رویدادها است که شرایط زندگی فعلی و آینده ما را تعیین می کند. این چیزی است که ما هستیم و از آنچه بودیم و آنچه در تجسم های قبلی انجام می دادیم ناشی می شود. هر تجسم جدید فرصتی برای بهبود سرنوشت شماست.

3. نیروانا - آخرین مفهوم بزرگ بودیسم و ​​بهترین "پاداش" برای اعمال خوب ما نسبت به خود و دیگران، جهان اطراف ما و وجود به عنوان یک کل است. پیامد قطع چرخش، تولد و مرگ متناوب تا رهایی نهایی از رنج ها و امیال این دنیاست.

انواع بودیسم

من تظاهر نمی‌کنم که کامل‌کننده داستان باشم، من فقط انواع اصلی بودیسم و ​​زندگی فرهنگی عظیمی را نشان می‌دهم که در پس یکی از پرشمارترین ادیان جهان نهفته است.

تراوادا هینایانا. این نوع بودیسم در جنوب آسیا باقی مانده است و شامل جنوب هند، سیلان، هندوچین می شود. این قدیمی ترین شکل آموزش بودایی است. متون بسیار قدیمی از قانون بودایی حفظ شده است که شامل مجموعه ای غنی از احکام و تمثیل است. این بدوی ترین شکل دین بودایی است و گسترده نیست.

بودیسم چینیاو که در هند رشد کرده بود، به چین شتافت، که به یک "ایستگاه رله" ایده آل برای کل شرق و سپس به غرب تبدیل شد. در نتیجه چنین دگردیسی ها و دگرگونی های پیچیده ای، مکتب چان در چین ایجاد شد که اساس آیین بودیسم ذن است که به ژاپن و کره گسترش یافت. این مدرسه توسط بودیدارما بودا، که در قرن پنجم قبل از میلاد وارد چین شد، تأسیس شد. با گذشت زمان، آن به مهمترین شکل اصلی بودیسم چینی تبدیل شد، که در میان سایر مکاتب فکری و اعتقادی در چین - کنفوسیوس و تائوئیسم - جایگاه برجسته ای پیدا کرد.

بودیسم تبتی. این رنگارنگ ترین و زیباترین مقصد بودایی در جهان است. از دو عنصر تشکیل شده است. نخست، ساختار خود دین لامائیسم است، نام دیگری برای بودیسم که در حال حاضر در تبت انجام می شود. این یک باور محلی اصلی شد - مذهبی پر از ارواح، جادو و خدایان. دومین ویژگی لامائیسم که تفاوت زیادی با سایر مکاتب بودایی دارد، موقعیت غیرمعمول قوی کشیشان (لاما) است. قبل از تهاجم چین، تبت مذهبی ترین دولت در جهان بود - یک سوم جمعیت راهبان بودند.

ژاپنی. این نوع بودیسم به چند فرقه تقسیم می شود که به ترتیب زمانی مهمترین آنها را در نظر خواهم گرفت. آنها از دو سنت اصلی سرچشمه می گیرند - رینزی و سوتو.

شین بودیسم از نام آمیدا بودا می آید که در بهشت ​​"سرزمین پاک" سلطنت می کند. برای رفتن به بهشت، یک بودایی باید نام آمیدا بودا را بخواند. این مفهوم به طور گسترده در طول تاریخ بودیسم در هند و چین شناخته شده است، اما تنها در ژاپن بود که راهب هونن (1133-1212) اعلام کرد که تلاوت الهام شده نام بودا کافی است. شما نیازی به افکار خوب، اعمال یا مراقبه ندارید، فقط فرمول Namu Amida Butsu (از این رو نام دیگر این فرقه - nembutsu) را تکرار می کنید و این می تواند به رستگاری برسد.

راهب سینران که در سال‌های 1173-1262 زندگی می‌کرد و از شاگردان هونن بود، پس از مدتی با تز اصلی خود آمد که وجود زندگی هر فرد را بودا نمی‌دهد و دیگر لازم نیست نام او را به این نام صدا کنید. برای نجات و رسیدن به سعادت و هماهنگی ابدی.

Nichiren شاید بحث برانگیزترین نسخه از آموزه های بودا باشد. این فرقه توسط نیچیرن، که از سال 1222 تا 1282 زندگی می کرد و یک اصلاح طلب بزرگ مذهبی بود، تأسیس شد. تولد این سنت توسط وقایع تاریخی آن زمان تسهیل شد - ژاپن گرفتار درگیری های نظامی و بلایای طبیعی شد.

او از این واقعیت استفاده کرد تا استدلال کند که برای دستیابی به صلح و آرامش، باید یک دین در ژاپن ایجاد شود - بودیسم به شکلی که به دستیابی به روشنگری کمک کند. بنابراین، یک جنبش مذهبی متعصب و فوق ناسیونالیست ایجاد می شود، نوعی «بودیسم ملی ژاپن».

ذن بودیسم چیست؟? توسعه یافته ترین شکل است. هر گونه صفت دینی بیرونی - سلسله مراتب و مناسک، و همچنین هرگونه کمک فکری را که موجب روشنگری می شود (خطبه ها و کتب مقدس حکمت) را رد می کند. روشنگری اینجا و اکنون می آید و تنها از طریق تفکر رهایی از خودگرایی رخ می دهد. این حالت از طریق زازن یا نشستن در موقعیت گل نیلوفر آبی و لذت بردن از نفس به دست می آید - اینها شرایط لازم برای پذیرش طبیعت دلسوز بودا هستند.

رینزای ذنرینزای مهم ترین جنبش ذن ژاپنی است که توسط راهبی که چندان از بودیسم ژاپنی راضی نبود تاسیس شد و تصمیم گرفت به چین (جایی که بودیسم به ژاپن آمد) برود تا درک واقعی این دین را بیاموزد. به لطف او، اصول بنیادی بودیسم (چان چینی) در جزایر ژاپن که در گویش جدید ذن نامیده می شود، گسترش یافت. این آغاز یکی از دو سنت اصلی ذن است.

سوتو ذن.سوتو یک مدرسه ژاپنی است که توسط راهبی به نام دوگن که شاگرد کشیش رینزای بود و بسیاری از عناصر تفکر را از او گرفته بود، تأسیس کرد. با این حال، مانند استاد، به تنهایی به چین نزد منابع محلی رفت تا در مورد بعد واقعی بودیسم آگاهی کسب کند. این گونه بود که نوع دیگری از ذن ژاپنی ظاهر شد که هنوز هم محبوب است و طرفداران زیادی از آن استفاده می کنند.

بودیسم کره ای. در کره، این نوع آموزش سنت های چند صد ساله دارد. با این حال، صد یا دویست سال پیش، به نظر می رسید که این آموزش معنای خود را از دست داده است. این قبل از اواسط قرن بیستم بود. اما در پی افزایش علاقه به بودیسم ذن در غرب، بودیسم کره نیز در حال تجربه یک رنسانس است. بهترین مثال مدرسه ذن Kwame Um است.

شاید گونه های ارائه شده در اینجا و توضیحات مختصر آنها برای علاقه مندان به این فرقه مذهبی باستانی مفید بوده باشد. من عمیقاً متقاعد شده‌ام که ایده بودایی بودن یکی از با ارزش‌ترین خواسته‌های انسان است که به نوعی به هر شخصی نزدیک است.

بسیاری از مردم در مورد یکی از ادیان جهانی - بودیسم - شنیده اند. مبانی آن حتی در مدارس تدریس می شود، اما برای شناخت معنای واقعی و فلسفه این آموزش، باید عمیق تر شد.

رهبر اصلی و مربی معنوی تمام بوداییان جهان، دالایی لاما، می گوید که سه راه برای رسیدن به سعادت وجود دارد: دانش، فروتنی یا خلقت. هرکسی آزاد است که نزدیک‌ترین چیزی را که به او نزدیک است انتخاب کند. خود لاما بزرگ همزیستی از دو راه را انتخاب کرد: دانش و آفرینش. او بزرگترین دیپلمات روی این سیاره است که برای حقوق مردم مبارزه می کند و پیشنهاد مذاکره برای دستیابی به تفاهم در سراسر زمین را می دهد.

فلسفه بودیسم

بودا - در ترجمه اصلی به معنای "روشن شده" است. این دین بر اساس داستان واقعی یک مرد ساده است که توانست به روشنگری برسد. بودیسم در ابتدا یک آموزه و فلسفه بود و تنها پس از آن تبدیل به یک دین شد. بودیسم حدود 2500-3000 سال پیش ظاهر شد.

سیذارتا گوتاما نام یک مرد شاد بود که راحت و بیکار زندگی می کرد، اما به زودی احساس کرد که چیزی را از دست داده است. او می‌دانست که امثال او نباید مشکلی داشته باشند، اما باز هم به او رسیدند. او شروع به جستجوی علل ناامیدی کرد و به این نتیجه رسید که تمام زندگی یک فرد مبارزه و رنج است - رنج عمیق، معنوی و بالاتر.

او پس از گذراندن زمان زیادی با حکیمان و تنها زندگی طولانی مدت، شروع به گفتن به مردم کرد که حقیقت را آموخته است. او دانش خود را با مردم در میان گذاشت و آنها نیز آن را پذیرفتند. بنابراین این ایده به یک آموزه تبدیل شد و آموزش به یک مذهب توده ای. در حال حاضر تقریباً نیم میلیارد بودایی در جهان وجود دارد. این دین را انسانی ترین دین می دانند.

ایده های بودیسم

دالایی لاما می گوید بودیسم به شخص کمک می کند تا در هماهنگی با خودش زندگی کند. این کوتاه ترین راه برای درک وجود است، علیرغم این واقعیت که همه در این دنیا نمی توانند به این دانش دست یابند. موفقیت تنها در انتظار کسانی است که می توانند دلیل شکست های خود را دریابند، و همچنین کسانی که سعی در درک عالی ترین نقشه جهان دارند. تلاش برای فهمیدن اینکه ما کی هستیم و از کجا آمده ایم به مردم قدرت می دهد تا به جلو بروند. فلسفه بودیسم با فلسفه ادیان دیگر تلاقی ندارد، زیرا چند وجهی و کاملاً شفاف است.

اصلی عقاید بودیسمبخوانید:

  • دنیا اقیانوسی از غم و رنج است که همیشه در اطراف ما خواهد بود.
  • علت همه رنج ها خواسته های خودخواهانه هر فرد است.
  • برای رسیدن به روشنایی و رهایی از رنج، ابتدا باید از خواسته ها و خودخواهی های درون خود خلاص شویم. بسیاری از شکاکان می گویند که این حالت معادل مرگ است. در بودیسم نیروانا نامیده می شود و نشان دهنده سعادت، آزادی اندیشه، رهایی است.
  • شما باید بر افکار خود نظارت داشته باشید، که علت اصلی هر مشکلی است، گفتار خود را که منجر به اعمال و کردار می شود.

همه می توانند از قوانین ساده ای پیروی کنند که منجر به شادی می شود. این در دنیای مدرن بسیار دشوار است، زیرا وسوسه های زیادی وجود دارد که اراده ما را تضعیف می کند. هر کدام از ما می توانیم این کار را انجام دهیم، اما همه صد در صد تلاش نمی کنند. بسیاری از بودایی ها برای رهایی از افکار وسوسه به صومعه ها می روند. این مسیر دشوار اما واقعی برای درک معنای زندگی و دستیابی به نیروانا است.

بودایی ها بر اساس قوانین جهان زندگی می کنند که در مورد انرژی افکار و اعمال می گوید. درک این موضوع بسیار ساده است، اما باز هم اجرای آن دشوار است، زیرا کنترل افکار در دنیای اطلاعات تقریباً غیرممکن است. تنها چیزی که باقی می ماند این است که از مدیتیشن استفاده کنید و اراده خود را تقویت کنید. این جوهر بودیسم است - این شامل یافتن راه و شناخت حقایق است. شاد باشید و فراموش نکنید که دکمه ها و

11.10.2016 05:33

همه می خواهند ثروتمند باشند، زیرا پول به ما آزادی می دهد. هر کاری بخوای میتونی انجام بدی...

ما سعی خواهیم کرد تزها و مفاهیم اصلی بودیسم چان را به صورت مختصر بیان کنیم.

اصول اساسی بودیسم:

1. عدم انکار همه چیز - همه چیز بودا است، مهم نیست که درک آن چقدر ممکن است دشوار باشد.
2. توانایی مراقبه، یعنی. آگاه شدن از خود و طبیعت، رهایی از تأثیرات.
3. به هوشیاری قلبی خود اعتماد کنید - شامل پاسخ همه سؤالات است.

4 اصل اساسی چان:

1) به آموزه های مکتوب تکیه نکنید
2) سنت را بدون دستور منتقل کنید
3) به طور مستقیم به هوشیاری قلب اشاره کنید
4) بر جهل غلبه کنید و بودا شوید

چهار حقیقت شریف (آریا ساتیا):

1. رنج وجود دارد (دوخا)

مفهوم دوخا دقیقاً با ترجمه روسی آن "رنج" مطابقت ندارد و در اصطلاح تریلاکسانا (سه ویژگی متمایز دنیای آشکار) گنجانده شده است:
دوخا مال اصیل عالم مظهر است.
آنیتیا ناپایداری تمام عناصر بیرونی و درونی جریان آگاهی است.
آناتمان فقدان یک «من» مستقل از جهان (شخصیت، نیسوابهاوا) است.

مفهوم بودایی رنج دوخا را می توان به سه دسته مهم تقسیم کرد:
1. رنج بدنی
2. رنج از نوع نفسانی
3. رنج به این شکل (نه جسمی یا حسی)

بیایید با جزئیات بیشتر توضیح دهیم که این 3 دسته از رنج چیست:
رنج بدنی: بیماری، مرگ، پیری، تولد.
رنج نفسانی: ارتباط با یک شیء مورد ناخواسته (ناخواسته)، جدایی از یک عزیز، قرار گرفتن در معرض عوامل خارجی (رنج از تأثیرات خارجی اجباری، عدم آزادی).
رنج به این صورت: این شامل انواع ظریف رنج است، مانند رنج بردن از تغییر (از ناپایداری جهان) و رنج کشیدن از رنج (از آگاهی از حضور آن).

در مجموع، 9 نوع رنج ذکر شده است. آنها را می توان به طور مشروط رنج از نوع یین نامید - به این معنا که شخص به عنوان یک موجود (یین) با این رنج ها تعامل دارد.
همچنین 2 نوع رنج از نوع یانگ وجود دارد:

1. رنج بردن از نارضایتی - از شکست برنامه ها و اقدامات خود.
2. رنج از نارسایی - از درک عدم ابدیت و عدم مطلق بودن دستاوردهای خود.

در این 2 نوع رنج، فرد خود را به عنوان یک حزب فعال (یانگ) نشان می دهد و از شکست اعمال خود رنج می برد.

2. رنج دلیل دارد (سامودیا)

10 عامل تشکیل دهنده کارما:
اعمال بدن:
1) قتل؛
2) سرقت؛
3) خشونت جنسی
اعمال گفتاری:
4) دروغگویی؛
5) تهمت;
6) گفتار گستاخانه;
7) صحبت های بیهوده
اعمال ذهن:
8) جهل (موها، آویدیا).
9) حرص و آز (لوبها);
10) رد (دوشا).

4 شرایطی که عوامل تشکیل دهنده کارما را تشدید می کند:
1) قصد ارتکاب عمل؛
2) فکر کردن در مورد راه هایی برای انجام برنامه های خود.
3) عمل؛
4) شادی، رضایت از آنچه انجام شده است.

12 نیدان (pratitya-samutpada) - پیوندهایی در زنجیره منشاء وابسته:
1) جهل (avidya);
2) تکانه های کارمایی (سامسکارا)؛
3) آگاهی فردی (vijnana);
4) ذهن معین (نام) و بیان آن به شکل معین (نام روپا)
5) 6 توانایی حسی و کارکردهای آنها (شادایتانا).
6) تماس شعور حسی با اشیاء (اسپارشا).
7) احساسات (ودانا)؛
8) رغبت (تریشنا);
9) دلبستگی به اشیاء (upadana);
10) میل به وجود (بهاوا);
11) تولد (جاتی);
12) پیری، رنج، مرگ (جارا-مارانا).

3. رنج را می توان متوقف کرد (نیرودا)

فراموشی امیال، رهایی از آنها و تیرگی های آگاهی مرتبط. پادزهر کارما بد: پرورش عشق، دوستی، رحمت، شفقت و همدلی با موجودات دیگر.
10 کار خوب (در مقابل 10 عامل کارما).

4 شرایطی که کارما را پاک می کند:
1) توبه، میل به اصلاح آنچه انجام شده است.
2) تجزیه و تحلیل عمل - استفاده از تکنیک های تفکر.
3) قول به عدم تکرار دوباره همان کار;
4) مدیتیشن

5 روش برای مبارزه با حالات روحی ناسالم:
1) جایگزین کردن افکار ناسالم با افکار ناسالم که ریشه سبکی دارند
2) تحقیق در مورد عواقب احتمالی افکار ناسالم
3) توانایی فراموش کردن افکار بد
4) آرام کردن افکار ناسالم با پالایش تدریجی آنها
5) سرکوب قاطع افکار ناسالم.

4. راهی (مارگا) وجود دارد که به رهایی از رنج منتهی می شود.

راه نجیب هشت گانه

شامل سه جنبه از عمل بودایی است:
- رفتار اخلاقی (سیلا)؛
- مراقبه (سامادی)؛
- خرد (پرجنا).

1. درک واقعی
درک چهار حقیقت شریف.

2. نیت واقعی
قصد بودا شدن، رهایی همه موجودات زنده از رنج.

3. گفتار واقعی
بدون دروغ، تهمت، گفتار بی ادب، پچ پچ توخالی.

4. عمل واقعی
جان جانداران را نگیرید، از تصاحب اموال دیگران خودداری کنید، از هر گونه خشونت جنسی پرهیز کنید، از استعمال مسکرات پرهیز کنید.

5. روش واقعی زندگی
سبک زندگی بدون خشونت، راهی صادقانه برای امرار معاش.

6. تلاش واقعی
تلاش میانه این است که خود را شکنجه نکنید، بلکه ضعف های خود را نیز اغراق نکنید.

7. مراقبه واقعی
4 مبانی ذهن آگاهی:
1) توجه به بدن؛
2) توجه به احساسات؛
3) توجه به حالات ذهنی؛
4) توجه به اشیاء ذهن (دارماس).

8. تمرکز واقعی (مدیتیشن).
شامل مفهوم هشت مرحله مراقبه - دیانا است. چهار مورد اولیه عبارتند از:

1 دیانا
الف) بازتاب کلی،
ب) تمرکز - تفکر جهت دار،
ج) لذت
د) شادی
ه) تفکر تک نقطه ای (غوطه ور شدن در موضوع مراقبه).

2 دیانا- تلاش و تمرکز از بین می رود.

3 دیانا- لذت از بین می رود.

4 دیانا- سعادت ناپدید می شود، فقط ذهن آگاهی خالص باقی می ماند.

2 ویژگی مدیتیشن
1) Shamadha (تمرکز) - فقط با تعداد کمی از اشیاء امکان پذیر است.
2) ویپاسانا (بصیرت) - فقط در غیاب تفکر گفتمانی امکان پذیر است.
الف) بینش ناپایداری
ب) بینش در غیاب «من»
ج) بینش در علل رنج

5 شرایط مدیتیشن
1) ایمان
2) خرد
3) تلاش
4) تمرکز
5) ذهن آگاهی

7 عامل روشنگری.
1) ذهن آگاهی
2) مطالعه دارما
3) آرامش
4) تعادل
5) تمرکز کنید
6) لذت
7) تلاش

5 مانع مدیتیشن
1) میل نفسانی;
2) بدخواهی
3) خواب آلودگی و بی حالی;
4) هیجان و اضطراب;
5) شک و تردید.

سه جواهر.

1. بودا
الف) بودا شاکیامونی شخصی واقعی است که دایره تولد و مرگ را شکست و تعالیم خود را به پیروان خود منتقل کرد.
ب) مسیر منتهی به نیروانای نهایی.
ج) در هر چیزی بودا وجود دارد، این جوهر همه چیز است.

2. دارما
الف) آموزه های بودا به عنوان متون، احکام، نظام فلسفی.
ب) همه چیز دارما است، همه چیز در جهان جنبه هایی از دارما را آموزش می دهد و ما را به درک خود و جهان هدایت می کند.

3. سنگا
الف) گروهی از مردم که تعالیم بودا را تمرین می کنند.
ب) همه موجودات زنده به عنوان یک اجتماع واحد در عمل به طریقت کمک می کنند. همه موجودات زنده با یکدیگر روشن می شوند.

6 پارامیتا

1) دانا - کمال دادن.
الف) دادن مال: پوشاک، غذا، کمک به فقرا، انجام کار برای دیگران.
ب) دادن از طریق دارما: آموزش، تشویق مردم، دادن دارمای بودا، توضیح سوتراها.
ج) بی باکی: تشویق، حمایت، کمک در مشکلات، با مثال خود از شجاعت و ایمان.
د) دوستی: حالت چهره دوستانه، آرام، گفتار دوستانه. نتیجه: بخل را پاک می کند، طمع را از بین می برد.

2) شیله - کمال نذر
حفظ نذر تخلفات را از بین می برد.
نتیجه: از ناامیدی جلوگیری می کند
- قلب را آرام می کند،
- خرد آشکار می کند.

3) کشانتی - صبر.
تحمل انواع سختی ها.

4) ویریا - تلاش شاد.
پرانرژی، توجه، تلاش کنید:
الف) صمیمانه در مسیر بودا؛
ب) جسمانی برای نجات همه موجودات زنده؛
ج) ذهنی برای مطالعه دارما.
نتیجه: بر تنبلی غلبه می کند و توجه را افزایش می دهد.

5) Dhyana - مدیتیشن، پشتیبانی از کیفیت برای سایر پارامیتاها.

6) پرجنا - خرد، بالاترین پارامیتا.

قوانین حفظ هارمونی در سنگا:

1) محل اقامت مشترک را به اشتراک بگذارید.
2) نگرانی های روزمره را به اشتراک بگذارید.
3) احکام را با هم نگه دارید (با هم تمرین کنید).
4) فقط از کلماتی استفاده کنید که منجر به هماهنگی می شود و از کلماتی که منجر به شکاف می شود استفاده نکنید.
5) تجربه درونی خود را به اشتراک بگذارید.
6) به دیدگاه دیگران احترام بگذارید، دیگران را مجبور نکنید که دیدگاه شما را اتخاذ کنند.

8 نتیجه ارج نهادن به سه جواهر.

1) فرصتی برای شاگردی بودا.
2) پایگاه برای تمرین (احکام).
3) موانع کارمایی را آسان می کند، فضیلت ایجاد می کند.
4) توانایی جمع آوری خوبی و خوشبختی.
5) عدم درگیری با مصالح شیطانی (بر اساس سه سم).
6) نمی توان توسط افراد بد به گمراهی (یا محاصره) شد.
7) همه کارهای خوب به موفقیت می رسند.
8) نتیجه نهایی نیروانا است.

طبقه بندی دارماها:

1) توسط گروه های همبستگی - اسکاندها
2) با توجه به منابع آگاهی - آیات
3) بر اساس طبقات عناصر - dhatu

دارماهای معین علّی (سانسکریت) اسکاندها هستند که در عملکردشان تابع قانون منشأ وابسته به علی هستند.

5 اسکاندها:

1. روپا - فرم، حسی (محتوای جریان آگاهی، بازنمایی ذهنی پوسته).
8 نوع شکل:
- چشم (شکل قابل مشاهده)
- گوش (اشکال شنیدنی)
- بینی (بوی)
- زبان (طعم)
- ملموس (ساختار بدن)
- ذهن (افکار)
- شکل آگاهی از اشکال (نگاه می کنم، می شنوم و غیره)
- قرمز مایل به قرمز vijnana

2. ودانا - تجربیات حسی، احساسات.
3 نوع احساس:
- دلپذیر
- ناخوشایند
- خنثی

3. سنجنا - ادراک - شناخت (بازنمایی) اشیاء پنج نوع ادراک حسی:
- موجود؛
- عدم وجود؛
- همه دسته های دوگانه (بزرگ - کوچک و غیره)؛
- هیچی مطلق

4. سامسکارا - عقل. فرآیندهای ذهنی (وضعیت ذهن)، عوامل ذهنی.
6 گروه از عوامل ذهنی (51 عامل ذهنی)
1) 5 عامل در همه جا حاضر:
قصد، تماس، احساس، شناخت، فعالیت ذهنی.
2) 5 عامل تعیین کننده:
آرزو، قدردانی، ذهن آگاهی، تمرکز مراقبه، دانش بالاتر.
3) 11 عامل مثبت: - اعتماد، شرم، خجالت، جدایی، فقدان نفرت، فقدان جهل، تلاش شادی آور، تبعیت، وظیفه شناسی، متانت، شفقت.
4) 5 حالت مبهم اصلی:
-جهل، طمع، طرد، غرور، شک.
5) 20 تاریکی جزئی:
ستیزه جویی، کینه، تلخی، تمایل به آسیب، حسادت، تظاهر، فریب، بی شرمی، فقدان خجالت، پنهان کاری، بخل، تکبر، تنبلی، بی ایمانی، بی صداقتی، فراموشی، عدم رعایت خود (بیهوشی)، خواب آلودگی، خواب آلودگی، -ذهن
6) 5 عامل متغیر:
رویا، پشیمانی، ملاحظه خشن، تحلیل دقیق.

5. Vijnana - آگاهی، شناخت، آگاهی از ادراک توسط احساسات و تفکر.
آگاهی از بینایی؛
شنوایی آگاهی؛
هوشیاری بویایی؛
آگاهی از طعم؛
هوشیاری لمس؛
آگاهی ذهنی

دارماهای علّی- غیرشرطی (آسانسکرتا) - به منشا وابسته به علت مربوط نمی شود

1) توقف از طریق دانش (pratisankha nirodha) - جدایی از دارماها مشروط به هجوم تأثیرپذیری.
2) توقف نه از طریق دانش (apratisankha nirodha) - نشان دهنده یک مانع مطلق برای ظهور دارماهایی است که هنوز به دست نیامده اند.
3) فضای تجربه ذهنی (آکاشا) که در آن هیچ مانع مادی وجود ندارد.

12 آیاتنا - منابع ادراک:
ایندریاس - 6 حواس: بینایی، شنوایی، بویایی، چشایی، لامسه، ذهن.
ویشایا - 6 شیء حواس: فرم، صدا، بویایی، چشایی، احساسات لامسه، اشیاء ذهن.

18 دیتوس - عناصر:
6 اندام حسی، 6 جسم حسی، 6 آگاهی حسی (به بالا مراجعه کنید).

فلسفه بودایی: بودیسم چیست؟


بودیسم چیست؟- این اولین دین است، تعداد پیروان آن امروز به طور پیوسته به یک میلیارد نزدیک می شود. فلسفه بوداییاصول عدم خشونت را اعلام می کند. خود اصطلاح «بودیسم» توسط اروپاییان ایجاد شد، زیرا این کلمه برای گوش بیشتر قابل قبول بود. دین بودایی تحت تأثیر افسانه شاهزاده، سیذارتا گوتاما، که بعدها بودا یا روشنفکر شد، به این نام خوانده شد. خود بودایی ها جنبشی را که به آن تعلق دارند "بودیتارما" می نامند، "بودی" نام درختی است که خود بودا زیر آن نشسته است و "ترما" - قانون، نظم، حمایت، این کلمه معانی زیادی دارد. تعالیم بودا به سرعت در سراسر جهان گسترش یافت. چین، ژاپن، تایلند، تبت و امروزه فلسفه بودایی در اروپا بسیار محبوب است. تعداد فزاینده ای از مردم بودیسم و ​​آموزه های بودا را به عنوان اصول اساسی زندگی می پذیرند که فرد را در مسیر خودسازی و پیشرفت راهنمایی می کند. بودیسم تا حد زیادی یک دین عملی است که هدف آن کمک به شخص در حال حاضر در زندگی واقعی است، برخلاف مسیحیت، که بر زندگی پس از مرگ تأکید می کند، به همین دلیل است که بودیسم روز به روز محبوب تر می شود.

بودیسم اغلب یک دین بدون خدا خوانده می شود، زیرا در این دین، مانند مسیحیت، خدای شخصی وجود ندارد. در برخی جنبش های بودیسم (و تعداد زیادی از آنها وجود دارد)، بودا به عنوان یک خدا تلقی می شود، اما نه در درک معمول مسیحی از خدا.

فلسفه بودایی: آموزه های بودا.


بودیسم چیست؟ (عقاید اربعه شریفه و آموزه عدم النفس و عدم دوام)


چهار حقیقت شریف:این حقایق برای بنیانگذار بودا، بودا، در نتیجه غوطه ور شدن او در "من" خود آشکار شد، هنگامی که آگاهی بودا شروع به مقایسه با اقیانوس کرد و از جذب اطلاعات و همچنین انعکاس این جهان دست کشید، او کشف کرد. چهار حقیقت شریف "سامادی" بصیرت، روشنگری است، این نام حالتی است که بودا در آن بود.

اصل این حقایق چیست؟
اولین حقیقت "حقیقت رنج" است بودا می گوید که رنج ابدی است و همیشه وجود خواهد داشت، هیچ موجود زنده ای نمی تواند از آن اجتناب کند.

توضیح:
رنج در بودیسم و ​​رنج در تفکر اروپایی تا حدودی متفاوت است. در درک ما، ممکن است رنج جسمی و رنج روحی وجود داشته باشد. در بودیسم مفهوم رنج بسط بیشتری یافته است. بودائیان بر این باورند که هر فردی، اعم از ثروتمند یا فقیر، که خود را خوشبخت بداند، در اسارت توهمات "مایا" خود است. بودایی ها می گویند که حتی دوش های طلایی هم نمی توانند انسان را خوشحال کنند، زیرا همیشه کسی پیدا می شود که بگوید کمتر دریافت کرده است. حالت شادی یک نتیجه نیست، یک فرآیند استو با رسیدن به هر هدفی که برای خود تعیین کرده باشد، احساس خوشبختی واهی داشته باشد، دیر یا زود شخص این سوال را می پرسد: هدف محقق شده است، اما بعد چه؟ یعنی رنج در بودیسم حالتی است که انسان را در تمام زندگی اش آزار می دهد، حتی زمانی که خود را خوشحال می داند.

حقیقت دوم "علت رنج" است. بودا خواهد گفت؛ که یکی از دلایل رنج ما تشنگی ما به زندگی است، یعنی. ما بیش از حد به زندگی وابسته هستیم و بنابراین رنج می بریم. ما به دنیای مادی، مالی، رفاه اجتماعی خود وابسته هستیم. ما خیلی به عزیزانمان وابسته هستیم و وقتی آنها رنج می برند ما هم رنج می بریم.

مکانیزمی که به فرد کمک می کند تا با شرایط وجودی خود کنار بیاید، دکترین کارما است.
کارما چیست؟برای بودیسم، کارما چیزی نیست جز یک قانون غیرشخصی، مجموعه ای از اعمال و اعمالی که در طول زندگی خود انجام می دهیم. کارما چیزی است که زندگی فعلی ما را تعیین می کند و آینده را شکل می دهد. از دیدگاه بودیسم، در رنج ها و گرفتاری های یک نفر، تنها خود آن شخص مقصر است. اگر در این زندگی موفق، ثروتمند و شاد هستید، پس این بدان معناست که در زندگی های گذشته شما هر کاری که ممکن بود انجام داده اید تا سزاوار موقعیت و خوشبختی فعلی خود باشید. بر اساس آیین بودا، از میان همه موجودات زنده روی زمین، تنها انسان قادر به تغییر کارمای خود است.

با موضوع: کارما بودیسم


حقیقت سوم - "رنج را می توان پایان داد" این حقیقت همه بشریت را امیدوار می کند که با کمک حقیقت چهارم می توان جلوی هر رنجی را گرفت.

چهارمین حقیقت این است: «برای دستیابی به صمدی، راه هشت گانه شریفی وجود دارد». این مسیر شامل هشت مرحله است که از طریق آنها فردی که در مسیر خودسازی قرار دارد به تدریج به یک فرد کاملاً متفاوت تبدیل می شود.
هرکسی که راه نجیب هشتگانه را طی کند به حالت سامادی (روشنگری) می رسد، همان حالتی که خود بودا در هنگام نشستن زیر درخت بودی تجربه کرد. اما سامادی یک نمازخانه جانبی نیست، یک سطح بالاتر وجود دارد، این نیروانا است.
نیروانا- در لغت به معنای ناپدید شدن، محو شدن است، بعداً این اصطلاح معانی مانند؛ سعادت، آرامش، رهایی. نیروانا استیک حالت مطلق، احساس آزادی از هر چیز مادی. دستیابی به نیروانا نه تنها پس از مرگ امکان پذیر است. خود بودا در طول زندگی خود دو بار به حالت نیروانا دست یافت. بودا هرگز تعریف دقیقی از نیروانا به شاگردانش نداد. او معتقد بود که اگر بتواند تصویر ذهنی خاصی به مفهوم «نیروانا» بدهد، پیروانش به توصیف او از این مفهوم دلبسته خواهند شد و نیروانا باید توسط همه افراد به صورت جداگانه تجربه شود. وضعیت نیروانا یک تجربه منحصر به فرد است و برای هر کسی متفاوت است.

آموزه عدم وجود روح و شخصیت - در بودیسم، درک اینکه یک شخص چیست، یک شخصیت، با درک ما بسیار متفاوت است. در اینجا هیچ شخصیتی وجود ندارد، یک فرد به عنوان یک فرد، فقط مجموعه ای از عناصر روانی فیزیولوژیکی به نام "اسکانتاس" (شمع) وجود دارد. بودایی ها مفهوم شخصیت را رد می کنند. به نظر آنها انسان فقط یک کلمه است برای تعیین گروه های خاصی از عناصر متحد در این زندگی به شکل ظاهری خاص، سیستم عصبی، خلق و خوی خاص، توانایی ها، استعدادها و غیره. وقتی متوجه می شویم که خودمان هستیم، اشتباه می کنیم، فقط به نظر می رسد که ما یک فرد کامل هستیم.
موارد زیر از این نتیجه می شود: دکترین ناپایداری، آنی بودن همه چیز . تمام جهان را نمی توان با ابدیت توصیف کرد، همه چیز در معرض نابودی اجتناب ناپذیر است، هر چیزی پایان و آغاز خود را دارد.