صفحه اصلی / برخاستن / چکیده: مفهوم اخلاق. رهبر اخلاقی

چکیده: مفهوم اخلاق. رهبر اخلاقی

رویکرد معیار شناختی به مقوله اخلاق، پیش از هر چیز مستلزم دستیابی به درک و جهت گیری در فضای زندگی و به طور کلی معیارهای طبیعی است تا بتوان نظام ارزیابی دانش را در بالاترین سطح ساخت. تحقق چنین خواسته ای بسیار دشوار است، زیرا خود اخلاق در حال حاضر یک سیستم ارزیابی سطح بالایی است که به بشریت و هر فرد اجازه می دهد عملاً هر عمل و فکری را با یکدیگر مرتبط کند.

اخلاق، تنظیم دقیق و ظریف‌تر رفتار است تا اخلاق. الزامات اخلاقی برای هر لحظه از رفتار و برای هر لحظه اعمال می شود وضعیت زندگی. این امر مستلزم آن است که هر عمل انسانی با مقتضیات آن مطابقت داشته باشد. نتیجه این است که حوزه اخلاق گسترده تر از حوزه اخلاق است، اما کمتر رسمی و هنجاری است. اخلاق را می‌توان به‌عنوان میدان وسیعی از شکل‌گیری خود به خود ارزیابی‌های انسان از رفتار خود، از جمله آن‌هایی که محدوده هنجارهای اخلاقی نیستند، نشان داد. برخی از این ارزیابی ها به مرور زمان هنجاری می شوند و شکل قانون به خود می گیرند. تا زمانی که این اتفاق نیفتد، تعداد زیادی از افراد بداخلاقی وجود خواهند داشت که به طرز ماهرانه ای در معرض دید عموم عمل می کنند، بدون اینکه مرزهای قانون را زیر پا بگذارند.

این کلمه در قرن 18 در زبان روسی ظاهر شد، از ریشه "شخصیت" آمده و به عنوان مترادف برای کلمات "اخلاق" و "اخلاق" استفاده می شود. با این حال، پس از مدتی این اصطلاحات شروع به متمایز شدن کردند.

اخلاق مفهومی است که به یک فرد مربوط می شود و به صورت ذهنی درک می شود. اخلاق نگرش زندگی یک فرد معین است که شامل اشکال فردی رفتار در موقعیت‌های خاص، ارزش‌ها، اهداف، مفاهیم خیر و شر و غیره است. در درک یک شخص خاص بنابراین، اخلاق یک مفهوم کاملاً فردی است. بنابراین، برای یکی زندگی با دختری که دوستش دارد خارج از ازدواج و خیانت نکردن به او کاملا اخلاقی است، اما برای دیگری غیرقابل قبول است، زیرا زندگی کامل با دختر و ازدواج نکردن با او از مصادیق رفتار ضد اخلاقی است. . دیدگاه ذهنی اجازه می دهد که اخلاق بسته به نظر خاص، بالا یا پایین ارزیابی شود.

هنگامی که ما سعی می کنیم این مفهوم را درک کنیم، اول از همه توجه می کنیم که مفهوم اخلاق به شیوه ای خاص، اگر نگوییم موفقیت آمیز، دانش تمدن بشری را در مورد آرمان و واقعیت ترکیب می کند: آرمان واقعیت را به سوی خود جذب می کند و آن را مجبور به تغییر می کند. طبق اصول اخلاقی

علاوه بر این، این مقوله، به عنوان یک مفهوم بسط یافته، ریشه اجتماعی اساسی اعمال واقعی افراد را ترکیب می کند: آنها داوطلبانه مسئولیت های شخصی را بر عهده می گیرند تا اعمال خود را با ایده های کلی معین (آداب و رسوم عمومی) مطابقت دهند و این اعمال و افکار خود را با آنها مرتبط کنند. اهداف، مقاصد و معیارهای جامعه. به گونه ای دیگر، زندگی به یک بازی با برد برای همه تبدیل می شود.

فرهنگ لغت مختصرمفاهیم اخلاقی برای کمک به والدین

نوع دوستی- توانایی فداکاری فداکارانه از منافع خود به نفع منافع دیگری؛ مراقبت، مراقبت از همسایه، رحمت، انکار، ایثار. نقطه مقابل خودخواهی.

سپاسگزاری- احساس قدردانی برای توجه ارائه شده، برای کمک فداکارانه؛ آمادگی متقابل با منفعت متقابل، برای «تقاضای خیر در مقابل خیر».

فقر- کمبود درآمد نقطه مقابل ثروت، رفاه.

بیکاری- تفریح ​​بیهوده، عدم علاقه به کار و فعالیت مفید و منظم؛ سست، تنبل، سفید دست، بیکار، تنبل.

بی روحی- در مورد فردی فاقد حساسیت، پاسخگویی و توانایی ظالم بودن؛ که غم و شادی دیگران او را لمس نمی کند. برعکس حساسیت، پاسخگویی، مشارکت، توجه.

بی رحمی- ناتوانی در نشان دادن شفقت و ترحم؛ بی رحم، بی رحم، بی رحم; "قلب سنگی"

بی خیال- در مورد شخصی که خود را با نگرانی آزار نمی دهد، به عواقب اعمال خود فکر نمی کند. بی دقت، بی اهمیت "باد در سرم"

بی شرمی- هنگامی که شخصی آشکارا و گاهی اوقات بی ادبانه هنجارهای پذیرفته شده عمومی و منافع دیگران را نادیده می گیرد. بی تشریفات، متکبر.

بی دفاع- در مورد کسی که نمی تواند به تنهایی از خود دفاع کند، ابزار دفاع از خود را ندارد. غیر مسلح، ناتوان، ناتوان، ضعیف؛ "شما می توانید آن را با دستان خالی خود بردارید."

بی تفاوتی- حالت بی تفاوتی کامل، بی علاقگی، نگرش بی تفاوت نسبت به آنچه اتفاق می افتد یا نسبت به یک شخص؛ سردی، بی احساسی برعکس مشارکت، علاقه.

بی پروایی- در مورد اعمال و رفتاری که با الزامات عقل سلیم سازگار نیست. ولخرجی، دیوانه

بدون شکایت- در مورد کسی که شرایط سخت و رفتار ناعادلانه را بدون غر زدن و بدون مقاومت می پذیرد. متواضع، فروتن

بلوروچکا- کسی که از کار سخت یا کثیف دوری می کند، به کار جدی عادت ندارد. استاد

بی خود- عمل نیک کسی که به دنبال منفعت شخصی نیست و می تواند به دیگران بیش از خود اهمیت دهد. هنگامی که تمایلی به کسب پاداش برای اعمال نیک وجود ندارد; غیر مزدور

بی مزدور- توزیع اموال خود و کمک به مردم بدون مطالبه آن.

بی ترسیصفت مثبتشخصیتی که نه آنقدر در غیاب ترس که در توانایی غلبه بر آن بیان می شود. شجاعت، شجاعت

بی تدبیری- یک ویژگی شخصیتی منفی که در فقدان حساسیت، صمیمیت و احساس تناسب در روابط با افراد دیگر ظاهر می شود. نقطه مقابل درایت و درستی.

سودمندی- خود را در مراقبت و شفقت به نفع مردم نشان می دهد. حسن نیت و سخاوت، درک مشکلات شخص دیگر و مشارکت در سرنوشت او.

خیرخواهی- لطف، حسن نیت، خیرخواهی، دوستی، همدردی، دوستی.

اشراف- توانایی فراتر رفتن از انگیزه های خودخواهانه و عمل فداکارانه به نفع سایر افراد؛ سخاوت (عظمت نفس)، ایثار، اخلاق والا، صداقت، جوانمردی.

ثروت- رفاه، اموال شخصی بزرگ، رفاه در خانواده، خانواده، وجوه قابل توجهی که به وفور راحتی لازم را فراهم می کند. نقطه مقابل فقر، فقر، بدبختی.

پرحرفی- پرحرفی، پرحرفی، پرحرفی، پرحرفی، بیهوده گویی، فحاشی. برعکس سکوت

وندالیسم- بربریت؛ تخریب بی‌معنا و بی‌رحمانه، هتک حرمت به هر چیزی، از جمله آثار تاریخی و ارزش‌های فرهنگی. کلمه وندالیسم از نام یک قبیله آلمانی باستانی گرفته شده است که رم را ویران کردند و گنجینه های فرهنگی آن را ویران کردند.

پخش کنید -مهم است که دست نگه دارید، سعی کنید اهمیت خود را نشان دهید، و به خود اهمیت بیشتری نسبت به آنچه باید بدهید. عامیانه: پف کردن، خرخر کردن، متکبر بودن، بینی خود را بالا ببرد.

ادب- نشان دادن ادب و احترام در برخورد با مردم؛ توجه، حسن نیت، تمایل به ارائه خدمات به هر کسی که به آن نیاز دارد، ظرافت، درایت. نقطه مقابل بی ادبی، بی ادبی، تکبر و غفلت.

سخاوتمندی- اشراف، زمانی که انسانیت از معیارهای پذیرفته شده عمومی فراتر رود. از خود گذشتگی برای منافع دیگران؛ امتناع از الزام به مجازات شخصی که مرتکب عمل یا خسارت شده است. نگرش انسانی نسبت به مغلوب

وفاداری- استقامت در روابط و انجام وظایف، وظیفه، ثبات در احساسات. مؤمنان عزیزان خود را دوست دارند، در خانواده فداکار و قابل اعتماد هستند.

خیانت- خیانت، خیانت، زمانی که شخصی تعهدات، روابط برقرار شده یا سوگند خود را به شدت نقض می کند.

خنده دار- شاد، باعث شادی می شود. فرد شاد، خلق و خوی شاد، شخصیت شاد. مقابل: غمگین، غمگین، کسل کننده، غمگین، کسل کننده.

ماتریالیسم- افزایش علاقه به چیزها، در اختیار داشتن آنها به ضرر علایق معنوی.

کمک متقابل- کمک متقابل، حمایت ارائه شده به یکدیگر و روابط مبتنی بر علایق و اهداف مشترک.

درک کردن- توافق، درک متقابل، تفاهم، تماس نزدیک. کسانی که همدیگر را درک می کنند، در عقاید و اعمالشان اتفاق نظر دارند.

احساس گناه- احساس گناه، وضعیت اخلاقی یک فرد ناشی از نقض وظایف اخلاقی او. آگاهی از احساس گناه با احساس شرم، عذاب وجدان و توبه بیان می شود.

شاهانه- تشنه قدرت، خودکامه، تمایل به فرمان دادن - در مورد یک شخص و شخصیت او.

ظاهر- ظاهر بیرونی که همیشه بازتابی از محتوای معنوی درونی نیست.

توجه- مراقبت، توجه؛ توجه مالک به مهمانان، نگرش مراقبت نسبت به عزیزان و اطرافیانش.

اراده- یکی از توانایی های ذهنی اساسی یک فرد، که عبارت است از تنظیم آگاهانه رفتار و کنترل اعمال خود. نقطه مقابل اسارت، عدم استقلال، وابستگی، تبعیت.

تربیت- کمک به تحکیم قوانین ارثی رفتاری که کودکان از والدین خود دریافت می کنند و همچنین رشد معنوی و اخلاقی نسل جوان ، مشارکت فعال در آموزش و پرورش ، بهبود ذهنی و جسمی فرزندان.

تحسین- بالاترین درجه تجلی شادی، لذت، رضایت، جذابیت.

گزیده- توانایی کنترل خود، توانایی کنترل رفتار و اقدامات تکانشی خود، تابع کردن آنها از هنجارها و قوانین رفتاری موجود.

استقامت- توانایی تحمل مشکلات و سختی ها؛ استقامت نشان دهید؛ تحمل رنج و سختی

تکبر- نظر اغراق آمیز نسبت به خود و نگرش تحقیر آمیز نسبت به دیگران؛ تکبر، تکبر، تکبر، خودخواهی، تکبر، غرور.

هارمونی- ترکیب هماهنگ، مطابقت متقابل اجزای کل، کیفیت ها، پدیده ها، اشیاء. همخوانی، توافق

خشم- حالت خشم و نارضایتی شدید؛ شور و اشتیاق که اغلب علیه همسایه است و روح را تاریک و ویران می کند. گناه مشترکی که منجر به مشکلات جبران ناپذیر و جنایات وحشتناک می شود.

غرور- ارزیابی فرد از دستاوردها و شایستگی های خود یا دیگران بسیار بالاست. ابراز وجود، خودپسندی، اعتماد به نفس، فحاشی، تکبر، غرور - غرور گزاف.

مهمان نوازی- صمیمیت، مهمان نوازی؛ آمادگی و تمایل به پذیرایی از مهمانان، استقبال مهربانانه؛ نان و نمک

درشتی- رفتار بی احترامی نسبت به مردم؛ خصومت آشکار؛ ناتوانی در مهار تحریک؛ توهین به حیثیت دیگران، گستاخی، الفاظ رکیک، استفاده از القاب و القاب موهن.

غمگین باش- غمگین شدن، غمگین شدن، مأیوس شدن، ناراحت شدن.

لذیذ- عاشق و خبره غذاهای لطیف و لذیذ. پرخور

حاضر شود- آزادانه دادن، فداکاری، هدیه دادن، بخشش، پاداش دادن، فراموش نکردن.

ظرافت- درایت، ادب، ملایمت، ظرافت معنوی، حساسیت، ادب، ادب، ادب.

به اشتراک بگذارید- از اموال خود یا از دانش خود ببخشید; برقراری ارتباط با چیزی، جلب همدردی و تجربه مشترک.

کارایی- سازماندهی و وضوح در کار، توانایی یافتن منطقی ترین راه ها برای حل مشکلات عملی نوظهور، پشتکار و ثبات در غلبه بر مشکلات و دستیابی به هدف.

وقاحت- خود را در اعمال ناشایست، بی بند و بار یک فرد، کلمات بی ادبانه، خشن او، ابراز بیزاری از هنجارهای پذیرفته شده روابط بین مردم، لطمه زدن به حیثیت دیگران نشان می دهد.

مستبد- یک حاکم مستبد، یک ظالم - شخصی که ظالمانه اراده و خواسته های دیگران را زیر پا می گذارد.

دیپلماتیک -سیاسی، با ظرافت، مهارت و احتیاط متمایز می شود.

نظم و انضباط- نظم خاصی بر همه واجب است. انضباط مدرسه و کار؛ توانایی مهار تکانه ها، زمانی که کنترل بر اعمال فرد با تلاش درونی ارادی انجام می شود.

فضیلت- انجام دادن خصوصیات اخلاقی خوب و مثبت فرد؛ عشق به همسایه، خرد، پاکدامنی، سخت کوشی، بردباری، تحمل غم و اندوه، فروتنی و یک سری صفات خوب دیگر. برعکس، رذیله است.

طبیعت خوب- خیرخواهی، مهربانی، از خود راضی، ملایمت، روحیه روحی نسبت به مردم، نسبت به همه چیز در اطراف.

حسن نیت- میل به خیر به دیگران، مکان، مشارکت، خیرخواهی؛ خود را در رفتار دوستانه، مشارکت، سخنان دلسوزانه و شیوه ارتباط دوستانه نشان می دهد.

مهربانی- قلب مهربان، پاسخگو بودن، تمایل به حسن نیت به خیر و مهربانی مردم. د خوش قلببا نگرش دلسوزانه نسبت به سرنوشت دیگران متمایز می شوند.

مهربانی- تمایل به انجام نیکوکاری؛ مراقبت، توجه، توانایی همدردی، که بدون آن مهربانی غیر قابل تصور است.

وظیفه- وظیفه، به عنوان مثال، وظیفه مادری، وظیفه مدنی. توانایی یک فرد برای انجام کارهای واقعی به دلیل احساس وظیفه در قبال خانواده و کشورش.

گران است- کسی که شیرین، دوست داشتنی، دلسوز، مطلوب، محترم است.

مبارزه -نزاع، زد و خورد، نبرد تن به تن، مبارزه; "حداقل آب ریختن"؛ بی اختیاری، ناتوانی در احترام به کرامت شخص دیگر.

دوست- فردی که از نظر روحی و اعتقادی نزدیک است، که می توانید در همه چیز به او تکیه کنید. رفیق، نزدیک به نوع فعالیت، شغل؛ دوستی که با او رابطه خوب، اما نه چندان صمیمی دارید.

دوستی- روابط ایثارگرانه که بر اساس محبت و اعتماد متقابل، بر احترام و عشق، بر دیدگاه ها و علایق مشترک استوار است. دوستان همیشه آماده کمک هستند.

روح پرستی- پاسخگویی، صداقت، مهربانی، شفقت، عشق به مهربانی؛ افراد با این ویژگی ها از نظر ذهنی سخاوتمند، مهربان هستند، می دانند چگونه درد دیگران را احساس کنند و همیشه آماده کمک هستند.

طمع- خواهر حسادت و خودخواهی؛ پرخوري، طمع، بخل; تجلی میل غیرقابل کنترل برای به دست آوردن چیزی در مقادیر بیشتر از آنچه لازم است.

پشیمانی- احساس رحمت برای کسانی که در مشکل هستند، غم و اندوه دارند و مشکلات خود را درک می کنند. نگرش صمیمانه، درد دلبا دیدن رنج دیگران

شکایت کنید- گریه، شکایت، اغلب با سرزنش و سرزنش؛ ابراز اندوه، ریختن نارضایتی، نارضایتی، پشیمانی و اندوه در مورد چیزی.

بی رحمانه- بی عاطفه، سنگدل، بی رحم، بی رحم; اعمال کسی که ترحم نمی شناسد، شفقت و اغماض نشان نمی دهد.

شاد- شاد، شاد، زندگی دوست داشتنی، تسلیم نشدن در برابر ناملایمات.

مراقبت- توجه، حمایت، کمک، حفاظت؛ مراقبت و احسان نسبت به بیماران، ضعیفان و سالمندان.

حسادت کردن- احساس خصومت نسبت به شخص دیگری در رابطه با شادی، رفاه، موفقیت، سطح اخلاقی، فرهنگی یا برتری مادی او. مبتنی بر خودخواهی، خودخواهی.

مماشات- تملق با چاپلوسی، لطف، هدایا.

عجب- روی هوا گذاشتن، مغرور بودن، به فکر خود بودن. «دم طاووس را پهن کردن».

مغرور- متلاشی شده، پریشان , متمایل به قلدری، مشاجره یا مشاجره، دعوا کردن.

مغرور شدن- متکبرانه رفتار کنید، متکبرانه رفتار کنید، با دیگران رفتاری تحقیر آمیز داشته باشید، مغرور باشید، خود را تجلیل کنید، به خودتان احترام بگذارید.

تکبر- شکوه، غرور، خودپرستی؛ "تب ستاره ای"، "توهمات عظمت".

خجالتی- کسی که به راحتی خجالت می کشد، گم می شود، گیج و بلاتکلیف است. ترسو، خجالتی، خجالتی، خجالتی.

محافظت کنید- محافظت، نگهبانی؛ تحت حمایت گرفتن، حمایت، شفاعت کردن. از وطن خود دفاع کنید، شجاعانه برای میهن و برای حقیقت مبارزه کنید. برعکس: حمله کردن، بلکه اجازه دادن، بی تفاوت بودن.

جنایت- فریب، خشونت، تمسخر؛ جنایت علیه اخلاق، تعرض به ارزش های معنوی و مادی. نقطه مقابل احسان.

غرور- شادی در غم، مصیبت، بدبختی دیگران.

تهمت زدن- تهمت زدن، تهمت زدن؛ قضاوت های منفی، شایعات، شایعات، تهمت ها. تمایل به قضاوت تند مردم

عذرخواهی- پشیمانی، پشیمانی؛ نرمش نسبت به گناه، خطاکاری، بخشش، گذشت.

قلدری -تمسخر، تمسخر; تمایل شخص به رفتار بسیار توهین آمیز با کسی و تحقیر و تمسخر شدید.

خیانت -خیانت، نقض وفاداری به یک هدف مشترک، مشارکت، عشق، وطن.

فردیت- اصالت منحصر به فرد یک فرد، تجسم منحصر به فرد در شخصیت او از آنچه در طول زندگی ارثی و اکتسابی است. مجموع افکار، احساسات، علایق، عادات، حالات، توانایی ها و عقل منحصر به فرد او.

هوش- ویژگی های شخصی یک فرد؛ ترکیبی از اشراف روح و ظرفیت کار ذهن، هوش و تحمل شخصیت، قابل اعتماد بودن کلمات و صداقت اعمال. ترکیبی از علاقه به هنر و ادبیات، احترام به فرهنگ و تمامیت اخلاقی.

بهره- جهت گیری شناختی فرد نسبت به اشیاء و پدیده های واقعیت پیرامون، همراه با یک تجربه عاطفی مثبت.

شهود- نتیجه گیری بدون استدلال منسجم، غریزه، حدس. درک مستقیم بر اساس دانش ذاتی و تجربه اکتسابی.

اخلاص- صراحت، صراحت، صداقت، صداقت، صمیمیت، صراحت، راستگویی. یک فرد صادق تظاهر نمی کند و نگرش واقعی خود را نسبت به دیگران پنهان نمی کند.

هوس- یک هوس، یک میل پوچ، نامعقول، یک تقاضا.

لاف زدن، لاف زدن- برتری خود را بر دیگران نشان دهد و عمداً متکبرانه عمل کند.

تهمت زدن- تهمت زدن با هدف افترا دادن به کسی، اتهام واهی؛ تهمت، کنایه - افتراهای افترا آمیز عمدتاً در مطبوعات، در بیانیه های رسمی.

نفع شخصی- تمایل به سود و غنی سازی؛ خودخواهی، تجاری گرایی، میل به استخراج سود مادی از همه چیز.

فصاحت- توانایی صحبت کردن آسان، برخورداری از موهبت فصاحت. شیرین زبان - قادر به صحبت زیبا و گیرا. فصیح - که دوست دارد زیاد و با شکوه صحبت کند.

فروتنی- سرشت نیک، صلح طلبی، فروتنی، فروتنی، صبر؛ انسان حلیم تسلیم، متواضع، فرمانبردار، شکست ناپذیر و مهربان است.

فرهنگ- سطح دستاوردهای جامعه بشری در یک دوره خاص در میان هر مردم، طبقه. فرهنگی - متمدن، توسعه یافته.

بت- موضوع تحسین مشتاقانه، ستایش، تحسین؛ کسی که مردم برای خود بت می سازند تا او را بپرستند.

راسو- این جلوه ای از نگرش مهربانانه به شکل لطافت، گرمی، دوستی، ملایمت است.

دروغگو -عاشق اختراع، اختراع، فریب دادن، دروغگویی.

تنبلی- بی عملی، بیکاری، اینرسی، عدم تمایل به کار، کار کردن. برعکس فعالیت شدید.

ریاکاری- عدم اخلاص، دوگانگی، دو رویی، ریاکاری؛ ریاکاری - متوسل شدن به تظاهر، فریب برای پنهان کردن افکار و مقاصد واقعی خود.

عشق- بالاترین احساس محبت قلبی، ناب ترین احساسی که میل به نیکی و مهربانی را ایجاد می کند.

کنجکاوی- یک ویژگی شخصیتی که با نگرش شناختی فعال به واقعیت مشخص می شود. کنجکاو، کنجکاو - تلاش برای کسب دانش جدید و متنوع.

رفتار- مجموعه ای که شامل اشکال خارجی رفتار با افراد دیگر، عبارات استفاده شده، لحن، لحن، حرکات، نحوه لباس پوشیدن است. فرهنگ رفتار

استاد- هنرمند، هنرپیشه، متخصص؛ شخصی که در برخی امور به کمالات بالایی رسیده است.

رویا- نوعی تخیل، فانتزی، خلق تصاویری از آینده مطلوب.

رحمت- مشارکت فعال در سرنوشت دیگری؛ تمایل به کمک فداکارانه به نیازمندان؛ رحمت، عشق دلسوزانه

صدقه- صدقه بر گدا، نیازمند.

صلح آمیز- مستعد خصومت و نزاع نیست، پر از صلح است. صلح - توقف نزاع، خصومت، آشتی؛ صلح طلبی - تمایل به حفظ صلح، دوستی.

جهان بینی- جهان بینی، جهان بینی؛ سیستم دیدگاه ها، دیدگاه ها در مورد طبیعت و جامعه.

پرمخاطب- پرحرف , عادت دارد افکار خود را بیش از حد طولانی بیان کند.

اخلاق- سیستمی از هنجارها که مسئولیت های فرد را در رابطه با جامعه و افراد دیگر تعریف می کند. اخلاق، اخلاق

خرد- ذهن عمیق مبتنی بر تجربه زندگی و دانش اکتسابی.

شجاعت- ترکیبی از شجاعت، استقامت، پشتکار و اراده در یک فرد؛ تجسم قدرت شخصیت، وفاداری به ایده آل و خود در هنگام مواجهه با خطر و بی عدالتی.

مشاهده- توانایی مشاهده کاملترین ویژگی ها و ویژگی های اشیاء و پدیده ها، توجه به جزئیات و جزئیاتی که از دیگران فرار می کنند. ادراکی

گستاخی- به کسی اطلاق می شود که نه تنها گستاخانه، بلکه بی ادبانه، بسیار گستاخانه، گستاخانه، بی وجدان، بی تشریفات رفتار می کند.

پاداش- سپاسگزاری، مجازات، پاداش شایستگی.

امید- انتظار از چیزی مورد نظر، همراه با اطمینان در اجرای آن ; آرزو، امید

قابل اعتماد- کسی که اعتماد به نفس ایجاد می کند و می توان به او اعتماد کرد. وفادار

آزاردهنده- کسی که با توجه مکرر به خود باعث ناراحتی می شود. آزاردهنده، آزاردهنده، محبت آمیز.

لذت ببرید- لذت، سعادت بزرگ را تجربه کنید. احساس لذت، تحسین.

مسخره کردن- کسی را مورد تمسخر، اظهارات توهین آمیز قرار دهید. خندیدن، مسخره کردن، تمسخر شیطانی و توهین آمیز.

پشتکار- یک ویژگی ارادی مثبت شخصیت، شخصیت، که در دستیابی مداوم به یک هدف تعیین شده آشکار می شود. متمایز از لجاجت که نتیجه ضعف اراده است.

گوشی- دزدکی، شکایت، مالی بودن؛ گزارش مخفیانه گناه یا عمل شخصی به بزرگان، به شخصی که شخص از او شکایت کرده است.

ناسیونالیسم- ایده انحصار ملی، برتری ارزش های مردم خود و تحقیر آنها در میان مردمان دیگر. در عمل به نفرت ملی می انجامد.

سهل انگاری- بدون دقت و دقت؛ به نحوی، به نحوی، در صورت لزوم، "بی دقت".

بی توجهی- بدون نشان دادن توجه مناسب به دیگران؛ اشتباهات، سهل انگاری، سهل انگاری.

اخلاق بد- ناتوانی در رفتار؛ اخلاق بد

بد باوری- نگرش نسبت به امور و مسئولیت های خود بدون دقت و توجه لازم؛ سهل انگاری

لطافت- گرمی و نرمی، ظرافت و شکنندگی در روابط. اعمالی که بیانگر احساسات لطیف، کلمات محبت آمیز است.

نامرتب- بی نظمی در لباس، محل، عدم تمیزی؛ شلختگی، شلختگی.

شیطون- کسی که اطاعت نمی کند، اطاعت نمی کند. دوست داشتن بر خلاف عمل کردن؛ سرکش، سرکش

بی تفاوتی- نگرانی، علاقه، توجه، پاسخگویی.

عدم قطعیت- بی ثباتی، بلاتکلیفی در صدا، در حرکات، در راه رفتن؛ تردیدهای درونی، ترسو.

توهین کردن- ایجاد توهین، درد، دردسر.

توهین کن- آزرده شدن، آزرده شدن. قوی و متکبر می داند که چگونه دردناک توهین و ظلم کند، اما چقدر مهم است که تلخ نشویم، بلکه توهین ها را فراموش کنیم و مجرمان را ببخشیم.

فریب- چیزی که عمداً گمراه کننده است. دروغ، دروغ، تحریف حقیقت، حیله گری. در مقابل حقیقت، حقیقت.

جامعه پذیری- نیاز و توانایی فرد برای برقراری ارتباط، ارتباط با افراد دیگر و ایجاد درک متقابل با آنها. تمایل به ابتکار

هر آدمی- فردی با چشم انداز محدود که بر اساس علایق کوچک و شخصی زندگی می کند. تاجر

وظیفه- وظیفه یک شخص، وظیفه ای که به او محول شده است.

خوش بینی- نگرش شاد و شاد؛ نشاط، عشق به زندگی، تایید زندگی.

آراستگی- نظافت، آراستگی، آراستگی، نظافت.

محکومیت- نوعی غرور؛ محکوم کردن - چیزی را مذموم تشخیص می دهد، ابراز نارضایتی می کند، قضاوت می کند، سرزنش می کند، تحقیر می کند، همسایه خود را تحقیر می کند.

مسئولیت پذیری- توانایی فرد در درک انطباق نتایج اقدامات خود با اهداف تعیین شده و هنجارهای پذیرفته شده در جامعه.

پاسخگویی- صمیمیت، مهربانی، همدردی، همدردی، شفقت، حساسیت؛ فردی دلسوز، صمیمی، مهربان، توجه، انسان دوست.

انفعال- اینرسی، عدم فعالیت؛ عدم علاقه؛ ناتوانی یا عدم تمایل به اقدام یا شرکت در هر فعالیتی.

میهن پرستی- احساس عشق به میهن؛ تمایل به تابع کردن منافع شخصی خود به منافع کشور؛ صادقانه به او خدمت کرده و از او محافظت کنید.

بدبینی- ناامیدی، عدم ایمان به آینده.

سطح- کسی که از نظر عمق، دانش کامل یا رویکرد متفکرانه به زندگی متمایز نیست.

مکیدن- چاپلوسی، نوکری برای رسیدن به لطف کسی.

تقلید- پیروی از یک مثال، که خود را در تکرار یک فرد از اعمال و ویژگی های شخص دیگر نشان می دهد.

اهداء- هدیه، کمک به نفع یک شخص یا موسسه.

اهدا کنیدخودت- داوطلبانه از چیزی به ضرر خود، منافع خود صرف نظر کرد، خود را قربانی کرد.

شناخت- علاقه به دانش، نیاز به یادگیری مستقل، مطالعه دنیای اطراف ما.

حمایت- حمایت، خیرخواهی، حمایتی که توسط قدرتمندان و قوی به ضعیفان ارائه می شود.

مفید- سودمند، برای هدفی خاص مورد نیاز، مثمر ثمر.

کمک کنید- حمایت، مساعدت، مشارکت صمیمانه، احسان و خیرخواهی. بسیاری از مردم همیشه آماده هستند تا به کسی کمک کنند که به آن نیاز دارد.

درک کردن- درک و آگاهی از مشکل شخص دیگری.

نجابت- صداقت، ناتوانی در انجام کارهای پست.

مطیع- مطیع، وظیفه شناس، فروتن، با کمال میل فرمانبردار، فداکار، متواضع، قابل اعتماد.

سند- اقدام قاطع و فعال در شرایط دشوار، شاهکار.

صداقت- ویژگی یک شخص برای گفتن حقیقت، نه پنهان کردن وضعیت واقعی امور از مردم و خودش.

درستی -وفاداری، راستگویی، شیوه صحیح عمل و تفکر.

جشن- پرحرفی، حرف بیهوده، بیهوده حرف زدن.

بیکار- گذراندن وقت در بطالت، بطالت.

فداکاری- وفاداری، ثبات، تعهد، تغییر ناپذیری، ایدئولوژیک. نقطه مقابل خیانت، خیانت، خیانت.

خیانت- خیانت، خیانت، فرار، فریب. نقطه مقابل وفاداری، فداکاری.

تعصب- مظاهر قضاوت های معمولی و اشتباه در مورد ارتباط برخی پدیده ها، خرافات.

جنایت- عمل یا عملی که خلاف نظم قانونی موجود باشد و مستلزم مجازات باشد.

حرفه- علاقه و توانایی در یک فعالیت خاص، تمایل به انجام آن؛ خودتعیین حرفه ای شخصیت

شایسته- مطابق با قوانین پذیرفته شده رفتار و روابط؛ شرافتمندانه، شرافتمندانه

مثال –یک رویداد یا عمل آموزنده که به عنوان الگوی رفتار عمل می کند. این می تواند نمونه ای از عشق فداکارانه به میهن، شجاعت، عشق، وفاداری باشد.

جنحه- عملی که ناقض هرگونه هنجار، قواعد رفتاری، جرم، گناه است .

حرفه- نوعی فعالیت کاری که معمولاً منبع امرار معاش است و نیاز به در دسترس بودن دارد دانش معین، مهارت ها، توانایی ها

بخشش- عفو، عذرخواهی بخشیدن به معنای به یاد آوردن نارضایتی های ایجاد شده، بخشیدن کسی است، نه سرزنش کردن او برای اشتباهاتش.

بی تفاوتی– عدم مشارکت، علاقه به محیط، آنچه در حال وقوع است، بی تفاوتی، بی تفاوتی، بی تفاوتی.

شادی- احساس لذت و رضایت روحی زیاد، خلق و خوی خوب، جشن، سرگرمی، نشاط.

صمیمیت- نگرش صمیمانه همراه با مهمان نوازی، با تمایل به کمک، ارائه خدمات، صمیمیت، مهمان نوازی، استقبال گرم.

گستاخ- در مورد رفتار، آداب: قاطعانه آزاد و بی دقت، آشنا، آشنا.

پرحرف- عاشق صحبت کردن است پرحرف، پرحرف، پرحرف ; زیاد حرف زدن، بیهوده؛ زبان ضعیف

تقسیم کنید- همبستگی، مشکلات را به اشتراک بگذارید، احساسی را با دیگری تجربه کنید.

اذیت کردن- شما را عصبی می کند منجر به حالت هیجان عصبی، ایجاد نارضایتی، عصبانیت، آزار می شود.

توبه- احساس گناه برای ارتکاب یک عمل اشتباه یا بد و میل به جبران آن. محکومیت به نادرستی، غیر اخلاقی یا مجرمانه بودن اقدامات انجام شده، احساس گناه و پشیمانی.

بی بند و باری- بی اختیاری، خود اراده؛ کسی که به نظم، نظم و انضباط پایبند نیست، عمدی و بی بند و بار رفتار می کند.

قاطعیت -در قصد، تصمیم: با صلابت، استواری مشخص می شود.

ترسو- عدم اعتماد به نفس، به توانایی ها، عقب نشینی در برابر مشکلات، در مواجهه با خطر.

سرزمین مادری- کشوری که در آن شخص متولد شده و زندگی می کند، وطن، سرزمین مادری، سرزمین مادری، سرزمین مادری؛ تاریخ کشور، فرهنگ، زبان آن.

بستگان- به عنوان مثال، والدین و فرزندان، برادران و خواهران، پدربزرگ و مادربزرگ مرتبط؛ افرادی که از نظر روحی و علایق به هم نزدیک هستند.

عشق به خود- خودخواهی اغراق آمیز همراه با غرور و جاه طلبی؛ خودشیفتگی، خودخواهی، تکبر؛ عزت نفس (معمولاً همراه با افزایش توجه به نظرات دیگران در مورد خود).

خود توجیهی- توجیه خود، رفتار، اعمال.

بی خود- از خودگذشتگی، از خودگذشتگی، فراموشی خود، دریغ نکردن از هیچ تلاش و زندگی، فدا کردن منافع، خود برای خیر و صلاح دیگران.

استقلال- استقلال، خودکفایی؛ آزادی از تأثیرات خارجی، اجبار، از حمایت و کمک خارجی.

عبوس بودن- تمایل به نزاع، نزاع؛ دعوا بر سر چیزهای کوچک

خود اراده- تمایل به عمل کردن، عمل کردن طبق میل خود، بدون توجه به دیگران.

خانواده- این یک خانه مشترک و امور مشترک و روابط گرم و خوب بین اقوام است.

صمیمیت- قلب مهربان، اخلاص، صمیمیت، شفقت، پاسخگویی، صمیمیت، توجه.

عصبانی باش- احساس تحریک، خشم، عصبانیت را تجربه کنید. عصبانی شدن، عصبانی شدن

زبان زشت- استفاده از کلمات توهین آمیز و بی ادبانه در گفتگو.

حیا- سهولت استفاده، نگرش انتقادی نسبت به خود، احترام به دیگران، عدم تمایل به تاکید بر شایستگی های خود. این خود را در کل رفتار یک فرد، در لباس، رفتار، گفتار و سبک زندگی او نشان می دهد.

کسالت- عدم وجود انگیزه های جالب بی حوصلگی برای افرادی با دنیای درونی غنی غیرعادی است.

شخصیت ضعیف- عدم استقامت، استحکام شخصیت؛ ضعیف اراده، بی ستون فقرات، ضعیف دل، نرم اندام.

شجاعت- توانایی فرد برای غلبه بر احساسات ترس، عدم اطمینان از موفقیت، ترس از مشکلات و پیامدهای نامطلوب برای او.

فروتنی- این کلمه به معنای زندگی با آرامش در روح است. انسان متواضع با همه چیز مسالمت آمیز رفتار می کند، خود را بهتر از دیگران نمی داند، به کاستی های خود آگاه است و غرور خود را فروتن می کند. در روابط با مردم فروتنی و فروتنی نشان می دهد.

اغماض- نگرش ملایم و مدارا نسبت به اشتباهات دیگران؛ مدارا، مدارا

وجدان- حس اخلاقی ذاتی؛ شعور و احساس مسئولیت انسان در قبال رفتارش، تشویق انسان به راستی و نیکی، دور کردن او از بدی و دروغ.

راز- آن که در اعماق روح نگهداری می شود و به کسی بیان نمی شود. گرامی، محفوظ

شفقت- احساس ترحم ناشی از بدبختی یا سرنوشت سخت کسی. این مثلاً برای یتیمان رنج است. در کنار شفقت مفاهیمی مانند رحمت، همدردی، شفقت، ترحم، پشیمانی وجود دارد. .

همدردی- درک احساسات شخص دیگر؛ نگرانی، تسلیت؛ توانایی ارتباط با مشارکت و شفقت با تجربه یا بدبختی شخصی؛ در غم دیگران شریک شوید

ذخیره کنید- کمک، محافظت، نجات، محافظت، محافظت، محافظت، حفظ؛ برو به نجات، نجات.

شایعه پراکنی- شایعات را پخش کنید، در مورد کسی بر اساس اطلاعات نادرست صحبت کنید، حدس و گمان. شایعه پراکنی به معنای بحث کردن با جزئیات درباره رفتار و اعمال یک نفر است. تهمت زدن به معنای بدگویی و بدگویی در مورد کسی است. زنگ زدن با صدای بلند به معنای پخش گسترده شایعات است.

آرام- با یک شخصیت متعادل مشخص می شود، بدون ایجاد مشکل. رام - قادر به ایجاد آسیب یا مزاحمت نیست. فروتن.

قابلیت ها- تمایلات فردی (موسیقی، هنری، ریاضی، ملاحظات سازنده، مشاهده و غیره). آنها توسط طبیعت داده شده اند، اما توسعه آنها مهم است.

عدالت- انطباق روابط انسانی، قوانین، دستورات با هنجارها و الزامات اخلاقی، اخلاقی، قانونی.

عشق به پول– طمع پول، طمع: اموالی که منجر به بسیاری از جنایات سنگین می شود.

استدلال- حالت خصومت متقابل، وجود روابط خصمانه و خصمانه. دعوا یک نزاع طولانی با اختلافات شدید و مداوم است. تف، نزاع کوچک و کوتاه مدت است. Swara یک نزاع کوچک طولانی مدت با نارضایتی های متقابل است.

تلاش- اهتمام در کار، کوشش، کوشش، سخت کوشی، دقت نظر.

ترس- احساس اضطراب شدید، بی قراری، آشفتگی ذهنی در مواجهه با برخی خطرات؛ وحشت، ترس، وحشت.

شرمنده- شرم آور، شرم آور. ناراحت کننده، شرم آور; در مورد احساس شرم و ناجوری

خرافات- در اعتقاد به فال، فال، خود را نشان می دهد، رویاهای نبوی، توطئه ها، پیش بینی های نجومی.

شلوغی- حرکت عجولانه، بی نظم، دویدن به اطراف، مشکلات؛ آشفتگی

درایت- رعایت اقدامات در ارتباطات و قوانین پذیرفته شده ادب؛ حذف اعمال و کلماتی که ممکن است برای همکار ناخوشایند باشد. نشان دادن توجه به اطرافیان؛ صحت

صبر- صبر بر خلاف شور و شوق، توانایی حفظ خویشتن داری و خویشتن داری.

کار سخت- شرط لازم برای هر فعالیت کاری؛ همت، همت و همت.

نامردی- احتیاط، ترسو؛ واکنش دفاعی - در اوایل دوران کودکی; ترسو بودن بیش از حد در سنین بالاتر با بزدلی، بدگمانی، بلاتکلیفی و بزدلی همراه خواهد بود.

انگل- کسی که به خرج شخص دیگری، از طریق کار شخص دیگری زندگی می کند. انگل، پهپاد

غرور- عشق به شهرت، جاه طلبی، غرور؛ میل به شهرت، برای احترام.

احترام گذاشتن- احساسی مبتنی بر شناخت شایستگی ها و شایستگی های شخصی؛ احترام - احترام عمیق، معمولاً برای یک فرد بزرگتر در سن، موقعیت، دانش؛ تقوا - بالاترین درجه احترام، احترام.

درمان- رفتار کنید، صمیمانه غذا، نوشیدنی ارائه دهید، توجه و احترام را نشان دهید. آوردن، خدمت، نمایش، درمان.

شگفت انگیز- باعث تعجب از غیرمعمول بودن، غیرقابل درک بودن آن می شود. شگفت انگیز، شگفت انگیز، خیره کننده

لبخند بزن- حالات چهره بیانگر سلام، لذت، شادی؛ یک لبخند گسترده، یک لبخند ملایم، یک لبخند حیله گر.

ذهن- توانایی تفکر، هوش، عقل، بینش، طرز تفکر، ویژگی جهان بینی، عقل سلیم. در لاتین، این مفهوم با هوش مطابقت دارد.

سرسختی- اراده، قاطعیت، پشتکار؛ پشتکار، استقامت، اراده، اراده آهنین. سازش ناپذیر، استواری

قاپیدن- دریافت کردن، به دست آوردن چیزی نه کاملاً صادقانه یا هوشمندانه، با مهارت عملی. چنگ زدن، چنگ زدن

خدمات- عملی که به نفع دیگری باشد، منفعت، کار نیک.

انطباق- نرمی؛ انعطاف پذیری، سازگاری؛ نرمی، فروتنی، انعطاف پذیری، نرمی، سازگاری، انعطاف پذیری.

مراقب باشید- مراقبت، ارائه کمک، خدمات، ایجاد شرایط مطلوب؛ مراقبت از بیماران، تربیت، عشق ورزیدن و کودکان مرده.

شفقت- یک ویژگی شخصیتی خوب، در درجه اول پاسخگویی و شفقت. شخصی با چنین خصوصیات معنوی توجه به مردم، خونگرم و مهربان است. او در سرنوشت یتیمان مشارکت فعال دارد و به بیماران و ضعیفان دلسوزی می کند.

راحتی- راحتی در خانه، گرما، آسایش، نظم، ترتیب زندگی.

نام خانوادگی -یک نام خانوادگی ارثی به نام شخصی اضافه شده و از پدر به فرزندان منتقل می شود. مجموعه ای از نسل ها که از یک جد می آیند.

رویاپرداز- فردی که تمایل به خیال پردازی دارد ، برنامه ریزی دور از واقعیت ، خیال پرداز ، رویاپرداز. اتوپیا - شخصی که در رویاهای غیر واقعی افراط می کند.

شیک پوش- شخصی که هوشمندانه و شیک لباس می پوشد. شیک پوش، مد لباس - لباس پوشیدن به آخرین مد؛ دوست - توجه بیش از حد به لباس و ظاهر خود.

منافق- شخصی که تظاهر به اخلاقیات بالا می کند و کاستی ها و بدی های مردم را با ریا محکوم می کند. منافق، فریسی.

شخصیت- ویژگی های فردی یک فرد یکی مهربان و آرام، خونگرم و دلسوز است و دیگری نسبت به مشکلات دیگران بی تفاوت، متکبر، تندخو و لجباز است.

ستایش- ابراز تأیید، تمجید از کسی، شایستگی های کسی، شایستگی ها؛ ستایش کردن، ستایش کردن - با اشتیاق ستایش کردن، ستایش کردن، ستایش خواندن.

لاف زدن- تمجید از فضایل خود، اغلب خیالی؛ لاف زدن، غرور

ترفند- نشان دادن حیله گری، حیله گری؛ فریب دادن، عاقل بودن، فریب دادن.

شجاعت- یک ویژگی شخصیتی که خود را در توانایی فرد برای غلبه بر احساسات ترس در موقعیت های خطرناک و به خطر انداختن خود برای رسیدن به هدف نشان می دهد.

بشردوستی- عشق، رحمت، مهربانی، دوستی.

انسانیت- اطاعت از مردم؛ ریاکاری، چاپلوسی.

صادقانه- در مورد فعالیت، کار، رفتار: آلوده به چیز مذموم نیست. بی تقصیر

صداقت- راستگویی، صراط مستقیم، اشراف، اخلاص، اخلاص، نجابت، تبلور، پاکی، درستکاری، بی لک بودن.

جاه طلب- تلاش برای دستیابی به موقعیت بالا، کسب شهرت، شکوه. بیهوده - تلاش برای افتخار، برای افتخارات به خاطر خود.

افتخار- حیثیت، شهرت؛ افتخار، احترام؛ نشانه های توجه نشان داده شده به کسی

پرخوری- خوشایند معده: پرخوری، اعتیاد به شیرینی جات، غذای خوش طعم.

حساس– به راحتی متحرک و احساسی باشد. احساساتی

احساس کنید- چیزی را با شهود درک کنید. احساس کنید.

احساسات- توانایی تجربه کردن، پاسخ به برداشت های زندگی، همدردی؛ احساسات، "حرکات روح"؛ احساس شادی و غم، عشق و نفرت؛ وحشت، شرم، ترس، لذت، شفقت. ناامیدی و سعادت

حساس- نشان دادن توجه و همدردی با دیگران، آماده برای کمک. پاسخگو

حساسیت- توانایی حساس بودن نسبت به دیگران؛ صداقت، پاسخگویی، مشارکت، توجه، صمیمیت؛ ظرافت، ظرافت.

سخاوتمندی- عدم بخل، اهدای مادی، خیریه، کمک؛ سخاوت، سخاوت روح، میل به اشتراک گذاری فداکارانه ایده ها، انتقال شادی بخش به دیگران دستاوردهای خلاقانه، علمی و غیره.

خودخواهی- یک ویژگی شخصیتی، یک ویژگی شخصیتی که خود را در عشق به خود نشان می دهد و منافع شخصی خود را به علایق دیگران ترجیح می دهد. بر اساس انگیزه های خودخواهی و منفعت شخصی.

فرهیختگی- تجلی وسعت ذهن، بر اساس مقدار زیادی از دانش در مورد یک موضوع معین و ارائه شده توسط حافظه.

تندخویی- تمسخر شیطانی، میل به خارش، زخم؛ کینه توزی، کینه توزی، مسمومیت.

روشن- در مورد ظاهر، در مورد خود شخص؛ جلب توجه، چشمگیر؛ جذاب، خیره کننده؛ کسی که سعی می کند در میان جمعیت با چیزی درخشان برجسته شود، اما درون او اغلب یک ظرف خالی است.

زمان مطالعه: 3 دقیقه

اخلاق عبارت است از تمایل یک فرد برای ارزیابی اعمال آگاهانه و حالات انسانی بر اساس مجموعه ای از هنجارهای رفتار آگاهانه ذاتی یک فرد خاص. بیان عقاید یک فرد اخلاقی توسعه یافته وجدان است. اینها قوانین عمیق زندگی شایسته انسانی است. اخلاق ایده فرد از شر و خیر، توانایی ارزیابی شایسته موقعیت و تعیین سبک معمول رفتار در آن است. هر فردی معیارهای اخلاقی خود را دارد. بر اساس درک متقابل و انسان گرایی، کد خاصی از روابط را با یک فرد و محیط به طور کلی تشکیل می دهد.

اخلاق چیست

اخلاق یک ویژگی جدایی ناپذیر فرد است که مبنای شناختی برای شکل گیری شخصیت اخلاقی سالم است: جهت گیری اجتماعی، ارزیابی مناسب موقعیت، داشتن مجموعه ای از ارزش ها. در جامعه امروزی، تعریف اخلاق به عنوان مترادف مفهوم اخلاق به طور عام مورد استفاده قرار می گیرد. ویژگی های ریشه شناختی این مفهوم منشأ آن را از کلمه "شخصیت" - شخصیت نشان می دهد. اولین تعریف معنایی مفهوم اخلاق در سال 1789 منتشر شد - "فرهنگ فرهنگستان روسیه".

مفهوم اخلاق مجموعه خاصی از ویژگی های شخصیتی موضوع را ترکیب می کند. آنچه مهم است صداقت، مهربانی، شفقت، نجابت، سخت کوشی، سخاوت و قابل اعتماد بودن است. در تحلیل اخلاق به عنوان یک دارایی شخصی، لازم به ذکر است که هرکسی می تواند ویژگی های خود را به این مفهوم برساند. برای افرادی با انواع حرفه ها، اخلاق با مجموعه ای از کیفیت ها شکل می گیرد. یک سرباز باید شجاع، یک قاضی منصف، یک معلم باشد. بر اساس صفات اخلاقی شکل گرفته، جهت گیری های رفتاری سوژه در جامعه شکل می گیرد. نگرش ذهنی فرد نقش بسزایی در ارزیابی موقعیت از منظر اخلاقی دارد. برخی افراد ازدواج مدنی را کاملا طبیعی می دانند. بر اساس مطالعات دینی، باید تشخیص داد که مفهوم اخلاق بسیار اندک از معنای واقعی خود را حفظ کرده است. موارد ارسالی انسان مدرندر مورد اخلاق تحریف و تحقیر شده است.

اخلاق یک ویژگی کاملاً فردی است که به شخص اجازه می دهد تا وضعیت ذهنی و عاطفی خود را آگاهانه کنترل کند و شخصیتی را که از نظر روحی و اجتماعی شکل گرفته است، تجسم کند. یک فرد اخلاقی قادر است معیار طلایی بین بخش خودمحور خود و فداکاری را تعیین کند. چنین موضوعی می‌تواند یک جهان‌بینی مدنی و ارزشی اجتماعی شکل دهد.

یک فرد اخلاقی هنگام انتخاب جهت اعمال خود، صرفاً بر اساس وجدان خود و با تکیه بر ارزش ها و مفاهیم شخصی شکل گرفته عمل می کند. برای برخی، مفهوم اخلاق معادل «بلیط بهشت» پس از مرگ است، اما در زندگی چیزی است که تأثیر خاصی بر موفقیت موضوع ندارد و هیچ سودی ندارد. برای این دسته از افراد، رفتار اخلاقی راهی برای پاکسازی روح از گناهان است، گویی بر اعمال نادرست خود سرپوش می گذارد. انسان در انتخاب خود موجودی بلامانع است، او مسیر خود را در زندگی دارد. در عین حال جامعه نفوذ خاص خود را دارد و می تواند آرمان ها و ارزش های خود را تعیین کند.

در واقع اخلاق به عنوان یک ویژگی لازم برای موضوع، برای جامعه اهمیت فوق العاده ای دارد. این گویی ضامن حفظ انسانیت به عنوان یک گونه است، در غیر این صورت بدون هنجارها و اصول رفتار اخلاقی، بشریت خود را از بین خواهد برد. خودسری و تدریج گرایی پیامدهای از بین رفتن اخلاق به عنوان مجموعه ای از اصول و ارزش های جامعه است. مرگ یک ملت یا قوم خاص در صورتی است که در رأس آن حکومتی غیراخلاقی باشد. بر این اساس، سطح آسایش زندگی افراد به اخلاق توسعه یافته بستگی دارد. جامعه ای محافظت شده و مرفه جامعه ای است که در آن ارزش ها و اصول اخلاقی رعایت شود، احترام و نوع دوستی در اولویت قرار گیرد.

پس اخلاق، اصول و ارزش های درونی شده ای است که انسان بر اساس آن رفتار خود را جهت می دهد و اعمال را انجام می دهد. اخلاق که نوعی دانش و نگرش اجتماعی است، اعمال انسان را از طریق اصول و هنجارها تنظیم می کند. این هنجارها مستقیماً مبتنی بر دیدگاه افراد بی عیب و نقص، مقوله های خیر، عدالت و شر است. بر اساس ارزش های انسان گرایانه، اخلاق به سوژه اجازه می دهد که انسان باشد.

قواعد اخلاقی

در استفاده روزمره از عبارات، اخلاق دارای معنای یکسان و ریشه های مشترک است. در عین حال، همه باید وجود قوانین خاصی را تعیین کنند که به راحتی ماهیت هر یک از مفاهیم را مشخص می کند. بنابراین، قواعد اخلاقی به نوبه خود به فرد اجازه می دهد تا وضعیت روحی و اخلاقی خود را توسعه دهد. تا حدودی، اینها «قوانین مطلق» هستند که مطلقاً در همه ادیان، جهان بینی ها و جوامع وجود دارد. در نتیجه، قواعد اخلاقی جهانی هستند و عدم رعایت آنها عواقبی را برای فاعل که آنها را رعایت نمی کند، به دنبال دارد.

به عنوان مثال، 10 فرمان در نتیجه ارتباط مستقیم بین موسی و خدا دریافت شده است. این بخشی از احکام اخلاقی است که رعایت آن در دین موجه است. در واقع، دانشمندان وجود قوانین صد برابر بیشتر را انکار نمی کنند، آنها به یک مخرج خلاصه می شوند: وجود هماهنگ بشریت.

از زمان های قدیم، بسیاری از مردم مفهوم "قاعده طلایی" خاص را داشته اند، که اساس اخلاق را حمل می کند. تفسیر آن شامل ده ها فرمولاسیون است، اما ماهیت آن بدون تغییر باقی می ماند. با پیروی از این «قانون طلایی»، یک فرد باید با دیگران همان گونه رفتار کند که با خودش رفتار می کند. این قانون این مفهوم را تشکیل می دهد که همه افراد از نظر آزادی عمل و همچنین تمایل به توسعه با هم برابر هستند. با پیروی از این قاعده، موضوع تفسیر عمیق فلسفی خود را آشکار می کند، که بیان می کند که فرد باید از قبل بیاموزد که به پیامدهای اعمال خود در رابطه با «فرد دیگر» پی ببرد و این پیامدها را بر خود فرافکنی کند. یعنی سوژه ای که از نظر ذهنی عواقب عمل خود را امتحان می کند به این فکر می کند که آیا ارزش دارد در چنین جهتی عمل کند؟ قانون طلاییبه فرد می آموزد که حس درونی خود را توسعه دهد، شفقت، همدلی را می آموزد و به رشد ذهنی کمک می کند.

اگرچه این قاعده اخلاقی در دوران باستان توسط معلمان و اندیشمندان مشهور تدوین شده است، اما ارتباط هدف آن در دنیای مدرنگم نشده است «آنچه را برای خود نمی‌خواهی، با دیگری انجام نده» - این قانون در تفسیر اصلی آن به نظر می‌رسد. پیدایش چنین تعبیری را به خاستگاه هزاره اول قبل از میلاد نسبت می دهند. در آن زمان بود که انقلاب اومانیستی در آن رخ داد دنیای باستان. اما به عنوان یک قانون اخلاقی، وضعیت "طلایی" خود را در قرن هجدهم دریافت کرد. این دستور بر اصل اخلاقی جهانی با توجه به رابطه با شخص دیگر در موقعیت های مختلف تعامل تأکید می کند. از آنجا که وجود آن در هر دین موجود ثابت شده است، می توان از آن به عنوان زیربنای اخلاق انسانی یاد کرد. این مهمترین حقیقت رفتار انسان گرایانه است فرد اخلاقی.

مشکل اخلاق

با نگاهی به جامعه مدرن، به راحتی می توان متوجه شد که رشد اخلاقی با افول مشخص می شود. در قرن بیستم، جهان دچار انحطاط ناگهانی در تمام قوانین و ارزش‌های اخلاقی جامعه شد. مشکلات اخلاقی در جامعه ظاهر شد که بر شکل گیری و توسعه انسانیت انسانی تأثیر منفی گذاشت. این کاهش در قرن بیست و یکم به پیشرفتی بزرگتر رسید. در طول وجود انسان، مشکلات اخلاقی زیادی مورد توجه قرار گرفته است که به هر نحوی تأثیرات منفی بر فرد داشته است. با هدایت رهنمودهای معنوی در دوره های مختلف، مردم چیزی از خود را در مفهوم اخلاق قرار می دهند. آنها قادر به انجام کارهایی بودند که جامعه مدرنمطلقاً هر انسان عاقلی را وحشت زده کند. به عنوان مثال، فراعنه مصر، که از ترس از دست دادن پادشاهی خود، مرتکب جنایات غیرقابل تصوری شدند و همه پسران تازه متولد شده را کشتند. هنجارهای اخلاقی ریشه در قوانین دینی دارد که پایبندی به آن گوهر شخصیت انسان را نشان می دهد. شرافت، عزت، ایمان، عشق به میهن، به انسان، وفاداری - ویژگی هایی که به عنوان جهت در زندگی انسان عمل می کرد، که بخشی از قوانین خدا حداقل تا حدی به آنها رسید. در نتیجه جامعه در طول توسعه خود به انحراف از احکام دینی گرایش داشت که منجر به بروز مشکلات اخلاقی شد.

توسعه مشکلات اخلاقی در قرن بیستم پیامد جنگ های جهانی است. دوران انحطاط اخلاقیات از زمان جنگ جهانی اول در جریان است، در این دوران جنون آمیز، زندگی بشر بی ارزش شد. شرایطی که مردم باید در آن زنده بمانند، تمام محدودیت های اخلاقی را از بین برد، روابط شخصی دقیقاً به همان اندازه مستهلک شد زندگی انساندر جلو دخالت بشریت در خونریزی های غیر انسانی ضربه کوبنده ای به اخلاق وارد کرد.

یکی از دوره هایی که مشکلات اخلاقی ظاهر شد دوره کمونیستی بود. در این دوره برنامه ریزی شد تا همه ادیان و بر این اساس هنجارهای اخلاقی نهفته در آن نابود شوند. حتی اگر در اتحاد جماهیر شوروی توسعه قوانین اخلاقی بسیار بالاتر بود، این موقعیت نمی توانست برای مدت طولانی حفظ شود. همزمان با نابودی جهان شوروی، اخلاقیات جامعه نیز کاهش یافت.

در دوره کنونی یکی از مشکلات اساسی اخلاق، سقوط نهاد خانواده است. که با خود یک فاجعه جمعیتی، افزایش طلاق و تولد تعداد بیشماری فرزندان خارج از ازدواج را به همراه دارد. نگاه به خانواده، مادری و پدری و تربیت فرزند سالم در حال پسرفت است. گسترش فساد در همه زمینه ها، دزدی و فریب از اهمیت خاصی برخوردار است. اکنون همه چیز خریداری می شود، دقیقاً همانطور که فروخته می شود: دیپلم، پیروزی در ورزش، حتی افتخار انسانی. این دقیقاً پیامدهای زوال اخلاق است.

تربیت اخلاق

تربیت اخلاقی فرآیند تأثیرگذاری هدفمند بر فرد است که شامل تأثیرگذاری بر آگاهی از رفتار و احساسات آزمودنی است. در طول دوره چنین آموزشی، ویژگی های اخلاقی موضوع شکل می گیرد و به فرد اجازه می دهد در چارچوب اخلاق عمومی عمل کند.

تربیت اخلاق فرآیندی است که شامل وقفه نیست، بلکه فقط تعامل نزدیک بین دانش آموز و معلم است. شما باید با الگوبرداری از خودتان ویژگی های اخلاقی را در کودک پرورش دهید. تشکیل یک شخصیت اخلاقی بسیار دشوار است. در این مورد، ویژگی های سنی فرد، آمادگی او برای تجزیه و تحلیل و پردازش اطلاعات همیشه در نظر گرفته می شود. نتیجه تربیت اخلاقی، رشد یک شخصیت اخلاقی کل نگر است که همراه با احساسات، وجدان، عادات و ارزش های خود رشد خواهد کرد. چنین آموزشی فرآیندی دشوار و چند وجهی تلقی می شود که آموزش تربیتی و تأثیر جامعه را خلاصه می کند. تربیت اخلاقی مستلزم شکل گیری حس اخلاق، ارتباط آگاهانه با جامعه، فرهنگ رفتار، توجه است. آرمان های اخلاقیو مفاهیم، ​​اصول و هنجارهای رفتاری.

تربیت اخلاقی در دوره آموزش، در دوران تربیت در خانواده، در سازمان های عمومی صورت می گیرد و مستقیماً افراد را درگیر می کند. روند مستمر تربیت اخلاقی با تولد موضوع آغاز می شود و تا پایان عمر او ادامه می یابد.

سخنران مرکز پزشکی و روانشناسی "سایکومد"

خوب بیانی اخلاقی از آنچه به شادی مردم کمک می کند. مفهوم «خوب» در مقابل مفهوم «شر» قرار دارد. خیر و شر به عنوان مفاهیم و پدیده های هنجاری-ارزیابی کننده ظاهر می شوند و بسته به آنچه در معرض ارزیابی قرار می گیرند، فضایل دارای ارزش اخلاقی و رذائل فاقد آن را تشخیص می دهند. به بیشترین مجتمع های شناخته شدهفضایل عبارتند از: خرد، شجاعت، اعتدال، عدالت. فضایل مسیحی ایمان، امید، عشق، توبه و فروتنی، رحمت و شفقت؛ فضایل اخلاق عدم خشونت: مدارا، رضایت، درک. مظاهر خوبی در زندگی با ارزش های سلامتی، آرامش، ایده های نوع دوستی، عمل داوطلبانه، الزام و رفتار با یک فرد به عنوان یک هدف همراه است. به مظاهر بد شامل انواع ویرانگری و انحراف، خصومت و بی تفاوتی نسبت به شخص، وسیله برخورد با او، گناه و فسق و جهت گیری های خودخواهانه است.

عدالت- این مجوز کلی اخلاقی زندگی مشترک افراد است که عمدتاً از نقطه نظر تضاد خواسته ها ، منافع و مسئولیت ها در نظر گرفته می شود. عدالت تناسبی است که از نظر اخلاقی تأیید شده است در توزیع منافع و بارهای زندگی مشترک مردم، درجه کمال خود روش فعالیت های همکاری و تعادل متقابل منافع متضاد در جامعه و دولت. عدالت مستلزم مجازات در برابر شر و پاداش در برابر نیکی است.

خوشبختی.در لغت نامه ها و دایره المعارف های مختلف تعاریف زیادی از آن آمده است. این با ظرفیت، عمق، تطبیق پذیری این مفهوم و ذهنی بودن اجتناب ناپذیر ارزیابی آن توضیح داده می شود. "خوشبختی مفهومی است که به معنای خیر بزرگتربه عنوان یک وضعیت زندگی کامل و خودکفا؛ هدف نهایی ذهنی پذیرفته شده فعالیت انسانی" (Guseinov A. A. Happiness // جدید دایره المعارف فلسفی. M., 2001. T. 3). خلاصه ترین و موجزترین تعریف فعلی شادی به عنوان فقدان ناراحتی یا زندگی بدون غم و اندوه است، به گفته وی. آی دال.

وجدان- توانایی یک فرد، ارزیابی انتقادی خود، برای درک و تجربه ناسازگاری خود با آنچه باید داشته باشد - عدم انجام وظیفه. تظاهرات پدیدارشناختی وجدان عبارتند از ناراحتی عاطفی درونی ("سرزنش، عذاب وجدان")، احساس گناه و توبه.

وظیفهاز آگاهی فرد از آن به عنوان وظیفه درونی خود جدا نیست. یک سوژه آگاه بدهی را به صورت تقسیم آگاهی به «من می‌خواهم» و «باید» درک می‌کند. این دوشاخه شرط لازم برای عملکرد آن است. وظیفه بیانگر یک اجبار با استدلال اخلاقی برای عمل است، یک ضرورت اخلاقی که به عنوان یک اصل ذهنی رفتار ثابت شده است.



افتخار(به گفته وی.آی دال) کرامت اخلاقی درونی یک فرد، شجاعت، صداقت، شرافت روح و وجدان پاک است. محتوای این مفهوم همچنین شامل توانایی حفظ قول و انجام وظیفه است. درک شرافت با موقعیت یک فرد در یک محیط اجتماعی خاص تعیین می شود، بنابراین هیچ کد افتخار واحدی وجود ندارد که برای همه معادل باشد. روابط اجتماعی-گروهی، طبقاتی، ملی، حرفه ای و سایر روابط اجتماعی تأثیر تعیین کننده ای در شکل گیری کدهای افتخار دارند (به عنوان مثال، کد شرافت شریف شامل رضایت، ارضای ادعاهای مرتبط با توهین به حیثیت و حیثیت فرد است. این مستلزم یک دوئل بود که منجر به مصدومیت یا مرگ یکی از حریفان می شد).

مفاهیم در نظر گرفته شده اخلاق (یا اخلاق) همراه با مفاهیم مشابه، مهمترین بخش علم اخلاق را تشکیل می دهند.

اخلاق -این علم فلسفی، که موضوع مطالعه آن اخلاق است، اخلاق به عنوان شکلی از آگاهی اجتماعی. اخلاق جایگاه اخلاق را در نظام دیگران بررسی می کند روابط عمومی، به تجزیه و تحلیل ماهیت و ساختار درونی آن می پردازد، به مطالعه منشا و توسعه تاریخیاخلاق، به لحاظ نظری یکی از سیستم های خود را اثبات می کند (فلسفی فرهنگ لغت دایره المعارفی. م.، 1989. ص 776.). اخلاق علاوه بر این شامل تحلیل فلسفیاخلاق و تاریخ آموزه های اخلاقی، اخلاق هنجاری، نظریه تربیت اخلاقی و همچنین مسائل کلی روش شناختی اخلاق حرفه ای و کاربردی، مسائل جامعه شناسی و روانشناسی اخلاقی.

اخلاق حرفه ای نقش زیادی در زندگی افراد، در فعالیت های متخصصان - پزشکان، دانشمندان، مهندسان و غیره دارد. تصمیم گیری مشکلات علمیو همچنین با روابط بین همکاران. در اینجا علی رغم اصالت، اصول کلی اخلاقی و اخلاقی به ویژه در صورت بروز اختلاف و بحث، عمل می کند. حقایق زیادی وجود دارد که نشان می دهد در جامعه علمی، گاهی اوقات اصول اخلاقی نقض می شود. به عنوان مثال، بحثی را که زمانی در مورد مشکلات ژنتیک بین مکتب N.I. Vavilov و دیدگاه های T.D. Lysenko و پیروانش انجام شد را به یاد آوریم. همانطور که تاریخ نشان داده است، از یک طرف، یک مفهوم امیدوارکننده، یعنی حقیقت وجود داشت، از طرف دیگر - مفهوم یک ویژگی مکانیولامارکی، یعنی خطا. متأسفانه در دهه 40 مفهوم دوم برنده شد. در اینجا اصول اخلاقی ماهیت مخالف با هم برخورد کردند.

گاهی اوقات موقعیت های متناقض اخلاقی در جوامع علمی به وجود می آید کشورهای غربی. به عنوان مثال، تی شیبوتانی، استاد دانشگاه کالیفرنیا، محیط عجیبی را که نمایندگان روانشناسی اجتماعی در آن کار می کنند، بیان می کند: «برخی از کسانی که در سازمان های بسیار ارزشمند پست های کلیدی دارند، امپراتوری های فکری کامل ایجاد می کنند... مانند بسیاری از محافل دیگر، دانشمندان جاه طلب هستند. اغلب فراکسیون تشکیل می دهند. گاهی اوقات اختلافات به طور آشکار و در نقدهای محترمانه مورد بحث قرار می گیرند، اما بررسی فرضیه های جایگزین، به ویژه زمانی که شواهد روشن نیست، اغلب منجر به نزاع های شخصی کینه توزانه می شود... انتقاد سادیستی از دیدگاه های متفاوت با دیدگاه های رهبران حوزه اغلب منجر به این می شود که اپورتونیسم گسترده کسانی که از نظریه های غیرمتعارف دفاع می کنند، دقیقاً مانند بدعت گذاران، در معرض تحریم های منفی اجتماعی قرار می گیرند دنیای دینی«(شیبوتانی ت. روانشناسی اجتماعی. م.، 1969، ص 501-502).

یک جو اخلاقی عادی در یک تیم به خوبی سازماندهی شده شامل در نظر گرفتن این واقعیت است که خلاقیت علمی طبیعتاً ضد انطباق است. در عین حال، همانطور که برخی از دانشمندان استدلال می کنند، مطابقت معتدل همیشه ضروری است. به هر حال، اخلاق یک دانشمند، صرف نظر از اینکه در سلسله مراتب علمی چه جایگاهی دارد، باید اخلاق یک فردگرا، نه خودخواه و دشمن مخالف، بلکه اخلاق یک انسان درستکار و شایسته باشد. دشواری جستجو حقیقتدر علم، دستیابی به دانه های حقیقت از طریق سیستم های دانش نسبتاً قابل اعتماد با غلبه بر خطاهای اجتناب ناپذیر مستلزم داشتن ویژگی هایی مانند عینیت، صداقت فکری، مهربانی، درستکاری، مردانگی، انتقاد از خود است.

خود مفهوم "درست" در زبان روسی به عقل (عقلانیت) محدود نمی شود، بلکه جنبه ای دارد که آن را به ایده های اخلاقی سوق می دهد. در "فرهنگ توضیحی زبان بزرگ روسی زنده" V. I. Dahl، "حقیقت" به عنوان "هر چیزی که درست، واقعی، دقیق، منصفانه است" توضیح داده شده است. «اکنون این کلمه به حقیقت پاسخ داده می شود»; «...درست - تشکیل دهنده حقیقت. راستگو، منصف، بی تردید، نادرست، مخلص، بی ادعا» (جلد 2. ص 60). صداقت و عدالت باید در ذات یک جوینده واقعی حقیقت باشد. اولین نیاز روح علم، عینیت به عنوان جزء ضروری اخلاق توسعه یافته است. آکادمیسین A.D. Aleksandrov خاطرنشان می کند که میل به یافتن حقیقت، اشاعه و تثبیت آن در بین مردم عنصر اساسی موقعیت اخلاقی در رابطه با مردم است (حقیقت به عنوان یک ارزش اخلاقی // علم و ارزش. Novosibirsk. 1987, pp. 27-35). آگاهی از حقیقت انسان را غنی می کند و به او امکان می دهد تا واقعیت را بهتر هدایت کند. بنابراین، دروغ فقط خلاف حقیقت نیست. هر کس دروغ بگوید، آدمی را غارت می کند، او را از درک آنچه اتفاق می افتد و یافتن راه درست باز می دارد، آزادی او را محدود می کند و پایه های یک نگاه تحریف شده به واقعیت را بر او تحمیل می کند. تحریف و کتمان حقیقت همواره در خدمت ظلم به فرد بوده است. بی احترامی به حقیقت، بی اعتنایی به آن بیان بی احترامی، بی اعتنایی به مردم; باید مردم را کاملاً تحقیر کرد تا با تند و تیز با آنها صحبت کرد، بدون اینکه به حقیقت اهمیت دهد. خود مفهوم "حقیقت"الکساندروف می نویسد، هم حقیقت عینی و اخلاقی، هم حقیقت عینی و هم درستی اخلاقی را پوشش می دهد. در اعماق آگاهی مردم، این مفاهیم ارتباط تنگاتنگی با هم دارند و اگر اکنون تفاوت عمیق آنها را درک می کنیم، باید پیوند عمیق آنها را نیز درک کنیم. بدون حقیقت، درستی اخلاقی وجود نخواهد داشت و حقیقت بدون همان شرط عینیت که در اخلاق جدی مستلزم است، کشف و تثبیت نمی شود.

با توجه به مباحث نظری کلی جرایم علیه اخلاق در حقوق کیفری جمهوری قزاقستان، ابتدا باید به مفهوم اخلاق بپردازیم. این موضوع نه تنها از جنبه آموزشی، بلکه از منظر قانونگذاری و اجرای قانون نیز حائز اهمیت است. موضع بنیادینی که باید از آن به ارزیابی محتوا و ماهیت جرایم در مقوله مورد بررسی پرداخت، به یک یا آن رویکرد برای حل این مشکل بستگی دارد. بسته به نحوه تدوین رویکردهای مفهومی حل مسئله، هر دو جنبه نظری و کاربردی تنظیم جرایم علیه اخلاق بر این اساس حل خواهد شد.

لازم به ذکر است که سال هاست بحث هایی پیرامون درک مقوله اخلاق وجود داشته است. اگرچه در ادبیات، چه علمی و چه غیرعلمی، اغلب به مسائل اخلاقی، اخلاقی و معنوی روی می آورند.

مسئله درک اخلاق در زمینه حقوقی در ادبیات علمی هنوز مبهم است.

فیلسوفان، مانند حقوقدانان، دیدگاه های متفاوتی را در مورد گستره روابط اجتماعی که جوهر اخلاق را تشکیل می دهد، بیان می کنند و بنابراین هر یک از آنها این پدیده اجتماعی عینی موجود را به شیوه خود تعریف می کنند.

اخلاق را نمی توان جدا از مفاهیم اخلاق و معنویت در نظر گرفت. با این وجود، مسئله هویت آنها و همچنین اینکه آیا این دسته بندی ها اصلاً باید از هم تفکیک شوند، بحث برانگیز است. در ادبیات، اخلاق و اخلاق بیشتر به عنوان پدیده‌های یکسان تعبیر می‌شوند.

اگر به تعاریف موجود روی آوریم، اغلب هنجارهای اخلاقی به عنوان قواعدی با ماهیت کلی تفسیر می شوند که بر اساس ایده های مردم در مورد خیر و شر، کرامت، شرافت، عدالت و غیره است که به عنوان یک تنظیم کننده و معیار برای ارزیابی فعالیت های جامعه عمل می کند. افراد، گروه های اجتماعی و سازمان ها.

در حوزه روابط اخلاقی، اخلاق به عنوان یک خود تنظیم کننده درونی رفتار فرد، روش آگاهانه و با انگیزه درونی او برای مشارکت در زندگی اجتماعیو روابط عمومی به عنوان مثال، V.S Nersesyants بیان می کند: "ویژگی بارز اخلاق این است که موقعیت درونی افراد، تصمیم آزادانه و خودآگاه آنها در مورد خیر و شر، وظیفه و وجدان را در اعمال، روابط و امور انسانی بیان می کند."

هنجارهای اخلاقی به عنوان تنظیم کننده بیرونی رفتار عمل می کنند. بنابراین، در جایی که فردی ایده ها، ارزش ها، هنجارهای اخلاقی جمعی را پذیرفته، جذب کرده و به نگرش درونی خود تبدیل می کند و در رفتار خود توسط آنها هدایت می شود، به گفته فلاسفه، ترکیب و کنش هماهنگ هر دو تنظیم کننده - اخلاقی و اخلاقی وجود دارد. ; اصولاً در پدیده های اخلاقی همیشه دو لحظه وجود دارد: شخصی (آزادی درونی فرد و انگیزه خودآگاه قوانین. رفتار اخلاقیو ارزیابی های اخلاقی) و یک لحظه عینی و فراشخصی (دیدگاه های اخلاقی، ارزش ها، آداب و رسوم، اشکال و هنجارهای روابط انسانی که در فرهنگ، گروه اجتماعی، جامعه معین ایجاد شده است). اگر از این قاعده حرکت کنیم، اولین مورد از نکات ذکر شده مربوط به ویژگی های اخلاق است، دوم - اخلاق. بنابراین، پیام خاصی در پی می‌آید که بر اساس آن، وقتی از اخلاق گروه‌های اجتماعی، اجتماعات و کل جامعه صحبت می‌کنیم، اساساً از اخلاق صحبت می‌کنیم، به‌طور دقیق‌تر در مورد آداب، ارزش‌ها، دیدگاه‌ها، روابط اجتماعی گروهی و عمومی صحبت می‌کنیم. هنجارها و نهادها این جمله شاید رایج ترین و اغلب در ادبیات حقوقی و تحقیقات پایان نامه باشد. ;


در عین حال، اخلاق به عنوان شکل خاصی از آگاهی اجتماعی و نوعی روابط اجتماعی، یکی از راه های تنظیم هنجاری رفتار انسان است. مسئولیت در اخلاق دارای ویژگی معنوی، آرمانی یا آرمانی است. مسئولیت اخلاقی به معنای محکوم کردن یا تایید برخی از اعمال، در قالب ارزیابی‌های اخلاقی ظاهر می‌شود که فرد باید آن‌ها را درک کند، درونی آن را بپذیرد و بر اساس آن اعمال و رفتار خود را تنظیم کند.

به نوبه خود، متخصصان در زمینه اخلاق حقوقی نیز مفاهیم "اخلاق"، "اخلاق" و "آگاهی اخلاقی" را متمایز می کنند. به عنوان مثال، به گفته A.S. کوبلیکوف، آگاهی اخلاقی یکی از عناصر اخلاق است که جنبه ذهنی آن را نشان می دهد.

محقق M.S. استروگوویچ در مخالفت با شناسایی اخلاق و آگاهی اخلاقی می نویسد: "آگاهی اخلاقی دیدگاه ها، باورها، عقاید در مورد خیر و شر، در مورد رفتار شایسته و ناشایست است و اخلاق هنجارهای اجتماعی فعال در جامعه است که اعمال، رفتار را تنظیم می کند. از مردم، روابط آنها."

رویکردهای مختلفی برای درک ماهیت و ویژگی های اخلاق وجود دارد. از نظر روش شناختی، دو مفهوم اصلی را می توان تشخیص داد: تاریخی- ژنتیکی و تاریخی- سیستمی.

روش تاریخی- ژنتیکی یکی از رایج ترین روش ها در تحقیقات اجتماعی است. بر اساس ایده های تکاملی توسعه یافت و جوهر آن در کشف مداوم ویژگی ها، عملکردها و تغییرات در واقعیت مورد مطالعه در روند حرکت تاریخی آن نهفته است. در این مورد، تاریخ اخلاق به عنوان چرخه زایی نظام های اخلاقی در نظر گرفته می شود که در هر مرحله از توسعه آنها ویژگی های کیفی این نظام ها برجسته می شود.

در مورد ما، رویکرد دوم، رویکرد تاریخی- سیستمی، مورد توجه بیشتری است. اخلاق در اینجا به عنوان نوعی تولید معنوی و عملی انسان به عنوان موجودی اجتماعی و اخلاقی ظاهر می شود. این ایده از اخلاق منجر به به رسمیت شناختن آن به عنوان جنبه ای از زندگی انسانی، یک عنصر متقاطع از همه (از جمله حقوقی) عملکرد اجتماعی می شود. این رویکرد تأکید می کند که مجموعه ای از شکاف ها در سیستم هنجاری با شرایط مختلف "تولید" معنوی و عملی - بین اخلاق رسمی و غیر رسمی ، بین مصلحت و اخلاق ، بین افکار عمومی و وجدان - همراه است.

چنین تناقضاتی باعث ایجاد تضادهای متعدد بین سیستم‌های هنجاری مختلف، از جمله مواردی که موضوع مطالعه ما هستند، می‌شود. به عنوان مثال، بین درک شخصی از اخلاق و ماهیت الزام آور رسمی الزامات قانونی، بین احساس وظیفه اخلاقی و عقلانیت یک هنجار قانونی و غیره. یک فرد خود را به طور همزمان در چندین «جهان ارزشی» می یابد و در هر یک از آنها ارزیابی ها و آرزوهای متفاوت و گاه ناسازگاری را تجسم می بخشد.

به طور کلی، مدل تاریخی-نظامی برای تبیین اخلاق از یک سنت فلسفی می آید که اخلاق را به عنوان یک جانب نشان می دهد. فعالیت انسانیبر اساس دوگانگی خیر و شر. در عین حال، ماهیت نظارتی اخلاق را به عنوان یک نکته اساسی در رابطه آن با قانون در نظر نمی گیرد.

در همین راستا، فیلسوف برجسته روسی B.C. سولوویف: "اصل اخلاقی خود تجویز می کند که ما به خیر عمومی اهمیت می دهیم، زیرا بدون این، نگرانی در مورد اخلاق شخصی خودخواهانه می شود، یعنی. غیر اخلاقی این فیلسوف اظهار داشت: فرمان کمال اخلاقی به ما داده شده است ... تا ما کاری کنیم که آن را در محیطی که در آن زندگی می کنیم اجرا کنیم، یعنی به عبارت دیگر، اصل اخلاقی قطعاً باید در فضای اجتماعی تجسم یابد. فعالیت.”

در این میان، همانطور که از تعاریف فوق بر می آید، اخلاق نیز مانند اخلاق، از نظر محتوا همواره اجتماعی بوده و با قواعد حقوقی ارتباط تنگاتنگی دارد. به عنوان مثال، S.A. کوماروف معتقد است که اخلاق عمومی مبتنی بر سیستمی از هنجارها و قوانین، عقاید، آداب و رسوم و سنت هایی است که در جامعه حاکم است و منعکس کننده دیدگاه ها، ایده ها و قوانینی است که به عنوان بازتاب مستقیم شرایط ایجاد می شود. زندگی عمومیدر ذهن مردم به صورت مقوله خیر و شر، ستوده و شرم آور، مورد تشویق و نکوهش جامعه، شرف، وجدان، وظیفه، کرامت و غیره.

اخلاق در فرهنگ لغت توضیحی بزرگ زبان روسی، ویرایش شده توسط S.A. کوزنتسوف به عنوان ویژگی های درونی (معنوی و عاطفی) یک فرد بر اساس آرمان های خوبی، وظیفه، شرافت و غیره است که خود را در رابطه با مردم یا طبیعت نشان می دهد. معنویت انسان است جزءاخلاق اغلب مفهوم معنویت با دین یکی می شود. این به احتمال زیاد به این دلیل است که ما در مورددر مورد روح انسان، تبعیت آن از برخی از قدرت های بالاتر. این آموزش را به متکلمان بسپاریم. ما این حقیقت را بیان می کنیم که معنویت در تار و پود اخلاق تنیده شده و از آن جدایی ناپذیر است.

معنویت یک فرد، شخصیت، فرد از طریق خودشناسی از وجود خود، رفتار خود، احساسات و خواسته های خود آشکار می شود. یک فرد بسیار معنوی قادر به اعمالی نیست که با احساس درونی او مطابقت نداشته باشد و با عقل او سازگار نباشد. زندگی معنوی یک فرد با شناخت جهان، هدف و معنای زندگی مرتبط است. با عدم درک این مقولات، و اغلب با از دست دادن معنای زندگی، از دست دادن «من» خود، ممکن است بحران‌هایی در سلامت معنوی فرد رخ دهد. و این به نوبه خود نیاز به درمان دارد که این همان کاری است که انجام می دهد روانشناسی مدرن، یعنی شفای روح این موضوع را به روانشناسان بسپاریم و به مفاهیم اخلاق و اخلاق بازگردیم.

با توجه به مطالب فوق، باید توجه داشت که اخلاق و اخلاق مقوله یکسان نیستند. اخلاق را باید در پیوند با معنویت در نظر گرفت.

یک موضع نسبتاً روشن در مورد این موضوع در کار S. Harutyunyan "هویت: از تئوری تا عمل" ارائه شده است. او با کنکاش در تفسیر فرهنگی بحران هویت، سعی کرد اخلاق و اخلاق را با هم مقایسه کند. در عین حال، او آنها را مفاهیمی کاملاً متفاوت و غیر یکسان می یابد. به نظر او:

1) اخلاق همیشه یک پدیده گروه اجتماعی است: اخلاق یک خانواده، یک گروه اجتماعی تشکیل شده، اخلاق طبقاتی و غیره.

اخلاق همیشه جهانی است، اخلاق گروهی، طبقه ای و حزبی وجود ندارد.

2) اخلاق مجموعه ای از هنجارها و مقررات یک گروه اجتماعی است که از بیرون تحمیل می شود. اخلاق از درون «رشد» می کند و ربطی به هنجارها و معیارها ندارد.

3) اخلاق وسیله تنظیم است رفتار اجتماعیو در درجه اول برای مدیریت ایجاد شده است. اخلاق، "رشد" از درون، در درجه اول خود را هدف قرار می دهد. اگر اخلاق معطوف به بیرون است، اخلاق نیز به درون است.

4) یک عمل اخلاقی از بیرون ارزیابی می شود و می تواند پاداش یا مجازات شود. عمل اخلاقیفراتر از مجازات و پاداش است، پس همیشه خودنگری و عزت نفس وجود دارد.

تجارب مرتبط با یک عمل غیر اخلاقی همیشه جهت گیری بیرونی دارند و هیچ ارتباطی با تجربیات عمیق شخصی ندارند. عملی که با احساسات اخلاقی همراه است همیشه مبنایی درون فردی دارد. مخالفت با این نظر سخت است. البته اخلاق و اخلاق برخی از شاخص های ثابت زندگی انسان نیستند. آنها در معرض حرکت و توسعه مداوم هستند. در طول زندگی، فرد باید اعمال خود را مطابق با قواعد و هنجارهای رفتاری تعیین شده در جامعه، با در نظر گرفتن ادراک معنوی و اخلاقی موجود (یا در حال توسعه) خود از جهان انتخاب و ساختار دهد. بنابراین رشد معنوی و اخلاقی نقش مهمی در روند زندگی انسان دارد. شاید این یک فرمول تا حدودی ساده شده برای فرآیند خودآگاهی انسان باشد. اما در چارچوب این پژوهش سعی شده است مفاهیم و مقوله‌های پدیده مورد مطالعه، سازوکارهای اجرای آن در شرایط بی‌ثباتی فرهنگی-اجتماعی و بحران اخلاقی تعریف شود.

فرآیند تعامل بین اخلاق و اخلاق در طول رشد شخصی در حالت تعارض است اگر فردی اخلاق را توسعه داده باشد. S. Harutyunyan می نویسد: «عدم تعارض نشان می دهد که رشد شخصی اتفاق نمی افتد، دشواری حل این تعارض به عنوان دشواری رشد شخصی ارائه می شود. نگرش شخصی ارگانیک عادی در این تعارضات، تقدم اخلاق بر اخلاق است. در نهایت، رابطه اخلاق و اخلاق، محوری ترین و پیچیده ترین مشکل رشد شخصیت است که باید بر اساس روانشناسی عملی، فلسفه و تعلیم و تربیت حل شود. در عین حال، فقدان معنویت مانعی برای رشد فردی است.»

با جمع بندی مطالب فوق می توانیم به نتایج زیر برسیم.

1. اخلاق و اخلاق مقوله های یکسانی نیستند. اخلاق به عنوان یک مقوله جهانی همیشه مبنایی درون فردی دارد. اخلاق به عنوان مجموعه ای از دستورالعمل ها برای جامعه عمل می کند.

2. رشد روحی و اخلاقی فرد تضمین کننده سلامت روانی اوست و باید در چارچوب موضوع تجاوز در حقوق کیفری در گروه جرایم منافی اخلاقی مورد توجه قرار گیرد.