صفحه اصلی / طلسم عشق / سوره هایی از کلمات قرآن بکارا. مطالعه سوره های کوتاه از قرآن: رونویسی به زبان روسی و ویدئو

سوره هایی از کلمات قرآن بکارا. مطالعه سوره های کوتاه از قرآن: رونویسی به زبان روسی و ویدئو

امتیاز: / 807

بسم الله الرحمن الرحیم!

سوره بکارا را به صورت کامل توسط مشاری رشید بشنوید و دانلود کنید

سوره بقره را به زبان عربی بخوانید

رونویسی سوره بقره (متن روسی)

ترجمه پرمعنی سوره بقره

می توانید ترجمه معنایی را به زبان روسی بخوانید.

تماشای آنلاین ویدئو خوانی سوره بقره

خواندن ویدیو به زبان عربی با زیرنویس (ترجمه معانی به روسی)

شرح مختصر 2 سوره بقره

سوره بقره دومین و بزرگترین سوره قرآن است. شامل 286 آیه است که گوهر اسلام را آشکار می کند. این شامل دستوراتی از جانب خداوند در مورد چگونگی رفتار یک مسلمان در یک موقعیت معین است، دستورالعمل هایی که تمام جنبه های زندگی یک مسلمان را تنظیم می کند. به ویژه مشکلات قصاص، قمار، شراب خواری و نیز مسائلی در زمینه تنظیم وصیت و دستور در صورت فوت، تقسیم اموال بین اقارب، احکام ازدواج و جهات طلاق، تجارت. و بازپرداخت دیون، ربا.

در سوره بقره مثلی در مورد گاو بنی اسرائیل و موسی آمده است به همین دلیل این سوره را گاو نامیده اند. این سوره همچنین حاوی داستان های زیادی از زندگی پیامبران است. سخن از مؤمنانی است که خداوند به آنان نعمت داده است و از کسانی که با کفر و نفاق خود مورد غضب خداوند قرار گرفته اند.

پیامبر اعظم (صلی الله علیه و آله و سلم) می فرماید: «خانه های خود را به قبر مبدل نکنید، شیطان از خانه ای که در آن 2 سوره بقره خوانده می شود فرار می کند.» اهمیت خواندن سوره بقره در حدیث زیر بیان شده است. قرآن را بخوانید زیرا در قیامت می آید و برای خود شفاعت می کند، دو سوره بقره و علی عمران را بخوانید زیرا در روز قیامت مانند دو ابر ظاهر می شوند. یا دو دسته از پرندگان به صف شده اند و برای شما شفاعت می کنند، سوره بکره را بخوانید، زیرا در آن فضل و فراوانی است و بدون آن غم و آزار است و ساحران نمی توانند با آن کنار بیایند. ”

خواندن دو آیه آخر و آیه الکرسی اهمیت ویژه ای دارد. اهمیت آیه الکرسی در وب سایت شرح داده شده است. یکی از احادیث از قول پیامبر اعظم (صلی الله علیه و آله و سلم) نقل می کند که در آن حضرت می فرماید: خداوند سوره بقره را با آخرین آیات که آن حضرت نیز از خزانه ای که در زیر عرش آن حضرت قرار دارد به دست آورده است محمد (صلی الله علیه و آله و سلم) مسلمانان را به خواندن این آیات تشویق می کند و می فرماید: «این آیات را بیاموزید و به همسران و فرزندان خود بیاموزید، زیرا (این دو آیه) هم نماز است و هم خواندن. ) قرآن و توسل به خدا با دعا».

آیا این دلایل برای گوش دادن به این سوره بزرگ قرآن بقره و همچنین خواندن متن معنی آن به طور کامل، دانلود و به اشتراک گذاری این مطلب با دیگران کافی نیست؟

حمد و ستایش مخصوص خداوندی است که بر همه چیز قدرت در دست اوست و به سوی او بازگردانده می شوید!

ای کسانی که ایمان آورده اید! اگر برای مدت معینی قراردادی برای بدهی بستید، آن را بنویسید و کاتب آن را منصفانه بنویسد. کاتب از نوشتن آن چنان که خداوند به او آموخته امتناع ورزد. بگذار بنویسد و قرض گیرنده امر کند و از خداوند پروردگارش بترس و چیزی از آن نگیرد. و اگر قرض گیرنده ضعیف النفس است، ضعیف است یا نمی تواند برای خود دیکته کند، امین او را منصفانه دیکته کند. دو مرد را از شماره خود به عنوان شاهد تماس بگیرید. اگر دو مرد نباشند، یک مرد و دو زن را قبول دارید که آنها را به عنوان شاهد بپذیرید و اگر یکی از آنها اشتباه کرد، دیگری به او یادآوری می کند. در صورت دعوت شاهدان نباید امتناع کنند. برای نوشتن قرارداد، چه بزرگ و چه کوچک، تا زمانی که مدت آن را مشخص کنید، باری به عهده نگیرید. این در نزد خداوند عادلانه تر، برای شهادت قانع کننده تر و برای دوری از شک و تردید بهتر است. اما اگر معامله نقدی انجام دهید و در محل به یکدیگر پرداخت کنید، اگر آن را ننویسید گناهی بر شما نیست. اما در صورت انعقاد قرارداد تجاری شاهدان را فراخوانید و به منشی و شاهد آسیبی نرسانید. اگر این کار را بکنید، مرتکب گناه می شوید. از خدا بترسید - خدا به شما می آموزد. خداوند به همه چیز داناست.

آفریدگار بندگان خود را به حفظ حقوق خود در معاملات و قراردادها از طریق قوانین مفیدی که به قدری زیباست که حتی افراد خردمند نیز قادر به ارائه مقررات کاملتر نیستند، مواظبت کنند. از این مکاشفه می توان چند نتیجه مفید گرفت. 1. شرع قرض گرفتن و خرید نسیه کالا را مجاز می داند، زیرا خداوند فرموده است که مؤمنان چنین می کنند. هر عملی که مؤمنان متصف به آن باشند، حاصل ایمان و اعتقاد آنان است و ذکر آن به منزله تأیید حاکم و قاضی متعال است. 2. هنگام انعقاد قراردادهای تعهدات بدهی و اجاره ملک، تاریخ انقضای قرارداد باید قید شود. 3. اگر هنگام انعقاد چنین قراردادهایی، شرایط تکمیل آنها مشخص نشده باشد، غیرقانونی است، زیرا ممکن است متضمن باشد. عواقب خطرناک و شباهت هایی به قمار دارند. 4. حق تعالی دستور داد که قراردادهای تعهدات بدهی نوشته شود. این شرط در صورتی الزامی است که رعایت حقوق الزامی باشد، مثلاً وکالت نامه صادر شود یا قرارداد سرپرستی، خلع ید از مال یتیم، انتقال مال وقفی یا ضمان منعقد شود. اگر شخصی دلایل کافی برای مطالبه برخی حقوق داشته باشد تقریباً واجب است و ممکن است بسته به شرایط به درجات مختلفی مطلوب باشد. در هر صورت انعقاد قرارداد به صورت کتبی یکی از مهم ترین عوامل حفظ حقوق طرفین تلقی می شود، زیرا هیچ کس از فراموشی و اشتباه مصون نیست و این تنها راه محافظت از خود در برابر کلاهبردارانی است که این کار را انجام نمی دهند. از خدا بترسید 5. حق تعالی دستور داد که کاتبان وظایف دو طرف را منصفانه بنویسند، بدون اینکه به یکی از طرفین به دلیل خویشاوندی یا به دلایل دیگر امتیازی داده شود و حقوق طرف مقابل به دلیل دشمنی یا به خاطر تضییع شود. هر دلیل دیگری 6. انعقاد قراردادها به صورت کتبی از اعمال شایسته و منفعت طرفین محسوب می شود. به حفظ حقوق آنها کمک می کند و مسئولیت اضافی را از آنها سلب می کند و بنابراین کاتب باید وظایف خود را صادقانه انجام دهد تا از پاداش خود برخوردار شود. 7. کاتب باید فردی باشد که بتواند وظایف خود را درست و منصفانه انجام دهد و به انصاف معروف باشد. اگر شخصی نداند که چگونه قراردادها را به درستی تنظیم کند ، نمی تواند وظایف خود را انجام دهد. اگر فرد منصفی نباشد و مستحق اعتماد و شناخت دیگران نباشد، قراردادی که منعقد کرده است نیز از سوی مردم به رسمیت شناخته نمی شود و به احقاق حقوق طرفین کمک نمی کند. 8. انصاف کاتب با توانایی او در بیان صحیح افکار و استفاده از اصطلاحات اتخاذ شده در هنگام تنظیم قراردادهای مختلف تکمیل می شود. در این مورد، نقش مهمی به آداب و رسوم و قوانین پذیرفته شده عام داده می شود. 9. انعقاد قرارداد به صورت کتبی رحمت خداوند نسبت به بندگانی است که بدون آن نمی توانند وظایف دینی و دنیوی خود را به درستی انجام دهند. اگر خداوند توانایی انعقاد قرارداد را به انسان آموخته باشد، رحمت فراوانی به او وارد شده است و برای شکرگزاری شایسته از خداوند موظف است به مردم کمک کند و برای آنها قرارداد ببندد و از آنها امتناع ورزد. خدمات بنابراین به کاتبان دستور داده شده است که از انعقاد قرارداد آنگونه که خداوند به آنها تعلیم داده امتناع نکنند. 10. کاتب باید اقرار فردی را که نسبت به دیگری تعهدات مادی دارد، در صورتی که بتواند تکالیف خود را به صراحت بیان کند، ثبت کند. اگر به دلیل صغیری، زوال عقل، جنون، گنگ یا ناتوانی نتواند این کار را انجام دهد، عقد باید از طرف ولی برای او دیکته شود که در هنگام انعقاد قرارداد به عنوان مسئول عمل می کند. 11. اقرار یکی از شرایط مهمی است که حقوق مردم از طریق آن ثابت می شود، زیرا خداوند متعال به کاتبان دستور داده است که اقرارهای طرفی را که مسئول مالی است ثبت کنند. 12. اگر شخصی به دلیل کم سن، زوال عقل، جنون یا دلایل دیگر قادر به مسئولیت کامل نباشد، ولی باید از طرف او اقدام کند. 13. ولی در کلیه مواردی که شناخت او نسبت به حقوق و تکالیف او لازم است، به وکالت از توقیف خود عمل می کند. 14. اگر شخصی شخص دیگری را به عنوان وکیل خود تعیین کند یا در تنظیم روابط با مردم اختیارات خاصی را به او بسپارد، سخنان نماینده تام الاختیار او پذیرفتنی است، زیرا او از طرف کسی که او را اختیار کرده است صحبت می کند. و اگر به سرپرستان اجازه داده شود از طرف کسانی که قادر به تحمل مسئولیت کامل نیستند، اقدام کنند، این امر برای نمایندگان مجاز افرادی که به میل خود اختیارات خاصی را به آنها واگذار می کنند، حتی بیشتر مجاز است. سخنان این گونه نمایندگان مورد توجه و دارای اعتبار قانونی است و در صورت عدم توافق بر سخنان مجاز ترجیح داده می شود. 15. شخصی که مسئولیت مالی دارد موظف است در حین تنظیم قرارداد یا قرارداد از خدا بترسد، حقوق طرف مقابل را تضییع نکند، از ویژگی های کمی و کیفی وظایف خود بکاهد و شرایط قرارداد را مخدوش نکند. توافق نامه برعکس، او باید به طور کامل به وظایف خود در قبال طرف مقابل اعتراف کند، همانطور که طرف مقابل باید کاملاً به وظایف خود در قبال او اعتراف کند. اگر طرفین این کار را نکنند، در نهایت در زمره کسانی قرار می گیرند که تقلب می کنند و تقلب می کنند. 16. مسلمانان موظف به اعتراف به تکالیف خود هستند، حتی اگر از دید دیگران غافل شوند و چنین عملی از باشکوه ترین مظاهر تقوا است. اگر انسان وظایف خود را که از طرف مقابل غافل می ماند، ابلاغ نکند، بیانگر کمبود و نقص ترس او از خداست. 17. مسلمانان موظفند هنگام انعقاد معاملات تجاری از شاهدان دعوت کنند. حکم حضور شهود هنگام انعقاد قراردادهای اوراق قرضه مشابه حکم تنظیم این گونه قراردادها به صورت کتبی است که قبلاً در مورد آن بحث کردیم زیرا هنگام تنظیم کتبی آنها در واقع مدرک ثبت می شود. در مورد معاملات نقدی، بهتر است آنها را در حضور شاهدان منعقد کنید، اما می توانید از تنظیم این قراردادها به صورت کتبی خودداری کنید، زیرا معاملات نقدی گسترده است و تنظیم قراردادهای کتبی سنگین است. 18. شاهدان باید دو مرد عادل باشند. اگر حضور آنها محال یا مشکل باشد، یک مرد و دو زن می توانند شاهد باشند. این امر در مورد همه انواع روابط بین افراد، اعم از انعقاد معاملات تجاری یا قراردادهای بدهی، اجرای شرایط یا اسناد مربوطه صدق می کند. (ممکن است در اینجا این سؤال پیش بیاید که چرا حضرت محمد صلی الله علیه و آله و سلم بر اساس یک شهادت که با سوگند تأیید شده است تصمیم گرفته است، در صورتی که آیه زیبای مورد بحث ما مستلزم شهادت دو مرد یا شهادت است. یک مرد و دو زن نکته این است که خالق در آیه ای زیبا بندگان خود را به مراقبت از حقوق خود دعوت کرده و کامل ترین و مطمئن ترین شکل آن را ذکر کرده است، اما این آیه به هیچ وجه منافات ندارد؟ تصمیمات پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلم بر اساس شهادت یکی از شاهدان در مورد حفظ حقوق، پس از انعقاد معامله باید کاملترین آنها را انجام دهند احتیاطات در مورد حل و فصل دعاوی، در این گونه دعاوی قانع کننده ترین دلایل و شواهد مورد توجه قرار می گیرد. در امور شرعى مانند نقل حديث يا صدور احكام شرعى، شهادت زن در آنها معادل شهادت مرد است و تفاوت اين دو حالت آشكار است. 20. خداوند متعال دلیل مساوی بودن شهادت مرد با شهادت دو زن را بیان فرموده است. این در این واقعیت نهفته است که زنان اغلب حافظه ضعیفی دارند، در حالی که مردان حافظه خوبی دارند. 21. اگر یکی از شاهدان حادثه را فراموش کرد و پس از آن شاهد دوم اتفاق را به او یادآوری کرد، در صورت یادآوری وقایع بعد از یادآوری، چنین فراموشی از اهمیت شاهد نمی کاهد. از وحی چنین برمی‌آید که اگر یکی از شاهدان اشتباه کرد، دیگری باید به او یادآوری کند. علاوه بر این، باید شهادت شخصی را پذیرفت که حادثه را فراموش کرده و بدون یادآوری به یاد آورده است، زیرا شهادت باید مبتنی بر آگاهی و اعتقاد باشد. 22. همانطور که اشاره کردیم، دلیل باید از روی علم و اعتقاد باشد و نمی تواند مبتنی بر شک باشد و اگر شاهدی در سخنان خود شک کند، از اقامه دلیل منع می شود. حتی اگر انسان به شهادت یقینی تمایل داشته باشد، باز باید فقط به چیزی که یقین می داند شهادت دهد. 23. شاهد در صورت دعوت به حضور، حق امتناع از شهادت را ندارد و سخن گفتن در این مقام یکی از اعمال شایسته است، زیرا خداوند مؤمنان را به این امر دستور داده و فواید آن را ابلاغ کرده است. 24. آزار کاتب و شهود از طریق دعوت از آنها برای انجام وظایف در زمان نامناسب و در شرایطی که ممکن است به آنها آسیب برساند ممنوع است. همچنین اشخاص مسئول نباید به کاتب و شهود آسیبی وارد کنند و کاتب و شهود نیز نباید به مسئولین یا هر یک از آنها آسیبی وارد کنند. نتیجه این است که اگر انعقاد قراردادها و قرارها به صورت کتبی، شرکت به عنوان شاهد یا شهادت موجب ضرر شود، ممکن است افراد از انجام وظایف کاتب و شاهد خودداری کنند. 25. خداوند متعال تأکید کرد که مسلمانان نباید به همه نیکوکاران آسیب برسانند و مسئولیت های غیرقابل تحمل بر دوش آنها نگذارند. خداوند متعال فرمود: «آیا خیر جز به نیکی پاداش می‌گیرد؟» (55:60). نیکوکاران باید وظایف خود را به بهترین نحو انجام دهند، بدون اینکه مردم را با خدماتی که می‌کنند ملامت کنند و در گفتار و عمل آزاری نرسانند، زیرا در غیر این صورت عملشان صالح نیست. 26. کاتب و شهود حق ندارند در قبال خدمات خود اجرت بپذیرند، زیرا خداوند بندگان را مکلف کرده است که قراردادها را بنویسند و به عنوان شاهد عمل کنند و اجرت این خدمات برای طرفینی که قراردادها و قراردادها را منعقد می کنند زیان آور است. 27. خداوند متعال توجه بندگان را به منافع عظیمی جلب کرد که اگر صادقانه از این دستورات باشکوه پیروی کنند، می توانند به دست آورند. آنها می توانند حقوق خود را حفظ کنند، عدالت را حفظ کنند، از اختلافات و ادعاهای متقابل خلاص شوند و خود را در برابر فراموشی و غیبت بیمه کنند. به همین دلیل است که خداوند فرموده است که عمل به دستورات وحی در نزد او عادلانه تر، برای دلیل قانع کننده تر و برای دوری از شک و تردید بهتر است. مردم واقعاً نیاز فوری به این چیزها را احساس می کنند. 28. مطالعه قوانین تنظیم قراردادها به صورت کتبی مربوط به مسائل دینی است، زیرا این مهارت به شما امکان می دهد که ایمان و رفاه دنیوی را حفظ کنید و به دیگران خدمات ارائه دهید. 29. اگر خداوند شخصی را به مهارت خاصی که دیگران بدان نیاز دارند، ارج نهاده است، برای اینکه از او به درستی تشکر کند، باید مهارت او را به نفع بندگانش و رفع نیازهای آنها به کار گیرد. این نتیجه از این واقعیت ناشی می شود که بلافاصله پس از ممنوعیت اجتناب از تنظیم قراردادها به صورت کتبی، خداوند به کاتبان یادآوری کرد که او بود که به آنها یاد داد که چگونه قراردادها را به طور صحیح تنظیم کنند. و اگر چه چنین خدمتی وظیفه آنهاست، خداوند تا زمانی که حاجت برادرانشان را برآورده کنند، قطعاً حاجت آنها را برآورده می کند. 30. ضرر رساندن به شاهدان و کاتبان، بی تقوای است، یعنی دوری از اطاعت خدا و نافرمانی. شرارت می تواند در درجات کم و زیاد و به صورت های مختلف تجلی پیدا کند و از این رو مؤمنانی را که از این امر اطاعت نمی کنند فاسق نخواند، بلکه گفته است که مرتکب گناه می شوند. چگونه افراد بیشتراز اطاعت خداوند طفره می رود، هر چه شرارت و سقوط از فیض او آشکارتر می شود. 31. ترس از خدا وسیله کسب علم است، زیرا خداوند وعده داده است که بندگانی را تربیت کند که از خدا بترسند. این وحی در این باره گویاتر است: «ای کسانی که ایمان آورده اید! اگر از خدا بترسید خداوند به شما قدرت تشخیص حق و باطل می دهد و گناهان شما را می بخشد و شما را می بخشد.» (8:29). 31. به سوی کسب دانش مفیداین نه تنها شامل مطالعه مسائل دینی مربوط به مناسک عبادی می شود، بلکه شامل مطالعه علوم دنیوی مرتبط با روابط بین مردم می شود، زیرا خداوند به تمام امور دینی و دنیوی بندگان خود رسیدگی می کند و در کتاب بزرگش همه سوالات روشن می شود

بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ

بسم الله الرحمنى الرضيمى

بسم الله الرحمن الرحیم!

پیامبر و مؤمنان به آنچه از جانب پروردگار بر او نازل شده بود ایمان آوردند. همگی به خدا و فرشتگان و کتابهای آسمانی و فرستادگانش ایمان آوردند. می گویند: ما بین رسولان او فرقی نمی گذاریم. می گویند: ما گوش می دهیم و اطاعت می کنیم! پروردگارا از تو طلب مغفرت می کنیم و به سوی تو نزدیک می شویم.»

آمَنَ الرَّسُولُ بِمَا أُنْزِلَ إِلَيْهِ مِنْ رَبِّهِ وَالْمُؤْمِنُونَ ۚ كُلٌّ آمَنَ بِاللَّهِ وَمَلَائِكَتِهِ وَكُتُبِهِ وَرُسُلِهِ لَا نُفَرِّقُ بَيْنَ أَحَدٍ مِنْ رُسُلِهِ ۚ وَقَالُوا سَمِعْنَا وَأَطَعْنَا ۖ غُفْرَانَكَ رَبَّنَا وَإِلَيْكَ الْمَصِيرُ

«آمنا الرسولو بیما «اونزیلا «الهی من ربیحی و المومینونا ۚ کولون «أمانا بیللهی و ملّا»ایکاتهی و کوتوبیهی و روسولیحی لا نوفریقو بینا «أعدین من روسلیحی ۚ سمیع و قالَو». نا ۖ غفرانکه ربنا و «ایلایکا المشیرو

خداوند بر کسی بیش از توانش تحمیل نمی کند. آنچه را که به دست آورده به او می رسد و آنچه را که به دست آورده است به ضرر او خواهد بود. پروردگار ما! اگر فراموش کردیم یا اشتباه کردیم، ما را تنبیه نکنید. پروردگار ما! باری را که بر دوش پیشینیان ما گذاشتی بر دوش ما مگذار. پروردگار ما! ما را با کارهایی که نمی توانیم انجام دهیم سنگین نکنید. با ما ملایم باشید! ما را ببخش و رحم کن! شما حامی ما هستید ما را یاری کن تا بر مردم کافر چیره شویم.

لَا يُكَلِّفُ اللَّهُ نَفْسًا إِلَّا وُسْعَهَا ۚ لَهَا مَا كَسَبَتْ وَعَلَيْهَا مَا اكْتَسَبَتْ ۗ رَبَّنَا لَا تُؤَاخِذْنَا إِنْ نَسِينَا أَوْ أَخْطَأْنَا ۚ رَبَّنَا وَلَا تَحْمِلْ عَلَيْنَا إِصْرًا كَمَا حَمَلْتَهُ عَلَى الَّذِينَ مِنْ قَبْلِنَا ۚ رَبَّنَا وَلَا تُحَمِّلْنَا مَا لَا طَاقَةَ لَنَا بِهِ ۖ وَاعْفُ عَنَّا وَاغْفِرْ لَنَا وَارْحَمْنَا ۚ أَنْتَ مَوْلَانَا فَانْصُرْنَا عَلَى الْقَوْمِ الْكَافِرِينَ

Lā Yukallifu Al-Lahu Nafsāan "Illā Wus`ahā ۚ Lahā Mā Kasabat Wa `Alayhā Mā Aktasabat ۗ Rabbanā Lā Tu"uākhidhnā "In Nasīnā "Aw "Akhţa"nā ۚ Rabbanā Wa Lā Taĥmil `Alaynā "Işrāan Kamā Ĥamaltahu `Alá Al- لاذینا من قبلنا ۚ ربنا و لا توغمیلنا ما لا Ţaqata لنا بیهی ۖ و عفو عنّا و اغفیر لنا و ارامنا ۚ "انتا مولانا فنشورنا "الا القومی الک"

رونویسی 2 آیه آخر سوره بقره به زبان روسی

«امانار-رسولیو بیمه اونزیلیا ایلیخی میرربیحی والمؤمنون، کلون أمانا بالله و مالایاکاتیحی و کوتوبیهی و روسولیهی، لایا نوفاریکا بینا احدیم-میر-روسلیه، و کالیوو سمینا و عطاءنا، گوفراناقیا. - مسیر Laya Yukalliful-lahu nefsen illya vus'ahaa ، lyahaa mee kyasebet 'aleiheee mektesebet ، rabbanaa laya tuaahiznaa در nasiinaa ahta'naa ، rabbanaa wa tahmil' aleinaina aleinaina israna israna alala israna alalana aleana aleinaa ammilnaa maa laya تاکاته لینه بیخ، وافو عنا وغفیر لیانا ورهمنا، انته ماولیانا فنسورنا آلالکائمیل کیفیریین.

ویدیو 2 آیه آخر سوره بقره

برای مشاهده این ویدیو، لطفا جاوا اسکریپت را فعال کنید و مطمئن شوید که مرورگر شما از ویدیوی HTML5 پشتیبانی می کند

ویدیو از سایت: https://www.youtube.com/watch?v=NtPA_EFrwgE

اهمیت 2 آیه آخر سوره بقره

پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلم فرمود: «کسی که دو آیه آخر سوره بقره را در شب بخواند. همین بس است» (مسلم).

«کسی که دو آیه آخر سوره بقره را در شب بخواند، در آن شب از آتش و خطرات دیگر در امان است».

«خداوند سوره بقره را با دو آیه کامل کرد و از خزانه‌ای که در زیر عرش اوست به من پاداش داد. شما هم این آیات را یاد خواهید گرفت، به همسران و فرزندانتان بیاموزید. این آیات را می توان به عنوان دعا نیز خواند.»

هر کس قبل از خواب امان الرسولا را بخواند، گویی تا صبح عبادت الهی کرده است.

«خداوند سوره بقره را از بیت المال زیر عرش به من عطا کرد. این به هیچ پیامبری قبل از من داده نشده است.»

علی رضی الله عنه می فرماید: در مورد کسی که قبل از خواب سه آیه آخر سوره بقره را نخوانده است، نمی توانم بگویم که او زرنگ است. عمر رضی الله عنه می فرماید: انسان عاقل بدون خواندن آیات آخر سوره بقره به رختخواب نمی رود.

عبدالله بن مسعود می گوید: به رسول خدا به معراج سه چیز داده شد: پنج بار نماز در روز. آخرین بیتسوره‌های بقره و شفاعت برای کسانی که از دنیا رفته‌اند و به خدا وابسته نیستند.»

تفسیر السعدی

در حدیث صحیح از پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم آمده است که خواندن این دو آیه در شب برای مصون ماندن از بدی کافی است و دلیل آن معنای باشکوه آنهاست.

خداوند در یکی از آیات پیشین این سوره، مردم را به ایمان به تمام احکام دین مبین اسلام دعوت کرده است: «بگو: ما به خدا و نیز به آنچه بر ما نازل شده و بر ابراهیم نازل شده ایمان داریم. ابراهیم، ​​اسماعیل (اسماعیل)، اسحاق (اسحاق)، یعقوب (یعقوب) و قبایل (دوازده پسر یعقوب)، آنچه به موسی (موسی) و عیسی (عیسی) داده شده است و آنچه توسط آنها به پیامبران داده شده است. پروردگار ما بین آنها فرقی نمی گذاریم و تنها در برابر او تسلیم هستیم.» (2:136). و در این وحی فرمود که رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم و مؤمنان به این احکام دین ایمان آوردند و به جمیع رسولان و به همه کتب آسمانی ایمان آوردند. آنها مانند کسانی نبودند که بخشی از کتاب را می پذیرند و جزء دیگر را رد می کنند یا برخی از رسولان را می پذیرند و برخی دیگر را رد می کنند. به راستی، این همان کاری است که پیروان گمراه عقاید تحریف شده انجام می دهند.

ذکر مؤمنان در کنار ذکر رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) برای آنان افتخار بزرگی است. این امر بیانگر آن است که دستورات دینی مربوط به رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم در مورد پیروان آن حضرت جاری است. او این دستورات را به بهترین نحو انجام داد و در این زمینه از سایر مؤمنان و حتی سایر رسولان خدا پیشی گرفت. سپس خداوند از مؤمنان می‌گوید: «شنیدیم و اطاعت کردیم! پروردگارا، ما را ببخش، زیرا باید به سوی تو برگردیم.» آنها متعهد می شوند که به هر آنچه که پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) در قرآن و سنت آورده است، پایبند باشند. احکام دینی را گوش می دهند و با جان و جان آنها را می پذیرند و با تمام بدن تسلیم آن می شوند و کلامشان سرشار از خضوع و خضوع در برابر خداوند است و دلالت بر درخواست کمک به آنها در انجام فرایض دینی و بخشش از قصور در انجام آنها دارد. دستورات واجب و گناهانی که مرتکب شده اند. آنها با خضوع به درگاه خدا روی می‌آورند و دعایی که برایشان سودمند است، می‌کنند و خداوند متعال قبلاً به زبان پیامبرش (صلی الله علیه و آله و سلم) آن را اجابت کرده است: «آن را انجام دادم!»

خداوند لزوماً این دعاها را از مؤمنان به طور کلی می پذیرد و در صورت عدم وجود عواملی مانع از قبولی نماز از مؤمنان می پذیرد. خداوند مسلمانان را در قبال کارهایی که از روی اشتباه یا فراموشی انجام می دهند بازخواست نمی کند. او شریعت مسلمین را بسیار آسان کرده است و بارها و تکالیفی را که برای جوامع دینی قبلی بسیار سنگین بود بر دوش مسلمانان نمی گذارد. خداوند آنان را به انجام وظایفی که بیش از توانشان بود امر نکرد و گناهانشان را آمرزید و به آنان رحم کرد و بر کافران پیروزشان کرد.

از خداوند متعال می‌خواهیم با نام‌ها و صفات زیبای خود و با رحمتی که به ما داده است، هنگامی که دستورات دین خود را به ما می‌آموزد، این دعاها را برای ما زنده کند، و به وعده‌ای که از زبان پیامبر داده شده وفا کنیم. محمد صلی الله علیه و آله و سلم و امور همه را سامان دهد مسلمانان مؤمن. از این مکاشفه پیروی کنید قوانین مهم. طبق اولی آنها باید تکالیف دینی آسان شود و مسلمانان در همه امور دینی از خجالت رهایی یابند. قاعده دیگر می‌گوید: اگر انسان در حین انجام عبادات از روی سهو یا سهو از واجبات خود در برابر خداوند تجاوز کرده باشد، مستحق بخشش است. اگر به این دلایل از تکالیف خود در برابر مخلوقات تخطی کرد، سزاوار ذلت و نکوهش نیست. اما اگر اشتباه یا فراموشی او منجر به مرگ انسان یا مال شده باشد، مسئول است، زیرا شخص حق ندارد عمداً یا سهو یا از روی نسیان به جان یا مال مردم تعدی کند.