صفحه اصلی / روی چیزها / الهه طبیعت در اساطیر یونان. خدایان یونان باستان

الهه طبیعت در اساطیر یونان. خدایان یونان باستان

خدایان المپوس یونان باستان

اسامی قدیمی هستند خدایان یونانی، که همه می دانند - زئوس، هرا، پوزیدون، هفائستوس - در واقع نوادگان ساکنان اصلی بهشت ​​- تیتان ها هستند. با شکست دادن آنها، خدایان جوانتر به رهبری زئوس ساکنان کوه المپ شدند. یونانیان 12 خدای المپ را می پرستیدند، به آنها احترام می گذاشتند و به آنها ادای احترام می کردند. در یونان باستانعناصر، فضیلت یا مهم ترین عرصه های زندگی اجتماعی و فرهنگی.

عبادت کرد یونانیان باستانو هادس، اما او در المپوس زندگی نمی کرد، بلکه در زیر زمین، در پادشاهی مردگان زندگی می کرد.

چه کسی مهمتر است؟ خدایان یونان باستان

آنها به خوبی با یکدیگر کنار می آمدند، اما گاهی اوقات بین آنها درگیری می شد. از زندگی آنها که در رساله های یونان باستان آمده است، افسانه ها و اسطوره های این کشور پدید آمد. در میان آسمانیان کسانی بودند که پله های بلند منبر را اشغال می کردند و برخی دیگر به شکوه و جلال بسنده می کردند و در پای حاکمان بودند. لیست خدایان المپیا به شرح زیر است:

  • زئوس.

  • هرا

  • هفائستوس

  • آتنا

  • پوزیدون

  • آپولو

  • آرتمیس.

  • آرس.

  • دمتر

  • هرمس.

  • آفرودیت

  • هستیا.

زئوس- از همه مهمتر او پادشاه همه خدایان است. این رعد و برق، فلک بی پایان را به تصویر می کشد. به رهبری رعد و برق. یونانیان معتقد بودند که این حاکم است که خیر و شر را در کره زمین تقسیم می کند. پسر تایتان ها با خواهر خودش ازدواج کرد. چهار فرزند آنها ایلیتیا، هبه، هفائستوس و آرس نام داشتند. زئوس خائن وحشتناکی است. او دائماً با الهه های دیگر زنا می کرد. از دختران زمینی هم غافل نبود. زئوس چیزی برای غافلگیری آنها داشت. او برای زنان یونانی یا به صورت باران ظاهر شد یا به صورت قو یا گاو نر. نمادهای زئوس عقاب، رعد و برق، بلوط هستند.

پوزیدون. این خدا بر عناصر دریا حکومت می کرد. از نظر اهمیت بعد از زئوس در جایگاه دوم قرار داشت. علاوه بر اقیانوس ها، دریاها و رودخانه ها، طوفان ها و هیولاهای دریایی، پوزیدون "مسئول" زلزله ها و آتشفشان ها بود. در دوران باستان اساطیر یونانیاو برادر زئوس بود. پوزئیدون در قصری زیر آب زندگی می کرد. او سوار بر ارابه ای ثروتمند که توسط اسب های سفید کشیده شده بود، رفت. سه گانه نماد این خدای یونانی است.

هرا. او اصلی ترین الهه زن است. این الهه آسمانی حمایت می کند سنت های خانوادگی، ازدواج و پیوندهای عشقی. هرا حسود است. او بی رحمانه مردم را به خاطر زنا مجازات می کند.

آپولو- پسر زئوس او برادر دوقلوی آرتمیس است. در ابتدا، این خدا مظهر نور، خورشید بود. اما به تدریج فرقه او مرزهای خود را گسترش داد. این خدا به حامی زیبایی روح، تسلط بر هنر و هر چیزی زیبا تبدیل شد. موسی ها تحت تأثیر او بودند. قبل از یونانیان، او در یک تصویر نسبتاً تصفیه شده از مردی با ویژگی های اشرافی ظاهر شد. آپولو موسیقی عالی می نواخت و به شفا و پیشگویی مشغول بود. او پدر خدای اسکلپیوس، قدیس حامی پزشکان است. زمانی آپولو هیولای وحشتناکی را که دلفی را اشغال کرده بود نابود کرد. به همین دلیل به مدت 8 سال تبعید شد. بعدها او اوراکل خود را ساخت که نماد آن لورل بود.

بدون آرتمیسیونانیان باستان شکار را تصور نمی کردند. حمایت از جنگل ها باروری، تولد و روابط بالا بین جنس ها را نشان می دهد.

آتنا. همه چیز مربوط به خرد، زیبایی معنوی و هماهنگی زیر نظر این الهه است. او یک مخترع بزرگ، عاشق علم و هنر است. صنعتگران و کشاورزان تابع او هستند. آتنا برای ساختن شهرها و ساختمان‌ها «روشن می‌دهد». به لطف او، زندگی عمومی به آرامی جریان دارد. این الهه برای محافظت از دیوارهای قلعه ها و قلعه ها خوانده می شود.

هرمس. این خدای یونان باستان بسیار شیطون است و شهرت بی قرار بودن را به دست آورده است. هرمس حامی مسافران و بازرگانان است. او همچنین فرستاده خدایان روی زمین است. روی پاشنه های او بود که بال های جذاب برای اولین بار شروع به درخشیدن کردند. یونانی ها به هرمس ویژگی های تدبیر را نسبت می دهند. او حیله گر، باهوش است و همه زبان های خارجی را می داند. وقتی هرمس دوازده گاو را از آپولو دزدید و خشم او را برانگیخت. اما او بخشیده شد، زیرا آپولو اسیر اختراع هرمس - چنگال بود که به خدای زیبایی تقدیم کرد.

آرس. این خدا جنگ و هر چیزی که با آن مرتبط است را مجسم می کند. انواع نبردها و نبردها - تحت نمایندگی آرس. او همیشه جوان، قوی و خوش تیپ است. یونانیان او را قدرتمند و جنگجو ترسیم کردند.

آفرودیت. او الهه عشق و شهوانی است. آفرودیت پیوسته پسرش اروس را به پرتاب تیرهایی تحریک می کند که آتش عشق را در دل مردم شعله ور می کند. اروس نمونه اولیه کوپید رومی است، پسری با کمان و کتک.

پرده بکارت- خدای ازدواج پیوندهای آن قلب افرادی را که در نگاه اول یکدیگر را ملاقات کرده و عاشق یکدیگر شده اند، به هم می بندد. شعارهای عروسی یونان باستان "پرده بکارت" نامیده می شد.

هفائستوس- خدای آتشفشان ها و آتش. سفالگران و آهنگران تحت حمایت او هستند. این خدای سخت کوش و مهربان است. سرنوشت او چندان خوب نبود. او با لنگی به دنیا آمد زیرا مادرش هرا او را از کوه المپ پرتاب کرد. هفائستوس توسط الهه ها - ملکه های دریا - آموزش دیده بود. روشن المپوساو بازگشت و سخاوتمندانه به آشیل پاداش داد و سپر و هلیوس ارابه را به او هدیه داد.
دمتر. او نیروهای طبیعت را که مردم تسخیر کرده اند، مجسم می کند. این کشاورزی است. تمام زندگی یک فرد تحت کنترل دمتر است - از تولد تا بستر مرگ.
هستیا. این الهه از روابط خانوادگی حمایت می کند، از اجاق و آسایش محافظت می کند. یونانیان با برپایی قربانگاه هایی در خانه های خود از هدایایی به هستیا مراقبت می کردند. یونانی ها مطمئن هستند که همه ساکنان یک شهر یک جامعه-خانواده بزرگ هستند. حتی در ساختمان اصلی شهر نمادی از فداکاری های هستیا وجود داشت.
هادس- ارباب پادشاهی مردگان. در دنیای زیرزمینی او، موجودات تاریک، سایه های تاریک و هیولاهای شیطانی شادی می کنند. هادس یکی از بهترین ها در نظر گرفته می شود خدایان قدرتمند. او با ارابه ای از طلا در سراسر پادشاهی هادس حرکت کرد. اسب هایش سیاه هستند. هادس - صاحب ثروت ناگفته است. تمام گوهرها و سنگ هایی که در اعماق موجود است از آن اوست. یونانیان از او بیشتر از آتش و حتی خود زئوس می ترسیدند.

بجز 12 خدای المپو هادس، یونانیان نیز خدایان و حتی نیمه خدایان زیادی دارند. همه آنها از اولاد و برادران آسمانی اصلی هستند. هر کدام از آنها افسانه ها یا اسطوره های خاص خود را دارند.

این لیستی از خدایان یونان باستان برای توسعه عمومی است :)

هادس- خداوند فرمانروای پادشاهی مردگان است.

آنتی- قهرمان اسطوره ها، غول، پسر پوزئیدون و زمین گایا. زمین به پسرش نیرو داد که به لطف آن هیچ کس نتوانست او را کنترل کند.

آپولو- خدای نور خورشید یونانیان او را جوانی زیبا ترسیم کردند.

آرس- خدای جنگ خائنانه، پسر زئوس و هرا

آسکلپیوس- خدای پزشکی، پسر آپولون و پوره کورونیس

Boreas- خدای باد شمال، پسر Titanides Astraeus (آسمان پرستاره) و Eos ( سحر صبح)، برادر زفیر و نوت. او به عنوان خدایی بالدار، مو بلند، ریشدار و قدرتمند به تصویر کشیده شد.

باکوس- یکی از نام های دیونیسوس.

هلیوس (هلیوم)- خدای خورشید، برادر سلن (الهه ماه) و ایوس (سپیده دم). در اواخر دوران باستان، او را با آپولون، خدای نور خورشید، یکی می دانستند.

هرمس- پسر زئوس و مایا، یکی از چند معنایی ترین خدایان یونانی. حامی سرگردانان، صنایع دستی، تجارت، دزدان. برخورداری از موهبت فصاحت.

هفائستوس- پسر زئوس و هرا، خدای آتش و آهنگر. او حامی صنعتگران محسوب می شد.

هیپنوها- ایزد خواب، پسر نیکتا (شب). او به عنوان یک جوان بالدار به تصویر کشیده شد.

دیونیسوس (باخوس)- خدای انگورسازی و شراب سازی، موضوع تعدادی از فرقه ها و اسرار. او یا به عنوان یک مرد مسن چاق و یا به عنوان یک مرد جوان با تاج گلی از برگ انگور بر سر به تصویر کشیده شد.


زاگرئوس- خدای باروری، پسر زئوس و پرسفون.

زئوس- خدای برتر، پادشاه خدایان و مردم.

مارشمالو- خدای باد غرب

ایاکوس- خدای باروری

کرونوس- تیتان، کوچکترین پسر گایا و اورانوس، پدر زئوس. او بر جهان خدایان و مردم فرمانروایی کرد و توسط زئوس از تخت پادشاهی ساقط شد...

مامان- پسر الهه شب، خدای تهمت.

مورفئوس- یکی از پسران هیپنوس، خدای رویاها.

نرئوس- پسر گایا و پونتوس، خدای مهربان دریا.

توجه داشته باشید- خدای باد جنوب که با ریش و بال به تصویر کشیده شده است.

اقیانوس- تیتان، پسر گایا و اورانوس، برادر و شوهر تتیس و پدر تمام رودهای جهان.

المپیکی ها- خدایان برتر نسل جوان خدایان یونانی به رهبری زئوس که در بالای کوه المپ زندگی می کردند.


پان- خدای جنگل، پسر هرمس و دریوپ، مردی پا بز با شاخ. او را قدیس حامی شبانان و دام های کوچک می دانستند.

پلوتون- خدایا پادشاهی زیرزمینیکه اغلب با هادس یکی بود، اما بر خلاف او، مالک روح مردگان نبود، بلکه دارای ثروت بود. عالم اموات.

پلوتوس- پسر دیمتر، خدایی که به مردم مال می دهد.

پونت- یکی از خدایان ارشد یونانی، فرزندان گایا، خدای دریا، پدر بسیاری از تیتان ها و خدایان.

پوزیدون- یکی از خدایان المپیا، برادر زئوس و هادس که بر عناصر دریا فرمانروایی می کند. پوزئیدون نیز تابع روده های زمین بود،
او فرمان طوفان و زلزله می داد.

پروتئوس- خدای دریا، پسر پوزیدون، حامی مهرها. او دارای موهبت تناسخ و نبوت بود.



طنزها- موجودات پا بز، شیاطین باروری.

تاناتوس- شخصیت مرگ، برادر دوقلوی هیپنوس.

تیتان ها- نسل خدایان یونانی، اجداد المپیایی ها.

تایفون- اژدهای صد سر متولد گایا یا هرا. در جریان نبرد المپیان ها و تایتان ها، او توسط زئوس شکست خورد و در زیر آتشفشان اتنا در سیسیل زندانی شد.

تریتون- پسر پوزئیدون، یکی از خدایان دریا، مردی با دم ماهیبه جای پاها، او یک سه گانه و یک صدف پیچ خورده - یک شاخ - در دستان خود دارد.

هرج و مرج- فضای خالی بی پایان که در آغاز زمان از آن برخاسته است خدایان باستانیدین یونانی - Nyx و Erebus.

خدایان چتونیک - خدایان عالم اموات و باروری، خویشاوندان المپیکی ها. اینها شامل هادس، هکات، هرمس، گایا، دمتر، دیونیسوس و پرسفونه بودند.

سیکلوپ- غول هایی با یک چشم در وسط پیشانی، فرزندان اورانوس و گایا.

یورو (یورو)- خدای باد جنوب شرقی


آئولوس- ارباب بادها

اربوس- شخصیت تاریکی عالم اموات، پسر آشوب و برادر شب.

اروس (اروس)- خدای عشق، پسر آفرودیت و آرس. در اسطوره های باستانی- نیروی خود ظهوری که به نظم دادن به جهان کمک کرد. او به عنوان یک جوان بالدار (در عصر هلنیستی - یک پسر) با فلش به تصویر کشیده شد و مادرش را همراهی می کرد.

اتر- خدای آسمان

الهه های یونان باستان

آرتمیس- الهه شکار و طبیعت.

آتروپوس- یکی از سه مویرا، بریدن رشته سرنوشت و پایان دادن به زندگی انسانی.

آتنا (پالادا، پارتنوس)- دختر زئوس که از سر او با زره کامل نظامی متولد شد. یکی از محترم ترین ها الهه های یونانیالهه جنگ عادلانه و خرد، حامی دانش.

آفرودیت (Kytharea، Urania)- الهه عشق و زیبایی او از ازدواج زئوس و الهه دیون به دنیا آمد (طبق افسانه ای دیگر از کف دریا بیرون آمد)

هبه- دختر زئوس و هرا، الهه جوانی. خواهر آرس و ایلیتیا. او در اعیاد به خدایان المپیک خدمت می کرد.

هکات- الهه تاریکی، رویاهای شبانه و جادوگری، حامی جادوگران.

Gemera- الهه نور روز، شخصیت روز، متولد نیکتا و اربوس. اغلب با Eos شناسایی می شود.

هرا- الهه برتر المپیا، خواهر و همسر سوم زئوس، دختر رئا و کرونوس، خواهر هادس، هستیا، دمتر و پوزیدون. هرا حامی ازدواج در نظر گرفته می شد.

هستیا- الهه کوره و خانهو آتش

گایا- مادر زمین، پیشتاز همه خدایان و مردم.

دمتر- الهه باروری و کشاورزی.

خشکی ها- خدایان پایین تر، پوره هایی که در درختان زندگی می کردند.


ایلیتیا- الهه حامی زنان در حال زایمان.

زنبق- الهه بالدار، دستیار هرا، پیام آور خدایان.

کالیوپه- موز شعر حماسی و علم.

کرا- موجودات اهریمنی، فرزندان الهه نیکتا، مشکلات و مرگ را برای مردم به ارمغان می آورند.

کلیو- یکی از نه موز، الهه تاریخ.

کلوتو ("چرخنده")- یکی از نخ های ریسی مویرا زندگی انسان.

لاچسیس- یکی از سه خواهر مویرا که سرنوشت هر فرد را حتی قبل از تولد تعیین می کند.

تابستان- تیتانید، مادر آپولو و آرتمیس.

مایاها- یک پوره کوهستانی، بزرگ‌ترین هفت پلیاد - دختران اطلس، محبوب زئوس، که هرمس از او به دنیا آمد.

ملپومن- موز تراژدی.

متیس- الهه خرد، اولین زن از سه همسر زئوس، که آتنا را از او باردار شد.

Mnemosyne- مادر نه موز، الهه حافظه.


مویرا- الهه سرنوشت، دختر زئوس و تمیس.

موزها- الهه حامی هنرها و علوم.

نایادها- پوره ها - نگهبانان آب ها.

نمسیس- دختر نیکتا، الهه ای که سرنوشت و قصاص را به تصویر می کشد و مردم را مطابق با گناهانشان مجازات می کند.

Nereids- پنجاه دختر نرئوس و اقیانوس‌ها دوریس، خدایان دریا.

نیکا- تجسم پیروزی او اغلب با تاج گل به تصویر کشیده می شد که نمادی رایج از پیروزی در یونان است.

پوره ها- خدایان پایین تر در سلسله مراتب خدایان یونانی. آنها نیروهای طبیعت را مجسم می کردند.

نیکتا- یکی از اولین خدایان یونانی، الهه - تجسم شب اولیه

Orestiades- پوره های کوهستانی

اوری- الهه فصول، صلح و نظم، دختر زئوس و تمیس.

پیتو- الهه اقناع، همراه آفرودیت، که اغلب با حامی او شناخته می شود.

پرسفون- دختر دمتر و زئوس، الهه باروری. همسر هادس و ملکه عالم اموات که اسرار مرگ و زندگی را می دانست.

چندهمخوانی- موز شعر سرود جدی.

تتیس- دختر گایا و اورانوس، همسر اوشن و مادر نریدها و اقیانوس‌ها.

رئا- مادر خدایان المپیا.

آژیرها- شیاطین زن، نیمه زن، نیمه پرنده، قادر به تغییر آب و هوا در دریا.

کمر- موز کمدی

ترپسیکور- موزه هنر رقص

تیسیفون- یکی از ارینیاها

ساکت- الهه سرنوشت و شانس در میان یونانیان، همراه پرسفون. او به صورت زنی بالدار به تصویر کشیده شده بود که روی یک چرخ ایستاده و یک قرنیز و سکان کشتی را در دستان خود نگه داشته است.

اورانیا- یکی از نه موز، حامی نجوم.

تمیس- تیتانید، الهه عدالت و قانون، همسر دوم زئوس، مادر کوه ها و مویرا.

خیریه ها- الهه زیبایی زن، تجسم آغاز زندگی مهربان، شاد و ابدی جوان.

اومنیدس- یکی دیگر از هیپوستازهای ارینی ها، که به عنوان الهه های خیرخواهی که از بدبختی ها جلوگیری می کردند مورد احترام قرار می گیرد.

اریس- دختر نایکس، خواهر آرس، الهه اختلاف.

ارینیس- الهه های انتقام، موجودات عالم اموات، مجازات بی عدالتی و جنایات.

اراتو- میز شعر غنایی و اروتیک.

Eos- الهه سپیده دم، خواهر هلیوس و سلن. یونانی ها آن را "انگشت رز" می نامیدند.

اوترپ- الهه آواز غنایی. با فلوت دوتایی در دست به تصویر کشیده شده است.

و در نهایت، یک آزمایش برای اینکه بفهمید شما چه جور خدایی هستید

tests.ukr.net

تو کدوم خدای یونانی؟

ولکان - خدای آتش

در دنیایی که فریبکاران زیادی وجود دارد، شما یک گنج واقعی هستید. شاید از نظر ظاهری چندان جذاب نباشید، اما قلب مهربان شما هر زنی را به سمت خود جذب می کند. شما بلوغ واقعی دارید که همه زنان خیلی دوست دارند آن را ببینند و به ندرت در مردان پیدا می کنند. هوش و جذابیت شما را به مردی تبدیل می کند که بسیاری از خانم ها دوست دارند با آنها ازدواج کنند. در مورد تخت، اینجا نیز با استعدادهای فراوان می درخشید. اشتیاق شما یک آتشفشان واقعی است، فقط منتظر فوران در بال است. زن با تو ویولنی است در دستان استاد. نکته اصلی این است که زیاده روی نکنید، در غیر این صورت ممکن است شریک زندگی شما از خوشحالی دیوانه شود! یک شب با تو کافی است که بگوییم - تو خدای سکس هستی.

در یونان باستان، دو گروه از خدایان متمایز می شوند: تایتان ها، خدایان نسل دوم، و خدایان المپیا، یا المپیان، خدایان نسل سوم. یعنی فقط دو گروه اصلی از خدایان وجود داشت:

تیتان ها - خدایان نسل دوم

  • شش برادر - اوشنوس، کی، کریوس، هیپریون، یاپتوس، کرونوس.
  • شش خواهر - تتیس، فیبی، منموسین، تیا، تمیس، رئا.

کسانی که نسل جدیدی به دنیا آوردند: پرومتئوس، اطلس، هلیوس (شخصیت سازی خورشید)، لتو، منوتیوس، آستریوس، سلن (شخصیت سازی ماه)، الکترا، ایوس (شخصیت سپیده دم)، اپیمتهئوس.

خدایان المپیک (Olympians) - خدایان نسل سوم

  • المپیکی ها شامل فرزندان کرونوس و رئا بودند: هستیا، دمتر، هرا، هادس، پوزیدون و زئوس، و همچنین فرزندان آنها - هفائستوس، هرمس، پرسفون، آفرودیت، دیونیسوس، آتنا، آپولون و آرتمیس. خداوند متعالزئوس بود که قدرت پدرش را از کرونوس سلب کرد.
  • پانتئون یونانی خدایان المپیا به طور سنتی شامل 12 خدا بود، اما ترکیب پانتئون چندان پایدار نبود و گاهی اوقات 14 تا 15 خدا را شامل می شد.
  • معمولاً اینها عبارت بودند از: زئوس، هرا، آتنا، آپولون، آرتمیس، پوزیدون، آفرودیت، دمتر، هستیا، آرس، هرمس، هفائستوس، دیونیسوس، هادس.
  • خدایان المپیا زنده بودند کوه مقدسالمپوس در المپیا، در سواحل دریای اژه.

جزئیات

خدایان اصلی در هلاس باستان به عنوان خدایان متعلق به نسل جوان تر آسمان ها شناخته می شدند. روزی روزگاری قدرت را بر جهان از نسل قدیم سلب کرد که نیروهای و عناصر اصلی جهانی را به نمایش گذاشت (در این مورد در مقاله منشاء خدایان یونان باستان ببینید). نسل قدیمی خدایان معمولاً تایتان نامیده می شوند. پس از شکست دادن تیتان ها، خدایان جوان به رهبری زئوس در کوه المپ مستقر شدند. یونانیان باستان 12 را گرامی داشتند خدایان المپیک. فهرست آنها معمولاً شامل زئوس، هرا، آتنا، هفائستوس، آپولون، آرتمیس، پوزیدون، آرس، آفرودیت، دمتر، هرمس، هستیا بود. هادس نیز به خدایان المپیا نزدیک است، اما او نه در المپ، بلکه در پادشاهی زیرزمینی خود زندگی می کند.



  • زئوس خدای اصلی اساطیر یونان باستان، پادشاه همه خدایان دیگر، مظهر آسمان بی کران، ارباب رعد و برق است. در دین روم با مشتری مطابقت داشت.
  • پوزئیدون خدای دریاها در میان یونانیان باستان، او دومین خدای مهم پس از زئوس بود. پوزئیدون به عنوان مظهر عنصر آب متغیر و متلاطم، ارتباط نزدیکی با زلزله و فعالیت های آتشفشانی داشت. در اساطیر رومی او را با نپتون یکی می دانستند.
  • هادس فرمانروای پادشاهی تاریک زیرزمینی مردگان است که سایه‌های اثیری مردگان و موجودات شیطانی وحشتناک در آن زندگی می‌کنند. هادس (هادس)، زئوس و پوزیدون سه گانه قدرتمندترین خدایان هلاس باستان را تشکیل می دادند. هادس به‌عنوان فرمانروای اعماق زمین، در آیین‌های کشاورزی نیز شرکت داشت، که همسرش پرسفون با آن‌ها ارتباط نزدیکی داشت. رومی ها او را پلوتون می نامیدند.
  • آپولو در اصل خدای نور خورشید بود که فرقه اش پس از آن مفهوم و ارتباط گسترده تری با ایده های پاکی معنوی، زیبایی هنری، شفای پزشکی و مجازات گناهان پیدا کرد. به عنوان حامی فعالیت های خلاقانه، او را رئیس نه موز و به عنوان یک درمانگر، پدر خدای پزشکان، اسکلپیوس می دانند. تصویر آپولو در میان یونانیان باستان تحت تأثیر شدید فرقه های شرقی (خدای آسیای صغیر Apelun) شکل گرفت و دارای ویژگی های ظریف و اشرافی بود. آپولو فیبوس نیز نامیده می شد. با همان نام هایی که او مورد احترام بود روم باستان
  • هرمس خدای جاده ها و مرزهای مزرعه پیش از یونان باستان است که همه مرزها یکی را از دیگری جدا می کند. به دلیل ارتباط اجدادی اش با جاده ها، هرمس بعدها به عنوان پیام آور خدایان با بال هایی بر پاشنه پا، حامی سفر، بازرگانان و تجارت مورد احترام قرار گرفت. فرقه او همچنین با ایده هایی در مورد تدبیر، حیله گری، فعالیت ذهنی ظریف (تمایز ماهرانه مفاهیم) و دانش زبان های خارجی همراه بود. رومی ها عطارد دارند.
  • آرس خدای وحشی جنگ و نبرد است. در روم باستان - مریخ.
  • اروس پسر آفرودیت است، پسری الهی با کبک و کمان. او به درخواست مادرش تیرهایی را پرتاب می کند که عشق بی درمان را در دل مردم و خدایان شعله ور می کند. در رم - آمور.
  • پرده بکارت، همراه آفرودیت، خدای ازدواج است. پس از نام او، سرودهای عروسی را در یونان باستان پرده بکارت می نامیدند.
  • هفائستوس خدایی است که آیین او در دوران باستان هجو با فعالیت های آتشفشانی - آتش و غرش مرتبط بود. بعدها، به لطف همین خواص، هفایستوس حامی تمام صنایع مرتبط با آتش شد: آهنگری، سفالگری و غیره. در روم، خدای ولکان با او مطابقت داشت.
  • دیونیسوس - خدای شراب سازی و کسانی که خشن هستند نیروهای طبیعی، که انسان را به وجد می آورد. دیونیسوس یکی از 12 خدای "المپیایی" یونان باستان نبود. فرقه ارگیاستیک او نسبتاً دیر از آسیای صغیر به عاریت گرفته شد. احترام مردم عادی از دیونیسوس با خدمات اشرافی آپولون در تضاد بود. از رقص ها و آهنگ های دیوانه وار در جشنواره های دیونیزوس، تراژدی و کمدی یونان باستان بعدها پدیدار شد.
  • پان خدای جنگل ها، حامی گله ها و شبانان است. دارای پاهای بزی، ریش و شاخ است. ویژگی متمایز پان، لوله (سرنگ) در دستان او است.
  • آسکلپیوس - خدای شفابخش یونان باستان
  • پروتئوس یکی از خدایان دریایی یونانیان است. پسر پوزئیدون که استعداد پیش بینی آینده و تغییر ظاهر خود را داشت
  • تریتون پسر پوزیدون و آمفیتریت، پیام آور اعماق دریا است که پوسته را می دمد. توسط ظاهر- مخلوطی از انسان، اسب و ماهی. نزدیک به به خدای شرقیداگون.
  • دایک - در یونان باستان - تجسم حقیقت الهی، الهه دشمن فریب
  • تیوخه الهه شانس و اقبال است. برای رومی ها - فورتونا
  • مورفئوس - خدای رویاهای یونان باستان، پسر خدای خواب هیپنوس
  • پلوتوس - خدای ثروت
  • فوبوس ("ترس") - پسر و همراه آرس
  • دیموس ("وحشت") - پسر و همراه آرس

خدایان جاودانه بودند، اما بسیار شبیه به مردم بودند - آنها با ویژگی های انسانی مشخص می شدند: آنها دعوا می کردند و صلح می کردند، مرتکب پستی و دسیسه بودند، دوست داشتند و حیله می کردند.

افسانه های مربوط به خدایان المپیا از نسلی به نسل دیگر منتقل شد و تأثیر زیادی بر روی آنها گذاشت فرهنگ جهانی. داستان‌هایی از اساطیر یونان باستان در ادبیات، شعر، نقاشی، مجسمه‌سازی و موسیقی وجود داشت. آنها تقریباً بر تمام حوزه های زندگی بشری تأثیر گذاشتند، زیرا عقاید مردم را در مورد ساختار جهان منعکس می کردند.



اطلاعاتی که در مورد افسانه ها و داستان های یونان باستان به زمان ما رسیده است از آثار هومر، اوید، نونوس و اوریپیدس به دست آمده است. بنابراین، در دوره "المپیک" توسعه جامعه، تمام اسطوره ها با کوه المپ همراه بود، جایی که 12 خدای به رهبری زئوس در آن نشسته بودند (اگرچه تعداد آنها همیشه منطبق نیست).

با توجه به اسطوره های یونان باستانقبل از صعود خدایان "مرکزی" به المپوس، آشوب روی زمین وجود داشت که باعث تولد تاریکی ابدی و شب تاریک شد. از آنها نور جاودان و روز روشن آمد. بنابراین، شب جای خود را به روز داد و روز به شب، برای همیشه و همیشه.

رئا که توسط کرونوس اسیر شده بود برای او فرزندانی باهوش به دنیا آورد - باکره - هستیا، دمتر و هرای کفش طلایی، قدرت باشکوه هادس، که در زیر زمین زندگی می کند، و تامین کننده - زئوس، پدر جاودانه ها و فانی ها، که رعد و برق اوست. زمین پهناور را می لرزاند هزیود "تئوگونی"

ادبیات یونانی برخاسته از اساطیر است. اسطوره- این یک اجرا است مرد باستانیدر مورد دنیای اطرافش اسطوره ها در مراحل اولیه توسعه جامعه در مناطق مختلف یونان ایجاد شدند. بعدها، همه این اسطوره ها در یک سیستم واحد ادغام شدند.

یونانیان باستان سعی می کردند همه چیز را با کمک اسطوره ها توضیح دهند پدیده های طبیعی، آنها را در قالب موجودات زنده ارائه می دهد. در ابتدا، تجربه ترس بزرگ از عناصر طبیعی، مردم خدایان را به شکل حیوانی وحشتناک به تصویر می کشیدند (Chimera, Medusa Gorgon, Sphinx, Lernaean Hydra).

با این حال، بعداً خدایان می شوند انسان شکل، یعنی ظاهری انسانی دارند و ویژگی های انسانی متنوعی دارند (حسادت، سخاوت، حسادت، سخاوت). تفاوت اصلی خدایان و مردم در جاودانگی آنها بود، اما با همه عظمتشان، خدایان با انسان های فانی صرف ارتباط برقرار می کردند و حتی اغلب با آنها روابط عاشقانه برقرار می کردند تا یک قبیله کامل از قهرمانان روی زمین به دنیا بیایند.

2 نوع اساطیر یونان باستان وجود دارد:

  1. کیهانی (کیهان شناسی - مبدأ جهان) - با تولد کرون به پایان می رسد
  2. تئوگونیک (تئوگونی - منشأ خدایان و خدایان)


اساطیر یونان باستان در توسعه خود سه مرحله اصلی را طی کرد:

  1. پیش از المپیک- این عمدتاً اسطوره کیهانی است. این مرحله با تصور یونانیان باستان مبنی بر اینکه همه چیز از هرج و مرج سرچشمه می گیرد آغاز می شود و با قتل کرونوس و تقسیم جهان بین خدایان به پایان می رسد.
  2. المپیک(کلاسیک اولیه) - زئوس به خدای برتر تبدیل می شود و با همراهی از 12 خدا در المپ مستقر می شود.
  3. قهرمانی دیرهنگام- قهرمانان از خدایان و فانیانی متولد می شوند که به خدایان در برقراری نظم و نابودی هیولاها کمک می کنند.

اشعار بر اساس اساطیر ساخته شد، تراژدی ها سروده شد و غزلسرایان قصیده ها و سرودهای خود را به خدایان تقدیم کردند.

در یونان باستان دو گروه اصلی از خدایان وجود داشت:

  1. تایتان ها - خدایان نسل دوم (شش برادر - اوشن، کی، کریوس، هیپریون، یاپتوس، کرونوس و شش خواهر - تتیس، فیبه، منموسین، تیا، تمیس، رئا)
  2. خدایان المپیک - المپیک - خدایان نسل سوم. المپیکی ها شامل فرزندان کرونوس و رئا - هستیا، دمتر، هرا، هادس، پوزیدون و زئوس، و همچنین فرزندان آنها - هفائستوس، هرمس، پرسفون، آفرودیت، دیونیسوس، آتنا، آپولون و آرتمیس بودند. خدای برتر زئوس بود که قدرت را از پدرش کرونوس (خدای زمان) سلب کرد.

پانتئون یونانی خدایان المپیا به طور سنتی شامل 12 خدا بود، اما ترکیب پانتئون چندان پایدار نبود و گاهی اوقات 14 تا 15 خدا را شامل می شد. معمولاً اینها عبارت بودند از: زئوس، هرا، آتنا، آپولون، آرتمیس، پوزیدون، آفرودیت، دمتر، هستیا، آرس، هرمس، هفائستوس، دیونیسوس، هادس. خدایان المپیا در کوه مقدس المپ زندگی می کردند ( المپوس) در المپیا، در سواحل دریای اژه.

این کلمه از یونانی باستان ترجمه شده است پانتئون به معنای "همه خدایان" است. یونانی ها

خدایان به سه گروه تقسیم شدند:

  • پانتئون (خدایان بزرگ المپیک)
  • خدایان کوچکتر
  • هیولاها

قهرمانان در اساطیر یونان جایگاه ویژه ای داشتند. معروف ترین آنها:

v اودیسه

خدایان برتر المپ

خدایان یونانی

توابع

خدایان رومی

خدای رعد و برق، آسمان و آب و هوا، قانون و سرنوشت، صفات - رعد و برق (چنگال سه شاخه با لبه های دندانه دار)، عصا، عقاب یا ارابه ای که توسط عقاب ها کشیده می شود.

الهه ازدواج و خانواده، الهه آسمان و آسمان پر ستاره، صفات - دیادم (تاج)، نیلوفر آبی، شیر، فاخته یا شاهین، طاووس (دو طاووس گاری او را کشیدند)

آفرودیت

"فوم زاده"، الهه عشق و زیبایی، آتنا، آرتمیس و هستیا تابع او نبودند، صفات - گل رز، سیب، صدف، آینه، زنبق، بنفشه، کمربند و جام طلایی، اهدای جوانی ابدی، همراهی - گنجشک، کبوترها، دلفین ها، ماهواره ها - اروس، هاریت ها، پوره ها، اوراها.

خدای دنیای زیرین مردگان، "سخاوتمندانه" و "مهمان نواز"، ویژگی - کلاه نامرئی جادویی و سگ سه سرسربروس

خدای جنگ خائنانه، ویرانی نظامی و قتل، او با الهه اختلاف اریس و الهه جنگ دیوانه وار انیو همراه بود، ویژگی ها - سگ ها، مشعل و نیزه، ارابه دارای 4 اسب بود - سر و صدا، وحشت، درخشش و شعله

خدای آتش و آهنگر، زشت و لنگ در هر دو پا، صفت - چکش آهنگر

الهه خرد، صنایع دستی و هنر، الهه جنگ عادلانه و استراتژی نظامی، حامی قهرمانان، "چشم جغد"، از ویژگی های مردانه استفاده می کرد (کلاه ایمنی، سپر - اجس ساخته شده از پوست بز Amalthea، تزئین شده با سر Gorgon Medusa، نیزه، زیتون، جغد و مار)، همراه با نیکی ظاهر شد

خدای اختراع، دزدی، نیرنگ، تجارت و فصاحت، حامی منادیان، سفیران، شبانان و مسافران، اختراع اقدامات، اعداد، آموزش مردم، صفات - عصای بالدار و صندل های بالدار

عطارد

پوزیدون

خدای دریاها و همه آب ها، سیل ها، خشکسالی ها و زلزله ها، حامی ملوانان، ویژگی - سه گانه، که باعث طوفان می شود، سنگ ها را می شکند، چشمه ها را از بین می برد، حیوانات مقدس - گاو نر، دلفین، اسب، درخت مقدس - کاج

آرتمیس

الهه شکار، باروری و عفت زن، بعدها - الهه ماه، حامی جنگل ها و حیوانات وحشی، برای همیشه جوان، او با پوره ها، صفات - یک تیر و کمان شکار، حیوانات مقدس - یک گوزن و یک خرس همراه است.

آپولو (فبوس)، سیفرد

"موی طلایی"، "موی نقره ای"، خدای نور، هماهنگی و زیبایی، حامی هنرها و علوم، رهبر موزه ها، پیش بینی کننده آینده، ویژگی ها - کمان نقره ای و تیرهای طلایی، سیتارا یا لیر طلایی، نمادها - زیتون، آهن، لورل، درخت نخل، دلفین، قو، گرگ

الهه آتش سوزی و قربانی، الهه باکره. همراه با 6 کشیش - وستال که 30 سال به الهه خدمت کردند

"زمین مادر"، الهه باروری و کشاورزی، شخم زدن و برداشت محصول، صفات - یک برگ گندم و یک مشعل

خدای نیروهای ثمربخش، پوشش گیاهی، انگورسازی، شراب سازی، الهام و سرگرمی

باکوس، باکوس

خدایان کوچک یونانی

خدایان یونانی

توابع

خدایان رومی

آسکلپیوس

"باز کننده"، خدای شفا و دارو، صفت - عصایی در هم تنیده با مارها

اروس، کوپید

خدای عشق، "پسر بالدار" را محصول یک شب تاریک و یک روز روشن، بهشت ​​و زمین، صفات - یک گل و یک غنچه، بعدها - تیرهای عشق و یک مشعل شعله ور می دانستند.

"چشم درخشان شب"، الهه ماه، ملکه آسمان پرستاره، بال و تاج طلایی دارد.

پرسفون

الهه پادشاهی مردگان و باروری

پروسرپینا

الهه پیروزی، به تصویر کشیده شده بالدار یا در حالت حرکت سریع، ویژگی ها - باند، تاج گل، بعد - درخت نخل، سپس - سلاح و جایزه

ویکتوریا

الهه جوانی ابدی که به صورت دختری پاکدامن در حال ریختن شهد به تصویر کشیده شده است

الهه سپیده دم «گل سرخ»، «موی زیبا»، «تخت طلایی»

الهه خوشبختی، شانس و شانس

خدای خورشید، صاحب هفت گله گاو و هفت گله گوسفند

کرون (کرونوس)

خدای زمان، صفت - داس

الهه جنگ خشمگین

هیپنو (مورفئوس)

الهه گل ها و باغ ها

خدای باد غرب، رسول خدایان

دایک (Themis)

الهه عدالت، عدالت، صفات - مقیاس در دست راستچشم بند، قرنیه در دست چپ. رومی ها به جای شاخ، شمشیر را در دست الهه قرار دادند

خدای ازدواج، روابط زناشویی

تالاسیوس

نمسیس

الهه بالدار انتقام و مجازات، مجازات برای نقض هنجارهای اجتماعی و اخلاقی، صفات - ترازو و افسار، شمشیر یا شلاق، ارابه کشیده شده توسط گریفین

آدراستیا

"بال طلایی"، الهه رنگین کمان

الهه زمین

علاوه بر المپ در یونان، کوه مقدس پارناسوس نیز در آنجا زندگی می کردند موزه ها - 9 خواهر، خدایان یونانی که الهام بخش شعر و موسیقی، حامی هنر و علوم بودند.


موزهای یونانی

از چه چیزی حمایت می کند؟

صفات

Calliope ("زیبا صحبت می شود")

موزه شعر حماسی یا قهرمانانه

قرص مومی و قلم

(میله تحریر برنزی)

("تجلیل")

موزه تاریخ

طومار پاپیروس یا محفظه اسکرول

("خوشایند")

موزه عشق یا اشعار وابسته به عشق شهوانی، اشعار و آهنگ های ازدواج

کیفارا (آلات موسیقی زهی، نوعی غنچه)

("زیبا دلنشین")

موزه موسیقی و غزل

aulos (یک آلات موسیقی بادی شبیه به لوله با نی دوتایی، سلف ابوا) و syringa (یک آلات موسیقی، نوعی فلوت طولی)

("بهشتی")

موزه نجوم

محدوده لکه بینی و ورق با نشانه های آسمانی

ملپومن

("آواز خواندن")

موزه تراژدی

تاج گل برگ انگور یا

پیچک، ردای تئاتر، ماسک تراژیک، شمشیر یا چماق.

ترپسیکور

("رقص لذت بخش")

موزه رقص

تاج گل بر سر، لیر و مضراب

(واسطه)

چندهمخوانی

("خواندن زیاد")

الهام بخش آواز مقدس، فصاحت، غزل، سرود و بلاغت

("شکوفه دادن")

موزه شعر کمدی و بوکولیک

ماسک طنز در دست و تاج گل

پیچک روی سر

خدایان کوچکتردر اساطیر یونانی آنها ساتیر، پوره و اورا هستند.

طنزها - (به یونانی satyroi) خدایان جنگلی هستند (همانطور که در روسیه وجود دارد). اجنه)، شیاطینباروری، همراهی دیونیزوس. آنها به صورت پاهای بزی، مودار، با دم اسب و شاخ های کوچک به تصویر کشیده شدند. ساترها نسبت به مردم بی تفاوت، شیطون و شاد هستند، آنها به شکار، شراب علاقه داشتند و به دنبال پوره های جنگلی بودند. سرگرمی دیگر آنها موسیقی بود، اما آنها فقط سازهای بادی می نواختند که صداهای تیز و نافذی تولید می کرد - فلوت و پیپ. در اساطیر، آنها طبیعت بی ادب و پست را در طبیعت و انسان تجسم می کردند، بنابراین با چهره های زشت - با بینی های صاف و پهن، سوراخ های بینی متورم، موهای ژولیده نشان داده می شدند.

پوره ها - (نام به معنای "منبع"، در میان رومی ها - "عروس") تجسم نیروهای عنصری زنده است که در زمزمه یک جریان، در رشد درختان، در زیبایی وحشی کوه ها و جنگل ها، ارواح مشاهده می شود. سطح زمین، تجلی نیروهای طبیعی در کنار انسان در خلوت غارها، دره ها، جنگل ها، دور از مراکز فرهنگی. آنها به عنوان دختران جوان زیبا با موهای شگفت انگیز، با تاج گل و گل، گاهی در حالت رقص، با پاها و بازوهای برهنه و موهای گشاد به تصویر کشیده شدند. آنها به نخ و بافندگی می پردازند، آواز می خوانند، در چمنزارها با فلوت پان می رقصند، با آرتمیس شکار می کنند، در عیاشی های پر سر و صدای دیونوسوس شرکت می کنند، و دائماً با ساترهای مزاحم می جنگند. در تصور یونانیان باستان، دنیای پوره ها بسیار گسترده بود.

حوض لاجوردی پر از پوره های در حال پرواز بود،
باغ توسط دریادها متحرک شده بود،
و چشمه آب روشن از کوزه می درخشید
نایادهای خندان.

اف.شیلر

پوره های کوهستان - اورادها,

پوره های جنگل ها و درختان - خشکی ها,

پوره های چشمه – نایادها,

پوره های اقیانوس ها - اقیانوس ها,

پوره های دریا - عصبی ها,

پوره های دره - نوشیدنی,

پوره های علفزار - لیمادها

اوری - الهه های فصول، مسئول نظم در طبیعت بودند. Guardians of Olympus، اکنون دروازه های ابری خود را باز و سپس بسته است. به آنها دروازه بان آسمان می گویند. مهار اسب های هلیوس.

در بسیاری از اساطیر هیولاهای متعددی وجود دارد. در اساطیر یونان باستان نیز تعداد زیادی از آنها وجود داشت: Chimera، Sphinx، Lernaean Hydra، Echidna و بسیاری دیگر.

در همان دهلیز، انبوهی از سایه های هیولا ازدحام می کنند:

اسکلای دو شکل و گله های سنتور در اینجا زندگی می کنند،

در اینجا بریاروس صد بازو زندگی می کند و اژدهای لرنائی

باتلاق خش خش می کند و کیمرا دشمنان را با آتش می ترساند،

هارپی ها به صورت دسته ای در اطراف غول های سه پیکر پرواز می کنند...

ویرژیل، "Aeneid"

هارپی ها بچه ربایان شیطان صفت هستند و روح انسان، ناگهان سرازیر می شود و ناپدید می شود، به همان طور ناگهانی، مانند باد، مردم را به وحشت می اندازد. تعداد آنها از دو تا پنج متغیر است. به صورت نیمه زنان وحشی، نیمه پرندگانی با ظاهری نفرت انگیز با بال ها و پنجه های کرکس، با چنگال های تیز بلند، اما با سر و سینه زن به تصویر کشیده شده اند.


گورگون مدوزا - هیولایی با صورت زن و مارها به جای مو که نگاهش انسان را به سنگ تبدیل کرد. طبق افسانه وجود داشت دختر زیبابا موهای زیبا پوزئیدون با دیدن مدوسا و عاشق شدن او را در معبد آتنا اغوا کرد و به همین دلیل الهه خرد با عصبانیت موهای گورگون مدوسا را ​​به مار تبدیل کرد. گورگون مدوسا توسط پرسئوس شکست خورد و سر او بر سر آتنا قرار گرفت.

مینوتور - هیولایی با بدن یک مرد و سر یک گاو نر. او از عشق غیرطبیعی پاسیفا (همسر شاه مینوس) و یک گاو نر متولد شد. مینوس هیولا را در هزارتوی کنوسوس پنهان کرد. هر هشت سال، 7 پسر و 7 دختر به دخمه پرپیچ و خم فرود می آمدند که مقصد مینوتور به عنوان قربانی بود. تسئوس مینوتور را شکست داد و با کمک آریادنه که یک توپ نخ به او داد، از هزارتو خارج شد.

سربروس (کربروس) - این یک سگ سه سر با دم مار و سرهای مار بر پشت است که از خروج از پادشاهی هادس محافظت می کند و اجازه نمی دهد مردگان به پادشاهی زنده ها بازگردند. او در یکی از کارهای خود توسط هرکول شکست خورد.

اسکیلا و کریبدیس - اینها هیولاهای دریایی هستند که در فاصله پرواز یک پیکان از یکدیگر قرار دارند. Charybdis گرداب دریایی است که سه بار در روز آب را جذب می کند و به همان تعداد دفعات آن را بیرون می ریزد. Scylla ("پارس") هیولایی به شکل زنی است که پایین بدنش به 6 سر سگ تبدیل شده است. وقتی کشتی از کنار صخره ای که اسکیلا در آن زندگی می کرد عبور کرد، هیولا با تمام آرواره هایش باز، 6 نفر را به یکباره از کشتی ربود. تنگه باریک بین اسکیلا و کریبدیس برای همه کسانی که از آن عبور می‌کردند، خطری مرگبار را به همراه داشت.

در یونان باستان شخصیت های اساطیری دیگری نیز وجود داشت.

پگاسوس - اسب بالدار، مورد علاقه موسی ها. با سرعت باد پرواز کرد. سوار بر پگاسوس به معنای دریافت الهامات شاعرانه بود. او در سرچشمه اقیانوس به دنیا آمد، بنابراین او را پگاسوس (از یونانی "جریان طوفانی") نامیدند. طبق یک روایت، او پس از بریدن سر پرسئوس از بدن گورگون مدوسا بیرون پرید. پگاسوس رعد و برق و رعد و برق را از هفائستوس به زئوس در المپ فرستاد که آنها را ساخت.

از کف دریا، از موج لاجوردی،

سریعتر از تیر و زیباتر از ریسمان

یک اسب پری شگفت انگیز در حال پرواز است

و به راحتی آتش بهشتی را می گیرد!

او عاشق پاشیدن در ابرهای رنگی است

و اغلب در آیات جادویی قدم می زند.

تا پرتو الهام در روح خاموش نشود،

زینت می کنم، پگاسوس سفید برفی!

تک شاخ موجودی اسطوره ای، نماد عفاف است. معمولاً به صورت اسبی به تصویر کشیده می شود که یک شاخ از پیشانی اش بیرون می آید. یونانیان معتقد بودند که اسب شاخدار متعلق به آرتمیس، الهه شکار است. متعاقباً در افسانه های قرون وسطی نسخه ای وجود داشت که فقط یک باکره می تواند او را اهلی کند. هنگامی که یک تک شاخ را گرفتید، فقط می توانید آن را با یک افسار طلایی نگه دارید.

قنطورس - موجودات فانی وحشی با سر و تنه مردی بر بدن اسب، ساکنان کوه ها و بیشه های جنگلی، با دیونوسوس همراهی می کنند و با خلق و خوی خشن و بی اعتنایی خود متمایز می شوند. احتمالاً سنتورها در ابتدا مظهر رودخانه های کوهستانی و جویبارهای طوفانی بودند. در اسطوره های قهرمانانه، سنتورها مربیان قهرمانان هستند. به عنوان مثال، آشیل و جیسون توسط سنتور Chiron بزرگ شدند.

اساطیر یونان باستان در جنوب شبه جزیره بالکان شکل گرفت و مبنایی برای جهان بینی مردمان مدیترانه در دوران باستان شد. این تأثیر قوی بر ایده های جهان در دوران پیش از مسیحیت داشت و همچنین مبنای بسیاری از داستان های فولکلور بعدی شد.

در این مقاله به این خواهیم پرداخت که خدایان یونان باستان چه کسانی بودند، یونانیان چگونه با آنها رفتار کردند، چگونه با آنها رفتار کردند اساطیر یونان باستانو چه تأثیری بر تمدن های بعدی گذاشت.

خاستگاه اساطیر یونانی

اسکان بالکان توسط قبایل هند و اروپایی - اجداد یونانیان - در چند مرحله رخ داد. اولین موج مهاجران بنیانگذاران آن بودند تمدن Mycenaean، که از داده های باستان شناسی و خط B می دانیم.

در ابتدا، قدرت های بالاتر در ذهن باستانی ها شخصیت پردازی نداشتند (عنصر ظاهری انسان نما نداشت)، اگرچه بین آنها پیوندهای خانوادگی وجود داشت. همچنین افسانه هایی در مورد جهان وجود داشت که خدایان و مردم را به هم پیوند می داد.

همانطور که مهاجران در مکانی جدید مستقر شدند، خود دیدگاه های مذهبی. این به لطف تماس با مردم محلی و رویدادهایی که تأثیر زیادی داشت اتفاق افتاد تأثیر بر زندگی پیشینیان. در ذهن آنها، هم پدیده‌های طبیعی (تغییر فصل، زلزله، فوران، سیل) و هم اعمال انسان (همان جنگ‌ها) بدون دخالت یا اراده مستقیم خدایان نمی‌توانست انجام شود، که در آثار ادبی. علاوه بر این، تفسیرهای بعدی رویدادها، زمانی که شرکت کنندگان آنها دیگر در قید حیات نبودند، دقیقاً مبتنی بر دسیسه الهی بود (به عنوان مثال، جنگ تروا).

تأثیر فرهنگ مینوی

تمدن مینوی که در جزیره کرت و تعدادی از آنها کوچکتر (تیرا) واقع شده است، تا حدی سلف تمدن یونانی بوده است. بستگانمینوی ها نزد یونانیان نیامدند. آنها، با قضاوت بر اساس داده های باستان شناسی، از دوران پیش از تاریخ آسیای صغیر از دوران نوسنگی سرچشمه گرفته اند. آنها در طول زندگی خود در کرت شکل گرفتند فرهنگ یکپارچه، زبان (کاملاً رمزگشایی نشده است) و عقاید مذهبی مبتنی بر آیین مادر (نام الهه بزرگ به ما نرسیده است) و گاو پرستی.

ایالتی که در کرت وجود داشت از بحران عصر برنز جان سالم به در نبرد. تغییرات آب و هوایی در سرزمین اصلی اوراسیا منجر به مهاجرت های دسته جمعیاز سرزمین اصلی، که کرت از آن فرار نکرد. پلازگی ها و سایر به اصطلاح "مردم دریا" (که در مصر به آنها گفته می شد) شروع به سکونت در آن کردند و بعدها - موج دوم مهاجران یونانی - دوریان ها. فوران آتشفشانی در جزیره ثیرا منجر به یک بحران اقتصادی طولانی شد که تمدن مینوی هرگز از آن رهایی یافت.

با این وجود، مذهب مینوی ها تأثیر زیادی بر دین یونانی هایی که به اینجا نقل مکان کردند، داشت. این جزیره به طور محکم در آنها قرار می گیرد ایده هایی در مورد جهان، آنها سرزمین بسیاری از خدایان خود را در آنجا قرار دادند و افسانه مینوتور (بازمانده فرقه گاو نر) از یونان باستان و دوره های بعدی جان سالم به در برد.

نام خدایان یونان میکنی

در الواح نوشته شده به خط B، امکان خواندن نام برخی از خدایان وجود داشت. آنها همچنین از کتیبه های بعدی که قبلاً کلاسیک بودند برای ما شناخته شده اند. مشکل در خواندن این الواح این بود که خود نامه بود قرض گرفته شده است o (مانند همه سیستم های حروف) از مینوی، که به نوبه خود، توسعه ای از شخصیت های هیروگلیف قدیمی بود. در ابتدا، مردم کنوسوس که در کنوسوس زندگی می کردند شروع به استفاده از این نامه کردند. سرزمین اصلی یونان، و سپس به سرزمین اصلی گسترش یافت. اغلب برای اهداف اقتصادی استفاده می شد.

ساختار حرف هجایی بود. بنابراین نام خدایان در زیر در این نسخه آورده خواهد شد.

مشخص نیست که این خدایان تا چه اندازه تجسم یافته اند. یک قشر کاهنی در دوره میسنی وجود داشته است که این واقعیت از منابع مکتوب مشخص است. اما برخی شرایط باعث حدس و گمان می شود. به عنوان مثال، نام زئوسدر دو نوع - di-wi-o-jo و di-wi-o-ja - هر دو مذکر و مؤنث رخ می دهد. ریشه کلمه - "دیو" - به طور کلی به معنای خداست که در مفاهیم موازی در سایر زبان های هند و اروپایی دیده می شود - مثلاً دیوهای ایرانی را به یاد بیاورید.

در این عصر، عقاید مربوط به خلقت جهان از مه و هرج و مرج که آسمان (اورانوس) و زمین (گایا) را به وجود آورد و همچنین تاریکی، پرتگاه، عشق و شب نیز ناپدید می شود. در باورهای بعدی برخی از فرقه های توسعه یافته از این خدایان و تیتان هاما نمی بینیم - همه داستان ها با آنها در قالب اسطوره هایی در مورد جهان حفظ شده است.

فرقه های پیش از یونان در سرزمین اصلی یونان

لازم به ذکر است که تعدادی از حوزه های زندگی یونانیان باستان که به آنها نسبت می دهیم ریشه یونانی ندارند. این در مورد فرقه هایی که این مناطق را "کنترل" می کردند نیز صدق می کند. همه آنها متعلق بودقبل از آن به مردمانی که قبل از موج اول مهاجران یونانی آخایی در اینجا زندگی می کردند. اینها هم مینویی بودند و هم پلازگی ها، جزایر سیکلادیک و آناتولی.

قطعاً مظاهر آیین پیشا یونانی شامل شخصیت پردازی دریا به عنوان عنصر و مفاهیم مرتبط با دریا می شود (واژه دریا به احتمال زیاد منشأ پلازژی دارد). این شامل فرقه نیز می شود درخت زیتون.

سرانجام، برخی از خدایان در اصل منشأ خارجی داشتند. بنابراین، آدونیس از فنیقی ها و سایر اقوام سامی به یونان آمد.

همه اینها در میان مردمانی که قبل از یونانیان در شرق مدیترانه زندگی می کردند وجود داشت و به همراه تعدادی از خدایان توسط آنها پذیرفته شد. آخایی ها بودندمردمی از این قاره بودند و نه زیتون کشت می کردند و نه از هنر دریانوردی برخوردار بودند.

اساطیر یونانی دوره کلاسیک

دوره میسنی با کاهش تمدن همراه شد که با حمله قبایل یونانی شمالی - دوریان ها همراه بود. پس از این دوره قرون تاریکی فرا می رسد - که به دلیل کمبود منابع مکتوب به زبان یونانی مربوط به آن دوره نامیده می شود. هنگامی که نوشتار جدید یونانی ظاهر شد، هیچ شباهتی با خط B نداشت، اما مستقل از آن پدید آمد الفبای فنیقی.

اما در این زمان آنها به یک کل واحد تبدیل شدند ایده های اساطیرییونانیان، که در منبع اصلی آن زمان منعکس شد - اشعار هومر "ایلیاد" و "ادیسه". این ایده ها کاملاً یکپارچه نبودند: وجود داشت تفاسیر جایگزینو تغییرات، و آنها در زمان های بعد، حتی زمانی که یونان تحت حاکمیت امپراتوری روم بود، توسعه و تکمیل شدند.

خدایان یونان باستان




هومر در اشعار خود توضیح نمی دهد که خدایان و قهرمانان آثار او از کجا آمده اند: از اینجا می توان نتیجه گرفت که آنها برای یونانیان شناخته شده بودند. وقایع توصیف شده توسط هومر و همچنین توطئه های دیگر اسطوره ها (در مورد مینوتور، هرکول و غیره) مورد توجه آنها قرار گرفت. رویدادهای تاریخی، که در آن اعمال خدایان و مردم از نزدیک در هم تنیده شده است.

خدایان یونان باستان

خدایان یونان باستان در دوره پولیس را می توان به چند دسته تقسیم کرد. خود یونانیان جهان دیگر را بسته به "ارتباط" یک خدای خاص در لحظه فعلی، حوزه نفوذ او و همچنین موقعیت او در میان خدایان دیگر تقسیم کردند.

سه نسل از خدایان

به گفته یونانیان، جهان از مه و هرج و مرج برخاسته است که اولین نسل خدایان - گایا، اورانوس، نیکتا، اربوس و اروس را به دنیا آورد. در دوره کلاسیکآنها به عنوان چیزی انتزاعی تلقی می شدند و بنابراین هیچ فرقه توسعه یافته ای نداشتند. با این وجود حضور آنها منکر نشد. بنابراین، گایا (زمین) یک نیروی کتونی، باستانی و رام نشدنی بود، اروس در سرچشمه اصلی آن زمان تجسم عشق فیزیکی بود، اورانوس نمایانگر آسمان بود.

نسل دوم خدایان تیتان ها بودند. تعداد آنها بسیار بود و برخی از آنها زاده مردم و دیگر خدایان شدند. برخی از معروف ترین تایتان ها عبارتند از:

  • کرونوس پدر خدایان المپیا است.
  • رئا - مادر خدایان المپیا؛
  • پرومتئوس - که به مردم آتش داد.
  • اطلس - نگه داشتن آسمان؛
  • تمیس عدالت‌دهنده است.

نسل سوم خدایان المپ هستند. این آنها بودند که مورد احترام یونانیان بودند، معابد این خدایان در شهرها برپا شد و آنها شخصیت های اصلی بسیاری از اسطوره ها هستند. خدایان المپیا نیز تعدادی از کارکردهای خدایان قدیمی را به عهده گرفتند: به عنوان مثال، هلیوس در ابتدا خدای خورشید بود و بعداً او را به آپولو نزدیک کردند. به دلیل این تکرار توابع، ارائه یک تعریف مختصر «متقاطع» از خدای یونانی اغلب دشوار است. بنابراین، هم آپولو و هم اسکلپیوس را می توان خدای شفا نامید و هم آتنا و هم همراهش نایک را می توان الهه پیروزی نامید.

طبق افسانه ها، خدایان المپیا در یک نبرد ده ساله، تیتان ها را شکست دادند و اکنون بر مردم حکومت می کنند. آنها دارند ریشه های مختلف، و حتی فهرست آنها در بین نویسندگان مختلف متفاوت است. اما ما در مورد تاثیرگذارترین آنها به شما خواهیم گفت.

خدایان المپیا

بیایید خدایان المپیک را در جدول زیر تصور کنیم:

نام یونانی در ادبیات پذیرفته شده است از چه چیزی حمایت می کند؟ والدین زئوس با چه کسی نسبت دارد؟
Ζεύς زئوس رعد و برق، ای خدای برتر کرونوس و رئا
Ἥρα هرا ازدواج و خانواده کرونوس و رئا خواهر و همسر
Ποσειδῶν پوزیدون خدای ارشد دریا کرونوس و رئا برادر
Ἀΐδης هادس حامی پادشاهی مردگان کرونوس و رئا برادر
Δημήτηρ دمتر کشاورزی و باروری کرونوس و رئا خواهر
Ἑστία هستیا آتشگاه و آتش مقدس کرونوس و رئا خواهر
Ἀθηνᾶ آتنا خرد، حقیقت، استراتژی نظامی، علم، صنعت، شهرها زئوس و تیتانید متیس دختر
Περσεφόνη پرسفون همسر هادس، حامی بهار زئوس و دمتر دختر
Ἀφροδίτη آفرودیت عشق و زیبایی اورانوس (به طور دقیق تر، کف دریا، که پس از اخته کردن اورانوس توسط کرونوس و پرتاب آن به دریا ایجاد شد) عمه
Ἥφαιστος هفائستوس آهنگری، ساخت و ساز، اختراع زئوس و هرا پسر
Ἀπόλλων آپولو نور، هنر، شفا زئوس و تیتانید لتو پسر
Ἄρης آرس جنگ زئوس و هرا پسر
Ἄρτεμις آرتمیس شکار، باروری، عفت زئوس و لتو، خواهر آپولو دختر
Διόνυσος دیونیسوس انگورسازی، شراب سازی، وجد مذهبی زئوس و سمله (زن فانی) دختر
Ἑρμῆς هرمس مهارت، دزدی، تجارت زئوس و پوره مایا پسر

اطلاعات ذکر شده در ستون چهارم مبهم است. در مناطق مختلف یونان نسخه های مختلفی از منشاء المپیایی ها وجود داشت که فرزندان کرونوس و رئا نبودند.

خدایان المپیا توسعه یافته ترین فرقه ها را داشتند. مجسمه هایی برای آنها ساخته شد، معابدی ساخته شد و تعطیلات به افتخار آنها برگزار شد.

رشته کوه المپ در تسالی، مرتفع ترین در یونان، زیستگاه خدایان المپیا در نظر گرفته می شد.

خدایان و الهه های کوچک

آنها نسل جوان خدایان بودند و همچنین ریشه های متفاوتی داشتند. بیشتر اوقات ، چنین خدایان تابع خدایان قدیمی بودند و عملکرد خاصی را انجام می دادند. در اینجا به برخی از آنها اشاره می کنیم:

این یک دسته جداگانه از اشیاء مورد احترام اساطیر یونان است. آنها قهرمانان اسطوره ها هستند و نماینده مردمی با منشأ نیمه الهی هستند. آنها ابرقدرت دارند، اما مانند مردم فانی هستند. قهرمانان شخصیت های مورد علاقه در نقاشی های گلدان یونان باستان هستند.

از بین همه قهرمانان، فقط اسکلپیوس، هرکول و پولیدئوس جاودانگی دریافت کردند. اولی به مقام خدایان ارتقا یافت زیرا در هنر شفا از همه پیشی گرفت و دانش خود را به مردم بخشید. هرکول، طبق یک نسخه، جاودانگی را به خاطر این واقعیت دریافت کرد که او شیر هرا را نوشید، که بعداً با او دشمنی کرد. به گفته دیگری، نتیجه توافق بر سر ده کار بود (در پایان او دوازده کار را انجام داد).

Polydeuces و Castor (دوقلوهای Dioscuri) پسران زئوس و لدا بودند. زئوس فقط به اولی جاودانگی داد، زیرا دومی تا آن زمان مرده بود. اما Polydeuces جاودانگی را با برادر خود تقسیم کرد و از آن زمان اعتقاد بر این بود که برادران یک روز در مقبره دراز می کشند و روز دوم را در المپوس می گذرانند.

دیگر قهرمانان شایان ذکر عبارتند از:

  • اودیسه، پادشاه ایتاکا، شرکت کننده در جنگ تروا و سرگردان.
  • آشیل، قهرمان همان جنگ، که یک نقطه ضعف داشت - پاشنه او.
  • پرسئوس، فاتح مدوسا گورگون؛
  • جیسون، رهبر آرگونوت ها؛
  • اورفئوس، موسیقی‌دانی که به همسر مرده‌اش در عالم اموات فرود آمد.
  • تسئوس در حال بازدید از مینوتور

علاوه بر خدایان، تایتان‌ها و قهرمانان، در باورهای یونانی‌ها موجوداتی از نظم کوچک‌تر نیز وجود داشتند که نشان‌دهنده یک مکان یا عنصر بودند. بنابراین، بادها نام خاص خود را داشتند (به عنوان مثال، Boreas حامی باد شمالی است، و Not - باد جنوبی) و عناصر دریا، و رودخانه ها، نهرها، جزایر و سایر اشیاء طبیعی تحت قدرت پوره ها بودند. که آنجا زندگی می کرد.

موجودات فراطبیعی

به طور مرتب در اسطوره ها و اشعار ظاهر می شود. در اینجا به برخی از آنها اشاره می کنیم:

  • گورگون مدوزا؛
  • مینوتور;
  • ریحان;
  • آژیرها؛
  • گریفین;
  • قنطورس;
  • سربروس؛
  • Scylla و Charybdis;
  • طنزها;
  • اکیدنا;
  • هارپی ها

نقش خدایان برای یونانیان

خود یونانیان خدایان را چیزی دور و مطلق نمی دانستند. آنها حتی قدرت مطلق هم نداشتند. اولاً هر کدام حوزه فعالیت خود را داشتند و ثانیاً بین خود و مردم بحث می کردند و پیروزی همیشه با اولی نبود. خدایان و مردم با منشأ مشترکی به هم مرتبط بودند و مردم خدایان را از نظر قدرت و توانایی برتر از آنها می‌دانستند، از این رو عبادت و اخلاق خاص رفتار با خدایان: آنها را نمی‌توان خشمگین کرد و نمی‌توانستند به پیروزی بر آنها افتخار کنند. آنها

نمونه ای از دومی سرنوشت آژاکس بود که از خشم پوزیدون در امان ماند، اما دومی همچنان به او رسید و صخره ای را که به آن چسبیده بود شکست. و همچنین توصیفی نمادین از سرنوشت آراخنه که در هنر بافندگی از آتنا پیشی گرفت و به عنکبوت تبدیل شد.

اما هم خدایان و هم مردم تابع سرنوشتی بودند که سه مویرایی آن را به تصویر می‌کشیدند و نخ سرنوشت را برای هر فانی و فناناپذیر می‌بافند. این تصویر هنوز در راه استاز گذشته هندواروپایی و مشابه روژانیتس اسلاو و نورن آلمانی است. برای رومی ها، سرنوشت توسط فاطم نشان داده می شود.

منشأ آنها گم شده است در دوران باستان افسانه های مختلفی در مورد چگونگی تولد آنها وجود داشت.

در زمان بعد، زمانی که شروع به توسعه کرد فلسفه یونان، مفاهیم آنچه جهان را کنترل می کند دقیقاً در جهت یک جهان برتر خاص که بر همه چیز قدرت دارد شروع به توسعه کرد. ابتدا افلاطون نظریه عقاید را بیان کرد، سپس شاگردش ارسطو وجود یک معین را اثبات کرد. یک خدا. توسعه چنین نظریه هایی راه را برای گسترش مسیحیت بعدها آماده کرد.

تأثیر اساطیر یونانی بر روم

جمهوری روم، و سپس امپراتوری، یونان را خیلی زود، در قرن دوم قبل از میلاد، جذب کردند. اما یونان نه تنها از سرنوشت سایر سرزمین های فتح شده که تحت رومی سازی قرار گرفتند (اسپانیا، گول) اجتناب کرد، بلکه به نوعی استاندارد فرهنگ نیز تبدیل شد. برخی از حروف یونانی به زبان لاتین وام گرفته شد، فرهنگ لغت با کلمات یونانی پر شد و دانش یونانی خود نشانه یک فرد تحصیلکرده در نظر گرفته شد.

تسلط اساطیر یونان نیز اجتناب ناپذیر بود - با روم در هم تنیده بود و روم به عنوان ادامه آن تبدیل شد. خدایان رومی، که تاریخ و ویژگی های فرقه خود را داشتند، مشابه خدایان یونانی شدند. بنابراین، زئوس آنالوگ مشتری، هرا - جونو و آتنا - مینروا شد. در اینجا چند خدای دیگر وجود دارد:

  • هرکول - هرکول;
  • آفرودیت - زهره؛
  • Hephaestus - Vulcan;
  • سرس - Demeter;
  • وستا - هستیا;
  • هرمس - عطارد؛
  • آرتمیس - دیانا.

اساطیر نیز تحت الگوهای یونانی قرار گرفت. بنابراین، خدای اصلی عشق در اساطیر یونانی (به طور دقیق تر، تجسم خود عشق) اروس بود - در میان رومی ها با کوپید مطابقت داشت. افسانه تأسیس رم به جنگ تروجان "گره خورده" بود، جایی که قهرمان Aeneas معرفی شد که جد ساکنان لاتزیو شد. همین امر در مورد سایر شخصیت های اسطوره ای نیز صدق می کند.

اساطیر یونان باستان: تأثیر بر فرهنگ

آخرین پیروان آیین خدایان یونان باستان در هزاره اول پس از میلاد در بیزانس زندگی می کردند. آنها را بر خلاف مسیحیان که خود را رومی (وارث امپراتوری روم) می دانستند هلن (از کلمه هلاس) می نامیدند. در قرن دهم، شرک یونان به طور کامل ریشه کن شد.

اما اسطوره ها و افسانه های یونان باستان نمرده اند. آنها اساس بسیاری از داستان های فولکلور قرون وسطی و در کشورهای کاملاً دور از یکدیگر شدند: به عنوان مثال، داستان در مورد کوپید و روان پایه و اساس افسانه ای در مورد زیبایی و جانور شد که در مجموعه روسی به عنوان ارائه شده است. "گل سرخ." در کتاب های قرون وسطی، تصاویری با صحنه هایی از اساطیر یونانی - از اروپایی تا روسی - غیر معمول نیست (در هر صورت، آنها در طاق Litsevoy ایوان وحشتناک هستند).

تمام ایده های اروپایی در مورد دوران پیش از مسیحیت با خدایان یونان مرتبط بود. بنابراین، عمل تراژدی شکسپیر «شاه لیر» به دوران پیش از مسیحیت بازمی‌گردد و اگرچه در آن زمان سلت‌ها در قلمرو جزایر بریتانیا زندگی می‌کردند و پادگان‌های رومی وجود داشت، اما از خدایان یونانی نام برده می‌شود.

سرانجام، اساطیر یونان منبع موضوعی برای آثار هنرمندان شد و برای مدت طولانی طرحی از اساطیر یونان (یا، به عنوان گزینه، کتاب مقدس) بود که قرار بود موضوع مقاله امتحان فارغ التحصیلی باشد. از آکادمی هنر در امپراتوری روسیه. اعضای آینده انجمن گردشگران که این سنت را شکستند مشهور شدند.

نام خدایان یونانی و مشابه رومی آنها نامیده می شود اجرام آسمانی، انواع جدیدی از موجودات میکروسکوپی و برخی مفاهیم به دور از اساطیر یونان محکم وارد فرهنگ لغات شهروندان شده است. بنابراین، الهام برای یک کسب و کار جدید به عنوان همگرایی الهه توصیف می شود ("به دلایلی الهه نمی آید"). به آشفتگی خانه آشوب می گویند (حتی یک نسخه محاوره ای با تاکید بر هجای دوم وجود دارد) و نقطه آسیب پذیر توسط کسانی که نمی دانند آشیل کیست، پاشنه آشیل نامیده می شود.