صفحه اصلی / در دفاع / نحوه خواندن کلمه شخصیت در انگلیسی

نحوه خواندن کلمه شخصیت در انگلیسی

  1. نماد (علامت، صفت، هیروگلیف)
  2. شخصیت
  3. نامه (حرف، الفبا)
  4. مشخصه (کیفیت، خاصیت، ویژگی بارز)
  5. شخصیت
  6. شکل (شکل)
  7. شهرت
  8. شخصیت (قهرمان، شخصیت)
  9. تصویر
  10. عجیب و غریب

جمع شماره: شخصیت ها.

صفت

  1. مشخصه
  2. نمادین

اشکال فعل

عبارات

خاص شخصیت
شخصیت خاص

گرافیکی شخصیت
علامت گرافیکی

تشخیصی شخصیت
علامت تشخیصی

متمایز شخصیت
شخصیت متمایز

آخرین شخصیت
آخرین نامه

منحصر به فرد شخصیت
ویژگی های منحصر به فرد

سایه دار شخصیت
شخصیت تاریک

تخیلی شخصیت
شخصیت خیالی

غنایی شخصیت
قهرمان غنایی

زن شخصیت
تصویر زن

مرد شخصیت
نقش مردانه

شخصیتبازیگر
بازیگر شخصیت

شخصیترشته
رشته کاراکتر

ارائه می دهد

برای یک کتاب کمیک شکل بدی در نظر گرفته می شود شخصیتبرای شکستن دیوار چهارم
اگر یک شخصیت کتاب مصور مستقیماً خواننده را مورد خطاب قرار دهد، رفتار بد تلقی می شود.

زیبایی چیزی در مورد آن نمی گوید شخصیتاز یک شخص
زیبایی چیزی در مورد شخصیت یک فرد نمی گوید.

ما شخصیتتحت تأثیر محیط قرار می گیرد.
شخصیت ما تحت تاثیر محیط ماست.

ما در حال حاضر درگیر ساخت یک بازی در مورد زندگی stoat هستیم که به شما امکان می دهد stoat خود را مدیریت کنید شخصیتاز تولد تا مرگ
روشن در حال حاضرما درگیر ایجاد یک بازی در مورد زندگی stoats هستیم که به شما این فرصت را می دهد تا شخصیت stoat خود را از بدو تولد تا مرگ کنترل کنید.

اصلی شخصیتمردی است که ما نامش را نمی دانیم.
شخصیت اصلی مردی است که نام او را نمی دانیم.

او آدم شیطونی است شخصیتو من یک ذره به او اعتماد ندارم
او مرد لغزنده ای است و من ذره ای به او اعتماد ندارم.

بیا، چند وقت یکبار خیال می کنی که ساختگی است شخصیتنیاز به تعویض لباس دارد؟
خودتان فکر کنید، یک شخصیت داستانی هر چند وقت یکبار مجبور است لباس عوض کند؟

طرح نوسازی به کلی تغییر کرده است شخصیتکشور
طرح نوسازی به کلی شخصیت کشور را تغییر داد.

او شخصیتشبیه شماست
شخصیت او شبیه شماست.

چند تا شخصیت هاآیا در داستان شما وجود دارد؟
چند شخصیت در داستان شما وجود دارد؟

من خوب به نظر می رسم شخصیت هاو شخصیت ها
من در اختراع شخصیت ها و شخصیت ها مهارت دارم.

من فکر می کنم توییتر در آلمان چندان محبوب نیست. 140 شخصیت هاتقریباً دو کلمه در آلمانی است.
من فکر می کنم توییتر در آلمان چندان محبوب نیست. 140 کاراکتر تقریباً دو کلمه در آلمانی است.

این ویدیو یک شوخی بی ضرر است و به هیچ وجه قصد توهین به کسی را ندارد. هر شباهتی با واقعی شخصیت هایا رویدادها تصادفی هستند.
این ویدیو یک شوخی بی ضرر است و به هیچ وجه قصد توهین به کسی را ندارد. تمام شباهت ها به شخصیت ها و رویدادهای واقعی کاملاً تصادفی است.

دو تا اصلی وجود دارد شخصیت هادر این داستان
در این داستان دو شخصیت اصلی وجود دارد.

من همیشه مرموز را دوست داشتم شخصیت هابیشتر
من همیشه شخصیت های مرموز را بیشتر دوست داشتم.

هشدار: پشتیبانی نمی شود شخصیت هابا استفاده از "_" نمایش داده می شوند شخصیت.
توجه! کاراکترهای پشتیبانی نشده با خط زیر (_) جایگزین می شوند.

اگر صفر یا بیشتر باشد درست خواهد بود شخصیت هادر ابتدای رشته با این عبارت منظم مطابقت دارد.
اگر صفر یا چند کاراکتر در ابتدای خط با این عبارت منظم مطابقت داشته باشد، این درست است.

یکی از اصلی ترین شخصیت هااز وب کمیک El Goonish Shive، و مسلماً شایان ستایش ترین آنها، یک سنجاب است (در میان چیزهای دیگر).
یکی از شخصیت های اصلی وب کمیک El Goonish Shive، و شاید جذاب ترین آنها، یک سنجاب تغییر شکل است (و بیشتر).

این که آیا شخصیت هادر یک کتاب واقعی یا کاملا تخیلی هستند، می توانند دوستان و همراهان شما شوند.
شخصیت های کتاب چه واقعی و چه کاملا تخیلی می توانند دوستان و همراهان شما شوند.

کاراکتر لهجه به این ترتیب. کاراکتر لهجه تصدیق کاراکتر wt. تصدیق شخصیت (ACK) علامت تصدیق شخصیت اکتسابی biol. ویژگی متمایز یک ارگانیسم به دست آمده (در مقابل ارثی) ویژگی قابل قبول ht. کاراکتر مجاز حروف الفبا wt. کاراکتر حروف الفبا کاراکتر حروف عددی wt. نماد حروف عددی شکل شخصیت، شخصیت؛ یک شخصیت عمومی شخصیت بد to be in character (با) مطابقت; خارج از شخصیت بودن، مطابقت نداشتن به شخصیت (با) مطابقت; خارج از کاراکتر بودن با نویسه bind wt مطابقت ندارد. علامت انتساب کاراکتر خالی wt. کاراکتر فضای خالی کاراکتر wt. بلوک کاراکتر فضایی لغو کاراکتر wt. مسدود کردن لغو کاراکتر بلوک بررسی کاراکتر wt. نماد کنترل بلوک لغو کاراکتر wt. نماد لغو حمل نویسه بازگشت به این ترتیب. Carriage return character atestation character letter; نامه؛ هیروگلیف؛ شماره؛ الفبای؛ نامه؛ حروف چینی حروف چینی; شخصیت رونیک حرف رونیک شخصیت بدین ترتیب. کاراکتر حرف حرف کاراکتر چاپ کاراکتر wt. علامت کاراکتر با کیفیت علامت کاراکتر، علامت کاراکتر مشخصه کاراکتر روشن. تصویر، قهرمان؛ نوع؛ نقش، شخصیت (در یک درام) علامت شناسایی شخصیت شخصیت محاوره ای. اصلی، عجیب و غریب؛ کاملا یک شخصیت اصلی شخصیت شخصیت ویژگی متمایز شخصیت توصیه نوشته شده، شخصیت مشخصه نوشته شده توصیه شخصیت ویژگی شخصیت شهرت کاراکتر ویژگی شخصیت wt. نماد شخصیت نماد شخصیت شخصیت، شخصیت; یک شخصیت عمومی شخصیت بد؛ یک مرد با شخصیت یک مرد بدون شخصیت ضعیف، شخص بی شخصیت، دهان شخصیت شخصیت. مشخص کردن شخصیت مشخصه مشخصه مشخصه; ویژگی متمایز؛ شخصیت های ذاتی بیول. ویژگی های ارثی مشخصه شخصیت ویژگی شخصیت شکل شخصیت attr. مشخصه؛ بازیگر شخصیت شخصیت attr. مشخصه؛ کاراکتر بازیگر بازیگر در نقش های شخصیتی کاراکتر حذف شخصیت wt. علامت لغو کاراکتر را بررسی کنید علامت کاراکتر کنترل; نامه؛ هیروگلیف؛ شماره؛ الفبای؛ نامه؛ حروف چینی حروف چینی; کاراکتر رونیک حروف رونیک کد کاراکتر wt. کاراکتر کد شده vht. کاراکتر دستور کد شده wt. کنترل کاراکتر مقایسه کاراکتر wt. کاراکتر کنترل علامت مقایسه wt. کنترل کاراکتر حذف کاراکتر wt. علامت پاک کردن کاراکتر دیجیتال wt. کاراکتر قابل نمایش علامت دیجیتال wt. شخصیت قابل بازی شخصیت آشفته wt. کاراکتر تحریف شده اهمیتی نمی‌دهد کاراکتر بی‌تفاوت کاراکتر دوبل بالا ww. کاراکتر لبه کاراکتر با ارتفاع دوبل ww. کاراکتر ویرایش پرچم حاشیه ww. کاراکتر کنترل فرمت کاراکتر پایان متوسط ​​ww. کاراکتر انتهای پیام کاراکتر متن پایان انتقال کاراکتر بلوک پایان انتقال کاراکتر پایان کلمه کاراکتر پایان کلمه کاراکتر پایان کلمه استعلام شخصیت پاک کردن کاراکتر پاک کردن کاراکتر خطا کاراکتر کاراکتر فرار کاراکتر کاراکتر ابتدای کنترل توالی شخصیت جداسازی فیلد تغییر چهره جداکننده فیلد پر کاراکتر wt. کاراکتر - متغیری فونت-تغییر کاراکتر wt. علامت برای تغییر نوع قلم کاراکتر ممنوعه wt. کاراکتر ممنوعه فید کاراکتر wt. کاراکتر خوراک صفحه فرم-فید کاراکتر wt. علامت ارسال کاراکتر فرمت فرم wt. فرمت-کنترل کاراکتر wht. نماد کنترل قالب کاراکتر شکاف اصلی کاراکتر wt. شخصیت فضایی کاراکتر خوب شهرت خوب شخصیت گرافیکی wt. علامت گرافیکی کاراکتر چاپ دستی wt. شخصیت دست نویس نماد دست نویس جدول افقی نویسه wt. کاراکتر شناسایی برگه افقی کاراکتر شناسایی نویسه بیکار wt. علامت بیکار نادیده گرفتن کاراکتر thu. علامت نویسه غیرقانونی wt را نادیده بگیرید. علامت ممنوعه کاراکتر غیر قانونی علامت ممنوعه کاراکتر غیر قانونی wt. شخصیت ممنوعه شخصیت نامناسب بنابراین. شخصیت ممنوعه کاراکتر غیر مجاز wt. نویسه اطلاعات نامعتبر wt. ویژگی مشخصه شخصیت نماد اطلاعات؛ ویژگی متمایز؛ بیول شخصیت های ذاتی ویژگی های ارثی شخصیت تحقیق vt. کاراکتر دستورالعمل علامت سوال thu. کاراکتر دستور kill character wt. کاراکتر برای تعلیق فرآیند kill character wt. نمادی برای حذف بخشی از کاراکتر طرح بندی متن wt. کاراکتر کنترل فرمت کم اهمیت ترین کاراکتر wt. علامت پایین ترین رقم سمت چپ نویسه wt. سمت چپ خط کاراکتر حذف کاراکتر wt. خط خط خطی کاراکتر خط پایان کاراکتر wt. کاراکتر خوراک خط wt. علامت افست خط کاراکتر عملیات منطقی wt. علامت عملیات منطقی خروج از کاراکتر vht. علامت قرار دادن نویسه کوچک wt. کاراکتر درجه پایین نویسه قابل خواندن توسط ماشین wt. کاراکتر قابل خواندن توسط ماشین؛ یک مرد با شخصیت یک مرد بی شخصیت، یک فرد ضعیف و بدون ستون فقرات، مرد: مرد در ترکیبات پایدار: به عنوان صاحب صفات خاص: مرد با شخصیت، یک شخص با شخصیت، شخصیت شخصیت. یک مرد با شخصیت مردی بدون شخصیت، شخصیت اصلی فونت پایه مهم ترین کاراکتر wt. علامت مهم ترین رقم نویسه خط جدید wt. کاراکتر خط جدید wt. علامت خط جدید کاراکتر غیر عددی vht. کاراکتر غیر دیجیتال نویسه غیر قابل چاپ wt. کاراکتر غیرچاپی wt. کاراکتر غیر چاپی کاراکتر عددی wt. عدد کاراکتر عددی wt. علامت دیجیتال رسمی کاراکتر خدمات شخصیت کاراکتر کلی کاراکتر شخصیت پد شخصیت thuh. نماد - جایگیر نویسه پرتاب کاغذ wt. علامت تغذیه کاغذ کاراکتر نظرسنجی wt. کاراکتر نظرسنجی چاپ کاراکتر کنترل wt. کاراکتر کنترل چاپ کاراکتر قابل چاپ wt. کاراکتر چاپ شده علامت چاپ شده شخصیت حرفه ای شخصیت حفاظت از شخصیت حرفه ای wt. نشانه ای از شخصیت حفاظتی، شخصیت؛ یک شخصیت عمومی یک شخصیت بد شخصیت تاریک شخصیت عمومی شخصیت عمومی شخصیت نقطه گذاری wt. نشانه گذاری کاراکترهای نقطه گذاری اصلی، عجیب و غریب؛ کاملا یک شخصیت اصلی شخص رکورد شخصیت جداکننده بنابراین. رکورد جداکننده رکورد: کاراکتر جداکننده کاراکتر wt. رکورد جداکننده کاراکتر اضافی wt. کاراکتر رابطه اضافی علامت رابطه کاراکتر جایگزین wt. سمت راست ترین علامت جایگزینی کاراکتر wt. سمت راست ترین حرف کاراکتر; نامه؛ هیروگلیف؛ شماره؛ الفبای؛ نامه؛ حروف چینی حروف چینی; شخصیت رونیک جداکننده. جداکننده جداکننده کاراکتر جداکننده شیفت کاراکتر wt. تغییر در کاراکتر wt. علامت بازیابی کد shift-out نویسه wt. علامت پسوند کد کاراکتر بی صدا کاراکتر فضایی غیرقابل تلفظ wt. فضا شخصیت خاص بنابراین. علامت خاصترکیب کاراکتر ویژه علامت خاص comp character خاص. کاراکتر ویژه شروع متن wt. نشانه شروع متن stroked character wt. علامت خط تیره جایگزین کاراکتر wt. علامت جایگزینی سوئیچ کاراکتر wt. علامت سوئیچ نویسه نمادین wt. کاراکتر جدول بندی نماد wt. کاراکتر تب پایان کاراکتر wt. پایان دور انداختن کاراکتر wt. کاراکتر کنترل گیربکس حذف شده wt. علامت کنترل انتقال کاراکتر غیر قابل چاپ wt. کاراکتر غیر چاپی کاراکتر غیر معمول wt. شخصیت عجیب و غریب جدول عمودی کاراکتر wt. زبانه عمودی نویسه فضای سفید wt. شخصیت جداکننده who-are-y wt. کاراکتر درخواست منشی تلفنی کاراکتر عام wt. نماد بی تفاوت، جوکر، وایلدکارت

شخصیت
ترجمه:

شخصیت (ˊkærəktə)

1.n

1) شخصیت؛

a man of character person with (قوی) شخصیت;

مردی بی شخصیت

2) شهرت

3) روشن شد. تصویر، قهرمان؛ نوع؛ نقش، شخصیت ()"

در درام

4) تجزیه

اصلی، عجیب و غریب؛

شخصیتی کاملاً اصیل

5) شکل، شخصیت؛

یک شخصیت عمومی؛

یک شخصیت بد

شخصیت رونیک

8) ویژگی مشخصه؛ ویژگی متمایز؛

بیول شخصیت های ذاتی

ویژگی های ارثی؛ زیست شخصیت اکتسابی)

ویژگی متمایز اکتسابی یک موجود زنده (

بر خلاف ارثی 9) کیفیت، دارایی

10) اطلاعات

نماد

به شخصیت بودن (با) مطابقت داشتن;

خارج از شخصیت بودن


2.v1) گرفتن
2) دهان شخصیت مشخص کردن
شخصیت شخصیتترجمه و مثال های استفاده - پیشنهادات55/101. احترام به اهداف و اصول مندرج در منشور ملل متحد برای دستیابی به همکاری بین المللی در ترویج و تشویق احترام به حقوق بشر و آزادی های اساسی و در حل مشکلات بین المللی با ماهیت بشردوستانه.
55/101. انطباق با اهداف و اصول مندرج در منشور ملل متحد برای اطمینان از همکاری بین المللی در ترویج و ارتقای احترام به حقوق بشر و آزادی های اساسی و در حل مشکلات بین المللی با ماهیت بشردوستانه. شخصیت 1. تعهد انحصاری همه کشورها برای تقویت همکاری های بین المللی در زمینه حقوق بشر و در حل مشکلات بین المللی با ماهیت بشردوستانه را تایید می کند.2. بر نقش حیاتی سازمان ملل متحد و توافقنامه های منطقه ای، عمل بر اساس اهداف و اصول مندرج در منشور، در ترویج و توسعه احترام به حقوق بشر و آزادی های اساسی و در حل مشکلات بین المللی یک سازمان بشردوستانه تاکید می کند. ماهیت، و مجدداً تأکید می کند که در اجرای این فعالیت ها، همه کشورها باید به طور کامل از اصول مندرج در ماده 2 منشور، به ویژه در مورد احترام به برابری حاکمیتی همه کشورها و خودداری از تهدید یا استفاده از زور، پیروی کنند. خواه بر خلاف تمامیت ارضی یا استقلال سیاسی هر کشوری باشد یا به هر طریق دیگری که با اهداف سازمان ملل متحد سازگار نباشد.
4. از همه کشورها می خواهد که از طریق گفت و گوی سازنده، به منظور تضمین ارتقا و حمایت از همه حقوق بشر برای همه و در پیشبرد راه حل های مسالمت آمیز برای مشکلات بین المللی با ماهیت بشردوستانه، همکاری کنند. شخصیتو در اقدامات خود در راستای این هدف، از اصول و هنجارهای حقوق بین الملل، از جمله، با احترام کامل به حقوق بشر بین المللی و حقوق بشردوستانه، کاملاً پیروی کنند.4. از همه کشورها می خواهد که از طریق گفت و گوی سازنده، در تضمین ارتقا و حمایت از همه حقوق بشر برای همه و در ترویج راه حل های مسالمت آمیز برای مشکلات بین المللی با ماهیت بشردوستانه، همکاری کامل داشته باشند و در اقدامات خود برای دستیابی به این هدف، به شدت رعایت کنند. با اصول و هنجارهای حقوق بین الملل، به ویژه از طریق انطباق کامل با حقوق بشر بین المللی و حقوق بشردوستانه بین المللی؛
با عنایت به اینکه از جمله اهداف سازمان ملل متحد، توسعه روابط دوستانه بین ملت ها بر اساس احترام به اصل حقوق برابر و تعیین سرنوشت مردم و اتخاذ سایر اقدامات مناسب برای تقویت صلح جهانی و نیز دستیابی به همکاری های بین المللی است. در حل مشکلات بین المللی اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی یا بشردوستانه شخصیتو در ترویج و تشویق احترام به حقوق بشر و آزادی های اساسی برای همه بدون تمایز از نظر نژاد، جنس، زبان یا مذهب،با توجه به اینکه اهداف سازمان ملل متحد شامل توسعه روابط دوستانه بین ملت ها بر اساس احترام به اصل حقوق برابر و تعیین سرنوشت مردم و اتخاذ تدابیر مناسب دیگر برای تقویت صلح جهانی و همچنین اجرای آن است. همکاری بین المللی در حل مشکلات بین المللی با ماهیت اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی و بشردوستانه و در ترویج و توسعه احترام به حقوق بشر و آزادی های اساسی برای همه، بدون تمایز از نظر نژاد، جنس، زبان یا مذهب،
شناخت کلی، غیرقابل تقسیم، وابسته به هم و مرتبط با یکدیگر شخصیتاز کلیه حقوق بشر، و در این راستا، با تاکید مجدد بر حق توسعه به عنوان بخشی جدایی ناپذیر از کلیه حقوق بشر،با به رسمیت شناختن ماهیت جهانی، تفکیک ناپذیر، وابسته و مرتبط با هم همه حقوق بشر و در این راستا تأیید مجدد حق توسعه که بخشی جدایی ناپذیر از همه حقوق بشر است،
4. با رضایت خاطر به توافق حاصل شده توسط کمیته فرعی حقوقی در مورد موضوع شخصیتو استفاده از مدار زمین ثابت و تأیید بعدی آن توافق توسط کمیته؛ همان، بند. 129، و A/AC.105/738، پیوست III.4. موافقت کمیته فرعی حقوقی در مورد ماهیت و استفاده از مدار زمین ثابت و تایید بعدی آن توسط کمیته، بند 129 و A/AC.105/738.
(IV) مسائل مربوط به تعریف و تعیین حدود فضای بیرونی و شخصیتو استفاده از مدار زمین ایستا، از جمله در نظر گرفتن راه ها و ابزارهایی برای تضمین استفاده منطقی و عادلانه از مدار زمین ثابت بدون لطمه به نقش اتحادیه بین المللی مخابرات؛iv) مسائل مربوط به تعریف و تعیین حدود فضای بیرونی. و ماهیت و استفاده از مدار زمین ایستا، از جمله در نظر گرفتن راه ها و ابزارهای تضمین استفاده منطقی و عادلانه از مدار زمین ثابت بدون لطمه به نقش اتحادیه بین المللی مخابرات؛
2. همچنین از اسرائیل می خواهد که از تغییر وضعیت فیزیکی خودداری کند شخصیتترکیب جمعیتی، ساختار نهادی و وضعیت حقوقی جولان اشغالی سوریه و به ویژه خودداری از ایجاد شهرک‌ها.2. همچنین از اسرائیل می خواهد که از تغییر خصوصیات فیزیکی، ترکیب جمعیتی، ساختار سازمانی و وضعیت حقوقی جولان اشغالی سوریه خودداری کند و به ویژه از ایجاد شهرک سازی خودداری کند.
3. تعیین می کند که تمام اقدامات و اقدامات قانونی و اداری که توسط اسرائیل، قدرت اشغالگر، انجام می شود یا باید انجام شود، که هدف آن تغییر است. شخصیتو وضعیت حقوقی جولان اشغالی سوریه باطل و باطل است، نقض آشکار حقوق بین‌الملل و کنوانسیون ژنو در رابطه با حمایت از افراد غیرنظامی در زمان جنگ، مورخ 12 اوت 1949، سازمان ملل متحد، سری معاهده، جلد. 75، شماره 973. و فاقد اثر حقوقی است.3. تشخیص می دهد که کلیه اقدامات و اقدامات قانونی و اداری که توسط اسرائیل، قدرت اشغالگر، برای تغییر ماهیت و وضعیت حقوقی جولان اشغالی سوریه انجام شده یا خواهد شد، باطل و باطل بوده و نقض فاحش قوانین بین المللی است. کنوانسیون ژنو برای حمایت از افراد غیرنظامی در طول جنگ 12 اوت 1949 سازمان ملل متحد، سری معاهده، جلد. 75، شماره 973. و فاقد وجاهت قانونی است.
با در نظر گرفتن منحصر به فرد شخصیتاز St. هلنا، جمعیت و منابع طبیعی آن،با در نظر گرفتن شخصیت منحصر به فرد سنت هلنا، مردم و منابع طبیعی آن،
با یادآوری اینکه اهداف سازمان ملل متحد از جمله دستیابی به همکاری بین المللی در حل مشکلات بین المللی اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی یا بشردوستانه است. شخصیتو در ترویج و تشویق احترام به حقوق بشر و آزادی های اساسی و مرکزی برای هماهنگ کردن اقدامات ملت ها در دستیابی به این اهداف مشترک،با یادآوری اینکه اهداف سازمان ملل متحد، از جمله، پیگیری همکاری بین المللی در حل مشکلات بین المللی با ماهیت اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی و بشردوستانه و ترویج و توسعه احترام به حقوق بشر و آزادی های اساسی و مرکزی برای هماهنگ سازی اقدامات ملت ها در دستیابی به این اهداف مشترک،
یادآوری منحصر به فرد بین ایالتی شخصیتاتحادیه بین المجالس،با یادآوری ماهیت منحصر به فرد بین دولتی اتحادیه بین پارلمانی،
با تأیید مجدد کنوانسیون سازمان ملل متحد در مورد حقوق دریاها، به حقوق دریاها: متون رسمی کنوانسیون ملل متحد در مورد حقوق دریاها 10 دسامبر 1982 و موافقتنامه مربوط به اجرای قسمت یازدهم مراجعه کنید. کنوانسیون ملل متحد در مورد حقوق دریاها در 10 دسامبر 1982 با نمایه و گزیده هایی از قانون نهایی سومین کنفرانس سازمان ملل متحد در مورد حقوق دریاها (نشریه سازمان ملل متحد، شماره فروش E.97.V. 10). و تاکید بر اساسی شخصیتکنوانسیون،تایید مجدد کنوانسیون سازمان ملل متحد در مورد حقوق دریا حقوق دریا: متون رسمی کنوانسیون ملل متحد در مورد حقوق دریاها مورخ 10 دسامبر 1982 و موافقتنامه مربوط به اجرای قسمت یازدهم کنوانسیون ملل متحد در مورد حقوق دریاها در 10 دسامبر 1982 ، با فهرست موضوعی و گزیده هایی از قانون نهایی سومین کنفرانس سازمان ملل متحد در مورد حقوق دریا (نشریه سازمان ملل متحد، شماره فروش E.97.V.10). و چرخش توجه ویژهدر مورد ماهیت اساسی این کنوانسیون،
با اذعان به اینکه استفاده فشرده از دریای کارائیب برای حمل و نقل دریایی، و همچنین تعداد قابل توجهی و در هم تنیده شدن آن شخصیتمناطق دریایی تحت صلاحیت ملی که در آن کشورهای کارائیب حقوق و وظایف خود را طبق قوانین بین‌المللی اعمال می‌کنند، چالشی برای مدیریت مؤثر منابع است.با تاکید مجدد بر اینکه استفاده فشرده از دریای کارائیب برای حمل و نقل دریایی و حضور تعداد قابل توجهی از مناطق دریایی به هم پیوسته تحت صلاحیت ملی در دریای کارائیب که در آن کشورهای کارائیب حقوق خود را اعمال می کنند و مسئولیت های خود را مطابق با قوانین بین المللی انجام می دهند، باعث می شود. مدیریت موثر منابع دشوار است،

ترجمه کلمات حاوی 2.v، از انگلیسی به روسی

فرهنگ لغت بزرگ جدید انگلیسی به روسی تحت راهنمایی کلی آکادمیک. Yu.D. آپرسیان

  1. اسم
    1. شخصیت؛
      یک مرد با شخصیت
      مردی بی شخصیت

      نمونه هایی از استفاده

        در ظاهرش، در شخصیتش، در تمام طبیعتش چیزی جذاب و گریزان وجود داشت که زنان را به سوی خود جذب می کرد، آنها را جذب می کرد. او در مورد آن می دانست. و خود او نیز به زور به سوی آنها کشیده شد.

        خانمی با سگ چخوف آنتون پاولوویچ، ص 2
      1. «به من گفتند که تو نزد او بوده ای و از من به او یاد کردند: او به من کالایی داد شخصیت، اما گفت من نمی توانم شنا کنم. او به آنها خبر داد که من نرفته بودم (می دانیم که درست است): اگر او این موضوع را ادامه دهد، چه می شود؟ یکی به او دادم، دو تا به او دادند، تو به ما سه یا بیشتر دادی.

        همه از او به سوی تو بازگشتند، هر چند قبلاً مال من بودند. اگر من شانسی داشته باشم که در این ماجرا شرکت کنم، او به شما اعتماد می کند که آنها را آزاد کنید، دقیقاً همانطور که ما بودیم. تصور من این بود که شما (قبل از اینکه او این تناسب را داشته باشد) مانعی بودید که بین او و ما و آن قرار گرفت. "به او اجازه ندهید بداند که او آنها را بیشتر دوست دارد، زیرا این باید همیشه یک راز باشد که از بقیه پنهان شود، بین من و شما."

      2. نه او، نه من، نه ما، نه تو دردسر را بلد بودیم، اما باورش شد، افسوس که من از آب می ترسم! ! سعی کردند من را بشویند، بلکه با غلت زدن مرا به دست آورند. آنها با هم هستند و ما سه نفریم و دوبار دو تا پنج نیست! او برای او است - شما برای من هستید. ما برای شما هستیم - شما برای ما هستید! او برای اوست! اگرچه آنها - او خودش را می داند! - خیلی وقته پیشش برگشتیم! "شما اجازه نمی دهید آنها شما را قلدری کنند!" - خودش گفته! پس چی؟ او به خشم می رود، چنین رسوایی را ایجاد می کند! و بهترین اذهان مملکت هنوز می‌پرسند: آیا آنها، آیا ما، آیا شما باید شرمتان را با خون بشویید! به نام پاکی ما، دنیا را نداند: در واقع شما - ما - شما - آنها با او هستند یا نه؟ شخصیت«به من گفتند که تو نزد او بوده ای و از من به او یاد کردند: او به من کالایی داد

        ، اما گفت من نمی توانم شنا کنم. او به آنها خبر داد که من نرفته بودم (می دانیم که درست است): اگر او این موضوع را ادامه دهد، چه می شود؟ من یکی به او دادم، دو تا به او دادند، تو سه یا بیشتر به ما دادی. همه از او به سوی تو بازگشتند، هر چند قبلاً مال من بودند. اگر من شانسی داشته باشم که در این ماجرا شرکت کنم، او به شما اعتماد می کند که آنها را آزاد کنید، دقیقاً همانطور که ما بودیم. تصور من این بود که شما (قبل از اینکه او این تناسب را داشته باشد) مانعی بودید که بین او و ما و آن قرار گرفت. "به او اجازه ندهید بداند که او آنها را بیشتر دوست دارد، زیرا این باید همیشه یک راز باشد که از بقیه پنهان شود، بین من و شما."

        آلیس در سرزمین عجایب. لوئیس کارول، صفحه 71
    2. شهرت

      نمونه هایی از استفاده

      1. من دوستانم را به خاطر خوش تیپی شان، آشنایانم را به خاطر خوبشان انتخاب می کنم شخصیت هاو دشمنان من به خاطر عقل خوبشان.

        من افراد زیبا را به عنوان دوستان صمیمی خود، افراد با شهرت را به عنوان دوستان خود انتخاب می کنم و فقط دشمنانی باهوش می سازم.

        پرتره دوریان گری. اسکار وایلد، صفحه 9
      2. «خدا می داند که من مشکلی دارم که برای از بین بردن عقل من کافی است، خیلی ناگهانی و وحشتناک است. من ممکن است با رسوایی عمومی روبرو شده باشم، اگرچه من مردی هستم که شخصیتهنوز لکه نگرفته است مصیبت خصوصی نیز سهم هر انسان است. اما این دو با هم، و به شکلی بسیار ترسناک، برای تکان دادن روح من کافی بود. علاوه بر این، من تنها نیستم. نجیب‌ترین افراد این سرزمین ممکن است رنج بکشند مگر اینکه راهی برای رهایی از این ماجرای وحشتناک پیدا کنند.»

        بله، خدا می داند! مشکل آنقدر غیرمنتظره و وحشتناک است که می توانید دیوانه شوید. می‌توانستم بی‌حرمتی را تحمل کنم، اگرچه حتی یک لکه بر وجدانم نیست. بدبختی شخصی - برای همه اتفاق می افتد. اما در عین حال هر دو، و در چنین شکل وحشتناکی! علاوه بر این، این فقط برای من صدق نمی کند. اگر فوراً راهی برای رهایی از مصیبت من پیدا نشود، ممکن است یکی از برجسته ترین افراد کشورمان متضرر شود.

        ماجراهای شرلوک هلمز. دیادم بریل. آرتور کانن دویل، صفحه 2
    3. توصیه کتبی، توضیحات
    4. شکل، شخصیت؛
      یک شخصیت عمومی
      یک شخصیت بد شخصیت تاریک

      نمونه هایی از استفاده

      1. «اما فقط فکر کن، فیلیپ فیلیپوویچ، اگر اینطور شود، به چه چیزی تبدیل می‌شود شخصیتشووندر به او ادامه می دهد!

        - به خاطر خدا، فیلیپ فیلیپوویچ، اگر این شووندر هنوز با او رفتار کند، چه بر سر او خواهد آمد؟!

        قلب سگ. میخائیل بولگاکف، صفحه 83
      2. آنهایی که قبلاً موفق شده بودند جشن گرفتن پادگان را جشن بگیرند و به این مناسبت مست شوند و انواع و اقسام تنبل هایی که فقط می خواستند مشروب بخورند و گاهی حتی بدون مناسبت، دست به کار شدند.

        برای کی زنگ میزنه ارنست همینگوی، صفحه 107
      3. من خیلی ممتازم شخصیت.

        من یک فرد ممتاز هستم.

        گهواره گربه کرت وونگات، صفحه 8
    5. معمولاً در نقد ادبی استفاده می شود- تصویر، قهرمان؛ نوع؛ نقش، شخصیت (در درام)

      نمونه هایی از استفاده

      1. او کمتر صحنه ای شد شخصیتو بیشتر یک شخص واقعی

        وودویل آمریکایی ناپدید شد و یک فرد زنده جایگزین او شد.

        قتل در قطار سریع السیر شرق. آگاتا کریستی، صفحه 85
      2. این Minecraft من است شخصیت.

        زیرنویس ویدیو "چگونه از Minecraft برای کمک به کودکان مبتلا به اوتیسم استفاده کنم. استوارت دانکن"، صفحه 1
      3. من هرگز داستانی را نشنیده‌ام که حاوی این همه حادثه باشد، و نه داستانی که با این همه متفاوت سروکار داشته باشد شخصیت ها.

        تا به حال هرگز داستانی را نشنیده بودم که در آن این همه حوادث مختلف برای شخصیت های مختلف اتفاق افتاده باشد.

        یک مهمانی جن زده جروم ک. جروم، صفحه 18
    6. محاوره ای - اصلی، عجیب و غریب؛
      کاملا یک شخصیت اصلی مرد
    7. ویژگی مشخصه؛ ویژگی متمایز؛
      صفات ذاتی زیست شناسی خصوصیات ارثی;
      زیست شناسی شخصیت اکتسابی ویژگی متمایز یک موجود زنده (در مقابل ارثی)
    8. کیفیت، دارایی

      نمونه هایی از استفاده

      1. مری در اندیشیدن به آینده‌اش، طبیعتاً خودش را در آن فکر می‌کرد شخصیتاز یک همسر

        مری با تصور آینده، البته خود را به عنوان یک همسر می دید.

        دو سرنوشت ویلیام ویلکی کالینز، صفحه 42
      2. اسنوبال خوک سرزنده‌تری نسبت به ناپلئون بود، در گفتار سریع‌تر و خلاق‌تر بود، اما به نظر نمی‌رسید که دارای همان عمق باشد. شخصیت.

        اسنوبال با سرزندگی بیشتر شخصیت، گفتار سریع و خلاقیت، اما جدیت نسبتاً کمتر متمایز بود.

        مزرعه حیوانات. جورج اورول، صفحه 9
      3. اما، d"Artagnan از a شخصیتاجازه دادن به مردی که به این ترتیب از او فرار کند که وقاحت او را به سخره بگیرد.

        اما d'Artagnan آن گونه نبود که مردی را که جسارت مسخره کردن او را داشت، رها کند.

        سه تفنگدار قسمت اول الکساندر دوما، صفحه 9
    9. نامه؛ نامه؛ هیروگلیف؛ شماره؛ الفبای؛ نامه؛
      حروف چینی حروف چینی;
      حرف رونیک شخصیت رونی

      نمونه هایی از استفاده

      1. در جلوی آن بودند شخصیت هاحک شده در سنگ؛ و از لابه لای گل نیلوفرهای آبی راه رفتم تا اینکه به ساحل نزدیک شدم تا بتوانم شخصیت های روی سنگ را بخوانم.

        نامه هایی روی پیشانی او حک شده بود و من از میان باتلاق گذشتم، به ساحل رودخانه رسیدم و زیر سنگی ایستادم تا کتیبه روی سنگ را بخوانم.

        سکوت ادگار آلن پو، صفحه 2
      2. ماورا رفت و پلاسکین در حالی که نشسته بود و خودکاری به دست گرفت، نشست و کاغذ را بارها و بارها برگرداند، انگار در تردید بود که آیا لقمه دیگری از آن پاره شود یا نه. او در نهایت به این نتیجه رسید که انجام این کار غیرممکن است، و بنابراین، با فرو بردن قلم در مخلوط مایع کپک زده و مگس مرده ای که در بطری جوهر وجود داشت، شروع به نوشتن نامه کرد. شخصیت هابه اندازه نت های یک موسیقی پررنگ، در حالی که لحظه ای سرعت دستش را چک می کند، مبادا بیش از حد روی کاغذ پیچ و تاب بخورد، و از این خط به آن خط می خزد، انگار که پشیمان است که جای خالی کمی روی برگه باقی مانده است. .

        ماورا رفت و پلیوشکین در حالی که روی صندلی راحتی نشسته بود و خودکار را در دست گرفته بود، مدت زیادی را صرف چرخاندن ربع به هر طرف کرد و به این فکر می‌کرد که آیا می‌توان یک هشتم دیگر را از آن جدا کرد، اما بالاخره متقاعد شد که اینطور است. غیر ممکن قلم را با نوعی مایع کپک زده و مگس های زیادی در پایین آن داخل یک جوهردان فرو کرد و شروع به نوشتن کرد، حروفی شبیه نت های موسیقی ساخت، مدام دست چابک خود را که از سراسر کاغذ می پرید و به قدری خط می کشید، نگه داشت. بعد از خط، و نه بدون پشیمانی، فکر کردن به این که هنوز فضای خالی زیادی باقی خواهد ماند. و یک نفر می توانست به این بی اهمیتی و کوچکی و نفرت خم شود! می توانست خیلی تغییر کند! و آیا این درست به نظر می رسد؟ به نظر می رسد همه چیز درست است، هر اتفاقی ممکن است برای یک فرد بیفتد. جوان آتشین امروزی اگر پرتره خودش را در سنین پیری به او نشان می دادند، با وحشت از او عقب می نشیند. در سفر با خود همراه باشید، از سال‌های نرم جوانی به شجاعت سخت و تلخ برمی‌آیید، تمام حرکات انسانی را با خود ببرید، آنها را در جاده رها نکنید: بعداً آنها را نخواهید گرفت! پیری که در راه است وحشتناک است، وحشتناک، و هیچ چیز پس و پس نمی دهد! قبر از او مهربان تر است، روی قبر نوشته می شود: مردی در اینجا دفن شده است! اما شما نمی توانید در ویژگی های سرد و بی احساس پیری غیرانسانی چیزی بخوانید.

        منسوخ شده؛ باستان گرایی - توصیف کردن