صفحه اصلی / روی چیزها / مقدسین پیتر و پل. رسولان عالیقدر

مقدسین پیتر و پل. رسولان عالیقدر

در بدو تولد، فرد فرشته نگهبان خود را دریافت می کند که در طول زندگی زمینی از او محافظت می کند. قبلاً مسیحیان اولیه نوزادان را به نام رسولان و شهدایی که برای ایمان زجر کشیدند به امید برکت و شفاعت آنها نزد خداوند نامگذاری می کردند. شهرها هم آن را دارند حامیان بهشتی، هر یک از آنها به افتخار یک شخص صالح خاص نامگذاری شده است. سنت پترزبورگ، در طول تاریخ نه چندان طولانی، اما زیبا و غم انگیز خود، با پشت سر گذاشتن خارها و آزمایشات بسیاری، همیشه دوباره متولد شد، زیرا توسط بسیاری از مقدسین حفظ شد.

در قدیم برای هر کار مهمی، مخصوصاً زمانی که شهری تأسیس می‌شد یا کلیسا می‌ساختند، برکت بهشتی می‌خواستند که برای آن دعای خیر می‌شد. تاریخ پایتخت شمالی با خواندن دعای بنای شهر و پاشیدن آب مقدس به سواحل جزیره خرگوش آغاز شد. خالق آن پتر کبیر، دو حواری عالی، پیتر و پولس را به عنوان حامیان سنت پترزبورگ انتخاب کرد: به نام هر دو، دستور داد کلیسای جامع را تقدیس کنند، و به افتخار اولین، نام خود شهر را گذاشت.

شهر پتروف زیر پوشش نماد کازان قرار دارد مادر خدا. پیتر اول پیش بینی می شد که تا زمانی که این تصویر در آن باقی بماند پایتخت شمالیو ارتدکس از دعا کردن در برابر او خسته نمی شود، هیچ پای دشمنی در آن نمی گذارد. این همان چیزی است که در طول جنگ بزرگ میهنی در حین محاصره لنینگراد اتفاق افتاد: طبق افسانه، نماد معجزه آسای کازان که توسط یک صفوف مذهبی در اطراف شهر احاطه شده بود، مانع از تسخیر دشمن شد.

سنت پترزبورگ قدیسان حامی دیگری نیز دارد. این شاهزاده نجیب الکساندر نوسکی است، پدر صالحجان کرونشتات، خزنیای سنت پترزبورگ و تزار شهید نیکلاس دوم.


شاهزاده الکساندر یاروسلاوویچ (1221-1263، در قرن شانزدهم مقدس شد) به عنوان بزرگترین نگهبان سرزمین روسیه در تاریخ روسیه ثبت شد. او در طول زندگی خود به کلیسای ارتدکس که ضامن استقلال ملی روسیه در آن دوران سخت بود وفادار ماند و همزمان در برابر خان باتو مغول مقاومت کرد و یورش صلیبیون را از غرب دفع کرد. پیروزی بزرگ ارتش روسیه به رهبری شاهزاده جنگجو مقدس - نبرد نوا - در مرزهای غربی روسیه اتفاق افتاد. بنابراین، تصادفی نیست که یکی از اولین اقدامات پیتر اول در سن پترزبورگ تازه تأسیس، ایجاد صومعه ای به نام پر برکت شاهزاده الکساندر نوسکی و انتقال یادگارهای مقدس از ولادیمیر به آنجا بود. فرض بر این بود که «حضرت خدا که در زمان حیات خود نگهبان همیشگی این منطقه بود، پس از مرگ نیز قابل اعتمادترین مدافع و حامی آن خواهد بود...». روز یادبود سنت - 23 نوامبر / 6 دسامبر.


پدر جان (ایوان ایلین سرگیف، 1829-1908/1909) رئیس کلیسای جامع سنت اندرو در کرونشتات بود. او برای بیش از نیم قرن آسایش و امید را برای رنجدگان و ستمدیدگان به ارمغان آورد. جان کرونشتات دارای قدرتی بود که همواره قلب ها را به سوی او جذب می کرد. وقتی پدر جان خدمت می‌کرد، کلیسا نمی‌توانست همه را در خود جای دهد، وقتی او به خیابان رفت، جمعیت عظیمی از مردم به دنبال او بودند. او دارای یک موهبت نادر شفا بود، نجات بیماران سخت، و گاهی اوقات کسانی که محکوم به مرگ بودند را زنده می کرد. پدر جان از همه طرف کمک های زیادی دریافت کرد که آنها را به طور کامل برای کارهای خوب توزیع کرد.

در سال 1990، جان کرونشتات به عنوان مقدس شناخته شد. روزهای یادبود او 19 اکتبر / 1 نوامبر و 20 دسامبر / 2 ژانویه است.


یکی از مورد احترام ترین مقدسین سنت پترزبورگ. Ksenia Grigorievna Petrova در یک سوم اول قرن هجدهم متولد شد. کسنیا که عمیقاً از این واقعیت که شوهرش بدون داشتن فرصتی برای توبه درگذشت ، شوکه شده بود ، تصمیم گرفت تا با جدی ترین شاهکار تقوای مسیحی - حماقت مسیح ، گناه خود را جبران کند. او پس از تقسیم تمام دارایی خود، لباس های شوهرش را پوشید و شروع به پرسه زدن در اطراف سنت پترزبورگ کرد و با تواضع و فروتنی در برابر تمسخر و آزار و اذیت ایستادگی کرد. قدیس خدا که 45 سال گرما و سرما را تحمل کرد، اما هرگز بیمار نشد، 71 سال عمر کرد. حتی در طول زندگی خود، آن مبارک به عنوان یک آمبولانس و معجزه گر مورد احترام قرار گرفت. با تشکر از دعاهای خطاب به او، Ksenia تا به امروز کمک می کند. به خصوص بسیاری از مردم به محل دفن او کشیده می شوند و به او به عنوان آخرین امید خود تکیه می کنند. زنیا سن پترزبورگ در سال 1989 مقدس شد. روز یادبود او 24 ژانویه / 6 فوریه است.


در سال 2002، آخرین امپراتور روسیه، نیکلاس دوم (1868-1918)، همسر و پنج فرزندش که در زیرزمین خانه ایپاتیف در یکاترینبورگ در شب 16-17 ژوئیه 1918 تیراندازی شد، توسط کلیسای ارتدکس روسیه به عنوان مقدس شناخته شدند. حاملان اشتیاق

نیکلاس دوم و خانواده اش با وجود تمام تمسخرها و توهین هایی که در اسارت متحمل شدند، از دستورات انجیل پیروی کردند. آنها با درک اینکه مرگ اجتناب ناپذیر است، نور غلبه کننده حقیقت مسیح را در قلب خود حفظ کردند و در لحظه شهادت توانایی بخشش جلادان خود را به دست آوردند. خانواده سلطنتی قدرت یافتند تا بر رنج غلبه کنند و با نام مسیح بر لبان خود بمیرند. در سن پترزبورگ، زادگاه نیکلاس دوم، نمادهایی با تصویر او در بسیاری از کلیساها نگهداری می شود. روز یادآوری شورشیان سلطنتی - 4/17 ژوئیه.

V. G. Avseenko

تاریخ شهر سن پترزبورگ در چهره ها و تصاویر

1703--1903

دومای شهر سن پترزبورگ، 1903

سوتیس، 1993، پرسوت، 1993

شهر سنت پیتر و حامیان بهشتی آن.

قسمت اول

عصر پیتر کبیر

فصل اول. عالی جنگ شمال. - جستجوی دریا - روس ها در نوا. - تصرف نوتبورگ و نینسکانس. - نشانک گذاری سن پترزبورگ.

فصل دوم. دفاع از سنت پترزبورگ. - ورود اولین کشتی تجاری. - ورود خانواده سلطنتی

فصل سوم. آخرین تلاش سوئدی ها برای دور کردن روس ها از نوا. - جشن ها در خانواده سلطنتی. -- سنت پترزبورگ در ده سال اول وجودش.

فصل چهارم. استقرار و توسعه سن پترزبورگ. --انتقال مرکز شهر به کرانه چپ نوا. - پلان توسط معمار Leblon.

فصل پنجم جشن در سن پترزبورگ به مناسبت انعقاد صلح نیستات. - صومعه نوسکی، مدرسه و چاپخانه متصل به آن. -- انتقال بقاع مقدس الکساندر نوسکی.

فصل ششم. روز پیتر اول - حیاط او. - سرنوشت شاهزاده منشیکوف. - تجمل اعیان. -- سرگرمی عمومی: مجالس، تعطیلات در باغ تابستانی، سواری در نوا. - اقامتگاه سلطنتی در پترهوف.

فصل هفتم. بیماری و مرگ پیتر اول - دفن او. - الحاق ملکه اکاترینا آلکسیونا. - کاخ های باقی مانده از پیتر اول.

قسمت دوم.

از پیتر کبیر تا قرن نوزدهم

فصل اول. ساکنان سنت پترزبورگ را ترک می کنند. - عروسی پرنسس آنا پترونا. - تأسیس فرهنگستان علوم. - مرگ ملکه کاترین اول - امپراتور پیتر دوم آلکسیویچ.

فصل دوم. رسیدن به تاج و تخت ملکه آنا یوآنونا. - دفتر مینیچ. - ورود ملکه آنا به سن پترزبورگ.

فصل سوم. سپاه اول کادت. -- توزیع سن پترزبورگ. -- تخلیه باتلاق ها - بهسازی شهری -- سیل و آتش سوزی

فصل چهارم. حیاط آنا یوآنونا. - تعطیلات دادگاه - اجراهای تئاتری - ازدواج آنا لئوپولدوونا. -- جشن صلح با ترکیه. - خانه یخی - سرگرمی های تابستانی ملکه.

فصل پنجم. مرگ ملکه آنا یوآنونا. - روسیه در سالهای سلطنت او. - اعلامیه امپراتور جان آنتونوویچ. - الحاق ملکه الیزابت پترونا. - سرنوشت غم انگیز "خانواده برانزویک".

فصل ششم. قرن جدیدمعماری پترزبورگ - ساخت و سازهای بارتولومئو راسترلی. - کاخ زمستانی چوبی. - کاخ زمستانی بزرگ - کاخ آنیچکوفسکی - صومعه اسمولنی - خیابان ها - بهبود محل اقامت در پترهوف.

فصل هفتم. وقایع سن پترزبورگ در دوران سلطنت الیزابت. - زندگی دادگاهی - تعطیلات برای بارون استروگانف و کنتس شووالوف.

فصل هشتم. اولین تئاتر روسی در سن پترزبورگ. - ولکوف - سوماروکف - لومونوسوف. - مرگ الیزاوتا پترونا. - شخصیت امپراتور پیتر سوم شئودوروویچ. - رسیدن به تاج و تخت ملکه کاترین دوم آلکسیونا.

فصل نهم. عصر کاترین کبیر. - میل به دادن ظاهر یک پایتخت اروپایی به سنت پترزبورگ. -- مورد نیاز برای ساختمان های سنگی. -- ساخت خاکریزهای گرانیتی.

فصل X. دکوراسیون داخلی کاخ زمستانی. - ساخت هرمیتاژ. - اتاق های خود کاترین پی - اقدامات علیه تجمل گرایی.

فصل یازدهم. ساختمان های قابل توجه زمان کاترین. -- کلیسای جامع سنت اسحاق. - کاخ مرمر - کاخ تورید - بنای یادبود پیتر کبیر. -- اقامت در تزارسکوئه سلو. - پایه گذاری و بهبود آن در زمان پیتر اول و الیزابت پترونا. -- کاترین کبیر در تزارسکوئه سلو. - نگرانی امپراتور در مورد تحصیلات تزارویچ الکساندر پاولوویچ.

فصل دوازدهم. مدیریت شهری سن پترزبورگ در زمان قبلی. - تأسیس استان سن پترزبورگ. - ستایش نامه به شهرهای کاترین دوم. -- افتتاحیه دومای سن پترزبورگ.

فصل سیزدهم. نگرانی های کاترین دوم در مورد بهبود شهری. - صدقه خانه ها و بیمارستان ها. -- مدارس دولتی -- روشنایی خیابان -- پلیس - آتش سوزی ها -- سیل 1777.

فصل چهاردهم. درژاوین و فونویزین. -- جشن ها به مناسبت پیروزی ها. -- مکانیک خودآموخته کولیبین. -- سرگرمی های عمومی و تئاتر.

فصل پانزدهم. امپراتور پل اول - ساخت قلعه میخائیلوفسکی. - بنای یادبود پیتر اول - لغو دومای شهر و تأسیس راتهاوس. - شخصیت حاکم. -- اقامتگاه های مورد علاقه او: گاچینا و پاولوفسک. - طرح خودکشی را در 11 مارس 1801 بکشید.

قسمت سوم.

سنت پترزبورگ در قرن نوزدهم

فصل اول توسعه سنت پترزبورگ در قرن 19. - ساخت و سازهای زمان الکساندر اول - کلیسای جامع کازان. -- کتابخانه عمومی -- جمعیت شهری و بودجه.

فصل دوم. قرن اول سن پترزبورگ در سال 1803م. -- سیل 7 نوامبر 1824. -- نفوذ جنگ میهنیبر جامعه روسیه - توطئه و شورش 14 دسامبر 1825. - به قدرت رسیدن امپراتور نیکلاس اول.

فصل سوم. وضعیت غم انگیز دومای شهر سن پترزبورگ در نیمه اول قرن نوزدهم. -- مقررات شهری 1846

فصل چهارم. ساخت و سازهای زمان نیکلاس اول - کلیسای جامع سنت اسحاق. -- آتش سوزی و مرمت کاخ زمستانی. - ستون اسکندر. - گروه های اسب روی پل آنیچکوف. - پل نیکولایفسکی

فصل پنجم. نیکلاس اول، استاد مستقل سنت پترزبورگ است. - ویژگی هایی از زندگی او. -- وبا 1831 -- زندگی اجتماعی در سن پترزبورگ. - تئاترها - ژوکوفسکی، کریلوف، پوشکین.

فصل ششم. صعود به تاج و تخت امپراتور الکساندر دوم و تحولات او. - احیای فعالیت های دومای سن پترزبورگ. -- وضعیت شهر در سال 1870 -- پیشرفت در آموزش ابتدایی.

فصل هفتم. مهمترین بناهای مربوط به زمان اسکندر دوم. -- بناهای یادبود کریلوف، نیکلاس اول، کاترین دوم. -- ادبیات و هنر.

فصل هشتم. رویدادهای سنت پترزبورگ در دوران سلطنت اسکندر دوم. - صلح سن استفانو و تأثیر آن بر خلق و خوی جامعه. -- جنایت 1 مارس 1801. - ساخت کلیسای جامع رستاخیز در کانال کاترین.

فصل نهم. روی کار آمدن امپراتور الکساندر سوم. - توفیقات در بهسازی شهر در دوران سلطنت خود. -- مقررات شهری 1892

فصل X. ساخت و سازهای سالهای اخیر. - خانه مردم امپراتور نیکلاس دوم. - اتاق مطالعه کتابخانه عمومی امپراتوری. - پل ترینیتی - جشن دویستمین سالگرد شهر. -- نتیجه گیری

پایان نامه (سرمقاله)

معماران و سازندگان سنت پترزبورگ

فهرست عناوین جدید

خواندن برای جوانان

ده سال دیگر سنت پترزبورگ صدمین سالگرد خود را جشن می گیرد. اعتقاد بر این است که تا این زمان هیچ کمبودی در آثار جدی و قابل دسترس در مورد تاریخ شهر وجود نخواهد داشت، همانطور که در سال 1903، زمانی که سنت پترزبورگ، پایتخت امپراتوری روسیه، دویستمین سالگرد خود را جشن گرفت، هیچ کمبودی وجود نداشت. امروز، تاریخ کامل و واقعی پالمیرای شمالی نانوشته باقی مانده است.

کتاب وی. در تهیه مجدد مقاله سعی کردیم با اطلاعاتی که به دلیل ملاحظات سانسور آن زمان حذف شده بود، مقاله را تکمیل کنیم و همچنین روایتی را که در سالهای اول قرن بیستم قطع شده بود، با زمانه خود پیوند دهیم که عصر جدیدی را در قرن بیستم می گشاید. تاریخ سنت پترزبورگ

این کتاب خطاب به همه دوستداران تاریخ روسیه است و همچنین به عنوان یک کتاب درسی تکمیلی تاریخ در مدارس توصیه می شود.

شهر سنت پیتر و حامیان آسمانی آن

در قدیم، هر اقدامی برای یک کار خیر و شفاعت از نیروهای شر، برکت بهشتی می خواست. چه شهری در حال تأسیس باشد، چه معبدی ساخته شود یا یک کلبه جدید به سادگی ساخته شود، اول از همه در محل انتخاب شده نماز اقامه می شد. این سنت دیرینه که این روزها در حال احیا است، این امکان را برای آخرین بار فراهم کرد که به درستی انتخاب متقاعد شویم. در واقع، درخواست کمک از خداوند در یک موضوع مشکوک یا اشتباه، عجیب خواهد بود.

تاریخ سنت پترزبورگ با خواندن دعای تأسیس شهر و پاشیدن سواحل جزیره زایاچی با آب پر برکت آغاز می شود. آیا پیتر اول حضور داشت یا نه؟-- الان گفتنش سخته با این حال، مراسم مقدس انجام شد و شهر تأسیس شد.

افسانه ای زیبا از عقابی می گوید که برای شادی حاضران در آن روز، 16 مه 1703، بر روی دروازه های نمادین قلعه آینده فرود آمد. با این حال، حتی بدون این علامت، تزار احتمالاً در مورد سرنوشت تعهد خود آرام بود، زیرا شهر با برکت اسقف Voronezh Mitrofaniy تأسیس شد، که پیتر در جوانی خود را دریافت کرد. «شما در قصرهای دیگر شمال زندگی خواهید کرد و پایتخت جدیدی خواهید ساخت-- شهر بزرگ به افتخار سنت پیتر،-- پیر مقدس به پادشاه پیشگویی کرد.-- خدا خیرت بده برای این. نماد کازان پوشش شهر و همه مردم خواهد بود. تا زمانی که نماد کازان در پایتخت باشد و مسیحیان ارتدکس در برابر آن دعا کنند، هیچ دشمنی پا در شهر نخواهد گذاشت.»

سخنان نبویاز قدیس ورونژ توسط پیتر به عنوان کار تمام زندگی او که از بالا برای او مقدر شده بود درک شد که او با پشتکار تزلزل ناپذیر انجام داد. این واقعیت ناشناخته باید این ایده را که در طول یک و نیم سال گذشته در مورد سنت پترزبورگ به عنوان شهری کشنده، با استخوان هایی که در ابتدا محکوم به نابودی است، ایجاد شده، متزلزل کند. از این گذشته، سنت پترزبورگ نه تنها برای جشن گرفتن سیصدمین سالگرد خود آماده می شود، بلکه در طول تاریخ خود، با وجود "موقعیت نامطلوب استراتژیک" خود، هرگز تسلیم دشمن نشده است.

هر فرد، طبق ایمان اجدادش، فرشته نگهبان خود را دارد که او را از هر شری محافظت می کند، و آنها می گویند شهر بدون سه نفر عادل نمی ایستد.

اولین حامی مستقیم آسمانی سنت پترزبورگ، سنت پیتر، یکی از شاگردان عیسی مسیح است که به همراه سنت رسول پل، آن را در قرن اول تأسیس کردند. از ر.ح. پایه های کلیسای مسیحی(شما می توانید در مورد زندگی و اعمال آنها در عهد جدید بیشتر بخوانید.) . در همان روزهای اول پس از تقدیس سایت برای شهر آینده در جزیره خرگوش، معبدی به نام رسولان مقدس پیتر و پولس تأسیس شد که برای مدت طولانی به عنوان یک کلیسای جامع باقی ماند و اولین در بین کلیساها و کلیساها بود. از شهر توجه داشته باشید که در همان زمان یک ضریح در پایه کلیسای جامع با ذره ای از بقاع، یعنی بقایای مقدس رسول اندرو اول نامیده نصب شده بود، که به گفته افسانه باستانی، از سرزمین های آینده دیدن کرد کیوان روسو قدیس حامی تمام روسیه در نظر گرفته می شود.

از آغاز تاریخ خود، دوک اعظم مقدس و متبرک الکساندر نوسکی، خورشید سرزمین روسیه، همانطور که معاصرانش با احترام او را می نامیدند، از آغاز تاریخ سنت پترزبورگ نیز به عنوان نگهبان آسمانی شناخته شد.

15 ژوئیه 1240، شاهزاده اسکندر، توسط یک علامت باشکوه تشویق شد کمک بهشتینوگورودیان در راس یک جوخه کوچک، پیروزی معروف خود را بر سوئدی ها در نبرد ایزورا، در محلی که این رودخانه به نوا می ریزد، به دست آورد.

در آغاز قرن هجدهم، با نبرد با پادشاه چارلز دوازدهم در همان سرزمین ها، پیتر اول به حمایت از دوک بزرگ مقدس، که توسط کلیسای روسیه در شورای 1547 مقدس شناخته شد، روی آورد. علیرغم مشکلات زمان جنگ، در دهه 1710 تزار تصمیم گرفت صومعه بزرگی را در سواحل نوا بسازد و بقایای شاهزاده مقدس را به آنجا منتقل کند.

در سال 1717، معمار Domenico Trezzini طرحی برای یک ساختمان بزرگ طراحی کرد. معبد سنگیبه نام سنت اسکندر پس از بررسی این طرح، حاکم نوشت: "به نام خداوند، این کار را انجام دهید."

پنج سال بعد، در شب 10-11 اوت 1723، روحانیون ولادیمیر به صومعه ولادیمیر رفتند، جایی که آثار مقدس اسکندر در آنجا پیدا شد. پس از اقامه نماز، راهبان کشتی را بلند کردند و راهی سفری طولانی شدند...

در 18 آگوست ، این صفوف به طور رسمی در مسکو مورد استقبال قرار گرفت ، در 26 اوت از Tver گذشت و در 9 سپتامبر زیارتگاه قبلاً در ساحل دریاچه ایلمن قرار داشت. سرانجام، در 1 اکتبر 1723، پس از ورود به شلیسلبورگ، کشتی با آثار مقدس در کلیسای جامع بشارت قرار گرفت و تقریباً یک سال تمام در آنجا باقی ماند.

در 30 اوت 1724، زمانی که معبد به طور کامل تکمیل شد، این کار انجام شد آرزوی گرامیامپراتور مقتدر-- بقاع مقدس به پایتخت منتقل شد و جای خود را در لاورای الکساندر نوسکی گرفت، جایی که امروز در آنجا باقی مانده است.

در کل، در سن پترزبورگ در آغاز قرن بیستم حدود 50 کلیسا به نام مقدس مقدس الکساندر نوسکی تقدیس شده بودند.(یادبود سنت شاهزاده اسکندر در 12 سپتامبر و 6 دسامبر جشن گرفته می شود (سبک جدید)) . کلمات تروپاریون جشن به شاهزاده مقدس مملو از احساس گرم قدردانی است:

«همانطور که در ریشه پرهیزگارترین شاخه بودی، مبارک الکساندرا: مسیح تو را به عنوان نوعی گنج الهی سرزمین روسیه، معجزه گر جدید، باشکوه و خداپسندانه، آشکار ساخت یاد با ایمان و عشق، در مزامیر و سرودهای شاد، خداوندی را که به شما فیض شفا بخشیده است، تمجید می کنیم: از او دعا کنید تا این شهر را نجات دهد، و برای قدرتی که مربوط به وجود خدایی شماست، و برای فرزندان روسیه که نجات یابد.»

در 23 نوامبر 1723، در روز یادبود سنت شاهزاده اسکندر به سبک قدیمی، سنت میتروفانی در ورونژ درگذشت. پمپ یکم برای بدرقه پیر مقدس در آخرین سفرش وارد شد و خودش تابوت را با بقایای او از آنجا حمل کرد. کلیسای جامع بشارتبه مقبره شاهدان خاطرنشان کردند که تزار در هنگام دفن، افتخارات بی‌سابقه‌ای را به متوفی نشان داد، که "به سختی هیچ یک از حاکمان روسیه به هیچ یک از اسقف‌ها نشان دادند."

در طول زندگی پیر مقدس در سال 1710، پیتر دستور داد تصویر مادر خدا کازان از مسکو به سن پترزبورگ منتقل شود، که قرار بود پوشش و حفاظت از پایتخت جدید شود.

نماد کازان(خود نماد کازان کپی از نماد باستانی Blachernae است که طبق افسانه توسط رسول مقدس لوقا نوشته شده است.)-- یکی از مقدس ترین زیارتگاه های مردم روسیه. از اواخر قرن شانزدهم در کلیسای جامع بشارت کرملین مسکو نصب شد. این تصویر با هدیه معجزه آسای بینش معنوی برای افرادی که در دعا به آن روی می آورند و محافظت از سرزمین های روسیه در برابر بیگانگان است.

در سال 1612، مینین و پوژارسکی، با آماده شدن برای مبارزه علیه دیمیتری دروغین، دستور دادند نماد کازان را با خود ببرند. شبه نظامیان آنها برای مدت طولانی نتوانستند کرملین را تصرف کنند. پس از تصمیم گیری در مورد حمله نهایی، ارتش روزه سه روزه سختی را بر خود تحمیل کرد. در تمام این مدت نماز در مقابل نماد کازان انجام می شد. در 22 اکتبر، شبه‌نظامیان کیتای گورود را با طوفان به تصرف خود درآوردند و بلافاصله پس از آن خود کرملین را به تصرف خود درآوردند.

این روز، 22 اکتبر، به یاد نجات معجزه آسای روسیه از تهاجم بیگانگان و آشفتگی داخلی، تزار میخائیل فئودوروویچ روز بزرگداشت نماد کازان را تعیین کرد. شاهزاده دیمیتری پوژارسکی، طبق قول خود، معبد ویژه ای را در مسکو به نام مقدمه برای او ساخت. مادر خدای مقدس.

این زیارتگاه که به سن پترزبورگ منتقل شد، ابتدا در یک کلیسای کوچک چوبی در خیابان پوسادسکایا و سپس در کلیسای جامع ترینیتی لاورای الکساندر نوسکی قرار داشت. در زمان سلطنت آنا یوآنونا، به طور رسمی به کلیسای جدید تولد مریم باکره در خیابان نوسکی منتقل شد. سرانجام، در سال 1800، در زمان امپراتور پل، تصمیم به ساختن یک ساختمان جدید گرفته شد کلیسای جامع بزرگقبلاً به نام خود نماد کازان مادر خدا ، که در سال 1811 ، کمی قبل از شروع جنگ میهنی اتفاق افتاد.

در سال 1812 قبل از به طور معجزه آسایی M.I Kutuzov با حرارت دعا کرد و از مادر خدا برای مبارزه با دشمن دعا کرد. به یاد بیاوریم که در 22 اکتبر 1812 بود که نیروهای روسی به رهبری ژنرال میلورادوویچ و افلاطون زوبوف نیروهای عقب ارتش فرانسه به رهبری ژنرال داووت را شکست دادند. این اولین پیروزی تسلیحات روسی در جنگ میهنی بود. طبق وصیت فرمانده کل قوا، خاکستر M.I Kutuzov پس از مرگ وی در کلیسای جامع کازان به خاک سپرده شد.

این معبد تا دهه 1920 در معبد نوسکی قرار داشت. هنگامی که کلیسای جامع برای خدمات بسته شد، نماد به کلیسای جامع ولادیمیر در سمت پتروگراد منتقل شد، جایی که تا به امروز باقی مانده است.

در آغاز جنگ بزرگ میهنی، اسکندر سوم اسکندر انطاکیه در پیام خود خطاب به مسیحیان سراسر جهان درخواست دعا و کمک مادی برای روسیه کرد. در میان بسیاری از کسانی که به این دعوت پاسخ دادند، متروپولیتن الیاس صلیب از کوه‌های لبنان با غیرت خاص خود را متمایز کرد. در سیاه چال سنگی، دور از جهان، او به مدت سه روز بی وقفه به الهه مقدس دعا کرد. دعای او شنیده شد و مادر خدا در حجره بر او ظاهر شد. در یک مکاشفه، او سخنان او را در مورد پیروزی روسیه در یک جنگ وحشتناک و در مورد فنا ناپذیری شهر در نوا شنید:

"...شهر سنت پیتر نباید تسلیم شود. تا زمانی که تصویر من در آن است، حتی یک دشمن از آن عبور نخواهد کرد. بگذارید آن را اجرا کنند. نماد معجزه آساکازان و آن را در یک راهپیمایی مذهبی در اطراف شهر محصور خواهد کرد. آن وقت یک دشمن هم پا به سرزمین مقدسش نمی گذارد. این-- شهر منتخب..."

با توجه به پیام فوری دریافت شده توسط کلیسای ارتدکس روسیه از متروپولیتن الیاس در لنینگراد، نماد کازان از کلیسای جامع خارج شد و با صفوف صلیب در شهر حمل شد. نبرد استالینگراد با یک مراسم دعا در مقابل نماد کازان که در ساحل سمت راست ولگا نصب شده بود آغاز شد. مشخص است که با متحمل شدن شکست های جدی در نبردهای مسکو و استالینگراد ، فرماندهی آلمان مجبور شد بخشی از نیروهای ارتش 18 را که در حومه لنینگراد مستقر بود به جنوب منتقل کند.

ویرانی به ظاهر اجتناب ناپذیری که شهر را تهدید می کرد گذشت.

تجلی رحمت و محبت بهشتی به سن پترزبورگ نیز گواه ظهور دو مرد صالح در شهر ما در طول دویست سال عمر آن است.-- زنیا متبرکه و پدر جان کرونشتات. معنای واقعی زندگی و شاهکار زاهدان مقدس از چشم مردم پوشیده است و تنها برای خداوند متعال شناخته شده است که آنها را در ساعت انتخاب شده و به مکان انتخاب شده به جهان فرستاد.

قرن اول تاریخ سنت پترزبورگ به زندگی سنت تبارک زنیا بازمی گردد، زاهدی که توسط نسل های زیادی از شهروندان مورد احترام قرار می گیرد، که در طول زندگی خود عمل حماقت را به عهده گرفت.-- یکی از سخت ترین شاهکارهای مسیحیت

او در زمان امپراتور پیتر اول یا شاید کمی بعد به دنیا آمد-- در 1720-30. در اینجا، در سن پترزبورگ، او با یکی از اعضای گروه کر دربار، الکساندر فدوروویچ پتروف، ازدواج کرد و در جایی در سمت سن پترزبورگ زندگی کرد. در بیست و شش سالگی مقدر شد که بیوه بماند. کسنیا که از مرگ شوهرش شوکه شده بود، تمام کالاهای زمینی را رها می کرد، اموال و پس انداز را بین فقرا تقسیم می کرد و خانه ای به دوستش می داد، خود را لباس شوهرش می پوشید و تا پایان عمر خود را فقط به نام او می خواند.

از آن زمان به بعد در خیابان های پایتخت پرسه می زد، نه سرپناهی داشت و نه خوراکی جز صدقه، در زمستان و تابستان لباس های نکبت بار به تن داشت.

علاوه بر سختی های شدیدی که Ksenia داوطلبانه خود را به آن محکوم کرد ، مجبور شد غم و اندوه زیادی را از افرادی که سال ها به ایثار او اعتقاد نداشتند و شاهکار مسیحی او را یک جنون ساده می دانستند ، تحمل کند. حتی کودکان نیز به تقلید از بزرگترها، مبارک را مسخره می کردند و به سوی او سنگ پرتاب می کردند. Ksenia همه چیز را همانطور که باید تحمل کرد، با نرمی و سخاوت مثال زدنی، به این ترتیب بود که او در نهایت به عنوان بنده خدا به رسمیت شناخته شد، عشق و جلال یافت.

هیچ مدرکی در حافظه بشر وجود ندارد که قدیس شهر را ترک کرده باشد. مکان های مورد علاقه او مطمئناً سمت سن پترزبورگ باقی ماند، جایی که او سال های کوتاه ازدواج خود را در آنجا گذراند، و گورستان اسمولنسک در اعماق جزیره واسیلیفسکی، جایی که خاکستر همسر محبوبش آندری فدوروویچ در آن آرام گرفت.

در دهه 1780، زمانی که در اینجا ساخته شد کلیسای جدیدبه نام نماد ولادیمیر مادر خدا، کارگران با تعجب به استاد گزارش دادند که در شب، وقتی همه کار متوقف شد، یک دستیار ناشناس آجرها را به بالای محل ساخت و ساز بلند کرد. به زودی مشخص شد که آجرها را کسی جز خود سعادت کسنیا حمل نمی کرد. اما معمولاً شب های خود را در حومه شهر، در مزرعه می گذراند، جایی که به گفته خودش، حضور خداوند «به وضوح» احساس می شود.

مانند بسیاری از احمق های مقدس، Ksenia هدیه روشن بینی را از خدا به دست آورد. ما شواهد زیادی از پیش‌بینی‌های او دریافت کرده‌ایم که لباس‌های مبهم را پوشانده، اما همیشه محقق می‌شوند.

از چگونگی و زمان رحلت آن بزرگوار اطلاعی در دست نیست. آنها او را در کلیسای سنت ماتیاس رسول در سمت پترزبورگ دفن کردند، در همان مکانی که شاید زمانی غسل تعمید می دادند. او در گورستان اسمولنسک به خاک سپرده شد.

شکرگزاری برای یک کار خوب چند برابر دشوارتر از درخواست کمک است. با این وجود، یاد آن مبارک هرگز محو نشد. شن از قبر او، که شایعه نسبت داده شده است قدرت معجزه آسا، هر سال طنین انداز شد برای کسانی که برای دعا برای آرامش روح او آمده بودند. بسیاری از مردم و در میان آنها-- به خصوص بسیاری از سن پترزبورگ ها، در زمان های مختلفبه کمک های دریافت شده پس از توسل به زنیا متبرک و مراسم یادبود بر سر قبر او شهادت داد.

در سال 1875، زمانی که زندگی وارث بزرگ، دوک بزرگ الکساندر الکساندرویچ در خطر بود، همسرش Ksenia در خواب ظاهر شد و بهبودی سریع بیمار و تولد دختری را پیش‌بینی کرد که سرپرست کل خانواده آنها خواهد شد. . در واقع ، وارث بهبود یافت و به زودی دختری متولد شد که زوج اوت او را Ksenia نامیدند. در تابستان 1894، او با خویشاوند خود، دوک بزرگ الکساندر میخایلوویچ ازدواج کرد و خانه خود را ترک کرد. تنها یک ماه پس از این رویداد، پدرش، امپراتور الکساندر سوم، به طور ناگهانی درگذشت...

با پول جمع آوری شده نمازخانه کوچکی بر روی قبر خزنیا ساخته شد که بلافاصله به زیارتگاه واقعی تبدیل شد. در واقع، خزنیای مبارک قبلاً یک قدیس مورد احترام محلی بود.

در سال 1902، کلیسای کوچک فعلی در همان مکان ساخته شد.-- با نماد مرمر و سنگ قبر. در قرن ما برای مدت طولانی تعطیل بود، اما هیچ ممنوعیت یا آزار و اذیتی نتوانست مانع از تمایل بسیاری از مردم شهر برای دعا برای روح زاهد و توسل به کمک کریمانه او شود.

در 19 مرداد 1367، پس از بازگرداندن کلیسا به مؤمنان و مرمت، روحانیون شهر به رهبری اعلیحضرت پدرسالارالکسی از مسکو و تمام روسیه، در مقابل جمعیت زیادی از مردم، مراسم تقدیس آن را انجام داد. یک سال پس از این واقعه باشکوه در تاریخ شهر ما، خجنیا خجسته سرانجام به عنوان قدیس و حامی آسمانی شهر مقدس شناخته شد. از این پس، یاد او هر ساله در 6 فوریه (سبک جدید) جشن گرفته می شود.

در قرن نوزدهم، یک زاهد دیگر در دیوارهای شهر ما ظاهر شد.-- پدر صالح مقدس جان کرونشتات.

در اوایل دهه 1850، زمانی که او هنوز در آکادمی الهیات سنت پترزبورگ تحصیل می کرد، یک روز جان خود را در یک کلیسای بزرگ ناشناخته دید. به زودی پس از این، او مقام یک کشیش، یک کشیش ساده، را در کلیسای جامع سنت اندرو کرونشتات دریافت کرد، و پس از عبور از آستانه آن برای اولین بار، در کمال تعجب و ترس، معبدی را که به طور نبوی بر او ظاهر شده بود، شناخت. در خواب و جایی که او قرار بود خدمات خود را آغاز کند.

احترام و عشقی که پدر جان در نیمه اول زندگی خود به دست آورد مسیر زندگی، او واقعاً زحمات و سخت گیری های خود را پشت سر گذاشت، زندگی عادلانهاو ارزش عظیماو پرداخت کرد دعای پرشور، زیرا او از نزدیک می دانست که کمک به یک فرد گمشده و تلخ حداقل با چیزی چقدر دشوار است. به همین دلیل است که این دعای او بود که متعاقباً چنین دعای شگفت انگیزی از بالا انجام شد. قدرت ماوراء طبیعی. قبل از نمازش سخت ترین بیماری ها برطرف شد-- حتی نابینایی هم فروکش کرد او در خلوت و در حضور انبوه مردم شفا می‌داد و اغلب حتی به‌صورت غیابی، تنها با یک توسل کتبی به او، ارتدکس‌ها و مسلمانان، کاتولیک‌ها و یهودیان را که از سراسر روسیه و حتی فراتر از مرزهای آن نزد او می‌آمدند، شفا می‌داد. ...

تمام زندگی پدر جان با کرونشتات مرتبط بود، اگرچه او به طور اتفاقی از خود سنت پترزبورگ بازدید می کرد، البته اغلب اوقات. او فرصت سفر زیادی به سراسر روسیه داشت. مثلاً در لیوادیا چند روز را با امپراتور گذراند الکساندر سومتا زمان مرگش حاکم در حال مرگ از پدر جان خواست که دستانش را بر سر او بگذارد و از این بابت در رنج خود تسکین یافت.

در رودخانه کارپوفکا، در نزدیکی خیابان Kamennoostrovsky، اکنون یک صومعه بزرگ با گنبد طلایی وجود دارد. این بنا در سالهای 1900-1908 به ابتکار و با مشارکت پدر جان ساخته شد که در دستان او مبالغ قابل توجهی پول از کمکهای داوطلبانه مردم سپاسگزار جمع آوری می شد.

در آنجا، در مقبره ای که مخصوص ساخته شده بود، بقایای آن مرد صالح مقدس در سال 1908 به خاک سپرده شد. مانند کلیسای سنت خزنیا، این مکان همیشه توسط مردم روسیه به عنوان مقدس مورد احترام بوده است. خود پدر جان اخیراً در تابستان 1990 توسط کلیسای ارتدکس روسیه به عنوان یک مقدس شناخته شد. در همان زمان صومعه پس از وقفه ای طولانی دوباره پذیرای اولین راهبه ها در دیوارهای خود بود و آرامگاه با بقاع متبرکه به روی زائران گشوده شد.

یاد و خاطره یحیی صالح مقدس هر سال در 2 ژانویه (سبک جدید) جشن گرفته می شود.

امروزه کاملاً آشکار می شود که سنت پترزبورگ که به برکت سنت میتروفانیوس و مطابق با آیین تأسیس تأسیس شده است، در تمام تاریخ تقریباً سیصد ساله خود نشانه هایی از انتخاب خاص و سرنوشت عالی را به همراه داشته و به دژی تخریب ناپذیر تبدیل شده است. برای دشمنان

همه اینها را مقدس می کند معنای مقدسهر روز از زندگی سنت پترزبورگ و به شما این امکان را می دهد که با چشمانی متفاوت به تاریخ آن و تلاش بهترین ذهن ها و استعدادها برای ایجاد و تجلیل از شهر سنت پیتر نگاه کنید.

قسمت اول

عصر پیتر کبیر

جنگ بزرگ شمال-- در جستجوی دریا.--

روس ها در نوا-- تسخیر نوتبورگ و نینسکانس.--

نشانک سن پترزبورگ.

آغاز قرن هجدهم روسیه را در بحبوحه فعالیت های دگرگون کننده پیتر کبیر قرار داد. تزار جوان قبلاً از اروپا دیدن کرده بود، آداب و رسوم آنجا را به اندازه کافی دیده بود، از مزایای دانش اروپایی از طریق مشاهده و مقایسه شخصی قدردانی کرده بود، خود چیزهای زیادی آموخت که در روسیه مسکو ناشناخته بود، و از یک سفر ناتمام با اخبار تماس گرفت. از شورش استرلتسکی، به طور غیرمنتظره ای به مسکو بازگشت و قصد داشت بازآفرینی کشور و آموزش مجدد مردم را آغاز کند. او با اغتشاشگران با دست محکم برخورد کرد و بدون اینکه اجازه دهد مخالفان تازگی به خود بیایند، آنها را قبل از هر چیز مجبور کرد که به ظاهر خارجی اروپایی عادت کنند: او رسم پوشیدن بلند و بدون پیرایش را لغو کرد. ریش و لباس بلند این اقدامات علاوه بر تقلید از آنچه پیتر در خارج از کشور می دید، می تواند یک هدف فوری نیز داشته باشد: آنها از نظر ظاهری خارجی ها را به روس ها نزدیک می کردند و خارجی ها برای آموزش امور دریایی و نظامی، صنایع دستی و تجارت به روس ها نیاز داشتند. در همان زمان، تقویم قدیمی از خلقت جهان لغو شد و یک تقویم جدید معرفی شد - از میلاد مسیح. روز سال نو به جای 1 سپتامبر به 1 ژانویه منتقل شد.

پیتر البته با این نوآوری های خارجی شروع کرد، زیرا اجرای آنها نیاز به زمان یا آمادگی نداشت. دگرگونی‌های گسترده‌تر و عمیق‌تری در ذهنش شکل می‌گرفت. با نگاهی دقیق به همه چیزهایی که در خارج از کشور با آن مواجه شد، خستگی ناپذیر به این فکر کرد که منبع رفاه و ثروت کجاست. کشورهای غربیو آنچه روسیه به آن نیاز دارد توسعه سریعاز قدرت عظیم آنها با اصرار بیشتر، افکار او متوجه مزایایی بود که ناوبری به دولت می دهد. حتی قبل از آن، قبل از سفر به خارج از کشور، پیتر رویای دسترسی آزاد به دریا را داشت. این تقریباً در نوجوانی همراه با اشتیاق شخصی به شنا کردن روی آب در او بوجود آمد. جستجو برای دریا به دلیل مبارزات دشوار به آزوف بود. اما اگرچه آزوف در نهایت تصرف شد، پیتر به وضوح دید که استفاده آزادانه از دریاهای جنوب برای روس ها غیرممکن است تا زمانی که قدرت ترک ها شکسته شود. روسیه هنوز نتوانسته بود ضربه قاطعی به ترکیه وارد کند.

و سپس افکار پیتر به سمت شمال چرخید، به دریای بالتیک، که در نزدیکی آن دولت روسیه شکل گرفت و نوگورودی ها از مدت ها قبل آن را می شناختند ، اگرچه در سواحل آن جای پایی به دست نیاوردند. در مجاورت نوا و خلیج فنلاند کشوری فقیر و کم جمعیت قرار داشت که زمانی تابع ولیکی نووگورود بود، اما بعداً به سوئد منتقل شد و نام Ingermanland را از آن دریافت کرد. پس از بازپس گیری این کشور تقریباً متروک، که برای سوئدی ها فقط به معنای قطع ایالت مسکو از دریا بود. روسیه جدید، با ناوگان نوپا و تعهدات بزرگ خود، می توانست به دریا دسترسی پیدا کند که پیتر برای برنامه های تحول آفرین خود به آن نیاز داشت.

برای روسیه آن زمان شکست دادن سوئد که ارتشی عالی به رهبری پادشاهی جنگجو و شجاع داشت دشوار بود. متحدین مورد نیاز بودند. تنها زمانی که امکان انعقاد معاهدات اتحاد با دانمارک، زاکسن و لهستان وجود داشت، تزار روسیه تصمیم به اعلام جنگ به سوئد گرفت.

آغاز جنگ با یک شکست بزرگ برای ما مشخص شد: ارتش روسیه که هنوز در امور نظامی بی تجربه بود، در نزدیکی ناروا شکست خورد. خوشبختانه، این موفقیت، چارلز دوازدهم، پادشاه جوان سوئد را با تحقیر بیش از حد نیروهای روسی برانگیخت: او نیروهای خود را علیه آگوستوس دوم، پادشاه لهستان، معطوف کرد و تنها گروه های کوچکی را در اینگریا باقی گذاشت.

پیتر از نظارت دشمن بسیار بهره برد و عملیات نظامی را در منطقه مجاور نوا متمرکز کرد. ارتشی که پس از قتل عام ناروا باقی مانده بود به اینجا فرستاده شد و هنگ های تازه ایجاد شده، عمدتاً اژدها، به اینجا هجوم آوردند. از آنجایی که توپخانه در نزدیکی ناروا از بین رفت، آنها شروع به آماده سازی وسایل جدید کردند، حتی برخی از ناقوس های کلیسا را ​​به توپ ها و خمپاره ها منتقل کردند.


تثلیث مقدس

طبق سنت مسیحی، هر شهر، صرف نظر از وضعیت و جمعیت آن، حامیان بهشتی خود - قدیسان را دارد که زندگی زمینی آنها به طور خاص با این منطقه مرتبط بود.

کلیسای جامع تثلیث.
جزیره ینیساری (خرگوش).


در 16 مه (27)، 1703، در جزیره انیساری (خرگوش) در دهانه نوا، پیتر اول قلعه ای به نام سنت پترزبورگ (قلعه سنت پیتر) بنا کرد. این تعطیلات تثلیث مقدس روز تولد شهر جدید شد.

این قلعه اولین ساختمان در سنت پترزبورگ شد. تا پاییز، سنگرهای خاکی بر فراز نوا بلند شده بود که توپ روی آنها قرار می گرفت. در مرکز قلعه، در 29 ژوئن 1703، یک کلیسای چوبی به نام رسولان اعلای مقدس پیتر و پولس تأسیس شد.

در کنار قلعه در جزیره بزرگ برزوف (پتروگرادسکی فعلی) قدیمی ترین میدان شهر - ترینیتی - به وجود آمد. این نام را از کلیسای چوبی تثلیث مقدس دریافت کرد که در 1 اکتبر 1703 در روز شفاعت مریم مقدس تأسیس شد. این میدان در اولین سال های پیدایش سنت پترزبورگ مرکز اداری، تجاری و فرهنگی آن بود. سنا، کالج ها و گوستینی دوور در اینجا قرار داشتند. در همان نزدیکی خانه ساده پیتر اول بود.

در 8 مه 1714، یک کلیسای جامع سنگی به جای کلیسای چوبی قبلی به طور رسمی در قلعه گذاشته شد و کلیسای تثلیث مقدس وضعیت موقت دریافت کرد. کلیسای جامعسرمایه جدید در این کلیسای جامع بود که نبرد پولتاوا، انعقاد صلح نیستادت با سوئد و اعطای عنوان امپراتور به پیتر اول در سال 1756 نیز جشن گرفت از قدیمی سوخته احتمالاً معمار B.-F Rastrelli در ساخت آن شرکت داشته است.

برای حدود 150 سال، ساختمان کلیسای جامع تثلیث مقدس، که تاج آن با گنبد چمباتمه ای مشخص بود، یکی از نشانه های پایتخت بود. در سال 1929، این بنای فوق العاده به معنوی و زندگی عمومیپترزبورگ، با ارزش ترین نمونه معماری دوران پیتر اول، به طرز وحشیانه ای ویران شد.

بسیار مهم است که اولین کلیسای جامع سنت پترزبورگ به تثلیث مقدس وقف شد و این تثلیث بود که اولین حامی آسمانی سنت پترزبورگ بود. در همین حال، ساخت کلیسای جامع پیتر و پل، که بر اساس طرح معمار Domenico Trezzini ساخته شده بود، با موفقیت در قلعه ادامه یافت.

کلیسای تثلیث مقدس "کولیچ و عید پاک"

در سال های 1785-1787 طبق نقشه دادستان کل شاهزاده ساخته شد. A. A. Vyazemsky (معمار N. A. Lvov) با هزینه کاترین دوم. در سال 1790 تقدیس شد. از مارس 1938، معبد بسته ماند و به عنوان یک باشگاه مورد استفاده قرار گرفت، اما در بهار 1946 دوباره به روی ایمانداران باز شد. در 1 ژوئن 1947 توسط متروپولیتن گرگوری (چوکوف) تقدیس مجدد شد. یک بنای معماری با اهمیت فدرال که توسط ایالت محافظت می شود. نماد سنت پترزبورگ مادر خدا "شادی از همه غمگینان" (با سکه) در کلیسا قرار دارد.

این کلیسا یکی از معدود کلیساهای لنینگراد بود که در زمان اتحاد جماهیر شوروی برای مدت طولانی کار می کرد. در 10 اکتبر 1937، رهبر آن، کشیش لئونید دیاکونوف، دستگیر و در 5 دسامبر اعدام شد. در مارس 1938، کلیسا بسته شد و به عنوان یک باشگاه شروع به استفاده کرد.

در همان زمان، تمام تزئینات آن از بین رفت. از جمله نماد تثلیث مقدس، که سالها زیارتگاه اصلی معبد بود، بدون هیچ اثری ناپدید شد (این نماد توسط دهقانان روستای الکساندروفسکویه در سال 1824 اهدا شد). هشت سال بعد، در 17 آوریل 1946، کلیسا برای عبادت بازگشایی شد. تقدیس رسمی معبد در 1 ژوئن توسط متروپولیتن لنینگراد و نووگورود گرگوری (چوکوف) انجام شد. بنابراین، نماد آبی و طلایی اواسط قرن 18 از کلیسای بشارت در جزیره واسیلیفسکی، از کلیسای کوچک به نام مفهوم جان باپتیست واقع در گروه کر این کلیسا منتقل شد.

در حال حاضر، این کلیسا یک تصویر خاص از مادر خدا "شادی از همه غمگینان" را در خود جای داده است که در 14 ژوئن 1946 از کلیسای جامع تبدیل شد.

نماد سنت نیکلاس شگفت‌آور (همچنین به ویژه مورد احترام) واقع در گروه کر سمت چپ، که قبلاً در کلیسای قبرستان سنت نیکلاس شهر کلپینو قرار داشت، در دسامبر 1947 توسط ساکنان کلپینو به معبد منتقل شد. خواهران پیسکارف که در طول جنگ آن را حفظ کردند.

کلیسای جامع ترینیتی-ایزمایلوفسکی



کلیسای جامع ترینیتی در سال 1970

کلیسای جامع ترینیتی ایزمایلوفسکی (کلیسای جامع تثلیث) - کلیسای جامع ارتدکسدر میدان Troitskaya در منطقه Admiralteysky سنت پترزبورگ. نام کامل - کلیسای جامع مقدس تثلیث حیات بخشهنگ نگهبانان نجات ایزمایلوفسکی.

پیش از ساخت کلیسای جامع داستانی کاملاً رایج برای آن زمان وجود داشت. در سال 1827، نیکلاس اول تصمیم گرفت به جای یک کلیسای چوبی ویران، یک کلیسای جامع سنگی برای هنگ ایزمیلوفسکی بسازد. و به یاد زمانی که او شخصاً فرماندهی یک هنگ افسانه ای را بر عهده داشت که هرگز شکست نخورده بود ، امپراتور دستور ساخت معبدی را با هزینه عمومی داد و خود مبلغ قابل توجهی اهدا کرد. این پروژه به واسیلی پتروویچ استاسوف سپرده شد و تزار شخصاً بر پیشرفت کار نظارت داشت.

با گنبد مرکزی بزرگ کلیسای جامع، همه چیز از همان ابتدا به اشتباه پیش رفت. از نظر تاریخی، رنگ سبز رنگ هنگ ایزمایلوفسکی بود. استاسوف پیشنهاد کرد که گنبدها را با مس بپوشانند و آنها را با اسید درمان کنند تا رنگ مورد نظر به دست آید. این ایده مورد تایید قرار گرفت، اما چند ماه بعد امپراتور ناگهان نظر خود را تغییر داد و دستور داد گنبدها را با ستاره های طلایی در سراسر سطح آبی بسازند.

اراده خودکامه برآورده شد و در نوامبر 1833 گنبد مرکزی با شکوه تمام ظاهر شد. با این حال، سه ماه بعد گنبد باشکوه در اثر طوفان پاره شد. کمیسیون ویژه ای متشکل از مهندسان، ریاضیدانان و معماران مشهور تحقیقاتی را انجام دادند و تعدادی از اشتباهات طراحی توسط استاسوف را پیدا کردند. واسیلی پتروویچ، که در آن زمان یک معمار با تجربه و یک استاد شناخته شده بود، به شدت مجازات شد - پنج روز در خانه نگهبانی و یادداشت این حادثه در پرونده شخصی خود.

دیگر اعتمادی به استاسوف برای بازسازی گنبد داده نشد. یک سال بعد، بازسازی به پایان رسید و به منظور آماده سازی برای پوشاندن سطح گنبدها با کبالت، بلوک مجاور با آب پر شد تا یک ذره گرد و غبار یا تیغه چمن خالص ترین رنگ آبی را از بین نبرد.

با این حال، اتفاقات ناگوار گنبد مرکزی، متأسفانه با تکمیل ساخت و ساز خاتمه نیافت. کلیسای جامع از دهه 30 سخت جان سالم به در برد، زمانی که می خواستند آن را به یک کوره مرده سوز تبدیل کنند، در طول جنگ بزرگ میهنی آسیب دید و پس از جنگ به عنوان انبار مورد استفاده قرار گرفت. و هنگامی که سرانجام به کلیسای ارتدکس بازگردانده شد و بازسازی گسترده آغاز شد، فاجعه دیگری رخ داد. در آگوست 2006 در اثر آتش سوزی شدید، سازه چوبی گنبد به طور کامل تخریب شد. باید بازسازی می شد.

کلیسای جامع سنگی، با پلان صلیبی، با گنبد پنج گنبدی قدرتمند تاج گذاری شده است. در زمان تقدیس آن، این کلیسای جامع بزرگترین در روسیه بود. این کلیسا می تواند بیش از 3000 نفر را در خود جای دهد. در طاقچه های رواق ها پیکره های برنزی فرشتگان توسط مجسمه ساز S.I. Galberg بر روی دیوارهای کلیسای جامع پرچم های ترکیه ای آویزان شده است که در طول جنگ روسیه و ترکیه 1877 - 1878 تسخیر شده اند. در سال 1836، پلاک‌های مرمر سفید با نام افسران هنگ که در نبردهای آسترلیتز، فریدلند، بورودینو و کولم جان باختند، روی دیوارهای کلیسای جامع نصب شد. ویترین ها حاوی کلیدهای قلعه های قارص، بایازت، لموتیک، نیکوپل و آدریانوپل بودند.



افتتاح ستون جلال در مقابل کلیسای جامع تثلیث در سال 1886

به یاد شاهکار آزادی مردمان برادرروسیه، بلغارستان و رومانی، در کلیسای جامع تثلیث جانبخش هنگ پاسداران حیات ایزمایلوفسکی در سن پترزبورگ، بنای با شکوه "ستون شکوه نظامی" این بنای یادبود منحصر به فرد به عنوان نمادی از شکوه و جلال نظامی بی رنگ ساخته شد سرباز روسی از صد و چهل اسلحه واقعی که در نبردهای آزادی بلغارستان اسیر شده بود تشکیل شده بود. ارتفاع این بنای تاریخی 30 متر بود و با مجسمه ای از الهه باستانی پیروزی نایک تاج گذاری شد. در یک نیم دایره در نزدیکی بنای یادبود، 10 توپ که از دشمن نیز گرفته شده بود، روی کالسکه ها قرار گرفت.

افتتاحیه بنای تاریخی در 12 اکتبر 1886 انجام شد. در این روز، امپراتور الکساندر سوم در دستور خود برای ارتش و نیروی دریایی خاطرنشان کرد: «امروز مراسم افتتاحیه بنای یادبود جنگ با ترکیه 1877–1878 در سن پترزبورگ برگزار شد. باشد که این بنای یادبود برای همیشه خاطره ایثار و دلاوری سربازانی بماند که به یاری خداوند پرچم های روسی و نام روسی را با شکوهی تازه پوشانده اند.

این بنای یادبود در درجه اول قابل توجه است زیرا نه به طور خاص خطاب به ایزمیلوفسکی یا هر هنگ دیگری، بلکه برای کل ارتش شجاع روسیه بود. بنای یادبود از نظر ارگانیک در آن قرار می گیرد مجموعه معماریکلیسای جامع و قسمت جنوبی شهر. این مکان به محلی برای تعطیلات نظامی و رژه تبدیل شد. نیروهای جذب شده در این بنای یادبود سوگند یاد کردند و یاد کشته شدگان در جبهه ها را گرامی داشتند.

رسولان مقدس پطرس و پولس



غالب معماری شهر، البته، کلیسای جامع پیتر و پل قلعه پیتر و پل است. حامی آسمانی پیتر اول، پیتر رسول اعظم، در اصل سیمون نام داشت. اما برای ارادت خود به مسیح و برای استحکام در ایمان، او نام پیتر را به یونانی - "سنگ"، "صخره" از او دریافت کرد. مسیح در این ماهیگیر ساده، صمیمانه، مهربان و تندخو، قدرتی خم نشدنی دید و می دانست که شمعون با وجود همه تردیدها و تردیدهایش، همیشه با او خواهد بود و برای او به عذاب و مرگ خواهد رفت. در واقع در سال 67 م. پیتر که سالها تعالیم مسیح را در شرق و ایتالیا موعظه کرد، داوطلبانه مرگ بر روی صلیب را در رم در تپه واتیکان خواهد پذیرفت. بسیاری از شهرها پیتر رسول را حامی آسمانی خود می دانند، اما بزرگترین آنها رم و سنت پترزبورگ است. روز شهادت پیتر رسول - 28 ژوئن (12 ژوئیه، مطابق با امروز) - روز حمایت از همه کلیساهایی است که به نام پیتر رسول اعظم ساخته شده اند.

در همان روزی که پطرس، یکی دیگر از رسولان اعلای پولس، در گذشته جفاگر غیور مسیحیان، که نام عبری شائول را داشت، در روم به شهادت رسید. اما پس از بصیرت روحانی خود، رسول مشرکان می شود، هزاران نفر را به مسیحیت می گراید ​​و آنچه را برای همه مردم قابل درک است می پذیرد. نام رومیپولس در لاتین به معنای «کوچک» است تا بر «بی اهمیتی» خود در برابر خدا تأکید کند. روز رسولان عالی پیتر و پولس یکی از بزرگترین تعطیلات مسیحی است تا سال 1720، ساخت معبد به طور کلی از خارج به پایان رسید. در سال 1723، یک مناره جدید بر روی برج ناقوس کلیسای جامع ساخته شد. در سال 1733، دکوراسیون داخلی کلیسای جامع به پایان رسید و در 28 ژوئن، در آستانه عید حامی، کلیسای جامع تقدیس شد.

معبد با برج ناقوس باریک و چند طبقه خود، بازدیدکننده را شگفت زده می کند، که به آرامی به گلدسته ای طلاکاری شده تبدیل می شود، که با یک پره هوا به شکل فرشته ای در حال پرواز به پایان می رسد، که بر روی یک طبل سبک بالا آمده و با گنبدی کوچک تاج گذاری می شود. با فروتنی اش متمایز می شود. کل ظاهر ساختمان تحت تأثیر تکنیک های ترکیب بندی معماری ایتالیایی و شمال اروپا قرار گرفته است.
منشا و تجربه خلاق معمار کلیسای جامع جالب است. دومنیکو ترزینی، اهل کانتون ایتالیایی زبان تیچینو (تسین) سوئیس. این کانتون زادگاه بسیاری از معماران برجسته است که برای استعداد خود در سرزمین خود کاربرد پیدا نکردند و شادی را در خارج از سرزمین خود جستجو کردند. علاوه بر خانواده ترزینی، بسیاری از معماران بومی این کانتون در روسیه کار می کردند. در میان سنت پترزبورگ "Italo-Swiss" می توان معماران ویسکونتی و آدامینی، توماس د تومون معروف را به یاد آورد. دی. ترزینی که در وطن خود شناخته نشد، ثروت خود را در شمال اروپا در دانمارک جستجو کرد و در آنجا با پتر کبیر ملاقات کرد و او را به روسیه دعوت کرد. او اساساً پایه های سبکی را بنا نهاد که بعدها «پترین باروک» نامیده شد. این به طور هماهنگ عناصر باروک ایتالیایی و شمالی را با عناصر معماری سنتی روسیه ترکیب کرد. استادان هلندی به معمار کمک کردند.

در ابتدا، گلدسته کلیسای جامع یک قاب چوبی داشت. در سال های 1857-1858، سازه های چوبی با سازه های فلزی، طراحی شده توسط معمار D.I. در سال 1829، طوفان به چهره فرشته آسیب زد. تلوشکین بام‌ساز، ماهرانه از وسایل طناب مختلف استفاده می‌کرد و گاهی فقط انگشتان خود را نگه می‌داشت، به بالای مناره بالا رفت و پره هوا را تعمیر کرد. در حال حاضر در روزهای ما در اواخر دهه 90. کار تعمیر فرشته توسط صنعتگران با استفاده از هلیکوپتر به پایان رسید.


جذابیت بزرگ کلیسای جامع صدای زنگ‌ها بود که توسط پیتر اول در هلند سفارش داده شد. به گفته خارجی هایی که به روسیه آمده اند، هیچ ساعتی با چنین ضربه ای "نه در آمستردام و نه در لندن" وجود ندارد. در سال 1759، ملکه الیزابت پترونا یک ساعت و زنگ های جدید به برج ناقوس اعطا کرد که بعداً هر ساعت ملودی های سرود ملی را پخش می کرد. در حال حاضر، کار برای بازسازی کاریلون - موسیقی زنگ کامل شده است. گلدسته کلیسای جامع با ورقه های مسی پوشیده شده بود که با چسب طلاکاری شده بود. 22 پوند طلای سرخ (بیش از 8 کیلوگرم) برای طلاکاری گلدسته استفاده شد.

فضای داخلی کلیسای جامع شبیه یک تالار دولتی است. ستون های عظیم رنگ آمیزی شده با سنگ مرمر تزئین شده با ستون های قرنتی آن را به سه شبستان تقسیم می کند. نماد باشکوه به شکل طاق پیروزی، ساخته شده در 1722-1726، با زیبایی خود شگفت زده می شود. منبتکاران و تذهیبکاران مسکو به رهبری I.P. Zarudny از چوب نمدار. شمایل، که ترکیبی هماهنگ از پیکره های قدیسان و شمایل های اجرا شده توسط نقاش آیکون مسکو A.M. Pospelov و دستیارانش است، سبک باروک مسکو ("Naryshkin") را حفظ می کند. این ویژگی معماری روسیه در اواخر قرن 17 - اوایل قرن 18 بود. سایبان محراب که توسط ستون های مارپیچ حکاکی شده است نیز به همین سبک ساخته شده است. یکی از عناصر معماری جدید کلیسای غربی، منبر طلاکاری شده حکاکی شده قابل توجه است که با مجسمه های دو حواری ارشد تزئین شده است که در مقابل محراب نصب شده است. به طور متقارن به آن، صندلی سلطنتی قرار دارد که با تاج طلاکاری شده تاجی پوشیده شده و با یک عقاب دو سر که با طلا دوزی شده در پس زمینه ای از مخمل زرشکی تزئین شده است.



بنابراین، معبد عملکردهای یک دادگاه و کلیسای جامع را ترکیب کرد. کلیسای جامع یک عملکرد دیگر نیز داشت که تا به امروز با آن باقی مانده است. این کارکرد مقبره امپراتوری است. همه امپراتوران روسیه، از پیتر اول تا الکساندر سوم، و همچنین امپراتورها و تعدادی از دوک های بزرگ در اینجا دفن شده اند.

در سال 1906، در شرق کلیسای جامع، مقبره بزرگ دوکال بر اساس طراحی معماران D.I. ساخت آن به دلیل این واقعیت بود که در پایان قرن نوزدهم. تقریباً از همه فرصت ها برای تدفین جدید در خود کلیسای جامع استفاده شد.

60 قبر در زیر کف آرامگاه ساخته شده که هر کدام یک دخمه بتنی دو اتاقکی به عمق 3.2 متر است. در قسمت شرقی بقعه محرابی با شمایل ساخته شده است. درست است که این ساختمان نه به عنوان یک کلیسا، بلکه به عنوان یک قبرستان-مقبره در نظر گرفته می شد. در آنجا فقط مراسم یادبود با حضور اعضای خانواده شاهنشاهی برگزار شد.

در 5 نوامبر 1908، ساختمان مقبره تقدیس شد و سه روز بعد اولین دفن انجام شد - پسر الکساندر دوم، فرمانده ناوگان، دوک بزرگ الکسی الکساندرویچ، به خاک سپرده شد. در مجموع، تا سال 1917، 13 نفر از اعضای خانه امپراتوری در مقبره دفن شدند.

تعطیلات معبد کلیسای جامع، علاوه بر روز رسولان پیتر و پولس، نیمه شب در نظر گرفته شد - بیست و پنجمین روز پس از عید پاک. در این روز، تصویر منجی که توسط دست ساخته نشده است از خانه پیتر اول خارج شد و صفوف صلیب با آن از کلیسای جامع، ابتدا به اسکله سلطنتی برای برکت آب در نوا رفت. سپس در امتداد دیوارهای قلعه. این روز به عنوان تعطیلات قلعه پیتر و پل در نظر گرفته می شد و راهپیمایی مذهبی در سطح شهر اهمیت داشت. با ساخت کلیسای جامع پیتر و پل، که برای سالها تبدیل به کلیسای جامع شد، مرکز از کلیسای ترینیتی زندگی ارتدکسبه آنجا نقل مکان کرد. اما اهمیت تثلیث مقدس به عنوان حامی آسمانی سنت پترزبورگ باقی ماند و این در ساخت کلیسای جامع تثلیث جدید در قلمرو تثلیث مقدس الکساندر نوسکی لاورا بیان شد.

پرنس مقدس الکساندر نوسکی

تنها حامی که آثارش به طور ویژه توسط پیتر اول به پایتخت تازه ساخته شده منتقل شد، شاهزاده مبارک الکساندر نوسکی بود. پس از انعقاد صلح نیستاد با سوئد (30 اوت 1721)، پیتر اول تصمیم گرفت آثار الکساندر نوسکی را از صومعه تولد در ولادیمیر به کلیسای جامع صومعه نوسکی - لاورا منتقل کند.


همزمان با ساخت قلعه پیتر و پل، بنای بزرگ دیگری در سواحل نوا شروع به ساخت کرد - صومعه ای به نام تثلیث مقدس و سنت الکساندر نوسکی. این صومعه به دستور پیتر اول در سال 1710 در محل تلاقی رودخانه سیاه (در حال حاضر رودخانه Monastyrka) و نوا تأسیس شد. این مکان تصادفی انتخاب نشد: در آن زمان اعتقاد بر این بود که ارتش نووگورود به رهبری شاهزاده الکساندر یاروسلاویچ در سال 1240 در اینجا سوئدی ها را شکست داد. در واقع نبرد بسیار بالاتر در امتداد نوا و در محل تلاقی نوا رخ داد. رودخانه ایزورا

در 25 مارس 1713، در حضور امپراطور، کلیسایی چوبی به نام بشارت مریم مقدس تقدیس شد و سنگ بنای سلول های چوبی برادرانه انجام شد. Domenico Trezzini به عنوان معمار این صومعه منصوب شد. پس از بررسی این پروژه در سال 1715، پیتر اول آن را تأیید کرد و نوشت: "به نام خداوند، این کار را انجام دهید."

اگرچه صومعه در ابتدا به تثلیث مقدس اختصاص داده شده بود، پیتر اول معتقد بود که پایتخت جوان به یک حامی آسمانی با منشاء داخلی نیاز دارد که نام او در تاریخ بانک های نوا با صدای بلند طنین انداز شود. پیدا کردن چنین مقدسی کار سختی نبود. شاهزاده نجیب الکساندر یاروسلاویچ یک دولتمرد و فرمانده بزرگ بود که سیاست های او شمال و شرق روسیه را هم از شر صلیبی های کاتولیک غربی و هم از فاتحان تاتار-مغول نجات داد.


بنیانگذار خانه شاهزاده و سلطنتی مسکو (پسر او سنت دانیل اولین شاهزاده مسکو بود) الکساندر یاروسلاویچ در قرن 15 بود. مقدس شده بعداً ، از طریق تزارینا آناستازیا رومانونا ، همسر محبوب ایوان مخوف ، خانه بویار رومانوف ها با او پیوند خورد و پیتر این حق را داشت که خود را از نوادگان شاهزاده نجیب مقدس بداند. اما، بالاتر از همه، پیتر در الکساندر نوسکی سلف بزرگ خود را در مبارزه برای حفظ سواحل نوا روسیه و دسترسی به دریای بالتیک دید. به همین دلیل است که به خواست تزار، الکساندر نوسکی حامی آسمانی پایتخت جدید شد و اولین و برای مدت طولانی تنها صومعه در سنت پترزبورگ به او وقف شد.



ساختمان‌های صومعه که در طی سالیان متمادی ساخته شده‌اند، به سبک باروک پترین ساخته شده‌اند. اساس کل مجموعه معماری یک شش ضلعی است که از ساختمان های سنگی دو طبقه تشکیل شده است که عمدتاً سلول های صومعه و همچنین مکان های خدماتی، انبار کتاب و حوزه علمیه را در خود جای داده است. پس از مرگ D. Trezzini، کار اصلی توسط معماران T. Schwertfeger و M. Rastorguev انجام شد.

قابل توجه ترین معبد مجموعه صومعه کلیسای جامع تثلیث مقدس بود - یکی از معدود معبدهای بازمانده عبادتگاه هاکلاسیک گرایی اولیه قبلاً در آغاز قرن هجدهم، بلافاصله پس از ایجاد اولین ساختمان های رهبانی، کلیسای جامع تثلیث در مرکز میدان صومعه بر اساس طرح معمار آلمانی شورتفگر به سبک "باروک آلمانی" بنا شد. تا اواسط قرن 18. کلیسای جامع به طور کامل تکمیل شد. اما معلوم شد که ناپایدار است، در خاک ضعیفی قرار داشت و در معرض نابودی سریع قرار داشت. به دستور ملکه الیزابت پترونا، آن را تخریب کردند و بعداً کاترین دوم به معمار I.E استاروف دستور داد که یک ساختمان جدید در این مکان بنا کند. در سال 1776، تحت نظارت خود استاروف، ساخت کلیسای جامع آغاز شد. بعد از 14 سال تمام شد. در 30 اوت 1790، تقدیس معبد انجام شد. در همان روز، یادگارهای سنت الکساندر نوسکی به طور رسمی از کلیسای اسکندر به کلیسای جامع منتقل شد.

ساختمان کلیسای جامع به طور هماهنگ در میدان باروک که توسط ساختمان های صومعه تشکیل شده است، قرار می گیرد. بنای تاریخی با دو برج ناقوس در ضلع غربی به گنبدی قدرتمند ختم می شود. داخل ساختمان با تابلوهای نقش برجسته تزئین شده است که وقایع عهد عتیق و جدید را به تصویر می کشد. آنها توسط مجسمه ساز فوق العاده F.I.Shubin ساخته شده اند. در بالای ورودی اصلی نقش برجسته ای به نام "قربانی سلیمان در روز تقدیس معبد اورشلیم" وجود دارد. در زیر یک گروه مجسمه سازی وجود دارد که فرشتگانی را با علامت دستور سنت الکساندر نوسکی نشان می دهد.


داخل ساختمان که در پلان به شکل صلیب لاتین است، بسیار جادار است. نور از شانزده پنجره در طبل گنبد وارد می شود. نماد باشکوه مرمری توسط ایتالیایی ها، برادران پینکتی ساخته شده است. محراب بشارت توسط نقاش معروف آلمانی رافائل منگز نقاشی شده است. این معبد همچنین دارای نقاشی هایی از روبنس، باسانو، ون دایک، گوئرسینو و دیگر هنرمندان ایتالیایی بود که توسط کاترین دوم از ارمیتاژ از مجموعه شخصی او اهدا شده بود.

جایگاه ویژه ای در میان زیارتگاه ها و گنجینه های کلیسای جامع توسط مقبره نقره ای 86 پوندی (ضریح) سنت الکساندر نوسکی اشغال شده بود. در سال 1752، الیزاوتا پترونا دستور داد اولین نقره استخراج شده در معادن کولیوان به تولید آن منتقل شود. در ضرابخانه سنت پترزبورگ ساخته شد. بر روی دیوارهای جانبی مقبره، نقش برجسته‌ها پیروزی‌های الکساندر نوسکی را در نبردهای نوا، در خلال آزادی پسکوف و دریاچه پیپسی به تصویر می‌کشند. در حال حاضر در ارمیتاژ ایالتی نگهداری می شود.

نقاشی طاق‌ها و گنبدها بر اساس نقشه‌های G. Quarenghi در سال 1806 انجام شده است که تا به امروز حفظ شده است. کلیسای جامع تثلیث اوج خلاقیت استاروف در ایجاد ساختمان های معبد است. اما او علاوه بر کلیسای جامع، کلیسای دیگری نیز در مجموعه لاورا ساخت.

چندین گورستان در لاورا که در خارج از میدان صومعه قرار داشت، تشکیل شد. قدیمی ترین آنها قبرستان لازارفسکویه است که در زمان پیتر اول در کلیسا به افتخار رستاخیز بوجود آمد. ایلعازار عادل. این مکان محل دفن دولتمردان برجسته روسیه و همچنین دانشمندان، نویسندگان، معماران و غیره شد. M.V.Fonvizin، A.I.

پس از انقلاب اکتبر، لاورا بسته شد، یادگارهای سنت الکساندر نوسکی هتک حرمت شد و پس از یک سری مصائب، در اتاق زیر شیروانی کلیسای جامع کازان قرار گرفتند. زیارتگاه نقره ای و سایبان مالاکیت از کلیسای جامع ترینیتی به ارمیتاژ و موزه روسیه منتقل شد. درست قبل از ورود به کلیسای جامع، یک "محل کمونیستی" ساخته شد - گورستانی برای رهبران انقلابی و حزب. بسیاری از ساختمان های صومعه دارای کارگاه هایی بودند. در طول دهه 20-30. تمام کلیساهای لاورا بسته شد.

در سال 1956، کلیسای جامع تثلیث به مؤمنان بازگردانده شد، اما کلیسای روحانی به طور کامل ویران شد. تبدیل صومعه به موزه که از دهه 30 آغاز شد، با بازسازی فضای داخلی، تخریب بناهای تاریخی و سنگ قبرها و انتقال بی انگیزه برخی از تدفین ها به دیگر گورستان ها همراه بود.


در دهه‌های اخیر، کلیسای ارتدکس به تدریج ساختمان‌های گرفته شده از خود را بازگرداند. کلیسای جامع تثلیث و تعدادی دیگر از اماکن لاورا به مؤمنان بازگردانده شد و زندگی رهبانی از سر گرفته شد. در 3 ژوئن 1989، یادگارهای سنت الکساندر نوسکی با یک راهپیمایی مذهبی به کلیسای جامع تثلیث بازگردانده شد. با این حال، بسیاری از اشیاء با ارزش خارج شده از کلیسای جامع، از جمله زیارتگاه نقره ای معروف، هنوز در انتظار بازگشت به مکان اصلی خود هستند.

طبق سنت مسیحی، هر شهر، صرف نظر از وضعیت و جمعیت خود، حامیان آسمانی خود را دارد - قدیسان، که زندگی زمینی آنها به طور خاص با این منطقه در 16 مه (27)، 1703 در جزیره خرگوش در دهانه نوا در ارتباط بود پیتر اول و همکارانش قلعه ای را تأسیس کردند که به عنوان پایه ای برای پایتخت آینده بود. در روز تثلیث اتفاق افتاد و به همین دلیل بود تثلیث مقدس اولین حامی آسمانی سنت پترزبورگ محسوب می شود.

نام یکی دیگر از حامیان بهشتی ارتباط مستقیمی با نام شهر دارد. سن پترزبورگ نه به افتخار بنیانگذار آن - پیتر اول، بلکه به نام نامگذاری شده است سنت پیتر رسول، و شهر با برکت اسقف ورونژ ماتروفانی تأسیس شد که توسط پیتر در جوانی دریافت شد: "شما در کاخ های دیگر در شمال زندگی خواهید کرد و پایتخت جدیدی را ایجاد خواهید کرد - شهری بزرگ به افتخار سنت پیتر. . خدا به شما برکت دهد برای این.»

پطرس رسول یکی از دوازده شاگرد نزدیک مسیح بود. ساده ماهیگیر گالیله ایبه نام سیمون (پیتر) که توسط ناجی برای موعظه بشارت فراخوانده شد، بعدها بنیانگذار بزرگترین بخش کلیسا در رم شد. در مسیحیت، نام این رسول با مفهوم استحکام و خدشه ناپذیری پایه های ایمان همراه است.

برنامه ریزی شده بود که آینده پایتخت روسیهتبدیل به پنجره ای باز به غرب خواهد شد، از طریق آن تبادل دو فرهنگ، دو سنت - اصیل روسیه و اروپای غربی وجود خواهد داشت. و این پیتر رسول مقدس بود که موعظه مسیحیت خود را نه تنها در شرق، بلکه در غرب نیز انجام داد.

علاوه بر این، از یونانی ترجمه شده، پیتر به معنای "سنگ، سنگر" است. بنیانگذاران آن با ساختن دژی در میان پرتگاه های باتلاقی، به درستی معتقد بودند که پاسگاه مهیب روسیه تازه شده، دژی تسخیرناپذیر خواهد بود، خانه ای که طبق تمثیل انجیل، بر روی سنگ ساخته شده است.

در مورد پیتر رسول، نمی توان از ذکر آن غافل شد پولس رسول، که مستقیماً شاگرد مسیح نبود، اما بدون او توسعه مسیحیت غیرممکن است. نامه های رسولی پولس تأثیری قوی بر اولین جوامع مسیحی گذاشت و هنوز هم به عنوان الگویی برای درک ریشه های ایمان عمل می کند.

در 29 ژوئن (12 ژوئیه) 1703، کلیسای جامع پیتر و پل در سنت پترزبورگ به افتخار این دو حواری تأسیس شد.

در سال 1713، صومعه تثلیث مقدس الکساندر نوسکی (از سال 1797 - لاورا) در ساحل چپ نوا تأسیس شد. در 30 آگوست (12 سپتامبر) 1724، در روز سالگرد انعقاد صلح نیستات، آثار به طور رسمی از ولادیمیر به صومعه الکساندر نوسکی منتقل شد. مقدس مقدس دوک بزرگ الکساندر نوسکی (†1263) . آغازگر این رویداد پیتر اول بود که معتقد بود پایتخت جوان به یک قدیس حامی و هموطن جدید نیاز دارد.

دوک بزرگ الکساندر یاروسلاوویچ یک دولتمرد برجسته بود که از روسیه هم در برابر حملات صلیبیون و هم از فشار فاتحان تاتار-مغول محافظت می کرد. شاهزاده نام مستعار "نوسکی" را برای نبرد پیروزمندانه با سوئدی ها در رودخانه نوا (1240) دریافت کرد ، هنگامی که با یک جوخه کوچک ارتش بزرگ سوئدی را کاملاً شکست داد. (این نمادین است که پیتر اول سنت پترزبورگ را نه چندان دور از این مکان تأسیس کرد.) در سال 1242، شاهزاده اسکندر یک پیروزی بزرگ دیگر به دست آورد: روی یخ دریاچه پیپوس، نزدیک نووگورود - بر شوالیه های نظم لیوونی.

شاهزاده نجیب الکساندر علاوه بر موفقیت های نظامی، سیاست دیپلماتیک عاقلانه ای را با رهبران اردوی طلایی دنبال کرد که امکان محافظت از مرزهای سرزمین روسیه را از تهاجم نیروهای تاتار فراهم کرد. درست قبل از مرگش، شاهزاده با نام الکسی راهب شد و در حدود 50 سالگی درگذشت. در قرن پانزدهم، شاهزاده اسکندر توسط کلیسای ارتدکس روسیه مقدس شناخته شد.

6 فوریهساکنان ارتدوکس شهر روز یادبود دیگر حامیان آسمانی خود را جشن می گیرند - سنت خزنیای پترزبورگ († حدود 1803). در گورستان قدیمی اسمولنسک، نه چندان دور از کلیسای اسمولنسک، یک کلیسای کوچک وجود دارد - مکانی برای زیارت دسته جمعی برای مسیحیان ارتدکس از سراسر کشور. یادگارهای زنیا متبرک در اینجا آرمیده است. مال من شاهکار معنویحامی آسمانی در سن پترزبورگ حمل می شود. او که در سنین پایین بیوه شده بود، تماماً خود را وقف خدمت به خدا و مردم کرد و ظاهر جنون خیالی را به خود گرفت. احمق ها (خوشبخت) همیشه در روسیه از احترام خاصی برخوردار بوده اند. حماقت به آنها اجازه داد بدون توجه به چهره و رتبه، رذایل انسانی را آشکار کنند. Ksenia مبارک مخفیانه به مردم در مشکل کمک می کرد ، موهبتی نبوی داشت و در رنج های زمینی آمبولانس به حساب می آمد. در سال 1988 کلیسای جامع محلیکلیسای ارتدکس روسیه زنیا را به خاطر تقدس زندگی، عشق عمیق به رنج و معجزاتی که تا به امروز از طریق دعای آن مبارک انجام شده است، مقدس کرد.

2 ژانویه کلیسای ارتدکسروز یادبود را جشن می گیرد جان عادل مقدس کرونشتات (†1908). این روز به ویژه در Ioannovsky Stauropegial جشن گرفته می شود صومعهدر خاکریز رودخانه کارپوفکا - صومعه ای که توسط خود پدر جان تأسیس شده است و آرامگاه او در آن قرار دارد.

پسری لاغر و بیمار که در سال 1829 در روستای دورافتاده سورا، استان آرخانگلسک، در خانواده ای سکستون متولد شد، به زودی به یکی از چوپانان برجسته روسیه تبدیل شد و برای همیشه زندگی خود را با شهر در نوا پیوند داد. و اگرچه او تقریباً تمام کارهای کشیش خود را در کرونشتات گذراند، ساکنان سن پترزبورگ او را حامی بهشتی خود می دانند.

شهر کرونشتات در پایان قرن نوزدهم فقیرترین خلوتگاه پایتخت بود. نه تنها فقرا، بلکه ساکنان ثروتمند شهر نیز که هدایت معنوی خود را از دست داده بودند، برای کمک به پدر جان متوسل شدند. قدیس که نه تنها کرونشتات و سنت پترزبورگ، بلکه کل شمال روسیه را با دعاها و هدیه نبوی خود تجلیل کرد. جان صالحکرونشتادسکی در 14 ژوئیه 1990 مقدس شد.

در حال حاضر اسامی شهدا و اعتراف کنندگان جدید در حال فاش شدن است: تزار شهید نیکلاس دوم، هیروشهید متروپولیتن ونیامین پتروگراد، بزرگ بزرگوارسرافیم ویریتسکی و بسیاری دیگر از فداییان این ایمان.

متن توسط سرگئی آلکسیف تهیه شده است

ادبیات:

Antonov V.V.، Kobak A.V.زیارتگاه های سنت پترزبورگ. دایره المعارف تاریخی و کلیسا در 3 جلد. سن پترزبورگ، 1994.
زندگی مقدسین سرزمین روسیه. سن پترزبورگ، 2004.
Nadporozhskaya O.S.حامیان بهشتی سنت پترزبورگ. م.، 2003.

"خدا و پرچم سنت اندرو با ما هستند" - این کلماتی بود که کاپیتان کشتی های جنگی روسیه هنگام خطاب به ملوانان قبل از نبرد بیان کردند. برای ملوانان دوران تزار، پرچم سنت اندرو به شکل پارچه سفیدی که به صورت مورب با دو نوار آبی متقاطع از هم عبور می کرد، زیارتگاه و نمادی از شکوه نظامی آنها محسوب می شد. در تمام تاریخ خود، پرچم فقط دو بار به طور داوطلبانه پایین آمد. با این حال، چرا این بنر خاص به نماد ناوگان روسیه تبدیل شد؟

سنت اندرو و روس

اندرو و برادرش پیتر قبل از رسول شدن، ماهیگیران ساده ای بودند. طبق افسانه، پس از مصلوب شدن عیسی، شاگردان مسیح قرعه کشی کردند که قرار بود محل فعالیت موعظه آینده آنها را نشان دهد. اندرو به سکاها افتاد که بعداً به روسیه تبدیل شد و سپس به امپراتوری روسیه تبدیل شد. به دستور ولادیمیر مونوماخ، افسانه سفر اندرو اول خوانده در سراسر روسیه در "داستان سال های گذشته" گنجانده شد.

برای قرن ها، آندری قدیس حامی روسیه و اولین باپتیست آن در نظر گرفته می شد. در پایان زندگی خود، رسول بر روی یک صلیب X شکل به صلیب کشیده شد که به یکی از نمادهای مسیحی تبدیل شد که اغلب در هرالدری اروپایی استفاده می شد.

حامی پیتر

اولین امپراتور روسیه، پیتر اول، آندری را نیز حامی خود می‌دانست، همانطور که آندری روس را از وحشیگری بت پرستان بیرون کشید، پطرس نیز روسیه را از رکود فئودالی خارج کرد و آن را به یک کشور قدرتمند اروپایی تبدیل کرد. در سال 1698، پیتر اولین نظم را در تاریخ روسیه ایجاد کرد که به آن سفارش رسول مقدس اندرو اول نامیده می شد. این جایزه برای خدمات نظامی و عمومی اعطا شد.

امپراتور برای مولود فکری مورد علاقه خود - نیروی دریایی - بنری را با صلیب سنت اندرو X شکل انتخاب کرد. بنابراین، پیتر نه تنها به دنبال حمایت از قدیس بود، بلکه به یاد و احترام پدرش - تزار الکسی میخایلوویچ، که تحت او اولین پرچم با صلیب مایل سنت اندرو تصویب شد - ادای احترام کرد - به ویژه برای سه دکل. گالون "عقاب".

خود پیتر اول طرح هایی از پرچم آینده ساخت. در 11 دسامبر 1699، صلیب به طور رسمی در نماد نیروی دریایی روسیه گنجانده شد. در سال 1720، بنر ظاهر مدرن خود را به دست آورد. در منشور کشتی در آن دوره آمده بود: "پرچم سفید است، در سراسر آن یک صلیب آبی سنت اندرو وجود دارد که با آن روسیه را تعمید داده است."

پس از انقلاب 1917، پرچم سنت اندرو از زندگی ناوگان شوروی ناپدید شد. در سال 1924، آخرین کشتی های مدافع جنبش سفید آن را در بنادر شمال آفریقا به آب انداختند. در سال 1992، صلیب اریب سنت اندرو به نماد نیروی دریایی بازگردانده شد. فدراسیون روسیه.

همچنین بخوانید: انتخاب سردبیر "هفت روسی"