صفحه اصلی / برخاستن / تک شاخ ها واقعا وجود داشتند، اما اصلاً آن چیزی که ما تصور می کنیم نبودند. آیا می دانستید که تک شاخ ها واقعا وجود داشته اند؟ تک شاخ های افسانه ای

تک شاخ ها واقعا وجود داشتند، اما اصلاً آن چیزی که ما تصور می کنیم نبودند. آیا می دانستید که تک شاخ ها واقعا وجود داشته اند؟ تک شاخ های افسانه ای

ظاهرو توانایی های حیوانات اساطیری در فرهنگ ها متفاوت است. هر ملتی ایده خود را از محل زندگی تک شاخ ها و شکل ظاهری آنها دارد. این حیوان صلابت و قدرت طبیعی را با هم ترکیب می کند. این موجود اغلب در جنگل ها و کوه ها زندگی می کند، اما نمایندگان آبزی این گونه نیز وجود دارد.

ویژگی های موجود

طبق افسانه ها، اسب شاخدار حیوانی شبیه به اسب است. ویژگی بارز این موجود، شاخ پیچی شکل روی سر آن است.

در عهد عتیق به این حیوان Re'em گفته می شود. نام لاتین این موجود Unicornis است. سیاره ای که از خلقت حمایت می کند

توانایی های جادویی

ویژگی اصلی تک شاخ ها هدیه شفابخشی آنهاست. طبق افسانه ها، شاخ موجودات می تواند اثر هر سمی را خنثی کند و حتی بیماران لاعلاج را شفا دهد.

خون این موجودات باعث طولانی شدن عمر شد، اما کشتن یک اسب شاخدار جرمی جدی محسوب می شد. موهای یال موجود در اسطوره ها اغلب توسط قهرمانان به عنوان بند کمان استفاده می شد. طبق افسانه، با چنین سلاحی نمی توان از دست داد.

پرتوهای خورشیدی که به شاخ برخورد کرد شکسته شد و بسیار درخشان تر شد. به لطف این توانایی، حیوان می توانست دشمنان خود را کور کند.

ظاهر

شکل ظاهری اسب شاخدار بستگی به فرهنگ مردمی دارد که در آنها ذکر شده است. با این حال، ظاهر موجود کلاسیک دارای ویژگی های خاصی است:

  1. سم های جدا شده و دم شیر.
  2. یال طلایی، ریش، شاخ و سم.
  3. بدن با خز سفید پوشیده شده است.

سمبولیسم

هندوها این آفرینش را «کارتازون» نامیدند. طبق نوشته های آنها، این حیوان به آرامی به سایر نمایندگان جانوران واکنش نشان داد، اما نتوانست نوع خود را تحمل کند. این موجودات به تنهایی در مراتع متروکه و در کوه های هیمالیا زندگی می کردند.

هندوها نتوانستند یک اسب شاخدار بالغ را بگیرند. با این حال، برخی از افسانه ها به صید کارتازون نوزاد اشاره می کنند. آنها را نزد پادشاه پراسیا بردند و برای سرگرمی درباریان در مقابل یکدیگر قرار دادند.

"فیزیولوژیست" اسکندریه

در این منبع ابتدا اسب شاخدار به عنوان یک شخصیت توصیف شده است فرهنگ مسیحی. تواریخ به تفصیل روش گرفتن این موجودات را شرح می دهد. ظاهر و شخصیت این موجود دستخوش تغییرات زیادی شده است:

  1. خز این حیوان رنگ سفید خود را حفظ کرد، اما اندازه آن به طور قابل توجهی کوچکتر از تک شاخ هندی بود. از نظر پارامترها، این موجود با یک بز شیری مطابقت داشت.
  2. سم های بریده بریده و یال کوتاه طلایی رنگ بود.
  3. با وجود جثه کوچکش، این موجود قدرت قدرتمندی داشت.

طبق باورهای مسیحی، اسب شاخدار شیر می خورد باکره باکره. این موجود در جنگل های تمیز، نزدیک نهرها زندگی می کند. آب در چنین منابعی مقدس محسوب می شود.

در باورهای یهودیان، موجود تک شاخ نماینده مسیح است. اسب شاخدار فقط به دست یک دختر پاکدامن می رود که به گناه اصلی آلوده نشده است.

"هفتگانه"

در ترجمه یونانی باستان عهد عتیقاز اسب شاخدار به عنوان موجودی ناوگانی یاد می شود. زیستگاه آن دشت و دشت است.

توصیف جانور با توصیف کرگدن مطابقت دارد:

  1. شخصیت خشن موجود، آشتی ناپذیری با هر حیوانی.
  2. بدن قدرتمند و شاخ بزرگ.
  3. هنگام حمله، حیوان با استفاده از شاخ تیز و بدنی قوی به دشمن حمله می کند.

برخی از دانشمندان بر این باورند که نمونه اولیه این اسب شاخدار یک گاو وحشی بوده است. اضافات اسطوره ای ظاهرپاهای آهو و دم شیر هستند.

تک شاخ در فرهنگ های مختلف

هر اسطوره ای نظریه خاص خود را در مورد زیستگاه اسب شاخدار دارد. بیشتر حیوانات تک شاخ در جنگل ها یا کوه ها زندگی می کنند، اما موجودات آبزی نیز یافت می شوند.

فرهنگ مدیترانه ای

ساکنان سواحل مدیترانه اولین کسانی بودند که اسب شاخدار را در افسانه های خود توصیف کردند. با این حال، بسته به مردم، ایده موجود تغییر کرد.

اساطیر یهود

بر اساس اعتقادات یهودیان، به آدم حق داده شد که تمام موجودات زنده بهشت ​​را نام ببرد. مرد ابتدا اسب شاخدار را تعمید داد و بدین ترتیب این حیوان را بالاتر از بقیه قرار داد.

هنگامی که یهوه مردم را از باغ عدن بیرون کرد، به مخلوق تک شاخ حق انتخاب داده شد - پیروی از آدم و حوا یا ماندن در خانه خدا. این موجود افرادی را انتخاب کرد که برای آنها توانایی های شفابخش به او اعطا شد.

طبق افسانه های یهودی، اسب شاخدار در جنگل های روشن زندگی می کنند. آنها خجالتی هستند و سعی می کنند با مردم تماس نگیرند.

فرهنگ یونانی

اروپای غربی

اسب شاخدار در فرهنگ های سلتیک و اسکاندیناوی عملاً هیچ تفاوتی با جانور رومی ندارد. این حیوان نیز زیستگاه های مشابهی دارد.

فرهنگ انگلیسی

در بریتانیا، اسب شاخدار کلاسیک اغلب در کنار یک شیر به تصویر کشیده می شد. آنها مبارزه ابدینماد تغییر از بهار به تابستان است.

در باطن گرایی، اسب یک شاخ به معنای بخش معنوی جهان بود، در حالی که شیر مسئول جزء مادی بود. این حیوانات با هم، تعادل بین شهود و عقلانیت را نشان می دادند.

طبق افسانه های انگلیسی، اسب شاخدار در نزدیکی دریاچه هایی زندگی می کرد که از آنها آب می نوشید. حیوانات مخازن را تقدیس می کردند و هرکسی که از چنین دریاچه ها می نوشید از همه بیماری ها شفا یافت.

اساطیر نورس

در فرهنگ وایکینگ ها، اسب شاخدار با دریا مرتبط بود. اسکاندیناوی ها معتقد بودند که یک موجود جادویی می تواند در هنگام طوفان راه را به آنها نشان دهد. به همین دلیل، کمان‌های کشتی‌های دراز اغلب با مجسمه‌های کنده‌کاری شده موجودات تک‌شاخ تزئین می‌شدند.

این اسب ها همچنین والکیری ها را در نبرد همراهی می کردند.

آسیای مرکزی

در کشورهای گرم، اسب شاخدار اغلب به عنوان حامی آب عمل می کند. این حیوان برای پاکسازی گل از چشمه ها و پرورش واحه ها در بیابان مورد احترام بود.

بولان

در فرهنگ ترکی، این موجود شبیه یک اسب بزرگ با یک شاخ توخالی بزرگ است. طبق افسانه، بولان رشد را جمع آوری می کند آب باران، پس از آن آن را به افراد جنس مخالف می دهد.

در برخی ترجمه ها، این موجود شبیه گوزن با یک شاخ است. طبق افسانه ها، مرگ بولان با خشکسالی همراه است. این موجود در بیابان ها و استپ ها زندگی می کند.

الاغ سه پا

این خلقت در تواریخ ذکر شده است فرهنگ ایرانی. به گفته منابع، الاغ چنین ظاهری داشت:

  1. این حیوان 3 سم، 6 چشم، 9 دهان و یک شاخ داشت.
  2. الاغ وسط اقیانوس ایستاده بود و خزش زیر آبی و پشتش سفید بود.
  3. این موجود می تواند با شاخ خود منابعی ایجاد کند. باران را نیز حمایت کرد.

خاور دور

در افسانه های آسیایی، اسب شاخدار با آن مشخص شده است زنانهیین یکی از چهار حیوان مقدس است که عنصر آب را به تصویر می کشد. در میان انواع مختلفاین موجودات را می توان به شرح زیر تشخیص داد:

  1. کایرین. ، زندگی در جنگل های کوهستانی. بدن حیوان شبیه گاو نر بود. طبق افسانه، هر جنایتکاری زیر نظر کرین به جنایات خود اعتراف می کند.
  2. کیلین. این موجود چینی دارای گردن گرگ و بدن آهو است. دم این موجود صعودی است. Qilin به عنوان یک کوه برای بسیاری از خدایان عمل می کند. همچنین اعتقاد بر این است که او فرزندان می آورد. این موجود در اعماق دریا زندگی می کند.
  3. هاچی. موجود کره ای تک شاخ با بدن شیر و زنگوله به گردن. طبق افسانه هائچی بر قانون و نظم نظارت می کند و از ساختمان ها در برابر تخریب محافظت می کند. این موجودات در نزدیکی سکونتگاه های انسانی زندگی می کنند.

این فقط عاشقان داستان های علمی تخیلی نیستند که توسط تک شاخ ها به فاصله های ناشناخته رویاهای باورنکردنی برده می شوند. آیا اینها واقعا وجود دارند؟ پس از همه، شما پر از رویاها و خیالات نخواهید بود. علاوه بر این، بسیاری از حضور در میدان اطلاعات تصاویری که برای آنها بی فایده است، عصبانی می شوند کاربرد عملی. چرا اینقدر در مورد حیواناتی صحبت می کنیم که حتی در طبیعت وجود ندارند؟ ایده آلیست ها با چنین منتقدانی بحث می کنند و سعی می کنند تنوع وجودی ما را ثابت کنند. کدام یک درست است؟ در چه دنیاهایی (رویاها) باید به دنبال تک شاخ باشیم؟ بیایید آن را بفهمیم.

برای کسانی که نمی دانند

امروزه اعتقاد بر این است که تک شاخ فقط در افسانه ها وجود دارد. و اگر آنها را نمی خوانید، در اینجا مروری کوتاه بر این موجود جادویی است. یک اسب خوش تیپ با یال سفید را تصور کنید. او برای همه خوب است. قوی و برازنده. با شاخی که در وسط پیشانی خود به رخ می کشد از اسب های معمولی متمایز می شود. چنین اندام غیرمعمولی به عنوان شاخصی از توانایی های ویژه حیوانات افسانه ای در نظر گرفته شد. به هر حال، در افسانه‌های باستانی و منابع مکتوب باقی‌مانده، این سؤال که آیا اسب شاخدار وجود دارد یا خیر، در نظر گرفته نشده است. این در آنجا به عنوان یک داده ارائه شده است. به عنوان مثال، مجموعه ای از دستور العمل های جادوگران قرون وسطی را در نظر بگیرید. آنجا اغلب در میان مواد تشکیل دهنده انواع معجون ها، شاخ موجودی جادویی چشمک می زند. خواص کاملا باورنکردنی به او نسبت داده می شود. همانطور که جادوگران آن دوران باستان می گفتند: خوشحالی بزرگی است که در راه با اسب شاخدار روبرو شوید. باورهایی در ارتباط با این حیوان وجود دارد که از دهان به دهان منتقل می شود. ملل مختلف. اتفاقاً اکثر آنها اساس طرح های آثار در ژانر فانتزی را تشکیل می دهند.

خاستگاه تک شاخ ها

اعتقاد بر این است که هندی ها اولین کسانی بودند که در مورد تک شاخ ها با خبر شدند. آنها فقط به آنها کارتازون می گفتند. بر اساس اطلاعاتی که به روزگار ما رسیده است، 24 قرن پیش، حیواناتی با پوست سفید برفی که پیشانی آنها با شاخ باشکوهی تزئین شده بود، در پهنه های جنوب آسیا پرسه می زدند. به کمک مردم آمدند. هندوها هنوز معتقدند که تک شاخ وجود دارد. می توانید عکس های آنها را در این مطلب مشاهده کنید. این حیوانات، همانطور که در هند معتقدند، "علنی بودن" را دوست ندارند و به همه نشان داده نمی شوند. چینی ها همچنین می توانند به تک شاخ های خود ببالند. آنها می گویند که در سرزمین خود چندین گونه از حیوانات زندگی می کردند که با توصیف مطابقت دارد. معروف ترین آنها کی لین نام داشت. تنها بر خلاف قهرمان اسطوره ای که ما می شناسیم، اسب شاخدار آنها می توانست شبیه گوزنی با سر شیر و بدنی فلس دار باشد. گاهی او را به شکل اسب نشان می دادند. یک چیز همه را متحد کرد - یک شاخ بر سر! این حیوان دارای ویژگی های باورنکردنی بود. به گفته چینی ها، نماد عدالت، صداقت و خرد عمیق است. نمایندگان این کشورها حتی با شما در مورد اینکه آیا اسب شاخدار وجود دارد یا خیر صحبت نمی کنند. این به نظر آنها توهین آمیز خواهد بود.

تاریخ و تک شاخ های ما

حتی بیشتر حقایق جالباگر تواریخ باستانی را بخوانید می توانید متوجه شوید روسیه باستان. معلوم می شود که آنها در قلمرو ما نیز زندگی می کردند. فقط طبق توصیفات باستانی، این حیوانات بیشتر شبیه بز بودند (فقط گاهی اوقات شبیه اسب). اگر فرصت گفتگو با روس‌های باستان را داشتیم، متوجه می‌شدیم که اسب شاخدار برای مبارزه با شر وجود دارد. از آن مطمئن بودند. قدرت جادوی مهربان و شجاع آنها در شاخی بود که پیشانی آنها را آراسته بود. بر روی آثار باستانی می توانید تصاویری را مشاهده کنید که در آن این موجود درگیر یک نبرد آشتی ناپذیر با یک شیر است. از یک سو، این مبارزه را می‌توان به چالشی برای قدرت تعبیر کرد. از سوی دیگر، به نظر می رسد نبرد ابدی نیروها: روشن (تک شاخ) و تاریک (شیر).

اطلاعاتی از افسانه های اروپایی

هر آنچه از فیلم ها و رمان های علمی تخیلی می دانیم از نویسندگان حماسه اسکاندیناوی الهام گرفته شده است. در کشورهای اروپایی، مردم از مدت ها پیش به این فکر می کردند که آیا اسب شاخدار و پگاسی وجود دارد یا خیر. سعی کردند آنها را پیدا کنند و بگیرند. شاید فقط از سنگ فیلسوف بیشتر صحبت می شد. نه تنها جادوگران و جادوگران رویای اهلی کردن یک اسب شاخدار را در سر می پروراندند. اغلب این هدف یک شوالیه یا ماجراجو بود. از این گذشته ، همه از استعدادهای جادویی او می دانستند. با حمایت او می توان بر تمام جهان حکومت کرد. اگر به دنبال شواهد مستقیم نباشید، بلکه فقط از شواهد غیرمستقیم استفاده کنید، به نظر می رسد که تک شاخ ها در زمان ما وجود دارند. فقط مثل قبل برای همه ظاهر نمی شوند.

کجا به دنبال تک شاخ بگردیم

بریم سراغ سوال اصلی. کجا به دنبال یک موجود جادویی بگردیم، چگونه با آن ملاقات کنیم؟ از افسانه ها و افسانه ها می توان فهمید که نباید در کلان شهرها به دنبال آنها بگردید. بله، و این منطقی است. اگر آنها از مردم طفره نمی رفتند، قطعاً پاسخ این سؤال ابدی را می دانستیم که آیا تک شاخ ها وجود دارند یا خیر. عکس های آنها در سراسر جهان پخش می شود. فقط همین اتفاق نمی افتد. عکس هایی که می بینیم جعلی هستند. هرچند خیلی خوبه اما این دلیلی برای دست کشیدن از جستجو نیست. گفته می شود که در جنگل های غیر قابل نفوذ می توان با اسب شاخدار مواجه شد که قرن هاست انسان را ندیده است. در چمنزارهای سایه دار، زیر شاخه های ضخیم، می چرند و برگ های تازه و تیغه های علف را می جوند. تشنگی خود را با خالص ترین رطوبت چشمه های بکر رفع کنید. پر کردن ریه ها از هوایی که عاری از میوه و نتیجه است فعالیت انسانی" هنوز هم چنین مکان هایی روی زمین وجود دارد. احتمالا آنجا از ما پنهان شده بودند. آیا تعجب می کنید که چرا؟ پاسخ به این بسیار ساده است.

دنیای جادویی تک شاخ ها

بر اساس آنچه می دانیم، این موجودات فقط جادویی نیستند. آنها صادق، پاکدامن، پاک هستند. برای آنها، رد درخواست یک فرد دردناک و تقریبا غیرممکن است. با چه چیزی به او نزدیک می شوید؟ یک انسان معمولی چه می خواهد؟ او اغلب رویای پول، بیکاری و گاهی اوقات قدرت را می بیند. چنین ایده های عجیب و غریب (یا بدتر) برای موجودی با جادو که بتواند تاریکی را شکست دهد جذابیتی ندارد. بلکه چنین رؤیایی را در زمره دشمنان ابدی خود قرار خواهد داد. ثور طلایی تنها یک طرف تاریکی چند وجهی است. اما آنهایی که برنامه‌های دیگری در ذهن دارند و برای رسیدن به اهداف خوب تلاش می‌کنند، احتمالاً قبلاً با تک شاخ خود ملاقات کرده‌اند. و مطمئناً این جادوگر قهرمان را در مسیر تغییر بشریت هدایت می کند.

چگونه به دنبال آن باشیم؟

توصیه ای برای هر کسی که می خواهد مطمئن شود که آیا تک شاخ وجود دارد یا خیر. دور سیاره ندوید، انبوه ها را جست و جو نکنید. به روحت نگاه کن فقط در آنجا پاسخ را خواهید یافت. تک شاخ برای کسانی که حتی یک تکه کوچک تاریکی در درون خود دارند ظاهر نمی شوند. در تئوری، آنها باید آن را از بین ببرند، اما آنها به شدت مردم را دوست دارند و به یاد می آورند که چگونه با هم علیه شر مبارزه کردند. این چیزی است که آنها از آن پنهان می کنند. نمی توان با اولاد وارد جنگ شد" بهترین دوستو متحد." از این تاریکی خلاص شو، خودت را پاک کن. و یک روز خود اسب شاخدار به دیدار شما می آید و سرش را با خوشحالی تکان می دهد. احتمالا حوصله اش سر رفته در رویاهای او فردی که قبلاً رفیق او بود هنوز وجود دارد. اسب شاخدار به دنبال او است و سعی می کند نیروهای خود را برای پاکسازی سیاره از شیطان متحد کند. اما او آن را پیدا نمی کند. یا شاید آنها قبلاً ملاقات کرده اند و برای آخرین مبارزه آماده می شوند؟ هنوز کسی نیست که در این مورد به ما بگوید.

او که به مدت 17 سال در دربار ایران به عنوان پزشک خدمت کرد، پس از بازگشت به یونان، الاغ‌های هندی وحشی را توصیف کرد که هیکل عظیمی داشتند که یک شاخ روی پیشانی داشتند و همچنین سر قرمز داشتند. چشم آبیو نیم تنه طبق توضیحات Ctesias، هرکس از شاخ این حیوان آب یا شراب بنوشد هرگز مستعد بیماری نخواهد بود. و گرفتن این خرهای ناوگانی غیرمعمول فقط زمانی امکان پذیر است که آنها با توله های خود هستند که نمی توانند آنها را ترک کنند. داستان Ctesias به لطف اقتدار ارسطو محبوبیت پیدا کرد، او در تاریخ حیوانات خود به طور خلاصه از "الاغ هندی" یک شاخ به عنوان "نوعی پنجه عجیب و غریب" نام برد.

در فرهنگ اروپایی

اسب شاخدار نقش مهمی در افسانه ها و افسانه های قرون وسطایی ایفا می کرد. جادوگران و جادوگران سوار آن شدند. او هر کسی را که به راهش می آمد کشت. فقط یک باکره توانست او را اهلی کند و سپس رام شد، روی زمین دراز کشید و به خواب رفت. به طور کلی، اگر موفق به گرفتن یک اسب شاخدار شوید، فقط می توانید آن را با یک افسار طلایی نگه دارید.

فیل و شیر از دیرباز به عنوان دشمنان اسب شاخدار شناخته می شدند. هر زمان که آنها با هم ملاقات می کردند، مطمئناً فیل وارد دعوا می شد و به عنوان یک قاعده، اسب شاخدار اولین کسی بود که شکم فیل را باز می کرد. شیر می تواند اسب شاخدار را به تله بکشاند: در حالی که از تعقیب و گریز فرار می کند، در همان تنه درخت به شدت به طرفین چرخید و اسب شاخدار که نمی توانست به سرعت سرعت خود را کاهش دهد، با شاخ خود چوب را سوراخ کرد و پس از آن شیر شیر را سوراخ کرد. به راحتی با دشمن مقابله کرد. در ادبیات، تصویر مرگ یک اسب شاخدار با تمثیل خارجی در بنای ادبی "داستان برلعام و یواساف" همراه است.

در نوشته های نویسندگان مسیحی، از این موجود افسانه ای به عنوان نماد بشارت (به شکار عرفانی برای اسب شاخدار رجوع کنید) و تجسم ذکر شده است. در قرون وسطی، اسب شاخدار نشان مریم باکره و همچنین مقدسین جاستین انطاکیه و ژوستینا از پادوآ بود. شاخ اسب شاخ تجسم قدرت و اتحاد پدر و پسر بود و جثه کوچک حیوان نماد فروتنی مسیح بود.

برای کیمیاگران، اسب شاخدار سریع نماد جیوه بود. در ایالت مسکو، اسب شاخدار به نماد کتاب آموزی تبدیل شد، زیرا تصویر آن نمای چاپخانه در خیابان نیکلسکایا را تزئین کرد. معمار A. Shchusev یک نقش برجسته با سه تک شاخ در دیوار شرقی کلیسای شفاعت (1912) صومعه Marfo-Mariinskaya قرار داد.

در کتاب های الفبای روسی قرن 16-17. تک شاخ به این صورت به تصویر کشیده شده است:

وحش مانند اسب است، وحشتناک و شکست ناپذیر، شاخ بزرگی در بین گوش هایش دارد، بدنش مسی است و تمام قدرتش در شاخ است. و هنگامی که او را آزار می دهیم، تا بلندی ها می دود و خود را به پایین می اندازد و بدون استخوان می ماند. هیچ دوستی ندارد، 532 سال زندگی می کند. و چون شاخ خود را در دریا افکند و از آن کرم رویاند. و از این جانور تک شاخ وجود دارد. اما یک حیوان پیر بدون شاخ قوی نیست، یتیم می شود و می میرد.

برای محصولات مختلف، به عنوان مثال، برای عصا و عصا، و بسیار ارزشمند بود، به ویژه به این دلیل که به شکل پودر رنده شده، یک داروی شفابخش فوق العاده برای بیماری های مختلف - از تب، صرع، آتش (تب)، از طاعون، سیاهی تلقی می شد. بیماری، از مارگزیدگی، جوانی را طولانی می کند و قوه را تقویت می کند و همچنین دارویی است که از آسیب محافظت می کند. تجارت فنجان های شاخ، که ظاهراً سم را از غذا خارج می کرد، رونق گرفت. یکی از مینیاتورهای اروپایی قرن پانزدهم، سنت بندیکت را در حال دور انداختن تکه‌ای نانی که به او داده شده بود، نشان می‌دهد: خواننده آن زمان، با دیدن یک اسب شاخدار در کنار قدیس، می‌توانست بفهمد که نان مسموم شده است، و قدیس با کمک خدایا حدس زدی ظاهراً شاخ اسب شاخ هنگام نزدیک شدن به سم مه گرفته است. در دوران رنسانس، مجسمه یک تک شاخ در بالای داروخانه ها قرار داده شد.

خرید یک شاخ کامل فقط برای افراد یا جوامع بسیار ثروتمند امکان پذیر بود. بنابراین، الیزابت اول انگلستان یک شاخ را به قیمت 10 هزار پوند خریداری کرد. تا سال 1600، حداقل 12 شاخ توپر در اروپا وجود داشت. بر نوشت که عصای سلطنتی مسکو که در زمان مشکلات توسط لهستانی ها تسخیر شد "ساخته شده از استخوان تکشاخ جامد، پر از قایق‌های تفریحی، بیش از هر چیز گرانبهایی در جهان است". ماسکویچ در سال 1614 گزارش داد که به لهستانی ها دو یا سه استخوان اسب شاخدار برای خدمت در مسکو داده شد. آدام زولکیفسکی از دیدن شاخ های بزرگ تک شاخ در مسکو متعجب شد و خاطرنشان کرد که او هرگز یک شاخ کامل را در کشورهای دیگر ندیده است و بازرگانان شاخ مسکو را 200000 طلای مجارستانی ارزیابی می کنند.

روش جراحی

حیوانات تک شاخ را می توان به صورت مصنوعی و از طریق جراحی نیز به دست آورد. این روش بر اساس ویژگی آناتومیکی نشخوارکنندگان است که شاخ آنها مستقیماً از جمجمه رشد نمی کند، بلکه از رویش بافت شاخی رشد می کند. در سال 1933، عمل مشابهی توسط زیست شناس W. Franklin Dove از دانشگاه مین (ایالات متحده آمریکا) انجام شد. یک گوساله تازه متولد شده در یورکشایر دو ضایعه شاخی به مرکز پیشانی او پیوند زدند که در نتیجه آن حیوان یک شاخ بلند و مستقیم رشد کرد. شاخ اعتماد به نفس قابل توجهی به گاو بالغ می داد، زیرا شاخ مرکزی مستقیم به شکل یک سلاح می توانست به طور مؤثرتری استفاده شود. در همین راستا، ذکر پلینی بزرگ در مورد پیوندی مشابه در دنیای باستان، اما با نتیجه معکوس، جای توجه دارد: در کتاب یازدهم تاریخ طبیعی، موردی از به دست آوردن چهار شاخ از یک رشد بیان شده است.

نماینده مگافون

این فرض وجود دارد که شرح اسب شاخدار نشان دهنده ردپای حیوان منقرض شده Elasmotherium - کرگدن استپ های اوراسیا است که در عصر یخبندان در جنوب محدوده کرگدن های پشمالو زندگی می کردند. تصاویری از elasmotherium در نقاشی های غار آن زمان یافت می شود. Elasmotherium تا حدودی شبیه یک اسب با یک شاخ بسیار بلند در پیشانی خود بود. تقریباً همزمان با سایر مگافون‌های عصر یخبندان اوراسیا منقرض شد. با این حال، طبق دایره‌المعارف سوئدی «Nordisk familjebok» و استدلال‌های ویلی لی، محبوب‌کننده علم، این حیوان می‌توانست آنقدر وجود داشته باشد که به عنوان یک گاو نر سیاه بزرگ با یک شاخ در پیشانی خود زمان داشته باشد تا وارد افسانه‌های Evenki شود.

در هرالدریک

این بر روی سکه های طلای روسیه که از زمان دوک بزرگ مسکو جان سوم شروع می شود و به سلطنت تزار الکسی میخائیلوویچ رومانوف ختم می شود به تصویر کشیده شده است (از دمیتری اول کاذب شروع شده و بر روی سکه های نقره نیز ضرب شده است). از سال 1562، اسب شاخدار به همراه سنت جورج بر روی سینه یک عقاب دو سر به تصویر کشیده شده است، بنابراین در این دوره معنایی آنها معادل بود. نماد تکشاخ در مهرهای دولتی دو طرفه تزار ایوان وحشتناک: بزرگ (از 1562) و کوچک (از 1571) و همچنین مهرهای دولتی بزرگ تزارها بوریس گودونوف، دیمیتری دروغین، میخائیل فدوروویچ، الکسی میخائیلوویچ وجود دارد. ، روی مهر کاخ بزرگ در زمان سلطنت میخائیل فدوروویچ. مهر با تکشاخ برای مهر و موم کردن نامه های ایوان مخوف که ماهیت شخصی داشتند، به عنوان مثال، مکاتبات با صومعه کیریلو-بلوزرسکی استفاده شد. تاتیشچف مورخ معتقد بود که اسب شاخدار روی نشان شخصی ایوان مخوف قرار دارد. اسب شاخدار همچنین در پشت تاج و تخت تزار ایوان مخوف، بر روی تبرهای تشریفاتی، زین ها، قاب پنجره های کاخ ها، روی نشان های خانواده های اشراف روسی باتاشف ها، به تصویر کشیده شده است. بونش بروویچ، ویرجین ، کودریاوتسف ، منصوروف ، اوستافیف ، رومانوفسکی، Strekalovs، Turgenevs، Shuvalovs، به عنوان نگهدارنده سپر در نشان های بولتین ها، ارمولوف ها، کوزلوفسکی ها، سالتیکوف ها، لوریس-ملیکوف ها گنجانده شده است.

علاوه بر این، روی نشان های شهرهای: لیسوا (روسیه)، سن لو (فرانسه)، لیسنیتز (جمهوری چک)، ویشتینتس و مرکین (لیتوانی)، راموس (سوئیس)، اگر (مجارستان)، Schwäbisch Gmünd و Gingen am Brenz (آلمان) که در نشان استان نیوفاندلند کانادا به تصویر کشیده شده است.

یک جفت تک شاخ نگهدارنده سپر در نشان اسکاتلند، هر یک در نشان های دولتی بریتانیا و کانادا هستند.

تکشاخ حیوانی افسانه ای در بسیاری از سنت ها وجود دارد. تصاویر مختلفی از آن شناخته شده است: بز - در شرق، بعدها در غرب - آهو یا اسب. او همیشه با یک شاخ در پیشانی خود، اغلب مارپیچ به تصویر کشیده می شد. تک‌شاخ یک موجود واحد و کاملاً مشخص نیست، بلکه موجودی افسانه‌ای با تنوع‌های فراوان است: به عنوان مثال، اسب‌های تک شاخ، الاغ، ماهی، اژدها، خرچنگ و غیره وجود دارد. به طور دقیق، ما با مضمون یک شاخ سر و کار داریم...» (سی جی یونگ، «روانشناسی و کیمیاگری»)

در دنیای باستان، او را از هند می‌دانستند، جایی که او را سرخ‌سر، با شاخ سفید یا سیاه نشان می‌دادند. سپس در بابل، چین، تبت، یونان ظاهر شد. در غرب، اوج شهرت او در قرون وسطی اتفاق افتاد. اسب شاخدار نشان دهنده قدرت است، نیرویی که با نیروهای تاریکی مخالفت می کند و تعادل را در جهان حفظ می کند. این نماد پرتو خورشید، خلوص، چرخش به سوی وحدت، به سمت مرکز است. مارپیچ یادآور چیزی است که در طول زمان بدون تغییر باقی می ماند. علاوه بر این، اسب شاخدار نماد دگرگونی، آزادی و دانش است، راه را به کسانی که در جستجوی حقیقت هستند نشان می دهد.

بسیاری از سنت ها از اسب شاخدار به عنوان حیوانی افسانه ای صحبت می کنند که بالاترین قدرت وجود را نشان می دهد. او ملبس به راز است و مظهر وحدت اولیه، آغاز و هدف نهاییوجود انسان، وحدت اضداد و توانایی غلبه بر تضادهای داخلی، عشق و شفقت جهانی.

در بابلاو به عنوان بالدار نشان داده شد. این طلسم استوانه‌ای که قدمت آن به حدود 1800 سال قبل از میلاد می‌رسد، دارای دو تکشاخ بر روی سطوح مقابل خود است که نمادی از دو طرف درخت زندگی است. در سنت سومری-سامی، اسب شاخدار یک نماد قمری، یکی از ویژگی های الهه های باکره است.

در چین باستانتک شاخ (qilin) ​​به عنوان ترکیبی از دو مفهوم تفسیر می شود: "چی" نشان دهنده جنبه مرد، یانگ، نیروی محرکه، انرژی خلقت است. "لین" اصل زنانه، یین است. بنابراین، قیلین نشان‌دهنده انگیزه خلاق و گسترش بی‌پایان آن، و همچنین وحدت متضادهای زن و مرد است. تک شاخ فقط در موارد استثنایی به مردم نشان داده می شود. او را پیام آور خوشبختی می دانند، ظاهر او نمادی از به قدرت رسیدن یک حاکم خوب یا تولد یک حکیم واقعی است. ظهور قیلین نشانه تولد و مرگ کنفوسیوس بود.

Qilin با برخی از لحظات تاریخی سنت چینی مرتبط است. بنابراین، یک روز، 5 هزار سال پیش، امپراتور فوسی در ساحل نزدیک دهانه رودخانه زرد نشسته بود. ناگهان قیلین ظاهر شد و آب های کثیفرودخانه ها روشن شدند و رنگ سبز شفافی به دست آوردند. کیلین در مقابل امپراتور ایستاد و با سم سه ضربه به صخره زد و با صدایی که مانند ناقوس معبد به صدا درآمد با او صحبت کرد. هنگامی که قیلین برگشت تا برود، امپراتور دید که پشت او پوشیده شده است نشانه های جادوییکه سعی کرد آن را کپی کند. اینگونه بود که اولین زبان نوشتاری چین پدیدار شد.

در تبتاسب شاخدار "se-ru" نامیده می شود، این عمدتا یک غزال یا آهو است که در قله های کوه زندگی می کند. یونیکورن پلی است بین بهشت ​​و زمین، بین دنیای اصول نور و جهان ماده تاریک و متراکم، آشکار و تجلی نشده. اسب شاخدار نمادی از هوشیاری بیدار، یکپارچگی و آرامش درونی است، روشن می کند، در تاریکی می درخشد و مانند ستاره صبح راه را نشان می دهد و مردم را در جستجوی خرد الهام می بخشد. پدینت‌های صومعه‌های هیمالیا همواره دو تکشاخ را نشان می‌دهند که چرخ دارما را می‌چرخانند.

در هندوستاناسب شاخدار نشان دهنده قدرت ثروت معنوی است. او هم ویرانگر است و هم خالق. نماد اسب شاخدار در آتاروا ودا و در مهابهاراتا در افسانه سیل یافت می شود که طی آن مانو کشتی را به شاخ ماهی تکشاخ غول پیکر می بندد.

در فارساسب شاخدار اصل لقاح، قدرت و توانایی پاکسازی را نشان می دهد. در یک نسخه خطی فارسی قرن پانزدهم. گفته می شود: شاخ آن طلایی می شود که به کمک آن همه فسادها و زشتی ها از بین می رود و از بین می رود.

در سنت عبریافسانه می گوید که وقتی یهوه از آدم خواست نام همه حیوانات را ببرد، اسب شاخدار اولین کسی بود که آن را دریافت کرد و به این ترتیب او به بالاترین درجه ارتقا یافت. وقتی آدم و حوا از بهشت ​​رانده شدند، خدا به اسب شاخدار یک انتخاب داد: در عدن بماند یا با مردم برود. اسب شاخدار دومی را انتخاب کرد و برای همیشه از رحمت مردم برخوردار شد.

در یونانی رومیدر سنت ها، اسب شاخدار ویژگی همه الهه های باکره و قمری است، به عنوان مثال، آرتمیس (دیانا).

در مسیحیتشاخ اسب شاخ نماد وحدت الهی، قدرت معنوی و اشراف است، در ارتباط با این اسب شاخ به تصویر مسیح تبدیل می شود. قد کوچک اسب شاخدار با تحقیر مسیح در هنگام تولد همراه است. رنگ سفید آن نماد پاکی است، چیزی که باید با پیروی از راه های فرزندان خدا به دست آورد.

در نمادهای شوالیه ایاسب شاخدار با خلوص احساسات مرتبط است. اسب شاخدار با همراهی باکره مظهر عفت و پاکی است. اغلب نشان دهنده عشق وفادار یک شوالیه به یک خانم است. اسب شاخدار همچنین نشان دهنده کنار گذاشتن عشق فیزیکی برای عشق خالص تر و قوی تر است. این چیزی شبیه یک طلسم خلوص است، یک تصفیه معجزه آسا از زندگی بدن و انرژی جنسی، که به شوالیه قدرت و شجاعت می دهد.

کیمیاگریتک شاخ نمایانگر مرحله تطهیر است، کار سفید نشان دهنده دگرگونی و تکامل معنوی است. شاخ او نمادی از امکان نفوذ روح در ماده است.

همراه با زوال ایمان، معنای عمیق نماد اسب شاخدار به تدریج از بین می رود. اما حیوان اسطوره ای که در شمایل نگاری و متون مقدس جاودانه شده است، همه جا حضور دارد و آماده است پیام خود را برای کسانی که قادر به شنیدن آن هستند آشکار کند.


قدیس برخاست و تکه ها را انداخت
دعاهای شکسته شده با تفکر:
یکی که از افسانه فرار کرده بود به سمتش رفت
حیوانی سفید رنگ با چشمانی مانند خس
دزدیده شده و پر از مالیخولیا.

در تعادل آرام پاها
سفیدی عاج می درخشید
و درخشش سفید که می لغزد، از میان پشم جاری شد،
و بر پیشانی وحش، مانند روی سکو،
مثل یک برج در داخل می درخشید مهتاب، بوق
و با هر قدمی بلند می شد.

دهان با کرک های صورتی مایل به خاکستری
به آرامی با رنگ سفید برجسته شده است
دندان هایی که بیشتر و تیزتر می شدند،
و سوراخ های بینی با حرص گرما را جذب کردند،
اما چیزها توجه من را جلب نکرد:
او تصاویر را به اطراف پرتاب کرد،
بستن کل چرخه افسانه های آبی.

راینر ماریا ریلکه

در همه زمان ها، مردم به وجود حیوانات غیر معمول اعتقاد داشتند. اجداد ما اغلب چنین موجوداتی را نه تنها با ظاهر غیر معمول، بلکه با توانایی های ماوراء طبیعی نیز وقف می کردند. در میان حیوانات افسانه ای محبوب، اسب شاخدار برازنده و خوش تیپ است.

تک شاخ کیست؟

در اسطوره ها او یکی از اسرارآمیزترین شخصیت هاست. تک شاخ است موجودی اسطوره ای، نماد عفاف است. از نظر ظاهری، بسیار دشوار است که او را با کسی اشتباه بگیرید، زیرا ویژگی بارز او بیرون آمدن شاخ از پیشانی او است. از همه جهات دیگر، او شبیه یک اسب زیبا و برازنده است. غیر معمول ترین نمایندگان یک موجود پرنده افسانه ای و یک تکشاخ سیاه است.

تک شاخ ها موجوداتی بسیار قدرتمند در نظر گرفته می شوند که می توانند به راحتی از شکارچیان فرار کنند. سرعت آنها شگفت انگیز است زیرا آنها سریعتر از اسب های معمولی هستند. علاوه بر این، آنها می توانند با قدرت باورنکردنی مبارزه کنند و تقریباً همیشه پیروز از نبردها بیرون بیایند. تک‌شاخ‌ها مجبورند برای زنده ماندن بجنگند، زیرا شاخ‌های بی‌ارزش آنها همیشه توسط بسیاری از کسانی که می‌خواهند در جادو مهارت پیدا کنند شکار می‌شوند. مشخص است که شاخ این موجودات غیرمعمول می تواند حتی در موارد مسمومیت نیز نجات یابد. آنها اغلب به صورت پودر استفاده می شوند.

تک شاخ - او در کتاب مقدس کیست؟

حتی در صفحات کتاب مقدس نیز می توانید متوجه این موجود شوید. با این حال، اسب شاخدار در کتاب مقدس و موجود افسانه ای هیچ وجه اشتراکی ندارند. بنابراین، ادبیات معنوی می گوید که این یک گاومیش، گاومیش کوهان دار یا auroch از تواریخ باستان روسیه است، یک گاو نر وحشی که قرن ها پیش منقرض شد، که می توان آن را جد گاوهای نر اهلی دانست. ترجمه های عبری حتی این موجود را کرگدن می نامند. اما هر حیوانی که واقعاً باشد، آشکار است که ما در موردنه در مورد یک افسانه، بلکه در مورد یک حیوان واقعی که زمانی روی زمین زندگی می کرد.

تک شاخ در اساطیر

افسانه های دیرینه در مورد اسب شاخدار در مورد موجودی با شاخ بر پیشانی خود حکایت می کند که همدم الهه های پاکدامن بوده است. موجودات افسانه ای برازنده تک شاخ بسیار آزادی خواه بودند، اما زمانی که دختران باکره را ملاقات کردند، تسلیم شدند و بلافاصله جلوی پای آنها دراز کشیدند. گرفتن حیوان زبردست کار آسانی نیست و فقط با کمک یک افسار طلایی می توانید آن را نگه دارید. شاخ یک موجود جادویی اغلب دارای خواص معجزه آسایی بود.


آیا تک شاخ ها وجود دارند؟

پاسخ صریح به این سوال که آیا تک شاخ ها در زمان ما وجود دارند و آیا اصلاً زندگی می کردند دشوار است. با این حال، برخی از محققان استدلال می کنند که چنین موجوداتی در واقع در زمین زندگی می کردند. حداقل این عقیده وجود دارد که تک شاخ ها در کره زندگی می کردند و حتی حاکمان کشور آنها را سوار می کردند. دانشمندان محلی شواهدی ارائه کردند که تمام جهان را شوکه کرد، زیرا قبلاً همه مطمئن بودند که اسب شاخدار فقط یک شخصیت افسانه ای خیالی است.

یک تک شاخ چگونه به نظر می رسد؟

اغلب اسب شاخدار زندگی واقعیموجودی است با بدن اسب و شاخ بزرگی بر سرش که بین چشمانش می روید. این شاخ می تواند بلند و مستقیم باشد و گاهی به صورت مارپیچی پیچ خورده باشد. افرادی هستند که شبیه اسب نیستند، بلکه شبیه بزهایی هستند که ریش دارند. گاهی اوقات چنین موجوداتی با بالهای بزرگ مانند پگاسوس افسانه ای به تصویر کشیده می شوند. یکی دیگه ویژگی متمایز کنندهاسب شاخدار - یال بلند ضخیم.

ایرانیان باستان معتقد بودند که اسب شاخدار شبیه یک جانور بزرگ سه پا با نه دهان است که در وسط اقیانوس ایستاده است. ظاهراً این موجود محافظت می کند آب دریااز آلاینده های مختلف یهودیان مطمئن بودند که اسب شاخدار به اندازه کوهی است که در دامنه آن یک گله کامل گوسفند جای می گیرد. اسب تکشاخ اسلاوی یک اسب بزرگ به رنگ عسلی با یک شاخ بزرگ به نام ایندریک است.

چه نوع تک شاخ وجود دارد؟

این نوع تک شاخ ها وجود دارد:

  1. اسب شاخ اروپایی- موجودات خاکستری سنگین و دست و پا چلفتی با یک شاخ کوچک - 15-20 سانتی متر. بسیار قوی، اما بسیار کند.
  2. بریتانیایی- بزرگترین در بین همه گونه ها. این موجود دارای بدن قدرتمند یک اسب سفید است. شاخ نماینده انگلیس سفید با نقره است.
  3. هندی– دم این موجود شبیه شیر است که در انتهای آن یک منگوله نازک قرار دارد. شاخ آن بلند و باریک است و رنگ نقره ای یا طلایی دارد.
  4. غرب- اسب های آزاد و سرکش. آنها هرگز به کسی نزدیک نمی شوند و اگر احساس خطر کنند می توانند با شاخ حمله کنند. این موجودات بسیار مقاوم هستند و می توانند مسافت زیادی را در هوای گرم طی کنند.
  5. رنگین کمان- گونه ای بسیار زیبا و کمیاب. در مقایسه با اندازه بدنشان، پاهای بلندی دارند. رنگ سفید یا خاکستری دارند. کمتر دیده می شود که یک تک شاخ سیاه را ببینیم. خز چنین موجوداتی خیلی ضخیم نیست به این دلیل که آنها دوست دارند در آب و هوای گرم زندگی کنند.
  6. مشکی- افراد این گونه در میان سایر نمایندگان یافت می شوند. در میان آنها تک شاخ های بالدار وجود دارد.
  7. بالدار- اغلب آنها را تلاقی بین اسب شاخدار و هیپوگریف می نامند. با این حال، محققانی وجود دارند که مطمئن هستند که این یک گونه کاملاً مستقل از حیوانات است.
  8. تکشاخ - شیاطین- خطرناک ترین از همه گونه های موجود. بودن در کنار مردم و موجودات غیر جادویی برای آنها دشوار است. به همین دلیل در جنگل های صعب العبور به صورت انفرادی زندگی می کنند. اعتقاد بر این است که خون اسب شاخدار بسیار سمی است و بنابراین آنها هرگز شکار نمی شوند.
  9. آینه- یکی از زیباترین ها خز این موجود به قدری محکم به بدن می‌چسبد که می‌تواند یک لایه پیوسته ایجاد کند و هر موی آن شبیه آینه می‌شود. مانند یک آینه، می تواند نور و شاخ آینه زیبای یک حیوان را منعکس کند.

تک شاخ ها کجا زندگی می کردند؟

در میان ما کسانی هستند که علاقه مند به محل زندگی تک شاخ ها هستند. بسته به گونه، این یا سایر زیستگاه های موجودات افسانه ای نامیده می شود:

  1. کوچکترین تک شاخ ها در جنگل های متراکم و دورافتاده در عرض جغرافیایی متوسط ​​زندگی می کنند.
  2. نقره ای - من در متراکم ترین جنگل ها زندگی می کنم و سعی می کنم هرگز چشم مردم را جلب نکنم.
  3. تیره (سیاه) از مرموزترین ها هستند. هیچ کس از زیستگاه آنها اطلاعی ندارد.
  4. هندی ها در جنگل های هند زندگی می کنند.
  5. بریتانیایی ها در جنگل های بریتانیا زندگی می کنند.
  6. Unicorn-Demon ها به صورت انفرادی در جنگل های تاریک، مرطوب و لزوما غیر قابل نفوذ زندگی می کنند.

تک شاخ ها چه می خورند؟

اینکه یک موجود تخیلی باشد یا واقعی، چندان مهم نیست. یک اسب شاخدار افسانه ای تنها در صورتی می تواند زیبا و قوی شود که رژیم غذایی متعادل و کاملی داشته باشد که شامل مجموعه ای روزانه از خوراک و مکمل هایی است که نیاز حیوان به مواد مغذی و مواد فعال بیولوژیکی را برآورده می کند. درست مانند تغذیه ناکافی، تغذیه اضافی برای او مضر خواهد بود. موجودات برازنده علاقه زیادی به خوردن گل آذین گل رز و دیگر هدایای جنگلی دارند.

افسانه تکشاخ

بیش از یک افسانه زیبا در مورد اسب شاخدار وجود دارد. در آلمان این باور وجود دارد که حیوانات Eingorn زمانی در زمین های خود زندگی می کردند. آنها ظاهراً در رشته کوه زندگی می کردند. غار Einhorhole تا به امروز باقی مانده است. افسانه می گوید زمانی در آن غار جادوگری زندگی می کرد که مردم اغلب برای کمک به او مراجعه می کردند. با این حال، روحانی محلی این کار را خیلی دوست نداشت و تصمیم گرفت او را جادوگر خطاب کند و خواستار سوزاندن او شود.

وقتی با نگهبانان به غار رسید، زنی خمیده را دید. همه یکصدا به انتظار یک پیروزی آسان خندیدند. اما ناگهان یک حیوان تک شاخ در مقابل آنها ظاهر شد. اسب شاخدار به زن تعظیم کرد، او به پشت او رفت و بلافاصله ناپدید شد. سربازان سعی کردند به جادوگر برسند، اما اسب شاخدار ظاهر شد و سپس دوباره ناپدید شد. در لحظه ای راهب توانست از او سبقت بگیرد، اما در همان لحظه زمین در زیر او باز شد و او در چاله ای افتاد.

کتاب در مورد تک شاخ

به لطف علاقه به این موجودات افسانه ای غیر معمول، کتاب های آموزشی در مورد تک شاخ ظاهر شد:

  1. «در جستجوی تک شاخ» اثر اسلاوا گالان خوان. نویسنده مشهور اسپانیایی از خوانندگان دعوت می کند تا در قرون وسطی غوطه ور شوند و با هم یک اسب شاخدار جادویی پیدا کنند و سعی کنند از شاخ آن معجون شفابخشی تهیه کنند.
  2. "دره تک شاخ ها" نوشته رزی بنکس. داستان جالبدر مورد ماجراهای سه دوست دختر جدا نشدنی که خود را در پادشاهی مخفی می یابند.
  3. "استاد شکار اسب شاخدار" آنا مالیشوا. داستانی جذاب درباره موجودی افسانه ای از ملیله باستانی که می تواند برای هر کسی که آن را شکار می کند یک تهدید واقعی باشد.
  4. "یونیکورن های لعنتی" رابرت شکلی. نویسنده افسانه ای در مورد موجودی تک شاخ با قدرت های جادویی خارق العاده می گوید.

فیلمی در مورد تک شاخ

قدرت تک شاخ نیز در فیلم ها به طور واقع گرایانه توصیف می شود. در میان محبوب ترین فیلم ها در مورد یک موجود افسانه ای:

  1. "سفر تکشاخ". خواهرها وقتی صدای مادرشان را می شنوند تصمیم می گیرند با پدرشان به یک سفر فوق العاده بروند. ماجراهای زیادی در انتظار آنهاست. قهرمانان فیلم می توانند با آدمک ها و الف ها دوست شوند و همچنین خود را در جزیره ای افسانه ای بیابند.
  2. "آخرین تک شاخ". این فیلم درباره سرزمینی جادویی است که در آن یک اسب شاخدار زندگی می کرد. این موجود زیبا رازهای جادو را می دانست. یک روز حیوان متوجه می شود که تمام بستگانش مرده اند و ممکن است او آخرین اسب شاخدار باشد.
  3. "خودکشی های باکره". این فیلم درباره خانواده ای است که در آن 5 دختر نوجوان در حال بزرگ شدن هستند. پس از خودکشی یکی از آنها، بقیه توسط ساکنان محلی تحت نظر قرار می گیرند.