صفحه اصلی / روی چیزها / بشارتگران. تصاویر فرشته، گوساله، شیر و عقاب بر روی نمادهای مقدسین که کتابهای انجیل را نوشته اند و نمادهای آنها چیست؟

بشارتگران. تصاویر فرشته، گوساله، شیر و عقاب بر روی نمادهای مقدسین که کتابهای انجیل را نوشته اند و نمادهای آنها چیست؟

دوستان، من فکر می کنم اکثر کسانی که در اینجا حضور دارند کاملاً باهوش هستند و از چهار حیوان: شیر، عقاب، گاو نر و انسان شناخت دارند. با دقت معمولی که داشتم، تصمیم گرفتم این سوال را کمی عمیق تر کنم و چیزهای جدیدی را روشن کنم. حقایق جالب، زیرا تاریخچه این نمادها بسیار کهن است. که خوشحال خواهم شد در مورد آن به شما بگویم.

اینها نمادهای چهار مبشّر است، شما می گویید و درست می گویید. با این حال، باید درک کنید که ویراستاران نمی توانستند چنین پسر وحشتناکی را مجاز کنند، بنابراین بیایید با پسری حتی وحشتناک تر شروع کنیم، اما در جدول زمانی به ما نزدیک تر است. سه تا از این چهار حیوان در آهنگ شهر طلایی بوریس گربنشچیکوف ذکر شده است:

یکی مثل شیر زرد یال آتشین است،
یک گاو پر از چشم دیگر.
با آنها یک عقاب طلایی بهشت ​​است،
که نگاه فراموش نشدنی اش آنقدر درخشان است.

«بشارتان!» - با خوشحالی خواهید گفت: "هنوز نه." - من جواب شما را می دهم. بعدی در مقیاس زمانی از اکنون تا گذشته ذکر این نماد بر روی نشان بزرگان است لژ ماسونیانگلستان

و اینک بشارتگران هستند. شناسایی عمومی پذیرفته شده هر یک از چهار حیوان توسط یکی از انجیلیان به خاطر جروم است. با توجه به مقدمه او بر تفسیر خود بر انجیل سنت. متی، دنباله ی مبشرین چنین است: اولی قدیس است. متیو و به دنبال آن St. مارک، وام به St. لوک و در نهایت سنت. جان سپس جروم این ترتیب را با ترتیبی که در رؤیای حزقیال نبی «چهره‌های» چهار حیوان ظاهر می‌شود مقایسه می‌کند (نگاه کنید به زیر).

بنابراین معلوم می شود: St. متی توسط یک مرد (فرشته)، سنت. مارک - شیر، سنت. لوقا - توروس، سنت. جوانا یک عقاب است. در ابتدا به انجیلیان اجازه داده شد که به شکل نمادین یعنی به شکل حیوانات به تصویر کشیده شوند، اما بعداً ممنوعیتی ظاهر شد و حیوانات در کنار تصاویر انسان به تصویر کشیده شدند.


قدیس حامی ونیز علامت گذاری کنید. ستون در میدان سنت مارک، در واقع در ونیز.


نمادهای چهار مبشر در دست نوشته "کتاب آرماگ" (ایرلند قرن نهم)


بشارتگران با حیوانات.

در عهد جدید، چهار حیوان در آخرالزمان ذکر شده است:

1بعد از این نگریستم و اینک دری در آسمان گشوده شد و اولین صدایی که مانند صدای شیپور شنیدم با من صحبت می کرد گفت: «بیا اینجا بالا تا به تو نشان دهم که چه اتفاقی باید بیفتد. بعد از این.”
2 و بلافاصله در روح بودم. و اینک تختی در آسمان ایستاده بود و بر آن تخت کسی نشسته بود.
3 و این کسی که نشسته بود از نظر ظاهری مانند یشم و سنگ سارد بود. و رنگین کمانی دور تاج و تخت که از نظر ظاهری شبیه زمرد است.
4 و اطراف تخت بیست و چهار تخت بود. و بیست و چهار پیر را دیدم که بر تخت نشسته بودند که جامه های سفید پوشیده بودند و تاج های طلایی بر سر داشتند.
5 و از تخت صاعقه و رعد و صدا بیرون آمد و هفت چراغ آتش در برابر تخت افروخته شد که هفت روح خدا هستند.
6 و جلوی تخت، دریایی از شیشه مانند بلور بود. و در میان تخت و اطراف تخت چهار موجود زنده بودند که از جلو و پشت پر از چشم بودند.
7 و اولین موجود زنده مانند شیر بود و موجود زنده دوم مانند گوساله بود و موجود زنده سوم چهره ای شبیه انسان داشت و موجود زنده چهارم مانند عقاب در حال پرواز بود.
8 و هر یک از چهار موجود زنده شش بال در اطراف داشتند و درون آنها پر از چشم بود. و روز و شب استراحت ندارند و فریاد می زنند: مقدس، قدوس، مقدس است یهوه خدای قادر مطلق که بود، هست و خواهد آمد.
9 و هنگامی که موجودات زنده جلال و احترام و شکرگزاری را برای کسی که بر تخت می‌نشیند، که تا ابدالاباد زنده است، بجا آورند،
10 آنگاه بیست و چهار پیر در برابر تخت نشسته به زمین می‌افتند و او را که تا ابد زنده است پرستش می‌کنند و تاج‌های خود را بر تخت می‌گذارند و می‌گویند:
۱۱ ای خداوند، تو شایسته‌ای که جلال و افتخار و قدرت دریافت کنی، زیرا تو همه چیز را آفریده‌ای و [همه چیز] وجود دارد و به اراده تو آفریده شده است.

(مکاشفه 4)

به طور کلی، مکاشفه یوحنا با این واقعیت مشخص می شود که به طور گسترده ای از نمادگرایی عهد عتیق برای ارائه وقایعی که باید قبل و بعد از آمدن دوم مسیح رخ دهد، استفاده می کند. تفسیرهای مختلفی از این بینش وجود دارد. به عنوان مثال، 24 بزرگتر می توانند نماد زمان باشند. در سنت بابلی، از سیستم اعداد اثنی عشری استفاده می شد و به همین دلیل، تا به امروز، روز به دو نیمه 12 ساعته تقسیم می شود.


در این مینیاتور، خداوند توسط کروبیان قرار دارد.


و این یک حکاکی از قرن هفدهم است.

تصاویر چهار حیوان در مکاشفه به رؤیای حزقیال نبی باز می گردد که در عهد عتیق شرح داده شده است:

4 و دیدم، و اینک، باد طوفانی از شمال می‌آید، ابری عظیم و آتشی چرخان، و روشنایی در اطراف آن.
5 و از وسط آن مانند نور شعله ای بود که از میان آتش بیرون آمده بود. و از وسط آن مَثَل چهار حیوان نمایان بود و ظاهرشان این بود: ظاهرشان مانند انسان بود.
6 و هر کدام چهار صورت و هر کدام چهار بال داشتند.
7 و پاهای ایشان ساقهای راست بود و کف پاهای ایشان مثل کف گوساله بود و مثل برنج درخشان می درخشید.
8 و دستهای مردم زیر بالهای ایشان در چهار طرف ایشان بود.
9 و هر چهار صورت و بال داشتند. بالهای آنها به یکدیگر برخورد کرد. در طول راهپیمایی خود آنها برنمی گشتند، بلکه هر کدام در جهت صورت خود راه می رفتند.
10شکل صورت ایشان صورت انسان و صورت شیر ​​در سمت راست هر چهار ایشان است. و در سمت چپ صورت گوساله در هر چهار و صورت عقاب در هر چهار.
11 و صورت و بالهای ایشان در بالا تقسیم شده بود، اما هر کدام دو بال داشتند که به یکدیگر برخورد می کردند و دو بال بدن خود را می پوشاندند.
12 و هر یک به سمتی که پیش از او بود رفتند. آنجا که روح می خواست برود، آنجا رفتند. در طول راهپیمایی خود برنمی گشتند.
13 و ظاهر این موجودات زنده مانند ظاهر ذغال سوزان و مانند ظاهر چراغها بود. [آتش] در میان حیوانات راه می‌رفت و درخششی از آتش و صاعقه از آتش.
14 و حیوانات به سرعت به این سو و آن سو حرکت می‌کردند، مانند برق که می‌درخشید.
15 و من به حیوانات نگاه کردم، و اینک، روی زمین در کنار این حیوانات یک چرخ در جلوی چهار صورت آنها بود.
16 ظاهر چرخ‌ها و ساختار آنها مانند توپاز است و شباهت هر چهار آن یکی است. و از ظاهر و ساختار آنها به نظر می رسید که یک چرخ در یک چرخ وجود دارد.
17 وقتی رفتند، به چهار طرف خود رفتند. آنها در طول راهپیمایی برنگردیدند.
18 و لبه های آنها بلند و وحشتناک بود. لبه های هر چهار نفر دور تا دورشان پر از چشم بود.
19 و همانطور که موجودات زنده راه می رفتند، چرخ ها نیز در کنار [آنها] راه می رفتند. و هنگامی که حیوانات از زمین بلند شدند، چرخ ها نیز برخاستند.

26 و بالای طاق، که بالای سر ایشان بود، مانند تختی بود که گویی از سنگ یاقوت کبود ساخته شده بود. و بالاتر از تشبیه تخت، مظهر مردی بالای آن بود.

(حزقی.1:4-26)

چشم انداز حزقیال ماتیوس مریان (1593-1650)


رؤیای حزقیال نبی (رافائل، 1518)

از از این توصیفچهار حیوان به عنوان وسیله نقلیه خدا تلقی می شوند، اما این کروبیان هستند که وسیله نقلیه محسوب می شوند.


کروب و ماکاریوس کبیر

و بر اساس تلمود، حزقیال از خداوند التماس کرد که به جای گاو نر کروبیان را بگیرد تا خداوند دائماً یک گاو نر در مقابل چشمانش نباشد که به او یادآوری کند که یهودیان روزگاری گوساله طلایی را می پرستیدند.

تفاوت مهم بین رؤیای حزقیال و یحیی متکلم این است که حزقیال یک موجود را دید که تصاویر چهار حیوان را ترکیب می کند، در حالی که در یوحنا چهار حیوان جداگانه دیده می شوند.

به طور کلی، مقداری سردرگمی وجود دارد. دو تصویر از رؤیاهای جان متکلم از این جهت متفاوت است که در یکی خداوند دقیقاً توسط چهار حیوان احاطه شده است ، همانطور که در متن مکاشفه شرح داده شده است ، و در دیگری - چهار کروبی.


مسیح توسط فرشتگان بلند می شود.


مسیح توسط یک چهار بال پر از چشم با چرخ ها بلند می شود، "از نظر ظاهر و ساختار آنها به نظر می رسید که یک چرخ در یک چرخ است."

خب من هنوز جواب این معما را پیدا نکردم. به طور کلی، همه چیز نشان می دهد که کروبی و تترامورف یک چیز هستند، به عنوان مثال، در مقدس عتبات عالیات معبد سلیمان، صندوق عهد توسط دو کروبی پنج متری محافظت می شد که در ظاهر عملاً هیچ کدام نیستند. متفاوت از گاو نر آشوری و ابوالهول مصری (به زیر مراجعه کنید).

در واقع تصویر چهار حیوان به اساطیر سومری-اکدی (بابل، آشور و ...) برمی گردد که تصاویر آن به مصر و دیگر تمدن های منطقه نیز نفوذ کرده است.

اول از همه، این تترامورف ها هستند که توجه شما را جلب می کنند، یعنی موجوداتی که ویژگی های چهار حیوان را با هم ترکیب می کنند. معروف ترین، شاید، ابوالهول است.

همه چیز از زمان می ترسد و زمان از ابوالهول می ترسد.

ابوالهول مصری دارای سر زن، بدن شیر، بال های عقاب و دم گاو نر است. همتای یونانی آن با دم مار مشخص می شود. در اینجا و بیشتر در فرهنگ های مختلف، ما متوجه تغییرات در حیوانات خاص خواهیم شد.


نسخه یونانی ابوالهول

یکی دیگر از تترامورف های معروف گاو نر آسمانی (غول گاو نر) است که از دروازه های شهرها و کاخ های آشور محافظت می کرد.

در دروازه داخلی بابل (دروازه ایشتار)، حیوانات مقدس، به ویژه گاو نر و شیر، به عنوان حیوانات جداگانه به تصویر کشیده شده اند.


دروازه ایشتار

برای تعطیلات میلاد مسیح، نمایشگاه "سمبلیسم مسیحی" در صحنه تولد کلیسای جامع شاهزاده ولادیمیر ایجاد شد:

نماد (یونانی نمادν - علامت، علامت شناسایی) - یک علامت قراردادی از هر مفهوم، ایده، پدیده ای که از طریق تفسیر آن آشکار می شود.

"نماد" یونانی به معنای "اتصال" است و یا به معنای وسیله ای است که ارتباط را ایجاد می کند، یا کشف واقعیتی نامرئی از طریق طبیعی بودن مرئی، یا بیان پذیری یک مفهوم با تصویر.

اولین تصاویر نمادین مسیحی در نقاشی های دخمه های رومی ظاهر می شود و به دوره آزار و اذیت مسیحیان در امپراتوری روم باز می گردد. در این دوره، نمادها دارای ویژگی نوشتن مخفیانه بودند و به هم ایمانداران اجازه می دادند یکدیگر را بشناسند، اما معنای نمادها قبلاً الاهیات مسیحی در حال ظهور را منعکس می کرد.

نماد قطعه ای از دنیای مادی است که می تواند واقعیت معنوی را نشان دهد و به آن متصل شود. اما یک نماد می تواند واقعیت معنوی را آشکار کند و آن را تنها به این دلیل که خود درگیر این واقعیت است، با آن مرتبط کند. لازم به ذکر است که نمادهای مسیحی محصول خلاقیت انسان نیستند، بلکه "آنچه در نتیجه مکاشفه داده می شود، زیرا نمادها همیشه ریشه در کتاب مقدس دارند... این زبان خداوند است که هر چه بیشتر آغاز می کند. ما را وارد واقعیتی ناشناخته می کنیم، کسی که جهان را برای ما آشکار می کند که سایه اش به نوعی نماد آن است.»(آرژنتی کریل، کشیش. معنای نماد در آیین ارتدکس // آلفا و امگا، 1998، شماره 1(15)، صفحات 281-282.).

St. نیکولای سربسکی می گوید:

«پدیده های طبیعی نماد هستند، علائم متعارفماکسیموس اعتراف کننده به همین ترتیب آن را بیان می کند و می گوید: «کل دنیای ذهنی (روحانی) به شکلی اسرارآمیز با تصاویر نمادین در جهان نمایش داده می شود. دنیای حسی برای کسانی که چشمانی برای دیدن دارند. تمام عالم حسی در عالم ذهنی نهفته است»... یعنی دید معنویقلب همه چیزهایی را که دانشمندان بطور مبهم ضمیر ناخودآگاه، شهود و غیره می نامند، در بر می گیرد... توانایی دیدن ذات بدون مثل، که آدم داشت، اما از دست داد، و رسولان، با از دست دادن، دوباره دریافت کردند، خداوند در نظر دارد. همه ما، مسیحیان.»(St. نیکولای سربسکی. نمادها و علائم)

کریسمس

کریسمون از دخمه های سنت. mts Domicillas

کریسمس یا کریسمون - یک مونوگرام از نام مسیح که از دو حرف یونانی اولیه نام (یونانی ΧΡΙΣΤΌΣ) با یکدیگر متقاطع تشکیل شده است. در مکاشفه سنت. یحیی متکلم می گوید: خداوند قادر مطلق می‌گوید: «من آلفا و امگا هستم، آغاز و پایان».(مکاشفه 1، 8)،بنابراین، حروف یونانی Α و ω در امتداد لبه های مونوگرام قرار می گیرند.

مسیحیت در کتیبه‌ها، نقش برجسته‌های تابوت‌ها و در موزاییک‌ها رواج یافت. شناخته شده ترین کاربرد کریسمون برای لاباروم است.

الفبای گلاگولیتی با صلیب (کریسمون) شروع می شود.

گریگوری الهی دان در آکراستیک ABC خود می گوید: «‘Αρχήν απαντών και τέλος ποιου θεόν («خدا را آغاز و پایان همه چیز قرار بده»).بنابراین، شروع الفبای خود با کریسمون، St. کریل آن را با ذکر نام عیسی مسیح آغاز کرد.

کریستوگرام به شکل دو حرف متقاطع "P" و "X" نیز نمادی از میلاد مسیح است. تصاویر "آلفا" و "امگا" نمادی از آغاز یک زمان جدید (میلادی) از کریسمس است.

صلیب کریسمون. مصائب مسیح. نقش برجسته یک تابوت. سر. قرن چهارم (موزه لاتران، رم)

Ίχθύς

ماهی

تصویر یک ماهی از دخمه های سنت. کالیستا

ایکتیس(یونانی باستان Ίχθύς - ماهی) - مخفف باستانی (تک نگار) نام عیسی مسیح؛ از حروف ابتدایی کلمات تشکیل شده است: Ἰησοὺς Χριστὸς Θεoὺ ῾Υιὸς Σωτήρ (عیسی مسیح پسر). نجات دهنده خدا) و به صورت مختصر اعتراف به ایمان مسیحی را بیان می کند.

عهد جدید در مورد دعوت رسولان صحبت می کند :«از من پیروی کنید تا شما را صیاد انسان سازم» (متی 4:19). ; ملکوت بهشت ​​تشبیه شده است «توری که به دریا انداخته شد و از هر نوع ماهی صید شد» (متی 13:47).

اطعام مردم در صحرا با نان و ماهی نمونه اولیه مراسم عشای ربانی است (مرقس 6:34-44، مرقس 8:1-9). ماهی در شرح غذای مسیح و رسولان در دریاچه طبریه پس از رستاخیز او ذکر شده است (یوحنا 21: 9-22).

تصویری از ماهی که بر پشت خود یک سبد نان و یک ظرف شراب حمل می کند در قدیمی ترین قسمت دخمه های سنت. کالیستا یک نماد عشای ربانی است که نشان دهنده مسیح است که به مردم زندگی جدیدی می بخشد.

ترتولیان با استفاده از نماد ماهی در رساله تعمید خود می نویسد:

«ما ماهی‌ها، به دنبال «ماهی» خود (Ίχθύς) عیسی مسیح، در آب متولد می‌شویم، فقط با ماندن در آب زندگی را حفظ می‌کنیم.»

موزاییک مسیحیت اولیه طبا. کلیسای تکثیر نان و ماهی

سنگ مرمر، قرن سوم

چوپان خوب

چوپان خوب مقبره گالا پلاسیدیا. راونا قرن 5

چوپان خوب(یونانی ὁ ποιμὴν ὁ καλὸς, ho poimen ho kalos, lat. Pastor bonus) - نامگذاری و تصویر نمادین عیسی مسیح در عهد عتیق ذکر شده است (Ps. 23); در عهد جدید، خداوند عیسی مسیح خود را شبان خوب می نامد : «من شبان خوبم، شبان خوب جان خود را برای گوسفندان فدا می کند.» (یوحنا 10 و 11). بر اساس کتاب مقدس توضیحی A.P. Lopukhin، "مسیح در اینجا آن روابط اعتماد متقابل و عشق را که بین او و گله روحانی او وجود دارد را به تصویر می کشد."

اولین تصاویر شناخته شده از چوپان خوب به قرن دوم باز می گردد (دخمه های سنت کالیستوس، دخمه های Domitilla). A. S. Uvarov در کتاب "نمادهای مسیحی" می نویسد: "فلوت چوپان به طور نمادین به معنای امید بود ... ظرفی با شیر ... به جزم قیامت اشاره دارد." در شرایط آزار و شکنجه مسیحیت، تصویر شبان خوب بیانگر ایده محافظت ویژه خدا بود و نمونه اولیه پادشاهی آینده بهشت ​​بود.

در لباس های کلیسا: omophorion اسقف نماد گوسفند گمشده ای است که شبان خوب انجیل بر روی شانه های خود به خانه می برد.

چوپان خوبدخمه های St. کالیستا. رم

کبوتر

تصاویری از مقبره Galla Placidia. قرن پنجم

کبوتر- یکی از اولین نمادهای مسیحی. اولین تصاویر مربوط به قرن دوم پس از میلاد مسیح است. تصاویر دو کبوتر در حال نوشیدن از یک کاسه (مقبره Galla Placidia، قرن پنجم، Ravenna) نمادی از روح‌های مسیحی است که از منبع آب زنده می‌نوشند.

در عهد عتیق، یک کبوتر نماد پایان طوفان جهانی است که یک شاخه زیتون را برای نوح در کشتی می آورد (پیدایش 8، 10 - 11). کبوتر به عنوان نماد پاکی و صداقت در عهد جدید ذکر شده است: «مثل مارها عاقل و چون کبوتر ساده باشید.» (متی 10، 16). کبوتر نماد روح القدس است. انجیل متی می گوید: «و عیسی پس از تعمید، فوراً از آب بیرون آمد و اینک آسمان به روی او گشوده شد و یحیی روح خدا را دید که مانند کبوتری فرود آمد و بر او نازل شد.» (متی 3:16).

غسل تعمید خداوند. مسکو، 1690

ترتولیان می نویسد: «... او به شکل کبوتر بر خداوند نازل شد تا ماهیت روح القدس از طریق آن آشکار شود. موجود زنده، که صفت آن پاکی و بی گناهی است... به همین دلیل است که پروردگار می فرماید: مثل کبوتران ساده باشید! (متی 10:16). و یک نمونه اولیه برای این وجود داشت. به هر حال، به همین ترتیب، پس از آب های سیل، که شرارت باستان با آن پاک شد، پس از، شاید بتوان گفت، غسل تعمید جهان، کبوتر رسول از کشتی رها شد و با شاخه زیتون بازگشت. .، توقف خشم آسمانی را به سرزمین ها اعلام کرد. به همین ترتیب، تأثیر معنوی بر روی زمین وجود دارد، یعنی بر روی گوشت ما که پس از پاک شدن از گناهان قبلی از فواره بیرون می آید: کبوتر روح القدس پرواز می کند و آرامش را از جانب خدا به ارمغان می آورد. او از بهشت ​​آزاد شد، جایی که کلیسا در آن ساکن است، نمونه اولیه آن کشتی استترتولیان "درباره تعمید".

نوح کبوتری را رها می کند. کلیسای جامع St. مارک، ونیز

زیتون، شاخه زیتون

نوح و کبوتری با شاخه زیتون. دخمه های پیتر و مارسلینوس. رم 2-4 قرن.

St. نیکولای سربسکی می نویسد:

« زیتوننماد انتخاب پر از فیض است. خداوند قوم اسرائیل را به عنوان درختی میوه‌آور در میان بوته‌ها برگزید و آنها را به درخت زیتون تشبیه کرد: «خداوند شما را درخت زیتون سبز نامید که میوه‌های دلپذیر را به نمایش می‌گذارد (ارم. 11:16).

درخت زیتون مانند درختی که روغن تولید می کند و به علاوه، طولانی ترین درختان روی زمین، نماد هر انسان نیکوکاری است که با رحمت و حقیقت از جانب روح القدس می درخشد، که با ایمان خود، مانند ریشه، وابسته به زندگی ابدی.» (سنت نیکلاس صربستان. نمادها و علائم.)

شاخه زیتون در همه جا به عنوان نماد صلح و تجدید در نظر گرفته می شد.

روغن مقدس یا مر، برای مسح کاهنان اعظم، پادشاهان و خیمه، گرانبهاترین آنها محسوب می شد و ترکیب آن شامل روغن زیتون بود.

در ارتدکس کلیسای مسیحیاز زمان رسولان، آیین تایید وجود داشته است.

لیلی

نماد مادر خدا"رنگ ابدی"

لیلی- نماد پاکی و قداست. در انجیل متی، نیلوفر نماد کمال و اعتماد به خدا است: به نیلوفرهای صحرا بنگر که چگونه می رویند: نه زحمت می کشند و نه می ریسند. اما من به شما می گویم که سلیمان با تمام جلال خود مانند هیچ یک از آنها لباس نمی پوشید (متی 6:28-29).

سنت نیل سینا در مورد نمادگرایی زنبق چنین می نویسد: « در مورد روح کامل می گویند که مانند سوسن در میان خار است.». (سنت نیل سینا. درباره حب پول).

تصویر یک زنبق بر روی نمادها یافت می شود مادر مقدس"بشارت"، "رنگ محو نشده".

صلیب "کرین شکل" (نیلوفرهای سفید در اسلاوی "selnye krins" نامیده می شوند.«).

گندم، بلال

نماد مادر خدا "کلاس یخ زده"

در عهد جدید گندمنماد ایمانداران مسیحی است. انجیل متی می گوید: خرمن خود را پاک می کند و گندم خود را در انبار جمع می کند (متی 3، 12). St. نیکولای سربسکی می نویسد: «مسیحیانی که خدای مسیح را در درون خود حمل می کنند و او را تا زمان برداشت در روح خود رشد داده اند، نجات خواهند یافت... جوانه زنی دانه گندمدر زیر زمین تصویری از مرگ و رستاخیز خداوند و همچنین تصویری از مردن پیران و تولد یک فرد جدید در هر یک از ما وجود دارد. ( St. نیکولای سربسکی. نمادها و علائم).

در استخاره اولین آهنگ کانون از تعقیب عشای ربانی، رویش خوشه نماد تجسم خداوند است:

نمادهای انجیلی

"عالی" - مسیح در تترامورف (نوگورود، قرن 15)

نمادهای انجیلی برگرفته از مکاشفه سنت. یوحنا انجیلی:

«و در وسط تخت و اطراف تخت چهار موجود زنده بودند که از جلو و پشت پر از چشم بودند.و اولین موجود زنده مانند شیر بود و موجود زنده دوم مانند گوساله و سومین موجود زنده چهره ای مانند انسان داشت و موجود زنده چهارم مانند عقاب در حال پرواز بود.و هر یک از چهار حیوان شش بال در اطراف داشتند و درون آنها پر از چشم بود. و روز و شب استراحت ندارند و فریاد می زنند: مقدس، قدوس، قدوس یهوه خدای قادر مطلق است که بود، که هست و خواهد آمد.» (مکاشفه 4، 6-8)

نمادهای بشارتگران در رؤیای حزقیال نبی ذکر شده است:

«و دیدم و اینک باد طوفانی از شمال آمد، ابری عظیم و آتشی چرخان، و درخششی در اطراف آن، و از وسط آن مانند نور شعله ای از میان آتش بود. و از وسط آن مَثَل چهار حیوان نمایان بود و ظاهرشان این بود: ظاهرشان مانند انسان بود. و هر کدام چهار صورت و هر کدام چهار بال داشتند.شباهت صورت آنها صورت مرد و صورت شیر ​​در سمت راست هر چهار نفر است; و در سمت چپ صورت گوساله در هر چهار و صورت عقاب در هر چهار. (حزقی 4-6، 10)

معمولاً در چهار طرف طاق گنبدی متقاطع، تصاویر چهار بشارت و نمادهای آنها قرار داده شده است. همچنین، تصاویر چهار بشارت با چهار "حیوان" آخرالزمان به طور سنتی بر روی درهای سلطنتی قرار دارد.

اغلب هر چهار نماد در یک گروه ترکیب می شوند و به اصطلاح تترامورف را تشکیل می دهند. تترامورف شامل کلمات عبادت است: "آواز (عقاب)، گریه (گاو)، صدا زدن (شیر) و سخن گفتن (انسان).

توزیع موجود نمادها در قرن دوم توسعه یافت، گرگوری دووسلوف، ژروم مقدس، اپیفانیوس قبرس، ویکتورینوس پتائو و دیگران به آن پایبند بودند.

سیستم سنتی تطبیق حیوانات و انجیلیان در روسیه در شورای بزرگ مسکو در سال 1666 تصویب شد.

نمادها جنبه های مختلفی از شاهکار رستگاری و آموزه های ناجی را که توسط مبشرین ارائه شده است، نشان می دهند.

انجیلی متی

انجیلی متی. کلیسای جامع شاهزاده ولادیمیر.

فرشته نماد متی انجیلیست. مینیاتور انجیل Khitrovo. قرن 14

با متی انجیلی، فرشته ای به عنوان نمادی از پیام آور مسیحایی به دنیای پسر خدا که توسط انبیا پیش بینی شده است، به تصویر کشیده می شود.

اوانجلیست مارک

اوانجلیست مارک. کلیسای جامع شاهزاده ولادیمیر.

شیر نماد علامت انجیلی است. انجیل خیتروو. قرن 14

نماد مرقس انجیلی یک شیر است که به یاد قدرت و کرامت سلطنتی خداوند عیسی مسیح است.

انجیلی لوقا

انجیلی لوقا. کلیسای جامع شاهزاده ولادیمیر.

ثور نماد لوقا انجیلی است. انجیل خیتروو. قرن 14

لوقا انجیلی با گوساله ای به تصویر کشیده شده است که بر خدمت فداکارانه و رستگارانه منجی تأکید می کند.

انجیلی جان متکلم

انجیلی جان متکلم. کلیسای جامع شاهزاده ولادیمیر.

عقاب نماد انجیلی جان خداشناس است. انجیل خیتروو. قرن 14

عقاب با یوحنا انجیلی نماد اوج تعالیم انجیل و اسرار الهی است که در آن ابلاغ شده است.

این موضوع برگرفته از سوال یکی از خوانندگان ستون ما بود: "چهار نفر از آنها تصویر خود را دارند و متی همیشه به عنوان یک فرشته به تصویر کشیده شده است شیر، لوک یک گاو بالدار است و جان یک عقاب است.

این سوال به قدری برایمان جالب و پرحجم به نظر می رسید که تصمیم گرفتیم آن را موضوع اصلی این شماره قرار دهیم. ما به همراه دبیر مطبوعاتی جلالتمآب متروپولیتن اونوفری، ارشماندریت پافنوتیوس، خود را مسلح کردیم. کتاب مقدس، کتابهایی در مورد زندگی رسولان مقدس، به منظور درک نمادگرایی تصاویر نمادهای متی، مرقس، لوقا و یوحنا.

لئو: حواری مارک

"درباره بالدار موجودی اسطوره ای، شخصیت پردازی کیفیت های مختلفادراک انسان از الوهیت نیز از آن معلوم است عهد عتیقارشماندریت پافنوتیوس می گوید. - در رؤیای حزقیال نبی شواهدی از موجودی با چهار چهره - یک مرد، یک شیر، یک گاو نر و یک عقاب پیدا می کنیم. در مکاشفه بعدی یوحنای الهی دان، موجود برتر قبلاً در تصویر چهار موجود آخرالزمانی جداگانه نشان داده شده است که به نمادهای سنت شمایل نگاری باستانی تبدیل شدند. آنها چهار جنبه از شاهکار و آموزه های رستگارانه عیسی مسیح را که توسط انجیلان ارائه شده است - رسالت مسیحایی، عشق خداوند به انسان، قدرت و کرامت مسیح و فداکاری کفاره او را آشکار می کنند. اغلب در نقاشی کلیسای ارتدکسآنها در چهار طرف بر روی به اصطلاح "بادبان" قرار می گیرند که گنبد را نگه می دارند که معمولاً خداوند متعال در داخل آنها قرار دارد. همچنین تصاویر چهار بشارت با چهار «حیوان» آخرالزمان، طبق سنت، همراه با تصویر بشارت بر درهای سلطنتی است.

بر اساس افسانه، مرقس انجیلی مرد جوانی بود که در شبی که حتی شاگردانش (به جز یوحنا) به او خیانت کردند و او را رها کردند، به دنبال مسیح رفت. بعداً پطرس رسول او را پسر روحانی خود خواند. بر روی نمادها، مارک با یک شیر نمادین شده است که قدرت و کرامت سلطنتی مسیح را نشان می دهد.

انجیل مرقس دومین کتاب عهد جدید از نظر زمان و مکان نگارش است. مرقس در انجیل خود تعالیم مسیح را به اندازه ای بیان نمی کند که اعمال معجزه آسای الهی او را به تصویر می کشد ، که به وضوح خداوند همه مخلوقات ، قابل مشاهده و نامرئی ، خدای قادر مطلق را در او ثابت می کند ، که مخصوصاً برای مشرکان متقاعد کننده است. مرقس روایت انجیل را با داستانی درباره ظهور یحیی تعمید دهنده آغاز می کند که با موعظه خود بیابان یهود را اعلام کرد، «صدای گریه کننده در بیابان» بود و به شیری تشبیه شد که در بیابان زندگی می کند و می چرخد. بنابراین، بر روی نمادها، مرقس مبشر مقدس همراه با یک شیر به تصویر کشیده شده است.

سنت مارک. مثل شیر غرش در بیابان.

فرشته: کلوپ متیو

همانطور که ارشماندریت پافنوتیوس به "امروز" توضیح داد، نمادهای متی انجیلی، فرشته ای را به عنوان نمادی از پیام آور مسیحایی به دنیای پسر خدا نشان می دهد.

در زمان ظهور مسیح، یهودیه یک استان رومی بود و بر تمام مناطق فتح شده مالیات وضع می کرد. این مالیات توسط باج دارانی که رومی ها منحصراً از ساکنان محلی انتخاب می کردند، جمع آوری می شد. به دلیل تحقیر جهانی، باجگیر از رومیان "ترجیحات" دریافت کرد - آنها به خاطر سود از انواع سوء استفاده و ظلم مجاز بودند.

1. چرا مقدسین با حیوانات روی نمادها (مثلاً لوقا، به نظر من، توسط یک گاو نر) نماد شده اند؟

2. چرا «لباس پوست» فقط گناه است، نه خود بدن زمینی؟ به هر حال، منطقی است که فرض کنیم مرگ در صورتی وجود دارد که بدنی وجود داشته باشد که بتواند بمیرد.

کشیش آفاناسی گومروف، ساکن صومعه سرتنسکی، پاسخ می دهد:

1. از قرن دوم، مبشرین رسول مقدس نمادهای زیر را اتخاذ کردند: فرشته، شیر، گوساله (گاو نر)، عقاب. آنها به رؤیاهای نبوی چهار حیوان برمی گردند. آسمان به روی حزقیال نبی در رودخانه چبار گشوده شد و او چهار حیوان را از میان آتش دید: شباهت صورت آنها صورت مرد و صورت شیر ​​در سمت راست هر چهار نفر است; و در سمت چپ صورت گوساله در هر چهار و صورت عقاب در هر چهار(1:10). سنت نیز رویایی از حیوانات مرموز داشت. به رسول یوحنای متکلم: و جلوی تخت، دریایی از شیشه بود، مانند بلور. و در میان تخت و اطراف تخت چهار موجود زنده بودند که از جلو و پشت پر از چشم بودند. و اولین موجود زنده مانند شیر بود و موجود زنده دوم مانند گوساله و سومین موجود زنده چهره ای مانند انسان داشت و موجود زنده چهارم مانند عقاب در حال پرواز بود.(مکاشفه 4: 6-7). در تعبیر پدری، این حیوانات نماد چهار بشارت هستند. هر یک از آنها، به طور مداوم وقایع اصلی تاریخ عهد جدید مقدس را منتقل می کنند، در عین حال، یکدیگر را تکمیل می کنند و به طور کامل به هر جنبه ای از شخصیت منجی توجه می کنند. متی او را به عنوان یک انسان کامل و بی گناه نشان می دهد (بنابراین، یک فرشته به عنوان نماد پذیرفته می شود)، مرقس مسیح را به عنوان یک پادشاه (حیوان سلطنتی - شیر)، لوقا به عنوان خدای مجسم می کند، که خود را برای گناهان مردم قربانی می کند (حیوان قربانی - گوساله)، یحیی بر مرگ غلبه کرد و نزد خدای پدر (عقاب) صعود کرد.

اولین تصویر از این حیوانات نمادین، موزاییکی از اوایل قرن پنجم در کلیسای St. پودنتیان در روم (در اپسید).

2. در تفسیر پدری دو برداشت از کسانی که در کتاب تکوین آمده است. لباس چرمی"و خداوند خدا برای آدم و همسرش جامه‌های پوستی آفرید و آنها را پوشانید.» 3:21). قدیس گریگوری متکلم توسط آنها گوشت درشت و فانی را که انسان در نتیجه سقوط به دست آورد، درک کرد. دیگران در مورد لباس های واقعی صحبت می کنند که شروع به پوشاندن برهنگی اجداد ما کردند.

نمادهای مقدسین, صفات مقدسین- لباس، اشیاء معمولی یا حیواناتی که تصاویر قدیسان مسیحی را همراهی می کنند، که به آنها امکان می دهد به سرعت شناسایی شوند، که مخصوصاً در دورانی که اکثر اهل محله بی سواد بودند ضروری بود و اعتقاد بر این بود که "نقاشی کتاب مقدس برای کسانی است که نمی توانند بخوانند. "

غالباً صفات شهید، ابزار شکنجه و اعدام یا بریدن اعضای بدن او می شد.

در موارد دیگر، قدیس با حیوانات همراه می شود، مثلاً به طور معجزه آسایی به او غذا می دهند یا در رؤیا برای او ظاهر می شوند. ویژگی های حرفه ای که در زمان حیات خود به آن اشتغال داشت یا حرفه ای که اکنون از نمایندگان آن حمایت می کند. برخی از صفات بسیار رایج هستند و کل گروه های مقدسین را مشخص می کنند (تاج - برای قدیسین خانواده سلطنتی؛ تاج - برای پاپ ها؛ میترها - برای اسقف ها؛ کتاب مقدس - برای نویسندگان آثار مذهبی، پدران کلیسا؛ شاخه های نخل برای باکره ها؛ نویسندگان آثار مذهبی، پدران کلیسا، شاخه های نخل برای باکره ها. ستون ها - برای استایلیت ها، جمجمه ها برای زاهدان). آگاهی از انواع و رنگ های لباس های مرتبه های مختلف به حرکت در تصاویر راهبان مقدس کمک می کند.

بسیاری از نمادهای سنت رومی (کاتولیک) با نمادهای ارتدکس متفاوت است به این دلیل که در این دو سنت افسانه های متفاوتی در مورد یک قدیس وجود دارد (به عنوان مثال، مریم مجدلیه). هنر کشورهای کاتولیک از نظر ویژگی‌ها بسیار غنی‌تر است، زیرا جزئیات با درک دین مطابقت داشت و به اندازه ارتدکسی که گاهی اوقات یک قدیس را فقط با یک کتیبه می‌توان شناسایی کرد، توسط قوانین تصویری محدود نشده بود.

در الهیات مسیحی از اواخر قرن دوم و از قرن چهارم. و در هنر مسیحی، به چهار انجیل، موجودات زنده زیر به عنوان صفات و نمادهایشان داده شد: متی، به طور معمول، با تصویر یک فرشته، مرقس با شیر، لوقا با گاو (گوساله)، یوحنا با یک عقاب تاریخچه این صفات کاملاً گیج کننده و متناقض است، اما مشخص است که در آموزه یهودی-مسیحی و الهیات از تترامورف نام می برد -موجودی بالدار از رویای حزقیال نبی، یکی با چهار صورت: انسان، شیر، گوساله و عقاب.IN مکاشفه یوحنای انجیلیتترامورف به صورت جداگانه ارائه می شود چهار موجود آخرالزمانی، که پاسداران چهار گوشه عرش خدا و چهار حدود بهشت ​​هستند. این حیوانات بعدها به عنوان نماد تفسیر شدند چهار مبشر. تفسیر سنتیاین است:

انجیل متی - فرشته صفت - طبیعت انسانی مسیح
اوانجلیست مارک - ویژگی لئو - اثربخشی، سلطه و قدرت سلطنتی مسیح پادشاه
انجیل لوقا - ویژگی گاو نر - کرامت مقدس و کشیشی مسیح
انجیل جان - ویژگی عقاب - هدیه روح القدس که بر فراز کلیسا معلق است

اگنس رم

صفت - گوسفند

طبق افسانه، اگنس در یک خانواده نجیب رومی بزرگ شد که به مسیحیت گرویدند. زندگی اگنس حکایت می‌کند که چگونه پسر سمپرونیوس، بخشدار رومی، شور و اشتیاق نسبت به او داشت، اما او خواستگاری او را رد کرد، زیرا تصمیم گرفت عهد تجرد بپذیرد و خود را وقف زندگی با فضیلت کند. زندگی مسیحی. در بازجویی، بخشدار عصبانی متوجه شد که اگنس یک مسیحی است و از آنجایی که در این دوره مسیحیان توسط فرمان امپراتور دیوکلتیان مورد آزار و اذیت قرار می گرفتند، او را با یک انتخاب روبرو کرد: یا برای خدایان رومی قربانی کند یا فرستاده خواهد شد. به یک فاحشه خانه در شرم از آنجایی که اگنس از احترام به خدایان بت پرست خودداری کرد، بخشدار دستور داد او را برهنه به فاحشه خانه ببرند. به گفته زندگی، هنگامی که لباس های او پاره شد، موهای اگنس به طور معجزه آسایی رشد کرد، به طوری که او توانست خود را با آن بپوشاند. معجزات در فاحشه خانه ادامه یافت. قدیس به درخواست پدرش یکی از مردگان را زنده کرد. اگنس مانند جادوگر به داخل آتش پرتاب شد، اما چون آتش شعله ور نشد، یکی از سربازان او را با ضربه شمشیر کشت. اگنس در سن جوانی درگذشت (احتمالاً او حدود 13-14 سال داشت).

واروارا ایلیوپولسکایا

صفات - برج با سه پنجره، کوه، جام و میزبان .

سنت باربارا در قرن سوم در شهر فینیقی ایلیوپلیس زندگی می کرد. پدر او - Dioscurus (Dioscorus) - یک بت پرست و نماینده اشراف در آسیای صغیر تحت امپراتور ماکسیمیان بود. او بسیار زیبا بود و توسط پدرش در یک برج حبس شد تا او را از چشمان کنجکاو پنهان کند. در دوران زندان، سنت باربارا، با مطالعه دنیای اطراف خود که از پنجره ها برای او قابل مشاهده بود، به فکر حضور یک خالق واحد رسید. هنگامی که پدرش به او اجازه داد تا برج را برای ازدواجش ترک کند، واروارا با مسیحیان ایلیوپلیس ملاقات کرد و غسل تعمید گرفت.

وقتی پدر از دین دخترش باخبر شد، واروارا به طرز وحشیانه‌ای شکنجه شد: او را با رگ‌های گاو تازیانه زدند، و زخم‌هایش را با پیراهن مو مالیدند. فرمانروای شهر، مریخی، به پدر این حق را داد که دخترش را که سر باربارا را بریده بود محاکمه کند. دیوسکور و مریخی هر دو در اثر رعد و برق سوزانده شدند.

سنت ویتوس

صفات - دیگی که در آن پخته می شد، خروس در دست و شاخه

قدیس مسیحی، شهید رومی دوران اولیه مسیحیت. او در سال 303 کشته شد.

شواهد تاریخی معتبری درباره زندگی و شهادت سنت ویتوس باقی نمانده است. طبق سنت کلیسا، سنت. ویتوس پسری هفت ساله (طبق منابع دیگر، دوازده ساله)، پسر یک سناتور رومی بت پرست اهل سیسیل بود. این پسر تحت تأثیر مربی خود به مسیحیت گروید. او در جریان آزار و شکنجه مسیحیان توسط امپراتوران روم دیوکلتیان و ماکسمین کشته شد.

طبق افسانه، او به رم رفت و در آنجا شیاطین را از امپراتور دیوکلتیان بیرون کرد. اما هنگامی که ویتوس از دعای خدایان رومی امتناع کرد، دوباره دستگیر شد و به سوی شیرها پرتاب شد که به مرد عادل دست نزدند. سپس ویتوس را در دیگ روغن در حال جوش انداختند.

به دلایل نامعلوم، در قرن شانزدهم در آلمان این اعتقاد وجود داشت که می توان با رقصیدن در مقابل مجسمه سنت ویتوس در روز نام خود، سلامتی به دست آورد. برای برخی، این رقص ها تبدیل به یک شیدایی واقعی شد و متعاقباً رقص های معمولی با chorea اشتباه گرفته شدند - یک بیماری عصبی که در غیر این صورت "رقص سنت ویتوس" نامیده می شد.

بارتولمیوس رسول

ویژگی پوست پوسته پوسته شده خود در دستانش است.

"سنت بارتولمه پوست انداخت" ( ماتئو دی جووانی, 1480)

یکی از دوازده حواری که در عهد جدید ذکر شده است.

برطبق افسانه ها، بارتلمیو همراه با فیلیپ در شهرهای آسیای صغیر به موعظه می پرداختند، به ویژه در رابطه با نام بارتولمیوس رسول، شهر هیراپولیس ذکر شده است. سنت همچنین از سفر او به هند و موعظه در ارمنستان می گوید

برطبق افسانه، به تحریک کاهنان بت پرست، بارتولمی به صورت وارونه مصلوب شد، اما او به موعظه خود ادامه داد، سپس او را از صلیب خارج کردند، پوست او را جدا کردند و سپس سرش را بریدند. مؤمنان گرفتند" بدن و سر و پوست او را در ضریح حلبی قرار دادند و در همان شهر آلبان (باکو) به خاک سپردند.

سنت ورونیکا

صفت - بشقاب منجی که توسط دست ساخته نشده است.

سنت کلیسا حاکی از آن است که او پارچه ای را به عیسی پیشنهاد داد تا صورتش را پاک کند، در حالی که او در راه افتادن به سمت محل مصلوب شدن، تلو تلو خورد و افتاد. روی پارچه او یک "تصویر واقعی" معجزه آسا دریافت کرد (لات. نماد ورا) چهره عیسی. علاوه بر این سنت رایج مسیحی، کلیسای ارتدکسورونیکا را همان زن خونریزی می داند که از لمس لبه ردای مسیح شفا یافت. تعدادی افسانه وجود دارد که برای ارائه تصویر سنت. ویژگی های تاریخی ورونیکا طبق یک افسانه، او متعاقباً مسیحیت را در جنوب گال تبلیغ کرد. در افسانه های دیگر، او را شاهزاده خانم یونانی می نامند یا با مارتا، خواهر لازاروس یکی می دانند. در ایتالیا افسانه ای وجود داشت که بر اساس آن او امپراتور تیبریوس را با کمک او شفا داد به روشی معجزه آسانجات دهنده اعتقاد بر این است که نام ورونیکا از مفاسد لات است. نماد ورا ("تصویر واقعی") - به این ترتیب "پارچه ورونیکا" نامیده شد و آن را از سایر تصاویر مسیح متمایز کرد. برای اولین بار داستانی در مورد St. ورونیکا در اعمال پیلاطس که مربوط به قرن چهارم یا پنجم است ظاهر می شود.

دیونیسیوس پاریسی

ویژگی - سر بریده خود در دست

قدیمی ترین بیوگرافی باقی مانده از قدیس مصائب مقدسین دیونیسیوس، روستیکس و الوتریوس است که قدمت آن به سال 600 باز می گردد.

طبق افسانه ها، دیونیسیوس مسیحیت را در روم و سپس در سرزمین های آلمان و اسپانیا تبلیغ کرد. سپس دیونیسیوس و همکارانش شروع به موعظه در گول کردند، طبق افسانه، او اولین اسقف لوتتیا (پاریس) شد. در جریان آزار و اذیت مسیحیان توسط مقامات بت پرست، هر سه واعظ دستگیر و به زندان انداخته شدند. صبح روز بعد، شهدا را در بالای مونمارتر (که اکنون در محدوده پاریس قرار دارد) سر بریدند. در ارتباط با اعدام سه قدیس بود که این کوه خود را دریافت کرد نام مدرن(فر. مونمارتر- کوه شهدا). قدیس دیونیسیوس سرش را گرفت و با آن به سمت معبد رفت و فقط در آنجا مرده افتاد. کاتولا بانوی پرهیزگار پیکر شهید را تشییع کرد.

کاترین اسکندریه

نقاشی کاراواجو، 1595-96

ویژگی ها - تاج، چرخ میخ دار، شمشیر، حلقه، کتاب، شاخه نخل یا لور.

در سال 287 در اسکندریه متولد شد. طبق زندگی، او " او آثار همه نویسندگان بت پرست و همه شاعران و فیلسوفان باستانی را مطالعه کرد... کاترین آثار حکیمان دوران باستان را به خوبی می دانست، اما آثار پزشکان مشهوری مانند اسکلپیوس، بقراط و گالینا را نیز مطالعه کرد. علاوه بر این، او تمام فن بیان و دیالکتیک را آموخت و همچنین زبان ها و لهجه های زیادی را می دانست"

او توسط یک راهب سوری به مسیحیت گروید و او را با نام کاترین تعمید داد. بر اساس افسانه، پس از غسل تعمید، عیسی مسیح در خواب به او ظاهر شد و حلقه ای به او داد و او را عروس خود خواند. کاترین در زمان امپراتور ماکسمین در آغاز قرن چهارم به شهادت رسید. او در هنگام قربانی جشنی که ماکسمین انجام داد به معبد آمد و از او خواست که خدایان بت پرست را ترک کند و به مسیحیت گروید. پادشاه از زیبایی او شگفت زده شد و پس از تعطیلات او را به خانه خود دعوت کرد و سعی کرد او را متقاعد کند که برود.ایمان مسیحی

. فیلسوفان زیادی برای بحث با دختر تحصیل کرده دعوت شدند که در این اختلاف از او شکست خوردند و به همین دلیل امپراتور آنها را به آتش کشید. خود ماکسمین دوباره سعی کرد کاترین را متقاعد کند که تعظیم کندخدایان بت پرست

برای ترساندن کاترین، نجیب امپراتوری خرسدن به ماکسمین پیشنهاد کرد که ابزاری برای شکنجه به شکل چرخ بسازد.

این چرخ ها، طبق زندگی، توسط فرشته ای که از بهشت ​​فرود آمد، نابود شد و کاترین را از عذاب نجات داد. با اطلاع از این موضوع، همسر ماکسیمینا آمد و شروع به تقبیح شوهرش کرد، اعتراف کرد که مسیحی است و اعدام شد. به دنبال او، رهبر نظامی پورفیری و 200 سربازی که توسط کاترین به مسیحیت گرویده بودند اعدام شدند.

پس از این اتفاقات، ماکسمین بار دیگر کاترین را نزد خود خواند و به او پیشنهاد داد که در صورت قربانی کردن برای خدایان بت پرست، او را همسر خود کند. قدیس نپذیرفت و ماکسمین دستور داد که او را با گردن زدن اعدام کنند. طبق افسانه ها، به جای خون، شیر از زخم جاری شد.

نقاشی کاراواجو، 1595-96

سنت لارنس

ویژگی ها - رنده ای که روی آن توسط آتش شکنجه شد، صندوق گنج (شکل نگاری ارتدکس)

زورباران، فرانسیسکو - سنت لارنس، ارمیتاژ

لورنس از شهر اوسکا (هوئسکای کنونی) در اسپانیای تاراکونیایی آمد و شاگرد آرکدیاکون سیکستوس بود. هنگامی که سیکستوس در سال 257 اسقف رم شد، لارنس به عنوان شماس منصوب شد. نظارت بر اموال کلیسا و مراقبت از فقرا به او سپرده شد.

پس از اعدام سیکستوس، لورنس به زندان انداخته شد و در آنجا معجزه کرد، بیماران را شفا داد و بسیاری را به مسیحیت گروید. به زودی بخشدار رومی از او خواست که گنجینه های کلیسا را ​​به دولت بدهد. پس از درخواست سه روز، شماس بزرگ تقریباً تمام اموال کلیسا را ​​بین فقرا تقسیم کرد. روز سوم همراه با انبوهی از گدایان، معلولان، نابینایان و بیماران در برابر بخشدار حاضر شد و اعلام کرد: "اینها گنجینه های واقعی کلیسا هستند"(در نسخه دیگر - «کلیسا واقعاً ثروتمند است، ثروتمندتر از امپراتور شما.». برای این گستاخی، لاورنتی مورد شکنجه شدید قرار گرفت و با امتناع از تعظیم در برابر خدایان بت پرست، او را زنده زنده بر روی یک رنده آهنی بریان کردند: ذغال های داغ زیر آن قرار دادند و خدمتکاران بدن او را با نیزه به آن فشار دادند. طبق افسانه ها، لارنس در حین اعدام به شکنجه گران خود گفت: "اینجا، شما یک طرف را پخته اید، آن را به طرف دیگر بچرخانید و بدن من را بخورید!"

زورباران، فرانسیسکو - سنت لارنس، ارمیتاژ

لوقا (مبلغ)

صفت - ثور .

نماد "لوقا انجیلی که نماد مریم باکره را نقاشی می کند"


لوک
- یک رسول از هفتاد سالگی، یکی از همراهان پولس رسول، یک قدیس مسیحی، که به عنوان نویسنده یکی از چهار انجیل و اعمال رسولان مقدس مورد احترام است. او پزشک بود، احتمالاً پزشک کشتی.

لوقا انجیلی در ارتدکس نیز اولین نقاش شمایل و حامی پزشکان و نقاشان محسوب می شود.

طبق افسانه، اهل انطاکیه در سوریه است. در میان 70 حواری (شاگرد) عیسی مسیح به اولین موعظه در مورد پادشاهی بهشت ​​در طول زندگی زمینی منجی فرستاده شد. او از همراهان رسول مقدس پولس بود و در دومین سفر تبلیغی پولس شرکت کرد و از آن زمان تاکنون جدایی ناپذیر بوده اند. در شهر تبس (یونان) به شهادت رسید.

کتاب مقدس در مورد منشأ لوقا چیزی نمی گوید، اما سنت می گوید که رسول از یک محیط روشن یونانی آمده است و شاید تنها نویسنده عهد جدید با منشاء غیر یهودی بود. طبق افسانه، لوقا اولین شمایل مریم مقدس را نقاشی کرد و اولین نماد نقاش مادر خدا شد که به نویسندگی او نسبت داده می شود، از جمله ولادیمیر "بانوی ما" (نگهداری در گالری ترتیاکوف). نماد Czestochowa از مادر خدا و Kykkos "بانوی ما" (نگهداری در صومعه Kykkos، o. قبرس).

نماد لوقا انجیلی که از نبوت حزقیال وام گرفته شده است، گوساله ای بالدار است که انجیل را در دست دارد.

سنت موریس

ویژگی ها - یک مرد سیاهپوست زره پوش.

سنت موریس(حدود تبس مصر - 290)، شهید.

سنت موریس، طبق افسانه، رهبر لژیون تبانی بود که تماماً از مسیحیان تشکیل شده بود و از تبس برای کمک به ماکسیمیان به گول فرستاده شد. پس از امتناع از شرکت در مجازات هم ایمانان از میان جمعیت محلی، لژیون از بین رفت. پس از امتناع مکرر، او دوباره کشته شد و 6600 سرباز باقی مانده به دستور ماکسیمیان اعدام شدند. محل اعدام در سوئیس.

برای مدت طولانی این داستان به عنوان یک واقعیت تاریخی در نظر گرفته می شد، اما از زمان اصلاحات، غذای بحث و جدل بوده است.

طبق افسانه های قرون وسطی، موریس یکی از صاحبان نیزه سرنوشت بود.

مرقس رسول

صفت - شیر.


اوانجلیست مارک (کودکس اورئوس مینیاتوری، 778-820)

در موردرئيس چهار بشارت، رسول هفتاد. او در اصل یهودی بود (متولد اورشلیم)، اما در جوانی به جامعه مسیحی پیوست، زیرا مادرش مریم یکی از پیروان سرسخت مسیح بود و خانه او محل ملاقات ایمانداران به او بود. او در ابتدا این نام را داشت جان، سپس دو برابر کنید جان مارک; متعاقباً این نام خانوادگی برای او به عنوان نشانه ای از رابطه نزدیک او با جهان روم ایجاد شد

برادرزاده برنابا رسول. در شب رنج مسیح بر روی صلیب، او او را دنبال کرد. او شاگرد پطرس رسول بود. کلیسا را ​​در مصر تأسیس کرد، اولین اسقف در اسکندریه بود. در اینجا او پایه و اساس یک مدرسه مسیحی را گذاشت. او برای موعظه انجیل به لیبی سفر کرد و از داخل آفریقا دیدن کرد. پولس رسول را در رم که در زندان بود ملاقات کرد. طبق افسانه، در اینجا مرقس رسول انجیل را برای مؤمنان بت پرست نوشت. نویسندگان کلیسا باستان شهادت می دهند که انجیل مرقس گزارش مختصری از موعظه و داستان های پطرس رسول است. مرقس با بازگشت به اسکندریه مؤمنان را تقویت کرد و با مشرکان مخالفت کرد که نفرت آنها را برانگیخت. سنت مارک، با پیش بینی پایان خود، عجله کرد تا جانشینان - اسقف آنانیا و سه پرسبیتر را پشت سر بگذارد. به زودی مشرکان هنگام عبادت به او حمله کردند، او را کتک زدند و در کوچه های شهر کشیدند و به زندان انداختند. در شب منجی بر او ظاهر شد و او را تشویق کرد. صبح روز بعد، انبوهی از مشرکان بار دیگر به طرز وحشیانه ای مرقس رسول را به محاکمه کشاندند، اما در راه، بشارت دهنده مقدس درگذشت.

انجیل متعلق به او و با نام او (دومین انجیل در چهار انجیل) به اتفاق آرا در زمان های قدیم معتبر شناخته می شد و بازتولید آنچه از پطرس رسول به عنوان معلم خود شنیده بود به حساب می آمد.

لوی متیو


کاراواجو، "دعوت متی رسول"

ویژگی - فرشته ای که از بالای شانه دیکته می کند

یکی از دوازده رسول، شخصیتی در عهد جدید. طبق سنت، او را نویسنده انجیل متی می دانند که به زبان آرامی نوشته شده است.

تنها واقعیت قابل اعتماد گزارش شده توسط اناجیل این است که متی لاوی یک باجگیر بود، یعنی یک باجگیر. در متن انجیل متی، رسول "متی باجگیر" نامیده می شود که شاید نشان دهنده فروتنی نویسنده باشد، زیرا باج گزاران به شدت مورد تحقیر یهودیان بودند.

تقریباً هیچ چیز در مورد زندگی بعدی متیو شناخته نشده است. بر اساس برخی منابع، وی در اتیوپی تبلیغ می کرد و در حدود سال 60 در آنجا به شهادت رسید. به گفته دیگران، او به دلیل تبلیغ مسیحیت در شهر هیراپولیس آسیای صغیر اعدام شد.

متی رسول مقدس و بشارت دهنده اغلب در نمادها و آثار هنری به تصویر کشیده می شد. سه نقاشی از زندگی رسول اثر کاراواجو متعلق به شاهکارهای برجسته نقاشی است.

پولس رسول

صفت - شمشیر.


آندری روبلف، رسول مقدس پولس، حدود 1410
امکان بازسازی ظاهر

پولس رسول(شائول، شائول) - "رسول مشرکان" که یکی از دوازده حواری نبود و در جوانی در آزار و شکنجه مسیحیان شرکت داشت.

تجربه پولس با عیسی مسیح برخاسته منجر به تغییر دین او شد و مبنای رسالت رسولی او شد. پولس جوامع مسیحی متعددی را در آسیای صغیر و شبه جزیره بالکان ایجاد کرد. نامه های پولس به جوامع و افراد بخش مهمی از عهد جدید را تشکیل می دهد و از جمله متون اصلی الهیات مسیحی است.

هنگامی که پطرس به انطاکیه می رسد، بحثی بین او و پولس آغاز می شود. متعاقباً، پولس موعظه خود را به اروپا گسترش داد و در بالکان (فیلیپی، تسالونیکی، آتن، کورینت) و ایتالیا موعظه کرد. یکی از مهم ترین نامه های او، نامه به رومیان است که در سال 58 در قرنتس نوشته شده و خطاب به جامعه مسیحی روم است.

پولس رسول یک واعظ غیور انجیل در فلسطین، یونان، آسیای صغیر، ایتالیا و سایر مناطق شد. دنیای باستان. طبق کتاب اعمال رسولان، در طول جشن یکشنبهدر تروآس، پولس رسول جوانی به نام اوتیخوس را زنده کرد که روی پنجره نشسته بود و در حالی که به خواب رفته بود از طبقه سوم به پایین افتاد.

برای گسترش ایمان مسیح، پولس رسول رنج های زیادی را متحمل شد و به عنوان یک شهروند به صلیب کشیده نشد، بلکه در سال 64 در رم زیر نظر نرون سر بریده شد (طبق نسخه دیگری - در 67-68). در محل دفن او، شاگردان یک تابلوی یادبود گذاشتند که به امپراتور کنستانتین اجازه داد تا این مکان را پیدا کند و کلیسای San Paolo fuori le Mura را در آنجا بسازد.

در روز یادبود پولس رسول، 29 ژوئن 2009، پاپ بندیکت شانزدهمگفت که برای اولین بار در تاریخ، یک مطالعه علمی در مورد تابوت که در زیر محراب معبد رومی San Paolo fuori le Mura قرار دارد، انجام شد. به گفته پاپ، این تابوت حاوی «...تکه‌های کوچک استخوان‌هایی بود که توسط کارشناسانی که از منشأ آنها اطلاعی نداشتند، با استفاده از کربن 14 مورد بررسی قرار گرفتند. بر اساس نتایج، آنها متعلق به فردی است که بین قرن اول و دوم زندگی می کرده است. "به نظر می رسد این سنت متفق القول و غیرقابل انکار را تایید می کند ما در مورددر مورد بقایای پولس رسول، پاپ در مراسم پایان جشن های مربوط به 2000 سالگرد سنت پل گفت. برای مدت طولانی آنها جرات باز کردن یافته باستانی را نداشتند. آنها سعی کردند تا تابوت را با اشعه ایکس روشن کنند، اما معلوم شد که سنگ خیلی ضخیم است. در تابوتخانه ای که قرن ها پیش هرگز باز نشده بود، سوراخ بسیار کوچکی برای قرار دادن یک کاوشگر ایجاد شد که از طریق آن آثاری از پارچه کتان گرانبها به رنگ ارغوانی، صفحه ای از طلای خالص و پارچه کشف شد. رنگ آبیبا الیاف کتان وجود بخور قرمز و همچنین پروتئین و ترکیبات آهکی تشخیص داده شد. پاپ قول داد زمانی که دانشمندان تحقیقات خود را به پایان برسانند، تابوت با یادگاران برای عبادت در دسترس مؤمنان قرار خواهد گرفت.

شهید بزرگ پانتلیمون

ویژگی - تابوت و قاشق (قاشق)

پانتلیمون- قدیس مسیحی، مورد احترام شهدای بزرگوار، شفا دهنده، دکتر آزاده

او در نیکومدیا در خانواده یک بت پرست نجیب به دنیا آمد و نام پانتولئون را دریافت کرد. مادر او اوولا مسیحی بود و پسرش را با ایمان خود بزرگ کرد، اما زمانی که پانتولئون در نوجوانی بود درگذشت. پدرش پسرش را به مدرسه بت پرستی فرستاد و سپس پزشک معروف Euphrosynus را به پانتولئون سپرد تا در رشته پزشکی تحصیل کند. به زودی ماکسیمیان امپراتور روم در مورد او شنید که آرزو داشت پانتلیمون را در دربار خود ببیند.

پروتستان ارمولای، که در نیکومدیا زندگی می کرد، متوجه پانتلیمون شد و شروع به گفتن او درباره مسیحیت کرد. طبق زندگی، پانتولئون پس از اینکه با دیدن کودکی که بر اثر مارگزیدگی مرده بود، به مسیح ایمان آورد، با دعا به عیسی مسیح، او را زنده کرد. پس از این، او توسط پرزبیتر ارمولای تعمید یافت و نام پانتلیمون را دریافت کرد.

پانتلیمون پس از تبدیل شدن به یک پزشک بلاعوض، بسیاری از پزشکان را از درآمد خود محروم کرد و به امپراتور ماکسیمیان محکوم شد که پانتلیمون به ملاقات مسیحیان در زندان می رود و آنها را به نام مسیح معالجه می کند. امپراتور پانتلیمون را صدا کرد و از او خواست که این انکار را رد کند. قدیس پیشنهاد کرد که امپراتور یک بیمار صعب العلاج را فراخواند و آزمایشی ترتیب دهد - هرکس او را شفا دهد - او یا کشیشان بت پرست - ایمان او باید صادق باشد. طبق زندگی، کاهنان بت پرست نتوانستند مرد بیمار را شفا دهند، اما پانتلیمون با قدرت دعا به فلج شفا داد. پس از این، بسیاری به مسیح ایمان آوردند و ماکسیمیان از پانتلیمون خشمگین شد و دستور داد او را شکنجه کنند و سپس با سنگی سنگین به دریا بیندازند. اما پانتلیمون سالم ماند، سپس تحت شکنجه های جدیدی قرار گرفت: آنها او را به درخت آویزان کردند، با شمع سوزاندند، سپس با چنگال های آهنین پاره کردند، چرخاندند، او را در حلبی در حال جوش انداختند و سعی کردند او را در دریا غرق کنند. . حیوانات وحشی که او را برای تکه تکه کردن به سوی آنها پرتاب کردند، پای او را لیسیدند.

پس از تمام شکنجه ها، پانتلیمون به گردن زدن محکوم شد. او را به درخت زیتون بستند و خواستند سرش را ببرند، ولی قدیس شروع به دعا کرد و شمشیر به او آسیبی نرساند. در حین دعا، صدایی از آسمان پانتلیمون را به پادشاهی بهشت ​​فرا خواند و قدیس از سربازان خواست تا دستوری را که به آنها داده شده است اجرا کنند. به گزارش زندگی، وقتی سرش را بریدند، به جای خون، شیر از زخم جاری شد و درخت زیتون بلافاصله پر از میوه شد. پیکر شهید بزرگوار که در آتش انداخته شد، نسوخت و توسط مسیحیان به خاک سپرده شد.

پیتر رسول

صفات - کلیدهای بهشت، یک صلیب وارونه، با یک خروس در کنار آتش.


روبنس، «پیتر رسول»

پیتر رسول(در حدود سال 64 در روم درگذشت) در مسیحیت - یکی از دوازده رسول. در آیین کاتولیک، او به طور سنتی اولین پاپ در نظر گرفته می شود.

در بتسایدا در خانواده یک ماهیگیر ساده یونس متولد شد. نام اصلی رسول شمعون (به عبری: Shimon) بود. نام پیتر (Petrus، از یونانی πέτρος - سنگ، صخره) از نام مستعار Cephas (Aram. - سنگ) که عیسی به او داد، برخاسته است. او متاهل بود و با برادرش آندری به عنوان ماهیگیر کار می کرد. هنگامی که عیسی با پطرس و اندریاس ملاقات کرد، گفت: «از من پیروی کنید تا شما را صیاد انسان‌ها قرار دهم.»(متی 4:19).

او با تبدیل شدن به رسول عیسی مسیح، او را در تمام مسیرهای زندگی زمینی خود همراهی کرد. پطرس یکی از شاگردان مورد علاقه عیسی بود.

پطرس ذاتاً بسیار سرزنده و تندخو بود: این او بود که می خواست روی آب راه برود تا به عیسی نزدیک شود و او بود که گوش خدمتکار کاهن اعظم را در باغ جتسیمانی برید. در شب پس از دستگیری عیسی، پطرس، همانطور که عیسی پیش بینی کرد، ضعف نشان داد و از ترس آزار و اذیت، سه بار قبل از بانگ زدن خروس اول، او را انکار کرد. اما بعداً پیتر خالصانه توبه کرد و خداوند او را بخشید.

او به همراه یعقوب و یوحنا در هنگام تغییر شکل عیسی در کوه تابور حضور داشتند.

طبق افسانه، در طول آزار و شکنجه مسیحیان توسط امپراطور نرون، پیتر رسول در سال 64 بر روی یک صلیب وارونه به صلیب وارونه به درخواست او مصلوب شد، زیرا او خود را لایق مرگ در مرگ پروردگارش می دانست.

سنت سباستین

این ویژگی یک مرد جوان برهنه در کنار یک ستون است که توسط تیرها سوراخ شده است.


آنتونلو دا مسینا. سنت سباستین. 1476. گالری استادان قدیمی. درسدن

سنت سباستین(متولد در ناربون - 288، رم) - لژیونر رومی، قدیس مسیحی، به عنوان یک شهید مورد احترام.

اطلاعات کمی در مورد زندگی قدیس وجود دارد. زندگی او، اگرچه مبتنی بر تاریخی نیست، اما به دلیل عدم وجود معجزات متعدد که زندگی بسیاری از مقدسین اولیه را پر کرده است، تأثیر قابل قبولی ایجاد می کند.

بر اساس زندگی نامه قدیس، سباستین در میلان بزرگ شد و رئیس گارد پراتورین تحت فرمان امپراتورهای دیوکلتیان و ماکسیمیان بود. او مخفیانه به مسیحیت اقرار کرد که زمانی که دو تن از دوستانش برادر بودند کشف شد علامت گذاری کنیدو مارکلین- به خاطر ایمانشان به مرگ محکوم شدند. والدین، دوستان و همسران محکومین از آنها التماس می کردند که ایمان خود را ترک کنند و جان خود را نجات دهند، اما وقتی علامت گذاری کنیدو مارکلینشروع به تردید کردند و آماده بودند که به عزیزان خود تسلیم شوند، سباستین برای حمایت از محکومان آمد و سخنرانی او الهام بخش برادران شد و آنها را متقاعد کرد که به مسیحیت وفادار بمانند. کسانی که سباستین را شنیدند، هفت فرشته و یک مرد جوان را دیدند که سباستین را برکت داد و گفت: "تو همیشه با من خواهی بود."

زویا، همسر لال نگهبان خزانه داری تزار نیکوستراتااو به پای قدیس افتاد و شفای او را خواست. سباستین علامت صلیب را به او نشاند، او بلافاصله صحبت کرد و گفت که فرشته ای را با کتابی دید که سباستین از آن خطبه خواند. همه حاضران ایمان آوردند و تعمید گرفتند.

سباستین دستگیر و مورد بازجویی قرار گرفت و پس از آن امپراتور دیوکلتیان دستور داد که او را به خارج از شهر برده و با تیرها ببندند و سوراخ کنند. جلادان با تصور اینکه او مرده است، او را تنها گذاشتند، اما هیچ یک از اعضای حیاتی او توسط تیرها آسیب ندیدند (جزئیاتی که هنرمندان همیشه به آن توجه نمی کردند) و زخم هایش اگرچه عمیق بود، اما کشنده نبود. بیوه به نام ایریناشب آمد تا او را دفن کند، اما متوجه شد که زنده است و برای دیدنش بیرون رفت. بسیاری از مسیحیان سباستین را متقاعد کردند که از روم فرار کند، اما او نپذیرفت و با اثبات جدیدی از ایمان خود در برابر امپراتور حاضر شد. این بار به دستور دیوکلتیان او را سنگسار کردند و جسدش را در کلواکای ​​بزرگ انداختند. قدیس در خواب زنی مسیحی ظاهر شد لوکینو دستور داد جسد او را گرفته و در دخمه ها دفن کنند و زن این فرمان را به جا آورد.

سنت اورسولا

صفات - تاج، فلش، بنر، بسیاری از دختران کشته شده به روش های مختلف، کشتی .


عذاب سنت اورسولا (هانس مملینگ، 1489، موزه هانس مملینگ)

قدیس کاتولیک، قهرمان یک افسانه هیوگرافیک مسیحی، که در قرون وسطی در کشورهای اروپای غربی رایج بود.

طبق افسانه ها، اورسولا در اواسط قرن چهارم زندگی می کرد و دختر یک پادشاه بریتانیایی بود که به مسیحیت گروید. او آنقدر زیبا و خردمند بود که شهرتش به کشورهای دوردست رسید. او در تلاش برای جلوگیری از ازدواج ناخواسته با یک شاهزاده بت پرست و در عین حال محافظت از پدرش در برابر تهدیدهای یک خواستگار قدرتمند برای دست او، با این ازدواج موافقت کرد به این شرط که هر دو پادشاه باید ده دوشیزه پارسا به اورسولا بفرستند. که باید با هزار دختر همراه باشد. باید به آنها کشتی و سه سال فرصت داد تا به دختری خود اختصاص دهند. در این میان داماد باید ایمان مسیحی را بپذیرد و آداب مسیحی را بیاموزد. شرایط عروسی پذیرفته شد.

به توصیه اورسولا، دوشیزگان نجیب از پادشاهی های مختلف جمع شدند. آنها اورسولا را به عنوان رهبر خود انتخاب کردند. وقتی همه کشتی‌ها آماده شدند، و وقتی اورسولا همه دوستانش را به ایمان آورد، 11 کشتی را به سمت گال به بندر کیلا هدایت کرد. از آنجا به کلن رفتند. در آنجا فرشته ای به اورسولا ظاهر شد و دستور داد که کل جامعه را به رم هدایت کند و سپس برگردد و تاج شهادت را در کلن دریافت کند.

همه کشتی ها به سمت شهر بازل حرکت کردند. در آنجا باکره ها آنها را ترک کردند و پیاده به روم رفتند. در روم، اورسولا توسط پاپ سیریاکوس (شخصیت افسانه ای) پذیرفته شد که از شهادتی که برای اورسولا و همراهانش تدارک دیده شده بود می دانست و می خواست آن را با آنها در میان بگذارد. او تصمیم خود را به همه گفت و رسماً از درجه خود استعفا داد و به حجاج پیوست. در راه بازگشت در نزدیکی کلن، زائران مورد حمله هون ها قرار گرفتند. متنفران از مسیحیت که از عهد تجرد باکره ها خشمگین شده بودند، همه آنها را نابود کردند. از جمله شهدا سنت کوردولا بود. آخرین نفری که درگذشت اورسولا بود که از تبدیل شدن به همسر رهبر هون ها خودداری کرد و مجذوب زیبایی او شد.

توماس رسول

صفات - انگشتی که در زخم های مسیح قرار می گیرد. نیزه ای که او را کشت، میدان مزون.


اطمینان سنت توماس (نقاشی کاراواجو، 1601-1602)

توماس- یکی از حواریون (شاگردان) عیسی مسیح. مسیح از میان ماهیگیران فرا خوانده شد. او را "دوقلو" می نامیدند زیرا، طبق یک روایت، شبیه عیسی بود.

یکی از لحظات تاریخ انجیل، مرتبط با توماس - به اصطلاح "اعتماد به توماس". توماس در اولین حضور عیسی مسیح نزد دیگر حواریون غایب بود و پس از اطلاع از این موضوع گفت: تا آثار ناخن را در دستان او نبینم و انگشت خود را در آثار ناخن ها قرار دهم و دست خود را در پهلوی او نگذارم، ایمان نمی‌آورم.". عیسی ظاهر شد و به توماس اجازه داد تا انگشت خود را در زخم ها بگذارد و او با ایمان گفت: پروردگار من و خدای من!". عبارت " شک کردن به توماس» (یا «کافر») برای شنونده بی اعتماد به اسم رایج تبدیل شده است.

طبق افسانه، بنیانگذار مسیحیت در هند. توماس رسول که در شهری واقع در ساحل شرقی شبه جزیره هندوستان موعظه می کرد، توسط یک کشیش بت پرست که پسرش را کشت، به مرگ مرد جوان متهم شد. جمعیت سنت توماس را به عنوان یک قاتل دستگیر کردند و خواستار مجازات شدند. توماس رسول خواست تا اجازه دهد با مرد مقتول صحبت کند. با دعای رسول، مرد جوان زنده شد و شهادت داد که پدرش قتل را انجام داده است. پس از موعظه انجیل، توماس در شهر ملیپورای هند به شهادت رسید - او با پنج چوب سوراخ شد.

آخرالزمان گنوسی «انجیل توماس» به توماس منسوب است.