صفحه اصلی / برخاستن / زندگی چهار روزه لازاروس دیمیتری فیلین

زندگی چهار روزه لازاروس دیمیتری فیلین

هر کس که زندگی می کند و به من ایمان دارد هرگز نخواهد مرد.
در 11، 27

ایلعازار یک یهودی و یک فریسی، پسر شمعون فریسی (متی 26:6)، اصالتاً اهل بیت عنیا بود. خداوند در طول زندگی زمینی خود اغلب از خانه ایلعازار بازدید می کرد که او را با خواهرانش دوست داشت و دوست خود نامید (یوحنا 11: 3، 5، 11). ایلعازار درگذشت، اما خداوند او را زنده کرد و در روز چهارم پس از مرگ او آمد. کاهنان اعظم یهود با شنیدن در مورد رستاخیز ایلعازر، درباره عیسی مسیح صحبت کردند: چه باید بکنیم این مرد معجزات زیادی انجام می دهد. اگر او را اینگونه رها کنیم، همه به او ایمان خواهند آورد و رومیان خواهند آمد و هم جای ما و هم مردم ما را تصاحب خواهند کرد.(یوحنا 11:47-48).

اسقف قیافا توصیه های سنهدرین را ارائه کرد که به عنوان یک پیشگویی در مورد قدرت نجات دهنده مرگ بر روی صلیب عیسی مسیح عمل کرد: شما چیزی نمی دانید و فکر نمی کنید که برای ما بهتر است که یک نفر برای مردم بمیرد تا اینکه همه ملت هلاک شوند.(یوحنا 11:49-50). از آن روز به بعد، آنها تصمیم گرفتند بدون شکست عیسی مسیح را بکشند و دستور دادند که او را هر کجا که او را دیدند ببرند (یوحنا 11:53). رستاخیز ایلعازر کاتبان و کاهنان اعظم را چنان تلخ کرد که تصمیم گرفتند نه تنها رستاخیز، بلکه زنده شده را نیز بکشند (یوحنا 12:10). ایلعازار به جزیره قبرس بازنشسته شد، جایی که بعداً توسط حواریون به عنوان اسقف منصوب شد. بانوی ما به او اموفوریون ساخته شده با دستان او داد. لازاروس پس از رستاخیز 30 سال زندگی کرد و به شدت پرهیز کرد. او برای دومین بار در قبرس رحلت کرد. در قرن نهم، امپراتور بیزانس، لئو فیلسوف، بقایای لازاروس عادل را از قبرس به قسطنطنیه منتقل کرد.

کشیش G.S. دبولسکی،
"روزهای عبادت کلیسای ارتدکس" جلد 2

Troparion از تعطیلات

با اطمینان از رستاخیز عمومی قبل از اشتیاق خود، ای مسیح خدای ما، ایلعازار را از مردگان برخیزانید. به همین ترتیب، ما نیز مانند جوانان پیروز که نشانه های پیروزی دارند، به سوی تو ای فاتح مرگ فریاد می زنیم: حسنا در بالاترین، خوشا به حال کسی که به نام خداوند می آید.

«پیش از رنج خود، که می‌خواستی همه را در مورد رستاخیز عمومی متقاعد کنی، ای مسیح خدای ما، ایلعازار را از مردگان زنده کردی. پس ما چون بچه‌ها پرچم پیروزی را در دست گرفته‌ایم به سوی تو ای فاتح مرگ فریاد می‌زنیم: حسنا در بالاترین، خوشا به حال کسی که به نام خداوند می‌آید.» ( حسنا در بالاترین- نجات از بهشت.)

انجیل یوحنا

یک لازاروس از بیت عنیا، از دهکده ای که مریم و مارتا، خواهرش، در آن زندگی می کردند، بیمار بود. مریم که ایلعازر برادرش مریض بود، خداوند را با مر مسح کرد و پاهای او را با موهای خود مسح کرد. خواهران فرستادند تا به او بگویند: پروردگارا! ببین اونی که دوستش داری مریضه وقتی عیسی این را شنید، گفت: این بیماری برای مرگ نیست، بلکه برای جلال خداست تا پسر خدا به واسطه آن جلال یابد. عیسی مارتا و خواهرش و ایلعازر را دوست داشت. چون شنيد مريض است دو روز در محلي كه بود ماند.

پس از آن به شاگردان گفت: اجازه دهید دوباره به یهودیه برویم. شاگردان به او گفتند: ربّ! چند وقت است که یهودیان به دنبال سنگسار شما هستند و آیا شما دوباره به آنجا می روید؟ عیسی پاسخ داد: آیا دوازده ساعت در روز نیست؟ هر که در روز راه برود، لغزش نمی‌کند، زیرا نور دنیا را می‌بیند. اما هر که در شب راه می‌رود، لغزش می‌کند، زیرا با او نوری نیست. پس از گفتن این سخن، به آنها گفت: ایلعازر، دوست ما، به خواب رفت. اما من او را بیدار می کنم. شاگردانش گفتند: پروردگارا! اگر بخوابد بهبود می یابد. عیسی در مورد مرگ خود صحبت کرد، اما آنها فکر کردند که او از یک رویا معمولی صحبت می کند. سپس عیسی آشکارا به آنها گفت: ایلعازر مرده است. و من برای شما خوشحالم که آنجا نبودم تا ایمان بیاورید. اما بیا بریم سراغش سپس توماس که در غیر این صورت دوقلو نامیده می شد، به شاگردان گفت: بیایید و با او خواهیم مرد.

هنگامی که عیسی وارد شد، متوجه شد که او قبلاً چهار روز در قبر بوده است. بیت عنیا در نزدیکی اورشلیم بود، حدود پانزده فریم دورتر. و بسیاری از یهودیان نزد مارتا و مریم آمدند تا آنها را در اندوه برادرشان تسلی دهند. مارتا چون شنید که عیسی می آید، به استقبال او رفت. ماریا در خانه نشسته بود. سپس مارتا به عیسی گفت: خداوندا! اگر شما اینجا بودید، برادر من نمی مرد. اما الان هم می دانم که هر چه از خدا بخواهید، خداوند به شما خواهد داد. عیسی به او گفت: برادرت دوباره برخواهد خاست. مارتا به او گفت: می دانم که او در قیامت، در روز آخر، دوباره برمی خیزد. عیسی به او گفت: من قیامت و حیات هستم. هر که به من ایمان آورد، حتی اگر بمیرد، زنده خواهد ماند. و هر که زندگی کند و به من ایمان داشته باشد هرگز نخواهد مرد. آیا شما این را باور دارید؟ به او می گوید: آری پروردگارا! من ایمان دارم که تو مسیح، پسر خدا هستی که به جهان می آیی. این را گفت و رفت و مخفیانه به مریم خواهرش زنگ زد و گفت: معلم اینجاست و دارد تو را صدا می کند. او به محض شنیدن آن به سرعت برخاست و نزد او رفت. عیسی هنوز وارد دهکده نشده بود، اما در محلی بود که مارتا او را ملاقات کرد.

یهودیانی که با او در خانه بودند و او را دلداری دادند، چون دیدند مریم با عجله برخاست و رفت، به دنبال او رفتند و معتقد بودند که او به قبر رفته تا در آنجا گریه کند. مریم به جایی که عیسی بود آمد و او را دید، به پای او افتاد و به او گفت: پروردگارا! اگر شما اینجا بودید، برادرم نمی مرد. وقتی عیسی او را گریان و یهودیانی را که با او می‌آمدند دید که گریه می‌کنند، خود غمگین شد و خشمگین شد و گفت: او را کجا گذاشته‌اید؟ به او می گویند: پروردگارا! بیا و ببین عیسی اشک ریخت. سپس یهودیان گفتند: بنگر که چگونه او را دوست داشت. و بعضى از آنان گفتند: آيا كسى كه چشمان نابينا را گشود، نمى‏توانست اطمينان دهد كه اين مرد نمرده؟ عیسی، دوباره غمگین از درون، به آرامگاه می آید. غار بود و سنگی روی آن بود. عیسی می گوید: سنگ را بردارید. خواهر آن مرحوم، مارتا، به او گفت: پروردگارا! قبلاً بو می دهد؛ زیرا او چهار روز در قبر است. عیسی به او گفت: مگر به تو نگفتم که اگر ایمان بیاوری جلال خدا را خواهی دید؟ پس سنگ را از غاری که مرده در آن خوابیده بود برداشتند. عیسی چشمان خود را به آسمان بلند کرد و گفت: ای پدر! من از شما سپاسگزارم که صدای من را شنیدید. می دانستم که تو همیشه مرا می شنوی. اما من این را به خاطر مردمی که اینجا ایستاده بودند گفتم تا باور کنند که تو مرا فرستادی. پس از گفتن این سخن، با صدای بلند فریاد زد: ایلعازر! خارج شدن و مرده بیرون آمد در حالی که دست و پای خود را با پارچه های دفن بسته بود و صورتش را با روسری بسته بود. عیسی به آنها گفت: گره او را باز کنید، بگذارید برود.

سپس بسیاری از یهودیانی که نزد مریم آمدند و آنچه عیسی انجام داده بود دیدند به او ایمان آوردند. و برخی از آنها نزد فریسیان رفتند و آنچه عیسی کرده بود به آنها گفتند. سپس رؤسای کاهنان و فریسیان مجلسی تشکیل دادند و گفتند: «چه کنیم؟» این مرد معجزات زیادی انجام می دهد. اگر او را اینگونه رها کنیم، همه به او ایمان خواهند آورد و رومیان خواهند آمد و هم جای ما و هم مردم ما را تصاحب خواهند کرد. یکی از آنها، قیافا، که کاهن اعظم آن سال بود، به آنها گفت: شما چیزی نمی دانید و فکر نمی کنید که برای ما بهتر است که یک نفر برای مردم بمیرد تا اینکه همه مردم هلاک شوند. . او این را به تنهایی نگفت، بلکه به عنوان کاهن اعظم آن سال، پیش بینی کرد که عیسی برای مردم خواهد مرد، و نه تنها برای مردم، بلکه برای جمع کردن فرزندان پراکنده خدا.

از آن روز به بعد تصمیم گرفتند او را بکشند. بنابراین، عیسی دیگر آشکارا در میان یهودیان راه نمی‌رفت، بلکه از آنجا به سرزمینی نزدیک صحرا، به شهری به نام افرایم رفت و با شاگردانش در آنجا ماند. عید فصح یهودیان نزدیک بود و بسیاری از سراسر کشور قبل از عید فصح به اورشلیم آمدند تا خود را پاک کنند. سپس به دنبال عیسی گشتند و در معبد ایستاده به یکدیگر گفتند: نظر شما چیست؟ آیا او به جشنواره نخواهد آمد؟ کاهنان اعظم و فریسیان دستور دادند که اگر کسی می‌دانست او کجاست، آن را اعلام کنند تا او را بگیرند.

08.05.2015

طبق انجیل، سنت لازاروس برادر مریم و مارتا بود. زندگی او با ناجی مرتبط بود، زیرا مسیح او را در روز چهارم پس از مرگ زنده کرد. در کلیسای کاتولیکروز سنت لازاروس 17 دسامبر در نظر گرفته می شود و او همچنین اولین اسقفی است که در مارسی خدمت می کرد.

انجیل در مورد ایلعازر فقط به نام یوحنا صحبت می کند و همه وقایعی که با او مرتبط است با رستاخیز مرتبط است. وقتی مسیح به سمت ایلعازار رفت - به سمت قبری که در آن دفن شد، بسیار شروع به گریه کرد و کسانی که در نزدیکی ایستاده بودند که این را دیدند شروع کردند به گفتن اینکه عیسی ایلعازر را بسیار دوست دارد. پس از اینکه مسیح خود را در نزدیکی غار یافت، سنگ از آن دور شد و ناجی شروع به دعا کرد. چند دقیقه گذشت و دست مردی از غار ظاهر شد و بعد معلوم شد که تمام آن مرد لازاروس است. او را در قنداق بستند، مسیح خواست تا او را باز کنند.

مکان دقیق دفن لازاروس مشخص نیست

طبق سنت کاتولیک که در افسانه منعکس شده است، لازاروس به همراه خواهرش و مریم مجدلیه تصمیم گرفتند به مارسی بروند و در آنجا شروع به موعظه تعالیم مسیح کردند. در مارسی عمدتاً مشرکانی بودند که بلافاصله معلم جدید را نپذیرفتند. پس از مدتی لازاروس توانست اسقف مارسی شود.

بقایای لازاروس به شهر کیتی که اکنون لارناکا نامیده می شود، در یک تکیه مرمر مخصوص آورده شد. کتیبه کوچکی روی سرطان وجود داشت که نشان می دهد لازاروس دوست ناجی بوده است.

چند سال بعد، امپراتور لئو حکیم دستور داد بقایای قدیس را به قسطنطنیه منتقل کنند و در معبد کوچکی به همین نام قرار دهند. در قرن دهم میلادی کلیسایی به نام او در شهر لارناکا در نزدیکی مقبره لازاروس ساخته شد. جالب ترین چیز این است که در قرن بیستم، دانشمندان به طور تصادفی یک خرچنگ کوچک را کشف کردند که حاوی بقایای انسان بود. به نظر آنها اینها بقایای سنت لازاروس بود. به احتمال زیاد، تمام آثار مقدس به قسطنطنیه برده نشد. دانشمندان همچنان در مورد محل دفن سنت لازاروس اختلاف نظر دارند، زیرا زمانی شایعاتی مبنی بر دفن او در بیتانی، جایی که قبر او قرار دارد، وجود داشت. این مکان اکنون مسلمان محسوب می شود و برای دیدن قبر باید پول پرداخت کنید. مسجد کوچکی در کنار قبر وجود دارد. شهر بتانی در زمان حکومت بیزانس، لازاریون نامیده می شد، پس از تسخیر آن توسط مسلمانان، نام شهر به نام الازاریا آغاز شد که در زبان عربی به معنای "شهر لازاروس" است.

چندین حقایق از رستاخیز و سنت بزرگداشت ایلعازر

نام لازاروس از شکل کوتاه شده نام دیگری - الیزار گرفته شده است. اگر در مورد ترجمه این نام صحبت کنیم، به معنای "خدا به من کمک کرد". یک مرتبه کوچک اما بسیار مورد احترام از شوالیه ها به افتخار او نامگذاری شد که به نام مقدس لازاروس نامیده می شود.

طبق آمار، در در حال حاضردر این راسته بیش از شش هزار نفر در قاره های مختلف زندگی می کنند. این دستور رهبانی تلقی می شود، اما به افراد نظامی اشاره دارد که در خصومت ها شرکت می کنند. همه چیز با صلیبیونی آغاز شد که در قرن یازدهم در سرزمین های فلسطین جنگیدند. امروزه نمایندگان این نظم فقط به کارهای خیریه مشغول هستند.

در قبرس، در شهر لارناکا، جایی که کلیسای سنت لازاروس واقع شده است، در یک دخمه کوچک زیرزمینی مقبره ای وجود دارد، و یک موزه در آن وجود دارد. این موزه از نمایشگاه‌های منحصربه‌فردی که از کسی خریداری یا سفارش داده نشده است، جمع‌آوری شده است. هر چیزی که در آنجا وجود دارد توسط کلیسای معبد که قرن ها از آن بازدید می کردند آورده و اهدا شده است. زمان زیادی گذشت و موزه شلوغ شد، فضای کافی نداشت و ساختمان جدیدی ساخته شد که به موزه ای جدید و توسعه یافته تبدیل شد.

منتقدان هنری در مورد لازار متفاوت صحبت کردند

در قرن گذشته، ون گوگ تصمیم گرفت در مورد تفسیری غیرعادی از طرح ارائه شده در عهد جدید صحبت کند. این کار بسیار متفاوت از نمایش متعارف بود، زیرا ناجی، که معجزه را با زنده کردن لازاروس انجام داد، به عنوان خورشید نشان داده شد و در مکان اصلی خود قدیس با خواهرانش مریم و مارتا بود. در روسیه مدرنلازاروس نماد مردی است که از بیماری و فقر رنج می برد، اگرچه پس از مرگ او در زندگی بعدی خود در بهشت ​​پاداش دریافت کرد.

در کوبا، همه نمی توانند برای صدقه گدایی کنند، فقط کسانی که خود را وقف مقدس کرده اند می توانند این کار را انجام دهند. لازاروس در این جزیره مهم ترین حامی جمعیت است و نه تنها نمایندگان مسیحیت سعی در جشن گرفتن این تعطیلات دارند، بلکه حامیان سانتری نیز که لازاروس را خدایی و پروردگار بیماری ها می دانند.





چگونه کاتولیک ها روز سنت دومینیک را جشن می گیرند

سال به سال، 6 آگوست سالروز تولد سنت دومینیک است. در همین راستا، نمایندگان کلیسای کاتولیک این روز را جشن می گیرند. دومینیک کسی بود که احتمالاً مشهورترین نظم را در میان راهبان تأسیس کرد.


ایلعازار عادل مقدس، برادر مارتا و مریم، در روستای بیتانی، نه چندان دور از اورشلیم زندگی می کرد. خداوند عیسی مسیح در طول زندگی زمینی خود اغلب از خانه ایلعازار بازدید می کرد که او را بسیار دوست می داشت و دوستش می خواند (یوحنا 11: 3، 11) و هنگامی که ایلعازار درگذشت و قبلاً چهار روز در قبر خوابیده بود، خداوند او را از مردگان زنده کرد (یوحنا 11: 3، 11) (رستاخیز ایلعازار توسط کلیسا در روز شنبه هفته ششم روزه بزرگداشت می شود - شنبه ایلعازار). بسیاری از یهودیان با شنیدن این موضوع به بیت عنیا آمدند و با اطمینان از واقعیت این بزرگترین معجزه، پیروان مسیح شدند. برای این کار، کاهنان اعظم می خواستند ایلعازر را بکشند. ایلعازار عادل بار دیگر در انجیل مقدس ذکر شده است: هنگامی که 6 روز قبل از عید پاک خداوند دوباره به بیت عنیا آمد، ایلعازار زنده شده در آنجا بود (یوحنا 12:1-2، یوحنا 12:9-11). پس از رستاخیز، لازاروس مقدس 30 سال دیگر زندگی کرد، در جزیره قبرس اسقف شد و در آنجا مسیحیت را گسترش داد و در آنجا با آرامش آرام گرفت.

بقایای مقدس اسقف لازاروس در کیتیا پیدا شد. آنها در یک صندوق مرمرین دراز کشیدند که روی آن نوشته شده بود: "ایلعازار روز چهارم، دوست مسیح." امپراتور بیزانس لئو حکیم (886–911) در سال 898 دستور داد که بقایای لازاروس به قسطنطنیه منتقل شود و در معبدی به نام لازاروس عادل قرار گیرد.

زندگی کامل سنت لازاروس چهار روزه، دوست خدا

او از بتانی نزدیک اورشلیم، برادر مریم و مرتا بود. در طول زندگی خود، خداوند آنها را دوست داشت و اغلب از خانه آنها در بیت عنیا دیدن می کرد و ایلعازر را دوست خود می خواند (یوحنا 11: 3، 5، 11).

پس از مرگ زودهنگام ایلعازار، با اشک ریختن بر قبر او، خداوند، به عنوان قادر مطلق، او را از مردگان زنده کرد، در حالی که ایلعازار قبلاً چهار روز در قبر خوابیده بود و از قبل متعفن بود (یوحنا 11: 17-45). . این معجزه توسط کلیسا در ششمین شنبه روزه بزرگ (شنبه لازاروس) به یاد می‌آورد.

پس از رستاخیز، لازاروس مقدس به جزیره قبرس بازنشسته شد، زیرا کاهنان اعظم تصمیم گرفتند او را بکشند (یوحنا 12: 9-11)، جایی که او متعاقباً به عنوان اسقف منصوب شد.

طبق افسانه، لازاروس که اسقف بود، به دیدار مادر خدا مفتخر شد و از او یک عصاره ساخته شده توسط او دریافت کرد. پس از رستاخیز معجزه آسا، لازاروس مقدس 30 سال دیگر زندگی کرد و به شدت پرهیز کرد و در جزیره قبرس درگذشت.

به زائرانی که از سرزمین مقدس بازدید می کنند، دو مقبره صالحان نشان داده می شود: یکی در بیت عنیا در اورشلیم، و دیگری در شهر کیتیم در جزیره قبرس. قبل از رسیدن به شهر مقدس حدود دو و نیم مایل، زائران از بیتانی که در سمت شرقی یک دامنه کوه زیتون واقع شده است، بازدید می کنند. و کمی به سمت شمال شرقی و پایین تر، مقبره ایلعازر است که مورد احترام محمدیان نیز هست. ورودی کوچکی که در صخره بریده شده است به غاری باریک و عمیق منتهی می شود. زائران پس از پایین آمدن از 25 پله، با سکوی کوچکی روبرو می شوند که در گوشه آن میز سنگی قرار دارد و در مراسم روز شنبه لازاروس نقش تاج و تخت را دارد. این سایت مکانی است که خداوند در آن صدا زد: "ایلعازر، بیرون بیا!" پنج پله دیگر پایین - و غار دفن. در اینجا آنها معمولاً انجیل یوحنا را در مورد رستاخیز ایلعازار (یوحنا 11: 1-7، 11-45) و تروپاریا هفته نخل می خوانند. ابتدا خداوند توسط مارتا ملاقات کرد و سپس مریم هنگامی که او به مقبره رفت تا دوست خود لازاروس را بیدار کند - اینجا یک "سنگ گفتگو" بزرگ گرد است که بسیاری از آن شفا می گیرند.

و در جزیره قبرس مقبره دوم ایلعازر صالح وجود دارد. در 90 کیلومتری شهر لیماسول، در امتداد جاده ای که بین تپه ها قرار دارد، زائران به شهر لارناکا می رسند، جایی که معبدی اختصاص داده شده به لازاروس وجود دارد که در آنجا خدمت می کرد. این معبد در محل کلیسای اصلی قرن 9 تا 10 قرار دارد که بر روی مقبره لازاروس ساخته شده است. ساختمان واقعی معبد قرن هفدهم. از سنگ ساخته شده و ابعاد آن 35×17 متر است، دارای دو در (از شمال و غرب)، یک برج ناقوس سه طبقه، یک حیاط وسیع و یک موزه است. معبد چهار ستون دارد، اگر دو ستون را در محراب بشمارید، شش ستون دارد، همه چیز با سنگ مرمر پوشیده شده است. سه راهرو جانبی وجود دارد. در مرکز یک لوستر بزرگ وجود دارد: 5 طبقه شمع در پایین و سه طبقه در بالا و دو لوستر در طرفین. در سمت چپ محراب نماد معجزه آسای مادر خدا و در سمت راست محراب یک غار - مقبره ایلعازر صالح است. در پشت معبد گروه های کر در ارتفاع وجود دارد. ورودی غار در طول هفت پله زیر محراب معبد است. اندازه غار 6 در 12 متر است. بقایای لازاروس صالح در وسط قرار دارد: سر و نیمی از استخوان های او. و نیمه دوم آثار در قسطنطنیه بود، صلیبیان در سال 1291 آنها را به فرانسه بردند، به مارسی. در سمت راست شمایل است که در آن شمایل ها در سه ردیف قرار گرفته اند و در بین شمایل ها تزئیناتی در دو ردیف وجود دارد. در سرتاسر غار مقبره‌ای قرار دارد که روی آن نوشته شده است: «لازاروس دوست خداست». تکیه - مانند یک میز، مانند یک وان بزرگ، سنگ - معبد 1.3 x 0.8 x 0.7 متر - با یک برج ناقوس، یک گالری به ارتفاع 2.5-3 متر در امتداد طول معبد، مانند یک راهرو در امتداد سطح معبد قرار دارد. حیاط، درهای جانبی: شمالی و جنوبی، از غرب - ورودی بزرگ وجود دارد. و دو منبر جانبی برای وعاظ وجود دارد. این مکان همچنین توسط تمام مسیحیان ارتدوکس به عنوان یک زیارتگاه بزرگ مورد احترام است، که دلیلی بر رحمت، عشق و قدرت مطلق خداوند است. رستاخیز ایلعازر قدرت و قدرت بر مرگ را آشکار کرد.

دعاها


تروپاریون ایلعازار عادل چهار روزه
صدا 4

چقدر بزرگ است گنج و ثروتی که دزدیده نشده است / از قبرس، ایلعازر، به ما رسیده است / به مشیت خدا به فرمان پادشاه پارسا / به کسانی که شما را گرامی می دارند شفا رایگان / رهایی از مشکلات. و از هر آسیبی، / با ایمان به سوی شما فریاد می زند: / با دعای خود همه را نجات دهید، ای پدر ما ایلعازر.

تروپاریون برای رستاخیز ایلعازار عادل

با اطمینان از رستاخیز عمومی قبل از اشتیاق خود، ای مسیح خدای ما، ایلعازار را از مردگان برخیزانید. به همین ترتیب، ما نیز مانند جوانان پیروز که نشانه های پیروزی دارند، به سوی تو، ای فاتح مرگ، فریاد می زنیم که: حسنا در بالاترین، مبارک باد او که به نام خداوند می آید.

کونتاکیون ایلعازار عادل چهار روزه
صدا 8

مانند ستاره ای درخشان برخیز / از قبرس یادگارهای ارجمندت، ایلعازر، / شهر حاکم، پادشاه مسیح دوست را تقدیس و شادی می کند / و قومش را غنی می کند / به تو فیض شفا می دهد و صادقانه تو را می خواند: / شاد باش ای ایلعازر ای دوست خدا.

دعا به ایلعازر عادل مقدس

ای دوست بسیار تحسین برانگیز و بزرگ مسیح، ایلعازار عادل مقدس، ستایش بتانی و شگفتی بزرگ برای کل جهان! خوشا به حال خانه شما که خداوند ما عیسی مسیح در ایام جسم خود با محبت از آن دیدن کرد، زیرا ایمان و مهربانی روح شما و خواهران خدادوست شما مارتا و مریم را دید، زیرا او را با تمام قلب و با تمام وجود دوست داشتید. روحت، با تمام فکرت، و در نتیجه تو در نهایت محبوب بودی. شگفت انگیز است اسرار تو که توسط دوست الهی و پروردگار ما بر تو آشکار شده است، چنان که گویی اراده کرده است، قبل از صلیب و قیامت، جلال خود را به همه جهان نشان دهد و تو را پیشروترین رستاخیز خود از مردگان بیافریند. . به این خاطر، به خاطر او که پروردگار مرگ و زندگی است، بگذار در خواب مرگ بخوابی و دفن شوی، و حتی تا اعماق جهنم خواب ببینی، جایی که کسانی را دیده ای. از اعصار گذشته در تعداد بی شماری از محتویات جهنمی مرده اید و ترس های وحشتناکی را دیده اید. و آنجا که بدنت تسلیم ندامت فانی شده بود، پس از چهار روز صدای الهی دوستت را که بر سر قبرت آمد شنیدی: «لازار، بیا بیرون!» و با این صدا از قبر برخاستی و بدین ترتیب بیت عنیا را شاد کردی و اشک مرفینا و مریم را فرونشاندی و فریسیان و کاتبان را در سختی دلشان ترساندی. ای دوست مقدس مسیح، اشک های ما را، گناهی را که به خاطر خود ریخته ایم، آرام کن، جان و تن ما را زنده کن، در براندازی هوس ها و ناخالصی های وجود گناه آلود، ما را از گور یأس و ناامیدی شدید برخیز و رهایی بخش. همه از مرگ جاودانه، مانند تو، پروردگار ما، ما را از خواب مرگ برخیز. و از خدای مهربان التماس کنید که ما را در زندگی جاودانی شریک سازد، که در آن شما، از طریق زحمات کشیشی در جزیره کریتستم، اکنون در خانه های بهشت ​​لذت ببرید و نام مقدس پدر را تجلیل کنید و پسر و روح القدس، اکنون و همیشه و تا ابدال ابدات. آمین

دعا برای رستاخیز ایلعازر

خداوند عیسی مسیح، خدا، نجات دهنده ما، ورطه پایان ناپذیر رحمت، سخاوت و عشق، که مرگ و گناه را خلق نکرد، و حتی در بهشت، جد ما تعیین کرد که شریک زندگی ابدی و مقدس و سعادتمند باشد! هنگامی که با عمل شیطان، قاتل بشر از زمان های بسیار قدیم، یک نفر گناه را به جهان آورد و با گناه مرگ را به دنیا آورد، آنگاه با عشق وصف ناپذیر خود به انسان، با صلیب و رستاخیز خود تصمیم گرفتید که گناهکاران خود را از شر ورطه جهنم و مرگ ابدی و هنگامی که زمان به پایان رسید، تو در ایام جسمت، به عنوان شبان نیکو، برای جستجوی گوسفندان گمشده خود تسلیم شدی، و پیش از صلیب و اشتیاق آزاد به بیت عنیا آمدی. در یک کلمهایلعازر، دوست تو که مرد و دفن شد، از جهنم ندا داد و تو را از مردگان زنده کرد. و به این ترتیب با این معجزه بزرگ و وحشتناک، قبل از مرگ حیات بخش خود، قدرت فانی خود را به لرزه در آوردی، قیام چهار روزه ات، قریب الوقوع، مسیح حیات بخش تو، رستاخیز سه روزه از مردگان، به همه ما اطمینان دادی که شما می خواهید پادشاهی تاریک جهنم را با قدرت خود درهم بشکنید و رستاخیز عمومی همه را آشکار کنید و ایلعازار را نشان دهید زیرا احیای وجود ما یک سرنوشت نجات بخش است. به همین دلیل، بی لیاقت، اکنون با مارتا و مریم شادی می کنیم و با بیت عنیا، پیروز می شویم، اغماض بی اندازه تو اکنون جشن گرفته می شود و با اشک های تو بر ایلعازر، فرو نشاندن اشک آینده و مرگ مرگ با شادی آغاز می شود. به همه ما با جانهای پاک و دلهای بی آلایش و قلبی حلیم و خشوع عطا کن با بیتیانی، تو ای سرور حلیم را بپذیر و غرور شیطان را درهم بشکن و درهای دلهایمان را بگشا تا با ایمان مانند مریم، جهان پاکترین عشق تو را مسح خواهیم کرد، و با اهتمام به بسیاری، مانند مارتا، در خدمت تو باشیم و در شام عرفانی ات، که در آن با ما همنشین باش، پاک ترین تن و خالص ترین خون تو را بچشیم. و بر ما دعای ارزشمند مر و اشک توبه و بوی عفت و پاکی ببار، آری، ای زیبا و منور، اعلام تو را بشنویم: «اینک من بر در ایستاده ام و سخن می گویم» به صدای تو، بیایید درهای قلب خود را بگشاییم و خانه ای برای تو بسازیم و تو را خدمت کنیم و تو را با پدر مبدأت و قدوس ترین و نیکوترین و روح بخشنده ات تسبیح کنیم، اکنون و همیشه و تا ابد. آمین

در صومعه مفهوم، ایلعازار عادل چهار روزه، اسقف کیتیا، با احترام و عشق خاصی مورد احترام قرار می گیرد. تکریم این قدیس شگفت انگیز، دوست خدا، به همان آغاز احیای صومعه برمی گردد، زمانی که در 10 آوریل 1993، در روز شنبه لازاروس، در کلیسای دروازه تصویر معجزه آساناجی، اولین کلیسای صومعه که به جامعه خواهران منتقل شد، اجرا شد عبادت الهی، برای اولین بار پس از هفتاد سال ویرانی و آزار و اذیت. پس ایلعازر عادل مقدس شد حامی بهشتیصومعه رستاخیز لازاروس که در آن روز به یاد ماندنی جشن گرفته شد، رستاخیز زندگی رهبانی را در دیوارهای قدیمی‌ترین صومعه در مسکو نشان داد. راهبه های صومعه برای کمکی سرشار از فیض در کارهای بیرونی و حتی بیشتر از آن در دعای درونی، هوشیاری و توبه به ایلعازار عادل مقدس مراجعه کردند. به لطف خداوند، در سال 2004 زیارتی به قبرس انجام شد و امکان تجلیل از یادگارهای مجرد سنت لازاروس، دوست خداوند فراهم شد. مادر و خواهرانش در روحشان آرزوی پرهیزگاری داشتند تا ذره ای از بقاع مقدس آن مقدس را در صومعه خود نگه دارند. برای این منظور حتی فراخوانی تنظیم شد که به دلیل شرایط آن زمان امکان ارسال آن وجود نداشت، اما در «دفتر آسمانی» نامه همچنان «ثبت» بود و در سال 2012، 19 سال پس از اولین عبادت در صومعه، ایلعازار عادل مقدّس به دیدار صومعه باستانی که در بقایای آن است، میل کرد. در آغاز ژوئن 2012، کریل مقدس از کلیسای ارتدکس برادر قبرس بازدید کرد و اسقف اعظم کریسوستوموس دوم قبرس، به نشانه ارتباط برادرانه دو کلیسا، هدیه ای گرانبها به حضرتش تقدیم کرد. - نمادی از ایلعازار عادل چهار روزه و یک کشتی با ذره ای بزرگ از بقاع مقدس او، با این آرزوی فوری که حرم در معبدی بزرگ با دسترسی آزاد برای عبادت زائران نگهداری شود. با برکت اعلیحضرت پدرسالارصومعه کریل مفهوم برای دریافت کشتی با زیارتگاه انتخاب شد. در 11 ژوئن 2012، یک جلسه رسمی در صومعه برای هیئت کلیسای قبرس برگزار شد که کشتی را با ذره ای از یادگارهای مقدس ایلعازار عادل روز چهارم، اسقف کیتیا همراهی کرد.در شب، ما یک شب بیداری با لیتیوم به افتخار لازاروس عادل برگزار کردیم. تا ساعت 21:00 میزبانی از روحانیون مسکو (حدود 100 کشیش) در کلیسای جامع جمع شده بودند. در پایان این مراسم، روحانیون و رهبانان در صفوف صلیب به میدان مقابل دروازه‌های مقدس صومعه، به بنای یادبود سنت الکسیس، متروپولیتن مسکو رفتند. کل کلیسای جامع، میدان کلیسای جامع و میدان روبروی صومعه مملو از زائران متقی بود که برای ادای نماز و ادای احترام به عتبات عالیات آمده بودند. در سکوتی شرافتمندانه همه منتظر ماندند و در نهایت منتظر رسیدن بقاع متبرکه بودند. از آن روز مبارک، کشتی با یادگارهای سنت لازاروس چهار روزه در کلیسای جامع صومعه نگهداری می شود، جایی که قبل از آن نماز خوانده می شود و آکاتیست خوانده می شود.

ایلعازار عادل مقدس، برادر مارتا و مریم، در روستای بیتانی، نه چندان دور از اورشلیم زندگی می کرد. خداوند در طول زندگی زمینی خود بارها به خانه ایلعازر که او را بسیار دوست می داشت و دوستش می خواند، می رفت و هنگامی که ایلعازار درگذشت و قبلاً چهار روز در قبر بود، خداوند او را از مردگان زنده کرد. بسیاری از یهودیان با شنیدن این موضوع به بیت عنیا آمدند و با اطمینان از واقعیت این بزرگترین معجزه، پیروان مسیح شدند. برای این کار، کاهنان اعظم می خواستند ایلعازر را بکشند. ایلعازار عادل بار دیگر در انجیل مقدس ذکر شده است: هنگامی که 6 روز قبل از عید پاک خداوند دوباره به بیت عنیا آمد، ایلعازار زنده شده در آنجا بود (یوحنا 12:1-2، یوحنا 12:9-11).

با تشدید آزار و اذیت، ایلعازار چهار روزه مجبور شد به قبرس نقل مکان کند. طبق افسانه، رسولان مقدس در قبرس با ایلعازار ملاقات کردند و او را اسقف کردند. لازاروس عادل اسقف کیتیا شد (که قبلاً شهر لارناکا در قبرس نامیده می شد). اطلاعات زیادی در مورد ایلعازار عادل حفظ نشده است. طبق افسانه، خود بانوی تئوتوکوس با دستان خود عصاره مقدس را برای لازاروس ریخت و یک سفر دریایی به جزیره قبرس انجام داد تا شخصاً این هدیه را به اسقف جدید کیتیا منتقل کند.

لازاروس در سکوت افکار و زحمات خود در قبرس زندگی می کرد. او پس از رستاخیز هرگز لبخند نزد، زیرا راز زندگی و مرگ ناشناخته برای ساکنان روی زمین را لمس کرد. ایلعازار عادل چهار روزه حدود سی سال در جزیره قبرس زندگی کرد. نحوه مرگ قدیس مشخص نیست، اما مسیحیان او را با افتخار در یک تابوت سنگی دفن کردند و اسقف های دیگر بعداً در همان نزدیکی به خاک سپرده شدند. پس از ویرانی‌های فراوان ناشی از جنگ‌ها و زلزله‌ها، شهر به مکان دیگری نقل مکان کرد و دفن اسقف‌های باستانی که خود را زیر آوار می‌دید، به فراموشی سپرده شد.

برای مدت طولانی قبر ایلعازر ناشناخته بود. اما در محل دفن آن مرد عادل، اتفاقات شگفت انگیزی شروع شد. در سال 392 نماد قبرس در آنجا آشکار شد مادر خدا، معروف به معجزاتش. پس از ظهور نماد قبرسی مادر خدا، چشمه شفابخش در همان مکان شروع به جاری شدن کرد، یا ناپدید شد یا دوباره ظاهر شد. و بسیاری از پدیده های معجزه آسا در همان مکان وجود داشت. در پایان قرن هشتم تصمیم گرفتند معبدی در اینجا بسازند. و سپس خرابه هایی در زیر زمین کشف شد کلیسای باستانی. تابوت های باستانی حفاری شدند، کتیبه ای که روی یکی از آنها نوشته شده بود: "لازاروس روز چهارم، دوست مسیح." مکانی که معبد در آن پیدا شد لارناکا (آرامگاه لازاروس) نام داشت. امپراتور لئو حکیم که در آن زمان حکومت می کرد، تصمیم گرفت بقایای مقدس لازاروس را به قسطنطنیه منتقل کند.
برای قرن‌های متمادی، مسیحیان ارتدکس مطمئن بودند که آثار مقدس مسیح در قسطنطنیه در جریان شکست آن توسط صلیبیون گم شده است. اما در سال 1972، در جریان بازسازی معبد لازاروس در لارناکا، تخت سنگی برچیده شد که در پایه آن یک کشتی مرمری سفید با ذرات بقایایی کشف شد. روی درب کتیبه ای وجود داشت که در داخل آن بقایای مقدس ایلعازار از کیتیا قرار دارد. در حال حاضر، در معبد بازسازی شده در لارناکا، عبادتگاه در معبد در نزدیکی نماد رستاخیز ایلعازر چهار روزه نمایش داده می شود. می توانید از زیر محراب به مقبره های اسقف های اول بروید، جایی که آب مقدس از مقبره خالی لازاروس جاری می شود: این همان منبعی است که قبرسی ها را به محل دفن سنت لازاروس نشان می دهد.

بسیاری از مردم به یادگارهای چندشفای ایلعازار عادل روی می آورند، به ویژه کسانی که در حالت ناامیدی و ناامیدی شدید هستند و قدیس همیشه به همه کمک می کند و روح را تقویت می کند و ایمان را افزایش می دهد. لازاروس مقدس، همراه با خواهران مقدسش - مارتا و مریم صالح، حامی مهمان نوازی و سایر کارهای رحمت نیز هستند.

لازارف شنبه. رستاخیز ایلعازار عادل. روز جشن - در آستانه عید ورود خداوند به اورشلیم
30 اکتبر - انتقال آثار حقوق. لازاروس، اسقف کیتیا (898).

لازاروس شنبه. رستاخیز لازاروس

آخرین شنبه قبل لازاروا نام دارد. در این روز کلیسای ارتدکسآخرین معجزه بزرگ مسیح را در زندگی زمینی خود به یاد می آورد - رستاخیز ایلعازار عادل.

خود ایلعازار به همراه خواهرانش مارتا و مریم در بیت عنیا در نزدیکی اورشلیم زندگی می کردند. عیسی مسیح اغلب در خانه آنها می ماند (لوقا 10:38-41؛ یوحنا 12:1-2) خداوند ایلعازر را دوست خود نامید.
روزی خبر بیماری ایلعازر به عیسی رسید و حضرت فرمود:

«این بیماری به مرگ نمی انجامد، بلکه به جلال خدا می انجامد تا پسر خدا به واسطه آن جلال یابد.»

اما مسیح وقت نداشت دوستش، ایلعازر را ببیند. با شنیدن خبر مرگ ایلعازر، عیسی اشک ریخت(یوحنا 11:35). اما این ها فقط اشک های از دست دادن نبود. یکی از عزیزان. متروپولیتن آنتونی سوروژ توضیح می دهد که این اشک ها بود

ایلعازر باید بمیرد، زیرا جهان در شر نهفته است و هر شخصی فانی است، زیرا گناه جهان را کنترل می کند.
مسیح در اینجا برای دوستش ایلعازر و غیره گریست به معنای وسیع- در مورد این وحشت: خدا به همه خلق داد زندگی ابدیو انسان از طریق گناه، مرگ را به ارمغان آورد، و اکنون ایلعازر جوان باهوش باید بمیرد، زیرا گناه زمانی وارد جهان شد.»

وقتی خداوند به محل دفن ایلعازر آمد، چهار روز گذشته بود، اما عیسی دستور داد: از بین بردن«سنگ از غاری که مرد صالح در آن دفن شده بود، او را صدا زد: لازاروس! برو بیرون”.
و به این ترتیب لازاروس زنده و سالم از غار دفن بیرون آمد.

همه در یهودیه به سرعت از چنین معجزه ای مطلع شدند. و هنگامی که روز بعد مسیح سوار بر الاغی جوان به اورشلیم رفت، انبوهی از مردم مانند یک پادشاه واقعی از او استقبال کردند.

رستاخیز او از مردگان در روز چهارم (از این رو لقب ایلعازار چهار روزه) که توسط مسیح در قالب یک «نشانه» مسیحی عمومی انجام شد، برای مقامات یهود، از ترس ناآرامی مذهبی، استدلال نهایی به نفع انتقام فوری از او (یوحنا 11:47-53).

از نقطه نظر الهیات مسیحی، این معجزه نمادی از قدرت مسیح بر زندگی و مرگ است، به عنوان دلیلی بر حواریون رستاخیز و آینده او. زنده کردن مردگان. بنابراین، شنبه هفته ششم روزه بزرگ (شنبه ایلعازر)، قبل از عید ورود خداوند به اورشلیم (یکشنبه نخل)، به این رویداد اختصاص دارد.

زندگی لازاروس، دوست خدا. کسب و انتقال قدرت

ایلعازاروس قدیس از بیت عانی نزدیک اورشلیم، برادر مریم و مارتا بود. در طول زندگی خود، خداوند آنها را دوست داشت و اغلب از خانه آنها در بیت عنیا دیدن می کرد و ایلعازر را دوست خود می خواند (یوحنا 11: 3، 5، 11).

پس از مرگ زودهنگام ایلعازار، با اشک ریختن بر قبر او، خداوند، به عنوان قادر مطلق، او را از مردگان زنده کرد، در حالی که ایلعازار قبلاً چهار روز در قبر خوابیده بود و از قبل متعفن بود (یوحنا 11: 17-45). . این معجزه توسط کلیسا در ششمین شنبه روزه بزرگ (شنبه لازاروس) به یاد می‌آورد.

پس از رستاخیز، لازاروس مقدس به جزیره قبرس بازنشسته شد، زیرا کاهنان اعظم تصمیم گرفتند او را بکشند (یوحنا 12: 9-11)، جایی که او متعاقباً به عنوان اسقف منصوب شد.

طبق افسانه، لازاروس که اسقف بود، به دیدار مادر خدا مفتخر شد و از او یک عصاره ساخته شده توسط او دریافت کرد. پس از رستاخیز معجزه آسا، لازاروس مقدس 30 سال دیگر زندگی کرد و به شدت پرهیز کرد و در جزیره قبرس درگذشت.

به زائرانی که از سرزمین مقدس بازدید می کنند، دو مقبره صالحان نشان داده می شود: یکی در بیت عنیا در اورشلیم، و دیگری در شهر کیتیم در جزیره قبرس.

مقبره ایلعازر در بیت عنیا

قبل از رسیدن به شهر مقدس در حدود دو و نیم کیلومتری، زائران از بیتانی که در ضلع شرقی یک دامنه کوه زیتون واقع شده است، بازدید می کنند. و کمی به سمت شمال شرقی و پایین تر، مقبره ایلعازر است که مورد احترام محمدیان نیز هست. ورودی کوچکی که در صخره بریده شده است به غاری باریک و عمیق منتهی می شود. زائران پس از پایین آمدن از 25 پله، با سکوی کوچکی روبرو می شوند که در گوشه آن میز سنگی قرار دارد و در مراسم روز شنبه لازاروس نقش تاج و تخت را دارد. این سایت مکانی است که خداوند در آن صدا زد: "ایلعازر، بیرون بیا!" پنج پله دیگر پایین - و غار دفن.
در اینجا آنها معمولاً انجیل یوحنا را در مورد رستاخیز ایلعازار (یوحنا 11: 1-7، 11-45) و تروپاریا می خوانند. هفته نخل. ابتدا خداوند توسط مارتا ملاقات کرد و سپس مریم هنگامی که او به مقبره رفت تا دوست خود لازاروس را بیدار کند - اینجا یک "سنگ گفتگو" بزرگ گرد است که بسیاری از آن شفا می گیرند.

و در جزیره قبرس مقبره دوم ایلعازر صالح وجود دارد. در 90 کیلومتری شهر لیماسول، در امتداد جاده ای که بین تپه ها قرار دارد، زائران به شهر لارناکا می رسند، جایی که معبدی اختصاص داده شده به لازاروس وجود دارد که در آنجا خدمت می کرد. این معبد در محل کلیسای اصلی قرن 9 تا 10 قرار دارد که بر روی مقبره لازاروس ساخته شده است.

مقبره لازاروس در قبرس

سمت چپ محراب است نماد معجزه آسامادر خدا، و در سمت راست در نزدیکی محراب غاری وجود دارد - مقبره ایلعازار صالح. ورودی غار در طول هفت پله زیر محراب معبد است. اندازه غار 6 در 12 متر است. بقایای لازاروس صالح در وسط قرار دارد: سر و نیمی از استخوان های او. و نیمه دوم آثار در قسطنطنیه بود، صلیبیان در سال 1291 آنها را به فرانسه بردند، به مارسی. در سرتاسر غار مقبره‌ای قرار دارد که روی آن نوشته شده است: «لازاروس دوست خداست».
این مکان مورد احترام همه مسیحیان ارتدکس است حرم بزرگ، به عنوان دلیلی بر رحمت، عشق و قدرت مطلق خداوند، زیرا رستاخیز ایلعازر قدرت و قدرت را بر مرگ آشکار کرد.

بقایای مقدس اسقف لازاروس در کیتیا پیدا شد. آنها در یک صندوق مرمرین دراز کشیدند که روی آن نوشته شده بود: "ایلعازار روز چهارم، دوست مسیح." امپراتور بیزانس لئو حکیم (886–911) در سال 898 دستور داد که بقایای لازاروس به قسطنطنیه منتقل شود و در معبدی به نام لازاروس عادل قرار گیرد.

ویدئو